ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سیر خلقت نورانى حضرت زهرا(س)
و در حدیثى از امام صادق- علیه السلام- آمده است که: «جز خدا هیچ نبود، پس خداوند پنج نور را از جلال و عظمت خود آفرید و براى هر یک از آن انوار، اسمى از اسماى الهى بود. خدا «حمید» است و این اسم در محمد- صلى اللَّه علیه و آله- ظهور یافت.
خدا «اعلى» است که در امیرالمؤمنین على- علیهالسلام- ظهور یافت.
و براى خدا «اسماى حسنى» وجود دارد که نام حسن و حسین- علیهماالسلام- از آن اسماء مشتق است.
و از اسم «فاطر» او، نام زهراى اطهر، فاطمه اشتقاق پیدا کرد پس وقتى که آن انوار را آفرید، اینها را در میثاق قرار داد، پس در طرف راست عرش جا گرفتند.
و خدا فرشتگان را از نور آفرید پس وقتى که فرشتگان به این انوار نظر کردند، امر و شأن اینها را بزرگ شمردند و تسبیح را (از آنها) فراگرفتند و این مطابق با گفتهى فرشتگان است که در قرآن آمده است: به حقیقت ما (در انتظار اوامر الهى در تدبیر عالم) صف کشیده ایم.
و به راستى ما تسبیح کننده ایم، و آن هنگام که آدم- علیه السلام- را آفرید آدم به سوى این انوار از طرف راست عرش با دقت نظر نموده عرض کرد: اى صاحب اختیار من! آنان کیستند؟
خداى متعال در پاسخ فرمود: اى آدم! آنها برگزیدگان من و خواص من هستند، اینها را از نور عظمت و بزرگى ام آفریده ام و از اسمهاى خودم اسمى را براى اینها برگرفتم، پس عرض کرد: اى پروردگارم! به حقى که تو بر اینها دارى اسمهاى اینها را به من بیاموز، پس خداى متعال فرمود: اى آدم! این اسمها نزد تو امانت باشد (که) سرّ و رازى از راز من است. غیر تو نباید بر آن آگاه شود جز به اذن من، عرض کرد: پروردگارم قبول کردم.
خداوند پس از گرفتن این پیمان، اسمهاى آنها را به آدم- علیهالسلام- تعلیم داد. و به فرشتگان عرضه کرد، هیچ کدام به آنها عالم نبودند، پس در پاسخ قول خداى متعال که فرمود: مرا از نامهاى اینها خبر دهید اگر راست مى گویید، عرض کردند: منزهى تو! براى ما علمى نیست جز آنچه به ما آموخته اى.
همانا تو عالم و داراى حکمتى. (آنگاه خداوند) فرمود: اى آدم! فرشتگان را به اسمهاى آن انوار خبر ده، پس وقتى که اینها را به اسماء خبر داد، فرشتگان دانستند که این مطلب (در نزد آدم) به امانت گذاشته شده و آدم به سبب آگاهى از آن، فضیلت و برترى یافته است. سپس امر به سجدهى آدم- علیهالسلام- شدند؛ زیرا که سجده ى ملائکه، فضیلتى براى آدم و عبادت براى خداى متعال بود. چون که سجده ملائکه، سزاوار آدم بود» (1)
حضرت زهرا سلام اللَّه علیه و اهلبیت علت آفرینش هستى
رسول خدا فرمود: هنگامى که خداى تعالى حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم به جانب راست عرش نظر افکند، آنجا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و رکوع مشاهده کرد، عرض کرد: خدایا قبل از آفریدن من، کسى را از خاک خلق کرده اى؟ خطاب آمد: نه، نیافریده ام.عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود مىبینم چه کسانى هستند؟
خداى تعالى فرمود: این پنج تن از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمى آفریدم، نامهاى آنان را از اسامى خود مشتق کرده ام (و من خود آنان را نامگذارى کرده ام)، اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را مى آفریدم و نه عرش و کرسى را، نه آسمان و زمین را خلق مى کردم و نه فرشتگان و انس و جن را.
منم محمود و این محمد است، منم عالى و این على است، منم فاطر و این فاطمه است، منم احسان و این حسن است، و منم محسن و این حسین است. به عزتم سوگند، هر بشرى اگر به مقدار ذرهى بسیار کوچکى کینه و دشمنى هر یک از آنان را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ مى افکنم... یا آدم، این پنج تن، برگزیدگان من هستند و نجات و هلاک هرکس وابسته به حب و بغضى است که نسبت به آنان دارد. یا آدم، هر وقت از من حاجتى مى خواهى، به آنان توسل کن.
ابوهریره مى گوید، پیامبر اکرم در ادامه ى سخن فرمود: ما پنج تن کشتى نجاتیم، هرکس با ما باشد، نجات یابد، و هرکس که از ما روگردان شود هلاک گردد. پس هرکس حاجتى از خدا مى خواهد پس به وسیله ى ما اهلبیت از حضرت حق تبارک و تعالى مسئلت نماید».
حقیقت آنست که پنج تن مقدّس رمز خلقتند:
یا أحمَدُ! لَو لاکَ لَما خَلَقتُ الأفلاکَ، وَ لَو لا عَلِىُّ لَما خَلَقتُکَ، وَ لَو لا فاطِمَةُ لَماخَلقُتُکما. (2)
اى احمد! اگر تو نبودى آسمان و زمین نمى آفریدم و اگر على نبود تو را نمى آفریدم و اگر فاطمه نبود شما را نمى آفریدم (یعنى شمایان رمز خلقتید).
و فاطمه حوریّه اى بود که چند صباحى لباس آدمیان در بر نمود: (3)
1- تفسیر فرات، ص 11، ط نجف.
2- میرجهانى: (ال) جُنّة العاصمة، ص 148 (به نقل از کشف الآلى صالح بن عبدالوهّاب بن عرندس) (و) مرندى: ملتقى البحرین، ص 14 (و) مستنبط: القطره ج 1: ص 164 (و) قمى: سفینةالبحار، ماده «خلق» (و) نمازى: مستدرک سفینةالبحار، ج 3: ص 334 (حدیث قدسى)
شاید در نظر نخست این روایت احتیاج به تأمّل داشته باشد؛ امّا با اندکى دقّت، لطافت تعبیر به کار رفته در آن اشکار مىگردد.
همچنانکه مىدانید کنیهى حضرت زهرا (علیهاالسّلام) «امّابیها» است. در سبب مکّنا شدن حضرتش به این کنیه با مدد از روایتى که از امام باقر (علیهالسّلام)نقل شده است- و ما آن را در سطور بالا ذکر نمودیم- که حضرت فرمودند ریشه درخت نبوّت زهراى اطهر است و یا روایتى که ذهبى در کتاب میزان الاعتدال (ج 1:ص 234) از رسول خدا نقل مىکند که حضرت مىفرمایند: «أنَا شَجَرَةٌ، وَ فاطِمَةُ أصلُها،وَ عَلِىُّ لِقاحهُا، وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ ثَمَرُها» (یعنى من درخت، فاطمه ریشه آن، على لقاح آن، و حسن و حسین میوهى آن هستند) آشکار مىگردد که خلقت پیامبر، على، حسن و حسین (علیهمالسّلام) در عالم انوار بسته به خلقت حضرت زهرا (علیهاالسّلام) بوده است. فَافهَم فَإنَّهُ دَقِیقٌ جِدّاً.
3- خطیب بغدادى: تاریخ بغداد، ج 5: ص 86.
منبع:شفیه محشر