شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

وزارت کشور یمن خبر کشته شدن علی عبدالله صالح را تأیید کرد+ عکس

وزارت کشور یمن خبر کشته شدن علی عبدالله صالح را تأیید کرد+ عکس

علی عبدالله صالح  رئیس جمهوری سابق یمن هنگام فرار به مارب کشته شد.
وی با خودروی زرهی به همراه علی عبدالله صالح، عارف زوکا معاون وی و یاسر العواضی دبیرکل حزب کنگره ملی نیز کشته شدند.
سلیم المغلس از فرماندهان جنبش انصارالله کشته شدن علی عبدالله صالح را تایید کرد.
خبرنگار العالم گزارش داد؛ پس از انتشار خبرهایی درباره کشته شدن علی عبدالله صالح، خبرها از توقف درگیری و تیراندازی در صنعا حکایت دارد و مردم در مرکز صنعا پس از انتشار خبر کشته شدن علی عبدالله صالح به شادمانی پرداختند.
تصویر جنازه منتصب به علی عبدالله صالح را مشاهده می کنید؛

ساختار مدیریت بحران کشور متمرکز نیست/ تلاش زیاد مشاهده می‌شد اما مدیریت ضعیف بود

ساختار مدیریت بحران کشور متمرکز نیست/ تلاش زیاد مشاهده می‌شد اما مدیریت ضعیف بود

به گزارش عمارنامه، برنامه این هفته «ثریا» با موضوع نقد و بررسی وضعیت مدیریت بحران در زلزله اخیر با حضور اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور و سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور روی آنتن شبکه اول سیما رفت.
در کرمانشاه تلاش زیاد مشاهده می‌شداما مدیریت ضعیف بود
اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در ابتدای برنامه و در پاسخ به این سوال که آیا عملکرد سازمان های مربوطه مطلوب بوده است یا خیر، اظهار داشت: با زلزله‌ای به این بزرگی تمام زیرساخت ها از بین می‌رود و با توجه به اینکه این زلزله در شب رخ داده حدودا نه ساعت همه شهر در تاریکی بوده است و دستگاه اجرایی در تاریکی فعالیت می‌کردند. به دلیل اینکه این نقطه در مرز بود و همه نیروهای مسلح در آنجا حضور داشتند. از اولین دقایق حادثه تمام دستگاه های اجرایی پای کار آمدند و تا ساعت سه بعداز ظهر روز بعد پایان نجات اعلام شد و هیچ فردی چه زنده و چه جانباخته زیر آوار نداشتیم.
وی افزود: در یک روز تقریبا هفت هزار و هشتصد وهفده مجروح تخلیه شدند و مداوا شدند که کار سختی بود و به نوعی یک رکورد بود.
مقصودی گفت: اگر چه حضور سریع نیروهای نظامی در امداد رسانی بسیار مفید و قابل تقدیر است اما یک سوال هم اینجاست که آیا این نیروهای سپاهی و ارتشی برای کمک به زلزله زدگان و مجروحین و امداد و نجات آموزش مقدماتی دیده اند یا خیر؟
در حادثه کرمانشاه فاجعه مدیریتی رخ نداد!
همچنین مجری برنامه پرسید: ما برای چنین حادثه‌ای چند چادر، چه مقدار آب معدنی و مواد غذایی ذخیره داریم؟ ما روز چهارم یا پنجم که به منطقه سفر کردیم برخی از خانواده ها بودند که هنوز چادر نداشتند اما برخی از افراد حدود ده تا چادر داشتند. بنده در آنجا تلاش زیاد دیدم اما مدیریت ضعیف بود. آیا نیاز به آموزش نیروهای مسلح هست که چگونه باید به کمک مجروحین یک حادثه بروند یا خیر؟
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور گفت: قطعا نیاز است و باید بیش از گذشته به این امر توجه بشود. نیروهای مسلح به دلیل فرماندهی‌ای که دارند در زمان طلایی بهتر میتوانند کمک کنند.
نیروهای مسلح هرچه در انبارها داشتند را به مردم می‌رساندند اما ذخیره‌ای از قبل وجود نداشته است
سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور اظهار داشت: این حادثه را به لحاظ مدیریتی نمی‌توانیم فاجعه تلقی کنیم منتهی اشکالاتی هم در بخش های مختلف وجود دارد.
وی خطاب به مجری برنامه گفت: شما سوالاتی میپرسید که بعضا سوالهایی انتزاعی است بطور مثال یک امدادگر حرفه‌ای را مطالبه می‌کنید. در الگوی مدیریت بحران دو الگوی کلی وجود دارد یا ساختار متمرکز است و یا غیر متمرکز است به طور کلی دو الگو در مدیریت بحران وجود دارد، یک الگو، مدیریت متمرکز است و یک الگو مدیریت غیر متمرکز؛ مدیریت بحران در کشور ما غیر متمرکز است، به این معنا که سازمان مدیریت بحران صرفا نقش هماهنگ کننده را ایفا می کند و اختیار اجرایی ندارد، اختیار و مسولیت اجرایی در زمان بحران بر عهده استاندار است. سازمان مدیریت بحران وظیفه هماهنگی و به کار گیری نیروهای مسلح در زمان بحران را بر عهده دارد. لذا نقش سازمان مدیریت بحران در کشور اشتباه فهمیده شده است. اما باید گفت که مشخص نیست این مدل غیرمتمرکز را از کجا الگو گیری کرده ایم؟ اگر میخواهیم امدادگر تخصصی در زمان بحران داشته باشیم باید ساختار متمرکز و نیروی در اختیار، موجود باشد تا بتوان به مرور و در یک بازه بلند مدت آموزش های لازم را انجام داد. بطور مثال در حوزه ساماندهی و امداد و نجات نمره نیروهای مسلح از بیست، بیست و یک بوده است.
سردار جلالی در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه ما چقدر ذخایر چادر، مواد غذایی و لوازم ضروری داریم اظهار داشت: نیروهای مسلح هرچه در انبار داشتند در روز اول توزیع کردند بین زلزله زدگان بطور مثال قرارگاه خاتم در آن منطقه سه پروژه داشت که تا روز پنجم روزی بیست و دو هزار غذای گرم به مردم میرساند منتهی این بخش مربوط به ذخیره سازی بیشتر به هلال احمر مربوط است.
اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در ادامه افزود: در مجموع وظیفه هلال احمر در خصوص ارائه خدماتی مانند چادر است و این خدمات به خوبی به مردم رسید.
مقصودی گفت: پس چرا چادر کم داشتیم؟ حتی در روزهای سوم و چهارم؟
روز چهارم یا پنجم بعد از زلزله هنوز برخی از خانواده ها نتوانسته بودند چادر بگیرند...
اسماعیل نجار در پاسخ اظهار داشت: استثنائاتی هم داشته ایم! مجموعا حدود 84 هزار چادر توزیع شده است. یکی از دلایل در توزیع نا مناسب دیگر این بود که حضور مردم در مسیرها منجر به این شده بود که راهی که باید ماشین های امدادی نیم ساعته می‌رسیدند چهار یا پنج ساعت طول میکشید. به هرحال روز دوم یا سوم شرایط عادی شد.
مقصودی تصریح کرد: مشاهدات عینی ما در منطقه نشان می داد، در روز چهارم یا پنجم خانمی بود سرپرست خانوار بود اما هنوز نتوانسته بود چادر بگیرد. بعضا کامیون‌های امداد نرسیده به شهر بارهایشان تمام می‌شد و برخی از مردم (چه مردم آسیب دیده چه بعضا از شهرهای دیگر) قبل از ورود کامیون به شهر کامیون را خالی می‌کردند و اصلا برای فرآیند توزیع برنامه‌ای نداشتیم.
چرا مردم خودشان به کمک زلزله زدگان شتافتند؟
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در ادامه خاطر نشان کرد: تقاضای ما از مردم این بود که کمک ها را در استان ها نگه دارند و بر حسب نیاز ما اعزام کنند، اما مردم به علت عشق و علاقه ای که به خدمت رسانی داشتند به این موضوع تمکین نداشتند. حتی در زمانی که کمک های مردمی به منطقه میرسید نیز تقاضای ما این بود که اقلام در اختیار نهادهای مسئول قرار بگیرد و توزیع اقلام از طریق این نهادها صورت گیرد اما بعضا این موضوع هم مورد اعتنا واقع نمی شد و باعث بی نظمی در توزیع میشد.
اگر مردم خودشان به کمک زلزله زدگان آمدند به این دلیل بود که به سیستم بی‌اعتماد بودند
مقصودی اظهار داشت: برخی از مشکلات قبلی باعث ضربه خوردن اعتماد مردم شده است بطور مثال مردم زلزله زده بجنورد از هفت ماه پیش هنوز هم در چادر هستند و این عدم اعتماد مردم باید ترمیم بشود و راه ایجاد اعتماد هم این نیست که ما اینجا به مردم بگوییم بدانیم "که همه چی خوب است و اعتماد کنید." مردم میبینند روستاها و شهرهای قبلی که زلزله آمده بود هنوز مشکل دارند و لذا مردم خودشان پای کار می‌آیند تا اقلام را برسانند و البته این موجب ترافیک هم می شود، اما وقتی این مواد غذایی و پوشاک و ... می‌رسد هیچ مدیریتی برای توزیع وجود ندارد.
اسماعیل نجار گفت: ما ضمن تشکر صمیمانه از تمام مردم ایران عرض میکنیم که کمک های مردمی باید نقدی باشد.
هیچ اطلاعاتی از نحوه توزیع کمک های مردمی روی سایت مدیریت بحران نیست!
مقصودی افزود: یک راه حل مناسب جهت اعتمادسازی، که اتفاقا انتظار هم می رود که این موضوع مورد توجه قرار گیرد و محقق شود، شفاف سازی و در دسترس بودن اطلاعات به روز است. آیا نمی توان سایت سازمان مدیریت بحران به مرجعی تبدیل شود که در زمان مدیریت بحران به صورت دقیق  وآنلاین اطلاعاتی از قبیل میزان کمک های جمع آوری شده، میزان اقلامی که در هر منطقه توزیع شده، نیازهای فوری و غیر فوری مردم هر منطقه به صورت به روز و شفاف در اختیار مردم باشد؟ یعنی شما از روز اول تا شش ماه به مردم اطلاعات دقیق بدهید تا مردم ببینند کمک هایی که کرده‌اند چگونه هزینه شده است بطور مثال خانم کرباسی و عزیزان دیگر هر خرجی که می‌کنند را فاکتور می‌کنند و برای مردم شفاف است که در کدام روستا و چگونه هزیه شده است. انتظار ماهم این است که شما هر شهر و مثلا 200 روستای زلزله زده را روی سایت سازمان بصورت آنلاین نشان بدهید تا مردم و خیرین و نهادها نیازهای آنجا را به روز بدانند. که مثلا چند تا خانه خراب شده، چند خانوار هستند، چند تا چادر رفته، چند تا کانکس آنجاست؟ وضعیت سرویس بهداشتی و تعداد کودکان و.... اما متاسفانه هیچ اطلاعات دقیقی روی سایت وجود ندارد و اساسا چنین سامانه ای موجود نیست!
سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور در خصوص برنامه ریزی از پیش تعیین شده افزود: یک اشکالی وجود دارد و آن این است که توقع از سازمان مدیریت بحران درست تعریف نمی‌شود؛ اگر ما انتظار داریم که نیروی امدادگر تخصصی داشته باشیم باید بدانیم که این نیرو باید در قالب ساختار در اختیار سیستم باشد و سیستم بتواند هر لحظه از آن استفاده کند.
محسن مقصودی در ادامه افزود: درخصوص کانکس و سرویس های بهداشتی باید بگوییم که در روزهای پنجم و ششم این مسئله مشکل جدی مردم بود و کماکان نیز یک مشکل جدی است. در رابطه با تامین کانکس آیا فکری کرده‌ایم که در موارد مشابه بتوانیم به سرعت از کانکس ها برای اسکان مردم استفاده کنیم؟
اسماعیل نجار افزود: سازمان مدیریت بحران یک سازمان سیاستگذار و هماهنگ کننده است یعنی تمام دستگاه های اجرایی باید پای کار بیایند و در واقع ما به نوعی سیبل انتقادات هستیم.
دو روز اول کمبود مطلق؛ از روز سوم به بعد عدم مدیریت در توزیع!!
محسن مقصودی خاطر نشان کرد: روایت مردم این بود که دو سه روز اول کمبود مطلق بود و از روز سوم به بعد آنقدر آب و مواد غذایی آمده است که مردم نمی‌دانستند چه کار کنند و البته شهرها و روستاها با یک سوء مدیریت در توزیع مواجه بودند.
ذخایر لازم برای پیش بینی چنین حادثه‌ای نداشتیم
سردار جلالی گفت: در استان ذخایر لازم برای پیش بینی همچین حادثه‌ای نبوده.
مقصودی در ادامه گفت: مردم بنده را با اشک قسم دادند که این نکات را در برنامه مطرح کنم. یکی از سوالات این است که آیا می‌توانستیم از قبل برای کانکس تدابیری داشته باشیم یا خیر؟ کانکس هایی پیش ساخته ای که به صورت پالت های مونتاژ شونده به راحتی قابل حمل باشند و در خود روستاها مونتاژ نهایی شود.
اسماعیل نجات تصریح کرد: دولت برای تامین اعتبارات در تنگنا بوده است اما الان خوشبختانه دولت بیشترین تسهیلات و امکانات را قائل شدند؛ درگذشته برای هر حادثه حدود سی میلیون تومان تسهیلات میدادیم که اکنون به چهل میلیون تومان افزایش پیدا کرده است. در روستاها از بیست میلیون به سی میلیون افزایش پیدا کرده است و کمک هایی از این قبیل.
مقصودی گفت: اینها دغدغه های بعدی مردم است که در ادامه به این مسائل خواهیم رسید اما اکنون مردم درگیر مسئله کانکس هستند.
اسماعیل نجات گفت: در این بحث محدودیت مالی داشته‌ایم.
کانکس‌های مناسب برای حوادثی مانند زلزله؛ هیچ سرمایه‌گذاری نداشتیم...
در این بخش از برنامه آقای مهندس ریاحی روی آنتن زنده آمد که از ده سال قبل کانکس هایی طراحی کرده بودند که قابلیت مونتاژ و دمونتاژشدن را دارد که با هر تریلی حدود 14 یا 15 عدد از این کانکس ها را ارسال کنند.
ریاحی که مدیر یکی از شرکتهای مهندسی مستقر در پارک فناوری پردیس است،  خاطرنشان کرد: داستان این کانکس ما بعد از زلزله بم شروع شد که با این رویکرد که ما می‌خواستیم کانکس هایی طراحی کنیم تا قابلیت حمل آسان داشته باشند و قطعات آن منفصل باشد لذا کانکس هایی طراحی کردیم که امکان مونتاژ و دمونتاژ چندین باره را داشته باشد و در مباحث دیگر از جمله شاسی و طراحی های داخلی بهترین ویژگی‌ها را در برابر باد و... در نظر گرفتیم. متاسفانه هیچ سرمایه گذاری نبود که روی این طرح سرمایه گذاری کند تا به تولید انبوه برسد و حتی ما حاضر بودیم تا طرح را در اختیار مسئولین قرار بدهیم تا یک کار مثبت برای مردم انجام بشود.
مقصودی خطاب به اسماعیل نجار اظهار داشت: این الان یکی از دهها نمونه خوبیاست که برای امدادرسانی به مردم زلزله زده از ده سال قبل موجود بوده است و در نمایشگاه های مختلف پارک فناوری پاردیس رونمایی دشه است. اما این نمونه ها را نادیده میگیریم و اکنون بعد از رخ دادن حادثه به دنبال این هستیم که از سراسر کشور کانکس جمع آوری کنیم و برای مردم بفرستیم.
اسماعیل نجار تصریح کرد: ما معتقدیم که باید 40 یا 50 هزار کانکس در کشور آماده داشته باشیم که یکی از این نقاط مدنظر هم کرمانشاه بود و نقاط دیگری را هم مدنظر داشتیم. سپاه تقبل کرده است که روزانه چهارصد عدد کانکس برساند و اگر 15هزار کانکس هم بخواهید حدود سی و چهار یا پنج روز دیگر طول می‌کشد!
مقصودی گفت: اگر از این نوع کانکس ها که قابلیت پک شدن و مونتاژ شدن در محل ار دارند، از قبل مثلا 50 هزار تا ذخیره کرده بودیم الان نیاز نبود حدود دئو ماه مردم در سرما منتظر باشند تا به تدریج ساخته شود و با هر تریلی فقط دو تا کانکس در این جاده های طولانی حمل شود، بلکه با هر تریلی 15 تا 20 کانکس پک شده قابل ارسال بود و به سرعت در محل مسقر می شدند.
در زمینه کانکس مشکل طراحی نیست بلکه مشکل پول و بودجه است
