ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
شهیدسیّدحمیدرضااسدی نیاکی
نام پدر: سیدعلی اکبر
نام مادر: پروین
تاریخ تولد: 1340/12/22
وضعیت اشتغال: سرباز
تحصیلات: دیپلم
یگان خدمتی: لشکر 77 خراسان
عضویت: سرباز
تاریخ شهادت: 1360/4/8
محل شهادت: آبادان
محل دفن: آمل
سن: 20 سال
زندگینامه شهید
در اواخر سال یکهزار و سیصدو چهل زمانی که طبیعت به استقبال بهار می رفت، ناگهان صدای گریه کودکی در خانوادهای مذهبی و دوستدار اهل بیت(ع) پیچید. او با قدوم خود رایحهای از بهار سربلندی و عزت را به همراه آورد.نام حمیدرضا را بر او نهادند.متانت و ادب و انضباط کودک،اعجاب اطرافیان را بر انگیخت و همواره پدر و مادر با نگاه به این تازه رسیده لذّتی سکرآور همراه با دلشوره در وجود خود احساس می نمودند و سروشی پنهانی به آنها القا می کرد که این هدیه خداوندی چراغی است که زود خاموش می گردد ولی اثر وجودی او تا ابدیت باقی خواهد ماند.
دوران ابتدایی را در مدرسه جلالی و راهنمایی را در مدرسه طالب آملی و متوسطه را در دبیرستان رازی با موفقیت و نتایج تحسین برانگیز پشت سر نهاد. سال 1356 هنوز 16 سال از سن او نمیگذشت که در فعالیتهای انقلابی شرکت داشت و با حضور در مسجد حاج علی کوچک و کسب فیض در محضر آیت الله جوادی سعی می نمود شور و شعوری عرفانی پیدا کرده و اثر وجودی خود را برای رضای خدا به اثبات برساند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نهادهای انقلابی از جمله جهاد سازندگی به فعالیت پرداخت و با عضویت در انجمن اسلامی پایین بازار سعی مینمود آمر به معروف و ناهی از منکر باشد.همواره مقلّد و پیرو خط امام خمینی(ره)بود. با صداقت تمام بر سر عهد و پیمان پای فشرد تا اینکه در تیرماه یکهزار و سیصد و شصت جان شیرین را
تقدیم جان آفرین نمود و با نثار خون خود برگ زرّین از مظلومیت تشیع بر صفحه تاریخ افزود و شمع محفل بشریت گردید.