شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

نماهنگ | امام روح انقلاب است

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نماهنگ | امام روح انقلاب است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «امام بزرگوار، روح جمهوری اسلامی است؛ امام روح این انقلاب است؛ نگذارید یاد امام را کم‌رنگ کنند.» ۱۴۰۱/۰۳/۱۴

مجموعه پوستر های طلیعه فتح

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

مجموعه پوستر های طلیعه فتح

طلیعه فتح عنوان مجموعه‌‌ای است که به مرور برخی از وقایع دوران زندگی حضرت امام خمینی و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ابتدای ورود ایشان به مبارزه علیه رژیم پهلوی تا سالروز وقوع انقلاب اسلامی میپردازد. این مجموعه با تصویرگری چهره حضرت امام و رهبر انقلاب اسلامی منطبق با آن دوران همراه شده است. رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سی‌وچهارمین سالگرد رحلت امام خمینی رحمةالله‌علیه این مجموعه را منتشر میکند.

پویش «رهرو خمینی»

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

پویش «رهرو خمینی»

رسانه KHAMENEI.IR پویش «رهرو خمینی» را با موضوع روایت تصویری #حضور مردم در سی و چهارمین سالگرد ارتحام حضرت امام خمینی (ره) برگزار می‌کند.

رسانه KHAMENEI.IR همگام با آحاد ملت ایران برای بزرگداشت سالروز ارتحال حضرت امام خمینی(ره) در قالب پویش #رهروخمینی از کاربران شبکه‌های اجتماعی دعوت میکند تا تصاویر و فیلم‌های حضور خود در مراسم سی و چهارمین سالگرد ارتحام حضرت امام خمینی را در تهران و مراسم‌های بزرگداشت در اقصی نقاط ایران و جهان برای رسانه KHAMENEI.IR ارسال یا با هشتگ #رهروخمینی در فضای مجازی منتشر کنند.



مستند عاشق خمینی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

مستند عاشق خمینی

«عاشق خمینی(ره)»؛ مستندی درباره‌ی ارتباط قلبی و مستمر آیت‌الله خامنه‌ای با حضرت امام خمینی(ره) از شروع مبارزات انقلاب اسلامی تا زمان ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی است. بخشی از تصاویر و خاطرات این مستند برای اولین بار منتشر می‌شود.

نماهنگ | زیر دین شهدایید

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نماهنگ | زیر دین شهدایید

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ما وقتی که به فتح خرّمشهر نگاه میکنیم، [می‌بینیم] که خب یک حادثه‌ی معجز‌آسا بود؛ واقعاً معجز‌آسا بود... اگر شما فرصت پیدا میکنید که در شهر خودتان عملیّاتِ انتخابات انجام بدهید، تبلیغاتِ انتخاباتی بکنید، با خیال راحت بروید بین مردم حرف بزنید، بعد مردم با خیال راحت بروند پای صندوق و اسم شما را بیندازند داخل صندوق، بعد بیایید در مجلس و چهار سال در مجلس [باشید]، اگر این اتّفاقها می‌افتد، به خاطر آن فداکاری‌ها است، به خاطر آن شهادتها است، به خاطر‌ آن از‌خود‌گذشتگی‌های به معنای واقعیِ کلمه است. آن وقتی که مثلاً فرمانده گردان در وسط معرکه احساس میکند نیروهایش بُریده‌اند، امکانات ندارند، دستگاه ندارند، دشمن هم با دویست تانک دارد می‌آید طرف خاک‌ریز اینها و برای اینکه روحیه بدهد به بچّه‌های خودش میرود روی خاک‌ریز می‌ایستد برای بچّه‌ها حرف میزند، اینها به‌زبان آسان است؛ این کارهای بزرگ، این حرکاتِ انصافاً فوقِ طاقتِ متعارفِ بشری ــ یعنی طاقت متعارف بشری این‌قدر نیست ــ عظمتش خیلی زیاد است؛ نگذارید اینها کهنه بشود. شماها بر روی منبر بلندی نشسته‌اید، منبر مجلس شورای اسلامی؛ صدای شما به همه‌ی کشور، بلکه به دنیا میرسد؛ نگذارید این حوادث بزرگ و این افتخارات عظیم کهنه بشود، کم‌رنگ بشود، فراموش بشود.» ۱۴۰۲/۰۳/۰۳
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی نماهنگ «زیر دِین شهدایید» را منتشر میکند.

خط حزب‌الله ۳۹۵ | رمز پیروزی امام

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۹۵ | رمز پیروزی امام

شماره سیصد‌‌ و‌‌ نود‌‌ و‌ پنجم هفته‌نامه خط‌حزب‌الله، با عنوان «رمز پیروزی امام» منتشر شد.