سردار جلالی افزود: مشکل ما طراحی نیست و انواع طراحی هم در کشور وجود دارد. در زمینه کانکس ما تولید کنندگان و طرح های متعددی داریم، در زلزله اهر ورزقان از همین نوع کانکس هایی که قابلیت انفاصل و سرهمبندی مکرر داشتند توسط وزارت دفاع ساخته و مورد استفاده قرار گرفت، حتی ما توانستیم در آن زمان ظرف 12 دقیقه اجزای مجزای کانکس را در محل مونتاژ کنیم، پس مشکل در طراحی و مهندسی نداریم. اما نکته اینجاست که اعتبار مربوط به این کار از دولت آخر اقای احمدی نژاد از سازمان مدیریت بحران گرفته شد و در اختیار سازمان مدیریت و برنامه ریزی قرار گرفت و در دولت کنونی هم همین برنامه ادامه پیدا کرده است و به نوعی رویکردها عوض شده است وگرنه ما باید به سمت ساخت کانکس‌های این چنینی برویم و در محل های زلزله خیز دپو کنیم و بنظم گیر بودجه‌ای هم ندارد.
وی افزود: اگر دولت همین هزینه‌ای را که در این مدت در کرمانشاه کرده بود بخش بسیاری کمتری را هزینه می‌کرد به راحتی میتوانست این ذخایر را در آنجا داشته باشد. به هرحال مشکل پول است وقتی بودجه سازمان مدیریت بحران بصورت بودجه آزاد در دست دولت است و از آن بعنوان بودجه برای سفر استانی و غیره استفاده می‌شود قطعا به چنین مشکلاتی خواهیم خورد.
سایت سازمان مدیریت بحران با بحران مواجه است
محسن مقصودی در رابطه با سایت مدیریت بحران گفت: سایت مدیریت بحران در بخش های مختلف بحران زده است؛ حالا ما انتظار نشان دادن آنلاین نقشه منطقه و روستاها را نداریم اما خود سایت نیز اطلاعات اولیه راجع به قوانین و مصوبات را ندارد و بخش های مختلفی از سایت اطلاعات لازم را نشان نمی دهد و هنوز در دست ساخت است!
اسماعیل نجار با پذیرش ضعف سایت مدیریت بحران افزود: بنده چندین بار به مدیر روابط عمومی ابلاغ کرده‌ام که باید سایت را اصلاح کنند و انشالله این امر صورت خواهد گرفت.
سردار جلالی افزود: اگر این سایت هم اصلاح بشود که پاسخگوی حادثه نیست بلکه ما سامانه‌ای می‌خواهیم تا بصورت جزئی مسائل بررسی بشود.
اطلاعات هر منطقه باید بصورت آنلاین روی سایت مدیریت بحران باشد
مقصودی گفت: انتظار می‌رود وقتی منطقه‌ای با حادثه مواجه می‌شود تمام اطلاعات آن بصورت آنلاین روی سایت قرار بگیرد. بطور مثال برخی از گروه های جهادی که در منطقه بودند گلایه داشتند که ما آماری از منطقه و تعداد روستاها نداریم و این امر کمک رسانی را سخت کرده است.
رئیس سازمان مدیریت بحران از مقصودی پرسید: این گروه جهادی با کدام دستگاه اجرایی هماهنگ کردند؟ سپاه در هر روستا بصورت شبکه‌ای خدمات رسانی عالی می‌کند.
مقصودی اظهار داشت: آن زمان که این بچه های جهادی به دهها روستا رسیدگی می کردند کسی از آنها سوال نمی کرد، که با کجا هماهنگ کرده اید؟! ما باید هنرمان این باشد که از این ظرفیت های مردمی استفاده صحیح بکنیم.
اظهارنظر سیاسی در رابطه با مسکن مهر غیرکارشناسی بود
مجری برنامه ثریا در ادامه اظهار داشت: در روز اول بعد از حادثه یکی از مسئولین بلند پایه کشور یک اظهار نظر کاملا سیاسی کردند که واقعا متاثر شدیم درصورتیکه هنوز پژوهشگاه زلزله می‌گوید درحال بررسی نقشه های هستیم تا ببینیم مشکل اصلی سازه ها چه بوده است؟ یعنی صدها دلیل وجود دارد برای اینکه یک سازه بریزد یا نریزد اما ما یکباره و در همان روز اول یک اظهار نظر سیاسی می‌کنیم. بنده نمی‌خواهم قضاوت کنم که مسکن مهر در زلزله مقاوم بوده است یا نبوده؟ چرا که دیوارها تخریب شده است و در برخی جاها در بغل مسکن مهر ساختمان خصوصی مهندسی ساز کاملا فروریخته است. ما بجای اینکه درس بگیریم که آیین نامه ما چه مشکلی داشته است صرفا یک اظهار نظر سیاسی کرده‌ایم! و کل فضای رسانه ای کشور به جای تمرکز بر امداد رسانی دو قطبی سیاسی می شود!
مقصودی پرسید به نظر می رسد مشکل اصلی ساختار سازمان مدیریت بحران است. اساسا یک سازمانی که در سطح معاون وزیر است آیا می تواند در مواقع بحران فرماندهی میدان را به عهده بگیرد و حتی نیروهای نظامی را مدیریت کند و به سایر وزارتخانه ها دستور بدهد؟ و یا آنها را هماهنگ کند؟ آیا نمی شود ساختار متمرکز ایجاد کرد که مثلا هلال احمر، آتش نشانی و اورژانس هم ذیل آن باشند؟
ساختار مدیریت بحران کشور باید متمرکز باشد تا بتواند پاسخگو باشد
سردار جلالی در رابطه با ساختار مدیریت بحران کشور اظهار داشت: تا روزی که ساختار مدیریت بحران کشور ما غیر متمرکز باشد باید انتظار داشته باشیم که در شرایط طلایی که حداکثر 72 ساعت می‌شود ناهماهنگی صورت بگیرد و بروز این تداخلات طبیعی است. بنده در مجلس گفتم شما ابتدا باید یک سازمان مقتدر ایجاد کنید و سپس از آن سوال و مطالبه داشته باشید. دولت و مجلس باید یک تصمیم جدی در رابطه با سازمان مدیریت بحران بگیرند و یک سازمان مقتدر پاسخگو حداقل در اندازه وزارتخانه ها ایجاد کنند.

ریخت‌و پاش مالی "تاجزاده" و اصلاح‌طلبان/ "محمد خاتمی" به گزارش سوءاستفاده‌های "ابطحی" می‌خندید

ریخت‌و پاش مالی "تاجزاده" و اصلاح‌طلبان/ "محمد خاتمی" به گزارش سوءاستفاده‌های "ابطحی" می‌خندید


معاون اداری و مالی خاتمی در وزارت ارشاد برای اولین بار ناگفته‌هایی را از رانت‌خواری و ریخت‌وپاش‌های نزدیکان "محمد خاتمی" از جمله تاج‌زاده، آرمین، ابطحی و عرب‌سرخی فاش کرد.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ــ عباس کلاهدوز و محمدعلی سافلیتاریخ برگ‌های قرائت‌نشده بسیاری دارد. افرادی هستند که لایه‌های پنهانی از تاریخ انقلاب اسلامی را در سینه خود محفوظ دارند.او نیز یکی از همان اشخاص است که سینه‌ای مملو از ناگفته‌ها دارد. با اینکه مسئولیت‌های گوناگونی به‌ویژه در دهه شصت داشته اما تمایلی به مطرح کردن خود نداشته و ندارد. 

سال گذشته یک روز پنجشنبه میزبان او در باشگاه خبرنگاران تسنیم (پویا) بودیم. ابتدا  مصاحبه بنا بود در 2 ساعت به گفت‌وگو درباره پرونده پرابهام هشتم شهریور خلاصه شود، اما 5 ساعت به‌درازا کشید، ساعاتی که برای خبرنگاران سیاسی بدون تردید مرور فشرده یک دوره تاریخ شفاهی دهه شصت است.

"مصطفی مهذب" لیسانس مدیریت بازرگانی را پیش از انقلاب اسلامی از دانشکده علوم اقتصاد گرفته و از سال 44 کارمند اداره دارایی بوده است. به‌گفته خودش در زمان شاپور بختیار با هدف به‌کارگیری افراد مذهبی در اداره دارایی، ذی­‌حسابی در سازمان غله و قند و شکر را قبول می‌کند.

در ایام پیروزی انقلاب اسلامی هم از مبارزه غافل نبوده است. وزارت دارایی آن زمان بعد از وزارت نفت، دومین وزارت‌خانه بود که اعتصابات را شکل می‌داد و میتینگ برگزار می‌کرد و او نیز از جمله مسئولان برگزاری این اعتصابات بوده است.

بخش اول گفت‌وگوی خبرنگاران تسنیم با مصطفی مهذب درباره دوران مسئولیت وی در حفاظت از کاخ‌های سلطنتی با عنوان "کشف فیلم رابطه غیراخلاقی اشرف پهلوی"  و بخش دوم آن مربوط به زمانی است که وی ذی‌حساب و مدیرکل مالی ریاست جمهوری در دوره بنی‌صدر، شهید رجایی و آیت‌الله خامنه‌ای بوده است.

  • بیشتر بخوانید

عزل اولین رئیس‌جمهور در گفتگوی تسنیم با ذی‌حساب بنی‌صدر

بخش سوم مصاحبه با وی درباره دوران مسئولیتش در وزارت ارشاد حجت‌الاسلام خاتمی است که از منظرتان می‌گذرد:

تسنیم: در دو بخش قبلی مصاحبه درباره دوران حضور شما در ذی‌حسابی ریاست‌جمهوری و همچنین مسئولیتتان در کاخ‌های سلطنتی گفت‌وگو کردیم. بعد از حضور در ذی‌حسابی شما کجا رفتید و مسئولیتتان چه بود؟

مهذب: من تا سال 66 وزارت دارایی بودم بعد از آن شدم ذی­‌حساب سازمان پتروشیمی و بعد از آنجا، آقای سید محمد خاتمی از من دعوت کرد به وزارت فرهنگ بروم. چون 6سال عضو‌ شورای عالی حج بودم از من خواست معاون اداری ــ مالی وزارت ارشاد بشوم و 4 سال هم من آنجا رفتم.

تسنیم: پس در دوره آقای هاشمی ذی‌حساب نهاد ریاست‌جمهوری نبودید؟

مهذب: خیر؛ در زمان ایشان من به بنیاد مستضعفان رفتم.

