پیام رهبری به مناسبت صعودتیم ملی فوتبال به جام جهانی 2014
پیام رهبری به مناسبت حضور حماسی مردم در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم
حضور رهبر انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا
حضرت
آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دقایق آغاز رأی گیری
یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراهای
اسلامی شهر و روستا با حضور در محل صندوق سیار 110 در حسینیه امام خمینی
(ره)، آراء خود را به صندوق انداختند.
حضرت آیت الله خامنهای با تبریک اعیاد شعبانیه، حضور موثر، بهنگام، همگانی
و پر شور ملت در انتخابات را دارای اهمیت فراوان دانستند و تأکید کردند:
مردم عزیز ایران با شوق و انگیزه وارد صحنه انتخابات شوند و بدانند که
سرنوشت کشور و سعادت ملت، به وابسته به حضور و انتخاب آنهاست.
رهبر انقلاب اسلامی، تأثیر اساسی حضور مردم در سرنوشت کشور را دلیل تبلیغات
منفی و متراکم مخالفین و دشمنان ملت خواندند و افزودند: دشمنان تلاش زیادی
کردند که با ایجاد یأس و بدبینی، مردم پای صندوقهای رأی نیایند و برای
تحقق این هدف، پا را از کارشکنیهای رسانهای نیز فراتر نهادند و در این
دوره، سیاستمداران و شخصیتهای غربی وابسته به جبهه دشمن، بطور علنی علیه
حضور مردم فعالیت میکنند.
ایشان با اشاره به اظهارات مقامات امریکایی که گفتهاند ما انتخابات ایران
را قبول نداریم، خاطرنشان کردند: نظر دشمنان، هیچگاه اهمیتی برای مردم
ایران نداشته و ملت همیشه خودش تشخیص داده که به چه چیزی نیاز دارد و مصلحت
کشور در چیست و بر همان اساس، نیز انتخاب کرده و خواهد کرد.
حضرت آیت الله خامنهای با توصیه به عموم مردم برای حضور اول وقت در پای
صندوقهای رأی، در خصوص انتخابات ریاست جمهوری افزودند: هیچکس حتی
نزدیکان، از رأی بنده اطلاع ندارند و مردم وظیفه دارند که در خصوص انتخابِ
خود، تحقیق کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در رابطه با انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز
خاطرنشان کردند: بنده در این انتخابات به 31 نفر رأی دادم که برخی از آنها
را از نزدیک میشناختم و برخی افراد دیگر را بر اساس اعتماد به یکی از
فهرستها انتخاب کردم.
ایشان همچنین با اظهار امیدواری در خصوص اینکه نتیجه انتخابات در جهت خیر
کشور و مردم و موجب سعادت و رفاه مادی و معنوی ملت باشد، خطاب به برگزار
کنندگان انتخابات تأکید کردند: رأی مردم یک امانت و حق الناس است که در دست
مسئولان صندوقها و شمارش کنندگان آرا قرار دارد و باید در این زمینه دقت
زیادی بخرج داده شود.
توصیههای آیتالله تهرانی برای ماه شعبان
آیتالله آقامجتبی تهرانی میگوید: ماه شعبان، ماه پیغمبر است؛ حال او میخواهد بندگان را شستوشو داده و وارد دریای رحمت کند، پس از ما میخواهد که ما با استغفار و توبه، به او کمک کنیم تا او ما را شستوشو دهد.
دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی همزمان با فرارسیدن ماه شعبان، شرح حدیثی از امام حسین(ع) توسط این مجتهد فقید را منتشر کرده است که برای عموم علاقهمندان ذکر میشود.
*با استغفار، پیغمبر را کمک کنید!
روی عن الحسینبنعلی(ع) قال: الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ یُسْبِغَ عَلَیْهِ النِّعَمَ وَ یَسْلُبَهُ الشُّکْر.
این روایت از امام حسین(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: استدراج از ناحیه خداوند نسبت به بندهاش، به این معنا است که خدا «نعمتی» را به سمت بنده میفرستد و سرازیر میکند و از آن طرف، «شُکر» را از او میگیرد.
*معنای «استدراج»
من در گذشته روایات متعدّدی را در ارتباط با «رابطه میان حوادث و گرفتاریها با معصیت و گناه» خواندهام که اینجا، جای مطرح کردن آنها نیست؛ ولی در این روایت بحثی راجع به استدراج داریم که یکی از دلایل گرفتاریهای انسان را در بر دارد، امام حسین در این روایت، استدراج را معنا میکنند که گاهی خدا به بندهاش نعمت میدهد، ولی از آن طرف بنده، شکر نعمت را به جا نمیآورد؛ این به خاطر آن است که خداوند حالت شکرگذاری را از بنده سلب کرده است.
*چرا «استدراج»؟!
اینجا سؤال پیش میآید که چرا خدا چنین میکند و حال شکر را از بندهاش میگیرد؟ او که نعمت را به بنده میدهد، توفیق شکر را هم به او بدهد! یعنی چه که او نعمت را بدهد ولی توفیق شکر را از او بگیرد؟ چرا خدا توفیق شکر را از بندهاش میگیرد تا او نتواند شکر نعمت را بهجا آورد؟ اصلاً چهطور میشود که خدا با بندهاش چنین میکند؟
*ناشکریِ انواع نعمتها
حالا من خواهم گفت، چه طور میشود که استدراج پیش میآید. البته بنده اینجا نمیتوانم زیاد روایت بخوانم و به نقل یک روایت بسنده میکنم. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که گاهی خدا به بندهاش نعمتی را میدهد، او هم آن نعمت را در راه معصیت خرج میکند و با آن گناه میکند.
منظور از نعمت هم در این روایت فقط پول نیست؛ چشم، گوش، دست، پا و تمام قوای انسانی، نعمتهایی است که خدا به انسان داده است. نعمت، فقط پول و اسکناس نیست! چشمهایتان را باز کنید و نعمتهایی را که خدا داده است، بشناسید! نعمت، متّصله و منفصله دارد که تمام سرتاپای انسان و آن چیزهایی که متعلّق به او است را در بر میگیرد، این یعنی اینکه «ای انسان! همه وجودت و متعلقات وجودت، نعمتهای خداوند است». اگر انسان نعمتی را در راه حرام مصرف کند و گناه کند، خدا به او مهلت میدهد تا استغفار کرده و از این گناهها توبه کند!
*استدارج راهی به سوی «کفر»
این چیزهایی که من میگویم، متن روایت امام صادق است. چون خیلی فرصت ندارم، همه روایت را نمیخوانم. آیه قرآن هم این مطالب را دارد و میفرماید: «إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً»، خدا مهلت میدهد تا ببیند آیا تو استغفار میکنی یا نه! اگر استغفار کردی مسألهای پیش نمیآید، امّا اگر استغفار نکردی، خدا نعمتش را تجدید میکند؛ یعنی نعمت را دوباره به تو میدهد. اینجا دیگر تو توفیق شکرگذاری نداری و در حقیقت، خدا این توفقی را از تو سلب کرده است. این بیحساب نیست که خدا به بندهای از بندگانش نعمت میدهد و در عین حال، توفیق شکرگذاری را از او سلب میکند.
وقتی بنده گناه کرد و به جای عقاب، نعمتهایش زیاد شد، کمکم با خودش فکر میکند که چرا این همه گناه میکند ولی هیچ اتّفاقی نمیافتد؟! نکند خبری نیست؟! اصلاً شاید حلال و حرامی، نعوذبالله در کار نیست! از اینجا است که انسان به وادی کفر کشیده میشود.
*چرا وضع کفّار خوب است؟!
خود شما هم دارید میبینید که کفّار وضع مادّیشان خوب است؛ این به خاطر همین مسأله استدراج است. اگر کسی بگوید: کفّار با توجه به اینکه این همه گناه و فجور میکنند، چرا باز هم وضعشان خوب است؟ جوابش این است که خداوند آنها را مبتلا به استدراج کرده و توفیق شکرگذاری را از آنها گرفته است. این به ضرر آنها است.
*ریشه گرفتاریهای مسلمین
مسلمانها هم از این جهت مانند کفّار هستند که اگر نعمت به آنها برسد و آن را در راه غضب الهی مصرف کنند، خدا برای توبه به آنها مهلت میدهد، اگر توبه کردند که هیچ، وگرنه توفیق شکرگذاری از آنها سلب شده و دچار استدراج میشوند. گرفتاریهای ما هم از همین جا نشأت میگیرد که ما نعمتها را، نعوذبالله در راه گناه صرف میکنیم و بعد مبتلا به انواع گرفتاریها میشویم تا بیدار شویم و استغفار کنیم. این گرفتاریها نیز، پسگردنیهایی است که خدا برای باز شدن چشم بندهاش میزند که بنده بگوید: خدایا غلط کردم که نعمتت را در بیراهه خرج کردم!
حال اگر نعمت را در مسیر غضب الهی خرج کردیم و وقتی هم که خدا برای بیدار شدنمان ما را به گرفتاریها مبتلا کرد، باز هم چشمهایمان باز نشد و توبه و استغفار نکردیم، اینجا است که دچار استدراج شده و نعوذبالله به وادی کفر کشیده میشویم! من صریح میگویم تا جای هیچ بحثی باقی نماند.
*جایگاه و ویژگی ماه شعبان
*«استغفار کردن» کمک به «رحمةللعالمین» است!
امّا این مباحث را گفتم که یک تذکّر بدهم. ماه، ماه شعبان است. ماه، ماه استغفار است. ماه، ماه پیغمبر اکرم است. ما در روایات داریم که حضرت فرمود: «أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِی فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَى شَهْرِی»، ماه، ماه من است؛ خداوند کسی را که در این ماه به من کمک کند، رحمت کند! این یعنی چه؟
پیغمبر چون رحمةللعالمین است، کارش این است که برای همه ما رحمت باشد و همه ما را مورد رحمت قرار دهد؛ ماه هم، ماه پیغمبر است؛ حال او میخواهد بندگان را شستشو داده و وارد دریای رحمت کند، پس از ما میخواهد که ما با استغفار و توبه، به او کمک کنیم تا او ما را شستشو دهد.
*ماهِ شستشوی نبوی
پس این ماه، ماه شستشو است؛ ماه شستشوی نبوی است. ماهی است که پیغمبر امّتش را از گناهان شستشو میدهد و پیش خدا شفاعتشان را میکند. بیایید هر چه که، نعوذ بالله، کفران نعمت کردیم و بعد از آن هم استغفار نکردیم، الآن چشمانمان را باز کنیم و استغفار کنیم.
*تناسب «آداب ماه شعبان» با «خصوصیّات صاحب ماه»
لذا شما ببینید، در اعمالی که به عنوان آداب این ماه وارد شده است، اوّل روزه آمده است، دوم یک استغفار ذکر شده است و سوم هم باز استغفار وارد شده است. به مفاتیحالجنان مراجعه کنید! برای این ماه دو استغفار ذکر شده است؛ یکی اینکه انسان هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» از خدا استغفار میکنم و از او طلب توبه دارم؛ و دیگری اینکه هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» از خدایی که جز او خدایی نیست، مهربان و بخشنده است، زنده و پاینده است، طلب مغفرت میکنم و توبه میکنم، اینها به خاطر آن است که این ماه، ماه تطهیر نبوی برای امّت خویش است و پیغمبر میخواهد امّتش را تطهیر کند. این کار با استغفار امّت، بر پیغمبر آسان میشود.