بسیج بزرگترین شبکه جهانی مقاومت
بسیج بزرگترین شبکه جهانی مقاومت حضرت امام خمینی: بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین...
خط حزبالله ۴۶۳ | حزبالله پیروز است
خط حزبالله ۴۶۳ | حزبالله پیروز است چهارصد و شصت و سومین شماره هفتهنامه «خط حزبالله»، با تیتر «حزبالله پیروز...
اقشار مختلف مردم از استانهای مازندران، گیلان، گلستان و کهگیلویه و بویراحمد
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
خوشامد عرض میکنم به همهى برادران و خواهران عزیز؛ مردم مؤمن، جوانان پر
شور، علماى اعلام، بالخصوص به خانوادههاى معظّم شهیدان که از راههاى دور
تشریف آوردید و امروز به جمع ما، به حسینیهى ما نورانیت و صفا بخشیدید. از
خداوند متعال مسئلت میکنیم که فضل و رحمت و لطف و عنایت ویژهى خود را که
در این ماه شریف شامل حال بندگان و مؤمنان و مخلصان میفرماید، شامل حال
همهى شما برادران و خواهران عزیز، و همهى مردم آن استانهائى که زحمت
کشیدید از آن استانها تشریف آوردید، و همهى ملت ایران بفرماید.
اولاً لازم میدانم برادران و خواهران عزیز را، مخصوصاً جوانها را توجه
بدهم به اهمیت ماه رجب. از این مناسبتها و از این خصوصیاتِ مربوط به ایام و
شهور نمیشود بهآسانى صرفنظر کرد. بزرگان و اهل معنا و اهل سلوک، ماه رجب
را مقدمهى ماه رمضان دانستهاند. ماه رجب، ماه شعبان، یک آمادگاهى است
براى اینکه انسان در ماه مبارک رمضان - که ماه ضیافت الهى است - بتواند با
آمادگى وارد شود. آمادگى به چیست؟ در درجهى اول، آمادگى به توجه و حضور
قلب است؛ خود را در محضر علم الهى دانستن، در محضر خدا دانستن - «سبحان من
احصى کلّ شىء علمه»(1) - همهى حالات خود را، حرکات خود را، نیّات خود را،
خطورات قلبى خود را در معرض و محضر علم الهى دانستن؛ در درجهى اول، این
مهم است؛ و اگر این حاصل شد، آن وقت توجه ما به کارهایمان، به حرفهایمان،
به رفتوآمدهایمان، به سکوتمان، به گفتنمان، بیشتر خواهد شد؛ توجه میکنیم
که چه میگوئیم، کجا میرویم، چه اقدامى میکنیم، علیه چهکسى حرف میزنیم، به
نفع چهکسى حرف میزنیم. وقتى انسان خود را در محضر الهى دانست، بیشتر متوجه
کارها و حرکات و رفتار خود میشود. عمدهى اشکالات ما به خاطر غفلتى است که
از رفتار و اعمالِ خودمان میکنیم. وقتى انسان از حال غفلت خارج شود، توجه
کند که دارد دیده میشود، محاسبه میشود - «انّا کنّا نستنسخ ما کنتم
تعملون»(2) - همهى حرکات او، کارهاى او در محضر پروردگار است، طبعاً
مراعات میکند. با این حالت، با یک طهارتى، با یک نزاهت و پاکیزگىاى، انسان
وارد ماه رمضان شود - «شستشوئى کن و آنگه به خرابات خرام»؛ شستشوکرده وارد
ماه رمضان شود - آن وقت در محضر ضیافت الهى حداکثر بهره را خواهد برد. ماه
رجب را با این چشم نگاه کنید.
