اشباح قدرتمند( زبدهترین نیرومخصوصهای دنیا)
«اشباح قدرتمند» شاید تنها توصیفی باشد که بتواند قدرت نهفته در پس چهرههای آرام و خندان و شوخ طبعی آنها را توصیف کند؛ نیروهای ویژهای که با تاسی از آبشناسانها، غلام خلیلیها، علیاریها، اقاربپرستها، مشکیانها و دیگر شهدای سرافزار کلاهسبزهای ارتش، اجازه نمیدهند تا امروز دشمن در خیالی خام، نگاهی کج به این آب و خاک داشته باشد.
شاید باور کردنی نبود که در اولین تماس با فرمانده یکی از زبدهترین نیرومخصوصهای دنیا، بتوانیم قرار مصاحبه با او را تنظیم کنیم؛ فردی بسیار «خوشرو» و صد البته شوخ طبع؛ مردی که اگر بتوانی در میان مشغلههای مختلف و ماموریتهای ویژهاش، فرصتی برای همکلام شدن با او را پیدا کنی، به وضوح میتوانی مفهوم «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» را درک کنی.
صبح یکی از روزهای پایانی تابستان به سراغ تیپی میرویم که بسیار پرآوازه است بسیاری معتقدند که اعضای این تیپ از جمله برترین کماندوهای ویژه دنیا هستند؛ دلیرمردانی که در روزگاری نه چندان دور، افتخارات بسیاری در مقاومت سردشت و خرمشهر آفریدند و شاید تنها شاهد باقی مانده از دلاوریهای آن دوران، «کلاهِسبز» و «فرنچهای» روی سینه و بازوی کماندوهای تیپ 65 باشد.
با کمی تاخیر به محل استقرار تیپ 65 میرسیم؛ ساختمان بلندی با نوشته بزرگ «آشیانه عقابهای آسمان» روی آن؛ جملهای که با آرم مخصوص این تیپ کماندویی ویژه، به طرز عجیبی نگاه را خیره میکند و با حرکت خودرو، زاویه گردنت را با امتداد جاده بیشتر میکند؛ از درب بزرگ دژبانی داخل میشویم؛ در هر گوشهای، تعدادی از افراد مشغول دویدن و انجام تمرینهای ورزشی هستند؛ سراغ دفتر فرماندهی تیپ را میگیریم و علی رغم تصورمان، هشتمین فرمانده این تیپ با هیبتی متفاوت در گوشهای از پادگان مییابیم؛ به گرمی خوش آمد میگوید و با نحوه دست دادنش، به وضوح توانایی بدنی و ورزیدگی اندامش را به رخمان میکشد؛ مرد حدوداً 50 سالهای که با شوخی و خندهای که با نیروهای در حال تمرینش دارد، تصوراتمان از یک فرمانده نظامی و ارتباط یک فرمانده عالی رتبه با نیروهایش را به چالش میکشد.
به دفتر کار امیر خسروی میرویم؛ دفتری در حدود 30 متر مربع که در هر گوشهای از آن، یک کاپ قهرمانی در یکی از رشتههای ورزشی _ از چتربازی تا اسکی _ گذاشته شده و آنچه که بیشترین توجه را به خود جلب میکند، 7 قاب عکسی است که بر سینه دیوار روبرویات نصب شده و تصویر 7 فرمانده پیشین این تیپ را قاب گرفته است.
سرِ صحبت با امیر «خسرو خسروی» باز میشود و در میان این گپ و گفت، علی رغم سکوت امیر در برابر برخی مسائل که شاید روزی از آنها سخن به میان آید، صحبتها به موضوعاتی نیز کشیده میشود که تاکنون پرده از آنها برداشته نشده بود؛ حقایق و ماجراهایی که در تاریخ 20، 30 ساله گذشته علی رغم اهمیتش کمتر به آنها پرداخته شده است؛ مسائلی همچون مانور شهری جنجالی تیپ 65 در ابتدای دهه 60 و 70 در تهران و تسخیر 1 ساعت و نیمه اهداف تعیین شده آن در پایتخت…
امیر، شما هشتمین فرمانده یکی از قدرتمندترین تیپهای نیرومخصوص ایران، منطقه و دنیا هستید؛ قدری راجع به سابقه خود و تشکیل این تیپ بگویید.
امیر خسروی: من متولد سال 1339 هستم و از سال 1360 با ورود به دانشکده افسری، به ارتش جمهوری اسلامی ایران وارد شدم و از سال89 هم این توفیق را پیدا کردم که به عنوان هشتمین فرمانده تیپ 65 نوهد، در این سِمت به کشور عزیزمان خدمت کنم.
در خصوص نحوه شکل گیری این تیپ، موضوع به اوایل سال 1332 برمیگردد که در آن سال، 10 نفر از پرسنل نظامی وقت نیروی هوایی و زمینی ارتش، به فرانسه اعزام شدند و اولین آموزش چتربازی را گذراندند و اولین یگان چتربازی در ایران را تشکیل دادند این واحد در سال 1338 به گردان چتربازی ارتقاء یافت. در سال 1349، نام این تیپ به تیپ 23 نیروهای ویژه هوابرد تغییر یافت. در دهه 50 به دلیل نیاز موجود، دو یگان دیگر به نامهای «رهایی گروگان» و گروهان «عملیات روانی» نیز به ساختار تیپ 23 اضافه شد و این تیپ متشکل شد از 3 یگان «رهایی گروگان»، «جنگهای نامنظم» و «عملیات روانی و یگان پشتیبانی».
البته در اوایل دهه 60 نیز در زمانی که جنگ تحمیلی ادامه یافت، تیپ نیرومخصوصهای ارتش با حضور سربازان وظیفه در آن، به لشکر 23 تکاور تبدیل شد و در سال 1370، تیپ 65 نوهد با سه گردان متشکل از یگان رهایی گروگان، عملیات روانی و پشتیبانی به علاوه آموزشگاه جنگهای نامنظم و فاوا، مجدداً به صورت مستقل درآمد و از لشکر 23 منفک شد.
وظیفه یگان عملیات روانی در این تیپ چیست؟
امیر خسروی: جنگ روانی عبارت است از بکار گرفتن هر وسیله و روش به منظور تاثیرگذاری بر روحیه و رفتار یک گروه به خاطر رسیدن به یک هدف نظامی محتمل. به عبارت دیگر جنگ روانی را میتوان تحیمل اراده خود بر دشمن از راههایی به غیر از راههای نظامی و با وسائلی به جز ابزار اقتصادی تعریف کرد که دستیابی به اهداف این جنگ میتواند در بازه زمانی کوتاه و یا بلند مدت اتفاق افتد؛ تبلیغات استراتژیک، تبلیغات نبرد، پخش و انتشار اخبار، فریب دادن دشمن به شیوهای سازمان یافته و همچنین تبلیغات محرمانه از جمله این موارد است؛ همچنین انتشار اخبار به طور مرتب و سیستماتیک به منظور کمک به سیاست خارجی کشور و بالا بردن اعتبار آن و کسب سمپاتی و پشتیبانی، از جمله جنگ روانی با اهداف بلند مدت است.
در مجموع این یگان پیش از عملیات، در حین ماموریت و پس از آن وظیفه تضعیف روحیه نیروهای متخاصم و تقویت روحی نیروهای خودی را دارد و در رستههای مختلف با ابزار و امکاناتی که در اختیار دارد به این جنگ روانی که یک مساله مهم در ماموریتهای ما است میپردازد.
نیرومخصوصهای ارتش ایران جزو 5 نیرومخصوص برتر جهان
در برخی از تقسیم بندیهای انجام شده، «نیرومخصوصهای» ارتش جمهوری اسلامی ایران که به عنوان تیپ نوهد مشغول انجام وظایف خود هستند به عنوان یکی از ده نیروی مخصوص برتر در رده بندی جهانی معرفی شدهاند، آیا امروز هم میتوان این ادعا را مطرح کرد؟
امیر خسروی: تمرینات مداوم و روزآمدی در تکنیکها و تاکتیکها یکی از ارکان اصلی تمامی واحدهای رزمی و نظامی در دنیا است؛ این در حالی است که اهمیت این موضوع در نیروهای مخصوص در هر کشوری، دو چندان است و نیروهای مخصوص میبایست علاوه بر تمرینات مداوم و گاهاً طاقتفرسا، از آخرین تکنیکها، تاکتیکها و فنون نظامی دیگر کشورها اطلاع حاصل کنند و خود را با این پیشرفتهای جهانی همگام سازند تا علاوه بر آشنایی با این فنون و تکنیکها، به بدل آنها نیز دست پیدا کند. لذا ما علاوه بر تاکیدات خود در موضوع ارتقای توانایی فیزیکی و بدنی، به موضوع ارتقای روحیه ایمانی و بهرهگیری از آخرین تکنولوژیهای روز نیز اهتمام ویژهای داریم.
از سویی برای رده بندی نیروهای مخصوص دنیا باید رزمایش و مانور مشترکی با کشورهای مختلف برگزار شود ولی در مجموع با توانمندیهای امروزمان میتوانم ادعا کنم که تیپ 65، در میان 5 نیروی ویژه برتر دنیا قرار دارد و ما سعی کردهایم تا علی رغم تحریمها و محدودیتهایی که برای کشور ما وجود دارد، با تکیه بر خودکفایی و ارتقاء روحیه و توانمندیهای فردی، برخی ضعفهای فنی موجود را پوشش دهیم.
البته این تحریمها از سویی باعث شد تا خودکفایی و ساخت تجهیزات مورد نیاز توسط کارشناسان داخلی نیز، بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد و امروز ما توانستهایم چترهای بسیار سریع و بسیاری دیگر از تجهیزات مورد نیازمان را در داخل تولید کنیم؛ حتی زمانی که سرهنگ پاینده و تیم همراهش از برج میلاد پریدند، این پرش را با استفاده از چترهای دستسازی انجام دادند که با خلاقیت شخصی، موفق به ساخت آن شده بودند و امروز ما قادریم چترهای اتوماتیک، سقوط آزاد و انواع دیگری از چترهای مورد نیازمان را در داخل تولید کنیم.
کمی درباره نوع آموزشهایی که نیروهای مخصوص نوهد در طول دورههای متعدد خود میبینند توضیح میدهید.
امیر خسروی: در ابتدا، تمامی نیروهایی که از دانشکده افسری یا مراکز درجه داری ارتش به تیپ 65 وارد میشوند، باید دوره چتر بازی اولیه با چتر اتوماتیک را فرا بگیرند؛ پس از گذراندن این دوره نیز، میبایست دوره 6 ماهه نیروی مخصوص را در دریا، کوه و جنگل، کویر و برف بگذرانند که پس از کسب امتیازات لازم و اتمام این دوره، جزو نیروی پایور ما شده و به یگانهای مختلف نیروهای مخصوص تیپ 65، معرفی میشوند و دورههای تخصصی دیگری را پشت سر میگذارند که دورههای سقوط آزاد، پرواز با پاراگلایدر، پاراموتور و ... از این قبیل است.
همچنین در دوره «نیرومخصوص» سعی میشود تا با آموزشها و تمرینات فشرده و تا اندازهای سخت، نیروها از نظر روحی و بدنی محک زده شوند و تواناییهای ویژه روحی و جسمی آنها برای شرایط سخت عملیاتی، ارتقا یابد. در ادامه این دوره، آموزشهایی از قبیل جهتیابیهای ویژه، تخریب ویژه، مخابرات ویژه و کار با بسیاری از سلاحهای استراتژیک به این افراد داده میشود تا آنها در هر شرایط عملیاتی، بتوانند خود را به اهداف از پیش تعیین شده برسانند و با کمترین امکانات و مواد اولیه در دسترسشان، هدف مورد نظر را تخریب و یا تسخیر کنند.
امیر، در همان اولیل جنگ و در آشفتگی اولیه پس از انقلاب، یکی از موثرترین نیروهایی که در میادین جنگ با عراق حاضر شد و با در پیش گرفتن جنگهای چریکی، اقدامات ارزشمندی را انجام داد، تیپ 23 سابق و حضور موثر کماندوهای کلاه سبز آن بود.
امیر خسروی: بله. در آن زمان با حضور شهید دکتر چمران در مناطق جنگی، تعدادی از اعضای اصلی جنگهای نامنظم، بچههای نیروی مخصوص تیپ 23 سابق بودند که در کنار شهید چمران، ستاد جنگهای نامنظم را تشکیل دادند و با توجه به آموزشهایی که دیده بودند و به دلیل ویژگی خاص این تیپ که هیچگونه وابستگی به زمین ندارد، از توانایی بالایی در جنگهای چریکی برخوردار بودند و قادر بودند با تعداد کمی از نفرات، ضربات مهلکی را به دشمن وارد کنند و به سرعت از محل دور شوند.
کانیمانگا؛ فیلمی که 15 سال بر پردههای سینمای کشور اکران شد
امیر، فعالیت کلاه سبزهای ارتش در دوران دفاع مقدس و عملیاتهای برون مرزی آن به اندازهای عجیب و دور از تصور بود که چندین فیلم همچون «کانیمانگا» و «شیران سبز» ساخته شد که سالها اکران میشد و حتی فیلم کانیمانگا، توانست با 15 سال حضور بر روی پرده سینماهای ایران، رکورد طولانیترین اکران کشور را از آن خود کند. در مجموع وظایف کماندوهای کلاه سبز ارتش در جنگ تحمیلی چگونه ترسیم شده بود؟
امیر خسروی: البته هم فیلم کانیمانگا و هم فیلم شیران سبز، برگرفته از عملیاتهای واقعی کلاه سبزهای لشکر 23 بود که در خاک عراق انجام شده بود به عنوان مثال سناریوی فیلم شیران سبز، از یک عملیات واقعی برگرفته شد که در سال 64 در مناطق شمال غرب کشور انجام شد که در آن، چند کماندوی کلاه سبز ارتش ماموریت یافتند تا یک پایگاه در کشور عراق را منهدم کنند.
