شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

شناخت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام

 شناخت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام


حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام ، یکی از شخصیت های بزرگ علمی ، عملی و جهادی است که تاکنون آن گونه که شایسته است ، شناخته نشده است .
در مقدّمه حکمت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، موضوعاتی چون : شخصیت خانوادگی، ویژگی های علمی و عملی ، هجرت به شهرری و وفات ایشان در این شهر ، بررسی شده اند .[1]

یک. تبار

تبار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با چهار واسطه ، به سبط اکبر پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و خاندان وحی می رسد . احمد بن علی نجاشی – که یکی از ارکان علم رجال است -، درباره نسب آن بزرگوار می نویسد :هنگامی که جنازه او را برای غسل برهنه می کردند ، در جیب لباس وی نوشته ای یافت شد که در آن ، نسبش ، این گونه ذکر شده بود : من ابوالقاسم ، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی طالب هستم . [2] براساس این نسخه از رجال النجاشی ، در نسب ایشان ، میان وی و امام حسن علیه السّلام ، پنج نفر واسطه وجود دارد ؛ لیکن در نسخه های معتبر این کتاب[3] ، میان «زید» - یعنی جدّ سوّم ایشان – و امام حسن علیه السّلام ، شخص دیگری واسطه نیست . بنابراین ، نیاکان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به ترتیب ، عبارت اند از :

1.       عبدالله بن علی

پدر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، «عبدالله » نام داشت و مادرش ، «فاطمه» دختر عقبة بن قیس بود .[4] عبدالله ، در زمان حیات جدّش «حسن بن زید» متولّد شد و چون قبل از تولّدش ، پدرش «علی» در زندان درگذشت ،جدّش کفالت او را به عهده گرفت .[5]

از عبدالله ، به نقلی ، پنج پسر و به نقلی ، نُه پسر[6] بر جای ماند که یکی از ایشان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام بوده است .

2.       علی بن حسن

نام جدّ اوّل حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، «علی» و لقب او «سدید»[7] است . وی همراه پسرعمویش عبدالله محض و گروهی دیگر از سادات حسینی ، در دوران خلافت منصور بر ضدّ عبّاسیان قیام کرد . جمعی از آنان و از جمله وی ، دستگیر و به بغداد منتقل شدند . او پس از مدّتی در زندان وفات یافت . [8]

3.       حسن بن زید

جدّ دوّم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، « حسن» نام داشت . وی تنها فرزند پسر زید بود که از بزرگان عصر خودش به شمار می رفته ، و در بین بنی هاشم ، به بخشش ، کَرَم ، سخاوت و خدمت به محرومان ، شهرت داشته است . وی از سوی منصور عبّاسی به ولایت مدینه گمارده شد ؛ ولی پس از مدّتی ، مورد خشم و او قرار گرفت و به زندان افتاد [9] و در سال 168 ق ، در هشتاد سالگی از دنیا رفت . [10]

4.       زید فرزند امام حسن علیه السّلام

جدّ سوّم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، زید فرزند بزرگ امام حسن مجتبی علیه السّلام است . ایشان متولّی اوقاف پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بوده و به جلالت قدر ، کرامت طبع ، عزّت نفس و کثرت نیکوکاری ، توصیف گردیده است . شاعران ، او را ستوده اند و مردم از هر سو برای برخورداری از فضلش به وی روی می آورده اند.[11] وی در یکصد سالگی ، چشم از جهان فرو بست[12] و در محلّی به نام «حاجز» در چند منزلی مدینه دفن گردید .[13] 

نگاهی گذرا به زندگی نامه نیاکان و خاندان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نشان می دهد که این خاندان ، دارای دو ویژگی برجسته بوده اند :
اوّل : مبارزه و پیکار بر ضدّ ستم و سلطه استکباریِ حاکم به جامعه اسلامی، به گونه ای که پدر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در زندان از دنیا رفت و ایشان پدر خود را ندید ، و جدّ ایشان نیز مدّتی در زندان به سر برد .
دوّم : کرامت طبع ، عزّت نفس و خدمت به محرومان . ملقّب شدن عبدالعظیم به حضرت «السیّد الکریم» ریشه در این ویژگی خانوادگی این بزرگوار دارد .[14]



بقیه زندگینامه درادامه مطلب


ادامه مطلب ...

شهید گمنام "ماه‌ عسل" شناسایی شد

شهید گمنام "ماه‌ عسل" شناسایی شد


شهید گمنامی که ۲۷سال قبل به اشتباه به نام جعفر زمردیان در گلزار شهدای همدان به خاک سپرده بود، شناسایی شد.

به گزارش فرهنگ نیوز، شهید «ایرج خرم‌جاه». این نام جوانی است که ۲۷سال پیش در دی ماه ۱۳۶۵ در مرحله اول عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید اما با هویت «جعفر زمردیان» به خاک سپرده شد. جوانی که بعد از آزادی اسرای ایرانی در عراق، به جمع شهدای گمنام پیوست و تا پیش از انتشار تنها عکس‌ به جا مانده از او، کسی نام و نشانش را نمی دانست.



منبع: مهر

دخالت مستقیم آمریکا و انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد

دخالت مستقیم آمریکا و انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد



کودتای 28 مرداد


مروری بر عوامل کودتای ۲۸ مرداد؛ 


خبرگزاری تسنیم: یک تحلیلگر غربی با اشاره به کودتای ۲۸ مرداد و عوامل پشت پرده این کودتا در ایران می‌نویسد: در سال ۱۹۵۳ با موافقت کامل "آیزنهاور " رئیس جمهور وقت آمریکا، وزیر امور خارجه این کشور مبلغ ۱ میلیون دلار برای براندازی حکومت مصدق اختصاص داد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، یک تحلیلگر غربی با اشاره به کودتای 28 مرداد و عوامل پشت پرده این کودتا در ایران می‌نویسد: در سال 1953 با موافقت کامل "آیزنهاور " رئیس جمهور وقت آمریکا، وزیر امور خارجه این کشور مبلغ 1 میلیون دلار برای براندازی حکومت مصدق اختصاص داد.


"جوزف کرشک " روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی سرشناس امور خارجی وب‌سایت‌های خبری "ورلد پلیتیکس ریویو، آسوشیتدپرس و ... " در مقاله‌ای که در پایگاه اینترنتی "ورلد پرس " منتشر شده است، نوشت: فاجعه زیست محیطی خلیج مکزیک که شرکت نفتی "بریتیش پترولیوم " مسئول آن می‌باشد، یادآور وضعیت مشابهی است که این شرکت 60 سال قبل در ایران به راه انداخت و علاوه بر وارد آوردن خسارات جبران‌ناپذیر و نابودی زندگی میلیون‌ها انسان، تغییرات اساسی را نیز در تاریخ جهان رقم زد.

• درگیری مصدق با مجلس، ملیون و مذهبی‌ها
در سال 1949 پس از آنکه مخالفین حکومت از جمله مصدق و یارانش در انتخابات مجلس شورای ملی پیروز شدند، ملی شدن صنعت نفت ایران به همت دکتر مصدق رهبر اقلیت مجلس شورای اسلامی ایران در حال شکل گرفتن بود. از سوی دیگر کشورهای کویت و عربستان با شرکت‌های خارجی با اصل تنصیف درآمد (50/50) و مشارکت یکسان در سود حاصل از فروش فرآورده‌های نفتی به توافق رسیده بودند اما اعضای مجلس ایران خواستار امتیاز انحصاری جدیدی برای درآمدهای نفتی کشور بودند زیرا این طرح نتیجه‌ای جز رکود اقتصادی برای کشورهای دارای چاه نفت و برخلاف آن سود و منفعت زیادی برای شرکت نفتی "آنگلو - ایرانین " ( بی پی) در پی نداشت بنابراین مجلس ایران این طرح را به رسمیت نشناخت و صنعت نفت ایران تحت حمایت دکتر مصدق در تاریخ 15 مارس سال 1951 ملی شد و دو ماه پس از آن مصدق به مقام نخست وزیری ایران منصوب شد.
پالایشگاه آبادان که در آن زمان بزرگترین تصفیه‌خانه نفتی جهان به شمار می‌آمد با تحریم و ممنوعیت جهانی از سوی انگلیس برای استفاده از تولیدات نفتی ایران تا مرز بسته شدن پیش رفت، سواحل آبادان توسط نیروهای انگلیسی محاصره شدند، دولت انگلیس شکایتی را علیه ایران تسلیم شورای امنیت سازمان ملل متحد کرد و تمامی دارایی‌های ایران در بانک‌های خارجی را مسدود کرد. تهران نیز پس از اقدامات بی‌شرمانه انگلیس، در اکتبر سال 1952 به تمامی روابط دیپلماتیک با لندن خاتمه داد و تلاش‌های گسترده‌ای را برای استخدام نیروهای متخصص جدید از سایر کشورهای اروپایی برای جایگزین کردن مهندسان انگلیسی آغاز کرد.
علاوه بر آن، دولت انگلیس شکایتی را علیه ایران در دیوان دادگستری بین‌المللی لاهه تنظیم کرد اما قضات این دادگاه به نفع ایران حکم صادر کردند و همین پیروزی باعث شادی مردم و تحکیم شدن پایه‌های حکومت مصدق گردید زیرا ملی شدن صنعت نفت ایران که هدف اصلی مصدق در صحنه سیاست به شمار می‌آمد، تحقق یافته بود.
در آن زمان انگلیس با مشکلات زیادی مواجه بود. نگرانی عمیق دولت انگلیس، از دست دادن تأسیسات نفتی آبادان بود زیرا از دست دادن منابع انرژی نفتی ایران نه تنها قدرت امپراطوری بریتانیا را تضعیف می‌کرد بلکه به سایر افراد میهن‌پرست در سرتاسر جهان جسارت مقابله کردن با انگلیس را می‌داد و در نتیجه منافع انگلیس در تمامی کشورهای تحت استعمارش به خطر می‌افتاد.
مصدق در سرتاسر زمان تصدی پست نخست وزیری‌اش درخصوص اتهامات دولت بریتانیا صریح و بی پرده سخن می‌گفت. "ورنان والتر " در کتاب "مأموریت خاموش " سخنان مصدق به مقامات دولت آمریکا را که برای پایان بخشیدن به این بن‌بست سیاسی به ایران فرستاده شده بودند به تفصیل شرح داده است که از آن جمله می‌توان به این جمله اشاره کرد: "شما نمی‌دانید آنها چه شیاطینی هستند؟ "
مصدق در یکی از سخنرانی‌هایش در ژوئن سال 1951 گفت: "ما شرکت نفتی انگلیسی را کنار گذاشتیم، ما فساد و توطئه‌چینی را نیز در کشورمان ریشه‌کن می‌کنیم و قدرت را به دست می‌گیریم. "
اما هرگز این سخنان مصدق عملی نشدند.
در آوریل سال 1953 با موافقت کامل "آیزنهاور " رئیس جمهور وقت آمریکا "جان فاستر دالس " وزیر امور خارجه آمریکا مبلغ 1 میلیون دلار برای براندازی حکومت مصدق اختصاص داد.
سرانجام اختلافات بین شاه و مصدق شدت یافت و کودتاچیان انگلیسی و آمریکایی به کمک نیروهای داخلی و خارجی خویش، تظاهراتی را به نفع شاه و علیه مصدق در تهران به راه انداختند و با وجود اینکه نیروهای مذهبی و ملی به مصدق هشدار دادند، او خطر کودتا را جدی نگرفت و به عنوان نخست‌وزیر از اقدامات کودتاگران جلوگیری نکرد و بر وخامت اوضاع افزود زیرا مصدق اهل مصالحه کردن نبود در نتیجه لجالت، سرسختی و ثبات قدمی که‌ برای رسیدن به هدفش داشت، موجبات نابودی او را فراهم آوردند.
سرانجام عوامل داخلی و خارجی کودتای 28 مرداد در ایران که عبارت بودند از سرتیپ فضل‌الله زاهدی (یکی از هم‌پیمانان سازمان اطلاعات سری انگلیس) و کرمیت روزولت آمریکایی (یکی از مأموران مخفی سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا و نوه تئودور روزولت، یکی از رؤسای جمهور پیشین آمریکا) قدرت را در ایران به دست گرفتند و زاهدی نخست وزیر گردید. در دوران نخست وزیری زاهدی، انگلیسی‌ها دوباره به آرزوهای خویش دست یافتند و مذاکرات نفت را آغاز کردند.
• مقالات و کاریکاتورهای ضد مصدق برای تمهید مقدمات عملیات آژاکس
محمدرضا پهلوی که توسط دولت‌های انگلیس و روسیه از سال 1941 به جای پدرش رضا شاه به پادشاهی ایران منصوب شده بود در طول دوران نخست وزیری مصدق همواره در معرض خطر بود زیرا مصدق با سخنرانی‌های میهن پرستانه‌اش توجه عموم مردم را به خود جلب کرده بود و این موضوع سلطنت و قدرت محمدرضا شاه را تهدید می‌کرد. او همواره شخصی ترسو و بی‌اراده بود بنابراین برای بازگشت مجدد به قدرت پس از کودتای 28 مرداد دچار تردید شده بود و سازمان‌های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا سعی در متقاعد کردن او برای بازگشت به قدرت داشتند. پس از قدرت یافتن دوباره شاه نیز محمدرضا همان پادشاه بی‌اختیار گذشته بود که هیچ‌کس به او اعتنایی نداشت و حاکم واقعی ایران سرتیپ زاهدی بود.
لازم به ذکر است که در دوران حکومت دو ساله دکتر مصدق هرج و مرج و بی نظمی‌هایی نیز در ایران پدیدار شد. زمانی که مصدق برای دستیابی به قدرت تلاش می‌کرد بسیاری از برنامه‌های سیاسی او به واسطه مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌های نفتی و خرابکاری‌های غرب ناتمام ماندند. از سوی دیگر کشمکش طولانی میان مجلس و مصدق میان آنها فاصله انداخته بود که این شکاف عمیق یکی از دلایل اصلی سقوط حکومت مصدق نیز به شمار می‌آید. علاوه بر آن جنگ روانی میان مصدق و سازمان‌های اطلاعاتی غربی مشکلاتی را برای هر دو طرف به دنبال داشت. گروه‌های مختلف سیاسی در ایران از جمله کمونیست‌ها با مصدق مخالف بودند، آنها مصدق را ابزاری برای منحرف کردن جامعه مذهبی ایران می‌دانستند و با تبلیغات سیاه قصد داشتند از محبوبیت مصدق در میان مردم بکاهند.
ضمنا مأموران مخفی سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا از تعدادی از روزنامه‌نگاران و کاریکاتوریست‌هایشان درخواست کردند مقالات ناخوشایند و تصاویر زننده‌ای را از مصدق در رسانه‌های خبری ایران منعکس کنند. علاوه بر آن اطلاعات دروغین و مغرضانه به خبرنگاران بین‌المللی در ایران و آمریکا داده می‌شد تا مقدمات براندازی حکومت مصدق را هر چه سریعتر فراهم کنند. سرانجام کودتاچیان در تاریخ 19 آگوست بزرگترین مرکز رادیویی تهران را به تصرف خودشان درآوردند و خبر انتقال قدرت و برکناری مصدق را پیروزمندانه منتشر کردند.
تا ساعت 7 آن شب مصدق فراری بود و خانه‌اش توسط کودتاچیان کاملا غارت شده بود. در آن زمان تعدادی از افسران نظامی که با کودتای 28 مرداد با نام رمزی عملیات "آژاکس " موافقت کرده بودند بر اساس اطلاعاتی که سازمان‌های اطلاعاتی غربی از جمله سیا و جاسوسان داخلی‌شان در اختیارشان گذاشته بودند، بسیاری از سران حکومت مصدق را دستگیر کردند. بسیاری از دوستان و وزیران کابینه مصدق که به اسارت درآمده بودند طعم زندان و شکنجه را چشیدند و در دادگاه‌های نظامی به اعدام و یا حبس‌های دراز مدت محکوم شدند. مصدق نیز به 3 سال حبس محکوم شد و پس از آزادی از زندان باقیمانده سال‌های عمرش را در خانه‌ای تحت مراقبت‌های شدید امنیتی گذراند و سرانجام در مارس 1967 در سن 84 سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت.


مقام های استانی وکشوری سایت شهدای نیاک

مقام های استانی وکشوری سایت شهدای نیاک





برای کسب اطلاعات بیشتر برروی تصویربالا کلیک کنید

سرلشکر قاسم سلیمانی سخنران ویژه چهاردهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری

سرلشکر قاسم سلیمانی سخنران ویژه چهاردهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری



عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری گفت: هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری از سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس دعوت کردند تا وی در چهاردهمین اجلاس مجلس خبرگان در مورد اوضاع جهان اسلام سخنرانی کند.

 به گزارش راسخون به نقل از تسنیم، آیت‌الله سیداحمد خاتمی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری از حضور سردار قاسم سلیمانی در چهاردهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری خبر داد و گفت: با توجه به ضرورت آگاهی اعضای مجلس خبرگان رهبری از اوضاع جهان اسلام به خصوص مصر، سوریه، عراق و لبنان، سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس که در این عرصه اطلاعات گسترده دارد، جهت سخنرانی در این اجلاس، از سوی هیئت رئیسه دعوت شده‌اند.

 وی افزود: دعوت از سردار قاسم سلیمانی مصوبه هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری است.

  چهاردهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری در روزهای 12 و 13 شهریورماه در تهران برگزار می‌شود.

 این اجلاس در روز سه شنبه 12 مردادماه اجلاس آغاز و سپس آیت‌الله مهدوی‌کنی رئیس مجلس خبرگان نطق خود را ایراد خواهند کرد و آنگاه ناطقان قبل از دستور به ارائه نطق خود می‌پردازند و سپس کمیته 5 نفره برای تهیه بیانیه پایانی اجلاس مجلس خبرگان رهبری انتخاب می‌شوند.

 اعضای مجلس خبرگان رهبری 14 شهریور نیز به زیارت مرقد امام خمینی (ره) می‌روند و سپس با مقام معظم رهبری دیدار خواهند کرد.

مفهوم انتظار در اندیشه امام خمینی (ره)

مفهوم انتظار در اندیشه امام خمینی (ره)



1. ارائه برداشتی متفاوت از مفهوم حجت:


ایشان با ارائه مفهومی عمیق و بدیع از «حجت بودن امام معصوم» اعلام می دارند که چون خداوند در روز قیامت به سبب وجود امام زمان و پدران بزرگوارش(علیهم السلام) بر بندگان احتجاج و نسبت به عمل بر اساس سیره، رفتار و گفتار این بزرگواران از مردم بازخواست می کند، بر آنان لازم است که همه تلاش خود را برای تحقق سیرت امامان معصوم(علیهم السلام) در جامعه به کار بندند و در این زمینه هیچ عذر و بهانه ای از آنها پذیرفته نمی شود.
حضرت امام در کتاب البیع خود به هنگام بررسی ادله ولایت فقیه، ضمن برشمردن توقیع شریف حضرت صاحب الامر(علیه السلام) که در آن آمده است:
... وَ اَمَّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فاَرجِعُوا فِیها اِلی رُواهِ حَدیثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتِی عَلَیکُم وَ انَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیهِم. (1)
... و اما در رویدادهایی که برای شما پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ چرا که آن ها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان هستم.
می فرماید:
مقصود از حجت خدا بودنِ امام معصوم این نیست که فقط بیان کننده احکام است؛ زیرا گفته بزرگانی چون زراره و محمد بن مسلم نیز حجت است و هیچ کس حق مردود دانستن و عمل نکردن به روایات ایشان را ندارد و این امر بر همگان آشکار است. بلکه منظور از حجت بودن امام زمان و پدران بزرگوارش(صلوات الله علیهم اجمعین)، این است که خداوند تعالی به نسبت وجود ایشان و سیره و رفتار و گفتار آنان در تمام شئون زندگی شان، بر بندگان احتجاج می کند. از جمله شئون امامان، عدالت آنان در همه زمینه های حکومت است. به عنوان مثال، وجود امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای تمام فرمانداران و حاکمان ستم پیشه حجت است؛ زیرا خداوند به واسطه سیرت آن بزرگوار، باب عذر و بهانه را بر همه آنان در تعدی از حدود الهی و تجاوز به اموال مسلمانان و سرپیچی از قوانین اسلامی بسته است. همین گونه اند سایر حجت های خداوند، به ویژه حضرت ولی عصر(علیه السلام) که عدل را در میان مردم می گستراند و زمین را از قسط پر می کند و بر اساس نظامی عادلانه بر مردم حکم می راند. (2)
بر اساس همین نگاه به حجت خدا بود که ایشان خطاب به مسئولین جمهوری اسلامی ایران فرمودند:
ما باید خودمان را مهیا کنیم از برای اینکه اگر چنانچه موفق شدیم ان شاء الله به زیارت ایشان طوری باشد که رو سفید باشیم پیش ایشان. تمام دستگاه هایی که الان به کار گرفته شده اند در کشور ما [...] باید توجه به این معنا داشته باشند که خودشان را مهیا کنند برای ملاقات حضرت مهدی(سلام الله علیه). (3)

2. دگرگون ساختن مفهوم انتظار:


امام خمینی مفهومی را که در طول قرون و اعصار از «انتظار» در اذهان بسیاری از شیعیان نقش بسته بود دگرگون ساخت و با همه دیدگاه هایی که انتظار را برابر با سکون، رکود و تن دادن به وضع موجود معرفی می کردند به مقابله جدی پرداخت:
بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان(علیه السلام) را از خدا بخواهند [...] یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملت ما چه می گذرد، به این چیزها کار نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله درست می کنند [...] یک دسته ای می گفتند خوب! باید عالم پر معصیت بشود تا حضرت بیاید ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناهان زیاد بشود که فرج نزدیک بشود [...] یک دسته ای از این بالاتر بودند و می گفتند باید دامن زد به گناهان، دعوت کردم مردم را به گناه تا دنیا پر از ظلم و جور شود و حضرت(علیه السلام) تشریف بیاورند [...] یک دسته دیگر بودند که می گفتند هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است. (4)
ایشان ضمن ردّ همه دیدگاه های یاد شده دیدگاه خود در باب انتظار فرج را این گونه بیان می کند:
همه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهیه شود. (5)
همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی شود، بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست. ما باید ملاحظه وظیفه فعلی شرعی- الهی خودمان را بکنیم و باکی از هیچ امری از امور نداشته باشیم.(6)

3. تلاش برای تحقق عدالت در عصر غیبت:


حضرت امام، تلاش برای تحقق عدالت و جلوگیری از ظلم در عصر غیبت را یک تکلیف الهی دانسته و همه مسلمانان را دعوت می کردند که تا سرحد توان خود این تکلیف الهی را به انجام برسانند:
ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم ها و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست منتها ما نمی توانیم، این که هست این است که حضرت عالم را پر می کنند از عدالت، نه شما دست بر دارید از این تکلیفتان، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید. (7)
البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم. اگر می توانستیم می کردیم اما چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. (8)

4. زمینه سازی برای ظهور منجی موعود:


رهبر فقید انقلاب اسلامی معتقد بود که باید با گسترش اسلام راستین در جهان و مبارزه با سلطه جهانخواران، راه را برای ظهور منجی موعود هموار ساخت:
ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی می شکنیم و با صدور انقلابمان، که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه می دهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلقه حق امام زمان، ارواحنا فداه، هموار می کنیم. (9)

5. حرکت در جهت تحقق حکومت جهانی اسلام:


امام راحل به جدّ بر این باور بود که انقلاب اسلامی ایران، نقطه شروع انقلاب جهانی حضرت مهدی(علیه السلام) است و از این رو پیوسته به مسئولان نظام توصیه می کردند که هرگز از آرمان عظیم انقلاب اسلامی که تشکیل حکومت جهانی اسلام است غافل نشوند:
مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت، ارواحنا فداه، است- که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد- مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسئولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، و این بدان معنا نیست که آن ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند. (10)
در سال های اخیر گروهی از فرزندان انقلاب اسلامی و وفاداران به آرمان های امام خمینی تلاش کردند که با الهام از اندیشه های این پیر فرزانه ابعاد و زوایای دیگری از دیدگاه فرهنگی- اجتماعی را تبیین کنند. این گروه با درک عمیق از موقعیت کنونی انقلاب اسلامی در جهان، نیازهای فرهنگی جامعه اسلامی ایران و شرایط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حاکم بر جهان معاصر، تبلیغ و ترویج باور مهدوی و فرهنگ انتظار را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده و پرداختن به امور زیر را در عصر حاضر ضروری می دانند :
1. شناسایی و نقد بنیادین وجوه مختلف فرهنگ و تمدن مغرب زمین، به عنوان فرهنگ و مدنیتی که در تقابل جدی با آرمان «حقیقت مدار»، «معنویت گرا» و «عدالت محور» مهدوی قرار دارد؛ زیرا انسان های عصر غیبت تنها زمانی می توانند به ریسمان ولایت مهدوی چنگ زنند و به تمام معنا در سلک منتظران موعود قرار گیرند که باطل زمان خویش را به درستی بشناسند و با تمام وجود از آن بیزاری جویند؛
2. شناخت و نقد جدی مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جوامع اسلامی؛ مناسباتی که عمدتاً به تقلید از الگوهای توسعه غربی و تحت تأثیر اندیشه های عصر مدرنیته در این جوامع شکل گرفته است؛ چرا که این جوامع بدون شناخت جدی از وضع موجود خود نمی توانند به راهکارهای مبتنی بر آموزه های دینی برای خروج از فتنه های فراگیر عصر غیبت دست یابند؛
3. تلاش در جهت تدوین استراتژی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی جوامع اسلامی در عصر غیبت و تا رسیدن به عصر طلایی ظهور، بر اساس اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار؛
4. بازشناسی وجوه مختلف اعتقادی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار با بهره گیری از منابع متقن و مستدل و استفاده از همه توان مراکز علمی حوزوی و دانشگاه در زمینه مباحث، کلامی، فلسفی، عرفانی، اخلاقی، علوم اجتماعی و سیاسی و ... ؛
5.تلاش در جهت پالایش اندیشه ناب مهدوی از هرگونه شائبه جعل و تحریف و زدودن این اندیشه از زنگارهای جهل و خرافه، سخنان سست و بی اساس و هرگونه دیدگاه انحرافی مبتنی بر افراط یا تفریط؛
6. پاسخگویی عالمانه و متناسب با نیازهای روز به شبهات، پرسشها و ابهام های موجود در زمینه منجی گرایی شیعی؛
7.احیا و گسترش فرهنگ انتظار و تلاش برای شناساندن نقش سازنده این فرهنگ در پایداری و پویایی جوامع اسلامی؛
8. تبیین وظایف و تکالیف مردم در برابر حجت خدا و امام عصر (علیه السلام) نهادینه ساختن این وظایف و تکالیف در فرد و اجتماع و آماده ساختن جامعه اسلامی برای استقبال از واقعه مبارک ظهور؛
9. مقابله جدی با کلیه جریان های سیاسی- فرهنگی که در قالب کتاب، نشریه، فیلم، نرم افزارهای رایانه ای، پایگاه های اطلاع رسانی جهانی (اینترنت) و ... به تقابل با اندیشه موعود گرایی شیعی می پردازند،
10. بررسی و نقد کلیه دیدگاه هایی که از سوی متفکران مغرب زمین در زمینه جهان آینده و آینده جهان مطرح شده است.

پی نوشت ها :


1. محمد بن علی بن الحسین(شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمه ، ج 2، ص 483، ح 4. 2. امام خمینی، کتاب البیع، ج 2، ص 474-475؛ همو، شئون و اختیارات ولی فقیه (ترجمه مبحث ولایت فقیه از کتاب البیع)، ص 46.
3. صحیفه نور (مجموع رهنمودهای امام خمینی، قدس ره)، ج 12، ص 208-209.
4. همان، ج 19، ص 196-197.
5. همان، ج 7، ص 255.
6. همان، ج 19، ص 154.
7. همان، ص198.
8. همان، ج 20، ص 197.
9. همان.
10. همان، ج 21، ص 108. برای مطالعه بیشتر زمینه جایگاه انتظار در اندیشه امام خمینی ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، شناخت زندگی بخش، ص 151-171. مقالات «احیای اندیشه انتظار» و «امام خمینی و رسالت جهانی انقلاب اسلامی».

منبع:راسخون: شفیعی سروستانی، ابراهیم،(1343)، انتظار باید و نبایدها، تهران: موعود عصر(عج)، چاپ ششم، 1386