شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر

بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و آله الطّیبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیةالله فی الارضین.

 عید شما مبارک؛ ان‌شاءالله که خداوند متعال به برکت این عید بزرگ و به برکت یاد مولا، دلهای شما را همواره با الطاف خود و سکینه و آرامش و لطف خود نورانی کند و توفیق بدهد که از این مناسبت و امثال این مناسبت ان‌شاءالله به نحو مناسبی و به نحو مطلوبی حقیقتاً استفاده کنیم. خب، بحمدالله مجلس امروز ما خیلی خوب شروع شد؛ تلاوت قرآن بسیار خوب، اشعاری که اینجا خواندند، هم از لحاظ قالب، هم از لحاظ محتوا خیلی خوب؛ شماها هم دلهایتان پُر است از عشق و محبّت به مولی‌الموحّدین -سلام و درود خدا بر او- و همین شوق و همین عشق و همین تولّی‌ و توجّه، ان‌شاءالله باید وسیله‌ای بشود که ما را بکشاند به آن سمتی که مطلوب مولا است.

 یک مطلب درباره‌ی خود غدیر است؛ اینکه در بعضی از تعبیرات گفته شده است که عید غدیر عیدالله‌الاکبر و از همه‌ی اعیاد بالاتر است، علّت این و وجه این چیست؟ خب، در قرآن کریم آیاتی هست که به غیر از مسئله‌ی غدیر به مسئله‌ی دیگری قابل تطبیق نیست. همین آیه‌ی معروف «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم فَلا تَخشَوهُم وَ اخشَونِ اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دیناً»(۱) که در اوایل سوره‌ی مائده است، با غیر مسئله‌ای در وزن و اهمّیّت و اندازه‌ی مسئله‌ی غدیر، قابل تطبیق نیست؛ فقط یک‌چنین مسئله‌ای است که میتواند تعبیر «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم» درباره‌اش بیاید. آن‌کسانی که در مضمون این آیات خدشه کرده‌اند، حرفهایی میزنند، مطالبی گفته‌اند، مخالفین و کسانی که قضیّه‌ی غدیر را قبول ندارند این آیه را به نحوی تأویل کرده‌اند لکن این بخش از آیه قابل تأویل نیست. امروز روزی است که دشمنان -کفّار- از دین شما مأیوس شدند. چه چیزی مگر بر دین اضافه شد که دشمن را مأیوس کرد؟ آن احکامی که در این آیه، در اوّل سوره‌ی مائده، قبل و بعد از این فِقره آمده است، مگر چقدر اهمّیّت دارد؟ این تعبیر درباره‌ی نماز نیامده است، درباره‌ی زکات نیامده است، درباره‌ی جهاد نیامده است؛ درباره‌ی هیچ یک از احکام فرعی الهی نیامده است که «اَلیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ پس این یک قضیّه‌ی دیگری است؛ غیر از این احکام فرعی است. آن قضیّه چیست؟ قضیّه‌ی رهبری جامعه‌ی اسلامی؛ قضیّه‌ی نظام حکومت و امامت در جامعه‌ی اسلامی. بله، ممکن است تخلّف کنند -کما اینکه کردند؛ چند قرن بنی‌امیّه و بنی‌عبّاس و امثال اینها با نام امامت و خلافت و مانند اینها، پادشاهی کردند؛ سلطنت کردند- [امّا] این لطمه‌ای نمیزند به فلسفه‌ی غدیر. ماجرای تعیین غدیر، ماجرای تعیین ضابطه است، تعیین قاعده است. یک قاعده‌ای در اسلام درست شد؛ پیغمبر اکرم در ماه‌های آخر عمر، این قاعده را وضع کرد؛ آن قاعده چیست؟ قاعده‌ی امامت؛ قاعده‌ی ولایت. جوامع بشری از دیرباز حکومت داشتند؛ بشر انواع و اقسام حکومتها را تجربه کرده است؛ اسلام این حکومتها را، این نوع قدرتمندی‌ها و قدرت‌مداری‌ها را قبول ندارد؛ امامت را قبول دارد. این قاعده‌ی اسلام است؛ غدیر این را بیان میکند. مصداقش هم مشخّص است؛ امیرالمؤمنین کسی است که هیچ‌کس نه در آن زمان و نه در زمانهای بعد نتوانسته است کمترین خدشه‌ای به شخصیّت والای او و به نمایندگی او از مفاهیم و معارف قرآن خدشه کند. خب، بله، دشنام دادند، به خدا هم دشنام میدهند، به پیغمبر هم -العیاذ بالله- دشنام میدهند، دشنام، دلیل نیست. هیچ انسانی وقتی که فکر میکند، وقتی از احساسات و تعصّباتْ خود را رها میکند، هرگز -ولو تا حدودی- نمیتواند در این پیکره‌ی نورانی، در این هیکل قدسی، کمترین خدشه‌ای بکند. پیغمبر این‌ [شخص‌] را به‌عنوان مصداق امامت، معیّن کرد. این شد قاعده؛ تا آخر دنیا هرجا مسلمانها بخواهند و همّت کنند و هدایت شوند از سوی خدا به اینکه اسلام را تحقّق ببخشند و جامعه‌ی اسلامی را تحقّق ببخشند، ضابطه و قاعده‌اش این است: باید امامت را احیا کنند. البتّه هرگز هیچ مصداقی به آن مصادیقی که پیغمبر معیّن کردند نمیرسد؛ به کمتر از آنها هم نمیرسد؛ بزرگ‌ترین شخصیّت‌های علمی و معنوی و عرفانی و بزرگان سلوکی و معرفتی ما نسبت به امیرالمؤمنین، مثل آن پرتو ضعیفی هستند که ته چاه، انسان یک مختصر روشنایی میبیند؛ آن را مقایسه کنید با خورشید؛ بله، همان است، همان شعاع است امّا فاصله چقدر است؟ تفاوت چقدر است؟ برترین شخصیّت‌های ما، مثلاً یک شخصی مثل امام بزرگوار ما را که خب یک شخصیّت انصافاً کامل، بزرگ، باعظمت، جامع‌الاطراف و از همه‌جهت یک شخصیّت برجسته و ممتاز بود، اگر بخواهیم با امیرالمؤمنین قیاس کنیم، قیاسش همین است که عرض کردم: [یعنی‌] نور خورشید را مقایسه کنید با آن پرتویی که ته چاه مثلاً یا در گوشه‌ی فلان پستو مثلاً از خورشید یا از نور دیده میشود؛ فاصله‌ها این‌جوری است.

