پیام رهبری انقلاب به پنجاهودومین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا تأکید کردند: جوان دانشجو باید زمان کنونی و تحولات آن را بشناسد و خود را آماده سازد.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که صبح امروز حجتالاسلام جواد اژهای آن را در مرکز اسلامی امام علی(ع) در وین قرائت کرد، به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
جوانان عزیز دانشجو
زمان کنونی و تحوّلات آن، انتظاراتی از جوانان را تعریف میکند که در دورانهای گذشته وجود نداشت یا شناخته نبود. جوان دانشجو باید آن تحولات و این انتظارات را به درستی بشناسد و خود را آماده سازد. انجمنهای اسلامی و فضای دینی در آن، میتواند در این آمادگی، شما را یاری دهد. نقطهی اصلی آن است که کار را برای خدا و به شوق انجام وظیفه بکنید. اگر این توفیق را یافتید هدایت الهی هم به کمک شما خواهد آمد انشاءالله.
سعادت همهی شما را از خداوند متعال خواهانم.
سیّدعلی خامنهای
۴ بهمنماه ۱۳۹۶
دیدار امام خامنه ای با خانواده سردار شهید علی ییلاقی+فیلم
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
...شماها جوانید، شماها نسل سوّمید؛ اوّلاً جوان این نسل، جوان نسل سوّم، از جوان نسل اوّل امیدبخشتر است درصورتیکه بتواند ایمانش را حفظ کند. جوان نسل اوّل، کسانی بودند که از روی احساسات، از روی هیجان [کار کردند]؛ احساسات بود، احساسات خوبی هم بود و همان احساسات کار کرد، یعنی یک نظام کهن را سرنگون کرد و اسلام را رو آورد؛ این را ما کوچک نمیگیریم، امّا غالباً دانهدانهی افراد ــ نمیگویم همه ــ از روی احساسات لانهی جاسوسی را آن روز رفتند و با شجاعت تمام گرفتند، امّا بعداً رفتند با آمریکاییها صحبت کردند و عذرخواهی کردند؛ این ناشی از چیست؟ ناشی از کمعمق بودنِ آن انگیزه است. آن انگیزه متّکی به یک زیرساخت محکم نبود؛ انگیزه بود، امّا زیرساختش محکم نبود. جوانهای امروز ــ [هرچند] بعضی [از آنها] هستند که بیخیال در خیابان راه میروند؛ زمان جنگ هم بودند، نه اینکه نبودند ــ امّا آن [جوانی] که دنبال وظیفه میرود، میفهمد چهکار دارد میکند. یک نمونهاش همین حججی است و صدها نمونه، بلکه هزارها نمونه از این قبیل وجود دارد.
لذا من به جوان امروز درصورتیکه انگیزه و ایمانش درست باشد، اعتمادم و امیدم بیشتر است تا به جوان آن روز. شماها آن جوان امروز هستید. آینده مال شماها است، این مملکت مال شماها است. ما میرویم، ما نقشمان تمام شده، ما خواهیم رفت؛ آن که میماند و این کشور را باید به اوج برساند، شماها هستید. هرچه میتوانید خودتان را بسازید، هم از لحاظ فکری بسازید، هم از لحاظ ایمانی بسازید؛ هم فکر را درست کنید، هم ایمان و دل را درست کنید. با خدا اُنس داشته باشید، اگر میتوانید، تا آنجایی که میتوانید، نماز شب بخوانید؛ نماز را خوب بخوانید، با توجّه بخوانید، قرآن را بخوانید. اینها چیزهایی است که میتواند جای این شهدا را پر کند؛ این کارها لازم است. من به شماها بیشتر امید دارم، به همین جوانِ نسل شما؛ [البتّه] اشخاص شما را نمیخواهم بگویم، چون آشنایی ندارم، امّا به این نسل من بیشتر اعتماد دارم و بیشتر امید دارم تا آن [نسل قبلی].
روایت تاریخی | «حماسه ششم بهمن آمل؛ درسی برای امروز و آینده»
ششم بهمنماه ۱۳۶۰ مصادف است با شورش مسلحانهی گروهی از معارضین و افراد ضدانقلاب در آمل با هدف فتنهانگیزی علیه انقلاب نوپای اسلامی. در این روز تاریخی مردم آمل با بصیرت و شجاعتی مثالزدنی به مبارزه با آنها پرداخته و در کمترین زمان ممکن سرکوبشان کردند.
آنچه در ادامه میآید گزیدهای از روایت تاریخی «حماسه ششم بهمن مردم آمل» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR آن را به مناسبت این روز منتشر میکند.
* قضیه ششم بهمن آمل؛ درسی برای امروز و آینده ملت ایران
قضیهی ششم بهمن آنقدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامهی تاریخی خود هم مندرج کردند، آن را یادگار گذاشتند؛ یعنی فراموش نشود. حالا چرا فراموش نشود؟ برای اینکه حوادث تاریخی، هم درس است، هم عبرت است. قضایای جاری بر یک ملت، قضایائی است که در برهههای مختلف غالبا تکرار میشود. امروز بیست و هشت سال از آن زمان میگذرد، اما راه جمهوری اسلامی که عوض نشده است؛ دشمنان جمهوری اسلامی هم عوض نشدند. پس آنچه که آنجا اتفاق افتاد، میتواند برای امروز و برای آینده تا هر وقتی که ملت ایران به حول و قوهی الهی دلبستهی این اصول و این انقلابند، عبرت باشد، درس باشد؛ لذا نباید فراموش بشود.
خب، حالا در فضائل ششم بهمن آمل یک جملهی دیگر هم عرض کنیم. «هزار سنگر» یعنی چه؟ ظاهر قضیه این است که در درون شهر، مردم در مقابل گروههای اشرار و متجاوز سنگر درست کردند - حالا یا هزار تا، یا بیشتر یا کمتر - اما من یک تفسیر دیگری دارم: این سنگرها سنگرهای درون خیابانها نیست، این سنگر دلهاست؛ هزار تا هم نیست، هزاران سنگر است؛ به عدد هر مومنی، هر انسان باانگیزهی باشرفی، یک سنگر در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد. اگر یک ملت وقتی به دنبال یک هدفی حرکت میکند، نداند سر راه او چه خطراتی است، چه کمینکردههائی هستند، چه باید کرد در مقابل اینها، خود را رها کند، قید و بندهای خود را رها کند، بیخیال باشد، ضربه خواهد خورد. همهی ملتهائی که در جهت یک هدف بزرگی حرکت کردند و وسط راه ضربه خوردند و گاهی آنچنان افتادند که دیگر قرنها بلند نشدند، مشکلشان از همین جا آغاز شد: ندانستند چی در انتظار آنهاست و خود را برای مواجههی با آن آماده نکردند. درسهای گذشته این کمک را به ما میکند که راهمان را بفهمیم، بشناسیم، کمینها را بشناسیم، کمینکردهها را بشناسیم.