بقیه بیانات درادامه مطلب
در دعاهاى ماه رجب که از ائمه (علیهمالسّلام) مأثور است، انسان وقتى نگاه
میکند، مىبیند بیشتر این دعاها ناظر به جهات توحیدى است؛ پرداختن به عظمت
الهى، به صفات الهى، خود را در مقابل این عظمت مشاهده کردن، راه روشن را به
سوى پروردگار شناختن، دانستن و به آن میل و رغبت پیدا کردن. یکى از
خصوصیات دعاهاى ماه رجب این است: توجه دادن به توحید، توجه دادن به خدا، به
اسماء و صفات الهى. این ماه را باید قدر دانست. اول این ماه، متبرک است به
ولادت امام باقر (علیهالسّلام)؛ آخر این ماه، متبرک است به بزرگترین
حادثهى تاریخ؛ یعنى بعثت پیغمبر. در نیمهى این ماه، جوانان ما سالهائى
است که این سنت حسنه را در کشور رائج کردهاند؛ سنت اعتکاف را، رفتن در
مساجد را، روزه گرفتن را. واقعاً چقدر منظرهى زیبا و معطّرى است که جمع
کثیرى از جوانهاى ما برخلاف سیرهى متعارف جوانهاى دنیا که غرق در شهوات و
تمایلات نفسانى هستند، روزها و شبهائى را روزه بگیرند؛ بروند در یک مسجدى
بنشینند، اعتکاف کنند؛ شب و روزشان را ذکر و فکر و شنیدن معارف الهى و
شنیدن احکام و مذاکرهى علم حقیقى - که علم توحید است - قرار دهند؛ این
خیلى چیز مهمى است. اینها از برکت انقلاب است. قبل از انقلاب، ما در این
ایام نیمهى ماه رجب ندیده بودیم یا خیلى بندرت میدیدیم که کسانى بروند
اعتکاف کنند. غالباً همهى ماها، همهى مردم غافل بودیم از این روزنهى
رحمت الهى. بنده در مشهد که اصلاً ندیده بودم؛ در قم هم یک تعداد معدودى،
یک چند نفر طلبه در مسجد امام میرفتند و ایام نیمهى ماه رجب اعتکاف
میکردند. امروز شما نگاه کنید؛ نه فقط مساجد جامع، نه فقط مساجد بزرگ، نه
فقط در یک شهر و دو شهر، بلکه در همهى کشور، در همهى شهرها، در همهى
مساجد، جوانهاى ما، مردان ما، زنان ما، دختران ما، پسران ما میروند صف
میکشند، اسم مینویسند، براى اینکه به آنها فرصت داده شود که در این مسجد،
در آن مسجد، سه روز روزه بگیرند و اعتکاف کنند؛ این خیلى براى یک ملت حائز
ارزش است، این خیلى مهم است. اینها هست. این ماه رجب است؛ از این فرصتها
استفاده کنید. جوانها ! شما بیشتر استفاده کنید. دلهاى پاک شما، جانهاى
باصفا و نورانى شما آمادهى تلألؤات و تشعشعات رحمت الهى و توجهات الهى
است؛ این را قدر بدانید.
آنچه یک ملت از این طریق و از طرق معنوى به دست مىآورد، یک پشتوانهاى
میشود، ذخیرهاى میشود براى اینکه بتواند در همهى میدانهاى زندگى، با
ارادهى راسخ و با عزمِ مقاوم
در مقابل مشکلات پیش برود؛ بنبستها را باز کند، کارهاى بزرگ انجام دهد.
پشتوانهى همهى اینها، این معنویت است. کسى مثل امام بزرگوار ما که یکتنه
وارد شد و توانست به برکت عزم و ارادهى راسخ و ایمان و توکل، همهى ملت را
بسیج کند و این حرکت عظیم را راه بیندازد، بیش از هر چیز متکى بود به همان
جوشش قلبى، معنوى، روحى، توکل، معرفت، عبادت. تا آخر عمر هم این بزرگوار
با وجود پیرى و ناتوانى و شکستگى، نیمهى شب برمیخاست، اشک میریخت. ما خبر
داشتیم از نزدیکان ایشان که به همهى خصوصیات زندگى ایشان واقف بودند،
شنیده بودیم، اطلاع داشتیم؛ ایشان نیمههاى شب برمیخاست، از خداى متعال
استمداد میکرد - «رهبان اللّیل»(3) - شب با آن حالت، آن وقت روز مثل شیر
غرّانى مىآمد توى میدانها، قدرتها را شکست میداد، ضعفهاى ملت را برطرف
میکرد، ارادههاى همهى ما مردم را تقویت میکرد و راه مىانداخت؛ به برکت
آن پشتوانهى معنوى.
