شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

ایران و روسیه به زودی در خلیج فارس رزمایش برگزار می‌کنند

ایران و روسیه به زودی در خلیج فارس رزمایش برگزار می‌کنند

به گزارش گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، دریادار حسین خانزادی فرمانده نیروی دریایی ارتش که به روسیه سفر کرده است، در گفت‌وگویی اظهار داشت: درخصوص برگزاری رزمایش نیروهای دریایی دو کشور در منطقه اقیانوس هند به توافق رسیده‌ایم و امیدواریم تا پایان امسال این رزمایش برگزار شود.

وی ادامه داد: به زودی جلسات هماهنگی و طرح ریزی این رزمایش آغاز خواهد شد و پیش بینی می شود رزمایش مشترک ایران و روسیه در اقیانوس هند بزودی برگزار شود.

فرمانده نیروی دریای ارتش که به نمایندگی از ستاد کل نیروهای مسلح ایران در مراسم روز نیروی دریایی روسیه در سن پترزبورگ شرکت کرده است، افزود: وقتی از اقیانوس هند صحبت می کنیم شاید بخش مهم و قابل توجه آن منطقه شمال اقیانوس هند باشد که به دریای مکران، تنگه هرمز و همینطور خلیج فارس متصل می شود.

امضا توافقنامه برای گسترش همکاری های نظامی میان تهران و مسکو

دریادار خانزادی در تشریح دستاوردهای سفر خود به روسیه اعلام کرد: به نمایندگی از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، موافقتنامه ای میان ستاد کل نیروهای مسلح ایران و وزارت دفاع روسیه امضا شد.

وی در توضیح این موافقتنامه گفت: بندهایی از این توافقنامه دارای طبقه بندی است اما در مجموع هدف از امضای آن، توسعه همکاری های نظامی میان دو کشور است و قطعا بخش اعظمی از آن شامل نیروهای دریایی دو کشور می شود و می توان گفت برای نخستین بار است که چنین توافقی بین دو کشور صورت می گیرد و نقطه عطفی در همکاری های نظامی تهران و مسکو به حساب می آید.

گسترش همکاری های نظامی در دریای خزر

فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به مذاکرات فشرده در ارتباط با توسعه تعاملات دفاعی و همکاری های نظامی در منطقه دریای خزر نیز اشاره کرد و اظهار داشت: این مذاکرات در چارچوب اجلاس فرماندهان نیروهای دریای خزر و موافقتنامه ای است که بین ما پیشتر امضا شده و در حال تکمیل است.

وی گفت: بخش دیگری از مذاکرات ما با طرف روس، دارای افق های کوتاه، میان و بلند مدت است که با هدف گسترش همکاری های دفاعی ایران و روسیه در همه بخش های نیروهای مسلح دو کشور دنبال می شود.

جانشین نیروی دریایی روسیه به ایران می رود

دریادار خانزدای با اشاره به برگزاری مسابقات ارتش های جهان در روسیه و شرکت تعدادی از زبده ترین نیروهای دریایی ایران در مسکو وهمچنین میزبانی برخی از رشته های این مسابقات در ایران اعلام کرد: قسمت دیگری از مذاکرات درخصوص مسابقات ارتش های جهان بود که به ابتکار نیروهای مسلح روسیه برگزار می شود.

وی ادامه داد: میزبانی برخی رشته ها از جمله غواصی درعمق با ایران است که بزودی در جزیره کیش برگزار خواهد شد و جانشین نیروی دریایی روسیه برای شرکت در مراسم افتتاحیه آن راهی ایران خواهد شد.

فرمانده نیروی دریایی ارتش در خصوص مسابقات ارتش های جهان نیز گفت: مسابقات در رشته های مختلف نظامی برگزار می شود و نیروهای مسلح ایران شامل نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی دریای ارتش و ناجا در بخش هایی از آن شرکت دارند.

وی افزود: نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سه رشته حضور فعال دارد و نیروهای زبده ما در مسابقه غواصی در عمق، جام دریا و رشته ای هم برای نشان دادن مهارت نیروهای عملیات ویژه و تکاوران در خشکی، توانایی های خود را به نمایش می گذارند.

برگزاری رزمایش مشترک دیگری در اقیانوس هند

فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ادامه به مذاکرات خود با همتای فیلیپینی در سفر به روسیه اشاره کرد و اظهار داشت: با توجه به اینکه ریاست دوره ای اجلاس فرماندهان نظامی نیروهای دریایی اقیانوس آرام بزودی به فیلیپین می رسد و از آنجا که ریاست دوره ای اجلاس فرماندهان نظامی نیروهای دریایی اقیانوس هند هم اکنون برعهده ایران است، مذاکرات ثمربخشی را با طرف فیلیپینی داشتیم.

وی ادامه داد: چرا که دو طرف می توانند با گسترش همکاری، ارتباط خوبی بین نیروهای دریایی در اقیانوس هند و آرام ایجاد کنند.

رئیس دوره ای اجلاس فرماندهان نظامی نیروهای دریایی اقیانوس هند افزود: ایران در تدارک برگزاری رزمایش نیروهای دریایی اقیانوس هند است که برنامه ریزی درباره آن جریان دارد و ما امیدواریم پس از رزمایش مشترک ایران و روسیه، این رزمایش مشترک را برگزار کنیم.

خطبه‌‌های نماز جمعه در مسجد آل الرسول(ص) ایرانشهر

خطبه‌‌های نماز جمعه در مسجد آل الرسول(ص) ایرانشهر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بهار سال ۱۳۵۷ را همچنان در تبعید از سوی رژیم پهلوی در شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان سپری میکردند.
روحانی مبارز و تبعیدشده از مشهدالرضا(علیه‌السلام)، برای ایجاد یک پایگاه مدهبی جهت انجام فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی، مسجد آل‌الرسول(صلوات‌الله‌علیهم) ایرانشهر را که تقریباً به صورت متروک و نیمه‌کاره در آمده بود و تنها در بعضی ایام سال مانند دهه‌ی اول محرم فعالیت‌هایی در آن میشد، احیاء کرده بودند. هنوز یک ماهی نگذشته بود که آیت‌الله خامنه‌ای برای تشدید فعالیت‌های سیاسی در قالب‌های مذهبی و دینیِ مورد علاقه‌ی مردم، ایده‌ی برگزاری جدیِ نماز جمعه را در همان مسجد مطرح کرد. ایده‌ای که بلافاصله با پیگیری‌های خود ایشان محقق شد و رفته رفته مردم ایرانشهر هم از آن استقبال کردند. ۲۲ اردیبهشت ۵۷، یکی از آدینه‌هایی بود که در آن دوران آشوب و هیجان، نماز جمعه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد آل الرسول ایرانشهر اقامه و خطبه‌هایی در وصف شرایط کشور ایراد شد. همزمانی این جمعه با ایام چهلم شهدای قیام مردم یزد در نهم و دهم  فروردین ۵۷، باعث شد که در بخشی از خطبه‌ها، خطیب جمعه به حوادث آن شهر و کشتار و سرکوب بیرحمانه‌ی مردم اشاره داشته باشد. آن روزها، در عین حال که وضع مراکز اصلی کشور و شهرهای بزرگ، نا آرام بود و فشار و اشراف ساواک و نیروهای امنیتی بر مبارزان بیشتر شده بود، اما آیت‌الله خامنه‌ای در خطبه‌ها صریح تر و به صورت عمومی از شرایط کشور و مبارزات سخن گفتند. ایشان در خطبه اول، اتحاد دین و سیاست را، به عنوان توجیه و مبنای ایدئولوژیک مبارزات تبیین کرد و در حطبه دوم، اسلام، به عنوان هدف این مبارزات و مجاهدت‌های مردم در سراسر کشور، از سوی آیت‌الله خامنه‌ای معرفی شد.



به مناسبت فرارسیدن چهلمین سالگرد برگزاری اولین نماز جمعه در دوران انقلاب اسلامی ایران در پنجم مرداد ۱۳۵۸، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، متن و صوت خطبه‌های نماز جمعه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در چهلم شهدای قیام مردم یزد را که در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی(۱۳۵۷/۲/۲۲) در مسجد آل‌الرسول(ص) ایرانشهر در دوران تبعید ایشان ایراد شده است، برای اولین بار منتشر می‌کند.


بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله‌ ربّ العالمین احمده حمداً متواتراً بتواتر آلائه و متواصلاً بتواصل نعمائه اشهد ان لا اله الّا الله‌ کما شهد بذلک رسله و شهدت بذلک ملائکته.

... دین مقدّس اسلام، فقط دنیا و آخرت مردم را و زندگى مادّى و معنوى انسان را از راه برنامه‌هاى هماهنگ، به سعادت و صلاح میرساند. چنین نیست که اسلام فقط آخرت مردم را آباد کند و کارى به کار دنیاى مردم نداشته باشد. از جمله‌ى تهمت‌هاى بسیار ناجوانمردانه‌اى که دشمنان اسلام و دشمنان دین بر این آئین مقدّس وارد کرده‌اند، یکى این است که گفته‌اند دین اسلام فقط به امور اخلاقى و معنوى میپردازد و به دنیاى مردم کارى ندارد. این تهمتى است که اکنون چند قرن است که دشمنان و استعمارگران و در کنار استعمارگران، مستبدّان و خودکامگان از آن بهره میبرند و استفاده میکنند. به مردم مسلمان تفهیم میکنند که باید فقط به فکر اخلاق خود و به فکر آخرت خود باشند؛ مسائل جهانى، مسائل سیاسى، مسائلى که مربوط به ارتباطات عظیم بین‌المللى است، به آنها ارتباطى ندارد و هستند کسانى که براى آنها تصمیم بگیرند و براى خود عمل کنند.

در حالى‌ که دین مقدّس اسلام برعکس این تصوّر، نقطه‌ى مقابل آن چیزى است که اینها گفته‌اند و میگویند. اسلام، دین زندگى است. در اسلام همان اندازه که مسائل معنوى و اخلاقى هست، مسائل سیاسى و دنیایى هست. به همان اندازه که نماز اهمّیّت دارد، جهاد در راه خدا اهمّیّت دارد. در نماز به همان اندازه که انسان باید به سوى خدا برود، باید به همان اندازه کین(۱)  و کید دشمنان خدا را هم بفهمد و در مقابل آنان جبهه بگیرد. چنین نیست که انسانِ مسلمان اگر نماز بخواند و عبادت کند و در کنج خلوتگاه محراب بنشیند، مسلمانى خود را کامل کرده باشد. مسلمان اگر میخواهد مسلمان کاملى باشد، به امور دنیا هم باید بپردازد، سیاست هم باید بفهمد، در سیاست هم باید مداخله کند.

به ما میگویند دین از سیاست جدا است؛ اسلام میگوید دین و سیاست یکى است، سیاست جزء دین است، جزو احکام دین است؛ مهم‌ترین بخش فقهِ ما، بخش سیاسات است. به قول یکى از مراجع عظیم تقلیدِ گذشته-رحمةالله‌‌علیه- مُعظَم(۲) دین را سیاسات تشکیل میدهد. احکام حکومت، مقرّرات مربوط به حاکم، وظایف حاکم در مقابل مردم، وظایف مردم در مقابل حاکم، قضاوت درباره‌ى اینکه چگونه انسانى میتواند حاکم باشد و صلاحیّت این منصب را دارد و چگونه انسانى این صلاحیّت را ندارد، اینها همه مسائل فقه اسلام است؛ مجتهد همچنان که احکام صلات و صیام و زکات را استنباط میکند، اینها را هم باید استنباط بکند.

و یکى از مهم‌ترین مباحث فقه ما بحث ولایت است، یعنى بحث حکومت. امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌ و سلامه علیه) بخش مهمّى از خطبه‌ها و نامه‌هاى خود را که در نهج‌‌البلاغه گرد آمده است، به مسئله‌ى حکومت اختصاص داده است؛ براى حاکم، معیارهایى بیان میکند؛ به مردم مسلمان میفهماند که باید چگونه حاکمى بر مردم مسلمان حکومت کند و این حق از آنِ کیست. و وقتى حاکمى با این شرایط بر مردم مسلمان حکومت کرد، وظیفه‌ى مردم در مقابل او چگونه است. وَ اَعظَمُ مَا افتَرَضَ اللهُ سُبحانَهُ مِن تِلکَ الحقوقِ حَقُّ الوالی عَلَى الرَّعیَّةِ وَ حَقُّ الرَّعیَّةِ عَلَى الوالی؛ در میان حقوق گوناگون حقّ پدر به فرزند، حقّ فرزند به پدر، حقّ زن و شوهر با هم، حقّ برادران مسلِم با هم، از همه مهم‌تر و از همه بزرگ‌تر، حقّ متقابل حاکم و رعیّت است؛ بزرگ‌ترین حقوق این حق است. فَریضَةٌ فَرَضَ اللهُ‌ سُبحانَهُ لِکُلّ؛ فریضه‌اى است که بر گردن هر یک در مقابل دیگرى خداى متعال قرار داده است. وقتى مردم مسلمان این حقوق را مراعات کردند، حاکم به حقّ خود در محکومین و در رعیّت رسید، و محکومین حقّ خود را در دست حاکم و سیاست حاکم به دست آوردند، آن ‌وقت نتیجه چه میشود؟ فَجَعَلَها نِظاماً لِدُنیاهُم وَ عِزّاً لِدینِهِم؛ وقتى حاکم و محکوم، حقوق متقابل یکدیگر را مراعات کردند، دنیاى آنان انتظام پیدا میکند، از حالت آشفتگى بیرون مى‌آید، وضع اقتصادى و اجتماعى سامان پیدا میکند. و عِزّاً لِدینِهِم؛ دین آنان، فکر آنان، ایدئولوژى حاکم بر اجتماع آنان، عزّت پیدا میکند.

