شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

فیلم وخاطره رهبری از کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک

فیلم وخاطره رهبری از کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک


منوچهری: خامنه ای تویی که از دست بازجوها لیز می خوری!
خبرگزاری تسنیم: مقام معظم رهبری در سال 84 بازدیدی از شکنجه گاه و کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک که اینک به موزه عبرت تغییر نام یافته ، داشتند و در این بازدید به بیان خاطره ای پرداختند.
سرویس: سیاسی   تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۱۷   ساعت ۱۲:۳۶   شناسه خبر: ۱۳۹۱۱۱۱۷۰۰۰۰۵۵
منوچهری شکنجه گر ساواک

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم ، مقام معظم رهبری در سال 84  از شکنجه گاه و کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک که اینک به موزه عبرت تغییر نام یافته ، بازدید داشتند و در این بازدید به بیان خاطره ای پرداختند.

ورودی موزه عبرت، مقام معظم رهبری با کنجکاوی،‌ گوئی می‌خواهند تک تک لحظات نخستین باری را که قدم به این محوطه خوفناک نهادند به یاد آورند، به اطراف نگاهی می‌اندازند:
«وقتی به ایستگاه قطار رسیدم‌، مرا به اتاقی بردند و چند نفری در اطرافم بودند. بعد مرا بردند و در ماشینی نشاندند و یادم نیست که چشم‌هایم را بستند یا گفتند که سرم را پائین بیندازم. به هر تقدیر جائی را نمی دیدم. این را فهمیدم که از خیابان سپه آمدیم و به جائی رسیدیم که دست راست پیچیدیم. به نظرم مرا از پله‌هائی بالا بردند و پائین آوردند و مسیر بسیار طولانی‌ بود تا بالاخره به اینجا و سپس به اتاق افسر نگهبان رسیدیم. آن دو ماموری که مرا از مشهد آورده بودند، در اینجا از من عذرخواهی و با من خداحافظی کردند و رفتند. بعد لباس ما را گرفتند و لباس زندان به ما پوشاندند و رفتیم داخل


بقیه خاطره درادامه مطلب


ادامه مطلب ...

بیانیه حزب الله سایبر در پی اختلافات علنی برخی مسئولین

بسم الله الرحمن الرحیم

بیانیه حزب الله سایبر در پی اختلافات علنی برخی مسئولین

پس از اتفاقات پیش آمده در چند ماه اخیر و رفتارهای اختلاف آفرین و تشنج زای مسئولین اجرایی کشور و سران قوا ، علی رغم تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب در خصوص وحدت و عدم تشنج آفرینی ، متأسفانه بار دیگر در مورخ ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۱ در صحن علنی مجلس ، اعلان اختلاف و تسویه حساب شخصی  مسئولین قوا ، در اوج افتخارات ایران اسلامی که در یک پیچ تاریخی در حال تغییر ذائقه ملت های « استعمار شده » به امت های « استکبار ستیز » است، قلب همه دلسوزان این نظام ولایی را به درد آورد و در قعر یأس و نا امیدی دشمنان نظام ، بار دیگر بارقه امیدی در جبهه های کفر و نفاق دمید و دهان های خون آلود رسانه های سخیف شان را برای طعنه به این انقلاب اسلامی ۳۴ ساله آب انداخت.

لذا حزب الله سایبر قاطعانه این حرکت های آگاهانه را محکوم نموده و ضمن عرض بیعت مجدد با قلب دردمند ولی امر مسلمین جهان ، حضرت امام خامنه ای دامت برکاته ، نکات زیر را یادآور می شود.

۱- در محضر پروردگار عالم عرضه می داریم؛ امت انبیاء و اوصیاء پیشین ، چون درگیر آزمایش های الهی شدند، استقامت پیشه نکردند و به حجت خدا پشت نمودند و زوال خویش را رغم زدند. حتی در عصر حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم ، امت پیامبر در قبال اهالی سقیفه سکوت اختیار کردند و سپس با امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا و فرزندان بزرگوارشان علیهم صلوات الله اجمعین چنان کردند که ندبه اش نصیب اهل معرفت است، اگرچه در همه زمان ها معدود مؤمنان مستحکمی پرچم حق را برافراشته نگاه داشتند. اما اکنون از پس قرن ها انتظار زمان و زمین ، مردمان ایران اسلامی در عصر غیبت حجت الله الاعظم ارواحنا فداه ، در حال جشن گرفتن سی و چهارمین سالگرد استقرار نخستین حکومت سراسری اسلامی هستند که آرزوی عملی شده پیامبران و صالحان است. انقلابی که رفته رفته پرچم حق باوری و حق محوری را در گوشه گوشه جهان بلند می کند و خفتگان و مستضعفان را از خواب غفلت بیدار می سازد، تا ان شاء الله مقدمه ای باشد برای ظهور آن منجی عالم عجل الله تعالی فرجه الشریف. مردمانی دین سالار که به لطف الهی و با مدیریت رهبرانی از جنس انبیاء و نائبان امام زمان (عج) یعنی امام خمینی سلام الله علیه و امام خامنه ای حفظه الله تعالی توانسته اند آزمایش های سختی چون تفرقه های قومیتی و مذهبی ، جنگ های نظامی ، سیاسی ، فرهنگی ، اعتقادی و اقتصادی را یکه و یک تنه پشت سر بگذارند. بارالها ما این نعمت بی بدیل را حقیقتا شاکریم و شکر عملی خویش را در این دهه مبارک فجر ، با اطاعت بیش از پیش از رهبری پیامبرگونه پیشوایمان ، امام خامنه ای و حضوری دشمن شکن و شگفت آفرین در راهپیمایی یوم الله ۲۲ بهمن به نمایش گذارده و خواهیم گذاشت.

۲- در محضر بقیة الله الاعظم ، حضرت امام زمان عجل الله فرجه عرضه می داریم؛ ما منتظران ظهور شما ، به امر شما که فرمودید: « در حوادث و رخدادهایی که واقع می شود به روایت کنندگان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم. » و بر اساس محکمات دین مبین اسلام ، جایگاه « ولایت فقیه » را که همان جایگاه ولایت رسول الله (ص) و جایگاه امامت شماست ، از جان پذیرفته و ولی فقیه حکیم مان که وی را نائب شما می دانیم، جانانه اطاعت و پشتیبانی می نماییم. اما عده ای که نام شما بر دهان شان بسیار می چرخد ، اگر چه بوسه بر دستان نائبتان را در آغاز راه افتخار خویش می دانستند ، اکنون برای بردن نام ولی فقیه به لکنت افتند و در قبال این جایگاه والا دورویی و لجبازی پیشه کرده اند. ما به محضر شما از لسان ره‌برمان عرض می کنیم: « اى سید ما! اى مولاى ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام می‌دهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت... سید ما، مولاى ما، دعا کن براى ما؛ صاحب ما توئى؛ صاحب این کشور توئى؛ صاحب این انقلاب توئى؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعاى خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانى بفرما.»

۳- به ولی امرمان ، حضرت امام خامنه ای عرض می نماییم؛ شما در طی امسال چندین بار مسئولین کشور و سران قوا را به لحظه شناسی ، وحدت و دوری از اختلاف فرا خواندید ، اگر چه در ظاهر سرهایی تکان داده شد و پیام هایی نوشته شد، اما کار چنان بالا گرفت که  در تاریخ ۱۰ آبان امسال فرمودید: « باید اختلافات به حداقل برسد. البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هیچ اشکالى هم ندارد - دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده است - اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاى گوناگون، به اختلاف علنى، به گریبانگیرى، به مچگیرى در مقابل چشم مردم منتهى شود؛ چون آن اختلافات آنقدر اهمیت ندارد. یک وقت یک چیزهاى مهمى است، خب مردم باید مطلع شوند؛ اما این اختلافاتى که انسان مى‌بیند بین این حضرات هست، چیزهائى نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهاى گوناگون، ما اینها را بزرگ کنیم، جلوى چشم مردم نگه داریم، به اینها اهمیت بدهیم؛ که اهمیتى هم ندارد. اختلافات را نباید علنى کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کسى احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده. » نکند در دل خود خطبه ۹۷ نهج البلاغه را از لسان امیرالمؤمنین علی علیه السلام به یادآرید که به اهالی کوفه فرمود: « مصالحتان را بر شما مى خوانم از آن فرار مى کنید، با موعظه هاى رسا شما را نصیحت مى کنم از آن پراکنده مى گردید، و به جهاد با متجاوزان ترغیبتان مى کنم هنوز حرفم به آخر نرسیده مى بینم همچون قوم سبا پراکنده مى شوید! به جلسات خود بازگشته، یکدیگر را از پند و اندرزى که داده شده اید فریب مى دهید و غافل مى سازید. بامدادان شما را مستقیم مى نمایم شامگاهان مانند کمان کژ به سویم بازمى گردید. اصلاح کننده عاجز شده و شنونده غیرقابل انعطاف گشته. » ما مطیع امر شما و مخالف سر سخت اختلاف آفرینی و خیانت بوده و هستیم. و در یک بیت خطاب تان می نماییم:

چشم بد دور، عمرتان بسیار ، کس نبیند ملالتان آقا       ما نمردیم خون دل بخوری ، تخت باشد خیالتان آقا

۴- به سران قوا یادآوری می کنیم؛ وقتی پدر برای جنگ با گرگ ها آماده می شود و خانه را به دست فرزندان ارشد می سپارد ، بازی کودکانه پسرهای بزرگ با عروسک های خاله زنکان، گرگ ها را خوشحال خواهد کرد که امشب هم می گذرد و پدر شکارش عقب خواهد افتاد. همین.

۵- از رسانه های پایبند به ارزش های انقلابی خصوصا رسانه های مجازی خواستاریم؛ اگر چه اطلاع رسانی شفاف و دقیق و سریع از وظایف ذاتی رسانه های حقیقت طلب بوده و هست، اما گاهی با چاشنی بصیرت می توان حقیقت را با تحلیل ها و حذف زوائد و برخی حاشیه های به دور از متن ، آن چنان بیان کرد که بذر افشانی تفرقه و اختلاف تلقی نشده و روباه پیر مکار ، انگلیس خبیث و شاگردانش را شادمان نسازد. لذا امید است در این اتفاق و اتفاقات مشابه با محکوم کردن یکپارچه اختلاف افکنی ها ، به سران قوا و مسئولین کشور ثابت شود که نمی توانند با موج سواری و سوء استفاده از رسانه ها و خصوصا رسانه های مجازی در لحظه های حساس نزدیک به انتخابات ، فضای آرام و عقلانی کشور را به یک فضای هیجانی و غبارآلود مبدل سازند.

۶- خطاب به بنگاه شایعه پراکنی انگلیس خبیث و سایر رسانه های داخلی و خارجی ضد انقلاب می گوییم؛ شادمانی تان از این چنین اتفاقاتی بسیار کوتاه و گذراست ، چرا که درست یک هفته پس از این ماجرا خیل چند ده میلیونی مردم ایران از روی لنز های فریبکارانه دوربین هایتان گذشته و حماسه ای دیگر خواهند آفرید تا مجبور شوید با حسرت فراوان سر جایتان بنشینید.

۷- به ملت بزرگوار ایران اسلامی و امت حزب الله عرض می نماییم؛ چنان که تا کنون چشم ها و گوش هایمان به لسان مبارک ولی مان ، حضرت امام خامنه ای بوده است ، پس از این نیز چنین خواهد بود . دنیا در فتنه ۸۸ در حیرت ماند که چگونه امت اسلامی واسطه خواص را کنار زد و بی واسطه با امام خویش پیوند خورد و این پیوند و بیعت پایدار ان شاء الله در روز ۲۲ بهمن ، به شیوه ای شگرف و الگوساز برای همه ملت هایی که چشم امیدشان به این مرز پرگهر است ، نمودی دگرباره خواهد داشت.

و السلام علی من اتبع الهدی

حزب الله سایبر – ۱۵ بهمن ۱۳۹۱


               *************************************************
سایت هایی که از بیانیه فوق حمایت خود را اعلام کردند به شرح زیر میباشند:

فرهنگ نیوز

پایگاه خبری مشرق

خبرگزاری فارس

پایگاه خبری بولتن نیوز

جهان نیوز

دیدبان

البرز نیوز

بسیج پرس

جوان آنلاین

فاطر نیوز

سامانه اطلاع رسانی سراج ۲۴

حدید نیوز

سایت فرهنگی آوینی

عمارنامه

پایگاه خبری تحلیلی تعامل

افکار نیوز

سایت خبری تحلیلی عصرامروز

رویش نیوز

سایت شهدای نیاک

خیــانــت به کـــــشور

خیــانــت به کـــــشور




رهبر معظم انقلاب در دیداری با جمعی از دانش آموزان و دانشجویان در حالی که نامه نگاری هایی در بین مسئولان قوا به صورت علنی منتشر شده بود، خطاب به مسئولان و سران قوا فرمودند:

«من به مسئولان و رؤسای قوا هشدار می‌دهم که مراقب باشند و اختلافات را به میان مردم نکشانند... نامه‌نگاری‌های اخیر و مطالب آن به هیچ وجه موضوع مهمی نیست، اما این اختلاف نظرها نباید به میان مردم کشانده و دست‌مایه‌ای برای جنجال و هیاهوی رسانه‌های بیگانه و دشمنان شود... همه باید متوجه مسئولیت خود و شرایط حساس کنونی باشند... یکی از روش‌های موذیانه و موریانه‌وار دشمن در این شرایط، ایجاد اختلاف از راه‌های نفوذ است که همه باید مراقب باشند و اختلاف‌ها را به حداقل برسانند... اختلاف نظر طبیعی است، اما این اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و گریبانگیری و مچ‌گیری در مقابل مردم تبدیل شود...

از امروز تا روز انتخابات، هرکسی که بخواهد اختلاف‌ها را به میان مردم بکشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده کند،‌ قطعاً به کشور خیانت کرده است.»

جهت دانلود کلیک کنید

پیام تسلیت در پی درگذشت دکتر حسن حبیبی

پیام تسلیت در پی درگذشت دکتر حسن حبیبی



متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

 بسم الله الرحمن الرحیم
 با دریغ و تأسف خبر درگذشت یار دیرین انقلاب و دانشمند متعهد مرحوم مغفور آقای دکتر حسن حبیبی رحمة‌الله‌علیه را دریافت کردم.
 ایشان مؤمنی صادق و پارسا و خدوم بود. تاریخچه‌ی خدمات وی به نظام جمهوری اسلامی از پیش از انقلاب و به‌هنگام تدوین پیش‌نویس قانون اساسی آغاز شده و در طول سالهای متمادی در عضویت شورای انقلاب و سپس بر عهده گرفتن مسئولیتهای بزرگ دیگر ادامه یافته است. بیماری جانکاه و طولانی وی، صبر و تسلیم و توکل او را نیز بر فهرست مزایای شخصیتی وی افزود و امید است رحمت و مغفرت و رضوان الهی شامل حال ایشان گردد. لازم میدانم به همسر گرامی و باوفای ایشان و دیگر بازماندگان و نیز به همکاران و علاقمندان به آن فقید سعید تسلیت خویش را تقدیم نمایم.
 سیدعلی خامنه‌ای
 12 بهمن 1391

شوخی‌های علامه حسن‌زاده آملی

شوخی‌های علامه حسن‌زاده آملی


نویسنده وبلاگ «حکایت قلم و دل» در آخرین پست وبلاگش نوشت:
پنجشنبه گذشته فرصتی دست داد تا با نادر طالب‌زاده و جواد رمضان‌نژاد راهی منطقه‌ای شویم که به‌قول آقای طالب‌زاده آب و هوایش ما را هم عارف و فیلسوف و منجم و ریاضی‌دان و فقیه می‌کند! روستای ایرا زادگاه استاد علامه آیت‌الله حسن‌زاده آملی است؛ دو هزار و ۱۶۰ متر بالاتر از سطح دریا و دقیقا روبروی جبهه جنوبی دماوند. بین این روستا و دماوند، دره هراز است.

ایرا را از آن سوی دره هراز -از رینه و آبگرم لاریجان و از فراز دیو سپید پای‌دربند- زیاد دیده بودم. حالا اولین بار بود که از ایرا، آن سوی دره را می‌دیدم: رینه و قله دماوند را.

سفر، غافلگیرانه بود. از فرصت مسیر استفاده می‌کنم. سؤالاتم را مرور می‌کنم که اگر شد، بپرسم. سعی می‌کنم که سؤالاتم به‌اندازه کافی مهم باشد! آنقدر مهم که بشود به‌خاطرش وقت علامه را گرفت.
 

جلوی خانه علامه که می‌رسیم، دو برادر هم منتظر ما ایستاده‌اند. نامشان یادم نیست. با جواد سلام و علیک می‌کنند. یکی‌شان گلکار خانه علامه در آمل است.

