شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

گلچین مراسم شب بیست ششم ماه رمضان94- حاج منصور ارضی

گلچین مراسم شب بیست ششم ماه رمضان94- حاج منصور ارضی

مراسم مناجات شب بیست و ششم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسین مومنی و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
گزارش جلسه
این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسین مومنی آغاز گردید و پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی به بیان سخنانی در شرح دعای غیبت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف پرداخت و در ادامه به مناجات با خدا و قرائت دعای ابوحمزه ثمالی و شعرخوانی پرداختند و در آخر نیز این مجلس با مدیحه سرایی توسط حاج ابوالفضل بختیاری به پایان رسید.


اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسین مومنی در شب بیست و ششم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک


سخنرانی شب 26 ماه رمضان را حجت الاسلام والمسلمین سید حسین مومنی با ذکر سلام و صلوات بر امامین حسن عسکری و علی ابن الموسی رضا و همچنین حضرت معصومه علیهم السلام آغاز نمودند. مقدمه سخنرانی ایشان یادآوری بحث پنچ شب اول با موضوع "وسوسه‌های شیطان حربه ای برای دورکردن انسان از شکر خداوند" با یک روایت آغاز شد.
-    "لَقَدْ نَصَبَ إِبْلِیسُ حَبَائِلَهُ فِی دَارِ الْغُرُورِ فما یَقْصُدُ فیها اِلاّ اولیاءَنا" شیطان در این عالمِ فریب کاری، دام‌های خود را گسترده است، از این کار هم هیچ مقصودی ندارد جز آن که دوستان ما را به دام بیندازد(بحار الأنوار، ج‏۷۵، ص۲۷۹) شیطان دشمن قسم خورده انسان است، تمام دام‌ها و تدابیر او به جهت ایجاد فاصله از بندگی خداوند است.
-    تمام هم وغم شیطان دوری انسان از شکر پروردگار -به اعتراف خود او- است، سوره اعراف آیه 16 از لسان ابلیس قرآن می‌فرماید"فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ"حال که مرا نومید ساخته ای، من هم ایشان را از راه راست تو منحرف می‌کنم. شیطان می‌گوید من از این مواضع حمله می‌کنم تا بندگانت شکرگذار نباشند؛ "ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ" (سوره اعراف آیه 17) آنگاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مى‏ تازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهى یافت.
- نگاهی نو به نماز: اگر علت آفرینش عبادت و همه دشمنی شیطان برای دورکردن انسان از شکر و عبادت خداوند است، پس همه مشکلات مومنین برای تارک یا کاهل نماز شدن است! بیاییم در هرصورتی نمازمان را سر وقت و در کمال آرامش بخوانیم.
-    در صورت بروز هرگناهی به سرعت از باب توبه، استغفار و یا انابه وارد شویم. سلب فیوضات و فرایض نتیجه رسوب و رسوخ گناه انسان است، پس کمترین کار مومنین پشیمانی از گناه می‌باشد فلذا امیرالمومنین علی علیه السلام می‌فرمایند"أ تَزعَمُ أنّکَ جِرمٌ صَغیرٌ وَ فیکَ انْطَوَی الْعَالَمُ الأَکبرُ" (پرتوی از اصول کافی‏، ج ۳، ص ۲۰۹) بدانید پشتوانه انسان علی رغم چثه کوچکش عالمی بزرگ است.
-    در اثر اوامر خداوند عارف به عرفان خود تکیه می‌کند، مومن بر ایمانش تکیه می‌کند، زاهد و عابد به زهد و عبادتش تکیه می‌کند اما تائب به خود خدا تکیه دارد و این به توحید نزدیکتر است. خداوند به اندازه پشیمانی انسان از معاصی به او نظر رحمت می‌افکند،"إِلَهِی إِنْ کَانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ تَوْبَةً فَإِنِّی وَ عِزَّتِکَ مِنَ النَّادِمِینَ"(مناجات تائبین) خدایا اگر پشیمانى از گناه توبه است، پس به عزّتت سوگند که من از پشیمانانم.
-    "قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا" (سوره زمر آیه 53) بگو اى بندگانم که زیاده بر خویشتن ستم روا داشته ‏اید، از رحمت الهى نومید مباشید، چرا که خداوند همه گناهان را مى ‏بخشد.
-    قبض رشد و کمال مومنین توسط خداوند نتیجه انحراف از صراط مستقیم و تغییر در طریق شکر و عبادت خداوند(تغییر در انجام فرایض سجده به خداوند در مقابل دستور به سجده به آدم علیه السلام)است، قبض نتیجه دوری از عمل به احکام الهی است.
-    در آیه 17 سوره اعراف به راه‌های حمله شیطان اشاره می‌شود که با توجه به روایات اینگونه تفسیر می‌شوند:
1 - پیش رو "مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ"در نظر مومنین امر آخرت و قیامت را سبک و کم ارزش نشان می‌دهد.
2 - پشت سر"وَمِنْ خَلْفِهِمْ" ترغیب به جمع مال دنیا و بخل و دوری از صدقه.
3 - از سمت راست "وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ"ف اسد کردن امر دین یعنی به نابودی دین می‌پرداختند(تزیین راه ضلالت، القاء شبهه) .
4 - سمت چپ "وَعَن شَمَآئِلِهِمْ"با شیرین جلوه دادن لذات دنیوی حلال و حرام بر عقل و دین چیره می‌شود.
-    از دیگر راه‌های نفوذ شیطان غضب و ارتباط با نامحرم است.
-    سلاح مومنین در تقابل با حربه‌های شیطان:"الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ"(سوره رعد آیه 28) کسانى که ایمان آورده‏ اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى‏ گیرد. آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مى‏ یابد. ذکر کثیر خداوند جلوی لرزیدن دل را می‌گیرد "اذْکُرُوا اللّهَ ذِکْراً کَثِیراً" (سوره احزاب آیه 41) خدا را زیاد یاد کنید.

بیانات حاج منصور ارضی در شب بیست و ششم ماه مبارک رمضان مسجد ارک تهران


اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها

این جمعیت آمده اند با خدا حرف بزنند، هرکسی هم نظر شخصی دارد باید نظرش را خدایی کند.
در ادامه‌ی دعا در زمان غیبت حضرت حجت علیه السلام می‌خوانیم: "اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ وَ عَلَى شِیعَتِهِ الْمُنْتَجَبِینَ"مخاطب کسانی هستند که مقاومت کردند و شیعه‌ی واقعی ماندند، حتی آنهایی که از دنیا رفته اند "فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی" آماده‌ی مبارزه چه آنهایی که در هنگام ظهور هستند، شیعه‌ی منتجبین هستند، "اجْتَبَاکُمْ" یعنی واقعا انتخاب شده. "وَ بَلِّغْهُمْ مِنْ آمَالِهِمْ مَا یَأْمُلُونَ" شیعیان به آرزوهای زیبایی که داشتند می‌رسند، منتها بر یک چیز من می‌ترسم، آن هم زمانی است که ما ایمان می‌آوریم و از شیعیان و محبین می‌شویم، منتها به یک سری بیماری گرفتار می‌شویم "وَ اجْعَلْ ذَلِکَ مِنَّا خَالِصا مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَ شُبْهَةٍ وَ رِیَاءٍ وَ سُمْعَةٍ" چهار بیماری است که بعد از ایمان انسان دچار می‌شود، بعد از این که قرب پیدا کرد، بعد از این که مجلس دار شد، بعد از این که پای منبرش جمعیت آمدند "أَفْوَاجًا" ، به جای این که حمد خدا و استغفار بکند "فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ" ، درگیر جمعیت می‌شود. این جمعیت برای من نیامده، آمده اند با خدا حرف بزنند، هرکسی هم نظر شخصی دارد باید نظرش را خدایی کند، منتها این چهار مریضی را باید در زمان حضرت مواظبت کنیم که گرفتارش نشویم.

بعضی‌ها اصلا شبهه را ایجاد می‌کنند. با روزنامه اش، با منبری که می‌رود این شبهه را به بقیه هم منتقل می‌کند.
"خَالِصا مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَ شُبْهَةٍ" من را خالص کن از هر شک و شبهه ای. خدا نکند کسی دچار شبهه شود، اگر کسی دچار شود قلبش مریض می‌شود، بعضی که در سیر غیبت و ظهور کلا دچار تردید می‌شوند. یک وقتی اصلا شبهه را ایجاد می‌کنند، با روزنامه اش، با منبری که می‌رود این شبهه را به بقیه هم منتقل می‌کند، حالا این شبهه چه در رابطه با یک فیلم یا یک روزنامه باشد یا حتی مسائل سیاسی فرقی نمی‌کند. مقام معظم رهبری محکم پای قضیه انرژی هسته ای ایستاده اند و می‌فرمایند ناظر بر روند کار هستم، یعنی ما نباید دیگر از خودمان حرف بزنیم. بعضی‌ها که با حرکاتی که نشان می‌دهند برای دشمن کار می‌کنند. بعد از شبهه و شک یک بیماری دیگری که ما ممکن است دچار شویم و از خدا باید بخواهیم خالصش کند "وَ رِیَاءٍ وَ سُمْعَةٍ" است، ریا و خودنمایی برادر هم هستند. کسی آمد به امام صادق علیه السلام عرض کرد چه جمعیتی آمده اند حج، آقا دو انگشت مبارکشان را باز کردند فرمودند نگاه کن، "ما اکثر الضجیج و أقلّ الحجیج" . امشب شب بیست و ششم است، باور می‌کنی؟ چند شب دیگر سفره جمع می‌شود، هنوز خیلی با ادعیه این ماه آشنا نشده اند، این دعاها را بزرگان به ما توصیه کردند، قدر سلامتی ات را بدان و بندگی کن.

بدون ولایت امیرالومنین علیه السلام هیچ عملی ارزشی ندارد.
"حَتَّى لا نُرِیدَ بِهِ غَیْرَکَ" جوری اراده‌ی من آماده شود که دیگر سمت کسی غیر از حضرت نروم. زمان امیرالمومنین علیه السلام همین گونه شد، یک سری دنبال جابر انصاری رفتند، بعضی دنبال طلحه و زبیر رفتند، یک سری که دور هم جمع شدند و خوارج شدند. بدون ولایت امیرالومنین علیه السلام هیچ عملی ارزشی ندارد. تمام اصحاب امیرالمومنین علیه السلام را کشتند و دور حضرت را خالی کردند، قنبر حتی در لحظه ای که می‌خواستند گردنش را بزنند گفت من عاشق امیرالمومنین علیه السلام هستم و تا لحظه آخر دفاع کرد، ما به این مرحله رسیده ایم؟ اما ما مثلا یک جایی می‌خواهیم ده دقیقه درباره‌ی امام خمینی (رحمت الله علیه) صحبت کنیم، از مقام معظم رهبری و جمهوری اسلامی دفاع کنیم خجالت می‌کشیم. این انقلابی که این همه خون پای آن ریخته شده است، خون هایی که در جبهه‌ها ریخته شد، جانبازانی که الان در گوشه خانه افتاده اند و هر روز آرزو می‌کنند زودتر از این دنیا بروند به همرزمانشان ملحق شوند. یک مقدار به خودت بیا، می‌توانی بعد از بیست و شش شب با خدا حرف بزنی؟

آنقدر در حاجاتمان غرق شدیم که اصلا به او کاری نداریم فقط می‌گوییم حاجتم را بده بروم.
"وَ لا نَطْلُبَ بِهِ إِلا وَجْهَکَ" طالب چی هستی غیر از دیدن آقا؟ صابون ساز بود، خیلی زحمت کشید تا حضرت را ببیند، یک روزی آمدند و گفتند آقا فرموده تا به محضرشان برسی. در راه باران گرفت، گفت من بر روی بام صابون گذاشته ام الان خراب می‌شود، برگشت. "اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا" در این دعای غیبت مثل دعای افتتاح یک قسمتی دارد "اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُکَ أَنْ تَأْذَنَ لِوَلِیِّکَ فِی إِظْهَارِ عَدْلِکَ فِی عِبَادِکَ"خدایا تو اجازه بده آقا بیاید، او عدل دارد، اما اظهارش برای بندگان خدا با ظهور نمایان می‌شود. ای کسانی که می‌گویید وقتی امام زمان علیه السلام بیاید کاری به کسی ندارد "وَ قَتْلِ أَعْدَائِکَ فِی بِلادِکَ" در هر بلاد و سرزمینی حضرت می‌روند و دشمنان خدا را نابود می‌کنند،"حَتَّى لا تَدَعَ لِلْجَوْرِ یَا رَبِّ دِعَامَةً إِلا قَصَمْتَهَا" هیچ پایگاهی از جور باقی نمی‌ماند مگر حضرت نابودش می‌کند. باید حضرت را بشناسی تا آماده شوی. "بِیَدِ وَلِیِّکَ وَ أَیْدِی عِبَادِکَ الْمُؤْمِنِینَ" یک سری از این کارها خود حضرت انجام می‌دهند و در بعضی از امور حضرت مومنین را مامور می‌کنند. تمام این دفاعی که از حرم‌های مطهر می‌شود همه دستور است. خدایا من بیست و شش شب آمدم ولی هنوز امام زمانم را نشناختم، آنقدر در حاجاتمان غرق شدیم که اصلا به او کاری نداریم فقط می‌گوییم حاجتم را بده بروم، در همین حد به امام زمان علیه السلام معرفت داریم.

اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب بیست و ششم ماه مبارک رمضان


اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه

مثل طفلی می‌نشینم گریه زاری می‌کنم
تا در آغوشم نگیری بی قراری می‌کنم

با تو بعضی وقت‌ها سازمخالف می‌زنم
با تو بعضی وقت‌ها ناسازگاری می‌کنم

هرچه هم اصرار کردم حاجت من را نده
شاید اصلاً روی شَری پافشاری می‌کنم

روزه می‌گیرم ولیکن چشم و گوشم روزه نیست
روزها من هم به نوعی روزه خواری می‌کنم

توبه با گریه ثمر دارد که من با اشک هام
بذرهای توبه ام را آبیاری می‌کنم

جای من بین گلستان مناجات تو نیست
بین این گلها چقدر احساس خاری می‌کنم

بعد ازاین دور تو می‌گردم فقط نه دیگران
دیگران را دارم از دورم فراری می‌کنم

چون که می‌بینم علی را لحظه جان دادنم
پس برای دیدنش لحظه شماری می‌کنم

روز محشر لحظه ای مهلت دهی لب وا کنم
یا علی می‌گویم و داد و هواریمی‌کنم

در قیامت می‌نشینم باز در سوگ حسین
می نشینم گوشه ای و سوگواری می‌کنم

من که با سینه زدن دنیا قیامت کرده ام
پس تماشا کن صف محشر چه کاری می‌کنم

.......................................................................................

اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه
 
بنویس اشک از سر کرمت
بنویس ای غلام می‌خرمت
مختصر عرض کردم و دیدم
کیسه کیسه کرامت از دِرَمت
چون غبار از زمین بلندم کرد
جاروی خادمان محترمت
ساکن کوچه‌های معراجند
بچه‌های محله‌ی حرمت
بوده حرفم همیشه کرب بلا
بوده حرفت همیشه می‌برمت

السلام ای کسی که می‌گیری
دست‌های مرا سر پیری

نیمه شب صحبت بفرما شد
با دعای تو راه من وا شد
تا شدم خم به محضرت دیدم
برگ‌های گناه من تا شد
شد امینِ صدای جبرائیل
هرکس از سفره‌ی شما پا شد
چه کسی گفته در حرم جا نیست
آسمان زیر گنبدت جا شد
دل من در شلوغی حرمت
دم باب الجواد پیدا شد

بدم اما نمی‌کنید ردم
چونکه راه گدا شدن بلدم

گرچه من مستحق تبعیدم
ذره ای همجوار خورشیدم
قرض هایم به تو دو سر سود است
از بدهکاریم نترسیدم
از جهنم مرا جدا کردند
به ضریحت همینکه چسبیدم
به یکِ من سه تا محل دادی
پس بعید است که نخواهیدم
دست من بر نخ عبای شماست
اصلا آقا شما ببخشیدم

یا سریع الرضا امام رضا
روبه راه کن مرا امام رضا

.......................................................................................

کار عباست گفتنِ از حال زار من
روی سرم که رفت تمام است کار من

یک ذره راه می‌روم و می‌خورم زمین
با زهر کین سیاه شده روزگار من

وقت عبور دست به دیوار می‌شوم
از بس که دردسر شده چشمان تار من

در را مبند گل پسرم می‌رسد ز راه
چیزی نمانده سر برسد انتظار من

شکر خدا که هست سرم روی دامنش
شکر خدا که هست جوادم کنار من

شکر خدا که داغ جوانی ندیده ام
خنده نکرده اند به داد و هوار من


منبع:سایت قدیم الاحسان پایگاه انتشاربرنامه های حاج منصورارضی
www.ghadimolehsan.ir


هیچ لشکری برای دشمن مانند زن بی‌حجاب کارآمدتر نیست

هیچ لشکری برای دشمن مانند زن بی‌حجاب کارآمدتر نیست

به گزارش فرهنگ نیوز، آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی ظهر امروز در تجمع عفاف و حجاب در سالروز قیام خونین مسجد گوهرشاد در محل مهدیه با اشاره به 21 تیرماه به عنوان روز ملی عفاف و حجاب اظهار کرد: برخی از عناصر روشنفکر تلاش می‌کنند تا با ایجاد تحریف در تاریخ، مسئله حجاب و دفاع از آن را در جریان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران کمرنگ نشان دهند.
 
وی ادامه داد: انقلاب مردم مشهد در قیام مسجد گوهرشاد در دفاع از عفاف و حجاب نبود، بلکه یک مقاومت فرهنگی بود که به طور دقیق و مشخص این دفاع مردم برای دفاع از حجاب و مقابله با بی‌حجابی انجام شد.
 
امام جمعه مشهد خاطرنشان کرد: روزی که انگلیس تصمیم به براندازی دین در کشور و جدا کردن آن از بدنه ایران به عنوان یک کشور اسلامی کرد، مقابله با حجاب به عنوان نخستین نقشه و در رأس حرکت و کار آنها بود.
 
آیت‌الله علم‌الهدی با بیان اینکه در دو سوره «احزاب» و «نور» به صراحت و با جزئیات به مسئله حجاب پرداخته شده است، تأکید کرد: حجاب به عنوان یک واقعیتی در دینداری، اسلام‌گرایی و اعتقادگرایی مردم بوده که به صورت یک اصل مطرح شده، بنابراین منکر حجاب، منکر آیه قرآن، دین و کافر است.
 
وی اضافه کرد: حجاب یک نظر شخصی نبوده، بلکه این دو آیه قرآن به صراحت پوشش را تعیین و چادر را به عنوان اصل مهم برشمرده می‌شود، بنابراین چادر در فرهنگ ایرانی اسلامی به عنوان حجاب برتر بوده، اما کسی که چادر ندارد نیز بی‎حجاب نیست.
 
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه حجاب نیازمند تربیتی سالم است، عنوان کرد: همانطور که بی‎حجابی رضاخان با اجبار به نتیجه نرسید، باحجابی نیز به واسطه زور و اجبار موفق نمی‌شود.
 
آیت‌الله علم‌الهدی توضیح داد: ما با آزادی بی‌حجابی مخالفیم، اما نمی‌خواهیم به واسطه زور و اجبار آنها را باحجاب کنیم، در واقع دولت و دستگاه حکومتی موظف است تا با بی‎حجابی به عنوان یک ابزار تهاجم و جنگ نرم دشمن و ناهنجاری که سبب فساد جامعه و پیشقراول تهاجم فرهنگی می‌شود، مقابله کند.
 