در طول 8 سال دفاع مقدس نیز مسئولیت سردشت در شمال غرب کشور به نیروی مخصوص نوهد سپرده شد و به جرات میتوانم ادعا کنم که بهترین عملکرد را این واحد در میان دیگر واحدهای نظامی کشور در مدت جنگ انجام داد به طوری که در آن زمان دشمن نتوانست حتی یک وجب از خاک آن نقطه را به تسخیر خود درآورد؛ البته از سوی دشمن تکهای شدیدی همچون حمله شمیایی معروف «سردشت» در این منطقه انجام شد ولی نیروهای ما به سرعت این تکها را دفع میکردند و دشمن هیچگاه نتوانست در این منطقه مستقر شود.
همچنین عملیات قادر هم یکی از عملیاتهایی بود که نیرومخصوصهای ارتش جمهوری اسلامی ایران در آن شرکت داشتند و شهید آبشناسان هم به عنوان فرمانده لشکر 23 در آن عملیات به شهادت رسید.
از این رو لشکر 23 و نیرومخصوصهای ارتش، در زمان جنگ هم موفق بودند و یکی از درخشانترین عملکردها را در کارنامه خود به ثبت رساندند و شهدای بسیاری را هم در طول دفاع 8 ساله مقدس، به میهن اسلامیمان تقدیم کردند.
بعد از اتمام جنگ و با توجه به نیازهای کشور، سپاه و نیروی انتظامی نیز اقدام به تشکیل واحدها و یگانهای ویژه کردند؛ یگانهای ویژهای که آموزشهای آنها عموماً برگرفته از آموزشهای کماندوهای تیپ 65 بود، در حال حاضر نیز تعاملاتی میان این نیروهای ویژه در ارتش، سپاه و نیروی انتظامی وجود دارد؟
امیر خسروی: همینطور است مرحوم غلام خلیلی یکی از زبدهترین نیرومخصوصهای ارتش بود که به همراه تعدادی دیگر از نیرو مخصوصهای زبده نوهد، دورههای اصلی و اولیه نیروی مخصوص را برای تعدادی از نیروهای مستعد سپاه پاسداران برگزار کرد و آموزشهای لازم را در پادگان حر که مقر سابق لشکر 23 نوهد بود، به آنها انتقال داد که الحمدلله امروز هم این نیروها، عملکرد بسیار قدرتمندی در جایگاه خود و برای انجام ماموریتها دارند.
چگونه تهران در یک ساعت و نیم تسخیر شد/ نقش صیاد شیرازی در تسخیر یک ساعت و نیمه تهران
یکی از استثناییترین عملیاتها و ماموریتهای انجام شده توسط کلاه سبزهای ارتش، مانور شهری تهران در ابتدای دهه 60 و 70 بود که واکنشهای متفاوتی را به همراه داشت، مقداری راجع به آن صحبت کنید.
امیر خسروی: در آن زمان شهید بزرگوار صیاد شیرازی با توجه به ماموریتهای حساس نیروهای ویژه و عمدتاً برون مرزی تیپ 65، پیشنهاد برگزاری یک مانور شهری را مطرح کردند تا هم نتیجه آموزشهای جدید این تیپ مشخص شود و هم توانایی نیرو مخصوصهای این تیپ که پس از پایان جنگ در هیچ رزمایشی شرکت نکرده بود، محک زده شود. لذا در سال 71، بنا بر تدابیر خود شهید صیاد شیرازی، چند نقطه در شهر تهران به عنوان اهداف این مانور تعیین شد و نیرو مخصوصهای این تیپ موظف شدند تا بدون در اختیار داشتن هرگونه سلاحی، اهداف از پیش تعیین شده در تهران را در زمان مشخصی تسخیر کنند.
اهداف در نظر گرفته شده همچون برخی کلانتریها، پاسگاهها، تعدای از ادارات، بعضی از پادگانها و حتی سازمان رادیو و تلویزیون آن زمان، که جزو اهداف از پیش تعیین شده بودند، به گونهای انتخاب شده بودند که هم از حساسیت بالایی برخوردار بودند و هم در مواردی، ورود به آنها غیر ممکن به نظر میرسید؛ این در حالی بود که در این مانور، نیروهای شهری موظف شده بودند که از این محلها در برابر هر نیروی متخاصمی، در طول برگزاری مانور به شدت محافظت کنند که خوشبختانه نیرو مخصوصهای تیپ 65 نوهد موفق شدند، اهداف از پیش تعیین شده را در مدت زمانی کمتر از زمان تعیین شده به تسخیر خود درآورند. یکی از نقاط قوت نیرو مخصوصهای تیپ 65 در این مانور، آموزش ویژهای بود که به همت شهید صیاد شیرازی و دیگر فرماندهان این تیپ، برای آنها طراحی شده بود و این نیروهای مخصوص برای هرگونه نفوذ، از بین بردن و تسخیر اهداف خود در عملیاتهای برون م رزی، از آن بهرهمند بودند؛ آموزشهاییکه طی آن، نیروهای مخصوص این تیپ، با لباس بومی هر منطقه و با لهجه و زبان خاص آن، در پوششی از نیروهای محلی به اهداف مورد نظر خود نزدیک شده و نفوذ کنند.
شما آن زمان در تیپ 65 بودید؟
امیر خسروی: نه در آن زمان من در لشگر 23 تکاور بودم ولی از نحوه برگزاری این مانور اطلاع دارم؛ در این مانور حدود دو گردان از نیرومخصوصهای ارتش حضور داشتند و قرار بود این مانور شهری در 2 ساعت اجرا شود که اولین هدف در کمتر از یک ساعت تسخیر شد و کل مانور هم در زمان مقرر هم انجام شد.
حتی در این میان، برخی از کماندوهای تیپ 65، برای نفوذ و تسخیر اهداف تعیین شده، از لباس روحانیت، کارکنان آن سازمان و کارکنان زحمت کش شهرداری استفاده کنند، که در نوع خود ابتکارات جدیدی بود و خاطرات جالبی از این موارد وجود دارد. (با خنده)
البته برگزاری این مانور، علاوه بر روحیه مضاعفی که به نیروهای مخصوص تیپ 65 تزریق کرد، باعث شد تا بخشی از مشکلات دفاعی که اجازه داده بود تا نیروهای مخصوص ما با استفاده از آنها به اهداف خود دست یابد، شناسایی و مرتفع شوند.
