شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

نماهنگ | ۶ توصیه به بسیجیان

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نماهنگ | ۶ توصیه به بسیجیان

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «دشمنتان را بشناسید و اوّل هم بدانید دشمن کیست؛ دشمن را اشتباه نکنید. ثانیاً وقتی دشمن را شناختید که کیست، نقطه‌ضعف‌های دشمن را بشناسید، ناتوانی‌های دشمن را بشناسید. دشمن همیشه سعی میکند خودش را در نظر شما بزرگ و قوی جلوه بدهد. سعی کنید بشناسید دشمن در چه وضعیّتی است، چه ضعفهایی، چه نقطه‌ضعف‌هایی، چه ناتوانی‌هایی دارد. دشمن را بشناسید، نقشه‌های دشمن را بشناسید. خیلی‌ها در مقابل نقشه‌ی دشمن غافلگیر میشوند؛ [مراقب باشید] غافلگیر نشوید.» ۱۴۰۱/۰۹/۰۵
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن هفته بسیج براساس بیانات سال گذشته رهبر انقلاب در دیدار بسیجیان، نماهنگ «۶ توصیه به بسیجیان» را منتشر میکند.





خط حزب‌الله ۴۱۹ | استقامت ملت فلسطین؛ افشاگر دروغ و جنایت رژیم کودک‌کش

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۴۱۹ | استقامت ملت فلسطین؛ افشاگر دروغ و جنایت رژیم کودک‌کش

* چهارصد و نوزدهمین شماره خط‌ حزب‌الله با عنوان «‌استقامت ملت فلسطین؛ افشاگر دروغ و جنایت رژیم کودک‌کش»‌‌‌ منتشر‌‌‌ شد.

* گزارش هفته این شماره خط‌ حزب‌الله، با اشاره به دروغ‌پردازی‌های متعدد رژیم صهیونیستی از جمله فرافکنی در مسئولیت حمله به بیمارستان المعمدانی و ادعاهای کذب متعدد برای توجیه حمله به بیمارستان شفا و همچنین ادعای سراسر کذب خبرگزاری رویترز در مورد محتوای دیدار آقای اسماعیل هنیه با رهبر‌ انقلاب اسلامی، نقشه صهیونیست‌ها برای فریب افکار‌ عمومی در جهت سرپوش گذاشتن بر روی جنایات خود علیه ملت مقتدر و مظلوم فلسطین را بررسی کرده است.

* «عظمت زنانه، روایت مجاهدانه»‌ عنوان مطلبی است که در آستانه سالروز ولادت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها و روز پرستار، مروری بر صبر و استقامت و رسالت ایشان در جهاد‌ تبیین بر اساس بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای داشته است‌.

* شماره‌ این هفته خط حزب‌الله به روح‌ مطهر پرستاران و کادر‌‌ درمان و نیروهای‌ امدادی شهید در غزه، تقدیم می‌شود.

کودک کشی بدون عذاب وجدان،محصول نژاد پرستی صهیونیستهاست.

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

کودک کشی بدون عذاب وجدان،محصول نژاد پرستی صهیونیستهاست.

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

این بازدید امروز برای بنده خیلی بازدید شیرین و مطلوبی بود. البتّه میدانستیم که برادران عزیزمان در مجموعه‌ی نیروهای مسلّح و در هوافضای سپاه و در وزارت دفاع، کارهای برجسته و خوبی را دارند انجام میدهند، منتها دیدن و مشاهده‌ی از نزدیک طبعاً تأثیر دیگری دارد. اگر بخشهای مختلف در کشور ــ که یکی‌اش نیروهای مسلّح است ــ هر کدام نیازها را بسنجند و بر اساس نیازها کار انجام بدهند، به نظر من رشد کشور و پیشرفت کشور سریع‌تر و بهتر خواهد شد؛ این یک درسی است برای ما. آن چیزی که تعیین‌کننده است، هم دقّت علمی و کار علمی و کار تحقیقی است و هم انگیزه و عزمی است که ناشی از ایمان باشد. خوشبختانه جوانهای ما ــ امثال شماها ــ در هر بخشی که با عزم و ایمان وارد شدند توانستند کارهای بزرگی را انجام بدهند. اینجا هم نشانه‌های همین عزم و ایمان را انسان مشاهده میکند؛ معلوم است که آنچه انجام گرفته، با اراده‌ی پولادین و پیگیری و با اعتقاد به یک وظیفه‌ای که بر عهده‌ی انسان است انجام گرفته؛ اعتقاد به این وظیفه خیلی تأثیر دارد، خیلی کمک میکند؛ پشتوانه‌ی اصلی همین ایمان و اعتقادی است که انسان دارد. آنچه شما به دست آورده‌اید بر اثر ابتکار به دست آورده‌اید؛ نوآوری خیلی مهم است؛ نوآوری را نبایستی از دست داد.

امروز بحمدالله شما در یک سطح خوبی قرار دارید، امّا معنایش این نیست که این سطحی که امروز به نظر ما خوب است، فردا هم همین سطح خوب باشد برای ما؛ نه، چون دیگران هم دارند کار میکنند، دیگران هم دارند پیش میروند. خبرهایی که مرتّباً میرسد به ما از جاهای مختلف، از مجموعه‌های نظامیِ گوناگون یا مجموعه‌های غیر نظامی، نشان‌دهنده‌ی این است که حرکت به سمت پیشرفت در دنیا یک امر مستمر و همگانی است و همه دارند تلاش میکنند. ما باید سعی کنیم عقب نمانیم، عقب نیفتیم. خب، بحمدالله حرکت و پیشرفت مجموعه‌ِی ما ــ یعنی همین شماها و امثال شما در جاهای مختلف نیروهای مسلّح ــ پیشرفتی بوده هم سریع و هم مطلوب؛‌ یعنی پیشرفت مطلوبی است و با سرعت خوبی پیش رفته‌اند، خیلی خوب است؛ امّا اگر چنانچه این شتاب کاهش پیدا بکند، ما عقب خواهیم ماند، چون دیگران هم دارند حرکت میکنند، کار میکنند، پیشرفت میکنند. البتّه وضع ما در بعضی از بخشها خیلی خوب است، از جمله همینهایی که امروز نشان داده شد؛ در بعضی از بخشها نه، وضعمان به این خوبی نیست، کمبود داریم، نقص داریم، بایستی آنها را هم پیدا کنیم، نیازهای خودمان را تشخیص بدهیم، دنبال برطرف کردن نقطه‌ی نیاز حرکت بکنیم ــ این کار لازم و واجبی است ــ و به هر حال از خدای متعال کمک بخواهیم.

من یک جمله هم درباره‌ی مسائل جاری فلسطین عرض بکنم که آن هم مهم است. این قضایای جاری در غزّه خیلی حقایق پوشیده و مکتوم را برای مردم دنیا روشن کرد. یکی از این حقایق مکتوم این است که سران کشورهای معروف و معتبر غربی، با همه‌ی ادّعاهایی که میکنند، مطلقا با تبعیض نژادی مخالف نیستند، [بلکه] طرف‌دار تبعیض نژادی‌اند؛ چرا؟ به خاطر اینکه رژیم صهیونیستی مظهر تبعیض نژادی است. صهیونیست‌ها خودشان را نژاد برتری میدانند و آحاد بشر را ــ انواع و اقسام بشر را که غیر صهیونیست و غیر یهودی هستند ــ از نژاد پَست به حساب می‌آورند؛ برای همین است که وقتی مثلاً چند هزار کودک را در ظرف چند روز به قتل میرسانند، احساسِ ناراحتیِ وجدان نمیکنند و مثل این است که چند هزار حیوان را مثلاً‌ از بین برده‌اند! حقیقت صهیونیست‌ها این است. خب حالا رئیس‌جمهور آمریکا، صدر اعظم آلمان، رئیس‌جمهور فرانسه، نخست‌وزیر انگلیس، از یک چنین موجودی و از یک چنین هویّتی دارند دفاع میکنند و به او کمک میکنند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که مسئله‌ی تبعیض نژادی که امروز یکی از مسائل مهمّ دنیا است و چشم بشر باز شده و تبعیض نژادی یکی از نفرت‌انگیزترین عقاید و گرایشها است، [ولی] ‌همه‌ی این آقایانِ معروف معتقد به تبعیض نژادی هستند و هیچ مخالفتی با تبعیض نژادی ندارند؛ وَالّا اگر مخالف بودند، این باید در عملکردشان در مورد قضیّه‌ی غزّه و فلسطین خودش را نشان میداد. مردم اروپا و مردم آمریکا و ملّتها باید تکلیف خودشان را با این وضعیّت روشن کنند، معلوم کنند که واقعاً آنها هم مثل سرانشان طرف‌دار تبعیض نژادی‌اند [یا نه]؛ اگر نیستند، موضع خودشان را مشخّص بکنند. این یک نکته‌ است.

یک نکته‌ی دیگر این است که رژیم صهیونیستی، با همه‌ی زَرق‌وبَرقی که از خودش نشان میدهد و بمباران و بزن و غیره، تا الان در حرکت خودش ناکام بوده. از اوّل گفتند که هدفشان این است که مثلاً حماس را یا مقاومت را نابود کنند، زمین‌گیر کنند، به زانو دربیاورند، تا الان نتوانسته‌اند این کار را بکنند؛ الان حدود چهل روز یا بیشتر است که با همه‌ی توان نظامی‌شان و با همه‌ی امکاناتی که دارند مشغول یک چنین جنایاتی هستند و نتوانسته‌اند این کار را انجام بدهند. علّت این هم که بمب روی سر مردم میریزند همین است که عصبی شده‌اند؛ به خاطر این ناتوانی عصبی‌اند. الان رژیم صهیونیستی بشدّت عصبی است، ناراحت است، لذا دارد این جنایات را انجام میدهد؛ بیمارستان را میزند، مریض را میزند، کودک را میزند، زن را میزند، چون شکست خورده. اینکه ما گفتیم «رژیم صهیونیستی شکست خورده»،(۲) این یک واقعیّتی است. این پیش رفتن تا داخل فلان بیمارستان و داخل خانه‌ی مردمِ بی‌دفاع که پیروزی نیست؛ پیروزی آن وقتی است که بتوانند طرف مقابل خودشان را، نیروی مهاجم به خودشان را، نیروی نظامیِ در مقابل خودشان را شکست بدهند؛ تا الان نتوانسته‌اند و نخواهند توانست ان‌شاءالله.

و قضیّه ابعاد مهم‌تری پیدا میکند وقتی انسان توجّه کند که این «نتوانستن»، مخصوص رژیم صهیونیستی هم نیست؛ آمریکا هم نتوانسته ــ داخل مِیدانند دیگر؛ آمریکا داخل میدان است ــ کشورهای غربی [هم که] دارند کمک میکنند نتوانسته‌اند. در ملاحظه‌ی حرکتِ تاریخیِ بشریّت، این خیلی مسئله‌ی مهمّی است؛ ما به جایی رسیده‌ایم که یک تجهیزاتِ مفصّلِ نظامیِ مسلحِ مجهّز به انواع سلاحها، در یک صحنه‌ی این‌جوری، به طرف مقابل خودش که بظاهر هیچ کدام از آن امکانات را ندارد نمیتواند غلبه پیدا کند! این یک پدیده‌ی مهمّی است، این یک حقیقتی است.

یک جمله هم در مورد وظایف دولتهای مسلمان عرض بکنیم. بعضی دولتهای مسلمان، در مجامع و در اظهارات و مانند اینها گاهی بمبارانها را محکوم میکنند ــ حالا بعضی محکوم هم نمیکنند! ــ [امّا] این کافی نیست؛ بایستی این جریان و شریانِ حیاتیِ رژیمِ صهیونیستی را قطع کنند، بایستی نگذارند که نفت و انرژی و کالا و امثال اینها وارد رژیم صهیونیستی بشود، بایستی روابط سیاسی‌شان [با رژیم صهیونیستی] را لااقل برای یک مدّت محدود ــ فرض کنید تا یک سال یا کمتر یا بیشتر ــ قطع کنند؛ اگر میخواهند این جنایات انجام نگیرد، این فاجعه متوقّف بشود و تمام بشود، این کار وظیفه‌ی آنها است. ملّتها هم نباید بگذارند مظلومیّت مردم فلسطین فراموش بشود؛ باید این اجتماعات را و این حرکات را ان‌شاءالله دنبال کنند.

ما به آینده کاملاً امیدواریم، به وعده‌ی الهی یقین داریم که وعده‌ی الهی ان‌شاءالله تحقّق پیدا خواهد کرد، و به آنچه وظیفه‌ی خودمان بدانیم ان‌شاءالله عمل خواهیم کرد.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 
 
 در ابتدای این مراسم ــ که در محلّ نمایشگاه دائمی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دانشگاه افسری علوم و فنون هوافضای عاشورا برگزار شد ــ سردار امیرعلی حاجی‌زاده (فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) گزارشی ارائه کرد.
 از جمله، بیانات در مراسم تحلیف و دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلّح (۱۴۰۲/۷/۱۸)

جهت | جوان باید تحلیل داشته باشد

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

جهت | جوان باید تحلیل داشته باشد





دهمین شماره‌ی «جهت» به توصیه اخیر رهبر انقلاب به دانش‌آموزان درباره داشتن تحلیل اختصاص دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر اهمیت تحلیل داشتن جوانِ امروز درباره اصل انقلاب اسلامی، قضیّه‌ی دفاع مقدّس و دهه‌ی ۶۰ و حوادث گوناگونی که در دهه‌ی ۸۰ و ۹۰ اتّفاق افتاد تأکید دارند. یعنی جوانان باید بدانند و تشخیص بدهند که این حوادث چه بود، از کجا شروع شد، چه کسی پشت این حوادث بود، چه چیزی نتیجه‌ی این حادثه شد.

اطلاع نگاشت | تغییر موازنه قدرت

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

اطلاع نگاشت | تغییر موازنه قدرت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «موازنه‌ی قوا به نفع فلسطینی‌ها بشدّت تغییر کرده است؛ دشمن صهیونیست سال به سال ضعیف‌تر شده است.» ۱۴۰۰/۰۲/۱۷
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس، لوح «تغییر موازنه قدرت» را منتشر میکند.




جای خالی شهید «طهرانی‌مقدم» در طوفان‌الاقصی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

جای خالی شهید «طهرانی‌مقدم» در طوفان‌الاقصی

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آینده را خوب می‌دید، خیلی امیدوار بود؛ بی‌ادعا، خلاق و مصمم. روحیه نوآوری داشت و همیشه می‌گفت که اگر امروز ما موفق شدیم، این موفقیت «به اذن‌الله» است. اعتقاد داشت که ما باید توانمند باشیم و دستاورد جدیدی را کشف کنیم. وقتی می‌خواست مأموریتی را به سرانجام برساند، می‌گفت که من این مأموریت و این دستور را می‌خواهم انجام دهم، حتی اگر تکه‌تکه شوم.

ظهر روز ۲۱ آبان سال ۱۳۹۰، انفجاری مهیب منطقه «ملارد» استان تهران را لرزاند؛ صدا و موج انفجار در حدی بود که در اکثر مناطق استان البرز و حتی تهران هم شنیده شد. از آن روز بود که دیگر آن مرد گمنام در بین ما نبود و مردم وقتی آن مرد را شناختند که تازه فهمیدند چه‌کسی را از دست داده‌اند.

جای خالی شهید «طهرانی مقدم» در طوفان‌الاقصی/ دشمن دارد کار می‌کند، پس بچه‌شیعه هم باید کار کند

قطعه ۲۴ بهشت زهرا (س) تهران، پر از چهره‌های درخشانی است که جان خود را در راه دفاع از آب و خاک کشور خود و انقلاب اسلامی، فدا کرده‌اند؛ از شهید «مصطفی چمران» که سنگ مزار او با پرچم سه‌رنگ ایران مزیّن شده است، گرفته تا شهیدان نام‌آشنایی همچون «حسن باقری»، «رضا چراغی»، «جواد فکوری» و...؛ منزل آخر او هم، همین‌جاست؛ سردار شهید «حسن طهرانی مقدم» را می‌گویم، همان سردار که روی سنگ مزار او نوشته شده است: «این‌جا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند».

دوستان و همرزمان وی، از اخلاق و رفتار خاص او، هم در زندگی شخصی و هم در محیط کاری‌اش می‌گویند؛ این‌که چگونه، شخصی با این رتبه و جایگاه با همکاران خود، از سرباز وظیفه و نیروی خدماتی گرفته تا محققان و نخبگانی که در صنعت موشکی، زیر دست او فعالیت می‌کردند، خاکی‌وار و بدون کِبر و غرور رفتار می‌کرد. با شنیدن خصوصیات اخلاقی و رفتاری او، یاد آن جمله معروف سردار سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» می‌افتم که گفته بود: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی‌شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می‌شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».

این‌روز‌ها با شهادت «پدر موشکی ایران»، صنعت موشکی کشور تعطیل نشده است؛ بلکه طهرانی‌مقدم‌های زیادی هستند که ادامه‌دهنده راه او هستند تا خواب را بر چشم مستکبران و دشمنان این مرز و بوم حرام کنند. همان یاران در گهواره امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای (مد ظله‌العالی) که امروز به‌عنوان دانشمندان و محققان گمنام صنعت موشکی کشور شناخته می‌شوند. یکی از این افراد که سال‌ها در کنار شهید «طهرانی مقدم» بوده و به‌دلیل مسائل حفاظتی و امنیتی، نامی از وی برده نمی‌شود، درباره خصوصیات اخلاقی این شهید والامقام می‌گوید:

وقتی می‌آمد، انگار «طوفان» را با خود می‌آورد

«روحیه باز و جذابی داشت و همگی از این‌که داریم با وی کار می‌کنیم، احساس خوبی داشتیم. وقتی می‌آمد، انگار «طوفان» را با خود می‌آورد؛ «طوفان روابط»، «طوفان علائق». وقتی در کار بودیم، مانند این‌که در زمین فوتبال قرار داشتیم و «بچه‌ها، بچه‌ها...» گفتن، تکه‌کلام او بود. آن‌قدر فضایی خاص و صمیمی را ایجاد می‌کرد، که افراد احساس می‌کردند، فاصله‌ای بین آن‌ها و شهید «طهرانی مقدم» نیست.

به‌شدت به زندگی افراد دقت داشت؛ مثلا هدایایی را می‌گرفت و به افرادی که ازدواج می‌کردند یا صاحب فرزند می‌شدند، تقدیم می‌کرد، برای این‌که آن‌ها ترغیب شوند و کار را با کیفیت بهتری دنبال کنند. به خانواده‌ها توجه می‌کرد؛ به‌نحوی که به خانه افراد هم سرکشی می‌کرد و برای آن‌ها هدیه می‌برد تا خانواده‌ها را هم با مسائل کاری، هماهنگ کند».

سردار شهید «حسن طهرانی مقدم» سه‌سال پایانی زندگی خود را در پادگان «شهید مدرس» به‌سر برد؛ همان‌جایی که حتی برخی شب‌ها را هم در آن‌جا صبح کرد، همان‌جایی که مبدأ پر کشیدن او بود. حالا امروز این پادگان محلی متروکه است؛ البته نه! چرا متروکه، این‌جا جایی است که قدم زدن در آن، برای همراهان شهید خاطره‌انگیز است، همان‌هایی که به «بچه‌های سردار» معروفند، مخصوصاً آن قسمتی از پادگان که یادمانی به‌یاد شهید «طهرانی مقدم» و شهدای همراه او بنا کرده‌اند. یکی از این افراد درباره شهید «طهرانی مقدم» می‌گوید: هر امکاناتی هست، باید برای همه باشد.

«وقتی می‌خواست وارد مجموعه شود، به اولین قسمتی که می‌رسید، پیاده می‌شد و شروع می‌کرد به احوال‌پرسی؛ دانه به دانه، تک به تک، نفر به نفر، به هر قسمتی هم می‌رفت و در آخر به اتاق خودش مراجعه کرده و لباس کار خود را می‌پوشید و مانند یک کارگر کار می‌کرد، از ۸ صبح تا گاهی اوقات به‌صورت شبانه‌روزی، تا جایی که ما همیشه می‌گفتیم، اگر لباس کار به تن حاجی برود، همه ما ایجا ماندگار هستیم.

جای خالی شهید «طهرانی مقدم» در طوفان‌الاقصی/ دشمن دارد کار می‌کند، پس بچه‌شیعه هم باید کار کند

یک‌بار برای وی دوچرخه گرفتند و گفتند که «حاج آقا می‌خواهید در پادگان تردد کنید، پیاده نروید»؛ اما گفت که من سوار نمی‌شوم تا برای همه قسمت‌ها دوچرخه بخرید و معتقد بود که هر امکاناتی هست، باید برای همه باشد، نه فقط برای من. حتی یک‌بار بابت ماه مبارک رمضان جیره‌ای داده بودند؛ اما به نیروی روزمزد که یک کارگر بود، چیزی نداده بودند؛ حاجی تا فهمید ناراحت شد و گفت که «بروید مانند همین را تهیه کنید و به آن کارگر روزمزد بدهید، ما این‌جا بین کسی فرق نمی‌گذاریم»؛ و این را هم بگویم که حاجی هیچ‌کس را به فامیلی صدا نمی‌کرد، بلکه همه را با نام کوچک صدا می‌زد، حتی نفر جدیدی که وارد مجموعه می‌شد.

«پشت میز نشین» نبود/ همیشه نفر اول بود

یکی‌دوبار محافظان به او گفته بودند که وقتی در محوطه تردد می‌کنید، ما باید حواس‌مان به شما باشد؛ اما حاجی گفته بود که این‌جا خانه من است و این افرادی هم که این‌جا هستند، همه بچه‌های من هستند؛ این‌جا من محافظی نمی‌خواهم. آدم در خانه خودش که محافظ لازم ندارد! این‌ها خیلی به من نزدیک هستند و من هم دِینی دارم به این‌ها، هیچ‌موقع نگذارید فاصله من با این‌ها زیاد شود. وقتی هم که حاجی به شهادت رسید، به‌دلیل این بود که به بچه‌ها نزدیک بود، کنار بچه‌ها بود و «پشت میز نشین» نبود. همیشه او نفر اول بود و بعد ما نفر دوم و سوم، پشت سرش بودیم.

الان هم درست است که در ظاهر نیست؛ اما وقتی در محوطه پادگان «شهید مدرس» قدم می‌زنیم، حضور او را حس می‌کنیم؛ چراکه حتی درخت‌های این پادگان هم حاضرند شهادت دهند که تک‌تک آن‌ها را سرکشی کرده و همه این‌جا قدم زده است. همیشه نماز اول وقت را در نمازخانه همراه با بچه‌ها می‌خواند، موقع غذا خوردن، در سالن غذاخوری با بچه‌ها غذا می‌خورد».

قدم‌های او، تمام راه‌ها و جاده‌های پادگان «شهید مدرس» را پشت سر گذاشته است؛ همانند علوم موشکی، همانند معنویت. کسی چه‌می‌داند که چه ایده‌هایی در سر می‌پروراند؟ اما هرچه که بود، می‌خواست اسرائیل را نابود کند و برای رسیدن به اهداف خود، همانند جاده‌های پادگان «شهید مدرس»، سریع‌تر و سریع‌تر می‌دوید و هیچ‌گاه آرام نمی‌گرفت. شاید در آن سه‌سالی که در «شهید مدرس» بود، می‌دانست که دیگر فرصتی ندارد. یکی دیگر از افرادی که به «بچه‌های سردار» معروف شده، گفته است:

خیلی راحت خندید و رفت

روز‌های اولی که پادگان آمدم، حفاظت فیزیکی دژبان بودم؛ ولی حسن‌آقا را ندیده بودم. داشتم گشت می‌زدم که پشت بی‌سیم اعلام کردند؛ به سوله‌ها بروید و به پیمان‌کاران بگویید تا بیایند بیرون، گفتم پیمان‌کار‌ها را نمی‌شناسم، گفتند هرکسی که لباس شخصی است را بیرون کنید. رفتم دیدم یک نفر با لباس شخصی، خیلی خاکی دارد می‌آید، من هم فکر کردم که پیمان‌کار است؛ دست روی سینه‌اش گذاشتم و گفتم که بفرمایید بیرون؛ حالا نگو که خود شهید «طهرانی مقدم» بود. یک‌لحظه دیدم که یک‌نفر از عقب داد می‌زند که فلانی حسن آقا را چه‌کار داری! گذشت... غروب که شد، وقتی خودروی حاجی مقابل در دژبانی رسید، رفتم و گفتم «حاج‌آقا ببخشید، بی‌ادبی شد»، حاجی گفت: «تازه آمدی؟»، گفتم «بله»، نگاهی کرد و خنده‌ای کرد و گفت: «می‌دانی چه کار مهمی داری؟ پای کار باشی ها!». دست تکان داد و گفت: «در این راه موفق باشی»، بعد هم خیلی راحت خندید و رفت.

یک روز صبح بود، تا بیدار شوم و خودم را برسانم به پادگان، وقتی رسیدم که همکاران کار را آغاز کرده بودند. با همه احوال‌پرسی کردم و حاجی هم یک گوشه چشمی نگاه کرد و احوال‌پرسی کرد و بعد هم رفتم سر کارم. حین کار بودم که شهید «کنگرانی» آمد و گفت که «چرا دیر رسیدی؟»، گفتم: «واقعیت، دیشب دیر رفتم و صبح هم ماشین هم نداشتم و...». گذشت تا این‌که در غذاخوری، دژبان آمد و گفت که شهید «کنگرانی» با شما کار دارد. وقتی رفتم به اتاقش، گفت که بیا این برگه را امضا کن. اول فکر کردم که توبیخ یا جریمه شدم؛ اما دیدم نامه وام است. وقتی علت آن را سوال کردم، گفت: دیروز که گفتی ماشین ندارم، حسن آقا گفت که به ایشان وام بدهید که دیگر دغدغه‌ای برای رفت و آمد نداشته باشد. آن‌جا بود که در یک حال و هوای دیگر، برایم عجیب بود که حاجی چگونه نیرو‌ها و زیردست‌های خود را می‌سنجد که دغدغه و مشکلات آن‌ها چیست؟ چراکه می‌خواست پیشرفت کار را بالا ببرد».

هنوز که هنوز است، صدای حاج‌حسن در میان بادی که در پادگان «شهید مدرس» می‌وزد، به گوش می‌رسد، صدایی آشنا برای «بچه‌های سردار» که به حرف‌های خود، به آن‌ها روحیه می‌داد؛ اما افسوس که دیگر بچه‌هایش باید در «شهید مدرس» بنشینند و به آن یادمان فیروزه‌ای بنگرند و به صدای باد گوش فرا دهند. باز هم یکی دیگر از «بچه‌های سردار» از او می‌گوید:

دشمن دارد کار می‌کند، پس بچه‌شیعه هم باید کار کند

«از طرح تک‌تک نیرو‌ها استفاده می‌کرد؛ هرکس حق داشت ایده دهد، حتی خلاقیت‌ها را تشویق هم می‌کرد. هرکسی را در هر عرصه‌ای مانند جوشکاری، آهنگری، رانندگی و... پرورش می‌داد. در میان کار همه بچه‌ها را جمع کرده و شروع می‌کرد به توجیه کردن آن‌ها، می‌گفت هدف ما چیست؟ می‌خواهیم به کدام سمت برویم؟ دشمن دارد کار می‌کند، پس بچه‌شیعه هم باید کار کند...؛ خیلی انرژی عجیبی می‌داد. می‌نشست آرمان‌ها را دوباره مرور می‌کرد و تأکید می‌کرد «اگرچه دنیای شما باید تأمین شود؛ اما کار جدی است و شب و روز باید کار کنیم».

جای خالی شهید «طهرانی مقدم» در طوفان‌الاقصی/ دشمن دارد کار می‌کند، پس بچه‌شیعه هم باید کار کند

یک آزمایشی داشتیم که مدت‌ها روی پروژه آن کار کرده بودیم، چندین ماه آمدیم پای آزمایش پروژه، اما با خطا مواجه می‌شدیم؛ یک‌بار که با خطا مواجه شدیم، حاج آقا رسید و گفت: «چه شده؟ چرا ناراحتید؟» دست‌ها را گرفت و همه را بلند کرد و شروع کرد به تشریح آورده‌ها و دستاورد‌های این آزمایشی که با خطا همراه بود. وقتی هم که آزمایش‌ها موفقیت‌آمیز می‌شد، می‌گفت همان‌جا سجده شکر به‌جای آورید.

انرژی و توجه خود را کامل منتقل می‌کرد، به‌صورتی که همه خود را در سنگر مبارزه و مسئول نتیجه کار می‌دیدند و همه زندگی خود را برای کار می‌گذاشتند؛ به‌دلیل آن انرژی که از حاج‌آقا می‌دیدند؛ چراکه خودش می‌آمد و پای کار می‌ایستاد و از خود آبرو و همت می‌گذاشت.

روز آخر، قرار بود از جمعه‌اش همه بیاییم سر کار، هم حاج‌آقا و هم بچه‌ها تا حدود یازده شب کار کردند، صبح که بیدار شدم، فکر کردم که هنوز خیلی زود است؛ اما دیدم که حاج‌آقا از دو سه ساعت قبل از بیدار شدن ما دارد با دوچرخه در پادگان می‌گردد. از قبل گفته بود که فردا عظیم‌ترین روز ماست و دو تا کار عظیم داریم».

«جهان» جوانی است که از میدان کارگری برای انجام کار‌های خدماتی به پادگان «شهید مدرس» آمد، جوانی که همچون همه «بچه‌های سردار» بعد از آن روز تلخ، گویی پدر خود را از دست داد. «جهان» جهانی از خاطرات را از آن روز‌های «شهید مدرس» به یاد دارد؛ روز‌هایی که می‌شد صفا و صمیمیت را در آن‌جا دید. «جهان» نیز می‌گوید:

حاج‌حسن نگذاشت که من مستاجری بکشم

«هر موقع که پیشانی من را می‌بوسید و دست روی سرم می‌کشید، تمام خستگی‌هایم از تنم بیرون می‌رفت. روز دوشنبه بود، به شهید «مهدی نواب» گفتم که «می‌خواهم کمی زود بروم»، گفت: «چرا؟ حاجی شام می‌ماند!»، گفتم: «می‌خواهم بروم خانه اجاره کنم»، گفت: «چقدر پول داری؟»، گفتم: «یک مقدار پول دارم، یک مقدار هم طلا دارم»، گفت: «طلا‌ها را بفروش، هرچقدر که پول شد، به من بگو، فعلا هم از اجازه خانه صرف نظر کن». هرچه طلا داشتم فروختم و سه‌میلیون هم به من وام دادند؛ اما من تا زمانی که حاجی زنده بود، نفهمیدم که نزدیک به هفت یا هشت میلیون تومان به من کمک کرده بود. سه نفر را فرستاد تا برگردند و خانه‌ای خوب برای من پیدا کنند، تا این‌که یک خانه ۶۰ متری پیدا کرده و قولنامه هم کرده بودند، کلید خانه را گرفته و متر کرده و آن را موکت هم کرده بودند و حتی فرش هم خریده بودند؛ این‌گونه شد که حاج‌حسن نگذاشت که من مستاجری بکشم».

نماهنگ | در خط مقدم

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نماهنگ | در خط مقدم




حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز شنبه دوازدهم اردیبهشت‌ماه ۱۳۷۷ با آقای شیخ احمد یاسین رهبر حرکت مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و هیئت همراه دیدار و گفت‌وگو کردند.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif رسانه KHAMENEI.IR گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی و آقای شیخ احمد یاسین در این دیدار را برای نخستین‌بار منتشر میکند.

گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی:
* من اعتقاد دارم که شما، آقای شیخ احمد یاسین و این برادران و برادرانی که در فلسطین دارند جهاد می‌کنند در خطّ مقدم جنگ اسلام با کفر و جنگ حق با باطل هستند.

* ما یک ساعت هم حکومت غاصبِ در سرزمین فلسطین و مملکت فلسطینی را قبول نکردیم و نخواهیم کرد.

* ما با صهیونیست‌ها، با حکومت غاصب، با آن زائده‌ی سرطانی‌ای که در سرزمین اسلامی کاشتند دشمنیم و با آن مبارزه خواهیم کرد.

* ما در آینده هیچ شکی نداریم. آنچه که مهم است برنامه‌ی عمل است تا بتوان این زمان را کوتاه کرد تا آنجایی که میشود.

* ما البته به شماها افتخار می‌کنیم و مایه‌ی عزّت اسلام می‌دانیم این حرکات اسلامی را. آنچه که جنابعالی بیان کردید من با دقت گوش کردم و آن را تماماً منطبق بر اصول اسلامی و احکام اسلامی و قرآنی مشاهده میکنم و بلاشک همین هم پیروز خواهد شد. و وعده‌ی خداوند راست است، حیثُ یقول: ولینصرن‌ الله‌ من‌ ینصره‌ ان‌الله‌ لقوی‌ عزیز.
 
گزیده‌ای از سخنان جناب آقای شیخ احمد یاسین:
* أشکر لکم هذا اللقاء الطیب و هذه الساعات الطیبة التی أتیحت لی أن أزور  أرض الثورة الإسلامیة فی إیران. أشکر لهذا البلد قیادة و شعبا موقفه الحازم من القضیة الفلسطینیه.

* فأحنا نحتاج إلی دعم من أهلنا فی الوطن العربی و الإسلامی لنثبّت الخیار الإسلامی و نثبت الشعب الفلسطینی فی وجه  العدوان الصهیونی  الأمریکی إن‌شاءالله.

* لانفرط فی وطننا ولابذرة و لا بشبر واحد و سنبقی مجاهدین، فإما النصر و إما الشهادة إن‌شاءالله حتی یتحقق تحریر القدس و الأقصی قبلة المسلمین الأولی إن‌شاءالله تعالی.

* ترجمه سخنان آقای شیخ احمد یاسین: اولاً به خاطر این دیدار خوب و این ساعات خوبی که فرصت یافته‌ام در سرزمین انقلاب اسلامی در ایران از محضرتان سپاسگزارم. از موضع قاطعانه‌ی  رهبری و مردم این کشور در قبال آرمان فلسطین نیز سپاسگزارم.

ما به حمایت مردم‌مان در کل سرزمینهای عربی و اسلامی نیاز داریم، تا بتوانیم خط اسلامی را تثبیت کنیم و به ملت فلسطین کمک نماییم تا در برابر تجاوزگری صهیونیستی ـ آمریکایی ان‌شاءالله راسخ و استوار ایستادگی کند.

ما از یک ذره و یک وجب از خاک وطن‌مان چشم‌پوشی نمیکنیم. ما همچنان به صورت مجاهدانی باقی خواهیم ماند که ان‌شاءالله تعالی یا به پیروزی یا به شهادت میرسیم تا اینکه آزادی قدس و مسجد اقصی نخستین قبله‌ی مسلمانان تحقق یابد.