شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

پیام رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسه در پی اقدام توهین‌آمیز رئیس‌جمهور فرانسه درباره پیامبر اعظم(ص)

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

پیام رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسه در پی اقدام توهین‌آمیز رئیس‌جمهور فرانسه درباره پیامبر اعظم(ص)

اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در تأیید کاریکاتور توهین‌آمیز به پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه‌وآله، باعث خشم مسلمانان در سرتاسر جهان شده است. به همین علت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسوی پیامی کوتاه صادر کردند. متن این پیام که به زبان فرانسوی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، به شرح زیر است:

بسمه تعالی
جوانان فرانسه !
از رئیس جمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت می‌کند و آن را آزادی بیان می‌شمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهره‌های درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟
سوال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در این‌باره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟
سیدعلی خامنه‌ای
۷ آبان ۱۳۹۹

چهل‌سالگی سرو/ پس از عملیات «کمان ۹۹» رخ داد؛ کابوس هشت ساله نیروی هوایی ارتش ایران برای بعثی‌ها

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

چهل‌سالگی سرو/ پس از عملیات «کمان ۹۹» رخ داد؛ کابوس هشت ساله نیروی هوایی ارتش ایران برای بعثی‌ها

عملیات «کمان ۹۹» تصویری از رشادت‌ها و جان‌فشانی‌های تیرپروازان ایرانی بود که از نیروی هوایی ارتش ایران کابوسی برای هشت سال حماقت ارتش بعثی ساخت و باعث شد بعثی‌ها در این مدت در خواب و بیداری منتظر باران بمب‌های پرندگان ایرانی باشند.
کد خبر: ۴۲۳۱۲۵
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۳۹۹ - ۰۰:۲۳ - 24October 2020

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، انقلاب اسلامی، نخستین انقلاب پیروز و به ثمر رسیده تاریخ شیعیان گذشته است و این فراز مهم تاریخ اسلام در پنجمین دهه خود قرار گرفته. انقلابی که در عمر خود فراز و نشیب‌هایی داشته و از گردنه‌های بس خوفناک گذشته و توفان‌ها و سیلاب‌هایی را پشت سر نهاده و به کوری چشم بدخواهان، جوانی را گذرانده و در آستانه میانسالی است.

سرگذشت انقلاب اسلامی ایران که هر روز آن به اندازه عمر یک ملت گذشته، دستخوش جریان‌ها، اتفاقات و رویداد‌هایی بوده که هرکدام به اندازه مثنوی هفتاد من کاغد سخن در کنه ذات خود دارند. داستان‌هایی که هر کدام جای بسی تحلیل دارند و تبیین‌شان به کرسی‌های اختصاصی در کالج‌ها نیازمند است. آنچه که در ادامه پیشکش می‌شود، خلاصه نقل داستان‌های این انقلاب است. داستان‌هایی خواندنی که تجدید خاطره‌ای است برای گذشتگان، بازخوانی است برای نسل حاضر و میراثی است برای آیندگان.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

فرماندهان نیروی هوایی پیش از شروع جنگ طرحی را موسوم به «طرح البرز» برای مقابله با تجاوز‌های ارتش بعث تدوین کرده بودند. ۲۷ تیر ۱۳۵۹ یعنی تنها ۹ روز پس از شکست «کودتای نقاب»، «طرح نبرد هوایی البرز» بر اساس طرح‌های عملیاتی سهند و سبلان که از زمان اختلافات مرزی با عراق در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب در نیروی هوایی موجود بودند به وسیله سرهنگ خلبان «محمود قیدیان» معاون عملیاتی نیروی هوایی و سایت افسران عملیات آن معاونت تهیه شد و به تصویب مقامات مسئول رسید.

در طرح آمده بود «از آنجا که جو سیاسی حاکم بر کشور اجازه پیش‌دستی را به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نمی‌دهد، لذا هنگام بروز مخاصمات میان دو کشور ایران و عراق، نیروی هوایی عملیات خود را بر مبنای عملکرد انتقامی در برابر دشمن طرح ریزی می‌نماید.» به دلیل ویژگی‌های خاص فرمانده وقت کل قوا، ابوالحسن بنی‌صدر و اختلافاتش با نیرو‌های انقلاب و نیز جدی گرفته نشدن تهدید‌های صدام از سوی وی، «طرح البرز» آن قدر روی زمین ماند تا این که صدام با لغو یک‌جانبه قرارداد حُسن همجواری در سال ۱۹۷۵ میلادی، الجزایر بین ایران و عراق، ساعت ۱۴ و ۲۰ دقیقه روز ۳۱ شهریور سال ۵۹، تعداد ۱۵ فرودگاه و پایگاه شکاری کشور را بمباران کرد.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

گرچه در پاسخ به حملات میگ‌ها و توپولوف‌های بعثی، خلبانان نیروی هوایی به فاصله دو ساعت با دو دسته پروازی البرز» و «رد آلفا» از پایگاه هوایی بوشهر و پایگاه هوایی شهید نوژه همدان به پرواز درآمدند و دو خلبان به نام‌های سروان محمد صالحی ستوان یکم خالد حیدری به شهادت رسیدند، اما این طرح برای برگرداندن ورق جنگ، کند کردن ماشین جنگی دشمن و نیز جاری و ساری کردن امید میان مردم مسلمان ایران کافی نبود. از این رو به دستور فرمانده نیروی هوایی سرتیپ «جواد فکوری» طرح البرز مجددا روی میز گذاشته شد تا به عنوان یک شاهکار نظامی به اجرا درآید. برای نامگذاری این طرح از دو مولفه استفاده کردند که یکی تعداد صفحات طرح البرز یعنی ۹۹ بود و دیگری کمان آرش، قهرمان اسطوره‌ای ایران.

در نهایت، بامداد اول مهر سال ۱۳۵۹ تعداد ۲۰۰ فروند جنگنده بمب‌افکن از پایگاه‌های هوایی سراسر کشور برخاستند که ۱۴۰ فروند آن‌ها وارد آسمان عراق شدند. آن‌ها بنا بود صدها بمب «ام.کا۸۲»، «ام.کا۸۳» و «ام.کا ۸۴» بمب‌های خوشه‌ای و نیز موشک‌های ماوریک، حرارتی و راداری را بر منطقه‌ای حد فاصل مدار ۳۰ درجه شمالی یعنی جنوبی‌ترین مدار در خاک عراق تا شمالی‌ترین مدار آن در ۳۷ درجه شمالی ریخته و تاسیسات نظامی و اقتصادی، ستون‌های نظامی و همچنین محور‌های مواصلاتی نیرو‌های پیاده دشمن بعثی را هدف قرار دهند.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

همچنین قرار شد ۶۰ فروند باقی‌مانده نیز بخشی از نیرو‌های عراقی را که وارد خاک ما شده بودند بمباران کنند. سحرگاه، هواپیما‌های اف ۱۴ ایران فضای مرز هوایی ایران را از ارومیه تا جزیره خارک پوشش می‌دادند تا دقایقی بعد هواپیما‌های شکاری اف ۴ و اف ۵ پرواز کنند. آن‌ها به پرواز درآمدند و اهدافشان را در خاک عراق به آتش کشیدند. دل‌حامد، زنجانی و بربری خلبانانی بودند که تاسیسات نفتی اربیل، موصل و کرکوک را بمباران کردند. چند خلبان دیگر نیز روانه ناوچه‌ها و تاسیسات دشمن بعثی در خلیج فارس شدند. بسیاری از خلبانان نیز آسمان بغداد و بصره را ناامن کردند. آن‌ها آن قدر روی باند فرودگاه بغداد و بخش نظامی‌اش بمب ریختند که تا چند روز هر مسافر خارجی که می‌خواست به بغداد بیاید به ناچار باید در فرودگاه امان پایتخت اردن فرود می‌آمد و از آن جا با خودرو روانه بغداد می‌شد. یک روز پیش از آن، رادیو و تلویزیون بغداد برای مردم عراق با آب و تاب نقل می‌کرد که جوانان شما تمام هواپیما‌های دشمن مجوس را منهدم کرده‌اند و حالا دیگر ایرانیان پرنده‌ای برای پرواز ندارند، اما روز اول مهر ایرانیان ثابت کردند که «دزدی آمده و سنگی انداخته و فرار کرده.»*

ساعت ۶:۳۰ به وقت بغداد، مردم با صدای پدافند‌ها سراسیمه از خواب بیدار شدند. آن روز صبح، پدافندها قبل از آن که آژیر خطری مردم را متوجه حمله هوایی کند، خبر دادند که جنگ برای مردم بغداد نیز آغاز شده است. خلبانان ایرانی در بامداد دومین روز جنگ، بغداد را به لرزه درآوردند و خواب را از چشم دشمن ربودند. آن‌ها مثل باران روی فرودگاه‌های نظامی و مراکز نفتی و اقتصادی بمب ریختند و همین کافی بود تا سرعت دشمن گرفته شود. با این که ایرانیان هیچگاه مناطق مسکونی مردم عراق را بمباران نکردند، اما حمله هوایی از سوی کشوری که صدام در تبلیغاتش آن را از پیش شکست‌خورده اعلام کرده بود، زندگی بغدادی‌ها را از حالت عادی خارج کرد.

کابوس هشت ساله ارتش بعث از نیروی هوایی ارتش ایران

آن روز و آن شب و همه شب و روز‌های جنگ، بغدادی‌ها همیشه گوش به رادیو بودند؛ گوش به مارش نظامی و به بیانیه‌های ارتش، شب هنگام هم تمرین آژیر سه بار متوالی در شهر بغداد انجام شد تا مردم با این آژیر‌ها آشنا شوند. در جریان عملیات «کمان ۹۹» بیش از ۶۰۰ هزار پوند بمب بر سر دشمن متجاوز ریخته شد و صدام از آن روز به بعد دیگر خیال فتح سه روزه خوزستان و رویای رژه ششم مهر در میدان آزادی تهران را در سر نمی‌پروراند.

در این عملیات، تعداد شش فروند از هواپیما‌های اف ۵ و چهار فروند از هواپیما‌های اف ۴ نیروی هوایی خودی سقوط کردند و ۹ نفر از خلبانان شجاع نیروی هوایی به نام‌های سرلشکر خلبان منصور ناظریان، همایون شوقی (جاویدالاثر)، غفار رامین‌فر (جاویدالاثر)، ذبیح‌الله دین‌محمدی (جاویدالاثر)، غلامحسین عروجی (جاویدالاثر)، بهرام عشقی‌پور، عباس اسلامی‌نیا، تورج یوسف و علی‌مراد جهانشاه‌لو به شهادت رسیدند و دو نفر از خلبانان نیز اسیر شدند.‌

* پیام امام خمینی در روز اول جنگ.

خط حزب‌الله ۲۵۹ | امید صادق

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۲۵۹ | امید صادق

شماره‌ی دویست‌وپنجاه‌و‌نهم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «امید صادق» منتشر شد.


* در «بیانیه‌ی گام دوم» رهبر انقلاب «امید صادق و متّکی به واقعیّت‌‌های عینی» را « کلید اساسیِ همه‌ی قفل‌ها» می‌دانند و لذا «نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد» را ایجاد و پرورش همین امید در دیگران معرفی می‌کند اما چه نقاط روشنی در صحنه‌ی واقعیت‌های جامعه وجود دارد که باعث «امید صادق» می‌شود؟ خط حزب‌الله در سخن‌هفته‌ی این شماره‌ی خود به این پرسش پاسخ می‌دهد.

* «ما که انتظار فرج داریم، انتظار ظهور حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) را داریم، باید در این راه تلاش کنیم»۹۹/۱/۲۱ خط حزب‌الله به‌مناسبت نهم ربیع‌الاول، روز آغاز امامت مهدی موعود اروحنافداه به ویژگی‌های حکومت مهدوی از منظر رهبر انقلاب در قالب گزیده بیانات پرداخته است.

* دیگر بخش‌های نشریه‌ی خط حزب‌الله به شرح زیر است:
صلح‌الحسن، قیام‌الحسن/ مسئله روز
آنهایی که می‌گویند سازش خود را به کری و کوری زده‌اند؟/ کلام امام
جوانان، بارهای سنگین را به دوش بگیرند/دولت جوان انقلابی
شهید شفیع خانواده خود است/ خانواده ایرانی
امید شرط لازم برای حرکت رو به جلو/ حزب‌الله این است
انقلاب ما در واقع یک مبارزه ضد آمریکایی بود/ روایت تاریخی
یک الگوی عالی برای جوانان/ انسان ۲۵۰ساله
صائم النّهار و قائم الّلیل/ عکس‌نوشت

* طبق رسم هفتگی خط حزب‌الله، شماره‌ی این هفته به برکت خون شهدا به شهید امر به معروف و نهی از منکر شهید محمد محمدی تقدیم می‌شود.

برای دسترسی به آرشیو نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا در حضور رهبر انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا در حضور رهبر انقلاب


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) در دیدار حضوری با رئیس‌جمهور و اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا، ضمن قدردانی از عملکرد این ستاد، توصیه‌های مهمی را بیان و بر لزوم اتخاذ تصمیم‌های قاطع و حاکمیتی، اقناع افکار عمومی و همکاری همه دستگاه‌ها و آحاد مردم برای مقابله با وضعیت تأسف‌بار ویروس عالم‌گیر کرونا تأکید کردند.


رهبر انقلاب اسلامی همچنین با انتقاد شدید و صریح از اقدام برخی‌ها در برخورد با دولت و رئیس‌جمهور و هتک حرمت ایشان، گفتند: هتک حرمت حرام است و انتقاد با هتک حرمت تفاوت دارد ضمن اینکه امروز کشور بیش از هر زمان دیگری به همکاری و اتحاد و انسجام نیاز دارد.


رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان‌شان، هدف از تشکیل این جلسه را که به دعوت ایشان تشکیل شد، وضعیت تأسف‌بار بیماری کرونا در کشور و لزوم تلاش مضاعف و بکارگیری ابتکارات جدید برای مواجهه‌ی با این ویروس، بیان کردند و افزودند: البته اصل این موضوع و همچنین اوج پاییزی آن در همه دنیا فراگیر است و فقط مخصوص ایران نیست.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به نحوه‌ی مدیریت مقابله با این ویروس در کشورهای مختلف، خاطرنشان کردند: در برخی کشورها همانند آمریکا بدترین مدیریت اعمال شده است ولی ما باید تلاش کنیم از این حادثه که با جان و سلامت مردم و امنیت و اقتصاد آنها در ارتباط است، با بهترین مدیریت عبور کنیم.


ایشان لازمه‌ی اِعمال مدیریت صحیح و مناسب را «اتخاذ تصمیم‌های قاطع حاکمیتی»، «اقناع افکار عمومی» و «همکاری همه دستگاه‌ها و همچنین همکاری مردم» دانستند و افزودند: البته این همکاری فقط مختص مقابله با کرونا نیست بلکه باید در همه‌ی مسائل بخصوص مسائل سیاسی وجود داشته باشد زیرا کشور که دارای ملتی قدرتمند، نظام نوپدید و سخن جدید است، به‌طور طبیعی با مسائل مهمی در عرصه جهانی و داخلی مواجه است.


رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم اتحاد و انسجام درونی در کشور، به اقدام اخیر برخی‌ها در مواجهه‌ی با دولت و شخص رئیس‌جمهور اشاره کردند و گفتند: اگرچه در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند، اما این کار غلط بود و این موضوع را بطور صریح اعلام می‌کنم.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، انتقاد را غیر از هتک حرمت دانستند و افزودند: هتک حرمت در میان مردم حرام است و نسبت به مسئولان بیشتر، بخصوص در میان مسئولان بالای کشور.


ایشان خاطرنشان کردند: ممکن است انتقاد درستی داشته باشید، انتقاد کنید اشکالی ندارد اما انتقاد با اهانت و هتک حرمت متفاوت است اینگونه رفتارها و هتک حرمت، روش آمریکایی‌ها است که در مناظره‌ها و کارهای مطبوعاتی، خود را در دنیا رسوا کرده‌اند تا جایی که یک شخصیت برجسته سیاسی آنها می گوید، دنیا با هراس و تحقیر به ما نگاه می‌کند.


رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: روش ما اسلامی و قرآنی است، یعنی انتقاد بیان می شود اما هتک حرمت انجام نمی‌گیرد.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع بندی این موضوع گفتند: باید حرمت رؤسای سه قوه و مسئولان کشور که در عرصه خدمت رسانی به مردم هستند، حفظ شود.


ایشان بعد از بیان این نکته مهم، به بحث کرونا بازگشتند و با اشاره به جنبه‌های سلامت‌محور، امنیتی و اقتصادی تصمیم‌گیری‌ها درباره این بیماری، و احتمال تعارض این جنبه ها با یکدیگر، تأکید کردند: از آنجا که جنبه‌های امنیتی و اقتصادی نیز نشأت گرفته از همین بیماری است، بنابراین اصل و اولویت در تصمیم‌گیری‌ها، سلامت مردم است.


رهبر انقلاب اسلامی با قدردانی از اقدامات ستاد ملی مقابله با کرونا و کمیته های وابسته به آن، عملکرد کادر درمان و سلامت را بسیار درخشان و جهاد فی سبیل‌الله خواندند و در ادامه توصیه‌های مهمی را بیان کردند.


«لزوم راه اندازی فوری یک عقبه قرارگاهی و عملیاتی برای اجرای تصمیمات ستاد ملی مقابله‌ی با کرونا و نظارت بر اجرا» اولین توصیه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود.


توصیه بعدی ایشان درباره «محوریت وزارت بهداشت برای تعیین مصادیق محدودیت‌ها» بود.


رهبر انقلاب اسلامی گفتند: هنگامی که وزارت بهداشت، مصادیق محدودیت را تعیین کرد، بقیه‌ی دستگاه‌ها باید بدون در نظر گرفتن ملاحظات دیگر، آنها را رعایت و اجرا کنند.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: کنترل دقیق مبادی ورودی کشور، محدودیت ترددهای غیرضرور بین شهری به همراه اقناع مردم و اِعمال سخت‌گیرانه ضوابط در ناوگان حمل و نقل شهری و محیط‌های عمومی، از جمله مصادیق محدودیت‌ها است که مسئولیت اصلی اجرا و نظارت، با شورای امنیت کشور و نیروی انتظامی است.


«آموزش همگانی درباره‌ی راه‌های شیوع و شیوه‌های پیشگیری به صورت محله‌محور و با استفاده از ظرفیت مساجد و بسیج و البته با محوریت وزارت بهداشت و همکاری وزارت ارشاد و صداوسیما» و «لزوم تصویب جرائم سختگیرانه برای افرادی که مرتکب تخلفات بزرگ از ضوابط بهداشتی می‌شوند» توصیه‌های دیگر رهبر انقلاب اسلامی به مسئولان برای مقابله با کرونا بود.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به سخت‌تر شدن شرایط زندگی برخی افراد و مشاغل با اجرای جرائم سخت‌گیرانه، خاطرنشان کردند: در این زمینه دولت باید بسته‌های حمایتی را در نظر بگیرد، ضمن آنکه خیّرین و مردم نیز باید وارد میدان شوند و به کمک این افراد بیایند چرا که این کار جزو بهترین کارها و برترین وسایل نزدیک شدن به خدا است.


ایشان همچنین با اشاره به اهمیت مقابله با بیماری در روزهای اول آن، گفتند: بر اساس گفته‌ی متخصصان اگر در یکی دو روز اول، مبتلایان شناسایی و برای معالجه آنها اقدام شود، تلفات کاهش جدی خواهد یافت که این کار بسیار لازم است.


رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر «به حداقل رساندن مراجعات به دستگاه‌های اجرایی با افزایش خدمات الکترونیک»، مسئولان را به رعایت حداکثری ضوابط بهداشتی توصیه کردند و افزودند: متأسفانه گاهی برخی از مسئولان در رعایت مواردی مثل ماسک زدن به شیوه‌ی صحیح یا رعایت فاصله، کوتاهی می‌کنند که این بی‌اعتنایی‌ها بر رعایت‌های عمومی مردم هم اثر منفی می‌گذارد.


ایشان همچنین با تأکید بر لزوم استخدام نیروی انسانی مورد نیاز وزارت بهداشت، از تحقیقات پژوهشگران برای دستیابی به دارو و واکسنِ مقابله با کرونا صمیمانه و عمیقاً تقدیر کردند.


«شنیده شدن یک حرف واحد از جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا» توصیه بعدی و مؤکد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود.


رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به حضور پر شمار نیروهای داوطلب در ماه‌های اول شیوع بیماری و خدمات مؤثر آنان همانند کمک به پرستاران، ضدعفونی کردن دستگاه‌ها و معابر، راهنمایی خانواده‌ها و کمک به افراد سالمند، استمرار این فعالیت‌ها را مورد تأکید قرار دادند و از نیروهای داوطلبِ مخلص و جوانان مؤمن و صالح خواستند بار دیگر وارد میدان شوند.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اینکه برخی افراد بیکار شده در اثر کرونا، بیمه‌ی بیکاری ندارند، گفتند: تأمین اجتماعی موظف است برای حل این مشکل اقدام کند که البته در این قضیه نیز ورود خیّرین از برترین انفاق‌ها است.


رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنان‌شان، اهمیت معجزه‌وار دعا، توسل و استغفار را برای دفع بلا مورد تأکید قرار دادند و افزودند: همه‌ی آنچه گفته شد در حکم ابزار است و آنچه به این ابزارها، جان و روح می‌بخشد پروردگار متعال است که باید با دعا و تضرع، نظر لطف الهی را که همواره شامل حال ملت ایران بوده است، برای عبور از این گردنه نیز جلب کرد.


ایشان خاطرنشان کردند: کارهای بزرگی در کشور در جریان است و به توفیق الهی هیچ حادثه‌ای نتوانسته جمهوری اسلامی را متوقف کند اما باید این موانع را که موجب کُند شدن حرکت می‌شود، هر چه زودتر برطرف کرد.


پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای روحانی رئیس‌جمهور با بیان گزارشی از فعالیت‌های مقابله با کرونا در هشت ماه گذشته، گفت: برای مقابله با این ویروس فعلاً راهی جز رعایت ضوابط بهداشتی و پیشگیری وجود ندارد.


رئیس‌جمهور افزود: همانند دوران جنگ که اجازه خرید تجهیزات جنگی به ما نمی‌دادند، در ابتدای شیوع کرونا نیز تقریباً هیچ‌کس تجهیزات مورد نیاز مثل کیت تشخیص، دستگاه تنفس، امکانات و تجهیزات آی‌سی‌یو و حتی ماسک را به ما نداد ولی با اتکاء به شرکت‌های دانش بنیان، این تجهیزات را به سرعت تولید کردیم و اکنون هیچ مشکلی نداریم.


آقای روحانی ادامه داد: در ماجرای کرونا برای ما روشن شد که تکیه بر توان و امکانات داخلی و نگاه نکردن به دست دیگران تا چه حد برای ما مهم است و ما فهمیدیم که در روزهای مبادا باید روی پای خودمان بایستیم چرا که دیگران ما را حتی در مسائل مربوط به حقوق بشر، بهداشت و درمان و نجات جان انسان‌ها یاری نمی‌کنند، اگرچه شعارش را می‌دهند.


آقای روحانی با اشاره به تفاوت ماهیت ویروس کرونای فعلی با ویرس زمان اسفندماه که کشور را درگیر کرد، افزود: هم وزارت بهداشت و هم متخصصان می‌گویند ویروس ماه‌های اخیر ویروس جهش‌یافته‌ی اروپایی است که سرعت و قدرت انتقال آن، ۹ برابر شده است.


رئیس‌جمهور با گلایه از جدی نگرفتن توصیه‌های قانونی از طرف برخی از مردم، گفت: محدودیت‌های شدید در مناطق پر خطر، مراقبت های لازم برای جلوگیری از نقض قرنطینه‌ی مبتلایان و جریمه‌های قانونی برای متخلفان در نظر گرفته شده است.


آقای روحانی گفت: برای کمک به تهیه و توزیع مایحتاج افراد در قرنطینه به کمک مساجد و بسیج مردمی نیازمند هستیم.

رئیس‌جمهور همچنین در خصوص تأمین مالی تحقیقات دارو و واکسن، کمکهای دولت به خانواده‌های نیازمند در دوران کرونا و پرداخت بخش‌هایی از کارانه‌ی کادر درمان گزارش داد.


در ادامه دکتر نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تشکر از حمایت‌های بی‌بدیل و دلگرم‌کننده‌ی رهبر انقلاب اسلامی و زحمات کلیه مسئولان و جهاد کادر درمان برای مقابله با کرونا، گفت: نیمی از تخت‌های آی‌سی‌یو بیمارستان‌ها را به بیماران کرونایی اختصاص دادیم اما هیچ بیمار غیر کروناییِ نیازمندِ تخت آی‌سی‌یو را نیز معطل نگذاشتیم.


وزیر بهداشت افزود: در هیچ جای دنیا نمی‌توان بیماری همه‌گیر را با خواهش و توصیه کنترل کرد و باید با اِعمال ضوابط و تشدید محدودیت‌های قانونی، این بیماری را مهار کنیم.

باید در برابر ضربه‌های ارزی مقاوم شویم

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

باید در برابر ضربه‌های ارزی مقاوم شویم

رهبر انقلاب اسلامی در شرایط مختلف کشور و در مواقع لازم، برای مسئولین اولویت‌های کشور و مردم را مشخص می‌کنند. ایشان به تازگی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان (۹۹/۵/۱۰) فرمودند: «کشور از لحاظ معیشت عمومی دچار مشکل است؛ واقعاً معیشت خانوارها دچار مشکل جدّی است و مردم مشکل دارند؛ گرانی‌ها و مانند اینها هست، اینها بایست علاج بشود. ما در جلسات خصوصی به مسئولین گفته‌ایم یا پیغام داده‌ایم؛ باز هم میگویم، دستگاه‌های مسئول توجّه کنند که در زمینه‌ی مشکل اقتصادی، از مسائل فوری، مسئله‌ی مهار قیمتها است ... این یک مسئله است که بازار یک ثباتی پیدا بکند. این حالت که هر روز اجناس یک قیمتی پیدا کند، برای کشور مضر است
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در پرونده «علاج گرانی»، برای بررسی بیشتر اولویت‌های اقتصادی کشور گفتگویی با آقای 

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در پرونده «علاج گرانی»، برای بررسی بیشتر اولویت‌های اقتصادی کشور گفتگویی با آقای دکتر داوود دانش‌جعفری، استاد اقتصاد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام داده است.

* به‌عنوان کسی که هم مسئولیت اجرایی در حوزه‌ی اقتصادی کشور داشتید و هم در حوزه‌‌ی آموزش اقتصاد استادید و عضو مجمع تشخیص هم هستید، همان‌طور که می‌دانید الان مهم‌ترین مسئله‌ی کشور اقتصاد و معیشت است. چرا چنین مشکلاتی در حوزه‌ی اشتغال، ارز، طلا، مسکن، خودرو، تولید ملی و سرمایه‌گذاری ایجاد شده است؟ در مسیری که چهل سال حرکت کردیم، چه راه‌هایی را رفتیم که نباید می‌رفتیم و چه راه‌هایی را باید می‌رفتیم و نرفتیم؟
* بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم؛ ما الان در آستانه‌ی برنامه‌ی هفتم هستیم. همیشه در برنامه‌های پنج‌ساله‌ی گذشته و برنامه‌هایی که بعد از انقلاب مشخصاً پیاده شده یک‌ سری مشکلات اساسی بوده که بعضاً‌ تکرارشونده هم است و نارسایی‌هایی در اقتصاد ما به‌وجود آورده است. قبل از اینکه به ریز آن نارسایی‌ها و مشکلات تکرارشونده اشاره کنم، باید به چند سؤال جواب دهیم.

اوّلین سؤال این است که آیا اصولاً برنامه لازم است یا نه؟ آیا برنامه‌های قبلی اهداف مورد نظری که به‌دنبالش بودند را تأمین کرده‌اند یا نه؟ اشکالاتی که تکرارشونده‌اند و نمی‌‌گذارند اقتصاد ایران به هدف‌های موردنظرش برسد چیست؟ اگر بخواهیم یک پاسخ کلی بدهیم، در برنامه‌های قبلی یا تصمیمات و‌ اقدامات اقتصادی ما چند اشکال اساسی وجود داشته است. اوّل اینکه برنامه‌ها را خیلی بزرگ تعریف می‌کردیم و اهداف متعددی را می‌گذاشتیم. اهدافی که بعضاً با همدیگر در تضادند. کثرت اهداف به‌قدری است که آن‌ها را برای مجریان تقریباً دست‌نیافتنی می‌کند. دوم اینکه ما در طول برنامه‌های گذشته یک الگوی مشخص برای مقاوم‌سازی اقتصاد نداشتیم. منظور از مقاوم‌سازی این است که وقتی یک ضربه‌ای وارد می‌شود، این ضربه ما را از مسیر اصلی دور می‌کند، ولی قدرتی را نداریم که دوباره به مسیر اصلی برگردیم.

نپرداختن به مشکلات ساختاری و عارضه‌های کلیدی که در اقتصاد وجود داشته، یکی از موانعی است که ما را از دست‌یابی به اهداف دور کرده است. بحث دیگر نداشتن نظارت بر برنامه است. به هر شکل اگر هدفی تعیین می‌شود باید ما به آن هدف برسیم و لازم است که همواره نظارت داشته باشیم و ببینیم که چقدر از آن هدف محقق شده است. به اصطلاح خودمان هر موقع دیدیم که داریم در خاکی می‌رویم، قاعدتاً همان موقع علامت‌های هشداردهنده‌ای‌ باید باشند و بگویند که از مسیر اصلی داری دور می‌شوی و به مسیر برگرد.

همه‌ی کشورهای دنیا و حتی بنگاه‌های موفق اقتصادی نظام برنامه‌ریزی را دنبال می‌کنند. یعنی یک هدفی را می‌گذارند و برای رسیدن به آن راه‌هایی را مشخص می‌کنند. سیستم هشداردهنده‌ی زودهنگام هم طراحی می‌کنند که هر موقع دارند از هدف دور می‌شوند، قرمز می‌شود و هشدار می‌دهد که دارند از هدف دور می‌شوند. درواقع این‌ها مشکلات کلی بوده که ما در برنامه‌های قبلی اگر حل می‌کردیم، شاید دستاورد و نتیجه‌گیری‌مان بهتر بود. به همین دلیل پیشنهاد من این است که در تدوین برنامه‌ی هفتم حتماً به این نکات توجه شود.

امّا آیا اصولاً برنامه لازم است یا برنامه لازم نیست؟ این هم یک سؤال مهمی است که‌ در آستانه‌ی برنامه‌ی ششم به یک‌باره این سؤال مطرح شد که اصلاً ما برنامه نمی‌خواهیم. خیلی از کشورها که پیشرفت کردند اصلاً برنامه نداشتند. یعنی در بحث‌های اساسی و بنیانی هم سؤالات این‌طوری مطرح می‌شد. دولت برنامه‌ی ششم را که داد اصلاً یک چیز متفاوتی از برنامه‌های قبلی بود و در راستای سیاست‌های کلی نبود.

من می‌خواهم بگویم که برنامه یعنی ایجاد عزم ملی و تعیین یک سری اهدافی که تشخیص داده می‌شود. یک سری که می‌گویم یعنی آن کسانی که اهداف برنامه را تعیین می‌کنند و با همدیگر توافق می‌کنند که ما می‌خواهیم به کجا برویم؛ و راه رسیدن به آن هدف را هم تعیین می‌کنند. البته اینجا یک نکته‌ای وجود دارد و باید دقت شود که برای رسیدن به اهداف نیازمند یک سری منابعی هستیم. ولی منابع محدود است. به‌طور کلی می‌گویند برنامه یعنی رسیدن به اهداف با توجه به منابعی که داریم. ما نمی‌توانیم آرزوهای خیلی بزرگ را که چند برابر منابع است بیاوریم و بگوییم این‌ها هدف‌اند. هدف باید در چهارچوب منابع تعیین شود.

بنابراین فرض کنید اگر سه قوه در برنامه خیلی نقش داشته باشند، باهم توافق می‌کنند که با توجه به منابعی که کشور در اختیار دارد چند تا از آن هدف‌های بزرگ را می‌توانیم انتخاب کنیم. این یعنی برنامه، امّا اگر آن‌ها توافق نکنند و هرکس یک راهی برود همه چیز به ‌هم‌ می‌خورد. پس برنامه لازم است. به‌خاطر اینکه عزم ملی ایجاد شود و هدف‌هایی را حول آن عزم ملی انتخاب کند.

اگر برنامه‌ای وجود داشته باشد، تمام آحاد کشور؛ یعنی بنگاه‌ها، خانوارها، دولت، صداوسیما، قوه‌ی قضائیه و... در جهت تحقق برنامه باید حرکت کنند. نمی‌شود یک کسی ناهماهنگ باشد بعد برنامه‌ی دیگری بگذاریم که در اولویت نیست. بنابراین باید در اداره‌ی کشور هماهنگی باشد. برنامه‌ی اداره‌ی کشور، همان برنامه می‌شود. منتها در خیلی از کشورها برنامه را در مقاطع پنج‌ساله انتخاب کردند و ما هم پنج‌ساله انتخاب کردیم. امّا اگر زمان خیلی طولانی باشد ممکن است در طول زمان اولویت‌ها به‌ هم بخورد. اگر خیلی کوتاه باشد ممکن است که مشکلات دیگری به‌وجود بیاید. بنابراین برنامه‌‌ ضروری است.

* برای داشتن یک برنامه‌ی خوب چه عواملی لازم است؟
* همان‌طور که عرض کردم توافق بین ذی‌نفعان برنامه یعنی مردم، دولت، قوا و همه‌ی دستگاه‌ها یا نهادهایی که در تحقق اهداف نقش دارند. این‌ها در مورد منطق برنامه‌ریزی باید با همدیگر تفاهم کنند. باید نگاه واحد در همه‌ی عوامل باشد و به‌سمت هدف‌های مشخص شده حرکت کنند و با همدیگر در این هدف هماهنگ باشند. نظارت هم باشد که اگر یک موقعی کسی از هدف داشت دور می‌شد شناسایی شود و همه کمک کنند که به مسیر برگردد.