امروز اگر مسلمانان عالَم به اسلام عمل میکردند، جامعه‌ى خود را به وسیله‌ى اسلام -نه به وسیله‌‌ى مکتبى دیگر- نوسازى و بازسازى میکردند، جامعه‌ى اسلامى کافى بود که همه‌ى مردم دنیا را به اسلام بکشاند، کافى بود که مردم را به گرویدن به اسلام تشویق کند، که «صد گفته چون نیم‌ کردار نیست»(۳)...
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، تو را سوگند میدهیم ما را با معارف اسلامى و معارف علوى آشنا بگردان.

اعوذ بالله‌ من الشّیطان الرّجیم، بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ. قُل یاَایُّهَا الکافِرونَ. لا اَعبُدُ ما تَعبُدونَ. وَلا اَنتُم عابِدونَ ما اَعبُدُ. وَ لا اَنَا عابِدٌ ما عَبَدتُم. وَلا اَنتُم عابِدونَ ما اَعبُدُ. لَکُم دینُکُم وَلِیَ دین.(۴)
 
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
قال علىّ (علیه ‌السّلام): فلَولا حُضورُ الحاضِرِ وَ قیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ وَ ما اَخَذَ اللهُ‌ عَلَى العُلَماءِ اَلّا یُقارّوا عَلَى کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلومٍ لَاَلقَیتُ حَبلَها عَلَى غارِبِها وَ لَسَقَیتُ آخِرَها بِکَأسِ اَوَّلِها وَ لَاَلفَیتُم دُنیاکُم هَذِهِ اَزهَدَ عِندى مِن عَفطَةِ عَنز.(۵)

امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌ و سلامه علیه) آنچه را که گفته است عمل کرده است. بعد از آنکه مردم مسلمان گِرد خانه‌ى آن حضرت را گرفتند و تصدّى مقام حکومت را از او خواستند، علىّ‌بن‌ابى‌طالب بر سر یک دوراهى‌اى قرار گرفت: از طرفى بى‌اعتنائى او به همه‌ى زیورهاى زندگى؛ همه‌ى آن جلوه‌هایى که در دنیا براى مردم دنیا جاذبه دارد، براى او ندارد؛ مردم قتل میکنند براى قدرت، جنایت میکنند به خاطر قدرت، دروغ و فریب و ریا در راه قدرت براى آنها کارهایى است روا و جایز، امّا قدرت در نظر امیرالمؤمنین به خودى خود یک چیز کم‌ارزش است. با نظر کم‌ارزش [به آن] نگاه میکند، او را تحقیر میکند، او را پس میزند.

امّا از طرف دیگر، امیرالمؤمنین مىبیند اینجا حقّ انسانها مطرح است؛ اگر او زمام امور را به دست نگیرد، چه ‌کسى زمام را به دست خواهد گرفت و چه ‌کسى انسانها و مسلمانها را زنده خواهد کرد؟ چه‌ کسى تبعیض و اختلاف طبقاتى را از بین خواهد برد؟ چه ‌کسى اموال غصب‌شده را از غاصبان خواهد گرفت و به مغصوبان پس خواهد داد؟ چه ‌کسى با ستمگران خواهد جنگید؟ چرا این حقّ عظیم انسانها را ندیده بگیرد؟ لذاست که حکومت را قبول کرد. میگوید: لَولا حُضورُ الحاضِر، اگر نه این بود که مردم به طرف من آمدند؛ وَ قیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِر، و براى من مسلّم شد که یاورانى خواهم داشت؛ وَ ما اَخَذَ اللهُ‌ عَلَى العُلَماء، اگر نه این بود که خدا از دانایان و آگاهان پیمان گرفته است. دست آنها را بسته -آنهایى که نمیدانند، معاقب نیستند به قدر آنان که میدانند؛ واى بر آن کسانى که میدانند و بر طبق تکالیفشان عمل نمیکنند! یکى از بزرگ‌ترین تکالیف دانایان این است که آنهایى را که نمیدانند ارشاد کنند تا همه بدانند؛ اسلام این را میخواهد؛ اسلام میخواهد آنکه نمیداند به وسیله‌ى آنکه میداند آگاه بشود تا همه بدانند و ناگهان عالَم اسلام و جامعه‌ى اسلام، همه با هم عمل کنند و پیش بروند؛ بر نادان نمیبخشاید از آنکه چرا نادان مانده است، بر دانا بیشتر نمی‌بخشاید که چرا عمل نکرده است و چرا نادان را آگاه نساخته است- خدا بر دانایان و آگاهان چه عهدی گرفته؟ اَلّا یُقارّوا، خوب گوش کنید، اَلّا یُقارّوا عَلَى کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم؛ دو کلمه است: خدا بر مردمان دانا و آگاه پیمان گرفته که بر سیریِ ستمگر و گرسنگى مظلوم صبر نکنند. همه‌ى آگاهان عالَم، همه‌ى عالمان عالَم، همه‌ى دانایان موظّفند که به این تکلیف عمل کنند؛ این کلام امیرالمؤمنین است.

امیرالمؤمنین میگوید من حکومت را قبول کردم به خاطر همین پیمان؛ خدا از من پیمان گرفته، خدا مرا مجبور میکند که صبر نکنم، ساکت ننشینم؛ خدا از من میخواهد که من ظالم را سیر و مظلوم را گرسنه تحمّل نکنم، اجازه ندهم که بعضى بر بعضى ستم کنند. با این‌جور اقتضاء حکومت را قبول میکند امیرالمؤمنین. میگوید اگر این نبود، لَاَلقَیتُ حَبلَها عَلَى غارِبِها؛ ریسمان خلافت را روی پشتش می‌انداختم، او را رها میکردم که براى خودش هر جا رفت برود؛ این روش امیرالمؤمنین است.

ما مردم باید بدانیم که شیعه‌ى على مسئولیتش از همه بیشتر است؛ چرا؟ چون رهبرى، این چنین آگاه داشته، چون همه ‌چیز به او گفته شده است. ادّعاى شیعه بودن، خود مسئولیّتى دارد. آن کسانى که مدّعى پیروى ائمّه هستند، مسئولیّت بزرگ‌ترى دارند و عالِمان‌شان مسئولیّت سنگین‌ترى. چگونه میتوان دَم از اسلام زد و زندگى فردى و اجتماعى را طبق اسلام و با احکام اسلام تطبیق نکرد؟ چگونه میتوان مدّعى پیروى على بود و حقایق را ندانست و نگفت؟ لذاست که علماى تشیّع، آگاهان، دانایان، آن کسانى که به راستى شایستگى نام جانشین و پیرو على را داشتند، در طول تاریخ هر جا نگاه میکنید، اینها را در مقابل قدرتهاى مسلّط و ستمگر مى‌بینید. از زمان ائمّه‌ى هدىٰ (علیهم‌‌السّلام) چنین بوده است تا روزگار ما، تا امروز. آن قدرتى که در مقابل کجى و نابسامانى ایستاده است در طول تاریخ و امروز هم مى‌ایستد، قدرت علم، قدرت آگاهى مذهبى، قدرت پیروى از قرآن است و بس. آن جامعه‌هایى که دین را دارند و قرآن را دارند، مخصوصاً على را دارند، آن جامعه‌ها بهتر و رساتر و مستحکم‌تر و مسلّح‌ترند در مقابل نابسامانى‌ها و کجى‌ها. اگر در جامعه کجى و نابسامانى هست، هر جا که کجی و نابسامانی است -هر گوشه‌اى از زوایاى جامعه- آن گوشه از دین به همان نسبت فاصله دارد. آن گوشه از آنِ دین نیست.

جامعه‌ى ما، مملکت ما، محیط ما، ما مردمى که مدّعى هستیم که شیعه‌ایم و پیرو على، چقدر به احکام علوى نزدیک است؟ چقدر در آن عدالت و قسط هست؟ چقدر در او آزادی بیان هست؟ چقدر انسان متفکّر و آگاه، حق دارد که بیندیشد و اجازه دارد که بگوید؟ امروز در همین زمان هم علماى بزرگ ما در ایران، در خارج ایران، مراجع عظیم تقلید و علماى بزرگ، همه همین را میگویند؛ سخن آنها در مقابل هیئت حاکمه‌ى ایران، امروز همین است.

 این حوادث اخیر را شنیده‌اید؛ این حوادثى است که باید در نماز جمعه مطرح بشود؛ جزو فرائضى است که خطیب باید بگوید؛ ملزم است که افکار را در جریان بگذارد. من حرف تازه‌اى در این زمینه ندارم. خبر جدیدى که شما ندانید ندارم. آنچه من میدانم همان چیزى است که همه میدانید: غوغاست، اعتراض است. سخن از این است که مردم نارضایى‌هایى دارند. اعتراضهایى میکنند، حرفهایى میزنند. بر همه‌ى مسلمانها لازم است که اگر خود جزو آن معترضان نیستند، بدانند که این معترضان چه میگویند. ما درصددیم بدانیم که این معترضان چه میگویند. دو نکته را در اینجا حتماً باید عرض کنم و شما برادران و خواهران مسلمان بشنوید.

نکته‌ى اوّل این است که این اعتراضهایى که در سراسر ایران هست، بر خلاف آنچه که مطبوعات ما -که یکسره متأسّفانه مزدورند- و وسائل ارتباط جمعى ما میگویند، اینها یک اقلّیّت نیستند، اکثریّتند. در ایران هر حرکتى که علما بکنند، مردم دنبالشان هستند. علماى شیعه، مظهر توجّه‌ها و خواست‌ها و انگیزه‌هاى مردمند. شما مردمى که در این شهر زندگى میکنید، مانند ۳۵ میلیون مسلمان دیگرى که در این مملکت هستند، مقلّد هستید، تقلید میکنید. تقلید یعنى چه؟ یعنى پیروى از یک عالِم دین؛ این یک چیزى است که شناخت بافت زندگى ایرانى، آن را اثبات میکند. انسان ایرانى، بدون تقلید زندگى نمیکند؛ از چه ‌کسی تقلید میکند؟ تقلید از فلان روشنفکر؟ تقلید از فلان مهندس؟ تقلید از فلان سیاستمدار؟ ابدا! تقلید از عالِم و مرجع دینى و روحانى. اگر کسى بخواهد بداند که این حرکت، این قیام، این اعتراض، این سکوت -هرچه-، هر حادثه‌اى که در ایران وجود دارد، متعلّق به اقلّیّت است یا به اکثریّت، باید ببیند آیا علما در این حرکت هستند یا نیستند. در هر حرکتى که علما هستند، این حرکت مال اکثریّت مردم است؛ دلیلش هم این است که هر جا اینها یک پیغامى دادند، یک اعلامیّه‌اى دادند، یک دعوتى کردند، گروه‌هاى کثیر مردم به نداى اینها پاسخ گفتند و آنها را اجابت کردند. این چه حرفى است که بعضى میزنند و روزنامه‌ها تکرار میکنند و میگویند اینها یک اقلّیّت چند هزار نفرى هستند؟ این دروغ است. اینها یک اکثریّت چندین میلیون نفرى هستند؛ اینها مسلمان‌ها و شیعه‌ى این مملکتند؛ چه اقلّیّتى؟ مخالفینِ اینها اقلّیّتند؛ آن کسانى که اینها را و سخنانشان را تحمّل نمیتوانند بکنند اقلّیّتند؛ اینها اکثریّتند. این نکته‌ى اوّل.

نکته‌ى دوّم این است که به چه انگیزه‌ای این حرکت‌ها، این تظاهرها، این تجمّع‌ها، این منبر رفتن‌ها که علما، فضلا، مدرّسین، مراجع، علماى بزرگ، سخنرانى میکنند، بیانیه میدهند، حرف میزنند، به چه انگیزه‌اى این ‌همه انجام میگیرد؟ از خودشان باید بپرسید؛ خود آنها در بیانیه‌هایشان، در شعارهایشان، در گفته‌ها و نطق‌ها و سخنرانى‌هایشان این را براى ما روشن کرده‌اند؛ آنها میگویند در این مملکت باید اسلام باشد، در این مملکت باید قرآن حکومت کند، در این مملکت مردم باید اجازه داشته باشند که مسلمان باشند؛ همین. به کسى اجازه‌ى مسلمان ماندن داده نمیشود. تبلیغات و زرق و برقها و فحشاء زورکى و فساد اجبارى نمیگذارد مردم آن چنان که اسلام خواسته است بمانند. دخترها و پسرهاى ما را دارند در منجلاب فساد غرق میکنند؛ این کانالهاى تلویزیون، کانالهاى فساد است در داخل خانه‌هاى ما؛ این رمانهاى هیجان‌انگیز، این مطبوعات رنگین‌نامه‌ى نفرت‌انگیز، این تبلیغات دروغین، این مسائل تجمّل و آرایشى که مثل سیل دارد وارد این مملکت میشود، این مدهایى که آزادانه دارد بر گردن پسر و دختر ما تحمیل میشود، این زبانهاى حق‌گویى که هر روز بیش از روز قبل بسته میشود، این حرفهاى دروغى که به‌آسانى و مثل آب رواج داده میشود، اینها اجازه نمیدهند که انسان مسلمان بماند. «چو گِل بسیار شد پیلان بلغزند»؛(۶) پیرها و پیلها و پیل‌تَن‌ها را هم دارند میلغزانند، جوان ما که جاى خود دارد! همه‌ى حرف همین است؛ علما این را میگویند، مردم مسلمان این را میگویند؛ میگویند در این جامعه و مملکتى که نام مسلمان روى خود نهاده است، مردم باید مسلمان زندگى کنند، باید مقرّرات اسلامى اجرا بشود، باید آزادى باشد، باید اقتصادِ سالم باشد.

... در یک مجمعى جمع شدند، در یک مسجدى اجتماع کردند، به نام عالِم و مرجعى که او را خواستند شعار دادند؛ پاسخ شعار با گلوله داده شده! مردم در مقابل حرفی که میخواسته‌اند و سخنى که میخواسته‌اند ابراز بکنند هیچ تأمین جانى نداشتند؛ باز علما اعتراض کردند که چرا مردم را میکشید؟ و همین‌ طور مطلب تا امروز ادامه پیدا کرده؛ ماجرا این است. صحبتِ اخلالگرى نیست، صحبتِ «از خارج ایران آمده‌اى» نیست، صحبت اقلّیّتى نیست؛ این سخنِ مردمِ مسلمانِ این مملکت است. جوان و پیر و بازارى و دانشگاهى و روحانى و طلبه و واعظ و همه‌وهمه، حتّى کارمندان دولتى و نظامیان و غیر ذلک در این خواست عمومى در سراسر ایران همراه بوده‌اند؛ همه دنبال علما راه افتاده‌اند؛ هر کس نماز میخوانده، هر که روزه میگرفته، هر که حج میکرده، هر که از علما تقلید میکرده، در این راه با علما همراه و همگام و هم‌هدف بوده؛ حالا بعضى اقدام کرده‌اند، بعضى [هم] که اقدام نکرده‌اند دلشان با علما بوده؛ اینکه اقلّیّت نشد! کدام اقلّیّت؟

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، تو را سوگند میدهیم وضع گرفتارى مردم مسلمان را، این گره‌هاى کورى که جز به وسیله‌ى تدبیر مردمان خیرخواه و آگاه باز نمیشود و جز به همّت مسلمانان از میان نمیرود، به لطف و کرمت این گرفتاری‌ها را برطرف بگردان.
اعوذ بالله‌ من الشّیطان الرّجیم، بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ. قُل اَعوذُ بِرَبِّ النّاسِ. مَلِکِ النّاسِ. اِلهِ النّاسِ. مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاسِ. اَلَّذی یُوَسوِسُ فی صُدورِ النّاسِ. مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاس.(۷) صدق الله‌ العلىّ العظیم.
 
۱) کینه
۲) بخش اعظم چیزی
۳) منسوب به فردوسی
۴) سوره‌ى کافرون «به نام خداوند رحمتگر مهربان. بگو: اى کافران! آنچه میپرستید نمیپرستم، و آنچه میپرستم شما نمیپرستید، و نه آنچه پرستیدید من میپرستم، و نه آنچه میپرستم شما میپرستید. دین شما براى خودتان، و دینِ من براى خودم.«
۵) نهج‌البلاغه، خطبه‌ى ۳
۶) سعدی. گلستان، باب پنجم، حکایت ۱۷ (بگفت آنجا پری‌رویان نغزند / چو گل بسیار شد پیلان بلغزند)
۷) سوره‌ی ناس؛ «به نام خداوند رحمتگر مهربان. بگو: پناه میبرم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم، از شرّ وسوسه‌گر نهانى؛ آن کس که در سینه‌هاى مردم وسوسه میکند، چه از جنّ و [چه از] انس.»
 

دیدار نایب رئیس دفتر سیاسی حماس و هیئت همراه با رهبر انقلاب

دیدار نایب رئیس دفتر سیاسی حماس و هیئت همراه با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار هیئتی عالیرتبه از جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس)، قضیه فلسطین را قضیه اول و مهمترین مسئله دنیای اسلام دانستند و با تمجید از ایستادگی و مقاومت شگفت‌آور مردم فلسطین و گروههای مقاومت از جمله حماس، تأکید کردند: پیروزی بدون مقاومت و مبارزه به دست نمی آید و ما براساس وعده تخلف ناپذیر الهی معتقدیم که موضوع فلسطین قطعاً به نفع مردم فلسطین و دنیای اسلام، تمام خواهد شد.

در ابتدای این دیدار آقای صالح العاروری نایب رئیس دفتر سیاسی حماس نامه آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس را تقدیم رهبر انقلاب کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با قدردانی از مواضع بسیار خوب و مهم آقای اسماعیل هنیه در این نامه، گفتند: حماس در قلب حرکت فلسطین قرار دارد همانگونه که فلسطین در قلب حرکت دنیای اسلام قرار گرفته است.

ایشان ایستادگی و مقاومت مردم غزه و ساکنان ساحل غربی رود اردن را بشارت دهنده فتح و پیروزی خواندند و افزودند: خداوند به کسانی که ثابت‌قدم در راه او ایستادگی کنند، وعده یاری و پیروزی داده است و البته تحقق این وعده الزاماتی دارد که از مهمترین آنها جهاد و مبارزه و تلاش خستگی ناپذیر در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، فکری، اقتصادی و نظامی است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران در قضیه فلسطین با هیچ کشوری در دنیا رودربایستی ندارد، خاطرنشان کردند: ما همواره دیدگاه خود را درباره فلسطین به‌طور صریح و شفاف اعلام کرده ایم و حتی در عرصه بین المللی کشورهای دوست ما که در این زمینه با آنها اختلاف نظر داریم می دانند که جمهوری اسلامی در قضیه فلسطین کاملاً جدی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: یکی از علتهای مهم دشمنی با جمهوری اسلامی ایران، موضوع فلسطین است اما این دشمنی ها و فشارها موجب نخواهد شد که ایران از مواضع خود در موضوع فلسطین کوتاه بیاید، زیرا حمایت از فلسطین یک مسئله اعتقادی و دینی است.

ایشان تأکید کردند: اگر دنیای اسلام به ‌صورت متحد بر موضوع فلسطین ایستادگی می کرد، اکنون شرایط بهتری داشت و دوری برخی کشورهای دنباله رو امریکا همچون سعودی از موضوع فلسطین یک حماقت بود زیرا اگر از فلسطین حمایت می کردند، می توانستند در مقابل امریکا، امتیاز بگیرند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه براساس سنت الهی، پیروزی مردم فلسطین و بازگشت این سرزمین مقدس به دنیای اسلام، موضوع عجیب و غیرقابل تحقق نیست، گفتند: ۴۰ سال قبل کسی باور نمی کرد در ایران که مرکز نفوذ و امید امریکایی‌ها بود، یک حکومت دینی برسرکار بیاید و سفارت اسرائیل در تهران به سفارت فلسطین تبدیل شود اما این موضوع غیرقابل باور محقق شد، بنابراین تحقق موضوعاتی که در ظاهر عجیب به نظر می رسند، امکان پذیر است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: اینکه آقای سیدحسن نصرالله می گوید من ان‌شاءالله در مسجدالاقصی نماز میخوانم، برای ما یک امید کاملاً عملی و قابل تحقق است.

ایشان با تأکید بر اینکه یکی از الزامات تحقق این امید، همان مواضع مستحکم و ایستادگی است که آقای هنیه در نامه خود به آن اشاره کرده است، گفتند: اگر همه ما به وظایف خود عمل کنیم، وعده الهی قطعاً محقق خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به طرح خیانت آمیز «معامله قرن» تأکید کردند: هدف از این توطئه خطرناک، از بین بردن هویت فلسطینی در میان آحاد مردم و جوانان فلسطینی است که باید با همین نقطه اصلی، مقابله کرد و نگذاشت که آنها با استفاده از پول، هویت فلسطینی را از بین ببرند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه مقابله با این طراحی نیازمند کارهای تبلیغاتی و فرهنگی و فکری است، افزودند: یک راه دیگر مقابله با این توطئه این است که مردم فلسطین، احساس پیشرفت کنند که این موضوع تا بحال به لطف خداوند اتفاق افتاده است.

