معرفی کتاب «مسئله حجاب» کتابی که همچنان زنده است...
فصلهای این کتاب ۲۵۰ صفحهای، از روزگاری سخن میگویند که تو را ناخودآگاه به تفکری عمیق وا خواهد داشت. با اینکه این کتاب از چند دهه پیش به دست ما رسیده اما آنقدر جامعیت دارد که میتواند همچنان به تمام شبهههای ما در مسئله حجاب جواب بدهد.
به چاپ صد و سی و چندم رسیده است. کتاب را میگویم. تنها یکی از کتابهایشان را. همان که وقتی صفحاتش را ورق بزنی، صدایی مهربان اما رسا و مطمئن، دستت را میگیرد و تو را به مکانهایی میبَرَد که حضورِ همزمانِ این جسمِ مادیِ فانیات در آنجا، خارج از حد تصور است و حتی شاید ممکن نیست. کتابی که حرف حق را نه با نیش و کنایه، که شیرین و عاقلانه، با تو میزند و تو با لبخندی آغشته به شگفتزدگی، به کلماتی خیره میشوی که انگار از دهان پدری مهربان، به مقصدِ نشستن در سینه غمزده تو، بیرون زدهاند.
زمان را بیش از این برای معرفی نمیگیرم. اسم این نویسنده، استاد، معلم، روحانی، طلبه، دانشمند، فیلسوف و... مرتضاست. اما همه ما او را به «شهید مطهری» میشناسیم. به عظمت تلفیق خون و جانش در تیررس گلوله. او را همه ما میشناسیم اما نه به اسم یک روحانیِ متحجرِ تکفیرکننده خودرأیِ دیگران بدانگار. او، به معنای واقعی کلمه، اندیشهای داشت به عظمت جهان و به وسعت آسمان. و چه چیزیاست که بتواند این اندیشه آبی و زلال را در خودش محصور کند و فکرهای بسته افراطی از آن بیرون بکشد؟
حالا، و در این روزگارِ آشفتهحالِ بیسر و سامان، دوباره دست به دامان کتابی از مجموعه کتابهای این شهیدِ راه احیای اندیشه صحیح اسلامی و انسانی شدهایم تا شاید ما را به فطرت خویشتنمان بازگردانَد. کتابی به نام «مسئله حجاب» که بهراستی مسئلهایاست به قدمت طولانی تاریخ بشر. با ابعادی شگرف از وجود و توسعه و شکلهایی مختلف که در آیینهایی گوناگون، به انتخاب زنان و حتی مردان درآمدهاند. فصلهای این کتاب ۲۵۰ صفحهای، از روزگاری سخن میگویند که تو را ناخودآگاه به تفکری عمیق وا خواهد داشت. با اینکه این کتاب از چند دهه پیش به دست ما رسیده اما آنقدر جامعیت دارد که میتواند همچنان به تمام شبهههای ما در مسئله حجاب جواب بدهد. کافیاست سوالاتت را روی کاغذ بنویسی و ببینی چه میشود: «چرا حجاب کنیم؟» «حجاب را مسلمانها وارد ایران کردند؟» «بقیه دینها هم حجاب دارند؟» «چرا مردان حجاب ندارند؟» «محدوده حجاب چیست؟» «غرب و شرق و گذشته درباره حجاب چه میگوید؟» «تفاوت عشق و هوس چیست؟» «آیا حجاب با اصل آزادی منافات ندارد؟» «چه چیزی موجب انحراف جنسی میشود؟» «کیفیت حجاب و پوشش باید چگونه باشد؟» «آیا پوشش چادر اجباری است؟» و هزاران سوال دیگر.
کافیاست روی کاغذ گرههای ذهنیات در مسئله حجاب را بنویسی و بعد کتاب را باز کنی: «آنچه مسلم است، این است که قبل از اسلام، حجاب در جهان وجود داشته و اسلام مبتکر آن نیست، اما ...» اما چه؟ شهید مطهری، با صبر و حوصله و دقت، فصلبهفصل و صفحه به صفحه و پاراگراف به پاراگراف به تو جواب میدهد تا بتوانی درستترین تصمیم را در سختترین زمانه بگیری. تصمیمی بر مبنای عقل و اندیشه و تحقیق، نه براساس تماشا و تلقین و احساس. کافیاست این کتاب را انتخاب کنی. کتابی که نویسندهاش زنده نیست اما صفحاتش همچنان زنده است و چشم به راه چشمهای توست تا خوانده شود.
نقش و اهمیت عفاف و حجاب در امنیت اخلاقی
اثرات عفاف در امنیت اخلاقی
الف)تعدیل جاذبه طبیعی بین زنان و مردان:
بر اساس قانون خلقت بین زن و مرد جاذبه ای طبیعی قرار داده شده که ضامن سعادت و سلامت خانوادگی آن دو خواهد شد اما محور و مدار این جذب طبیعی زن است. از این رو در آیات شریفه برای حفظ آرامش زن و مرد، اصالت به زن داده شده است. پوشش زنان موجب تعدیل جاذبه های طبیعی شده و این نعمت الهی را در مسیر و مجرای طبیعی خود قرار می دهد به این معنا که حس خودآرای و زیبا پسندی زن و زیبایی های ظاهری او و جاذبه های طبیعیش محدود به خانه و خانواده شد و همین امور که در جامعه ی بیرون، فساد آور است در درون خانواده نقش مثبت ایفا می کند.
ب) ایجاد زمینه مشارکت سیاسی_ اجتماعی زنان:
لازمه حضور اجتماعی زنان، حفظ حدود و پوشش و دوری از اختلاط و خودنمایی و تبرج است. هر حضوری دارای شرایط و قوانین است مانند سربازی که به محض حضور در پادگان باید ملتزم به قوانین باشد یک زن هم باید با حجاب خود در جامعه حضور داشته و از استعدادها و قابلیت های خود استفاده کند.
ج) بهداشت روانی جامعه:
پاک نمودن جامعه از جاذبه های کاذب و محرک های جنسی و روانی مانع از غرق شدن جامعه در مسائل شهوانی و ضد اخلاقی خواهد شد. پوشش و حجاب در تمام ابعاد ارتباطات تضمین کننده سلامت جامعه خواهد بود.1
آثار حجاب:
حجاب، امنیت اخلاقی و فکری:
برای اینکه اختلاط بین زنان و مردان پیش نیاید و حدود اخلاقی حفظ شود، اسلام برای زنان حجاب را معین کرده است. خود این حجاب، یکی از وسایل امنیت است. با حجاب زن مسلمان، هم خود زن مسلمان امنیت پیدا میکند و هم مرد مسلمان امنیت پیدا میکند. آنجایی که حجاب را از زنان دور می کنند، آنجایی که زن را به عریانی و برهنگی نزدیک می کنند در درجه اول ، امنیت از خود زن و در درجه بعد از مردم و جوانان گرفته خواهد شد. برای اینکه محیط سالم و دارای امنیت باشد، زن بتواند کار خود را در جامعه انجام بدهد، مرد هم بتواند مسئولیت های خود را انجام بدهد، اسلام حجاب را معین کرده که این حجاب، یکی از آن احکام برجسته اسلام است چنانچه دختری مثلا مایل است پزشک شود و یا در فعالیت های دیگر علمی، اقتصادی شرکت کند برای او میدان ها باز است به شرط رعایت عفت و عفاف و عدم اختلاط و انتزاج زن و مرد، در جامعه اسلامی میدان برای زن و مرد باز است.2
حجاب، امنیت روانی فرد:
اسلام به روان انسانها توجه ویژه دارد همان گونه که سلامت جسمی را در نظر دارد. خداوند متعال در« نظام تکوین» دو سرمایه عفاف و حیا را برای زن و مرد و غیرت را برای مردان قرار داد تا نگهبان روح و روان انسان ها و ضامن سلامت روانی آنهاباشد و در «نظام تشریع» نیز با حکم «حجاب» و «حدود حریم ارتباط با نا محرم» از ایجادزمینه هایی که به جسم و روح آسیب میرساند پیشگیری نمود.
اضطراب و ترس های مرضی ناشی از مزاحمت های خیابانی و دغدغه ی مداوم نسبت به پذیرفته شدن از سوی مردان و یا عدم پذیرش و استفاده ی بی حد و مرز و افراطی از لذت های جنسی و جسمی و مورد بی مهری قرار گرفتن پس از سوء استفاده مردان بیمار «الذی فی قلبه مرض» و .. از عوامل مهم در بیماریهای روانی و افسردگی است که در صورت باور حجاب و پذیرفتن آن، همه ی این آسیب پذیری ها از بین خواهد رفت. بنابراین یکی از فلسفه های تشریع حکم حجاب، ایجاد آرامش روانی فرد و در نتیجه سلامت و امنیت روانی جامعه است.
حجاب عامل مصونیت و امنیت:
حجاب در ذات خود دارای مصونیت است به این معنا که نیروی محافظ و نگهبان وجودی زن می باشد. با نگاهی به قطعات و برش های تاریخی می توان به این بعد و ویژگی حجاب پی برد و آن را مورد تحلیل بررسی قرار داد. واژه ی معادل مصونیت، نگاهداشت ، حافظ و امنیت ساز است اما هیچ یک از این معادل ها به تنهایی نمی تواند معنای کلمه مصونیت را برساند. امنیت و مصونیت در ابعاد گسترده ی خود جسمانی، روانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در حکم حجاب وجود دارد. زنان پوشیده از آن جهت که جسم و پیکر آنها توسط پوشش به هر نوعی محافظت می شود، کمتر در معرض ناراحتی های جسمی قرار خواهند گرفت و از آسیب های طبیعی و اجتماعی در امان خواهند بود و پوشیدگی مانع از آسیب پذیری جسم افراد میشود. از نظر روانی نیز زنان با حجاب کمتر در معرض اضطراب ها و ترس ها قرار می گیرند مثلا اضطراب از اینکه به هنگام مقایسه با دیگران مورد قبول واقع نشوند و یا اشکالی در لباس باشد که دیده شود و ... از جمله موارد اضطراب افراد بدون حجاب است. افزون بر اینکه جهت برنده شدن در مسابقه دلبری و خود نمایی بیشتر دقت خود را به انتحاب لباسی که شرایط جلب نظر را داشته باشد اختصاص داده و از دیگر امور زندگی مانند تحصیل ، زندگی زناشویی، وظیفه های شخصی (فرزندی،مادری،همسری و ...) باز می مانند و عدم موفقیت در این امور نیز موجب اضطراب بیشتر می شود. به طور مسلم این که یک زن پیوسته در میدان مسابقه و امتحان بیشتر باشد و احساس کند مورد مقایسه قرار می گیرد فرسودگی روحی می آورد . شهید مطهری(ره) معتقد است گاهی حرکات و سکنات انسان، زباندار است و گاه وضع لباس، راه رفتن و سخن گفتن زن معنا دار است و با زبان بی زبانی می گوید: «دلت را به من بده، در آرزوی من باش ، مرا تعقیب کن.» و گاه برعکس ، با زبان بی زبانی می گوید
« دست تعرض از این حریم کوتاه است». بنابراین، زنان با حجاب از مسابقه و امتحان مستمر در امان هستند و از این رو آرامش روحی و روانی بیشتری دارند و به جای اتلاف وقت در پشت ویترین های مغازه ها و مشورت های ملال آور در مورد رنگ سال، مد سال و مدلهای جدید برای همه ی امور زندگی اعم از فردی، خانوادگی و اجتماعی برنامه ریزی خاص داشته باشند و این مسأله آرامش روحی ، روانی و نشاط درونی را به وجود خواهد اورد. افزون بر آرامش روانی فرد با حجاب، در جامعه نیز می توان مصونیت ناشی از حجاب را موجب بهداشت و سلامت روانی جامعه بر شمرد، ومشاهده نمود زیرا جامعه از مجموعه افراد تشکیل می شود و سلامت فردی به دنبال خود بهداشت روانی جامعه را خواهد داشت. پوشش زنان از تحریک مستمر مردان جلوگیری کرده و زمینه ی هیجان های افراطی جنسی را نابود می کند. گفته شده است که: هیجان و تحریکات روانی، عامل عوارض جسمی همچون بیماری معده و روده از جمله زخم معده میباشد. بنابراین آرامش روحی و بهداشت روان، موجب سلامت جسم و ایجاد جامعه ای سالم خواهد بود که افرادی با جسم و روح سالم در آن بزیند.
توماس آکمبس در مورد آسیب های روحی می نویسد: لذتهای جسمانی، در ابتدای کار بر ما لبخند میزند ولی عاقبت، نیش زهرآلود خود را در روح ما فرو برد. وهلاکمان می کند. در صورتی که زنان و مردان از نیش زهرآگین این لذت های زود گذر آگاه باشند، هرگز خود را در معرض خطر قرار نداده وبا پوشش صحیح ومناسب،خود و جامعه ی بیرون را واکسینه می کنند.در واقع این خصوصیّت که فردی دغدغه ی جلب نگاه و نظر دیگران به ویژه نامحرم را نداشته باشد و انتخاب وسایل شخصی را بر اساس نیاز و سلیقه خودانجام میدهد نه آنچه جامعه به او تحمیل می کند،آرامش بخش روح و روان فرد و در نتیجه ساختار جامعه خواهد بود.
حجاب و امنیت اقتصادی:
از نظر اقتصادی نیز مصونیت فردی در حجاب مشاهده می گردد .بدیهی است در صورت انتخاب حجاب،نوع لباس و کیفیت آن در معرض دید عموم قرار نمی گیرد وچون جلوه گری،خودنمایی و مسابقه ای که پیش از این بیان کردیم وجود ندارد،هزینه ی سنگینی که صرف تهیه لباس متناسب با مد روز،رنگ سال وکیفیت تلقین شده از طریق ورودهای فرهنگ غرب(ماهواره ها، ژورنالیست ها،نرم افزار ها، اینترنت و...) می شد،تبدیل به هزینه ی مختصری می گردد که نیاز انسان به پوشش حس زیبایی شناسانه ی او را درحدّ متعادل بر طرف می سازد.در این صورت هم از نظر اقتصاد مزدی برای شخص با حجاب از اسراف جلوگیری شده و هم در اقتصاد کلان کشورتأثیرگذار خواهد بود.از سویی وقت و امکانات تولید کننده،واردکننده و مصرف کننده به جای صرف در کالاهای مصرفی، غیر واقعی و کاذب و احیاناً خطر آفرین(به علت استفاده ازمواد شیمیایی نامرغوب)در امور مهم و اصلی و اساسی و سالم مصرف خواهد سد و این یعنی مصونیت اقتصادی فرد و جامعه از انحراف های اقتصادی.
حجاب و مصونیت سیاسی:
مصونیت سیاسی نیز یکی از ابعاد مصونیت است که در مقوله ی حجاب وجود دارد و ما در بخش مربوط به حجاب و سیاست تحت عنوان «عفاف و حجاب،سلاحی برای دفع سیاست غربی» نمونه هایی را ذکر می کنیم؛تاریخ اندلس،الجزیره ایران،افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی بهترین گواه برای این مطلب است.گفته شده که توطئه ی کشف حجاب توسط استعمارگران انگلیس و پروتکل یهودیان طراحی گردید.اجرای این توطئه توسط مهره های استعمار در منطقه های اسلامی صورت می گرفت،امان الله خان در افغانستان،آتاتورک در ترکیه(1313) و رضا خان پهلوی در ایران توطئه ی «کشف حجاب» را عملی کردند.مسترهمفر در کتاب خاطرات سیاسی خود به این نکته اشاره می کند که: پس از آنکه زنان رااز چادر و عبا بیرون آوردیم بایدجوانان را تحریک کنیم که دنبال آنان بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد و برای پیشبرد این نقشه لازم است اول،زنان غیر مسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یادگیرند.استراتژی سیاسی امروز صهیونیست ها نیز به همین شیوه است به گونه ای که نتانیاهو نخست وزیر اسبق رژیم صهونیستی در جلسه ای در آمریکا با حضور کارشناسان فرهنگی ،امنیتی و نظامی این کشوردر رابطه با شیوه های براندازی جوامع اسلامی و تضعیف بنیه ی فرهنگی_دینی و اخلاقی مسلمانان گفت: به جای هزینه های سنگین نظامی و بمباران شهرها و مراکز کشورهای اسلامی پیشنهاد می کنم بازار مسلمانان رااز لباس های غربی ودامن های کوتاه،لوازم آرایشی، مشروبات الکلی و مواد مخدر پر کنید.این بهترین شیوه ی بمباران واز بین رفتن مقاومت است.بنابراین با عمل به نقطه ی مقابل سخنان استعمارگران کهن و نوین می توان دست سلطه رااز سرزمین خود کوتاه کرده و در ضمن حفظ ارزش ها و باورهای مقدّس و انجام تکلیف الهی به عنوان ابزارمبارزه از حجاب بهره برد.3 حجاب خود عاملی ارزشمند است در تقویت امنیت سیاسی جامعه.
آثار بی حجابی و بدحجابی:
طلاق و از هم گسیختگی خانواده:
آگاهی نسبت به آثاربی حجاب بودن مطمئناً یک گام مؤثر به سمت حجاب و امنیت جامعه است.آمارهای قطعی و مستند نشان می دهد که با افزایش برهنگی در جهان،طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا مدام رو به افزایش است؛چرا که به قول بابا طاهر «هرآنچه دیده بیند دل کند یاد» و هرآنچه دل از آن یاد کند به هر قیمتی که باشد در پی آن خواهد رفت و بدین ترتیب،هر روز دل به دلبری می بندد و از دیگری دل می برد. در محیطی که فرهنگ حجاب و عفاف،مطرح است.دو همسر،متعلق به یکدیگرند و احساسات و عواطفشان مخصوص یکدیگر است. در چنین محیطی،همسران یک تن واحدند وجدایی شان کمتر اتفاق می افتد؛ ولی در «بازار آزادبرهنگی»که عملاً زنان به صورت کالای مشترکی در آمده اند،دیگر قداست پیمان زناشویی،مفهومی ندارد و خانواده ها به سستی تار عنکبوت به سرعت از هم متلاشی می شوندو کودکانی بی سرپرست بر جای می مانند.
فساد اجتماعی:
از دیگر آثار بی حجابی و بد حجابی فساد اجتماعی است.هنگامی که در یک جامعه،خانواده ها سست و بی بنیاد شدند و از هم پاشیدند،اعضای خانواده به فساد کشیده می شوند و شعله ی این فساد به تدریج دامنه اش اجتماع رادربر گرفته،به آتش خواهدکشید.گسترش دامنه ی فحشا وافزایش فرزندان نامشروع،قتل و خونریزی اعتیاد و بزهکاری و...از دردناک ترین پیامدهای بی حجابی در چنین جوامعی است.
سقوط شخصیت زن:
ودرآخرسقوط شخصیت زن،طبیعی است هنگامی که جامعه،زن را فقط برای زیباییها و اندام برهنه اش بخواهد این
موجود،تمایلش برای آرایش و خودنمایی روز به روز افزایش می گردد و بدبن ترتیب به خاطر جاذبه ای که دارد به صورت یک کالا و وسیله ی تبلیغات مورد سوء استفاده ی دیگران قرار می گیرد.در چنین جامعه ای شخصیت زن تا مرز یک عروسک یا یک کالای بی ارزش سقوط می کند وارزشهای والای انسانی در وی بکلِّی به دست فراموشی سپرده می شودو همین کالای عروسکی نیز تا زمانی که از زیبایی بهرهای دارد،در دست سودجویان مبادله می شود و با از بین رفتن این زیبایی ظاهری،آن ارزش ظاهری هم از بین خواهد رفت و ازآن پس به وی به چشم یک شی ء زاید و دور افتادنی نگاه می کنندودر چنیین جوامعی چگونه یک زن می تواندازطریق ویژگیهای اخلاقی، علم وآگاهی و دانایی اش جلوه کند و حائز مقام والایی گردد؟هرگز!1
راههای مؤثر در حجاب جهت ایجاد امنیت جامعه:
برای اینکه جامعه ای باحجاب اسلامی وبه تبع آن امنیت داشت باید زمینه های فردی،خانوادگی،اجتماعی و حکومتی رادر افراد جامعه تقویت نمود و همچنین الگوهای حجاب و عفاف را هرچه بیشتر در قالب فیلمها،داستانها،نمایشها و برنامه های عملی به مردم شناساند.
بالابردن درجه ی ایمان در فرد:
ایمان به خداو زندگی پس از مرگ از مهمترین و قویترین عوامل پیشگیری ازشهوات و هوسهاست.شخص با ایمان،خداوند متعال را همه جا حاضر و ناظر می بیندوباور دارد که همه ی کارهای او به وسیله فرشتگان الهی درپرونده ای ثبت می شود و روزی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت و سرنوشت نیکوکاران،بهشت و کیفر تبهکاران،دوزخ است.این تعبیر از امام خمینی را به خاطر بسپاریم که: «عالم محضر خداست،در محظر خدا معصیت نکنیم.»این اعتقاد،بهترین مانع در برابر فسادهای اخلاقی و اجتماعی است و هرقدر تقویت شود مقاومت انسان دربرابر شهوات بیشتر می شود.
ازسوی دیگر با ضعف ایمان،عفت و مقاوت در برابر شهوات کاهش می یابد.
آگاهی ازفوائد حجاب و مضرّات نبود آن:
آگاهی از فوایدعفاف وحجاب ومضرّات بی حجابی و بی عفتی یکی دیگراز راههای معرفت به حجاب است.این آگاهی را می توان از طریق مختلف به دست آورد،گاهی با مطالعه ی کتابها و نشریّاتی که در این زمینه ها نوشته شده و گاهی با عبرت گرفتن از حوادث زمان وتجربیاتی که دیگران داشته اند؛چون به فرموده ی علی(ع)عبرت،موجب پاکدامنی می شود. امام صادق (ع) فرمد:اموال و دامن خود و همسرانتان را با خواندن سوره ی نور حفظ کنید؛زیراهر که روزی یک باراین سوره را قرائت کند(و به احکام و جزای بی عفتی آشنا شود)به فحشا کشیده نخواهد شد .جهت آگاهی از مضرّات بی عفتی و بی حجابی به قسمتی از حدیث معراج اشاره می کنیم تا عبرتی باشد برای ما انسانها: علی (ع)فرمود:همراه حضرت زهرا(ع)به حضور پیامبر (ص) رفتیم،دیدیم حضرت گریه می کند،عرض کردم؛پدر و مادرم به فدایت!چرا گریه می کنی؟حضرت فرمود:ای علی!درشب معراج زنانی رادر عذابهای گوناگون دیدم.از این رو گریه می کنم.از جمله:زنی رادیدم از مویش آویزان است، ومغز سرش ازشدت گرما می جوشد.علتش را سؤال کردم. حضرت فرمود:به خاطر آن بود که در دنیا موی سرش را از نامحرمان نمی پوشانید.
تربیت فرزند در دامن پاک مادر و خانواده سالم:
در خانواده عفت و با حجابی مادر آن قدر اهمیّت دارد که حتی دایه ی فرزند هم که مدت کوتاهی مواظبت از او را به عهده می گیردواو را شیر می دهد،باید فردی صالح و عفیف باشد.پیامبر اکرم(ص) سفارش فرمود:ازشیر زنان بدکار و دیوانه برای فرزندانتان پرهیز کنید؛زیرا شیر اثر خود را می گذارد.
امر به معروف ونهی از منکر:
یکی ازعوامل اجتماعی مؤثردرامرحجاب،امربه معروف و نهی از منکر است.اگر بپذیریم که افراد جامعه،همانند اعضای یک بدن می باشند هنگامی که فردی دچاربیماری روحی،روانی و اخلاقی شود ، بر عموم مردم لازم است که در جهت نجات وی تلاش کنند تا رنج و عذاب این بیماری، گریبانگیر دیگر اعضای جامعه نشود و عامل بیماری به آنها سرایت نکند.پیامبراکرم(ص) فرمود:اگر شخصی در نهان ،معصیتی مرتکب شود فقط به شخص او ضرر وارد می شود و اگر در ملأعام گناهی را انجام دهد و دیگران او را نهی از منکر نکنند همه ی مردم زیان می بینند.وبازفرمودند:«چگونه بر شما می گذرد زمانی که زنانتان فاسد و آلوده شوند وجوانتان به طرف فسق و فجور روی آوردندو این هنگامی است که شما امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنید.سؤال شد:یا رسول الله!آیا چنین وضعی پیش خواهد آمد؟حضرت فرمود:بلی؛بلکه بدتر از آن هم خواهد شد و آن زمانی است که معروف را منکر و منکر را معروف می دانند.» اگر خانواده،این واحدهای کوچک اجتماع،از مفاسد اخلاقی اصلاح گردد،کلّ جامعه اصلاح خواهد شد و به تبع آن جامعه ای آرام و با امنیت خواهیم داشت.1
حجاب حق خداوند است:
ازآنجا که حکم الهی برای سعادت بشروضع می شودوخداوند متعال،رحمت را بر خویش واجب می داند و احکام الهی همان رحمت های خداوندی بر بندگان و یا مقدمه ای برای قرار گرفتن در دامن رحمت خدا هستند،پس حجاب حق خدا بر بندگان او می باشد البته نه به این معنا که در کنار حق بندگان،حقّی را هم برای خدا تصور کنیم که او خالق همه چیزاست و نقصی ندارد تا باادای حقّ او،کامل گردد. امّا اینکه ایا می توان حقّ خدا را ادا کرد یا نه.در روایاتی با اشاره به انجام وظایف و اطاعت از امرالهی برای ادا شدن این حق اشاره شده است.آیت الله جوادی آملی معتقد است که: (حجاب زن مربوط به خود او نیست
تا گفته شود از حق خود صرف نظر کردم.حجاب زن مربوط به مردنیست تابگوید من راضی به بی حجابی هستم حجاب رن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده اعّم از همسر،برادر،فرزندو... راضی به بی حجابی باشند،قرآن مجید راضی نخواهد بود زیرا زن وحیثیّت او حق خدااست و خدازن را مظهر احساس و عاطفه آفرید نه مظهر بی عفّتی و شهوترانی.»3 وقتی حّق خداوند با حجاب اداءنشود یعنی بنده ی خدا که آرامش و امنیت جسمی و روحی و روانی در خانواده و اجتماع است اداء نمی شود.
غیرت و حجاب:
غیرت و تعصّب ناموسی یکی از عوامل اساسی عفت است.کسی که برای ناموس خود حرمت قایل است و نسبت به آن تعصب دارد،به خود اجازه نمی دهد که به ناموس دیگران خیانت کند.او می داند که اگر به ناموس دیگران نظر سوئی داشته باشد مطمئناً ناموس اونیز مورد سوء نظر دیگران قرار خواهد گرفت؛بنابراین غیرتش به اواجازه ی بی عفتی نمی دهد. علی(ع)فرمد: « ما ذنی غیور قط »شخص با غیرت هرگز زنا نمی کند.به فرموده ی پیامبر (ص) : « کسی که از زنش غافل باشد و مراقب او نباشد بی غیرت است. » غیرت از جلوه های مردی و مردانگی و حسّ درونی است که خداوند برای محافظت و نگهبانی از حریم خانواده و پاسداری از نسل در وجود مرد به ودیعت نهاده است که اگر رشد کند تمام جامعه را ناموس خود می داند و اجازه ی هتک حرمت به احدی را نمی دهد.خلاصه«غیرت»یک حساسیت انسانی نسبت به پاکی و طهارت خود جامعه است و اگر این قدرت ضعیف شود نه تنها اگر همسرش مورد تجاوز،کام جویی و نگاه دیگران قرارگیرد ناراحت نمی شود بلکه لذت هم می برد.پوشش زن نباید از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر باشد.پوشش زن اگر متأثر از هجوم تبلیغاتی غرب شد،خراب خواهد شد.مثلاً بیاییم باخودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم،اما چادر نباشد.این فکر غلطی است.البته می توان محجبه بود و چادر هم نداشت؛منتها همین جاهم بایستی آن مرز را پیدا کرد.بعضی ها هم از چادر که فرار می کنند هیچ،به آن حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمی آورند،چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار می دهد.شما خیال کرده اید که اگر ما چادر را کنارگذاشتیم،فرضاًآنمقنعه ی کذایی و آن لباسهای «وَلَیَضر بنَ بخمرِ هنَّ عَلی جبو بهنَّ» و همانهایی که در قرآن هست،درست کردیم،دست از سر ما بر می دارند؟نه آنها به این چیزها قانع نیستند آنها می خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عیناً اینجا عمل بشود مثل زمان شاه که عمل می شد.درآن زمان،زن اصلاً پوشش وحجابی نداشت.حتی دراین جاها وقتی نوبت به این کارها می رسد،بی بند وباری خیلی بیشتر می شود؛ کما اینکه بی بند وباری در زمان شاه در تهران و بعضی از شهرهای دیگر ما از معمول شهرهای اروپا بیشتر بود! زن معمولی در اروپا ،لباس و پوشش خودش را داشت؛اما در اینجا آن طوری نبود. بنابراین حجاب یک ارزش است که نباید متأثر از فرهنگ بیگانه باشد.4
نتیجه:
عقل حکم می کند که در تعارض بین حقوق فردی و اجتماعی و آزادی فرد و جامعه،حقوق جامعه مقدم شود.یعنی خواسته های جمع بر فرد مقدم است. از نظر نقل زنان مؤمن باید روسری های خود را به گردن و سینه ی خود اندازند تا از بر کات حجاب،خود و جامعه بهره مند
شود،از جمله:امنیت روانی خودو جامعه،امنیت اقتصادی سیاسی و اخلاقی وفکری.وقتی افرادجامعه نسبت به مضّرات بد حجابی که چند مورد آن طلاق واز هم گسیختگی جامعه،فساد اجتماعی و سقوط شخصیت زن می باشد آگاه باشد و همین طور با امر به معروف و نهی از منکر و داشتن
غیرت مرد و زن نسبت به خانواده ی خود و تربیت فرزند در دامان مادری پاک و خانواده ای سالم می توان حجاب را برای داشتن جامعه آرام و منظم اجرایی کرد.
منابع و مآخذ
1.اکبری،محمد،مرواریدعفاف،قم،مؤسسّه انتشارانی ظفر چاپ سوم،1383
2 زن ریحانه آفرینش مجموعه سخنرانیهای مقام معظم رهبریدرباره ی زن دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری 1387
3.طیبی،ناهید،عطرعفاف،با همکاری واحد پاسخ به سؤالاتجامعةالزهرا(س)،قم،انتشارات جامعة الزهرا،گلبرگچاپ اول،1386
4.وحیدی،محمد،احکام خانواده،قم،نشرهاجر،چاپ سومجلد دو،1388
منبع : سایت اهل بیت (ع)
خانوادههای شهدا اصلیترین آمران به معروف و ناهیان از منکرند
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، حجتالاسلام «کاظم صدیقی» رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در یادواره شهدای امر به معروف و نهی از منکر که عصر روز گذشته (سهشنبه) در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد، اظهار داشت: چیزی که در اسلام به عنوان یک حفاظ، چراغ راه، سلاح و سپر برای حفظ اصل دین و فروعات آن است و ارزشهایی که انسان با آنها انسان میشود و آدمی قائل به آن ارزشهاست و جامعه توحیدی را در برابر کفر، شرک، ظلم، فساد، هرزگی، ارتجاع و بیمبالاتی نگه میدارد، عبارت است از «امر به معروف و نهی از منکر».
رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر با اشاره به اینکه مدافعان حرم و سربازان جبهه نرم همگی دست خدا روی زمین هستند، افزود: خدا خود را مدافع مؤمنین معرفی کرده است. رزمندگان جبهههای جنگ سخت (رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و مدافعان حرم) و سربازان جبهه نرم، دست خدا روی زمین هستند. خدا دفاع میکرد و شهدا مظهر و آیینه خدا بودند. اینها خودشان نبودند و هر چه بود، خدا بود.
حجتالاسلام صدیقی گفت: امام حسین (ع) و ۷۲ تن از یارانشان در روز عاشورا حماسهای را آفریدند که پیش از آن چنین حماسهای نبوده است و بعد از آن هم تا قیامت نظیر نخواهد داشت. این جنگ، تجلی خدا در جبهه بود. بعد از عصر عاشورا، پرچم قیام به امام سجاد (ع) واگذار شد. به حکمت الهی بنا بود امام سجاد (ع) که حجت خدا بر زمین بودند، از عالم غروب نکنند.
رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر افزود: مدیریتی که حضرت زینب (س) در بحرانیترین شرایط ارائه کردند، مدیریت ۴۰ منزل نبود؛ بلکه مدیریت جنگ نرم تا ظهور امام زمان (عج) بود. این مدیریت امروز بازماندگان شهدا، بانوان و همه مردم را در برابر عرصههای تبلیغی، تعلیمی، مبارزه و مقابله با فساد و هرزگی و تهاجم فرهنگی و مقاومت ۴۳ ساله را مقاوم کرد. بازماندگان شهدا فرهنگ شهادت را نهادینه میکنند و نام شهید را زنده نگه میدارند.
وی در مورد اثر جهاد تبیین حضرت زینب (س) اظهار کرد: اثر کار حضرت زینب (س) و قافله تبلیغی و تبیینی امام حسین (ع) که در مدینه نماندند و به کربلا آمدند و با حرکت خود کاخ یزید را به لرزه درآوردند، باعث شد که طاغوت با این جنگ نرم و آن جهاد تبیین و امر به معروف و نهی از منکر، عقبنشینی کند. یزید، خود اجازه داد که در کاخ خودش مجلس عزاداری برگزار شود، یزید احساس خطر کند و بیحرمتی تمام شود.
رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر ادامه داد: دو کار فاخر قابل عرضه که سپاه در این مدت انجام داد، عبارت بود از اجتماع چند هزار نفری «سلام فرمانده» در کنار مرقد امام (ره) و مانور «بانوان سنگرنشین». در این کار عظمت وحدت بانوان و حضور جمعیشان تداعی کننده عظمت و هیبت بازماندگان شهدای کربلا بود.
حجتالاسلام صدیقی در مورد خطر شهید سلیمانی برای جبهه استکبار به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی گفت: به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، خطر «شهید سلیمانی» برای استکبار بیش از خطر خود «سردار سلیمانی» بود. تا زمانی که سردار سلیمانی حیات ظاهری داشت، خوفی در دل استکبار ایجاد میکرد اما وقتی که به شهادت رسید، جبهه مقاومت را بزرگتر کرد.
رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در مورد تأثیر دفاع فرهنگی در کنار دفاع نظامی گفت: اگر کنار دفاع نظامی، دفاع فرهنگی، جنگ نرم و امر به معروف و نهی از منکر رسانهای، عملی، فردی و جمعی نباشد و انسجام و اتحادی نباشد، نفوذ و جریان خونهای شهدا میان مردم از بین میرود؛ اما خدا خود قول داده است که شهدا زندگانی هستند که نمیمیرند و از شما کمک میخواهند که دنبالهروی راه شهدا باشید که اگر ادامه دهید، به مقام «لا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون» دست پیدا میکنید و حادثهای شما را زمینگیر نمیکند. در جنگ نرم، «استقامت» رمز پیروزی است.
وی ادامه داد: جنگ نرم پشتوانه حرکت امام (ره) بود. این حماسه تحول جهانی ایجاد کرد و دشمن را به عقب راند و یک پدیده جدیدی به نام نظام جمهوری اسلامی متولد شد که در این ۴۳ سال هر چه استکبار با تمام امکانات تبلیغاتی و جنگ روانی، تحریم اقتصادی، ترور، ایجاد رعب و وحشت تلاش کرده است، تا امروز نتوانسته انقلاب و راه شهیدان را از بین ببرد بلکه شما روز به روز قویتر و مقتدرتر شدید.
رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر خطاب به خانوادههای شهدا گفت: امر به معروف و نهی از منکر متعلق به خانوادههای شهدا و مردم است. ما که در ستاد امر به معروف و نهی از منکر کار میکنیم، میخواهیم راه را برای شما باز کنیم. شما باید بدون واهمه به میدان بیائید و بلندگوی شهدایتان باشید. ما هم حامی شما و در کنار شما هستیم.
«مسئلهی حجاب به معناى منزوى کردن زن نیست. اگر کسى چنین برداشتى از حجاب داشته باشد، برداشتى است کاملاً غلط و انحرافى.» ۱۳۶۸/۱۰/۲۶ رهبر انقلاب به مناسبتهای گوناگون دربارهی اثرات حجاب بر رشد و تعالی جامعهی زنان سخن گفته و توصیههای مهمی برای ترویج و تبیین مسئلهی حجاب اسلامی داشتهاند که نکات مهم این سخنان حضرت آیتالله خامنهای در ادامه بازخوانی میشود.
* حجاب عاملِ حفظ کرامت زن است
اولین اثر حجاب حفظ کرامت زن است، آنهایی که ارزش زن را، آرایش و جلوهگری او میدانند «باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین میآورند و تذلیل میکنند!؟... هیچ مکتبی بهقدر اسلام، ارزش و کرامت انسان را والا نمیداند.» ۱۳۷۱/۹/۲۵ از سوی دیگر حجاب «مایهی تشخص و آزادی زن است... مایهی اسارت زن نیست.» ۱۳۹۱/۲/۲۳ زیرا «آزادی در منطق اسلامی معنائی دارد، غیر از آن معنائی که آزادی در منطق غرب دارد.»۱۳۹۰/۷/۲۴ «نگاه فرهنگ غربی به زن یک نگاه اهانتآمیز است. اسم آن را آزادی میگذارند، لکن در حقیقت آزادی نیست.» ۹۱/۴/۲۱ در این نگاه «زن را به عنوان وسیله التذاذ مردان معرفی کردند و اسمش را آزادی زن گذاشتند!» ۱۳۷۱/۹/۲۵ لذا «ما که روی حجاب اینقدر مقیدیم، به خاطر این است که حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبهی معنوی عالی خود برسد.» ۱۳۷۰/۱۰/۴
* حجاب زمینهساز امنیتِ زنان
اثر بعدی این است که «خودِ این حجاب، یکی از وسایل امنیت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنیت پیدا میکند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا میکنند.» ۱۳۷۵/۱۲/۲۰ در واقع «حجاب اسلامی وسیلهی مصونیّت زن است؛ حجاب وسیلهی محدودیّت زن نیست.» ۱۳۹۶/۱۲/۱۷ «حجاب به هیچ وجه مانعی و محدودیتی برای ورود زن در عرصههای گوناگون علمی، فرهنگی، سیاسی، مبارزاتی، انقلابی و نظامی ایجاد نمیکند.» ۱۳۷۶/۴/۳۰ برای اینکه «زن بتواند کار خود را در جامعه انجام دهد، مرد هم بتواند مسؤولیتهای خود را انجام دهد، اسلام حجاب را معیّن کرده است.» ۱۳۷۵/۱۲/۲۰ از سوی دیگر «آن جایی که زن را به عریانی و برهنگی نزدیک میکنند، در درجهی اوّل، امنیت از خود زن و در درجهی بعد، از مردان و جوانان گرفته خواهد شد.» ۱۳۷۵/۱۲/۲ الگوسازی از دیگر آثار حفظ حجاب است؛ موضوعی که در عرصهی ورزش بانوان با حضور ورزشکاران محجبهی مسلمان عملی شده است: «شما با نمایش شخصیت و هویّت زن مسلمان ایرانی نشان دادید که در میادین ورزشی نیز یک زن مسلمان میتواند با حفظ حجاب و حدود دینی، حضوری مقتدر و عزتآفرین داشته باشد.» ۱۳۹۲/۸/۲۰
* حساسیت اسلام نسبت به اختلاط مرد و زن
بنابراین حجاب مانع فعالیت زنان نیست: «در همین انقلاب خود ما، در بعضی از نقاط کشور، زنها زودتر از مردها اجتماع راه انداختند.» ۱۳۹۱/۲/۲۳ و در این زمینه «امام فرمودند: اگر زنان در این نهضت همکاری نمیکردند، انقلاب هم پیروز نمیشد.» ۱۳۷۹/۶/۳ البته باید توجه داشت «بعضی میگویند چون فعّالیت اجتماعی اجازه نمیدهد به خانه و شوهر و فرزند برسیم، پس فعّالیت اجتماعی نباید بکنیم. بعضی میگویند چون خانه و شوهر و فرزند، اجازه نمیدهد فعّالیت اجتماعی بکنیم، پس شوهر و فرزند را باید رها کنیم. هر دو غلط است.» ۱۳۷۵/۱۲/۲۰ آنچه مشخص و قطعی است ، این است که اسلام نسبت به اختلاط مرد و زن حساس است: «اگر این حسّاسیتِ اسلام نسبت به روابط و نوع اختلاط مرد و زن رعایت شود، همهی کارهایی که مردان میتوانند در عرصهی اجتماعی انجام دهند، زنان هم - اگر قدرت جسمانی و شوق و فرصتش را داشته باشند - میتوانند انجام دهند.» ۱۳۷۶/۲/۱۷
* در بحث حجاب از هجوم تبلیغاتی غرب تأثیر نپذیرید
امروز حرکت در جهت تضعیف هویت اسلامی زن مسلمان و فرهنگ حجاب و عفاف بانوان یکی از توطئههای اصلی دشمنان است: «پولهای زیادی خرج میکنند، فعّالیّت زیادی میکنند، صدها رسانه را -از انواع و اقسام رسانهها- به کار میگیرند برای اینکه بتوانند روی این نقطهی حسّاس، [یعنی] نقطهی هویّت مستقلّ فرهنگیِ زنِ مسلمان، اثرگذاری کنند؛ دشمنان ما واقعاً خودشان را در خارج از کشور [برای این کار] میکشند؛ از طُرق مختلف؛ حالا چقدر پول خرج میشود برای اینکه بتوانند این تلویزیونها و این رادیوها و این فضای مجازی و این سایتهای اینترنتی را به کار بیندازند -مدام تبلیغ بکن، بگو، بگو، صد بار- که چه بشود؟ که نتیجهاش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید چهار دختر فریب بخورند و در خیابان حجابشان را بردارند.» ۱۳۹۶/۱۲/۱۷ و البته برخی هم در داخل پازل دشمن را تکمیل میکنند: «ناگهان شما میبینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب میشوند، مسئلهی «حجاب اجباری» مطرح میشود؛ معنایش این است که یک عدّهای نادانسته -حالا من میگویم نادانسته؛ انشاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال میکنند که دشمن با آنهمه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال میکنند.» ۱۳۹۶/۱۲/۱۷
برای ترویج فرهنگ حجاب و عفاف باید دانست «اسلام انسان را شناخته است که حکم حجاب را داده، حکم عدم اختلاط زن و مرد را داده.» ۱۳۹۴/۸/۲۰ و در همین راستا «امام در مقابل یک منکر واضحی که بهوسیلهی پهلوی و دنبالههای پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد. » ۱۳۹۶/۱۲/۱۷ در نتیجه «حکومت اسلامی موظّف است در مقابل حرام بایستد، در مقابل گناه بایستد.» ۱۳۹۶/۱۲/۱۷ لذا «هر حرکتی که برای دفاع از زنان انجام میگیرد، باید رکن اصلی آن رعایت عفاف زن باشد.» ۱۳۷۶/۷/۳۰
* فلسفه و فواید حجاب را بگویید
بانوان انقلابی میتوانند در عرصههای گوناگون به تبلیغ و تبیین و دفاع از فرهنگِ حجاب و عفاف بپردازند. لازمهی اقدام صحیح در این عرصه اما این است که در مباحث نظری سعی کنیم «هیچ بحثی در زمینههای مربوط به پوشش زن، از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر نباشد.» ۱۳۷۰/۱۰/۴ و از سوی دیگر «گفتمان اسلامی در مورد زن را بایست با روحیّهی تهاجم، طلبگارانه مطرح کرد. اگر آنها [غربیها] گفتند که شما چرا به زن برای اینکه بتواند بیحجاب بگردد آزادی نمیدهید، باید گفت شما چرا این آزادی مضرّ و دهشتناک را میدهید.» ۱۳۹۲/۲/۲۱ لازمهی دیگر هم این است که «شما دربارهی حجاب بنشینید واقعاً تحقیق کنید، فکر کنید، از لحاظ دینی هم مثلاً دربارهاش بحث کنید، یا از بحثهایی که شده استفاده کنید.» ۱۳۷۷/۱۲/۴ کسانی هستند که «از حکم حجاب و فلسفهی حجاب و فواید حجاب اطّلاعی ندارند،» ۱۳۷۷/۱۲/۴ باید «اینها را با حجاب آشنا کرد.» ۱۳۷۷/۱۲/۴ لذا به عنوان یک فعالیت تبلیغی «شما ذهن این دختر جوان، یا این زن جوان را با اهمیت حجاب آشنا کنید؛ یعنی به او تفهیم کنید که حجاب از لحاظ شرعی و از لحاظ منطقی این است. در ذهن او، استدلال صحیح را در مورد رعایت حجاب راسخ کنید.» ۱۳۷۷/۱۲/۴ شما به عنوان بانوان محجبه «میگویید: "ما با این حجاب، احساس آسایش میکنیم و این لباسِ مشارکت ماست"! بله؛ کاملاً تعبیر درست و خوبی است... این را هرچه بیشتر بیان کنید و بگویید.» ۱۳۷۷/۷/۱۸ بانوان مسئولیت معرفی برکات حجاب را برعهده دارند و باید نشان بدهند که «زن مسلمان زنی است که هم دین خود را، حجاب خود را، زنانگی خود را، ظرافتها و رقّتها و لطافتهای خود را حفظ میکند؛ هم از حق خود دفاع میکند؛ هم در میدان معنویت و علم و تحقیق و تقرّب به خدا پیشروی میکند.» ۱۳۷۹/۶/۳۰ باید «از لحاظ اجتماعی روی مسألهی کیفیّت حجاب تکیه کنید؛ به ترویج دیدگاه خودتان بپردازید.» ۱۳۷۷/۱۲/۴ و در محیط دانشگاهی هم «خانمهای دانشجو و استاد باید بکوشند روحیه و فرهنگ اسلامی را ترویج کنند. اجازه ندهید به کسانی که نسبت به حجاب اسلامی یا زنان و دانشجویان دخترِ مسلمان بیاحترامی کنند.» ۱۳۷۱/۹/۲۵ در خصوص امر به معروف و نهی از منکر هم «گفتن و تذکّر دادن، خوب است. چه اشکال دارد با اخلاقِ خوب تذکّر دهند؟» ۱۳۸۲/۲/۲۲ اما «انسان باید با «رفق» عمل کند؛ برای اینکه بتواند با محبّت آن حقایق را در دلها و در ذهنها جا بدهد و جایگزین کند.» ۱۳۷۸/۱/۱۳ کلام پایانی اینکه «دیدید در وصیّتنامههای شهدا چقدر دربارهی حجاب توصیه شده؛ خب، حجاب یک حکم دینی است؛ این آرمان شهیدان فراموش نشود.» ۱۳۹۵/۷/۵
زمینه شکلگیری قتلعام مسجد گوهرشاد / چالش حجاب از چه زمانی ایجاد شد؟
سوای از حواشی رویداد تلخ مسجد گوهرشاد که تا ابد به عنوان مهر ننگی بر پیشانی پهلویها حک شد، ضروری است زمینههای شکلگیری ایده کشف حجاب مورد واکاوی قرار گیرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، دی ماه سال 1314 قانون کشف حجاب در ایران به تصویب رسید. در 21 تیر ماه همان سال، علما و مردم مومن و مذهبی مشهد در اعتراض به کشف حجاب در مسجد گوهرشاد تجمع کردند. این تجمع با واکنش شدید و نظامی حکومت رضاخان مواجه شد و به دستور پادشاه وقت، تعدادی بسیاری از معترضان کشته و به خاک و خون کشیده شدند. هرچند عدهای کشتار مسجد گوهرشاد را در واکنش به قانون متحدالشکل شدن البسه مردان جلوه دادند، اما حقیقت امر همان مسئله اعتراض به کشف حجاب است.
سوای از حواشی این رویداد تلخ که تا ابد به عنوان مهر ننگی بر پیشانی پهلویها حک شد، ضروری است زمینههای شکلگیری ایده کشف حجاب مورد واکاوی قرار گیرد. برای این امر حداقل باید به اروپای عصر «رُنسانس» نگاهی انداخت. رنسانس، جنبش فرهنگیِ مهمی بود که آغازگر دورانی از انقلاب علمی و «اصلاحات مذهبی» و پیشرفت هنری در اروپا شد؛ اروپایی که به اسم اصلاحات و با تفکر مدرن، دین و فرهنگ مردم را با فاصله دادن از امور مذهبی و یا وارونهنمایی نمادهای دینی، مورد تخریب قرار داد. «مارتین لوتر» به عنوان یکی از سردمداران اصلاح مذهبی، با طرح شعار «خودکشیشی» که مشوق فردگرایی بود و نیز با شعار خصوصیسازی دین و محدودسازی قلمرو آن به رابطه انسان با خدا، حذف دین از صحنه اجتماع را رقم زد. از پیامدهای نهضت اصلاحی وی، درگیری فرقههای مذهبی بود که موجب از بین رفتن قداست دین و زمینهسازی برای سکولاریسم شد.
غرب به اسم نوگرایی سنت مذهبی را کنار گذاشت
یکی از جریانات مهمی که در راستای جنبش اصلاح دینی بهوجود آمد، نهضت پروتستانتیزم است. پروتستانتیزم با حذف کلیسا به عنوان واسطه نجات، عرضه احکام و اعتقادات را برای سعادت اخروی و به صورت کلامی و آئینهای گوناگون نه تنها بیمعنا و بیهوده در نظر گرفت، بلکه آن را مانعی برای نجات انسان دانست. مدرنیته که همزمان با عصر رُنساس شکل گرفت و بین سده پانزدهم میلادی تا سده بیستم را در بردارد، به اسم تجدّد و نوگرایی، سنت مذهبی خود را کنار گذاشته و یا تحریف کرد؛ مهمترین اصول و مبانی مدرنیته شامل علمگرایی، روشنفکری، پیشرفتباوری، مادیگرایی، انسانگرایی (اومانیسم)، فردگرایی، برابرگرایی، آزادیخواهی (لیبرالیسم)، احساسگرایی، دنیاگرایی (سکولاریزم) و سنّتستیزی بود. اروپایی که تا قبل از رُنسانس از لحاظ پوشش، پوششی حتی کاملتر از پوشش بانوان امروزی داشتند، بهصورت نرم بهسمت بدحجابی سپس بیحجابی روی آوردند.
طرفداران این مکتب و اندیشمندان آنها با شعارهای رنگین به خصوص شعار برابری زن و مرد و حقوق بشر و آزادی برای همه، پای زنان را برای ورود بیضابطه آنان به اجتماع و فعالیتهای اجتماعی باز کردند و این سرآغاز انحراف جامعه اروپایی و شروع راهی بود که انتهایش بیسامانی بنیان خانواده در اروپا بود.
ورود تفکر مدرنیسم در بدنه جوامع اسلامی
این جریان به صورت نرم وارد سایر جوامع به ویژه جوامع اسلامی شد و طرفدارانی به خود دید و طبق معمول، مجریان این تفکر شیطانی در بدنه کشورهای اسلامی همان غربزدگان یا جریان نفوذ در بدنه حکومت بودند. ترکیه از اولین کشورهایی بود که تفکر مدرنیسم را دریافت؛ از این جهت است که او درست در راستای سناریوی غرب حرکت کرد، نشان به اینکه اعطای آزادیهای فردی و اجتماعی به زنان، از جمله مباحث جدی مدنظر مصطفی کمال بود. در نتیجه اقدامات بهاصطلاح اصلاحاتی او بود که معلمانِ زن در مدارس مختلط مشغول به کار شدند و به مشاغلی چون وکالت، طبابت و خدمات عمومی دست یافتند.
دیدگاههای «مصطفی کمال» درباره حجاب و بهچالش کشیدن مداوم آن در خطابههایش نیز یکی دیگر اقدامات او در مبحث مربوط به زنان بود. او در خلال سفرهای مرحله دومش، در جمع مردم «اینهبولو» با اشاره به زنانی که روی و چشمان خود را از مردان میپوشاندند، این عادت را نتیجه خودخواهی مردان و وسواس در پاکدامنی قلمداد کرده بود و سرانجام موفق به تصویب قانونی در همین زمینه شد؛ قانونی که اگرچه مدام در سطح جامعه تبلیغ و تشویق میشد، الزام به آن اما ــ نداشتن حجاب ــ تنها در اماکن دولتی اجباری بود. (آتاتورک؛ فهیمه نظری، از انقلاب فرهنگی تا کشف حجاب)
چالش حجاب و ظهور بیبندوباری در عصر قاجار و رضاشاه
اما اندیشه مدرنیسم در ایرانِ عصر قاجار ورود کرد، تا جایی که میتوان گفت عصر قاجار، عصر انتقال مکاتب غرب و اندیشههای غیردینی فلسفه غرب داخل ایران بود؛ این تفکر حتی برخی اندیشمندان را تحت تأثیر قرار داد؛ به این واسطه مدرنیسم بین نواندیشان و اصلاحطلبان غربگرا و حتی وزیران و حکام قاجار ریشه دواند و همان طور که اشاره شد، یکی از مهمترین دستاوردهای مدرنیته غرب که همان شعار جدایی دین از سیاست و نیز شعار ناکارآمدی دین در پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی بود، بین نخبگان جامعه ریشه دوانید. این غربگرایان همچون طرفداران مدرنیسم چاره درد جامعه را عبور از سنتهای دینی میدانستند.
از اواسط دهه 1300 (اواخر پادشاهی قاجاریان) انتقاد به حجاب دستکم در تهران آسانتر شده بود. گروههای فعال جنبش زنان ایران از حجاب انتقاد میکردند، برای مثال «نشریه عالم نسوان» در سال 1310 بحثی دربارهٔ حجاب باز کرد و فراخوانی برای این بحث چاپ کرد. پاسخهای موافق و مخالف داده میشد. در مجموع، زنان از بیحجابی بسیار دفاع کردند و انحطاط اخلاقی جامعه را از سرکوب زنان توسط مردان میدانستند. (سانا ساریان، ص98 تا 100) از دیگر سو مسافرتهای شاه قاجار به اروپا و مشاهداتش از وضعیت پوشش زنان اروپایی در دربار تأثیر بسزایی در تفکر قانون کشف حجاب داشت. بهتدریج موضوع «کشف حجاب» در قالب تجددخواهی به محافل روشنفکری و اشعار شعرا نفوذ کرد و در مطبوعات منعکس شد.
این رویه نیز در زمان حکومت رضاشاه (1305 ه.ش) ادامه یافت. مدارس مختلط دختران و پسران در این دوره تأسیس شد؛ با اینکه رضاشاه با کشف حجاب ادعای برابری حقوق زنان با مردان را مطرح میکرد و به آنان بهاصطلاح آزادی میداد، با این حال زنان کارگر در شرایط مساوی کار با مردانِ همکارشان از مزد کمتری برخوردار بودند، از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم بودند. (جمعی از مستشرقین، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز. (ترجمه کیفر و کشاورزی، تهران، انتشارات پوشیل، چاپ اول، 1359، ص473)
با تمام این توضیحات و کلیدواژهها اکنون میتوان به راحتی دریافت عدهای که با شعار اصلاحات وارد عرصه سیاسی کشور شدند، چه مقدار به دنبال پیادهسازی اسلام حقیقی و چه مقدار در پی اهداف مدرنیسم هستند. تحریف مفهوم آزادی در دهههای گذشته از جمله اقدامات مخرب این عده بود؛ همچنان که آزادی در معنای دینی آن به معنای رهایی از نفسانیات و پیوستن به لقای الهی بود، اما آزادی را با وارونهنمایی، به معنای بیبندی و باری و بیقیدی نسبت به آموزههای ناب اسلام و سنتهای دینی نهادینه کردند. از دیگر سو مدتهاست که با شعار جدایی دین از سیاست و به چالش کشیدن مسئله حجاب به نوعی دین را افیون ملتها میدانند و بیواهمه خود را طرفدار مکاتب منحوس و منفور غرب معرفی میکنند.
حاج آقا حسین قمی؛ اولین مجاهد مقابله با کشف حجاب رضاخانی
حضرت آیتالله خامنهای: «نکته محوری قضیه مسجد گوهرشاد مرحوم حاج آقا حسین قمی است. ایشان یک ملّای مجاهدِ فی سبیلالله نترسِ آمادهای بود که حاضر بود برود در دهان شیر؛ ایشان سر مسئلهی کشف حجاب گفت من میروم با رضا شاه صحبت میکنم و مجبورش میکنم گوش کند.» ۹۶/۰۱/۰۸
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت در سالروز واقعهی خونین کشتار مردم معترض به کشف حجاب رضاخانی در مسجد گوهرشاد مشهد که در تیرماه ۱۳۱۴ به وقوع پیوست، تصویری از «حاج آقا حسین قمی» را در پاسداشت اولین مجاهد مقابله با کشف حجاب رضاخانی، منتشر میکند.