تولد آسمانی و استثنایی حضرت فاطمه سلام الله علیها
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، «تحلیل جامع تولد آسمانی و استثنایی حضرت فاطمه سلام الله علیها»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
*******
از آنجایی که بیستم جمادی الثانی مقارن با میلاد خجسته ام حضرت زهرا «سلام الله علیها» است، فرصت و توفیق برای همه ارادتمندان آن حضرت است که برای بالابردن سطح معرفت و شناخت خود به تأمل در ویژگی های استثنایی و معجزه آسای تولد آسمانی و ملکوتی بانوی آسمانی بپردازند.
ازهمین رو و از باب «مالایدک کله لایترک کله» در این یادداشت چند ویژگی استثنایی مختص و مربوط به تولد حضرت زهرا «سلام الله علیها» مورد تحلیل قرار می گیرد؛
*******
1- «بارداری استثنایی حضرت خدیجه سلام الله علیها»
نخستین ویژگی که تولد حضرت زهرا «سلام الله علیها» را به یک استثناء تبدیل کرد و شبیه و نظیر تولد حضرت یحیای نمود، بشارت به رسول الله «صلی الله علیه وآله و سلم» در شب معراج به بارداری حضرت خدیجه به دختری بنام حضرت فاطمه «سلام الله علیها» است همانند بشارت به حضرت ذکریا به تولد حضرت یحیی است چرا که:
حضرت خدیجه در سنی به حضرت فاطمه سلام الله علیها باردار شد که بطور طبیعی امکان بارداری زنان در این سن امکان پذیر نیست چرا که بر پایه بعضی از گزارشات حضرت خدیجه در سن 60 سالگی بودند چرا که در کتاب شریف کافی، ج1 ص447 از امام باقر علیه السلام روایت شده است: ((وُلِدَت فاطمةُ بنت محمد بعد مبعث رسول الله بخمس سنین وتوفیت ولها ثمان عشرة سنة و خمسة و سبعون یوماً))
این درحالی است اصولا زنان در این سن یائسه هستند و باردار نمی شوند و به همین دلیل بوده است که ((عاصم بن وائل)) در مسجدالحرام خطاب به رسول الله صلی الله علیه وآله می گفت: ((ابتر)) و مقطوع النسل(الطوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۴۱۸.))
ولی می بینیم همانگونه که خداوند متعال به زکریای پیامبر و همسرش در سن کهنسالی بشارت بچه دار شدن فرزند پسر بنام حضرت یحیی داد که در ایه (39\40\41) سوره آل عمران آمده است:
((فَنادَتْهُ المَلائِکَةُ وَهُوَ قائِمٌ یُصَلّى فِى المِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى مُصَدِّقاً بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَیِّداً وَحَصُوراً وَنَبِیّاً مِنَ الصّالِحِینَ * قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِى غُلامٌ وَقَدْ بَلَغَنِىَ الکِبَرُ وَامْرَأَتِی عاقِرٌ قالَ کَذلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ* قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً قالَ آیَتُکَ أَلّا تُکَلِّمَ النّاسَ ثَلاثَةَ أَیّامٍ إِلّا رَمْزاً وَاذکُرْ رَبَّکَ کَثِیرا وَسَبِّحْ بِالعَشِىِّ وَالإِبْکارِ؛
سپس فرشتگان زکریا را که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود، ندا کردند که خداوند تو را به ولادت یحیى مژده مى دهد، چه اینکه او نبوت عیسى را تصدیق مى کند و خود فردى پیشوا وپارسا و پیامبرى از شایستگان است، عرضه داشت: پروردگارا، چگونه من صاحب فرزندى شوم در صورتى که پیر و سالخورده گشته ام و همسرم نیز نازاست: گفت: چنین است کار خدا، هر عملى را بخواهد انجام مىدهد. عرض کرد: پروردگارا، برایم نشانه اى مقرر فرما، فرمود: نشانه ات این است که مدت سه روز با مردم جز به اشاره سخن نگویى، و پروردگار خویش را صبح و شام بسیار ذکر و تسبیح بنما.))
حضرت خدیجه نیز صاحب چنین کرامتی شد و در سن 60 سالگی نه تنها به حضرت زهرا سلام الله علیها باردار شد، بلکه همانند حضرت یحیی پیش از تولد حضرت فاطمه(س)، خداوند در معراج بشارت تولد ایشان را به نبی خاتم داده و فرموده بود: «یَا مُحَمَّد! إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُبَشِّرُکَ بِفَاطِمَةَ مِنْ خَدِیجَةَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ...»؛ ای پیامبر! خداوند [ولادت] فاطمه را از خدیجه دختر خویلد به تو بشارت میدهد. (بحارالانوار ، ج8، ص151)
*******
2- «دوره بارداری استثنایی حضرت خدیجه سلام الله علیها»
دومین ویژگی استثنایی میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها دوره بارداری حضرت خدیجه به آن حضرت است که جز با کرامت نمی توان این دوره را تفسیر نمود، به این معنا همانگونه که دوره نوزادی حضرت مسیح سلام الله علیه یک امر استثنایی همراه با کرامت بود که در گهواره لب به سخن گشوده و می فرمود: ((قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا «آیه 30سوره مریم»(عیسى به سخن آمد و) گفت: منم بندهى خدا، او به من کتاب (آسمانى) داده و مرا پیامبر قرار داده است))
حضرت زهرا «سلام الله علیها» نیز در حالی که در رحم مادرش حضرت خدیجه بود صاحب چنین کرامتی بود چرا که در ضمن حدیثى طولانى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«روزى رسول خدا وارد منزل شد و شنید که خدیجه با کسى صحبت مى کند، به او فرمود: اى خدیجه، چه کسى با تو صحبت مى کرد؟ گفت: کودکى که در شکم دارم با من سخن مى گوید و با من انس مى گیرد، فرمود: این جبرئیل است که به من بشارت مى دهد که او دختر است، آفریده اى پاک و خوش قدم و با یمن و برکت است، بزودى خداوند متعال نسل مرا از او و از نسل او امامان را در بین امت قرار خواهد داد»((بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 16، ص 80.))
و همچنین شیخ عزالدین عبدالسلام شافعى گوید: ((هنگامى که خدیجه به فاطمه حامله شد، در شکم وى با او صحبت مى کرد، او این جریان را از پیامبر خدا پنهان مى داشت، روزى حضرت بر او وارد شد و دید بدون اینکه در خانه کسى باشد خدیجه صحبت مى کند، پرسید با چه کسى صحبت مى کردى؟ پاسخ داد با کودکى که در شکم دارم، او با من صحبت مى کند، حضرت فرمود: اى خدیجه تو را بشارت مى دهم، این دخترى است که خداوند او را مادر یازده جانشین من قرار داده است که بعد از من و بعد از پدرشان مى آیند.: . احقاق الحق، ج 10،ص 12)).
*******
3- «مصداق کوثر بون حضرت زهرا سلام الله علیها»
سومین خصوصیت استثنائی میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها آنست که پس از تولد آن حضرت سوره کوثر نا زل شده وحق تعالی لقب ونام((کوثر)) به حضرت داده است، چراکه:
((کوثر)) بر حسب لغت به معنای «خیر کثیر» است؛ یعنی موجودی که منشأ خیرات فراوان و منبع برکات بیشمار است. منتها مصداقاً به حقایق متعدّدی در تفاسیر اشاره شده است. از آن جمله: نبوّت، قرآن، شفاعت، علم، نهری در بهشت و ذریّه و نسل کثیر ولی به دودلیل مصداق اتم واکمل وبارز کوثر وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها است برای اینکه:
اولا؛ شان نزول آیه بهترین شاهد و قرینه است بر اینکه مصداق کوثر حضرت فاطمه سلام الله علیها است چرا که مفسّران از إبن عباس نقل کردهاند، سوره کوثر درباره سخن "عاص بن وائل سهمی" نازل شده و این موقعی بود که دید رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از مسجدالحرام بیرون میآید. پس در نزدیکی باب بنیسهم با حضرت ملاقات و گفتگو کرد، در حالی که عدّهای از بزرگان قریش در مسجد نشسته بودند، پس چون عاص بن وائل داخلشد، گفتند: با کی صحبت می کردی؟ گفت: با این ابتر، و این بعد از فوت عبداللّه فرزند رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود. رسم و عادت عرب جاهلی این بود کسی را که پسر نداشت، ابتر می نامیدند، پس قریش در موقع مرگ عبداللّه او را ابتر و صنبور (شخصی که برادر و فرزندی نداشته باشد) نامیدند. (مجمع البیان، طبرسی، مترجمان، ج ۲۷، ص ۳۱۰ ـ ۳۱۱).
سوره کوثر ناظر به این واقعه نازل شده است. خداوند در این سوره پیامبر را صاحب کوثر(خیر و یا نسل کثیر) توصیف نموده است. و چنانکه مسلم است نسل پیامبر (صلّی الله علیه و آله) از دخترشان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) استمرار و گسترش یافته است.
از همین رو«فخر رازى» در تفسیر کبیر در ضمن تفسیرهاى مختلف «کوثر» مى گوید: «قول سوم این است که: این سوره به عنوان ردّ بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خرده مى گرفتند، بنابراین معنى سوره این است که: خداوند به او نسلى مى دهد که در طول زمان باقى مى ماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند در عین حال جهان مملو از آنها است، این در حالى است که از «بنى امیه» (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا باقى نمانده، سپس بنگر و ببین چقدر از علماى بزرگ در میان آنها است، مانند: باقر، صادق، رضا و نفس زکیه:صادق، رضا و نفس زکیه: تفسیر«فخر رازى»، جلد 32، صفحه 124.))
ثانیا: همانگونه که مفسر کبیر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان فرمودند: ((اینکه در آخر سوره فرمود:"إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ" با در نظر گرفتن اینکه کلمه "ابتر" در ظاهر به معنای اجاق کور است، و نیز با در نظر گرفتن اینکه جمله مذکور از باب قصر قلب است، چنین به دست می آید که منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریه ای است که خدای تعالی به آن جناب ارزانی داشته، (و برکتی است که در نسل آن جناب قرار داده)، و یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه، چیزی که هست کثرت ذریه یکی از مصادیق خیر کثیر است، و اگر مراد مساله ذریه به استقلال و یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمه " انّ" در جمله " إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ" فایده ای نداشت، زیرا کلمه "انّ" علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم می رساند و معنا ندارد، بفرماید ما به تو حوض دادیم، چون که بدگوی تو اجاق کور است و یا بی خبر است:المیزان فى تفسیر القرآن، ج 20،ص 371.))
*******
4- «اسم با مسمای حضرت زهرا سلام الله علیها»
چهارمین خصوصیت حضرت زهر ا سلام الله علیها که وی را سر آمد همه زنان و میلادش را به استثنا تبدیل نمود نام بامسمایی «فاطمه» است، که رسو ل الله صلی الله علیه وآله و سلم پس از تولد بر این نوزاد آسمانی نهادند، چرا که در روایات حکمت و رازها و علت زیادی را برای نام مبارک و مقدس «فاطمه» ذکر شده است برای آشنایی و معرفت بیشتر نسبت به اسرار این نام مقدس برخی از این حکمت هارا در اینجا می آوریم؛
اول- «بریدگى از آتش جهنم»
در برخی از روایات، حکمت نامگذارى آن حضرت به «فاطمه» دورى او و شیعیان و محبین او از آتش و عذاب جهنم بیان شده که روشنگر جایگاه بلند او نزد حق، و برکت پیروى از او و آثار محبت و ارادت به اوست، ضمن این که اشاره و تلمیح لطیفى است به مقام«شفاعت» آن بانوى بزرگ در قیامت.
از همین رو امام صادق فرمود: ((قال رسول الله صلى الله علیه و آله لعلى علیه السلام: «هل تدرى لم سمیت فاطمه؟ قال على علیه السلام لم سمیت فاطمة یا رسول الله؟ قال: لانها فطمت هى و شیعتها من النار.» (مجمع الزوائد،ج8،ص51) :رسول گرامى اسلام به حضرت على علیه السلام فرمود: آیا مىدانى براى چه فاطمه علیها السلام به این نام نامیده شد؟ حضرت على علیه السلام فرمود: براى چه؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: براى آن که او و شیعیانش از آتش (جهنم) منع شدند.)
دوم- «بریدگی از شر و بدی ها»
بطور کلی شر و خیر دو امر متقابل و متضادند کسی که از شر بریده و منفصل باشد و شر و بدی در او راه نداشته باشد خیر و حسن مطلق است، و چنین حسن خدادی کاشف از طهارت و قداست ظاهر و باطن او خواهد بود، اسم مبارک «فاطمه» مشتق از مصدر «فطم » است که در لغت عرب به معناى بریدن، قطع کردن و جداشدن است. لفظ فاطمه از جهت هیئت به صورت صیغه «فاعل » است، ولى داراى معناى مفعولى است و به معناى بریده و جدا شده مى باشد.(لسان العرب،ج 10،ص 289)
پیامبر گرامی از این جهت نام فاطمه را بر نوزاد متولد شده نهادند تا به امت اسلامی این پیام را منتقل کنند که با شخصیتی روبرو خواهند بود که از چنین طهارت و قداستی برخوردارند.
از همین روست یونس بن ظبیان نقل مى کند: امام صادق علیه السلام پس از شمارش اسامى حضرت فاطمه علیها السلام، فرمود:
«اتدرى اى شى ء تفسیر فاطمه؟ قلت: اخبرنى یا سیدى. قال: فطمت من الشر» (.بحار الانوار، ج 43، باب2) یونس! آیا مى دانى تفسیر فاطمه چیست؟ گفتم: مرا از آن آگاه سازید. فرمود: دورى از شر و بدى))
سوم- «ناتوانی ازدرک مرتبه فاطمه سلام الله علیها»
سومین حکمت مسمی شدن حضرت به اسم مبارک و مقدس «فاطمه» اشاره به ناتوانی معرفت بشر نسبت به مرتبه ملکوتی حضرت فاطمه است، و پیامبر با این اسم گذاری می خواستند این پیام را به ما منتقل نمایند که معرفت به مرتبه ملکوتی حضرت فاطمه فراتر از استعداد و درک بشری است.
از همین روست که امام صادق علیه السلام فرمود:
«و انما سمیت فاطمة لان الخلق فطمواعن معرفتها»(فاطمة من المهد الى اللحد.) ;همانا فاطمه نامیده شد، چون خلق از معرفت و شناخت (عظمت و شخصیت و مراتب وجودى) او دورند))
به دلیل داشتن چنین مرتبه ملکوتی و عظمت معنوی و قدسی و سخت بودن از معرفت به مرتبه ملکوتی آن حضرت است که امام صادق علیه السلام در تفسیر سوره قدر فرمودند: (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ): اللَّیلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا:منظور از «لیله»در سورة قدر،فاطمه و منظور از قدر،الله است، پس هر کسی فاطمه را شناخت، آن گونه که سزاوار شناختن است، به درستی که شب قدر را درک کرده است و غیر از این نیست که فاطمه، فاطمه نامیده شد، به خاطر اینکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شده اند:بحارالانوار،ج43،ص65)).
مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | فرماندهای برای شکستن همه محاصرهها...
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سومین سالگرد شهادت شهید سلیمانی، روایتهای حضرت آیتالله خامنهای درباره شهید حاج قاسم سلیمانی را در مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» منتشر میکند.
رهبر انقلاب: «کدام فرمانده دیگر قدرت داشت میتوانست کارهایی را که او انجام داد انجام بدهد؟ به یک منطقهای که در محاصرهی ۳۶۰ درجهای دشمن است، شهید سلیمانی با بالگرد وارد این منطقه میشود، در محاصرهی کامل دشمن جوانهای خوبی در آن منطقه هستند که دستتنها هستند، فرماندهای ندارند، چشمشان که به حاج قاسم سلیمانی میافتد، جان پیدا میکنند، روحیه پیدا میکنند، انگیزه پیدا میکنند، محاصره را از بین میبرند و دشمن را متواری میکنند و فراری میکنند؛ چه کسی میتواند این کارها را انجام بدهد؟ فرمانده ضدّ تروریسم در کلّ منطقه قویترین و سرشناسترین فرمانده، را ترور کردند.» ۱۳۹۸/۱۰/۲۷
رهبری انقلاب :در اغتشاشات اخیر میخواستند نقاط قوت کشور را از بین ببرند.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
بزرگداشت نوزدهم دی سال ۵۶ هر سال تکرار میشود. باید هم استمرار داشته باشد. در آینده هم باید این رشتهی نورانی دوام پیدا کند. چرا؟ چون حادثه یک حادثهی تحولی بزرگ بود، حادثهی عادی نبود. زنده نگه داشتن حوادث تحولی تاریخ وظیفهی همه است.
چرا میگوییم نوزده دی قم یک حادثهی تحولآفرین و تاریخی است؟ چون شروع و سرآغاز یک جهاد بزرگ است. از اینجا یک جهاد بزرگی آغاز شد در سراسر کشور که هدف این جهاد هم این بود که ایران عزیز را از هاضمهی غرب بکشد بیرون. ایران که له شده بود زیر دست و پای فرهنگ معوج و غلط غربی و زیر تسلّط سیاسی و نظامی غربی، این را بکشد بیرون، مستقلش کند، هویت تاریخی ایران را احیا کند. هویت تاریخی اسلام و ایران، ایران اسلامی است.
این هویت اسلامی ایران گم شده بود. اگر کسی میآمد در خیابانهای تهران راه میرفت، نه حالا فقط هم تهران، در خیلی از شهرهای دیگر، حتی در یک جاهایی از مشهد ما اگر کسی راه میرفت، احساس نمیکرد اینجا یک کشور اسلامی است، اینجا یک مردم مسلمانی زندگی میکنند.
راهبرد جریان باطل کتمان یا کمرنگکردن ایامالله است؛ راهبردش این است که نگذارد اینجور روزها، اینجور حادثهها زنده بمانند و نورافشانی کنند. از نظر جبههی باطل این ایام غالباً کتمان میشوند یا حتی به انکار هم میرسد. روز بیست و دوی بهمن کتمان میشود، روز سیزده آبان، روز نوزده دی، روز نه دی، روز بیست و نه بهمن قضیهی تبریز، روز تشییع شهید سلیمانی، روز تشییع شهید حججی، اینها همه ایاماللهاند. اینها را میخواهند کتمان کنند. اینها هر کدام یک مشعلی هستند که از نظر جریان باطل باید خاموش بشوند، جریان باطلی که در مقابل شما، در مقابل این ملت، در مقابل این انقلاب قرار دارد این مشعلها را بر نمیتابد، اینها را باید نابود کند، مشعلها را خاموش کند.
کار را به لحظه باید انجام داد. توابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همهشان کشته شدند، اما در تاریخ اینها را مدح نمیکنند. چرا؟ چون دیرجنبیدند. شما که میخواستید خونتان را در راه امام حسین بدهید، چرا در اول محرّم، دوم محرّم نیامدید، یک کاری اقلاً صورت بدهید؟ آنجا میایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت میآیید در میدان. این کار را به هنگام انجام ندادن این جور است. کار را به هنگام باید انجام داد. نباید غفلت کنیم از وظیفهای که عقل و شرع به عهدهی ما گذاشته. باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. نباید تأخیر داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمیتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم.
در اغتشاشهای اخیر هم دست دشمن خارجی عیان بود. حالا یک عدهای انکار کردند. تا آدم میگوید دشمن خارجی، فوراً برای اینکه حالا یک جناحی را یا یک شخصی را یا یک گروهی را یا یک دولتی را به زمین بزنند، فوراً آن را انکار میکنند. یعنی نهخیر، تقصیر شماست. ولی نه، دست خارجیها واضح بود، معلوم بود. آن کار آمریکاییها، آن کار اروپاییها، کشورهای مختلف اروپایی هرکدام یک جوری در این قضیه وارد شدند به طور عیان، آشکار، نه مخفی. معلوم شد که چه کسانی در این قضیه دخالت دارند در این اغتشاشهای اخیر هم اینجوری بود. نمیشود ندیده گرفت اینها را خب اینجا هم مهمترین بخش کار، تبلیغات بود.
فضای مجازی را دیدید، رسانههای خارجی را از غربی و عربی و عبری و امثال اینها ملاحظه کردید دیگر. اینجا هم بنابراین نقش اول مال تبلیغات بود. خب یک عدهای اینجور میخواستند وانمود بکنند و خارجیها در تبلیغاتشان اینجور وانمود میکردند که این اغتشاشاتی که حالا یک عدهای، تعدادی میآیند در خیابانها و فریاد میکشند و فحش میدهند و یکجایی را یک شیشهای را میشکنند و یک سطل زبالهای را آتش میزنند و فلان اینها مخالف با ضعفهای کشورند، ضعفهای مدیریتی، ضعفهای اقتصادی، ضعفهای فلان، نه، بنده به شما عرض میکنم عکس قضیه [است]. این کسانی که آمدند وارد اغتشاشات شدند و اینها را راه انداختند هدفشان برطرف کردن ضعفهای کشور نبود، هدفشان از بین بردن نقطههای قوّت کشور بود.
نقاط قوّت را میخواستند متوقف کنند و الّا بله ما مشکل اقتصادی داریم شکّی نیست، مشکل معیشتی مردم را داریم آیا مشکل اقتصادی با آتش زدن سطل آشغال حل میشود؟ با آمدن و اغتشاش کردن در خیابان حل میشود؟ اینها نمیخواستند نقاط ضعف را از بین ببرند اینها میخواستند نقاط قوّت را از بین ببرند. خب اینها خیانت بود بلاشک خیانت بود و دستگاههای مسئول هم برخورد جدّی و عادلانه میکنند با خیانت، و باید هم بکنند.
باید کارهای بزرگ انجام بگیرد، باید کارهای تحوّلی انجام بگیرد. به نظر من، میتواند انجام بگیرد. مسئولین مؤمنی وجود دارند، مسئولین پُرکار و پُرتلاشی وجود دارند. میتواند کارهای تحوّلی انجام بگیرد. خود انقلاب بزرگترین تحوّل بود. کارهای مقدّمات انقلاب، هر کدام، یک کار تحوّلی بود. اینها بود که ما را توانست از آن گردنههای سخت عبور بدهد. بعد از این هم، چه در زمینهی اقتصاد، چه در زمینهی فرهنگ، چه در زمینهی امنیّت، چه در زمینههای گوناگون، زمینهی علم، کارهای تحوّلی و بزرگ لازم است. به نظر من، این کار ممکن است. آدمش را داریم، مسئولینش را داریم، کشور بحمداللّه جوانهای خوبی دارد. در همین دانشگاهها و در بسیاری از حوزههای علمیّه در سراسر کشور و در بین مردم گوناگون، طبقات گوناگون، افرادی هستند که میتوانند کار کنند، کارهای مبتکرانه، کارهای نوآورانه و کارهای تحوّلی.
یک مسئله جهاد تبیین است. بارها و بارها بنده تکرار کردم و باز هم تکرار میکنم. دشمن در رأس نقشههایش، تبلیغات است. به قول خودشان پروپاگاندا. علاج پروپاگاندا تبیین است؛ از زبانهای مختلف، از حنجرههای مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف. وسوسهای را که روی آن جوان و نوجوان اثر میگذارد چه چیزی میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند، آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند.
این حرکت عظیم که از قم شروع شد توانست ایران را از پنجهی غارتگر و خونین آمریکا نجات بدهد. در واقع ایران را از دست و از حلقوم آمریکا کشید بیرون. این شد پایه و اساس دشمنی آمریکا با ایران.
اینکه میگویند فلان حادثه فلان قضیه موجب شد که آمریکاییها با ما دشمن بشوند بعضیها هم حالا بعد از چهل سال میگویند چرا آمریکاییها را با خودتان دشمن میکنید! ما داریم دشمن میکنیم؟ چهل سال است به خون ما تشنه است.
ما حالا داریم آمریکا را دشمن میکنیم؟ آمریکاییها از روز اول شروع کردند. یک سندی اخیراً منتشر شده که برای من فرستادند، آوردند همین چند هفته پیش ظاهراً از یک مرکز معتبر آمریکایی که اسناد مهمی را بعد از مثلاً گذشت سی چهل سال منتشر میکند، این سندی را منتشر کرده که میگوید که کارتر در دسامبر ۱۹۷۹، دسامبر ۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما، یک دستوری میدهد به سازمان سیا. دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید.
یعنی همان اول انقلاب اوایل انقلاب رئیسجمهور آمریکا دستور سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را با خواب آشفتهای که لابد دیده به سازمان سیا صادر میکند. آن وقت نکتهی جالب توجه این است که به چه وسیله ساقط کنید، ذکر میکند اولین نکتهای ذکر میکند تبلیغات است؛ پروپاگاندا. میگویند با پروپاگاندا تبلیغ کنید علیه جمهوری اسلامی.
این کاری بوده که آن روز اینها شروع کردند. تبلیغات، البته خب فقط تبلیغات نبود تحریم هم بود جاسوسی هم بود نفوذ هم بود.
رهبری انقلاب :در اغتشاشات اخیر میخواستند نقاط قوت کشور را از بین ببرند.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
بزرگداشت نوزدهم دی سال ۵۶ هر سال تکرار میشود. باید هم استمرار داشته باشد. در آینده هم باید این رشتهی نورانی دوام پیدا کند. چرا؟ چون حادثه یک حادثهی تحولی بزرگ بود، حادثهی عادی نبود. زنده نگه داشتن حوادث تحولی تاریخ وظیفهی همه است.
چرا میگوییم نوزده دی قم یک حادثهی تحولآفرین و تاریخی است؟ چون شروع و سرآغاز یک جهاد بزرگ است. از اینجا یک جهاد بزرگی آغاز شد در سراسر کشور که هدف این جهاد هم این بود که ایران عزیز را از هاضمهی غرب بکشد بیرون. ایران که له شده بود زیر دست و پای فرهنگ معوج و غلط غربی و زیر تسلّط سیاسی و نظامی غربی، این را بکشد بیرون، مستقلش کند، هویت تاریخی ایران را احیا کند. هویت تاریخی اسلام و ایران، ایران اسلامی است.
این هویت اسلامی ایران گم شده بود. اگر کسی میآمد در خیابانهای تهران راه میرفت، نه حالا فقط هم تهران، در خیلی از شهرهای دیگر، حتی در یک جاهایی از مشهد ما اگر کسی راه میرفت، احساس نمیکرد اینجا یک کشور اسلامی است، اینجا یک مردم مسلمانی زندگی میکنند.
