شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

حضرت خدیجه(س) چگونه با نبی مکرم اسلام ازدواج کرد؟/ پاسخ به شبهاتی درباره سیره و زندگی بانوی بزرگ اسلام

حضرت خدیجه(س) چگونه با نبی مکرم اسلام ازدواج کرد؟/ پاسخ به شبهاتی درباره سیره و زندگی بانوی بزرگ اسلام

اولین زنی که به اسلام مشرف شد، اولین و عزیزترین همسر پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله، مادر حضرت زهرا سلام الله علیها، یکی از چهار بانویی که به عنوان برجسته‌ترین و بهترین زنان عالم معرفی شدند و... تنها بخشی از کمالات شخصیتی حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها است.


اگر بخواهیم شخصیت ارزشمند و کمالات معنوی حضرت خدیجه سلام الله علیها را مرور کرده و بشناسیم، باید به بررسی دقیق زندگی‌نامه و سیره حضرت خدیجه سلام الله علیها بپردازیم؛ زندگی‌ای که بخش‌های زیادی از آن مورد غفلت ثبت و ضبط کنندگان تاریخ اسلام قرار گرفت.

خبرگزاری تسنیم، سالروز وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها را فرصتی دانست تا در گفتگو با دکتر محمدحسین رجبی دوانی، کارشناس تاریخ اسلام، شبهات و سؤالات رایج درباره زندگی و سیره بانوی ارزشمند و بزرگوار اسلام را مورد بررسی قرار دهد.

رفع شبهه درباره سن حضرت خدیجه(س)

یکی از پرسش‌هایی که درباره حضرت خدیجه سلام الله علیها مطرح می‌شود، مربوط به سن ایشان در زمان ازدواج با پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله است. آیا درست است که ایشان حدود 15 سال از نبی مکرم اسلام بزرگ‌تر بودند؟

خیر. سن حضرت خدیجه سلام الله علیها برخلاف نقلی که گفته شده، درست نیست؛ یعنی ایشان در زمان ازدواج با نبی مکرم اسلام 40 ساله نبودند، بلکه روایت‌های معتبرتری نشان می‌دهد که ایشان تقریباً هم‌سن رسول خدا صلی الله علیه و اله بودند و در زمان ازدواج مانند آن حضرت، حدود 25 سال داشتند.

باید دقت شود که بعضی از علمای بزرگ مانند علامه جعفر عاملی این نقل را پذیرفته‌اند و اعتقاد دارند که سن حضرت خدیجه سلام الله علیها هنگامی که با رسول خدا صلی الله علیه و آله پیوند ازدواج بستند، بیشتر از 25 یا 26 سال نبود و حتی قبل از آن هم هیچ ازدواج دیگری نداشته‌اند.

صحت و سقم ازدواج بانوی بزرگ اسلام قبل از پیوند با نبی مکرم اسلام

در برخی مطالب عنوان شده که آن بانوی بزرگوار، پیش از آنکه با پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله ازدواج کنند، بافرد دیگری ازدواج کرده بودند. آیا چنین مطلبی صحت دارد؟

طبق بعضی از روایت‌ها، حضرت خدیجه سلام الله علیها پیش از این که با حضرت محمد صلی الله علیه و آله ازدواج کنند، دو بار ازدواج کرده بودند و حتی از همسران قبلی خود دارای فرزندانی هم بودند. اما باید دقت شود که در مورد زندگی آن بانوی بزرگوار روایت‌های دیگری هم وجود دارد که تأکید می‌کند ایشان قبل از آن ازدواج مبارک با رسول خدا صلی الله علیه و آله با مرد دیگری زندگی نکرده بودند.

در این میان، کدام نقل را باید قبول کنیم؟

نقلی که علمای بزرگ مانند علامه جعفر عاملی عنوان کرده و پذیرفته‌اند، صحیح‌تر از سایر نقل‌ها است. چون کسی که مادر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، یعنی مادر امامت و همسر ولایت است و به عنوان یکی از چهار زن بزرگ تاریخ شناخته می‌شود، بعید است قبل از ازدواج خود با نبی مکرم اسلام ازدواج دیگری داشته باشد. آن هم اینکه همسر دو مردی بوده باشد که مطابق با شرایط حاکم بر جامعه، مشرک بودند.

این نوع نقل‌ها با اعتقادات شیعی هماهنگی ندارد. چنانکه در زیارت وارث نیز از زبان امام معصوم خطاب به حضرت سیدالشهدا علیه السلام عرضه می‌داریم که: «أشهد ان کنت نورا فی الاصلاب شامخه و الأرحام المطهره لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها» درنتیجه حضرت خدیجه سلام الله علیها نمی‌توانسته‌اند قبل از آنکه با نبی مکرم اسلام ازدواج کنند، همسر مردی مشرک شده و از او صاحب فرزند شده باشند.

واسطه‌گری جناب ابوطالب در ازدواج حضرت خدیجه(س) با نبی مکرم اسلام

آیا حضرت خدیجه سلام الله علیها به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیشنهاد ازدواج دادند یا نبی مکرم اسلام از ایشان خواستگاری کردند؟

حضرت خدیجه سلام الله علیها دارای شخصیتی بسیار ارزشمند و نمونه بودند که افراد بسیاری می‌خواستند با ایشان ازدواج کنند اما حضرت خدیجه سلام الله علیها به آن‌ها جواب منفی می‌دادند. در همان زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله از جوانان برجسته مکه بودند که به امانت‌داری و فهم و درک بالا و فضایل فراوان شهرت داشتند.

همین فضایل موجب شد تا حضرت خدیجه‌ سلام الله علیها به ایشان علاقه‌مند شوند و بعد از آنکه ایشان با پیامبر صلی الله علیه و آله قرارداد تجاری بستند، غلامانشان را همراه پیامبر صلی الله علیه و آله فرستادند تا حضرت را در آن سفر تجاری تحت نظر داشته باشند و اعمال و حرکات آن بزرگوار را به او گزارش کنند. وقتی غلامان از ویژگی‌های پیامبر صلی الله علیه و آله تعریف کردند، حضرت خدیجه‌ سلام الله علیها بسیار شیفته ایشان شدند و به پیامبر صلی الله علیه و آله پیشنهاد دادند که اگر مایل باشند با او ازدواج کنند. پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله هم پس از مشورت با عموی بزرگوارشان جناب ابوطالب‌ به این پیشنهاد پاسخ مثبت دادند.

همین واسطه‌گری جناب ابوطالب منجر به این ازدواج پر خیر و برکت شد. ظاهراً عاقد ازدواج هم جناب ابوطالب بوده‌اند. درست است؟

بله. خطبه عقد ازدواج پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه سلام الله علیها را حضرت ابوطالب خوانده است، با وجود اینکه بقیه بزرگان قبیله قریش و مضر حضور داشتند. نکته جالب‌تر هم این است که در ابتدای خطبه عقد، خداوند متعال را با اوصافی که یکتاپرستان خطاب می‌کنند یاد کرده و خودش را هم به حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهما السلام منسوب کرده است.

این ماجرا هم مورد تائید علمای شیعه و اهل سنت است که حضرت ابوطالب در روز ازدواج پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه سلام الله علیها این خطبه را خوانده است که: «سپاس خدای را که ما را از نسل ابراهیم و ذریه اسماعیل قرار داد و برای ما خانه‌ای نهاد که مردمان گرد او طواف کنند و همچنین حرم امنی که از اطراف جهان نعمت‌ها به سوی آن می‌آورند. و ما را در دیار خود بر مردم فرمانروا قرار داد.»

و بعد از آن گفت: «این برادرزاده من محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب با هیچ یک از مردان قریش سنجیده نشود جز آن‌که برتری یابد و با هیچ کس از آنان قیاس نگردد، جز آن که بزرگ‌تر آید اگرچه از مال دستش تهی است (اما این نقص نیست) زیرا که مال نصیبی ناپایدار و سایه‌ای زودگذر است. و اکنون او را به همسری با خدیجه رغبتی است و خدیجه را به ازدواج با او، شوقی. آنچه از مهریه و صداق باشد بر عهده من خواهد بود، چه نقدینه و چه بر ذمه، و او دارای موقعیت حساسی است شخصیت و مرتبه‌ای والا و رفیع دارد.»

فرزندان حضرت خدیجه(س)

فرزندان حضرت خدیجه سلام الله علیها و پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله چه کسانی بودند؟ چرا از میان فرزندان ایشان، فقط حضرت زهرا سلام الله علیها را می‌شناسیم؟

حضرت زهرا سلام الله علیها در خانه پدری خود دارای خواهران و برادرانی هم بودند. طبق نقلی گفته شده که حضرت خدیجه سلام الله علیها و پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله شش فرزند داشتند، چهار دختر و دو پسر. هرچند که عده‌ای گفته‌اند دختران حضرت خدیجه سلام الله علیها به جز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، همه از همسران قبلی ایشان بوده‌اند، اما شواهد نشان می‌دهد که چنین نقلی صحت ندارد و آن بانوی مکرم همه این فرزندان را نبی مکرم اسلام داشته است. دختران ایشان زینب، رقیه، ام‌کلثوم و حضرت زهرا سلام الله علیها بودند. به این ترتیب حضرت زهرا سلام الله علیها کوچک‌ترین و آخرین فرزند حضرت خدیجه سلام الله علیها هستند که بعد از بعثت نبی مکرم اسلام به دنیا آمدند.

اشاره کردید که ایشان دو پسر هم داشتند. با این وجود چرا از دو پسر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مطلبی عنوان نشده و دشمنان اسلام، نداشتن فرزند پسر را دلیلی برای آزار حضرت قرار می‌دادند؟

بله. حضرت خدیجه سلام الله علیها دو پسر برای نبی مکرم اسلام به دنیا آورد به نام‌های قاسم و عبدالله. قاسم زودتر از عبدالله به دنیا آمد و به همین علت، پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله را ابوالقاسم یعنی پدر قاسم هم می‌نامند. اما این فرزند در کودکی از دنیا رفت. عبدالله هم پسر دیگر ایشان بود که او هم عمر کوتاهی داشت و مانند قاسم در خردسالی وفات کرد.

البته عده‌ای معتقدند که حضرت خدیجه دو پسر دیگر به دنیا آورد به نام‌های طیب و طاهر، اما طبق روایت‌هایی طیب و طاهر لقب قاسم و عبدالله است که هر در کودکی از دنیا رفتند.

البته خوب است یادآوری شود که نبی مکرم اسلام بعد از وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها همسران دیگری داشته‌اند ولی تنها از ماریه قبطیه صاحب فرزندی شدند که او را ابراهیم نامیدند. چون این کودک را خداوند متعال پس از سال‌ها به نبی مکرم اسلام عطا کرده بود، ابراهیم برای آن حضرت بسیار عزیز بود. او تقریباً هم سن امام حسین علیه السلام بود ولی او هم مانند سایر پسران رسول خدا صلی الله علیه و آله در کودکی و در حالی که حدود یک سال و نیم داشت، از دنیا رفت.

ماجرای خورشیدگرفتگی در آن زمان، ربطی به وفات ابراهیم داشته است؟

خیر. گفته شده که در زمان وفات ابراهیم، خورشیدگرفتگی اتفاق افتاد و عده‌ای از مردم این واقعه را به دلیل مصیبتی که برای رسول خدا صلی الله علیه و آله روی داده بود، تعبیر کردند. اما آن حضرت به صراحت فرمودند که این امری طبیعی است که به طور اتفاقی در این زمان روی داده است.

علاقه بسیار نبی مکرم اسلام به همسر خود

برخورد و نوع زندگی حضرت خدیجه و نبی مکرم اسلام چگونه بود؟

هرچند در زمانی که پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه سلام الله علیها ازدواج کردند، مردسالاری در زندگی‌ها بیداد می‌کرد و زن‌ها از حقوق چندانی در زندگی خود بهره‌مند نبودند، اما زندگی نبی مکرم اسلام و حضرت خدیجه سلام الله علیها سراسر عشق و دوستی بود.

نبی مکرم اسلام حرمت و شخصیت والای زن را در خانواده رعایت می‌کردند و به همسر خود بسیار احترام می‌گذاشتند. در عین حال همیشه محبت خود را به حضرت خدیجه سلام الله علیها نشان می‌دادند.

به عنوان مثال زمانی که پیش از تولد حضرت زهرا سلام الله علیها جبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت که تا چهل روز شهر را ترک کند و چله‌نشین شود، حضرت از این دوری غیرمنتظره از حضرت خدیجه سلام الله علیها ناراحت بودند. طوری که بعد از چند روزی که در غار حرا بودند پیغامی را توسط عمار یاسر برای همسر خود فرستادند. در این پیغام حضرت فرموده بودند: «ای خدیجه! از این جدایی من گمان بد مبر و آن را نشانه بی‌علاقگی من به خودت مپندار. بلکه این به امر الهی است و خداوند خواسته امرش تحقق یابد. پس جز گمان نیک چیزی به قلبت راه نده چراکه خداوند به افتخار تو به طور مکرر به فرشتگان بزرگ خود افتخار می‌کند.»

فضیلت و اعمال ماه شعبان

فضیلت و اعمال ماه شعبان

ماه شعبان یکی از عزیزترین ماه‌های اسلامی و یادآور خاطره‌های بزرگ است که از همه مهمتر، خاطره میلاد مبارک سالار شهیدان کربلا، امام حسین(ع) و میلاد فرخنده حضرت بقیّة‌اللّه مهدی منتظر(ع) است که فضای این ماه را به بوی ولایت عطرآگین ساخته است.

در فضیلت این ماه، همین بس که ماه پیامبر اکرم (ص) نامیده شده و هنگامی که آن حضرت هلال ماه را مشاهده می‌کرد، دستور می‌داد، کسی در سراسر مدینه ندا دهد که: ای مردم! این ماه، ماه من است، خدا رحمت کند کسی که مرا بر ماه من یاری دهد، یعنی آن را روزه بدارد!

اعمال مشترک این ماه

۱- روزه: درباره روزه مستحبّی در این ماه بسیار تأکید شده است. رسول گرامی اسلام (ص) این ماه را روزه می‌گرفت و آن را به ماه مبارک رمضان وصل می‌کرد.

۲- طبق روایت امام صادق (ع) هر روز ۷۰ مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ.

۳- هر روز ۷۰ مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذی لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، اَلْحَیُّ الْقَیُّومُ، وَاَتُوبُ اِلَیْهِ. از روایات استفاده می‌شود که بهترین ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز از این ماه ۷۰ مرتبه استغفار کند، مثل آن است که در ماه‌های دیگر ۷۰ هزار مرتبه استغفار کرده است.

۴- صدقه دادن و کمک به نیازمندان در این ماه فضیلت فراوان دارد. راوی می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: یابن رسول اللّه! بهترین اعمال در این ماه کدام است؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار. هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند متعال، صدقه او را پرورش می‌دهد همچنان که شما شتربچّه‌ای را پرورش می‌دهید، و در قیامت به صاحبش می‌رسد، در حالی که به اندازه کوه اُحُد بزرگ شده باشد! در روایت دیگری از امام رضا (ع) آمده است که صدقه در این ماه سبب نجات از آتش دوزخ است.

۵- صلوات بر پیامبر و آلش (علیهم السلام) در این ماه ثواب زیادی دارد. در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: شعبان ماه من است، در این ماه بر من و آل من، بسیار صلوات بفرستید.

۶- در تمام این ماه، هزار بار بگوید: لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ، وَلانَعْبُدُ اِلاَّ اِیّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ، وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ. در روایتی از رسول خدا (ص) آمده است: کسی که چنین کند، در قیامت در حالی از قبرش خارج می‌شود که چهره‌اش مثل ماه شب بدر (شب چهاردهم) می‌درخشد.

۷- در هر پنجشنبه ماه شعبان، دو رکعت نماز بگزارد، در هر رکعت بعد از سوره «حمد» صد مرتبه، سوره «توحید» را بخواند و پس از سلام، صد بار صلوات بفرستد. در روایتی که امیر مؤمنان (ع) از رسول خدا (ص) نقل کرده، آمده است که هر کس این نماز را بگزارد خداوند هر حاجتی از حاجت‌های دینی و دنیوی که داشته باشد، برآورده سازد و هر کس آن روز را روزه بدارد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام کند. در همین روایت، رسول خدا (ص) فرمود: در هر روز پنجشنبه از ماه شعبان، آسمان‌ها را زینت می‌کنند، و فرشتگان عرض می‌کنند: خداوندا! روزه دارانِ این ماه را بیامرز و دعایشان را مستجاب گردان!

۸- در هر روز از ماه شعبان در وقت ظهر و در شب نیمه آن، این صلوات را که از امام سجاد (ع) نقل شده بخواند:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ، وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان و معدن دانش و خاندان وحی

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَها،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد کشتی جاری در اقیانوس‌های بیکران ایمن شود هر که سوار آن کشتی گردد

وَیَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا، اَلْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ،

و غرق شود کسی که آن را واگذارد، هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسی که از ایشان عقب ماند به نابودی گراید ولی ملازم ایشان به حق خواهد رسید

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلْکَهْفِ الْحَصینِ، وَغِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ، وَمَلْجَأِ الْهارِبینَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد آن پناه گاه محکم و فریادرس بیچاره درمانده و پناه گریختگان و دستاویز محکم برای وسیله جویان

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، صَلاةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً، وَلِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اَدآءً وَقَضآءً، بِحَوْل مِنْکَ وَقُوَّة یا رَبَّ الْعالَمینَ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد درود بسیاری که موجب خشنودی ایشان گردد و حق محمّد و آل محمّد اداء گشته و انجام وظیفه ما شده باشد به جنبش و نیروی تو ای پروردگار جهانیان

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلطَّیِّبینَ الاَْبْرارِ الاَْخْیارِ، اَلَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد آن پاکان نیکوکار برگزیده آن کسانی که حقوقشان را واجب کردی و اطاعت و دوستیشان را فرض نمودی

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاعْمُرْ قَلْبی بِطاعَتِکَ، وَلا تُخْزِنی بِمَعْصِیَتِکَ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و آباد کن دل مرا به اطاعت خود و به وسیله نافرمانیت رسوایم مکن

وَارْزُقْنی مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ، بِما وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ، وَنَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ، وَاَحْیَیْتَنی تَحْتَ ظِلِّکَ،

و روزی من گردان که کمک مالی دهم بر کسی که روزیت را بر او تنگ کردی به وسیله آنچه بر من فراخ گرداندی از فضل خویش و گستردی بر من از عدل خویش و مرا در زیر سایه ات زنده داشتی

وَهذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ، شَعْبانُ الَّذی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ،

و این ماه پیمبرت و آقای رسولانت ماه شعبان است که اطراف آن را به رحمت و خشنودی خود پوشاندی

اَلَّذی کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ، یَدْاَبُ فی صِیامِهِ وَقِیامِهِ، فی لَیالیهِ وَاَیّامِهِ،

آن ماهی که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم کوشش بسیار داشت در روزهو شب زنده داریش هم در شب‌ها و هم در روزهایش

بُخُوعاً لَکَ فی اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلی مَحَلِّ حِمامِهِ،

بخاطر فروتنی در برابر تو در مورد گرامی داشتن و بزرگداشتنش هم چنان تا هنگام مرگش

اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَی الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ، وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ،

خدایا پس ما را کمک ده تا روش او را در این ماه پیروی کنیم و به شفاعتی که نزد اوست برسیم

اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لی شَفیعاً مُشَفَّعاً، وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهْیَعاً، وَاجْعَلْنی لَهُ مُتَّبِعاً،

خدایا قرار ده او را برای من شفیعی پذیرفته و راهی بسویت که همواره باشد و مرا پیرو او گردان

حَتّی اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّی راضِیاً، وَعَنْ ذُنُوبی غاضِیاً،

تا به جایی که در روز قیامت تو را در حالی دیدار کنم که از من خشنود باشی و گناهانم را نادیده گیری

قَدْ اَوْجَبْتَ لی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ، وَاَنْزَلْتَنی دارَ الْقَرارِ، وَمَحَلَّ الاَْخْیارِ.

و برای من واجب کرده باشی از جانب خود رحمت و خشنودی را و مرا در خانه همیشگی (بهشت جاویدان) و منزلگاه نیکان فرود آری.

۹- مناجات شعبانیّه به گفته عالم بزرگوار مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» این مناجات را امیرمؤمنان علی (ع) و فرزندانش علیهم آلاف التحیّة و السلام در ماه شعبان می‌خواندند. از این تعبیر به خوبی روشن می‌شود که این مناجات اهمیّت فراوان دارد که همه ائمّه معصومین (علیهم السلام) بر آن مداومت داشتند و مطالعه محتوای آن نیز گواه بر اهمیّت فوق العاده آن است و در واقع یک دوره عرفان اسلامی در بالاترین سطح در آن منعکس شده و اگر انسان مفاهیم این مناجات عظیم را در درون قلب و جان خود پیاده کند، مقامات طولانی سیر و سلوک الی الله را پیموده است. آنچه مهم است دقّت در بندبند این مناجات و تعبیرات لطیف و عالی آن و سپس هماهنگ ساختن روح و فکر با این تعبیرات است. از خدا می‌خواهیم که همه ما را اهل این مناجات قرار دهد و از متخلّقان آن سازد.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاسْمَعْ دُعائی اِذا دَعَوْتُکَ، وَاسْمَعْ نِدائی اِذا نادَیْتُکَ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بشنو دعایم را هنگامی که تو را خوانم و بشنو صدایم را هر گاه تو را صدا زنم

وَاَقْبِلْ عَلیَّ اِذا ناجَیْتُکَ، فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ، وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکیناً لَکَ، مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ،

و رو به من کن هرگاه با تو راز گویم زیرا من به سوی تو گریختم و پیش رویت ایستادم در حال بیچارگی و فروتنی به درگاهت

راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابی، وَتَعْلَمُ ما فی نَفْسی، وَتَخْبُرُ حاجَتی، وَتَعْرِفُ ضَمیری،

و امیدوارم ثوابم را که در پیش توست و تو آنچه را من در دل دارم می‌دانی و حاجتم را آگاهی و از نهادم باخبری

وَلا یَخْفی عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبی وَمَثْوایَ، وَما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقی، واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتی، وَاَرْجُوهُ لِعاقِبَتی،

و سرانجام کار و سرمنزل من بر تو روشن است و نیز آنچه را می‌خواهم از گفتارم بدان لب گشایم و آن طلبی را که می‌خواهم به زبان آرم و امید آن را برای سرانجام کارم دارم،

وَقَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی فیما یَکُونُ مِنّی اِلی آخِرِ عُمْری، مِنْ سَریرَتی وَعَلانِیَتی،

ای آقای من مقدّرات تو بر من جاری گشته در آنچه از من تا آخر عمر سر زند چه از کارهای پنهانم و چه آشکارم

وَبِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَنَقْصی، وَنَفْعی وَضَرّی،

و بدست توست نه به دست دیگری کم و زیاد شدن و سود و زیان من

اِلهی اِنْ حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَرْزُقُنی، وَاِنْ خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُنی،

خدایا اگر توام محروم کنی پس کیست که روزیم دهد و اگر تو خوارم کنی پس کیست که یاریم دهد

اِلهی اَعُوذُ بِکَ مِنَ غَضَبِکَ وَحُلُولِ سَخَطِکَ،

خدایا پناه برم به تو از خشمت و فرو ریختن عذابت

اِلهی اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِل لِرَحْمَتِکَ، فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلیَّ بِفَضْلِ سِعَتِکَ،

خدایا اگر من شایستگی رحمت تو را ندارم ولی تو شایسته آنی که از زیاده بخششت به من احسان کنی

اِلهی کَاَنّی بِنَفْسی واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَقَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلی عَلَیْکَ، فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنی بِعَفْوِکَ،

خدایا خود را چنان می نگرم که گویا در برابرت ایستاده و آن توکل نیکویی که بر تو دارم بر سر من سایه افکنده و تو نیز آنچه را شایسته آنی درباره من فرموده و مرا در سراپرده عفو خویش پوشانده‌ای

اِلهی اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ بِذلِکَ، وَاِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلی وَلَمْ یُدْنِنی مِنْکَ عَمَلی، فَقَدْ جَعَلْتُ الاِْقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتی،

خدایا اگر بگذری پس کیست که از تو بدین کار سزاوارتر باشد و اگر مرگم نزدیک شده و عملم مرا به تو نزدیک نکرده من به ناچار اقرار می‌دهم اقرار به گناه را وسیله خویش به درگاهت

اِلهی قَدْ جُرْتُ عَلی نَفْسی فِی النَّظَرِ لَها، فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها،

خدایا من بر خویشتن ستم کردم در آن توجهی که بدان کردم پس وای بر او اگر نیامرزیش

اِلهی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ اَیّامَ حَیاتی، فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنّی فی مَماتی،

خدایا پیوسته در دوران زندگی نیکی تو بر من می‌رسد پس نیکیت را در هنگام مرگ نیز از من مگیر

اِلهی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لی بَعْدَ مَماتی، وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنی اِلاَّ الْجَمیلَ فی حَیاتی،

خدایا من چگونه مأیوس شوم از این که پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم در صورتی که در دوران زندگیم جز به نیکی سرپرستیم نکردی

اِلهی تَوَلَّ مِنْ اَمْری ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَعُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلی مُذْنِب قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ،

خدایا سرپرستی کن کار مرا چنانچه تو شایسته آنی و توجه کن بر من به فضل خویش که همچون گنهکاری هستم که نادانیش سراپا او را فراگرفته

اِلهی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیا، وَاَنَا اَحْوَجُ اِلی سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فی الاُْخْری،

خدایا براستی تو گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی که من به پوشاندن آنها در آخرت محتاج ترم

اِلهی قَدْ اَحْسَنْتَ اِلَیَّ اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَد مِنْ عِبادِکَ الصّالِحینَ، فَلاتَفْضَحْنی یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلی رُؤُسِ الاَْشْهادِ،

خدایا به من نیکی کردی با این که آشکارش نکردی برای هیچ یک از بندگان شایسته ات پس در روز قیامت در برابر دیدگان مردم مرا رسوا مکن

اِلهی جُودُکَ بَسَطَ اَمَلی، وَعَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلی،

خدایا جود و بخششت آرزویم را گستاخ کرده و گذشت تو برتر است از عمل من

اِلهی فَسُرَّنی بِلِقآئِکَ یَوْمَ تَقْضی فیهِ بَیْنَ عِبادِکَ،

خدایا مرا در آن روزی که میان بندگانت داوری کنی به دیدارت مسرور ساز

اِلهی إِعْتِذاری اِلَیْکَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ، فَاقْبَلْ عُذْری یا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسیئُونَ،

خدایا عذرخواهی من به درگاهت عذرخواهی کسی است که بی نیازنشده از پذیرفتن عذرش پس عذر مرا بپذیر ای بزرگوارترین کسی که گنهکاران به درگاهش معذرت خواهی کنند

اِلهی لا تَرُدَّ حاجَتی، وَلا تُخَیِّبْ طَمَعی، وَلا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجآئی وَاَمَلی،

خدایا حاجتم را بازمگردان و طمعم را به نومیدی مکشان و امید و آرزویم را از درگاهت قطع مفرما

اِلهی لَوْ اَرَدْتَ هَوانی لَمْ تَهْدِنی، وَلَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتی لَمْ تُعافِنی،

خدایا اگر خواری مرا خواسته بودی راهنماییم نمی‌کردی و اگر رسواییم را می‌خواستی تندرستیم نمی‌دادی

اِلهی ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنی فی حاجَة قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْری فی طَلَبِها مِنْکَ،

خدایا گمان ندارم که مرا بازگردانی در مورد حاجتی که عمر خویش را در خواستن آن از تو سپری کردم

اِلهی فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً دآئِماً سَرْمَداً، یَزیدُ وَلا یَبیدُ، کَما تُحِبُّ وَتَرْضی،

خدایا ستایش خاص توست ستایش ابدی جاویدان همیشگی که فزون شود ولی کم نگردد بدان نحو که دوست داری و خشنود شوی

اِلهی اِنْ اَخَذْتَنی بِجُرْمی اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ، وَاِنْ اَخَذْتَنی بِذُنُوبی اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ، وَاِنْ اَدْخَلْتَنیِ النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّی اُحِبُّکَ،

خدایا اگر مرا به جنایتم مأخوذ داری من هم تو را به عفوت بگیرم و اگر به گناهم بگیری من هم تو را به آمرزشت بگیرم و اگر به دوزخم ببری بدوزخیان اعلام می‌کنم که من تو را دوست دارم

اِلهی اِنْ کانَ صَغُرَ فی جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلی، فَقَدْ کَبُرَ فی جَنْبِ رَجآئِکَ اَمَلی،

خدایا اگر عمل من در جنب اطاعت تو کوچک است ولی آرزویم در کنار امید تو بزرگ است

اِلهی کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً، وَقَدْ کانَ حُسْنُ ظَنّی بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنی بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً،

خدایا چگونه من از پیش تو محروم برگردم با این که چنان حسن ظنی من به جود و بخششت داشتم که مرا مورد رحمت خویش قرار داده با نجات بازم خواهی گرداند

اِلهی وَقَدْ اَفْنَیْتُ عُمْری فی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ، وَاَبْلَیْتُ شَبابی فی سَکْرَةِ التَّباعُدِ مِنْکَ،

خدایا من عمرم را در حرص غفلت از تو سپری کردم و جوانیم را در مستی دوری از تواز بین بردم

اِلهی فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِراری بِکَ، وَرُکُونی اِلی سَبیلِ سَخَطِکَ،

و از این رو خدایا بیدار نشدم در آن روزگاری که به کرم تو مغرور بودم و به راه خشم تو متمایل گشته بودم

اِلهی وَاَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ، قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ،

خدایا من بنده تو و فرزند بنده توام که در برابرت ایستاده وبه وسیله کرم تو به درگاهت توسل جویم

اِلهی اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ اُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِکَ، وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ، اِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ،

خدایا من بنده‌ای هستم که می‌خواهم از آلودگی آنچه بدان با تو روبه رو شدم از بی حیایی خودم در پیش روی تو خود را پاک سازم و از تو گذشت می‌خواهم زیرا گذشت وصف شناسای کرم توست

اِلهی لَمْ یَکُنْ لی حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلاَّ فی وَقْت اَیْقَظْتَنی لِمَحَبَّتِکَ،

خدایا من آن نیرویی که بتوانم بوسیله آن خود را از نافرمانیت منتقل سازم ندارم مگر در آن وقت که تو برای دوستیت بیدارم کنی

وَکَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ، فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخالی فی کَرَمِکَ، وَلِتَطْهیرِ قَلْبی مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ،

و آن طور که خواهی باشم پس تو را سپاس گویم که مرا در کرم خویش داخل کردی و دلم را از چرکی‌های بی خبری و غفلت از خویش پاکیزه ساختی

اِلهی اُنْظُرْ اِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ، وَاسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ،

خدایا به من بنگر نگریستن کسی که او را خوانده‌ای و او پاسخت داده و به یاری خویش به کارش واداشته‌ای و فرمانبریت کرده

یا قَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ، وَیا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ،

ای نزدیکی که دور نگردی از آن کس که بدو مغرور گشته و ای بخشنده‌ای که بخل نورزد از آن کس که امید نیکیش دارد

اِلهی هَبْ لی قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ، وَلِساناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ، وَنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ،

خدایا دلی به من بده که اشتیاقش به تو موجب نزدیکیش به تو گردد و زبانی که صدق گفتارش بسوی تو بالا آید و نظر حقیقت بینی که همان حقیقتش او را به تو نزدیک گرداند

اِلهی إنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُول، وَمَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُول، وَمَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوک،

خدایا کسی که بوسیله تو شناخته شد گمنام نیست و کسی که به تو پناهنده شد خوار نیست و کسی که تو بسویش رو کنی بنده دیگری نخواهد بود

اِلهی اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنیرٌ، وَاِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ،

خدایا براستی هرکس به تو راه جوید راهش روشن است و هر که به تو پناه جوید پناه دارد

وَقَدْ لُذْتُ بِکَ یا اِلهی، فَلا تُخَیِّبْ ظَنّی مِنْ رَحْمَتِکَ، وَلا تَحْجُبْنی عَنْ رَاْفَتِکَ،

و من ای خدا به تو پناه آورده ام پس گمانی را که به رحمتت دارم نومید مکن و از مهر خویش منعم مکن

اِلهی اَقِمْنی فی اَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ،

خدایا جای مرا در میان دوستدارانت جای آن دسته از ایشان قرار ده که امید افزایش دوستیت را دارند

اِلهی وَاَلْهِمْنی وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلی ذِکْرِکَ، وَهِمَّتی فی رَوْحِ نَجاحِ اَسْمآئِکَ وَمَحَلِّ قُدْسِکَ،

خدایا در دلم انداز شیدایی و شیفتگی ذکر خود را پیاپی و همتم را در نشاط فیروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده

اِلهی بِکَ عَلَیْکَ اِلاَّ اَلْحَقْتَنی بِمَحَلِّ اَهْلِ طاعَتِکَ، وَالْمَثْوَی الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ، فَاِنّی لا اَقْدِرُ لِنَفْسی دَفْعاً، وَلا اَمْلِکُ لَها نَفْعاً،

خدایا به حق خودت بر خودت سوگند که مرا به محل فرمانبرداریت و جایگاه شایسته ای از مقام خشنودیت برسانی زیرا که من قادر بر دفع چیزی از خود نیستم و مالک سودی هم برایش نیستم

اِلهی اَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ، وَمَمْلُوکُکَ الْمُنیبُ، فَلا تَجْعَلْنی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ، وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ،

خدایا من بنده ناتوان گنهکار تو و مملوک زاری و توبه کننده به درگاهت هستم پس مرا در زمره کسانی که روی از آنها گرداندی و غفلتشان مانع از گذشت تو گشته قرارم مده

اِلهی هَبْ لی کَمالَ الاِْنْقِطاعِ اِلَیْکَ، وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیآءِ نَظَرِها اِلَیْکَ،

خدایا بریدن کاملی از خلق بسوی خود به من عنایت کن و دیده‌های دلمان را به نور توجهشان به سوی خود روشن گردان

حَتّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ اِلی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَتَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ،

تا دیده‌های دل پرده‌های نور را پاره کند و به مخزن اصلی بزرگی و عظمت برسد و ارواح ما آویخته به عزت مقدست گردد

اِلهی وَاجْعَلْنی مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ، وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ، فَناجَیْتَهُ سِرّاً، وَعَمِلَ لَکَ جَهْراً،

خدایا قرارم ده از کسانی که او را خواندی و پاسخت داد و در معرض توجه قرارش دادی و او در برابر جلال تو مدهوش گشت و از این رو در پنهانی با او به راز گویی پرداختی ولی او آشکارا برایت کار کرد

اِلهی لَمْ اُسَلِّطْ عَلی حُسْنِ ظَنّی قُنُوطَ الاَْیاسِ، وَلاَ انْقَطَعَ رَجآئی مِنْ جَمیلِ کَرَمِکَ،

خدایا به خوش بینی من نا امیدی را مسلط مکن و امیدم را که به کرم نیکویت دارم قطع مکن

اِلهی اِنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنی لَدَیْکَ، فَاصْفَحْ عَنّی بِحُسْنِ تَوَکُّلی عَلَیْکَ،

خدایا اگر خطاهایم مرا از نظرت انداخته پس بدان اعتماد خوبی که به تو دارم از من درگذر

اِلهی اِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ، فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقینُ اِلی کَرَمِ عَطْفِکَ،

خدایا اگر گناهانم بواسطه بزرگواری‌های لطفت مرا بی مقدار ساخته ولی در عوض یقین به بزرگ توجه تو مرا هوشیار کرده

اِلهی اِنْ اَنامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاِْسْتِعْدادِ لِلِقآئِکَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِکَ،

خدایا اگر بی خبری از آماده شدن برای دیدارت مرا به خواب فرو برده ولی در عوض معرفت به بزرگ نعمتهایت مرا بیدار کرده

اِلهی اِنْ دَعانی اِلَی النّارِ عَظِیمُ عِقابِکَ، فَقَدْ دَعانی اِلَی الْجَنَّةِ جَزیلُ ثَوابِکَ،

خدایا اگر بزرگ کیفرت مرا به دوزخ می‌خواند ولی در مقابل پاداش فراوانت مرا به بهشت دعوت می‌کند

اِلهی فَلَکَ اَسْئَلُ، وَاِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَاَرْغَبُ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،

خدایا پس از تو خواهم و بسوی تو زاری کنم و بگرایم و از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد

وَاَنْ تَجْعَلَنی مِمَّنْ یُدیمُ ذِکْرَکَ، وَلا یَنْقُضُ عَهْدَکَ، وَلایَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ، وَلا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ،

و مرا از کسانی قرارم دهی که پیوسته به یاد تواند و پیمانت را نمی‌شکنند و از شکر تو غافل نشوند و دستور تو را سبک نشمارند

اِلهی وَاَلْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الاَْبْهَجِ، فَاَکُونَ لَکَ عارِفاً، وَعَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً، وَمِنْکَ خآئِفاً مُراقِباً،

خدایا برسان مرا به نور درخشان عزتت تا عارف به ذاتت باشم و از غیر تو روگردان باشم و از تو ترسان و نگران باشم

یا ذَا الْجَلالِ وَالاِکْرامِ، وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد رَسُولِهِ وَآلِهِ الطّاهِرینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً.

ای صاحب جلالت و بزرگواری و درود خدا بر محمّد پیامبرش و بر آل پاکش باد و سلام بسیار بر ایشان باد.

این مناجات از مناجات‌های پرارزش ائمّه (علیهم السلام) است و دارای مضامین عالیه‌ای است که در هر وقت حضور قلبی باشد، خواندن آن و فکر کردن در مفاهیم آن، مناسب است.

شب اوّل ماه

برای شب اوّل ماه در کتاب «اقبال» نمازهای زیادی ذکر شده است که از جمله آن، ۱۲ رکعت نماز است (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعتی یک مرتبه «حمد» و ۱۵ مرتبه «توحید» خوانده می‌شود و از رسول خدا (ص) پاداش فراوانی برای این نماز ذکر شده است.

