شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

ضعیفِ وحشی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

ضعیفِ وحشی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «آمریکا همان آمریکای سال ۴۳ است. البته امروز آمریکا ضعیف‌تر شده لکن در عین حال، هم وحشی‌تر شده هم وقیح‌تر شده است.» ۱۳۹۸/۰۸/۱۲
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان، لوح «ضعیفِ وحشی» را منتشر میکند.

چرا حضرت امام خمینی(ره) قاطعانه از تسخیر لانه‌ جاسوسی آمریکا حمایت کردند؟

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

چرا حضرت امام خمینی(ره) قاطعانه از تسخیر لانه‌ جاسوسی آمریکا حمایت کردند؟

تسخیر سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۳۵۸ توسط دانشجویان مسلمان یکی از وقایع مهم و سرنوشت‌ساز در تاریخ ملت ایران و انقلاب اسلامی است؛ حادثه‌ای که برآمده از زمینه‌های تاریخی خاص خود بود و با حمایت قاطع حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) و توده‌های ملت ایران روبه‌رو شد.
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR ابعاد و اثرات این موضوع و چرایی «انقلاب دوم» نامیده شدن آن از سوی حضرت امام (رحمه‌الله) را در یادداشت زیر براساس بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی بررسی می‌کند.

 
* حقیقتی که امام خمینی (رحمه‌الله) به آن پی برده بود
حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) پس از واقعه‌ی تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان، این حرکت را «انقلاب دوم» نامیدند: «اینکه شنیدید امام این حرکت را انقلاب دوم نامیدند، بی‌معنا نیست.» ۱۳۹۵/۸/۱۲ و «امام یک جوان نبود که شما بگویید «احساساتی شد و حرفی زد.» امام، آن پیر حکمت و مردِ حکیمِ دنیادیده‌ی مجرّب، با دید نافذ خود، آن‌طور از حرکت دانشجویان در آن روز تجلیل کرد. پس امام، به حقیقتی پی برده بود که این را گفت.» ۱۳۷۲/۸/۱۲ اما چرا حضرت امام (رحمه‌الله) این‌قدر قاطعانه از این حرکت حمایت کرده و آن را انقلاب دوم نامیدند؟ در تبیین این موضوع به چند محور می‌توان اشاره کرد:

۱. انقلاب ضدّ آمریکایی
اعتراض به سلطه‌گری دولت مستکبر آمریکا در ایران موضوعی نبود که صرفاً پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه و تأکید امام (رحمه‌الله) قرار گرفته باشد، بلکه در کنار مقابله با استبداد، مبارزه با استعمار و مشخصاً نفوذ و دخالت آمریکایی‌ها از ابتدای نهضت از سوی ایشان پیگیری می‌شد: «از سال ۱۳۴۱ مبارزه‌ای همه‌گیر در ایران شروع شد. قبلاً هم مبارزه بود؛ امّا صنفی و کوچک بود... از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۵۷ -یعنی شانزده سال- این مبارزه ادامه داشت تا به پیروزی رسید. عزیزان من! این مبارزه‌ی شانزده ساله اگرچه ظاهراً مبارزه با رژیم شاه محسوب میشد -چون اساساً رژیم شاه را آمریکایی‌ها در سال سی‌ودو بر سر کار آورده بودند و آنها پشتیبانی‌اش میکردند -اما در واقع یک مبارزه‌ی ضدّ آمریکایی بود. آنها همه‌کاره‌ی این کشور بودند. آنها به شاه قدرت بخشیده بودند. آنها پشتوانه بودند که او بتواند مردم را آن‌طور قتل عام و شکنجه کند.» ۱۳۷۳/۸/۱۱ در واقع اساساً دستگیری و تبعید امام خمینی (رحمه‌الله) در ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳ به‌دلیل اعتراض ایشان به طرح «کاپیتولاسیون و مصونیت آمریکایی‌ها» بود: «امام عزیز ما، آن مرد یگانه‌ی تاریخ ما، در مقابل طرح کاپیتولاسیون و مصونیت آمریکایی‌ها -که آن روز در ایران همه‌کاره بودند- ایستاد و به‌خاطر این اعتراض، روز ۱۳ آبان با حال غربت و تنهائی، به‌وسیله‌ی مزدوران آمریکا از ایران تبعید شد... پس، وقتی در سال پنجاه و هفت مبارزه پیروز شد و انقلابِ پیروزمند به ثمر رسید، در حقیقت یک انقلاب ضدّ آمریکایی به ثمر رسیده بود.» ۱۳۹۰/۸/۱۱

۲. دشمنی و توطئه‌گری آمریکا برای نابودی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی و علی‌رغم وجود سابقه‌ای فاجعه‌بار از حضور و دخالت آمریکایی‌ها در ایران و ظلم مستمر آنها به ملت، انقلاب، پیشگام برخورد با آنها نشد: «ما شروع‌کننده نبوده‌ایم؛ اولِ انقلاب، آمریکایی‌هایی که دستگیر شده بودند، چند روزی نگه داشته شده بودند، امام فرمود با کمال مراقبت بروند به محل خودشان، سفارت خودشان؛ تا قبل از اینکه مسئله‌ی تسخیر سفارت پیش بیاید [آمریکایی‌ها] در کمال امنیت اینجا زندگی میکردند؛ راحت میرفتند، می‌آمدند؛ و البته بدجنسی میکردند. ما شروع نکردیم، آنها شروع کردند؛ آنها از همان اول شروع کردند.» ۱۳۹۵/۳/۲۵ در طرف مقابل اما تلاش آمریکایی‌ها ابتدا متمرکز بر جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی بود: «آمریکایی‌ها چند روز قبل از پیروزی انقلاب، آدم فرستادند اینجا که شاید بتوانند یک کودتایی راه بیندازند و حرکت مردم را خنثی کنند که البته نتوانستند.»‌ ۱۳۹۵/۸/۱۲ و پس از پیروزی انقلاب نیز دولت آمریکا توطئه‌های خود برای نابودی انقلاب نوپای اسلامی را با شدت تمام دنبال کرد. سفارت آمریکا در تهران به مرکز توطئه برای براندازی انقلاب ملت ایران تبدیل شده بود: «[آمریکایی‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی] رفتار شدیداً خصمانه‌ای در پیش گرفتند. این سفارتی که بعد به‌عنوان لانه‌ی جاسوسی معرّفی شد -که واقعش نیز همین بود- به مرکز سازماندهی مخالفین و دشمنان انقلاب تبدیل شد که بروند آنجا دستور بگیرند و در بیرون، علیه انقلاب و نظام اسلامی همکاری کنند. آنها در سنای آمریکا، علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی مصوّبه گذراندند. تبلیغات آمریکایی در سراسر دنیا، تبلیغات به‌شدّت خصمانه‌ای علیه انقلاب و مردم بود که انجام میشد... محمّدرضا را که فراری ملّت ایران بود، در آمریکا پذیرفتند و به‌عنوان یک میهمان پناه دادند. اموالی که در اختیار محمّدرضا قرار داشت، بالغ بر میلیاردها دلار میشد که در آمریکا سرمایه‌گذاری کرده بود... حتّی یک ریالش را به مردم ایران ندادند و نگه داشتند.» ۱۳۷۳/۸/۱۱