یکیک شما مردم عزیزمان - بخصوص جوانها، بخصوص جوانها - میتوانید به همان
منبع و معدن عظیم قدرت، با توکل، با ارادت، متصل شوید و استفاده کنید و
استفاضه کنید و نورانى شوید و نقش ایفا کنید. در اسلام، آن رهبانیتى که
فرمودند «رهبان اللّیل»، فرق میکند با رهبانیتى که نصارى درست کردند؛ «و
رهبانیّة ابتدعوها ما کتبناها علیهم».(4) رهبانیت نصارى و ادیان دیگر به
معناى انزوا بود، گوشهنشینى بود، انقطاع از دنیا بود؛ رهبانیت اسلام به
معناى حضور در همهى صحنههاى زندگى بود - «سیاحة امّتى الجهاد فى سبیل
اللّه»(5) - همهى حرکات و سکنات، در جهت خدا: صلحشان، آشتىشان، حرکتشان،
سکوتشان، سکونشان، اقدامشان، همه و همه در راه خدا. آن وقت «من کان للّه
کان اللّه له»، «ان تنصروا اللّه ینصرکم»،(6) «لینصرنّ اللّه من ینصره»؛(7)
وقتى در راه خدا حرکت کردید، لطف الهى، مدد الهى،
پشتیبانى الهى هم با شما خواهد بود. عزیزان من! این راز پیشرفت ملت ایران
است. اینکه شما مشاهده میکنید یک ملت با این همه دشمنى، با این همه خباثت و
رذالتى که در مقابل این ملت، دشمنان در سطوح مختلف، در عرصههاى مختلف، از
همه طرف اعمال کردند، اما نتوانستند این ملت را متوقف کنند و ملت ایران با
عزم خود، با پیشرفت خود، با حرکت مستمر و جهادگونهى خود، همهى آنها را
وادار به عقبنشینى کرد، به خاطر همین خصوصیات است، به خاطر همین پشتوانهى
الهى است؛ و این ادامه خواهد داشت. به توفیق الهى، ملت ایران همین راه را
ادامه میدهد.
کسانى امیدوار بودند جوانهاى ما را از دین جدا کنند؛ طمع داشتند جوانهاى
ما را سرگرم شهوات زندگى، مادیگرى و امثال اینها کنند؛ اشتباه کردند. امروز
عرصهى جوانى ما، طبقهى جوانان ما، از لحاظ کمیت و کیفیت، نسبتشان از
مسنترها اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. جوانهاى مؤمنِ امروز ما و کسانى که
دل در گرو انقلاب دارند، که نه امام را دیدند، نه انقلاب را درک کردند، نه
دوران دفاع مقدس را دیدند، انگیزهشان، همتشان از جوانهاى دورهى دفاع مقدس
بیشتر نباشد، کمتر نیست؛ این را بنده از روى علم و اطلاع عرض میکنم؛ تحلیل
نیست، حدس نیست. کارهاى بزرگى که امروز جوانهاى ما در عرصهى ملى و در
بخشهاى گوناگون دارند انجام میدهند، گاهى زحمتش، فشارش، حتّى خطرش، بیشتر
از آن کارى است که در دوران دفاع مقدس انجام میدادند، یا باید انجام
میدادند. این روحیه را باید حفظ کرد.