انقلاب اسلامی با آن عظمت پیروز شد. مردم آمدند با تنهای خودشان، با جسمهای بیپناه و بیزره خودشان در مقابل سلاح عوامل رژیم جبار ایستادند و انقلاب را پیروز کردند؛ بعد همین مردم آمدند به جمهوری اسلامی رأی دادند و جمهوری اسلامی را انتخاب کردند. خب، یک انسان باانصاف و باشرف، در مقابل این خواست مردم چه میکند؟ بعضیها آمدند وسط میدان، ادعای طرفداری از مردم کردند، خودشان را دموکراتیک خواندند، خودشان را طرفدار خلق معرفی کردند؛ آن وقت با همین خلقی که این نظام را با این بهای سنگین سر کار آورده بودند، شروع کردند به مقابله کردن. توشان منافق بود، کافر صریح بود، طرفدار غرب بود، متظاهر به دین هم بود؛ همهی اینها با هم شدند یک جبهه، یک حرکت، در مقابل نظام اسلامی، در مقابل ملت ایران. ادعای طرفداری از مردم کردند، با مردم درافتادند؛ ادعای طرفداری از دموکراسی و آرا مردم کردند، با آرا مردم و نتیجهی آرا مردم درافتادند؛ ادعای روشنفکری و آزاداندیشی و آزادفکری کردند، به طور متحجرانه چهارچوبهای القائی متفکرین غربی را -که آمیختهی به بدخواهی و بددلی بود- قبول کردند؛ آمدند مقابل ملت ایران. اول با حرفهای روشنفکرانه یا شبهروشنفکرانه شروع کردند به امام و به جمهوری اسلامی و به مبانی امام اعتراض کردن، انتقاد کردن، حرف زدن؛ بعد یواشیواش رودربایستی را کنار گذاشتند، آمدند توی میدان، مبارزهی فکری را، مبارزهی سیاسی را تبدیل کردند به مبارزهی مسلحانه یا اغتشاشگری -اینها توی کشور ما اتفاق افتاد؛ مال تاریخ نیست، مال همین دههی اول انقلاب است- شروع کردند مزاحمت کردن. به جای اینکه بنشینند فکر کنند، ببینند مشکلات کشور چیست -این همه مشکلات متوجه کشور ما بود؛ مقداری از گذشته مانده بود، مقداری را تحمیل میکردند- به حل این مشکلات کمک کنند، به مسئولین کمک کنند، اگر به نظرشان میرسد که باید راهنمائی کنند، راهنمائی کنند، اگر زیر یک باری را باید بگیرند، به جای اینکه بگیرند، افتادند سینه به سینه شدن، معارضه کردن، بدگوئی کردن؛ بعد هم هر جا توانستند، با مردم مواجه شدن، در بخشهای مختلف. کشور در مرزها درگیر جنگ بود، به جنگ هم بیاعتنائی کردند؛ داخل همین خیابانهای تهران، سر هر چهارراهی که توانستند، سر هر گذری که دستشان رسید، بنا کردند با جمهوری اسلامی و با نظام مقابله کردن.
خب، جمهوری اسلامی هویتی غیر از هویت مردم و ایمان مردم و عزم مردم که ندارد. امروز هم همین جور است. ما کسی نیستیم، ما چیزی نیستیم؛ خدای متعال به وسیلهی این مردم و این دلهاست که این نظام را حمایت میکند؛ «هو الذی ایدک بنصره و بالمومنین». خداوند متعال به پیغمبرش میفرماید که پروردگار، تو را به وسیلهی مومنین یاری کرد. جمهوری اسلامی امروز هم همین جور است، آن روز هم همین جور بود. ما وسیلهی دیگری نداریم؛ وسیله، همین ایمانهای مردم است که از هر سلاحی کارآمدتر است، از هر وسیلهای موثرتر است. آن روز هم همین جور بود. مردم آمدند این توطئهها را جارو کردند. ۱۳۸۸/۰۱۱/۰۶
* حرکت مردم آمل در مقابل معارضین؛ نمونه پیروی از اهل بیت علیهمالسلام
در همین داستان آمل که یک حرکت مردمی عجیبی مردم آمل نشان دادند، اینکه امام (رضواناللهتعالیعلیه) در وصیتنامه از مردم آمل اسم آوردند، نشاندهندهی عظمت کار اینها -قشرهای مختلف، حتی زنها- است. دخترک چهارده پانزده ساله در همین داستان آمل، میرود میجنگد و به شهادت میرسد. البته سوابق مردم مازندران که زیاد است؛ من بارها گفتهام، از دورانهای قدیم این منطقهی طبرستان و منطقهی پشت این جبال سربهفلککشیده که لشکریان فاتح خلفا نمیتوانستند از این جبال عبور بکنند، فراریان خاندان پیغمبر، این جوانهایی که در مدینه و در کوفه و در مناطق عراق و حجاز زیر فشار قرار میگرفتند، خودشان، زنوبچههاشان فرار میکردند و خودشان را میرساندند به آن طرفی که نیروهای مسلح آن روز نمیتوانستند برسند. لذا مردم مازندران از وقتی که مسلمان شدند، پیرو اهلبیت بودند؛ یعنی از همان اول، اسلام اینها همراه بود با پیروی از اهلبیت (علیهمالسلام). یک چنین کار بزرگی [کردند]. ۱۳۹۲/۰۹/۲۵
پیام تسلیت رهبری انقلاب در پی حادثه تلخ و دلخراش جان باختن کارکنان کشتی نفتکش ایرانی
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی حادثه تلخ و دلخراش جان باختن کارکنان کشتی نفتکش را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسمهتعالی
حادثهی تلخ و دلخراش جان باختن کارکنان کشتی نفتکش بر اثر آتشسوزی و غرق را، که حقاً مصیبتبار و تأثرانگیز است به خانوادههای عزادار و بازماندگان آن عزیزان صمیمانه تسلیت عرض میکنم و تسلی و آرامش دلهای غمگین آنان را از خداوند متعال مسألت مینمایم. آن عزیزان در راه انجام وظیفه و خدمت به کشورِ خود جان باختهاند و این افتخار بزرگی است که شاید بتواند سنگینی بار این غم را کاهش دهد و دلهای مصیبتدیدگان را آرامش بخشد. از خداوند متعال رحمت و مغفرت بر آنان و صبر و اجر برای بازماندگان مسألت میکنم.
حضرت آیتالله خامنهای:«انگیزههای بسیار شدیدی وجود دارد که یاد شهدا را به فراموشی بسپارند
حضرت آیتالله خامنهای:«انگیزههای بسیار شدیدی وجود دارد که یاد شهدا را به فراموشی بسپارند؛ جلوههای کاذب و عظمتهای دروغین را مطرح کنند تا عظمتهای واقعی از یادها برود. کنگرههای بزرگداشت شهدا در سراسر کشور، پادزهر آن حرکت مسمومی است که انجام میدهند.» ۱۳۹۶/۰۷/۳۰
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب؛پوستر«فراموش نشدنی» را منتشر میکند.
روایت حضور حضرت آیتالله خامنهای در منزل شهید مسیحی آرمن آودیسیان
پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن سالنو مسیحی، روایت حضور حضرت آیتالله خامنهای در منزل شهید مسیحی آرمن آودیسیان؛ را در گزارش خبری «آن شب شیرین» منتشر میکند.
بیانات رهبری انقلاب در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
در آستانهی هشتمین سالگرد حماسهی نهم دیماه ۱۳۸۸
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین و علی صحبه المکرّمین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
خیلی خوشآمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مسئولان حرکت عظیم تبلیغاتی مردم در طول سال، و مسئولان دستگاههایی که به شورای هماهنگی تبلیغات کمک میکنند و این کارهای بزرگ را انجام میدهند. ولادت حضرت عسکری (علیهالصّلاةوالسّلام) را تبریک عرض میکنیم که در مثل امروزی واقع شده است، و در آستانهی نهم دی، روز حرکت عظیم مردمی را بزرگ میداریم و تجلیل میکنیم و امیدواریم که خداوند متعال، این حرکت مردمی و برکات مترتّب بر آن را مشمول لطف خود و رحمت خود و قبول خود و برکات خود قرار بدهد.
کار مهمّ شورای هماهنگی تبلیغات، تبلیغ است. تبلیغ، ریشهی قرآنی دارد؛ کاری نیست که ما آن را اختراع کرده باشیم یا از کسی در دنیا آن را یاد گرفته باشیم. خداوند متعال در سورهی مبارکهی احزاب میفرماید: اَلَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالٰتِ اللهِ وَیَخشَونَهُ وَ لا یَخشَونَ اَحَدًا اِلَّا اللَهَ وَ کَفَىٰ بِاللهِ حَسیبًا؛(۲) و در سورهی مبارکهی مائده [میفرماید]: یٰاَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّک؛(۳) پروردگار عالم دستور تبلیغ را به پیغمبر خودش عنایت میکند و در آیات کریمهی قرآن از قول پیغمبران، مکرّر در مکرّر مسئلهی تبلیغ ذکر شده: اُبَلِّغُکُم رِسَالٰتِ رَبّی وَ اَنصَحُ لَکُم.(۴) تبلیغ یعنی چه؟ یعنی رساندن. رساندن چه؟ رساندن یک پیام، یک سخن درست؛ این معنای تبلیغ اسلامی است؛ منتها شرط این تبلیغ این است که صادقانه باشد، صمیمانه باشد، امانتدارانه باشد، مسئولانه باشد؛ این معنای تبلیغ است؛ درواقع کار باعظمتی که شما انجام میدهید، این است. در حکومتهای مادّی -عمدتاً در غرب- هم تبلیغ هست؛ [بهاصطلاح] پروپاگاندا؛(۵) که این با آن، بهطور مبنایی و اصولی متفاوت است. پروپاگاندا برای کنترل کردن افکار عمومی مردم است، در جهت دست یافتن به قدرت، به منفعت، به پول است. غربیها انصافاً در این قضیّه، ورودشان هم خوب است، خیلی بلدند. تبلیغات به معنای غربی -پروپاگاندای غربی- را خیلی خوب بلدند؛ پول درمیآورند، به قدرت میرسند. با چه [کاری]؟ با کنترل افکار عمومی مردم. [امّا] تبلیغ اسلامی مسئلهاش این نیست؛ تبلیغ اسلامی عبارت است از تفاهم با مردم؛ بحثِ کنترل نیست، بحثِ تفاهم است؛ ذهنها را به سمت یک هدف عالی و والایی متوجّه کردن و ذهنها را به هم نزدیک کردن. اثر این تفاهم چیست؟ اثر تفاهم این است که مردم در جهت کارهای اساسی و خیر، خودشان مسئولانه وارد میشوند؛ این[طور] است. در تبلیغ اسلامی، بحث قدرتیابی نیست، بحث دست یافتن به پول نیست [بلکه] بحث آوردن مردم در مقام مسئولیّت است؛ خودشان احساس مسئولیّت میکنند، خودشان وارد میشوند و قهراً نتیجهای که بر این حرکت مردمی عظیم مترتّب شد، منافعش هم متوجّه خود مردم خواهد شد. این معنای تبلیغ است؛ بنابراین بکلّی متفاوت است با آن کاری که غربیها میکنند. در آن پروپاگاندای غربی، فریب افکار عمومی اشکالی ندارد، بازیگری اشکالی ندارد، رفتارهای هنرپیشهوار اشکالی ندارد، دروغ گفتن اشکالی ندارد. هرچه انسان را به آن نتیجهی مادّی برساند، در پروپاگاندای غربی جایز است؛ [امّا] در تبلیغ اسلامی ابداً. در تبلیغ اسلامی صداقت، امانتداری، احساس مسئولیّت و مانند اینها لازم است. خب، این [دربارهی] اصل مسئلهی تبلیغ.
قهراً افکار عمومی وقتیکه در یک مسئلهای فعّال شد و صاحبنظر شد، به طور طبیعی جسمها را به حرکت درمیآورَد، ذهنها را به حرکت درمیآورَد، ابتکارها را وارد میدان میکند. به طور طبیعی در تبلیغ اسلامی، فرصتها و تهدیدها برای مردم بیان میشود؛ دشمنها و دوستها برای مردم معیّن میشوند، شناسانده میشوند؛ اعتماد به نفس به مردم داده میشود؛ اینها در تبلیغ وجود دارد. شما تبلیغات پیغمبران را با آن شرایط سختی که داشتند نگاه کنید؛ در سختترین شرایط در جنگِ خندق که داشتند خندق میکندند -در یک ضلع مهمّی از مدینه، مسلمانها خندق میکندند- گرسنه هم بودند، هوا هم بسیار گرم بود، خود پیغمبر هم با اینها مشغول بود؛ یک جا مسلمانها رسیدند به یک سنگ سختی که هرچه کردند نتوانستند این سنگ را جابهجا کنند؛ به پیغمبر عرض کردند یا رسولالله اینجا یک سنگ خیلی سختی هست و نمیتوانیم آن را حرکت بدهیم؛ حضرت خودشان تشریف آوردند آنجا، کلنگ را گرفتند، یک ضربهی محکمی با کلنگ زدند و برق جست از این ضربهی مهم؛ پیغمبر فرمود که من در این برق، کاخ کسریٰ را دیدم که شما خواهید گرفت. شما ببینید! پیغمبر اکرم در چه شرایطی، در سختترین شرایط، میفرماید که من کاخ کسریٰ را میبینم که شما میگیرید؛ من امپراتور روم را -در یک ضربهی دیگر- میبینم که شما [شکست میدهید]؛ [یعنی] امید، اعتمادبهنفس. البتّه نگاه پیغمبر با نگاه امثال ماها و امید دادن او و خبر دادن او با خبر دادن امثال ماها، زمین تا آسمان تفاوت دارد؛ او میدید، به طور واقعی مشاهده میکرد، امّا ما تحلیل میکنیم. امید و اعتماد، در تبلیغ باید وجود داشته باشد. برای یک ملّت بدترین حادثه این است که اعتمادبهنفساش را از دست بدهد، امیدش به آینده را از دست بدهد.
برادران عزیز، خواهران عزیز! بدانید امروز بیشترین نقشهی دشمنان، این کارهای عظیم، متّوجه این است که ملّت ایران این اعتماد به نفسی را که دارد از دست بدهد. حالا من خواهم پرداخت به این قضیّه، عرض خواهم کرد. تلاش مهمّ جنگ نرم دشمن، امروز متوجّه این است که ملّت ایران امیدش را از دست بدهد. از این آیهای که عرض کردیم -اَلَّذینَ یُبَلِّغونَ رِسالٰتِ اللهِ وَیَخشَونَهُ وَ لا یَخشَونَ اَحَدًا اِلَّا الله- معلوم میشود که این تبلیغ، دشمن دارد؛ [وقتی]که میفرماید تبلیغ میکنند رسالات الهی را، از خدا میترسند، از غیر خدا نمیترسند، پیدا است که غیر خدا در مقابل این مبلّغین الهی، مبلّغین رسالاتالله، صفآرایی دارند؛ بحث بر سر دعوا است. یا در آن آیهی شریفهی «بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَّبِّکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعصِمُکَ مِنَ النّاس»(۶) که [میفرماید] خدا تو را حفظ میکند، نگران نباش، دغدغه نداشته باش از دشمن، پیدا است که در مقابل تبلیغ پیغمبر، صف دشمنان است، جبههی دشمنان است. برادران عزیز، خواهران عزیز! معنای این چیست؟ معنایش این است که شما آنوقتی که تبلیغ میکنید، تبلیغ اساسی میکنید، تبلیغ اسلامی میکنید، در مقابل این تبلیغ شما یک جبههی دشمنی صفآرایی میکند؛ این را باید بدانید.
تبلیغ میدان جنگ است. بعضیها از اسم جنگ بدشان میآید؛ تا گفته میشود جنگ اقتصادی یا جنگ نرم یا جنگ تبلیغاتی، اینها بدشان میآید، [میگویند] «آقا چرا اینقدر از جنگ صحبت میکنید؟ از صلح صحبت کنید»! خب جنگ هست. این غفلت ما است که اگرچنانچه دشمن متوجّه ما باشد -جبههی دشمن به طرف ما نشانه گرفته که تیرهای خودش را پرتاب کند- ما غافل باشیم. امیرالمؤمنین فرمود «مَن نامَ لَم یُنَم عَنه»؛(۷) شما اگر در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل شما و دشمن شما هم خوابش برده؛ او مواظب شما است، او مراقب شما است، او منتظر است که شما خوابت ببرد. از اسم جنگ که نباید انسان خوف کند؛ خب دشمن الان در حال جنگ است؛ جنگ، جنگ نظامی نیست -البتّه جنگ نظامی نمیکنند، غلط هم میکنند اگر بخواهند بکنند- امّا جنگ هست، جنگ نرم هست، جنگهایی هست که از جنگ نظامی خطرناکتر است؛ دشمن در حال جنگ با ما است. خب، پس توجّه داشته باشید که تبلیغ یعنی مواجههی با دشمن؛ تبلیغ درست، یعنی سینهبهسینه شدن با دشمن حقیقت، با ظلم و با ظلمات؛ این، معنای تبلیغ است؛ این، حقیقت تبلیغ است.
خب، ما نزدیک چهلمین سال هستیم؛ چهلمین سال چه؟ چهلمین سال یک پدیدهای که توانست ساختار قدرت را در دنیا عوض کند و تکان بدهد. شما نگاه نکن که فلان قدرت پُر سر و صدای دنیا هنوز سر جایش هست؛ خب بله، ادّعای ما این نیست که همهی قدرتهای دنیا را از بین میخواهیم ببریم -این کار، کار ما نیست؛ یک روزی خواهد شد؛ بهوسیلهی یک دست الهی این کار انجام خواهد گرفت- کار ما این است که ساختار قدرت و نظام قدرت را، [یعنی] نظام سلطه را در دنیا از بین ببریم؛ و از بین بردهایم. نظام سلطه یعنی دنیا تقسیم میشود بین دو گروه کشور، دو گروه ملّت: یک گروه، گروه سلطهگر؛ یک گروه، گروه سلطهپذیر. ما این نظام را، این فرمول غلط را در دنیا به هم زدیم. ما نشان دادیم که نخیر، میتواند یک ملّتی وجود داشته باشد که نه سلطهگر باشد و نه سلطهپذیر؛ نه خودش بخواهد به کسی زور بگوید و نه زیر بار هیچ زورگویی برود؛ ملّت ایران این را عملاً نشان داده؛ خب، در کتابها مینویسند؛ متفکّرین، تحلیلگران سیاسی از این حرفها میزنند؛ منتها کتاب و نوشته کجا، واقعیّت کجا! این واقعیّت را انقلاب به وجود آورد. انقلاب اسلامی ساختارشکنی کرد.
در مقابل این ساختارشکنی بیکار ننشستند؛ از روز اوّل دشمنیها شروع شد؛ تا امروز نزدیک به چهل سال است. در طول این چهل سال، انواع و اقسام دشمنیها -که حالا شماها دیگر میدانید؛ البتّه برای نسل نوپدید و جوان، این چیزها باید تبیین بشود- از جنگ، از تحریم، از فحش، از تهمت، از نفوذ، از توطئه، از کار امنیّتی، از کار فرهنگی، از ایجاد اختلاف داخلی، هر کاری میتوانستند با خرج کردن پول دریغ نکردند در ایران؛ در همهی موارد هم شکست خوردند. چهل سال دارد میگذرد. اگر بنا بود توطئههای آنها اثر بکند، تا حالا جمهوری اسلامی باید صد بار ساقط شده بود، باید به تعبیر رایج، هفت کفن پوسانده بود؛ [امّا] ما امروز چهل سال اقتدار داریم؛ ملّت ایران توانست چهل سال در مقابل دشمنیها و خباثتها و فشارها مقاومت کند و بر اینها فائق بیاید.
ملّت ایران از هفتخوانی عبور کرد که ملّتهای دیگر از یک خوانَش هم نمیتوانستند عبور کنند؛ مقایسه کنید. بیداری اسلامی یادتان هست؟ در کشورهایی حرکتهایی شروع شد، عظمتهایی [دیده شد]، ملّتهایی ایستادند، حرکت کردند، سرنوشتش چه شد؟ به کجا رسید؟ چهکار توانستند بکنند؟ حرکت بیداری اسلامی در کشورهای عربی -در شمال آفریقا و در منطقهی غرب آسیا- منتهی شد به جنگ داخلی، به فتنهی داخلی، به برادرکشی، به اختلافات مذهبی، به اختلافات قومی، و هنوز هم گرفتارند؛ این خوان اوّل بود. از خوان اوّل هم نتوانستند عبور کنند، [امّا] ملّت ایران با قدرت، با سربلندی از این مراحل عبور کرد.
از پا انداختن و ریشهکن کردنِ سلطنت، کار کوچکی نبود که در این کشور انجام گرفت. این کشور قرنهای متمادی با سلطنت بار آمده بود؛ قدرت مطلقهی بیاعتنای به مردم، بدون اتّکای به افکار عمومی، فعّالِ مایشاء، حاکمِ مایُرید؛ ما قرنها اینجور زندگی کرده بودیم. جمهوری اسلامی، امام امّت، ملّت پشت سر امام، توانستند این ریشه را قلع کنند؛ کار بسیار بزرگی بود؛ امّا بعضی از کارهایی که بعد از قلع ریشهی سلطنت اتّفاق افتاد، بزرگتر از اصل آن کار بود. حفظ نظام اسلامی در طول این چهل سال، میدانید چه فشار عظیمی را بر این کشور و بر این ملّت وارد میکند؟ و این ملّت توانست تحمّل کند، توانست ایستادگی بکند. این مقایسهی بین انقلاب اسلامی و این جنجالها و شورشها و قیامها و انقلابهایی که در کشورهای عربی اتّفاق افتاد، مقایسهی عبرتآموزی است. آنهایی هم که موفّق شدند -مثلاً فرض کنید مثل بعضی از کشورهای شمال آفریقا که در مبارزهی با فرانسه و مانند اینها توانستند استقلال به دست بیاورند- بعد از اندکمدّتی در فرهنگ همان گروه استعمارگر هضم شدند. نخستوزیر یکی از همین کشورها -که حالا نمیخواهم اسم بیاورم- آمد؛ اینجا با بنده ملاقات داشت در زمان ریاستجمهوری ما؛ شروع کرد با من صحبت کردن، عربی حرف میزد؛ یک مطلبی را میخواست بگوید که کلمهی عربی آن مطلب را بلد نبود، رو کرد به آن مشاور و همراهش که پهلویش بود، کلمهی فرانسوی آن را گفت که این چه میشود به عربی، بعد او به این [نخست وزیر] گفت که بله معنای این کلمه به عربی این است! یعنی آنچنان فرهنگ فرانسوی بر آن کشور تسلّط پیدا کرده بود که آنکسی که نخستوزیر آن کشور بود، زبان خودش را که زبان عربی بود درست بلد نبود؛ باید فرانسه را برایش به عربی ترجمه میکردند تا میفهمید که معنای این کلمه چیست. اینجوری این کشورها گیر کردند؛ اینجوری وسط راه ماندند؛ راهی که چهلسال است جمهوری اسلامی با قدرت دارد حرکت میکند و میآید. خب، این دشمنیها بوده، امروز هم هست.
توجّه داشته باشید: مهم این است که در هر دورهای از دورهها ما بفهمیم دشمنیِ دشمن چگونه است و چهکار دارد با ما میکند؛ نقشهی دشمن را بفهمیم؛ درست مثل جنگ نظامی. در جنگ نظامی اگر شما توانستی حدس بزنی که نقشهی دشمن چیست، پیشگیری میکنی، خودت را آماده میکنی؛ یا دفاعِ خوب میکنی یا حملهی پیشدستانه میکنی؛ در جنگ نظامی اینجوری است. در جنگ تبلیغاتی، در جنگ اقتصادی، در جنگ فرهنگی، در جنگ امنیّتی، در جنگ نفوذ -اینها همه جنگ است- در همهی اینها قضیّه این است: باید حدس بزنید دشمن چهکار میخواهد بکند. امروز حدس زدن ندارد؛ برای هر آدم آگاهی، روشن است. هزاران توپخانه -توپخانهی دروغپردازی، توپخانهی بزرگنمایی مشکلات- به سمت این ملّت از راههایی که امروز وجود دارد و دیروز وجود نداشت، مشغول شلّیکند. ما در مورد فضای مجازی این را میگوییم ؛ میگوییم مواظب شلّیک توپخانهی دشمن باشید در این فضا؛ حواستان باشد. از این فضا، دشمن علیه هویّت شما، موجودیّت شما، نظام شما، انقلاب شما استفاده نکند. آمارهای بیپایه میدهند، دروغ میگویند، نسبت دروغ میدهند، چهرههای مورد قبول مردم را -که باید مردم به اینها اعتقاد داشته باشند- تخریب میکنند، موفّقیّتهای انقلاب را کتمان میکنند، دروغانگاری میکنند؛ ناموفّقیّتها را، ضعفها را، کاستیها را اگر یکی است هزار تا جلوه میدهند، اگر یکجا است به همهجا تعمیم میدهند؛ کارهای دشمن اینها است دیگر؛ اینها کارهای دشمن است؛ برای چه؟ برای اینکه راز پیروزی انقلاب اسلامی را دشمن فهمیده؛ رازش اعتقاد مردم و ایمان مردم است؛ میخواهد این ایمان را از بین ببرد. حالا اگر در طبقات سنین بالا نتوانست، [میخواهد] این اعتقاد را در جوان و نوجوان و نسل نو از بین ببرد که دیگر مردم پشت سر این انقلاب و این نظام نَایستند؛ هدفش این است. اینکه مردم را ناامید کنند، مردم را بدبین کنند، اعتماد به نفس مردم را بگیرند، آینده را تاریک نشان بدهند، کاری است که امروز دشمن دارد میکند.
متأسّفانه در داخل هم گروهی همین کار دشمن را دارند انجام میدهند؛ حالا بعضیها میفهمند که چهکار دارند میکنند، بعضیها نمیفهمند و میکنند؛ درست همان کار دشمن [است]: ناامیدکردن مردم، متّهم کردن این و آن، دروغهای شاخدارِ دشمنساز را به جای راستْ وانمود کردن و قلمداد کردن در ذهن مردم. اینها کارهایی است که متأسّفانه در داخل هم یک عدّهای دارند انجام میدهند. آن کسانی که کار دشمن را دارند در داخل انجام میدهند تقوا ندارند؛ دین اینها سیاسی است، بجای اینکه سیاستشان دینی باشد؛ دینشان سیاسیکاری است. سیاست ما باید دینی باشد، نه اینکه دینداریمان را در جهت سیاسیکاری، در جهت اهداف پست و حقیر سیاسی حرکت بدهیم؛ اینها اینجور هستند؛ اینها تقوا ندارند؛ همان کار دشمن را میکنند برای اینکه فلان جناح را تقویت کنند، فلان جناح را بکوبند؛ فلانکس را بالا ببرند، فلانکس را پایین بیاورند. اینها کارهایی است که متأسّفانه در داخل انجام میگیرد.
بعضیها بدون رسانهاند، بعضیها صاحبان رسانهاند، صاحب پایگاه خبری هستند، صاحب منبرهای تبلیغاتی هستند و میتوانند حرف بزنند؛ حرف میزنند، [امّا] بیملاحظه؛ نه خدا را، نه دین را، نه انصاف را رعایت نمیکنند؛ همان کاری که دشمن میخواهد [میکنند]. دشمن هم با شوق و ذوق تمام، بمجرّدی که میبیند در داخل یک چنین چیزهایی وجود دارد، امروز که اینها میگویند، امشب شما میبینید در رادیوی انگلیس و رادیوی آمریکا، همینها بازتاب وسیعی پیدا میکند. اینها دشمن را شاد میکنند، اینها دشمن را علیه ملّت و علیه نظام اسلامی شاد میکنند؛ به قیمت ناامیدکردن مردم، ناامیدکردن نسل جوان و نسل نو. بخصوص کسانی که همهی امکانات مدیریّتی یا امروز دستشان است یا دیروز دستشان بوده؛ فرقی نمیکند. کسانی هستند و انسان مشاهده میکند که یا امروز همهی امکانات مدیریّتی کشور در اختیار اینها است یا دیروز تمام امکانات مدیریّتی در اختیار اینها بوده، آنوقت به قول فرنگیمَآبها نقش اپوزیسیون به خودشان میگیرند. این کسانی که کشور در اختیارشان است یا در اختیارشان بوده، اینها دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند، موضع [بگیرند]؛ باید موضع مسئولانه [بگیرند]، باید پاسخگو باشند. بندهای که امکانات در اختیارم است، نمیتوانم مدّعی باشم، [بلکه] باید پاسخگو باشم و جواب بدهم که چهکار کردم با این امکانات. به جای اینکه پاسخگویی کنند، بیایند نقش مدّعی را ایفا کنند علیه این، علیه آن حرف بزنند؛ این نمیشود؛ مردم قبول نمیکنند این را. حالا ممکن است کسی خیال کند که در مردم تأثیر میگذارد؛ نه، مردم آگاهند، میفهمند، نمیپذیرند این حالت را.
همهی مدیران جمهوری اسلامی، از اوّل جمهوری اسلامی تا امروز، خدمات مهمّی انجام دادند. خب ما دیدیم، بودیم؛ نزدیک بودیم، دیدیم خدماتی انجام دادند؛ البتّه صدماتی هم بعضاً زدند؛ خدمات هم بوده، صدمات هم بوده. خدمات دولتیها و قضائیها و مجلسیها را در طول این زمان هرچه بوده، باید انسان سپاسگزاری کند، شکرگزاری کند؛ غالب [آنها] هم خدمتگزاران هستند. صدمات را هم بایستی انتقاد کرد، نقد کرد؛ منتها نقد منصفانه و نقد مسئولانه، نه نقد همراه با فحّاشی و تهمت. نقد و نقدپذیری واجب است، تهمت و لجنپراکنی حرام است؛ نقد با تهمتزنی فرق میکند، با لجنپراکنی فرق میکند، با تکرار حرف دشمن فرق میکند؛ نقد باید منصفانه باشد، باید عاقلانه باشد، باید مسئولانه باشد. سیاهنمایی هنر نیست؛ اینکه برداریم همینطوری بیهوا، این دستگاه را، آن دستگاه را، این قوّه را، آن قوّه را بدون هیچ تمییزی(۸) محکوم کنیم؛ خب هر کسی، هر بچّهای هم میتواند سنگ دستش بگیرد شیشهها را بشکند، اینکه هنر نیست. هنر این است که انسان، منطقی حرف بزند، منصفانه حرف بزند، برای خاطر هوای نفْس حرف نزند، برای خاطر جهات شخصی حرف نزند، برای خاطر قدرتیابی حرف نزند، خدا را در نظر داشته باشد؛ اِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَ الفُؤادَ کُلُّ اُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولاً،(۹) بدانید خود این حرفی که میزنید، در روز قیامت عملی است که مجسّم میشود در مقابل شما، و خدای متعال مؤاخذه میکند، سؤال میکند؛ نمیشود هر حرفی را انسان بهخاطر میل دل خودش بزند. انقلابینمایی غیر از انقلابیگری است؛ انقلابینمایی [یعنی] آدم جوری عمل کند که کأنّه ما [انقلابی هستیم]؛ انقلابیگری کار سختی است؛ پابندی لازم دارد، تدیّن لازم دارد. نمیشود که انسان یک دهه همهکارهی کشور باشد، بعد یک دههی بعدی تبدیل بشود به مخالفخوان کشور؛ این[طور] که نمیشود.(۱۰) نهم دی که اینقدر عظمت دارد، پاسخ ملّت به همین بازیها بود. نُه دی دفاع از ارزشهای انقلاب بود، از ارزشهای دین بود. آنجا ایستادگیای که ما کردیم، ایستادگی در دفاع از انتخابات بود. بنده صریحاً گفتم فشار میآورند که باید انتخابات را ابطال کنید، من زیر بار ابطال انتخابات نخواهم رفت؛ این را من اعلان کردم. بحث سرِ ارزشهای انقلاب و ارزشهای نظام اسلامی است؛ آنروز هم بود، امروز هم هست. ما خیلی باید مراقب خودمان باشیم، خیلی باید مراقب باشیم. امام فرمودند که ملاک، حال فعلی افراد است؛ معنای این حرف چیست؟ امام حکیم بود؛ معنایش این است که هیچکس ضمانتِ درست ماندن تا دمِ مرگ را ندارد، باید مراقب خودش باشد؛ حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است.(۱۱) ما در این چهل پنجاه سالِ بعد از شروع نهضت امام -از سال ۴۰، ۴۲ به این طرف- چه چیزها دیدیم! بالارفتنها، پایینآمدنها؛ تُندیها، کُندیها؛ افراطها، تفریطها؛ چیزهای عجیبی دیدیم در این مدّت! خیلی باید مواظب خودمان باشیم.
یکی از کارهایی که در باب تبلیغات باید انجام داد، پاسخگویی به شبهات پرتابشدهی در میان مردم است. البتّه دستگاههای تبلیغاتی ما، همه باید مراقب باشند و مواظب باشند و عمل کنند؛ وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، دستگاههایی که متولّی و متصدّی امور ارتباطی و رسانهای هستند، صداوسیما، دیگران. همه باید مراقب باشند؛ دشمن به طور دائم دارد شبهه ایجاد میکند؛ شبهات متراکم پشت سر هم! باید این گرهها را باز کرد، این شبههها را باید برطرف کرد، ذهنها را بایستی فارغ کرد، آسوده کرد. نباید جوان ما احساس گیجی و حیرت بکند؛ یکی از این طرف، یکی از آن طرف؛ دائم شبهه درست کن، دائم اشکال درست کن! باید جوان را کمک کرد؛ ذهنها را باید کمک کرد.
خب، دشمن شبهه درست میکند، بزرگنمایی هم میکند. جوری هم دشمنان ما در دستگاههای ارتباطی و تبلیغاتی خودشان حرف میزنند که هزار برابر آن مقدار مخاطبی که دارند، کأنّه مخاطب دارند؛ هزار نفر را یک میلیون معرّفی میکنند؛ اینجوری وانمود میکنند. فریب اینها را نباید خورد، فریب این بزرگنماییهای دشمن را هم نباید خورد. اگر چنانچه این تحلیلهایی که آنها میکنند نسبت به جمهوری اسلامی -که جمهوری اسلامی اینجایش خراب است، اینجایش ویران است، اینجایش نابود شد، اینجایش از بین رفت، پدرش درآمد- بنا بود این تحلیلها، تحلیلهای واقعی باشد، همانطور که عرض کردم باید صد بار تا حالا ما کفن پوسانده باشیم. روز اوّل هم میگفتند جمهوری اسلامی تا شش ماه دیگر از بین خواهد رفت؛ بعد سرِ شش ماه دیدند نشد، گفتند تا دو سال دیگر؛ چهلسال گذشته! به توفیق الهی همه بدانند ما در این مرحله و در مراحل دیگر، دشمنان خودمان را، آمریکای جنایتکار را و همدستان آمریکا را به فضل الهی زمینگیر خواهیم کرد.
دشمن اصلی ما که رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است، یکی از فاسدترین و ظالمترین حکومتهای دنیا است؛ از تروریستها حمایت میکند، از داعش تا توانستند حمایت کردند -الان هم با همهی هارتوهورتهایی که میکنند، آنطور که خبر میرسد، باز دارند از زیر کمک میکنند به داعش و به تکفیریهایی امثال داعش- از تروریست حمایت میکنند، از حکومتهای دیکتاتور حمایت میکنند، از شاه ایران حمایت میکردند، از خاندان ظالم سعودی حمایت میکنند، از بعضی سلسلههای ظالم منطقه حمایت میکنند. دیگر از اینها، کاری غلط و فسادی بزرگتر! از جنایتکاران حمایت میکنند؛ چه آن جنایتکارانی که در فلسطین دارند جنایت میکنند یعنی رژیم صهیونیستی، چه آن جنایتکارانی که در یمن دارند جنایت میکنند که هر روز یک عدّهای را به خاکوخون میکشند. در داخل خود کشورشان جنایت میکنند، سیاهپوستها را زیر فشار قرار میدهند؛ پلیس آمریکا بدون هیچ عذر موجّهی میزند زن سیاهپوست، مرد سیاهپوست، بچّهی سیاهپوست، جوان سیاهپوست را به قتل میرساند، دادگاههای آمریکا تبرئهاش میکنند، ولش میکنند میرود دنبال کارش. این دستگاه قضائیشان است، آنوقت به دستگاه قضائی دیگر کشورها و به دستگاه قضائی متدیّن کشور ما ایراد میکنند، اشکال میکنند! البتّه دستگاه قضائی ما بدون ایراد نیست. این را بدانید که بنده از اشکالاتی که در دستگاه قوّهی قضائیّه یا قوّهی مجریّه است، بیاطّلاع نیستم؛ اطّلاعات من شاید بیش از خیلیهای دیگر است، لکن من نقاط مثبت را هم میبینم. در زیارت امینالله، در دعا میگوییم «ذاکِرَةً لِسَوابِغِ آلائِک»؛(۱۲) نعمتهای خدا را باید انسان در نظر داشته باشد. بله، قاضی فاسد داریم، قاضی عادل و مطمئن هم داریم؛ ما حق نداریم یکسره نفی کنیم. مدیر اجرائیِ جاهطلبِ پرروی پولطلب داریم، مدیر اجرائیِ پاکدستِ زحمتکش هم داریم؛ حق نداریم یکسره همهی اینها را با یک چوب برانیم؛ باید مراقبت کرد. در مقابل ما این نیروها و دادگستریهای جهان غرب است -از جمله آمریکا- که زندانهایشان چه فضاحتی است، گرفتاریهایشان چه گرفتاریهای عجیبی است برای مردم -رشوهها و کارهای دیگر- ولی در فیلمهای هالیوودی و غیره جوری وانمود میکنند کأنّه یک دستگاه پاک و پاکیزه است. نمونهاش همینکه حالا عرض کردیم: سیاهپوست در آمریکا اگر کشته شد، تضمینی وجود ندارد که قاتل او مجازات بشود؛ دولت آمریکا این است.
خب، این [دشمن] در مقابل ما است، همهی تلاشش را هم دارد میکند، پول هم زیاد خرج میکنند، نقشه هم زیاد میکشند. برای اینکه بتوانند در داخل بین مردم اختلاف ایجاد کنند -چه اختلاف سیاسی، چه اختلاف مذهبی، چه اختلاف قومی، چه اختلاف زبانی- همهی تلاششان را دارند میکنند. این پولدارهای دُوروبَر ما را هم تیغ میزنند و پول میگیرند، از آنها هم کمک میگیرند، برای اینکه بتوانند علیه کشور ما کارهایی را انجام بدهند. هر کاری هم از دستشان برمیآید انجام میدهند، [امّا] به توفیق الهی بینی آنها به خاک مالیده شده است و بدانند که ما با قدرت پیش خواهیم رفت. باذناللهتعالی در همهی عرصهها آمریکا را ما مأیوس خواهیم کرد؛ آن کسانی که قبلاً در رأس حکومت آمریکا بودند، بیکار نبودند، آنها هم خیلی کار میکردند. ریگان(۱۳) از ترامپ،(۱۴) هم قویتر بود، هم عاقلتر بود؛(۱۵) عملاً هم علیه ما اقدام کرد، حالا با تهدید و هیاهو. او هنرپیشه بود، بازیگریاش هم بهتر از این بود،(۱۶) عملاً هم علیه ما اقدام کرد و آن هواپیمای ما را زدند و آن کار را کردند؛ امروز ریگان کجا است، جمهوری اسلامی کجا است؟ امروز جمهوری اسلامی چند برابر زمان ریگان پیشرفت کرده، رشد کرده؛ در همهی قسمتها. او در عذاب الهی الان گرفتار است، جسمش پوسیده و خاک شده است، روحش هم علیالقاعده طبق ضوابطی که ما داریم، مشغول مؤاخذه پس دادن به دستگاه عدل الهی است؛ اینها هم همینجور هستند. جمهوری اسلامی به توفیق الهی سرِ پا خواهد ماند و اینها هم داغ ضعیف شدن یا از میدان خارج شدن جمهوری اسلامی بر دلشان خواهد ماند. البتّه بعضیهایشان توانستند به برکت دستکش مخملی، سر بعضی از ماها را گرم کنند؛ یک بُرههای توانستند سر ماها را یک مقداری با نرمشهای ظاهری یا با دستکش مخملی -که گفتیم روی دست چدنی کشیده بودند- گرم کنند، لکن زود رسوا شدند. امروز حقایق در مورد نیّات پلید دولت ایالات متّحدهی آمریکا علیه اسلام و مسلمین و جمهوری اسلامی آشکار شده.
[باید] کارهایی را که آنها میتوانند بکنند بدانیم؛ آنها تحریم میکنند، ما بایستی اقتصادمان را درونی کنیم، درونزا کنیم، اقتصاد مقاومتی کنیم تا تحریم اثر نکند. اقتصاد مقاومتی را مسئولان محترم جدّی بگیرند، به زبان اکتفا نکنند؛ اقتصاد مقاومتی با واردات بیرویّه نمیسازد، با ضعف تولید نمیسازد؛ تولید داخلی را قوی کنند. ادارات حکومتی و دولتی، محصول داخلی را بر محصول خارجیِ مشابه ترجیح بدهند. یک خریدار مهمّ بازار، دستگاههای دولتی هستند که همهچیز میخرند، همهچیز لازم دارند؛ آنچه تولید داخلی است، آن را ترجیح بدهند. مردم به تولید داخلی اقبال کنند. همهی اینها باطلالسّحر تحریم دشمن است؛ اینها ممکن است در ظرف شش ماه و یکسال جواب ندهد امّا علاج واقعی جز این چیز دیگری نیست. در مورد کارهای تبلیغاتی همینجور، در مورد جنگ روانی همینجور، در مورد مقابلهی با نفوذ همینجور؛ مراقب باشند نفوذی دشمن در دستگاههای تصمیمساز و تصمیمگیر وارد نشود. چاپلوسیهای دشمن را هم جدّی نگیرند؛ اظهار محبّتها و اظهار ارادتها و اینکه بیا دست بدهیم و بیا بنشینیم و مانند اینها را جدّی نگیرند؛ بدانند دشمن چهکار میخواهد بکند. اینها را اگر دانستید، اینها را اگر دانستیم، اینها را اگر مراعات کردید، اینها را اگر مراعات کردیم، بدانید که جمهوری اسلامی همچنان این حرکت روبهجلو را پیش خواهد رفت و این مشکلاتی که وجود دارد -که بنده میدانم مشکلات گرانیها و مشکلات توّرم و مشکلات رکود و مشکلات گوناگونی که مردم در زمینهی مسائل معیشتی و اقتصادی دچارش هستند- با همّت مسئولین قابل رفع کردن است و خدای متعال پاداش این همّت را خواهد داد که انشاءالله گرهها را باز کند. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد ما را به آنچه رضای تو و نصرت تو در آن است، راهنمایی و کمک بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار، آیتالله احمد جنّتی (رئیس شورا) گزارشی ارائه کرد.
۲) سورهی احزاب، آیهی ۳۹ ؛ «همان کسانى که پیامهاى خدا را ابلاغ میکنند و از او میترسند و از هیچکس جز خدا بیم ندارند. و خدا براى حسابرسى کفایت میکند.»
۳) سورهی مائده، آیهی ۶۷ ؛ «اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن ...»
۴) سورهی اعراف، آیهِی ۶۲؛ «پیامهاى پروردگارم را به شما میرسانم و اندرزتان میدهم ...»
۵) کوشش برای رواج دادن امری یا چیزی
۶) سورهی مائده، بخشی از آیهی ۶۷؛ «... آنچه از جانب پروردگارت بهسوی تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنی، پیامش را نرساندهای. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه میدارد. ...»
۷) نهجالبلاغه، نامهی ۶۲
۸) جدا کردن، آنچه بدان نیک از بد شناسند
۹) سورهی اسراء، بخشی از آیهی ۳۶؛ «... زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.»
۱۰) خندهی حضّار
۱۱) حافظ. غزلیّات؛ «حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است / کس ندانست که آخر به چه حالت برود»
۱۲) اقبالالاعمال، ج ۲، ص ۲۷۳
۱۳) رونالد ریگان (رئیس جمهور اسبق آمریکا)
۱۴) دونالد ترامپ (رئیس جمهور آمریکا)
۱۵) خندهی حضّار
۱۶) خندهی حضّار