در یک کلام برنامه یعنی توافق جمعی، هم در نظر و هم در عمل، برای رسیدن به تحقق اهداف مشخص شده است با توجه به منابعی که داریم. بنابراین این خیلی مهم است که برنامه باشد. برنامه هم یک چهارچوبی دارد. نقش منابع هم در برنامه خیلی مهم است. ما نمی‌توانیم آرمان‌گرای افراطی باشیم و یک سری هدف‌هایی را بگذاریم و بگوییم آرزو که عیب نیست. برنامه‌ی خوب، برنامه‌ای است که متناسب با منبعی باشد که داریم و بر اساس آن هدف را مشخص کنیم. خیلی از موارد ممکن است ما برنامه‌هایی تهیه کنیم، ولی منبع دچار کاهش باشد یا منبع به اندازه‌ی تحقق برنامه‌ی آرمان‌گرایی ما وجود نداشته باشد که نتیجه‌‌اش برنامه‌های ناتمام می‌شود. فرض کنید ما الان پول نداریم که طرح‌های عمرانی زیادی را تمام کنیم، ولی چون به ما گفتند که پول زیاد است و مشکلی نیست، یک سری طرح‌ها را شروع کردیم، ولی الآن که آخر برنامه است می‌بینیم همه‌ی این‌ها نیمه‌ تمام است. اگر از اوّل من می‌دانستم که منبع کم است، به‌جای ده طرح، پنج طرح را شروع می‌کردم که الان تمام شده بود. این اثرش خیلی بهتر است تا اینکه تبدیل به برنامه‌ها یا پروژه‌های ناتمام شود.

* اشاره کردید به مشکلات تکرار شونده در برنامه های مختلف؛ لطفاً مصداقی‌تر توضیح دهید.
* در مورد مشکلات تکرارشونده که در برنامه‌های قبلی داشتیم و ممکن است در برنامه‌ی هفتم و برنامه‌های بعدی هم تکرار شود، ما باید همین مشکلات را شناسایی کنیم و یک راهکاری برایش مشخص کنیم. یکی از آن مشکلات تکرارشونده که به‌نوعی مانع از تحقق اهدافی بوده که ما طراحی کردیم، این پدیده است که پول ملی‌مان دائم در معرض افت ارزش قرار گرفته است. اینکه پول ملی دچار افت ارزش می‌شود، درواقع یک سری عواقبی در اقتصاد دارد که قطعاً اهداف برنامه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. مثلاً یک پدیده است که به آن دلاری‌شدن اقتصاد می‌گویند. یعنی وقتی مردم یا بنگاه‌ها می‌بینند که پول ملی دارد دچار افت می‌شود، به‌سمت ارز و سکه می‌روند.

مردم به‌جای اینکه فعالیت‌های اقتصادی را در داخل و با پول ملی مورد شمارش قرار دهند، با پول خارجی که با ثبات‌تر است مورد شمارش قرار می‌دهند. مثلاً‌ قیمت ارز وقتی بالا می‌رود خیلی از کالاهایی که وارداتی هستند متناسب با آن و حتی بیشتر از آن قیمتش بالا می‌رود. طبیعی است، امّا سؤال این است که ما کالاهایی داریم که ارزی نیستند، ولی چرا قیمتشان بالا می‌رود؟ به‌خاطر همان ذهنیت دلاری‌شدن است. وقتی ارزش پول ملی خیلی افت می‌کند یا دچار نوسان می‌شود مردم تصمیم می‌گیرند در فعالیت اقتصادی‌شان ملاک را از پول ملی به‌سمت ارز ببرند. بنابراین ما باید یک کاری کنیم که پول ملی باثبات شود. منظور از باثبات این نیست که اصلاً افت نکند، ولی ملاک پول ملی باشد.

وقتی پول ملی خیلی افت می‌کند، کسی دیگر آن را به‌حساب نمی‌آورد و این سرچشمه‌ی یک سری از مشکلات بزرگی می‌شود که در اقتصاد ایران است. این مشکل از سال‌های گذشته در همه‌ی دولت‌ها و در همه‌ی برنامه‌هایی که ما داشتیم وجود داشته و نادیده گرفته شده و حل نشده است. اگر در برنامه‌ی هفتم هم ما به هدف ثبات پول ملی توجه نکنیم ممکن است که باز هم به اهدافمان نرسیم یا دور شویم.

در دولت آقای بازرگان که دو سال اوّل انقلاب مسئولیت داشت، ۲۸ درصد ارزش پول ملی افت کرد. دولت شهید رجایی که کمتر از سه سال در مسند نخست‌وزیری بود، ۴۸ درصد ارزش پول ملی افت کرد. دولت مهندس موسوی در هشت سال مسئولیت‌اش، ۷۷ درصد ارزش پول ملی افت داشت. دولت آقای هاشمی هشت سال بودند و در این دوره هم باز ۷۵ درصد ارزش پول ملی افت کرد. آقای خاتمی هشت سال بودند ۴۷ درصد افت کرد. دولت آقای احمدی‌نژاد در هشت سال، نزدیک به ۷۵ درصد افت داشت. دولت آقای روحانی هم در این هفت سالی که گذشته تا الان، حدود ۸۳ یا ۸۴ درصد افت ارزش پول ملی را تجربه کرده است. شاید تا پایان دوره‌ی هشت‌ساله‌شان به نود درصد هم برسد.

بین دولت‌های مختلف با نگاه‌ها و برنامه‌های مختلفی که پیاده شده، یک نکته‌ی مشترک وجود دارد که پول ملی دچار افت ارزش شده و ما باید در برنامه‌ی هفتم یک کاری کنیم که تکرار نشود یا مهار شود. بنابراین سؤال اصلی این است که چرا ارزش پول ملی ما دائم دچار کاهش می‌شود؟ و آیا می‌شود این روند مخرب را کنترل کرد و اقتصاد را شتاب بهتری داد یا نه؟

مشکل دومی که ما در اقتصاد داریم بحث ویژگی‌های تولید است. رهبر معظّم انقلاب چند سال است که بحث تولید را به‌نوعی در نامگذاری شعارهای سال و مناسبت‌های مختلف مورد استفاده قرار داده‌اند. به‌طور کلی در اقتصاد، تولید مهم‌ترین معیار عملکرد یک اقتصاد است. برای اینکه نشان دهیم اقتصاد خوب است یا نه، باید ببینم تولید کل اقتصاد چقدر بالا رفته است.

به‌طور کلی اقتصاددانان می‌گویند مشکل اقتصاد ما، رشد اقتصادی یا رشد تولید ما در گرو عوامل برون‌زاست. برون‌زا یعنی عواملی که تحت کنترل ما نیست. مثلاً نفتی که می‌گویند برون‌زا است، مشکلش این است که قیمت جهانی نفت در ایران تعیین نمی‌شود یا کشور نفتی آن را تعیین نمی‌کند و قیمتش در دنیا تعیین می‌شود. و ایران هیچ اختیاری ندارد، ولی هر موقع قیمت نفت بالا می‌رود، به‌صورت طبیعی مشکلات اقتصادی ما کمتر می‌شود، امّا وقتی پایین می‌آید مشکلاتمان شروع می‌شود؛ یعنی درآمد نفت کم می‌شود. بنابراین مشکل برون‌زابودن رشد اقتصادی در ایران این است که ما باید عوامل رشد را متکی کنیم به عوامل درون‌زایی که در اختیار خودمان است. مثلاً فرض کنید در تحریمی که سال ۹۰ – ۹۱ علیه ایران اعمال شد، شاید هفتاد درصد خودروسازی ما متوقف شد. چرا؟ برای اینکه قطعاتی که عموماً استفاده می‌کردیم، قطعاتی بود که باید از خارج می‌آمد. ولی آن بخش از خودروسازی ما که کمتر وارداتی بود مثل خودروی سمند که قبلاً روی آن کار شده بود، البته نه اینکه وابسته نباشد، ولی خط تولیدش ادامه پیدا کرد. در آن دوره هر تولیدی که زنجیره‌اش سهم بیشتری در اقتصاد داخلی داشت و درون‌زا بود، پایدارتر بود، ولی تولیدی که به واردات وابسته بود، دچار مشکل شد.

پس یکی از مشکلات ما این است که تولید ملی کشور تحت تأثیر نهاده‌هایی است که ما به آن‌ها برون‌زا می‌گوییم؛ یعنی کنترلش دست ما نیست و می‌تواند سرنوشت تولید در ایران را تحت‌الشعاع قرار دهد. درواقع کسی که می‌خواهد تولید مستمری داشته باشد، وقتی می‌بیند نهاده‌اش وارداتی است با کاهش واردات آن نهاده‌ی تولیدش هم دچار مشکل می‌شود. بنابراین ما اگر می‌خواهیم یک تولید مستمر و بالایی داشته باشیم باید تلاش کنیم که تولید ناخالص داخلی ایران به‌سمت درون‌زایی بیشتر میل کند.

یکی دیگر از ویژگی‌های تولید ما این بوده که تولید حالت مونتاژی دارد؛ یعنی قطعه باید از بیرون بیاید و در ایران تنظیم شود. ولی این کار مشکلات را بیشتر می‌کند. بنابراین ما اگر بتوانیم تولید را به‌سمت درون‌زایی بیشتر ببریم؛ یعنی متکی به عوامل داخلی و در کنترل خودمان باشد، حتماً می‌توانیم دستاورد بهتری داشته باشیم. مثلاً رشد اقتصادی که ما در برنامه‌ی ششم هدف گرفتیم، هشت درصد بود. ولی در عمل به‌دلیل ماهیت رشد برون‌زایی که ما داشتیم مشکلاتی که در این دوره به‌وجود آمد، بحث کاهش درآمد نفت ما بود که از ناحیه‌ی تحریم‌ها اتفاق افتاد. یک عامل جدیدی هم که تقریباً‌ جهانی است و همه‌ی کشورها دچارش شدند، کرونا است. درواقع کرونا هم کمک کرد که مشکلات اقتصادی ما بیشتر شود.

* رهبر انقلاب بارها درباره رفع وابستگی اقتصاد به نفت تذکر داده‌اند. این وابستگی چه تبعاتی برای اقتصاد کشور داشته است؟
* همبستگی رشد اقتصادی در ایران با نفت یکی از مشکلات اساسی دیگر ماست؛ یعنی هر موقع درآمد نفت خوب است، اقتصاد ایران یک نفسی می‌کشد، امّا به‌محض اینکه مشکلاتی برای نفت به‌وجود می‌آید، روی رشد هدف‌گیری شده تأثیر می‌گذارند. درحالی‌که اگر ما منابع رشدمان متنوع بود، به‌غیر از نفت هم می‌توانستیم رشد اقتصادی‌مان را ادامه دهیم و شاید این وضعیت اتفاق نمی‌افتاد. در این ارتباط مثالی که می‌توانم عرض کنم افزایش بهره‌وری است. در یکی از برنامه‌هایی که سال‌های گذشته تصویب شده بود، قرار بر این بود که دو و نیم درصد از رشد هشت درصدی سهم افزایش بهره‌وری باشد؛ یعنی با همان منابع نیروی انسانی یا منابع سرمایه‌ای که داریم، اگر نوع استفاده از این منابع سرمایه‌ای تغییر یا بهبود پیدا کند، می‌تواند به عملکرد رشد ما کمک بیشتری کند. نه اینکه سرمایه‌گذاری جدیدی باشد، بلکه اگر ما همان سرمایه‌گذاری جدید را خوب مدیریت کنیم و بهره‌وری آن را بالا ببریم، می‌تواند به رشد کمک کند.

بنابراین رشد اقتصادی فقط این نیست که ما همیشه تزریق منابع نفتی کنیم. اتفاقاً رشد اقتصادی از طریق تعمیق سرمایه که متکی به نفت در ایران است، درواقع بهره‌وری آن خیلی پایین است؛ یعنی بهره‌وری سرمایه در ایران در سال‌های گذشته تقریباً ثابت بوده و هیچ تغییری نکرده است. معنی این عبارت این است که ما از سرمایه‌هایی هم که داریم، حتی در دوره‌ای که درآمد نفتی مشکل ندارد در همان دوره هم نشان می‌دهد که ما از سرمایه‌مان به‌خوبی استفاده نمی‌کرده‌ایم. در یک طرحی سرمایه‌گذاری می‌کنیم، ولی از قبل توجیه اقتصادی آن را مطالعه نمی‌کنیم و تبدیل به طرح نیمه تمام می‌شود که عملاً اثری در افزایش تولید ندارد. یا بازده‌اش آن‌قدر پایین است که اصلاً سرمایه‌گذاری نکرده‌ایم. راه‌های زیادی وجود دارد که رشد را در اقتصاد ایران درون‌زا کنیم که کمتر متکی به نوسانات نفت شود. اگر این کار را بتوانیم انجام دهیم، برنامه‌ی هفتم را می‌توانیم یک برنامه‌ی قوی تدوین کنیم و با همین داشته‌هایی که الان داریم بتوانیم نتایج بهتری بگیریم.

یکی دیگر از مشکلات تکرارشونده‌، سیاست تجاری به‌ویژه تجارت با دنیای خارج بوده است. به‌طور کلی مادامی که صادرات اصلی ما نفت باشد، حتی اگر تحریم‌ها هم وجود نداشته باشند و قیمت جهانی نفت هم بالا باشد، ماهیت رشد اقتصادی ما درون‌زا نمی‌شود. امّا سؤال این است که وقتی صادرات غیرنفتی ما پاسخگوی نیاز وارداتی‌مان نیست، چرا به درآمد نفت پناه می‌بریم؟ مثلاً اگر ما چهل میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشته باشیم، می‌توانیم بگوییم که نیاز به ارز نفتی نداریم. ولی خیلی از صادرات‌های غیرنفتی ما ریشه‌ی غیرمستقیمی در نفت دارد. مصداقش هم همین مواد پتروشیمی است. ما الآن در طبقه‌بندی‌های اقتصادی، صادرات پتروشیمی را هم جزو نفت می‌دانیم. چون جزو بخش صنعت است. وقتی نفت خام را صادر می‌کنیم جزو نفت می‌دانیم، ولی وقتی کار صنعتی روی آن انجام می‌شود، تبدیل به تولیدات پتروشیمی می‌شود که غیرنفتی است.

با توجه به اینکه بخش مهمی از صادرات غیرنفتی ما به‌صورت غیرمستقیم به نفت متصل است، درون‌زایی اتفاق نمی‌افتد، مگر اینکه صادرات غیرنفتی‌مان را خالص غیرنفتی کنیم. بند ده سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی که رهبر انقلاب ابلاغ کردند، می‌گوید حمایت از صادرات متناسب با ارزش افزوده و خالص ارزآوری مثبت است؛ یعنی چیزی که ما صادر می‌کنیم خالص ارزآوری آن مثبت باشد. خیلی از مواقع کالاهایی در ایران تولید می‌شود که برای مصرف داخلی است و چون می‌خواهند مصرف داخلی با قیمت پایینی باشد که اقشار مختلف مخصوصاً اقشار کم درآمد لطمه نخورند با قیمت پایین توزیع می‌کنند. اصطلاحاً یارانه‌ای توزیع می‌شود. ولی وقتی یارانه‌ای می‌خواهد صادر شود سود خیلی زیادی دارد. درواقع وقتی کالای یارانه‌ای صادر می‌کنیم ارزش صادراتی آن؛ یعنی غیرنفتی ‌بودنش کاهش پیدا می‌کند. چرا؟ برای اینکه آن یارانه از محل درآمد نفت است.

ما اگر این سیاست را دنبال کنیم که کالایی که دولت صادر می‌کند برای حمایت از آن متناسب با ارز ارزش‌افزوده‌ای که بوده حمایت صورت بگیرد یا ارزآوری مثبت صورت بگیرد، این سیاست می‌تواند موجب تشویق صادرات شود؛ یعنی کالاهایی که صادراتش ارزآوری مثبت دارد، ارزش افزوده‌ی بیشتری دارد و ما باید این را برای صادرات تقویت کنیم. بنابراین سیاست تقویت صادرات غیرنفتی هم یکی از مشکلات است.

* در سیاست های پولی و مالی چه اشتباهاتی وجود داشته و باعث چه ضرباتی به اقتصاد کشور شده و برای رفع آن چه می توان کرد؟
* مشکلی که ما در سال‌های گذشته داشتیم، ناپایداری در بخش مالی کشور است. این ناپایداری ریشه در سه موضوع دارد که اگر حل شود، ثبات مالی در کشور ایجاد می‌شود و اقتصاد قوی می‌شود. اوّلین مورد، ناپایداری‌ها در افت ارزش پول ملی است؛ یعنی ما باید همیشه تقویت ارزش پولی ملی جزو برنامه‌مان باشد. دوم، ناپایداری در قدرت خرید مردم است؛ یعنی اگر مرتب قدرت خرید مردم تحلیل برود یا نوساناتی در این موضوع باشد، بین مردم تشویش و نگرانی به‌وجود می‌آورد و مشکلات اقتصادی بیشتر خواهد شد. سوم، ناپایداری در خود نقدینگی است؛ یعنی اگر نقدینگی خیلی بالا پایین شود، روی ناپایداری‌های مالی تأثیر می‌گذارد.

ریشه‌ی حفظ قدرت خرید مردم هم در افت ارزش پول ملی است؛ یعنی مردم اگر احساس کنند قدرت خرید پولشان روزبه‌روز کمتر می‌شود، سیاستی که در ذهنشان دنبال می‌کنند این است که به‌جای اینکه پولشان را ذخیره کنند و هر موقع که نیاز شد کالا بخرند، مرتب کالا ذخیره می‌کنند. یک بخش این قضیه همان کاهش ارزش پول ملی است؛ یعنی عده‌ای از مردم و بنگاه‌ها به این نتیجه می‌رسند برای اینکه کل دارایی‌شان کاهش پیدا نکند، خودشان را وصل کنند به چیزی که قیمتش پایین نمی‌آید، بلکه بالا می‌رود. مشکل دیگر در حفظ قدرت خرید مردم، علاوه بر بحث ارزش پول ملی که تأثیر دارد، دریافتی مردم در برابر کاری که انجام می‌دهند؛ یعنی دستمزد است. دستمزد باید متناسب با تولیدی که انجام می‌شود، مناسب توزیع شود.

اشتغال‌داشتن و یا نداشتن مردم هم در قدرت خریدشان تأثیر دارد. در مواقعی که بیکاری زیاد می‌شود، بار تکفل در خانوار افزایش پیدا می‌کند؛ یعنی بچه‌هایی که ازدواج کردند و از خانوارها جدا شدند، یک جوری دارند از طرف پدرومادرشان حمایت می‌شوند. چرا؟ چون بیکار شده یا درآمدش نمی‌رسد.

نکته‌ی دیگر بازده‌ی سرمایه‌گذاری است. یکی از سؤالاتی که خیلی‌ها از من دارند این است که پولمان را کجا سرمایه‌گذاری کنیم. مردم نمی‌دانند که با پولشان چه کار کنند. درواقع ما باید در الگوی کسب‌وکاری که ترویج می‌کنیم، انتخاب برای مردم زیاد باشد که نگران نباشند. وقتی نگرانی وجود داشته باشد، به‌محض اینکه یک فضای روانی مثل بورس به‌وجود می‌آید یا یک جا صف بسته‌اند و همه دارند آن سهم را می‌خرند، آن شخص می‌گوید حتماً خوب است که همه دارند می‌خرند. چرا؟ برای اینکه اینکه صف دارد؛ یعنی شخص فکر می‌کند که صف دلیل سرمایه‌گذاری خوبی است. ولی سرمایه‌گذاری خوب باید تحقیق و بررسی شود. اکثر طرح‌هایی که در بخش دولتی و خصوصی است، در فضاهای خاص روانی تصمیم به سرمایه‌گذاری گرفته می‌شوند.

همان‌طور که اشاره کردم، یکی دیگر از عوامل ناپایداری، نقدینگی است. نقدینگی داستان خیلی عجیبی در اقتصاد ایران است. وقتی ارزش پول ملی افت پیدا کند یا قیمت ارز مردم بالا می‌رود، ما نقدینگی بیشتری می‌خواهیم. بنابراین خیلی از مواقع وقتی درآمد نفتی کشور افزایش پیدا می‌کرد، ما متناسب با ارزی که باید به ریال تبدیل می‌کردیم، خود این تبدیل افزایش نقدینگی می‌شد. خیلی مواقع وقتی درآمد نفتی کشور کاهش پیدا می‌کرد، برای تأمین مابه‌التفاوت کسری اقداماتی انجام می‌شد که کسری از طریق استقراض از بانک مرکزی تأمین شود و این هم به افزایش نقدینگی دامن می‌زد. به‌طور کلی، ‌هرگاه دولت در سال‌های گذشته دچار کسری بودجه می‌شد، برای حل این مشکل به انتشار اسکناس پناه می‌برد که همین کار به افزایش نقدینگی منجر می‌شد.

بند ۱۶ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی یک نکته‌ای در ارتباط با بحث کاهش کسری بودجه دارد که می‌گوید: «صرفه‌جویی در هزینه‌های عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقی‌سازی اندازه‌ی دولت و حذف دستگاه‌های موازی و غیرضرور و هزینه‌های زائد.»؛ یعنی ما نمی‌توانیم همیشه اصل را بر بالابودن هزینه‌های دولت بگذاریم و بعد اسکناس چاپ کنیم و نقدینگی را بالا ببریم. باید یک بار برای همیشه جلوی این حلقه‌ی معیوب را گرفت. ولی راه اصلی برای توفیق در این سیاست،‌ غلبه پیداکردن بر دولت بزرگ و تبدیل به یک دولت چابک با هزینه‌های کم است. درواقع همان اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ است.

الان محدوده‌ی حضور دولت و بخش خصوصی در اقتصاد مرزش واقعاً روشن نیست. حضرت امام و رهبر معظّم انقلاب بارها از این سیاستی که مردم در اقتصاد حضور بیشتری داشته باشند سخن گفته‌اند، ولی چرا این اتفاق آن‌طور که ما می‌خواهیم نمی‌افتد؟ اوایل انقلاب خیلی بحث‌های نظری مطرح می‌شد که چرا دولت باید این کار را بکند. این کار بخش خصوصی است. جهت‌گیری‌هایی که در اصل ۴۴ آمده بود خیلی به‌سمت دولتی‌بودن بها داده بود و گفته بود کارهایی که دولت باید بکند در اقتصاد این است، کارهایی که بخش تعاون باید بکند این است. بعد هرچه باقی ماند مال بخش خصوصی است. ولی هرچه نگاه می‌کردی می‌دیدی که چیز زیادی برای بخش خصوصی نمانده است.

آن زمان خدمت حضرت امام رفتند و از ایشان پرسیدند که دولت و مردم چه کار کنند. امام با اینکه اقتصاددان نبودند نکته‌ای که گفتند خیلی نکته‌ی مهمی بود. هر کاری را که دولت می‌تواند بکند، مردم هم می‌توانند بکنند، بدهید به مردم. اگر کاری روی زمین ماند که مردم نمی‌توانستند بکنند دولت آن کار را بکند. این خیلی نکته‌ی مهمی است. الان در هر وزارتخانه‌ای و در هر دستگاه دولتی که جزو بخش‌های عمومی است، این سؤال را بپرسید که همین کاری که دارید می‌کنید آیا واقعاً مردم نمی‌توانند بکنند؟ سرشان را می‌اندازند پایین و می‌گویند حتماً می‌توانند.

الآن هشتاد درصد بودجه‌ی عمومی‌ کشور در چهار حوزه‌ی دفاع، سلامت، آموزش‌وپرورش و آموزش عالی است. در تمام این‌ها حوزه‌هایی که استعداد بخش خصوصی و مردم را به‌کار بگیرد، امروز در دنیا نسخه‌های فراوانی اعمال می‌شود. آموزش‌وپرورش طبق قانون اساسی ما رایگان است؛ یعنی تا دیپلم رایگان است و دولت باید پول این را بدهد. ولی ما در معنی رایگان عقب هستیم. آیا معنی رایگان این است که دولت باید دستگاه آموزشی راه بیندازد، ساختمان بسازد، معلم استخدام کند، یا همه‌ی کارها را خودش بکند؟ خیلی از کشورها هم که مثل ما آموزش رایگان دارند، دولتشان پول ثبت‌نام دانش‌آموز را می‌دهد که در یک مدرسه‌ی خصوصی ثبت‌نام کند. ببینید این دو رویکرد هزینه‌ی آموزش‌وپرورش را چقدر بالا و پایین می‌کند.

در آموزش عالی ما می‌توانیم خیلی از این کارها را بکنیم. مثلاً‌ اداره‌ی دانشگاه‌ها بر مبنای درآمد هزینه باشد و حالت خصوصی پیدا کند. ولی دولت به کسانی که در کنکور قبول می‌شوند شهریه‌شان را بدهد. با این نگرش ممکن است در اداره‌ی آن دانشگاه تغییرات خیلی وسیعی صورت بگیرد. مثلاً دانشگاه در کنار همان آموزش‌های آکادمیکی که برای دانشجویان می‌گذارد ممکن است ده‌ها دوره‌ی کسب درآمد هم برای مردم بگذارد. مثل همین چیزهایی که امروز در دنیا تحت عنوان استارت آپ و اقتصاد دانش‌بنیان راه افتاده و ما باید تصریحش کنیم.

در زمان جنگ تحمیلی خیلی از ادوات نظامی که در جبهه مورد استفاده قرار می‌گرفت، مثل خمپاره‌ی ۶۰ یا خمپاره‌ی ۱۲۰، تمام قطعاتش به‌غیر از خرج موشکی‌اش که دست صنایع دفاع بود، ولی بقیه‌اش را ریخته‌گری‌های تهران و اصفهان و سایر شهرها انجام می‌دادند و آن قطعه‌ی آخر را صنایع دفاع می‌گذاشت. می‌خواهم بگویم ما یک بار این راه‌ها را رفتیم؛ یعنی آن چیزی که می‌شود به مردم منتقل کنیم را باید ادامه دهیم. این خودش باعث خواهد شد که هزینه‌های دولت کم شود.

اگر ما بخواهیم برنامه‌ی هفتم را طراحی کنیم، به نظر من محورهایی که باید حتماً تأمین شود، این‌ها می‌تواند باشد. پیشنهاد من این است که مهم‌ترین هدف حرکت یا خارج‌شدن از رکود تورمی مزمن است که در سا‌ل‌های اخیر دچارش شدیم.

* رکود تورمی مزمن به چه معناست؟
* یعنی ما هم تورم داریم و هم کاهش تولید. هر دوی این‌ها با هم است؛ مزمن یعنی برای چند سال و یک مدت طولانی این اتفاق افتاده است؛ یعنی هم اشتغال و سرمایه‌گذاری کم می‌شوند و هم ارزش پول ملی و قدرت خرید کاهش پیدا می‌کنند. همه‌ی این‌ها اتفاق می‌افتد. چرا؟ برای اینکه وقتی تولید کم می‌شود، برای جبران هزینه‌های ثابتی که مخصوصاً در حوزه‌ی دولت داریم مجبوریم به نسخه‌هایی پناه ببریم که منجر به افت ارزش پول ملی شود. بنابراین، هدف اصلی باید رونق تولید یا جهش تولید باشد. ما باید افزایش تولید در اقتصاد را سرلوحه‌ی کارمان قرار دهیم. تولید هم باید درون‌زا باشد برای اینکه پایدار باشد. همچنین دو کاری که همیشه اقتصاد ما از آن نیش‌خورده و دچار افت شده را باید حل کنیم:

۱. مقاوم‌سازی اقتصاد در برابر ضربه‌های ارزی
۲. حمایت هدفمند از صادراتی که ماهیت درون‌زا دارد که ارزآوری مثبت و ارزش‌افزوده‌ی مثبت دارد.

* ویروس کرونا چه تاثیراتی بر اقتصاد داشته و با توجه به اینکه پیش بینی نمی شود که به زودی از شر آن خلاص شویم، چطور باید با در نظر گرفتن تاثیرات کرونا برنامه ریزی اقتصادی کرد؟
* واقعیت این است که از حدود سه سال پیش سازمان بهداشت جهانی به همه‌ی کشورهای جهان هشدار داد و یک اجلاسی را هم در ژنو با حضور همه‌ی کشورها برگزار کرد. بحث کلی‌اش این بود که از این به بعد دنیا شاهد ویروس‌های جدید خواهد بود. بنابراین کشورها برای اینکه دچار مشکل نشوند باید در حوزه‌ی سلامت اقتصاد مقاومتی را پیاده کنند و مقاوم شوند. این هم یک نکته‌ای است که باید در برنامه‌ی هفتم یک جایی برایش بگذاریم.

الآن کرونا هم بر اقتصاد ملی ما و هم بر اقتصاد جهانی سایه انداخته و نمی‌شود نسبت به آن بی‌تفاوت بود. تا الان ده‌ها میلیون نفر مبتلا شدند. حدود شش درصد از مبتلا شدگان هم فوت کردند. این اعداد خیلی بالا است. تولیدات خیلی از بنگاه‌ها دچار افت شده است. به‌خاطر اینکه هم مردم کمتر خرید می‌کنند و هم اینکه کمتر سر کار می‌روند. مصرف نفت در دنیا تقریباً ده درصد کاهش پیدا کرده است. این‌ها همه با اقتصاد ما مرتبط می‌شود. وقتی مصرف ده درصد پایین می‌آید، قیمت جهانی نفت هم پایین می‌آید. حتی اگر در آینده تحریم‌ها هم برطرف شود، ما نمی‌توانیم خیلی امیدی به درآمد نفتی‌مان ببندیم.

با وجود کرونا قدرت خرید مردم کاهش پیدا می‌کند و فرصت‌های شغلی کم می‌شود. در این شرایط چیزی که می‌تواند خیلی به پایدارشدن اقتصاد کمک کند، امنیت درمان است که ما باید به آن بپردازیم.

در سیاست‌های کلی سلامت این ظرفیت را داریم که تولید واکسن در کشور تقویت شود. کرونا نشان داد که اگر ما تقویت ظرفیت سلامت را در سال‌های گذشته جزو دستور کار نمی‌داشتیم، خیلی راحت نمی‌توانستیم با آن مواجه شویم. البته کروناهای جدید هم در راه است و ما باید این فکر را تقویت کنیم. نکته‌ی دیگری که در آثار کرونا است و مربوط به شواهدی است که ما در ماه‌های اخیر با آن مواجه شدیم، تقویت اقتصاد غیرحضوری است؛ یعنی استفاده از کارهایی که افراد توانستند از راه دور انجام دهند و کماکان موفق‌اند. پس ما باید روند دیجیتالی‌شدن اقتصاد، اقتصاد دانش‌بنیان و همین‌طور اقتصاد غیرحضوری را تقویت کنیم تا بتوانیم برنامه‌ی هفتم را با موفقیت بیشتری پشت سر بگذاریم.

فکر می‌کنم که با این حساب برنامه‌ی هفتم یک شعار کلی می‌تواند داشته باشد و همان رونق تولید است. ولی بیاییم بررسی کنیم و ببینیم که قبلاً کجاها تولید در ایران ضربه خورده و باعث شده که استمرار نداشته باشد. آن‌ها را هم شناسایی کنیم. ما هر چقدر به بخش خصوصی و مردم اهمیت دهیم، بیشتر قادر خواهیم بود مشکلاتی که الآن با آن مواجه هستیم را حل کنیم. در تمام حوزه‌هایی که بخش خصوصی به‌صورت قوی حاضر شده الان ما هیچ مشکل جدی در اقتصاد نمی‌بینیم. اگر ما جاذبه و بازده کارهای مولد را زیاد کنیم، دیگر کسی به‌سمت کارهای غیرمولد نمی‌رود. اصلاً زمینه‌ برای کارهای غیرمولد خودبه‌خود حذف می‌شود. این همان فعال‌کردن فضای کسب‌وکار و بهبود آن است و در این صورت ان‌شاءاللّه سال‌های بهتری خواهیم داشت.

مروری بر سیر عقلانی رخدادهای انقلاب؛ انقلاب عقلانی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

مروری بر سیر عقلانی رخدادهای انقلاب؛ انقلاب عقلانی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح (۱۳۹۹/۰۷/۲۱) به مبنای عقلانیت در اقتدار ملی اشاره کردند و فرمودند: «مبنای اقتدار در جمهوری اسلامی یک مبنای «عقلانیّتی» است؛ یعنی ما اقتدار را بر اساس احساسات و عواطف و توهّمات و مانند اینها دنبال نمیکنیم. محاسبه‌ی اقتدار ملّی یک محاسبه‌ی عقلانی است؛ یعنی یک محاسبه‌ِی درست و منطقی.» ایشان در ادامه قدرت دفاعی و امکانات نظامی را از جمله‌ی محاسبات عقلانی دانستند.
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR 
مصادیقی از رخدادهای عقلانی جمهوری اسلامی که در بیانات رهبرانقلاب به آن تصریح شده است را در این مطلب مرور میکند.
 
* انقلاب اسلامی ایران با مطرح کردن شعار حاکمیت اسلام آغاز شد و در ادامه شعارها و سیاستهای متخذ از همان مبنای اسلامی را شفاف بیان کرد. بنای این شعارها بر محاسبات عقلانی استوار بوده است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در یادکرد این محاسبات این‌گونه میفرمایند: «محاسبات جمهوری اسلامی از روز اوّل براساس منطق عقلانی و یک قوّه‌ی عاقله‌ای بوده است. عناصری که این محاسبات را شکل میداده اینها است: اوّل، اعتماد به خدا و سنن آفرینش؛ دوّم، بی‌اعتمادی به دشمن و شناخت او... اعتماد به مردم و ایمانها... اعتقاد به خودباوری و اینکه ما میتوانیم.»(۱) در ادامه برخی از عناصر قوه عقلانی نظام اسلامی که در بیانات رهبرانقلاب به آنها تصریح شده است را مرور میکنیم.

 سیر عقلانی برخی رخدادهای انقلاب اسلامی
۱مبارزات منطقی قبل از انقلاب
۲گزینش مردم‌سالاری در نظام سیاسی کشور
۳تدوین قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام
۴شعار ضدآمریکایی و ضدغربی
۵شعار وحدت اسلامی
۶مقاومت و عقب‌نشینی نکردن مقابل دشمنان
۷مدیریت دفاع مقدس از آغاز تا پایان جنگ
۸تعامل با دنیا براساس عزت، حکمت و مصلحت
۹شعار اعتماد به نفس و سیاست خوداتکایی
۱۰استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای
۱۱ارائه راه حل منطقی برای فلسطین
۱۲قدرت دفاعی و حضور منطقه‌ای

* مبارزات منطقی قبل از انقلاب
حرکت صحیح مبتنی بر محاسبات عقلانی و پرهیز از هیجانات از همان ابتدا توسط رهبر نهضت، امام خمینی، پیگیری میشد. ایشان حرکت اساسی را آگاه‌سازی توده‌های مردم می‌دانست و مبارزین را از درگیری مسلحانه با رژیم طاغوت برحذر میداشت. تصریح به این سیاست معقول را امام در پاسخ خبرنگاران خارجی در پاریس این‌گونه داده است: «حتی‌الامکان از جنگ مسلحانه پرهیز داریم و معتقدیم به همین ترتیب که ملت پیش می‌رود کار را حل کنیم.»(۲) استخدام نیروهای مردمی و صف‌آرایی آنان در برابر رژیم طاغوت نشان از محاسبات دقیق در راه پیروزی بود، رهبرانقلاب در این باره میفرمایند: «انقلاب عظیم اسلامى ما ناشى از یک عقلانیت بود. این طور نبود که مردم همین طور بى حساب و کتاب به خیابان بیایند و بتوانند یک رژیمِ آن چنانى را ساقط کنند؛ محاسبات عقلانى و کار عقلانى و کار فکرى شده بود.»(۳)

 
* گزینش مردم‌سالاری در نظام سیاسی کشور
نظامات مختلفی که در الگوی حکومتهای جهان مطرح است عموماً از توجه واقعی به مردم تهی هستند. آشکارترین زمینه‌ی دخالت مردم در حکومت شرکت در انتخابات سالم و رقابت آحاد مردم است. «انتخاب مردم‌سالاری، یکی از مظاهر روشن عقلانیت امام در مکتب حیاتبخش و نجاتبخش او بود. قرنهای متمادی حکومتهای فردی بر کشور ما حکومت کرده بودند.»(۴) امام موفق شد این حقیقت را در کشور نهادینه بکند. از منظر سنجش عقلانی، انتخابات هم حق دخالت مردم در سرنوشت کشور است و هم حق منتخبین در تصویب قوانین و اجرای آنها. همین حقوق دو سویه، میان مردم و مسئولین، یکی از دلایلی است که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر حضور حداکثری مردم تأکید دارند، «این‌که من بر حضور مردم اصرار میکنم به‌خاطر این است که این یک وظیفه شرعی و وجدانی و عقلانی است؛ چون مجلس وقتی قانون تصویب کرد، همه باید تسلیم آن قانون باشیم، پس شما باید در ایجاد آن مجلسی که میخواهد این قانون را تصویب کند، نقش ایفا کنید.»(۵)
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/30520/B/13940526_0130520.jpg
 
* تدوین قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام
از دیگر مواردی که در آغاز انقلاب امام به آن مبادرت کردند، مسئله‌ی مهم قانون اساسی کشور بود. پی‌ریزی قوانین اسلامی و متقن، اولین مرحله‌ی برنامه‌ریزیهای بعدی برای کشور بود چرا که مجرای تمام حرکات کشور قانون است. «امام خبرگان ملت را از طریق انتخابات مأمور کرد که قانون اساسی را تدوین کنند... بعد امام همین قانون اساسی را مجدداً در معرض آراء مردم قرار داد و رفراندوم قانون اساسی در کشور تشکیل شد. این، یکی از مظاهر عقلانیت امام است. ببینید، پایه‌های نظام را امام اینجور مستحکم کرد.»(۶)
مسئله‌ی دیگر از ابعاد قانونی و راهبردی نظام، تنظیم سیاستهای کلی نظام است. باید توجه داشت که «فرایند تنظیم سیاستهای کلّی یکی از منطقی‌ترین و زیباترین فرآیندهاست.» دستگاه‌های مختلف در این فرآیند قرار دارند: «این سیاستها اوّل در کمیسیونهای دولت تنظیم میشود و بعد به دولت می‌آید. دولت آنها را بررسی و تصویب میکند و به رهبری پیشنهاد میکند. رهبری هم آن را به مجمع تشخیص مصلحت میدهد. این سیاستها در کمیسیونهای مجمع تشخیص مصلحت... بررسی و تکمیل میشود؛ بعد مجدّداً به رهبری میدهند. رهبری هم آن سیاستها را با آن مبانی و اصول ارزشی نظام جمهوری اسلامی تطبیق میدهد، تصویب میکند و آن سیاستها به دولت برمیگردد و به مجلس ابلاغ میشود.»(۷)


 
* شعار ضد آمریکایی و ضد غربی
در زمینه‌ی شعارهایی که انقلاب اسلامی ایران آنها را سرلوحه کار خودش قرار داد، عقلانیت و دوراندیشی اساس آنها بوده است. یکی از این شعارهایی که امام بعد از پیروزی انقلاب همگان را به آن سوق داد، شعار ضد آمریکایی بود. «این شعار ضدّ آمریکایی، این فریاد کشیدن بر سر آمریکا از روی تعصّب نیست، از روی جهالت نیست، از روی لجبازی نیست؛ از روی منطق است؛ متّکی به یک پشتوانه و عقبه‌ی منطقی و فکری است.»(۸) عقبه‌ی فکری آن برمیگردد به بررسی رفتار آمریکا نسبت به جهان و سابقه عملکرد آن نسبت به کشور ایران. اساس سیاست آمریکا در جهان افزون‌طلبی و دست‌اندازی به منافع کشورهاست. در مورد کشور ایران کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ را راه‌اندازی کردند و شاه فراری را دوباره به مسند قدرت نشاندند. بعد از آن نیز سلسله‌ی دخالت‌ها و نفوذ در ایران حاکم بود. کمک به صدام در هشت سال جنگ تحمیلی، تحریمهای اقتصادی، کارشکنی‌های مختلف در مجامع جهانی علیه حقوق ملت ایران و... همه حکایت از استمرار دشمنیها و مقابله با آن به حکم عقل حرکتی سزاوار است. بنابراین «این نگاه ضد غربى و ضد آمریکایى در انقلاب اسلامى، متکى است به یک تجربه‌ى درست، به یک نگاه عقلانى درست، به یک محاسبه‌ى صحیح.»(۹)
 
* شعار وحدت اسلامی
امام خمینی(رحمه‌الله) با انتخاب شعار وحدت اسلامی یک همگرایی میان تمام مسلمانان جهان ایجاد کرد. هیچ فردی در کشورهای مختلف به این فکر نمیکرد که «وظیفه شیعه چیست، وظیفه سنی چیست» اگر خود را داخل تفکرات اسلامی می‌دید، میتوانست با قیام امام همراهی کند. خواست دشمن، ایجاد اختلاف است، حال اگر خود مسلمانان، به بهانه‌های تفاوتهای مذهبی، فرقه فرقه بشوند، با کمترین هزینه خواست استکبار تأمین شده است، لذا «اینکه امام این‌قدر روى مسأله‌ى «وحدت» تکیه مى‌کردند، براى این است که این، یک مسأله‌ى احساساتى نیست. این یک مسأله‌ى عقلانى است.»(۱۰)
 
* مقاومت و عقب‌نشینی نکردن مقابل دشمنان
انقلاب اسلامی از ابتدای تأسیس با دشمنی‌های فراوان روبرو بود. از همان ابتدای انقلاب تفکری سعی میکرد این را بقبولاند که راه نجات از فشار دشمن کوتاه آمدن است. این عده «خیال مى‌کنند عقل اقتضاء مى‌کند که انسان گاهى در مقابل دشمن کوتاه بیاید، امام درست نقطه‌ى مقابل این تصور حرکت کرد. عقلانیت امام و آن خرد پخته‌ى قوام‌یافته‌ى این مرد الهى، او را به این نتیجه رساند که در مقابل دشمن، کمترین انعطاف و کمترین عقب‌نشینى و کمترین نرمش، به پیشروى دشمن مى‌انجامد.»(۱۱)
رهبرانقلاب اسلامی در تبیین منطق مقاومت امام، به چند دلیل اشاره میکنند از جمله اینکه: «مقاومت، واکنش طبیعیِ هر ملّت آزاده و باشرف در مقابل تحمیل و زورگویی است.»، «مقاومت موجب عقب‌نشینی دشمن میشود، بر خلاف تسلیم.»، «هزینه‌ی تسلیم در مقابل دشمن بیشتر است از هزینه‌ی مقاومت.» (۱۲)
 
* مدیریت دفاع مقدس از آغاز تا پایان جنگ
از دیگر عرصه‌های بروز عقلانیت انقلابی، دفاع جانانه در مقابل تجاوز رژیم بعث عراق بود. امام خمینی از لحظه‌ی اول با شناخت دشمن اصلی موضع‌گیری صحیح را اعلام کردند و فرمودند: «صدام حسین به واسطه تحریک امریکا به ما تجاوز کرده و ما اگر جوابى بدهیم، هر گز به ملت عراق، که برادر ما هستند، مربوط نیست.» بسیج مردم از تدابیر اصلی امام برای حل مسئله‌ی جنگ بود که به حضور و شکوفایی استعدادها انجامید، «تاکتیک‌هایی که در فتح‌المبین به کار برده شد؛ یعنی نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی بتوانند به نحو شجاعانه‌ای سر از پشت جبهه‌ی دشمن دربیاورند و از پشت، دشمن را مغلوب و منکوب کنند... اینها همه کارهای مدبّرانه و بزرگی بود.»(۱۳) و در آخر مسئله‌ی پایان جنگ و پذیرش قطعنامه بود، «در آن مقطع، این کار، کار مدبّرانه‌ای بود. اگر مدبّرانه نبود، اگر عاقلانه نبود، امام انجام نمیداد.» (۱۴) یکی از دلایل آن، مشکلات اقتصادی داخل کشور بود. «قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمی‌کِشد و نمی‌تواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد.»(۱۵) توجیه سیاسی‌ای هم در فهرست این دلایل جای داشت، «قبول قطعنامه‌ی ۵۹۸ ... دشمن را که تحت شعار صلح‌طلبی، به هر جنایتی دست می‌زد، خلع شعار کرد.»(۱۶) با این تدبیر بود که «متجاوز شناخته شدن رژیم جنگ‌طلب عراق در محافل جهانى... حقانیت انقلاب و ملت ایران را ثابت کرد.»(۱۷)
 

* تعامل با دنیا براساس عزت، حکمت و مصلحت
ارتباط با دنیا از اصول اساسی روابط خارجی جمهوری اسلامی است و با اینکه مرزهای مشخص با دشمنان اسلام دارد اما با کسانی که وارد دشمنی نشده‌اند، اصل ابتدایی امکان ایجاد ارتباط دوستانه است. «کشورهای زیادی در دنیا هستند که در مرز و ایدئولوژی و افکار و منطقه‌ی جغرافیایی، با ما اشتراک ندارند؛ ولی ما با آنها رفت‌وآمد و معامله و روابط دوجانبه و بین‌المللی داریم.»(۱۸) ارتباط دوستانه با همسایگان از سیاستهای جمهوری اسلامی است، «سیاست ایران نیز در تعامل با کشورهای اسلامی و همسایگان خود، برادرانه و دوستانه و در تعامل با کشورهایی که تعرضی به جمهوری اسلامی ندارند، تعامل صحیح، معقول و منطقی است.»(۱۹) رهبرانقلاب اسلامی برای این تعامل منطقی سه ضلع «عزت، حکمت و مصلحت» قائل هستند. «عزت یعنی تحمیل هیچ‌کس را قبول نکردن.» ما به نژاد و نسل افتخار نمیکنیم، افتخار ما به اعتقاد توحیدی و ایمان به خداست. اگر کسی بخواهد بخاطر نژاد و ثروت و قدرت زورگویی کند قبول نمیکنیم. «ملت ما باید در روابط بین‌المللی خواری نبیند و اهانت نشود.» حکمت در روابط خارجی یعنی «هیچ‌گونه نسنجیدگی را نباید در اظهارات دیپلماتیک و هرآنچه که مربوط به سیاست خارجی و ارتباطات‌ جهانی است، راه داد.»(۲۰) مراد از مصلحت هم رعایت مصلحت انقلاب و کشور است و در صورت تعارض با مصلحت شخصی، ترجیح مصلحت انقلاب است.
 
* شعار اعتماد به نفس و سیاست خوداتکایی
یکی ازشعارهایی که امام مطرح کرد و حقایق آن در روزگار دشمنی‌ها بخوبی روشن شد سیاست خوداتکایی و ترویج شعار «ما می‌توانیم» بود. اهمیت این شعار در دوران تحریمهای سخت خودش را بیشتر نشان داد. اگر کشور از نظر کشاورزی و تولید و صنعت و... بی‌نیاز از بیگانگان باشد، سلاح تحریم، کارساز نخواهد بود. رهبرانقلاب روحیه‌ی اعتماد به نفس را مقابل روحیه‌ی تحقیر ایرانی در دورانهای گذشته میدانند، «یک مظهر عقلانیت امام، تزریق روح اعتماد به نفس و خوداتکائی در ملت بود. در طول سالهای متمادی، از آغاز تسلط و ورود غربیها در این کشور - یعنی از اول قرن ۱۹ میلادی که پای غربیها به ایران باز شد - دائماً به وسیله‌ی عوامل و دستیارانِ خودشان، با تحلیلهای گوناگون، توی سر ملت ایران میزدند؛ ملت ایران را تحقیر میکردند... امام بزرگوار به یک چنین ملتی روح اعتماد به نفس را تزریق کرد، و این نقطه‌ی تحول ملت ایران شد.»(۲۱)
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/30987/B/13940713_0930987.jpg
 
* استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای و ممنوع دانستن بمب هسته‌ای
یکی دیگر از موضوعات پرچالش در انقلاب اسلامی، دشمنی استکبار با پیشرفت علمی از جمله انرژی هسته‌ای است. باتوجه به محاسبات آینده‌ی انرژی برای دنیا، داشتن انرژی‌های نو و هسته‌ای جزو مزیت‌های بی‌بدیل خواهد شد. هیچ کشور عاقلی اگر به فکر آینده‌ی ملت خود باشد، از این تکنولوژی پیشرفته خود را محروم نمیکند. طرح مسئله‌ی تبلیغاتی ساخت بمب هسته‌ای توسط ایران از راهکارهای فریب اذهان و ایران‌هراسی در دنیا است. جمهوری اسلامی اولاً «بر اساس عقیده‌ی اسلامی و به صورت مبنایی، تولید سلاح هسته‌ای و استفاده از آن را ممنوع می‌داند.»(۲۲) ثانیاً براساس محاسبات عقلانی «تسلیحات هسته‌ای جز هزینه‌ی ایجاد و هزینه‌ی نگهداری هیچ فایده‌ای ندارد. تسلیحات هسته‌ای برای یک ملت قدرت نمی‌آورد؛ چون قابل اجرا و قابل استفاده نیست.»(۲۳)
 
* ارائه راه حل منطقی برای مسئله فلسطین
برای موضوع فلسطین راه حل‌های مختلفی از سوی سیاستمداران جهان ارائه شده است. یک راه حل غلط این است که با رژیم صهیونیستی «مذاکره کنند و با او به یک نقطه توافق برسند.»(۲۴) با توجه به ماهیت این رژیم و سابقه رفتاری او، نشان داده که به هیچ امضا و قطعنامه‌ای پایبند نیست. «راه حلِ‌ّ منطقی راه حلّی است که همه وجدانهای بیدار دنیا و همه کسانی که به مفاهیم امروزِ دنیا معتقدند، ناچارند آن را قبول کنند.»(۲۵) «ما همه‌پرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد میکنیم... همه‌ی مردم اصلی فلسطین، از مسلمان و مسیحی و یهودی - نه مهاجران بیگانه - در هر جا هستند؛ در یک همه‌پرسیِ عمومی و منضبط شرکت کنند و نظام آینده‌ی فلسطین را تعیین کنند.»(۲۶) بنابراین منظور جمهوری اسلامی از نابودی رژیم صهیونیستی، سازوکار عقلانی و رفراندوم عمومی در فلسطین است، «این منطقى که امام بزرگوار مطرح کردند که «اسرائیل باید از بین برود»، یک منطق انسانى است؛ ما سازوکار عملى آن را هم به دنیا ارائه کردیم، که کسى هم نتوانست هیچ ایراد منطقى بگیرد.»(۲۷) البته مقاومت تا رسیدن به روز رفراندوم هم ناشی از موضع عقلانی و راه حلی میان‌مدت است، «تا وقتى که این رژیم جعلى سرِپا است و نابود نشده است، علاج، مقاومت قاطع و مسلحانه‌‌ى در مقابل این رژیم است.»(۲۸)
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/23873/B/13800204_1223873.jpg
 
* قدرت دفاعی و حضور منطقه‌ای
ابزار و امکانات دفاعی نظام اسلامی همواره از سوی جبهه‌ی ظالم دشمن مورد مخالفت بوده است. تا زمانی که تهدید و تهاجم از سوی دشمن وجود دارد، ابزار رفع و دفع دشمنی‌ها هم باید باشد. «حد و اندازه‌ی قدرت دفاعی، عرض و طول نیروهای مسلّح، چگونگی تقسیم مسئولیّتها میان نیروهای مسلّح و تعیین انواع ابزارهای دفاعی، همه بر اساس محاسبات درست و منطقی است؛ یعنی بر اساس عقلانیّت است.» یکی از دلایل آن این است که «اگر ملّت قدرت دفاعی پدیدآمده‌ی از یک چنین محاسبه‌ای را داشته باشد، آن وقت مسئولان طمأنینه پیدا میکنند، مردم آرامش پیدا میکنند و با آرامش خیال مشغول کارهای اساسی‌ای که در یک کشور لازم است میشوند.»(۲۹) «بدون امنیّت، همه‌ی ارزشهای مهمّ کشور دچار اختلال خواهند شد.»(۳۰) بر همین اساس حضور منطقه‌ای ایران یک حرکت عقلانی و پیش‌گیری از صدمه خوردن امنیت داخل کشور است. به عنوان مثال مجاهدت مدافعان حرم، هزارها کیلومتر دورتر از کشور، اثری غیرمستقیم در حفظ امنیت کشور داشت. رهبرانقلاب در این باره میفرمایند: «این شهدای [مدافع حرم] رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر اینها مبارزه نمیکردند، این دشمن می‌آمد داخل کشور... اگر جلویش گرفته نمیشد، ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه‌ی استانها با اینها میجنگیدیم و جلوی اینها را میگرفتیم. در واقع این شهدای عزیز ما جان خودشان را در راه دفاع از کشور، ملت، دین، انقلاب اسلامی فدا کردند.»(۳۱)
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/26375/B/13930221_0426375.jpg

* نتیجه
بنابراین انقلاب اسلامی نشان داده است که در همه‌ی امور به عقلانیت و تدبیر پایبند است، چه در مسائل داخلی جامعه و چه در ارتباطات بین‌الملل، محاسبه‌گری حرف اول را میزند. البته محاسبات جمهوری اسلامی، محدود به امور مادی نیست و توجه به محاسبات معنوی، نقشی بی‌همتا در تصمیم‌گیری‌ها دارد. از همین رو است که «وقتى ما پایبندى خود را به اسلام و آرمانهاى اسلامى، همراه میکنیم با عقلانیت، با پیشرفت علمى، با حضور در میدانهاى مختلف دانش و مسائل اجتماعى و مسائل سیاسى، این میشود یک الگو.»(۳۲) در واقع الگو شدن جمهوری اسلامی، مقدمه‌ای برای هدایت ملتها و امتها به سوی اسلام ناب و رسیدن به سعادت همگانی خواهد بود.

پی‌نوشت:
۱) بیانات در دیدار مسئولان نظام، ۱۳۹۳/۰۴/۱۶
۲) صحیفه امام خمینی، ۱۳۵۷/۰۸/۱۳ (پاریس، نوفل‌لوشاتو)
۳) بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۸۴/۰۶/۰۸
۴) بیانات در مراسم بیست‌ و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
۵) بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین، ۱۳۸۲/۰۹/۲۶
۶) بیانات در مراسم بیست‌ و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
۷) بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین، ۱۳۸۲/۰۹/۲۶
۸) بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان، ۱۳۹۵/۰۸/۱۲
۹) بیانات در دیدار دانشجویان، ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
۱۰) بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان‌ کنفرانس‌ بین‌المللی‌ وحدت‌ اسلامی، ۱۳۷۲/۰۶/۱۴
۱۱) بیانات در مراسم بیست‌ و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
۱۲) بیانات در مراسم سی‌امین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
۱۳) بیانات در ارتباط تصویری با شرکت‌کنندگان در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس، ۱۳۹۹/۰۶/۳۱
۱۴) همان
۱۵) بیانات در مراسم هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۷۵/۰۳/۱۴
۱۶) پیام به ملّت ایران به‌مناسبت هفته‌ی دفاع مقدّس، ۱۳۶۸/۰۶/۳۰
۱۷) بیانات در مراسم سومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۷۱/۰۳/۱۴
۱۸) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۳۶۸/۶/۲۲
۱۹) دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی با رهبر انقلاب، ۱۳۸۸/۰۶/۲۹
۲۰) بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه۱۳۷۰/۰۴/۱۸
۲۱) بیانات در مراسم بیست‌ و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
۲۲) دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی با رهبر انقلاب، ۱۳۸۸/۰۶/۲۹
۲۳) بیانات در مراسم نوزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۸۷/۰۳/۱۴
۲۴) بیانات در خطبه‌های نمازجمعه، ۱۳۸۱/۰۱/۱۶
۲۵) همان
۲۶) بیانات در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین، ‌۱۳۹۰/۰۷/۰۹
۲۷) بیانات در دیدار دانشجویان، ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
۲۸) همان
۲۹) بیانات در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح، ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
۳۰) همان
۳۱) بیانات در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم، ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
۳۲) بیانات در اجتماع مردم پاوه‌، ۱۳۹۰/۰۷/۲۵

پیام سردار «سلیمانی» در پی شهادت بسیجی آمر به معروف

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

پیام سردار «سلیمانی» در پی شهادت بسیجی آمر به معروف

به گزارش گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ پاسدار «غلامرضا سلیمانی» رئیس سازمان بسیج مستضعفین در پی شهادت آمر به معروف بسیجی «محمد محمدی» توسط اراذل و اوباش در محله تهرانپارس پیامی صادر کرد.


متن این پیام بدین شرح است:


خانواده محترم و معزز بسیجی آمر به معروف شهید محمد محمدی


سلام علیکم بماصبرتم


بی شک کسانی که با خداوند معامله می‌کنند و مسیر خویش را سیر الی الله قرار می‌دهند و سلوکشان کسب رضای حق و اجرای فرامین ائمه اطهار (علیهم‌السلام) و تحقق آرمان‌های والای دینی و اسلامی است، هرگز در هیچ معیار و میزانی نمی‌توان اعمال، رفتار و کردارشان را سنجید.


اینجانب شهادت برادر بسیجی و آمر به معروف محمد محمدی که در دفاع از امنیت و نوامیس مردم عزیزمان و در مقابله با اراذل و اوباش، مظلومانه به ملکوت اعلی پرکشید و بعد از عروج نیز با اهداء و ایثار اعضا پیکر بی‌جان خویش به هم‌میهنان خود جان بخشید را به پیشگاه حضرت بقیةالله اعظم (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف) و نائب بر حقش حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای عزیز (مدظله‌العالی)، خانواده معزز و صبور شهید، بازماندگان و مردم شریف تبریک و تسلیت عرض می‌نمایم.


سرتیپ پاسدار غلامرضا سلیمانی

رئیس سازمان بسیج مستضعفین