شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

خط حزب‌الله ۲۴۱ | هیچ‌کس مستثنی نیست

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۲۴۱ | هیچ‌کس مستثنی نیست

شماره‌ی دویست‌و‌‌چهل‌و‌یکم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «هیچکس مستثنی نیست» منتشر شد.
 
*به گزارش خط‌حزب‌الله، مبارزه با فساد همواره از دغدغه‌های جدی رهبر انقلاب در طول سالیان رهبری ایشان و مطالبه‌ای بر زمین مانده ایشان از مسئولین نطام بوده است. خط‌حزب‌الله در سخن هفته‌ی این شماره‌ی خود به این مطالبه‌ی رهبر انقلاب و راه حل چگونگی مبارزه با این پدیده از منظر ایشان پرداخته است.
 
*نگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به زندگی ائمه‌ی معصومین در عین اینکه دارای یک طرح کلی و یک سیر ۲۵۰ساله از رحلت پیامبر اکرم تا آغاز امامت امام عصر هست، اما در این نگاه از شناخت جزئیات و اهداف و برنامه‌های راهبردی هر یک از ائمه علیهم‌السلام برای مبارزه‌ی سیاسی با طاغوت‌های زمان نیز غفلت نشده است. نشریه‌ی خط حزب‌الله به مناسبت ایام شهادت امام صادق قطعه از زندگانی ایشان را در بیان رهبر انقلاب را در قالب اطلاع‌نگاشت مرور کرده است.
 
*دیگر بخش‌های نشریه‌ی خط حزب‌الله به شرح زیر است:
حکومتی که قرار بود امام صادق تشکیل دهد/ اطلاع‌نگاشت
امام می‌گفت همین دشمنی‌ها نشان‌دهنده‌ قدرت ماست/ خاطرات رهبری
ساواکی از ملای فاسد پیش من محترم‌تر است / کلام امام
بزرگ خانه، زن خانه است/ خانواده ایرانی
هیچ تصمیمی نباید باعث افزایش شکاف فقیر و غنی شود/ مطالبه رهبری
دشمنی با کسی، موجب بی‌عدالتی نسبت به او نشود/ اصول عدالت‌خواهی
امروز سیاست‌های آمریکا در منطقه خنثی شده است/ روایت پیشرفت
خدا هم‌پیمانان خود را تنها نمی‌گذارد / عکس‌نوشت
مراقب باشید به سربازگیری دشمن کمک نکنید/ حزب‌الله این است
 
*طبق رسم هفتگی خط حزب‌الله و به برکت خون شهدا شماره‌ی این هفته به روح مطهر شهید جواد الله‌کرم تقدیم می‌شود.

برای دسترسی به آرشیو نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.
دریافت «خط حزب‌الله» نسخه‌ی مطالعه | دریافت نسخه‌ی چاپ

ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام

امام صادق علیه السلام که ششمین امام معصوم است و مذهب شیعه را با نام او به عنوان مذهب جعفری می شناسند، در سال 80 یا 83 قمری در مدینه به دنیا آمد و پس از رحلت پدر، رهبری فکری و سیاسی شیعیان اصیل پیرو مذهب امامیه را بر عهده گرفت. آن حضرت تا سال 148 قمری در قید حیات بود. در این مدت هزاران شاگرد در محفل درسش حاضر می شدند و مورد ستایش تمامی عالمان عصر خویش بود. در متون دینی شیعه، چندین هزار روایت از آن حضرت در تفسیر، اخلاق و به ویژه فقه، رسیده که باعث عظمت حدیث شیعه و موجب تقویت بنیه علمی آن است.


برگی از دفتر زندگی امام صادق علیه السلام


جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، ششمین امام شیعیان، و پنجمین امام از نسل امیر المؤمنین (ع) کنیه او ابو عبد الله و لقب مشهورش «صادق» است. لقبهای دیگری نیز دارد، از آن جمله صابر، طاهر، و فاضل. اما چون فقیهان و محدثان معاصر او که شیعه وی هم نبوده اند، حضرتش را به درستی حدیث و راستگویی در نقل روایت بدین لقب ستوده اند، لقب صادق شهرت یافته است.


ولادت او ماه ربیع الاول سال هشتاد و سوم از هجرت رسول خدا (ص)، و در هفدهم آن ماه بوده است. ولی بعض مورخان و تذکره نویسان ولادت حضرتش را در سال هشتادم از هجرت نوشته اند و در ماه شوال سال صد و چهل و هشت هجری به دیدار پروردگار شتافت. مدت زندگانی او شصت و پنج سال بوده است.


نام مادر او فاطمه یا قریبه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است و ام فروه کنیت داشته است.


بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرش امام باقر(ع) بود. جز آنکه کمی باریکتر و بلندتر بود. مردی بود میانه بالا، افروخته روی،پیچیده موی و پیوسته صورتش چون آفتاب می درخشید. در جوانی موهای سرش سیاه بود. بینی اش کشیده و وسط آن اندکی بر آمده بودو برگونه راستش خال سیاهی داشت. محاسن آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد تنک بود. دندانهایش درشت و سفید بود و میان دودندان پیشین آن گرامی فاصله داشت. بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ رخسارش زرد و سبز می شد. در پیری سفیدی موی سرش بر وقار و هیبتش افزوده بود.


اوضاع زمانه و سیره سیاسی امام صادق علیه السلام


از آغاز ولادت تا هنگام رحلت این امام بزرگوار، ده تن از امویان به نامهای: عبد الملک پسر مروان، ولید پسر عبد الملک (ولید اول) ، سلیمان پسر عبد الملک، عمر پسر عبد العزیز، یزید پسر عبد الملک (یزید دوم) ، هشام پسر عبد الملک، ولید پسر یزید (ولید دوم) ، یزید پسر ولید (یزید سوم) ، ابراهیم پسر ولید و مروان پسر محمد، و دو تن از عباسیان ابو العباس، عبد الله پسر محمد معروف به سفاح و ابو جعفر پسر محمد معروف به منصور بر حوزه اسلامی حکومت داشته اند. آغاز امامت امام صادق (ع) با حکومت هشام پسر عبد الملک و پایان آن، با دوازدهمین سال از حکومت ابو جعفر منصور (المنصور بالله) مشهور به دوانیقی مصادف بوده است.


نهضت علمی امام صادق علیه السلام


اختلافات سیاسی و کشمکش های بنی امیه و بنی العباس نسیم رحمتی بود که یکباره وزیدن گرفت و باقرالعلوم و پس از او امام صادق - علیهما السلام - با استفاده از موقعیت به دست آمده به ترسیم چهره روشن آیین پرداختند و با بیان اخبار و احادیث فراوان انحرافات را پیراستند و مردم را از گمراهی نجات بخشودند. به گونه ای که مسلمانان و به ویژه شیعه امامیه در فکر و عقیده بر این دو امام و خصوصا امام صادق اعتماد کرده، بخش عمده ای از دانش اهلبیت به وسیله آنان گسترش یافت. امام صادق با گسترش حوزه علمی خویش دین را زنده کرد و جانی تازه در کالبد بی رمق دین دمید.


شیخ مفید - علیه الرحمة - می نویسد:


«آن قدر مردمان از دانش حضرت نقل کرده اند که به تمام شهرها منتشر گشته و کران تا کران جهان را فرا گرفته است و از احدی از علمای اهل بیت این مقدار احادیث نقل نشده، به اندازه ای که از آن جناب نقل شده است. اصحاب حدیث، راویان آن جناب را با اختلاف آراء و مذاهبشان گردآورده و عددشان به چهار هزار تن رسیده و آنقدر نشانه های آشکار بر امامت آن حضرت ظاهر شده که دلها را روشن کرده و زبان مخالفین را از ایراد شبه لال گردانده است.


امام صادق علیه السلام و مرزبانی از دین


عصر امام صادق(ع) به عصر تضارب آرا و عقاید مشهور است؛ چرا که در آن زمان فرقه ها و دسته های متعدد به وجود آمد و آشوب های فکری، اندیشه های انحرافی و عقاید گوناگون ظاهر گردید. به همین جهت بسیاری از طبقات مسلمین در معرفت ذات و صفات خداوند و دیگر اصول اعتقادی و احکام عملی دین و تأویل آیات قرآن کریم و مسایلی از قبیل قضا و قدر، جبر و تفویض، مبدأ و معاد و ثواب و عقاب دچار شبهه و اختلاف شدند. به دنبال این شبهات مکتب هایی؛ همچون خوارج، معتزله، متصوفه، زنادقه، جبریه، شبهه، قصاص، تناسخیه و ... پدیدار گشت و مذاهب و فرقه های گوناگون به وجود آمد.


وجود انحرافات عقیدتی از یک سو و فراهم شدن فضای مناسب برای بیان معارف دینی از سوی دیگر سبب شد تا امام صادق(ع) حرکتی عظیم را برای اعتلای معنوی و دینی مسلمانان آغاز کند. می توان موارد زیر را از جمله مهم ترین فعالیت های آن حضرت در مبارزه با انحرافات برشمرد:


1.بیان و شرح اصول اعتقادی صحیح؛ 2.پاسخ به شبهات و سؤالاتی که از ناحیه مسلمانان و شیعیان مطرح می شد،3.جلسات درس، یا دانشگاه بزرگ جعفری 4.تعلیم و تربیت شاگردان متخصص 5.مناظرات علمی امام جعفر صادق(ع)


امام صادق علیه السلام، رئیس مذهب شیعه


در زمان امام صادق (ع) فضای باز علمی به وجود آمد به گونه ای که مذاهب مختلفی در جامعه ایجادشده و راه ها و مسلک های گوناگونی طی شد، در چنین شرایطی حضرت صادق (ع) یکی از ارکان بودند و وقتی به امام صادق(ع) و شیعیان امامیه می رسیدند، در رأس آن ها، رهبر آن ها و خط دهنده امامیه و شیعه حضرت صادق(ع) بود و در همه زمینه ها حضرت برای گفتن حرف های فراوانی داشتند و برای اشکال جواب داشت و بهترین موضع گیری ها در میان امت اسلامی در جهات مختلف را حضرت جعفر بن محمد الصادق عرضه می کردند به این ترتیب ایشان به عنوان یک شاخص در میان امت درآمدند و علامت و مشخصه ممیزه امامیه، در وجود نازنین حضرت صادق (ع) تبلور پیدا کرد و در این برهه تاریخی تا امروزه، ما را جعفری می نامند که حضرت جعفر الصادق(ع) ازنظر ما به عنوان نماینده پیامبر(ص) و ائمه(ع) قبل و بعد از خودشان معرفی شدند و این مذهب را مذهب جعفری نامیدند. این جهت تاریخی نام گذاری مذهب بود.


امام صادق علیه السلام، آبشار فضل و دانش


روزی جعفر صادق(ع) در محضر پدرش محمدباقر(ع) به این قسمت از فیزیک ارسطو رسید که در جهان بیش از چهار عنصر وجود ندارد که عبارت است از: خاک، آب،‌ باد و آتش.


جعفر صادق(ع) ایراد گرفت و گفت: «حیرت می‌‌کنم که مردی چون ارسطو چگونه متوجه نگردیده که خاک یک عنصر نیست، بلکه در خاک عناصر متعدد وجود دارد و هر یک از فلزات که در خاک است یک عنصر جداگانه به شمار می‌آید.»


از زمان ارسطو تا دوره‌ی جعفر صادق(ع) تقریباً هزار سال گذشته بود و در اندیشه‌ی هیچ کس خطور نمی‌کرد که با آن عقیده مخالفت نماید. بعد از هزار سال یک پسر که هنوز دوازده سال از عمرش نمی‌گذشت، گفت که خاک یک عنصر نیست، بلکه متشکل از عناصر متعدد است. همین پسر بعد از این که خود شروع به تدریس کرد، عنصر دیگر را هم از لحاظ بسیط بودن تخطئه نمود و گفت: «باد یک عنصر نیست، بلکه متشکل از چند عنصر است.»


اگر در مورد خاک می‌پذیرفتند که یک عنصر نیست و چند عنصر است، در مورد باد کسی از لحاظ این‌که یک عنصر است، تردید نداشت. (مغز متفکر جهان شیعه- مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ)


سیره های اخلاقی و تربیتی امام صادق علیه السلام


امام صادق(ع) از اعاظم عباد و اکابر زهاد بود. از سه حال خارج نبود: یا روزه داشت، یا نماز می خواند و یا ذکر می گفت.


چون نیمه شب برای خواندن نماز شب بر می خاست با صدای بلند ذکر می گفت و دعا می خواند تا اهل خانه بشنوند وهرکس بخواهد برای عبادت برخیزد. هنگامی که ماموران حکومت برای دستگیری وی شبانه از دیوار منزلش وارد می شدند، او را درحال راز و نیاز با توانای بی همتا یافتند. آن گرامی ذکر رکوع وسجود را بسیار تکرار می کرد.


هشام بن سالم می گوید: امام صادق علیه السلام هنگامی که تاریکی شب فرا می رسید، انبانی از نان و گوشت و پول را بر می داشت و بردوش می نهاد و به سوی نیازمندان شهر مدینه می شتافت و آن ها را میانشان تقسیم می کرد.آن ها او را نمی شناختند. زمانی که امام صادق علیه السلام رحلت کرد و آن انفاق های شبانه ادامه پیدا نکرد، نیازمندان فهمیدند که چه کسی هرشب به آن ها غذا و پول می داد.


امام صادق علیه السلام - در ایام قحطی - دستورمی داد برای تهیه آرد گندم را با جو مخلوط کنند و می فرمود: من می توانم برای خانواده ام آرد گندم خالص تهیه کنم ولی دوست دارم در زندگی اندازه و حساب و کتاب را خوب رعایت کنم.


جرعه هایی از زلال کلمات امام صادق علیه السلام


امام صادق(ع) فرمودند: «در شگفتم از کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!


۱. در شگفتم از کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حَسبُناالله و نِعمَ الوَکیل...» (سوره آل عمران، آیه ۱۷۱) پناه نمی برد.


در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یادشده فرموده است:


«پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسّک جستند)، همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند و هیچ گونه بدی به آنان نرسید.»


۲. در شگفتم از کسی که اندوهگین است، چگونه به ذکر «لااله الّا أنت سُبحانَک أنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین» (سوره انبیاء، آیه ۸۷) پناه نمی برد؛ زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است:


«پس ما یونس را در اثر تمسّک به ذکر یادشده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مؤمنان را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء، آیه ۸۸)


۳. در شگفتم از کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللهِ إِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالْعِباد» (سوره غافر، آیه ۴۴). .. پناه نمی برد؛ زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است:


«پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یادشده) از شرّ و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)


۴. در شگفتم از کسی که طالب دنیا و زیبایی های دنیاست، چگونه به ذکر «ماشاءَ اللهُ لاقُوَّةَ إِلَّا بِالله » (سوره کهف، آیه 39) پناه نمی برد؛ زیرا خداوند بعد از ذکر یادشده فرموده است:


«(مردی که فاقد نعمت های دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمت ها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی، امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»( الأمالی صدوق، ص 6؛ بحارالانوار، ج 90، ص 184-185، به نقل از موعود، شماره 167)


داستان هایی از امام صادق علیه السلام


ابوجعفر خثعمی که یکی از اصحاب امام جعفر صادق (ع) است حکایت کند:


روزی حضرت صادق (ع) کیسه ای که مقدار پنجاه دینار در آن بود، تحویل من داد و فرمود: این ها را تحویل فلان سید بنی هاشم بده؛ و به او نگو توسّط چه کسی ارسال شده است.


خثعمی گوید: هنگامی که نزد آن شخص تهی دست رسیدم و کیسه پول را تحویل او دادم، پرسید: این پول از طرف چه کسی برای من فرستاده شده است؟


و سپس گفت: خداوند جزای خیرش دهد. صاحب این کیسه، هرچند وقت یک بار، مقدار پولی را برای ما می فرستد و ما زندگی خود را با آن تامین و سپری می کنیم، ولیکن جعفر صادق با آن همه ثروتی که دارد، توجّهی به ما ندارد و چیزی برای ما نمی فرستد، و هرگز به یاد ما فقراء نیست!!


آثاری از امام صادق علیه السلام


سخنان امام صادق علیه السلام سرشار از آموزه های عرفانی است؛ چنان‎که بسیاری از موضوعاتی که ایشان بیان فرموده، در روزگاران بعد، از سوی عارفان بزرگی چون خواجه عبدالله انصاری در کتاب های منازل السایرین و صد میدان؛ عزالدین محمود کاشانی در کتاب مصباح الهدایة و مفتاح الکفایه؛ ابوالقاسم قشیری در الرسالة القشیریه؛ خواجه نصیرالدین طوسی در اوصاف الاشراف تحریر شد.


همچنین، امام صادق علیه السلام، خود نیز افزون بر اینکه در کتاب مصباح الشریعه آشکارا از عارف و عرفان و معرفت سخن گفته، در پرداخت برخی موضوع‎های اخلاقی در این کتاب، چاشنی و رنگ معرفت و عرفان نیز به آن افزوده است.


ادب آموزان مکتب امام صادق علیه السلام


تعدادشاگردان امام صادق علیه السلام را عده ای از محققان و دانشمندان شیعه چهار هزارتن دانسته اند و تنها از جواب سوالهایی که از آن حضرت می شد، چهار صد رساله نگارش یافته است. بعضی از شاگردان امام صادق(ع) دارای آثار علمی و شاگردان متعددی بودند، به عنوان نمونه هشام بن حکم سی و یک جلد کتاب نوشته و جابربن حیان نیز بیش از دویست جلد کتاب در زمینه های گوناگون به خصوص رشته های علوم عقلی، طبیعی، فیزیک و شیمی تصنیف کرده بود. ابان بن تغلب در مسجدالنبی جلسه درس داشت و آنگاه که وارد مسجدمی شد ستونی را که پیامبر(ص) تکیه می داد، برای او خالی می کردند.


شاگردان امام صادق(ع) منحصر به شیعیان نبودند، بلکه پیروان سنت و جماعت نیز از مکتب آن حضرت برخوردار می شدند؛ پیشوایان چهارگانه اهل سنت بلاواسطه یا با واسطه شاگرد امام صادق(ع)بودند. ابوحنیفه در راس این پیشوایان قرار دارد که به گفته خودش، دو سال شاگرد امام بوده و اساس علم و دانشش از این دوسال است.


شهادت امام صادق علیه السلام


در فصول المهمه و مصباح کفعمی (به نقل مجلسی در بحار) نیز در کتابهای دیگری آمده است: امام را زهر خوراندند.


ابن شهر آشوب در مناقب نوشته است ابو جعفر منصور او را زهر خورانید، زیرا با کینه ای که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمی نشست.


ابن فضال روایت کند: نزد ام حمیده رفتم تا او را به رحلت امام تعزیت دهم. گریست و من از گریه او به گریه در آمدم. پس گفت: اگر ابو عبد الله را هنگام مرگ می دیدی چیزی شگفت مشاهدت می کردی. چشم خود را گشود و گفت: هر کس را با من خویشاوندی دارد گرد آورید. همه را گرد آوردیم. بدانها نگریست و گفت: شفاعت ما به کسی نمی رسد که نماز را سبک بدارد.


کلینی به روایت خود از امام موسی بن جعفر روایت کند: من پدرم را در دو جامه شطوی کفن کردم که آن دو، جامه احرام او بود و در جامه ای از جامه هایش و عمامه ای که از علی بن الحسین بود برای آنکه آن را به چهل دینار خریده بود.


مسعودی در مروج الذهب می نویسد: در سال 148 هجری ده سال از خلافت منصور گذشته بود که ابو عبد الله جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب وفات یافت وی در قبرستان بقیع و در کنار پدر و جدش به خاک سپرده شد. به هنگام وفات 65 سال داشت و گفته شده که او را مسموم کرده بودند.


اشکهایی در غربت و فراق امام صادق علیه السلام


زمین با گردش خود، رسیده است به کتاب امامت؛ فصل ششم، سطرهای اندوه مدینه. روزگاری بود که آن سوتر از ستیز بیهوده بنی امیه و بنی عباس، تنها فاتح میدان های فضیلت، صادق آل رسول صلی الله علیه و آله بود که در امنیتی مغتنم، تشنگان معارف را سیراب می کرد. امروز اما از این ماتم جانکاه، در سینه های منبر و قلب کرسی تدریس، خاکستر خاکستر حسرت می روید. آه! پرفریب تر از منصور، شیطانی نیست که زهر خود را چنین بریزد و لعنت های همیشه را برای خود گرد آورد. تاریخ، ارجمندتر از مکتب صادق علیه السلام سراغ نداشت. ستارگان فقاهت، تفسیر، کلام و طب، تابندگی خویش را مدیون ششمین پیشگام روشنگری اند.


سرمایه امروز بقیع، اشک است و اشک. مدینه، جهان را از شیون اکنون خود پر کرده است. امروز بقیع در لباس سوگ، چکیده اشک های غربت شیعیان است و دانش، بحارالانوار اشکی است که به تمامی برگ های زرین احادیث، تسلیت می گوید.


امام صادق علیه السلام در کلام دیگران


امام صادق(ع) از جهت علم و فقه و حسب و نسب و عبادت و سیر و سلوک معنوی و مکارم اخلاق، بزرگترین و معروف ترین شخصیت عصر خویش بود. جمعی از دانشمندان، بدین امر شهادت داده اند.


مالک بن انس، فقیه «مدینه»، درباره آن حضرت گفته است: گاهی که بر جعفربن محمّد صادق(ع) وارد می شدم، به من احترام می کرد، برایم مخدّه می انداخت و می فرمود: «مالک! تو را دوست دارم.» من از این رفتار خشنود می شدم و خدا را سپاس می گفتم. حضرتش از یکی از این سه حال خارج نبود: یا روزه دار بود یا در حال نماز یا در حال ذکر. از بزرگترین عبادت کنندگان و زاهدان و خداترس ترین مردم بود. کثیر الحدیث و خوش جلسه و پرفایده بود. هرگاه که از رسول خدا(ص) حدیث می کرد، رنگ صورتش سبز یا زرد می گردید؛ به گونه ای که شناخته نمی شد.


یک سال برای انجام مراسم حجّ، خدمت آن حضرت بودم. هنگامی که خواست برای احرام تلبیه بگوید، صدا در گلویش قطع می شد و نمی توانست تلبیه بگوید و نزدیک بود از روی مرکبش به زمین بیفتد. عرض کردم: یا ابن رسول الله! ناچار باید تلبیه بگویی! فرمود: «یا ابن عامر! با چه جرئتی بگویم: لبّیک! اللّهم لبّیک! در حالی که می ترسم خدای عزَّ و جلَّ به من بگوید: «لا لبّیک و لا سعدیک!»


منبع : شبکه قرآن

خطوط اصلی زندگی حضرت امام صادق علیه‌السلام

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خطوط اصلی زندگی حضرت امام صادق علیه‌السلام

به‌مناسبت سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بخش‌هایی از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را درباره حیات نورانی این امام معصوم که ۳۳ سال پیش در ۱۳۵۸/۳/۲۱ انجام شده است، منتشر می‌کند.


* نقشه‌ی امام صادق علیه‌السلام

وقتی امام باقر علیه‌السلام از دنیا می‌رود بر اثر فعالیت‌های بسیاری که در طول این مدت خود امام باقر علیه‌السلام و امام سجاد علیه‌السلامانجام داده بودند اوضاع و احوال به سود خاندان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بسیار تغییر کرد؛ نقشه‌ی امام صادق علیه‌السلام این بود، که بعد از رحلت امام باقر علیه‌السلام کارها را جمع و جور کند، یک قیام علنی به راه بیندازد و حکومت بنی‌امیه را -که هر روزی یک دولتی عوض می‌شد و حاکی از نهایت ضعف دستگاه بنی‌امیه بود- واژگون کند و از خراسان و ری و اصفهان و عراق و حجاز و مصر و مراکش و همه‌ی مناطق مسلمان‌نشین که در همه‌ی این مناطق شبکه‌ی حزبی امام صادق علیه‌السلام -یعنی شیعه، شیعه یعنی شبکه‌ی حزبی امام صادقعلیه‌السلام- شبکه‌ی امام صادق علیه‌السلام همه جا گسترده بود، از همه‌ی آنها نیرو بیاید مدینه و امام لشکرکشی کند به شام، حکومت شام را ساقط کند و خودش پرچم خلافت را بلند کند و بیاید مدینه و حکومت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را به راه بیندازد؛ این نقشه‌ی امام صادق بود. لذا وقتی که در خدمت امام باقر علیه‌السلام در روزهای آخر عمرش صحبت می‌شود و سؤال می‌شود که قائم آل محمد کیست، حضرت یک نگاهی می‌کنند به امام صادق علیه‌السلام می‌گویند که گویا می‌بینم که قائم آل محمد این است. البته می‌دانید که قائم آل محمد یک اسم عام است، اسم خاص نیست، اسم ولی‌عصر صلوات‌اللَّه‌علیه نیست. حضرت ولی‌عصر صلوات‌اللَّه‌علیه قائم نهایی آل محمد است، اما همه‌ی کسانی که از آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله در طول زمان قیام کردند -چه پیروزی به دست آورده باشند چه نیاورده باشند- اینها قائم آل محمدند و این روایاتی که می‌گوید وقتی قائم ما قیام کند این کارها را می‌کند، این کارها را می‌کند، این رفاه را ایجاد می‌کند، این عدل را می‌گستراند، منظور حضرت ولی‌عصر عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نبود آن روز، منظور این بود که آن شخصی از آل محمد که بناست حکومت حق و عدل را به وجود بیاورد، او وقتی که قیام بکند این کارها را خواهد کرد و این درست هم بود.


کار پنهانی و تشکیلاتی به‌طور معمول در صورتی‌که با اصول درست پنهان‌کاری همراه باشد، باید همواره پنهان بماند. آن روز مخفی بوده، بعد از آن نیز مخفی می‌ماند و رازداری و کتمان صاحبانش نمی‌گذارد پای نامحرمی بدانجا برسد. هرگاه آن کار به ثمر برسد و گردانندگان و عاملانش بتوانند قدرت را در دست گیرند، خود، دقایق کار پنهان خود را برملا خواهند کرد. به همین جهت است که اکنون بسیاری از ریزهکاری‌ها و حتی فرمان‌های خصوصی و تماس‌های محرمانه‌ی سران بنی‌عباس با پیروان افراد تشکیلاتشان در دوران دعوت عباسی در تاریخ ثبت است و همه از آن آگاهند.


بی‌گمان اگر نهضت علوی نیز به ثمر می‌رسید و قدرت و حکومت در اختیار امامان شیعه یا عناصر برگزیده‌ی آنان در می‌آمد، ما امروز از همه‌ی رازهای سربه‌مهر دعوت علوی و تشکیلات همه‌جاگسترده و بسیار محرمانه‌ی آن مطلع می‌بودیم.


تنها راهی که می‌تواند ما را با خط کلی زندگی امام آشنا سازد، آن است که نمودارهای مهم زندگی آن حضرت را در لابه‌لای این ابهام‌ها یافته، به کمک آنچه از اصول کلی تفکر و اخلاق آن حضرت می‌شناسیم، خطوط اصلی زندگینامه‌ی امام را ترسیم کنیم و آنگاه برای تعیین خصوصیات و دقایق، در انتظار قرائن و دلایل پراکنده‌ی تاریخی و نیز قرائنی به‌جز تاریخ بمانیم.

نمودارهای مهم و برجسته در زندگی امام صادق علیه‌السلام بدین شرح است:

1. تبیین وتبلیغ مسأله‌ی امامت.

2. تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه‌ی فقه شیعی و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعی.

3. وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک–سیاسی.


* تبیین وتبلیغ مسأله‌ی امامت

امام صادق علیه‌السلام نیز مانند دیگر امامان شیعه، محور برجسته‌ی دعوتش را موضوع «امامت» تشکیل می‌داده است. برای اثبات این واقعیت تاریخی، قاطعترین مدرک، روایات فراوانی است که ادعای امامت را از زبان امام صادق علیه‌السلام به روشنی و با صراحت تمام نقل می‌کند. امام در هنگام اشاعه و تبلیغ این مطلب، خود را در مرحله‌ای از مبارزه می‌دیده است که می‌بایست به طور مستقیم و صریح، حکام زمان را نفی کند و خویشتن را به عنوان صاحب حق واقعی ولایت و امامت به مردم معرفی نماید؛ و قاعدتاً این عمل فقط هنگامی صورت می‌گیرد که همه‌ی مراحل قبلی مبارزه با موفقیت انجام گرفته، آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی در قشر وسیعی پدید آمده، آمادگی‌های بالقوه در همه‌جا احساس شده، زمینه‌های ایدئولوژیک در جمع قابل توجهی ایجاد گردیده، لزوم حکومت حق و عدل برای جمعی کثیر به ثبوت رسیده و بالاخره رهبر تصمیم راسخ خود را برای مبارزه‌ا‌ی نهایی گرفته است. بدون این همه، مطرح کردن نام یک شخص معین به عنوان امام و زمامدار محق جامعه، کاری عجولانه و بی‌فایده خواهد بود.


نکته‌ی دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که امام در مواردی به این بسنده نمی‌کند که امامت را برای خویش اثبات کند؛ بلکه همراه نام خود، نام امامان بحق و اسلاف پیشین خود را نیز یاد می‌کند و در حقیقت سلسله‌ی امامت اهلبیت علیهم‌السلام را متصل و جدایی‌ناپذیر مطرح می‌سازد. این عمل با توجه به اینکه تفکر شیعی، همه‌ی زمامداران نابحق گذشته را محکوم کرده و آنان را «طاغوت» بهشمار میآورده، میتواند اشاره به پیوستگی جهاد شیعیان این زمان بهزمانهای گذشته نیز باشد. در واقع امام صادق علیه‌السلام با این بیان، امامت خود را یک نتیجه‌ی قهری که بر امامت گذشتگان مترتب است، می‌شمارد و آن را از حالت بی‌سابقه و بی‌ریشه و پایه بودن؛ بیرون می‌آورد و سلسله‌ی خود را از کانالی مطمئن و تردیدناپذیر به پیامبر بزرگوار صلی‌الله‌علیه‌وآله متصل می‌کند.


روایت «عمروبن‌ابی‌المقدام» منظره‌ی شگفت‌آوری را ترسیم می‌کند: روز نهم ذیحجه روز عرفه است. محشری از خلایق در عرفات برای ادای مراسم خاص آن روز گردآمده‌اند و نمایندگان طبیعی مردم سراسر مناطق مسلمان‌نشین، از اقصای خراسان تا ساحل مدیترانه، جمع شده‌اند. یک کلمه حرف به‌جا در اینجا می‌تواند کار گسترده‌ترین شبکه‌ی وسایل ارتباط‌جمعی را در آن زمان بکند. امام، خود را به این جمع رسانده است و پیامی دارد. می‌گوید: دیدم امام در میان مردم ایستاد و با صدای هر چه بلندتر – با فریادی که باید در همه‌جا و در همه‌ی گوش‌ها طنین بی‌افکند و به‌وسیله‌ی شنوندگان به سراسر دنیای اسلام پخش شود- پیام خود را سه مرتبه گفت. روی را به طرف دیگری گرداند و سه مرتبه همان سخن را ادا کرد. باز روی را به سمتی دیگر گرداند و باز همان فریاد و همان پیام. و بدین ترتیب امام دوازده مرتبه سخن خود را تکرار کرد. این پیام با این عبارات ادا می‌شد: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَسُولَ اللهِ (ص) کَانَ الْإِمَامَ- ثُمَّ کَانَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (ع) ثُمَّ الْحَسَنُ(ع) ثُمَّ الْحُسَیْنُ(ع)- ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(ع) ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) ثُمَّ . . . »1

حدیث دیگر از ابی‌الصباح‌کنانی است که در آن، امام صادق علیه‌السلام خود و دیگر امامان شیعه را چنین توصیف می‌کند: «ما کسانی هستیم که خدا اطاعت ما را بر مردم لازم ساخته است. انفال و صفوالمال در اختیار ماست».


صفوالمال، اموال گزیده‌ای است که طواغیت گردنکش به خود اختصاص داده و دست‌های مستحق را از آن بریده بودند و هنگامی‌که این اموال مغصوب، با پیروزی سلحشوران مسلمان از تصرف ستمگران مغلوب خارج می‌شود، مانند دیگر غنایم تقسیم نمی‌شود تا در اختیار یک نفر قرار گیرد و به او حشمتی کاذب و تفاخری دروغین ببخشد، بلکه به حاکم اسلامی سپرده می‌شود و او از آنها در جهت مصالح عموم مسلمانان استفاده می‌کند. امام در این روایت، خود را اختیاردار صفوالمال و نیز انفال - که آن نیز مربوط به امام است - معرفی می‌کند و با این بیان، به روشنی می‌رساند که امروز حاکم جامعه‌ی اسلامی اوست و این همه باید به دست او و در اختیار او باشد و به نظر او در مصارف درستش به کار رود.


امام در حدیثی دیگر، امامان گذشته را یک‌یک نام می‌برد و به امامت آنان و اینکه اطاعت از فرمانشان واجب و حتمی است، شهادت می‌دهد و چون به نام خود می‌رسد، سکوت می‌کند. شنوندگان سخن امام به خوبی می‌دانند که پس از امام باقر علیه‌السلام میراث علم و حکومت در اختیار امام صادق علیه‌السلام است. و بدین ترتیب، هم حق فرمانروایی خود را مطرح می‌سازد و هم با لحن استدلال‌گونه، ارتباط و اتصال خود را به نیای والامقامش علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام بیان می‌کند. در ابواب «کتاب الحجه» از کافی و نیز در جلد 47 بحارالانوار از اینگونه حدیث که به صراحت یا به کنایه، سخن از ادعای امامت و دعوت به آن است، فراوان می‌توان یافت.


مدرک قاطع دیگر، شواهدی است که از شبکه‌ی گسترده‌ی تبلیغاتی امام در سراسر کشور اسلامی یاد می‌کند و بودن چنین شبکه‌ای را مسلم می‌سازد. این شواهد، چندان فراوان و مدلل است که اگر حتی یک حدیث صریح هم وجود نمی‌داشت، خدشه‌ای بر حتمیت موضوع وارد نمی‌آمد. مطالعه‌گر زندگینامه‌ی مدون ائمه علیهم‌ا‌لسلام از خود می‌پرسد: آیا امامان شیعه در اواخر دوران بنی‌امیه، داعیان و مبلغانی در اطراف و اکناف کشور اسلامی نداشتند که امامت آنان را تبلیغ کنند و از مردم قول اطاعت و حمایت برای آنان بگیرند؟ پس در این صورت، نشانه‌های این پیوستگی تشکیلاتی که در ارتباطات مالی و فکری میان ائمه و شیعه به وضوح دیده می‌شود، چگونه قابل توجیه است؟ این حمل وجوه و اموال از اطراف عالم به مدینه؟ این همه پرسش از مسائل دینی؟ این دعوت همه‌جاگستر به تشیع؟ و آنگاه این وجهه و محبوبیت بینظیر آل‌علی علیه‌السلام در بخش‌های مهمی از کشور اسلامی؟ و این خیل انبوه محدثان و راویان خراسانی و سیستانی و کوفی و بصری و یمانی و مصری در گرد امام؟ کدام دست مقتدر، این همه را به وجود آورده بود؟ آیا میتوان تصادف یا پیشامدهای خودبه‌خودی را عامل این پدیده‌های متناسب و مرتبط به هم دانست؟


با این همه تبلیغات مخالف که از طرف بلندگوهای رژیم خلافت اموی بی‌استثناء در همه‌جا انجام می‌گرفت و حتی نام علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام به عنوان محکوم‌ترین چهره‌ی اسلام، در منابر و خطابه‌ها یاد می‌شد، آیا بدون وجود یک شبکه‌ی تبلیغاتی قوی ممکن است آل‌علی علیه‌السلام در نقاطی چنان دوردست و ناآشنا، چنین محبوب و پرجاذبه باشند که کسانی محض دیدار و استفاده از آنان و نیز عرضه کردن دوستی و پیوند خود با آنان، راههای دراز را بپیمایند و به حجاز و مدینه روی آورند؛ دانش دین را که بنا بر عقیده‌ی شیعه، همچون سیاست و حکومت است، از آنان فراگیرند و در موارد متعددی بی‌صبرانه اقدام به جنبش نظامی -و به زبان روایات، قیام و خروج- را ازآنان بخواهند؟ اگر تسلیحات شیعه فقط در جهت اثبات علم و زهد ائمه علیهم‌السلام بود، درخواست قیام نظامی چه معنایی می‌توانست داشته باشد؟ ممکن است سؤال شود اگر به‌راستی چنین شبکه‌ی تبلیغاتی وسیع و کارآمدی وجود داشته، چرا نامی از آن در تاریخ نیست و صراحتاً ماجرایی ازآن نقل نشده است؟ پاسخ به‌طور خلاصه آن است که دلیل این بی‌نشانی را نخست در پایبندی وسواس‌آمیز یاران امام به اصل معتبر و مترقی «تقیه» باید جست که هر بیگانه‌ای را از نفوذ در تشکیلات امام مانع می‌شد، و سپس در ناکام ماندن جهاد شیعه در آن مرحله و به قدرت نرسیدن آنان، که این معلول عواملی چند است. اگر بنی‌عباس نیز به قدرت نمی‌رسیدند، بیگمان تلاش و فعالیت پنهانی آنان و خاطرات تلخ و شیرینی که از فعالیتهای تبلیغاتی داشتند، در سینه‌ها می‌ماند و کسی از آن خبر نمی‌یافت و در تاریخ نیز ثبت نمی‌شد.


* تبلیغ و بیان احکام دین  و نیز تفسیر قرآن به شیوه‌ی فقه  و بینش شیعی

این نیز یک خط روشن در زندگی امام صادق علیه‌السلام است. به شکلی متمایزتر و صریح‌تر و صحیح‌تر از آنچه در زندگی دیگر امامان می‌توان دید؛ تا آنجا که فقه شیعه «فقه جعفری» نام گرفته است و تا آنجا که همه‌ی کسانی که فعالیت سیاسی امام را نادیده گرفته‌اند، بر این سخن هم‌داستان هستند که امام صادق علیه‌السلام وسیع‌ترین- یا یکی از وسیع‌ترین- حوزه‌های علمی و فقهی زمان خود را دارا بوده است.

 مقدمتاً باید دانست که دستگاه خلافت در اسلام، از این جهت با همه‌ی دستگاه‌های دیگر حکومت متفاوت است که این فقط یک تشکیلات سیاسی نیست؛ بلکه یک رهبری سیاسی- مذهبی است. نام و لقب «خلیفه» برای حاکم اسلامی، نشاندهنده‌ی همین حقیقت است که وی بیش از یک رهبر سیاسی است؛ جانشین پیامبر صلوات‌اللَّه‌علیه است و پیامبر صلوات‌اللَّه‌علیه، آورنده‌ی یک دین و آموزنده‌ی اخلاق و البته در عین حال حاکم و رهبر سیاسی است. پس خلیفه در اسلام، به‌جز سیاست، متکفل امور دینی مردم و پیشوای مذهبی آنان نیز هست.

با این آگاهی، به‌‌وضوح میتوان دانست که فقه جعفری در برابر فقه فقیهان رسمی روزگار امام صادق علیه‌السلام فقط یک اختلاف عقیده‌ی دینی ساده نبود؛ بلکه در عین حال دو مضمون متعرضانه را نیز با خود حمل می‌کرد: نخست و مهمتر، اثبات بی‌نصیبی دستگاه حکومت از آگاهی دینی و ناتوانی آن از اداره‌ی امور فکری مردم و دیگر، مشخص ساختن موارد تحریف در فقه رسمی که ناشی از مصلحت‌اندیشی فقها در بیان احکام فقهی و ملاحظه‌کاری آنان در برابر تحکم و خواست قدرتهای حاکم است.

امام صادق علیه‌السلام با گستردن بساط علمی و بیان فقه و معارف اسلامی و تفسیر قرآن به شیوه‌ای غیر شیوه‌ی عالمان وابسته به حکومت، عملاً به معارضه‌ی با آن دستگاه برخاسته بود. آن حضرت بدین وسیله تمام تشکیلات مذهبی و فقاهت رسمی را که یک ضلع مهم حکومت خلفا به شمار می‌آمد، تخطئه می‌کرد و دستگاه حکومت را از بعد مذهبی‌اش تهی‌دست می‌ساخت.

نخستین حکمرانان بنی‌عباس که خود در روزگار پیش از قدرت، سال‌ها در محیط مبارزاتی علوی و در کنار پیروان و یاران آل‌علی علیه‌السلام گذرانیده و به بسیاری از اسرار و چموخم‌های کنار آنان بصیرت داشتند، نقش متعرضانه‌ی این درس و بحث و حدیث و تفسیر را پیش از اسلاف اموی خود درک می‌کردند. گویا به همین خاطر بود که منصور عباسی در خلال درگیری‌های رذالت‌آمیزش با امام صادق علیه‌السلام مدتها آن حضرت را از نشستن با مردم و آموزش دین به آنان، و نیز مردم را از رفت‌وآمد و سؤال از آن حضرت منع کرد؛ تا آنجا که به نقل از «مفضل‌بن‌عمر» - چهره‌ی درخشان و معروف شیعی - هرگاه مسأله‌ای در باب زناشویی و طلاق و امثال این‌ها برای کسی پیش می‌آمد، به آسانی نمی‌توانست به پاسخ آن حضرت دست یابد.


* وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک-سیاسی

امام صادق علیه‌السلام در اواخر دوران بنی‌امیه، شبکه‌ی تبلیغاتی وسیعی را که کار آن، اشاعه‌ی امامت آل‌علی علیه‌السلام و تبیین درست مسأله‌ی امامت بود، رهبری می‌کرد؛ شبکه‌ای که در بسیاری از نقاط دوردست کشور مسلمان، به ویژه در نواحی عراق و خراسان، فعالیت‌های چشمگیر و ثمربخشی دربارهی مسأله‌ی امامت عهده‌دار بود، ولی این تنها یک روی مسأله و بخش ناچیزی از آن است. موضوع تشکیلات پنهان در صحنهی زندگی سیاسی امام صادق علیه‌السلام و نیز دیگر ائمه علیهم‌السلام، از جمله مهم‌ترین و شورانگیزترین و در عین حال مجهول‌ترین و ابهام‌آمیزترین فصول این زندگینامه‌ی پرماجراست.

برای اثبات وجود چنین سازمانی نمی‌توان و نمی‌باید در انتظار مدارک صریح بود. نباید توقع داشت که یکی از امامان یا یکی از یاران نزدیکش صراحتاً به وجود تشکیلات سیاسی - فکری شیعی اعتراف کرده باشد؛ این چیزی نیست که بتوان به آن اعتراف کرد. انتظار معقول آن است که اگر روزی هم دشمن به وجود تشکل پنهانی امام پی برد و از خود آن حضرت یا یکی از یارانش چیزی پرسید، او به‌کلی وجود چنین چیزی را انکار کند و گمان آن را یک سوءظن یا تهمت بخواند. این، خاصیت همیشگی کار مخفی است.

باید در پی قرائن و شواهد و بطون حوادث ظاهراً ساده‌ای بود که اگرچه نظر بیننده‌ی عادی را جلب نمی‌کند، ولی با دقت و تأمل، خبر از جریان‌های پنهانی بسیاری می‌دهد. اگر با چنین نگرشی به سراسر دوران دو قرن و نیمی زندگی ائمه علیهم‌السلام نظر شود، وجود یک تشکیلات پنهان در خدمت و تحت فرمان ائمه علیهم‌السلام تقریباً مسلم می‌گردد.

خط حزب‌الله ۲۴۰ | نام دیگر انقلاب

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۲۴۰ | نام دیگر انقلاب

* شماره‌ی دویست‌و‌سی‌ونهم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان « نام دیگر انقلاب» منتشر شد.
 
* به گزارش خط حزب‌الله، محور بیانات مهم رهبر انقلاب در آخرین سخنرانی ایشان، مفهوم «تحوّل» بود. خط حزب‌الله در سخن هفته‌ی این شماره‌ی خود به معنای این مفهوم در اندیشه‌ ایشان پرداخته است که خواندن این مطلب به مخاطبین نشریه توصیه می‌گردد.
همچنین ایشان علاوه بر تبیین ابعاد تحول خواهی در سیره‌ی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، ملاحظات، الزامات و نکات کلیدی‌ای را در این زمینه مطرح کردند که نشریه خط حزب الله، به مرور این بخش از بیانات رهبر انقلاب در قالب اطلاع‌نگاشت پرداخته است.

* دیگر بخش‌های نشریه‌ی خط حزب‌الله به شرح زیر است:
امام در مقابل واقعیّت‌ها چشم خود را نبست، امّا کوتاه هم نیامد/ خاطرات رهبری
این تحول‌ها به ‌دست خداست/ کلام امام
یک خبر دهشتناک!/ خانواده ایرانی
خدا محبت امام را در دل مردم گذاشت/ تفسیرقرآن
اگر خودسازی کنید، از لغزشگاه‌ها عبور خواهید کرد/ حزب‌الله این است
راننده می‌فهمید، پیش‌نماز شهر نمی‌فهمید!/ عکس‌نوشت
واردات پزشک از هند!/ روایت پیشرفت
برای دستیابی به مقاصد دنیوی هم تقویت ایمان لازم است/ درس اخلاق
 
* طبق رسم هفتگی خط حزب‌الله و به برکت خون شهدا شماره‌ی این هفته به روح مطهر مجاهد فقید حاج رمضان عبدالله تقدیم می‌شود.

 

برای دسترسی به آرشیو نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.
دریافت «خط حزب‌الله» نسخه‌ی مطالعه | دریافت نسخه‌ی چاپ

حساسیت امام خمینی نسبت به بیت‌المال/ صرفه‌جویی در هزینه‌های زندگی شخصی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

حساسیت امام خمینی نسبت به بیت‌المال/ صرفه‌جویی در هزینه‌های زندگی شخصی

به گزارش گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، امام خمینی (ره) بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی توجه بسیار زیادی به هزینه‌های بیت‌المال داشته و از سوءاستفاده‌ها در این زمینه جلوگیری می‌کردند.

مرحوم میریان از اعضای بیت امام در خاطرات خود در این‌باره می‌گوید: «حساب‌ و کتابهای‌ منزل‌ امام دست‌ من‌ بود. بچه‌ها هر چه‌ برای‌ منزل می‌گرفتند‌، صورت‌ می‌آورند من‌ می‌نوشتم‌، بعد صورت‌ حساب‌ را می‌دادم دست‌ آقای‌ صانعی‌، پولش‌ را می‌گرفتم‌، چون‌ حضرت امام ماه‌ به‌ ماه‌ خرج‌ خانه‌شان‌ مشخص‌ بود. یک مقدار مشخصی‌ برای‌ منزل‌ خودش‌ گذاشته‌، همیشه‌ و آن‌ حد باید خرج‌ بشود اگر زیادتر می‌شد از ماه آینده‌ باید کم‌ شود. دو قلم‌ جنس‌ بود که‌ مال‌ دو تا از دخترهای‌ امام‌ بود، خرج‌ منزلشان‌ را من‌ داده بودم‌، یکی‌ منزل‌ آقای‌ بروجردی‌ یکی‌ هم‌ ماشین‌ آقای‌ انصاری‌.

خوب‌ چون‌ اوایل‌ کار بود و من‌ رویم‌ نشده‌ بود که‌ مثلاً به‌ منزل‌ آقای‌ بروجردی‌ بگویم‌ آقا پول‌ بده‌، من‌ آنقدر جنس‌ برایتان‌ گرفتم‌. من‌ آمدم‌ و این‌ دو قلم‌ جنس‌ را بعد از مدتی‌ که‌ مانده‌ بود نوشتم‌ توی‌ صورت‌ حساب‌ آقا، دادم‌ آقای‌ صانعی‌ و آقای‌ صانعی‌ هم‌ به‌ من‌ پولش‌ را دادند بعد صورت‌ حساب‌ رفت‌ دست‌ امام‌.

امام‌ نگاه‌ می‌کردند، کنترل‌ می‌کردند اگر ایراد و اشتباهی‌ داشت‌ بلافاصله‌ خبر می‌دادند. صورت‌حساب‌ رفت‌ نزد حضرت‌ امام‌. ایشان یک‌ مطالعه‌ای‌ کرده‌ بود گفته‌ بود این‌ دو تا قلم‌ نباید در این‌ صورت‌ می‌آمد. فوراً حاج‌ احمد آقا را خواسته‌ بود با ناراحتی‌ که‌ این‌ دو قلم‌ چی‌ بوده‌؟ دیدم‌ حاج احمد آمد دفتر و گفت‌ میریان‌ گفتم‌ بله‌! گفت‌ این‌ پول‌ها را شما گرفته‌اید؟ گفتم‌ بله‌، گفت‌ این‌ دو قلم‌ چیه‌؟ گفتم‌ آقا این‌ دو قلم‌ مربوط‌ به‌ خواهرتان‌ است‌ و آن‌ یک‌ قلم‌ هم‌ مربوط‌ به‌ آقای‌ انصاری‌ در حال‌ مأموریت‌ بوده‌ خرج‌ ماشینش‌ بوده‌، گفت‌ امام‌ فرموده حق‌ ندارید یک قران‌ برای‌ فامیل‌ و دختر من از بیت‌المال‌ خرج‌ کنید، هر کسی‌ را باید خرجش‌ را از خودش‌ بگیرید و امام‌ خیلی‌ ناراحت‌ شدند. حتی‌ من‌ که‌ پسر امام‌ هستم‌ صورت‌ حساب‌ من‌ را باید جداگانه‌ بدهی‌، حتی‌ نان‌ که‌ برای‌ من‌ می‌گیری‌ نان‌ آقا باید مشخص‌ باشد، نان‌ دختر مشخص‌ باشد. نان‌ منزل‌ من‌ هم‌ باید مشخص‌ باشد و پولش‌ را از من‌ بگیری‌ نکند از آقا بگیری‌، آقا گفته‌ است‌ که‌ از این‌ به‌ بعد حق‌ اینکه یک قران‌ از بیت‌المال‌ یا دفتر بخواهی‌ خرج‌ این‌ها بکنی‌ نداری‌، گفتیم‌ چشم‌ آقاجان‌.

حضرت امام خدمه‌ای‌ داشتند در منزل‌ که‌ سید بود و از قدیم‌ هم با آقا ‌بود، چند سالی‌ بود خانه‌ آقا بود او یک کیلو سبزی‌ خوردن‌ گرفته‌ بود، وقتی‌ آورده‌ بود برود توی‌ حیاط‌، آقا که‌ قدم‌ می‌زد سبزی‌ها را دید یک کیلو گرفته‌ بود. باید نیم‌کیلو می‌گرفت‌، آقا فرموده‌ بودند چقدر گرفته‌ای؟‌ گفت‌ یک کیلو، گفت‌ مصرف‌ ما چقدر است‌؟ گفت‌ نمی‌دانم‌ آقا، گفت‌ مصرف‌ ما نیم‌کیلو است‌. نیم‌کیلویش‌ را یا برگردان‌ دفتر، یا برو پس‌ بده‌. فوراً نصف‌ کرده‌ بودند نصفش‌ را آورده‌ بودند اینجا. گفتند بعد از این‌ هم‌ نیم‌کیلو، چون‌ مصرف‌ ما نیم‌کیلو است‌ نباید و یک‌ جمله‌ که‌ بعضی‌ وقت‌ها فکر می‌کنم‌ امام‌ همین‌ بعد را داشته‌ بعد، نه‌ این‌ بعد را نداشته‌ می‌گویند آن‌ زمانی‌ که‌ می‌دانست‌ باید نیم‌کیلو سبزی‌ مصرف‌ شود نیم‌کیلو سبزی‌ مصرف‌ می‌شد، زمانی‌ که‌ می‌دانست‌ باید یک‌ کیلو مصرف‌ بشود یک کیلو مصرف‌ می‌شد.

زمانی‌ که‌ می‌رفت‌ نماز شب‌ بخواند با یک لامپ‌ 25 آمپر زندگی‌ می‌کرد یک نماز می‌خواست‌ بخواند. چون‌ نور همان‌ قدر بس‌ است‌. زمانی‌ که‌ می‌خواست‌ مطالعه‌ بکند یک لامپ‌ 200 مصرف‌ می‌کرد یعنی‌ دست‌ عدل‌ حضرت‌ علی‌، همین‌ طور است‌ که‌ هر چیز را به‌ جای‌ خودش‌ مصرف‌ می‌کند. لامپ‌ 25 آمپر همیشه‌ باشد نه‌. زمانی‌ که‌ می‌خواستند قرآن‌ بخوانند لامپ‌ 200 مصرف‌ می‌کردند، روشنایی‌ باید کافی‌ باشد، زمانی‌ هم‌ که‌ می‌خواهد از اتاق پایش‌ را بگذارد بیرون‌، خاموش‌ می‌کرد.»

اولین شهید ایرانی در بوسنی/ شهید «رسول حیدری» نماد غیرت ایرانی در دفاع از مظلومان عالم

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

اولین شهید ایرانی در بوسنی/ شهید «رسول حیدری» نماد غیرت ایرانی در دفاع از مظلومان عالم

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سال ۱۹۹۲ جنگ بوسنی با حمله صرب‌های متعصب به مردم مسلمان بوسنی، آغاز شد.

پس از درگیری‌های سال ۱۹۹۱ در اسلوونی و کرواسی سعی در ادغام بوسنی و صربستان داشتند. دشمنی صرب‌ها با مردم بوسنی اگرچه در ظاهر به اختلاف نژادی و قربانی بودن آنان در مقابل مردم بوسنی بازمی‌گشت، اما در واقعیت پاکسازی نژاد بوسنیایی‌های مسلمان بود، اتفاقی که بعد‌ها یکی از بزرگترین جنایات جنگی، نسل‌کشی و تجاوز‌های گروهی و سیستماتیک را رقم زد و باعث کشته و ناپدید شدند بیش از ۳۰۰ هزار نفر از مردم آن سامان شد.

با شدت گرفتن آتش جنگ در بوسنی و هرزگوین و پخش اخبار و تصاویر از جنایات صرب‌های افراطی علیه مسلمانان بوسنی، حمایت کشور‌های مسلمان آغاز شد. ایران از سازمان ملل خواست تا تیمی ۱۰ هزار نفره از نیرو‌های ایرانی به عنوان نیروی حافظ صلح به این کشور اعزام کند که با مخالفت دبیر کل سازمان ملل و شورای امنیت مواجه شد. با ممانعت سازمان ملل، ایران مجبور شد تا به صورت غیر رسمی و با عنوان فعال حقوق بشری و کمک‌های هلال احمر و مامور سفارتخانه، نیرو‌های نظامی خود را برای کمک نظامی و آموزش جنگی به رزمندگان بوسنی به این کشور بفرستد. در این بین چهار تن از نیرو‌های ایرانی که نیز به شهادت رسیدند.

شهید «رسول حیدری» با نام «مجید منتظری» یکی از چهار شهید ایرانی در بوسنی است که در میانه جنگ بوسنی به عنوان دیپلمات جمهوری اسلامی ایران به شهری در بوسنی مرکزی رفت. او با کوله باری از تجربه راهی این سفر شد. رسول از بعد انقلاب و در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران همدان درآمد. او که اصالتا اهل ملایر بود بعد‌ها در تشکیل سپاه ملایر اثرگذار بود و مسوول اطلاعات سپاه این شهر شد که در آن دوره توانست ۱۵۰ تن از نیرو‌های ضد انقلاب را دستگیر کند.

مدتی در گیلانغرب و سرپل ذهاب با نیرو‌های بعثی جنگید و در چندین عملیات غرب کشور حضور فعال داشت. او در طول دوران دفاع مقدس مجموعا ۶۵ بار حضور در جبهه را تجربه کرد که عمدتا به عنوان نیروی اطلاعات بار‌ها به شمال عراق و تا عمق خاک این کشور نفوذ کرد و گاهی برای شناسایی تا مرز سوریه نیز پیش رفت.

پس از جنگ تحمیلی وارد دانشگاه امام حسین (ع) شد و در رشته علوم سیاسی تحصیل کرد. با شروع جنگ بوسنی به این کشور رفت و خیلی زود توانست در بین نیرو‌های بوسنی جا بیافتد.

حیدری سرانجام در سال ۱۳۷۲ همزمان با روز عید غدیر در شهر ویسوکو در کمین نیرو‌های کروات گرفتار شد و به همراه دوست و همرزم بوسنیایی‌اش به شهادت رسید. او را اولین شهید ایرانی در بوسنی می‌نامند به همین واسطه سنگ نماد او و سه شهید دیگر ایرانی در بوسنی بر دیوار سفارت ایران در این کشور ساخته و نصب شد تا یاد و نام فداکاری و ایثار مردان سرزمینمان در قبال مسلمانان دیگر کشور‌ها از یاد‌ها نرود.

کتاب «ر» نوشته «مریم برادران» زندگینامه شهید رسول حیدری است که جایزه ادبی جلال را از آن خود کرده است و با شیوه‌ای نو به زندگی این شهید پرداخته.

آیت‌الله رئیسی: دستگاه قضا باید سالم بماند / افتخار‌مان گره‌گشایی از مشکلات مردم است

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

آیت‌الله رئیسی: دستگاه قضا باید سالم بماند / افتخار‌مان گره‌گشایی از مشکلات مردم است

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی صبح امروز در دیدار با روسای واحدهای قضایی و مدیران سازمان‌های تابع استان فارس اظهار داشت: به دلیل رعایت شرایط بهداشتی برنامه‌ریزی به گونه‌ای بوده که تعداد دیدارها محدود شود و از مردم استان فارس و قضات و دیگر همکاران عذرخواهی می‌کنم.

بیشتر بخوانید

رئیسی افزود: کاهش ورودی پرونده کاهش جمعیت کیفری و تسریع در رسیدگی به پرونده‌ها در استان فارس قابل تقدیر و توجه است و باید این شرایط حفظ شود و هم از کمیت کاسته شده و  هم بر کیفیت افزوده شود.

رئیس دستگاه قضا با بیان اینکه افتخار من این است که سرباز رهبری باشم و خدمتگزار مردم هستم، گفت: امروز افتخار بزرگ برای همه ما گره‌گشایی از کار مردم است، این افتخار است که یک گره از کار مردم گشوده شود.

رئیسی تصریح کرد: رسیدگی به درخواست‌های مردم و رفع مشکل از مردم از افتخارات همه ما است و باید سرلوحه کارها قرار گیرد.

رئیس قوه قضائیه تصریح کرد: سلامت دستگاه قضا نکته مهمی است که باید به آن توجه شود، در بین مجموعه قضایی یک درصد تخلف هم زیاد است.

رئیسی بیان کرد: کرامت انسان اعم از سازمان و شخص تا متهم و زندانی مورد توجه است که باید مجموعه دستگاه قضا کرامت را حفظ کند، همچنین برخورد با متهم نیز باید با کرامت باشد در تحقق  این موضوع‌ها نباید به یک جلسه و بخشنامه بسنده کرد بلکه باید جلوه داشته باشد.

وی با بیان اینکه به هیچ عنوان ‌دستگاه قضایی تحت تاثیر فضاسازی‌ها قرار نمی‌گیرد، افزود: آنچه برای دستگاه قضایی مهم است حق‌خواهی و ایستادگی در مسیر حق است.

رئیسی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر حفظ منابع طبیعی گفت: به هیچ عنوان نباید اجازه داد زمین خواران سراغ سرمایه‌های ملی بیایند و همه دستگاه‌ها باید این مورد را دنبال کنند، در مقدمه کار به ویژه در انشعابات غیرمجاز دنبال شود تا به دستگاه قضایی نرسد .

رئیس قوه قضائیه همچنین به پرونده سیل شیراز اشاره کرد و گفت: مقصران مشخص و حکم آنها صادر شد، اما نکته مهم لایروبی بوده که باید انجام می‌شد باید توجه داشت که اگر ترک کار منجر به خسارت شود باید بررسی شود.

رئیسی با اشاره به اجرای طرح توسعه داوری و میانجی‌گیری افزود: از هر طرحی که بتواند سبب صلح و سازش شده و مشکلات را حل کند به طور حتم استقبال می‌کنیم چرا که توسعه این قضیه به کاهش پرونده می‌انجامد.

رئیس قوه قضاییه درباره تعیین وضعیت شورای حل اختلاف نیز گفت: لایحه شورای حل اختلاف به دولت فرستاده شده که هم وضعیت کارکنان مشخص  و هم وضعیت شوراها قطعی می‌شود.

رییسی با اشاره به مطرح کردن بحث تمرکز زدایی که توسط مسئولان استانی مطرح شد گفت:  اگر مواردی در استان انجام و اخلالی در امور پیش نیاید موافق بوده و  استقبال می‌کنیم.

وی درباره دیگر مشکلات مطرح شده توسط مسئولان قضایی استان فارس در این جلسه بیان‌ کرد: معاون برنامه‌ریزی را اعزام کردم و مشکلات را بررسی کردند که در جلسه عصر همه این موارد با حضور روسای سازمان‌ها و مسئولان ارشد استان مطرح می‌شود تا جایی که بتوانیم در استان حل مشکل می‌کنیم و مابقی هم در تهران دنبال می‌کنیم.

 رئیس قوه قضاییه با اشاره به فرمایشات رهبری در 14 خرداد نیز تصریح کرد: تبیین شخصیت امام(ره)، امام تحول خواه و تحولگرا باید مورد توجه باشد و مسئولان به طور حتم  به امام امت و رهبری تاسی کنند، وضع موجود و وضع مطلوب را مشاهده کرده و تلاش کنند فاصله کم شود.

وی با بیان اینکه باید دید که مردم انتظارشان از سازمان اداری و دادگستری تراز انقلاب چیست؟ گفت: باید نظام اداری را در تراز انقلاب اسلامی قرار دهیم، به طوری که در نظام اداری کژ‌ی‌ها، فساد و پارتی‌بازی مطلقا نباشد.

رئیس قوه قضاییه با تاکید بر اینکه مسئولان دستگاه قضا باید نسبت به رفع مشکلات مردم حساس باشند، گفت: اقتصاد و فرهنگ مورد تاکید رهبری است، استان فارس می‌تواند رفتارهایش برای کشور الگو باشد.

وی با اشاره به مسئله فرهنگ بیان کرد: باید نسبت به مسائل فرهنگی نیز حساس بود چرا که فرهنگ می‌تواند تمدن و اسلام را برای کشور حفظ کند‌ و زمینه ترویج بسیاری از ارزش‌ها و هنجارها و برطرف کردن ناهنجاری می‌شود.

رئیسی در پایان تاکید کرد: باید آسیب‌های اجتماعی به حداقل ممکن برسد تا تبدیل به جرم نشود و در حوزه پیشگیری نیز حرفمان این است که آسیب تبدیل به جرم نشود.