ایشان خاطرنشان کردند: در سالهای نه چندان دور، فلسطینی ها با سنگ مبارزه می کردند، اما امروز بجای سنگ، مجهز به موشکهای نقطه زن هستند و این، یعنی احساس پیشرفت.

در این دیدار آقای صالح العاروری نایب رئیس دفتر سیاسی حماس ضمن ابلاغ سلام و تحیات آقای اسماعیل هنیه و مردم فلسطین خطاب به رهبر انقلاب اسلامی تأکید کرد: همانگونه که جنابعالی اشاره کردید، ما معتقدیم براساس وعده الهی قدس و فلسطین از چنگال صهیونیستها آزاد خواهد شد و همه مجاهدان و امت اسلامی، در مسجدالاقصی نماز خواهند خواند.

نایب رئیس دفتر سیاسی حماس با اشاره به مواضع قاطع امام خمینی(ره) در حمایت از موضوع فلسطین، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از انقلاب، و همچنین مواضع صریح رهبر انقلاب گفت: ما همواره قدردان حمایتهای همیشگی و غیرقابل تغییر جمهوری اسلامی از مردم فلسطین بوده و هستیم.

آقای صالح العاروری با اشاره به دشمنی‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی و تحریمها و تهدیدها، خاطرنشان کرد: ما به‌عنوان حرکت مقاومت و جنبش حماس همبستگی خود را با جمهوری اسلامی ایران اعلام و تأکید می‌کنیم هرگونه اقدام خصمانه در مورد ایران در واقع اقدام خصمانه بر ضد فلسطین و جریان مقاومت است و ما خود را در خط مقدم حمایت از ایران می دانیم.

وی با اشاره به توانایی‌های دفاعی جریان مقاومت در فلسطین افزود: پیشرفتهای دفاعی حماس و دیگر گروههای مقاومت به هیچ وجه قابل مقایسه با سالهای گذشته نیست و امروز تمام سرزمین‌های اشغالی و مراکز اصلی و حساس صهیونیست ها در تیررس موشکهای مقاومت فلسطین قرار دارند.

نایب رئیس دفتر سیاسی حماس با اشاره به طرح «معامله قرن» آن را خطرناک‌ترین توطئه برای از بین بردن هویت فلسطینی دانست و گزارشی از آخرین تحولات و وضعیت غزه و سرزمین های ساحل غربی رود اردن بیان کرد.

در پایان این دیدار، هیئت حماس تابلوی منقش به تصویری از مسجدالاقصی را به رهبر انقلاب اسلامی تقدیم کردند.

انقلاب اسلامی ایران تغییری ساختاری در نظام جهانی ایجاد کرد

 انقلاب اسلامی ایران تغییری ساختاری در نظام جهانی ایجاد کرد

سردار غلامرضا سلیمانی صبح امروز در آغاز طرح تربیت مربی شهید بهنام محمدی اظهار داشت: بسیج به‌عنوان متجلی‌کننده همه‌جانبه و اصلی تکامل‌یافته در مردم‌سالاری دینی است، شناخت عمیق انقلاب اسلامی و دستاوردهای بزرگ آن توسط بسیج صورت می‌پذیرد، انقلاب پدیده عادی و معمولی نیست، اتفاق بزرگی در تاریخ است.

وی بیان کرد: تاریخ بشریت به پیش از انقلاب و پس از انقلاب تقسیم می‌شود البته هنوز وارد دهه پنجم چهلمین سال انقلاب نشدیم اما این تقسیم‌بندی صحیح است، پس از جنگ جهانی دوم اتفاقاتی منجر به اثبات هندسه حاکم بر قدرت دنیا شده است، ورود آمریکایی‌ها و جنگ ناکازوکی‌ و هیروشیما با پیروزی انقلاب اسلامی با شکست مواجه شد.

سلیمانی عنوان کرد: این تحول بزرگی از لحاظ ساختاری در دنیا است، از سایر تحولات بزرگ با پیروزی انقلاب، تغییر مفهوم قدرت است، قدرت در آن زمان به معنای وجود تجهیزات نظامی و اقتصاد مطلوب بوده و آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها، اروپایی‌ها، بلوک غرب، اردوگاه لیبرال، دموکراسی و اردوگاه شرق از جمله مناطقی هستند که با تکیه بر منابع مالی و نظامی قدرت خود را نشان می‌دادند.

وی خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی مفهوم قدرت را تغییر داد، استعمار پیر انگلیس در زمان موفقیت ایران، یک میلیون هکتار از سرزمین ما را در دوره قاجار و پهلوی جدا کرد، این اتفاق با سیاست‌های مرموزانه و خباثت‌آمیز انگلیس یا به عبارتی این روباه پیر محقق شد، با موفقیت‌های کسب شده از سوی ایران، انگلیس‌ها خرمشهر و سواحل ما را اشغال می‌کردند.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین افزود: در خلیج فارس شناگران و ناوگان‌های انگلیسی و آمریکایی حضور دارند؛ پایگاه‌های فراوانی در نزدیکی خلیج فارس وجود داشته اما با وجود قدرت آن‌ها، یک ناوگان شناوری نفتکش بسیار ساده آن‌ها را دور می‌زند و در لنگرگاه‌های ایران توقف می‌کند، ایران در مقابل انگلیسی‌ها و یا به عبارتی جبل‌الطارق ایستاد‌، این مفهوم قدرت صحیح است.

سلیمانی گفت: انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها قدرت خود را از دست ندادند، بلکه مؤلفه قدرت تغییر کرده است، در سال 57 حدود 60 هزار مستشار آمریکایی در کشور ما حضور داشتند و ارتش در زمان طاغوت سازماندهی شده بود.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین اظهار داشت: ژنرال هایزر با به‌کاگیری نیروی آموزش دیده قصد سرنگونی حکومت اسلامی را داشت، نیروی هوایی آمریکا فعال بود و خطوط پرواز ایجاد کردند، با این وجود آنها در سال 57 شکست مفتضحانه خوردند و بنا بر بیانیه امام ما رشته‌های مستحکمی داریم.

وی بیان کرد: به گفته امام ما توانایی‌های بالقوه داریم و در اوضاع اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی برنامه‌هایی تعیین کردیم که نه تنها ایران به شایستگی می‌رسد بلکه انگلیسی‌ها برای جلوگیری از پیشرفت ایران ناکام ماندند، این امور با برنامه‌های سازمان‌یافته دست یافتنی شد.

سلیمانی خاطرنشان کرد: محور این امور جوانان و نوجوانان هستند، امام همیشه جوانان را مخاطب خود قرار داده است، عزم و اراده جوانان بسیار زیاد بوده و با تکیه بر این افراد می‌توانیم بر مشکلات پشتیبانی و لوجستیکی چیره شویم‌. ‌بسیج دانش‌آموزان باید از دوره مهد تا مقاطع بعدی در نظر گرفته شود، ما باید شاه‌بیت بسیج دانش‌موزی را تشکیل دهیم.

وی اظهار داشت: ورود به برنامه از دروازه‌های مشخصی ممکن است، تمامی دانش‌آموزان بسیجی هستند اما تنها بخشی از آنها در سازمان بسیج ثبت نام کردند، تمامی ملت ایران بسیجی هستند اما تنها برخی از افراد به صورت رسمی نام خود را به لیست بسیجیان اضافه کردند، در صورتی که دیدگاه درستی داشته باشیم نتایج خوبی به دست خواهد آمد.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین ادامه داد: امام (ره) مسیر بسیج را مشخص کرده و بستر آن را نیز فراهم ساخته است، اهداف توسط ایشان تبیین شده و نباید خارج از آن مسیر حرکت کنیم، الگوی ما ائمه معصوم هستند و ما برای حضور در مکتب تشیع و عاشورا و همچنین خدمت‌گذاری به ائمه دور هم گرد آمده‌ایم.

وی تصریح کرد: باید موانع مسیر خود را برداریم و با اتکا به همدیگر شتابان به سوی هدف گام برداریم، ملت ایران صبور، مقاوم و الگوی جهانی هستند، آمریکایی‌ها جهت فشار آوردن به ملت ایران توسط تحریم‌ها تلاش خود را به کار بردند اما ناکام ماندند و ایرانیان نیز صبر و مقاومت خود را به جهانیان اثبات کردند.

سلیمانی افزود: الگوی ما، انقلاب اسلامی ایران است، بسیاری از سیاستمداران مناطق مختلف از ملت ما متأثر شدند، مرتجعین خلیج فارس و نظایر این گروه‌ها نمی‌توانند اقدامی در جهت نابودی سرزمین ما انجام دهند.

وی ادامه داد: امور تشکیلات بسیار حائز اهمیت بوده و بدون تشکیلات کافی قادر به تولید قدرت در نظام مقدس جمهوری اسلامی نیستیم، تولید قدرت یکی از مسیرهای مطمئن به منظور دستیابی به پیشرفت‌های اسلامی است، پیشرفت‌های ما مبتنی بر آموزه‌های انقلاب اسلامی است، قدرت‌ نرم ما فراتر از دستگاه‌ها و نیروهای مسلح دشمن است.

روایتی از سرنوشت خواهران اسیر در اردوگاه‌های بعثی

روایتی از سرنوشت خواهران اسیر در اردوگاه‌های بعثی

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: اوایل پاییز سال ۱۳۵۹ چهار دختر ایرانی در خرمشهر به اسارت نیرو‌های عراق در آمدند، اما از بین این چهار نفر، دکتر فاطمه ناهیدی تنها زنی بود که نیرو‌های عراقی او را در خط مقدم به اسارت درآوردند و سه دختر دیگر نیز در خرمشهر اسیر شدند. فاطمه ناهیدی در ۲۰ مهر ۵۹ در یکی از خطوط مقدم خرمشهر نزدیک شلمچه در حین انتقال مجروحان و شهدا به همراه یک تیم پزشکی به دست نیرو‌های بعثی اسیر می‌شود. یک هفته بعد از وی، معصومه آباد و شمسی بهرامی اسیر شده‌اند. این ۲ نفر نیز برای انتقال کودکان شیرخوارگاه آبادان به شیراز رفته بودند که در بازگشت به خرمشهر در جاده ماهشهر – آبادان به اسارت درآمدند. به فاصله یک هفته بعد از آن‌ها نیز، حلیمه آزموده که برای دیدن خانواده‌اش به شیراز رفته بود و محل کارش در زایشگاه خرمشهر بود، در همان جاده ماهشهر – آبادان به اسارت درآمد.


بعد از اسارت این چهار خواهر آزاده، خدیجه میرشکار نیز همراه همسرش در جاده خرمشهر – سوسنگرد اسیر شد. همسر وی در درگیری مجروح و سپس به شهادت می‌رسد، اما خدیجه میرشکار به عراق منتقل و حدود ۱۳ ماه در اردوگاه موصل اسیر می‌شود.

سرنوشت نخستین زنی که در خط مقدم اسیر شد

ابتدای اسارت، آن‌ها را به اردوگاهی نظامی نزدیک شهر بصره و تنومه بردند. پس از آن بازجویی‌ها آغاز شد. وضعیت ناهیدی به دلیل اینکه در خط مقدم به اسارت درآمده با دیگر اسرا متفاوت بود. با او به عنوان یک نیروی تهاجمی برخورد شد. ناهیدی روایت کرده است «از صبح تا شب در خط دوم در حال بازجویی بودم. در واقع خطوط مقدم سرنوشت هر کسی مشخص می‌شد. اگر اعدامی بود، همان جا اعدامش می‌کردند و اگر نه به پشت جبهه منتقل می‌شد. ابتدا برای من حکم اعدام زدند، ولی یکی از پزشکان آن‌ها که اتفاقی مرا دید، با من صحبت کرد و به آن‌ها گفت: «او دکتر است». به همین دلیل اعدام نشدم.»

دیگر خواهران آزاده را به عقب و به زندان الرشید که زندان امنیتی بعثی‌ها بوده، منتقل کردند، زیرا آن‌ها را زندانیان سیاسی تلقی شده بودند. این زندان، پنج طبقه زیرزمین داشت. هر طبقه پایین‌تر، شکنجه‌هایش دردناک‌تر بود. اسرا روزانه هفت تا هشت بار توسط افراد مختلف بازجویی می‌شدند. ۲ سال این منوال ادامه داشت.

اسارت این خواهران، با اعمال یکسری رفتار وحشیانه نیرو‌های عراقی با زنان و کودکان در شهر سوسنگرد مصادف شد که منجر به شهادت چند نفر از آنان شد. شهید رجایی به دلیل بروز این فاجعه سر و صدای زیادی در سازمان ملل به راه انداخت و رژیم بعث را عنوان یک رژیم وحشی معرفی کرد. به همین خاطر، رژیم بعث برای اینکه اثبات کند این حرف‌ها دروغ است، این خواهران را کاملا محفوظ نگه داشت. یعنی زمانی که آن‌ها در زندان الرشید بودند، هیچ سربازی اجازه نداشت در سلول را بدون اجازه باز کند.

صلیب سرخ تا ۲ سال از حضور این خواهران آزاده در زندان‌های عراق اطلاعی نداشت. خواهران اسیر با هدف اینکه نام‌شان در صلیب سرخ ثبت شود، ۱۹ روز اعتصاب غذا کردند. در این مدت سخت‌ترین شکنجه‌ها اعم از قطع هوا برای کاهش اکسیژن یا قطع آب را تحمل کردند. زمانی که حالشان وخیم شد، بعثی‌ها با خواسته‌شان که ثبت نام‌شان در صلیب سرخ و ارسال نامه به خانواده‌هایشان موافقت کردند. از این پس اسرای خانم به وزارت دفاع عراق تحویل داده شدند. اسرا به اردوگاه منتقل شدند و به جهت ضعف تا یک ماه در بیمارستان بستری شدند. صلیب سرخ یک قرآن در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. اسرا با خواندن قرآن، دردهایشان کم می‌شود.

خواهران آزاده بر این باور بودند که اگر توانسته‌اند مقابل بعثی‌هایی قسی القلب مقاومت کنند، عنایت الهی بوده است. دوران اسارت خواهران آزاده در ۲۲ بهمن ۱۳۶۲ به پایان رسید. رژیم بعث آن‌ها را به همراه ۱۹۰ رزمنده دیگر تحویل مسئولان ایرانی در آنکارا داد و از آنجا نیز به ایران منتقل شدند.

فاطمه ناهیدی، چند ماه بعد از آزادی ازدواج کرد و به همراه همسرش در اواخر دی سال ۶۳ به اهواز رفت. همسر وی در ستاد پشتیبانی جهاد سازندگی و خودش نیز در بیمارستان بقایی فعالیت داشتند.

نقض قانون توسط نفتکش انگلیسی تحت اسکورت ناوچه جنگی

نقض قانون توسط نفتکش انگلیسی تحت اسکورت ناوچه جنگی

به گزارش  گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار رمضان شریف مسئول روابط عمومی کل سپاه در تشریح چرایی و چگونگی توقیف نفتکش انگلیسی در عصر جمعه (۲۸ تیر) در تنگه هرمز اظهار داشت: نفتکش انگلیسی «Stena Impero» تحت اسکورت ناوچه جنگی بریتانیایی که با بی‌توجهی به قوانین و مقررات دریایی و در مسیر معکوس در حال ورود به تنگه هرمز و برخورد احتمالی با کشتی‌های دیگر قرار داشت، با درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان، توسط یگان شناوری منطقه یکم نیروی دریایی سپاه توقیف شد.

وی افزود: نفتکش انگلیسی بر خلاف قوانین و مقررات دریانوردی دستگاه موقعیت یاب خود را خاموش و به جای حرکت به سمت ورودی خلیج فارس در تنگه هرمز از مسیر خروجی در جنوب در حال ورود بود که پس از بی توجهی به هشدار‌ها و تذکرات یگان دریایی سپاه و حتی مقاومت و نیز دخالت ناوچه جنگی نیروی دریایی سلطنتی انگلستان و به پرواز در آوردن دو فروند بالگرد و تلاش برای بازداشتن تکاوران دریایی سپاه از اجرای مأموریت خود، با قاطعیت و سرعت عمل نیرو‌های خودی متوقف و جهت بررسی‌ها و اقدامات لازم قانونی به لنگرگاه ساحلی هدایت شد.

سخنگوی سپاه رعایت دقیق قوانین و مقررات بین المللی و دریانوردی توسط کلیه شناور‌هایی که قصد تردد در خلیج فارس و تنگه هرمز دارند را ضامن حفظ امنیت و آرامش این منطقه راهبردی توصیف و تصریح کرد: این قوانین تنها اختصاص به این منطقه ندارد و در آبراه‌های دیگر جهان نیز جاری است و به طور طبیعی به دلیل حساسیت‌های موجود ناشی از حضور تحریک کننده و غیر حرفه‌ای نیرو‌های فرامنطقه‌ای در این منطقه، اعمال این قوانین از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.

سردار شریف با هشدار نسبت به رفتار‌های متکبرانه، تحریک کننده و تهدید آمیز برخی شناور‌های بیگانه و عدم تمکین رعایت مقررات بین المللی دریایی تاکید کرد: نیروی دریایی سپاه همراه با سایر نیرو‌های مسلح، به نمایندگی از ملت ایران، در اعمال قوانین جاری بین المللی و نیز حاکمیت ملی در قلمرو‌های دریایی کشور در خلیج فارس و تنگه هرمز قاطعانه عمل کرده و اجازه نخواهند داد منافع و مصالح ملی و نیز امنیت این منطقه که یک مطالبه جهانی است با رفتار‌های نامتعارف بیگانگان خدشه‌دار شود.

وی یادآور شد: نفتکش توقیف شده انگلیسی هم اکنون در اختیار سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان است و سیر مراحل رسیدگی قانونی و قضایی در جریان است.

سیلی محکم «ایران» به انگلیس خبیث/ توقیف نفتکش بریتانیا توسط «سپاه» قابل تقدیر است

سیلی محکم «ایران» به انگلیس خبیث/ توقیف نفتکش بریتانیا توسط «سپاه» قابل تقدیر است

«محمدحسن قدیری» ابیانه کارشناس مسائل استراتژیک در گفت‌وگو با خبرنگار بین‌الملل دفاع‌پرس، درخصوص توقیف نفتکش بریتانیا در خلیج فارس که این نفتکش در مسیر خلاف کشتیرانی تردد می‌کرد، اظهار داشت: اقدام نیروی دریایی سپاه پاسداران در توقیف نفتکش انگلیسی‌ها منطبق با قوانین بین‌المللی است.

وی افزود: این کشتی از پاسخ به پیام‌های بین‌المللی اداره کل بنادر ایران اجتناب کرده و می‌خواست بدون پاسخ از تنگه هرمز عبور کند که قایق‌های سپاه آن را توقیف کردند.

سفیر سابق ایران در استرالیا با تاکید بر اینکه اقدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در توقیف این نفتکش قابل تقدیر است، گفت: این اقدام از سوی ایران در سطوح بین‌المللی به عنوان واکنش به توقیف نفتکش این کشور توسط انگلیس در جبل الطارق توصیف شده است؛ با این تفاوت که کشتی ایرانی به صورت قانونی و بدون هیچ تخلفی در حال حرکت بود که از سوی بریتانیا توقیف شد، اما نفتکش انگلیسی‌ها دستگاه موقعیت‌یاب خود را خاموش کرده بود و به هشدارهای جمهوری اسلامی ایران توجه نمی‌کرد.

قدیری ابیانه ادامه داد: انگلیس باید بداند که هر عملی عکس‌ العملی دارد، آن‌ها فراموش کردند که از یک ابر قدرت که گفته می‌شد آفتاب در سرزمین ملکه غروب نمی‌کند، مدت‌هاست به یک جزیره کوچکی تبدیل شده‌اند.

وی با اشاره به عبور کشتی‌های بریتانیایی از خلیج فارس گفت: تعداد کشتی‌های انگلیسی که از تنگه راهبردی هرمز عبور می‌کنند، بسیار بیشتر از تعداد کشتی‌های عبوری ایران در جبل الطارق است؛ لذا توقیف نفتکش ایران در جبل الطارق حماقتی بود که انگلیسی‌ها خبیث مرتکب آن شدند.

قدیری ابیانه در ادامه با اشاره به احتمال افزایش تنش در منطقه گفت: انگلیس سه راه بیشتر ندارد؛ یا فورا ضمن عذر خواهی نفتکش ایران را آزاد کنند، یا خسارات‌های وارد شده به ایران را جبران کنند، یا شاهد توقیف سایر نفتکش‌های خود در منطقه باشند.

سفیر سابق ایران در مکزیک گفت: توقیف نفکش انگلیسی در تنگه هرمز پیامی به انگلیس و هم‌پیمانانش بود که سرجای خود بنشینند و به آن‌ها یادآوری کرد که آن شیر ابر قدرت امروز به گربه ضعیفی تبدیل شده است.