شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

بیانات رهبر انقلاب درباره مسائل پیش‌آمده پس از اجرای طرح مدیریت مصرف سوخت

بیانات رهبر انقلاب درباره مسائل پیش‌آمده پس از اجرای طرح مدیریت مصرف سوخت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح امروز (یکشنبه) در ابتدای جلسه‌ی درس خارج فقه درباره‌ی مسائل پیش‌آمده پس از اجرای طرح مدیریت مصرف سوخت، مطالبی بیان کردند. متن کامل بیانات رهبر انقلاب اسلامی دراین‌باره به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.


 قبل از اینکه بحث را شروع بکنیم، من عرض بکنم که در این یکی دو روز خب یک حوادثی به دنبال مصوّبه‌ی سران کشور، سران قوا اتّفاق افتاد؛ دیروز، دیشب، پریشب، در برخی از شهرهای کشور؛ و متأسّفانه مشکلاتی هم درست شد، تعدادی جان باختند و مراکزی تخریب شد؛ از این کارها هم شد در این یکی دو روزه. چند نکته را باید توجّه داشت؛ اوّلاً وقتی یک چیزی مصوّبه‌ی سران کشور هست، آدم باید با چشم خوش‌بینی به او نگاه کند، بنده در این قضیّه سررشته ندارم یعنی تخصّص این کار را ندارم، گفتم هم به آقایان؛ گفتم من چون نظرات کارشناس‌ها هم در این قضیّه‌ی بنزین مختلف است، بعضی‌ها آن را لازم و واجب میدانند بعضی‌ها مضر میدانند، بنابراین من هم که صاحب‌نظر نیستم در این قضایا؛ گفتم من صاحب‌نظر نیستم لکن اگر سران سه قوّه تصمیم بگیرند، من حمایت میکنم. من این را گفتم، حمایت هم میکنم. سران قوایند، نشستند با پشتوانه‌ی کارشناسی یک تصمیمی برای کشور گرفتند، باید عمل بشود به آن تصمیم؛ این یک نکته.


 نکته‌ی دوّم اینکه خب بله، یقیناً بعضی از مردم از این تصمیم یا نگران میشوند یا ناراحت میشوند یا به ضررشان است یا خیال میکنند به ضررشان است، به هر تقدیر ناراضی میشوند، لکن آتش زدن به فلان بانک، این کار مردم نیست، این کار اشرار است؛ کار اشرار است، این را باید توجّه داشت. در یک چنین حوادثی معمولاً اشرار، کینه‌ورزان، انسانهای ناباب وارد میدان میشوند، گاهی بعضی از جوانها هم از روی هیجان با اینها همراهی میکنند و این‌جور مفاسد را به بار می‌آورند. این مفاسد هیچ مشکلی را درست نمیکند جز اینکه علاوه‌ی بر هر مشکلی که هست، ناامنی را هم اضافه میکند. ناامنی بزرگ‌ترین مصیبت برای هر کشوری است، برای هر جامعه‌ای است، اینها قصدشان این است. شما ملاحظه کنید در این دو روز تقریباً یعنی دو شب و یک روزی که از این قضایا گذشته همه‌ی مراکز شرارت دنیا علیه ما، این کارها را تشویق کردند؛ از خانواده‌ی منحوس خبیث خاندان پهلوی تا مجموعه‌ی خبیث و جنایت‌کار منافقین، اینها دارند مرتّباً در فضای مجازی و در جاهای دیگر تشویق میکنند، ترغیب میکنند که این شرارتها انجام بگیرد. من عرضم این است: هیچ‌کس به این اشرار کمک نکند؛ هیچ انسان عاقل و شایسته‌ای که به کشور خودش علاقه‌مند است، به زندگی راحت خودش علاقه‌مند است، به اینها نباید کمک بکند؛ اینها اشرارند، این کارها کار مردم معمولی نیست.


 مسئولین هم البتّه دقّت کنند، مواظبت کنند، هرچه ممکن است از مشکلات این کار کم کنند. حالا من دیروز دیدم در تلویزیون که بعضی از مسئولین محترم آمدند گفتند که ما مراقبیم که این افزایش قیمت موجب افزایش قیمت اجناس و کالاها نشود؛ خب بله، این مهم است؛ چون الان گرانی هست، بنا باشد باز اضافه بشود گرانی، خب این برای مردم خیلی مشکلات درست میکند؛ باید مراقبت کنند. این مراقبتها را اینها بکنند، مسئولین حفظ امنیّت کشور هم به وظایفشان عمل کنند. مردم عزیز ما هم که خوشبختانه در قضایای گوناگون این کشور بصیرت خودشان را، آگاهی خودشان را نشان دادند، بدانند که این حوادث تلخ از ناحیه‌ی کیست و چگونه است، این آتش زدن و خراب کردن و ویران کردن و دعوا کردن و ناامنی ایجاد کردن مال چه کسی است؛ این را بفهمند، توجّه کنند؛ که میفهمند هم مردم، ملتفتند؛ و از اینها فاصله بگیرند. این آن توصیه‌ی ما است، مسئولین کشور هم به وظایفشان به طور جدّی عمل کنند.


 بالاخره وقتی یک تصمیمی گرفته شد از ناحیه‌ی سران سه قوّه، بحث دولت نیست، بحث یک وزارتخانه نیست، سران سه قوّه‌ی کشور نشستند یک تصمیمی گرفتند؛ به یک پشتوانه‌ی کارشناسی هم متّکی است. گفتم من صاحب‌نظر نیستم در این قضیّه لکن به عنوان یک آدمی که میبیند مسئولین کشور تصمیم گرفتند. زمان امام (رضوان‌اللّه‌علیه) هم همین جور بود؛ یک کارهایی را مسئولین، سران سه قوّه تصمیم میگرفتند و اجرا میشد، حالا هم همین جور است. امیدواریم ان‌شاء‌اللّه به کمک مردم، به هم‌فکری و هم‌افزایی مسئولین و دلسوزی و پیگیری آنها و لطف الهی ان‌شاء‌اللّه این کار به بهترین وجهی پیش برود.

دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ با رهبر انقلاب

دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (جمعه) در دیدار مسئولان نظام، مهمانان شرکت‌کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، سفیران کشورهای اسلامی و جمعی از قشرهای مختلف مردم، علت مصائب امروز دنیای اسلام بویژه وضع تأسف‌بار فلسطین را ضعف اتحاد اسلامی دانستند و با تأکید بر اینکه محو اسرائیل به معنای محو رژیم جعلی صهیونیستی و حاکم شدن دولت منتخب صاحبان اصلی فلسطین اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی است، خاطرنشان کردند: دشمنان اسلام و در رأس آنها آمریکا، با اصل اسلام و همه‌ی کشورهای اسلامی مخالفند و سلاح اصلی آنها در منطقه‌ی ما «نفوذ در مراکز حساس و تصمیم‌گیر»، «ایجاد تفرقه در ملتها»، و «القای تسلیم مقابل آمریکا به‌عنوان راه‌حل مشکلات» است که نسخه‌ی علاج در مقابل این نقشه‌ها، روشنگری و ایستادگی در راه حق است.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار با تبریک خجسته میلاد باسعادت نبیّ مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام)، پیامبر بزرگوار اسلام را «قرآنِ مجسم»، «برترین و باعظمت‌ترین مخلوق پروردگار» و «نور و وسیله‌ی حیات و روشنایی جوامع انسانی» خواندند و گفتند: بشریت بتدریج این حقایق را درک خواهد کرد و امیدواریم شاهد روزی باشیم که در ایام ولادت این وجود مقدس، دنیای اسلام متبسّم باشد و غم و اندوه بر لبان آن ننشسته باشد.


رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به نامگذاری ۱۲ تا ۱۷ربیع‌الاول به‌عنوان هفته‌ی وحدت در جمهوری اسلامی، وحدت را نه یک حرکت سیاسی و تاکتیکی، بلکه «اعتقاد و ایمان قلبی به لزوم اتحاد امت اسلامی» دانستند و افزودند: این اعتقاد ریشه‌دار، حتی قبل از تشکیل جمهوری اسلامی نیز طرف‌داران مهمی از جمله مرجع بزرگ کل عالم شیعه، آیت‌الله بروجردی داشت.


ایشان با برشمردن مراتب وحدت، پایین‌ترین مرتبه و اولین قدم در اتحاد دنیای اسلام را «پرهیز جوامع، دولتها، اقوام و مذاهب اسلامی از تعرض و ضربه زدن به یکدیگر» و «اتحاد در مقابل دشمن مشترک» خواندند و گفتند: در مراتب بالاتر، کشورهای اسلامی باید با یکدیگر در علم، ثروت، امنیت و قدرت سیاسی در جهت دستیابی به تمدن نوین اسلامی هم‌افزایی و تلاش کنند که جمهوری اسلامی نیز همین نقطه یعنی رسیدن به تمدن نوین اسلامی را هدف نهایی خود قرار داده است.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مصائب موجود در دنیای اسلام از جمله قضیه‌ی فلسطین و جنگهای خونین در یمن، غرب آسیا و شمال آفریقا را ناشی از پایبند نبودن به اصل پرهیز از معارضه و اتحاد در مقابل دشمن مشترک دانستند و خاطرنشان کردند: امروز بزرگ‌ترین مصیبت دنیای اسلام، قضیه‌ی فلسطین است که ملتی را از خانه و وطن خود آواره کردند.


رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مواضع روشن امام بزرگوار از آغاز نهضت اسلامی در اعلام خطر علیه نفوذ، دخالت و ظلم صهیونیسم، موضع جمهوری اسلامی ایران در قضیه‌ی فلسطین را موضعی قطعی و اصولی خواندند و گفتند: از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز همچنان بر این موضع باقی هستیم، یعنی بدون ملاحظه و رودربایستی به فلسطین و فلسطینی‌ها کمک کرده و خواهیم کرد و این کار را وظیفه‌ی همه‌ی دنیای اسلام میدانیم.


ایشان با اشاره به تلاش دشمنان برای تحریف معنای تأکیدات مکرر امام راحل و مسئولان نظام اسلامی درخصوص «محو اسرائیل» گفتند: ما طرف‌دار فلسطین و استقلال و نجات آن هستیم و محو اسرائیل به معنای محو مردم یهودی نیست، چراکه ما با آنها هیچ کاری نداریم همچنان که در کشور ما نیز جمعی از یهودیان در کمال امنیت زندگی میکنند.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، محو اسرائیل را به معنای نابودی حکومت و رژیم تحمیلی صهیونیستی خواندند و تأکید کردند: مردم فلسطین چه مسلمان چه مسیحی و چه یهودی که صاحبان اصلی آن سرزمین هستند باید بتوانند خودشان دولت خود را انتخاب، و بیگانه‌ها و اراذل و اوباشی مانند نتانیاهو را بیرون و کشورشان را اداره کنند که البته این اتفاق خواهد افتاد.


رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، دشمنیِ آمریکا، رژیم صهیونیستی و دشمنان وحدت اسلامی را متوجه همه‌ی کشورهای اسلامی دانستند و افزودند: ماهیت اسلام، نفی ظلم و استکبار و سلطه است، بنابراین آنها با اصل اسلام و همه‌ی کشورهای اسلامی مخالفند و این تصور که دشمنی آنها فقط با جمهوری اسلامی است، صحیح نیست.


ایشان با اشاره به تعابیر توهین‌آمیز آمریکایی‌ها درباره‌ی سعودی گفتند: اینکه آنها صریحاً میگویند سعودی‌ها غیر از پول چیز دیگری ندارند، یعنی باید برویم و آنها را غارت کنیم که این دشمنی آشکار با یک کشور و ملت است و طرفهای آنها باید بفهمند که در مقابل چنین توهینهایی، با غیرت عربی و شرف اسلامی چه وظیفه‌ای دارند.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حضور آمریکا در منطقه را موجب ایجاد شر، فساد، ناامنی و تشکیل گروه‌هایی از قبیل داعش دانستند و با تأکید بر لزوم آشنا شدن ملتهای مسلمان با چهره‌ی واقعی و نفاق‌آلود آمریکا افزودند: امروز سلاح اصلی آمریکا در منطقه‌ی ما «نفوذ در مراکز حساس و تصمیم‌گیر»، «ایجاد تفرقه و تزلزل در عزم ملتها»، «ایجاد بی‌اعتمادی میان ملتها و دولتها»، «دست‌کاری در محاسبات تصمیم‌گیران و وانمود کردن این مطلب است که حلّال مشکلات، رفتن زیر پرچم آمریکا و تسلیم شدن» است که این سلاح از سلاح نظامی و سخت نیز خطرناک‌تر است.


رهبر انقلاب اسلامی راه مواجهه با دشمنان را عمل به فرمان پروردگار یعنی ایستادگی در راه حق خواندند و افزودند: البته این ایستادگی سختی‌هایی نیز خواهد داشت اما تحمل این سختی‌ها عمل صالح است و نزد خداوند اجر خواهد داشت، ضمن اینکه تسلیمِ دشمن شدن، سختی‌های بیشتری دارد و خداوند کسانی را که تن به ظلم دهند، مجازات خواهد کرد.


ایشان در بخش پایانی سخنانشان، هر سخن، حرکت و اقدام در دنیای اسلام در جهت «استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ملتهای مسلمان»، «وحدت و اقتدار امت اسلامی»، «کمک به مردم و مستضعفان»، «تبلیغ حقایق و مقابله با موهومات» و «ترویج علم و تحقیقات از جمله انرژی هسته‌ای» را حسنه و عمل صالح دانستند و گفتند: انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای نیاز ملتها است اما انحصارطلبان غربی به دنبال آن هستند که این انرژی را در انحصار خود نگه دارند و در مقابل شرف و استقلال ملتها، آن را قطره قطره به آنها بدهند.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: غربی‌ها میدانند ما از لحاظ مبنایی و اعتقادی به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم، بنابراین علت مخالفت آنها با حرکت هسته‌ای جمهوری اسلامی، بازداشتن ایران از دانش، صنعت و توانایی هسته‌ای است.


رهبر انقلاب اسلامی، وظیفه‌ی روشنفکران و علمای دنیای اسلام را بسیار مهم دانستند و تأکید کردند: با قدرت از حق دفاع کنید و از دشمن نترسید و بدانید دنیای اسلام به فضل الهی در آینده‌ی نه چندان دور، تحقق آرزوهای درخشان خود را خواهد دید.


پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین روحانی رئیس‌جمهور گفت: پیامبر بزرگوار اسلام در شرایطی پا به عرصه‌ی وجود گذاشت که جهان سراسر تبعیض، جنگ و خون‌ریزی بود.


آقای روحانی افزود: پیامبر عزیز با خود کتاب آسمانی، میزان، صداقت، علم، ایمان و وحدت و یگانگی را به ارمغان آورد و بهترین الگو را برای جهان و جامعه ارائه کرد.


رئیس‌جمهور با بیان اینکه نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه به دلیل دعوت انقلاب اسلامی است، گفت: نفوذ انقلاب است که دلها را به خود جذب کرده و اگر امروز ملتهای سوریه، لبنان، یمن، عراق و بحرین با جمهوری اسلامی احساس نزدیکی میکنند، به دلیل پیام انقلاب است.


آقای روحانی با اشاره به اینکه فرزندان ایران اسلامی در راه دفاع از ملتهای سوریه و عراق به‌عنوان مستشار جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند، تأکید کرد: اگر فرزندان ما در سوریه، عراق و لبنان حضور پیدا کردند، برایشان آزادی انسانها و گام نهادن در مسیر پیروی از رسول الله معیار بود و امروز نیز آنچه میخواهیم وحدت، برادری و پیروی از راه پیامبر گرامی اسلام است.


رئیس‌جمهور با تأکید بر اینکه در دنیای امروز تنها راه نجات از تفرقه، ارتجاع و تجاوزگری آمریکا و رژیم صهیونیستی، پیروی از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، افزود: در روز میلاد پیامبر عزیز اسلام میخواهیم که دنیای اسلام، متحد و برادرانه در برابر ظلم و تجاوز بایستد و به پیروزی دست یابد.


در پایان این دیدار جمعی از مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی از نزدیک با رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفتگو کردند.

خط حزب‌الله ۲۱۰| شدید با پیمان‌شکنان

خط حزب‌الله ۲۱۰| شدید با پیمان‌شکنان

دویست‌ودهمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «شدید با پیمان‌شکنان» منتشر شد.

 

*به گزارش خط حزب‌الله، بمناسبت میلاد پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (ص)، خط حزب‌الله در سخن هفته‌ی این شماره‌ی خود به الگوی برخورد ایشان با دشمنان و دوستان با توجه به بیانات رهبر انقلاب پرداخته است. در بخشی از این متن چنین می‌خوانیم: «آن بزرگوار، نه فقط در گفتار خود، بلکه در رفتار خود، در هیأت زندگی خود، در چگونگی معاشرت خود با مردم و با خانواده، در برخوردش با دوستان، در معامله‌اش با دشمنان و بیگانگان، در رفتارش با ضعفا و با اقویا، در همه چیز اسوه و الگوست.» یکی از ساحت‌هایی که رفتار پیامبر(ص) می‌تواند برای جامعه‌ی امروز ما و جهان اسلام، الگو باشد، رفتار سیاسی ایشان است. در یک نگاه کلی، رفتار و مشی سیاسی پیامبر(ص) مبتنی بر همان چیزی است که قرآن از آن تعبیر به «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» می‌کند.

 

*همچنین با توجه به تأکید رهبر انقلاب بر شناخت هرچه بهتر شخصیت والای پیامبر رحمت(ص)، خط حزب‌الله هفت برش از زندگی سراسر حماسه این الگوی بشریت را در اطلاع نگاشت این شماره‌ی خود مرور کرده است.

 

*دیگر بخش‌های نشریه‌ی خط حزب‌الله که مطالعه‌ی آنها به خوانندگان گرامی توصیه می‌گردد:

اصل کار دانشجو در زمینه عدالتخواهی چیست؟ / اصول عدالتخواهی

اینها ملاک‌های انقلابی بودن است/ اخلاق انقلابی گری

یک سر این موضوع اقتصاد دست خود مردم است/ رونق تولید

دعوت به اسلام، اصلش دعوت به وحدت است/ کلام امام

دوستان واقعی خود را با دو صفت امتحان کنید/ شرح حدیث

کشور از لحاظ علمی پیشرفت نمی‌خواهد، جهش می‌خواهد/ روایت پیشرفت

دائماً نزد من نیایید و از همدیگر بدگویی کنید/ درس اخلاق

آن روز نمی‌توانستم در خانه بمانم/ خاطرات رهبری

هفته مشترک الاحترام بین مسلمین/ عکس نوشت

نظر رهبر انقلاب درباره چند همسری مردان/ خانواده ایرانی

وقتی بصیرت نبود مثل انسانی است که چشم ندارد/ حزب الله این است

 

*طبق رسم هفتگی خط حزب‌الله و به برکت خون شهدا شماره این هفته به روح مطهر شهید «بهاء ابوالعطا» از فرماندهان جبهه‌ی مقاومت اسلامی تقدیم می‌شود.

 

*نسخه‌ی PDF نشریه در سه نسخه‌ی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر روی خروجی پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR قرار گرفته و عموم امت حزب‌الله می‌توانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های بسیج توزیع کنند.


برای دسترسی به آرشیو نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.
   دریافت «خط حزب‌الله» نسخه‌ی مطالعه | دریافت نسخه‌ی چاپ

روایتی متفاوت از سخت‌ترین روز خانواده‌ موشکی ایران+ عکس

روایتی متفاوت از سخت‌ترین روز خانواده‌ موشکی ایران+ عکس

دو روز بیشتر به عید غدیر نمانده بود. عید بزرگی که هر خانواده‌ای برای آن برنامه مفصلی داشت. مراسم عقد و نامزدی و عروسی و جشن و... اما بچه‌های پادگان مدرس این بار یک مراسم مشترک هم به مناسبت عید غدیر داشتند. آن هم عروسی دوست و همکارشان جلیلوند بود که همه به مراسمش دعوت شده بودند. رابطه ها صمیمی تر از آن بود که از عروسی دوستشان بگذرند. همه می‌خواستند حتی یک ساعت هم که شده در این مراسم حضور داشته باشند و خاطره سازی کنند. ولی شاید هیچ کدام خبر نداشتند که آین آخرین خاطره ای است که در کنار هم می‌سازند و شمارش معکوس برای انفجاری که همه دنیا صدای آن را می‌شنود آغاز شده است.


ستاره فتوحی، همسر شهید مهدی دشتبان زاده(فرمانده پادگان شهید مدرس) می‌گوید: "روز قبل از حادثه جمعه بود. به مهدی گفتم: «امشب کجا می‌روی؟» گفت: «می‌روم عروسی جلیلوند» به بچه‌ها گفتم: «کت و شلوار بابا را بیاورید که می‌خواهد عروسی برود.» گفت: «نه؛ با همین لباس‌ها می‌روم، فقط می‌خواهم حضور داشته باشم. حاج حسن آقا الان برمی‌گردد و باید دوباره بروم پادگان.» گفتم: «هر هفته با بچه‌ها استخر که می‌روی، عروسی‌هایشان هم که می‌روی، تو را به خدا انقدر با همه خودمانی نشو!» گفت: «فردا که بیایند خجالت می‌کشم توی چشمشان نگاه کنم. فقط می‌روم که هدیه عروسی‌شان را بدهم.»

شهید کنگرانی و شهید دشتبان زاده


با علی آقای کنگرانی با هم رفتند. همان موقع که رفت انگار پرواز کرد. شب چند بار زنگ زدم که جواب نداد. آخر شب ساعت 12 و نیم بود که زنگ زد گفت: «چرا انقدر زنگ زدی؟» گفتم: «از وقتی رفتی دلشوره گرفتم.» گفت: «نه بابا نگران نباش! حاجی این‌ها امشب اینجا بودند، انقدر با نواب و بچه‌ها خندیدیم که خدا می‌داند. ما اینجا خوب و خوشیم، اصلا هم نگران نباش! برو صدقه بینداز و بخواب. اصلا هم دلت شور نزند.» "


بعد از ظهر از خواب بیدار شد و گفت: «خواب بد دیدم. خواب آتش.»

آمنه صیادی همسر شهید علی اصغر منصوریان(سرپرست سوخت رسانی موشک) می‌گوید: "اصغر خوابیده بود که یکی از دوستانش تماس گرفت و گفت حاجی گفته باید برویم سرکار. می‌خواست با پسرمان برسام به عروسی برود وقتی شرایطش تغییر کرد و فهمید که باید سرکار برود گفت دیگر برسام را نمی‌برم.بعد از ظهر از خواب بیدار شد و گفت: «خواب بد دیدم. خواب آتش.» توی دلم گفتم آتش که ترس ندارد. دیگر سوالی نکردم. بعدش آقای کنگرانی به اصغر زنگ زد که درمورد کار با هم صحبت کنند. گفت بعد از عروسی مستقیم می‌روم سرکار. "


هرچند هیچ کدام نمی‌دانستند قرار است چه اتفاقی بیفتد اما الهاماتی از غیب قلب‌هایشان را بی‌قرار کرده بود. بالاخره هر چه باشد اولین روز هفته یک تست مهم داشتند. و روزهای تست هم به خیر گذشتنش با خدا بود. شب آخر خیلی‌هایشان وصیت‌هایی را برای عزیزانشان داشتند.


گفتم: «مشکوک می‌زنی‌ها! نکند نور شهادت و این‌ها در کار است.» ‌گفت: «نه ما از این لیاقت‌ها نداریم.»

آزاده سیف، همسر شهید مهدی نواب(مشاور و مسئول آزمایشگاه پژوهشکده و تست سوخت، مسئول سمعی بصری جهاد خودکفایی سپاه) می‌گوید:"روزهای آخر زندگی من و مهدی برف شدیدی آمده بود. هر وقت برف می‌آمد، مهدی زمین را پارو می‌کرد نمک می‌پاشید تا ما زمین نخوریم. صبح زود رفت برف درخت‌ها را تکان داد یکهو کمرش گرفت. پنجشنبه گفت بروم پادگان مدرس یک سری بزنم. برای اولین بار بهش گفتم ببین آقا مهدی بعد از 16 سال می‌خواهم بهت حکم بدهم. دستور می‌دهم خانه بمانی و استراحت کنی. پنجشنبه تا صبح نخوابید همه وصیت‌هایش را به من گفت. می‌گفت به مطهره بگو نماز اول وقت بخواند. پشت‌آقا باشید. بیت المال را کامل و دست نخورده تحویل دهید. روز جمعه، ساعت 2 پادگان مدرس قرار داشت. رفت و دیگر برنگشت."