۳. خطرِ بازتولید وابستگی و سلطه‌گری
یکی از شگردهای استکبار جهانی برای کنترل و سپس هضم انقلاب‌ها در هاضمه‌ی خود «نفوذ» و سپس بازتولید «وابستگی و استعمار» است: «اگر به تاریخ سی، چهل سال اخیر نگاه کنید، کشورها[ی انقلاب‌کرده] را می‌بینید که به رژیم آمریکایی وابسته شدند. از چه راهی؟ یا از راه مرعوب کردن، یا تطمیع کردن، یا محتاج کردن و یا فشار وارد آوردن. انواع فشارها را روی این کشورها و ملّتهای مستقل وارد میکردند. آنها هم رابطه را بکلّی قطع نکرده بودند. سفیر هم بود، مسئولین آمریکایی هم بودند. وسوسه میکردند، میرفتند، می‌آمدند و حتّی دل رهبران انقلابها و رهبران ملّتها را خالی میکردند. آنها را میترساندند، مرعوبشان میکردند، و کسی که مرعوب شد، با اندک تشری میشود او را از میدان خارج کرد. این سرنوشتِ اگر نگوییم همه، اغلب انقلابها است. آنچه که ما از نزدیک دیدیم، آنچه در خبرهای همزمان در دنیا خواندیم یا چه قبل از انقلاب، چه دنباله‌هایش هم، بعضی در بعد از انقلاب دیدیم، همین بود. عامل این برگشتن چه بود؟ این بود که آن پیوند تحمیلی میان قدرت فائقه‌ی حکومت متجاوز و مستبد آمریکا با این کشورها، منقطع نشده بود.» ۱۳۷۲/۸/۱۲ 

* انقلاب دوم
با در نظر گرفتن این سه محور، به چرایی حمایت قاطعانه‌ی حضرت امام (رحمه‌الله) از حرکت تسخیر لانه‌ی جاسوسی و «انقلاب دوم» نامیدن آن، بهتر می‌توان پی برد. حرکت تسخیر لانه‌ی جاسوسی اوّلاً در ادامه‌ی خط ضدّ استعماری و ضدّ استکباری نهضت امام خمینی (رحمه‌الله) بود: «امام را از خانه‌اش ربودند و در غربت کامل، او را در روز ۱۳ آبان سال ۴۳ از ایران تبعید کردند. پانزده سال بعد -پانزده سال، زمان زیادی نیست؛ مثل برق میگذرد- فرزندان امام، یعنی جوانان انقلابی دانشجو، در روز ۱۳ آبان رفتند لانه‌ی جاسوسی آمریکا در تهران را تسخیر کردند؛ آمریکا را از ایران تبعید کردند.» ۱۳۹۰/۸/۱۱ ثانیاً امکان پیشبرد توطئه‌های دولت آمریکا برای از بین بردن انقلاب اسلامی را منتفی ساخت: «حرکت دانشجویان برای تسخیر سفارت، واکنش به این‌همه خباثت بود که پیروزمندانه اتّفاق افتاد.» ۱۳۹۵/۸/۱۲ و ثالثاً آخرین رشته‌ی ارتباط بین انقلاب و آمریکا را قطع کرد: «قضیّه‌ی لانه‌ی جاسوسی، این آخرین رشته‌ی ارتباط ممکن را بین انقلاب و آمریکا برید و قطع کرد. این، خدمت بزرگ و ذی‌قیمت را به انقلاب ما کرد.» ۱۳۷۲/۸/۱۲

نکته‌‌ی آخر اینکه علی‌رغم این مبارزه‌ی تاریخی و پرثمر ملت علیه دولت مستکبر و سلطه‌گر آمریکا، دشمن از نفوذ مجدد و بازسازی سلطه‌گری خود ناامید نیست: «با نظام اسلامی دشمن است و میخواهد همان وضع قبلی برقرار باشد. میگویند که پنجره‌ها را باز کنید... بنده گفتم بله، پنجره‌ها را بگشایید که ما را که از در بیرون کرده‌اید داخل بیاییم؛ پنجره‌ها را باز کنید که ما بتوانیم راحت داخل بیاییم.» ۱۳۹۴/۰۸/۱۲ موضوعی که هوشیاری بیش‌ از پیش مردم و مسئولان را ضروری می‌سازد.

خط حزب‌الله ۳۱۲ | جهاد رزمندگان بدون اسلحه

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۱۲ | جهاد رزمندگان بدون اسلحه

شماره‌ی سیصد و دوازدهم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «جهاد رزمندگان بدون اسلحه» منتشر شد.

* گزارش هفته این شماره خط حزب‌الله، با نگاهی به مجاهدت‌های پشت جبهه در دوران دفاع مقدس که درس‌هایی برای حل مسائل امروز دارد، به روایت تلاش‌های جهادی مردان و زنانی پرداخته است که در سال‌های جنگ تحمیلی با اقداماتی همچون تعمیر خودروهای رزمندگان، تهیه آذوقه و یا کار در رختشورخانه و نظافت لباس رزمندگان به ایفای نقش پرداختند.

* سخن هفته خط حزب‌الله با عنوان «احیای اسلام تمدن‌ساز» نگاهی به ابعاد مساله ادای حق جامعیت اسلام به‌مناسبت بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام، داشته است و به وظیفه علما، نویسندگان، اساتید دانشگاه و مسئولین کشور در تبیین این مساله مهم اشاره کرده است.

* شماره‌ی این هفته‌ی خط حزب‌الله به روح مطهر شهید مدافع حرم، سید محمد حسین میردوستی تقدیم می‌شود.
 

نماهنگ | در راه قلّه

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نماهنگ | در راه قلّه

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «شهادت قلّه است و قلّه بدون دامنه معنا ندارد. هر قلّه‌ای یک دامنه‌ای دارد؛ بسیاری از ماها آرزوی رسیدن به آن قلّه را داریم؛ [خب،] باید از دامنه عبور کنیم، بایستی مسیر را در دامنه‌ی آن قلّه پیدا کنیم و از آن مسیر برویم تا به قلّه برسیم وَالّا رسیدن به قلّه بدون عبور از دامنه ممکن نیست. این دامنه و این مسیر چیست؟ اخلاص است، ایثار است، صدق است، معنویّت است، مجاهدت است، گذشت است، توجّه به خدا است، کار برای مردم است، تلاش برای عدالت است، تلاش برای استقرار حاکمیّت دین است؛ اینها است که مسیر را معیّن میکند و اگر شما از این مسیر رفتید، ممکن است به قلّه برسید. آن کسی که به قلّه میرسد، از اینجا باید برود و از این مسیرها حرکت کند.» ۱۴۰۰/۰۷/۲۴





دختر ارمنی تازه مسلمان‌شده؛رازی دراسلام که در ترویج دین ازآن غافلیم/ آغازدل‌سپردگی به شهدابا «سلام بر ابراهیم»

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

دختر ارمنی تازه مسلمان‌شده؛رازی دراسلام که در ترویج دین ازآن غافلیم/ آغازدل‌سپردگی به شهدابا «سلام بر ابراهیم»

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «نازلی مارگاریان» دختر ارمنستانی است که در دوران دانشجویی در ایران زندگی کرده و از دوستان عضو انجمن شهید ادواردو آنیلی نیز هست. نازلی ارادت زیادی به شهدا دارد و شهیدان را در مسلمان شدنش موثر می‌داند. به همین بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

دفاع‌پرس: خودتان را معرفی کنید و اینکه چه عاملی باعث شد مسلمان شوید؟

«نازلی مارگاریان» هستم متولد ۱۳۷۲ شمسی، در یک خانواده مسیحی در کشور ارمنستان. نزدیک ۱۲ _ ۱۳ سالگی مسیر زندگی من تغییر کرد و تصمیم گرفتم که مسلمان شوم. از همان سن ۱۲ سالگی ما یک همسایه ایرانی داشتیم که او باعث شد تا من با کشور ایران آشنا شوم و هر چه که بیشتر آشنا می‌شدم بیشتر از فرهنگ ایرانی و فرهنگ شیعه خوشم آمد و باعث شد که خودم تصمیم بگیرم که به دین اسلام ایمان بیاورم. با اینکه این تصمیم را هیچگاه به زبان نیاوردم و در ارمنستان تقیه می‌کردم.

دفاع‌پرس: واکنش خانواده درباره مسلمان شدنتان چه بود. آیا شما را همراهی کردند؟

خانواده‌ام هنوز اطلاعی از مسلمان شدنم ندارند و در صورت فهمیدن با من مخالفت می‌کنند؛ اما تصمیم دارم این موضوع را در اسرع وقت ابتدا با مادرم درمیان بگذارم، از سویی ارمنستان هم کشوری کوچک است و مردم آن نژاد خود را به سختی حفظ کرده‌اند. هر چقدر هم برخی بگویند هر کس هر کجا بخواهد می‌تواند به اهل بیت (ع) و شهدا نزدیک شود، من مخالفم. چون شرایطی که در آن قرار می‌گیریم، تأثیرگذار است.

معجزه اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال/ زندگی بدون امام حسین (ع) برای من یک چیزی کم دارد

دفاع‌پرس: نگاه شما به دین اسلام در مقایسه با سایر ادیان چگونه است؟ کدامیک از ویژگی‌های این دین شما را مجذوب خود کرد؟

«اخلاق» عامل جذب انسان‌ها به سمت یک نفر است، دین اسلام روی اخلاق انسان‌ها، برخورد و طرز صحبت کردنشان خیلی تأثیرگذار است و این‌ها آدم را جذب می‌کند. زمانی که شما یک انسان بداخلاق ببینی هیچ‌گاه سمت او نمی‌روی، اما اگر یک انسان خوش‌اخلاق ببینی، ناخودآگاه سمت او می‌روی تا بفهمی چه چیزی باعث می‌شود که آن فرد اینگونه باشد. دوست داری بدانی که چه چیزی است و اینجا دین اسلام است که باعث می‌شود تا اخلاق و رفتار ما درست شود.

از فرقه‌های دیگر ادیان اطلاعات زیادی ندارم و میان اهل سنت و شیعه بودن مردد بودم که پس از صحبت با کسانی که هم از شیعه بودند و هم سنی، به نتیجه رسیدم که زندگی بدون امام حسین (ع) یک چیزی کم دارد؛ بنابراین تصمیم گرفتم که شیعه باشم. شیعه‌ای که رهبر معظم انقلاب اسلامی قبول دارند، چون ایشان برای من نائب امام زمان (عج) هستند.

دفاع‌پرس: با شنیدن نام امام حسین (ع) چه حسی در قلب شما شکوفا می‌شود؟

احساسی که با شنیدن نام امام حسین (ع) به من دست می‌دهد، احساسی است که به زبان آوردنش برای من بسیار سخت است. احساس محبت، دوست داشتن بیش از حد... و همیشه خدا را شکر می‌کنم که خداوند امام حسین (ع) را به ما داده است. ما در ارمنستان مسجدی داریم که دست سفارت ایران است و هر سال در این مکان مراسم عزاداری و نوحه خوانی برگزار می‌شود و برای من بسیار زیباست.

دفاع‌پرس: چطور با زبان فارسی آشنا شدید؟

زبان فارسی به گوش من آشنا بود، البته در دانشگاه چون رشته علوم سیاسی می‌خواندم، زبان فارسی را به عنوان زبان دوم انتخاب کردم. تلاش زیادی برای یادگیری زبان فارسی کردم به حدی که دفتر درسی من در خیابان هم دستم بود و کلمات را مدام حفظ و تکرار می‌کردم. اگرچه زبانم هنوز کامل نیست، اما در حد صحبت کردن زبان فارسی را راحت یاد گرفتم.

دفاع‌پرس: در مورد نحوه آشناییتان با شهدا بفرمائید؟

اولین‌بار زمانی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، از طرف بنیاد سعدی به دانشگاه بین‌المللی قزوین دعوت شدیم و از آنجا ما را به موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بردند. فضای آنجا دلنشین بود و سپس در کلاس فیلم «خداحافظ رفیق» را پخش کردند و من با دیدن این فیلم به قدری تحت تأثیر قرار گرفتم و گریه کردم که در آخر استادم یک هدیه به من داد. زمانی که به کشورم برگشتم فیلم را پیدا و کامل آن را تماشا کردم. پس از آمدن به ایران از آنجا که هم دنبال کتابی بودم که زبان خود را تقویت کنم و هم در مورد فرهنگ شهدا بیشتر مطالعه داشته باشم، دوستانم به من کتاب «سلام بر ابراهیم» را پیشنهاد کردند.

معجزه اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال/ زندگی بدون امام حسین (ع) برای من یک چیزی کم دارد

جایی که کتاب را از آنجا خریدم، کتابفروشی بزرگی بود و بخش بزرگی را به کتاب‌های دفاع مقدس اختصاص داده بود و حدود یک ساعت دنبال کتاب مناسب می‌گشتم و کتاب «سلام بر ابراهیم» را دیدم، اما فکر کردم شاید خواندن آن برایم سخت باشد، اما تصمیم خود را گرفتم و خواندن کتاب را شروع کردم. با آنکه سرعت مطالعه من پایین بود اما دوست نداشتم که کتاب تمام شود و مصمم بودم که جلد دوم کتاب را هم هر چه زودتر بخوانم.

دفاع‌پرس: با خواندن کتاب سلام بر ابراهیم، کدام ویژگی شهید شما را جذب کرد؟

هرچه بیشتر با شخصیت شهید «ابراهیم هادی» آشنا می‌شدم، بیشتر به شخصیت او علاقه‌مند می‌شدم. روحیه پهلوانی و دست‌گیر بودنش بسیار مرا جذب کرد. او واقعا مومن بود و برخلاف دیگران نمی‌خواست نشان دهد در صورتی که برخی در ظاهر خود را دین‌دار نشان می‌دهند، ولی در باطن اینگونه نیستند. چهار سال از مطالعه این کتاب می‌گذرد و خودم از آن موقع خیلی تغییر کردم و نسبت به چهار سال گذشته فرد دیگری شده بودم. تا آن موقع من فقط شهید «محسن حججی» را می‌شناختم و وقتی که داستان زندگی او را شنیدم، برایم بسیار ناراحت‌کننده بود، اما به وسیله شهید ابراهیم هادی من با بسیاری از شهدا آشنا شدم و دوست داشتم سر مزار او بروم و نخستین بار در روز تولدم به زیارت شهید رفتم و از آن موقع هرگاه ایران باشم، هر پنجشنبه به گلزار شهدا می‌روم.

معجزه اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال/ زندگی بدون امام حسین (ع) برای من یک چیزی کم دارد

دفاع‌پرس: شنیده‌ایم که قرار است زندگینامه خود را به رشته تحریر درآورید در این مورد توضیح دهید؟

من در حال نوشتن زندگینامه خود هستم و یکی از دوستانم قول داده که اگر آن را تمام کنم، به مرحله چاپ برساند. موقعی که کتاب «خاطرات سفیر» را خواندم، از آنجا که زندگی من خیلی به آن کتاب شباهت داشت و حتی سختی‌هایی که من متحمل شدم، بیشتر از سختی‌هایی بود که در آن کتاب آمده بود، به همین خاطر تصمیم گرفتم که کتاب زندگینامه خود را بنویسم، اما دلم می‌خواهد پایان آن قشنگ باشد و طوری شود که من می‌خواهم و در نهایت مقیم ایران بشوم و به هدفی که دوست دارم رسیده باشم.

به گزارش دفاع‌پرس، کتاب «خاطرات سفیر» به روایت نیلوفر شادمهری با نگارشی صمیمی و ساده به چالش‌های یک بانوی مسلمان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه می‌پردازد و خواننده را به دوره زندگی او در پاریس می‌برد و با رویدادها، تجربه‌ها و خاطراتش شریک می‌کند.