سومین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در حسینیه امام خمینی
سومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی، هزاران نفر از اقشار مختلف مردم و جمعی از مسئولان در حسینیه امام خمینی رحمهالله برگزار شد.
در این مراسم حجتالاسلام والمسلمین رفیعی با تبیین ابعاد استقامت فاطمی، گفت: استقامت موجب کرامت و عزت میشود و جامعهای که در مسیر حق استقامت میکند، سالم میماند.
سخنران مراسم با تاکید بر اهمیت شناخت مبانی دین، افزود: حضرت زهرا سلاماللهعلیها بر اساس مبانی دین و در دفاع از حق به میدان آمدند و از ولایت دفاع کردند.
همچنین در این مراسم آقایان سماواتی و مطیعی به ذکر مصیبت و مرثیهخوانی پرداختند.
دومین شب عزاداری فاطمیه ۱۴۴۰ در حسینیه امام خمینی
مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی رحمهالله برگزار شد.
در این مراسم که هزاران نفر از اقشار مختلف مردم و جمعی از مسئولان حضور داشتند، حجتالاسلام والمسلمین صدیقی سخنرانی و آقایان حدادیان و سازور مرثیه سرایی کردند.
«گوشههایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها»
به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت حضرت صدیقهی کبری فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IRمجموعهای از بیانات حضرت آیتالله خامنهای دربارهی سبک زندگی دخت گرامی پیامبر اسلام را در پنج سرفصلِ «رابطه با خدا؛مدافع ولایت؛ همسر امیرالمؤمنین علیهالسلام؛ امابیها و الگوی زن مسلمان ایرانی» تدوین و منتشر کرده است.
فصل اول: رابطه با خدا [ دریافت فایل PDF نسخه مطالعه | نسخه چاپ ]
حضرت زهرا سلامالله علیها در نقش بندگی خدا
درس زندگی حضرت زهرا برای ما
عزیزان من، جوانان عزیز! امروز در دوران جمهوری اسلامی این فرصت برای آحاد جامعه هست که درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفّت زندگی کنند. درس زندگی صدّیقهی طاهره، فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن؛ همچنانکه آن بزرگوار یکپارچه معنویّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ [الرَّضیَّة] الزَّکیَة؛ پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایهافکن بوده است.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان اهل بیت علیهمالسلام ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
اساس زندگی مؤمنانه صداقت در بندگی است
میخواهم عرض کنم که ارزش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمهی زهرا(سلاماللَّهعلیها) نبود، او صدیقهی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند.
این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقهی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست.
برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمهی زهرا نتیجهاش باید این باشد.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۴/۰۵/۰۵
حضرت زهرا سلاماللهعلیها اسوه عبادت و حقطلبی
ما باید راه فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمیگوییم که «حتّی تورّم قدماها« اینقدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبهروز زیاد کنیم. مگر نمیگوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همهی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمیگوییم که یکتنه در مقابل جامعهی بزرگ زمان خود ایستاد؟
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
ایثار و از خودگذشتگی در زندگی
مگر نمیگوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سورهی دهر دربارهی او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه»(حشر: ۹) ما هم باید همین کارها را بکنیم.
این نمیشود که ما دم از محبت فاطمهی زهرا(سلاماللهعلیها) بزنیم، در حالی که آن بزرگوار برای خاطر گرسنگان، نان را از گلوی خود و عزیزانش - مثل حسن و حسین(علیهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان(علیهالسّلام) - برید و به آن فقیر داد؛ نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز!
ما میگوییم پیرو چنین کسی هستیم؛ ولی ما نه فقط نان را از گلوی خود نمیبُریم که به فقرا بدهیم، اگر بتوانیم، نان را از گلوی فقرا هم میبُریم! این روایاتی که در باب علامات شیعه هست، ناظر به همین است؛ یعنی شیعه بایستی آنطوری عمل کند. ما باید زندگی آنها را در زندگی خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
فصل دوم: مدافع ولایت
حضرت زهرا سلامالله علیها بهعنوان عضوی از جامعه ولایی
ایستادگی و موقعشناسی در سن جوانی
در قضیهی حضرت صدّیقهی طاهره سلاماللهعلیها، نکات خیلی مهمّی وجود دارد؛ لیکن یک نکته که با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابی تطبیق میکند، این است که همهی این افتخارات و کارهای بزرگ و مقامات عالیِ معنوی و دستنیافتنیِ آن انسان والا و آن زنِ بینظیر تاریخ بشر و سیّدهی زنان عالم، و ضمناً همهی آن صبرها و ایستادگیها و موقعشناسیها و کلمات پرباری که در این زمانها از ایشان صادر شده است - همهی این حوادث بزرگ - در دوران کوتاه جوانی این بزرگوار اتّفاق افتاده است. یک وقت این قضیه را به عنوان یک موضوع مرثیهسرایی مطرح میکنیم و میگوییم که این بزرگوار سنّ کمی داشتند یا جوان بودند، که این، موضوعِ مصیبتخوانی و مرثیهسرایی میشود. یک وقت این را به عنوان یک امر قابل تدبّر و حاوی درسها میدانیم و با این چشم نگاه میکنیم؛ آن وقت اهمیت ویژهای پیدا میکند.
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه ۱۳۷۶/۰۶/۲۶
شبیهترین شخص به رسول خدا
دربارهی فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، هرچه بگوییم، کم گفتهایم و حقیقتاً نمیدانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّهی حوراء، این روح مجرّد و این خلاصهی نبوّت و ولایت برای ما پهناور و بیپایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر میمانیم. اگر به کتابهایی که دربارهی فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها بهوسیلهی محدّثین اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنید، روایات بسیاری را میبینید که از زبان پیغمبر صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم در ستایش صدّیقهی طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل میکنند. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «والله ما رأیت فی سمته و هدیه اشبه برسولالله صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم من فاطمة»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیهتر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم.»
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳
اول دیگران بعد خودمان!
امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام میگوید: شبی - شب جمعهای - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن، علیهالصّلاةوالسّلام، میگوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنی، الجار ثم الدار» «اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیهی والاست.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
دفاع عالمانه از ولایت
ایشان در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبهای که فاطمهی زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده است، خطبهای است که به گفتهی علامهی مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» اینقدر پرمغز است! از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهجالبلاغه است. فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها میرود در مسجد مدینه، در مقابل مردم میایستد و ارتجالاً حرف میزند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبدهترین و گزیدهترین معانی صحبت کرده است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
فصل سوم. همسر امیرالمؤمنین علیهالسلام
حضرت زهرا سلامالله علیها بهعنوان همسر
مهریه و جهیزیه ساده
در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتی فاطمهی زهرا سلام اللَّه علیها، با علیبنابیطالب علیهالصّلاةوالسّلام، ازدواج میکند، آن مهریه و آن جهیزیهی اوست؛ که همه شاید میدانید که با چه سادگی و وضع فقیرانهای، دختر اول شخص دنیای اسلام، ازدواج خود را برگزار میکند. زندگی فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها از همهی ابعاد، زندگیای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
ما باید شایستگی خود را ثابت کنیم. مگر نمیگوییم که جهیزیهی آن بزرگوار چیزهایی بود که انسان با شنیدن آنها اشکش جاری میشود؟ مگر نمیگوییم که این زن والامقام، برای دنیا و زیور دنیا هیچ ارزشی قائل نبود؟ مگر میشود که روزبهروز تشریفات و تجملگرایی و زر و زیور و چیزهای پوچ زندگی را بیشتر کنیم و مهریهی دخترانمان را زیادتر نماییم؟!
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
الگوی تعامل زن و شوهر
مگر هر کسی میتواند همسر امیرالمؤمنین باشد؟ عظمت علی آنگونه است که کوههای عظیم را در مقابل خود آب میکند. نَفْس همسری امیرالمؤمنین، یک نشانهی بزرگ عظمت است؛ لیکن شما ببینید تعامل این زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف میزنند؛ چگونه زندگی میکنند؛ چگونه این زندگیِ الگو و نمونهی تاریخ را اداره میکنند و چگونه هرکدام نقشی به عهده میگیرند!
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۷/۰۷/۱۹
همسر رزمندهای که دائما در جبهه است ...
یک وقت انسان فکر میکند که شوهرداری، یعنی انسان در آشپزخانه غذا را بپزد، اتاق را تر و تمیز و پتو را پهن کند و مثل قدیمیها تشکچه بگذارد که آقا از اداره یا از دکان بیاید! شوهرداری که فقط این نیست. شما ببینید شوهرداری فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها چگونه بود. در طول ده سالی که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین علیهماالسّلام با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگهای کوچک و بزرگی ذکر کردهاند - حدود شصت جنگ اتّفاق افتاده - که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین علیهالسّلام بوده است. حالا شما ببینید، او خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتّب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ میماند - این قدر جبهه وابستهی به اوست - از لحاظ زندگی هم وضع روبهراهی ندارند؛ همان چیزهایی که شنیدهایم... حقیقتاً زندگی فقیرانهی محض داشتند؛ در حالی که دختر رهبری هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسؤولیت هم میکند.
ببینید انسان چقدر روحیه قوی میخواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاریهای زندگی خالی کند؛ به او دلگرمی دهد؛ بچهها را به آن خوبی که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین علیهما السّلام، امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب علیهاسلام که امام نبود. فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدّت زیادی زنده نماند.
بیانات در دیدار جمعی از جوانان ۱۳۷۷/۰۲/۰۷
زنی که شوهرش حتی یکبار از او نرنجید ...
جهاد آن بزرگوار در میدانهای مختلف، یک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولایت؛ در حمایت از پیغمبر؛ در نگهداری بزرگترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود.
امیرالمؤمنین دربارهی فاطمهی زهرا سلام اللَّه علیها فرمود: «ما اغضبنی و لا خرج من امری.» یکبار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یکبار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمهی زهرا سلام اللَّه علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آنگونه که اسلام میگوید.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
ازدواج در جامعه ما باید مثل ازدواج فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) باشد
ازدواجها در دوران انقلاب و به برکت آن آسان شد؛ چون تشریفات و سختگیریها کم شد. نگذارید دوباره به خانهی اول برگردیم.پدران و مادران، نسبت به مقدّمات غیر لازمِ ازدواج سختگیری نکنند؛ جوانان که سختگیرییی ندارند. بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگیرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمهی زهرا (س) باشد؛ ازدواجی با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بینظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاری و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همهی تشریفات و زروزیورهای پوچ و بیمحتوای ظاهری. این است ازدواج درست زن مسلمان و تربیت فرزند و ادارهی محیط خانه و البته اندیشیدن و پرداختن به همه چیز جامعه و دین و دانش و فعالیت اجتماعی و سیاسی. اسلام، این است.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
فصل چهارم. ام ابیها
حضرت زهرا سلامالله علیها بهعنوان دختر و مادر
خدمت به پدر راهی برای کمال انسانی
مسائل معنوی تا حدود زیادی به فضایل عملی ارتباط پیدا میکند. یعنی به آنچه که از تلاش فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها ناشی میشود. مفت نمیدهند و بدون دلیل نمیبخشند. عمل انسان - در حد بالایی - در احراز فضایل و مناقب تأثیر میکند. دختری که در کورهی گداختهی مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولد شد و در شعب ابیطالب یار و غمگسار پدر بود.این دختر مثل یک فرشتهی نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمل کرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بر دوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نور الهی را به قلب خود باز کرد. اینهاست آن ویژگیهایی که آدمی را به کمال میرساند.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
تسلیبخش پیغمبر
شما ببینیدحضرت[فاطمه(سلاماللهعلیها)] چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدرِ به این عظمت کاری کرد که کنیهاش را امّابیها - مادرِ پدر – گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورندهی دنیای نو و رهبر و فرماندهی عظیم آن انقلاب جهانی - انقلابی که باید تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بیخود که نمیگویند امّابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعبابیطالب - با آنهمه سختیهاکه داشت - و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهی با دو حادثهی وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. به فاصلهی کمی این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها در آن روزها قدبرافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهرهی پیغمبر زدود. امّابیها؛ تسلّیبخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳
تربیت فرزندانی که الگوی بشریتند
زندگی فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها از همهی ابعاد، زندگیای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدانهای جنگ است؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگی، فاطمهی زهرا سلامالله علیها، مثل کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است. او دختر کارگشای پیغمبر است و در این شرایط، زندگی را با کمال سرافرازی به پیش میبرد: فرزندانی تربیت میکند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهری را نگهداری میکند مثل علی و رضایت پدری را جلب میکند مثل پیغمبر! راه فتوحات و غنایم که باز میشود، دختر پیغمبر ذرهای از لذتهای دنیا و تشریفات و تجملات و چیزهایی را که دل دختران جوان و زنها متوجه آنهاست، به خود راه نمیدهد. عبادت فاطمهی زهرا، سلام اللَّه علیها، یک عبادت نمونه است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
تربیت نسل معرفت و معنویت
تطبیق سورهی کوثر با فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) یک تطبیق مصداقی درست است؛ این همه برکات بر خاندان پیغمبر، بر یکایک ائمهی هدی (علیهمالسّلام)! عالم پُر است از نغمههای دلنواز فردی و اجتماعی و دنیائی و اخروی که از این حنجرههای پاک برخاسته؛ حسینبن علی، زینب کبری، امام حسن مجتبی، امام صادق، امام سجاد؛ هر کدام از ائمه. ببینید چه غوغائی است در عالم معرفت، در عالم معنویت، در بزرگراه هدایت از کلمات این بزرگواران و درسهای آنها و معارف آنها! این نسل فاطمهی زهراست.
بیانات در دیدار مداحان اهل بیت(ع) به مناسبت میلاد حضرت فاطمهی زهرا(س) ۱۳۸۶/۰۴/۱۴
فصل پنجم. الگوی زن مسلمان ایرانی
زنی که اسلام میخواهد بسازد
اسلام، فاطمه - آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی - را به عنوان نمونه و اسوهی زن معرفی میکند. آن، زندگی ظاهری و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوری و فداکاری و شوهرداری و مادری و همسری و مهاجرت و حضور در همهی میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبهی او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار میکرد، این هم مقام معنوی و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرّع و ذات ملکوتی و درخشندگی عنصر معنوی و همپایه و هموزن و همسنگ امیرالمؤمنین و پیامبر بودن اوست. زن، این است. الگوی زنی که اسلام میخواهد بسازد، این است.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
الگویی برای فهم درست و هوشیاری در موقعیتها
فاطمهی زهرا و زینب کبری (سلاماللهعلیهما) زنان الگو و نمونهی اسلامند. زن امروز دنیا الگو میخواهد. اگر الگوی او زینب و فاطمهی زهرا باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ و لو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز برای انجام تکلیف بزرگی که خدا بر دوش انسانها گذاشته است، همراه باشد. زن مسلمانی که الگویش فاطمهی زهرا یا زینب کبری (علیهماالسّلام) باشد، این است.
اگر زن به فکر تجملات و خوشگذرانیها و هوسهای زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بیبنیاد و بیریشه باشد، نمیتواند آن راه را برود؛ باید این وابستگیها را که مثل تار عنکبوت بر پای یک انسان رهروست، از خود دور کند، تا بتواند آن راه را برود؛ کمااینکه زن ایرانی در دوران انقلاب و در دوران جنگ همین کار را کرد، و انتظار این است که در همهی دوران انقلاب همین کار را بکند.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۰/۰۸/۲۲
الگوی زن مسلمان ایرانی
زنهای مؤمن در جامعهی ما سعی کنند قدر زن ایرانیِ مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامی و مسلمان را بدانید. زنی که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطی نمیشود و خود را وسیلهیی برای جلب چشم مرد نمیداند و خود را بالاتر از این میداند؛ زنی که شأنش را عزیزتر از این میشمارد که خود را عریان کند و با صورت و موی و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خویش جلب کند و هوس آنها را اشباع نماید؛ زنی که خود را در دامنهی قلهیی میداند که در اوج آن، فاطمهیزهرا(س) - بزرگترین زن تاریخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید دیگر از این بازیچههای فراهم آمدهی تمدن غربی و روشهای توطئهآمیز آن، رو بگرداند و به آن بیاعتنایی کند.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
الگویی برای درس گرفتن و گرایش قلبها
فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) را که میخواهید معرفی کنید، آنچنان معرفی کنید که یک انسان مسلمان، یک زن مسلمان، یک جوان مسلمان از آن زندگی درس بگیرد؛ در دل خود نسبت به آن مجسمهی قداست و طهارت و حکمت و معنویت و جهاد، احساس خشوع و خضوع و وابستگی کند. این، طبیعت انسان است. ما انسانها تابع و متمایل به کمالیم. اگر بتوانیم کمال را در خودمان ایجاد کنیم، میکنیم؛ اگرنه، آن کسی که صاحب کمال است، به طور طبیعی انسان به او گرایش دارد.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۹/۰۳/۱۳
رمز «یازهرا»
هیچ کس - نه امام بزرگوار، نه بزرگان انقلاب - در دوران دفاع مقدس به رزمندگان نگفت که رمز «یا زهرا» براى حملاتتان بگذارید، یا سربند «یا زهرا» ببندید؛ اما هرچه که شما نگاه میکنید، در طول دوران دفاع مقدس، اسم مبارک حضرت زهرا از همهى نامهاى مطهر و مبارک دیگر بیشتر مطرح است، بیشتر آورده میشود؛ همچنین نام مبارک حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه). این دو نام در انقلاب، به طور طبیعى، بدون دستور، بدون یک مطالعهى قبلى، همین طور از دلها و از ایمانها و از عواطف روئیده است؛ این نشانهى مبارکى است؛ نشانهى توجه آن بانوى دو عالم، آن عنصر ملکوتىِ الهىِ بىنظیر در عرصهى وجود از لحاظ نورانیت - بعد از پدر بزرگوار و امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) - است.
بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت(ع) ۱۳۹۰/۰۳/۰۳
حضرت زهرا(س) چرا از نابینا رو گرفت؟ / راهکار قرآن برای پیشگیری از گناه چشمچرانی
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا عفاف و حجاب دو گوهر گرانبهایی هستند که خداوند آنها را برای حفظ و صیانت حریم شخصی افراد از یک سو و رعایت حریم دیگران از سوی دیگر در نهاد تمام انسانها قرار داده است؛ در پرتو این خصلتهای نیکو افراد میتوانند به بالاترین درجات انسانی دست یابند و قلههای معرفت را طی کنند. خداوند وقتی در قرآن به معرفی زنان نمونه تاریخ بشریت میپردازد، از بانوانی یاد میکند که در پرتو حفظ عفت و حیا به درجاتی نائل شدند که تا ابد الگویی برای تمام زنان بلکه مردان عالم شدند. بانوانی مثل حضرت زهرا(س)، حضرت مریم(س) و حضرت آسیه همسر فرعون از جمله نمونههای زنان شاخص قرآنی هستند که راه رستگاری را در حفظ این گوهر گرانبها و اثرگذار در ایمان و معرفت زنان معرفی کردند.
در این باره به گفتوگو با حجتالاسلام محمد سعیدی نشستیم. وی کارشناس مسائل دینی و کارشناس برنامه تلویزیونی سمت خدا نیز شناخته میشود.
عفاف امری فطری است که همگان متوجه رعایت آن میشوند
* وقتی از عفاف و حجاب صحبت میکنیم، صحبت از حد و حدود آن میشود. به ویژه در شرایط حاضر که تبدیل به یکی از گفتومان رایج کشور شده است.
قبل از اینکه درباره حد و حدود عفاف و حجاب صحبت کنیم، باید بحث اندیشهای درباره فلسفه آن داشته باشیم. باید گفت خداوند یک نظام ارزشی در عالم قرار داد و بندگان خود را دعوت به رعایت قوانین این نظام کرد. یک پزشک وقتی دارویی به مصلحت ما تجویز میکند، اگر مصرف کنیم، به مرور زمان بهبود مییابیم و اگر به آن تجویز عمل نکنیم، آسیب آن متوجه خودمان است. حال این قوانین را در قالب کتاب وحی و از مجرای پیامبران خود در معرض انسانها قرار میدهد تا مسیر را گم نکنند. ضمن اینکه کلیات این قوانین را در نهاد تمام انسانها و یا فطرتشان قرار داده است.
از این جهت در یک دستهبندی میتوان گفت رسول باطن کلیات و فطریات را بیان میکند و رسول ظاهر این مقولات را به انسانها بازگویی و یادآوری میکند. رسول باطن میفهمد که خدایی وجود دارد، اما رسول ظاهر میگوید «لا اله الا الله». امیر مؤمنان(ع) در نهجالبلاغه یکی از مهمترین نقشهای پیامبران را مطالبه پیمان فطری خدا به خلایق معرفی کردند لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ.
به عنوان نمونه خداوند در قرآن به بندگانش فرموده خدا و رسولش را اطاعت کنید؛ آیا صرفاً به واسطه این آیه از خدا و رسولش اطاعت میکنیم؟ یا اینکه باید بگوییم خداوند مسئلهای به نام پرستش و عبودیت را در نهاد بشریت نهادینه کرد و بعد به واسطه پیامبرانش این میثاق فطری را از آنها مطالبه کرد. از این جهت است که بتپرستان میدانند که باید موجودی را پرستش کنند، اما در مصداق آن به واسطه فریب شیطان دچار انحراف میشوند.
نمونه دیگر مسئله حُجب و حیاست که این مسئله هم امری فطری است. هر انسانی میداند باید حریم شخصی خود را از دیگران حفظ کند. خداوند قبل از اینکه ابلیس و ایادی ابلیس حد و حدود حریم افراد را به گونهای دیگر جلوه ندهند، آنها را در کتب مقدس خود، به ویژه در قرآن تبیین کرد تا دیگر بهانهای باقی نماند. به عنوان نمونه در آیه30 سوره نور درباره حد و حدود رعایت حجاب بانوان میفرماید: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ ... ؛ و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان... »
در این باره آیات متعدد دیگری وجود دارد. ولی کسی که اهل حق باشد، همین میثاق فطری که عرض کردیم و همین آیه کفایت میکند.
آیات تورات و انجیل حاکی از حفظ حیا و حجاب است
اما تنها قرآن دعوت به حجاب نکرده است بلکه آیات کتب مقدس تورات و انجیل بر این امر تصریح دارند که از هر کدام تنها به یک نمونه اکتفا میکنیم.
در سِفر "پیدایش" درباره لزوم رعایت حجاب چنین میخوانیم«و رفقه چشمان خود را بلند کرد و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمده زیرا که از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید و خادم گفت: آقای من است، پس برقع خود را گرفته خود را پوشانید».به گفته مرجع فقهی یهودیان ایران، خاخام اوریل داوودی، منشأ وجوب حجاب در شریعت یهود مستند به همین فقره است. این مطلب در صفحه 143 کتاب حجاب در ادیان الهی وجود دارد
همچنین در رساله پولس از مجموعه انجیل چنین آمده است: «همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مرواید و رخت گرانبها، بلکه چنانکه زنانی را میشاید که دعوی دینداری کنند به اعمال صالحه». رساله پولس به تیمونائوس، باب دوم، فقره 9 و10)
زن نباید خود را در حالت غیر عفیفانه قرار دهد
* متأسفانه در شرایط فعلی شاهدیم حتی کسانی که تقید به حجاب دارند، رفتارهایی از خود بروز میدهند که در شأن یک خانم نیست. به نظر میرسد دشمنان از طریق فضای مجازی و ... سعی در عادی کردن مسائلی دارند که تا قبل از این روال نبود. مثلاً افراد تصاویر خود و خانوادهشان را با توجیه اینکه با مسئله شرعی در تعارض نیست، در صفحات اجتماعی به اشتراک میگذارند و موارد دیگری که همه شاهدیم. این مسئله از کجا ناشی میشود.
ما جلوتر از حجاب مفهومی به نام عفاف داریم که به معنای بازدارندگی است. حجاب یکی از جلوههای عفاف است. همچنان که عفت شکم و عفت کلام نیز داریم. زن نباید خود را در حالت غیر عفیفانه قرار دهد؛ یعنی در واقع زنان همواره باید این خصلت را ملکه ذهنی خود کنند. بانویی که همواره عفت را رعایت کرده باشد، به قدری در قلب او رخنه کرده که حتی اگر با یک نابینا هم برخورد کند، موقعیت خود را حفظ میکند؛ مانند حضرت زهرا(س).
بیشتر بخوانید
گاهی ممکن است بانوان حجاب داشته باشند، اما خدایی نکرده از درجات عفاف بهره نداشته باشند. مثلاً با آقایان شوخی کنند، حیا را در کلام و رفتار خود حفظ نکنند. بنابراین حجاب به معنای پوشش همان طور که گفتیم یک عامل بازدارنده و یک حصن است. پس یکی از مصادیق عفاف است. این دو مسئله را نباید با هم مغالطه کنیم. ما عفت کلام داریم، عفت شکم داریم. در این بین حجاب هم یکی از مصادیق عفاف است و پاداش خود را دارد.
* شما از منظر قرآن و روایات به بحث ورود کردید. آیا این دو منبع تبعات عدم رعایت عفت و به ویژه مسئله حجاب را معرفی کردهاند؟
همان طور که اشاره کردم عفت یک حالت بازدارنده است که مهمترین جلوه آن بحث حجاب است. اما عفت منحصر در زنان نیست بلکه مردان هم باید از درجات بالای آن برخودار باشند. اگر حجاب بانوان یکی از مهمترین جلوههای عفاف است، مقابل آن، نگه داشتن چشم از نظر به نامحرم میتواند یکی از مهمترین جلوههای عفت در مردان محسوب شود همچنان که در مورد زنان هم مصداق دارد.
خداوند در آیات قرآن به این مسئله توجه داده است. مردان و زنان مؤمن را دعوت به حفظ چشم کرده است. در آیه29 سوره نور خطاب به مردان میفرماید چشمان خود را پایین بیندازید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» و در ابتدای آیه30 همین خطاب را به زنان میفرماید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ».
چشم، درب ورودی قلب انسان است
اما اینکه پرسیدید عدم رعایت عفت چه تأثیراتی منفی در جامعه دارد، از همین آیه برداشتهایی خواهیم داشت:
چشم اولین ورودی انتخاب فرد است. افراد با چشم مسیر و مطلوب خود را انتخاب میکنند.
قلب، مرکز توجه انسان است. یعنی هر آنچه بر قلب افراد بنشیند، توجه فرد را به همان سو جلب میکند. مثلاً فرد مؤمنی که قلبش متوجه ارزشهای الهی است، یا به صورت مصداقی، قلبش متوجه امام حسین (علیهالسلام) است، بر فکرش هم اثر میگذارد و مدام توجهش به همان جهت است. برعکس آن هم وجود دارد. فردی که قلبش متوجه مسائل منفی است، فکرش هم مشغول همان مسائل است.
از دیگر سو قلب، محل استقرار ایمان است. قلب به تعبیر روایات، حرم خداست. از این جهت شیطان خیلی سعی دارد تا این مرکز را تصرف کند. خداوند در آیه14 حجرات میفرماید «قالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ ... ؛ اعراب گفتند ایمان آوردیم؛ بگو هرگز ایمان نیاوردید اما بگویید اسلام آوردیم و هرگز ایمان در قلبهای شما وارد نشد». پس قلب مرکز ایمان است.
در این بین چشم به عنوان دروازه قلب عمل میکند. چرا که هر آنچه به چشم بنشیند، بر قلب اثر میگذارد. پس رابطه مستقیمی بین چشم و قلب انسان وجود دارد. بابا طاهر در یکی از اشعار خود این مسئله قرآنی را به زیبایی تصویر کرده است. او میگوید
ز دستِ دیده و دل هر دو فریاد *** که هر چه دیدهبیند دل کند یاد
بسازم خــنجری نیشــش زِ پـولاد *** زنــم بـَــر دیده تا دل گــردد آزاد
بابا طاهر در این دو بیت میگوید چشم را ورودیِ قلب میداند و راه خلاصی دل از شهوات را بستن چشم از مسائل منفی معرفی میکند.
بنابراین شیطان برای آنکه به قلب افراد اثر منفی بگذارد، به طور قطع از مهمترین دروازه آن که چشم است، ورود پیدا میکند.
* پس به این ترتیب میتوان گفت عدم نگاه به نامحرم یعنی همان حفظ قلب به عنوان مهمترین مرکز ایمان. میتوان گفت یکی از فلسفههای عفاف و حجاب همین امر است.
بدون شک همین گونه است. البته باید گفت برای کسی که اهل تزکیه و پالایش قلب است. کسی که قصد دارد یک انسان آزاده باشد و اسیر شهوات نباشد. از این جهت در ادامه همان آیه29 سوره نور پس از آنکه خداوند میفرماید چشم خود را بپوشانید، ادامه میدهد «ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ ؛ این مسئله برای شما پاکیزهتر است». تزکیه هم در قلب حاصل میشود.
نگاه به نامحرم که از قوه شهوت سرچشمه میگیرد. نگاه به نامحرم آنچنان اثر منفی بر قلب افراد میگذارد که ممکن است گاهی سالها فکر فرد را به خودش مشغول کند. هرچند انسانها ممکن است از طریق چشم به دیگر مسائل منفی گرایش پیدا کنند. مثل اینکه افراد با چشم خود مدام به زندگی تجملاتی دیگران چشم بدوزند و آرزو کنند روزی هم آنها ثروتمند شوند، اما در بین این همه مقولات منفی در گناهان چشم، نگاه به نامحرم جایگاه خاصی دارد.
نگاه به جنس مخالف تأثیر منفی دو جانبه دارد
* در روایتی خواندم که پیامبر(ص) فرمودند نگاه به نامحرم تیری زهرآگین است که از ابلیس نشأت میگیرد. تحلیل شما در این باره چیست و چه ارتباطی به بحث قبلی شما دارد؟
اصل روایت اینگونه است: النَّظْرَةُسَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِإِبْلِیسَ؛ نگاه تیری زهرآگین است تیرهای ابلیس است.
تیری که از کمان خارج میشود مسموم میگویند. شکارچیان در گذشته به تیر زهر میزدند. چرا که قدرت تیر به گونهای نبود که حیوانات سنگین را درجا به زمین بزند. پس از آن که تیر به شکار برخورد میکرد، مدتها به دنبال او میرفتند تا اثر زهر بر حیوان اثر کند و او را بر زمین بزند.
وقتی به نامحرم نظر میاندازی، اثرش به طور قطع در قلب میماند، اما شاید مانند تیر شکارچی، اثر منفی آن در وهله اول مشخص نشود و به مرور زمان اثر خود را نشان دهد. از این جهت فرد را یک دفعه به زمین میزند و دیگر قدرت جلوگیری از افتادن در ورطه گناه از او سلب میشود.
اما ماجرا به این ختم نمیشود؛ چرا که نگاه به نامحرم هم بر فرد اثر منفی میگذارد و هم به طرف مقابل. وقتی انسان نگاه نامشروع به جنس مخالف میاندازد، یک انرژی را از خود ساطع میکند که فرد مقابل را تحت تأثیر قرار میدهد. از این جهت میبینیم روابط نامشروع با همین یک نگاه اتفاق میافتد. در واقع رابطه نامشروع گاهی ممکن است در قالب یک نگاه یک دقیقهای باشد و گاهی تداوم داشته باشد. در هر صورت چشم سهم فراوانی در این قضایا دارد. افرادی که تقوا را رعایت میکنند از این آسیبها به دور هستند. یعنی نه نگاه به نامحرم میکنند و نه نگاه نامحرم به آنها اثر منفی میگذارد.
در این بین حجاب یکی از مهمترین عوامل بازدارنده است. کسی که پوشش دارد، در واقع برای خود «حصن» دارد. هر اندازه پوشش قویتر، حصن و محافظ افراد کاملتر میشود. بنابراین حجاب و پوشش یکی از مهمترین مصادیق تقواست. جالب است که تقوا هم در یک معنای کلی به معنای عامل بازدارنده است. در تعریف تقوا گفتهاند از «وقایة» مشتق شده است که به معنای حفظ شیء است از آنچه اذیت و ضرر میرساند.
راهکار جلوگیری از گناه چشمچرانی
* چه فرمولی را پیشنهاد میکنید برای آنکه از گناهان چشم در امان باشیم؟
برای پیشگیری از افتادن در ورطه چنین گناهانی به طور کلی یک قاعده قرآنی وجود دارد؛ این قاعده «لا تَقْرَبَا» است. خداوند این درس را در زمان آدم (علیهالسلام) به همگان آموخت. در آنجا که خطاب به آدم(ع) و حوا(س) فرمود حتی به این درخت منهیه نزدیک نشود «لا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ».
کار شیطان زینت دادن است. او دعوت به نگاه نامحرم میکند و این ماجرا را برای او زینت میدهد. کسانی که زندگیشان به تباهی کشیده شد، از نگاه حرام آغاز شد. حکایت برصیصای عابد را تقریباً همگان شنیدند.
* جالب است وقتی از این منظر به سیره حضرت زهرا(س) به عنوان برترین بانوی عالم نگاه میاندازیم، به قول شما میبینیم حتی از یک نابینا هم رو میگرفتند و حاضر به مواجهه با وی نبودند.
این مسئله به دلیل همان خصلت عفاف در تمام مراتب و ارکان جسمانی است. از این جهت خطاب به معلم خویش یعنی پیامبر(ص) در علت این کار فرمودند: «ای پیامبر خدا اگر او مرا نمی بیند, من که او را میبینم و او بوی مرا حس میکند». حضرت زهرا(س) اشاره به عفت چشم کردند. همان مسئلهای که در آیه30 سوره نور بانوان را به آن دعوت کرده بود. از این جهت باید گفت حضرت زهرا(س) جلوه حقیقی آیات نور است. کسی که میخواهد تفسیر سوره نور را بداند، به زندگانی این بانوی بزرگوار رجوع کند.
بیشتر بخوانید