** 7 شرط برای همکاری با محمد خاتمی گذاشتم

تسنیم: درباره دوره وزارت ارشاد آقای خاتمی حرف و حدیث بسیار است. به‌هرحال وی در سال 70 از وزارت ارشاد استعفا داد اما بسیاری از نیروهای اصلاح‌طلب در وزارت ارشاد خاتمی رشد کردند مثل تاج‌‌زاده، عرب‌سرخی، آرمین، مهاجرانی، ابطحی و... . وضعیت وزارت ارشاد در آن دوره چگونه بود؟ آیا در وزارت ارشاد آن زمان شاهد آشفتگی مالی بودید؟

مهذب: زمانی که آقای خاتمی من را دعوت کرد تا معاون اداری ــ مالی ایشان بشوم، حدوداً 7 شرط گذاشتم چون می‌‌دانستم خط او چیست و به او گفتم "من خط سیاسی این طرفی و آن طرفی ندارم، عقل من، حکم من و دین من آن است که پای منبرها یاد گرفتم و غیر از این هم نیست. من به دیدار شما می‌­آیم اما خواهشم این است که اگر نتوانستیم با هم بسازیم من را دعوت کنید یک چای خدمت شما بخورم و با شما خداحافظی کنم و بروم" که متأسفانه این‌گونه نشد.

** ریخت‌‌وپاش‌های تاج‌زاده و نزدیکان خاتمی در رستوران فرانسوی

یکی از مشکلاتی که من در وزارت ارشاد داشتم مسئله ارز بود. ارز نهادهایی مانند تبلیغات اسلامی، روزنامه‌­ها، سازمان تبلیغات و... همه دست من بود یعنی به‌وسیله­ معاونت مالی و اداری وزارت ارشاد طبق یک برنامه‌ریزی در شورای معاونین تصمیم می­‌گرفتیم و تقسیم می­‌شد. چند نفر از معاونان و نزدیکان خاتمی بودند که واقعاً با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی آمیخته نبودند. انوار معاون سینمایی، سید محمد علی ابطحی، فیض‌الله عرب­‌سرخی، مصطفی تاج­‌زاده، محسن آرمین و...، برخی از این افراد برای مأموریت به خارج از کشور می‌رفتند که دکترا بگیرند.

برای مثال برای بورسیه می‌رفتند فرانسه و یک رستورانی آنجا بود به‌نام «خانه ایران»، آنجا ­می‌­رفتند، می‌­خوردند و ریخت‌وپاش می­‌کردند و می‌آمدند، مدرک دکترا را هم یا می­‌گرفتند یا نمی‌گرفتند اما پول مأموریت­شان را حتماً می‌‌گرفتند، تاج­‌زاده هم یکی از اینها بود.

تسنیم: یعنی این ریخت‌وپاش‌ها با محوریت تاج‌زاده بود؟

مهذب: نه، ولی تاج­‌زاده نسبت به دیگران محوریت بیشتری داشت، چون اینها با آقای موسوی لاری هم یک ارتباط تنگاتنگی داشتند و یک گروه خاصی بودند که حتی در جلسات خصوصی که در وزارت داشتند به ما اجازه ورود نمی‌‌دادند.

** ابطحی می‌گفت "یک کیف دلار به من بدهید اما رسید نگیرید"!

تسنیم: چه‌جور جلساتی بود؟

مهذب: مثلاً برای انتخابات ریاست‌­جمهوری، دخالت در کارها، موضع‌­­گیری برای تبلیغ فلانی که می­‌خواست رئیس‌جمهور شود همه به‌وسیله­ این گروه انجام می‌­شد، مثلاً می­‌خواستیم به آقای سید محمد علی ابطحی ارز بدهیم. ما آن زمان ارز­هایمان را به‌خاطر بعضی از مسائل می‌فرستادیم آلمان و من می‌رفتم آلمان و آنجا بین رایزنان فرهنگی تقسیم می‌­کردم، حدود 80 کشور می‌شدند. همین  آقای ابطحی حاضر نبود رسید بدهد، می‌گفت "به من دلار، یِن و غیره بدهید و در یک کیف بگذارید، من می‌­روم به مسئولیت خودم کارم را انجام می‌دهم و می‌‌‌آیم کیف خالی را تحویل شما می‌­دهم"!

برای بورسیه می‌رفتند فرانسه و یک رستورانی آنجا بود به‌نام «خانه ایران». آنجا می‌­رفتند، می‌­خوردند و ریخت‌وپاش می­‌کردند و می‌­آمدند، مدرک دکترا را هم یا می­‌گرفتند یا نمی‌گرفتند اما پول مأموریت­شان را حتماً می‌­گرفتند، تاج­‌زاده هم یکی از اینها بود.

من به آقای خاتمی صراحتاً می‌­گفتم و حتی کتباً بعضی اوقات نامه نوشتم ــ که هنوز نامه­‌ها در خانه من وجود دارد و به‌خاطر اینکه سوء استفاده نشود، خیلی از افراد از من نامه‌ها را خواستند ولی من ندادم ــ به خاتمی می‌­گفتم "من معاون مالی اداری شما هستم. فردا سر پل صراط به حضرت زهرا می‌گویم معاون اداری ــ مالی پسرت بودم و اموال مملکت را می‌­خواستم محافظت کنم و حساب و کتابش را بکنم ولی پسرت نگذاشت"! ایشان هم می­‌خندید و حتی در بعضی از موارد شد که ما با هم اختلاف پیدا کردیم. مسئول دفتر خاتمی هم به‌جای اینکه حرف من را گوش بکند من را معرفی کرد به شورای رفع حل اختلاف.

** خاتمی در واکنش به گزارش سوءاستفاده‌های مالی عزلم کرد

من هم به آقای ثقفی (مسئول دفتر خاتمی در وزارت ارشاد) گفتم "به آقای خاتمی بگویید به‌جدت رسول­‌الله و به‌جده‌ات فاطمه­‌زهرا تمام خبرنگاران را اطراف خودم جمع می­‌کنم و تمام نامه‌­هایی را که نوشتید و صحبت کردید و نامه­‌هایی را که من به شما به‌عنوان اتمام حجت گفتم و نپذیرفتید کپی می­‌کنم در اختیار آنها می‌­­گذارم که دیگر چیزی برای تو نخواهد ماند".