گفتید که طراحی و پیشنهاد برگزاری این مانور با شهید صیاد بود، ایشان از نتیجه این مانور راضی بودند؟
امیر خسروی: البته که راضی بودند، من به یاد دارم در آن زمان و پس از برگزاری این مانور، فرماندهان نظامی کشور، علی رغم برخی بهانهتراشیهای برخی از افراد، واکنش بسیاری خوبی به عملکرد نیرومخصوصهای تیپ 65 نشان دادند و این مانور به فرماندهی فرمانده وقت تیپ، جناب سرهنگ فهیمی صالح انجام شد.
در حال حاضر تیپ 65، برنامهای برای استفاده از تواناییهای پیشکسوتان این تیپ که سرمایههای ارزشمندی برای ارتش و نظام ما هستند، ندارد؟
امیر خسروی: به حمدالله ارتباط میان نسل جدید تیپ 65 با نسل قبلتر آن حفظ شده و سالانه دو بار اساتید پیشکسوت تیپ 65 کنار هم جمع میشوند؛ این محافل از یکسو باعث ارتقای روحیه نیروهای امروز تیپ و از سوی دیگر افزایش همدلی میان نسل قدیم و جدید را در پی دارد؛ حتی چند ماه پیش نیز در مسابقه چتر بازی نیروهای مسلح، پیشکسوتان قدیمی تیپ نیز حضور داشتند و در حاشیه این مسابقه، تعدادی از پیشکسوتان که شاید 10 تا 20 سال بود پرش با چتر را انجام نداده بودند، پریدند که صحنه بسیار زیبایی بود.
اما حرف پایانیِ هشتمین فرمانده کلاه سبزهای ارتش جمهوری اسلامی ایران...
امیر خسروی: خدا رحمت کند امام خمینی را؛ ایشان در زمانی که برخیها در اوایل انقلاب، انحلال ارتش را زمزمه میکردند، فرمودند که ارتشیها فرزندان همین انقلاب هستند و باید ارتش در جایگاه خودش بماند؛ ارتشی که در دوران 8 سال دفاع مقدس جانانه جنگید و جوانان بسیاری را نثار این انقلاب، نظام و کشور کرد و توانست سد محکمی در برابر ارابه جنگی عراق باشد.
از طرفی ما در طول سالهای پس از انقلاب نیز شاهدیم که استکبار و کشورهای غربی با حمایت از کشور عراق در جنگ با ایران به دنبال براندازی این نظام بودند و با شکست در 8 سال جنگ، دنباله این هدف خود را با توسل به تحریم کشورمان پیگیری کردند و این روزها هم با ادبیاتی دیگر، از گزینههای رو میزشان دم میزنند. لذا آنها مترصدند تا در هر زمان ممکن، نظام جمهوری اسلامی را با چالش مواجه کنند ولی امروز شاهدیم که آمریکا و اسرائیل علیرغم تمام بلوفهایی که از روی میز بودن تمام گزینهها دم میزنند، ولی به هیچ وجه جرات و جسارت فکر حمله به ایران را نیز ندارند چراکه در زمان دفاع 8 ساله مقدس که نظام اسلامی ایران هم در ابتدای راه خود قرار داشت، نتیجه رویارویی با ایران اسلامی را تجربه کردند و با وجود حمایت تمام قد تسلیحاتی و سیاسی از عراق، شکست را تجربه کردند.
منبع: خبرگزاری تسنیم
اینفوگرافی/نگاهی به فعالیت های آیت الله مهدوی کنی
در آستانه ایام عزاداری حضرت سیدالشهداء(ع) صبح امروز حضرت آیت الله مهدوی کنی ، رئیس مجلس خبرگان رهبری پس از تحمل چهار ماه بیماری دعوت حق را لبیک گفت. پایگاه جریان شناسی دیدبان به مناسبت رحلت این یار دیرین امام و رهبری، اینفوگرافی ذیل که مروری بر فعالیت های این استاد بزرگ اخلاق در قبل و بعد انقلاب است را منتشر کرد.
تشییع پیکر آیت الله مهدوی کنی از بیمارستان به دانشگاه امام صادق(ع)
دیدار نخست وزیر عراق با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی عصر امروز (سه شنبه) در دیدار آقای حیدر العبادی نخست وزیر عراق و هیأت همراه، امنیت، رفاه، اقتدار و عزت عراق به عنوان کشوری مهم در منطقه را برای جمهوری اسلامی ایران بسیار حائز اهمیت ارزیابی کردند و ضمن اعلام حمایت قاطع ایران از دولت جدید عراق، گفتند: وضعیت فعلی منطقه و از جمله عراق، نتیجه سیاستهای غیر مسئولانه قدرتهای فرامرزی و برخی کشورهای منطقه در سوریه است و ما معتقدیم ملت و دولت عراق و بخصوص جوانان این کشور توانایی فائق آمدن بر تروریستها و برقراری امنیت را دارند و نیازی به حضور بیگانگان نیست.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با عرض تبریک به ملت و دولت عراق به مناسبت موفقیت در امتحان بزرگ تشکیل دولت، خاطرنشان کردند: کشور عراق، کشور بزرگ، مهم و تأثیرگذاری در منطقه است که در صورت برگشت اوضاع امنیتی و امور جاری به روال عادی، می تواند حقیقتاً نقش آفرینی کند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تلاشها و زحمات دولتهای قبلی عراق برای برقراری امنیت و حل مشکلات مردم، افزودند: ما خدمات بزرگ آقای نوری مالکی را برای عراق و منطقه فراموش نخواهیم کرد.
ایشان خطاب به آقای دکتر حیدر العبادی تأکید کردند: ما در کنار شما هستیم و از دولت شما همانند دولت قبل با جدیت دفاع خواهیم کرد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ما معتقد به استحکام روزافزون پیوندها میان ایران و عراق هستیم و بر همین اساس جمهوری اسلامی ایران از هر کمکی که توانایی آن را داشته باشد دریغ نخواهد کرد.
حضرت آیتالله خامنهای اولویت اول عراق را امنیت دانستند و خاطرنشان کردند: ما همانگونه که قبلاً اعلام کردهایم معتقدیم مردم و دولت عراق برای فائق آمدن بر مشکلات امنیتی، نیازی به بیگانگان و کشورهای دیگر ندارند.
ایشان امنیت عراق را برای ایران بسیار مهم خواندند و گفتند: شرایط پیچیدهی منطقه بگونهای است که امنیت کشورهای منطقه تفکیک پذیر نیست، ضمن آنکه جمهوری اسلامی ایران، امنیت عراق را به عنوان کشور برادر و همسایه و دارای ارتباطات گسترده، امنیت خود میداند.
رهبر انقلاب اسلامی سیاست سالهای اخیر مبنی بر اجازه ندادن برای استفاده از خاک عراق بر ضد سوریه را سیاستی درست و مدبرانه دانستند و تأکید کردند: وضعیت کنونی منطقه نتیجه رفتارهای بسیار غیرمسئولانه قدرتهای فرامرزی و برخی کشورهای منطقه در قبال سوریه است که باید با عزم راسخ در مقابل آن ایستاد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به ادعاهای مطرح شده برای مبارزه با داعش خاطرنشان کردند: ما اطمینان و اعتمادی به صداقت گویندگان این حرفها نداریم و معتقدیم موضوع داعش و تروریسم باید بوسیله کشورهای منطقه علاج شود.
ایشان سیاست اتحاد ملی و قومی و طائفی دولت جدید عراق را سیاستی کاملاً صحیح خواندند و گفتند: عراق یک واحد جغرافیایی است و تفکیک شیعه و سنی و عرب و کرد، در عراق بی معنی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: برخی اطراف قضیه و برخی طوائف هم باید متوجه این موضوع باشند و بدانند که اقدامات خلاف وحدت ملی عراق، به مصلحت این کشور نیست.
حضرت آیتالله خامنهای یکی از امتیازات دولت جدید عراق همچون دولت قبلی را، تشکیل دولت براساس آراء مردم و مردم سالاری دانستند و خاطرنشان کردند: برخی نمی خواهند امکان وقوع چنین واقعیتی در عراق و منطقه را قبول کنند اما این اتفاق روی داده است و دولت عراق باید با قدرت از این دستاورد مهم نگهداری کند.
ایشان جوانان عراقی آماده دفاع از کشور را یک ثروت گرانبها برای دولت عراق خواندند و افزودند: در حوادث اخیر همه دیدند که جوانان عراقی در شرایط خطر چگونه جان برکف، وارد میدان شدند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: باید قدر این ثروت عظیم دانسته شود زیرا همین جوانان هستند که در روز نیاز به کمک دولت عراق خواهند آمد.
در این دیدار که آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور نیز حضور داشت، آقای حیدر العبادی نخست وزیر عراق با اظهار خرسندی از اینکه بعد از تشکیل دولت عراق، اولین سفر رسمی وی به خارج، به ایران انجام شده است، گفت: ما از مواضع بسیار خوب جنابعالی و همچنین کمک های جمهوری اسلامی ایران در موضوع داعش و مقابله با تروریستها، بسیار سپاسگزاریم.
وی داعش و تروریسم را خطری برای همه منطقه دانست و افزود: متأسفانه برخی کشورها متوجه حجم و ابعاد این خطر نیستند و ما معتقدیم که با بصیرت دو ملت ایران و عراق و حمایت علما و هدایت های جنابعالی، می توانیم از این مرحله عبور کنیم و تروریست ها را به عقب برانیم.
نخست وزیر عراق با اشاره به برخی توطئه ها برای ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی، دولت جدید عراق را دولت وحدت ملی خواند و در خصوص روابط ایران و عراق تأکید کرد: ما در این سفر مصمم به گسترش بیش از پیش روابط دو کشور در عرصه های مختلف هستیم.
زندگینامه آیت الله مهدوی کنی
به گزارش گروه فرهنگی فرهنگ نیوز، آیت الله مهدوی کنی رییس مجلس خبرگان رهبری و یکی از اساتید بزرگ اخلاق و عرفان تهران صبح امروز (سهشنبه ۲۹ مهرماه) به ملکوت اعلی پیوست.
آیتالله مهدویکنی ۱۴ خرداد امسال پس از بازگشت از مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) در منزل دچار عارضه قلبی شده و به بیمارستان منتقل شده بودند که پس از گذشت چندماه بستری ایشان در بیمارستان، امروز دعوت حق را لبیک گفتند.
ایشان در محضر استادان مبارزی همچون حضرات آیات مشکینی، حاج شیخ عبدالجواد سده ای (جبل عاملی)، شهید صدوقی، سلطانی، مجاهدی، رفیعی قزوینی، شعرانی، علامه طباطبایی، آیه الله العظمی بروجردی، امام خمینی، آیه الله العظمی گلپایگانی و ... رضوان الله تعالی علیهم دروس عالی فقه، اصول فقه، تفسیر، حکمت، کلام و دروس خارج فقه و اصول را تلمذ کردند.
مبارزات معظم له علیه حکومت طاغوت، باعث دستگیریهای متعدد، تبعید، شکنجه و زندانیشدن ایشان گردید. ایشان آخرین عالمی است که در روزهای نزدیک پیروزی انقلاب اسلامی برای چندمین بار دستگیر و در آستانه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی آزاد شدند. آیت الله مهدوی کنی، پس از پیروزی انقلاب، از طرف حضرت امام خمینی قدس سره الشریف عهدهدار مسؤولیتهای متعددی در تاسیس نظام نوپای اسلامی شدند.
چندی پیش برنامه بوستان از رادیو معارف گفت و گویی با آیت الله مهدوی کنی درباره زندگی معظم له داشته که مشروح آن در زیر آمده است؛
بنده محمدرضا مهدوی کنی در ۱۴ مرداد ۱۳۱۰ در کن و در یک خانواده مذهبی و روستایی- شهری به دنیا آمدم. نام پدرم خواجه اسدالله است. ایشان در کن کشاورزی و باغ و زمین داشتند که قسمتی از آن موروثی از پدرشان بود. پدرم روحانی نبودند ولی علاقه مند به روحانیت بودند. در منزل ما معمولا علما و روحانیت آن زمان رفت و آمد می کردند و من هم از بچگی با روحانیت انس داشتم.
در سن ۷-۸ سالگی پای منبر علمای آن زمان در کن می رفتم و منبر آنها را یاد می گرفتم و برای مادرم بازگو می کردم. گاهی از اوقات چادر مادرم را می گرفتم و به عنوان عبا روی دوشم می انداختم و سرم را هم با چیزی می بستم، مادرم می گفت: مثل آشیخ حسین واعظ کن شدی و از من میخواست منبر آشیخ حسین را برایش بخوانم و من هم شبیه او می خواندم. سخنان را که بازگو میکردم روضه هم میخواندم. و از همان زمان علاقه مند بودم.
مادرم فاطمه نام داشت و بسیار مادر خوبی بود و بسیاری از خصوصیاتی که اگر خوب باشد و داشته باشم از مادرم ارث برده ام. ما ۵ برادر و ۳ خواهر بودیم که یکی دیگر از برادرهایم هم روحانی هستند.
در کن با علمایی مثل مرحوم آیت الله سرخه ای و مرحوم کلباسی و مرحوم حاج میرزا علی کنی رفت و آمد داشتیم. آیت الله سرخه ای عالم و مجتهد و مبارز بزرگی بودند که با ما رفت و آمد داشتند و مسجدشان در محله امامزاده یحیی - محله ۱۵ خرداد است و سرانجام هم پدر زن بنده شدند. مرحوم کلباسی امام جماعت مسجد میرزا محمود وزیر در سرچشمه تهران بودند. مرحوم حاج میرزا علی کنی عالم بزرگواری بودند که در حد مرجعیت بودند و یکی از مشوقان من برای تحصیل علوم دینی بودند. ایشان نقش بسیار برجسته ای در لغو قرارداد رویتر داشتند.
خاطرات دوران کودکی
در دوران کودکی پدرم و برادران بزرگتر از خودم مراقبم بودند که با چه کسانی معاشرت می کنم و اینطور نبود که خیلی آزاد و رها باشم، البته محدود هم نبودم و یادم هست که با هم سن و سالانم بازی می کردیم چه در مدرسه و چه بیرون از مدرسه، الک و دولک و توپ بازی و... می کردیم.
یادم هست که الک ها را با چوب می زدیم. آن زمان پینه دوزی داشتیم که از ناحیه پا یک مقداری معلول بود، روزی در دکانش نشسته بود و پینه دوزی میکرد، الک من خورد به سر او و او رفت پیش پدر من و شکایت کرد که آقا رضا الک را زده به سرم. پدرم خیلی مقید بود که ما به کسی تعدی نکنیم، بدون اینکه از ما بپرسد که عمدی بوده یا سهوی یا چرا این کار را کردی، فکرشان این بود که بالاخره بی مبالاتی کردی، جلوی مردم دو سه تا سیلی به من زدند و گفتند دیگر به کسی جسارت نکنید. فقط دو مورد یادم هست که پدرم مرا تنبیه کرده باشند که یک مرتبه اش همین بود و غیر از این دو مورد یاد ندارم پدرم با من حتی بد حرف زده باشند.
یادم هست نزدیک های بلوغم که شد پدرم یک روز مرا خواست و گفت الان هیچ کس اینجا نیست و تنها هستی میدانی که آدم وقتی مکلف میشود و بالغ میشود خصوصیات جدیدی برایش پیدا می شودو اینها را باید بدانی و این مسائل را به من یاد داد. با اینکه خیلی ها این کار را نمی کردند و می گفتند این حرفها را جلوی جوانها نباید زد، ولی ایشان از همان موقع مراقب ما بودند.
آن دوران، دوران بسیار خوب و با صفا و صمیمیتی بود. صفای خودم هم بیشتر بود. شاید خوب نباشد که بگویم ولی من از بچگی خیلی اهل عبادت بودم یادم است در سن ۱۱ سالگی تمام ماه رمضان را در گرمای شهریور ماه روزه می گرفتم. بعضی شبها مادرم مرا برای سحر بیدار نمیکرد و می گفت بیدارش نکنید که روزه نگیرد ولی من بدون سحری روزه میگرفتم. من قبل از اذان میرفتم بالای پشت بام و مناجات میکردم، و یکی از بچه های محل که اذان می گفت من بودم.
چند نکته ای که خانواده ها باید برای تربیت فرزندان بدانند این است که پدر و مادر خودشان اهل عبادت باشند، نمی شود که آنها اهل عبادت نباشند ولی بخواهند بچه شان اهل عبادت باشد. پدر من اهل جماعت بود و همیشه هرجا که بودند، مقید به نمازجماعت بود و این روی ما هم اثر میگذاشت. علاوه بر این مسائل مالی و طهارت مالی و طهارت اخلاقی هم روی بچه ها اثر دارد. بنده یادم هست از اوایل طلبگی که گاهی منبر میرفتم همیشه می گفتم نفی مطلق درست نیست. یعنی نمی شود به جوانها بگوییم سینما نروید با اینکه سینمای آن موقع خیلی بد بود. من یک مجمعی داشتم به نام مجمع صادقیه آنجا برای بچه ها و با کمک خودشان تئاتر درست کرده بودیم و موضوعات جالب و اخلاقی و ظریف برای بچه ها درست میکردیم. یا به پدر و مادرها می گفتم جمعه بچه ها را بیرون ببرید که تفریح کنند و تخلیه بشوند واگرنه سرکش می شوند و طغیان می کنند. اگر هم کاملا رها و آزاد باشند باز مشکل ایجاد میشود. اگر انسان بتواند بچه ها را کنترل و هدایت بکند بسیاری از کارها را میشود انجام داد.
اولین منبر در کن
بنده تحصیل اولیه ام در دبستان بهمن در کن بود. کلاس اول که رفتم معلمم آذربایجانی و ترک زبان بود، روز اول گفت بچه ها من می خواهم نماز شما را درست کنم. معلم های آن زمان اکثرا آدمهای متدینی بودند. او به بچه ها گفت حمد و سوره را بخوانید. من چون در خانواده یاد گرفته بودم بهتر از بقیه خواندم حتی قرائتم هم تا حدودی خوب بود. وقتی همه بچه ها خواندند به من گفت تو ملا می شوی. گذشت تا روزی که من شاید ۱۸ سال سن داشتم. اولین شبی که در کن در حسینیه محله خودمان( محله بزرگ کن- محله سرآسیا) منبر رفتم، یک روحانی بود که از اصفهان می آمد و منبر می رفت.
آن شب به من گفت منبر برو، گفتم من بلد نیستم و تا حالا منبر نرفتم گفت حالا برو و یک چیزی بگو. الان بروی یاد میگیری و اگر خراب هم بکنی همه میدانند تازه کاری، خودت هم ناراحت نمیشوی. اما اگر درس خواندی و ملا شدی و بعد منبر رفتی و خراب کردی دیگر تا آخر نمی توانی منبر بروی و آن موقع توقع مردم هم از تو بیشتر است. من منبر رفتم، یک منبر ۸ دقیقه ای و یک مسئله شرعی گفتم و قسمتی از یک خطبه امیرالمومنین را خواندم و یک روضه هم خواندم و پایین آمدم. دیدم یک پیرمردی با فاصله زیاد به من می گوید: فلانی مرا می شناسی؟ گفتم نه یادم نیست.گفت من معلم کلاس اولت هستم، بهت گفتم ملا می شی.
بعد از دوران دبستان طلبه شدم و به تهران آمدم و به مدرسه برهان رفتم. در خیابان خراسان و اولین مدرسه ای بود که بعد از ۲۰ شهریور تاسیس شد. مدرسه کوچکی بود با ۱۰-۱۲ حجره کوچک. تقریبا ۲-۳ سال آنجا بودم و بعد به قم رفتم.
یکی از نعمت هایی که خدا به ما داد همین بود که به مدرسه برهان رفتم. مرحوم آیت الله برهان عارف بزرگی بود که در نجف تحصیل کرده بود و در تربیت طلاب روش خاصی داشت و تمام وقتش را صرف تربیت طلبه ها می کرد و تقیداتی از نظر درسی و تربیتی و اخلاقی و عبادتی برای طلبه ها داشت.چون طلبه ها آن زمان تعدادشان کم بودو بعد از ۲۰ شهریورتمام مدرسه ها را بستند و حتی طلبه های مدرسه مروی را بیرون کردند و آنجا را هنرستان کردند، ایشان مقید بودند طلبه ها را زود معمم کنند. بعد از ۵-۶ ماه از ورود من، نزدیک عید غدیر به من گفتند خوب است معمم شوید. حالا سن من شاید ۱۵ سال بود و هنوز مکلف نشده بودم. من هم چون به ایشان خیلی علاقه داشتم به پدرم گفتم من میخواهم معمم شوم، پدرم گفت آخر تو سوادی نداری، گفتم آقای برهان گفتند. حتی من لباس نداشتم ایشان گفتند من این قبایی که دارم و این عبا را به شما عاریه می دهم و تو فقط یک عمامه بخر و در عید غدیر معمم شدم.
برای دریافت تصویرسازی در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید
آقای برهان خیلی روی نظم و اخلاق و تربیت طلبه ها حساس بودند و شرط کرده بودند هر طلبه ای اینجا میاید نباید نوافلش را ترک کند. شب های جمعه به ما می گفتند زود بخوابید و ساعت ۲ شب میامدند و بیدارمان میکردند تا دعای کمیل و نماز شب بخوانیم. در همان سن جوانی که حدودا ۱۶ ساله بودم ایشان ما را یک سفر عتبات بردند.
سفر به قم
سال ۱۳۲۵ به قم رفتم و ۵-۶ سال در مدرسه فیضیه بودم و بعد از آنجا به مدرسه حجتیه رفتم. دوری از آقای برهان اگرچه سخت بود ولی از وارد شدن به دریای حوزه قم خیلی خوشحال بودم. هنوز هم قم برایم خاطره انگیز است و ۱۳ سال در آنجا بودم و به غیر از سال آخر، باقی را در حجره بودم و زندگی طلبگی داشتم. در قم با اخوی و آیت الله امامی و آقای شمس و آشیخ جواد الهی کنی هم حجره ای بودیم. همسایه های ما در حوزه آیت الله ابطحی اصفهای بود و آیت الله سبحانی که الان از مراجع هستند و من از طریق همین آقای سبحانی که شاگرد امام بود، با امام ارتباط پیدا کردم.
بازگشت به تهران
آیت الله مهدوی کنی پس از بازگشت به تهران در سال ۱۳۴۰، در مدرسه مروی به تدریس علوم حوزوی مشغول شدند و از سال ۱۳۴۲ امامت جماعت مسجد جدیدالتاسیس جلیلی در میدان فردوسی را پذیرفتند. این مسجد پایگاه مناسبی برای فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ایشان شد. مبارزات ایشان علیه حکومت طاغوت، باعث دستگیریهای متعدد، تبعید، شکنجه و زندانیشدن ایشان گردید. ایشان آخرین روحانی مبارزی است که در روزهای نزدیک پیروزی انقلاب اسلامی برای چندمین بار دستگیر و در آستانه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی آزاد شدند.
آیت الله مهدوی کنی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی سمتهای مختلفی را عهدهدار بودهاند که از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
مسؤولیتهای سابق:
عضویت
در حلقه اولیه شورای انقلاب از طرف حضرت امام خمینی (ره) (اولین سمت ایشان
که در زمان حضور حضرت امام (ره) در پاریس به ایشان سپرده شد. حلقه اولیه
شورای انقلاب شامل حضرات شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر رحمهم الله و
حضرات خامنهای، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و مهدوی کنی بود. به تدریج
اعضای دیگر روحانی و دانشگاهی با تصویب جمع به آنان اضافه گردید).
مسؤولیتهای اخیر:
بخشی از آثار علمی حضرت آیت الله مهدوی کنی به قرار ذیل است:
وقتی بعضی از آقایان انقلابی و جوانان ما سیره آیت الله مهدوی کنی را مطالعه کنند، شاید به این نتیجه برسند که باید توبه سیاسی بکنند.
وقتی بعضی از آقایان انقلابی و جوانان ما سیره آیت الله مهدوی کنی را مطالعه کنند، شاید به این نتیجه برسند که باید توبه سیاسی بکنند.
به گزارش گروه فرهنگی فرهنگ نیوز، آیت الله مهدوی کنی رییس مجلس خبرگان رهبری، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، رئیس دانشگاه امام صادق(ع) و استاد بزرگ درس اخلاق که عصر روز چهارشنبه ۱۴ خرداد پس از شرکت در مراسم بیست و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، در منزل خود دچار حمله قلبی شده و پس از انتقال به بیمارستان به کُما رفتند، امروز سه شنبه ۲۹ مهرماه، دعوت حق را لبیک گفتند.
آیتالله مهدویکنی پس از انقلاب یکی از ۵ روحانی بود که هسته اصلی شورای انقلاب را تشکیل دادند و پس از انقلاب نیز به عنوان وزیر کشور در دولتهای شورای انقلاب، رجایی و باهنر و جانشین نخستوزیر پس از ترور رجایی و باهنر منصوب شدند.
سایت فرهنگ نیوز چندی پیش طی گفتگویی با حجت الاسلام محمدحسین میرلوحی، نوه گرامی آیت الله مهدوی کنی به بررسی ابعاد شخصیتی این عالم ربانی پرداخته است:
فرهنگ نیوز: با توجه به ارتباط نزدیکی که شما با آیت الله مهدوی کنی داشته اید، اگر مایل باشید کمی در خصوص آیت الله مهدوی کنی گفتوگو نماییم. به عنوان مقدمه اگر بخواهیم عملکرد و نقش آیت الله مهدوی کنی را در دوران قبل و بعد از انقلاب و مشکلات و بحرانهایی که انقلاب اسلامی آن را پشت سر گذاشته بازخوانی کنیم، چه نکاتی از نظر شما قابل ذکر است؟
بسم الله الرحمن الرحیم، شخصیت بزرگوار آیت الله مهدوی کنی در حیطههای مختلف انقلاب اسلامی با تمام پارادوکسهای ظاهری که ممکن است مشاهده شود اما اعتدال واقعی را درعین حال به منصه ظهور میگذارد. همانطور که دیدهایم همیشه در بحرانهای انقلاب حضرت امام(ره) انتخابِ مردِ بحران برای آن اتفاق را آیت الله مهدوی کنی قرار میدادند. در کمیته انقلاب اسلامی چنین چیزی را میبینیم که ابتدای انقلابِ شکل گیری سپاه هست. در قائلههای مختلف نظامی و فرهنگی و اجتماعی هم میبینیم که امام این اعتماد را به آیت الله مهدوی کنی کردهاند. و در عین حال خط وجودی ایشان یک خط کاملاً معتدل بوده و مبنای ایشان هم مبنای تقوا بود.
در عرصه فرهنگ، اثر عظیم ایشان در دانشگاه امام صادق هرچند به لحاظ کمی کوچک اما از لحاظ بردِ بین المللی بسیار عظیم و سرچشمه از نگاه متقیانه و اعتدال حقیقی دارد و این اعتدال به معنای ایستادن کامل به پای آرمانهای انقلاب و اهل بیت و کم نگذاشتن برای انقلاب و عدم دخالت سلیقههای غیر منصفانه و غیرمتقیانه و صحبت نداشتند و تسلیم بودن در برابر امر و صحبت ولی فقیه میباشد. شاید حتی در جایی نظری داشتند اما اظهار میداشتند برای مصلحت نظام و انقلاب و برای رضای خدا امر ولی فقیه واجب الاجراست. اینها همه معنای حقیقی اعتدال است و نتیجه آن ماندگاری کارها و اثرات آیت الله مهدوی کنی است.
