دشمن روحانی نیستم اما نمیتوانم مقابل تضییع حق مردم سکوت کنم/دغدغه معیشت و ازدواج جوانان را دارم
مقام معظم رهبری با طرح موضوع انقلابی و غیرانقلابی آرایش جدیدی را بر فضای سیاسی-اجتماعی کشور حاکم کردند که مهمترین موضوع در این مهم، بحث شاخصههای انقلابیگری است. برای به بحث گذاشتن شاخصههای "انقلابیگری" طی سفر به مشهد مقدس با آیتالله سید احمد علمالهدی گفتوگو کردیم.
آیتالله علمالهدی در این گفتوگوی تفصیلی، با تاکید بر آنکه معیشت و اقتصاد مردم و تلاش برای رفاه و همچنین محرومیتزدایی از ارکان مطالبات جریان انقلابی است، گفت که منافع ملی نه تنها تزاحمی با آرمانهای انقلاب اسلامی ندارند بلکه ملازم با آن است؛ این عضو مجلس خبرگان رهبری همچنین گفت که انقلابیها دنبال تعامل سازنده با همه کشورهای دنیا هستند و تنها با استکبار مخالفند که آمریکا تنها مصادق آن در جهان امروز است. به گفته وی اعتبار این مهم نیز تا زمانی است که آمریکا خوی استکباری داشته باشد.امام جمعه مشهد، درباره خطبههایی که میخواند نیز میگوید، دشمن روحانی نیستم اما امام جمعهام و نهی از منکر و دفاع از حقوق مردم وظیفه ذاتی امام جمعه است.
* متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
رهبر معظم انقلاب اسلامی با طرح "انقلابی" و "غیرانقلابی" آرایش جدیدی بر فضای سیاسی و اجتماعی حاکم کردند؛ به نظر حضرتعالی مهمترین شاخصههایی که انقلابی را از غیرانقلابی تمیز میکند چیست؟
* آیتالله علمالهدی: انقلاب مقدس اسلامی ما که توسط امام بنیانگذاری شد و بعد هم در نقطه عطف به تشکیل نظام منجر شد، دارای اصول مشخصی است و کسانی که پایبند به این اصول هستند قطعاً انقلابی هستند و کسانی که این اصول را قبول ندارند و در بینش سیاسی- اجتماعی و حتی رفتار فردی به این اصول پایبند نیستند و زمانی هم که شعار انقلابی می دهند برای تامین اهداف سیاسی و منافع شخصی است، نمی توانند در جریان انقلابی تعریف شوند.
موضع جریان انقلابی در قبال معیشت و رفاه مردم چیست? برخی، انقلابیها را متهم به عدم توجه به مسائل اقتصادی و معیشتی مردم میکنند و مدعی می شوند که انقلابیها تنها آرمان بینالمللی دارند و حوزه فکری آنها تنها در سیاست خارجی و مبارزه با آمریکا تعریف میشود.
* آیتالله علمالهدی: کسانی که تصور می کنند انقلابی به معنای عدم توجه به رفاه و معیشت مردم است نگاهی انحرافی و سکولار دارند. تصور می کنند که معیشت و رفاه مردم در مقابل اصول انقلاب است در حالی که اصلا اینطور نیست و ما معتقدیم که معیشت و رفاه مردم از اصول انقلاب است. ما معیشت و اقتصاد را در نظام خاص خودش قبول داریم؛ انقلاب اسلامی بر اساس یکسری اهداف و اصول شکل گرفته است؛ شئون اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ما همه در حاکمیت ارزشها معنا پیدا میکند و در این باره ما جامعه خودمان را در آموزش و تربیت دینی باید بسازیم و سازندگی را به تمام جهان اسلام توسعه بدهیم.
اینکه میفرمایید با حاکمیت ارزشها به تمام شئون و اهداف انقلاب در همه حوزه ها حتی حوزههای اقتصادی و معیشتی باید برسیم، شعار نیست؟
* آیتالله علمالهدی: نه. نه تنها شعار نیست بلکه یک جریان جدی است. نظام اسلامی بر همین اساس تشکیل شده است؛ ما انقلاب نکردیم که یک کشور لائیک بسازیم، ما مستشاران و مزدوران آمریکا را بیرون کردیم تا بتوانیم در همه حوزهها روی پای خودمان بایستیم. نظام، اهرمی برای اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی است. وقتی، نظام اهرم میشود برای توسعه انقلاب اسلامی؛ پس تمام برنامه ریزی این نظام در مدیریت اقتصادی کشور و جامعه و در مدیرت عمرانی و امنیتی باید روی اصول و مبانی تنظیم شود.
رابطه این اصول با منافع ملی چیست؟ آیا باهم تلازم دارند یا تزاحم؟
* آیتالله علمالهدی: اگر بخواهیم منافع ملی را تعریف کنیم، منافع ملی برای ملت انقلابی در سایه توسعه اصول و ارزشهای انقلاب قابل تفسیر است. یعنی نظام برنامهریزی و اقتصادی ما باید محرومیت زدایی کند؛ نظام اقتصادی مورد نظر ما قشر محروم را به قشر مرفه نزدیک میکند و محرومین را از محرومیت نجات میدهد. در نظام اقتصادی مورد نظر نظام اسلامی از استخدام تمام امکانات در خدمت قشر مرفه جلوگیری می شود.یکی از اصول انقلاب اسلامی همین است که از محرومین، محرومیت زدایی شود. البته که ما با توسعه اقتصادی مدل غربی مخالفیم و توسعه اقتصادی جهشی را قبول نداشته و نداریم ما توسعه اقتصادی رفورمیستی را قبول داریم چون توسعه اقتصادی باید تامین کننده عدالت اجتماعی که از اصول انقلاب است، باشد. تنها در سایه عدالت اجتماعی میتوان از محرومیت زدایی سخن گفت و دنبال محرومیت زدایی از محرومین بود.
37 سال از انقلاب اسلامی میگذرد و شما می فرمایید که عدالت اجتماعی از اصول انقلاب اسلامی بوده است آیا این اصول در اجرا، محقق شده است؟
* آیتالله علمالهدی: تا به امروز اگر در حوزه عدالت اجتماعی کسری وجود دارد به این دلیل است که حفظ مردم سالاری جزو اصول انقلاب است؛ برای حفظ همین مردم سالاری طبیعی است که مردم در روی کار آوردن مدیران و دولت فراز و نشیبها را طی کردند. در این فراز و نشیبها بود که سیاست اقتصادی در چارچوب عدالت اجتماعی با چالش مواجه شده و بعضاً اجرا نشده است. وقتی شرایط طوری میشود که مردم نمی توانند نیروی انقلابی را که معتقد به عدالت اجتماعی است انتخاب کنند، برنامه ریزی ما به مشکل می خورد. متاسفانه بعضا برخی منتخبین مردم با پشت کردن به اعتماد مردم همین مشکلات را در حوزه اقتصادی به وجود آوردهاند. اگر انتخاب ها با معیارهای انقلابی باشد قطعا در حوزه اجرا ما بهترین نتیجه را در رفاه، امنیت و معیشت مردم خواهیم داشت.
آیا جریان انقلابی در حوزه سیاست خارجی تنها مواضع سلبی دارد؟ می گویند انقلابی ها تنها برنامهشان مبارزه با آمریکاست. نظر حضرتعالی در اینباره چیست و جریان انقلابی چه موضعی در قبال کشورهای مختلف جهان دارد.
* آیتالله علمالهدی: یک اصل از اصول انقلاب، استکبار ستیزی است اما همه دنیا استکبار نیست؛ کسانی که چنین اتهاماتی را به جریان انقلابی می زنند، یا ناآگاهند و یا وابسته به جریان فکری غربگرا هستند؛ ما خواهان ارتباط سالم با همه کشورهای دنیا بوده و هستیم.
استکبار یعنی کدام کشورها؟ دقیقاً می فرمایید؟
* آیتالله علمالهدی: کسانی که فکر میکنند دنیا یعنی استکبار، میگویند ما با همه دنیا مخالفیم. نه، استکبار اصلی فقط یک کشور است و آنهم آمریکاست تا زمانی که مستکبر باشد. یعنی روزی که آمریکا دست از استبکار بردارد، شرایط فرق خواهد کرد اما تا زمانی که مستکبر باشد ما با استکبار مبارزه و مقابله خواهیم کرد. پس بنای ما بر استکبارستیزی است نه آمریکا ستیزی. اما چون امروز آمریکا نماد و مصداق برجسته استکبار است مبارزه با استکبار، آمریکا ستیزی معنا پیدا کرده است. اگر روزی ایالت متحده از هم بپاشد و ایالتها به صورت مستقل موضع مبتنی بر منطق داشته باشند ما همانند برخی کشورهای استقلال یافته از شوروی با آنها ارتباط خواهیم داشت. چون ما با سرزمین آمریکا مخالف نیستیم بلکه با خود دولت مستکبر آمریکا مخالفیم. البته برخی کشورهای طاغوت که مزدور آمریکا هستند هم بحثشان همانند استکبار است نه اینکه اینها خود مستکبر باشند بلکه مزدور آمریکای مستکبر هستند. بنابراین، دنیا، آمریکا نیست در همین اجلاس غیرمتعهدها که آمریکا خیلی تلاش کرد برگزار نشود دیدیم که اکثریت کشورهای غیرمتعهد برخلاف ادعای آمریکا شرکت کردند. ما دنیا را آمریکا نمی دانیم اما کسانی که می دانند، برخورد با آمریکا را برخورد با دنیا می دانند و عدم ارتباط با آمریکا را عدم ارتباط با دنیا میدانند اما ما اینطور فکر نمی کنیم. در کل کره زمین با مزدور پروری که آمریکا دارد، نفرت از آمریکا بیش از محبوبیتش است پس تعامل با آمریکا یک مسئله است و تعامل با دنیا مسئله دیگر. بنای ما بر دنیازدایی نبوده و نیست.
جریان انقلابی چگونه امنیت تولید می کند؟
* آیتالله علمالهدی: همین مدافعان حرم. جوان ها و نوجوانهای انقلابی هزاران کیلومتر از مرزها دور شدهاند تا امنیت ایران را تامین کنند و اگر آنها نبودند چه کسی میتوانست امنیت کشور را در مقابل تروریستهایی که می گویند هدفشان ایران است، تامین کند؟
برخی مقامات ارشد دولتی صراحتاً می گویند، برجام سایه جنگ را از کشور برداشته و امنیت را تامین کرده است در حالی که شما می گویید مدافعان حرم و جریان انقلابی امنیت مردم تامین کرده است؟ آیا برجام و مدافعان حرم هر دوباهم در تامین امنیت نقش داشته اند؟
* آیتالله علمالهدی: از بعد پایان جنگ تحمیلی تا همین امروز، دشمن ادعای حمله نظامی به ایران را مطرح می کند اما موفق نمی شود. برجام که عمرش 2 سال است. اگر برجام سایه جنگ را برداشته چرا پیش از برجام به ما حمله نظامی نکردند؟ چرا آمریکایی که تمام اطراف ما را گرفته بودند در 26 سال گذشته قبل از برجام به ما حمله نکرد؟ از بعد جنگ تحمیلی تا امروز، آمریکا از خشکی و دریا ما را محاصره کرده و جرات حمله ندارد. پس جنگ هیچ ربطی به برجام نداشته و ندارد. سایه جنگ را مدافعان حرم که به عراق و شام رفتهاند از کشور برداشته اند نه برجامی که تا کنون هیچ اثری نداشته. این مدافعان حرم هستند که برای تامین امنیت مردم تا ساحل مدیترانه رفتهاند و در مقابل تروریستهای مزدور آمریکا، مقاومت کردهاند.
بحث دیگر درباره جریان انقلابی، نگاه این جریان به رای و نقش مردم است؟ جریان انقلابی چقدر به رای و نظر مردم احترام می گذارد؟ و چرا در این باره اتهاماتی را متوجه جریان انقلابی میکنند؟ از این قبیل که جریان انقلابی به دموکراسی و نظر مردم اعتقاد جدی ندارد.
* آیتالله علمالهدی: جالب است کسانی که در فتنه 88 علیه رای مردم شورش کردند و برخی از آنها امروز در دستگاه اجرایی حضور دارند، چنین اتهامی را به ما که خود را مدام در معرض رای مردم می گذاریم و در هر صورت نتیجه و نظر مردم را محترم می شماریم، می زنند. خب، اصلا خود اینها که الان سرکار هستند و تمام دستگاه اجرایی را گرفته اند با چه مکانیزمی روی کار آمدهاند؟ مردم به اینها رای دادند. مثلا در همین رای اعتماد مجلس به وزرا، نمایندگان مردم به کسی که در جریان فتنه سابقه داشته رای دادند تا وزیر شود. اگر جریان انقلابی برای رای مردم ارزشی قائل نبود چرا تن به انتخابات می دهد و خود او نامزد می شود؟ مگر خود بنده در انتخابات اخیر خبرگان شرکت نکردم؟ اگر رای مردم را قبول نداشتم که نامزد انتخابات نمی شدم. نظام ما مثل یک قلعه است که دیوار بلند و محکمی دارد که هیچکس از این دیوار نمی تواند بالا برود. منتهی یک دروازه بزرگ مردم سالاری دارد که از طریق انتخابات و رای مردم، افراد از این دروازه وارد نظام می شوند. چون مردم سالاری دینی در این کشور حاکم است. اگر مردم سالاری دینی حاکم نبود برخی از همین آقایان نمی توانستند در معرض رای مردم قرار بگیرند.
برخی می خواهند جریان انقلابی را در مقابل خواست و رای مردم قرار دهند و خود را مدافع رای مردم و جریان انقلابی را مقابل آن تعریف کنند آیا چنین 2 قطبی می تواند در مردم اثرگذار باشد؟
* آیتالله علمالهدی: آیا این افرادی که الان در راس قدرت هستند مولود رای مردم نیستند؟ اگر رای مردم نبود چطور می توانستند به قدرت برسند؟ اگر خودشان را مولود رای مردم می دانند پس باید بدانند که در چارچوب نظام مردم سالاری دینی به قدرت رسیده اند. و همه ی ما مدافع رای مردم هستیم و در مقابل فتنه علیه رای مردم، میایستم. برخی ها در سال 88 می خواستند با فتنه به قدرت برسند و رای مردم را وتو کنند اما جریان انقلابی ایستاد و از مردم سالاری دینی و رای مردم تا پای جان دفاع کرد. سال 88 می گفتند 13 میلیون از 25 میلیون بزرگتر است حتی یک سند هم برای تقلب نداشتند و در نهایت اعتراف کردند که تقلب نشده اما فکر می کردند فتنه، تزویر و پول بر رای مردم قالب می شود.
موضوع مهم دیگری که امروز کشور با آن درگیر است، بحث معضلات اجتماعی است. جریان انقلابی چه برنامهای برای بهبود وضعیت و رفع نیازهای جوانان دارد؟
* آیتالله علمالهدی: در حوزه معضلات اجتماعی مرتبط با جوانان، جریان انقلابی برنامه دارد نه جریانی که نگاه ابزاری به جوانان دارد. کسانی که حقوقها و وامهای نجومی میگیرند چطور می توانند به فکر جوانانی باشند که برای ازدواج و وام چند میلیونی در کشور سرگردان میشوند. جوانان به ما میگویند دریافت وام ازدواج مصیبت بزرگی برایشان شده است و درست می گویند. واقعا جای تاسف دارد که یک جوان برای وام کم مدام باید در بانکها سرگردان باشد اما آقایان تنها در یک صندوق چند هزار میلیارد فساد کنند؟ اگر اصول انقلاب اسلامی در دستگاه اجرایی حاکم باشد، دیگر یک دختر و پسر نباید نگران موانع ازدواجشان باشد.
دولتیها از مطالبی که در خطبههای شما در نقد دولت گفته می شود نگران هستند آیا خودتان به این موضوع قائل هستید؟
آیتالله علمالهدی: امام جمعه جناحی نیست؛ وظایف و مسئولیتی دارد که باید انجام بدهد. بحث این است که آقایان میگویند خرابکاری و اختلاس در یک نهاد رسمی نباید از خطبههای نماز جمعه گفته شود؛ در حالی که امام جمعه مدافع حقوق مردم و منافع ملی است و نمی تواند نسبت به این معضلات بی توجه باشد.
میگویند مثلا وقتی شما میگویید در فلان نهاد دولتی فساد مالی صورت گرفته، مردم ملتهب می شوند؟
* آیتالله علمالهدی: ما مردم را ملتهب می کنیم یا مردم ملتهب هستند؟ ائمه جمعه جلوی التهاب مردم را می گیرند. مردم وقتی ببیند در وضعیت فعلی که جوانانشان شغل ندارند، رکود بر کشور حاکم است، مشکلات معیشتی کشور را گرفته و در عین حال اختلاس و فساد می شود و برخی حقوق و وام نجومی میگیرند اما هیچکس هم حرف آنها را نمی زند، اینجا مشکل روانی و التهاب پیدا می کنند یا اگر امام جمعه بیایید حرف دل مردم را پشت تریبون بزند؟ تریبون نماز جمعه باید تریبون مردم باشد و حرف دل مردم را بزند و من هم حرف دل مردم را می زنم.
مثلا در بحثی که شما درباره فساد مالی بزرگ در صندوق فرهنگیان داشتید، گفتند که رقمی که شما طرح کردید درست نبوده و موجب نگرانی در جامعه شده است؟
* آیتالله علمالهدی: آقای معاون حقوقی رئیسجمهور در همین باره با من تماس گرفت و گفت، این موضوع صندوق فرهنگیان آنطور که شما گفتید نبوده است و بخشی از این مبلغی که شما میگویید در صندوق فرهنگیان اختلاس شده برای این صندوق نیست. من به ایشان گفتم از جیب هر معلمی که هزاران مشکل دارد چند میلیون تومان پول برداشته شده است و من به عنوان امام جمعه شرعا نمی توانم سکوت کنم. اگر این مبلغ اختلاس نبوده چرا اینها را برکنار، بازداشت و محاکمه کردند؟ ما دم خروس را قبول کنیم یا قسم حضرت عباس را. این بانک در سال 94، حدود 90 درصد سرمایهاش را به 30 نفر داده است خب من امام جمعه با کدام مجوز شرعی باید ساکت باشم و حرف معلمان را نزنم؟ آقایان ادعا می کنند، نصف آن مبلغ اختلاس شده، خب فرض که نصفش بوده، این پول مال معلمان و مردم هست یا نه؟ خب فرض که 8 میلیون از هر معلم اختلاس نشده، 4 میلیون شده. از جیب هر فرهنگی 4 میلیون دزدیده شده آیا این مبلغ کمی است و ارزش اعتراض ندارد؟ معلمی که برای 100 هزار تومان معطل است و برای وام 2 میلیونی گرفتار بانکها شده نیاز به 4 میلیونی که مسئولان از او دزدیدهاند، ندارد.
می گویند شما چرا همین اعتراض ها را به دولت قبل نمیکردید؟
* آیتالله علمالهدی: 6 ماه بیشتر از دولت نهم نگذشته بود که من در خطبه های نماز جمعه از دولت نهم انتقاد کردم و واقعا یک منتقد صریح دولت بودم. این حرفها بی انصافی است. مکانیزم غلط در اجرای یارانهها را برای اولین بار گفتم. متاسفانه خیلی از دوستان ما هم گرفتار این دام های رسانه ای می شوند. رسانه های جبهه ی مقابل از تکنیک های ژورنالیستی برای برجستهسازی یک موضوع در میان دیگر موضوعات می کنند تا بتوانند به هدف اصلی خود که تخریب موضوع و شخص مطرح کننده است برسند. این سوال را باید از جبهه رسانه ای انقلاب که خود شما نیز جزوی از آن هستید بپرسید. من یک خطیب هستم و به فراخور وظیفه شرعی و اجتماعی خودم امر به معروف و نهی از منکر می کنم. رسانه های جبهه ی مقابل نهی از منکر را بزرگ می کنند و حتی در بین نهی از منکر ها آن یکی که پتانسیل جنگ روانی دارد را بولد می کنند. اینجا جبهه ی رسانه ای انقلاب است که باید در مقابل این تهاجم رسانه ای از ترفند های تدافعی و تهاجمی استفاده کند. اینجا نقدی بر من گوینده نیست.
می گویند تریبون نماز جمعه مشهد توسط شما همواره علیه آقای روحانی و دولت ایشان روشن می شود؟ نظر خودتان در اینباره چیست؟
* آیتالله علمالهدی: بنده در همان اول از دولت آقای روحانی و شخص آقای روحانی تجلیل و حمایت کردم. حمایتهای من از شخص آقای روحانی و دولت ایشان مستند و در سایت شخصی من موجود است. من سال 54 با آقای روحانی آشنا شدم از آن مدت تا الان 46 سال یک تعارض بین من و ایشان وجود نداشته است. در بحث سیاسی هم تعارضی نبوده ایشان و بنده ، هردو از اعضای جامعه روحانیت بودیم. وقتی آقای روحانی به مشهد آمد در سخنرانی رسمی به ایشان خیرمقدم گفتم و از ایشان بارها تجلیل کردم. دشمن آقای روحانی نبوده و نیستم اما چطور می توانم در مقابل خرابیهایی که دولت دارد، سکوت کنم. آقای وزیر خرابکاری می کند، من سکوت کنم؟ یک امام جمعه حداقل وظیفهاش این است از پایمال شدن حقوق مظلومین دفاع کند و نهی از منکر کند و ما بیشتر از این نگفتهایم.
برخی منتقدین شما میگویند، آقای علمالهدی کل مشهد را در اختیار دارد، نمایندگان مجلس و اکثر اعضای شورای شهر گرفته تا شهردار و اخیرا تولیت آستان قدس رضوی، همه کسانی هستند که مورد حمایت شما بوده و هستند؟ آیا واقعا شما برای هماهنگ کردن نهادهای مشهد با خودتان تلاش کردهاید؟
* آیتالله علمالهدی: از همین شورای شهر بپرسید از نمایندگان مجلس بپرسید آیا کمتر از یک دانه گندم برای منافع شخصی من قدمی برداشتهاند؟ آیا من درخواستی از آنها داشتهام؟ اینها را مردم انتخاب کردهاند؟ این سخن توهین به مردم شریف مشهد است. مردم دوست دارند هرکسی را برای مسئولیت های متعدد شهری و استانی و ملی و فراملی بر گزینند. ممکن است این افراد از یک فکر و سلیقه باشند یا متعدد باشند. نمیتوان به واسطه اینکه بعضی از این جریانات همفکر هستند مردم را زیر سوال برد. آنچه اصالت دارد رای مردم است نه تعدد سلایق. نمایندگان کنونی مجلس و شورای شهر و مدیریتهای استانی و شهری و تولیت آستان قدس رضوی هر کدام بر اساس مکانیزم های قانونی انتخاب شدند و همه افراد متدین و انقلابی و دلسوز و خدومی هستند. و من افتخار می کنم که بنده را نیز از جرگه ی ایشان بدانند.
از همه این عزیزان بخاطر خدماتشان متشکرم و با تمام قوا حمایت می کنم. در این شهر نماینده مجلس ، مدیرکل ، استاندار و شهردار ، همگی به وظایف قانونی خود عمل می کنند. و بنده هیچگاه به هیچ یک از مسئولین محترم شهری یا استانی و یا ملی و فراملی نگفتم فلان کار را بکنید یا نکنید. البته به این معنا نیست هر کاری کردند مورد تائید بنده باشد. اینها خودشان مستقل عمل می کنند. بنده در جلسات و ملاقات هایی که با این عزیزان دارم فقط نکته ای، انتقادی یا توصیه ای به صلاح عمومی که به نظرم درست است مطرح می کنم و استدلالم را هم ارائه می دهم. این عزیزان هم کار کارشناسی خودشان را روی آن انجام می دهند یا می پذیرند و اجرا می کنند یا بنا به استدلال و مستنداتی نمی پذیرند و اجرا نمی کنند خودشان مسئول هستند و باید در برابر خدا، مردم و قانون پاسخگو باشند.مثلا به آقای شهردار گفتم که شیب شهر باید عوض شود چون شیب شهر به سمت مرفهین است بهترین خیابانها و بلوارها.. سمت مناطق مرفهین است که خوشبختانه وضع تغییر کرده و وضعیت در حاشیه شهر بهتر شده است.
درست است که مردم رای دادند اما میشود منکر قدرت و نفوذ اجتماعی شما در مشهد شد؟
* آیتالله علمالهدی: با فرض درست بودن این ادعا به نظر شما قدرت و نفوذ اجتماعی را چطور کسب کردهام؟ پول داشتهام؟ لشکر دارم که با لشکر کشی قدرتمند شده باشم؟ واقعا این اسمش قدرت نیست. هر انسانی بر اساس ظرفیتی که دارد نفوذ اجتماعی می تواند پیدا کند؛ علمالهدی که ظرفیتی ندارد. ظرفیت ما خدا، دین، پیامبر و اسلام است. من نه به مردم پول می دهم که طرفدارم باشند و نه عاشق چشم و ابروی من هستند. مردم براساس اعتقاد دینی خودشان عمل می کنند. مگر من گفتم به اینها رای بدهند؟ خود مردم اهل تشخیص هستند.
برخی منتقدین شما به مزاح یا کنایه میگویند جمعه که میشود باید خود را آماده نقدهایی تریبون نماز جمعه مشهد کرد.
آیتالله علمالهدی: اینکه بد نیست، خوب هم هست. این مدح است نه ذم. همه ما باید همیشه آماده امر به معروف و نهی از منکر باشیم.
بسیار ممنون از صبر و حوصله و عنایت شما به سوالات صریحی که پرسیده شد. آنچه گفته شد لزوماً ابهام خبرنگار نبود، بلکه سوالاتی بود که امکانش میرود در افکار عمومی نسبت به شما وجود داشته باشد؛ خاصه آنکه حضرتعالی یکی از افرادی هستید که رسانههای مخالف و معاند به صورت دائمی روی شما متمرکز شده و دل خوشی با شما ندارند. و همین مسئله موجب شکلگیری ابهاماتی در جامعه میشود. به عنوان آخرین سوال، توصیه شما به نیروها و جریانهای انقلابی در آستانه انتخابات چیست؟
آیتالله علمالهدی: جریانها، گروهها و نیروهای انقلابی باید به سمت گزینه انقلابی بروند؛ همه وقتی انقلاب را قبول دارند وحدت حاصل شده است اینکه همه بشینیم دور هم تا وحدت داشته باشیم ، جواب نداده است. باید روی اصول وحدت کنند تا به نتیجه برسیم.
منبع: تسنیم