ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
لحظههایی از جنگآوری و شجاعت شهید چمران/ خلاقیت شهید چمران برای شکستن محاصره سوسنگرد
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید مصطفی چمران، نابغه علمی، نظامی و وزیر دفاع کشور در دوران دفاع مقدس بود. او که نوشتهها و سیره زندگیاش نشان از عرفان عمیق و بینش معنوی او داشت پس از سالها زندگی چریکی در لبنان، به عنوان یک فرمانده میدانی در دفاع مقدس حضور یافت و ستاد جنگهای نامنظم را سازماندهی کرد. او در آزادسازی شهر سوسنگرد از دست دشمن بعثی نقش موثری داشت.
مهدی چمران برادر و همرزم شهید مصطفی چمران هم اکنون رئیس شورای شهر تهران است و پیش از این عضو چند دوره شورای شهر تهران بود. او بخشی از خاطرات برادر شهیدش را در صفحه اینستاگرامی منتسب به شهید مصطفی چمران با مخاطبان به اشتراک گذاشته است. این صفحه حاوی تصاویر و دستنوشتههای شهید چمران نیز هست. چمران در بخشی از نوشتههای خود در این صفحه به خاطرات شهید در آزادسازی سوسنگرد اشاره کرده که در ادامه میخوانید.
فیلمی از شهید چمران روی تخت بیمارستان و بعد از عمل جراحی در بیمارستان اهواز در همان روز ۲۶ آبان و حدود ساعت چهار بعد از ظهر ضبط شده است و کلا حدود ۳۰ دقیقه بود که من خود نیز حضور داشتم.
سوسنگرد شهر مهمی در غرب اهواز است که صدام چند بار برای تسخیر آن حمله کرد، ولی موفق نشد. در تاریخ ۲۳ آبان ۵۹ چند تیپ زرهی خود را برای فتح سوسنگرد به میدان آورد و سوسنگرد را محاصره کرد. صبح روز ۲۶ آبان چند تانک صدام وارد شهر شدند و شهر در خطر سقوط قرار گرفت. نیمه شب با پیگیریهای دکتر چمران و حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) فرمان امام (ره) برای حرکت ارتش و شکست حصر سوسنگرد صادر شد. همان نیمه شب تیپ دزفول لشکر ۹۲ زرهی خوزستان وارد عمل شد و بسوی سوسنگرد حرکت کردند تا در ابوحمیظه مستقر شوند. سحرگاهان دکتر چمران و نیروهای ستاد جنگهای نامنظم از روی جاده، نیروهای سپاه در شمال جاده و نیروهای ارتش از ابوحمیظه در حالیکه شهید سرتیپ فلاحی هم حضور داشت و نیروهای عشایری در جنوب جاده به طرف سوسنگرد به پیش تاختند.
دکتر چمران خود فرماندهی عملیات را بر عهده داشت، به همراه حدود ۵۰ نفر از یارانش به طرف سوسنگرد روی جاده به پیش میرفتند که مشاهده میکند تعدادی از تانکها در حال محاصره کردن آنها هستند و این یعنی گرفتار شدن همه این رزمندگان که خطر شهادت همهشان وجود داشت.
در روی جاده با نیروهای صدام درگیر شد، چند تانک صدام را منهدم کردند دکتر چمران خود به تنهایی یک دسته شد و بقیه را فرمان داد که از چنگال محاصره دشمن خارج شوند و همه نیروها را به عقب فرستاد و خود با همراهی اکبر چهرقانی میایستد و با تانکها میجنگد، تا آنکه چند دقیقه بعد اکبر به شهادت رسید. دکتر چمران به تنهائی مقابل تانکها با شجاعت تمام جنگید و از دو ناحیه پائین پا با گلوله مستقیم توپ زخمی شد و گلوله دیگری بر بالای پای او نشست که به تنهائی با همان پای زخمی و در حالیکه خون به شدت از بدنش جاری بود به جنگ با دشمن ادامه داد.
در همین موقع دو تن از همراهان دکتر به نام کاویانی و مهدی عسکری که راننده هم بود خود را به دکتر چمران میرسانند. دکتر چمران به عسکری میگوید اگر میتواند کامیون را به عقب بیاورد و او هم توانست کامیون را حرکت بیاورد و با کمک کاویانی دکتر را جلوی کامیون سوار میکنند. بعد از آن به عقب و به طرف نیروهای خودی حرکت میکنند. وقتی که نزدیک نیروها میشوند دکتر چمران با چهرهای که برای همگان شناخته شده بود با حرکت دستها نگرانی خود از اینکه کامیون عراقی غنیمتی مورد حمله نیروهای خودی قرار گیرد نشان میدهد. او به نیروهای خودی رسید و مورد استقبال و شادی بسیار رزمندگان قرار گرفت و با آمبولانس روانه بیمارستان شد.