* سخن‌هفته خط حزب‌الله در آستانه سی‌وچهارمین سالگرد رحلت امام خمینی (قدس‌سره) با عنوان «رمز پیروزی امام» الگوی رفتاری ایشان در مقابله با دشمن را تبیین کرده است.

* «چرا رهبر‌ انقلاب اسلامی، مجلس یازدهم را «مجلس انقلابی» می‌دانند و بر آن تأکید می‌کنند؟» پرسشی است که
خط حزب‌الله در یادداشت هفته این شماره به آن پاسخ داده است.

* شماره‌ این هفته خط حزب‌الله به روح مطهر برادران شهید جنیدی (رضا،‌محمد،.نصرالله و عبدالحمید) تقدیم می‌شود.

رهبری انقلاب /حفظ یاد شهید و شهید پرور جهاد است/شناسنامه های شهر خودمان را به جوان هایمان بشناسانیم

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

رهبری انقلاب /حفظ یاد شهید و شهید پرور جهاد است/شناسنامه های شهر خودمان را به جوان هایمان بشناسانیم




بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

اوّلاً خوشامد عرض میکنم به برادران و خواهران عزیزی که این راه طولانی را طی کردند از نشابور و سبزوار تشریف آوردند اینجا و این حسینیّه‌ی ما را با نفَس گرم خودشان و دل پُرمهرومحبّت خودشان منوّر و نورانی کردند. از بیانات این دو برادر عزیز، فرماندهان سپاه‌های دو شهر سبزوار و نشابور، صمیمانه تشکّر میکنم. هر دو آقایان خیلی خوب صحبت کردند و آنچه لازم است در یک چنین همایشهایی مورد توجّه باشد، در بیانات خودشان گنجاندند و [این] انسان را خوشحال میکند که بحمدالله این احاطه‌ی فکری و ذهنی در این برادران وجود دارد. بنده دو سه مطلب یادداشت کرده‌ام که به شما عرض بکنم.

مطلب اوّل، تشکّر از دست‌اندرکاران این همایشهای باارزش است؛ این خیلی مطلب مهمّی است. عقیده‌ی من این است که این کاری که شما میکنید، یعنی همین تشکیل این همایشها، خودش یک جهاد بزرگ است. این کاری که شما دارید میکنید جهاد است؛ قدر این کار را بدانید. این همان جهادی است که نگذاشت خونهای مقدّسِ ریخته‌شده‌ی در کربلا پایمال بشود؛ این همان جهاد است. این همان جهادی است که خدمات هزارساله‌ی بزرگان اسلام را، بزرگان دین را، بزرگان تشیّع را، تا امروز زنده نگه داشته. اگر افرادی امثال شما همّت نمیکردند، تلاش نمیکردند، بودند کسانی که انگیزه داشتند اینها را محو کنند از تاریخ، در همه‌ی دورانها؛ هم در گذشته بودند، هم امروز هستند کسانی که انگیزه دارند برای اینکه نگذارند این نشانه‌های عظمت معنوی در ملّتها زنده بماند، [انگیزه دارند] آنها را کم‌رنگ کنند و از بین ببرند. بارها شنیده‌اید که سعی کردند کربلا را نابود کنند، کربلایی نمانَد، زمینی نمانَد، قتلگاهی نمانَد، یاد شهدایی باقی نمانَد. این افراد امروز هم هستند؛ امروز هم کسانی منفعتشان و مصلحتشان این است که یادی از مجاهدتها باقی نمانَد، یادی از این همه تلاشها باقی نمانَد، یادی از خونهای پاکِ ریخته‌شده باقی نمانَد. قدرتهای استکباری امروز موافق نیستند که نام شهیدان ما، یاد شهیدان ما، بر فرازِ پرچمهای بلندِ افتخارِ این کشور دیده بشود.

شما دارید ضدّ این حرکت شیطنت‌آمیزِ خباثت‌آلود تلاش میکنید؛ این شد جهاد. کسانی که در راه حق تلاش میکنند، اوّلین دشمنشان کسانی هستند که در رأس باطل قرار گرفته‌اند؛ نمیخواهند بگذارند اینها موفّق بشوند، نمیخواهند بگذارند از اینها یادی و نامی بماند. خاصیّت شهادت، جذب دلها است. جوان خارج از مذهب را شهادتِ رفیقش در سبزوار وادار میکند برود خدمت مرحوم آقای علوی(۲) و مسلمان بشود، شیعه بشود، بعد برود در جبهه به شهادت برسد؛ این هنر شهادت است. شهادت یک جوان، شهادت یک رفیق، شهادت یک همراه، فضا را با نور شهادت منوّر میکند، دلها را جذب میکند؛ خب این برخلاف مصلحت مستکبرین است، برخلاف مصلحت اهل باطل است؛ لذا با آن مبارزه میکنند. یک عدّه هم در داخل از این کارها میکنند. شما دارید جهاد میکنید، [لذا] در مقابل آنها ایستاده‌اید.

حفظ یاد شهید جهاد است؛ حفظ یاد شهیدپرور جهاد است. شهیدپرور کیست؟ پدر، مادر، معلّم، همسر، رفیق خوب؛ اینها شهیدپرورند و یاد اینها را گرامی داشتن، جهاد است. یاد آن کسانی که از این جهاد در طول دفاع مقدّس یا بعد از آن تا امروز پشتیبانی کردند، جهاد است؛ یاد آن بانویی که در دِه «صد خَرْو» یا هر جای دیگر در خانه‌اش ده تا تنور میزند که برای رزمندگان نان بپزد، جهاد است؛ یاد او را زنده نگه داشتن خودش یک جهاد است. اینها را بایستی نگه داشت.

این یادها را باید حفظ کرد؛ به چه وسیله باید حفظ کرد؟ خب، دوستان گفتند کتاب، نوشته، دیوارنویسی، و مانند اینها؛ همه‌ی اینها خوب است منتها سعی کنید تحقّق پیدا کند، سعی کنید هنر را در خدمت این کار قرار بدهید. این حوادث میتواند موضوعاتی باشد برای نقّاشی، برای رمان‌نویسی، برای شعر، برای ایجاد فیلم‌های جذّاب که در سینما از این استفاده بشود، در نمایشهای مردمی استفاده بشود، در هنرهای گوناگون استفاده بشود؛ اینها چیزهایی است که باید انجام بگیرد؛ اینها کارهای مهمّی است. شما حالا این همایش را در این دو شهر بزرگ و مهم تشکیل دادید؛ دنباله‌هایش را هم ادامه بدهید؛ یعنی نگذارید این جهاد، نیمه‌کاره بماند؛ کار بزرگی است. خب این مطلب اوّل ما که خود شما باید قدر این کارتان را درست بشناسید و هر چه ممکن است با قوّت، با سلیقه، با همّت، با پشتکار، با وحدت کلمه اینها را ان‌شاءالله انجام بدهید.

مطلب دوّمی که من یادداشت کرده‌ام تا عرض بکنم، منقبت نشابور و سبزوار است؛‌ یکی از وظایف بزرگ ما این است که شناسنامه‌های شهر خودمان را به جوانهایمان بشناسانیم؛ این کار آن‌چنان ‌که باید انجام نمیگیرد؛ قبل از انقلاب که این کارها تقریباً صفر و نزدیک به صفر بود. بنده مکرّر به سبزوار و نشابور آمده‌ام، مانده‌ام، سخنرانی‌ها کرده‌ام، با مردم مأنوس بوده‌ام؛ آن وقتها این حرفها نبود و اهمّیّتی به گذشته‌ی باعظمت و پُرشکوه این شهرها داده نمیشد. نشابور و سبزوار دو گنجینه‌اند؛ گنجینه‌ی تاریخ اسلام و تمدّن اسلامی ما و تمدّن ایرانیِّ ما. دو گنجینه‌اند که باید حفظ بشوند، بایستی معرّفی بشوند. حالا در گزارشهای آقایان بود که دانشنامه‌ی این شهرها تهیّه بشود؛ بله، [باید] تهیه بشود، شناخته بشود. جوان نشابوری، جوان سبزواری [باید] بداند که وارث چه حقایقی، چه زیبایی‌هایی، چه شکوه و عظمتی از لحاظ معنوی، از لحاظ علمی، از لحاظ تاریخی است؛ این را جوانهای ما باید بدانند تا احساس هویّت کنند، احساس شخصیّت کنند. این‌جور نیست که ما به چشم دو آبادیِ قدیمی یا دو شهر قدیمی و تاریخی به اینها نگاه کنیم؛ نه، اینها ــ هم نشابور، هم سبزوار ــ دو راویِ صادق و عینیِ تمدّن اسلامی ما هستند؛ راویِ تمدّنند، راویِ فرهنگند. آن هم نه راوی زبانی؛ راویِ عینی، راویِ محسوس و مشهود. از فضل‌بن‌شاذان نیشابوری تا هزار سال بعد از آن، [یعنی زمان] حاج ملّاهادی سبزواری، ببینید این فاصله‌ی هزارساله پُر از ستاره‌های درخشان است. این فاصله را که نگاه میکنیم پُر از خاطره است؛ خاطره‌های تمدّنی، خاطره‌های عظمت. بین فضل‌بن‌شاذان و حاج ملّاهادی و بین عطّار نیشابوری و حمید سبزواری، ببینید این توازن و تعادل چقدر زیبا است. حدود هفتصد سال فاصله است بین این دو مرد؛ هر دو برای اسلام کار کردند، برای معرفت کار کردند، برای آینده‌ی ملّت کار کردند، برای رشد دادن به مفاهیم ذهنیِ ملّت ایران کار کردند، تلاش کردند.

حالا من دو نفر یا چهار نفر را اسم می‌آورم، [امّا] صدها، بلکه هزارها نفر از این قبیل در تاریخ این دو شهر وجود دارند؛ اینها [باید] شناخته بشوند، اینها [باید] معرّفی بشوند.‌ دیگران تاریخ ندارند، برای خودشان تاریخ میسازند؛ تاریخهای خلاف واقع. شما ملاحظه کنید، حتّی در تلویزیون ما هم نشان میدهد که فلان کشوری که هیچ تاریخ باشکوه و باارزشی ندارد، داستانهای دنباله‌دار، ۱۰۰ قسمت، ۱۵۰ قسمت درست میکنند؛‌ تاریخ میسازند برای خودشان، حکمت میسازند برای خودشان، حکومت میسازند برای خودشان؛ ما داریم، [ولی] یادمان نیست.

شرح کتاب لمعه‌ی دمشقیّه، کتاب درسی امروز طلبه‌های ما است. اصلاً خود کتاب لمعه به درخواست سبزواری‌ها نوشته شده. سبزواری‌ها در زمان سربداران نامه نوشتند به شهید اوّل(۳) در شام، گفتند: آقا ما حکومت تشکیل داده‌ایم، شما بیایید اینجا بمانید. شهید گفت: من نمیتوانم بیایم امّا این کتاب را برایتان میفرستم. لمعه را در واقع خراسانی‌ها به وجود آوردند. امروز شرح این کتاب بعد از پانصد ششصد سال جزو کتابهای درسی ما است؛ اینها چیزهای کمی‌ است؟ اینها چیزهای کوچکی است؟ اینها شناسنامه‌ی این شهرهای شما است. این شناسنامه‌ها را جوانهای ما باید بدانند. این هم عرض ما در مورد شهرهای شما.

البتّه من در زمینه‌ی این دو شهر [صحبت کردم ولی] بقیّه‌ی شهرهای ایران، سرتاسر کشور، کم و بیش همین‌جورها است؛ البتّه اغلب شهرها، نه همه؛ همین سوابق، همین افتخارات، همین تاریخ باارزش را خیلی از شهرهای کشور ما دارند. حالا چون خود من خراسانی هستم، با این دو شهر هم آشنا هستم، روی اینها تکیه میکنم وَالّا همه جا همین‌جور است و این معنا وجود دارد. اینها را زنده کنید، این شناسنامه‌ی شهر شما است.

مطلب بعدی راجع به منقبت شهیدان ما است، که اینجا دیگر زبان واقعاً قاصر است. حقیقتاً [اگر] انسان بخواهد درباره‌ی شهیدان حرف بزند، زبانش قاصر است از اینکه بخواهد درباره‌ی عظمت شهیدان و ارزش شهیدان چیزی بگوید؛ حرفشان، سلوکشان، رفتارشان، وصیّت‌نامه‌هایشان درس است. وصیّت‌نامه‌هایشان واقعاً درس است. امام توصیه کردند در سخنرانی عمومی که بروید وصیّت‌نامه‌ی شهدا را بخوانید.(۴) واقعاً خواندن دارد. اینجا یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجان‌گذشته‌ی سبزواری، شهید ناصر باغانی،(۵) وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام؛ او یک جوان است. شهید نورعلی شوشتری،(۶) یک مرد جاافتاده‌ی میان‌سن، که عمری را به جهاد و مجاهدت در راه خدا و فداکاری گذرانده، او هم وصیّت‌نامه دارد؛ پُر از حکمت. چند سطر از این وصیّت‌نامه را انسان نگاه کند، [میبیند] واقعاً حکمتِ کامل است. خب بنده شهید شوشتری را از نزدیک می‌شناختم؛ انسان در مراودات عادی حدس نمیزند که این‌قدر عمق در شخصیّت این آدم وجود دارد، امّا وجود دارد.

این وصیّت‌نامه‌ها درس است؛ اینها میشوند الگو. توصیف شهیدان برای امثال بنده واقعاً ممکن نیست، [یعنی] خیلی برتر و بالاتر و لطیفتر و نورانی‌تر از آن هستند که ما بتوانیم اینها را درست توصیف کنیم و بیان کنیم، امّا بایستی اینها را الگو قرار بدهیم. همه‌ی اینها الگویند؛ شهیدان الگویند.

حالا شهید شوشتری یک جور، شهید برونسی(۷) یک جور، شهید باغانی یک جور، شهید حمیدرضا الداغی(۸) ــ که شهادتش افکار عمومی کشور را تکان داد ــ یک جور؛ اینها همه الگویند. هر کدام به یک نحوی، هر کدام از یک سویی، از یک جهتی میتوانند الگوی ما قرار بگیرند. حالا البتّه بنده اسم سه چهار شهید را آوردم؛ سبزوار و نشابور بر روی هم حدود ۴۵۰۰ شهید دارند که هر کدام از اینها میتوانند به عنوان یک برونسی، به عنوان یک باغانی محاسبه بشوند؛ هر کدام از اینها یک داستان جداگانه‌ای، یک مسئله‌ی جداگانه‌ای دارند؛ انسان شرمنده میشود از اینکه بخواهد نام اینها را بیاورد.

خب بحمدالله ماجرای خاطره‌نویسی شهیدان، یک ماجرای راه‌افتاده‌ای در کشور است که باید تقویت بشود؛ باید بیشتر و بهتر با هنرمندیِ کامل نوشته بشود، این کتابها را جوانها بخوانند، همه بخوانند ان‌شاءالله و استفاده کنند.

امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال ما را با اینها محشور کند؛ ما را دنباله‌رو اینها قرار بدهد؛ ما را از شفاعت اینها محروم نکند؛ روح مطهّر این شهیدان را از ما راضی کند و روح مطهّر امام بزرگوار را که او این جریان را ایجاد کرد، ان‌شاءالله با پیغمبر محشور کند.

مجدّداً از همه‌ی شما به خاطر اینکه اینجا تشریف آوردید، به خاطر اینکه این همایشها را تشکیل دادید، تشکّر میکنم؛ توفیقات شما را از خدا مسئلت میکنم، و سلام گرم و صمیمی خودم را به مردم سبزوار و نشابور به وسیله‌ی شما ابلاغ میکنم.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 
 
 در ابتدای این دیدار، سرهنگ هادی موحّدنیا (فرمانده ناحیه‌ی مقاومت بسیج سبزوار و دبیرکلّ کنگره) و سرهنگ علی نیک‌یاد (فرمانده ناحیه‌ی مقاومت بسیج نیشابور و دبیرکلّ کنگره) گزارشهایی ارائه کردند.
 حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدمحمّدحسن علوی سبزواری
 شیخ شمس‌الدّین محمّدبنمکّی، معروف به شهید اوّل، مؤلّف لمعه‌ی دمشقیّه
 صحیفه‌ی امام، ج ۱۴، ص ۴۹۱، سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (۱/۴/۱۳۶۰)؛ «... این وصیّت‌نامه‌هایى که این عزیزان مىنویسند مطالعه کنید. پنجاه‌ سال‌ عبادت‌ کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیّت‌نامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکّر کنید. ...»
 شهید ناصرالدّین باغانی از دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیه السّلام) بود که در دوران دفاع مقدّس، در جبهه حاضر شد و در تاریخ ۱۱ اسفندماه ۱۳۶۵ در عملیّات کربلای پنج به شهادت رسید.
 شهید سرتیپ نورعلی شوشتری (فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در ۲۶ مهرماه ۱۳۸۸ در همایش «وحدت اقوام و مذاهب سیستان و بلوچستان» که با شرکت عشایر بلوچ در منطقه‌ی «پیشین» جریان داشت، بر اثر انفجاری انتحاری توسّط تروریست‌ها، به همراه چند تن از فرماندهان سپاه به شهادت رسید.
 شهید عبدالحسین برونسی فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمّه در دوران دفاع مقدّس بود که در تاریخ ۲۳ اسفندماه ۱۳۶۳ در عملیّات بدر به شهادت رسید.
 شهید حمیدرضا الداغی، جوان غیرتمند سبزواری بود که در تاریخ ۸ اردیبهشت‌ماه سال جاری برای دفاع از نوامیس در مقابل مزاحمان وارد عمل شد که با ضربات چاقوی آنها به شهادت میرسد.