روز اوّل ماه

روزه این روز فضیلت فراوانی دارد و از امام صادق (ع) نقل شده است که هر کس روز اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب می‌شود و «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» از رسول خدا (ص) نقل کرده است که هر کس سه روزِ اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد و شب‌هایش را قیام کند و دو رکعت نماز بگزارد که در هر رکعتی یک مرتبه «حمد» و یازده مرتبه «قُل هُوَ اللّهُ اَحد» را بخواند، خداوند شرّ اهل آسمان و زمین و شرّ ابلیس و هر سلطه ستمگری را از او برطرف سازد و خداوند گناهان فراوانی را از او می‌آمرزد.

روز سوم ماه

این روز بنا بر نقل شیخ طوسی در «مصباح»، روز ولادت با سعادت حسین بن علی (ع) است. از «قاسم بن علاء همدانی» وکیل امام حسن عسکری (ع) نامه‌ای رسید که در آن آمده بود: مولای ما امام حسین (ع) در روز پنجشنبه، سوم شعبان متولّد شد، لذا آن روز را روزه بگیر و این دعا را بخوان:

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فی هذَا الْیَوْمِ، اَلْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ قَبْلَ اْستِهْلالِهِ وَوِلادَتِهِ،

خدایا از تو خواهم به حق مولود در این روز آن مولودی که به او وعده شهادت داده شده بود پیش از این که بانگش در این دنیا بلند شود و به دنیا آید

بَکَتْهُ السَّمآءُ وَمَنْ فیها، وَالاَْرْضُ وَمَنْ عَلَیْها، وَلَمّا یَطَأْ لابَتَیْها، قَتیلِ الْعَبْرَةِ، وَسَیِّدِ الاُْسْرَةِ،

آسمان‌ها و هر که در آنها است و زمین و هرکه بَر آن است برایش گریستند پیش از آن که قدم در این جهان گذارد کشته اشک و آه و آقای طایفه بشر

اَلْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ یَوْمَ الْکَرَّةِ، اَلْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ، وَالشِّفآءَ فی تُرْبَتِهِ،

آن کس که در روز رجعت به یاری مدد شده و آن که پاداش کشته شدنش این بود که امامان از نسل اویند و درمان در تربت او است

والْفَوْزَ مَعَهُ فی اَوْبَتِهِ، والاَْوصِیآءَ مِنْ عِتْرَتِهِ، بَعْدَ قآئِمِهِمْ وَغَیْبَتِهِ،

و پیروزی در زمان رجعت با او و اوصیا از عترت اوست پس از حضرت قائم و پس از دوران غیبتش

حَتّی یُدْرِکُوا الاَْوْتارَ، وَیَثْأَرُوا الثّارَ، وَیُرْضُوا الْجَبّارَ، وَیَکُونُوا خَیْرَ اَنْصار، صَلَّی اللهُ عَلَیْهِمْ، مَعَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ،

تا این که انتقام گیرند و خون‌ها را باز گیرند و خدای جبار را خشنود سازند و بهترین یاران دین خدا باشند درود خدا بر ایشان در هر زمان که رفت و آمد دارد شب و روز

اَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْکَ اَتَوَسَّلُ، وَاَسْئَلُ سُؤالَ مُقْتَرِف مُعْتَرِف،

خدایا پس به حق ایشان به سوی تو دست نیاز دراز کنم و از تو خواهم خواستن شخص گنه کار اعتراف کننده

مُسیئ اِلی نَفْسِهِ مِمّا فَرَّطَ فی یَوْمِهِ وَاَمْسِهِ، یَسْئَلُکَ الْعِصْمَةَ اِلی مَحَلِّ رَمْسِهِ،

بدکردار به نفس خویش از کوتاهی‌هایی که در امروز و دیروزش کرده و اکنون از تو پناه خواهد تا هنگام رفتن در گور

اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّد وَعِتْرَتِهِ، وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِ، وَبَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْکَرامَةِ، وَمَحَلَّ الاِْقامَةِ،

خدایا پس درود فرست بر محمّد و عترتش و ما را در زمره او محشور گردان و جای ده ما را با او در خانه کرامت (بهشت) و جایگاه ماندن همیشگی

اَللّهُمَّ وَکَما اَکْرَمْتَنا بِمَعْرِفَتِهِ فَاَکْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ، وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ،

خدایا چنانچه ما را به شناختنش گرامی داشتی هم چنان ما را به نزدیک شدن با او گرامی دار و رفاقت و سابقه داشتن با او را روزی ما گردان

وَاجْعَلْنا مِمَّنْ یُسَلِّمُ لاَِمْرِهِ، وَیُکْثِرُ الصَّلاةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِکْرِهِ، وَعَلی جَمیعِ اَوْصِیآئِهِ وَاَهْلِ اَصْفِیآئِهِ،

و بگردان ما را از کسانی که تسلیم دستور اویند و هنگام بردن نامش بسیار بر او درود فرستند و بر همه اوصیا و خاندان برگزیده‌اش

اَلْمَمْدُودینَ مِنْکَ بِالْعَدَدِ الاِْثْنَیْ عَشَرَ، اَلنُّجُومِ الزُّهَرِ، وَالْحُجَجِ عَلی جَمیعِ الْبَشَرِ،

که یاری شده اند از جانب تو به عدد دوازده، آن ستارگان درخشان و حجت‌های تو بر تمامی افراد بشر

اَللّهُمَّ وَهَبْ لَنا فی هذَا الْیَوْمِ خَیْرَ مَوْهِبَة، وَاَنْجِحْ لَنا فیهِ کُلَّ طَلِبَة، کَما وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّد جَدِّهِ،

خدایا و ببخش به ما در این روز بهترین بخشش‌ها را و برآور برای ما در این روز هر خواهشی را چنانچه حسین را به محمّد جدش بخشیدی

وَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ، فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ، نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ، وَننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ، آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

و فطرس به گهواره حسین پناه برد و ما پناهنده به قبر او هستیم پس از شهادت او بالای تربتش آمده و چشم به راه رجعت او هستیم اجابت کن ای پروردگار جهانیان.

پس از آن، این دعا را که به دعای امام حسین (ع) معروف است می‌خوانی. این دعا آخرین دعایی است که آن حضرت در روز عاشورا (همان روزی که دشمنانش زیاد بودند) خواند:

اَللّهُمَّ اَنْتَ مُتَعالِی الْمَکانِ، عَظیمُ الْجَبَرُوتِ، شَدیدُ الْمِحالِ، غَنِیٌّ عَنِ الْخَلایِقِ،

خدایا تویی والامکان و بزرگ جبروت و سخت نیرو و بی نیاز از خلایق

عَریضُ الْکِبْرِیآءِ، قادِرٌ عَلی ما تَشآءُ، قَریبُ الرَّحْمَةِ، صادِقُ الْوَعْدِ، سابِغُ النِّعْمَةِ،

دارای بزرگی پهناور، توانای بر هر چه خواهی، نزدیک مهر، راست وعده، فراوان نعمت،

حَسَنُ الْبَلاءِ، قَریبٌ إذا دُعیتَ، مُحیطٌ بِما خَلَقْتَ، قابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَیْکَ،

نیکو آزمایش، نزدیک هرگاه خوانده شوی محیط به هر چه آفریده‌ای توبه پذیر برای آن کس که به سویت توبه کند

قادِرٌ عَلی ما اَرَدْتَ، وَمُدْرِکٌ ما طَلَبْتَ، وَشَکُورٌ اِذا شُکِرْتَ، وَذَکُورٌ اِذا ذُکِرْتَ،

توانا بر هر چه اراده کنی و بدست آرنده آنچه بجویی و سپاس پذیر هرگاه سپاس شوی و یاد کنی هنگامی که یادت کنند

اَدْعُوکَ مُحْتاجاً، وَاَرْغَبُ اِلَیْکَ فَقیراً، وَاَفْزَعُ اِلَیْکَ خآئِفاً،

می‌خوانمت نیازمندانه و توجه کنم بسویت فقیرانه و پناه آرم بسویت خائفانه

وَ اَبْکی اِلَیْکَ مَکْرُوباً، وَاَسْتَعینُ بِکَ ضَعیفاً، وَاَتوَکَّلُ عَلَیْکَ کافِیاً...

و گریه کنم به درگاهت از روی غمزدگی و ملولانه کمک جویم بوسیله تو ناتوانانه و توکل کنم بر تو کفایت خواهانه.

شب سیزدهم ماه

شب سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم، «لیالی بیض» یعنی شب‌های روشن، نامیده می‌شود. برای این شب‌ها اعمالی است که در اعمال ماه رجب بیان شد.

شب نیمه شعبان

این شب، شب بسیار مبارکی است و برای این شب چند عمل است:

اوّل: غسل است که طبق روایتی از امام صادق (ع) سبب تخفیف گناهان است.

دوم: احیای این شب است، به نماز و دعا و استغفار. در روایتی که حضرت امیرمؤمنان (ع) از رسول خدا (ص) نقل می‌کند آمده است: «هنگامی که شب نیمه شعبان فرا می‌رسد آن را به عبادت به سر برید و روزش را روزه بدارید، زیرا از اوّل تا آخر این شب، از جانب خداوند ندا می‌آید: آیا استغفار کننده‌ای هست که از گناهان خویش آمرزش طلبد، تا گناهان او را بیامرزم؟ آیا کسی هست که طلب روزی کند و من روزی او را وسعت بخشم؟». همچنین در روایتی آمده است که جبرئیل به رسول خدا (ص) گفت: هر کس این شب را به تسبیح و تکبیر و دعا و نماز و استغفار و… احیا بدارد، خداوند گناهانش را می‌آمرزد، و جایگاه و منزل او بهشت خواهد بود… ای محمّد! این شب را احیا بدار، و به امّتت فرمان ده آن را احیا دارند. جبرئیل پس از بیان فضایل دیگری برای این شب، در پایان گفت: محروم واقعی کسی است که از خیر و برکت این شب محروم باشد! از امام زین العابدین (ع) نیز احیای این شب نقل شده است. همچنین در روایتی از رسول خدا (ص) نقل شده است که هر کس این شب را احیا بدارد، در آن روز که قلب‌ها می‌میرد، قلبش نخواهد مرد.

سوم: زیارت امام حسین (ع) در این شب از افضل اعمال است، و باعث آمرزش گناهان است.

چهارم: خواندن این دعاست که جناب «سیّد بن طاووس» و «شیخ طوسی» آن را نقل کرده‌اند و به منزله زیارت امام زمان (علیه السلام) است:

اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا هذِهِ وَمَوْلُودِها وَحُجَّتِکَ، وَمَوْعُودِهَا الَّتی قَرَنْتَ اِلی فَضْلِها فَضْلاً،

خدایا به حق این شبی که ما در آنیم و به حق آن کس که در آن به دنیا آمده و حجتت و موعود آن که همراه کردی به فضیلت این شب فضیلت دیگری

فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ صِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِکَ، وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِکَ،

و بدین سبب تمام شد کلمه تو براستی و عدالت تغییر دهنده‌ای برای کلمات تو نیست و پس زننده‌ای برای آیات تو نیست

نُورُکَ الْمُتَاَلِّقُ، وَضِیآؤُکَ الْمُشْرِقُ، وَالْعَلَمُ النُّورُ فی طَخْیآءِ الدَّیْجُورِ، اَلْغائِبُ الْمَسْتُورُ،

آن نور درخشانت و آن روشنی فروزانت و آن نشانه نورانی در شب تاریک ظلمانی آن پنهان غایب از انظار

جَلَّ مَوْلِدُهُ، وَکَرُمَ مَحْتِدُهُ، وَالْمَلائِکَةُ شُهَّدُهُ، وَاللهُ ناصِرُهُ وَمُؤَیِّدُهُ اِذا آنَ میعادُهُ، وَالْمَلائِکَةُ اَمْدادُهُ،

که ولادتش بزرگ و کریم الاصل بود و فرشتگان گواهان اویند و خدا یاور و کمک کار اوست در آن هنگام که وعده‌اش برسد و فرشتگان مددکارش باشند

سَیْفُ اللهِ الَّذی لا یَنْبُو، وَنُورُهُ الَّذی لا یَخْبُو، وَذُوالْحِلْمِ الَّذی لا یَصْبُوا،

آن شمشیر برنده خدا که کُند نشود و نور او که خاموش نگردد و بردباری که کار بی رویه انجام ندهد

مَدارُ الدَّهْرِ، وَنَوامیسُ الْعَصْرِ، وَوُلاةُ الاَْمْرِ، وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ،

چرخ روزگار بخاطر او گردش کند و او و پدران معصومش نوامیس هر عصر و والیان امر خدایند در شب قدر آنچه نازل شود بر ایشان نازل گردد

وَاَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ، تَراجِمَةُ وَحْیِهِ، وَوُلاةُ اَمْرِهِ وَنَهْیِهِ،

و آنهایند صاحبان حشر و نشر و مفسران وحی خدا و سرپرستان امر و نهی او

اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ، اَلْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ، وَاَدْرِکْ بِنا أَیّامَهُ، وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ،

خدایا پس درود فرست بر خاتم ایشان و قائمشان که در پس پرده است از عوالم آنها و ما را به روزگار او و زمان ظهور و قیامش برسان

وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ، وَاقْرِنْ ثارَنا بِثارِهِ، وَاکْتُبْنا فی اَعْوانِهِ وَخُلَصآئِهِ،

و از جمله یارانش قرارمان ده و خونخواهی ما را به خونخواهی او مقرون گردان و نام ما را در زمره یاران و مخصوصانش ثبت فرما

وَاَحْیِنا فی دَوْلَتِهِ ناعِمینَ، وَبِصُحْبَتِهِ غانِمینَ، وَبِحَقِّهِ قآئِمینَ، وَمِنَ السُّوءِ سالِمینَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،

و ما را در دولتش شادکام و متنعم و به هم نشینیش بهره‌مند و به گرفتن حقش پا بر جا بدار و از بدی‌ها بر کنارمان کن ای مهربان‌ترین مهربانان

وَالْحَمْدُللهِِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَعَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الصّادِقینَ، وَعِتْرَتِهَ النّاطِقینَ،

و ستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است و درودهای او بر آقای ما محمّد خاتم پیمبران و مرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش باد

وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ، واحْکُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ یا اَحْکَمَ الْحاکِمینَ.

و از رحمت خود دور ساز تمام ستمکاران را و میان ما و ایشان داوری کن ای محکم‌ترین حکم کنندگان.

پنجم: «شیخ طوسی» از اسماعیل بن فضل هاشمی روایت کرده که گفت: حضرت صادق (ع) این دعا را به من تعلیم داد تا آن را در شب نیمه شعبان بخوانم:

اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، اَلْعَلِیُّ الْعَظیمُ، اَلْخالِقُ الرّازِقُ، اَلْمُحْیِی الْمُمیتُ،

خدایا تویی زنده پاینده والای بزرگ آفریننده و روزی دهنده زنده کننده و میراننده

اَلْبَدیءُ الْبَدیعُ، لَکَ الْجَلالُ وَلَکَ الْفَضْلُ، وَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الْمَنُّ،

آغاز کننده و پدید آرنده، برای توست بزرگی و فضیلت و از آن توست ستایش و نعمت

وَلَکَ الْجُودُ وَلَکَ الْکَرَمُ، وَلَکَ الاَْمْرُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْشُّکْرُ،

و از آن توست جود و بزرگواری و از توست فرمان و شوکت و خاص تو است سپاسگزاری

وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، یا واحِدُ یا اَحَدُ، یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،

که یگانه‌ای و شریکی برایت نیست ای یگانه ای یکتا ای بی نیاز ای که فرزندی ندارد و فرزند کسی نباشد و نیست برایش همتایی هیچ کس

صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاْغفِرْ لی وَارْحَمْنی، وَاکْفِنی ما اَهَمَّنی،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بیامرز مرا و به من رحم کن و کفایت کن از من آنچه فکر مرا به خود مشغول کرده

وَاقْضِ دَیْنی، وَوَسِّعْ عَلَیَّ فی رِزْقی، فَاِنَّکَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ کُلَّ اَمْر حَکیم تَفْرُقُ،

و قرضم را ادا کن و در روزیم گشایش ده زیرا که تو در این شب هر کار محکمی را از هم جدا کنی

وَمَنْ تَشآءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ، فَارْزُقْنی وَاَنْتَ خَیْرُ الرّازِقینَ،

و هر یک از مخلوقات خود را بخواهی روزی دهی پس روزیم ده که تو بهترین روزی دهندگانی

فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاَنْتَ خَیْرُ الْقآئِلینَ النّاطِقینَ: وَاسْئَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ. فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ،

زیرا تو خود گفتی و تو بهترین گویندگان و ناطقان هستی که فرمودی «از خدا بخواهید از فضل او» پس من از فضل تو می‌خواهم

وَ اِیّاکَ قَصَدْتُ، وَابْنَ نَبِیِّکَ اعْتَمَدْتُ، وَلَکَ رَجَوْتُ، فَارْحَمْنی یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

و تو را قصد کردم و به فرزند پیمبرت اعتماد کردم و از توامیدوارم پس به من رحمت کن ای مهربان‌ترین مهربانان.

ششم: این دعا را بخواند که حضرت رسول (ص) در این شب می‌خواندند:

اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِکَ ما یَحُولُ بَیْنَنا وَبَیْنَ مَعْصِیَتِکَ،

خدایا بهره ما کن از ترس خود بدان اندازه که حائل شود میان ما و نافرمانیت

وَمِنْ طاعَتِکَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَکَ، وَمِنَ الْیَقینِ ما یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا،

و از اطاعت خویش بدان مقدار که ما را به خشنودی و رضوان تو برساند و از یقین بدان حد که بوسیله آن ناگواری‌های دنیا بر ما آسان گردد

اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَاَبْصارِنا وَقُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا، وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا،

خدایا ما را به گوش‌هایمان و دیده‌هامان و نیرویمان تا زنده‌ایم بهره‌مند ساز و آن را وارث ما گردان

وَاجْعَلْ ثارَنا عَلی مَنْ ظَلَمَنا، وَانْصُرنا عَلی مَنْ عادانا، وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فی دینِنا،

و خون ما را به گردن کسی انداز که بر ما ستم کرده و یاری ده ما را بر کسی که با ما دشمنی کند و مصیبت ما را در دینمان قرار مده

وَلا تَجْعَلِ الدُّنْیا اَکْبَرَ هَمِّنا، وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا، وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنا، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

و دنیا را بزرگترین اندوه ما قرار مده و نیز آخرین حد دانش ما قرارش مده و مسلّط مکن بر ما کسی را که بر ما رحم نکند به رحمتت ای مهربان‌ترین مهربانان.

هفتم: صلوات هر روز ماه شعبان (که در وقت ظهر خوانده می‌شود) را بخواند.

هشتم: دعای کمیل را که حضرت علی (ع) در این شب آن را به کمیل تعلیم داد، بخواند.

نهم: در این شب صد مرتبه بگوید: سبحان اللّه و صد مرتبه بگوید: الحمد للّه و صد مرتبه بگوید: اللّه اکبر و صد مرتبه بگوید: لا إلهَ إلاَّ اللّهُ که طبق روایتی از امام باقر (ع) هرکس چنین کند، خداوند گناهان گذشته او را بیامرزد و حاجت‌های دنیوی و اخروی او را برآورده سازد.

دهم: مرحوم «شیخ طوسی» از «ابویحیی» روایتی را نقل می‌کند که می‌گوید: به مولایم امام صادق (ع) عرض کردم: بهترین دعا، در این شب کدام است؟ فرمود: وقتی که نماز عشا را بجا آوردی، دو رکعت نماز بگزار و در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «قل یا ایّها الکافرون» و در رکعت دوم، سوره «حمد» و سوره «توحید» را بخوان، پس از نماز، ۳۳ مرتبه بگو: سبحان اللّه ۳۳ مرتبه الحمد للّه و ۳۴ مرتبه اللّه اکبر. آنگاه بگو:

یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَأُ الْعِبادِ فِی الْمُهِمّاتِ، وَاِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فیِ الْمُلِمّاتِ،

ای که به سوی اوست پناه بندگان در کارهای اندوه خیز و به سوی او پناه برند خلایق در پیش آمدهای ناگوار

یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیّاتِ، وَیا مَنْ لا تَخْفی عَلَیْهِ خَواطِرُ الاَْوْهامِ وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ،

ای دانای آشکار و نهان و ای که بر او پنهان نماند اندیشه‌هایی که در دل‌ها افتد و تصرف کردن آن خاطرات

یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیّاتِ، یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ الاَْرَضینَ وَالسَّمواتِ،

ای پروردگار خلایق و آفریدگان ای که ملکوت زمین‌ها و آسمان‌ها بدست اوست

اَنْتَ اللهُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَمُتُّ اِلَیْکَ بِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ،

تویی خدایی که معبودی جز تو نیست بسویت توسل جویم به کلمه «لا اله الا انت»

فَبِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اِجْعَلْنی فی هِذِهِ اللَّیْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِ فَرَحِمْتَهُ، وَسَمِعْتَ دُعآئَهُ فَاَجَبْتَهُ،

پس ای خدایی که معبودی جز تو نیست بگردان مرا در این شب از کسانی که بسویش نگریسته و مورد رحم خویش قرارش داده و دعایش شنیده و اجابت کرده

وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ، وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ، وَعَظیمِ جَریرَتِهِ،

و پشیمانیش را دانسته پس او را پذیرفته‌ای و از خطاهای گذشته‌اش و گناه بزرگش در گذشته‌ای

فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْ ذُنُوبی، وَلَجَاْتُ اِلَیْکَ فی سَتْرِ عُیُوبی،

پس من از گناهانم به تو پناهنده شده و به تو ملتجی گشته‌ام در این که عیوبم را بپوشانی

اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَیَّ بِکَرَمِکَ وَفَضْلِکَ، وَاحْطُطْ خَطایایَ بِحِلْمِکَ وَعَفْوِکَ، وَتَغَمَّدْنی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ بِسابِغِ کَرامَتِکَ،

خدایا پس جود کن بر من به کرم خود و فضلت و بریز خطاهای مرا به بردباری و گذشت خویش و فراگیر مرا در این شب به فراوان کرمت

وَاجْعَلْنی فیها مِنْ اَوْلِیآئِکَ الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ لِطاعَتِکَ، وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِکَ، وَجَعَلْتَهُمْ خالِصَتَکَ وَصَفْوَتَکَ،

و بگردان مرا در این شب از آن دوستانت که آنان را برای طاعت خویش برگزیده و برای پرستشت انتخاب فرمودی و ایشان را جزء خاصان درگاه و برگزیدگانت قراردادی

اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ، وَتَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ،

خدایا بدار مرا از آن کسانی که کوششش به جایی رسیده و از نیکی‌ها بهره فراوان نصیبش گشته

وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ سَلِمَ فَنَعِمَ، وَفازَ فَغَنِمَ، وَاکْفِنی شَرَّ ما اَسْلَفْتُ،

و بگردانم از آنان که تندرست شده و متنعم و رستگار و بهره مند گشته و کفایت کن مرا از شر آنچه کرده‌ام

وَاعْصِمْنی مِنَ الاِْزدِیادِ فی مَعْصِیَتکَ، وَحَبِّبْ اِلَیَّ طاعَتَکَ، وَما یُقَرِّبُنی مِنْکَ، وَیُزْلِفُنی عِنْدَکَ،

و نگاهم دار از افزودن در نافرمانیت و دوست گردان نزد من فرمانبرداریت را و آنچه مرا به تو نزدیک و مقرّب درگاهت گرداند

سَیِّدی اِلَیْکَ یَلْجَأُ الْهارِبُ، وَمِنْکَ یَلْتَمِسُ الطّالِبُ، وَعَلی کَرَمِکَ یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التّائِبُ،

آقای من به سوی تو پناه آرد شخص گریز پای و از تو عاجزانه طلب کند جوینده و بر کرم تو تکیه کند شخص عذرخواه و توبه کننده

اَدَّبْتَ عِبادَکَ بالتَّکَرُّمِ، وَاَنْتَ اَکْرَمُ الاَْکْرَمینَ، وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَکَ، وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ،

ادب کردی بندگانت را به کرم ورزی به آنها و تو کریم‌ترین کریمانی و تو خود به بندگانت دستور گذشت دادی و خود آمرزنده و مهربانی

اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنی ما رَجَوْتُ مِنْ کَرَمِکَ، وَلا تُؤْیِسْنی مِنْ سابِغِ نِعَمِکَ،

خدایا پس مرا از آنچه از کرمت امید دارم محرومم مکن و از نعمت‌های ریزانت مأیوسم مدار

وَلا تُخَیِّبْنی مِنْ جَزیلِ قِسَمِکَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ لاَِهْلِ طاعَتِکَ، وَاجْعَلْنی فی جُنَّة مِنْ شِرارِ بَرِیَّتِکَ،

و از بهره‌های فراوانت که در این شب برای فرمانبردارانت مقرّر داشته‌ای بی بهره‌ام مساز و مرا در پناهگاه محکمی از آزار مخلوقات شرورت قرار ده

رَبِّ اِنْ لَمْ اَکُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِکَ، فَاَنْتَ اَهْلُ الْکَرَمِ وَالْعَفْوِ وَالْمَغْفِرَةِ، وَجُدْ عَلَیَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ،

پروردگارا اگر من چنین شایستگی ندارم ولی تو شایسته کرم و گذشت و آمرزشی و فرو ریز بر من بدانچه تو شایسته آنی نه بدانچه من سزاوار آنم

فَقَدْ حَسُنَ ظَنّی بِکَ، وَتَحَقَّقَ رَجآئی لَکَ، وَعَلِقَتْ نَفْسی بِکَرَمِکَ، فَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، وَاَکْرَمُ الاَْکْرَمینَ،

زیرا براستی گمان من نیک است و امیدم درباره تو محکم شده و جانم به سر رشته کرم تو آویخته است پس تویی مهربان‌ترین مهربانان و کریم‌ترین کریمان

اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنی مِنْ کَرَمِکَ بِجَزیلِ قِسَمِکَ، وَاَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ،

خدایا مرا مخصوص بدار از کرم خویش به بهره‌های فراوان و تقسیم‌های شایانت و از کیفر تو به عفوت پناه می‌برم

وَاغْفِر لِیَ الذَّنْبَ الَّذی یَحْبِسُ عَلَیَّ الْخُلُقَ، وَیُضَیِّقُ عَلَیَّ الرِّزْقَ،

و بیامرز برایم آن گناهی را که عادت بد (مانند دروغ) را بر من حبس کند و روزی را بر من تنگ سازد

حَتّی اَقُومَ بِصالِحِ رِضاکَ، وَاَنْعَمَ بِجَزیلِ عَطآئِکَ، وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْمآئِکَ،

تا من به خشنودی شایسته تو اقدام کنم و به عطای فراوانت متنعم گردم و به نعمتهای بسیارت خوشبخت شوم

فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِکَ، وَتَعَرَّضْتُ لِکَرَمِکَ، وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَبِحِلْمِکَ مِنْ غَضَبِکَ،

زیرا من به آستان تو پناه آوردم و به کرم تو آویختم و به گذشت تو پناه جستم از ترس کیفرت و به بردباریت پناه جستم از خشمت

فَجُدْ بِما سَئَلْتُکَ، وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْکَ، اَسْئَلُکَ بِکَ لا بِشَیْء هُوَ اَعْظَمُ مِنْکَ.

پس به من عطا کن آنچه را از تو خواستم و به من برسان آنچه را از تو خواهش کردم تو را به خودت سوگند دهم چون چیزی از تو بزرگ‌تر نیست.

سپس به سجده می‌روی و ۲۰ مرتبه می‌گویی: یا رَبِّ و هفت مرتبه یا اَللهُ و هفت مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ و ۱۰ مرتبه: ما شآءَ اللهُ و ۱۰ مرتبه لا قُوّةَ اِلاَّ بِاللهِ. آنگاه صلوات می‌فرستی بر پیغمبر و آل او (علیهم السلام) و از خدا حاجت خود را می‌طلبی. به خدا سوگند! اگر کسی با انجام این عمل، از خدا حاجت بطلبد، هرچند بسیار فراوان باشد خداوند آن را به کرم و فضل گسترده‌اش برآورده می‌سازد.

یازدهم: «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس»، فرموده‌اند، در این شب این دعا را بخواند.

اِلهی تَعَرَّضَ لَکَ فی هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ، وَقَصَدَکَ فیهَا الْقاصِدُونَ، وَاَمَّلَ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ الطّالِبُونَ، وَلَکَ فی هذَا اللَّیْلِ نَفَحاتٌ وَجَوآئِزُ، وَعَطایا وَمَواهِبُ، تَمُنُّ بِها عَلی مَنْ تَشآءُ مِنْ عِبادِکَ، وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَةُ مِنْکَ، وَها اَنَا ذا عُبَیْدُکَ الْفَقیرُ اِلَیْکَ، اَلْمُؤَمِّلُ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ، فَاِنْ کُنْتَ یا مَولایَ تَفَضَّلْتَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ عَلی اَحَد مِنْ خَلْقِکَ، وَعُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَة مِنْ عَطْفِکَ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ، اَلْخَیِّرینَ الْفاضِلینَ، وَجُدْ عَلَیَّ بِطَوْلِکَ وَمَعْرُوفِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد خاتَمِ النَّبیّینَ وَآلِهِ الطّاهِرینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً، اِنَّ اللهَ حَمیدٌ مَجیدٌ، اَللّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَ، فَاسْتَجِبْ لی کَما وَعَدْتَ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.

دوازدهم: بعد از هر دو رکعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهای نماز وتر، دعاهایی را که مرحوم «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس» نقل کرده‌اند را بخواند.

سیزدهم: سجده‌ها و دعاهایی که از رسول خدا (ص) روایت شده است را بخواند. از جمله، در روایتی که «ابان بن تغلب» از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است، چنین آمده: شب نیمه شعبان داخل شد و آن شب رسول خدا (ص) نزد یکی از همسران خود بود؛ وقتی که شب به نیمه رسید آن حضرت از بستر برای عبادت برخاست؛ همسرش در پی آن حضرت روان شد، در حالی که خود را به چادرش پیچیده بود و در جستجوی آن حضرت بود؛; ناگاه رسول خدا (ص) را در سجده یافت، که مثل جامه‌ای به زمین چسبیده بود. به حضرت نزدیک شد، شنید که آن حضرت در سجده خود می‌گوید:

سَجَدَ لَکَ سَوادی وَخَیالی، وَآمَنَ بِکَ فُؤادی، هذِهِ یَدایَ وَماجَنَیْتُهُ عَلی نَفْسی، یا عَظیمُ تُرْجی لِکُلِّ عَظیم، اِغْفِرْ لِیَ الْعَظیمَ، فَاِنَّهُ لایَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلاَّ الرَّبُّ الْعَظیمُ

آنگاه سر خود را بلند کرد و سپس به سجده رفت و عرض کرد:

اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِکَ الَّذی اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَانْکَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ، وَصَلَحَ عَلَیْهِ اَمْرُ الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، مِنْ فُجأَةِ نَقِمَتِکَ، وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ، وَمِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ، اَللّهُمَّ ارْزُقْنی قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً، وَمِنَ الشِّرْکِ بَریئاً، لا کافِراً ولا شَقِیّاً

آنگاه دو طرف روی خود را به خاک گذاشت و گفت:

عَفَّرْتُ وَجْهی فِی التُّرابِ، وَحُقَّ لی اَنْ اَسْجُدَ لَکَ.

مالیدم به خاک رویم را و بر من سزاست که برایت سجده کنم.

چهاردهم: نماز جناب جعفر طیّار را بجا آورد.

پانزدهم: نمازهای فراوانی برای شب نیمه شعبان وارد شده است که آنها را بجا آورد از جمله گروهی از افراد مورد وثوق و اعتماد از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) روایت کرده‌اند که فرمودند: وقتی که شب نیمه شعبان می‌شود، چهار رکعت نماز بجا آور (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت، حمد یک مرتبه و قل هو اللّه احد را صد مرتبه بخوان و پس از پایان چهار رکعت بگو:

اَللّهُمَّ اِنّی اِلَیْکَ فَقیرٌ، وَمِنْ عَذاِبکَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ، اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمی، وَلا تُغَیِّرْ جِسْمی، وَلاتَجْهَدْ بَلائی، وَلاتُشْمِتْ بی اَعْدآئی، اَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقابِکَ، وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِکَ، وَاَعُوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ، وَاَعُوذُبِکَ مِنْکَ، جَلَّ ثَنآؤُکَ، اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلی نَفْسِکَ، وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ.

روز نیمه شعبان

روز ولادت باسعادت امام دوازدهم حضرت مهدی، حجّة بن الحسن صاحب الزمان (عجّ) است. بسیار شایسته است که شیعیان، در شب و روز نیمه شعبان، با تشکیل محافل و مجالس، و برپایی سخنرانی‌ها، درباره عظمت این روز و وجود مقدّس امام زمان (ع) و شرایط انتظار آن حضرت، و دعا برای تعجیل در ظهورش و دفع شبهات دشمنان و ناآگاهان، آن را گرامی بدارند؛ ولی در همه این موارد از کارهای نامناسب و خلاف شرع بپرهیزند و عبادت را با گناه آلوده نسازند.

اعمال پایانی ماه شعبان

الف) از امام صادق (ع) نقل شده است که هر کس سه روز از آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به ماه مبارک رمضان متّصل سازد، خداوند متعال ثواب روزه دو ماه متوالی را برای او بنویسد.

ب) اباصلت هروی می‌گوید: جمعه آخر ماه شعبان خدمت امام رضا (ع) رسیدم. حضرت فرمود: ای اباصلت! اکثر ماه شعبان رفت و امروز جمعه آخر ماه است، پس تقصیرها و کوتاهی‌های گذشته را در بقیّه این ماه جبران کن، و به آنچه برای تو سودمند است روی آور؛ بسیار دعا کن و استغفار نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهان خود توبه نما، تا وقتی که ماه رمضان داخل می‌شود، خود را برای خدا خالص ساخته باشی و هر دَیْن و امانتی بر عهده داری، ادا کن و کینه هر کس که در دل داری بیرون نما و گناهانی را که انجام می‌دادی ترک کن و از خدا بترس و در امور پنهان و آشکار خود بر خدا توکّل نما، که هر کس بر خدا توکّل کند، خداوند امور او را کفایت می‌نماید، و در بقیه این ماه این دعا را بسیار بخوان: اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضی مِنْ شَعْبانَ، فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِیَ مِنْهُ. خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده‌ای در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان امام (ع) در ادامه فرمود: خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان، بنده‌های بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنّم آزاد می‌گرداند.

ج) دعای شب آخر ماه شعبان و اوّل ماه رمضان. حارث بن مغیره نضری از امام صادق (ع) روایت کرده است که آن حضرت در شب آخر ماه شعبان و شب اوّل ماه رمضان این دعا را می‌خواند:

اللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ، هُدیً لِلنّاسِ وَبَیِّنات مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ،

خدایا این ماه مبارکی که قرآن در آن نازل گشته آن قرآنی که راهنمای مردم گردیده و نشانه‌های روشنی از راهبری و جدا کردن میان حق و باطل است فرا رسیده

فَسَلِّمْنا فیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا، وَتَسَلَّمْهُ مِنّا فی یُسْر مِنْکَ وَعافِیَة، یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ وَشَکَرَ الْکَثیرَ، اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ،

پس ما را در این ماه سالم بدار و آن را در حال آسانی و تندرستی از ما بگیر ای که بگیرد اندک راو بسیار قدردانی کند، این طاعت اندک را از من بپذیر

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ لی اِلی کُلِّ خَیْر سَبیلاً، وَمِنْ کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،

خدایا از تو خواهم که برای من بسوی هر کار خیری راهی و از هر چه دوست نداری سر را هم مانعی قرار دهی ای مهربان‌ترین مهربانان

یا مَنْ عَفا عَنّی وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ، یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنی بِارْتِکابِ الْمَعاصی، عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ یاکَریمُ،

ای که گذشتی از من و از آن کارهای زشتی که در پنهانی کردم ای که مرا به سبب دست زدن به گناهان نگیری گذشت، گذشت، گذشت تو را خواهانم ای بزرگوار

اِلهی وَعَظْتَنی فَلَمْ اَتَّعِظْ، وَزَجَرْتَنی عَنْ مَحارِمِکَ فلَمْ اَنْزَجِرْ، فَما عُذْری فَاعْفُ عَنّی یا کَریمُ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ،

خدایا مرا پند دادی ولی من پند نگرفتم و از کارهای حرام خود بازم داشتی ولی من باز نایستادم پس چه عذری به درگاهت دارم ای کریم از من گذشت کن که عفوت و گذشتت را خواهانم

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ،

خدایا از تو درخواست دارم آسودگی هنگام مرگ و گذشت در وقت حساب را

عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِکَ، فَلْیَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ، یااَهْلَ التَّقْوی، وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ،

بزرگ است گناه از بنده‌ات پس باید گذشت از جانب تو نیز نیکو باشد ای شایسته پرهیزگاری و ای شایسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانم

اَللّهُمَّ اِنّی عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ، ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلی رَحْمَتِکَ،

خدایا من بنده و فرزند بنده و فرزند کنیز توأم ناتوان و نیازمند مهر تو هستم

وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنی و الْبَرَکَةِ عَلَی الْعِبادِ، قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ،

و تویی که دارایی و برکت بر بندگانت فرو فرستی و تو چیره و توانایی

اَحْصَیْتَ اَعْمالَهُمْ، وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ، وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْ، خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْق،

کارهای بندگانت را شماره داری و روزیشان را قسمت کرده و زبان‌ها و رنگهاشان را متفاوت کردی آفرینشی پس از آفرینش دیگر

وَلا یَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَکَ، وَلا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَکَ، وَکُلُّنا فَقیرٌ اِلی رَحْمَتِکَ،

و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانند و همه ما نیازمند رحمتت هستیم

فَلا تَصْرِفْ عَنّی وَجْهَکَ، وَاجْعَلْنی مِنْ صالِحی خَلْقِکَ فِی الْعَمَلِ وَالاَْمَلِ، وَالْقَضآءِ وَالْقَدَرِ،

پس ای خدا رو از من مگردان و مرا در کردار و آرزو و امور مربوط به قضا و قدر

اَللّهُمَّ اَبْقِنی خَیْرَ الْبَقآءِ، وَاَفْنِنی خَیْرَ الْفَنآءِ عَلی مُوالاةِ اَوْلِیآئِکَ، وَمُعاداةِ اَعْدآئِکَ،