خاتمی هم جلسه‌­ای تشکیل داد و تمام معاونین آمدند و تعریف و تمجید کرد و گفت "آقای مهذب 4 سال با ما همکاری کرده و الآن خسته شده و می­‌خواهد جای دیگری برود و ما از ایشان تشکر می‌­کنیم"، به من هدیه‌ای دادند و به‌قول معروف ماست‌مالی کردند.

خاتمی در یک نامه‌­ای که خیلی به وی توصیه کرده بودم، نوشته بود "جناب آقای مهذب؛ این نامه را هر طوری که مصلحت می­‌دانید محو و نابود کنید". الآن نسخه­ اصلی‌­ نامه دست من است.

تسنیم: آن نامه حاوی چه مسائلی بود؟

مهذب: همان مسائل راجع به ارز بود. به خاتمی گفتم "من به معاونان شما ارز 7تومانی می‌دهم ولی در بازار 30، 40 برابر می‌­فروشند و به من سند نمی­‌دهند که با ارز دولتی چه‌کار می‌کنند. من هم به‌خاطر اینکه شما وزیر هستید و مسئولیت دارید دارم کتباً به شما می‌­گویم اگر به من سند ندهند مسئولیتش با شماست و شکایت شما را به حضرت­ زهرا می‌­کنم". اما نشد و زیر بار نرفت و من را تغییر داد. من را از دست داد ولی آنها باقی ماندند.

** تاج‌زاده نورچشمی خاتمی بود و هرکاری می‌خواست می‌کرد

تسنیم: علاوه بر معاونین چه‌اشخاصی به وزارت فرهنگ آن زمان رفت‌وآمد داشتند، مثلاً شخصیت‌های فرهنگی اصلاح‌طلب مثل آرمین، علوی‌تبار، گرانپایه و بهشتی هم بودند؟

مهذب: تاج‌­زاده تقریباً نورچشمی ایشان بود و از هر جهت از 7 دولت آزاد بود. به‌قول معروف، کسی از او حساب و کتاب نمی‌‌کرد، هرجا می­‌خواست می‌رفت، وضعیت خاص خودش را داشت. ابطحی هم به‌طور کلی اوضاعش همین گونه بود، معاونان دیگر هم تقریباً همین‌طور. آنها یکدست‌ و همگن بودند، مانند 17، 18 نفر اطرافیان بنی‌­صدر که در دفتر هماهنگی مردم و رئیس جمهور بودند.

صباح­ زنگنه که عرب‌­زبان هم بود جزو آن دسته بود و اوضاع و احوال خاصی داشت. او معاون فرهنگی بود، فرهنگ کشور دست او بود. معاون سینمایی هم انوار بود. آقای خاتمی در همان زمان که در جلسات سرحال بود آن مصوبات را امضا می‌کرد، جلسه بعد شورا که می‌آمد، به آنها فحش می­‌داد که "وقتی ما سرحال هستیم شما سوءاستفاده می­‌کنید و امضاء می­‌گیرید"! مشخص بود کلاه گشادی سرش گذاشتند و بودجه هنگفتی را مثلاً برای سینمادارها یا تئاتری‌­ها و یا بعضی از هنرمندان گرفتند. سید محمد بهشتی در مورد مسائل فرهنگی عیناً حرفش پذیرفته می­‌شد و خیلی خاتمی به او اعتماد داشت.

امثال آرمین هم بودند ولی در جلسات ارزی ما افراد خاصی از طرف روزنامه­‌ها می‌­آمدند که تعدادشان مشخص و محدود بود. من گران‌پایه را خاطرم هست ولی قاضیان را کمتر می­‌دیدم. او بیشتر برای ارز می‌­آمد، ارتباط­شان با من بیشتر بود و مسائل و بودجه ارزی را تنظیم می­‌کردیم.

** مجتمعی که خاتمی نگذاشت به نام "شهید مفتح" نام‌گذاری شود

یادم هست می‌­خواستند یک مجتمعی در عبا‌‌س‌­آباد درست کنند به نام مرحوم شهید مفتح. به‌لطایف‌­الحیل همین آقای خاتمی و دارودسته‌اش با اینکه این مجموعه به نام شهید مفتح شود مخالفت می­‌کردند. با شهید مفتح خیلی خوب نبودند و دقیقاً یادم هست که آخر هم به نام شهید مفتح نشد و به نام شخصی دیگر گذاشتند. تا آنجایی که من یادم است مخصوصاً تاج‌­زاده، موسوی لاری و ابطحی و سراج که رایزن فرهنگی بود، خیلی رفت‌وآمد در گروه آنها داشتند و خیلی‌ها که با اینها همدم بودند، با انقلاب زاویه داشتند و کاملاً مشهود بود.

** ناگفته‌هایی از حج سال 66 و قصور کروبی

تسنیم: شما در دهه شصت عضو شورای عالی حج هم بودید. سال 66 حادثه حج خونین و کشتار حجاج ایرانی پیش آمد که در آن تعدادی از هموطنانمان توسط آل سعود به شهادت رسیدند. چگونگی رخ دادن این حادثه یادتان هست؟

مهذب: آن زمان آقای کروبی رئیس سازمان حج بود. افرادی که اطراف آقای کروبی بودند همیشه بر او مسلط بودند. زمانی که آن اتفاق در سال 66 افتاد من در ستاد حج جزو 17 نفر عضو ستاد بودم. شاید چندین بار آمدند صراحتاً اعلام کردند "عراقی‌­ها و کسانی که مخالف شما هستند، این مرتبه دارند به‌سختی مبارزه و حمله می‌­کنند، سعودی‌ها کپسول گاز بردند پشت بام­‌ها گذاشتند. شما بیایید امسال از اعلام برائت دست بردارید".

آقای کروبی حقیقتاً باید آن زمان با امام مشورتی می‌­کرد که اوضاع و احوال این‌گونه است، یک سر سوزن مشورت نکرد و کاری را انجام داد که نباید انجام می‌داد. از صبح می‌­آمدند و می‌گفتند که "امسال غیر از سالهای دیگر است" اما توجهی نکردند.

تسنیم: اتهامی متوجه دو نفر از جمله آقایان شکوری‌راد و میردامادی هست که می‌­گفتند امثال میردامادی در بحث نصب بلندگوهای آن سال شلوغ­‌کاری کرده بودند. در مناظره سال 88 بین آقایان کروبی و احمدی‌نژاد هم  کروبی اشاره به این مسئله داشت و به‌نوعی ضمنی آن را تأیید کرد.

مهذب: دقیقاً از این موضوع اطلاع ندارم. در جلسات دعای کمیل مدینه یک عده متصدی برق و بلندگو هستند. من بیشتر در جلسات مشورتی و تصمیم‌­گیری­ بودم، حقیقتاً نمی‌­توانم بگویم چنین چیزی هست، ممکن است بوده باشد و ممکن هم هست نبوده باشد ولی یقین ندارم که بیان کنم. ولی آقای کروبی هیچ توجهی به تذکرات نداشت، ما که جزو شورا بودیم می­‌فهمیدیم اینها دارند سراسیمه می‌‌آیند و می‌­گویند "امروز دارد اتفاقاتی می­‌افتد". هرکس جای کروبی بود با امام مشورت می­‌کرد. امام اگر احساس می‌کرد ممکن است اتفاقی بیفتد هیچ‌گاه راضی نمی‌شد این بچه‌‌های ویلچری را از دست بدهد. صد سال این کار را نمی‌­کرد.

تسنیم: بعد از وزارت ارشاد به کجا رفتید؟

مهذب: بعد از آقای خاتمی، آقای لاریجانی یک سال آمد و بعد آقای میرسلیم وزیر ارشاد شد. اوایل که میرسلیم آمد، ایشان اصلاً از آسانسور استفاده نمی‌­کرد، ورزشکار بود و کوه می­‌رفت، پیاده می­‌آمد بالا و همه تعجب کرده بودند که وزیر پیاده هم می­‌آید. آقای محمدخان که وزیر اقتصاد شد من معاون وزیر بودم. بعد مدتی به بنیاد مستضعفان رفتم و بازنشسته شدم.

تسنیم: بعد از پایان ریاست‌­جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای، وارد دوران سازندگی می‌­شویم. تقریباً همه شاهد بودند 180 درجه­ اختلاف در زندگی مسئولان و روال زندگی مردم پیش آمد. شاید بتوان گفت این سرآغاز دوران اشرافی­‌گری بود. مرحوم هاشمی در نماز جمعه آن زمان گفت "باید مانور تجمل باشد که از بیرون ما را می­‌ببینند فکر نکنند ما گدا و گرسنه هستیم". با توجه به مسئولیت شما در امور مالی و اداری، چه تغییر و تحولی در سبک زندگی مسئولین در این برهه ایجاد شد؟

مهذب: من خاطره خودم در آن زمان را بگویم؛ تا آن زمان قانون محاسبات بر تمام وزارتخانه‌­ها حاکم بود. در زمان آقای هاشمی اولین شرکت­‌های اقماری دولت به‌وجود آمد یعنی ما وزارت دارایی بودیم، یک معاون وزیر ما مثلاً شده بود مسئول گمرک. گمرک برای اینکه از دیوان محاسبات فرار کند یک شرکت به‌وجود آورده بود که این شرکت خصوصی بود و در حقیقت، تابع دیوان محاسبات نبود. "تخمِ لَق" بی­‌قانونی در همان زمان به‌وجود آمد، در اوایل دوران سازندگی که اینها می‌­خواستند فرار مالیاتی کنند، این فرار به‌ضرر خود دولت بود، ولی اطرافیان دولت و کسانی که سود می­‌بردند، کسانی که مسئله داشتند، از این بی‌­قانونی بهره می­‌بردند و از همانجا اشرافی‌­گری به‌طور خیلی آسان ورود کرد و این یکی از نکات منفی بود که در آن زمان تخمش کاشته شد.

یک آقایی بود استاندار وقت شیراز شده بود  و بعد شد رئیس شرکت­های منحله­ برای واگذاری به بخش خصوصی. خود وی می‌گفت یک شرکتی یک میلیارد در آن زمان قیمتش بوده، حالا ورشکسته شده و تولیدش خوابیده بود. آمدند به 200 میلیون تومان آن را واگذار کردند، 10درصدش را نقد و 180 میلیون تومان دیگر ظرف 25 سال پرداخت شد. این‌طور بلا سر اصل 44 آوردند. نظر آیت‌الله خامنه­‌ای در اصل 44 زنده کردن شرکت­های مرده بود که این اموال بیفتد دست مردم نه اینکه بیفتد دست 4 نفری که راه و چاه را بلد هستند و می­‌خورند و می­‌برند و به‌ثمن بخس خریداری می‌‌کنند، این یکی از بلاهایی بود که در زمان سازندگی واقعاً شروع شده بود و کاملاً مشهود بود.