 بله، این فاصله‌ها هست لکن ضابطه این است؛ ضابطه امامت است. قاعده‌ی حکومت و اقتدار و قدرت‌مداری در جامعه‌ی اسلامی، با غدیر معیّن شد و پایه‌گذاری شد؛ اهمّیّت غدیر این است. اهمّیّت غدیر فقط این نیست که امیرالمؤمنین را معیّن کردند؛ این هم مهم است امّا از این مهم‌تر این است که ضابطه را معیّن کردند، قاعده را معیّن کردند؛ معلوم شد که در جامعه‌ی اسلامی، حکومت سلطنتی معنا ندارد، حکومت شخصی معنا ندارد، حکومت زَر و زور معنا ندارد، حکومت اشرافی معنا ندارد، حکومت تکبّر بر مردم معنا ندارد، حکومت امتیازخواهی و زیاده‌خواهی و برای خود جمع کردن و افزودن معنا ندارد، حکومت شهوت‌رانی معنا ندارد؛ معلوم شد که در اسلام این‌جوری است. این قاعده در غدیر وضع شد. وقتی این قاعده وضع شد، آن‌وقت «یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ دیگر دشمنها از اینکه بتوانند مسیر این دین را تغییر بدهند مأیوس میشوند؛ چون مسیر دین آن‌وقتی تغییر پیدا میکند که آن نقطه‌ی اصلی، آن هسته‌ی اصلی تغییر پیدا کند؛ یعنی هسته‌ی قدرت، هسته‌ی مدیریّت، هسته‌ی ریاست؛ اگر تغییر پیدا کند، همه‌چیز تغییر میکند؛ بله، در واقعیّت عملی، تغییراتی به وجود می‌آید و افرادی از قبیل خلفای بنی‌امیّه و بنی‌عباس سرِ کار می‌آیند به‌عنوان اسلام، حجّاج‌بن‌یوسف هم [سرِ کار] می‌آید، امّا اینها دیگر ضابطه را نمیتوانند به هم بزنند. امروز اگر کسانی در دنیای اسلام؛ آنهایی که با معارف اسلامی آشنا هستند مراجعه کنند به قرآن، مراجعه کنند به ضوابطی که در قرآن برای بندگی حق و زندگی و جهت‌گیری بندگان حق -یعنی ملّتها- در قرآن معیّن شده است، امکان ندارد به نتیجه‌ای برسند جز نتیجه‌ی امامت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) و آنچه دنباله‌ی او است. این ادّعای ما است و میتوانیم این ادّعا را کاملاً ثابت کنیم. هرکسی در دنیای اسلام، روشنفکران، متفکّرین، صاحبان عقیده، کسانی که از اوّل با یک عقیده‌ی دیگری بار آمده‌اند، اگر قرآن را و ارزشهای قرآنی و ضوابط قرآنی را برای زندگی جوامع بشری ملاک قرار بدهند، به هیچ نتیجه‌ای نمیرسند جز اینکه کسی مثل علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) بایستی بر جوامع اسلامی حکومت بکند؛ یعنی راه، این است؛ راه، امامت است. این مربوط به غدیر.

 خب، وقتی غدیر این‌قدر اهمّیّت دارد، آن‌وقت آن آیه‌ی شریفه‌ی دیگر که «یاَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ مآ اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه»،(۲) معنایش روشن میشود. [میفرماید] اگر این حکم را ابلاغ نکنی، اصلاً رسالتت را انجام نداده‌ای. پیغمبر ۲۳ سال است دارد مجاهدت میکند -آن مجاهدات مکّه، آن مجاهدات مدینه، آن جنگها، آن فداکاری‌ها، آن گذشتها، آن سختگیری‌های بر خود، آن هدایت عظیم بشری که آن بزرگوار انجام داده است، اینها همه در این مدّت انجام گرفته- این چه حادثه‌ای و چه عارضه‌ای است که اگر نباشد، همه‌ی اینها [گویی‌] نیست «وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه»، این نمیتواند چند حکم فرعی باشد؛ این یک چیزی فراتر از اینها است؛ آن چیست؟ امامت است. اوّل‌امام کیست؟ خود پیغمبر. امام صادق (علیه‌السّلام) در منا فرمود: اِنَّ رَسولَ اللهِ کانَ هُوَ الاِمام؛ پیغمبر، امام اوّل است؛ «ثُمَّ مِن بَعدِهِ عَلیِّ‌بنِ‌اَبی‌طالِب» و بعد بقیّه‌ی ائمّه.(۳) خدای متعال بعد از آنکه ابراهیم پیغمبر را آن‌همه امتحان کرد، آن‌همه مراحل سخت را ابراهیم گذراند -در نوجوانی در آتش افتاد؛ بعد آمد در بابل و در آن مناطقی که بود این‌همه تلاش کرد و زحمت کشید- به سنّ پیری که رسید، آن‌وقت خدا میفرماید: اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِمامًا؛(۴) حالا میخواهم تو را امام قرار بدهم. امامت یعنی این. این، اعتقاد است؛ اعتقاد اسلامیِ مبتنی بر مبانی مستحکم و استدلالات غیرقابل خدشه است. ما دعوت میکنیم از همه‌ی دنیای اسلام و از همه‌ی متفکّرین، این وحدتی که امروز دنیای اسلام نیاز دارد، با تدبّر در آیات قرآن و با تأمّل در همین حقایق براحتی به دست می‌آید اگر اهل فکر و اهل مبنا، این مسائل را دنبال کنند.

 البتّه، از این طرف هم بایستی احساسات آنها را تحریک نکنند. یک عدّه‌ای خیال میکنند اثبات تشیّع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیره‌ی ائمّه است. اینکه شما می‌بینید رادیوها یا تلویزیون‌هایی در دنیای اسلام به وجود می‌آید که کار آنها این است که به‌عنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّه‌ی فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجه‌اش بودجه‌ی خزانه‌داری انگلیس است؛ این بودجه‌اش بودجه‌ی انگلیس [است‌]، این شیعه‌ی انگلیسی است. هیچ‌کس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛ نخیر؛ اینها عکس عمل میکند. وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده میشود از عصبانیّت، از احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست. ما حرف حسابی خیلی داریم، حرف منطقی خیلی داریم، حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی‌ [از این حرفها] داریم؛ بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند. وقتی شما فحش دادی، وقتی بدوبیراه گفتی، یک سدّی کشیده میشود و این حرف اصلاً شنیده نمیشود، گوش نمیکنند؛ آن‌وقت گروه‌های خبیث و وابسته و مزدور و پول‌بگیر از آمریکا و سیا و اینتلیجنس‌سرویس -مثل داعش و جبهةالنّصره و امثال اینها- با استفاده‌ی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه می‌اندازند که ملاحظه کردید در عراق و در سوریه و در جاهای دیگر به راه انداختند؛ این کارِ دشمن است. دشمن، منتظر فرصت است؛ دشمن از هر فرصتی استفاده میکند. ما حرف حق داریم، حرف منطقی داریم، حرف محکم داریم؛ یک نمونه‌ی کوچکش این بود که من امروز به شما عرض کردم. این راجع به غدیر.

 [بعد] راجع به امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام). تمام ارزشها و صفاتی که انسان -چه به‌عنوان انسان مؤمن به اسلام، چه به‌عنوان انسان مؤمن به هر دینی، و چه به‌عنوان انسان بی‌اعتقاد به هر دینی؛ هرجور انسانی- به آنها احترام میگذارد و تکریم میکند، در علیّ‌بن‌ابی‌طالب جمع است؛ یعنی علیّ‌بن‌ابی‌طالب (سلام‌الله‌علیه) شخصیّتی است که اگر شما شیعه باشید احترامش میکنید، اگر سنّی باشید احترامش میکنید، اگر اصلاً مسلمان نباشید و او را بشناسید و بروید دنبال احوالش احترام میکنید. افرادی از اهل سنّت که درباره‌ی فضائل امیرالمؤمنین در طول سالهای متمادی نوشته‌اند بسیارند؛ جورج جرداق مسیحی،(۵) آن کتاب پنج جلدی را نوشته؛ یک مسیحی درباره‌ی امیرالمؤمنین سالها قبل عاشقانه کتاب مینویسد. همین شخصیّت آمد اینجا پیش من و راجع به کتابش صحبت شد،(۶) گفت من از دوران نوجوانی با نهج‌البلاغه آشنا شدم، نهج‌البلاغه مرا به شخصیّت علیّ‌بن‌ابی‌طالب هدایت کرد؛ این کتاب را نوشت: الامام‌ علی صوت العدالة الانسانیّة. کسی که اصلاً دین هم نداشته باشد -یعنی به هیچ دینی معتقد نباشد- وقتی شخصیّت امیرالمؤمنین را بشناسد، در مقابل او خضوع میکند، تعظیم میکند.