بخواهیم باز هم در حیطههای فرهنگی مثال بزنیم میبینیم که ایشان حتی سیاست شان هم نه با بازیهای سیاسی آغشته شده بلکه به واسطه ی فرهنگ غنای فرهنگی و ولایی که همیشه در تفکر ایشان دیدهایم تجلی پیدا میکند.
در کلام حضرت امام میبینیم که میفرمایند رمز پیروزی شما وحدت کلمه است و مقام معظم رهبری هم بارها در سخنانشان به وحدت تاکید داشتند و آیت الله مهدوی کنی فارق از اینکه بخواهند جناح خود را تقویت کنند و برای اینکه همه ی جامعه و نیروهای انقلاب به سمت ظهور آن آرمان بزرگ فرهنگی، آن مرزی که قطعاً اگر درنوردیده شود تمامی آزادی خواهان جهان و تمامی کسانیکه ادعای اعتدال حقیقی دارند موفق میشوند، آیت الله مهدوی نیز همان مبنا را ملاک فعالیتهای سیاسی خودشان قرار میدهند.
فرهنگ نیوز: همه ی قشر ارزشی و انقلابی جامعه از اتفاقی که برای حاج آقا افتاده است ناراحت و متأثر هستند، داستانهایی هم شنیده شد بابت حضور ایشان در مراسم ارتحال که با حال نامساعدی که داشتند تکلیف خود دانستند شرکت کنند، اگر ممکن است با توجه به اخباری که در مورد این قضیه منتشر شد و احتمال داده میشود در این اخبار حاشیه سازی هایی هم شده باشد، جریان آن روز و آن اتفاق را واکاوی و بازگو کنید؟
اگر بخواهیم یک بار برای همیشه گفته شود و دهانهای مقرض را ببندیم، بر خلاف آنچه که ادعا میشد در ماههای قبل هوشیاری ایشان بیشتر شده بود و اینکه گفته میشد ایشان را به زور دستگاه نگه داشته بودند و یا آن ملاعنه ای که دهان کثیف خودشان را باز میکردند و میگفتند ایشان از ابتدا رحلت کرده بودن و اینها فقط بازی سیاسی صحیح نیست و حضور مقام معظم رهبری کاملاً موید این مطلب است.
مسئله ی بعد، قصه ای که اتفاق افتاد، آیت الله مهدوی تا قبل از به کما رفتن ۱۵ تا ۲۰ درصد بیشتر قلبشان کار نمیکرد ولی با توجه به ارادتی که ایشان به امام داشتند ایشان را به مراسم کشاند و بعد از اتمام مراسم و معطلی که بود حالا به دلیل ترافیک و این مسائل به منزل که رسیدن ناهار را میل کردند و بعد از چند دقیقه که رفتند تا طبق ساعت قرصشان را بخورند بعد از چند دقیقه خانواده آمدند و دیدند که حاج آقا حالشان بد شده و اورژانسی و سریع ایشان را رساندند به بیمارستان نزدیک دانشگاه و در همان ابتدای امر عملیات احیا انجام شد که جا دارد اینجا از طرف خودم و خانواده ی مهدوی کنی از پزشکان و پرسنل درمانی تشکر کنم که تمام تلاش و توان خود را در طول مدت بیماری آیت الله انجام دادند.
فرهنگ نیوز: رهبر معظم انقلاب سه مرتبه به عیادت آیت الله مهدوی کنی رفتند که این حرکت حضرت آقا قطعاً پیامهای زیادی دارد، پیامی که شما به نظرتان از این حرکت رهبر انقلاب میتوان دریافت کرد و اگر حضرت آقا نکته و مطلب خاصی در این ملاقاتها فرمودند بیان فرمایید.
همین که مقام معظم رهبری سه بار بر بالین ایشان حاضر شدند خود نکته ای واضح و عیان درباره مقام و ارزش آیت الله مهدوی کنی است که حتی امام در کنار جمله ی معروف خودشان که گفته بودند ملاک حال فعلی افراد است در مورد آیت الله مهدوی کنی گفته بودند من به ایشان ارادت داشتم و دارم و خواهم داشت.
مقام معظم رهبری هم در ملاقاتشان از تیم پزشکی و پرستاری دقیق تمامی مراحل درمان و حال آیت الله مهدوی کنی را پرسیدند که این نشان دهنده اهمیت مسئله است. و این جمله را به اطبا به صورت ویژه گفته بودند که وجود ذی قیمتی در اینجا قرار گرفته و و شما باید توجه و رسیدگی کامل به ایشان بکنید. و اینکه خود حضرت آقا عنایت جدی و کاملی راجع به مسائل پزشکی و درمانی آیت الله مهدوی کنی داشتند این نشان دهنده این است که باید از این تجربیات استفاده کرد که نظیر آیت الله مهدوی کنی بسیار کم است و من خواهش میکنم بعضی از آقایان انقلابی و جوانان ما سیره آیت الله مهدوی کنی را مطالعه کنند و شاید به این نتیجه برسیم که ما باید توبه سیاسی بکنیم، شاید این نکته ای بود که در انتخابات اگر فرمایش ایشان توجه نشد خدای متعال ما را مواخذه میکند و نیازمند توبه هستیم.
در دانشگاه تهران
جزئیات مراسم تشییع و ختم آیتالله مهدویکنی رئیس فقید خبرگان رهبری اعلام شد.
به گزارش راسخون به نقل از تسنیم، دانشگاه امام صادق(علیه السلام) در اطلاعیهای زمان تشییع پیکر آیتالله مهدویکنی را منتشر کرد.
متن اطلاعیه بدین شرح است :
بسمالله الرحمن الرحیم
ضمن عرض تسلیت ارتحال عالم فقیه حضرت آیتالله مهدویکنی به محضر امام عصر(عج)، مقام معظم رهبری و خدمتگزاران نظام جمهوری اسلامی و شاگردان ایشان به اطلاع همه ارادتمندان حضرت آیتالله مهدوی میرساند که مراسم تشییع مطهر ایشان پنجشنبه ساعت 8:30 صبح پس از اقامه نماز به امامت ولی امر مسلمین حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای رهبر معظم انقلاب از دانشگاه تهران به سمت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی آغاز میشود.
همچنین مراسم وداع با پیکر مطهر ایشان فردا شب پس از نماز مغرب و عشاء در مسجد دانشگاه امام صادق علیهالسلام برگزار خواهد شد.
تاریخ برگزاری مراسمهای یادبود درگذشت آیتالله مهدویکنی به شرح ذیل است :
زمان: شنبه ساعت 15:30 مکان: حسینیه امامخمینی با حضور مقام معظم رهبری
زمان: یکشنبه ساعت 15 تا 17 مکان: دانشگاه امام صادق علیه السلام
/2759/