راهبرد جریان باطل کتمان یا کمرنگکردن ایامالله است؛ راهبردش این است که نگذارد اینجور روزها، اینجور حادثهها زنده بمانند و نورافشانی کنند. از نظر جبههی باطل این ایام غالباً کتمان میشوند یا حتی به انکار هم میرسد. روز بیست و دوی بهمن کتمان میشود، روز سیزده آبان، روز نوزده دی، روز نه دی، روز بیست و نه بهمن قضیهی تبریز، روز تشییع شهید سلیمانی، روز تشییع شهید حججی، اینها همه ایاماللهاند. اینها را میخواهند کتمان کنند. اینها هر کدام یک مشعلی هستند که از نظر جریان باطل باید خاموش بشوند، جریان باطلی که در مقابل شما، در مقابل این ملت، در مقابل این انقلاب قرار دارد این مشعلها را بر نمیتابد، اینها را باید نابود کند، مشعلها را خاموش کند.
کار را به لحظه باید انجام داد. توابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همهشان کشته شدند، اما در تاریخ اینها را مدح نمیکنند. چرا؟ چون دیرجنبیدند. شما که میخواستید خونتان را در راه امام حسین بدهید، چرا در اول محرّم، دوم محرّم نیامدید، یک کاری اقلاً صورت بدهید؟ آنجا میایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت میآیید در میدان. این کار را به هنگام انجام ندادن این جور است. کار را به هنگام باید انجام داد. نباید غفلت کنیم از وظیفهای که عقل و شرع به عهدهی ما گذاشته. باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. نباید تأخیر داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمیتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم.
در اغتشاشهای اخیر هم دست دشمن خارجی عیان بود. حالا یک عدهای انکار کردند. تا آدم میگوید دشمن خارجی، فوراً برای اینکه حالا یک جناحی را یا یک شخصی را یا یک گروهی را یا یک دولتی را به زمین بزنند، فوراً آن را انکار میکنند. یعنی نهخیر، تقصیر شماست. ولی نه، دست خارجیها واضح بود، معلوم بود. آن کار آمریکاییها، آن کار اروپاییها، کشورهای مختلف اروپایی هرکدام یک جوری در این قضیه وارد شدند به طور عیان، آشکار، نه مخفی. معلوم شد که چه کسانی در این قضیه دخالت دارند در این اغتشاشهای اخیر هم اینجوری بود. نمیشود ندیده گرفت اینها را خب اینجا هم مهمترین بخش کار، تبلیغات بود.
فضای مجازی را دیدید، رسانههای خارجی را از غربی و عربی و عبری و امثال اینها ملاحظه کردید دیگر. اینجا هم بنابراین نقش اول مال تبلیغات بود. خب یک عدهای اینجور میخواستند وانمود بکنند و خارجیها در تبلیغاتشان اینجور وانمود میکردند که این اغتشاشاتی که حالا یک عدهای، تعدادی میآیند در خیابانها و فریاد میکشند و فحش میدهند و یکجایی را یک شیشهای را میشکنند و یک سطل زبالهای را آتش میزنند و فلان اینها مخالف با ضعفهای کشورند، ضعفهای مدیریتی، ضعفهای اقتصادی، ضعفهای فلان، نه، بنده به شما عرض میکنم عکس قضیه [است]. این کسانی که آمدند وارد اغتشاشات شدند و اینها را راه انداختند هدفشان برطرف کردن ضعفهای کشور نبود، هدفشان از بین بردن نقطههای قوّت کشور بود.
نقاط قوّت را میخواستند متوقف کنند و الّا بله ما مشکل اقتصادی داریم شکّی نیست، مشکل معیشتی مردم را داریم آیا مشکل اقتصادی با آتش زدن سطل آشغال حل میشود؟ با آمدن و اغتشاش کردن در خیابان حل میشود؟ اینها نمیخواستند نقاط ضعف را از بین ببرند اینها میخواستند نقاط قوّت را از بین ببرند. خب اینها خیانت بود بلاشک خیانت بود و دستگاههای مسئول هم برخورد جدّی و عادلانه میکنند با خیانت، و باید هم بکنند.
باید کارهای بزرگ انجام بگیرد، باید کارهای تحوّلی انجام بگیرد. به نظر من، میتواند انجام بگیرد. مسئولین مؤمنی وجود دارند، مسئولین پُرکار و پُرتلاشی وجود دارند. میتواند کارهای تحوّلی انجام بگیرد. خود انقلاب بزرگترین تحوّل بود. کارهای مقدّمات انقلاب، هر کدام، یک کار تحوّلی بود. اینها بود که ما را توانست از آن گردنههای سخت عبور بدهد. بعد از این هم، چه در زمینهی اقتصاد، چه در زمینهی فرهنگ، چه در زمینهی امنیّت، چه در زمینههای گوناگون، زمینهی علم، کارهای تحوّلی و بزرگ لازم است. به نظر من، این کار ممکن است. آدمش را داریم، مسئولینش را داریم، کشور بحمداللّه جوانهای خوبی دارد. در همین دانشگاهها و در بسیاری از حوزههای علمیّه در سراسر کشور و در بین مردم گوناگون، طبقات گوناگون، افرادی هستند که میتوانند کار کنند، کارهای مبتکرانه، کارهای نوآورانه و کارهای تحوّلی.