کنار ورودی خانه، اتاقی هست که از بیرون هم در دارد. آرامگاه همسر علامه است که چند سال پیش مرحوم شده. مردم دِه -خانمها بویژه- منتظر فرصت‌اند که در باز شود و فاتحه‌ای بخوانند.

منتظریم که در خانه به روی ما باز شود. دوربین آورده‌ایم تا اگر اجازه دادند، ببریم. چند دقیقه بعد، مهندس نوری -داماد علامه- در را باز می‌کند. تا دوربین را می‌بیند، از همان دور اشاره می‌کند که نه! داماد دیگر علامه، آقای دکتر باقر لاریجانی است؛ برادر علی و صادق و محمدجواد لاریجانی و رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران. مهندس نوری خودش را وقف علامه کرده. هم به‌نوعی منشی ایشان است؛ هم راننده و دست آخر داماد! دو سال پیش هم که اولین بار علامه را در مراسم تشییع آیت‌الله بهجت دیده بودم، همین مهندس نوری همراه علامه بود و ایشان را آورده بود.

وارد خانه که می‌شویم، صفای خانه ما را می‌گیرد؛ صفای معنوی‌اش مانده. به سمت راست خانه هدایت می‌شویم؛ جایی که علامه دم در ورودی‌اش منتظر ماست. "تابستانی آمده‌اید! اینجا سرد است." این، اولین جمله‌ای است که علامه حسن‌زاده آملی بعد از سلام به ما می‌گوید.

وارد اتاق می‌شویم. علامه و آقای طالب‌زاده روی صندلی می‌نشینند. ما ترجیح می‌دهیم روی زمین -اما نزدیکتر- بنشینیم. از همان لحظه است که صفای علامه حواس ما را از صفای بیرون پرت می‌کند. به ما که دوزانو نشسته‌ایم، می‌گوید راحت بنشینید. می‌گویم راحتیم. می‌گوید: حرف گوش کن و چهارزانو بنشین! می‌گوییم چشم.

شوخی‌های علامه شروع می‌شود؛ شوخی‌هایی که اصلا نگذاشت فضای دیدار جدی شود و نگذاشت سؤالات مهم‌ام(!) را بپرسم؛ شوخی‌هایی که قرار نبود قهقه‌ای بلند کند. اما حتی یک لحظه لبخند را از لب مهمانان برنداشت و از دایره اخلاق هم فراتر نرفت.
 

می‌پرسد: "برای پذیرایی چیزی داریم؟" مهندس نوری می‌گوید: "بله، چای و میوه و شیرینی." می‌گوید: "چای بزرگ بیاورید که زودتر پر شوند!"

از یک‌یکمان می‌پرسد که از کجا آمده‌ایم و اهل کجاییم. جواد که می‌گوید اصالتاً بابلی است، علامه می‌گوید: پس همشهری هستیم. می‌گویم: آقا، بابلی‌ها و آملی‌ها که از قدیم باهم مشکل داشتند! می‌گوید نه؛ تو ذهنت مشکل دارد که فکر می‌کنی ما باهم مشکل داریم!

مهندس نوری آقای طالب‌زاده را معرفی می‌کند و می‌گوید که برای حضرت مسیح(ع) سریال ساخته. آقای طالب‌زاده هم توضیح می‌دهد که برای ساختش از قرآن و انجیل بارنابا استفاده کرده. علامه احسنتی می‌گوید. مهندس نوری می‌گوید "قرار است فیلم شما را هم بسازند!" علامه می‌گوید: "نخیر، من آدم خطرناکی هستم. اجازه نمی‌دهم!" حرف مهندس نوری هم شوخی بود.

علامه خوشامد می‌گوید و می‌پرسد: چی شد که گذارتان به این طرفها افتاد؟! دامادشان به شوخی می‌گوید: آقاجون، بیکار بودند! علامه می‌گوید "نه، اینطور نیست. از بین اینهمه خانه، چی شد که در این خانه را زدید!؟ حتما بین ما و شما تجانسی هست."

از شغل من و جواد و دو میهمان دیگر هم می‌پرسد. رو می‌کند به حاج‌نادر (به‌قول جواد) و می‌گوید: "حیف که طلبه نشدی! آدم ناقلایی هستی!" صدای خنده بلند می‌شود. یکی از جمع می‌گوید: یعنی ناقلاها باید طلبه شوند!؟ چند دقیقه بعد از من می‌پرسد: "یک چیزی بگویم، جسارت نیست؟" دلهره ورم می‌دارد. می‌گویم "نه، بفرمایید". می‌گوید: "حیف که طلبه نشدی!" دوباره لبخندی بر لبها می‌نشیند. نفسی می‌کشم و می‌گویم "البته طلبه‌زاده‌ام. پدربزرگم هم روحانی بوده‌اند". متبسم می‌گوید: "ولی طلبه بودن پدر و پدربزرگت به تو ربطی ندارد". از پدرم می‌پرسد که کجا هستند. فامیلم را می‌پرسد و بعدش اسمم را. وقتی می‌گویم، می‌گوید: "قدسی فامیل بزرگی است. اما اسمت (یاسر) به بزرگی فامیلت نیست. مثلا محمد خوب بود." می‌گویم که نام پدرم محمد است.

کمی بعد، با جواد هم همان جمله جسارت‌آمیز(!) را تکرار می‌کند که: "حیف شد طلبه نشدی!"

آقای طالب‌زاده می‌گوید: نصیحتی بفرمایید. علامه می‌گوید: "چه نصیحتی؟ بگویم که عبادت خدا بکنید و معصیت نکنید!؟" یاد آیت‌الله بهجت می‌افتم که هربار ازش نصیحت می‌خواستند، می‌گفت: آنچه را که می‌دانید، عمل کنید؛ ندانسته‌ها را یاد می‌گیرید.

میزبان ۸۳ساله هر دو سه دقیقه می‌گوید: "خیلی لطف کردید؛ صفا آوردید. از بین اینهمه خانه، در این خانه را زدید. حتما بین ما قرابتی هست." از پیری‌اش می‌گوید. و آن جمله حکیمانه را بازگو می‌کند که: "در جوانی فکر می‌کردم شیر اگر پیر هم بود، شیر است. وقتی پیر شدم، فهمیدم پیر اگر شیر هم بود، پیر است!" نصیحت می‌کند که قدر جوانی را بدانیم.

مرتب، میوه و شیرینی تعارفمان می‌کند. به من که سیب را با چاقو بریده‌ام، می‌گوید: "مگر دندان نداری که سیب را گاز نمی‌زنی!؟" دوباره و دوباره می‌گوید که باز هم میوه و شیرینی میل کنید. اشاره می‌کند که دیس سیب را به سمتش ببریم. چند سیب بر می‌دارد و به ما می‌دهد. یکی از حاضران از علامه می‌خواهد که به سیبها دعایی بخوانند تا برای خانم حامله‌ای ببرد. علامه می‌پرسد: کی هست ایشان؟ می‌گوید خانمم. علامه می‌گوید: "پس چرا می‌گویی خانم حامله‌ای!؟ بگو خانمم." جمع، سیبها را برمی‌گردانند تا به همه‌اش دعا بخوانند. علامه دیس سیب را می‌گیرد و شروع می‌کند خواندن و تکرار کردن. به‌نظرم می‌گفت: "بسم‌الله رب". تمام که شد، به همه سیبها فوت کرد و داد دستمان. به بعضی‌ها دو تا رسید. بعد می‌گوید: به عدد حروف بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم اگر بسم‌الله بخوانید و فوت کنید، خوب است.
 

در بین، دو سه بار هم جملاتی می‌گوید که از خودمان خوشمان می‌آید. می‌گوییم: "ان شاء الله، الحمد لله". با خودم می‌گویم: "یعنی باور کنم؟" علامه می‌گوید: "من اهل تملق نیستم".

دو بار به من اشاره می‌کند و می‌گوید: "سرت را بیار نزدیک". با خوف و رجا سرم را پیش می‌برم. "آیا سرّی را با من در میان خواهد گذاشت؟ یا قرار است تذکری اخلاقی به خودم بدهد؟" اینها توی کمتر از یک ثانیه از ذهنم گذشت. سرم را که نزدیک می‌برم، خودکارم را از جیب پیراهنم بر می‌دارد و به خودم بر می‌گرداند! می‌گوید: "این، هدیه من به شما!" صدای خنده جمع بلند می‌شود به شوخی آیت‌الله.

وقتی صحبت از رفع زحمت می‌شود، می‌گوید: "نخیر، زحمت نیست. اگر هم خواستید بمانید، پایین، رستوران هست. می‌گوییم غذا بیاورند. البته هر کسی دُنگ خودش را می‌دهد!"

وقتی بلند می‌شویم، او هم بلند می‌شود که ما را بدرقه کند. خواهش می‌کنیم که زحمت نکشد. می‌گوید: "می‌خواهم مطمئن شوم که می‌روید!" به‌اندازه استحباب، تا روی ایوان می‌آید.

از خانه که بیرون می‌آییم، تجمع خانمهای روستا را جلوی در می‌بینیم که منتظرند در آرامگاه همسر علامه باز شود و بروند فاتحه بخوانند.

از ایرا که به‌سمت جاده و دره هراز سرازیر می‌شویم، داریم فضای دیدار و صحبتها و شوخی‌های علامه را تفسیر می‌کنیم؛ مخصوصا آن جملاتی را که خوشمان آمده بود! یکی‌مان می‌گوید: "یعنی علامه اینها را از روی علم می‌گفت یا از روی تعارف؟" یکی می‌گوید: "خودش گفت که اهل تملق نیست." جواد تعریف می‌کند یکی از مسئولین که ریش انبوهی دارد، چندی قبل، پیش علامه آمده بود. علامه ریشش را گرفته بود و پرسیده بود: "علمت هم به‌اندازه ریشت هست!؟" با همه اینها می‌دانستیم که آن یکی دو جمله تملق نیست؛ اما همه حقیقت هم نیست؛ شاید یک خوش‌بینی مؤمنانه است.

با خودم فکر می‌کنم چگونه می‌شود کسی ساعتی لبخند بر لبان دیگران بنشاند؛ بدون آنکه یک نفر برنجد یا یک کلمه زشت توی حرفها باشد.

کمتر از نیم ساعت بعد، به پیشنهاد من، از آن سوی دره سر درآوردیم؛ از رینه و آبگرم لاریجان. حالا از ورای مادّیت به ایرا نگاه می‌کردیم! آبگرم لاریجان و ساعتی بعدتر اکبرجوجه آب‌اسک، پایان مادی این سفر معنوی بود!

مرجع: دادنا

مراسم ‌یوم‌الله 12 بهمن در مرقد امام (ره) آغاز شد

مراسم یوم‌الله 12 بهمن سالروز ورود تاریخی حضرت امام خمینی (ره) به میهن اسلامی در تهران و استان‌های سراسر کشور آغاز شد.
مراسم یوم‌الله 12 بهمن سالروز ورود تاریخی حضرت امام خمینی (ره) به میهن اسلامی در تهران و استان‌های سراسر کشور آغاز شد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، مراسم گرامیداشت یوم‌الله 12 بهمن در تهران در ساعت 9:33 صبح امروز (پنج‌شنبه) با حضور گسترده اقشار مختلف مردم، خانواده معظم شهدا، ایثارگران، آزادگان، جانبازان و مسئولان عالی‎رتبه کشوری و لشکری و سایر شخصیت‌های برجسته نظام در مرقد مطهر امام خمینی(ره) آغاز و هم‌‌اکنون در حال برگزاری است.

مراسم بزرگداشت یوم‌الله 12 بهمن در مرقد مطهر بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی با پخش صدای فرود هواپیمای حامل حضرت امام(ره) به یاد سالروز ورود تاریخی ایشان به میهن اسلامی با شور و حال وصف ناشدنی میان خیل مشتاقان و ارادتمندان به بت‌شکن تاریخ و سر دادن سرود «الله اکبر خمینی رهبر» و «این بانگ آزادی» است میان طنین شعار الله‌اکبر شرکت‌کنندگان آغاز شد.

گلباران مسیر حرکت امام راحل در سال 57، توسط بالگردهای نیروهای مسلح از فرودگاه مهرآباد تا میدان آزادی و از آنجا تا بهشت زهرا(س) و استقرار در حرم مطهر امام راحل، رژه موتور سواران در طول مسیر حرکت تاریخی امام خمینی(ره) در سال 57 و برپایی ایستگاه‌های صلواتی از جمله ویژه برنامه‌های بزرگداشت یوم‌الله 12 بهمن است.

در مراسم امروز مرقد امام خمینی(ره) آیت‌الله سیداحمد خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری سخنرانی خواهد کرد.

رهبری در کلام علامه حسن زاده آملی

رهبری در کلام علامه حسن زاده آملی


علامه حسن زاده آملی یکی از فقها و عالمان عصر حاضر است که در علوم مختلف تبحر خاصی دارد. وی از شاگردان علامه ذوالفنون میرزا ابوالحسن شعرانی است.



استاد حسن زاده در زمره دانشوران متعهدى است که جامع حکمت عملى و نظرى می‌باشد. وى فقیهى مسلم، فیلسوفى صاحب نظر، عارفى متشرع، حکیمى ریاضی‌دان و ادیبى تواناست، و در عمل و سیر و سلوک، ترجمان عرفان نظرى می‌باشد. رهبر معظم انقلاب سید على خامنه‌اى، در تجلیل از مقام والاى علمى ایشان، فرمود: «استادى کسى همچون حضرت آقاى حسن زاده آملى (دامت معالیه) که میان مراتب علمى و مقامات و فتوحات معنوى و روحى جمع کرده‌اند، براى هر مؤسسه علمى و دانشگاهى و حوزوى مغتنم و موجب افتخار است».۱

ایشان در کتاب هزار و یک کلمه از ولی فقیه و رهبر معظم انقلاب اینگونه یاد می‌کنند: چندى پیش جمعى از ارباب فضل در معیّت آقاى دکتر اعوانى ایّدهم الله الى مرضاته از تهران به قم به دیدار ما آمدند و بشارت دادند که از جانب رهبر معظّم جناب آیة اللّه خامنه‏‌اى مدّ ظله العالى فرمان صادر شده است که کنگره ‏اى براى بزرگداشت حضرت صدر المتألهین صاحب اسفار رضوان اللّه علیه باید برگزار بشود؛ سپس اظهار داشتند که در این هدف الهى چه کمکى می‌توانید به ما بنمایید؟ ما از جان و دل استقبال کرده‌ایم، و دعاى خالصانه در حق رهبر بزرگوار و آن عزیزان نموده‌ایم و آنچه که از آثار جناب ملاصدرا داشته‏‌ایم همه را در طبق اخلاص نهاده بدیشان ارائه داده‌ایم‏.۲

همچنین وی در پی سفر رهبر معظم انقلاب به شهرستان آمل در سال 1377 کتاب «انسان و عرفان» خود را به ایشان تقدیم کرده‌اند، که در اول آن آمده است: رهبر عظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران جناب آیت الله المعظم خامنه‌ای کبیر (متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف) قائد ولیّ وفیّ، و رائد سائس حفیّ، مصداق بارز «نرفع درجات من نشاء» می‌باشد. عزّت و شکوت روز افزون آن قائد اُسوه‌ی زمان را همواره از حقیقة الحقائق مسئلت دارم و امیدوارم دادار عالم و آدم همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد.۳




جملات صریح این عارف فرزانه باعث شد بی‌بصیرتها بر علامه خرده بگیرند. اما جناب علامه سخنان خود در سال ۷۷ را تایید کرد. حجة الاسلام حسن رمضانی از شاگردان علامه در این‌باره گفت: روزی خدمت علامه بودم و در مورد تعابیری هم‌چون «قائد ولی وفی»، «رائد سائس وفی»، «مصداق بارز نرفع درجات من یشاء» و «دادار عالم و آدم همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد» که ایشان برای مقام معظم رهبری به کار برده‌اند، گفت‌وگو و سؤال ‌کردم. چرا که آن زمان برخی نتوانستند این ستایش‌ها را تحمل کنند و به استاد خرده گرفتند. وی افزود: به استاد عرض کردم که برخی، عبارات شما در تمجید از مقام معظم رهبری را برنتافته‌اند. ایشان فرمودند: این عناوین بسیار خوب و به‎جا بود و از نظر بنده هیچ مشکلی ندارد.۴

جمله زیبای دیگری که از وی مشهور و معروف شده چنین است: گوش‌تان به دهان رهبر باشد، چون ایشان گوششان به دهان حجةبن‌الحسن (عجل الله فرجه) است.۵

با این گفته‌ها از جانب کسی که دوبار در عالم رؤیا خدمت امام هشتم شرفیاب شده، حجت بر همه تمام است.


------------------------------------------------------

۱- گلشن ابرار، ج ۳

۲- هزار و یک کلمه، ج‏2، ص 456

۳- اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری، محمد حسن روزبه، ص ۹