شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

زندگینامه شهیدحسین قنبری نیاکی

زندگینامه شهیدحسین قنبری نیاکی



نام پدر:    غلام حسن
نام مادر:   صدیقه
تاریخ تولد: 1342  آمل

وضعیت اشتغال:    دانشجو-طلبه
تحصیلات:   دانشگاهی و حوزوی
یگان خدمتی:   سپاه پاسداران
عضویت:   پاسدار
تاریخ شهادت:   1365/4/10
محل شهادت:   مهران
نحوه‌ی شهادت:    در عملیات کربلای 1
محل دفن:   آمل
سن:   23 سال


شهریور سال یکهزار و سیصد وچهل‌ودو،همزمان با قیام امام خمینی (ره) و جریان 15 خرداد، در یکی از محله های شهر آمل به نام نیاکی‌محله کودکی بدنیا آمد که نام او را«حسین»نهاده‌اند.
اولین معلم این کودک، مادری بود که خود در کانون علم و ایمان پرورش یافته بود و متاثر از تربیت صحیح پدری بزرگوار و صاحب نام و مجتهدی توانمند در فتوا، بنام آیت‌الله حاج شیخ ولی‌الله مدرس بابلی مازندرانی، رشد و نمو پیدا کرد.
حسین، علاوه بر داشتن رحمت مادرانه از نعمت پدری برخوردار بود که به دیانت اشتهار داشت و با زهد و تقوای خود همواره مراقب تعلیم و تربیت فرزندانش بود.
حاج غلامحسن علاوه بر‌ آشنایی با علوم قدیمه، در سنگر آموزش و پرورش به تعلیم و تعلّم می‌پرداخت و همواره زندگی‌اش قرین با عمل صالحه و کارهای نیک بود.
حسین تحصیلات ابتدایی را در یکی از دبستان‌های پائین‌بازار شروع نمود و بعد در دبستان ولی عصر (عج) پی گرفت.دبستان ولی عصر(عج) در آن زمان تنها موسسه‌ای بود که علاوه بر مسایل دانشی، موضوعات بینشی را می آموختند و با محوریت عناوین اسلامی و اعتقادی سعی می‌نمودند تعلیم و تربیت در مجرای صحیح آموزش داده شود. پدر بزرگوار شهید نیز در آن دبستان به تدریس مشغول بود که خود از نزدیک پرورش روح و روان فرزندش را بر عهده گرفت.حسین دوران راهنمایی را در مدرسه حکیمی به اتمام رساند و بعد در رشته فرهنگ و ادب در دبیرستان شاکری(صمدیه لباف)و نیز دبیرستان خدمات چاکسر، ادامه تحصیل داد. در سال سوم متوسطه بود که به فعالیت‌های سیاسی و مذهبی روی آورد و از سال 1356 با تحت تاثیر قرار گرفتن افکار ضد ستم‌شاهی برادر دانشجویش،در تظاهرات مردمی ضد رژیم برای تحکیم پایه‌های انقلاب اسلامی شرکت می‌نمود.
در سالهای 59-1358 بود که به همت تعدادی از دوستان همفکر و همراه که تعدادی از آن عزیزان نیز به خیل شهدا پیوسته‌اند پیگیر تاسیس و نیز فعالیت گسترده اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان در کنار انجمن اسلامی معلّمان در مهدیه آمل شد و به عنوان یکی از اعضای موسس و فعال سعی در جذب و هدایت دانش آموزان داشت.
شهید،علاوه بر تاسیس کتابخانه کانون فرهنگی در دبیرستان صمدیه لباف از جمله موسسین انجمن اسلامی نیاکی محله بود که به همراهی شهیدان محمد حسن‌نژاد و اسماعیل شیرزاد و... در تمامی فعالیتهای فرهنگی تبلیغی و صنفی کمکهای شایسته‌ای به انقلاب نمودند.
از آنجایی که شهید در خانواده‌ای اهل علم و ایمان رشد یافته بود و لذت علوم دینی در مذاقش شیرین و کامش را شربت اندر شربت کرده بود،از این رو تصمیم گرفت بعد از دریافت مدرک دیپلم به علوم دینی روی بیاورد، به همین علت در مسجد هاشمی به همراه یکی از دوستانش در محضر حجت الاسلام موسوی که آنوقت امام جماعت مسجد بود زانوی ادب زد و به تلّمذ علوم دینی پرداخت.بعد از آموزش صرف میر و شرح امثله برای کسب بیشتر علوم دینی، راهی بهشهر، حوزه‌ی علمیه‌ی رستمکلا شد. 9 ماه تمام در آن حوزه به تهذیب و تزکیه و تعلیم‌گیری از اساتید بزرگوار مشغول گردید و تا شرح مهدیه را خواند.
شهید در حین تحصیل علوم دینی به موضوعات اجتماعی و سیاسی توجه خاصی داشت و از طریق رادیو و اخبار مسایل و انقلاب را پیگیری می‌نمود و به بررسی و تحلیل مسایل سیاسی می‌پرداخت.
شهید با اطلاع از حرکت منحرفان و جریانات سیاسی و هجوم گروهک‌های مارکسیستی در بهمن سال 1360 به آمل،حوزه‌ی علمیه را رها کرده و در کسوت مقدس سپاهی‌گری رسماً در سپاه آمل مشغول به کار و خدمت صادقانه شد. ابتدا در واحد اطلاعات و عملیات و بعد در قسمت بخش فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان مسؤول فرهنگی عهده‌دار وظیفه خطیر فعالیت‌های تبلیغی هنری شد. او با بهره‌گیری صحیح از نمایشنامه و تئاتر، در شناسایی فرهنگ اسلامی و شیعی اهتمام ورزید.
شهید در کنار فعالیت های علمی و سیاسی و تبلیغی و هنری، به ورزش علاقه‌ی زیادی نشان می‌داد و در کنار ورزشکاران و صاحب‌نظران ورزشی، ضمن تمرین و جذب نوجوانان به میادین ورزشی در بازی‌های سطوح مختلف آموزشگاهی و نیز جام محلات شرکت داشته است. با همت تنی چند از ورزشکاران بنام نیاکی محله تیم شهید قدیر را پایه‌گذاری کرد.
در فروردین سال 60 به عنوان کادر مرکزی تشکیلات تیم قرار می‌گیرد و در مسابقات باشگاهی دسته اول در لیگ سراسری مازندران عضویت یافته و  بعنوان یکی از بازیکنان فیکس تیم، در جناح هافبک و فور‌وارد، تیم  را همراهی می‌نمود.
شهید در میادین ورزشی علاوه بر رعایت احترام اجتماعی، برخوردهای فردی را نیز مورد توجه قرار می‌داد و معتقد به اخلاق و تواضع در مقابل دیگر بازیکنان،مربیان و داوران بوده است.
سال 1362 در کنکور شرکت کرد و در همان سال به دانشگاه راه یافت و در رشته علوم تربیتی دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی مشغول تحصیل، گردید.
شهید با داشتن سابقه و صبغه دینی و سیاسی به عضویت انجمن اسلامی دانشکده درآمد و با جهاد دانشگاهی همکاری می‌نمود.
روح جستجوگر حسین با دیدن فضای مسابقه‌ی«بسوی خیرات»به آنچه داشت قانع نگردید و برای برگرفتن گامی برتر و بهتر بهمراه راهیان کربلای 5 بسیج آمل، راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل گردید تا اینکه آن وجود ناآرام در عملیات کربلای 1 در تاریخ10/4/1365 در منطقه مهران، در جوار حق آرام گرفت و جزو ذخایر عالم بقا گردید.


گوشه‌هایی از وصیت نامه شهید:

«مادر عزیز شما را با تمام وجود دوست دارم... اما مادر عزیز با این همه از ته دل و عمق وجودم بیان می‌شود باید بگویم تکلیف داریم به عنوان مسلمان راه و رسم مسلمانی را در پیش گیریم و به واقع مسلمان باشیم.
برادران و خواهرانم!در تمام امور با توکل بر خداوند تبارک و تعالی مؤید و موفق باشید...در جهت اسلام و انقلاب جدیت داشته باشید...وکوچکترین قصور و کوتاهی در حفظ اسلام گناهی نابخشودنی است.
بارالها! قلبی ده که رضای تو در آن باشد و اندیشه‌ای ده تا در اختیار قلب سلیم باشد. خدایا! غفلت از آخرت و مرگ را از وجودم پاک گردان تا بتوانم طریق سعادت را بیابم.
مرگ هر آن در انتظار انسان است چطور این موجود از او غفلت می‌ورزد و خود را به بیراهه می‌زند و سعی در فرار از آن دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد