مفهوم انتظار در اندیشه امام خمینی (ره)
1. ارائه برداشتی متفاوت از مفهوم حجت:
ایشان با ارائه مفهومی عمیق و بدیع از «حجت بودن امام معصوم» اعلام می
دارند که چون خداوند در روز قیامت به سبب وجود امام زمان و پدران
بزرگوارش(علیهم السلام) بر بندگان احتجاج و نسبت به عمل بر اساس سیره،
رفتار و گفتار این بزرگواران از مردم بازخواست می کند، بر آنان لازم است که
همه تلاش خود را برای تحقق سیرت امامان معصوم(علیهم السلام) در جامعه به
کار بندند و در این زمینه هیچ عذر و بهانه ای از آنها پذیرفته نمی شود.
حضرت امام در کتاب البیع خود به هنگام بررسی ادله ولایت فقیه، ضمن
برشمردن توقیع شریف حضرت صاحب الامر(علیه السلام) که در آن آمده است:
... وَ اَمَّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فاَرجِعُوا فِیها اِلی رُواهِ
حَدیثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتِی عَلَیکُم وَ انَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیهِم.
(1)
... و اما در رویدادهایی که برای شما پیش می آید به راویان حدیث ما
مراجعه کنید؛ چرا که آن ها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان
هستم.
می فرماید:
مقصود از حجت خدا بودنِ امام معصوم این نیست که فقط بیان کننده احکام
است؛ زیرا گفته بزرگانی چون زراره و محمد بن مسلم نیز حجت است و هیچ کس حق
مردود دانستن و عمل نکردن به روایات ایشان را ندارد و این امر بر همگان
آشکار است. بلکه منظور از حجت بودن امام زمان و پدران بزرگوارش(صلوات الله
علیهم اجمعین)، این است که خداوند تعالی به نسبت وجود ایشان و سیره و رفتار
و گفتار آنان در تمام شئون زندگی شان، بر بندگان احتجاج می کند. از جمله
شئون امامان، عدالت آنان در همه زمینه های حکومت است. به عنوان مثال، وجود
امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای تمام فرمانداران و حاکمان ستم پیشه حجت
است؛ زیرا خداوند به واسطه سیرت آن بزرگوار، باب عذر و بهانه را بر همه
آنان در تعدی از حدود الهی و تجاوز به اموال مسلمانان و سرپیچی از قوانین
اسلامی بسته است. همین گونه اند سایر حجت های خداوند، به ویژه حضرت ولی
عصر(علیه السلام) که عدل را در میان مردم می گستراند و زمین را از قسط پر
می کند و بر اساس نظامی عادلانه بر مردم حکم می راند. (2)
بر اساس همین نگاه به حجت خدا بود که ایشان خطاب به مسئولین جمهوری اسلامی ایران فرمودند:
ما باید خودمان را مهیا کنیم از برای اینکه اگر چنانچه موفق شدیم ان شاء
الله به زیارت ایشان طوری باشد که رو سفید باشیم پیش ایشان. تمام دستگاه
هایی که الان به کار گرفته شده اند در کشور ما [...] باید توجه به این معنا
داشته باشند که خودشان را مهیا کنند برای ملاقات حضرت مهدی(سلام الله
علیه). (3)
2. دگرگون ساختن مفهوم انتظار:
امام خمینی مفهومی را که در طول قرون و اعصار از «انتظار» در اذهان
بسیاری از شیعیان نقش بسته بود دگرگون ساخت و با همه دیدگاه هایی که انتظار
را برابر با سکون، رکود و تن دادن به وضع موجود معرفی می کردند به مقابله
جدی پرداخت:
بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه و در منزل
بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان(علیه السلام) را از خدا بخواهند [...]
یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته
باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملت ما چه
می گذرد، به این چیزها کار نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می
کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله درست می
کنند [...] یک دسته ای می گفتند خوب! باید عالم پر معصیت بشود تا حضرت
بیاید ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری
می خواهند بکنند، گناهان زیاد بشود که فرج نزدیک بشود [...] یک دسته ای از
این بالاتر بودند و می گفتند باید دامن زد به گناهان، دعوت کردم مردم را به
گناه تا دنیا پر از ظلم و جور شود و حضرت(علیه السلام) تشریف بیاورند
[...] یک دسته دیگر بودند که می گفتند هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق
بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است. (4)
ایشان ضمن ردّ همه دیدگاه های یاد شده دیدگاه خود در باب انتظار فرج را این گونه بیان می کند:
همه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج،
انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق
پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهیه شود. (5)
همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی شود، بلکه
با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست. ما باید ملاحظه وظیفه فعلی شرعی-
الهی خودمان را بکنیم و باکی از هیچ امری از امور نداشته باشیم.(6)
3. تلاش برای تحقق عدالت در عصر غیبت:
حضرت امام، تلاش برای تحقق عدالت و جلوگیری از ظلم در عصر غیبت را یک
تکلیف الهی دانسته و همه مسلمانان را دعوت می کردند که تا سرحد توان خود
این تکلیف الهی را به انجام برسانند:
ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم ها و جورها را
از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست منتها ما نمی توانیم، این که هست این است
که حضرت عالم را پر می کنند از عدالت، نه شما دست بر دارید از این
تکلیفتان، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید. (7)
البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم. اگر می
توانستیم می کردیم اما چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. (8)
4. زمینه سازی برای ظهور منجی موعود:
رهبر فقید انقلاب اسلامی معتقد بود که باید با گسترش اسلام راستین در
جهان و مبارزه با سلطه جهانخواران، راه را برای ظهور منجی موعود هموار
ساخت:
ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی می
شکنیم و با صدور انقلابمان، که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام
محمدی است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه می دهیم و به یاری خدا
راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلقه حق امام زمان، ارواحنا
فداه، هموار می کنیم. (9)
5. حرکت در جهت تحقق حکومت جهانی اسلام:
امام راحل به جدّ بر این باور بود که انقلاب اسلامی ایران، نقطه شروع
انقلاب جهانی حضرت مهدی(علیه السلام) است و از این رو پیوسته به مسئولان
نظام توصیه می کردند که هرگز از آرمان عظیم انقلاب اسلامی که تشکیل حکومت
جهانی اسلام است غافل نشوند:
مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم
ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت، ارواحنا
فداه، است- که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را
در عصر حاضر قرار دهد- مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسئولین را از
وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به
دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی و توان خود را در اداره هر
چه بهتر مردم بنماید، و این بدان معنا نیست که آن ها را از اهداف عظیم
انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند. (10)
در سال های اخیر گروهی از فرزندان انقلاب اسلامی و وفاداران به آرمان های
امام خمینی تلاش کردند که با الهام از اندیشه های این پیر فرزانه ابعاد و
زوایای دیگری از دیدگاه فرهنگی- اجتماعی را تبیین کنند. این گروه با درک
عمیق از موقعیت کنونی انقلاب اسلامی در جهان، نیازهای فرهنگی جامعه اسلامی
ایران و شرایط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حاکم بر جهان معاصر، تبلیغ و ترویج
باور مهدوی و فرهنگ انتظار را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده و پرداختن
به امور زیر را در عصر حاضر ضروری می دانند :
1. شناسایی و نقد بنیادین وجوه مختلف فرهنگ و تمدن مغرب زمین، به عنوان
فرهنگ و مدنیتی که در تقابل جدی با آرمان «حقیقت مدار»، «معنویت گرا» و
«عدالت محور» مهدوی قرار دارد؛ زیرا انسان های عصر غیبت تنها زمانی می
توانند به ریسمان ولایت مهدوی چنگ زنند و به تمام معنا در سلک منتظران
موعود قرار گیرند که باطل زمان خویش را به درستی بشناسند و با تمام وجود از
آن بیزاری جویند؛
2. شناخت و نقد جدی مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جوامع
اسلامی؛ مناسباتی که عمدتاً به تقلید از الگوهای توسعه غربی و تحت تأثیر
اندیشه های عصر مدرنیته در این جوامع شکل گرفته است؛ چرا که این جوامع بدون
شناخت جدی از وضع موجود خود نمی توانند به راهکارهای مبتنی بر آموزه های
دینی برای خروج از فتنه های فراگیر عصر غیبت دست یابند؛
3. تلاش در جهت تدوین استراتژی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی جوامع
اسلامی در عصر غیبت و تا رسیدن به عصر طلایی ظهور، بر اساس اندیشه مهدوی و
فرهنگ انتظار؛
4. بازشناسی وجوه مختلف اعتقادی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی اندیشه مهدوی و
فرهنگ انتظار با بهره گیری از منابع متقن و مستدل و استفاده از همه توان
مراکز علمی حوزوی و دانشگاه در زمینه مباحث، کلامی، فلسفی، عرفانی، اخلاقی،
علوم اجتماعی و سیاسی و ... ؛
5.تلاش در جهت پالایش اندیشه ناب مهدوی از هرگونه شائبه جعل و تحریف و
زدودن این اندیشه از زنگارهای جهل و خرافه، سخنان سست و بی اساس و هرگونه
دیدگاه انحرافی مبتنی بر افراط یا تفریط؛
6. پاسخگویی عالمانه و متناسب با نیازهای روز به شبهات، پرسشها و ابهام های موجود در زمینه منجی گرایی شیعی؛
7.احیا و گسترش فرهنگ انتظار و تلاش برای شناساندن نقش سازنده این فرهنگ در پایداری و پویایی جوامع اسلامی؛
8. تبیین وظایف و تکالیف مردم در برابر حجت خدا و امام عصر (علیه السلام)
نهادینه ساختن این وظایف و تکالیف در فرد و اجتماع و آماده ساختن جامعه
اسلامی برای استقبال از واقعه مبارک ظهور؛
9. مقابله جدی با کلیه جریان های سیاسی- فرهنگی که در قالب کتاب، نشریه،
فیلم، نرم افزارهای رایانه ای، پایگاه های اطلاع رسانی جهانی (اینترنت) و
... به تقابل با اندیشه موعود گرایی شیعی می پردازند،
10. بررسی و نقد کلیه دیدگاه هایی که از سوی متفکران مغرب زمین در زمینه جهان آینده و آینده جهان مطرح شده است.
پی نوشت ها :
1. محمد بن علی بن الحسین(شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمه ، ج 2، ص 483، ح 4.
2. امام خمینی، کتاب البیع، ج 2، ص 474-475؛ همو، شئون و اختیارات ولی فقیه (ترجمه مبحث ولایت فقیه از کتاب البیع)، ص 46.
3. صحیفه نور (مجموع رهنمودهای امام خمینی، قدس ره)، ج 12، ص 208-209.
4. همان، ج 19، ص 196-197.
5. همان، ج 7، ص 255.
6. همان، ج 19، ص 154.
7. همان، ص198.
8. همان، ج 20، ص 197.
9. همان.
10. همان، ج 21، ص 108. برای مطالعه بیشتر زمینه جایگاه انتظار در
اندیشه امام خمینی ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، شناخت زندگی بخش، ص
151-171. مقالات «احیای اندیشه انتظار» و «امام خمینی و رسالت جهانی انقلاب
اسلامی».
منبع:راسخون: شفیعی سروستانی، ابراهیم،(1343)، انتظار باید و نبایدها، تهران: موعود عصر(عج)، چاپ ششم، 1386