 در امیرالمؤمنین سه جور صفات هست: یکی آن صفات معنویِ الهی است که با هیچ میزانی برای ماها اصلاً قابل سنجش نیست؛ ایمان، آن ایمانِ متعالیِ عمیق؛ سبقت در اسلام، فداکاری در راه اسلام. اخلاص؛ یک سرِ سوزن عاملی غیر از نیّت خدایی در عمل او وجود ندارد؛ ما [این را] اصلاً میفهمیم؟ برای امثال بنده اصلاً این حالت قابل درک است؟ همه‌ی کارها برای خدا، برای رضای الهی، برای اجرای امر الهی؛ [یعنی‌] اخلاص. اینها اصلاً چیزهایی است که برای ما قابل توزین نیست؛ قابل توضیح هم درست نیست. علم و معرفت بِالله؛ معرفت بِالله. ما از خدا چه میفهمیم؟ ما وقتی میگوییم «سُبحانَ رَبِّی العَظیمِ وَ بِحَمدِه»، از این عظمت چه میفهمیم، امیرالمؤمنین چه میفهمد؟ معرفت بِالله. اینها یک سلسله از صفات امیرالمؤمنین است که اصلاً برای ما واقعاً قابل توصیف نیست، قابل فهم نیست؛ [اگر] بیایند بنشینند برای ما توضیح هم بدهند، ما درست به عمقش پی نمیبریم، از بس عظیم است، از بس عمیق است؛ این یک دسته از صفات امیرالمؤمنین است.

 یک دسته دیگر، صفات برجسته‌ی انسانی او است؛ اینها همان چیزهایی است که انسان مسلمان و غیر مسلمان و مسیحی و غیر مسیحی و بی‌دین و با دین و همه را مجذوب میکند: «شجاعت»، «رحم»؛ آن انسانی که در میدان جنگ آن‌جور میجنگد، وقتی سروکارش با یک خانواده‌ی یتیم‌دار می‌افتد، آن‌جور با یتیمان همراهی میکند، خم میشود، بچّه یتیم‌ها را بازی میدهد، روی دوش خودش سوار میکند؛ اینها اصلاً همان چیزهایی است که ربطی به این ندارد که ما متدیّن باشیم و به چه دینی متدیّن باشیم تا اینها را احترام کنیم؛ هر انسانی در مقابل این عظمت وقتی قرار میگیرد احساس خضوع و تعظیم میکند. «ایثار»؛ ایثار یعنی دیگری را بر خودت ترجیح بدهی؛ یعنی گذشت؛ یعنی آنجایی که حق با شما است به‌خاطر خدا، به‌خاطر یک مصلحتی از این حق -البتّه حقّ شخصی- صرف‌نظر کنی؛ چه حقّ مالی، چه حقّ آبرویی، چه هر حقّ دیگری از حقوق خود؛ معنای ایثار این است. اینها هم یک دسته از صفات امیرالمؤمنین است که اگر انسان بخواهد بشمرد این خصوصیّات را یک کتاب میشود، یک طومار طولانی‌ای خواهد شد.

 دسته‌ی سوّم از خصوصیّات امیرالمؤمنین، خصوصیّات حکومتی است که نتیجه‌ی همان مسئله‌ی امامت است؛ امامت یعنی این‌جور حکومت‌کردن. البتّه شدّت و ضعف دارد که آن حدّ اعلایش در شخصیّتی مثل امیرالمؤمنین هست. خصوصیّات حکومتی مثل چه؟ مثل «عدالت»، مثل «انصاف»، مثل «برابر قراردادن همه‌ی آحاد مردم»، حتّی آن‌کسانی که در جامعه‌ی شما زندگی میکنند، امّا در دین شما نیستند. امیرالمؤمنین وقتی شنید بسربن‌ارطاة(۷) رفت وارد شهر شد و وارد [حریم‌] خانواده‌ها شد، یک خطبه‌ی دردناکی دارد: بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم لِیَدخُلُ المَرأَةَ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَی المُعاهَدَةِ فَیَنتَزِعُ حِجلَها؛(۸) شنیدم که این نیروهای ظالم و ستمگر و گستاخ وارد خانه‌ی زنهای مسلمان و زنهای غیر مسلمان -مُعاهَد یعنی همان یهود و نصارایی که در جامعه‌ی اسلامی زندگی میکردند- میشدند و لباسهای اینها را، حِجِل(۹) اینها را، دستبندهای اینها را، پابندهای اینها را میکشیدند و میبردند و غارت میکردند؛ بعد میفرماید که اگر انسان از غصّه‌ی یک‌چنین چیزی بمیرد و جان بدهد، او را ملامت نباید کرد. ببینید شخصیّت این است، ترحّمش به مردم، دلسوزی‌اش نسبت به مردم، آن هم همه‌ی مردم؛ خب در جامعه‌ی اسلامی، یهودی و نصرانی و غیر اینها زندگی میکنند که اینها مُعاهَدند. خب از خصوصیّات حکومتی او این است: «عدل»، «انصاف»، «برابری».

 «اجتناب از زخارف(۱۰) دنیا و زینتهای دنیا برای شخص خود»؛ از بلاهای حکومتهای دنیا یکی همین است؛ چون رئیس کشور که شدیم، منابع مالی کشور در اختیار ما است؛ وسوسه بشویم؛ [بگویم‌] اینجا زمینِ خوب هست، اینجا امکاناتِ خوب هست، اینجا پولِ خوب هست؛ از اینها یک سهمی حالا [برداریم‌]. آنهایی که خیلی شقی و بدبخت و روسیاهند، همه‌اش را برای خودشان برمیدارند، مثل رضاخان؛ آنهایی که یک خرده‌ای انصافشان بیشتر است، یک کمی‌اش را به دیگران میدهند، غالباً هم به اطرافیان خودشان؛ یک مقدار هم خودشان برمیدارند. این جزو بلایای حکومتها است؛ همین حکومتهای دموکراسی دنیا هم همه همین‌جور هستند. می‌شنوید؛ زن فلان رئیس جمهور در تعطیلی مثلاً زمستانی یا تابستانی به فلان جزیره‌ی خوش آب و هوا مسافرت کرده، این‌قدر میلیون دلار خرج کرده! از کجا؟ فلان خانواده‌ی اشرافی سلطنتی برای مسافرت وارد فلان شهر شدند، این تعداد هتل، این تعداد امکانات در اختیارشان بود، در ظرف ده روز، بیست روز که ماندند، این مقدار میلیارد -مبالغ میلیاردی- خرجشان شد! حکومت امامت با این چیزها مخالف است. استفاده‌ی شخصی از امکانات عمومی ممنوع؛ اجتناب از دنیا برای شخص خود.

 «تدبیر»؛ برای جامعه‌ی اسلامی تدبیر اندیشیدن؛ دشمن را جدا کردن، دوست را جدا کردن، دشمن را به چند طبقه تقسیم کردن. امیرالمؤمنین سه جنگ داشت؛ این سه جنگ با سه دسته دشمن بود امّا با اینها مثل هم نجنگید. جنگ با معاویه و با شام یک‌جور بود، جنگ با بصره جور دیگری بود. آن‌وقتی که حضرت با طلحه و زبیر میجنگید، جور دیگری میجنگید. آنجا زبیر را میخواست،(۱۱) وسط میدان جنگ با او حرف میزد، نصیحت میکرد که «برادر سوابق ما یادت باشد؛ این همه ما با هم شمشیر زدیم، این همه با هم کار کردیم»؛ اثر هم کرد، البتّه زبیر کاری که باید میکرد نکرد، باید میپیوست به امیرالمؤمنین، این کار را نکرد امّا میدان جنگ را رها کرد و رفت؛ رفتار او در جنگ با طلحه و زبیر این‌جوری است. امّا رفتار او با شام این‌جوری نیست؛ به معاویه حضرت چه بگوید؟ بگوید ما و تو با همدیگر بودیم؟ کِی با هم بودند؟ در جنگ بدر مقابل هم ایستادند؛ امیرالمؤمنین جدّ او و دایی او و قوم و خویش و فک‌وفامیل او را از دم تیغ گذرانده؛ سابقه‌ای با هم ندارند. او هم از همان دشمنی‌ها دارد استفاده میکند و با امیرالمؤمنین میجنگد. امیرالمؤمنین دشمنها را تقسیم‌بندی میکرد؛ در قضیّه‌ی نهروان که [دشمنان] ده هزار نفر بودند، حضرت گفت از این ده هزار نفر هرکسی که بیاید این طرفِ این پرچمی که من نصب کرده‌ام، ما با او جنگ نداریم؛ آمدند، اکثر [آنها] آمدند این طرف. حضرت فرمود بروید، رهایشان کردند. بله، آنهایی که ماندند و لجاج کردند و تعصّب کردند، با آنها جنگید؛ بر آنها هم غلبه پیدا کرد. یعنی تدبیر در اداره‌ی کشور؛ شناختن دشمن، شناختن دوست؛ همه‌ی دشمنان یک‌جور نیستند؛ از بعضی‌ها صرف‌نظر کرد. بعضی‌ها با امیرالمؤمنین همان اوّل کار بیعت نکردند؛ مالک اشتر بالاسر حضرت ایستاده بود، شمشیر هم دستش بود، گفت یا امیرالمؤمنین! اجازه بده این آدمی که با تو بیعت نمیکند گردنش را بزنم؛ حضرت خندیدند، گفتند نه، این جوان هم که بود، آدم بد اخلاقی بود، آدم تندی بود؛ حالا هم پیر شده، تندتر شده، بگذار برود؛ ولش کردند و رفت. این تدبیر است؛ بالاترین تدبیر این است که یک کسی که در رأس قدرت است، بداند با چه کسی طرف است و با هر کسی چه‌جور باید رفتار بکند؛ از خصوصیّات حکومتی امیرالمؤمنین یکی این بود.

 «سرعت عمل»؛ معطّل نمیکرد، بمجرّد اینکه تشخیص میداد که باید این اقدام را کرد، حرکت میکرد.

 «تبیین»؛ حقایق را برای مردم بیان میکرد؛ شما خطبه‌های نهج‌البلاغه را نگاه کنید، بسیاری از آنها تبیین واقعیّاتی است که در جامعه‌ی آن روز وجود داشته -چه خطبه‌های حضرت، چه نامه‌های حضرت- بخشی از نهج‌البلاغه خطبه‌ها است، بخشی نامه‌ها است؛ آن نامه‌ها غالباً نامه‌ی به کسانی است که حضرت به آنها اعتراضی دارد؛ یا دشمنانند مثل معاویه و امثال اینها، یا عمّال خود آن حضرتند که حضرت به آنها ایراد دارد؛ غالباً این‌جوری است؛ بعضی‌ها هم توصیه و دستورالعمل و فرمان است، مثل عهد مالک اشتر؛ در همه‌ی اینها تبیین میکند، حقایق را بیان میکند برای مردم. یکی از رشته‌های کار امیرالمؤمنین این است.

 مسئله‌ی «هدایت جامعه به تقوا»؛ در این خطبه‌های امیرالمؤمنین، کمتر خطبه‌ای است که امر به تقوا در آن نباشد: اتَّقواالله؛ چون تقوا همه‌چیز است؛ وقتی تقوا در یک جامعه‌ای بود، همه‌ی مشکلات مادّی و معنوی جامعه حل خواهد شد؛ تقوا این‌جوری است. [البتّه‌] تقوا با آن معنای صحیحی که دارد؛ تقوا فقط این نیست که انسان چشم از نامحرم بدوزد یا مثلاً فرض کنید فلان عمل حرام را انجام ندهد؛ این هست، این جزو تقوا است، امّا تقوا خیلی وسیع‌تر از اینها است. آن معنای واقعی تقوا که عبارت است از مراقب خود بودن، مراقب حرکات خود بودن، و سعی در حفظ خود در جادّه‌ی مستقیم و صراط مستقیم؛ این معنای تقوا است؛ اگر این باشد در جامعه، همه‌ی مشکلات حل میشود. امیرالمؤمنین دائماً مردم را به تقوا دعوت میکرد.

 در عمل به حق بی‌باک بود، ملاحظه نمیکرد؛ در عمل به عدل بی‌باک بود، ملاحظه نمیکرد؛ رودربایستی در زندگی امیرالمؤمنین نبود. همان آدمی که به مالک اشتر میگوید بگذار این امتناع‌کننده از بیعت برود، در موارد دیگری سخت‌گیری میکند، دقّت میکند، اصرار میکند.

 ببینید، این هم بخش سوّم از صفات امیرالمؤمنین که صفات حکومتی است؛ غیر از صفات شخصی، غیر از آن جنبه‌های معنوی و الهی غیرقابل فهم برای ما، غیرقابل توصیف برای زبانهای قاصر و ناقص ما. این شخصیّت امیرالمؤمنین است؛ یعنی شخصیّت جامعی که واقعاً «تو بزرگی و در آئینه‌ی کوچک ننمایی».(۱۲) ما نمیتوانیم با این چشمهای ضعیف و ناتوان، با این دید ناقص، با این دلهای پوشیده‌ی از اوهام، آن شخصیّت عظیم را ببینیم؛ امّا خب، یک چیزی از آن بزرگوار، یک توصیفی از آن بزرگوار میدانیم و میگوییم؛ این انسان در غدیر معیّن شد.

 خب، ما حالا چه کار کنیم؟ ما که معلوم است مثل امیرالمؤمنین نمیتوانیم زندگی کنیم، نمیتوانیم عمل کنیم، نمیتوانیم باشیم؛ خود آن بزرگوار هم فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک؛(۱۳) حضرت به حکّام و وُلات(۱۴) و استاندارهای خودش فرمود این‌جور که من دارم عمل میکنم، شماها قادر نیستید این‌جوری عمل کنید. ما بایستی این قلّه را نگاه کنیم. بارها ما عرض کرده‌ایم: این قلّه است. به شما میگویند آقا! آن قلّه هدف است، به سمت آن قلّه حرکت کنید. وظیفه‌ی ما این است، به سمت قلّه حرکت کنیم. همین صفات امیرالمؤمنین را [در نظر] بگیرید، به‌قدر وسعمان، به‌قدر توانمان در این جهت حرکت کنیم؛ در جهت عکس حرکت نکنیم. جامعه‌ی ما در جهت زهد امیرالمؤمنین حرکت کند؛ نه اینکه مثل امیرالمؤمنین زهد بوَرزد -که نه میتوانیم و نه از ما آن را میخواهند- امّا در آن جهت حرکت کنیم؛ یعنی از اسراف، زیاده‌روی، چشم‌وهم‌چشمی دور بشویم؛ این‌جوری میشویم شیعه‌ی امیرالمؤمنین.

 عمل ما کسانی را مؤمن به ما میکند. فرمود: کونوا لَنا زَیناً وَ لا تَکونوا عَلَینا شَیناً؛(۱۵) فرمود زینت ما باشید. زینت ما بودن یعنی چه؟ یعنی جوری عمل کنید که وقتی کسی نگاه کرد بگوید: به‌به! شیعیان امیرالمؤمنین چقدر خوبند! آن که رشوه میطلبد، این زینت نیست، عیب است؛ آن که از بیت‌المال زیادی میخواهد و زیادی میگیرد، این عیب برای شیعه است؛ آن که بر بدی‌ها چشم میبندد و برای هدایت جامعه به سوی تقوا هیچ احساس مسئولیّتی نمیکند، این عیب است برای نظام اسلامی و جامعه‌ی اسلامی؛ آن کسی که در زندگی شخصی خود اهل اسراف است، این عیب است.

 ما متأسّفانه گرفتار شده‌ایم؛ گرفتار اسراف شده‌ایم، گرفتار زیاده‌روی شده‌ایم. ما سالها است دراین‌باره مدام نصیحت میکنیم خودمان را، مردم را، دیگران را؛ مدام میگوییم، تکرار میکنیم؛ خب باید جلو برویم، اسراف را در جامعه کم کنیم. مردهای ما، زنهای ما، جوانهای ما، پیرهای ما، اسراف را -اسراف در لباس، اسراف در خوراک، اسراف در تجمّلات زندگی، اسراف در زینتها و آویزه‌های گوناگون- [کنار بگذارند]. یا چشم‌وهم‌چشمی که در این عروسی، در این مهمانی، این خانم این‌جوری پوشیده، این‌جوری زینت آویخته به خودش، از این نشانه‌ی آرایش و مانند اینها استفاده کرده، من نباید عقب بمانم، اینها همان خطاها و خطرهای بسیار بزرگ است. همینها است که زندگی را خراب میکند، همینها است که در جامعه بی‌عدالتی به وجود می‌آورد، و در نهایت همینها است که اقتصاد را نابود میکند. بخش مهمی از نابودیِ اقتصاد به این چیزها برمیگردد. اگر یک جامعه‌ای بخواهد از لحاظ استحکام درونیِ اقتصاد خود به نقطه‌ای برسد که آسیب‌پذیر نباشد، یکی از کارهای واجبی که باید انجام بدهد، این است که اسراف و زیاده‌روی و زیاد مصرف کردن و مانند اینها را کنار بگذارد. البتّه مصادیق زیادی دارد، بنده هم زیاد در این زمینه‌ها صحبت کرده‌ام و دیگر نمیخواهم همان حرفها را تکرار کنم. در زمینه‌ی آب، در زمینه‌ی نان، در زمینه‌ی غذا، در زمینه‌ی انواع و اقسام مصارفِ ما، اسراف و زیاده‌روی و بی‌مورد مصرف کردن و بد مصرف کردن و مانند اینها زیاد داریم؛ اینها را باید مراقبت کنیم.

 خیلی از این کارها کار دولت نیست، کار شخص ماها است؛ خودمان، در داخل خانواده‌ی خودمان، در داخل زندگی خودمان. این پیروی از امیرالمؤمنین است.

 [وقتی میگوییم‌] «اَلحَمدُ للهِ‌ِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسِّکینَ بِوِلایَةِ اَمیرِالمُؤمِنینَ وَ اَولادِهِ المَعصومین»،(۱۶) این تمسّک به ولایت چه‌جوری است؟ بله، یک بخشی از این تمسّک به ولایت، قلبی است یعنی شما قبول دارید ولایت را؛ خیلی هم خوب است، خیلی هم لازم است، بلاشک مؤثّر هم هست امّا همه‌ی تمسّک، این نیست؛ تمسّک این است که ما نگاه کنیم و این صفاتی که برای ما قابل دنبال‌گیری است -آن ایثار و آن معنویّت و آن معرفت و آن خداشناسی و آن عبادت و آن ناله‌ها و آن توجّه به خدا و مانند اینها که از ماها برنمی‌آید و در این زمینه‌ها که ما خیلی خیلی خیلی عقبیم- در زمینه‌ی صفات بشری، در زمینه‌ی صفات مربوط به اداره‌ی جامعه و حکومت و غیره، و اینها از ما برمی‌آید، [البتّه] در حدّ آن بزرگوار و کمتر از او نمیرسیم امّا میتوانیم در این جهت حرکت بکنیم؛ این کارها را باید بکنیم؛ آن‌وقت این شد تمسّک به ولایت امیرالمؤمنین.

 بالاخره حرف زیاد است. برادران عزیز، خواهران عزیز، توجّه بکنید! ببینید راجع به دشمن و دشمن‌شناسی و ایستادگی در مقابل دشمن و مانند اینها ما خیلی حرف میزنیم، خیلی هم میگوییم، راست هم میگوییم؛ یعنی همین شعارهایی که شماها و دوستان میدهید و بزرگان، مسئولین میگویند ما در مقابل دشمن [می‌ایستیم‌]، راست است، درست است؛ ما هم میدانیم دشمن هست امّا توجّه بکنید دشمن گاهی استفاده میکند از ضعفهای ما بدون اینکه او زحمتی کشیده باشد. ما خودمان را بایستی درست کنیم، اصلاح کنیم که از ضعفهای ما دشمن استفاده نکند. امروز چشم دوخته‌اند دشمنان ما به نیازها و کمبودها و اختلالهای اقتصادی داخل کشور. اینکه ما مرتّب راجع به مسئله‌ی اقتصاد، اقتصاد مقاومتی و مانند اینها در این چند سال مرتّب اوّل سال، وسط سال، آخر سال میگوییم، تکرار میکنیم، به‌خاطر این است که دشمن به این نقطه‌ی خاص توجّه کرده است. [میخواهند] اقتصاد کشور را خراب کنند، وضع مردم بد باشد، جیب مردم خالی بشود، امکانات مردم کم بشود، پول مردم بی‌ارزش بشود، قدرت خریدشان کم بشود تا ناراضی بشوند؛ هدف، این است. مردم را از اسلام و از نظام اسلامی ناراضی کنند؛ این، هدف دشمن است. لذا روی اقتصاد تکیه میکنند برای اینکه وضع مردم خراب بشود تا به‌خاطر خرابی وضع، از اسلام و از نظام اسلامی منصرف بشوند. خب این وظیفه‌ی کیست که در مقابل این وضعیّت ایستادگی کند؟ وظیفه‌ی همه؛ وظیفه‌ی دولت هست، وظیفه‌ی مجلس هست، وظیفه‌ی مسئولین گوناگون هست، وظیفه‌ی آحاد مردم هم هست. همه وظیفه داریم، باید انجام بدهیم.

 البتّه حرکت عمومی کشور خوشبختانه حرکت خوبی است. بنده زیاد می‌شناسم، به من خیلی مراجعه میشود؛ نامه مینویسند، مراجعه میکنند، پیغام میدهند، کارها را ارائه میدهند و بنده هم حوصله میکنم و خیلی از اینها را میبینم. جوانهایی که امروز در این کشور برای احیاء اسلام، برای اقامه‌ی دین با جد مشغول کارند، بحمدالله روزبه‌روز دارند زیاد میشوند. اینها همانهایی هستند که به فضل الهی، به حول‌وقوّه‌ی الهی، هر دشمنی از جمله آمریکا و صهیونیست را به زانو خواهند فکند. اینکه بنده مکرّر در صحبتهای مختلف میگویم و مدام تکرار میکنم که من به آینده خوشبینم، به‌خاطر مشاهده‌ی این واقعیّتها است. ما خیلی از واقعیّتهای خوب داریم که اینها میتواند ما را جلو ببرد؛ پیش‌ران حرکت عمومی جامعه باشد؛ جوانهای خوب، جوانهای مؤمن، جوانهای آماده، آنهایی که برای حضور در میدانهای مجاهدت و دفاع از کشور و دفاع از دین، اشک میریزند که اجازه بدهند اینها بروند دفاع کنند؛ بحث دو نفر و ده نفر و صد نفر نیست؛ بسیارند. این همان انگیزه‌ای است که کشور را نجات خواهد داد؛ این را باید تقویت کرد.(۱۷) خب، شما که میخواهید فدا کنید، چرا فدای اسلام نکنید؟ [چرا] فدای رهبر، رهبر مگر کیست؟ فدای اسلام، فدای این راه، فدای اهداف [بکنید].(۱۸)

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌


۱) سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۳؛ «... امروز کسانی که کافر شده‌اند، از [کارشکنی در] دین شما نومید گردیده‌اند. پس، از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را کامل و نعمت خود را به شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما [به‌عنوان‌] آیینی برگزیدم...»
۲) سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۶۷؛ «ای پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به‌سوی تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنی پیامش را نرسانده‌ای...»
۳) کافی، ج ۴، ص ۴۶۶ (با اندکی تفاوت)
۴) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۲۴
۵) نویسنده‌ی لبنانی کتاب الامام علی صوت العدالة الانسانیّه‌
۶) ۱۳۷۵/۲/۳۱
۷) یکی از فرماندهان لشکر معاویه که مدّتی حاکم بصره بود.
۸) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۲۷
۹) خلخال، از زینتهای زنان که به پا می‌بستند
۱۰) مال دنیا، چیزهای آراسته و زیبا
۱۱) فرا میخواند
۱۲) سعدی. دیوان اشعار؛ «پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند / تو بزرگی و در آیینه‌ی کوچک ننمایی»
۱۳) نهج‌البلاغه، نامه‌ی‌۴۵
۱۴) والی‌ها
۱۵) امالی صدوق، ص ۴۰۰
۱۶) اقبال‌الاعمال، ج ۱، باب پنجم، ص ۴۶۴ (با کمی تفاوت)
۱۷) شعار حضّار: «رهبر اگر فرمان دهد/ جان را فدایش میکنم»
۱۸) سر دادن شعارهای مختلف از سوی حضّار

ستاره‌های خدمت | شهید محمدعلی رجائی

ستاره‌های خدمت | شهید محمدعلی رجائی

به مناسبت فرارسیدن ایام سالگرد شهادت شهیدان رجائی و باهنر و هفته‌ی دولت، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر  اساس بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب درباره‌ی شهدای دولت، مجموعه نماهنگ «ستاره‌های خدمت» را منتشر می‌کند.
چهارمین نماهنگ از این مجموعه به معرفی شهید محمدعلی رجائی دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران می‌پردازد:
«یک‌وقت مرحوم رجائی به من گفت که به محلّ کار یکی از وزرای خود در دوره‌ی نخست‌وزیری‌اش رفته و در آنجا دیده که وزیر پشت میز پنهان است؛ از بس روی میز او کارتابل چیده بودند! ایشان میگفت رفتم وزیر را از آنجا بیرون کشیدم و به او گفتم کارت را بکن.» ۱۳۸۰/۰۶/۰۵


اطلاع‌نگاشت | دولت اسلامی

اطلاع‌نگاشت | دولت اسلامی

تشکیل دولت اسلامی به عنوان یکی از حلقه‌های اصلی زنجیره تمدن اسلامی از مطالبات رهبر انقلاب اسلامی است. ایشان امروز و در دیدار دولت یازدهم به برخی از شاخصه‌های دولت اسلامی اشاره کردند. KHAMENEI.IR مجموعه بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را درباره دولت اسلامی در یک اینفوگرافیک تدوین و ارائه کرده است.‬


دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت با رهبر انقلاب

دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت، شاخص‌های حکومت علوی یعنی «عدالت، پاک‌دامنی، پارسایی و بامردم بودن» را معیار ارزیابی و سنجش اقدامات مسئولان برشمردند و با بیان نکات مهمی درباره‌ی مسائل اقتصادی، سیاست خارجی و اتحاد و انسجام داخلی، تأکید کردند: در زمینه‌ی اقتصاد باید قوی، پرحجم و باکیفیت کار کرد و مسئولان اقتصادی در حل مشکلات مردم شب و روز نشناسند.

رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنانشان با تبریک عید سعید غدیر خم، انتخاب حضرت علی (علیه‌السلام) را به‌عنوان ولیّ امر امت اسلامی و جانشین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، نعمت بزرگ الهی دانستند و گفتند: مهم‌ترین وظیفه‌ی ما به‌عنوان حکومت اسلامی، معیار و شاخص قرار دادن حکومت علوی است.

ایشان همچنین با تبریک هفته‌ی دولت، این هفته را تداعی‌کننده‌ی نام ماندگارِ شهیدان رجائی و باهنر دانستند و خاطرنشان کردند: هفته‌ی دولت فرصتی برای ارزیابی مسئولان دولتی از عملکرد خود است؛ ضمن آنکه در این هفته باید به دولتمردان و برادران و خواهران حاضر در این جلسه «خداقوت» گفت، زیرا اداره‌ی کشوری با جمعیتی بیش از هشتاد میلیون با مسائل گوناگون، وظیفه‌ای بسیار سنگین و دشوار است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه هفته‌ی دولت همچنین فرصتی برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف دستگاه‌ها و مسئولان دولتی است، افزودند: در این ارزیابی باید نقاط قوت و ضعف، با یکدیگر دیده شود تا بر نقاط قوت افزوده و نقاط ضعف برطرف شوند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ارزیابی عملکرد یک‌ساله‌ی دولت دوازدهم، خاطرنشان کردند: در این یک‌سال کارهای خوبی در زمینه‌ی رشد اقتصادی، انرژی، افزایش صادرات غیرنفتی و کاهش واردات انجام شده است که باید روند افزایش صادرات و کاهش واردات با شتاب بیشتر ادامه یابد و در ضمن این‌گونه خدمات با بیان هنرمندانه به مردم گفته شود.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به مسائل اقتصادی کشور پرداختند و با اشاره به تشکیل جلسه‌ی هماهنگی رؤسای سه قوه، افزودند: هدف از تشکیل این جلسه، تمرکز بر مسائل اصلی اقتصادی و هماهنگی جهت حل سریع‌تر آن‌ها است و بر همین اساس باید در این جلسات، از طریق گفتگو و رایزنی، نقاط اشتراک را افزایش داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه دشمن به‌دلیل برخی ضعف‌ها و خلأهای اقتصادی، بر موضوع اقتصاد کشور متمرکز شده است، خاطرنشان کردند: در زمینه‌ی اقتصادی باید قوی و پرحجم کار کرد و تمام خلأها را پر کرد که همه‌ی این موارد امکان‌پذیر و شدنی است و ما در اداره‌ی اقتصاد کشور بن‌بست نداریم.

ایشان افزودند: حجم و کیفیت فعالیت و عملکرد مسئولان اقتصادی کشور باید به‌گونه‌ای باشد که شب و روز نشناسند و محور فعالیت‌ها هم سیاست‌های اقتصاد مقاومتی باشد که اساس آن تکیه بر تولید داخلی است.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، هم سنگرسازی دفاعی و توانمندسازی در مقابل دشمن است و هم، توانمندسازی برای حرکت رو به جلو. بنابراین اقتصاد مقاومتی با محوریت تولید داخلی دارای جنبه‌های پدافندی و آفندی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه موضوع تولید داخل و برطرف کردن مشکلات آن یکی از مسائل مهمی است که باید در جلسه‌ی هماهنگی رؤسای سه قوه  بر آن تمرکز شود، گفتند: مشکلات تولید، راه‌حل دارد و اقتصاددان‌ها نیز برای آن راهکار ارائه داده‌اند که اگر به آن‌ها عمل شود، معیشت مردم که اکنون بخش مهمی از جامعه دچار مشکل هستند، بهبود خواهد یافت.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه باید تلاش همه‌جانبه‌ای برای جلوگیری از تعطیلی کارخانه‌ها و یا زیر ظرفیت کار کردن آن‌ها انجام گیرد، به موضوع مدیریت اقتصادی اشاره کردند و گفتند: وظیفه‌ی دولت، مدیریت اقتصادی است البته این مدیریت به معنای تصدی‌گری نیست و هدف از سیاست‌های کلی اصل ۴۴ نیز این است که تصدی‌گری انجام نشود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین مدیریت اقتصادی افزودند: «باز کردن میدان برای فعالان سالمِ اقتصادی و جوانان مبتکر و پرتلاش و برطرف کردن موانع و بهبود فضای کسب‌وکار» و همچنین «بستن منافذ فساد و برخورد با مفسد» دو رکن مهم مدیریت اقتصادی کشور است.

رهبر انقلاب اسلامی یکی از راه‌های بهبود فضای کسب‌وکار را جلوگیری از بخشنامه‌های پی‌درپی و احیاناً متناقض برشمردند و تأکید کردند: باید ثبات و آرامش برای فعال اقتصادی تأمین شود تا بتواند برای آینده‌ی خود برنامه‌ریزی کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مبارزه با مفسد و بستن منافذ فساد را نیازمند چشمان باز و هوشمندی مدیران دستگاه‌های دولتی دانستند و با اشاره به قضایای ماه‌های اخیر بازار سکه و ارز، خاطرنشان کردند: اگرچه درخصوص این قضایا توجیهاتی بیان شد اما به‌هرحال بی‌توجهی و غفلت مدیریتی نیز رخ داده است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه روش‌های پیشرفته‌ای برای نظارت بر نحوه‌ی تخصیص ارز وجود دارد، گفتند: وقتی قرار است ارز تخصیص داده و یا وارد بازار شود، این کار باید با چشم باز انجام شود و این‌گونه نباشد که در این شرایط سخت کشور، چند میلیارد دلار به دست عده‌ای بیفتد که آن را یا قاچاق کنند و یا به اسم واردات کالا به مصارف دیگر برسانند یا اینکه برای مسافرت‌های تفریحی خارجی اختصاص یابد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه دولت توانایی مدیریت اقتصادی کشور را دارد، خاطرنشان کردند: لازمه‌ی چنین مدیریت اقتصادی، اهتمام جدی، ورود مجاهدانه در وسط میدان و نظارت کامل و مستمر به‌منظور بستن منافذ فساد است تا دیگر نیازی به برخورد قوه‌ی قضائیه نباشد.

رهبر انقلاب اسلامی کمبود برخی اقلام و کالاها در مقاطعی خاص را تصنعی و نوعی خرابکاری خواندند و افزودند: باید با چشمان باز این‌گونه کارها را تحت‌نظر داشته باشید و با آن‌ها مقابله کنید.

ایشان در ادامه‌ی بحث ضروریات مدیریت اقتصادی، «استفاده از ظرفیت‌های اقتصادی فراوان و برجسته‌ی کشور» را مورد تأکید قرار دادند و با استناد به گزارشی از مراکز بین‌المللی افزودند: ایران از لحاظ ظرفیت‌های استفاده‌نشده در رده‌ی اول جهان قرار دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: بر اساس آمار مؤسسات بین‌المللی در حال حاضر ایران با شاخص تولید ناخالص داخلی در میان دویست و چند کشور در رده‌ی هجدهم قرار دارد که اگر از ظرفیت‌های داخلی استفاده‌ی بیشتر و بهتری شود، می‌توانیم به رده‌های بالاتر جهانی برسیم.

ایشان «بد استفاده کردن از ظرفیت‌ها و منابع داخلی» را از دیگر مشکلات موجود در بحث مدیریت اقتصادی خواندند و پرسیدند: ایران که جزو بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت جهان است، چرا باید بنزین وارد کند؟ درحالی‌که می‌توان با ساخت پالایشگاه و تولید و حتی صدور فراورده‌های نفتی از نعمت بزرگ ذخائر نفتی، استفاده‌ی صحیح کرد.

رهبر انقلاب مصرف بیش از صد میلیون لیتر بنزین در روز را نمونه‌ی دیگری از استفاده‌ی بد از ظرفیت‌ها و منابع داخلی خواندند و افزودند: وزارت نفت و دیگر مسئولان دولتی راه‌های کاهش مصرف بنزین را پیگیری کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با انتقاد از بی‌رغبتی دولت به استفاده‌ی گسترده از ظرفیت وسیع بخش خصوصی گفتند: اجرای صحیح و کامل سیاست‌های اصل ۴۴ و استفاده از تجار، تولیدگران، صنعتگران، قطعه‌سازان و دیگر اجزای بخش خصوصی در مدیریت اقتصادی و پیشرفت کشور قطعاً مؤثر خواهد بود.

رهبر انقلاب ایجاد جاذبه برای ورود بخش خصوصی به تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام را از جمله راه‌های استفاده از ظرفیت فعالان اقتصادی و مهار نقدینگی دانستند.

«لزوم مهار و مدیریت نقدینگی» نکته‌ی دیگری بود که رهبر انقلاب به مسئولان دولت خاطرنشان کردند.

ایشان با تأکید بر امکان مهار نقدینگی، افزودند: نقدینگی سرگردان به هر سو که برود (سکه، ارز، مسکن یا هر زمینه‌ی دیگر) ویرانگر خواهد بود و باید مجموعه‌ای تمام‌وقت، فعال و جهادی مسئول کنترل و مدیریت آن شود.

«مدیریت و کنترل قوی بانک مرکزی بر دیگر بانک‌ها»، توصیه‌ی دیگر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای مدیریت اقتصادی کشور بود.

ایشان با انتقاد از ادامه‌ی بنگاه‌داری بانک‌ها و کارهای هزینه‌آور دیگر نظیر افزایش شعبه‌های بانکی، گفتند: بانک مرکزی باید با نظارت کامل و دقیق، مانع بروز مشکلاتی نظیر مسائل سپرده‌گذاران برخی بانک‌ها و مؤسسات مالی شود.

رهبر انقلاب افزودند: البته باید از اول جلوی مشکلات گرفته شود اما می‌توان با روش‌های مؤثر، با آن دسته از مراکز مالی که برای مردم مشکل به وجود می‌آورند، برخورد کرد.

بخش دوم سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت به بیان نکاتی در زمینه‌ی سیاست خارجی اختصاص داشت که تأکید بر ارتباط خوب و روزافزون با همسایگان از جمله‌ی این نکات بود.

رهبر انقلاب درباره‌ی کشورهای اروپایی نیز گفتند: ارتباط و ادامه‌ی مذاکره با اروپا ایراد ندارد اما باید ضمن ادامه‌ی این کار، از آن‌ها درباره‌‌ی مسائلی نظیر برجام و یا اقتصاد، قطع امید کنید.

ایشان با انتقاد از رفتار نامناسب اروپا در مسائلی نظیر برجام و تحریم‌ها خاطرنشان کردند: باید با نگاه شک‌آلود به وعده‌های آن‌ها، از روند مسائل مراقبت جدی کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برجام را وسیله‌ای برای حفظ منافع ملی خواندند و افزودند: برجام هدف نیست بلکه وسیله است و طبعاً اگر به نتیجه برسیم که با این وسیله، حفظ منافع ملی امکان‌پذیر نیست آن را کنار می‌گذاریم.

ایشان گفتند: اروپایی‌ها باید از بیان و عمل مسئولان دولتی ایران بفهمند که اقدامات آن‌ها تدابیر و واکنش متناسب جمهوری اسلامی ایران را به‌دنبال خواهد داشت.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر منتفی بودن هرگونه مذاکره با آمریکایی‌ها افزودند: نتیجه‌ی مذاکره با مسئولان قبلی آمریکا که حداقل ظاهرساز بودند این‌گونه شد، حالا با مسئولان وقیح و هتاک فعلی که شمشیر را برای ایرانی‌ها از رو بسته‌اند چه مذاکره‌ای داریم؟ بنابراین مذاکره‌ای در هیچ سطحی با آمریکایی‌ها صورت نخواهد گرفت.

رهبر انقلاب مذاکره با ایران را نیاز همه‌ی دولت‌های آمریکایی خواندند و خاطرنشان کردند: آن‌ها می‌خواهند مانور دهند که ما حتی جمهوری اسلامی ایران را به پای میز مذاکره آوردیم، پس همان‌گونه که قبلاً به‌طور مشروح و مستدل بیان کرده‌ام، هیچ مذاکره‌ای با آن‌ها انجام نخواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان، «اتحاد و انسجام مسئولان کشور» را بیش از هر زمان دیگر لازم خواندند و افزودند: رؤسای قوا و مسئولان بخش‌های مختلف باید پشتیبان و کمک‌کار یکدیگر باشند و به‌ویژه همه باید به دولت کمک کنند زیرا دولت در وسط میدان است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اختلاف‌نظر میان مسئولان را طبیعی دانستند و درعین‌حال افزودند: این اختلاف‌نظرها نباید رسانه‌ای شوند زیرا مردم را نگران و مضطرب می‌کند.

رهبر انقلاب اسلامی به جلسه‌ی روز گذشته مجلس شورای اسلامی و سؤال نمایندگان از رئیس‌جمهور اشاره و تأکید کردند: جلسه‌ی دیروز مجلس، نمایش اقتدار و ثبات جمهوری اسلامی ایران بود و خداوند به آقای رئیس‌جمهور و قوه‌ی مقننه خیر بدهد که مشترکاً چنین نمایش اقتداری را نشان دادند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: نمایندگان مجلس از رئیس جمهوری که با بیش از ۲۳ میلیون رأی انتخاب شده است، سؤال می‌کنند و رئیس‌جمهور نیز با خونسردی و متانت به سؤال‌ها پاسخ می‌دهد و این معنای مردم‌سالاری دینی است.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه میان انتظارات نمایندگان و واقعیات موجود، شکافی وجود دارد که باید پر شود، خاطرنشان کردند: مهم آن است که آنچه اتفاق افتاد، یک نمایش باشکوه از قدرت جمهوری اسلامی و اعتمادبه‌نفس مسئولان بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه دشمن از جلسه‌ی دیروز به‌دنبال اهداف دیگری بود، افزودند: جلسه‌ی بسیار خوب دیروز، هم رئیس‌جمهور و هم مجلس را تقویت می‌کند و زمینه‌ساز همکاری‌های بیشتر و نزدیک‌تر شدن دیدگاه‌ها خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان، تأکید کردند: یک جمع فعال، کمربسته و بانشاط باید مأمور حل یک‌به‌یک معضلات اقتصادی شوند.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، رئیس‌جمهور گزارشی از اقدامات و برنامه‌های دولت بیان کرد.

آقای روحانی با بیان اینکه همه‌ی تلاش دولت این بوده که کشور را به نقطه‌ی مطلوب برساند، گفت: در پنج سال گذشته توفیقات خوبی همچون کاهش تورم، رشد اقتصادی و افزایش درآمد ناخالص ملی حاصل شده است.

رئیس‌جمهور با اشاره به خدمات دولت به روستائیان، خاطرنشان کرد: همه‌ی روستاهای بالای ۱۰ خانوار دارای برق هستند و بسیاری از روستاها به شبکه‌ی گاز و نیز به شبکه‌ی ارتباطی کشور متصل شده‌اند.

آقای روحانی به اقدامات قوه‌ی مجریه در حوزه‌ی کشاورزی از جمله خودکفایی در تولید گندم و شکر اشاره کرد و افزود: درآمد کشاورزان، هم از لحاظ میزان تولید محصول و هم از لحاظ قیمت، بهتر از گذشته شده و در تولید بسیاری از محصولات کشاورزی هم شاهد افزایش بوده‌ایم.

رئیس‌جمهور افزایش ۹۰ درصدی تولید گاز در پارس جنوبی و افزایش تولید نفت از مخازن مشترک را از جمله دستاوردهای دولت در حوزه‌ی انرژی دانست و گفت: کشور در زمینه‌ی تولید گاز و گازوئیل خودکفا شده و تا پایان سال می‌توانیم در تولید بنزین نیز به خودکفایی برسیم.

آقای روحانی نوسازی ناوگان حمل‌ونقل، افزایش ۲ برابری صادرات غیرنفتی و اتکای بیشتر به صادرات غیرنفتی را از دیگر خدمات دولت خواند و افزود: اگرچه در ماه‌های اخیر با مشکلاتی به‌ویژه در حوزه‌ی ارز مواجه بوده‌ایم اما همان‌گونه که در گذشته مشکلات سخت‌تری را پشت‌سر گذاشته‌ایم، با تدبیر می‌توانیم از این مشکلات هم عبور کنیم.

رئیس جمهور با اشاره به تحریم‌های آمریکا، گفت: در شرایط امروز، راه‌حل سیاسی پیش‌روی ما نیست چراکه دولتی که تحریم‌ها را برخلاف همه‌ی مقررات بین‌المللی به ایران تحمیل کرده، به هیچ چیزی پایبند نیست.

آقای روحانی با بیان اینکه هدف آمریکایی‌ها بالاتر از فشار اقتصادی است و می‌خواهند یک بار دیگر به ایران برگردند و بر کشور مسلط شوند، خاطرنشان کرد: آن‌ها می‌خواهند مجدداً استقلال ایران را زیر پا بگذارند و بر مردم ایران آقایی کنند اما ملت ما هرگز چنین چیزی را نمی‌پذیرد و این را با ایستادگی و مقاومت خود به جهان نشان خواهد داد.

رئیس‌جمهور تأکید کرد: همه‌ی ملت ایران پشت‌سر رهبر معظم انقلاب و با هدایت ایشان نخواهند گذاشت که توطئه‌های دشمنان تحقق پیدا کند.