آنچه که امروز در درجهى اولِ کارهاى سیاسى کشور قرار دارد، مسئلهى
انتخابات است. انتخابات یک حادثهى یکروزه است، ظرف یک روز انجام میگیرد؛
اما از آن حوادثى است که تأثیر آن، تأثیر بلندمدت است. انتخابات ریاست
جمهورى را شما در ظرف یک روز انجام میدهید، اما اولاً کسى را یا کسانى را
براى مدت چهار سال بر سرنوشت کشور و جریانهاى عمدهى کشور حاکم میکنید؛
ثانیاً دامنهى تأثیر آن به همان چهار سال هم محدود نمیماند. گاهى اوقات
دولتها کارهائى میکنند که تأثیرات آن تا سالها باقى میماند؛ چه کارهاى خوب،
چه خداى نکرده کارهاى غیر خوب؛ تأثیر آن منحصر نمیماند به آن چهار سال؛
مثل یک جریانى ادامه پیدا میکند. پس شما در یک روز یک حرکتى میکنید، یک
انتخابى میکنید، یک اقدامى میکنید که تأثیر آن در کوتاهمدت، در چهار سال، و
در بلندمدت، گاهى در چهل سال باقى میماند؛ اینقدر انتخابات مهم است.
انتخاباتِ امسال اهمیت مضاعف دارد. من به شما عرض کنم برادران عزیز!
خواهران عزیز! همهى ملت ایران! امروز انتخابات شما - که حدود یک ماه دیگر
انجام خواهد گرفت - به یک موضوع مهم بینالمللى تبدیل شده است؛ این را
بدانید. دستگاههاى فکرى دشمنان - به قول خودشان، اتاقهاى فکر - نشستهاند
رصد میکنند مقدمات این انتخابات را، این حادثهى بزرگ را؛ دارند نگاه
میکنند؛ نقشه هم دارند، هدف هم دارند. هدف جبههى دشمنان شما، نقطهى مقابل
هدف شما است. شما که در انتخابات شرکت میکنید، دنبال یک فرد اصلحى
میگردید که بتواند کشورتان را با همین سرعت، بلکه بیش از این، پیش ببرد؛
هم در عرصهى مادى، هم در عرصهى معنوى. شما دنبال انتخاباتید، براى اینکه
کسى یا کسانى، دولتى، رئیس جمهورى بتواند عزت شما را بالا ببرد، استقلال
شما را عمیقتر کند، وضع زندگى شما را بهتر و مرفهتر کند، گرهها را باز
کند، امید و شور و شوقى در کشور بهوجود آورد؛ اما دشمن شما درست بعکس،
مایل است انتخاباتى انجام بگیرد - حالا که بنا است انجام بگیرد؛ البته اگر
میتوانستند کارى کنند که انتخابات انجام نگیرد، آن کار را میکردند؛ اما
حالا که بالاخره چارهاى ندارند و انتخابات انجام خواهد گرفت - که براى
آیندهى کشور این محسّنات را نداشته باشد؛ بلکه کشور را به سمت وابستگى، به
سمت ضعف، به سمت عقبماندگى در صحنههاى گوناگون حرکت دهد؛ کشور را به عقب
بکشاند، به عقب براند؛ آنها هدفشان این است. پس دو تا هدف در مقابل هم
قرار دارد: هدف ملت ایران، هدف جبههى دشمنان.
هدف ملت ایران چگونه تأمین خواهد شد؟ با دو عامل، این هدف تأمین میشود:
یک عامل این است که انتخابات، انتخابات گرم و پرشورى باشد؛ افراد زیاد شرکت
کنند، مردم با شور و شوق شرکت کنند، بیایند پاى صندوقها. دوم اینکه این
انتخابات منتهى شود به انتخاب یک انسان شایستهى وارستهى باعزمِ مؤمنِ
انقلابىِ با همت جهادى. با این دو چیز، مقصود ملت ایران حاصل میشود.
مقصود دشمن چگونه حاصل میشود؟ مقصود دشمن با این حاصل میشود که انتخابات
اولاً سرد برگزار شود؛ مردم بىرغبت باشند، عدهى کمى شرکت کنند، یک عدهاى
بگویند: آقا چرا شرکت کنیم؟ فایدهاش چیست؟ ما نمیخواهیم بیائیم. اینها
دشمن را خوشحال میکند. ثانیاً نتیجهاى که از صندوقها بیرون مىآید،
نتیجهاى باشد که دولت را، به تبع دولت، ملت را به سمت وابستگى بیشتر، به
سمت تبعیت بیشتر، به سمت قرار گرفتن در سیاستهاى دشمنان قرار دهد؛ دشمن این
را میخواهد.
پس ببینید، صحنه روشن است؛ معلوم است شما چه میخواهید، معلوم است دشمن چه
میخواهد. حالا آن مطلب دوم که چگونه اصلح را پیدا کنیم و مشخصات یک انسانى
که اصلح از دیگران است، چیست، نکاتى در این زمینه وجود دارد که
انشاءاللّه اگر بنده عمرى داشتم، در آینده تا قبل از روز انتخابات عرض
خواهم کرد.
آنچه که امروز میخواهم عرض کنم، این است که آن نکتهى اول - یعنى شور و
هیجان انتخابات، حرکت عمومى به سمت انتخابات - اولین کار بزرگى است که ملت
میتواند انجام دهد؛ دشمن میخواهد این اتفاق نیفتد. براى اینکه مردم را از
شور و حال و حرکت و هیجان بیندازند، چه کار میکنند؟ سعى میکنند مردم را از
حضور در انتخابات ناامید کنند: آقا چه فایده دارد؟ حالا برویم رأى بدهیم که
چه بشود؟ میخواهند این حالت را به مردم القاء کنند. براى همین است که شما
اگر امروز به رادیوهاى بیگانه و خبرگزارىهاى صهیونیستى مراجعه کنید - که
امروز همهى خبرهاى دنیا را در واقع یک شبکهى بزرگ صهیونیستى
جهت میدهد، به قول خودشان کانالیزه میکند؛ خبرهاى باب میل خودشان را منتشر
میکنند - مىبینید سعیشان این است که وضع کشور را بحرانى نشان دهند. خب،
مشکلات در کشور هست؛ در کدام کشور نیست؟ گرانى هست، مشکل بیکارى هست؛ کجاى
دنیا امروز نیست؟ امروز خود آن کشورهاى اروپائى که صحنهگردانِ تبلیغات
علیه جمهورى اسلامىاند، تا خرخره در مشکلات
فرو رفتهاند. هر چند روز یک بار، در یکى از این کشورها یا در چند کشور،
مردم مىآیند در عرصه، از روى ناچارى و ناگزیرى داد میکشند و مورد تهاجم
نیروهاى امنیتىشان قرار میگیرند. البته اینها را تا بتوانند، پنهان
میکنند.
ما هم مشکلاتى داریم. ما مشکلات را باید مقایسه کنیم با نقاط مثبتى که
الان در ما هست. کدام کشور مثل کشور ما ملتى منسجم و متحد دارد؟ اقوام
کشور، مذاهب کشور، شهرهاى کشور، مناطق گوناگون کشور، همه در یک جهت، در یک
هدف، با یک عواطف، با یک احساسات، با یک امید دارند حرکت میکنند، زندگى
میکنند. کدام کشور این همه جوان سرحال و بانشاط دارد؟ جوانهاى ما امروز
میدانهاى عظیم علمى را دارند فتح میکنند؛ در مسابقات گوناگون جهانى،
رتبههاى بالاى جدول را دارند به دست مىآورند؛ این چیز کمى است؟ کدام ملت
مثل ملت ما با وجود این همه دشمنىها توانسته است این عظمت را، این اهمیت
را، این تأثیرگذارى را در قضایاى دنیا و در قضایاى منطقه به دست آورد؟ یک
عده دشمنان مایند، یک عده مزدوران دشمنان مایند؛ هرچه بتوانند، کارشکنى
میکنند؛ اما ملت ایران، سربلند، سرافراز، وسط صحنه، با چهرهى بشّاش، با
چهرهى امیدوار، بدون کینهى به این و آن، دارد راه خودش را میرود. این را
شما بدانید؛ ملتها - البته آگاهانشان، فرزانگانشان، کسانى از آنها که با
قضایاى گوناگون آشنایند - شماها را با انگشت نشان میدهند؛ میگویند ببینید
ملت ایران در چه عرصههائى پیشرفت کرده و ما ماندهایم. حرکت ملت ایران
اینجورى است.
دشمنان در تبلیغاتشان سعى میکنند سایهى یأس و ناامیدى و بحران را
بیندازند بر روى حوادث کشور، مشکلات کوچک را چند برابر بزرگ کنند؛ مشکلاتى
که وجود ندارد، بیخود ملت را، کشور را متهم به آن کنند؛ آینده را تاریک
نشان دهند، ملت را ناامید کنند؛ هدف دشمن این است. این ناامیدى از نظر آنها
مقدمهاى است براى از رونق انداختن انتخابات. شما باید بعکس عمل کنید.
عزیزان! جوانان! مسئولان! مبلّغان! کسانى که عرصهى سخن گفتن با مردم در
مقابل شما است! شما باید بعکس عمل کنید؛ به مردم امید دهید. این امید، امید
واهى نیست؛ امید واقعى است.
مردم باید همه توجه کنند، بدانند که حضور پرشور و پر رونق در انتخابات
موجب میشود کشور مصونیت پیدا کند؛ موجب میشود که طمع دشمن براى دستاندازى و
تعرض و دشمنى و خباثت نسبت به این کشور کم شود؛ حضور مردم این تأثیرات را
دارد. آنها تلاش دارند که این اتفاق نیفتد. البته من به شما عرض بکنم؛
آنطورى که ما ملت خودمان را تجربه کردهایم، آنطورى که لطف و فضل الهى را
مکرر آزمودهایم، این ملت در این نوبت هم مثل نوبتهاى قبل، مشت محکمى به
دهان دشمن خواهد زد. مردم به توفیق الهى در این انتخابات یک آزمون
افتخارآمیز دیگرى را به صحنه خواهند آورد و بر افتخارات خودشان خواهند
افزود. این، لطف الهى است؛ انشاءاللّه تحقق پیدا خواهد کرد.
آنچه که در این فاصله و در این فرصت مهم است، این است که مردم علاوه بر
همت بر حضور، همت بر انتخابِ خوب هم داشته باشند. همان طور که عرض کردیم،
یک انتخاب خوب، یک انتخاب درست، نه فقط در طول چهار سال، گاهى در طول دهها
سال تأثیراتش براى کشور باقى میماند. براى انتخابِ خوب باید فکر کرد، باید
معیارها را شناخت. من انشاءاللّه در آینده مطالبى عرض خواهم کرد؛ اما
اجمالاً معیار اصلى این است که کسانى سر کار بیایند که همتشان بر حفظ عزت
و حرکت کشور در جهت هدفهاى انقلاب باشد. آنچه ما در این سالهاى طولانى از
خیرات و برکات به دست آوردهایم، به برکت هدفهاى انقلاب بوده است؛ هر جائى
که ما کم آوردیم، عقب ماندیم، شکست خوردیم، به خاطر غفلت از هدفهاى انقلاب
اسلامى و هدفهاى اسلامى بوده است. کسانى سر کار بیایند که مصداق: «انّ
الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا»(8) باشند؛ اهل استقامت، اهل
ایستادگى باشند؛ زرهى پولادین از یاد خدا و از توکل به خدا بر تن خودشان
بپوشند و وارد میدان شوند. شعارها را نگاه کنید، ببیند شعارهائى که تعیین
میکنند، چه جور شعارهائى است؟ گاهى بعضىها - البته اشتباه میکنند - براى
جلب آراء، شعارهائى میدهند که این شعارها از حدود قدرت و اختیاراتشان بیرون
است؛ اینها را مردم هوشمند ما میتوانند بشناسند، مراقبت کنند، دقت کنند.
آنچه که براى مردم لازم است، آنچه که فوریت بیشترى دارد، آنچه که با
واقعیات و امکانات کشور سازگار است، آنچه که به افزایش قدرت درونى ملت
مىانجامد، آنها را در شعارهایشان بگنجانند؛ این یکى از معیارها است.
افراد متعددى آمدهاند. انشاءاللّه شوراى محترم نگهبان طبق وظائف قانونى
خود، آن کسانى را که صلاحیت دارند، به مردم معرفى خواهد کرد. همه هم باید
تابع قانون باشند. آنجائى اشکال پیش مىآید که تخلف از قانون انجام میگیرد. سال 88
اشکالاتى که وارد شد، خسارتى که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت
طعم آراء چهل میلیونى را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. یک عدهاى
یا براى خاطر اغراض نفسانى، یا هدفهاى خلاف سیاسى، یا هرچه - حالا در آن
زمینه نمیخواهیم قضاوتى بکنیم - از قانون تخلف کردند، خطا کردند، از راه
غیر قانونى وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به
کشور صدمه زدند. راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه
تسلیم قانون باشند. گاهى ممکن است یک قانون، صددرصد درست هم نباشد، اما از
بىقانونى بهتر است. گاهى ممکن است در یک بخشى، یک خطائى هم از مجرى قانون
سر بزند که من و شما بفهمیم او در اجراى قانون این خطا را کرده است؛ اما
اگر نتوانیم آن را از طریق قانونى اصلاح کنیم، تحمل آن بهتر است از اینکه
باز بىقانونى کنیم؛ از راه بىقانونى بخواهیم آنچه را که به نظر ما خطا
است، درست کنیم. قانون، معیار بسیار خوبى است؛ وسیلهاى است براى آسایش
کشور، آرامش کشور، حفظ وحدت ملى، ادامهى راه عمومى.
شوراى محترم نگهبان، خب مردمانى پرهیزگار، متقى و آگاهند؛ طبق قانون
تشخیصى میدهند و عدهاى به عنوان افرادى که صالحند، معرفى میشوند؛ من و شما
باید نگاه کنیم ببینیم در بین این صالحها کدام صالحترند، کدام بیشتر به
درد مردم میخورند، کدام بیشتر میتوانند این بار سنگین را بر دوش بکشند و با
امانتِ کامل این راه را ادامه دهند و پیش ببرند؛ این را باید من و شما
نگاه کنیم، ببینیم، بشناسیم. از افرادى که ممکن است ما را هدایت کنند،
راهنمائى کنند، کمک بخواهیم؛ بالاخره خودمان را به حجت شرعى برسانیم. اگر
انسان بر طبق حجت شرعى کار کرد، چنانچه بعداً غلط هم از آب دربیاید، باز
سرفراز است، میگوید من تکلیفم را عمل کردم؛ اما اگر بر طبق حجت شرعى عمل
نکنیم، بعد خطا از آب دربیاید، خودمان را ملامت خواهیم کرد؛ عذرى نداریم،
حجتى نداریم.
البته من امیدوارم. امید ما به خداى متعال، خیلى زیاد است. خدا را شکر
میکنیم که روزنههاى امید را در دل ما هرگز نبست. انسان وقتى به وضع کشور
نگاه میکند، روزبهروز به آیندهى این راه، به آیندهى این ملت، به آیندهى
این کشور، امیدوارتر میشود. این مردم مؤمن، این مردم با همت، این جوانهاى
با نشاط و با شور، در عرصههاى مختلف، اینها همه امید انسان را به آینده
بیشتر میکند.
امیدواریم انشاءاللّه تفضلات الهى شامل حال باشد؛ دعاى حضرت بقیةاللّه
(ارواحنا فداه) شامل حال همهى شما ملت عزیز باشد؛ و بخصوص در این آزمون
مهمى که در پیش دارید، انشاءاللّه دعاى آن بزرگوار، هدایت الهى را براى
دلهاى همهى ما فراهم کند و آنچه که خیر و صلاح این کشور است، به دست شما
مردم انشاءاللّه رقم بخورد.
والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته