شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

زندگینامه شهید سید محمدرضا محمدی نیاکی

زندگینامه شهید سید محمدرضا محمدی نیاکی



نام پدر:    سید حسن
نام مادر:   محترم
تاریخ تولد:  1345

وضعیت اشتغال:    دانش آموز
تحصیلات:   سوم نظری
یگان خدمتی:   سپاه پاسداران
عضویت:   بسیجی
تاریخ شهادت:  1365/4/10
محل شهادت:   مهران
نحوه‌ی شهادت:   در عملیات کربلای 1
محل دفن:   آمل
سن:   20 سال


سال 1345 بود که سید محمدرضا در یک خانواده کارگری ولی معتقد به دین و ولایت متولد گردید.خانواده گرچه ساده‌زیست بودند امّا سرمایه عظیمی از اعتقاد به خدا و ارادت به ائمه اطهار آنان را در نزد خدا و خدابینان عزیز کرده بود.
دوره‌ی ابتدایی را در دبستان جلالی و دوران راهنمایی را در مدرسه‌ی صابر آمل، سپری نمود.در کودکی و نوجوانی بسیار خوش‌خلق و مقید به احکام دینی بود و از خود شخصیتی ساخته که متانت او حاکی از شور و شعور وی در رسیدن به اقیانوس آرام الهی و اعتقادی بود.
دوران تحصیلات دبیرستانی‌ او، مقارن با سالهای دفاع مقدس بود که شهید با ورود به مدرسه عشق و ایثار به طور موقت دست از تحصیل کشیده و در راه دفاع از آرمانهای ولایت از سال 1362 تا شهادتش هفت مرحله به جبهه‌ها اعزام گردید.
اگرچه تنی مجروح و جسمی زخمی در نبرد و مجاهدت علیه کفار داشت، اما این امر مانع از حضور ایشان در جبهه‌ها نمی‌شد.عاشقانه شب‌ها در سنگر می‌گریست و روز چون شیر می‌غرّید در این راه به مولایش اقتدا داشت و هر آن  در پی جلب و جذب رضایت خداوند بود.
علی‌رغم مشکلات مالی خانوادگی وجوه پرداختی از مساعده سپاه را به فقیران می‌بخشید و در ایثار به همنوعان زبانزد دیگران بود.
سرانجام مرغ جانش در فتح مهران بسوی آشیان ابدی پرواز کرد.
خلوص نیت و ارادت قلبی شهید در جوانی به اهل بیت موجب شد تا پس از شهادتش،مورد تقدس و احترام دیگران واقع گردد؛ تا آنجایی که بسیاری از مصایب و مشکلات دیگران با نذر و نیاز به درگاه حق با شفاعت‌طلبی شهید عزیز حل می شود و توسل به روح پاکش، کارگشای افراد می باشد.

گوشه هایی از وصیت‌نامه‌ی شهید

پروردگارا! ببخش آن گناهانم را که سد راه شهادتم خواهد شد.از تو می‌خواهم که مرا در بستر خواب نمیرانی و مرا چون جدم حسین(ع) در میدان جنگ بمیران.
پدر و مادر عزیز! بخدا قسم بر این لباس رزم افتخار می‌کنم و به میدان نبردی می‌روم که علاوه بر دفاع از میهن،پاسخی باشد به ندای گهربار حضرت امام تا دشمنان نگویند که امام بی‌یار و یاور است.
برادران عزیزم! از شما می‌خواهم در مساله جنگ بی‌تفاوت نباشید، جبهه‌ها را خالی نگذارید.چه با جان و یا مال به کمک بشتابید.در تشییع جنازه من، ندای هل من ناصراً حسینی را سر دهید و نگذارید افرادی که با اسلام و دین مخالف هستند حضور یابند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد