ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
یادداشت اختصاصی سردار قربانی از آخرین دیدار با «حاج قاسم» در رمضان۹۸ +عکس
گروه دفاعی خبرگزاری تسنیمــ سردار مرتضی قربانی فرمانده لشکر 25 کربلا در دوران دفاع مقدس در یادداشتی به یکی از آخرین دیدارهای خود با سپهبد شهید قاسم سلیمانی در ماه رمضان سال گذشته پرداخته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
رمضان امسال متفاوت از رمضانهای قبلی است. این زمزمه وجود دارد که حتی مراسم احیای شب قدر را هرکس در منزل خود و محدود به اعضای خانواده برگزار کند. امسال افطارهای ساده و صمیمی که بهانه دید و بازدید اقوام یا دوستان قدیمی و خبر گرفتن از بستگان و همسایگان و صله رحم بود هم برگزار نمیشود.
برای نخستین بار مراسم افطاری ساده و صمیمی فرماندهان جنگ که هرساله در منزل سردار محسن رضایی برقرار بود، بهعلت شیوع ویروس کرونا، برگزار نمیشود و امسال از این اجتماع استثنایی و منحصربهفرد رفقای قدیمی در این ماه مهمانی خدا، اقامه نماز جماعت بهامامت آیت الله موحدی کرمانی، شنیدن سخنان و خاطرهگویی فرماندهان و پخش فیلمهای واقعی قدیمی از جنگ و حالوهوای معنوی جبههها و تجدید میثاق با شهدا محرومیم.
افطاری پارسال در کنار شهید قاسم سلیمانی و دیگر بچههای جنگ که همه با لباس شخصی و همراه فرزندان و خانوادهشان در منزل آقامحسن حضور داشتند و نه روی صندلی که روی فرش و موکت کنار همدیگر نشسته بودند، چقدر صفا کردیم، چقدر بغض کردیم و خندیدیم از دیدار دوستان و اشک حسرت ریختیم بهیاد یاران سفرکرده.
انگار همین دیروز بود که من و قاسم، برای عملیات کربلای5، در فاصله ششکیلومتری بصره از پنج کیلومتر آبگرفتگی پنجضلعی شرق بصره عبور کردیم و آمدیم روی پل عراقیها. من و قاسم آنجا دست به دست هم دادیم، قاسم سمت راست پل و من سمت چپ رفتیم، ایستادیم تا یک پیروزی بزرگ به دست آمد. دشمن غافلگیر شد. من با قاسم سلیمانی و بعد هم آقای محمد کوثری، فرمانده لشکر 27 دقیقاً 22 روز آب و غذای درست و حسابی نخوردیم، لباسمان پر از خون، پشتسرمان کانال ماهیگیری بود و آنقدر گلوله توپ میآمد که جای راه رفتن هم نبود. دشمن حتی سنگرهای ما را تکه تکه و منهدم کرده بود؛ اما 22 روز آنجا ماندیم و قطعنامه 598 زمانی که ما 6کیلومتری بصره بودیم، بسته شد؛ یعنی زمانی که من و قاسم و کوثری و دیگر بچهها دستان ارتش عراق را بستیم، به همین دلیل هشت بند از یازده بند قطعنامه بهنفع ایران شد.
یاد همه یاران سفرکرده بهخیر که سالهای قبل در این افطاری ساده و صمیمی همدیگر را میدیدیم و در آغوش میگرفتیم و حالا از دیدارشان ــ برای تا نمیدانم کی ــ محرومیم؛ شهید شوشتری، شهید همدانی، شهید کاظمی، شهید قاسم سلیمانی. امیدوارم بهزودی دیدار تازه شود و سرنوشت ما در مسیر ولایت و همراه با شهادت رقم بخورد که سربلند و خندان به دیدار یاران سفرکرده بشتابیم.