ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وضعیت حجاب در جامعه امروز ایران
گفتگو با دکتر بانکیپور
یکی از دغدغههای رهبر انقلاب در رابطه با آسیبهای اجتماعی، پرداخت به موضوع حجاب در جامعه است. این روزها نیز صحبتهای زیاد و متفاوتی دربارهی وضعیت حجاب در ایران مطرح میشود که برخی از آنها بهصورت افراطگونهای صورت حجاب در جامعه را کمرنگ و مخدوش توصیف میکند.
به این بهانه و به مناسبت ایام سالگرد اجرای قانون کشف حجاب رضاخانی (هفدهم دیماه)، بخش زن و خانوادهی KHAMENEI.IR (ریحانه) با دکتر امیرحسین بانکیپور که چهرهای آشنا در حوزهی موضوعات مربوط به زن و خانواده است، به گفتگو نشسته و نظر ایشان را در این رابطه جویا شده است.
بهعنوان پرسش اول جناب آقای دکتر بانکیپور لطفاً بفرمایید ریشهی تاریخی حجاب در ادیان الهی چیست؟
پوشش و حجاب یک امر فطری است که از دیرباز در بین بشر بوده. تاریخ حجاب به تاریخ انسان برمیگردد؛ حضرت آدم در بهشت پوشش داشتند و لحظهای که با میوهی ممنوعه تماس حاصل کردند، قرآن میگوید حجابها و لباسهایشان ریخت. این نشان میدهد که از همان اول، بشریت پوشش داشته و اصلاً تفاوت بشریت با حیوانات در همین است. حیوان بهگونهای است که نیاز به لباس ندارد، ولی لباس و پوشش یکی از نیازهای اساسی بشر است.
در تاریخ بشر و در تمدنهای مختلف همیشه این پوشش بوده، در ادیان هم به رسمیت شناخته شده است. در ادیان الهی برای پوشش، حدودی مشخص کردند که این حدود در دین مسیحیت تقریباً مثل حدود اسلام است؛ همان نحوهی پوششی که راهبههای مسیحی دارند. البته دستورات حجاب در دین مسیح فقط مخصوص راهبهها نیست، بلکه برای همهی زنان است. در یهود هم حدود پوشش سختتر از مسیحیت است.
در جمهوری اسلامی، از همان اول انقلاب، حضرت امام (ره) فرمودند ما میخواهیم به اسلام ناب رجوع کنیم و یکی از لوازم اسلام ناب، پوشش و حجاب بود، آنهم به شکل اسلامیاش.
وضعیت حجاب در جامعه ایران را چطور ارزیابی میکنید؟ جامعه ی ما بد حجاب شده است؟ به نظر شما به سمت حجاب پیش میرویم یا به سمت بدحجابی؟
قضاوت در مورد وضعیت حجاب جامعه، قضاوت سادهای نیست. در بعضی از ظواهری که در جامعه میبینیم، کمپوششی وجود دارد و در عین حال کلیت پوشش را در جامعه میبینیم. یعنی اینطور نیست که فضای حاکم بر جامعه به سمتی بوده باشد که زنان ما فقدان پوشش را انتخاب کرده باشند. پوشش تن به طور نسبی در جامعه خوب است و پوشش سر و مو هم کم و بیش وجود دارد؛ ولی نه به صورتی که کسی بخواهد وجود پوشش سر در جامعه را نفی کند، مگر موارد نادر.
اصلاً اینکه از این پدیده عکس میگیرند یا به طور خاص در شهر مورد توجه قرار میگیرد، خود نشاندهندهی این است که یک پدیدهی نادر است. اگر قرار بود بیحجابی، یک پدیدهی حاکم باشد دیگر مورد توجه قرار نمیگرفت.
بخش زیادی از زنان جامعهی ما محجبه هستند و در تبرج خیابانی، خودشان را ظاهر نمیکنند، لذا در محیطهای خیابانی حضور آنان چشمگیر نیست؛ مگر در محیطهایی که فضای معنوی و مذهبی حاکم است؛ مثل مراسمها و محیطهای خاص معنوی که چهرهای متفاوت از جامعهی ایرانی را میبینیم. لذا قضاوت در مورد جامعه خیلی سخت است، که مثلاً بگوییم چند درصد از زنان پوشش کامل اسلامی دارند و چند درصد پوشش ناقص اسلامی دارند.
ولی آنچه که مسلّم است، در وضعیت فعلی جامعه، حتی اگر به آن دخترانی که بخشی از موهایشان را بیرون میگذارند، بگویی «روسریات را بردار»، اکثریت از آنها زیر بار نمیروند. اگر به او بگوییم «تو که بخشی از موهایت را بیرون گذاشتی، خب کلش را بیرون بگذار!»، او بین این دو حالت، فرق میگذارد؛ یعنی یک تعهدی در وجود خودش احساس میکند که بر اساس آن تعهد، ولو اینکه بخشی از موهایش هم بیرون است، میخواهد که این روسری روی سرش باشد. به جرأت میتوان گفت که این حالت، حالت غالبی در جامعهی ایران است. یعنی با این نوع نگاه، عموم زنان ایرانی، حجاب را قائلند؛ اما در مورد رعایت حدود دقیق شرعی که «چقدر تمام ضوابط فقهی حجاب را رعایت میکنند، با احتساب این نکته که آنهایی که کاملاً رعایت میکنند، همیشه در منظر عموم نیستند»، میتوانیم بگوییم جامعهی ما نیم به نیم است، نیمی حجاب را کامل رعایت میکنند و نیمی کامل رعایت نمیکنند.
عملکرد نظام در حوزه ی حجاب و دعوت به آن چگونه بوده؟ در چه زمینه هایی موفق بوده و کجاها موفق نبوده؟
عملکرد نظام را از دو حیث میتوان مورد توجه قرار داد، از حیث اول اینکه در دنیایی که تمامی کشورها بر مبنای سکولاریسم اداره میشوند و توجهی به احکام اللّه ندارند و آن را مبنای ادارهی جامعه نمیدانند، در چنین فضایی، یک کشور و نظام روی حکم خدا پافشاری بکند و اصل حجاب را از اول به عنوان یک اصل قانونی به رسمیت بشناسد و جا بیندازد، خیلی قابل تقدیر و قابل قبول است.
ولی از حیث تبلیغی، اینکه «ما چقدر در نظام توانستیم جامعهمان را به سمت حجاب تشویق کنیم؟ چقدر توانستیم جذابیت حجاب و حکمتهای حجاب را برای جوانهایمان تبیین کنیم؟ چقدر توانستیم خواستگاه حجاب را تقویت کنیم؟ و...» نمرهی خوبی به نظام نمیدهیم؛ دلیلش هم این است که کلاً مجموعههای دولتی ما متفاوت عمل میکنند، بعضی اصلاً دغدغه این موضوعات را ندارند، بعضی با سلیقهی شخصی و اجتهاد شخصی خودشان عمل میکنند و نوعاً در موضوعات فرهنگی همه صاحبنظر هستند و کسی به این مهم قائل نیست که باید بر اساس مبانی واحد و سیاستگذاری واحد عمل بشود.
شیوهی ادارهی جامعه هم به نحوی نیست که اگر مسئول یا مدیری از برنامه و سیاست واحد جامعه تخطی کند، مورد بازخواست قرار بگیرد. لذا به خودش حق میدهد که بر اساس نظرات شخصی، هر گونه اظهارنظری بکند؛ آن هم نظراتی که بعضاً فکر میکند جماعتی را به سمت خودش بکشد. این مسائل باعث شده که ما و به خصوص نظام دولتیمان به معنای اعم در این زمینه موفق نباشد، برنامهی منظم و مشخصی نداشته باشد، یا اگر هم داشته باشد، به آن عمل نکند.
اما گروههای خودجوش مردمی به صورت سربازان گمنام و بعضاً خوشنام، فعالیتهای زیادی در سطح کشور کردهاند که در حد توان و مقدورات خودشان موفق بودهاند؛ آن هم در فضایی که در بمباران فرهنگی علیه حجاب هستیم، این جوانهای عزیز در عرصههایی که توان دارند، پیامشان را به گوش جوانان میرسانند و مؤثر واقع میشوند. به آن گروههای مردمی، ما نمرهی قبولی میدهیم، اما در حد شعاع فعالیتهایشان؛ که البته شعاعش گسترهی ملی نبوده و نتوانسته به فضای کلان کشور دست پیدا کند.
نظر رهبر انقلاب درباره فعالیتهای مردمی مربوط به عفاف و حجاب در جامعه چیست؟
اخیرا همراه با جمعی از عزیزانی که در موضوع حجاب و عفاف، فعال یا صاحبنظر بودند و آثاری را منتشر کرده بودند، خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم. در این جلسه، هفت هشت نفر از اعضای جمع دیدگاههای خود و نتایج فعالیتهایشان و تجربیاتی را که به دست آوردند، خدمت حضرت آقا ارائه دادند. نوعاً بخشی از بحثها به حوزههای تبلیغی برمیگشت؛ که شیوهی تبلیغ در مورد حجاب و عفاف باید متحول بشود، تحولاتی که اینها انجام داده بودند و نتایجی را که به دست آورده بودند، خدمت حضرت آقا بیان کردند. بعضی در سطح نظریهپردازی و ایدههایی که داشتند، مطالبی را مطرح کردند؛ بعضی دیگر هم آسیبشناسیها، نقدها و انتقادهایی را که در این عرصه به نظام داشتند، گفتند.
در این دیدار رهبر انقلاب در بخشی از فرمایششان به این نکته اشاره کردند که اینکه حضرت امام از اول انقلاب رعایت حجاب را در جامعه به صورت قانون آوردند، از مصادیق این بیان بود که "آنچه پیر در خشت خام میبیند..."؛ ایشان گفتند خیلی وقتها حضرت امام دیدگاههایی داشتند که ما تعبداً میپذیرفتیم، ولی دلیلش را آن موقع متوجه نمیشدیم و بعدها زمان به ما نشان میداد که چقدر این کار، حسابشده بود. یکی از اینها، مسألهی حجاب بود که مستقیماً خود حضرت امام به این نظر رسیده بودند و این نظر را در جامعه مطرح کردند که باید این حکم اسلامی در جامعه و ادارهها کاملاً رعایت بشود.
ایشان گفتند اگر این نظر حضرت امام نبود بخش زیادی از موفقیتهایی که ما در این ۳۰، ۴۰ سال شاهدش بودیم، در جامعه رخ نمیداد و اگر این مسأله در کشور ما نبود، به خاطر فشارها و حساسیتهای زیادی که در رابطه با جامعهی ایران دارند، وضعیت جامعه به مراتب از کشورهای منطقه بدتر میشد.
بعضیها فکر میکنند که اگر مسألهی الزام به رعایت حجاب در جامعه نباشد، کشور، خودش به یک تعادلی میرسد، آنهایی که تمایلی به حجاب ندارند، آن قسمتهایی را که میخواهند رعایت نمیکنند، آنهایی هم که مایلند رعایت میکنند. آقا نظرشان این نبود، میگفتند اگر این مسأله از ناحیهی حضرت امام از همان اول محکم نشده بود، الان وضعیت کشور ما و سیمای ظاهری کشور ما حتی از کشوری مثل ترکیه، به مراتب بدتر بود.
نکتهی سوم در صحبتهای رهبر انقلاب این بود که معتقد بودند خیلی از بحثهایی که در جلسه مطرح شده احتیاج به هیئتهای اندیشهورز دارد که شما دور هم بنشینید و خودتان این مسائل را با همدیگر حلاجی کنید. توصیه کردند که یک چنین جمعهایی شکل بگیرد و در واقع این گروههای مردمی که دارند فعالیت میکنند، خودشان یک سند راهبردی داشته باشند و بر اساس آن سند راهبردی حرکت کنند، که حرکتهای همدیگر را خنثی نکنند و همافزایی بشود. توصیه کردند که این مجموعهها با هم مرتبط باشند، تشتتی در آنها نباشد و بتوانند به همبستگی برسند. در عین حالیکه هر کدام وجود مستقلی دارند و با حفظ استقلال، بینشان هماهنگی ایجاد شود.