عضو مجلس خبرگان رهبری بیان کرد: مسئله مقابله با بی‌حجابی و برخورد امنیتی و قضایی کشور با آن، همچون برخورد با دزد و شرابخوار در جامعه است، اما باید با ابزار خودش با این ناهنجاری غیراجتماعی مقابله و مانع بی‌حجابی در جامعه شد.
 
وی، برخورد با بی‌حجابی را یک مسئله امنیتی در کشور دانست و اظهار کرد: دشمن ما در دنیا تجربه دارد که هیچ پیاده نظام و لشکری برای جامعه مسلمین از زن بی‌حجاب، آماده‌تر و کارآمدتر نیست، بنابراین به عنوان ابزار از آنها در این تهاجم استفاده می‌کنند.
 
آیت‌الله علم‌الهدی با اشاره به اینکه تمامی متولیان فرهنگی جامعه از جمله سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما باید در راستای مسئله حجاب و عفاف فعال باشند، متذکر شد: برنامه‌هایی مانند سخنرانی، بیلبوردهای حمایت از حجاب و مانند اینها اگرچه لازم است، اما صداوسیما باید هنر خود را در استخدام حجاب قرار دهد و به تولید فیلم‌هایی با اثر تبلیغی بالا بپردازد که به مراتب می‌تواند تأثیرگذاری بیشتری نسبت به چندین سخنرانی داشته باشد.
 
امام جمعه مشهد در پایان حجاب را یک کار فرهنگی معرفی کرد و گفت: کار فرهنگی باید در تمام خانواده‌های ایرانی و به وسیله مادران انجام شود و این اقدام باید‌ از سوی بانوان شروع شود؛ مسئله حجاب باید مانع اختلاط روابط بین زن و مرد شود، چراکه حجاب از چنین محیط‌هایی آسیب می‌بیند.
منبع: فارس

خون پسرم برای حجاب و غیرت به زمین ریخت/ رفتار جلیلم را امروز با افرادی مقایسه می‌کنم که بیت‌المال را هدر می‌دهند

خون پسرم برای حجاب و غیرت به زمین ریخت/ رفتار جلیلم را امروز با افرادی مقایسه می‌کنم که بیت‌المال را هدر می‌دهند

گروه جهاد و مقاومت مشرق - قسمت بیستم برنامه "ماه‌عسل" میزبان خانواده نخستین شهید شناسایی‌شده کربلای 4 بود. فرصت مغتنمی دست داد تا ما هم با مادر شهید سید جلیل میری، نخستین شهید غواص شناسایی‌شده به گفتگو بنشینیم. هر کدام از مادران شهدا ملکه‌های منحصر به فردی هستند که توانسته‌اند چنین شیرمردانی را تربیت کنند. وقتی راجع به مواجهه با باقی‌مانده‌های پیکر فرزندش صحبت می کرد و از لالایی آخر سخن می‌گفت بی‌اختیار پایان بی‌نظیر و ماندگار فیلم سینمایی "شیار "143 در ذهن متبادر می‌شد.

خون پسرم برای حجاب و غیرت به زمین ریخت/ رفتار جلیلم را امروز با افرادی مقایسه می‌کنم که بیت‌المال را هدر می‌دهند
 
*آیا می دانستید که پیکر مطهر فرزندتان در میان  یکی از غواصان عملیات کربلای چهار است؟ 

می دانستم خط شکن است. می دانستم که تیربارچی خط شکن بود. می دانستم  اول پسرم مسیر عملیات را برای همرزمانش باز کرده است. دوستانش از هم‌محلی‌های ما بودند، آمدند و به من گفتند که پسرت، آقا جلیل شهید شده است. همرزمانش دیده بودند به سرش تیر خورده است. پسرم به همرزمانش گفته بود: «اگر من شهید شدم، جنازه من را ببرید و نگذارید دست دشمن بیفتم. من می دانم که شهید می شوم.» 

پسرم خیلی غیرتی بود، نمی خواست حتی جنازه اش دست دشمن بیفتد. خودش هم تعداد زیادی از افراد دشمن را کشته بود، پسرم تک تیرانداز خوبی بود. در لحظه شهادت آن طور که من شنیدم یک لحظه سرش را بالا گرفته بود که مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. دوستانش که از آن عملیات، زنده برگشته بودند به من گفتند که می دیدیم سید جلیل همیشه جلو بود. من خیلی از همرزمانش راجع به جلیل پرس و جو می کردم. جلیلم با اینکه، تیربارچی بود؛ اما تک تیرانداز خوبی بود و تیرها را هدر نمی داد. به من هم گفته بود حتی حین جنگیدن حواسش کاملا جمع است که بیت المال را هدر ندهد. رفتار جلیلم را با امروز مقایسه می کنم که خیلی ها برایشان هدر دادن بیت المال اهمیت ندارد. دوستان بازمانده عملیاتی که جلیل در آن شهید شد به من می گفتند او جلو تر از بقیه غواص ها حرکت می کرد و بقیه غواص ها پشت سرش بودند. دوستانش می گفتند به یک منطقه باریکی که شبیه گلوگاه بود رسیدند، سید جلیل هوای همه دوستانش را داشت و مدام شلیک می کرد تا همه به سلامت از آن منطقه عبور کردند ولی در نهایت خودش شهید شد. بچه من را نشانه گرفتند و به سرش شلیک کردند.

*وقتی خبر شهادت سید جلیل را شنیدید...


عروس من (همسر سید جلیل) می داند که من اصلا گریه نکردم. بچه‌ام غیرتی بود و می دانستم که اصلا خوشش نمی آید من گریه کنم. من افتخار می کردم که فرزندم را در این راه فدا کردم. روایت های متعددی را از شهادت جلیل برایم تعریف کردند می گفتند پیکرش را کوسه ها خورده اند، برای همین خیلی ناراحت شدم و می گفتم خاک بر سرم، یعنی بچه من را کوسه ها خوردند و حتی استخوانی هم از او باقی نمانده است؟ برای همین در خلوت کمی گریه و زاری می کردم؛ اما ناراحتی ام را در جمع بروز نمی دادم. 

می گفتم پسر شجاع من که دهها نفر از دشمن را یک‌تنه کشت چرا باید در باتلاق اسیر کوسه ها شده باشد؟

*کمی از سید جلیل برای‌مان بگویید.
سید جلیل سربازی اش را دوسال در کردستان گذراند. حتی مدال شجاعت گرفت. وقتی از سربازی برگشت، آن زمان یک پسر هم داشت، در آن زمان او را بردند و مکانی را به او نشان دادند (الان حضور ذهن ندارم کجا بود) در آن محل حدود 20 نفر از زنان را ضد انقلاب زنده به گور کرده بودند. او به همراه چند نفر دیگر رفته بودند و این جنایت ها را دیدند و به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و دیگر نتوانست تحمل کند. خیلی ناموس‌پرست بود، قبل از انقلاب که زنان بی‌حجاب را می‌دید می گفت می خواهم بمیرم، اصلا دوست ندارم روی این زمینی که زنان بدحجاب روی آن قدم می‌گذارند، پا بگذارم.  خون پسرم به خاطر دین اسلام ریخت، به خاطر حجاب ریخت اما چه کنم حرف نمی توانم بزنم. فکر نکنید ما بی‌خیال از کنار بدحجابی عبور می کنیم. حرص می خورم یاد لحظاتی می افتم که پسرم با دیدن بد حجابی غیرتی می شد. آمدم تلویزیون تا با زنده شدن یاد پسرم از بی‌حجابی و بدحجابی بگویم. پسرم! عزیزم! ما در این سالها با حیا زندگی کردیم و حرف نزدیم اما هر جایی که کار می کنی با مهربانی بنویس خون پسرم برای حجاب و غیرت به زمین ریخته شده است. خدا شاهد است که همین طور است. به جد خودم و فرزندانم قسم که همین طور است. هم خودم سیدم و هم فرزندانم.

خون پسرم برای حجاب و غیرت به زمین ریخت/ رفتار جلیلم را امروز با افرادی مقایسه می‌کنم که بیت‌المال را هدر می‌دهند

باید غیرت را دوباره زنده کرد. مرد با مهربانی می تواند همسرش را به سمت حجاب راهنمایی کند. بچه من بخاطر حجاب و بخاطر ناموس کشته شد. همه دوستانش می دانند که بچه من بخاطر حجاب رفت و گفت دیگر دوست ندارم بمانم. همه دوستانش می دانند. خیلی مرد بود، خیلی شجاع بود. این بچه من رفت توی شرکت کار می کرد، حتی حاضر نبود از ماشین شرکت برای خودش استفاده کند. الان که بگویم همه دوستانش تصدیق می کنند که او اصلا دوست نداشت ماشین بیت المال را سوار شود. لقمه از دهان خودش می گرفت و به آنها می داد. وقتی رفته بود جبهه، غذا به اندازه کافی به آنها نمی رسید، دوستانش تعریف می کردند که سید جلیل غذای خودش را به ما می داد. 

*من نمی‌خواهم شما را خسته کنم..


من از تعریف کردن سرگذشت پسرم خسته نمی شوم. ببین پسرم! تو هم مثل پسر من هستی. همه شما فرزندان عزیز من هستید. سید جلیل من، می دانست که شهید می شود. او هنوز به دنیا نیامده بود و اصلا هنوز من با پدرش ازدواج نکرده بودم که مرد روشن‌ضمیری به پدر او گفت: در آینده خداوند پسری به تو می دهد که او در راه انقلاب شهید خواهد شد. یعنی گفت «یک آقایی می‌آید و انقلاب می‌کند و فرزند تو در راه این انقلاب شهید خواهد شد.»

*چه کسی این حرف را زد؟


یک درویش. شوهر من چوپان بود.

*چه سالی؟


زمانی که شوهر من حدودا 27-26 سالش بود، یعنی هنوز با من ازدواج نکرده بود. آن زمان در روستاها خیلی زود ازدواج می کردند. وقتی سید جلیل، تب می کرد، ما یک بره برمی‌داشتیم، سید جلیل روی کول ما و بره هم روی دست ما، می رفتیم زیارتگاه، بره را قربانی می‌کردیم تا بچه مان شفا پیدا کند. من هشت تا بچه داشتم. هرکدام‌شان که مریض می‌شد، دکتر نمی بردیم اما سید جلیل به محض اینکه تب می کرد، می‌بردیم دکتر. می‌گفتم نکند این بچه، از این مریضی بمیرد، بگذار همانجا که قسمتش است در راه این دین و این انقلاب شهید شود. حالا یا حرف آن مرد روشن‌ضمیر یا دروغ است یا راست. 

خون پسرم برای حجاب و غیرت به زمین ریخت/ رفتار جلیلم را امروز با افرادی مقایسه می‌کنم که بیت‌المال را هدر می‌دهند
*پس آگاه به شهادت سید جلیل بودید و می‌دانستید روز موعود خواهد رسید؟

سید جلیل از حنا خوشش نمی آمد، ما در روستا معمولا حنا می گذاریم و معقدیم حنا که بگذاریم نماز ما درست می شود. اما او دوست نداشت. دوستانش تعریف می کنند که شب قبل از شهادتش، حنا گذاشت و تا صبح بیدار بود و مناجات می کرد. نمی دانم صبح، چه ساعتی شهید شد. من همیشه می دانستم که او شهید می شود. وقتی سید جلیل به سربازی رفت، آن موقع هرماه حدود شش یا هفت تومان به سربازها پول می دادند. من گفتم پسرم، پولهایت را جمع کن و با پولهای خودت برای مسجد سماور بخر. در واقع این نذر را کرده بودم که او شهید نشود، خب بهرحال هیچ مادری دوست ندارد که پسرش را از دست بدهد. البته به او نگفته بودم که این نذر برای چیست، یعنی اصلا ماجرای حرفهای درویش را نمی دانست. به هرحال نذر کرده بودم که اگر از سربازی سالم برگشت، با پولهای خودش، یک سماور برای مسجد بخرد. بالاخره او از سربازی سالم برگشت و کلا شش تومان با خودش آورده بود که با آن پول برای مسجد یک سماور بزرگ خرید. سید جلیل بعد از خدمت سربازی، ازدواج کرد و بچه‌دار شد، و دوباره سید جلیل رفت جبهه. یعنی خدا نذر من را یک مرتبه قبول کرد و او سربازی اش را به سلامتی گذراند و برگشت اما دوباره رفت و این بار شهید شد. باز هم خدا را شکر. ببین چه روز و چه شبی برگشته است! پدرش هم در چنین روزهایی فوت کرد. چهار سال قبل در شب نوزدهم ماه رمضان فوت کرد. حالا ببین پسر من چه روز و چه ساعتی به آغوش من برگشته است! من خیلی خدا را شکر می کنم. پسر من، خوب بود و خوب هم رفت. خیلی با غیرت بود. 

مثلا دوران شاه که سید جلیل به مدرسه می رفت، روی همه کتابهای درسی شان، عکس شاه بود. سید جلیل همه عکسها را خط خطی می کرد. اصلا نمی ترسید. آن زمان اگر کسی این کار را می کرد او را پوست می کندند اما او اصلا نمی ترسید. من هم که به او می‌گفتم چطور نمی ترسی این کار را می کنی؟ می گفت: عیبی ندارد بالاخره این راه را باید بروم. جالب اینکه عمداً عکس را از کتاب جدا نمی کرد؛ بلکه خط خطی می کرد تا معلمانش ببینند. چندین بار هم از دست معلمانش کتک خورد البته یک مرتبه هم سید جلیل آنها را کتک زد! پدرش رفت مدرسه و گفت این بچه است، جوان است، عیبی ندارد. چندین بار او را از مدرسه بیرون می کردند و دوباره پدرش می رفت و او را برمی‌گرداند. 
*مادر من جلوی شما زانو می زنم. اگر ما در این مملکت می توانیم در این راحتی و آسایش زندگی کنیم بخاطر وجود شیرزنانی مثل شماست. دعا کنید ما هم به راهی که جلیل رفت برویم. دعا کنید ما هم مرگ با عزت نصیب‌مان شود.

ان‌شاءالله زنده باشی. همین‌طور بامرام و باارزش بمانی و هرچقدر توان داری از خون شهدا پاسداری کنی. فدای شماها بشوم. همه شما پسرهای من هستید. ادامه دادن راه شهدا هم خیلی ارزش دارد. شما هم جزو شهدا هستید. واقعا همین‌طور است. پسر من! ان‌شاءالله به حق حضرت زهرا(س) این عزیزانی که زحمت کشیدند و پیکرهای شهدای ما را پیدا کردند ان‌شاءالله سالم باشند، خدا به آنها نیرو بدهد. شما هم خیلی زحمت می کشیدید، خیلی باغیرت هستید پسرم! حیف نیست برای شما؟ ان‌شاءالله که همیشه باشی و پایبند انقلاب باشید، پابند شهدایی که با دست‌های بسته شهید شدند. اگر شما نباشید، اهداف و آرزوهای آنها چه می شود؟ وقتی سید جلیل من را آوردند، یک مهر به من دادند و یک...

خون پسرم برای حجاب و غیرت به زمین ریخت/ رفتار جلیلم را امروز با افرادی مقایسه می‌کنم که بیت‌المال را هدر می‌دهند
*پلاک؟ 
نه. پلاک نداشت. پلاکش را در دریا انداخته بود. گفته بود می‌خواهم مثل مادرم زهرا(س) گمنام بمانم. یک مهر و یک عکس امام(ره) که در جیبش بود به من دادند و یک پیشانی بند که بخاطر اصابت تیر به سرش، سوراخ شده بود. سه تا طناب هم دادند که گفتند با آن، دستان سید جلیل را بسته بودند. بچه من را زنده‌به‌گور کردند آقا؟ با سه طناب محکم دستان او را بسته بودند. پسر من دوست نداشت دست دشمن بیفتد. می‌گفت اگر من دست دشمن بیفتم حتی اگر جنازه من هم دست دشمن بیفتد من را تکه پاره می کنند. آنقدر پسرم قلندر بود که دوست نداشت دست دشمن بیفتد. من خیلی ناراحت بودم که آیا پسر من زنده به دست دشمن افتاده است؟ دوستانش می گویند: نه مادر! سید جلیل شهید شده بود و ما او پیکر او را کناری گذاشته بودیم اما نتوانستیم برگردانیم عقب. این سرگذشت پسر من بود. ما روستایی هستیم وقتی می خواهیم به کسی بگوییم دوستت داریم می گوییم: «تی بلا می سر» فدای همه شما بشوم.

*وقتی باقی‌مانده پیکر سید جلیل را دیدید...


خدا را شکر فرزندم را دیدم و بغلش کردم. گفتم پسرم خوش آمدی. قربان قدمت بروم. یاد نوزادی هایش افتادم. بغلش کردم و استخوان‌هایش را در آغوش گرفتم و گفتم خیلی خوش آمدی، قربان قدمت. درود بر تو پسر! زنده باد. کمی ناز و نوازشش کردم و خیلی گریه کردم. در این 29 سال که پسرم رفته بود صدای گریه من را هیچ کس نشنیده بود. وقتی دخترهای من، کنارم بودند اصلا گریه نمی کردم چون آنها که گریه من را می دیدند بیشتر بی تابی می کردند. فقط جای خلوتی که پیدا می کردم، در تنهایی خودم گریه می کردم و اشک می ریختم. بله. وقتی سید جلیل را آوردند، آنقدر داد زدم و گریه کردم اما بعدا ناراحت شدم و گفتم نباید داد می زدم به هرحال آنها هم بچه‌های من هم بودند که آنجا بودند، نباید داد می زدم اما بی‌اختیار شده بودم. بعدا ناراحت شدم. باور نمی کردم، هر چقدر می گفتند دیده‌ایم که شهید شده است، من باز هم چشم‌انتظارش بودم. گاهی می‌گفتم، خدایا می شود یک شب در خانه را باز کند و برگردد؟

دیدار جمعی از دانشجویان با رهبر انقلاب

دیدار جمعی از دانشجویان با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب عصر امروز در دیداری صریح و صمیمی با بیش از هزار جوان دانشجو، حدود ۴ساعت به دغدغه‌ها، مطالبات، انتقادها و پیشنهادهای آنان گوش دادند و درباره‌ی مسائل مختلف از جمله آرمان‌خواهی، الزامات افزایش تأثیرگذاری تشکل‌های دانشجویی، مسائل منطقه، تداوم استکبارستیزی ملت ایران و مسائل روز دانشجویی با آنان سخن گفتند.
رهبر انقلاب در این دیدار که از ساعت هجده آغاز و بعد از نماز و افطار نیز ادامه یافت با اشاره به حسرت جاری در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، خاطرنشان کردند: هرکس در این بهار معنویت و صفا، دلش را تحت تأثیر باران رحمت و لطف الهی قرار داده، در آینده از میوه‌های این بذرافشانی معنوی، بهره‌ها خواهد برد.
ایشان در پاسخ به سؤال همیشگی جوانان درباره‌ی راه‌های تعالی روحی، افزودند: از بزرگان شنیدم که مهمترین کار برای اعتلای معنوی، تقوا و پرهیز از گناه است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، انجام فرائض دینی به‌ویژه «نماز اول وقت، با حضور قلب و حتی‌المقدور با جماعت» را مکمل پرهیز از گناه برشمردند و خاطرنشان کردند: این مجموعه‌ی گران‌بها را با تلاوت هرروزه حداقل چند آیه از قرآن، زینت دهید.
رهبر انقلاب پس از تأکید بر فرائض دینی به بحثی در زمینه فرائض دانشجویی پرداختند. ایشان قشر دانشجو را قشری ممتاز خواندند و تأکید کردند: مهمترین فریضه‌ی دانشجویی آرمان‌خواهی است.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، با رد تفکری که آرمان‌خواهی را مخالف واقع‌گرایی می‌داند خاطرنشان کردند: آرمان‌گرایی مخالف محافظه‌کاری است نه واقع‌گرایی.

ایشان در توضیح بیشتر، محافظه‌کاری را تسلیم در مقابل هر واقعیتی خواندند و افزودند: آرمان‌گرایی یعنی استفاده‌ی صحیح از واقعیات مثبت و مبارزه با واقعیات منفی در جهت رسیدن به اهداف بزرگ.
رهبر انقلاب، «ایجاد جامعه‌ی اسلامی و احیای تفکر اسلام سیاسی» را از مهم‌ترین آرمان‌ها خواندند و افزودند: آرمان اعتماد به نفس و اعتقاد به «ما می‌توانیم» نیز در مسیر رشد و تعالی جامعه و کشور، تأثیری تعیین کننده دارد.
مبارزه با نظام سلطه و استکبار، سومین آرمانی بود که ایشان در چارچوب فرائض جامعه‌ی دانشجویی، مورد بحث قرار دادند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: علت اصلی دشمنی زورگویان جهانی با ملت ایران، خودداری جمهوری اسلامی از پذیرش نظام مبتنی بر سلطه‌گر و سلطه‌پذیر است.
ایشان «عدالت‌خواهی»، «سبک زندگی اسلامی»، «آزادی‌خواهی واقعی و نه غربی»، «رشد علمی»، «کار و تلاش و پرهیز از تنبلی» و «اسلامی شدن دانشگاه‌ها» را از دیگر مصادیق آرمان‌خواهی تشکل‌های دانشجویی برشمردند.
رهبر انقلاب اسلامی، سپس به یک دغدغه‌ی راهبردی جامعه‌ی دانشجویی پاسخ گفتند: «چگونه می‌توان با آرمان‌خواهی بر تصمیمات مسئولان کشور تأثیرگذار شد؟»
پاسخ ایشان به این سؤال مهم صریح و مؤکد بود: «آرمان‌ها را تکرار کنید، با جدیت بر سر آنها بایستید تا به گفتمان دانشجویی و سپس گفتمان عمومی تبدیل شوند، آنگاه مسئولان و مراکز دولتی و حکومتی، تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.»
رهبر انقلاب پس از تبیین ساز و کار تأثیرگذاری جامعه‌ی دانشجویی بر تصمیمات مراکز مختلف کشور، به بیان الزاماتی پرداختند که تشکل‌های دانشجویی می‌بایست به آنها پایبند باشند.
ایشان پرهیز از «سطحی‌نگری و کار عمقی روی مفاهیم اسلامی» را نخستین الزام تشکل‌های دانشجویی برشمردند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین زمینه، به نقد برخی شعارها و سخنانی پرداختند که ظاهری اسلامی اما باطنی متفاوت دارد. ایشان به عنوان یک مصداق افزودند: اصطلاح اسلام رحمانی که این روزها رایج شده است از ترکیب دو کلمه‌ی زیبا به‌وجود آمده اما معنای واقعی آن چیست؟ آیا منظور این است که برخلاف قرآن که انسان‌ها را به مؤمن، کافر، دشمن و دوست تقسیم می‌کند باید با همه‌ی انسان‌ها، صرفاً با رحمت برخورد کرد؟ و با کسانی که با اسلام و ملت ایران دشمنی می‌کنند، بر خلاف فرمان پروردگار با محبت، مودّت و مَعدِلَت رفتار کرد؟
ایشان، این‌گونه حرف‌های بدون تأمل و سطحی را کاری غلط و گمراه‌کننده خواندند و افزودند: آیا اصطلاح اسلام رحمانی، نشأت‌گرفته از لیبرالیزم غربی است؟ اگر این‌گونه باشد این اصطلاح، نه اسلامی است و نه حتی رحمانی و عاطفی، چرا که زیربنای لیبرالیزم یعنی تفکر اومانیستی براساس نفی پروردگار و معنویت شکل گرفته و بر پایه‌ی منافع گروه‌های قدرتمند، استوار است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه‌ی همین بحث، به نقد مسائلی که ارزش‌های آمریکایی نام‌گذاری شده پرداختند و افزودند: جهان‌خوارگی نظام سلطه در همین ارزش‌های آمریکایی ریشه دارد ضمن اینکه نکات خوب این ارزش‌ها نیز، در رفتار سلطه‌جویانه‌ی مقامات آمریکایی به فراموشی سپرده شده است.
ایشان افزودند: اگر اصطلاح اسلام رحمانی به این‌گونه مسائل اشاره دارد صددرصد غلط است و ربطی به اسلام واقعی ندارد.
رهبر انقلاب سپس به یکی دیگر از الزامات اثرگذاری تشکل‌های دانشجویی یعنی «افزایش قدرت جاذبه» پرداختند. ایشان با رد کامل افزایش جذابیت در محیط‌های دانشجویی از راه‌های غلطی همچون اردوهای مختلط و کنسرت‌های موسیقی تأکید کردند: کسانی که دختران و پسران دانشجوی مردم را تحت عنوان ایجاد جاذبه، به‌صورت مختلط در پوشش اردوهای دانشجویی به اروپا می‌برند قطعاً به محیط‌های دانشجویی و حتی نسل آینده خیانت می‌کنند.
رهبر انقلاب در تبیین راه‌های صحیح افزایش قدرت جذب تشکل‌های دانشجویی، به ارائه‌ی حرف‌های نو و تازه‌ی دینی، سیاسی و اجتماعی اشاره کردند و افزودند: مطالعه‌ی عمیق قرآن و نهج‌البلاغه، امکان طرح سخنان نو و جذاب را فراهم می آورد. استفاده از روش‌های هنری مانند تئاتر دانشجویی، کاریکاتور، طنز، نشریات صوتی، مراسم شعرخوانی از دیگر روش‌هایی بود که رهبر انقلاب به تشکل‌های دانشجویی توصیه کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس در تبیین سومین الزام افزایش جذابیت گروه‌های دانشجویی، «اقناع فکری و پرهیز از زور و تحمیل» را مورد تأکید قرار دادند. ایشان خاطرنشان کردند: تفکر دینی را جز با اقناع نمی‌شود منتقل کرد البته ممکن است تحت تأثیر احساسات و هیجانات، برخی حرف‌ها بدون اقناع فکری، پذیرفته شود اما این پذیرش چون اقناعی نیست، ماندگار نخواهد بود.
رهبر انقلاب با اشاره به سابقه‌ی استفاده‌ی گروه‌های مارکسیستی و کمونیستی از روش‌های غیراقناعی و تحمیل عقاید خود، هشدار دادند: اگر برخی خبرها درباره‌ی فعال شدن دوباره‌ی جریان مارکسیستی در بعضی دانشگاه‌ها، واقعیت داشته باشد، قطعاً پول آمریکایی حامی این جریان است تا دانشجویان متفرق و شقه شقه شوند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «به‌کارگیری اساتید ارزشی و خودداری از استفاده از عناصر نامطمئن برای نظام و کشور و مردم» را به تشکل‌های دانشجویی توصیه و خاطرنشان کردند: عناصری نظیر کسانی که در سال ۸۸ آن حوادث را به‌راه انداختند و بدون هیچ منطقی با اسلامیت و جمهوریت نظام مخالفت کردند قابل اطمینان نیستند.
رهبر انقلاب «فهم واقعیات کشور» را از دیگر الزامات افزایش تأثیرگذاری جریان‌های دانشجویی برشمردند. ایشان افزودند: توقع از مسئولان برای کار و تلاش بیشتر، توقع درستی است اما باید واقعیات مثبت را نیز مشاهده کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پررنگ‌تر شدن آرمان‌ها و ناکام ماندن تلاش بعضی مجموعه‌ها برای به حاشیه راندن و حذف آرمان‌های امام خمینی رحمه‌الله را از جمله واقعیات قابل توجه کشور دانستند.
ایشان یادآوری کردند پس از رحلت امام بزرگوار، عده‌ای بر اثر یک اشتباه، اهداف پنهان خود را برای کنار گذاشتن آرمان‌های بزرگ امام علنی کردند که البته الان چون پخته‌تر شده‌اند دیگر به صراحت از این هدف حرف نمی‌زنند، اما عمل می‌کنند.
رهبر انقلاب افزودند: با وجود تلاش‌های بی‌وقفه‌‌ی این عده در داخل و خارج و به‌کارگیری عناصر فکری، سیاسی و هنری، نشاط و حیات آرمان‌ها در کشور اوج گرفته است و جوانانی که حتی واقعیات جذاب دوران امام و جنگ تحمیلی را ندیده‌اند با تمام وجود جذب آرمان‌های اسلام و انقلاب شده‌اند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «حضور و نفوذ شگفت‌آور و معنوی ایران» در منطقه را از دیگر واقعیاتی برشمردند که تشکل‌های دانشجویی باید مورد توجه قرار دهند.
ایشان افزودند: باخبریم که آمریکایی‌ها و مرتجعان منطقه در نشست‌های پنهان خود، برای یکدیگر از نفوذ ایران در منطقه درد دل می‌کنند اما کاری هم از دستشان بر نمی‌آید.
رهبر انقلاب با اشاره به بمباران صد روزه‌ی یمن و کشتار وحشیانه‌ی مردم بی‌گناه و مظلوم آن کشور افزودند: غربِ لیبرال و مدعی آزادی‌خواهی در برابر این جنایت سعودی‌ها، لب از لب باز نمی‌کند و شورای امنیت در یکی از ننگین‌ترین قطعنامه‌های خود، به‌جای بمباران‌کنندگان، بمباران‌شوندگان را محکوم می‌کند.
ایشان، علت اصلی بمباران خانه و کاشانه‌ی مردم یمن را غیظ و عصبانیت سعودی‌ها و حامیانشان از نفوذ ایران در منطقه برشمردند و افزودند: بر خلاف ادعاها، نفوذ ایران اسلامی در منطقه، موهبتی خدادادی است، نه فیزیکی و متکی بر سلاح، و ما همچون شهید بهشتی به دشمنان این ملت می‌گوییم از این عصبانیت و غیظ بمیرید.
رهبر انقلاب با توصیه به تشکل‌های دانشجویی برای کار کردن روی مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله قضایای یمن، عراق و سوریه، ایجاد تشکل‌های دانشجویی برای استفاده در هنگام انتخابات را نوعی اهانت به جامعه‌ی دانشجویی خواندند و افزودند: جدای از این تشکل‌های یک‌بار مصرف، تشکل‌های اسلامی و علاقه‌مند می‌توانند در حرکت عمومی کشور، بسیار مفید و تأثیرگذار باشند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش نخست سخنانشان، پس از شنیدن سخنان ۹نفر از نمایندگان تشکل‌ها و جریان‌های دانشجویی، با اشاره به اظهارات یکی از دانشجویان در خصوص بی‌فایده بودن «شعار بدون عمل»، گفتند: البته شعار پرمحتوا، پرمضمون و حاکی از یک حقیقت قابل گسترش فکری، می‌تواند عوامل انسانی را به صحنه بکشاند و جهت‌دهنده و برانگیزاننده باشد.
«سخت‌گیری در مقابل تشکل‌های انقلابیِ دانشجویی»، محور انتقاد یکی از دانشجویان بود که رهبر انقلاب در این خصوص خطاب به وزیران علوم و بهداشت تأکید کردند: حرف‌های تشکل‌های دانشجویی انقلابی و اسلامی همان حرف‌ها و مطالبات ماست و افرادی که در دانشگاه‌ها، کارها و مسئولیت‌های کلیدی در دست دارند مطلقاً نباید بر این تشکل‌ها سخت‌گیری و فضای فعالیت آنان را محدود کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با وارد دانستن انتقاد یکی دیگر از دانشجویان در خصوص ترویج برخی مسائل مُخلّ پیشرفت‌های علمی در دانشگاه‌ها نظیر برگزاری کنسرت‌های موسیقی، گفتند: این‌گونه کارها به بهانه‌ی نشاط‌بخشی به محیط دانشجویی، جزو غلط ترین کارهاست.
رهبر انقلاب سوق دادن جوانان به این فضاهای ناسالم را برنامه‌ی دشمنان خواندند و خاطرنشان کردند: پیشروان حرکت پرافتخار علمی امروز کشور در رشته‌های حساس و مهمی نظیر هسته‌ای و نانو، جوانان مؤمن و انقلابی بوده و هستند و دشمنان می‌خواهند امثال دکتر شهریاری ها و دکتر چمران‌ها، در دانشگاه‌ها تربیت نشوند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: هر دو وزیر محترم علوم و بهداشت مورد اعتماد من هستند اما باید مراقبت کنند که افرادی در زیر مجموعه‌ی آنها، دانشجویان را با برخی کارها و برنامه‌های غلط، از گرایش انقلابی و اسلامی و معنویت دور نکنند.
«تشکیل کرسی‌های آزاداندیشی به معنای واقعی» نکته‌ی دیگری در سخنان دانشجویان بود که رهبر انقلاب درخصوص آن گفتند: بنده کاملاً با چنین کاری موافقم و باید جوان دانشجوی مسلمانِ انقلابیِ ولایی، با خونسردی و با قدرت منطق و قوت استدلال، استدلال‌های معارض را باطل کند که این ظرفیت امروز وجود دارد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان درباره‌ی سخنان برخی نمایندگان و منصوبین رهبری و القای این نظرات به عنوان دیدگاه‌های رهبری گفتند: حرف این افراد، حرف خود آنهاست و حرف بنده را از خود بنده بشنوید.
ایشان افزودند: منصوب‌شدگان از سوی رهبری حتی ممکن است در برخی مسائل سیاسی و اجتماعی نظر متفاوتی با بنده داشته باشند که این مسئله اشکالی ندارد، زیرا مسئله‌ی اصلی، جهت‌گیری‌های کلی و انقلابی است.
رهبر انقلاب تأکید کردند: البته اگر کسی از قول بنده نکته‌ی خلاف واقع را مطرح کند، به او تذکر داده و خواسته می‌شود که آن مطلب را اصلاح کند.
«وضعیت مبارزه با استکبار پس از مذاکرات هسته‌ای» سؤال دیگری بود که یکی از دانشجویان مطرح کرد. رهبر انقلاب در پاسخ تأکید کردند: مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مبانی قرآنی، هیچ‌گاه تعطیل‌پذیر نیست و امروز آمریکا کامل‌ترین مصداق استکبار است.
ایشان افزودند: به مسئولین مذاکره‌کننده نیز گفته‌ایم که فقط در موضوع هسته‌ای حق دارید مذاکره کنید و با اینکه طرف آمریکایی گاهی مسائل منطقه، از جمله سوریه و یمن را پیش می‌کشد، مسئولین ما می‌گویند در این مسائل مذاکره نمی‌کنیم.
رهبر انقلاب تأکید کردند: مبارزه با استکبار جزء مبانی انقلاب و از کارهای اساسی است، بنابراین، خودتان را برای ادامه مبارزه با استکبار آماده کنید.
دانشجویی از رهبر انقلاب درخواست کرد پدران و مادران را به سهل‌گیری در ازدواج جوانان توصیه کنید. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز پدران و مادران را به پرهیز از سخت‌گیری دعوت کردند و گفتند: خداوند در قرآن وعده داده است که پس از ازدواج از فضل خود جوانان را غنی می‌کند و مشکلات برطرف می‌شود.
ایشان رسم خواستگاری و واسطه‌گری برای تسهیل ازدواج جوانان را رسمی ستودنی خواندند و گفتند: حل مشکلات ازدواج جوانان، به نفع دنیا و آخرت کشور و جامعه است.
رهبر انقلاب در همین زمینه مسئله‌ی مهم افزایش نسل را مورد اشاره قرار دادند و با اشاره به برخی گزارش‌ها درباره‌ی عدم اجرای صحیح قانون درخصوص جلوگیری از منع باروری، خطاب به وزیر بهداشت تأکید کردند: به این مسئله رسیدگی کنید.
رهبر انقلاب با اظهار خرسندی عمیق و قبلی از دیدار با دانشجویان، حضور پرشور، پرانگیزه و بانشاط دانشجو و جوان ایرانی در عرصه‌ی مسائل گوناگون کشور را مسئله‌ای مهم و نقطه‌ی مقابل گزارش‌هایی خواندند که برخی مراکز مغرض آماری درباره افسردگی جوان ایرانی ارائه می‌دهند. ایشان خاطرنشان کردند: این دروغ محض و خباثت‌آمیز، بهانه‌ای برای تجویز آزادی‌های مبتذل است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای جوان ایرانی را از با نشاط‌ترین، فعال‌ترین و سرزنده‌ترین جوانان دنیا برشمردند و در مقابل، آمار بالای خودکشی جوانان اروپایی را نشانه‌ی افسردگی در دنیای غرب دانستند.
ایشان قتل حدود ۸۰کودک در حمله‌ی چند سال قبل یک جوان اروپایی و همچنین گرایش بالای جوانان اروپایی به عضویت در داعش برای خودکشی از طریق عملیات انتحاری را نمونه‌هایی از افسردگی جوان اروپایی خواندند و در مقابل تأکید کردند: جوان ایرانی که با زبان روزه و پس از شب زنده‌داری شب قدر، برای راهپیمایی روز قدس در گرمای شدید تابستان به خیابان می‌آید، سرزنده و با نشاط و فرسنگ‌ها از افسردگی به‌دور است.
در ابتدای این دیدار ۹نفر از نمایندگان تشکل‌های دانشجویی آقایان:
- علی پهلوان کاشی – دبیر جامعه‌ی اسلامی دانشجویان
- کیوان عاصم کفاش – دبیرکل مجمع تشکل‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد
- وحید زارع – عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی
- هادی ذوالفقاری – دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی
- میکاییل دیانی – دبیر تشکیلات اتحادیه‌ی انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل
- علی مهدیانفر – مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد شمال
- حسین شهبازی زاده – دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی
و خانم‌ها
- زینب‌السادات حسینی – عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
- صبا کرم – مسئول گروه جهادی پزشکی قرارگاه نجف
دیدگاه‌ها و پیشنهادهای خود را به این شرح بیان کردند:
- ضرورت ارتباط بیشتر مسئولان قوا با دانشجویان
- تشکیل اتاق فکر برای رصد معضلات فرهنگی کشور
- زدودن نگاه سیاسی از حوزه فرهنگ
- جوان‌گرایی در اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و در نظر گرفتن سهمی برای تشکل‌های دانشجویی
- لزوم برخورد قانونی با خاطیان موضوع بورسیه‌ها
- تلاش بی‌وقفه برای جلوگیری از افت جایگاه علمی کشور در سطح جهانی
- لزوم تلاش مضاعف دستگاه قضائی برای مقابله با مفاسد مالی
- حمایت از تلاش‌های تیم هسته‌ای برای ایستادگی در مقابل زیاده‌خواهی آمریکا و حفظ منافع ملی
- توجه به اقتصاد دانش‌بنیان
- ضرورت طرد عناصر فتنه‌گر از سمت‌های اجرایی
- لزوم جلوگیری از بروز التهاب در فضای ذهنی جامعه با خودداری از برجسته‌کردن اختلافات سیاسی
- استفاده لازم از ظرفیت تریبون‌های نماز جمعه و عدم ورود ائمه جمعه به فعالیت‌های حزبی
- اتکاء به توان داخلی و مدیریت جهادی جهت عبور از مشکلات اقتصادی
- ضرورت جلوگیری از تحریف خط امام در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی
- مسدود کردن فعالیت جریان نفوذی در حوزه ی فرهنگی دانشگاه‌ها
- ضرورت انتقال تجربه‌ی مدیریت نسل اول انقلاب به نسل‌های بعد
- انتقاد از محدود کردن ظرفیت دیپلماسی کشور به موضوع هسته‌ای و مذاکره با آمریکا
- انتقاد از تطبیق نادرستِ شرایط فعلی کشور با شرایط قبول صلح امام حسن علیه‌السلام
- لزوم توجه جدی مسئولان به محرومان و قشرهای ضعیف

گلچین مراسم شب بیست پنجم ماه رمضان94- حاج منصور ارضی

گلچین مراسم شب بیست پنجم ماه رمضان94- حاج منصور ارضی



دانلودفایل صوتی


 مراسم مناجات شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
گزارش جلسه
این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان آغاز گردید و پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی به بیان سخنانی در شرح دعای غیبت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف پرداخت و در ادامه به مناجات با خدا و قرائت دعای جوشن صغیر و شعرخوانی پرداختند و در آخر نیز این مجلس با مدیحه سرایی توسط حاج حسین سازور به پایان رسید.


اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان در شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک


شب 25 ماه رمضان سال 94 سخنرانی جلسه آخر بحث صفات متقین در سوره آل عمران توسط حجت الاسلام و المسلمین قاسمیان بود. دراین جلسه با توجه به پایان بحث و البته باقی ماندن سوالاتی مرتبط با بحث صفات متقین مانند دروغ وشایعه مصداق گناه فاحش، برآورده شدن دعا و حاجت شرحی مختصر برآن گذشت، در پایان هم باتوجه به دیدار شب گذشته مقام معظم رهبری با دانشجویان اشاره به بحث معارف اجتماعی- انقلابی اسلام شد.
-    "ایاک و الکذبَ المُقترِع" (المناقب) از کذب همراه افتراع بپرهیزید.
-    "فَأَحْبِبْ لِغَیْرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ اکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ لَهَا"(نهج البلاغه، نامه 31) آنچه برای خود نیکو میدانی بر دیگران هم نیکو بدان.
-    از مصادیق این آیه نباشیم "الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا" (سوره نور آیه 19) کسانى که دوست دارند، زشتکارى در میان آنان که ایمان آورده ‏اند، شیوع پیدا کند. شایعه خطرناک‌تر از کذب می‌شود چون تعدد آن باعث بدبینی و نامیدی است.
-    اینکه می‌گوییم هرچه می‌خواهیم خدا به ما نمی‌دهد این بی معرفتی نسبت به داشته‌ها و نعمات الهی است. "فَمَتَى شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعْمَتِهِ وَ اسْتَمْطَرْتَ شَآبِیبَ رَحْمَتِهِ" (نهج البلاغه نامه31) خداوند اجازه داده ما دعا کنیم و هروقت که خواستیم با کلید دعا باب رحمت خدا را بگشاییم. باران رحمت را بر خود می‌ریزیم! "لا یُقَنِّطَنَّکَ إبطاءُ إجابتِهِ ، فإنَّ العطیَّةَ على قَدْرِ النِّیَّةِ" بعضی حاجات بنا به حکمت با زمان بیشتر و یا زمان کمتری برطرف می‌شوند، این "إبطاءُ إجابتِهِ" کندی برآورده شدن حاجت ما را نامید مسازد چرا که صلاح در آن است به خداوند اطمینان داشته باشیم از طرفی ممکن است نیت ما به اندازه کافی محکم و قلبی نشده، برای همین است که وقتی صبر تمام می‌شود فرج از راه می‌رسد!"مَتَى نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ" (سوره بقره آیه 214) کی نصر الهی می‌رسد؟ به درستی که نصرت الهی نزدیکترین است.
-    "أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ" (سوره نمل آیه 62) خداوند حاجات "الْمُضْطَرَّ" در دعا را برآورده می‌کند، نه کس دیگری را!
-    "رُبَّمَا أُخِّرَتْ عَنْکَ اَلْإِجَابَةُ لِیَکُونَ ذَلِکَ أَعْظَمَ لِأَجْرِ اَلسَّائِلِ وَ أَجْزَلَ لِعَطَاءِ الْآمِلِ" (نهج البلاغه نامه 31) بعضی وقت‌ها حاجت را به تاخیر می‌اندازند تا اجر بیشتری بدهند و یا بیشتر و بهتر از آن حاجت را می‌دهند. این یعنی سیر به سوی کمال!
-    "رُبَّمَا سَأَلْتَ الشَّیْ ءَ فَلَا تُؤْتَاهُ وَ أُوتِیتَ خَیْراً مِنْهُ عَاجِلًا أَوْ آجِلًا" (نهج البلاغه نامه31) در بعضی موارد خداوند حاجت را به شکل دیگری عطا می‌کند وبا بهتر از آن را عطا می‌کند وبعضی وقت‌ها خداوند حاجت را برآورده نمی‌کند.
-    قرآن برای مومنین تکلیف استکبار ستیزی را روشن نموده، با موافقت نامه یا بدون آن برای ما معلوم است موسی و فرعون نمی‌توانند در پشت میز مذاکره مشکلاتشان راحل کنند! "وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّىَ یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ" (سوره البقرة آیه 217) همواره با شما می‌جنگند تا شما را مرتد کنند.
-    "یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ" (سوره انفال آیه 64) ای رسول اکرم خدا برای تو کافی است، او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مومنان، تقویت کرد. این معنای اصلی درون زا بودن نظام اسلامی است. یعنی چشم امید شما به خداوند و مومنین جامعه اسلامی باشد.
-    مقام "صابر" در جامعه اسلامی متغیر است "یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّئَةٌ یَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَفْقَهُونَ" (سوره انفال آیه 65) اى پیامبر، مؤمنان را بر کارزار برانگیز اگر از شما بیست تن شکیبا باشند -که در جنگ پایدارى کنند- بر دویست تن[از کافران‏] چیره شوند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از آنها که کافر شدند چیره شوند زیرا که آنها گروهى نافهم و نادانند. ایمان و انگیزه ‏اى ندارند و از این رو در کارزار شکیبایى و پایدارى نمى‏ کنند. این پایداری و صبر باعث قدرت جامعه اسلامی است پایمردی انسان ساز عامل چیرگی بر کفار است.
-    چرا توافق و مذاکره صرفاً برسر مسائل مادی و یا اقتصادی از نظرخداوند پذیرفتنی نیست؟ "مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى یُثْخِنَ فِی الأَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللَّهُ یُرِیدُ الآخِرَةَ "(سوره انفال آیه 67) هیچ پیامبرى مجاز نیست اسیر داشته باشد[و نیروى خود را مشغول اسیران کند] تا آن وقت که سیطره‏ ى خود را در منطقه تثبیت کند. شما دنیاى عرضى را مى ‏خواهید و خدا[براى شما] آخرت را مى‏ خواهد، و خداوند شکست‏ ناپذیر حکیم است.

بیانات حاج منصور ارضی در شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان مسجد ارک تهران


اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها

بعضی‌ها را الان می‌بینی می‌گویند هر چه مقام معظم رهبری بفرمایند، اما می‌بینی "نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ" عمل می‌کنند.
در ادامه‌ی دعایی که باید در زمان غیبت خوانده شود، می‌خوانیم "وَ یَکُونَ یَقِینُنَا فِی ذَلِکَ کَیَقِینِنَا فِی قِیَامِ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَا جَاءَ بِهِ مِنْ وَحْیِکَ وَ تَنْزِیلِکَ" آن گونه ای که در زمان پیغمبر اکرم صلوات الله علیه یک سری قیام کردند، آن گونه من می‌خواهم کنار امام زمان علیه السلام باشم و همان طور یقین داشته باشم. "فَقَوِّ قُلُوبَنَا عَلَى الْإِیمَانِ بِهِ" ما باید خودمان را با زمان امام زمان علیه السلام تطبیق بدهیم، اگر ما این صفاتی را که در دعا گفتیم نداشته باشیم نمی‌توانیم در کنار حضرت باشیم و دروغ می‌گوییم. در دعای عهد می‌گویم من می‌خواهم با تو باشم و اگر هم مردم "فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی" من را از خاک بیرون بیاور، کفن پوش سلاح به دست در کنار امام زمانم علیه السلام، اما در این دعا یک سری صفات دیگری هم هست. "فَقَوِّ قُلُوبَنَا" چه چیزی را قوی کن؟ قلبم را، "فَقَوِّ قُلُوبَنَا عَلَى الْإِیمَانِ بِهِ" اگر ایمان در قلب قوی نباشد ما در این راه ماندگار نمی‌شویم. وقتی حضرت ظهور می‌کند همه شانه خالی می‌کنیم، چون دیگر طلحه و زبیر معنا ندارد، "حَتَّى تَسْلُکَ بِنَا عَلَى یَدَیْهِ" هرچه به دست آقاست آن انجام می‌شود و تو دیگر خواهشی نداری. "مِنْهَاجَ الْهُدَى وَ الْمَحَجَّةَ الْعُظْمَى وَ الطَّرِیقَةَ الْوُسْطَى وَ قَوِّنَا عَلَى طَاعَتِهِ" همه در طاعت حضرت نمی‌مانند، مثلا بعضی‌ها را الان می‌بینی می‌گویند هر چه مقام معظم رهبری بفرمایند، اما می‌بینی "نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ" (سوره النساء آیه 150) عمل می‌کنند، ایشان نائب عام امام زمان علیه السلام است، اگر خود آقا ظهور کنند دیگر این مسائل نیست.

 این که فقط گریه کن امام حسین علیه السلام هستی کافی نیست، باید بتوانی کاری کنی تا اهداف آقا را پیش ببری.
"وَ اقْتُلْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْکُفْرِ الْجَبَابِرَةَ وَ الْکَفَرَةَ مصباح الزایر وَ اقْصِمْ بِهِ رُئوسَ الضَّلالَةِ" همه‌ی سرکرده‌های گمراهی را حضرت از بین می‌برند "وَ جَمِیعَ الْمُخَالِفِینَ وَ الْمُلْحِدِینَ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا" هرجایی که باشند "وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا حَتَّى لا تَدَعَ مِنْهُمْ دَیَّارا" . ما باید این صفات را داشته باشیم "وَ قَوِّنَا عَلَى طَاعَتِهِ" این که می‌گویی آقا بیاباید خودت را برای ظهورش بسازی، واقعا باید چهل شب چهارشنبه بروی جمکران، از خود آقا بخواهی که استحقاق این صفات را به تو بدهد، این که فقط گریه کن امام حسین علیه السلام هستی کافی نیست، باید بتوانی کاری کنی تا اهداف آقا را پیش ببری. "وَ قَوِّنَا عَلَى طَاعَتِهِ وَ ثَبِّتْنَا عَلَى مُتَابَعَتِهِ" و ما را بر طاعت او نیرومند کن و بر پیروى ‏اش استوار فرما. "وَ اجْعَلْنَا فِی حِزْبِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ" و قرارمان ده در گروه و یاوران و یاران او. "وَ الرَّاضِینَ بِفِعْلِهِ" آقا چرا گردن این را زدی؟ چرا زندگی این را گرفتی؟ این زندگی برای تو نیست، خمس ندادی، با مال شبهه ناک این زندگی را جمع کردی، باید راضی به فعل آقا باشی، می‌توانی؟ ما می‌گوییم باید خمس دهی، در روزنامه اش منکر می‌شود عملی را که در قرآن آمده، پولی که سهم امام است، چرا همه دستور می‌دهند با قرآن آشنا شوید؟ "وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِن کُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ" و اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز فرقان که دو گروه به هم رسیدند نازل کرده ایم ایمان آورده اید، بدانید که هرگاه چیزی به غنیمت گرفتید خمس آن از آن خدا و پیامبر و خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است و خدا به هر چیز تواناست(سوره الانفال آیه 41) . این پول باید طبق حکم تقسیم شود. ماه رمضان همه الک می‌شوند، آنهایی که راستگو هستند می‌مانند، چند جز قرآن خواندی؟ چندتا روزه گرفتی؟ این‌ها همه قبول؛ پس چرا ما را الک می‌کنی؟ الان تمرین است برای زمان ظهور.

باید خودمان را بسازیم و معرفت پیدا کنیم، امام زمان علیه السلام، آدم بی سواد را قبول ندارد.
"وَ لا تَسْلُبْنَا ذَلِکَ فِی حَیَاتِنَا" از ما سلب نکن این وضعیت را تا وقتی که زنده ایم، "وَ لا عِنْدَ وَفَاتِنَا حَتَّى تَتَوَفَّانَا وَ نَحْنُ عَلَى ذَلِکَ لا شَاکِّینَ" در جامعه کبیره می‌خوانی "الشَّاکِّینَ فِیکُمْ الْمُنْحَرِفِینَ عَنْکُمْ" همه را لعن می‌کنی، خدا نکند در لحظه‌ی مردن شک کنیم به وجود امام زمان علیه السلام به ظهورش و به حکومتش. "وَ لا نَاکِثِینَ وَ لا مُرْتَابِینَ وَ لا مُکَذِّبِینَ" این‌ها همه صفاتی است که زمان امیرالمومنین علیه السلام بود، خیلی راحت حضرت زهرا سلام الله علیها را تکذیب کردند، به خاطر همین در زیارت بی بی می‌گویی "إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا وَ لا مُکَذِّبِینَ" . یقین بدانید تکذیب کردند، ما را از تکذیب کنندگان قرار ندهی، من همان گونه که دعای عهد می‌گوید بمیرم، "اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْما مَقْضِیّا" مرگ برای همه است، حالا که من هم دارم می‌میرم و آقا هنوز ظهور نکرده، وقتی ظهور کرد "فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِرا کَفَنِی شَاهِرا سَیْفِی مُجَرِّدا قَنَاتِی" . باید خودمان را بسازیم و معرفت پیدا کنیم، امام زمان علیه السلام، آدم بی سواد را قبول ندارد.

دعای جوشن صغیر عجیب تاثیر گذار است در پیروزی.
دعای جوشن صغیر را سعی کنید هرچند وقت یک بار بخوانید، اولین نتیجه اش این است که اصلا به آتش جهنم نمی‌سوزد کسی که این دعا را بخواند. در جنگ سی و سه روزه هم سید حسن نصرالله به حزب الله گفته بود و همه این دعا را می‌خواندند چون عجیب تاثیر گذار است در پیروزی، حالا آنهایی هم که می‌خواهند امشب بر نفسشان پیروز شوند این دعا را بخوانند. آنهایی هم که زندانی دارند یک بار این دعا را بخوانند و وقتی شخص مد نظر آزاد شد دو مرتبه‌ی دیگر باید خوانده شود. و برای کسانی که در نفسشان اسیر شده اند "وَ حَبَسَنِی عَنْ نَفْعِی بُعْدُ أَمَلِی (آمَالِی) وَ خَدَعَتْنِی الدُّنْیَا بِغُرُورِهَا" اگر این طور هم گرفتاری در نفس شروع کن، ما برای ظهور باید هر روز آماده باشیم تا هرگاه حضرت تشریف آوردند ما بتوانیم در رکابش باشیم و به ایشان خدمت کنیم.

اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان


اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه

حب دنیاست به دل، عشق به دلدار کم است
آمدم گریه کنم، فرصت گفتار کم است
بندگی که به زبان نیست، عمل می‌خواهد
گریه‌های سحر عبد گنه کار کم است
نکند فکر کنی مرگ برایم سخت است
غصه ام توشه‌ی راه است، که بسیار کم است
همه‌ی عمر اگر گریه کنم جا دارد
تا ببخشی تو مرا، این همه اصرار کم است
تا نفس هست به اولاد علی مدیونیم
گفتنی نیست به والله...نه! اقرار کم است
چقدر درد کشیدند، مسلمان بشویم...
این بلا‌های به سرآمده انگار کم است
دست، دادند که از غیر خدا دست کشیم
خرج، بالاتر از این! دست علمدار کم است؟
صبر کردند در این راه، نمیرد اسلام..
دست بسته شدن حیدر کرار کم است؟
یادمان رفته مگر، مادرمان سیلی خورد
دردهایی که کشید از در و دیوار کم است....؟

.......................................................................................

روزگاری دل من شوق مناجاتی داشت
یاد داری سحر از خوف، چه حالاتی داشت
بین دریای عطای تو گرفتار شدم...
عاشقی از کرمت گفت، گنه کار شدم
حس خوب سحرم را به عطا برگردان
پربغضم، تو به من اشک مرا برگردان
قفل دل را بشکن مختصری گریه کنم...
دل من لک زده یا رب، سحری گریه کنم
پیش تو رو سیهی مثل منِ خاطی نیست
حرف بسیار، ولی حس مناجاتی نیست...
عملم نیز، دلم را به تو نزدیک نکرد...
پس به دنبال دلم، بین مناجات نگرد
رد نکن، سائلم و دست نیازی دارم
چه کنم توشه کم و راه درازی دارم
در مرام تو فقط بنده نوازی ست خدا
گفته بودی که اگر توبه شکستی باز آ

.......................................................................................

اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه

درد محض است مداوا شدنش ممکن نیست
کاش راحت شود آقا، شدنش ممکن نیست

لخته خونها به کلیمیش حسادت کردند
با لب پاره که موسی شدنش ممکن نیست

با همان ضربه‌ی اول نفسش بند آمد
به زمین خورده ولی پا شدنش ممکن نیست

این عبا پیکر آقاست، از آن رد نشوید
باز هم گمشده، پیدا شدنش ممکن نیست

دست و پایی که شکسته س ورم هم دارد
بین این سلسله ها، جا شدنش ممکن نیست

یک لگد خورده و یاد در و دیوار افتاد
بی خیال غم زهرا شدنش ممکن نیست

زیر شلاق تنش سوخت ولی نیزه نخورد
شکر که غارت اعداء شدنش ممکن نیست

پیکرش هفت کفن داشت، خیالم جمع است
بی کفن، کشته صحرا شدنش ممکن نیست


منبع:سایت قدیم الاحسان پایگاه انتشاربرنامه های حاج منصورارضی
www.ghadimolehsan.ir


موج حجاب / مجموعه پوستر به مناسبت ۲۱ تیر ماه

موج حجاب / مجموعه پوستر به مناسبت ۲۱ تیر ماه

poster 01poster 02poster 03poster 04poster 05poster 06poster 07poster 08poster 09موج حجابposter 10

 منبع:سایت باحجاب

سردار جعفری: وعده امام در حال محقق شدن است

سردار جعفری: وعده امام در حال محقق شدن است

سردار "محمدعلی جعفری" روز جمعه در تظاهرات روز جهانی قدس به خبرنگار شبکه العالم گفت: انشاء الله داریم به سوی آزادی همه ملتهای مسلمان پیش می رویم.
وی افزود: وعده حضرت امام (ره) باید محقق شود و این وعده به تدریج در حال محقق شدن است و مردم عراق، سوریه، یمن، فلسطین و لبنان همه برای آزادی از زیر یوغ استکبار جهانی تلاش می کنند و حتما موفق می‌ شوند، و انشاء الله نوید پیروزی‌های بزرگتری در راه است.
سردار جعفری درباره مذاکرات وین و تهدیدهای برخی قدرتها در خصوص پیامدهای به نتیجه نرسیدن مذاکرات، گفت: آنها می‌دانند که هیچ غلطی نمی‌توانند علیه ایران بکنند، و تنها راهی که آنان پیدا کرده‌اند این است که برای نفوذ بین ملتهای منطقه و به خیال خودشان رسیدن به نتیجه، ادامه همین حرکت است.
سردار جعفری افزود: آنها بیش از ما به مذاکرات هسته‌ای نیاز دارند، و تهدید نظامی آنها هیچ جایگاهی ندارد. آنها درست است که کار کشته مذاکره هستند ولی بیشتر از ایران به دنبال نتیجه مذاکرات و به نتیجه رساندن آن هستند.


منبع:سایت شبکه العالم