شهید مهدی نواب به همراه همسرش


راضیه دهقان همسر شهید سیدرضا میرحسینی است که علاوه بر مهارتش در کار فنی امام جماعت پادگان مدرس نیز بود. او می‌گوید: "شب شهادتش سر کلاس زبان بودم، وقتی برگشتم دیدم زودتر برگشته و چایی حاضر کرده. گفتم: «چه عجب! چه شد چایی حاضر کردی؟» گفت: «بد است آدم از زنش حلالیت بطلبد؟» می‌ گفت: «کاش امروز عید غدیر بود، دلم برای همه فامیل تنگ شده، کاش می‌توانستم همه فامیل را ببینم.» می‌گفت دلشوره دارم. وقتی هم که می‌رفت، سه بار از من خداحافظی کرد. گفتم:«چطور شده؟ چرا این طور رفتار می‌کنی؟ آدم می‌ترسد. این تست هم مثل بقیه است.» اما خودش یک حس خاصی داشت. دوباره برگشت بچه‌ها را بوسید وگفت: «مواظب بچه‌ها باش.» گفتم: «مشکوک می‌زنی‌ها! نکند نور شهادت و این‌ها در کار است.» ‌گفت: «نه ما از این لیاقت‌ها نداریم.»"


روزهایی که تست داشتند، زیارت عاشورا می‌خواندند. ختم امن یجیب می‌گرفتند. حاج حسن طهرانی مقدم سفارش می‌کرد و می‌گفت به مادرها بگویید دعا کنند و صدقه بدهند.

روزهایی که تست داشتند، زیارت عاشورا می‌خواندند. ختم امن یجیب می‌گرفتند. حتی فقط به دعای خودشان اکتفا نمی‌کردند. بعضی‌ها به خانواده‌هایشان هم می‌سپردند که برایشان نذر و نیاز کند و دست دعا بلند کند. حاج حسن طهرانی مقدم سفارش می‌کرد و می‌گفت به مادرها بگویید دعا کنند و صدقه بدهند. وقتی تست موفقیت آمیز طی می‌شد، یکی یکی به خانواده‌ها زنگ می‌زدند که بروید و نذرتان را ادا کنید. یعنی تست خوب و بی‌خطری داشتیم. اول روز شنبه 21 آبان 90 هم روزی بود که تست داشتند.


زنگ زد و خوشحال گفت: نگران نباش تست تمام شده. منظورش این بود که دیگر از شهادت خبری نیست

همسر شهید میرحسینی می‌گوید: "صبح روزی که انفجار ملارد اتفاق افتاد، ساعت ده و نیم به من زنگ زد و خیلی خوشحال گفت: «کار ما انجام شد. الان با حاج آقای طهرانی مقدم هستیم. می‌خواهیم دوباره یک نگاه بیندازیم و وسیله‌ها را جمع کنیم. نگران نباش تست تمام شده.» منظورش این بود که دیگر از شهادت خبری نیست.."


شهید سیدرضا میرحسینی و شهید دشتبان زاده


الهه ملانوروزی همسر شهید بهزاد ملانوروزی(یکی از پیمان‌کاران فنی مجموعه جهادخودکفایی) می‌گوید: "آن روز جلوی در دژبانی به بهزاد گفتند شما حق نداری به داخل بیایی. رسم بر این بود. وقتی تست داشتند به افرادی که جزو پاسدارها نبودند مثل خدمه، پیمان کاران و پرسنل دیگر می‌گفتند، نیایید. تا خطر جان آن‌ها را تهدید نکند. آن روز هم تست داشتند و جلوی در با ورود بهزاد مخالفت کردند اما بهزاد اصرار زیادی کرده بود. گفته بود امروز باید بیایم و به کارم برسم. کارم نیمه تمام است. با اصرارها و تلفن‌های مکرر به مسئولان داخل پادگان بالاخره راهش داده بودند.


وقتی تست داشتند به افرادی که جزو پاسدارها نبودند مثل خدمه، پیمان کاران و پرسنل دیگر می‌گفتند، نیایید. تا خطر جان آن‌ها را تهدید نکند.اما آن روز بهزاد با اصرار زیاد وارد پادگان شد.

در آن جمع که روز انفجار در پادگان مدرس بودند، سه نفر از کسانی که ورودشان آن روز ممنوع بود، اصرار کرده بودند که راهشان بدهند سه تایشان هم شهید شدند. یکی از آن‌ها شوهر من بود. یکی از همکارانش می‌گفت همان روز انفجار بهزاد که کاربرق آنجا را برعهده داشت به همراه دیگر همکاران داشتند با برق کار می‌کردند. دوستانش می‌گفتند نوروزی بیا کار را تعطیل کنیم برویم. این‌ها تست دارند الان منفجر می‌شویم و می‌رویم هوا. آن آقایی که اصرار داشت کار را تعطیل کنند؛ سه متری شوهرم ایستاده بوده. او زنده است اما شوهر من شهید شد."

شهید بهزاد ملانوروزی


روز انفجار در پادگان مدرس سه نفر از کسانی که ورودشان ممنوع بود، اصرار کرده بودند که راهشان بدهند سه تایشان هم شهید شدند.

همسر شهید مهدی نواب می‌گوید: "از صبح روز انفجار دلم شور می‌زد. جمعه از سرکار به مهدی زنگ زدند که دمای سوخت کمی بالا و پایین است. قرار نبود سرکار بروند اما رفتند. مهدی گفت «شب برمی‌گردم» گفتم من بعید می‌دانم. من هر روز برای آن‌ها صدقه کنار می‌گذاشتم اما آن روز یادم رفت."


همسر شهید مهدی دشتبان زاده می‌گوید: "شاید فقط چند دقیقه قبل از انفجار بود که مهدی به پسرم سجاد زنگ زده بود تا از خانه خبر بگیرد. سجاد می‌گفت صدای بدو بدویش می‌آمد که داشته می‌دویده به سمت سوله تا خودش را به حاج آقا برساند."


سجاد می‌گفت صدای بدو بدوی شهید دشتبان می‌آمد که داشته می‌دویده به سمت سوله تا خودش را به طهرانی مقدم برساند.

همسر شهید علی اصغر منصوریان می‌گوید: "در پادگان نزدیک ساعت انفجار، اصغر با دوستش بوده، قرار گذاشته بودند یکی کار کند، یکی نهار بخورد و نماز بخواند و بعد جایشان را عوض کنند. نوبت همکار اصغر رسیده بود که برای نماز و نهار برود و اصغر هم دوباره به سر کارش برگردد، وقتی اصغر در حال ورود بوده انفجار رخ می‌دهد."

شهید علی اصغر منصوریان و فرزندش


از آنجایی که تست موشک، آن روز به خیر گذشته بود برخی دیگر گمان نمی‌کردند اتفاقی بفتد. از طرفی دیگر دل برخی خانواده‌ها بدون آنکه دلیل منطقی داشته باشند آشوب بود. البته پاسداران جهاد خودکفایی که مدت‌ها دوشادوش سردار طهرانی مقدم خطرات فعالیت موشکی را به جان خریده بودند، رهاتر از آن بودند که به یک ساعت بعد خود فکر کنند. ساعت کم کم به یک و نیم بعد از ظهر نزدیک می‌شد و شمارش معکوس رو به پایان بود.


تست موشک، به خیر گذشته بود. دل برخی خانواده‌ها بدون آنکه دلیل منطقی داشته باشند آشوب بود. ساعت کم کم به وقت انفجار نزدیک می‌شد و شمارش معکوس رو به پایان بود.

ناگهان تهران و حومه تهران با صدای مهیبی لرزید. برخی گفتند زلزله بود، برخی گمان کردند پمپ بنزین منفجر شده، عده‌ای دیگر از نشت گاز لوله‌های ساختمان‌های تازه ساز سخن می‌گفتند و... و هرکسی با حال پریشان علت این لرزش و صدا را جویا می‌شد. مرکز صدا متعلق به انفجاری در حوالی کرج و ملارد بود. کم کم مشخص شد، انفجار متعلق به پادگان شهید مدرس بوده است. اما آنقدر بزرگ و عظیم بود که که ساعت‌ها طول کشید تا مشخص شود چه کسانی به شهادت رسیده‌اند و چه کسانی مجروح شده‌اند.


سخت‌ترین ساعات عمر خانواده‌های موشکی ایران از همان لحظه انفجار آغاز شد. ترس، جستجو، انتظار، اضطراب و ...

طولی نکشید که در همه‌جا این خبر پخش شد: سردار حسن طهرانی مقدم رئیس سازمان خودکفایی سپاه به‌همراه چند تن از پاسداران در پادگان شهید مدرس و بر اثر انفجار زاغه مهمات به شهادت رسیدند.  دختر سردار از این صدای مهیب این‌چنین تعبیر می‌کند: "انگار خدا خودش می‌خواست با این صدا همه را بیدار کند..." و خیلی‌ها آن روز بیدار شدند. سخت‌ترین ساعات عمر خانواده‌های موشکی ایران از همان لحظه انفجار آغاز شد. ترس، جستجو، انتظار، اضطراب و ...

