ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
روضه فاطمیه محمود کریمی / چند وقتیست
روضه فاطمیه محمود کریمی / چند وقتیست
چند وقتی است سرم روی تنم می افتد
دست من نیست که گاهی بدنم می افتد
نقش لاله به روی پیرهنم می افتد
دست من کار کند مطمئنم می افتد
من چگونه بپرم بال و پرم سوخته است
به خدا بیش تر ازتو جگرم سوخته است
من ز تب کردن و بیمار شدن خسته شدم
بر سر خادمه سربار شدم خسته شدم
با تن سوخته تب دار شدم خسته شدم
من از این دست به دیوار شدن خسته شدم
شانه از دست من افتاد دل زینب سوخت
چشم من بر حسن افتاد دل زینب سوخت
آنقدر آب شدم من که تنی نیست که نیست
مثل تصویر شدم من بدنی نیست که نیست
جز حلالم کن علی جان سخنی نیست که نیست
هرچه گشتم به خدا یک کفنی نیست که نیست
کاشکی زود تر این پیرهن آماده شود
بهر فردای حسین ام کفن آماده شود