از شایستگان خلق خویش قرارم ده خدایا زنده ام بدار به بهترین وضع زندگی و بمیرانم به بهترین مردن (یعنی) با دوستی دوستانت و دشمنی با دشمنانت

وَالرَّغْبَةِ اِلَیْکَ، وَالرَّهْبَةِ مِنْکَ، وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَکَ، وَالتَّصْدیقِ بِکِتابِکَ، وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ،

و رغبت به درگاهت و ترس و خشوع از تو و وفاداری و تسلیم بودن در برابرت و تصدیق کردن کتاب تو (قرآن) و پیروی از روش پیغمبرت

اَللّهُمَّ ما کانَ فی قَلْبی مِنْ شَکٍّ اَوْ رَیْبَة، اَوْ جُحُود اَوْ قُنُوط، اَوْ فَرَح اَوْ بَذَخ اَوْ بَطَر،

خدایا آنچه در دل دارم از شک و تردید یا انکار یا ناامیدی یا خوشی یا گردن فرازی یا اسراف در خوشگذرانی

اَوْ خُیَلاءَ اَوْ رِیآء اَوْ سُمْعَة، اَوْ شِقاق اَوْ نِفاق، اَوْ کُفْر اَوْ فُسُوق، اَوْ عِصْیان اَوْ عَظَمَة، اَوْ شَیْء لا تُحِبُّ،

یاخودبینی یا خودنمایی یا شهرت جویی یا ایجاد دو دستگی یا دورویی یا کفر یا فسق یا گناه یا بزرگ طلبی یا چیزهای دیگری که تو دوست نداری

فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنی مَکانَهُ اِیماناً بِوَعْدِکَ، وَوَفآءً بِعَهْدِکَ، وَرِضاً بِقَضآئِکَ،

پس ای پروردگارا از تو خواهم که آن را تبدیل کنی به ایمان به وعده ات و وفاداری به پیمانت و خشنودی به قضا و قَدرت

وَ زُهْداً فِی الدُّنْیا، وَرَغْبَةً فیما عِنْدَکَ، وَاَثَرَةً وَطُمَاْنینَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً، اَسْئَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ،

و پارسایی در دنیا و اشتیاق بدانچه نزد توست و فضیلتی و آرامشی و توبه خالص، این را از تو خواهم ای پروردگار جهانیان

اِلهی اَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصی، وَمِنْ کَرَمِکَ وَجُودِکَ تُطاعُ،

خدایا تو را بخاطر بردباریت نافرمانی کنند وبه طمع جود و کرمت اطاعت کنند

فَکَأنَّکَ لَمْ تُعْصَ، وَاَنَا وَمَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکّانُ اَرْضِکَ،

پس گویا نافرمانیت نکرده اند و من با کسانی که نافرمانیت نکردند همه ساکنان زمین توییم

فَکُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً، وَبِالْخَیْرِ عَوّاداً، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،

تو بر ما به فضل خویش بخشنده باش و به نیکویی بازگردنده ای مهربان‌ترین مهربانان

وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ صَلاةً دآئِمَةً لا تُحْصی وَلا تُعَدُّ، وَلا یَقْدِرُ قَدْرَها غَیْرُکَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

و درود خدا بر محمّد و آل او درودی همیشگی که به شماره و عدد درنیاید و اندازه‌اش نتواند جز تو ای مهربان‌ترین مهربانان.

تقویم این ماه

سوم ماه: ولادت با سعادت امام حسین (ع) است. به گفته «شیخ طوسی» در «مصباح»، ولادت آن حضرت - طبق روایتی از امام حسن عسکری (ع) - در روز پنج شنبه، سوم شعبان واقع شده است. (سال سوم هجری). چهارم ماه: بنا بر قولی، ولادت حضرت اباالفضل العبّاس (ع) است. (سال ۲۶ هجری). پنجم ماه: بنابر قولی، ولادت امام زین العابدین علی بن الحسین (ع) است. (سال ۳۸ هجری). پانزدهم ماه: میلاد مسعود منجی عالم بشریّت، حضرت حجّة بن الحسن امام زمان (عجّ) می‌باشد که در سال ۲۵۵، در «سامرّا» واقع شد.

بیست جمله از رهبر انقلاب درباره «اعتکاف»

بیست جمله از رهبر انقلاب درباره «اعتکاف»

باتوجه به فرارسیدن ایام اعتکاف رجب، بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بیست جمله منتخب از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره سنت حسنه اعتکاف را منتشر می‌کند.

* این گرایشی که امروز در محیط جوان کشور به معنویّات وجود دارد، خیلی با ارزش است؛ این شبهای احیاء، این مجالس توسّل، این اعتکافها، این دعاهای کمیل، دعای ابوحمزه، این‌همه جوان، این اشکها، این توجّه‌ها، خیلی قیمت دارد؛ اینها را نگه دارید، اینها ارزش دارد. ارزشش هم فقط برای شخص خود شما نیست؛ برای کشور ارزش دارد. ۱۳۹۵/۰۴/۱۲

* ما یک مجموعه‌ی بزرگ جوان داریم که مؤمنند، متدیّنند، انقلابی‌اند، اهل توسّلند، اهل شور و عشق به معنویّتند؛ این چیز کمی نیست؛ این چیز خیلی مهمّی است؛ خیلی چیز بزرگی است. عدّه‌ای اهل قرآنند، عدّه‌ای اهل اعتکافند، عدّه‌ای اهل پیاده‌رویِ اربعینند، عدّه‌ای اهل ایستادگی در میدانهای انقلاب و در مظاهر انقلابند. این خیلی با عظمت است، خیلی با ارزش است؛ دشمن با همه‌ی اینها مخالف است. ۱۳۹۵/۰۲/۰۱

* اعتکاف در واقع‌‌ [یعنی] خود را محبوس کردن در یک مکان محدود و ایجاد محدودیّت در خود. عُکوف یعنی بسته بودن؛ خود را به یک نقطه‌‌ای منحصر کردن، برای اینکه خلوتی در دل به‌‌وجود بیاید که انسان بتواند فرصت ارتباط صمیمی و خالص با خدای عالَم را پیدا کند؛ اعتکاف این است؛ یعنی عبادتی است که جنبه‌‌ی ریاضت دارد. ۱۳۹۳/۰۲/۱۵


 اعتکاف جای عبادت است؛ البتّه عبادت فقط هم نماز خواندن نیست؛ تماسّ خوب با معتکفین، ارتباط دوستانه و برادرانه، فراگیری از آنها، تعلیم‌‌دهی به آنها، معاشرت اسلامی را تجربه کردن و آموختن؛ همه‌‌ی اینها فرصتهایی است که در اعتکاف ممکن است پیش بیاید؛ [برای] این باید برنامه‌‌ریزی بشود. ۱۳۹۳/۰۲/۱۵

* سه روز روزه‌‌داری، و انقطاع از دنباله‌‌های متعارف زندگی، و توجّه به خدای متعال و به معنویّات و به معارف و به توحید؛ اینها خیلی باارزش است. مراقب باشید این درست انجام بگیرد، درست هدایت بشود؛ گویندگان خوبی باشند، بروند حرف بزنند، معارف دینی را به آنها یاد بدهند. از جنجالهای گوناگونی [هم] که در حاشیه‌‌سازی‌‌های معمول جامعه نقش دارند، پرهیز بشود و این سه روز را بگذاریم برای جهات معنوی. ۱۳۹۳/۰۲/۱۵

* در عرصه معنویّات، دشمن می‌خواهد که مردم ما - بخصوص جوانانمان - از معنویّات دور شوند. اما مجالس و اجتماعات دینی و عبادی و مساجد و نمازهای جماعت، از حضور جوانان سرشار و مشحون است. حتّی مثلاً اعتکاف که یک مستحبّ بسیار مهمّی است و مخصوص کسانی بوده است که در گذشته، به امور مستحبّه توجّه زیادی می‌کردند. دیدیم که جوانان - حتّی جوانان دانشجو - اعتکاف می‌کنند و تعداد اعتکاف کنندگان زیاد بودند. بنابراین، جوانان ما به معنویات توجّه کردند. ۱۳۹۳/۰۱/۰۱

* قبل از انقلاب، ما در این ایام نیمه‌ی ماه رجب ندیده بودیم یا خیلی بندرت میدیدیم که کسانی بروند اعتکاف کنند... امروز شما نگاه کنید؛ نه فقط مساجد جامع، نه فقط مساجد بزرگ، نه فقط در یک شهر و دو شهر، بلکه در همه‌ی کشور، در همه‌ی شهرها، در همه‌ی مساجد، جوانهای ما، مردان ما، زنان ما، دختران ما، پسران ما میروند صف میکشند، اسم مینویسند، برای اینکه به آنها فرصت داده شود که در این مسجد، در آن مسجد، سه روز روزه بگیرند و اعتکاف کنند. ۱۳۹۲/۰۲/۲۵


چقدر منظره‌ی زیبا و معطّری است که جمع کثیری از جوانهای ما برخلاف سیره‌ی متعارف جوانهای دنیا که غرق در شهوات و تمایلات نفسانی هستند، روزها و شبهائی را روزه بگیرند؛ بروند در یک مسجدی بنشینند، اعتکاف کنند؛ شب و روزشان را ذکر و فکر و شنیدن معارف الهی و شنیدن احکام و مذاکره‌ی علم حقیقی - که علم توحید است - قرار دهند؛ این خیلی چیز مهمی است. اینها از برکت انقلاب است. ۱۳۹۲/۰۲/۲۵

* روحیات معنوی در جامعه در حال تعمیق است. البته در این زمینه ممکن است برخی با استناد به رفتار تعدادی معدود درباره‌ی فضای کلی جامعه دچار قضاوتی اشتباه شوند، اما حضور پرمعنای قشرهای مختلف مردم به‌ویژه جوانان دانشگاهی در مراسمی نظیر اعتکاف نشان می‌دهد حرکت معنوی ملت نیز رو به جلو است. ۱۳۹۱/۰۳/۱۴

* من به این نسل جوانِ خودمان خیلی اعتقاد دارم. من معتقدم با این همه عوامل مخرب، در عین حال نسل جوان ما نمایشهای دینی و اعتقادیاش بمراتب عمیق‌تر، جذابتر و پرمغزتر و پرمعناتر است. حالا همین روزها، روزهای اعتکاف است؛ ماه رمضانش یک جور دیگر، ایام توسلات یک جور دیگر، نوع ورودشان در میدانهای مقابله‌ی نظام با دستگاه‌های بین‌المللی یک جور دیگر است. ۱۳۹۰/۰۳/۲۳

* امروز در دانشگاه‌های کشور، هزاران نفر از جوانان دانشجو - دختران و پسران - در مساجد دانشگاه‌ها اعتکاف میکنند، سه روز عبادت میکنند، خلوت میکنند، با خدای خود ارتباط برقرار میکنند؛ مساجد بزرگ و مجامع بزرگ که جای خود دارد. اینها معنویت است. کشور ما اهل معنویت است. ۱۳۹۰/۰۳/۱۴

* جوری نشود که برنامه‌های جمعی این مراکز اعتکاف، حال خلوت و حال ارتباط فردی و قلبی با خدا را در افراد ضعیف بکند یا بگیرد. مجال بدهند؛ وقت بگذارند؛ بگذارند این جوانها قرآن بخوانند، نهج‌البلاغه بخوانند، صحیفه‌ی سجادیّه بخوانند. ۱۳۸۷/۰۴/۲۶

* امروز روز سیزدهم رجب است؛ روز شروع اعتکاف است. شما ببینید هزاران نفر جوان ما، امروز رفته‌اند و در مساجد گوناگون نشسته‌اند و مشغول اعتکاف شده‌اند؛ با دهان روزه، با شکم خالی و لبهای تشنه با خدای متعال تضرع میکنند و حرف میزنند. این خیلی ارزش دارد؛ این اعتکاف را ملت ما خیلی قدر بدانند. ۱۳۸۷/۰۴/۲۶

* رجب، ماه صفا دادن به دل و طراوت بخشیدن به جان است؛ ماه توسل، خشوع، ذکر، توبه، خودسازی و پرداختن به زنگارهای دل و زدودن سیاهیها و تلخیها از جان است. دعای ماه رجب، اعتکاف ماه رجب، نماز ماه رجب، همه وسیله‌یی است برای این‌که ما بتوانیم دل و جان خود را صفا و طراوتی ببخشیم. ۱۳۸۴/۰۵/۲۸




توصیه‌ى من این است که در این سه روزى که شما در مسجد هستید، تمرین مراقبت از خود بکنید. حرف که مى‌زنید، غذا که مى‌خورید، معاشرت که مى‌کنید، کتاب که مى‌خوانید، فکر که مى‌کنید، نقشه که براى آینده مى‌کشید، در همه‌ى این چیزها مراقب باشید رضاى الهى و خواست الهى را بر هواى نفستان مقدم بدارید؛ تسلیم هواى نفس نشوید. ۱۳۸۴/۰۵/۲۸

* در محیط دانشجوییِ جوان، پرداختن به معارف دینی، پرداختن به الگوهای دینی، توسلات به پروردگار، توسلات به ائمه (علیهم السلام)، خواندن دعای عرفه، برگزاری مراسم اعتکاف و خواندن نماز جماعت، بسیار خوب است. ۱۳۸۴/۰۲/۱۹

* به رغم تلاش‌های مستمر دشمنان اسلام برای بدبین کردن ملت ایران به اسلام و روحانیت، پدیده‌هایی همچون اعتکاف بخش عظیمی از جوانان دانشگاهی نشان می‌دهد که ملت ایران دلبستگی خود را به دین مبین پروردگار بیشتر کرده است و همین واقعیات ارتباط با این مردم مؤمن و پرصفا را بسیار شیرین می‌کند. ۱۳۸۲/۰۷/۲۱

* ایمان اسلامی در اعماق جان مردم ما رسوخ دارد. جوان ما امروز  با همه‌ی جوانانی که در دنیا هستند متفاوت است. این جوان، اهل تعبّد و تضرّع و دعای کمیل و اعتکاف نیمه‌ی رجب و توسّل و تضرّع است - در آن جایی که جای توسّل و تضرّع است - و اهل ایستادگی در میدان جنگ است. ۱۳۷۸/۰۶/۰۷

* مسجد جایی است که انسان خود را به منبع لایزال فیض الهی متصل میکند. مسجد مدرسه و دانشگاهی برای تفکر و تأمل و مرکزی برای تصفیه روح و خلوص و اتصال به خداست و آنچه که در ایام اعتکاف در مساجد شاهد آن بودیم، علامت خوبی برای جامعه اسلامی ایران و حرکت و جهتگیری صحیح این حکومت الهی محسوب میشود. ۱۳۷۵/۱۰/۱۹

* الحمدللَّه سال به سال اقبال مردم به اعتکاف زیاد میشود... اینها چیزهای خیلی خوبی است؛ جلب رحمت پروردگار را میکند. شما این را بدانید که بسیاری از موفّقیتهای امروز ما، بر اثر این چیزهاست. ۱۳۷۵/۰۹/۱۵

ویژه نامه ماه رجب

ویژه نامه ماه رجب

گرچه همه زمان ها مخلوق خداست لیکن برخى از آنها از شرافت و ویژگى خاصى برخوردار است. درست است که همه ماه هاى سال، پرتوى از قدرت جهان آفرین است; امّا سه ماه رجب، شعبان و رمضان، داراى امتیاز و برجستگى ویژه اى هستند. در عصر جاهلیت، مردم ماه رجب را گرامى مى داشتند.

پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله)مى فرماید: رجب، «شهرالله الأصمّ» است; و بدان سبب آن را «اصمّ» نامیدند که هیچ ماهى به پایه عظمت آن نمى رسد; مردم زمان جاهلیت به رجب حرمت مى نهادند و آنگاه که اسلام درخشیدن گرفت، بر حرمت آن افزود. بدانید که رجب، ماه خدا شعبان، ماه من و رمضان، ماه امت من است پس هرکس یک روز از رجب را روزه بدارد، مستحقّ رضوان الهى گردد و روزه اش غضب الهى را خاموش کند و خداوند درى از درهاى جهنّم را بر او ببندد. اگر کسى به اندازه تمام زمین طلا انفاق کند، برتر از روزه یک روز آن نخواهد بود... هرگاه شب شود، دعایش مستجاب خواهد بود: یا در دنیابه او عطا خواهد شد و یا براى آخرت او ذخیره مى شود... حضرت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) سپس ثواب دو، سه، چهار، پنج، تا سى روز، روزه ماه رجب را تک تک با توضیح کامل بیان فرمود.(1)

در همین زمینه امام کاظم(علیه السلام) مى فرماید: رجب، نام نهرى در بهشت است که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر است; بنابراین هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بدارد، خداوند از آن نهر به او خواهد نوشاند.(2)

همچنین آن حضرت در روایت دیگرى مى فرماید: رجب، ماه عظیمى است که خداوند، اعمال نیک را در آن چند برابر مى فرماید و گناهان را در آن محو مى کند. پس هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، به اندازه مسیر یک سال از جهنّم دور و هرکس سه روز از آن ماه را روزه بدارد، بهشت بر او واجب مى شود.(3)

اسوه اهل معرفت و عبادت، مرحوم سیدبن طاوس در مورد افرادى که قبل از اسلام در دوره جاهلیت، مورد ظلم و ستم دیگران قرار گرفتند اما به انتظار ماه رجب نشستند و در آن ماه پربرکت، خداى را بخواندند و حضرت حق، دعایشان را مستجاب فرمود و بلا و گرفتارى را از آنها بگرداند، چند داستان نقل کرده است که ما یکى از آن ها را در اینجا مى آوریم: شخصى، گذارش به مردى افتاد که نابینا، بیمار و خانه نشین شده بود. او از دیگران پرسید: چرا این بیمار گرفتار، از خداى متعال عافیت نمى خواهد؟ به او پاسخ دادند آیا او را نمى شناسى؟ او به نفرین شخصى به نام «عیاض» گرفتار شده است.

او گفت: عیاض را فراخوانید تا ماجراى این مرد نابینا را براى ما بازگوید. وقتى عیاض آمد به او گفت: داستان پسران «ضیعا» را که این مرد از جمع آنهاست براى ما بگو; عیاض گفت: این داستان از داستان هاى دوره جاهلیت است; و من دوست ندارم پس از آمدن اسلام، دیگر آن را بازگویم. آن شخص گفت: شایسته است که آن را براى ما بازگویى. عیاض گفت: پسران ضیعا، ده نفر بودند و خواهرى داشتند که همسر من بود. آنان با من درگیر شدند و همسرم را از من جدا کردند. من هرچه آنان را به خداوند سوگند دادم و احترام خویشى و قرابت را یادآورى کردم، فایده اى نبخشید. من صبر کردم تا ماه رجب، این ماه محترم الهى فرا رسید و آنگاه دست به دعا برداشتم و با حال خستگى و درماندگى خداى را بخواندم و تقاضا کردم که همه شان نابود و یکى شان نابینا و زمین گیر شود. خداى متعال دعایم را مستجاب فرمود و همه شان نابود شدند

جز این مرد، که نابینا و خانه نشین شده است.

بارى در کرامت و فضیلت این ماه، حضرت امام صادق(علیه السلام) نیز مى فرماید: آن گاه که قیامت برپا شود، منادى الهى فریاد زند: «أین الرجبیّون؟»; کجایند آنانکه ماه رجب را گرامى داشتند و از آن، بهره ها بردند؟ از آن انبوه جمعیت، گروهى برخیزند که نور جمالشان محشر را روشن کند. بر سر آنان تاج هاى شاهى که مرصّع به درّ و یاقوت است، قرار دارد و در طرف راست هرنفر از آنان هزار فرشته، در سمت چپ نیز هزار فرشته به او کرامت و تعظیم الهى را تبریک گویند. از جانب الهى ندا آید: بندگان و کنیزانم، به عزت و جلالم سوگند، شما را جاى و مقام گرامى و عطایاى فراوان دهم و شما را در جایى جاى دهم که از زیر آن نهرها جارى است و شما در آن جاوید خواهید بود زیرا شما داوطلبانه براى من در ماهى که من بزرگش داشتم روزه گرفتید. سپس، خطاب به فرشتگان فرماید: فرشتگان من! بندگان و کنیزان را به بهشت داخل کنید. در اینجا حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: این پاداش، براى کسى است که گرچه یک روز از اول یا وسط یا آخر ماه رجب را روزه بدارد.(4)

پیامبر گرامى ما در بیان عظمت و اهمیت ماه رجب مى فرماید: خداى متعال، در آسمان هفتم، فرشته اى به نام «داعى» قرار داده است. هرگاه ماه رجب فرا رسد، آن فرشته دعوت کننده، هرشب تا به صبح گوید: خوشا به حال کسانى که به ذکر الهى مشغولند; خوشا به حال کسانى که با میل و رغبت تمام، رو به سوى درگاه خدا آرند. و خداوند مى فرماید: من همنشین کسى هستم که با من همنشین باشد، و مطیع کسى هستم که فرمان مرا ببرد و آمرزنده ام کسى را که از من طلب آمرزش کند. این ماه رجب ماه من، بنده هم بنده من، و رحمت هم از آن من است; هرکس مرا در این ماه بخواند، پاسخ مثبت دهم; و هرکس از من چیزى بخواهد، به او عطا کنم; و هرکس از من هدایت جوید، هدایتش کنم.(5)

من این ماه را وسیله ارتباط بین خود و بندگانم قرار داده ام پس هرکس به آن چنگ زند، به من مى رسد.(6)

گرچه تمام ماه رجب، نزد خداوند و اولیاء گرامیش عزیز و ارجمند است لیکن برخى از اوقات آن، فضیلت ویژه اى دارد; مثلا اوّلین شب جمعه ماه رجب، داراى امتیازى بزرگ است. پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید; فرشتگان آن را «لیلة الرغائب» مى نامند. چرا که وقتى یک سوم از شب گذشت، هیچ فرشته اى نیست مگر اینکه در کنار کعبه مشرفه آید; آنگاه خداوند نظر مرحمت به آنان کند و فرماید: فرشتگانم! هرچه خواهید از من بخواهید. فرشتگان گویند: بارالها حاجت و خواسته ما آن است که روزه داران ماه رجب را بیامرزى; خداوند متعال فرماید: آمرزیدم.(7)

یکى از کارهاى مهم و شایسته در ماه رجب، کمک به مستمندان است. امام صادق(علیه السلام) از پدران گرامیش از امام على(علیه السلام) نقل مى کند که آن حضرت فرمود:...هرکس به خاطر خدا در ماه رجب صدقه بدهد، خداوند وى را آنچنان اکرام فرماید که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده و نه بر قلب انسانى خطور کرده باشد.(8)

در بیان فضیلت ماه رجب، به همین چند حدیث شریف بسنده مى کنیم و مى گوییم: اگر هیچ حادثه اى در ماه رجب رخ نمى داد، باز هم رجب ارزش خاص و ویژگى استثنائى خود را داشت; لیکن حوادثى در آن به وقوع پیوسته است که موجب شرافت و کرامت مضاعف این ماه شده است. آن حوادث عبارتند از:

الف: ولادت امام هادى(علیه السلام) در دوم یا پنجم رجب (بنابر روایتى); گرچه قول دیگر هم هست.

ب: ولادت حضرت امام جواد(علیه السلام) در دهم این ماه، گرچه قول دیگر هم هست.

ج: ولادت مبارک امام على(علیه السلام) در خانه کعبه معظمه در سیزدهم ماه رجب، ده سال قبل از بعثت.

د: شهادت حضرت امام کاظم(علیه السلام) در بیست و پنجم این ماه.

هـ: بیست و هفتم این ماه، عید مبارکى است; چرا که آخرین پیامبر برگزیده الهى حضرت محمد(صلى الله علیه وآله) در این روز از جانب خداى متعال مأمور هدایت مردم و ابلاغ هدایت و رسالت الهى گردید.

بندگان صالح و آگاه الهى، ماه رجب و شعبان را به عنوان زمینه و مقدمه اى جهت کسب آمادگى براى درک درست و شایسته ماه مبارک رمضان به حساب مى آورند. خوشبختانه هم اکنون در برخى از شهرهاى کشور عزیزمان ایران، اهل عبادت و معرفت دو برنامه دارند و آن ها را با هم اجرا مى کنند: یکى «اعتکاف» که دستور اکید اسلام است با احکام و دستورات ویژه اش و دیگرى برنامه اى به نام عمل ام داود، دستورى که از حضرت امام صادق(علیه السلام) به ما رسیده است.

براى آگاهى از برنامه ها و عبادات و دعاهاى این ماه به کتب ادعیه چون «مفاتیح الجنان»، «اقبال الأعمال» و غیره مراجعه کنید.

کوتاه سخن اینکه رجب، عید اولیاء الهى، بهار راز و نیاز و عبادت، موسم خضوع و خشوع به درگاه الهى، موعد حضور و خواستن، و زمان قرار صالحان با معشوقشان حق تعالى است. پیامبر گرامى و جانشینان به حق حضرتش سه ماه رجب، شعبان و رمضان را فراوان پاس مى داشتند و این سه ماه را به روزه مى گذراندند.

 
(1) . فضائل الأشهر الثلاثة: 24
(2) . اقبال الأعمال: 635
(3) . اقبال: 634
(4) . اقبال: 630
(5) . فضائل الأشهر: 31
(6) . اقبال: 628
(7) . اقبال: 632
(8) . فضائل الأشهر: 38

برکات این زمین زهراست | حاج محمود کریمی

برکات این زمین زهراست  | حاج محمود کریمی

شب وفات حضرت ام البنین (س) [۱۳۹۶-۱۴۳۹] هیأت رایة العباس (ع)



مجموعه کلیپ های تصویری ایام فاطمیه، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

مجموعه کلیپ های تصویری ایام فاطمیه، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها