شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

برف‌چال، پیوند سنتی و معنوی با طبیعت

برف‌چال، پیوند سنتی و معنوی با طبیعت



روستای نیاک ( آستانه حضرت سیدحسن ولی ع )


در مراسم برف چال وقتی گودال پر از برف شد در یک لحظه سفره‌های بزرگ و کوچک روی زمین پهن شده و جمعیت دورشان حلقه می‌زنند.


  


خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گردشگری ـ سرت را برمی‌گردانی، همین که قله پرشکوه دماوند از کادر نگاهت خارج می‌شود، در دشت سبزی که حالا وارد زاویه، دیدت شده انبوه آدم‌هایی را می‌بینی که برف به دوش در حال حرکت هستند کمی آن سوتر چاله‌ای که با تکه‌تکه این برف‌ها پر می‌شود. صد نفر، هزار نفر، شاید هم خیلی بیشتر نگاهت را در هم می‌کشی، تازه داری به یاد می‌آوری، که کجا هستی و چرا هستی؟ درست است برف‌چال یک مراسم سنتی و کهن و زیبا که هنوز، فرهنگ شتاب زده شهری، قدرت و فرصت پاک کردنش را نیافته است.


 

ماجرا از یک سنت قدیمی در منطقه خبر می‌دهد، منطقه‌ای که دیگر به روستا شباهتی نداشته و اکثر اهالی‌اش به شهر رفته، و هر از گاهی برای لختی استراحت و تفریح سری به دیارشان می‌زنند.


 
در زیر قله دماوند، آنجایی که بلندای سترگ قله‌اش دیدنی است و شکوفه‌ سیب و گیلاس به پیشواز بهاران می‌آیند هر ساله در اواسط اردیبهشت ماه مراسمی برپا می‌شود تحت نام برف چال. در این روز اهالی آب اسک، آخرین تکه‌های برف دامنه‌های مراتع پیرامون روستا را در چاله‌ای بزرگ انباشت می‌کنند تا برای دام‌هایشان در طول روزهای گرم تابستان آب داشته باشند.
وابستگی مردم روستایی به دام و صحرا از یک طرف (که وسیله معیشت ایشان است) خشکی هوا و کم شدن آب چشمه‌ها در تابستان از طرف دیگر زمینه‌ برگزاری چین مراسمی است. ناگفته نماند جامعه روستایی مجموعه روابط انسانی، است که در روستاها شکل می‌گیرد. مفاهیمی چون، روابط متقابل فردی، هم مکان بودن، اجتماع طبیعی، گردهمایی با هدف مشخص، نهادهایی که هسته ارتباطات مداوم و پایدار در آنها تبلور می‌شود و همه و همه، همچون رشته‌های کشاورزی و دامداری واقعیتی ملموس در این مراسم دارد و شرکت در مراسم (برف‌چال) یا به قول محلی‌ها ورف چال عملی متبرک محسوب می‌شود و فقط محلی‌ها حق حضور در آن را دارند. زنان در روستا باقی می‌مانند و مراسم خاص خود را دارند. در برپایی این مراسم دیدنی که ژرفای دلبستگی به فرهنگ قومی و تعاون جمعی موج می‌زند تنها اجرای آیینی یک جشنواره مردمی نیست، بلکه در بطن خود وابستگی به طبیعت و پاس داشت سنت‌ها را نیز به نمایش می‌گذارد. به عبارتی اجرای مراسم (برف‌چال) ریشه در باورها و اعتقادات جامعه‌ای دارد که دام و مرتع در زندگی ایشان نفس تعیین کننده‌ای داشته است.

 


روستای ییلاقی اسک:
روستای اسک در 90 کیلومتری شمال شرق و در جاده تهران- آمل قرار دارد. بیشتر مردم این روستا به صورت پراکنده در روستاهای اطراف و در شهر آمل و در محله اسپه‌کلا زندگی می‌کنند. واژه اسک از اشک و اشکانیان قبل از اسلام گرفته شده است. اسکی‌ها یکی از طوایف بزرگ بالا لاریجان آمل هستند.

 


اسک از دوران سلطان سلیمان صفوی 1078ه.ق منطقه حاکم نشین لاریجان بود و حدود 130 سال پایتخت منطقه به شمار می‌رفت. این روستا در سال 1851 میلادی دارای دو هزار و 500 تا سه‌هزار نفر جمعیت بوده و در خاطرات "لیدی مری شل" به عنوان شهر معرفی شده است. آب اسک دارای چشمه‌های آب معدنی متعددی است که از کوه‌های آهکی و گوگردی ظاهر شده و مورد استفاده بسیاری از مردم قرار می‌گیرد و برای بیماری‌های پوستی مفید است.

 


ارتفاع چشمه‌های از سطح دریا در حدود هزار و 730 متر است که بوی هیدروژن سولفوره در اطراف چشمه‌ها استشمام می‌شود.
املاح گوگردی از خواص آب چشمه‌های اسک است.

 

دیگر چشمه‌های اسک عبارتند از: هشتی کنا، قلقل سر، زاغ چشمه، نادعلی و... که آب‌های این چشمه‌ها برای امراض جلدی، درد چشم، کم شدن غلظت صفرا، ازدیاد ترشح صفرا، بیماری‌های گوارشی، کبدی، مجاری، صفراوی، معده و تغذیه و ... مفید است .

 


از دیگر مناطق تاریخی و دیدنی اسک می‌توان از غار اسک، غار کبوتر که در حدود 370 متر طول دارد و اعتمادالسطنه و دکتر مورل آلمانی از آن دیدن کرده‌اند نام برد. غارهای کافر کلی که به شکل اتاقک و دخمه‌ها است و با دست انسان در دل کوه کنده شده است. دمورگان کافر کلی‌های اسک را از غارهای ماقبل تاریخ می‌داند که توسط انسان کنده شده است.

 


مراسم ورف‌چال(برف‌چال)
مراسم برف‌چال همه ساله در نیمه اردیبهشت ماه در روستای ییلاقی آب اسک برگزار می‌شود. چند روز قبل اهالی اسک از دیگران دعوت به عمل می‌آورند و روز قبل از اجرای مراسم، منادی بر بام مسجد مردم را به آماده ساختن نذورات فرا می‌خواند. روستاییان آب اسک در قرون گذشته به منظور جمع‌آوری و ذخیره آب از برف در محلی مناسب برای استفاده علوفه چینان و شرب دام‌ها در ناحیه اسکه‌وش به فکر پیدا کردن جایی برای ذخیره برف می‌افتند، چرا که چوپان‌هایی که به دامنه‌های دماوند برای چرای گوسفندان می‌رفتند به علت کمبود آب مجبور بوده‌اند زود به ده برگردند، لذا تصمیم می‌گیرند چاهی بکنند تا بتوانند در آن آب ذخیره کنند و مدت بیشتر در آن بالا باشند. به گفته معمرین محلی، شخصی به نام سیدحسن‌ولی در همین زمان گذارش به منطقه می‌افتد. می‌پرسد چه کار می‌کنید؟ آنها می‌گویند ما می‌خواهیم گودالی بکنیم تا برف را در‌ آن ذخیره کنیم ولی همه جا به سنگ برمی‌خورد می‌کنیم؛ سیدحسن ولی می گوید من یک دایره می‌کشم آنجا را بکنید سپس با عصای خودش جایی را مشخص می‌کند و حفاری و ساختن جایگاه ذخیره برف را در آن توصیه می‌کند. سیدحسن شرطی را بنا می‌گذارد و می‌گوید: که هرسال وقتی مردم برای جمع‌آوری برف و برگزاری مراسم به اسکه‌وش می‌آیند با نان و پنیر و عسل پذیرایی شوند و گوسفندهایی قربانی کرده و گوشت آن در میان مردم تقسیم شود.

آستانه مقدس مولانا سید حسن ولی (ع) درروستای سادات نیاک

 


مردان شرکت کننده محلی و میهمانان کارشان اول تمیز کردن جاده ناصری (جاده‌ای که به برف چال ختم می‌شود) است و لایروبی گودال برف چال. در این روز اسکی‌ها در هر کجا که باشند خود را به مراسم می‌رسانند تا هم دید و بازدید دوستان و اقوام باشد و هم اجرای مراسم دسته جمعی آیینی‌شان. در این روز کسانی که نامزد دارند نیز آداب خاص خود را دارند. به این شکل که خانواده داماد هدیه‌های مختلفی را نزد خانواده عروس می‌برند از طرفی مادر عروس نیز حدود 100 تخم‌مرغ و شیرینی رشته و نان برنجی تهیه کرده و در میدان اسک بین خانم‌ها و آقایان تقسیم می‌کند.

 


حال گودال برف را با سنگ پوشانیده و فقط بالای آن به اندازه‌ای که برف را به داخلش بریزند باگذاشته‌اند. آرام آرام اهالی می‌رسند و منطقه شلوغ می‌شود اهالی به سمت یک قطعه برف بزرگ که در حدود 700-600 متری گودال است حرکت می‌کنند. دو نفر با دیلم و بیلچه برف را قطعه‌قطعه می‌کنند و بقیه بنا به زور بازوی‌شان قطعات برف را به دوش می‌کشند و به طرف گودال به راه می‌افتند. یک حرکت دسته جمعی بی‌ریا و صادقانه .کودک و بزرگ، پیر و جوان، با یک وجه مشترک احترام به یک سنت کهن برف‌ها را در گودال می‌ریزند و صلوات می‌فرستند تا خداوند برکت را از آنها نگیرد.

 


پیران ده در گروه‌های دو یا سه نفر در زیر نور ملایم آفتاب نشسته و گپ می‌زنند در بالای تپه عده‌ای از خانم‌ها این جوش و خروش را نظاره می‌کنند. کم‌کم گودال پر از برف می‌شود در یک لحظه سفره‌های بزرگ و کوچک روی زمین پهن و جمعیت دورشان حلقه می‌زنند. یکی از جالب‌ترین و بزرگترین خواص این سفره‌ها این است که در این روز هر کسی پای هر سفره که بنشیند پذیرایی می‌شود. اصلاً مهم نیست که میهمان کدام خانواده هستند. زیرا خانواده‌ها بیش از مصرف غذای خانواده خود تدارک غذا می‌بیند. همه خود را میهمان سید حسن ولی می‌دانند.

 

مراسم حکومت یک روزه زنان در اسک
در واقع خانم‌ها در این روز به یک آزادی نسبی می‌رسند و این آزادی را جشن می‌گیرند. روز بدون مردان. در این روز خانم‌ها هر جور که بخواهند لباس می‌پوشند و راه می‌روند و تفریح می‌کنند. در روز مراسم برف چال تمام مردان ده از پنج سال به بالا روستا را ترک می‌کنند و خود را ملزم به شرکت در آیین برف چال می‌دانند و معتقدند عدم شرکت در مراسم عواقب ناخوشایندی در پی خواهد داشت.
 
می‌گویند در ایران در سه روستا مراسم حکومت زنان اجرا می‌شود افوس، توچه غار، آب اسک. اما رسمی که تنها در اسک اتفاق می‌افتد به این روستا برجستگی خاصی می‌بخشد، مراسم برف چال مردان در مرتع اسکه‌وش و مراسم مادرشاهی در همان روز به وسیله زنان در روستا برپا می‌شود.
 
حکومت زنان (مادر شاهی)
در روز اجرای آیین برف‌چال که مردان از روستا خارج می‌شوند برای حفظ نظم زنان به طور موقت زمام حکومت را در دست می‌گیرند. برای تحقق بخشیدن به هدف خویش، از میان خود زنی (حاکمی) را برمی‌گزینند تا وی به نظام حکومتی که به طور موقت در روستا ایجاد شده سر و سامان بدهد. حکومت زنان را در قدیم مادر شاهی نیز گفته‌اند.
 
چگونگی انتخاب حاکم
حاکمی که برای اداره حکومت یک روزه به ایفای نقش می‌پردازد زنی است که دارای صفاتی همچون تسلط در رهبری، قدرت در مدیریت، کم‌‌رو و خجالتی نبودن، پر سر و زبان بودن، کاردانی و زیبایی. ‌زنی که چنین بر مسند حکومت بنشیند معمولا روز قبل از اجرای مراسم به مقام خود واقف می‌شود.
 
ساختار حکومتی
زنی که برای این منظور منصوب می‌شود برای چرخش روال حکومت و برقراری ضوابط موجود در این مراسم، زنانی را که عنوان نگهبان روستا در جاهای مختلف روستا قرار می‌دهد. این زنان که بعضا دختران جوان هستند به طور داوطلبانه خود را جهت نگهبانی و پاسداری از روستا نامزد می‌کنند. از شرایط لازم برای احراز این منصب بنیه قوی، شجاعت، سر و زبان داشتن است. امروزه تعداد این نگهبانان به 20 تا 30 نفر رسیده است. این زنان نگهبان ملبس به لباس سربازان قدیم هستند.
در زمان اجرای مراسم حکومت زنانه، مردان نباید در روستا باشند و همگی باید روستا را به مقصد مرتع اسکه‌وش ترک کنند. البته در مورد مردانی که بیمار و یا مسن باشند وضعیت فرق می‌کند و آنها می‌توانند به شرط آن که خانه باشندو جلوی پنجره یا روی تراس ظاهر نشوند. مردان غریبه و حتی مردان اهل اسک به هیچ وجه حق ورود به ده راه ندارند. در این روز حتی از ورود نیروهای انتظامی به داخل روستا ممانعت می‌شود. دستورات حاکم لازم‌الاجرا است و هیچ کس نباید تخطی کند. این قانون در مورد زنان خاطی نیز مصداق دارد. مثلا زنان مختلف را بر الاغی پالان به طور برعکس نشانده و دوره می‌گردانند و هو می‌کنند ولی غالبا از مجازات بدنی زنان دوری می‌شود. بعضی زنان نیز محکوم به تهیه شیرینی و دیگر ملزومات می‌شوند.

 

فرمانروا در این روز از قدرت و تسلطی ویژه برخوردار است. با وجود وزرایی که وی برای خود انتخاب کرده- که به وزیران دست راست و دست چپ معروفند وی احساس اعتماد به نفس بیشتری در ایفای نقش خود می‌کند. شاه و وزیرانش لباس مخصوص به تن می‌کنند؛ در گذشته لباس شاه شبیه لباس افراد سپاه دانش و لباس وزرای وی همانند اونیفورم سربازان بود. در ابتدای روز با رقص و پایکوبی این زنها آنقدر به نواختن و پایکوبی ادامه می‌دهند تا فرمانروا از خانه بیرون آمده و همراه ایشان به محل تکیه بیاید. حاکم پس از رسیدن به این نقطع در قصر خیالی خویش می‌نشیند و وزیران خود را هم در طرفین می‌نشاند.
 
پس از جمع شدن تمامی زنان در تکیه مراسم شورع می‌شود. ابتدا به حکم حاکم نگهبانان در چهارگوشه روستا مستقر می‌شوند و بقیه پاسداران همراه زنان روستایی در داخل روستا می‌گردند تا مبادا داخل روستا پنهان شده باشد. در حین اجرای مراسم نگهبانان مرتب به سراغ شاه آمده و چگونگی وضعیت روستا را از حیث وجود یا عدم وجود مردان گزارش می‌دهند. اگر گزارشی مبنی بر دیده شدن مردی در داخل روستا به گوش حاکم برسد وی کلیه زنان را به دنبال مرد مذکور می‌فرستدتا اورا تنبیه کرده و مجازات‌های ویژه را در موردش اجرا کنند. با نزدیک شدن ظهر مراسم کم‌کم روبه اتمام می‌رود و حاکم با بیشتر زنان روبوسی می‌کند و ایشان را برای زنده نگه‌داشتن این سنت قدردانی و تشویق می‌کند.

 

این روز چون روز ویژه زنان است و آنها آزادی بیشتری در غیاب مردان دارند سعی می کنند از انجام دادن کارهای روزمره خودداری کنند تا بتوانند در جمع زنان مجری آیین حاضر شوند. البته زنانی که عزادار هستند چندان تمایلی برای شرکت در این مراسم ندارند. در مورد زنان غریبه روستای اسک در گذشته کمتر پذیرفته می‌شد ولی امروزه حضور آنان در این مراسم قابل قبول است. بعد از اتمام مراسم زنان به صورت دسته‌جمعی غذا تهیه می‌کنند و بعد از صرف غذا و برچیده شدن بساط جشن و سرور در آستانه ورود مردان به ده جانب زنان هیچ‌گونه استقبالی از مردان نمی‌شود.


حسن‌علی مهجوری

نظرات 1 + ارسال نظر
بنده خدا 25 اسفند 1391 ساعت 11:43

خیلی خیلیب جالب بود ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد