«دفاع مقدس» ثابت کرد مبارزه در راه امام حسین (ع) محدود به زمان و مکان نیست
به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، عرصه تاریخ بشریت را هزاران واقعه ریز و درشت فراگرفته است که گاهی برخی اتفاقات مهم در جایی از دو نقطه دور تاریخ باهم تلاقی پیدا میکنند. جایی که شخصیتهایی ظهور پیدا میکنند که اگر از هرکدام نقل کنی، گویا از دیگری گفتهای!
برای مثال اوصاف سلحشوریها، مظلومیتها، ایثارها، صبرها و استقامتها و... برای شهدای کربلا و شهدای جنگ خیلی باهم تفاوتی ندارند. چون در هر صورت از دفاع مقدسی حرف میزنی که با فرهنگ و ادبیاتی متفاوت از سایر جنگهای معاصر، عرصهای از کربلا را رو به سوی ما باز میکند و در سر تا سر وجوه خود از عاشورایی دیگر در زمان ما سخن میگوید.
چند سطری را اگر از دکتر شریعتی پیرامون شهدای کربلا بخوانیم، احساس میکنیم از شهدای جنگ خواندهایم:
«اکنون شهیدان کارشان را به پایان بردهاند و خاموش رفتهاند. همهشان و هرکدامشان نقش خویش را خوب بازی کردهاند. معلم، مؤذن، پیر، جوان، بزرگ، کوچک، زن، خدمتکار، آقا، اشرافی و کودک، هر کدام به نمایندگی و به عنوان نمونه و درسی به همه کودکان، پیران، زنان، بزرگان و کوچکان! مردنی به این زیبایی و با اینهمه حیات را انتخاب کردهاند» [۱]
نامهای خوبان عاشورای سال ۶۰، اسامی بودند که در هشت سال جنگ تحمیلی مکرر به چشم میخورند. نامگذاری لشکرها (۱۰ سیدالشهدا (ع)، ۱۴ امام حسین (ع)، ۲۵ کربلا، ۳۱ عاشورا، ۴۱ ثارالله و ۳۲ انصارالحسین (ع) و تیپهای ۴۴ قمر بنیهاشم، ۵۷ ابوالفضل، ۶۱ محرم، ۱۰ محرم، ۲۷ حضرت ابوالفضل (ع)، یکم ثارالله، ۲ و ۳ عاشورا، ۷۹ اباعبدالله (ع)، ۸ محرم، ۲ کربلا و گردانهای علیاکبر (ع)، سیدالشهدا(ع)، زهیر، قمر بنیهاشم، حبیب بن مظاهر، مسلم، زینب (س)، ابوالفضل، حر، علقمه، ذوالجناح)، اسامی مناطق آزادشده، محورهای عملیاتی، اسامی کاروانهای اعزامی (کاروان راهیان کربلا-۱۳۶۴/۰۸/۲۳، کاروان وارثان عاشورا-۱۳۶۵/۰۷/۲۶، کاروان نینوایی- ۱۳۶۵/۰۷/۱۷)، اسامی ۲۷ عملیات با نام یا رمز عاشورایی (عملیات کربلای ۱-۱۰، عملیات عاشورا ۱-۴) و سربندهایی با نوشتههایی ازجمله «اباعبدالله»، «یا حسین»، «زائر کربلا»، «یا حسین شهید»، «یا ابوالفضل»، «یا زینب»، «مسافر کربلا»، «لبیک یا حسین»، «تا کربلا راهی نیست»، «یا زیارت یا شهادت»، «السلام علیک یا اباعبدالله»، «فدای لب تشنه حسین»، «کل ارض کربلا» و «کل یوم عاشورا»، [۲] تنها بخش ظاهری کوچکی از تمسک شهدای جنگ به شهدای کربلاست.»
البته هرچه از گفتوگوهای دورهمی و عامیانه دور میشویم و سراغ منابع مکتوب و کتابها میرویم، کمتر صحبتی از حس و حال رزمندگان دیده میشود. موضوعاتی همچون اینکه در طول هشت سال جنگ تحمیلی ایام ماه محرم چه تمایزی نسبت به ماههای دیگر جنگ داشته است؟ چه مباحثی از عاشورا در سنگرها و هیئتهای رزمندگان بهعنوان محور سخنرانیها مطرح میشد؟ کدام شخصیتها و خصوصیات اخلاقی بارز از واقعه کربلا بهعنوان الگوهای اصلی رزمندگان بود؟ خود رزمندگان چه دعاها، مراسم و مناسک خاصی را در این ماه انجام میدادند؟
ویژگیهایی ازجمله خواندن زیارت عاشورا، برپایی مراسم سوگواری برای اباعبدالله، یادآوری حماسهها، ایثارها و شهادت خانواده و اصحاب اباعبدالله و تطبیق صحنهها با عاشورای اباعبدالله، ویژگی همه رزمندگان بود [۳] اما پاسخ به پرسشهای بالا نیاز به تأملی عمیقتر دارد تا بهطور ویژه به موضوع تبلیغات دینی در ماه محرم در جبههها پرداخته شود که امام خمینی (ره) بهطور ویژه در این زمینه فرمودند: «تبلیغات باید بر اساس معنویات باشند. معنویات، اساس اسلام است» [۴]
طی سالهای جنگ، عملیاتهای کمی در ماه محرم انجام شده است. در این زمینه مواردی مانند؛ عملیات آزادسازی سوسنگرد (۲۶ آبان ۱۳۵۹-۹ محرم)، عملیات طریقالقدس (۷ آذر ۱۳۶۰-۳۰ محرم)، عملیات محرم (۱۰ آبان ۱۳۶۱-۱۴ محرم)، عملیات عاشورا (۲۷ مهر ۱۳۶۲-۱۲ محرم)، عملیات فتح ۱۰ (۱۳ شهریور ۱۳۶۶-۱۰ محرم) و عملیات ظفر ۱ (۲۷ شهریور ۱۳۶۶-۲۴ محرم) را میتوان نام برد.
اگرچه بیشتر تحرکات ایران در تابستان انجام شد و اغلب محرمهای جنگ با فصل پاییز مصادف بود اما تمامی عملیاتها از شعارها گرفته تا سربندها، حالوهوای محرم را داشتند و رزمندگان جنگ به معنی واقعی کلمه قول معروف «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» را محقق کردند. با وجود اینکه هیچ سرزمینی با کربلا برابر نیست و هیچ روزی با عاشورا، اما این یک مبارزه همیشگی در راه امام حسین (ع) بود که نه در زمان و نه در هیچ مکانی متوقف و محدود نشد. به طوریکه امام خمینی (ره) در عملیات موفق فتحالمبین در پاسخ به پیام فرماندهان نظامی فرمودند: «اکنون ملت ما دریافته است که کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا مجالس حال و دعای اینان [رزمندگان اسلام]، شب عاشوراهای اصحاب سیدالشهدا (ع) را در دل زنده میکند.» [۵]
منابع
[۱]- شهادت، علی شریعتی
[۲]- تبلیغات و عملیات روانی در جنگ ایران و عراق، علیمحمد نائینی، چ ۱، روایت فتح، تهران، ۱۳۹۰، ص ۱۳۳، ۱۳۴.
[۳]- عوامل فرهنگی و معنوی در دفاع مقدس (فرهنگ عاشورا- شباهت جویی به جنگهای صدر اسلام)، محمدرضا سنگری مهدی عبداللهی، چ ۱، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، قم، ۱۳۸۷. ص ۷۰.
[۴]- صحیفه امام (سخنرانی در جمع اعضای شورای عالی تبلیغات اسلامی، ۲ شهریور ۱۳۶۲)، ج ۱۸، ص ۷۳.
[۵]- صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۹۹.
شهید سید اسدالله لاجوردی؛ مرد پولادین
حضرت آیتالله خامنهای: «من آقای لاجوردی را در دورهى مبارزات، به عنوان مرد پولادین مىشناختم. در بین دوستان، آن کسى که از کتک خوردن و اقدام کردن و زندان رفتن و آمدن بیرون و دوباره رفتن، خسته نمىشد، آقاى لاجوردى بود؛ در دورهى کار و تلاش براى حکومت اسلامى هم الحمدلله ایشان همینطور عمل کردند.» ۱۳۷۷/۲/۱۴
به مناسبت یکم شهریورماه سالروز شهادت شهید سید اسدالله لاجوردی در سال ۱۳۷۷، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR پوستر «مرد پولادین» را بر اساس بیانات رهبر انقلاب دربارهی شخصیت این شهید والامقام منتشر میکند.
پیام تسلیت رهبری انقلاب در پی درگذشت عالم و متفکر برجسته آقای محمدرضا حکیمی
«زیارت عاشورا»؛ سندی قدسی در تقدیس امام حسین (ع)
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در این نوشتار متن زیارت امام حسین (ع) با تفکیکسازی و موضوعبندی، موارد استخراج شده در موضوعات روز عاشورا، بیان سختی مصیبت و عزاداری روز عاشورا، سلامهای زیارت عاشورا، لعن و نفرینها، دعا و سپاس به درگاه الهی، بیان عداوت دشمنان امام حسین (ع)، تولای و تبری حسینی، انواع نفرینشوندگان، مبارزه دائمی در خونخواهی امام حسین (ع) تبیین شده است.
زیارت عاشورا، زیارتنامهای است که شیعیان جهان امام حسین (ع) و یارانش (از دور و نزدیک) را زیارت کرده و آن را میخوانند. این زیارتنامه از امام محمد باقر (ع) نقل شده است.
حقیقت زیارت و هدف از قرب الهی و تجدید عهد با اهداف و آرمانهای الهی امام حسین (ع) است. زیارت، ارتباط قلبی و روحی با بنده برگزیده خدا و استمداد از او در پیمودن راه پر پیچ و خم بندگی و عبودیت و یادآوری عظمت و بزرگی و تعالیم و آموزههای سعادت آفرین امام حسین (ع) است. با رجوع یه موضوع بندی متن زیارت میتوان به معارف زیارت عاشورا دست یافت و مصباح هدایت قرار داد:
امام حسین (ع) سعادتدهنده دنیوی و اخروی
مقام امام حسین (ع) در متن زیارت عاشورا چنین بیان شده است:
خداوندی که مقامت را گرامی داشت اللّهَ الَّذِی أَکْرَمَ مَقامَکَ
مقام ستودهای که برای شما نزد خداست الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللّهِ،
منزلتی که برای شما نزد او (خدا) ست، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ
خون خدا و فرزند خون خدا و تنهای شهید شده که هنوز خونخواهیات انجام نگرفته، ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
فرزند رسول خدا، ابْنَ رَسُولِ اللّهِ
فرزند امیرمؤمنان و فرزند سرور جانشیان ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ
فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان، ابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ
آبرومند دهنده نزد خدا در دنیا و آخرت، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ،
کرامت بخش: و مرا به وسیله تو کرامت بخشید، وَ أَکْرَمَنِی [بِکَ]،
از سوی خدا به مردمی درود و رحمت و آمرزش میرسد، مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ
خدا من در این روز و در این جایگاه و همه روزهای زندگیام به تو تقرّب میجویم، اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هذَا الْیَوْمِ، وَفِی مَوْقِفِی هذَا، وَأَیَّامِ حَیَاتِی
شفاعت کنندگی امام حسین در روز به قیامت شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، «در سجده».
روز عاشورا
روز دهم محرم الحرام سال ۶۱ هجری
آنانکه جانشان را در دفاع از حسین (درود بر او) بخشیدند. الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِالسلام. «درسجده»:
و امروز روزی است که خوشحال شدند به این روز خاندان زیاد و خاندان مروان، به خاطر کشتن حضرت امام حسین (درود خدا بر او)؛ وَهذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ؛
خدایا این روز روزی است که به آن تبرّک جستند بنیامیه و فرزند جگرخوار، اللّهُمَّ إِنَّ هذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ وَابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبادِ
خدا من در این روز و در این جایگاه و همه روزهای زندگیام به تو تقرّب میجویم، اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هذَا الْیَوْمِ، وَفِی مَوْقِفِی هذَا، وَأَیَّامِ حَیَاتِی
بیان سختی مصیبت و عزاداری روز عاشورا
ای اباعبدالله، هرآینه عزایت بزرگ و سنگین شد یَا أَبا عَبْدِاللّهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ
بر بزرگی بلا و مصیبتم، عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی، «درسجده»:
و مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام بس دشوار و طاقتفرسا گشت وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلَى جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلامِ
همانا مصیبتت بر من دشوار و طاقتفرسا شد، لَقَدْ عَظُمَ مُصابِی بِکَ
و سنگین و دشوار و طاقتفرسا شد مصیبتت در آسمانها بر همه اهل آسمان، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ
چه مصیبتی بزرگ است آن مصیبت و چه دشوار و طاقتفرسا است آن عزا در اسلام و در همه آسمانها و زمین. مُصِیبَةً مَا أَعْظَمَها وَأَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِی الْإِسْلامِ وَفِی جَمِیعِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ
که عطا کند به من به خاطر مصیبتزدگیام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبتزدهای به خاطر مصیبتش، أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصاباً بِمُصِیبَتِهِ
سلامها
زیارت عاشورا با سلام بر امام حسین آغاز میشود و با سلام بر فدائیانش ادامه مییابد و انتها نیز با سلام بر امام حسین و یارانش پایان میپذیرد:
سلام بر توای اباعبدالله، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ،
سلام بر توای فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، [السَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللّهِ وَابْنَ خِیرَتِهِ]،
سلام بر توای فرزند امیرمؤمنان و فرزند سرور جانشیان السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ
سلام بر توای فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ
سلام بر توای خون خدا و فرزند خون خدا وای تنهای شهید شده که هنوز خونخواهیات انجام نگرفته، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
سلام بر تو و جانهایی که به درگاهت فرود آمدند، السَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِکَ
از سوی من بر همگی شما سلام خدا باد برای همیشه تا هستم و تا شب و روز باقی است؛ عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلامُ اللّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ؛
سلام بر توای اباعبدالله السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ؛ «صد مرتبه»:
و (سلام) بر جانهایی که به درگاهت فرود آمدند، وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِکَ؛ «صد مرتبه»:
از سوی من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقی است عَلَیْکَ مِنِّی سَلامُ اللّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ؛ «صد مرتبه»:
سلام بر حسین السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»:
و بر علی بن الحسین وَعَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»:
و فرزندان حسین وَعَلَى أَوْلادِ الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»:
و یاران حسین؛ وَعَلَى أَصْحابِ الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»:
لعن و نفرینها
در زیارت عاشورا طیف مقابل امامت، که از در تخاصم و جنگ با امامان شیعه و حکومت آنان درآمدهاند مورد لعن ونفرین واقع شدهاند:
خدا لعنت کند امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ
و خدا لعنت کند قومی که شما را از مقامتان دور کرد وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ
و از مرتبههایتان برکنار نمود، مرتبههایی که خدا شما را در آنها جای داد وَأَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فِیها،
و خدا لعنت کند امّتی که شما را کشتند؛ وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ؛
و خدا لعنت کند آنان را که امکانات و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند، وَلَعَنَ اللّهُ الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتالِکُمْ
و لعنت کند پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر را وَلَعَنَ اللّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ، وَلَعَنَ اللّهُ شِمْراً
و لعنت کند امّتی که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند؛ وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ؛
خدایا پس لعنت و شکنجهات را بر آنان دوچندان کن، اللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ [الْأَلِیمَ]خدایا لعنت کن نخستین ستمکاری را که به حق محمّد و خاندان محمّد ستم کرد اللّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ «صد مرتبه»
و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود. وَآخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذلِکَ. «صد مرتبه»
خدایا لعنت کن جمعیتی را که با حسین پیکار کردند اللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ؛ «صد مرتبه»
و همراهی نمودند َشایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
و پیمان بستند ووَبایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت، وَتابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، «صد مرتبه»
خدایا همه آنان را لعنت کن؛ اللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً؛ «صد مرتبه»
خدایا اختصاص ده، اوّلین ستمکار را از سوی من به لعنت اللّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی
و آغاز کن به آن لعنت اولین را، وَابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً،
سپس دومین و سومین و چهارمین را، ثُمَّ [الْعَن]الثَّانِیَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ
خدایا یزید پنجم آنان را لعنت کن اللّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خامِساً،
و لعنت کن عبیدالله بن زیاد و پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر و خاندان ابوسفیان خاندان زیاد و خاندان مروان را تا روز قیامت. وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً وَآلَ أَبِی سُفْیانَ وَآلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوَانَ إِلى یَوْمِ الْقِیَامَةِ.
خدایا لعنت کن اباسفیان و معاویه و یزید فرزند معاویه را که از جانب تو بر آنان لعنت باد به جاودانگی جاودانها اللّهُمَّ الْعَنْ أَباسُفْیانَ وَمُعَاوِیَةَ وَیَزِیدَ بْنَ مُعَاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ أَبَدَ الْآبِدِینَ،
و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مروان را و خدا همه بنی امیه را لعنت کند وَلَعَنَ اللّهُ آلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللّهُ بَنِی أُمَیَّةَ قاطِبَةً
آن لعنتشده فرزند لعنت شده اللَّعِینُ ابْنُ اللَّعِینِ
دعا و سپاس به درگاه الهی
در زیارت عاشورا، دعاهای مختلفی ذکر شده که جهت دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی شیعیان است:
خدایا سپاس تو را سپاس شکرگزاران بر مصیبتزدگی آنان، اللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ، «ذکر درسجده»:
درخواست میکنم که خونخواهی تو را همراه پیشوای یاری شده از اهلبیت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) روزی من کند، أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ إِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
خدایا به حق حسین مرا نزد خود در دنیا و آخرت آبرومند قرار ده، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ،ای اباعبدالله من به خدا و رسولش و امیرمؤمنان و فاطمه و حسن تقرّب میجویم، به دوستی تو؛ یَا أَباعَبْدِاللّهِ، إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللّهِ، وَ إِلى رَسُولِهِ، وَ إِلى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَ إِلى فاطِمَةَ، وَ إِلَى الْحَسَنِ، وَ إِلَیْکَ بِمُوَالاتِکَ؛
و به خدا تقرّب میجویم وَأَتَقَرَّبُ إِلَى اللّهِ
پس درخواست میکنم از خدا که مرا به معرفت شما و دوستان شما گرامی داشت فَأَسْأَلُ اللّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ، وَمَعْرِفَةِ أَوْلِیَائِکُمْ
اینکه مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد أَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ
و جایگاهم را نزد شما با پیشینهای نیک استوار بدارد وَأَنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ،
و از او میخواهم که مرا برساند به مقام ستودهای که برای شما نزد خداست وَأَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللّهِ،
و روزی کند خونخواهیام را به همراه امام هدایتگر آشکار و گویای به حق از خاندان شما؛ وَأَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِی مَعَ إِمامٍ هُدىً ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ؛
و از خدا میخواهم به حق شما و منزلتی که برای شما نزد اوست که عطا کند به من به خاطر مصیبتزدگیام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبتزدهای به خاطر مصیبتش، وَأَسْأَلُ اللّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصاباً بِمُصِیبَتِهِ
خدایا در این جایگاه مرا از کسانی قرار ده که از سوی تو به آنان درود و رحمت و آمرزش میرسد، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هذَا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ
خدایا حیاتم را حیات [آمیخته به عشق]محمّد و خاندان محمّد اللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
و مرگم را مرگ [در حال شیفتگی به]محمّد و خاندان محمّد قرار ده؛ وَمَماتِی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
بر زبان تو و زبان پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) عَلَى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
در هر کجا و هر جایی که پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) در آن ایستاد. فِی کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
خدا من در این روز و در این جایگاه و همه روزهای زندگیام به تو تقرّب میجویم، اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هذَا الْیَوْمِ، وَفِی مَوْقِفِی هذَا، وَأَیَّامِ حَیَاتِی
خدا را سپاس بر بزرگی بلا و مصیبتم، الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی، «درسجده»:
خدایا شفاعت حسین را در روز ورود [به قیامت]نصیبم کن اللّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، «درسجده»:
و پیشینۀ نیک مرا نزد خود ثابت بدار به همراه حسین و یاران حسین، وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ، «درسجده»:
و خدا زیارت شما را آخرین زیارت از سوی من قرار ندهد، وَلَا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکُمْ؛ «صد مرتبه»:
که عطا کند به من به خاطر مصیبتزدگیام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبتزدهای به خاطر مصیبتش، أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصاباً بِمُصِیبَتِهِ
بیان عداوت دشمنان امام (ع)
دربخشهایی از زیارت عاشورا عمل و ویژگی دشمنان امام بیان شده است:
امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ
قومی که شما را از مقامتان دور کرد أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ
و از مرتبههایتان برکنار نمود، مرتبههایی که خدا شما را در آنها جای داد وَأَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فِیها،
امّتی که شما را کشتند؛ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ؛
آنان را که امکانات و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند، الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتالِکُمْ
امّتی که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند؛ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ؛
اوّلین ستمکار أَوَّلَ ظالِمٍ
نخستین ستمکاری را که به حق محمّد و خاندان محمّد ستم کرد أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ «صد مرتبه»
و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود. وَآخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذلِکَ. «صد مرتبه»
جمعیتی را که با حسین پیکار کردند الْعِصَابَةَ الَّتِی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ؛ «صد مرتبه»
و همراهی نمودند َشایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
و پیمان بستند ووَبایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت، وَتابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، «صد مرتبه»
تولای حسینی
دربخشهایی از زیارت عاشورا دوستی و پیروی از راه وثابت قدم بودن در راه امام بیان شده است:
دوستم با کسی که شما را دوست داشت وَوَلِیٌّ لِمَنْ والاکُمْ
و پس از آن به شما نیز با دوستی نسبت به شما و دوستی نسبت به دوستان شما، ثُمَّ إِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ
و به دوستی پیامبر و خاندان پیامبرت (درود بر او ایشان)؛ وَبِالْمُوَالاةِ لِنَبِیِّکَ وَآلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ؛
من در صلحم با کسی که با شما صلح کرد إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْای اباعبدالله من تا روز قیامت در صلحم با کسی که با شما صلح کرد یَا أَبا عَبْدِاللّهِ، إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ،
خدایا حیاتم را حیات [آمیخته به عشق]محمّد و خاندان محمّد اللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
و مرگم را مرگ [در حال شیفتگی به]محمّد و خاندان محمّد قرار ده؛ وَمَماتِی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
و پیشینۀ نیک مرا نزد خود ثابت بدار به همراه حسین و یاران حسین، وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ، «درسجده»:
پدر و مادرم به فدایت، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی
تبری حسینی
دربخشهایی از زیارت عاشورا بیزاری جستن از دشمنان امام بیان شده است:
من بیزاری میجویم به سوی خدا و به سوی شما از ایشان و از شیعیان و پیروان و دوستدارانشان، بَرِئْتُ إِلَى اللّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ [مِنْ]أَشْیاعِهِمْ وَأَتْباعِهِمْ وَأَوْلِیائِهِمْ
و به بیزاری [از کسی که با تو جنگید و به تو اعلام جنگ داد وَبِالْبَراءَةِ [مِمَّنْ قَاتَلَکَ وَنَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ
و به بیزاری از آنانکه اساس ستم و جور بر ضدّ شما را پایهگذاری کردند وَبِالْبَراءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ
و بیزاری میجویم بسوی خدا و رسولش]از کسی که پایهگذاری کرد اساس این حادثه را و َأَبْرَأُ إِلَى اللّهِ وَإِلى رَسُولِهِ]مِمَّنْ أَسَّسَ أَساسَ ذلِکَ
و بنا نهاد بر آن بنیانش را وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ
و روان شد در ستم و بیدادش بر شما و شیعیان شما، وَجَرى فِی ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَعَلَى أَشْیاعِکُمْ
از ایشان (دشمنان) به سوی خدا و شما بیزارم بَرِئْتُ إِلَى اللّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ
و به بیزاری از دشمنانتان و برپاکنندگان جنگ با شما و به بیزاری از شیعیان و پیروان آنها، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِکُمْ، وَالنَّاصِبِینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَشْیَاعِهِمْ وَأَتْبَاعِهِمْ
و بیزاری از دشمنان شما را نصیب من کرد، وَرَزَقَنِی الْبَراءَةَ مِنْ أَعْدائِکُمْ
به بیزاری از اینان و لعنت بر ایشان بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ، وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ،
انواع نفرین شوندگان
دشمنان امام و اسلام که براساس إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ مشمول زمان حال نیز میشوند:
پیکارکنندگان: جمعیتی را که با حسین پیکار کردند الْعِصَابَةَ الَّتِی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ؛ «صد مرتبه»
همراهی کنندگان با دشمن: و همراهی نمودند َشایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
هم پیمانان با دشمن: و پیمان بستند ووَبایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
پیروی کنندگان با دشمن: و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت، وَتابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، «صد مرتبه»
ملت بنیان گذار بنای ستم: امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ
دورکنندگان جانشینان امام از مقام خویش: قومی که شما را از مقامتان دور کرد أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ
تدارک کنندگان امکانات برای دشمن: آنان را که امکانات و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند، الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتالِکُمْ
کسانیکه وسیله در اختیار دشمن بگذارند: امّتی که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند؛ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ؛
اوّلین ستمکار
اولین و آخرین پیروی کننده از ستم: و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود. أَوَّلَ ظالِمٍ وَآخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذلِکَ. «صد مرتبه»
مبارزه دائمی در خون خواهی امام حسین (ع)
اوج تاثیر گذاری زیارت عاشورا، روحیه جنگ آوری و جان فشانی در مبارزه با دشمنان اسلام در طول تاریخ (إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ) میباشد:
خون خدا و فرزند خون خدا و تنهای شهید شده که هنوز خونخواهیات انجام نگرفته، ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
و دشمنم با کسی که شما را دشمن داشت؛ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ؛
و در جنگم با کسی که با شما جنگید وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ،
و تا روز قیامت در جنگم با کسی که با شما جنگید وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ
درخواست میکنم که خونخواهی تو را همراه پیشوای یاری شده از اهلبیت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) روزی من کند، أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ إِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
و روزی کند خونخواهیام را به همراه امام هدایتگر آشکار و گویای به حق از خاندان شما؛ وَأَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِی مَعَ إِمامٍ هُدىً ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ؛
پدر و مادرم به فدایت، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی
سخن پایانی
واقعه کربلا بعنوان یک حادثه بی نظیر و شعله فروزان در تاریخ تشیع باقی مانده است و با الگو گیری سبب قیامهای بسیاری علیه ظلم و ستم و بخصوص در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گردید.
قرائت زیارت عاشورا در ایام مختلف و در مکانهای مختلف و بخصوص در روز عاشورا سفارش شده است و شیعیان جهان نیز بدان اهتمام دارند.
آنچه مهمتر از قرائت زیارت عاشورا است، شناخت معارف زیارت عاشورا و معارف قیام امام حسین (ع) و تعالیم و الگوگیری از آموزههای سعادت آفرین امام حسین (ع) است؛ و ارتقای روحیه حسینی زیستن و حسینی مردن بایستی درجامعه دمیده و فراگیر شود، تا جوامع اسلامی در برابر تهدیدات دشمنانی که کمر به تابودی اسلام ناب و احیای اسلام امریکایی هستند، بیمه شده و بساط ظلم و ستم به محاق رود.
گزارش از دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
خط حزبالله ۳۰۲ | سلاح مومن در سختیها
آنچه در واقعه پاوه گذشت؛ مروری بر حماسه خونین پاوه بعد از ۴۲ سال
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در کتاب «اطلس پاوه در جنگ با ضد انقلاب و دفاع مقدس» که به همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس پیرامون واقعه پاوه منتشر شده، پیرامون دورهای که شهر پاوه تحت تصرف ضد انقلاب بود مطالبی به تفصیل آمده است که بخشهایی ازآن را در ادامه میخوانید:
زمینههای شورش
حوادث پاوه را میتوان نقطه اوج بحرانهای مرداد ۱۳۵۸ دانست. حزب دمکرات که از ابتدای پیروزی انقلاب در حمله به پادگانها و مراکز سپاه، گوی سبقت را از همه گروههای ضدانقلاب ربوده بود، از گذشته دور تجزیه کردستان از خاک ایران را در سر میپروراند و در اندیشه بازگشت به دوران حاکمیت قاضی محمد بود. با پیروزی انقلاب، بهجای همسویی با ملت ایران، سر مخالفت برداشت. این حزب با استفاده از تجهیزاتی که از تیپ ۳ لشکر ۶۴ غارت کرده بود و با همراهی کومله و سازمان چریکهای فدایی خلق، پاوه را مکان بعدی خود برای طغیانگری برگزیده بود. شورشگران تصرف پاوه را نقطه عطفی در استراتژی تجزیهطلبانه خود میدانستند و پیشبینی میکردند، ظرف ۳ روز پاوه به تسلط شورشگران درخواهد آمد.
حلقه محاصره
در روز چهاردهم مرداد افراد مسلح ۸ روستا با هم عهد و پیمان بسته بودند که به پاوه حمله کنند، جمعیتی مرکب از احزاب دموکرات، کومله، فدائیان خلق و اتحادیه میهنی کردستان و گروههایی از مزدوران سپهبد پالیزبان و سردار جاف مجهز به سلاحهای سبک و نیمه سبک، آماده برای حمله شده بودند و کمیته ۱۲ نفری تجزیهطلبان در قوری قلعه، فرماندهی حمله به پاوه را در دست داشت.
در بیست و چهارم مرداد ۵۸ تجزیهطلبان حرکت خود را به سمت پاوه و بهمنظور محاصره شهر آغاز کردند. همزمان با پیشروی تجزیهطلبان بهسوی پاوه، سهراهی کرمانشاه، کامیاران، پاوه در منطقهای به نام قزانچی ناامن گردید تا ارتباطات زمینی پاوه به مرکز استان قطع گردد و همچنین ادارة مخابرات شهر از فعالیت افتاد و ارتباط تلفنی پاوه با سایر نقاط کشور قطع شد. سپس با پیشروی مهاجمین به کوههای مشرفبه شهر، آنان به تلمبهخانه آب شهر دستیافته و با تخریب تلمبهخانه آب آشامیدنی شهر نیز قطع گردید در روز ۲۵ مرداد ۵۸ در اولین دقایق بامداد ارتفاعات مشرفبه شهر به تصرف مهاجمین درآمد. تا ساعت ۶ بامداد باند فرود هلیکوپتر شهر به دست مهاجمین افتاده، مهاجمین وارد شهر شده و بهجز خیابان اصلی شهر اکثر مناطق را در دست داشتند.
ورود چمران
درحالیکه امیدها از پایداری پاوه بسیار کمرنگ شده بود و درخواستهای کمک پاسداران و ژاندارمری در تنگنای زمانی مزبور قابل تأمین نبود در اقدامات اولیه روز ۲۵ مرداد یک فروند هواپیمای شکاری اف ـ ۴ از پایگاه همدان بهقصد شناسایی وضعیت منطقه به پرواز درآمد. لیکن در حین انجام مأموریت با سانحه روبرو شد و ضمن سقوط هواپیما خلبانان آن (نوژه و موسوی) به شهادت رسیدند. در اقدامی دیگر دولت وقت به دکتر مصطفی چمران مأموریت داد، راهی پاوه شود تا آشوب پاوه را با مسالمت آرام نماید. مصطفی چمران به همراه فرمانده وقت نیروی زمینی، تیمسار فلاحی روز ۲۵ مرداد ۱۳۵۸ وارد آسمان پاوه شد و درحالیکه چند گلوله به هلیکوپتر آنان اصابت کرده بود، هلیکوپتر به زمین نشست.
چمران پس از بازدید از استحکامات و سنگرهای پاسگاه ژاندارمری و توصیههای لازم به فرمانده پاسگاه به همراه تیمسار فلاحی و سه پاسدارش عازم خانه (مقر) پاسداران شد و پس از بررسی وضعیت و شناسایی نیازهای پرسنلی، تجهیزاتی ـ تدارکاتی مقرر شد تیمسار فلاحی برای تأمین نیازمندیها عازم کرمانشاه شود.
صبح روز بیست و ششم مرداد در ساعت ۱۴ یک فروند هلیکوپتر در آسمان پاوه ظاهر شد و در باند اضطراری روی تپه هلالاحمر به زمین نشست آذوقه را تخلیه کرد و تیمسار فلاحی را به همراه تعدادی از مجروحان بهسوی کرمانشاه برد.
حادثه سهمگین
در ساعت ۱۶ روز ۲۶ مرداد دومین و آخرین هلیکوپتر حامل آذوقه و مهمات روی باند اضطراری فرود آمد. پس از تخلیه بار، هلیکوپتر برای خروج از برد آتش تجزیهطلبان به صعود و اوجگیری هرچه سریعتر نیاز داشت، اما این اقدام موجب شد، پروانه هلیکوپتر به تپه جنوبی اصابت کرده و بشکند، با شکسته شدن یکی از پروانهها، کنترل هلیکوپتر غیرممکن شد و به زمین خورد و این حادثه چند بار تکرار شد؛ و در مکانی که محل تخلیه مهمات بود با موتور روشن متوقف شد. خطر انفجار هلیکوپتر و مهمات و بروز فاجعهای بزرگتر دور از ذهن نبود. کابین هلیکوپتر متلاشیشده بود، ۲ خلبان و مجروحین داخل هلیکوپتر همگی شهید شده بودند. در بیرون محوطه هلالاحمر لاشه هلیکوپتر مانده بود و قطعات پراکندهاش و خونهای بر زمین ریخته شده همه این حوادث ظرف مدت ۳۰ دقیقه انجام شد و سپس سکوتی مرگبار همه را فراگرفت!
قتلعام در بیمارستان
روز جمعه ۲۶ مرداد ۱۳۵۸ که همزمان بود با جمعه آخر ماه مبارک رمضان و اولین سال نامگذاری جمعه آخر ماه رمضان به نام روز قدس، پاوه خون رنگ بود! تجزیهطلبان با تسلطی که بر شهر پیداکرده بودند، به شکسته شدن مقاومت شهر بسیار امیدوار بودند، بهویژه سقوط هلیکوپتر را سایه افزایش امید و تضعیف روحیه پاسداران تلقی میکردند. یکی از موفقیتهای تجزیهطلبان در روز ۱۳۵۸/۵/۲۶ تصرف بیمارستان پاوه و قتلعام پاسداران بیمارستان بود. شهدای بیمارستان بالغبر ۹ پاسدار بومی و ۱۶ پاسدار اعزامی بودند که ضمن شکنجه، آنها را در محوطه بیمارستان تیرباران کرده و ۱۸ نفر از آنان را سر بریدند. همچنین مهاجمین عدهای از کادر بیمارستان را به گروگان گرفتند، داروها را غارت کردند و گروگانها و داروها را به باینگان منتقل کردند.
قلعه ژاندارمری
پاسگاه ژاندارمی، ساختمان مستحکمی بود در پایین کوهی مرتفع که بر همه منطقه سیطره داشت و تسلط بر آن حکایت از پایداری شهر میکرد شورشگران مقاومت قلعه بانان ژاندارمری را مانعی برای تسلط خود بر شهر میدانستند. چمران با توجه به اهمیت قلعه ژاندارمری به همراه اصغر وصالی و چند پاسدار، عازم پاسگاه ژاندارمری شد. فرمانده پاسگاه را که از پا مجروح شده بود تعویض کرد و آیت شعبانی (مسئول واحد عملیات سپاه کرمانشاه) را به فرماندهی پاسگاه گمارد و خود به مقر سپاه بازگشت. نزدیک به غروب بود که از برج دیدهبانی گزارش آمد: «عدهای از مهاجمین با پرچم سفید در حال پیشروی بهسوی پاسگاه هستند»، ۱۰ مهاجم که وانمود میکردند در حال تسلیم هستند بعد از دستیابی به خاکریز در پشت آن سنگر گرفته و یکباره اجرای آتش کردند، آنها با این عملیات فریب پاسگاه را محاصره و تا ۳۰ متری پاسگاه پیشآمده بودند.
شبهنگام با گسترش تاریکی، مهاجمین دست به عملیات روانی زدند و تا پای دیوارهای قلعه، پیشآمده فریاد میزدند، با ژاندارمها جنگ نداریم سلاح خود را تحویل دهید و بهسلامت بروید، ما فقط میخواهیم سر پاسدارها را ببریم، ولی رزمندگان، حاضر به ترک صحنه نشدند. بدین ترتیب عملیات روانی مهاجمین بجای تضعیف روحیه موجب تقویت اراده قلعهنشینان شد. آن شب تا صبح قلعه ژاندارمری در زیر آتش دشمن مقاومت کرد تا اینکه با روشن شدن هوا، مهاجمین مجبور به فاصله گرفتن از قلعه شدند.
شب انتظار
روز جمعه ۱۳۵۸/۵/۲۶، در حالی به پایان میرسید که تجزیهطلبان ضمن در دست داشتن، ارتفاعات مشرفبه شهر، اشغال بیمارستان و محاصره قلعه ژاندارمری به تصرف کامل شهر کاملاً امیدوار بودند، و در مقابل نیروهای خودی که حادثه سهمگین سقوط هلیکوپتر و فاجعه قتلعام بیمارستان را پشت سر گذاشته بودند، هیچ امیدی برای دریافت کمک از آن سوی شهر نداشتند.
با آغاز شب حملات مهاجمین شدت یافت، صدای خمپارهها قطع نمیشد، مزدوران پالیزبان و سردار جاف که در میان مهاجمین بودند با شوق غارت خانههای مردم وارد شهر شده بودند. غارتگری آنچنان مزدوران را به خود مشغول کرده بود که آنها را از هجوم به مقر سپاه غافل کرده بود، با روشن شدن هوا دو فروند بمبافکن شکاری مواضع سلاح سنگین و دشمن را در هم کوبیدند؛ اما اجرای آتش در دو سوی صحنه نبرد همچنان ادامه داشت که ناگهان از طریق رادیو پیامی از سوی امام خمینی پخش شد و فریاد اللهاکبر پاسداران فضای مقر را فراگرفت.
نقطه عطف
در روز شنبه ۱۳۵۸/۵/۲۷ امام خمینی تصمیمی راهبردی اتخاذ کرد و با ارسال پیامی به ارتش فرمان داد تا برای بازگرداندن امنیت به پاوه، وارد عمل شود. امام خمینی در این پیام به ارتش و سپاه دولت فرمان داد:
«به دولت، ارتش و ژاندارمری اخطار میکنم اگر با توپها و تانکها و قوای مجهز تا ۲۴ ساعت دیگر حرکت بهسوی پاوه نشود من همه را مسئول میدانم. من بهعنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش و ژاندارمری دستور میدهم که فورا با تجهیز کامل عازم منطقه شوند و به تمام پادگانهای ارتش و ژاندارمری دستور میدهم که بیانتظار دستور دیگر و بدون فوت وقت، با تمام تجهیزات بهسوی پاوه حرکت کنند و به دولت دستور میدهم وسایل حرکت پاسداران را فورا فراهم کند. تا دستور ثانوی، من مسئول این کشتار وحشیانه را قوای انتظامی میدانم و درصورتیکه تخلف از این دستور نمایند، با آنان عمل انقلابی میکنم.»
تا قبل از فرمان امام، تجزیهطلبان آنچنان موقعیت خود را موفقیتآمیز میدانستند که گویا برای برقراری جشن پیروزی خود را آماده میکنند؛ اما پیام امام معادله را در هر دو سوی صحنه نبرد تغییر داد. این پیام که روحیه خودی را چند برابر کرده بود، به روحیه تجزیهطلبان بهشدت آسیب وارد کرد، بهطوریکه باوجود در دست داشتن نقاط مهم شهر، قدرت مقاومت آنان برای حفظ موقعیت را ضعیف کرد.
این مطلب برگرفته از کتاب «اطلس پاوه در جنگ با ضدانقلاب و دفاع مقدس» به نگارش محمد الهیاری، توسط انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است، برای خرید اینترنتی این کتاب میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی (علیهالسلام)
کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 1,218.0 MB
کیفیت متوسط و فرمت Mp4 و با حجم 150.4 MB