حشمت دشتبان زاده، مادر شهید مهدی دشتبان زاده می‌گوید: "روز انفجار یکی از همسایه هایمان می‌گفت: «یک صدای مهیبی آمد که من اول فکر کردم شوفاژخانه منفجر شد.» برادر مهدی کمی بعد زنگ زد و گفت: «می‌گویند یک کارخانه در کرج منفجر شده. صدایی نشنیدید؟» گفتم:«نه؛ من فقط پیش خودم حس کردم که زیر پاهایم خالی شد و دارم پایین می‌روم. فکر کردم زلزله است.» دلم خیلی شور می‌زد. رفتم سر نماز دیدم انگار چشمم سیاهی می‌رود و به حال خودم نیستم.


همسر شهید مهدی نواب می‌گوید: در خیابان می‌گشتیم که در اتوبوس احساس کردم قلبم کنده شد و پایین افتاد. سابقه نداشت اینطوری بشوم به مادرم هم گفتم. دلشوره و حالت تهوع داشتم. در خانه اخبار را روشن کردم دیدم اعلام کرد «انفجار مهیب در ملارد». یک دفعه دو دستی بر سرم کوبیدم. به مادرم گفتم به خدا مهدی شهید شد من می‌دانم. اگر حسن آقا شهید شده این‌ها هم شهید شده‌اند. مهدی شماره علی کنگرانی و ابوالفضل حیدری را داده بود. چون خودش در پادگان موبایل نمی‌برد این‌ها را داده بود اگر نیازمان شد، تماس بگیریم. مدام زنگ می‌زدم به شماره‌های درون دفترچه تلفن؛ یا همه‌اش خاموش بود یا در دسترس نبود. برادر آقای نواب به ما زنگ زد و گفت مهدی زخمی شده با هلی‌کوپتر او را به شهریار برده‌اند. مغزم هنگ کرده بود. یک مرتبه برادر آقای نواب را دیدم که کاپشن، کتانی‌ها و جاکلیدی مهدی دستش بود. گفتم مهدی رفت؟ زد زیر گریه و گفت «شهید شد». به دخترم مطهره گفتم: «بابا همان شد که هر روز می‌گفت ممکن است صبح بروم شب برنگردم.»


آرزو سیف همسر شهید محمد قاسم سلگی(فرمانده ترابری و ماشین‌های سنگین سازمان جهاد خودکفایی سپاه) است. شهید سلگی و شهید نواب با هم باجناق بودند. همسر شهید می‌گوید: بعداز ظهر بود که مادرم تلفن زد و با گریه گفت فهمیدی چی شده؟ گفتم چی؟ گفت دو باجناق‌ها با هم رفتند. گفتم مامان چه می‌گویی؟ من با خودم فکر کردم و پیش خودم گفتم پسرعمه(همسرم) به من گفته من در ترابری‌ام. پس ترابری با قسمت آن‌ها که در بخش تست بودند فرق دارد و لزوما او شهید نشده است. اینطوری خودم را آرام می‌کردم و برای خودم توجیه می‌کردم. اما یکدفعه دیدم برادر شوهرم با گریه بر سر خودش زد. گفتم هنوز که چیزی معلوم نیست شما گریه می‌کنید. گفتند تلویزیون را روشن کن. دیدم خبر را اعلام کرد.


همسر شهید میرحسینی می‌گوید: "به دنبال انفجار، لوستر خودمان لرزید و از آن زمان به بعد تلفن کردن‌ها شروع شد که: «ازسید رضا خبر داری؟» به خانم شهید نبی پور زنگ زدم، همین که آمدم سوال کنم گفت: «انفجار از پادگان بوده. می‌گفت من الان آنجا هستم و این چیزی که می‌بینم وحشتناک است.» یکی از نگرانی‌های سیدرضا این بود که اگر یک روز شهید شود، خبر شهادت را چطور به من بدهند. چون من در کرج کسی را ندارم و همه خانواده یزد هستند. دوستانش می‌گویند که: سید می‌گفت اگر می‌خواهید خبر شهادت من را به خانمم بدهید، با خانمتان بروید، تنهاست یک دفعه نروید خبر بدهید. وقتی خبر انفجار پادگان را شنیدم، 99 درصد مطمئن بودم سیدرضا شهید شده. اما یک درصد هم ته دل می‌گفتم نه، ممکن است شهید نشده باشد. التماس خدا می‌کردم که زنده مانده باشد. در لیست کسانی که زنده بودند اسم سیدرضا نبود. در لیست شهدا هم نبود. تا روز دوشنبه خبری نشد تا این که از معراج شهدا به ما زنگ زدند که پسرم علی را ببریم برای آزمایش DNA. فهمیدیم پیکر سیدرضا زیر آوار مانده بود. بدن او را بعد از دو روز از زیر آوار بیرون آوردند. پیکر سید رضا نسوخته بود و فقط به خاطر انفجاز کز شده بود."


دوستم نمی‌دانست همسرم کجا کار می‌کند. نمی‌دانست دارد خبر بدی به من می‌دهد.

همسر شهید ملانوروزی می‌گوید: "یکی از دوستانم زنگ زده بود می‌گفت الهه صدای انفجار را شنیدی؟ گفتم نه. کدام انفجار؟ می‌گفت: «یک پمپ بنزین در ملارد منفجر شده است. الان هم اخبار گفت که در ملارد انفجاری رخ داده است.» دوستم نمی‌دانست همسرم کجا کار می‌کند. نمی‌دانست دارد به من خبر بد می‌دهد. به بهزاد زنگ می‌زدم جواب نمی‌داد. تا اینکه یکی از دوستانش تلفنش را جواب داد و گفت خانم نوروزی بیایید بهزاد را پیدا کنید. بند دلم پاره شد. دوستش زخمی شده بود و زیاد نمی‌توانست حرف بزند هی بیهوش می‌شد. زنگ زدم به پدر و برادر شوهرم تا به دنبالش بروند. برای بهزاد غذا پختم و لباس آماده کردم تا اگر زخمی شده و بیمارستان است، همه چیزش آماده باشد. ساعت 11 و نیم شب یک لحظه شماره بهزاد روشن شد و دوباره خاموش شد. خیلی نشانه بدی بود. بعدا فهمیدم همان موقع جنازه‌اش پیدا شده بود. یکی یکی همه آن‌هایی که با شوهر من بودند پیدا شدند اما از بهزاد خبری نبود.

همسر شهید بهزاد ملانوروزی


سر نماز هم انگار جوری راضی شدم گفتم خدایا راضی‌ام به رضای تو فقط نشانه‌ای از او پیدا شود. چون شنیدم برخی انقدر در انفجار آسیب دیده بودند که باید با DNA شناسایی می‌شدند. تنها چیزی که خواستم این بود که اگر بهزاد شهید شده به من پیکر تحویل دهند. عموی خودم؛ 17 سال مفقود الاثر بود و آخر هم که پیدا شد فقط یک لباس و یک کارت شناسایی و چند تکه استخوان آمد. انتظار را در چشمان زن عمویم دیده بودم. دوست نداشتم آنطور شود. پیکر بهزاد صورت داشت اما پشت سرش رفته بود.  تا روز خاکسپاری جنازه را ندیدم بهزاد مثل وقت‌هایی که آرام می‌خوابید، آرام بود و چهره راحتی داشت."


تنها چیزی که خواستم این بود که اگر بهزاد شهید شده به من پیکر تحویل دهند

همسر شهید منصوریان، می‌گوید: "با پدرم به سمت پادگان رفتیم. فقط دود سیاه بود که از سمت پادگان بلند می‌شد. آمبولانس‌ها در تردد بودند. چون خیلی گریه می‌کردم و بچه در بغل داشتم، کسی پاسخ درست و روشنی به من نمی‌داد. از هرکه می‌پرسیدیم انفجار برای کدام پادگان بوده اسمی از پادگان مدرس نمی‌آوردند. می‌گفتند احتمالا برای پادگان المهدی بوده. همه بیمارستان‌ها را گشتیم تا اینکه به بیمارستان البرز ِکرج رسیدیم. از اطلاعات پرسیدیم کسی را با این اسم و مشخصات به اینجا آورده‌اند؟ گفتند اسمی از کسی نمی‌دانیم اما چند نفر را از آن انفجار به اینجا آورده‌اند. سریع رفتم سراغ مجروحین پادگان. گفتم علی اصغر منصوریان می‌شناسید؟ گفتند به اسم نمیشناسیم. گوشی‌ام را درآوردم و عکسش را نشان دادم. یکی از آن ها دستش را به سرش گرفت و خوابید، دیگر چیزی نگفت. یکی دیگر که کنار تخت ایستاده بود به برادرم اشاره کرد که خواهرت را ببر. دوستان اصغر که مجروح بودند به برادرم گفتند اصغر در مرکز انفجار بوده؛ دنبالش نگردید و خودتان را خسته نکنید."


به برادرم گفتند اصغر در مرکز انفجار بوده؛ دنبالش نگردید و خودتان را خسته نکنید

زهرا اسدیان، مادر شهید شهید سید محمد حسینی فردوئی جوانترین شهید اقتدار می‌گوید: "به لحظه انفجار که نزدیک می‌شد، انگار به قول بچه‌ها آن کبوتر وجودی‌ام می‌خواست بپرد و حالم بد بود. نزدیکی‌های ظهر اضطرابم به حد نهایت رسید. انفجار شد ما تهران بودیم اما صدا را نشنیدیم. در مغازه‌ای که خرید می‌کردیم، همه رفتند بیرون و از یکدیگر می‌پرسیدند صدای چی بود؟ اما همان لحظه انفجار خدا می‌داند که یک چیزی از دلم کنده شد. همسرم گفت شما حالت بد است. صبحانه هم نخوردی و معده‌ات خالی است. گفتم انگار چیزی از دلم کنده شد.

شهید سید محمد حسینی فردوئی به همراه مادرش


به خانه مادرم آمدیم. بغض گلویم را گرفت. وضو گرفتم تا نماز بخوانم و تا چادر را انداختم روی سرم، یک دفعه در تلویزیون دیدم می‌گوید حوالی بیدگنه انفجاری رخ داده. زبانم بند آمد و فقط به مادرم گفتم صدای تلویزیون را زیاد کن. همانجا نشستم روی جا نمازم و گفتم مامان محمدم از دستم رفت. با همسرم رفتیم سمت ملارد. ترافیک سنگین و آمبولانس و آتش نشانی و بالگرد پشت‌هم. محمد ورزشکار بود و قوی بنیه برای همین پیش خودم می‌گفتم هرچه شود شهید نمی‌شود. آخر سر دوستان محمد تلفنی به پدرش خبر دادند. آقای حسینی تاب نیاورد و شروع به گریه کرد."


لحظه انفجار خدا می‌داند که یک چیزی از دلم کنده شد و بغض گلویم را گرفت

مصطفی برادر دوقولوی شهید سید محمد حسینی فردوئی می‌گوید: "انفجاری که برای بچه‌‌ها رخ داد خیلی زیاد بود. حاج حسن طهرانی مقدم آنقدر فکر بزرگی داشت که به بچه‌ها گفت در پادگاه شهید مدرس خاکریز حالت جبهه درست کنند. تا اگر انفجاری بخواهد رخ دهد، آن انفجار از خاکریز اطراف پادگان به بالا برود و به محوطه بیرون پادگان نرسد. اگر آن خاکریز نبود شاید این انفجار پادگان مدرس جاده را هم خراب می‌کرد. من روز انفجار آن جا هشتی‌های سوله را دیدم که سه کیلومتر آن طرف‌تر افتاده بود."


مصطفی چهره برخی شهدا را در معراج هم دیده بود. او همکاران برادرش را خوب می‌شناخت. چون با آن‌ها مسافرت رفته بود. می‌گوید: "تعداد شهدایی که از چهره سالم بودند، به چند نفری می‌رسید. شهید سلیمی، حاتمی نسب و محمد ما هم در میان آن‌ها بودند. این‌ها در سردخانه نگه‌داری می‌شدند. من خودم در آن محوطه بودم و پیکرها را می‌دیدم. مثلا پیکری بود در میان شهدا کاملاً سوخته بود. از پیکر ستار فقط بدن و کمرش مانده بود.

شهید سید محمد حسینی فردوئی و برادر دوقلویش سید مصطفی


در خواب دیدم هرکسی آمد بالا سر بدن خودش و داشت به آن نگاه می‌کرد. همه جمع شدند و دسته‌ای تشکیل دادند و پشت حاجی رفتند

چند روز بعد از انفجار در خواب محمد به من محل انفجار را نشان داد و گفت نگاه کن و همان موقع انفجار خیلی مهیبی رخ داد. من دویدم و از خاکریز رفتم بالا و روی خاکریز ایستادم و آن بدن‌هایی که در معراج دیده بودم آن جا دیدم روی زمین افتاده‌اند و دیدم هرکسی آمد بالا سر بدن خودش و داشت به آن نگاه می‌کرد. همه جمع شدند و دسته‌ای تشکیل دادند. اول دسته‌شان حاج حسن بود و همه پشت حاجی جمع شدند و رفتند."

الهام حیدری، همسر سردار شهید طهرانی مقدم وقتی از دیدار با همسر مقام معظم رهبری در سال 91 می‌گفت، او به سخنانی که با ایشان داشت اشاره کرده و می‌گوید: "خدمت خانم عرض کردم آن روزی که انفجار پادگان و شهادت بچه‌ها اتفاق افتاد شما کجا بودید؟ واکنش آقا نسبت به این مسئله چطور بود؟ با پاسخ ایشان در واقع صحیح‌ترین خبر را بدون هیچ واسطه‌ای از خود خانم شنیدم. ایشان گفتند که آقا تشریف برده بودند برای صرف غذا سر سفره همین که می‌خواستیم غذا را بخوریم، صدای انفجار آمد. هر دویمان بلند شدیم و از پنجره بیرون را نگاه کردیم. گفتیم شاید در این محوطه و در این اطراف اتفاقی افتاده باشد. خیلی نگران و ناراحت شدیم. ظاهر قضیه اصلا معلوم نبود. آقا بعد از اینکه غذا میل کردند. رفتند برای کارشان از منزل بیرون. شب که آمدند خیلی ناراحت بودند. شاید به ندرت ایشان اینقدر ناراحت بوده‌اند وقتی من از ایشان پرسیدم چه شده است؟ ایشان گفتند که: «یکی از عزیزترین کسانم را از دست دادم.» "


گزارش از: نجمه السادات مولایی

منبع: تسنیم

توضیحات دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره نظر ایشان پیرامون مسئله‌ چندهمسری

توضیحات دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره نظر ایشان پیرامون مسئله‌ چندهمسری

پیرو انتساب برخی دیدگاه‌ها و تعبیرات در موضوع «چندهمسری مردان» به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و با توجه به تأثیر آن بر مسائل خانوادگی و شئون اجتماعی، بخش زن و خانواده‌ی KHAMENEI.IR (ریحانه) فتوا و نگاه معظم‌له به این مسأله را به شکل مختصر بیان می‌کند.

در نظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بنابر ادله‌ی معتبر دینی چند همسری مردان، مباح اما غیر مستحب است، اما از آنجا که مطابق دلایل قرآنی جواز آن مشروط به اطمینان از رعایت عدالت بین همسران شده است، بنابراین هر گاه از نظر عقلایی عدم تحقق رعایت عدالت بین همسران محتمل باشد، ازدواج مجدد شوهر جایز نیست.

همچنین در نگاه کلان معظم‌له به خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی در زندگی انسان و ضرورت شکل‌گیری خانواده و مراقبت و حفاظت از آن، عواملی در استحکام این بنیان الهی و شکل‌گیری آن مؤثر است از جمله: حفظ محبت و اعتماد متقابل زوجین، اصالت نقش مادری و تربیتی بانوان، پرهیز از راه یافتن نگاه مادی به خانواده و تجمل‌گرایی و رقابت‌های مادی خانواده‌ها، ترویج ازدواج آسان و نقش مهم و مؤثر والدین در آن، وظیفه‌ی دستگاه‌های حکومتی و رسانه‌ها در تسهیل امر ازدواج جوانان.

بر این اساس از آنجا که در جامعه و کشور ما ازدواج مجدد مردان غالباً به ضرر استحکام خانواده و موجب تضعیف محبت زوجین و گاه فروپاشی خانواده است، نگاه معظم‌له به آن خوشبینانه و مثبت نیست و از این روست که این جمله در بیان ایشان تکرار شده است که: «خدا یکی و محبت یکی و یار یکی»

نامه مهم مردِ پشت‌پرده‌ موشکی‌ایران خطاب به امام خامنه‌ای منتشر شد

نامه مهم مردِ پشت‌پرده‌ موشکی‌ایران خطاب به امام خامنه‌ای منتشر شد

ساعتی‌قبل دستخطی بدون تاریخ از شهیدحسن طهرانی مقدم، مردِ پشت‌پرده‌ موشکی‌ایران، خطاب‌به رهبر معظم انقلاب منتشر شد.

ساعتی قبل دستخطی بدون تاریخ از شهید حسن طهرانی مقدم، مردِ پشت پرده موشکی ایران، خطاب به رهبر معظم انقلاب منتشر شد که در آن مشخص می‌شود طهرانی‌مقدم مدت‌ها پیش از شهادت به سراغ پروژه "موشک‌های فوق سریع" رفته‌ است.

بند آخر این دستخط حامل پیام بسیار بسیار مهمی برای دشمنان ایران است، آنجا که به صراحت مشخص می‌شود ایران برای سال‌ها بر روی قابلیت حمل ماهواره کار می‌کرده است، خارج کردن این پیام از طبقه‌بندی محرمانه اقتدار پشت پرده قدرت دفاعی ایران را تداعی می‌کند.

متن این نامه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

محضر فرماندهی کل قوا حضرت آیت الله عظمی خامنه ای

سلام علیکم؛ با اهدای نیت و احترام

از پذیرفته شدن خانواده ام جهت تشرف حضوری به محضر حضرتعالی کمال تشکر و قدردانی را به عمل می‌آورم و اعلام می دارم.

بنده و خانواده ام فدای شما نائب امام زمان و نور حیدری،......... . خداوند عزوجل شاهد است آنچه داریم در جهت اخذ رضایت شما و اطلاع راه و هدف شما که همان تحقق اسلام ناب و سیره اهل بیت است به کار می‌گیریم.

در تمامی این مراحل شاهد لطف و عنایات بی کران الهی بودیم. تو پای به در نه هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت.

الحمدالله. عجب خدای کریم و مهربانی داریم. راستش را بخواهید لطف و اعطای بی حد و مرز او ما را بی محابا و پرجرات ساخته است. آقا و مولای ما می خواهم دستان الهی و پرقدرت شما را پر کنم و پشت شما را محکم‌تر قربت الی الله می‌خواهیم علی زمانه را یاری دهیم. اگر ما در زمان مولای خود علی ع نبودیم برای یاری او قیام کنیم و فدای حسین بن علی ع شویم... این عقده در دلم مانده است می خواهیم در

رکاب شما نائب ولی عصر عج آن را جبران کنیم که سینه ما سپر شما باشد یابن زهرا و ای نوری از بارقه ی امیرالمومنین.

خلاصه آقا رفتیم سراغ فینال طرح و نقطه اوج بازدارندگی و اقتدار این نظام الهی یعنی دستیابی به موشک فوق سریع واکنش سریع در برد هدف اسرائیل و دستیابی به موشک حامل ماهواره.

فضای راهبردی جدید حزب‌الله برای رویارویی با رژیم صهیونیستی/ ایران با ایستادگی، سختی خروج آمریکا از برجام را پشت سر گذاشت

فضای راهبردی جدید حزب‌الله برای رویارویی با رژیم صهیونیستی/ ایران با ایستادگی، سختی خروج آمریکا از برجام را پشت سر گذاشت

به گزارش گروه بین‌الملل دفاع‎پرس، «سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب‌الله لبنان در سخنانی به مناسبت روز شهید حزب‌الله اظهار داشت: به همه مسلمانان سالروز میلاد رسول گرامی اسلام (ص) را تبریک می‌گوییم.

وی افزود: در روز شهید یادآور می‌شویم که چگونه شارون به خاطر شکستی که به ارتشش پس از عملیات استشهادی احمد قصیر وارد شد، خوار و ذلیل شد.

دبیر کل حزب‌الله لبنان بیان کرد: روز شهید به مثابه سالروزی برای هر شهیدی از شهدای حزب‌الله است. شهدا اهل ایمان و اعتقاد بودند. آن شهیدان جنگشان در راه خدا و دفاع از مقدسات و مظلومان بود.

نصرالله در ادامه گفت: دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا با ارتش آمریکا همانند مزدوران رفتار می‌کند و از این رو آن‌ها تصور می‌کنند که همه مردم به این شکل هستند.

وی افزود: شهدا موجب ورود ما به عصر پیروزی‌ها و دستاورد‌ها شدند و ما از آن‌ها تشکر می‌کنیم. ازجمله دستاورد‌های شهیدان دفع خطر‌های بزرگ از کشور ما بود؛ به‌خصوص آنچه در سال‌های گذشته در برابر یورش تروریست‌ها رخ داد.

دبیر کل حزب‌الله لبنان اضافه کرد: شهیدان ما را به کشوری تبدیل کردند که مقامات رژیم صهیونیستی به لبنان به مثابه تهدیدی برای خود می‌نگرند.

نصرالله اظهار داشت: مقاومت امروز در اوج قدرت خود قرار دارد و بخشی از محور مقاومت در منطقه است.

وی در ادامه با اشاره به موضع مقتدرانه «عبدالملک الحوثی» علیه صهیونیست‌ها تأکید کرد: موضع تاریخی که توسط رهبر شجاع یعنی الحوثی در چند روز قبل به مناسب ولادت نبی گرامی اسلامی اتخاذ شد، بسیار مهم بود. الحوثی به شکل صریح به تهدیدات اسرائیل پاسخ داد و اعلام کرد که واکنش نشان داده خواهد شد و آن هم به شکلی کوبنده و این سخن بسیار مهمی است.

دبیر کل حزب‌الله لبنان افزود: این موضع‌گیری از سوی رهبر جبهه‌ای اتخاذ شد که با جنگ آمریکایی-سعوی از پنج سال قبل در حال رویارویی است و سلاح ویژه دارد. این موضع‌گیری از رهبری اتخاذ شد که صداقت دارد. ملت‌های منطقه و مقاومت باید به این موضع‌گیری افتخار کنند و این عامل قدرت جدید و مهم و راهبردی است؛ به ویژه با توجه به موقعیت یمن و دریای یمن و توان آن برای رسیدن به رژیم صهیونیستی.

نصرالله گفت: اسرائیلی‌ها به مواضع عبدالملک الحوثی بسیار توجه و دقت کردند؛ زیرا این سخن الحوثی برگرفته از صداقتش بود. یمن جایگاه مهم و محوری در محور مقاومت دارد و به شکل علنی اعلام می‌کند و توان واکنش دارد.

دبیر کل حزب‌الله لبنان بیان کرد: رژیم صهیونیستی باید بداند که فضای راهبردی جدیدی در رویارویی با آن وجود دارد؛ آنچه صهیونیست‌ها از آن می‌گریزند. این تهدید، تحول بسیار بزرگ و مهمی است و مقاومت این تحول مهم را درک می‌کند. صد‌ها نفر در صنعا در انتظار حرف‌های عبدالملک الحوثی حاضر شدند و این پیام سیاسی مهمی است.

وی ادامه داد: راز قدرت محوری که ما به آن وابسته هستیم در ایمان و اعتقاد و روحیه آن و ایمانش به مقدسات و موضوعات انسانی و آمادگی‌اش برای جانفشانی است.

نصرالله گفت: برخی به جنگ آمریکا علیه ایران دل بسته‌اند و می‌گویم که این ۹۹ درصد منتفی است. ایران ایستادگی کرد و مرحله خروج ترامپ از برجام و سختی خروج آمریکا از برجام را پشت سر گذاشت و ترامپ همچنان در انتظار تلفن و تماس تلفنی است که هرگز رخ نخواهد داد. برای ترامپ نفت اهمیت دارد؛ اما انسان را ترک می‌کند.

وی افزود: ترامپ نیروهای آمریکایی را در سوریه به خاطر میادین نفتی باقی نگه داشت. استراتژی ترامپ در برابر ایران شکست خورده است.

نصرالله تاکید کرد: در لبنان گفت‌وگو‌ها همچنان برای خروج کشور از بحران ادامه دارد. خواسته‌های مهمی وجود دارد که مردم یا رسانه‌ها یا برخی شخصیت‌ها مطرح می‌کنند و خواسته اجماعی نیست. خواسته‌های اجماعی مانند مبارزه با فساد و بازخواست مفسدان و بازگرداندن اموال به یغما رفته نیز وجود دارد. به برکت آنچه رخ داده است، احدی نمی‌تواند از مفسدان حمایت کند و این تحول بزرگی است که در لبنان رخ داده است.

وی گفت: رایزنی‌ها ادامه دارد و ما مجبور به موضع‌گیری درباره تشکیل کابینه در شرایط کنونی نیستیم. تفاوت‌های زیادی میان مبارزه با فساد و مقاومت علیه اشغالگران از حیث موضوع و ادوات وجود دارد. در تبلیغات انتخاباتی، ما گفتیم که بخشی از کمپین مقابله با فساد خواهیم بود و توضیح دادیم که آن به زمان و تلاش نیاز دارد. در موضوع فساد، مفسدانی هستند و هدف، محاسبه مفسدان و بازگرداندن اموال چپاول شده است و این نیاز به دستگاه قضایی شفاف نیاز دارد که زیر بار فشار‌های سیاسی نرود.

دبیر کل حزب‌الله لبنان بیان کرد: در موضوع مبارزه با فساد باید قاضی منزه و ادوات برای بازگرداندن اموال چپاول شده و زندان باید باشد. مبارزه با فساد به محاکمه‌های عادلانه و ادوات بازگرداندن اموال و پول‌ها نیاز دارد. در معرکه مبارزه با فساد گفتیم که به دستگاه قضایی روی می‌آوریم و هدف ما خدشه وارد کردن به احدی نیست.

نصرالله تأکید کرد: باید به قضات شجاع تکیه کرد و موضع شورای عالی قضایی و دستگاه قضا مهم است. شورای عالی قضایی در موضوع مبارزه با فساد باید موضع‌گیری کند. در این روز شهید به قضات می‌گویم که نماینده آن شهیدان برای حمایت از کشور و سلامت و عافیت آن باشید. شما باید گام شجاعانه و نجات‌بخش بردارید و تسلیم فشار احدی نشوید.

وی ادامه داد: اگر فساد متوجه وزیر، مسئول شهرداری یا کارمندی وابسته به حزب‌الله باشد، من برای شما رفع مصونیت از آن را تضمین می‌کنم تا زمان تصویب قانون رفع مصونیت. حزب‌الله به این گام احترام می‌گذارد و شما را تشویق می‌کند. مفسد مزدوری است که دین و طایفه‌ای ندارد.

دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت: می‌خواهم که به مسئولیت دولت آمریکا درباره اوضاع لبنان و مسئولیت آن در ممانعت لبنان از بازگشت عافیت و عمیق کردن بحران آن اشاره کنم. همه می‌دانند که در موضوع مالی و اقتصادی، دولت درآمد‌ها و هزینه‌هایی دارد. بخش تولیدی کشور فشل و کشاورزی در بدترین حالت قرار دارد؛ همچنین بخش صنعت و تجارت وضع ناگواری دارد و گردشگری تا حدود زیادی متأثر از این وضعیت شده است. ما عدم اهتمام دولت به این بخش را مسبب چنین وضعی می‌دانیم.

وی تأکید کرد: ما به تحرک برای به چرخش درآوردن چرخ اقتصاد لبنان نیاز داریم. از شروط موفقیت در مقابله با بحران اقتصادی کنونی این است که دوست از دشمن شناخته شود. بخش تولیدی در بدترین وضعیت قرار دارد. افزایش عوارض و مالیات بر شهروندان اشتباه است. شرکت‌های چینی مهمی آماده سرمایه‌گذاری میلیارد‌ها دلاری در لبنان هستند، اما آمریکایی‌ها هرگز اجازه آن را نخواهند داد.

نصرالله بیان کرد: یکی از دلایل خشم آمریکا بر نخست وزیر عراق سفر وی به چین و امضای توافقات اقتصادی مهم با آن بود. آمریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها را از گشودن در‌های خود به روی شرکت‌های چینی منع کردند. شرکت‌های ایرانی دولتی و خصوصی توان سرمایه‌گذاری در لبنان را دارند، اما آمریکایی‌ها مانع از آن می‌شوند. چرا لبنان درباره سرمایه‌گذاری چینی و ایرانی زیر دیکته‌های آمریکاست.

دبیر کل حزب‌الله لبنان ادامه داد: بازسازی در سوریه می‌تواند نقش خوبی برای شرکت‌های لبنانی وجود داشته باشد، اما آمریکا مانع آن می‌شود. تجار و شرکت‌های برخی کشور‌های عربی به سوریه رفته و از آمادگی بزرگ سوریه مطلع شدند، اما هنگام بازگشت به کشورشان سفیر آمریکا در هر کدام از این کشورها، آن‌ها را تهدید کرد. شرکت‌هایی از کشور‌های مهم منطقه و دنیا آماده سرمایه‌گذاری در لبنان هستند، اما آمریکا مانع می‌شود و این شرکت‌ها را تهدید می‌کند.

وی با اشاره به اینکه آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند که لبنان را ناامن جلوه دهند، بیان کرد: این دروغ بزرگی است؛ زیرا لبنان از هر ایالت آمریکا امن‌تر است و حتی از واشنگتن هم امن‌تر است. لبنان در مقایسه با هر ایالت آمریکا بهشت امنیت است.

نصرالله بیان کرد: تحریم‌ها شمشیر دو لبه است که بر لبنان و اقتصاد آن تأثیر گذاشته است. تحریم‌های آمریکا بر اوضاع اقتصادی لبنان و بانک‌های آن تاثیر گذاشته است. آمریکایی‌ها تروریسم مالی و پولی را بر بانک‌های لبنان پیاده می‌کنند و محدودیت‌های شدیدی بر بانک‌های لبنان اعمال می‌کند. ما پولی در بانک‌ها نداریم و منبع اموال ما مشخص است. محدودیت مالی علیه ما فایده‌ای ندارد.

دبیر کل حزب‌الله لبنان عنوان کرد: فرصت تاریخی در برابر بخش‌های کشاورزی و صنعتی لبنان وجود دارد و عراق بازار بزرگی است. بازار عراق توان تولیدات چند برابری لبنان را دارد. راه حل در رایزنی دولت لبنان با دولت سوریه برای رساندن تولیدات نفت به عراق از طریق گذرگاه البوکمال است.

وی افزود: یکی از دلایل تحولات عراق، مجازات آمریکایی به سبب گشودن گذرگاه البوکمال که با تصمیم حاکمیتی عراق رخ داد، است. فشار آمریکایی شدیدی برای ممانعت از بازگشایی گذرگاه البوکمال وجود دارد و بهانه هم ورود سلاح به لبنان است. آمریکایی‌ها می‌دانند بازگشایی گذرگاه البوکمال اقتصاد سوریه و لبنان را زنده می‌کند.

نصرالله اظهار داشت: آمریکایی‌ها نمی‌خواهند که کالا‌های ما بازاری ببینند و نمی‌خواهند که احدی در لبنان سرمایه‌گذاری کند. نجات کشور از قروض و وام و سود آن، وابسته به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد است. آمریکا خیر ما را نمی‌خواهد؛ زیرا آن‌ها بر این نظر هستند که دولت‌های قبلی مانع حزب‌الله می‌شدند. ما خواستار منافع لبنان هستیم. چرا اجازه روی آوردن به سوریه را نمی‌دهند؟

دبیر کل حزب‌الله لبنان درباره موضوع نفت و گاز هم بیان کرد: آمریکا در حال کارشکنی است و ملت لبنان باید آگاه باشد.

وی موضع‌گیری وزیر خارجه آمریکا درباره لبنان را دروغی عجیب توصیف کرد و گفت: مفسدان وابسته به شما و دوستان شما هستند. برخی موج‌سواری می‌کنند و کسانی هستند که به مشکلات مردم توجه ندارند و فقط به دنبال مقابله با نفوذ ایران در لبنان هستند. منظور پمپئو از نفوذ ایرانی، مقاومت است. نفوذ ایرانی در لبنان کجاست؟ آیا در بخش بانکی است یا ارتش لبنان؟ کدام فساد از ایران به لبنان آمده است؟ آمریکا به دنبال رهایی از مقاومت در لبنان هستند، اما اگر لبنانی دستی داشته باشد که حامی آن برای بازگرداندن نفت و اراضی و آبهایش باشد، این دست مقاومت است. ای پمپئو! فساد از ایران وارد لبنان نمی‌شود، بلکه از کشور تو می‌آید و اگر در کشور فاسدی وجود داشته باشد، دوستان شما هستند.

نصرالله در پایان خطاب به ملت لبنان اعلام کرد: اجازه ندهید که شما را به سوی جنگ داخلی سوق دهند. دست مفسدان را قطع کنید. حامیان مقاومت از بینش، فهم و بصیرت برخوردار هستند. ما قومی هستیم که تسلیم نمی‌شویم و در صحنه می‌مانیم تا پرچم‌هایمان را بر بالای قله‌ها به اهتزاز درآوریم.