یک مسئله جهاد تبیین است. بارها و بارها بنده تکرار کردم و باز هم تکرار میکنم. دشمن در رأس نقشههایش، تبلیغات است. به قول خودشان پروپاگاندا. علاج پروپاگاندا تبیین است؛ از زبانهای مختلف، از حنجرههای مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف. وسوسهای را که روی آن جوان و نوجوان اثر میگذارد چه چیزی میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند، آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند.
این حرکت عظیم که از قم شروع شد توانست ایران را از پنجهی غارتگر و خونین آمریکا نجات بدهد. در واقع ایران را از دست و از حلقوم آمریکا کشید بیرون. این شد پایه و اساس دشمنی آمریکا با ایران.
اینکه میگویند فلان حادثه فلان قضیه موجب شد که آمریکاییها با ما دشمن بشوند بعضیها هم حالا بعد از چهل سال میگویند چرا آمریکاییها را با خودتان دشمن میکنید! ما داریم دشمن میکنیم؟ چهل سال است به خون ما تشنه است.
ما حالا داریم آمریکا را دشمن میکنیم؟ آمریکاییها از روز اول شروع کردند. یک سندی اخیراً منتشر شده که برای من فرستادند، آوردند همین چند هفته پیش ظاهراً از یک مرکز معتبر آمریکایی که اسناد مهمی را بعد از مثلاً گذشت سی چهل سال منتشر میکند، این سندی را منتشر کرده که میگوید که کارتر در دسامبر ۱۹۷۹، دسامبر ۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما، یک دستوری میدهد به سازمان سیا. دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید.
یعنی همان اول انقلاب اوایل انقلاب رئیسجمهور آمریکا دستور سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را با خواب آشفتهای که لابد دیده به سازمان سیا صادر میکند. آن وقت نکتهی جالب توجه این است که به چه وسیله ساقط کنید، ذکر میکند اولین نکتهای ذکر میکند تبلیغات است؛ پروپاگاندا. میگویند با پروپاگاندا تبلیغ کنید علیه جمهوری اسلامی.
این کاری بوده که آن روز اینها شروع کردند. تبلیغات، البته خب فقط تبلیغات نبود تحریم هم بود جاسوسی هم بود نفوذ هم بود.
مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | خط قرمز
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار پرافتخار اسلام حاج قاسم سلیمانی، در مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» روایتهایی از حضرت آیتالله خامنهای درباره شهید سلیمانی را منتشر میکند.
رهبر انقلاب: «شهید سلیمانی در مسائل داخل کشور -چون این حرفها غالباً ناظر به مبارزات منطقهای و فعّالیّتهای منطقهایِ او بود- اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند، این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون و اسمهای مختلف و جناحهای مختلف و مانند اینها نبود امّا در عالَم انقلابیگری چرا، بشدّت پایبند به انقلاب، پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل رضوان الله علیه بود.» ۱۳۹۸/۱۰/۱۸
مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | نمودار شهیدانه زیستن
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار پرافتخار اسلام حاج قاسم سلیمانی، در مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» روایتهایی از حضرت آیتالله خامنهای درباره شهید سلیمانی را منتشر میکند.
رهبر انقلاب: «از قول شهید نقل شد که گفته بود کسی که شهید زندگی کند، شهید میشود؛ واقعاً شهیدانه زندگی کرد. من حالا یک کتابی را دارم میخوانم در همین شرح اخلاق و زندگی شهید؛ «سلیمانیای که من میشناسم»؛ نوشته که نوهی یکی از دوستان شهیدش را میخواستند عمل جرّاحی کنند، رفت داخل بیمارستان و ایستاد تا عمل تمام بشود. مادر آن بچّه گفت که خب حاج آقا عمل تمام شد، دیگر بروید به کارتان برسید؛ گفت نه، پدر تو، یعنی پدربزرگ این بچّه به جای من رفت شهید شد، من هم حالا به جای او اینجا میایستم؛ ایستاد تا بچّه به هوش آمد، خاطرش که جمع شد بعد رفت. رفتارش با خانوادهی شهید این جوری است، رفتارش با اشرار و با مفسدین آن طور است.» ۱۴۰۰/۱۰/۱۱