ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پیام آیت الله جوادی آملی به مناسبت آغاز سال نو شمسی
به گزارش فرهنگ نیوز ، آیت الله جوادی آملی به مناسبت آغاز سال نو شمسی پیامی صادر کرد و سال نو را به همه مردم تبریک گفت. متن کامل پیام معظم له به شرح زیر است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ»[۱]
سال نو را به همه شما بزرگواران تهنیت عرض میکنیم! از ذات اقدس الهی سعادت و صلاح و فلاح ملّت و مملکت را از خدای سبحان مسئلت میکنیم! این دعا از زبان همه برای همه است و از خدای سبحان که مقلّب لیل و نهار است, مقلّب حال و احوال است مسئلت میکنیم که حالِ جامعه را به زیباترین و برجستهترین حال متحوّل کند! وقتی جامعه حالش أحسن میشود که هم حُسن نظری پیدا کند و هم حُسن عملی. در حکمت نظری, حُسن به اندیشههای دقیق و عمیق علمی و پیشرفتهای علمی فضای کشور است، حُسن عملی به عدل و داد یک ملّت است, اگر آن عقل اندیشور، مراکز علمی یک کشور را به خوبی اداره کرد این «أحسن العقول» است، آن عقلی که مسئول انگیزه است کشور را به عدل و داد اداره کرد این «أحسن الأحوال» است، مجموع علمِ صائب و عمل صالح «أحسن الأقوال و أحوال» یک مملکت است.
مستحضرید زمین به دور شمس بگردد که امروز برابر آن است, شمس به دور زمین بگردد که دیروز میپنداشتند این مایه عید یک ملّت نیست، آنکه حرکت میکند از آغازی به انجامی و همواره در حال طلوع است آن عید دارد، چون مستحضرید که غروب یک امر نسبی است و ما چیزی به نام مغرب نداریم, چیزی به نام تاریکی نداریم هر چه هست شرق است, شروق است, نور است و سایه, تابع است؛ لذا در قرآن کریم در عین حال که فرمود: ﴿رَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ﴾[۲] جمع آورد، بعد فرمود: ﴿رَبُّ الْمَشْرِقَینِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَینِ﴾[۳] تثنیه آورد، در بخشهایی از قرآن کریم فرمود: ﴿رَبُّ الْمَشارِق﴾ اصلاً ما مغرب نداریم و غروب یک امر نسبی است، این آفتاب هر لحظه در سیر است و روشن کردن, این زمین هر لحظه در سیر است و روشنیابی. انسان وقتی به «أحسن الأحوال» میرسد که هر لحظه از مافوق نور بگیرد و به جامعه نور ببخشد, جامعهٴ نورانی «أحسن الأحوال» دارد و نورانیت آن در بخش معرفت, عقل اندیشور است و در بخش عمل, عقل عملی انگیزهدارِ عدل و داد که اگر ذات اقدس الهی جامعهای را به علم صائب و عمل صالح موفق کرد این تحوّل درونی جامعه را به عهده گرفت و این جامعه به «أحسن الأقوال» بار مییابد و منظور از این زیبایی هم زیبایی نظری است, هم زیبایی عملی; یعنی حکمتِ نظر او را زیبا میداند، چون کشور بر اساس دانش و اقتصاد دانشبنیانی و بنیادی و مانند آن حرکت میکند و هم عملهای فرعیاش بر محور علم است.
مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) در پایان مقدمه کافی میگوید: «إِذْ کَانَ الْعَقْلُ هُوَ الْقُطْبَ الَّذِی عَلَیهِ الْمَدَارُ، وَ بِهِ یحْتَجُّ»؛[۴] یعنی قطب زندگی, محور اساسی سعادت یک ملّت, عقل و اندیشه است، این در خطبه خود کلینی است. این محدّث نامآور دین, حدیث را از منظر عقل میبیند و عقل را قطب فرهنگی یک ملت میداند، اگر «أحسن الأحوال» است برای آن است که قطب فرهنگی یک ملّت, عقلِ هوشمند آن ملت است. آنگاه حدیثی را از وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) نقل کرده است که انسان در بُعد سلب و ایجاب, تصدیق و تکذیب, محقّقانه باشد، قرآن بیانش این است که انسان تا چیزی برای او محقَّق نشود، نپذیرد و چیزی برای او محقَّق نشود تکذیب نکند؛ در نفی و اثبات, تصدیق و تکذیب, محقِّق باشد، چه اینکه خدا فرمود: ﴿لا تَقْفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ﴾[۵] از یک منظر, ﴿بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یحیطُوا بِعِلْمِهِ﴾[۶] از منظر دیگر; یعنی جامعهای به «أحسن الأحوال» میرسد که قبول و نکول او محقّقانه باشد، چنین جامعهای خیرخواه دیگران است, چنین جامعهای بدی کسی را نمیخواهد, چنین جامعهای صلاح و فلاح را در استقلال خود میداند, در امنیت خود میداند؛ نه در امور دیگران دخالت میکند نه اجازه میدهد که دیگران در امور او دخالت کنند، استقلال خود را حفظ میکند, امنیت خود را حفظ میکند, امانت خود را حفظ میکند و دیگران را در سایه استقلال و امنیت و امانتِ خود نگه میدارد که تاکنون طبق رهبری امام راحل و خونهای پاک شهدای این مملکت این کشور اینچنین بوده است، امیدواریم طبق رهبری مقام معظّم رهبری تا پایان اینچنین باشد و این نظام سالماً به دست صاحب اصلیاش ولی عصر(ارواحنا فداه) برسد و ارواح تابناک شهدا(رضوان الله تعالی علیهم) از ما خوشنود باشند!
«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
[۱] . زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص ۳۲۸.
[۲] . سوره معارج، آیه ۴۰.
[۳] . سوره الرحمن، آیه ۱۷.
[۴] . الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج۱، ص ۹.
[۵] . سوره اسراء، آیه ۳۶.
[۶] . سوره یونس، آیه ۳۹.