ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بندگی در زندگی موحدان نهادینه شده است
حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: دین در زندگی ما نیست ما مسلمان و موحد و تابع اهل بیت علیهم السلام هستیم، نماز می خوانیم و روزه می گیریم و زندگی هم می کنیم، یعنی مرز بندگی از زندگی جدا است اما موحدان این گونه نیستند.
وی افزود: خداوند هر چیزی را که آفرید زیبا آفرید و به تعبیر برخی از
بزرگان اهل معرفت هیچ چیز زائدی در عالم نیست، در بین مخلوقات خدا زباله
وجود ندارد، اما انسان زباله می سازد؛ این انسان است که زباله درست می
کند، هرچه در عالم هست زیبا است و ظهور فساد در خشکی و دریا هم به دست
انسان است «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ
أَیْدِی النَّاسِ»، اینکه فرمود «یَخْلُقُ» و «یَخْتَارُ»، اولی ناظر به
خلقت و دومی ناظر به ربوبیت است و ربوبیت هم در تکوین هست و هم در تشریع،
خدای سبحان آسمان و زمین و جماد و حیوان را با یک سبک خاص غریزی و مانند آن
اداره می کند و انسان را با وحی و تشریع تدبیر می کند و مدبر و مربی انسان
است، پرورش انسان مانند گیاه نیست بلکه باید با دین، عقیده، اخلاق و عمل
پرورش پیدا کند، بنابراین نظام تشریع و تکوین در اختیار خدا است.
این استاد تفسیر حوزه علمیه قم گفت: قرآن بعد از تنزیه خداوند از شرک
فرمود خدا دشمنی دشمنان را نسبت به وجود مبارک پیغمبر و اهل بیتش علیهم
السلام می داند ـ مخصوصا وجود مبارک حضرت هادی صلواتاللهوسلامهعلیه که
امروز زاد روز میلاد وجود با برکت ایشان است ـ فرمود خدا «مَا تُکِنُّ
صُدُورُهُمْ وَمَا یُعْلِنُونَ» را می داند.
وی ادامه داد: بعد فرمود خدا شب را برای استراحت و آسایش و روز را برای
کسب و کار قرار داده است، اینکه شیطان گفت من اینها را وادار به تغییر
خَلق می کنم؛ «فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّـهِ» یعنی آنچه را خدای سبحان
با نظام احسن آفرید اینها وضع را به هم می زنند، روز را می خوابند و تا
پاسی از شب مغازه ها باز است، هم انرژی و وقت مصرف می شود هم بهترین فرصت
برای عبادت و مطالعه بی جا مصرف می شود، این که می بینید کتاب خواندن و
مطالعه و مسائل علمی در جامعه ما رواج ندارد برای این است که شب را در
مغازه ها بی کار می گردند برای خرید و فروش، خداوند می فرماید روز برای کسب
و شب برای مطالعه و تأمل و عبادت و استراحت است.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه شریفه «وَنَزَعْنَا مِن کُلِّ
أُمَّةٍ شَهِیدًا فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ
الْحَقَّ لِلَّـهِ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ» ابراز داشت:
«شهدا» در قرآن کریم ظاهرا بر شهدای اعمال اطلاق می شود و از شهید در معرکه
به عنوان قتیل یاد می شود، گرچه برخی از مفسران احتمال داده اند که منظور
از شهدا در آیه شریفه «وَمَن یُطِعِ اللَّـهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَـئِکَ
مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّـهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ
وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِکَ
رَفِیقًا»، شهدای معرکه باشد ولی غالب مفسرین، شهدا را انبیا و ائمه علیهم
السلام می دانند که شهدای اعمال هستند.
این استاد عالی حوزه علمیه قم در توضیح شهادت بر اعمال، گفت: شاهد بودن
انبیا و ائمه علیهم السلام به جعل خدای سبحان است و ذات اقدس اله اینها را
شاهد قرار می دهد، یک وقت است که خدا نمی خواهد پرده کسی دریده شود، در
دعای کمیل می خوانیم خدا برخی از ملائکه را فرستاده تا اعمال ما را ببینند و
یادداشت کنند، اصلا کارشان همین است، اما خدا برای اینکه آبروی ما را
حفظ بکند اجازه نمی دهد آنها ببینند، روایتی هم هست که ذات مبارک پیغمبر
صلیاللهعلیهوآله به خدا عرض کرد خدایا اعمال امت مرا واگذار کن تا من از
طرف شما حسابرس اینها باشم که امت من در حضور دیگران خجل نشوند و حساب شان
با من باشد، خداوند فرمود آنها حساب شان با من است، حتی اجازه نمی دهم
تو هم ببینی، بعضی هستند که با من کار دارند و من مستقیما با آنها کار
دارم، آنها کسانی هستند که آبروی هیچ کس را نبردند و اگر یک غفلتی کردند
نمی خواهم آبرویشان حتی پیش تو برود، اینها در تمام مدت سعی کردند آبروی
دیگران را حفظ کنند، حساب اینها بر عهده من است تا حتی از شما هم خجالت
نکشند، بنابراین شاهد بودن انبیا و ائمه علیهم السلام مثل خداوند نیست که
شهید بالذات باشند.
حضرت آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: بعد خداوند قصه قارون و زراندوزی
او را ذکر می کند، قومش او را نصیحت می کردند که این قدر تظاهر به ثروت نکن
که باعث رنجاندن طبقه فقرا می شود، از این مقداری که خدا به تو داد بخشی
را هم به مستمندان بده و سهم خود را از دنیا فراموش نکن و یک زندگی قابل
قبولی داشته باش، بعد هم بدان موقع رفتن یک کفن بیشتر با خود نمی بری،
»ولا تنس نصیبک من الدنیا»، قارون در جواب گفت مال خود من است و اختیار آن
را دارم و هر کاری بخواهم می کنم.
وی افزود: دین در زندگی ما نیست ما مسلمان و موحد و تابع اهل بیت علیهم
السلام هستیم، نماز می خوانیم و روزه می گیریم و زندگی هم می کنیم، یعنی
مرز بندگی از زندگی جدا است اما اگر موحدان را دیده باشید مرزشان جدا نیست
یعنی بندگی آنها در زندگی شان است، غزالی کتابی نوشته و مرحوم فیض رضوان
الله علیه به برکت روایات اهل بیت علیهم السلام آن را زنده کرده و نقص و
عیب و مشکلاتی که در «احیاء» بود را برطرف کرده است، حرف او این است که
اگر یک کسی رفته به یک روستا یا شهری و 40 ـ 50 سال به عنوان امام جماعت یا
واعظ و خطیب زحمت کشید، بعد یک آقایی آمد و مردم این را رها کرده و پشت سر
آن آقا و پای منبر او نشستند، اگر هیچ تحولی در این شخص پیدا نشد معلوم
می شود که این 40 سال در خدمت خدا بوده است اما اگر گله کرد که عجب مردم
خوش استقبال و بد بدرقه ای هستند، ما این همه زحمت کشیدیم، معلوم می شود
این 40 سال خودش را می خواسته است.
حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: به ما دستور داده اند در نماز و در برخی
تعقیبات آن بگوییم «اللهم ما بنا من نعمة فمنک»، حرف قارون متأسفانه در
زندگی ما هم هست، ما هم می گوییم 30 ـ 40 سال دود چراغ خوردیم، زحمت
کشیدیم و عالم شدیم، آن محروم هم غیر از این نگفت، می گفت من خودم زحمت
کشیدم و پیدا کردم، خیلی از اغنیا و علما هم همین حرف را می زنند و می
گویند خودمان به دست آوردیم، این با «ما بکم من نعمة فمن الله» هماهنگ
نیست، بسیاری از ما اسلامی حرف می زنیم و قارونی فکر می کنیم، مادامی که
خودمان را می بینیم همین مشکلات را داریم و امیدواریم ان شاءالله توحید
نصیب همه ما بشود.
سلام
عید غدیر بر شما دوستداران اهل بیت مبارکباد
امیدوارم به وبلاگ ما سر بزنی و نظراتتو بگی
راستی مقام آوردنت تو جشنواره رو تبریک عرض میکنم
منتظرتونیم
یا حق
سلام لینگ کردم با نام شهدای نیاک
تشکر