شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

امام خامنه‌ای: رژیم صهیونیستی با قدرت امت اسلامی از قلب جامعه اسلامی برداشته می‌شود

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

امام خامنه‌ای: رژیم صهیونیستی با قدرت امت اسلامی از قلب جامعه اسلامی برداشته می‌شود

در سالروز میلاد پیامبر اکرم و حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله علیهما)(۱)

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم


و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسانٍ الی یوم الدّین.


خوشامد عرض میکنم به همه‌ی برادران و خواهران عزیز و میهمانان هفته‌ی وحدت و نمایندگان کشورهای اسلامی در تهران، و تبریک عرض میکنم میلاد نبیّ‌ اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم‌) و حضرت امام صادق (سلام الله علیه) را و امیدواریم ان‌شاء‌الله خداوند متعال این روز را عید قرار بدهد و مبارک کند برای ملّت ایران و همه‌ی امّت اسلامی و مسلمانان جهان. تشکّر میکنم از آقای رئیس‌جمهور محترممان که نکته‌ی اصلی و مهمّ امروز را ایشان در بیانات خوب خودشان بیان کردند؛ مسئله‌ی «وحدت اسلامی» که بنده هم اشاره خواهم کرد؛ ان‌شاء‌الله.


روز میلاد پیغمبر (علیه و آله السّلام) یک روز استثنائی است در تاریخ. علّت هم این است که ولادت نبیّ مکرّم، مقدّمه‌ی ضروری و لازم نبوّت ختمیّه است و نبوّت ختمیّه در واقع نسخه‌ی نهایی و کامل برای سعادت و تعالی بشر است؛ بنابراین روز میلاد، روز بسیار مهمّی است.


من یک جمله، یک کلمه درباره‌ی این حرکت عمومی پیامبران عرض کنم. اگر ما حرکتِ عامّ تاریخِ بشر را تشبیه کنیم به یک کاروان که در راهی در حرکت است و بشر در این حرکت تاریخی در مسیر زمان، در بستر زمان در حال حرکت و پیشرفت است، قطعاً کاروان‌سالار و راهبر این کاروان، انبیای الهی هستند. انبیای الهی، هم راه را نشان میدهند، هم قدرت تشخیص جهت‌یابی را در آحاد انسان و در افراد انسان تقویت میکنند. صرفاً راه نشان دادن نیست، [بلکه] قدرت و توانایی تشخیص را در آحاد بشر بالا میبرند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین (علیه السّلام): لِیَستَأدوهُم میثاقَ فِطرَتِهِ وَ یُذَکِّروهُم مَنسِیَّ نِعمَتِهِ ... وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ‌ العُقول‌.(۲) با مردم این‌جور رفتار میکنند: فطرت را بیدار میکنند، نیروی خردورزی و اندیشه را فعّال میکنند، به کار می‌اندازند و بشر به این وسیله میتواند به طرف جلو حرکت کند. البتّه در طول زمان، در برهه‌هایی افراد این کاروان، یعنی آحاد بشر، به حرف انبیا گوش کردند، راهی را که آنها نشان دادند رفتند و نتایجش را دیدند؛ در برهه‌هایی هم بعکس، در مقابل انبیا ایستادند، به حرف آنها توجّه نکردند، هدایت آنها را نادیده گرفتند، آنجا هم تبعات و نتایج سوئش را مشاهده کردند؛ همین گونه‌گونی‌ها در تاریخ بشر که گاهی بعضی هدایت شده‌اند، بعضی هدایت نشده‌اند، این عوارضِ حیاتِ تاریخِ بشر را به وجود آورده؛ یعنی جبهه‌بندی‌ها را، تعارضها را، حق‌و‌باطل‌ها را، ایمانها را، کفرانها را به وجود آورده؛ تصویر کلّی تاریخِ بشر این است.


انبیا این هدایت و رعایت و کمک به بشر و این دعوت را هم با طرق مختلفی انجام دادند؛ قرآن همه‌ی این طرق را در بخشهای مختلف بیان فرموده؛ حالا من چند موردش را مثلاً عرض بکنم. یک جا «وَ ما عَلَینا اِلَّا البَلاغُ المُبین»(۳) است. [میفرماید] پیغمبر وظیفه‌اش «رساندن» است؛ فقط همین؛ وَ ما عَلَینا؛ غیر از این چیز دیگری، وظیفه‌ای ندارد؛ در یک شرایطی این‌جوری [است]؛ امّا در یک شرایطی هم «ما اَرسَلنا مِن‌ رَسولٍ‌ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله»؛(۴) باید مورد «اطاعت» قرار بگیرد؛ یعنی تشکیلات سیاسی درست کند، جامعه را حرکت بدهد و موظّفند گوش کنند، اطاعت کنند و مانند اینها. یک جا میفرماید: اُدعُ اِلى‌ سَبیلِ‌ رَبِّکَ‌ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَةِ وَ جادِلهُم بِالَّتی هِیَ اَحسَن‌؛(۵) شیوه‌ی دعوت میشود این؛ یک جا هم میفرماید: «وَ کَاَیِّن‌ مِن‌ نَبِیٍّ‌ قاتَلَ‌ مَعَهُ‌ رِبِّیُّونَ‌ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللَه»(۶) تا آخر. یک جا زبانِ خوش است، یک جا قدرت نظامی است؛ بسته به شرایط است.  یا در یک جا میفرماید: فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَهِ لِنتَ لَهُم وَلَو کُنتَ‌ فَظّاً غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِک.(۷) تعبیر «غلظت» را در اینجا به کار میبرد: غَلیظَ القَلب؛ اگر این‌جور بود، نمیتوانستی این حرکت را انجام بدهی. یک جا دیگر میفرماید: جاهِدِ الکُفّارَ وَ المُنافِقینَ‌ وَ اغلُظ عَلَیهِم؛(۸) همان «غلظت» را توصیه میکند. بنابراین شیوه‌ی دعوت یک جور نیست. شیوه‌ی دعوت پیغمبران در شرایط مختلف، در زمانهای مختلف، در مکانهای مختلف تفاوت پیدا میکند. اینکه میگوییم عقل بشر را بالا ببرند، قدرت تشخیص را بالا ببرند، معنایش همین است که در هر زمانی ببینند چگونه میتوانند این دعوت را اشاعه بدهند، این دعوت را پیش ببرند.


خب اینهایی که عرض کردیم، توصیف است. در این کاروان عظیم تاریخ بشر گفتیم انبیا کاروان‌سالارند؛ در خلال سلسله‌ی این راهبران و قافله‌سالاران، بدون تردید کاروان‌سالار حقیقی و نهایی و اصلی، وجود مقدّس حضرت محمّد مصطفیٰ (صلّی الله علیه و آله) است. به قول آن عارف بزرگ:

در این ره انبیا چون ساربانند

دلیل و رهنمای کاروانند

وز ایشان سیّد ما گشت سالار

هم او اوّل، هم او آخر در این کار(۹)

«اوّل» است، چون در مقدّمِ صفوفِ پیغمبرانِ الهی قرار دارد؛ «آخر» است، چون کامل‌ترین و نهایی‌ترین برنامه‌ی الهی را به بشریّت عرضه میکند.


خب، روز میلاد پیغمبر طبعاً روز طلوع این خورشید است، روز رونمایی از این گوهر بی‌همتای عالم وجود است؛ بنابراین روز بزرگی است، روز مهمّی است. ما نباید دست‌کم بگیریم روز میلاد پیغمبر را. خب باید درس بگیریم؛ صِرف توصیف و تمجید که کفایت نمیکند. درس پیغمبر، یک درس کامل و جامع و همه‌جانبه است که برای همه‌ی زندگی است؛ هر بخشی از این، قابل تبیین و تشریح و توصیف فراوان است.


یکی از این درسهای زندگی پیغمبر و دعوت پیغمبر را ــ که شاید یکی از بزرگ‌ترین درسهای نبوی برای ما این است ــ من عرض میکنم و آن عبارت است از: امّت‌سازی؛‌ تشکیل «امّت اسلامی». آن مبارزات سیزده‌ساله‌ی مکّه منتهی شد به هجرت که پایه‌گذاری امّت اسلامی است. امّت اسلامی با هجرت کلید خورد، با سختی‌ها و دشواری‌ها و گرسنگی‌ها و سختی‌های اهل صُفّه(۱۰) و مردم مدینه ــ که مهاجرشان یک جور، انصارشان یک جور [سختی کشیدند] ــ ادامه پیدا کرد؛ با مجاهدتها، مبارزه‌ها، فداکاری‌ها امّت اسلامی تحکیم شد؛ با فداکاری‌هایی که در دوران حیات مبارک پیغمبر انجام گرفت و گذشتها و ایثارهایی که بعد از رحلت آن بزرگوار انجام گرفت، این امّت پایدار ماند. البتّه بهتر از آنکه اداره شد میتوانست اداره بشود لکن امّت اسلامی به عنوان یک امّت که بنای آن را پیغمبر اکرم در مدینه با جمعیّت محدود گذاشته بود، باقی ماند. ما امروز به این درس احتیاج داریم؛ ما امروز فاقد امّت اسلامی هستیم. کشورهای اسلامی زیادند، نزدیک دو میلیارد مسلمان در دنیا زندگی میکنند امّا عنوان «امّت» را نمیتوان بر این مجموعه گذاشت؛ چون هماهنگ نیستند، چون یک‌جهت نیستند.


امّت یعنی مجموعه‌ی انسانهایی که در یک جهت، به سوی یک هدف، با یک انگیزه دارند حرکت میکنند؛ ما این‌جور نیستیم، ما متفرّقیم. نتیجه‌ی این تفرّق، سلطه‌ی دشمنان اسلام است؛ نتیجه‌ی این تفرّق این است که فلان کشور اسلامی احساس میکند اگر بخواهد خودش را نگه دارد، باید به آمریکا تکیه کند؛ اگر متفرّق نبودیم، این نیاز احساس نمیشد. ما میتوانستیم پشت در پشت هم، دست در دست هم از امکانات یکدیگر استفاده کنیم، به هم کمک کنیم، یک «واحد» را تشکیل بدهیم؛ این واحد از همه‌ی قدرتهای امروز دنیا میتوانست قوی‌تر باشد. کمااینکه یک روز این‌جوری بود؛ با همه‌ی اشکالات و ایرادهایی که در آن وضع وجود داشت، در عین‌ حال چون یکی بودند، قدرت محسوب میشدند؛ ما امروز این‌جور نیستیم. این بزرگ‌ترین درس امروز ما است؛ باید به هم نزدیک بشویم.


ما امروز نیازمند تشکیل امّت اسلامی هستیم؛ یعنی باید دنبال این برویم. چه کسی میتواند در این زمینه کمک کند؟ دولتها میتوانند تأثیر بگذارند؛ البتّه انگیزه در دولتها خیلی قوی نیست. آنهایی که میتوانند این انگیزه را قوی کنند، خواصّ دنیای اسلامند؛ یعنی همین شماها: سیاستمداران، علما، دانشمندان، دانشگاهیان، طبقات بانفوذ و صاحب فکر، شعرا، نویسندگان، تحلیلگران سیاسی و اجتماعی، اینها میتوانند اثر بگذارند. فرض بفرمایید اگر ده سال همه‌ی مطبوعات دنیای اسلام بر روی اتّحاد مسلمین تکیه کنند، مقاله بنویسند، شاعر شعر بگوید، تحلیلگر تحلیل کند، استاد دانشگاه تبیین کند، عالِم دینی حکم کند، بلاشک در طول این ده سال وضعیّت بکلّی عوض خواهد شد؛ ملّتها که بیدار شدند، ملّتها که علاقه‌مند شدند، دولتها ناچار میشوند در آن جهت حرکت بکنند. خواص میتوانند این کار را انجام بدهند؛ این وظیفه‌ی ما است.


البتّه این حرفی که بنده عرض میکنم ــ ایجاد این وحدت و تشکیل امّت اسلامی ــ دشمنانی دارد؛ دشمنان اسلام؛ روی «دشمنان اسلام» فکر کنید، تکیه کنید؛ دشمن فلان کشور، مهم نیست؛ کسانی هستند دشمن اسلامند، ولو به یک بخشی از مسلمین بظاهر خودشان را نزدیک میکنند برای اینکه یک بخش دیگر را نابود کنند امّا در واقع دشمن اسلامند؛ اینها نمیخواهند این امّت اسلامی تشکیل بشود؛ اینها نمیخواهند این اتّحاد به وجود بیاید؛ اینها گسلهای مذهبی درون دنیای اسلام را فعّال میکنند.


یکی از مشکل‌تراش‌ترین گسلهای موجود بین جوامع، گسل اعتقادی و دینی است، مثل گسلهای زلزله. اگر چنانچه این گسل فعّال بشود، خیلی آسان نمیشود این گسل را خاموش کرد. جنگهای صلیبی دویست سال طول کشید و واقعاً صلیبی بود؛ واقعاً جنگ دینی بود و روی تعصّبات دینی این کار انجام گرفت. نمیگذارند، نمیخواهند بگذارند. باید بر خواست دشمن فائق آمد. اینکه امام بزرگوار ما از قبل از پیروزی انقلاب بر روی وحدت دنیای اسلام و وحدت شیعه و سنّی این‌‌همه تکیه کرده‌اند، به خاطر همین است؛ چون قدرت دنیای اسلام ناشی از اتّحاد است و دشمن عکس این را میخواهد و بعکس این عمل میکند و تلاش میکند. این درس امروز ما از حضرت است.


البتّه این را هم ما خودمان و مردم کشور خودمان توجّه داشته باشیم که اگر ما میخواهیم پیام ما، پیام وحدت ما، در دنیا صادقانه تلقّی بشود، باید بین خودمان این اتّحاد را ایجاد کنیم. اختلاف سلیقه و اختلاف نظر و اختلافات سیاسی و امثال اینها نباید در همدستی و هم‌بازویی و همگامی ملّت و همدلی ملّت تأثیر بگذارد؛ دنبال اهداف حقیقی باید حرکت کنیم. اگر این اتّفاق افتاد، آن وقت دیگر دشمن نمیتواند به موجود لجنِ فاسدِ خبیثی مثل رژیم صهیونی این اجازه را بدهد که این‌‌همه جنایت را در این منطقه انجام بدهد. امروز ببینید رژیم صهیونی چه میکند! یعنی جنایتهایی که انجام میدهند بدون شرم، بدون پنهان‌کاری [است]؛ در غزّه یک جور، در کرانه‌ی باختری یک جور، در لبنان یک جور، در سوریه یک جور؛ جنایت میکنند به معنای واقعی کلمه. طرفشان مرد جنگی نیست، طرفشان آحاد مردمند. در فلسطین به مردان جنگی نتوانستند ضربه‌ای وارد کنند، خشم جاهلانه و خباثت‌آلود خود را سر بچّه‌های کوچک، سر بیماران بیمارستان‌ها، سر مدارس فرزندان نورسیده خالی کردند. این به خاطر این است که ما از قدرت درونی خودمان استفاده نمیکنیم؛ باید استفاده کنیم. این قدرت درونی میتواند رژیم صهیونی را، این غدّه‌ی سرطانی خبیث را از قلب جامعه‌ی اسلامی یعنی فلسطین بردارد و ازاله کند و نفوذ و تسلّط و دخالت زورگویانه‌ی آمریکا را در این منطقه از بین ببرد؛ [ما] میتوانیم.


امروز قدم اوّل و اوّلین کار در اتّحاد دنیای اسلام بر ضدّ این باند جنایتکار و باند تروری که بر فلسطین حکومت میکنند و قصف(۱۱) کردند سرزمین فلسطین را، این است که کشورهای اسلامی ارتباطات اقتصادی‌شان را بکلّی با این باند جنایتکار قطع کنند؛ این دیگر کمترین کاری است که میتوانند انجام بدهند؛ باید این کار انجام بگیرد. ارتباطات اقتصادی را از بین ببرند، ارتباطات سیاسی را تضعیف کنند، حملات مطبوعاتی، حملات رسانه‌ای را تقویت کنند و صریحاً ابراز کنند و نشان بدهند که در کنار ملّت مظلوم فلسطین قرار دارند.


امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال همه‌ی ما را هدایت کند؛ دولتها را، ملّتها را، خواص را، مجموعه‌های فعّال را هدایت کند تا بتوانیم این وظیفه را انجام بدهیم.


والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته



(۱ در ابتدای این دیدار، آقای دکتر مسعود پزشکیان (رئیس‌جمهور) مطالبی بیان کرد.

(۲ نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱؛ «تا عهد خداشناسی را که در فطرت آدمی بود باز طلب کنند و نعمت از یادرفته را باز به یاد آورند و گنجینه‌های دانش پنهانی را برون آرند.»

(۳ سوره‌ی یس، آیه‌ی ۱۷؛ «و بر ما [وظیفه‌اى‌] جز رسانیدن آشکار [پیام‌] نیست.»

(۴ سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۶۴؛ «و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهى از او اطاعت کنند ...»

(۵ سوره‌ی نحل، بخشی از آیه‌ی ۱۲۵؛ «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه‌اى‌] که نیکوتر است مجادله نماى ...»

(۶ سوره‌ی آل عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۴۶؛ «و چه بسیار پیامبرانى که همراه او توده‌هاى انبوه، کارزار کردند؛ و در برابر آنچه در راه خدا بدیشان رسید، سستى نورزیدند و ناتوان نشدند ...»

(۷ سوره‌ی آل عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۵۹؛ «پس به [برکتِ‌] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مىشدند ...»

(۸ از جمله، سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۷۳؛ «اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر.»

(۹ شیخ محمود شبستری. گلشن راز

(۱۰ گروهی از یاران پیامبر که پس از هجرت از مکّه به مدینه، هنوز خانه‌اى، مسکنى، سروسامانى نداشتند و در سکّوى مسجد ــ که صفّه نامیده میشد ــ اسکان داشتند و آنجا زندگى میکردند.

(۱۱ ویران

امام خامنه‌ای: سیاست‌های دوگانه کشورهای حاکم بر مسائل ورزش در المپیک پاریس محسوس بود

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

امام خامنه‌ای: سیاست‌های دوگانه کشورهای حاکم بر مسائل ورزش در المپیک پاریس محسوس بود

اعضای کاروان‌های اعزامی ایران به بازی‌های المپیک و پارالمپیک ۲۰۲۴ پاریس صبح امروز (سه‌شنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

اخبار و تصاویر تکمیلی متعاقباً منتشر خواهد شد.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
 خیلی خوشحالم از اینکه یک بار دیگر این توفیق را پیدا کردم که با یک مجموعه‌ای از عزیزترین فرزندان این کشور ملاقات کنم. جداً جوان‌های عزیز ورزشکار ما - که مایه افتخار هستند - برای کشور ایران اسباب عزت و سربلندی محسوب میشوند بلاشک.

امسال در بازی‌های المپیک و پارالمپیک یک درخشش ویژه‌ای انسان مشاهده کرد. من البته دنبال کردن جزئیات در کار ورزش و خبرها برایم میسر نیست؛ اما اجمالاً در جریان قضایا قرار میگیرم، تا آنجایی که وقت باشد می‌بینم و یا می‌شنوم. امسال بسیار برجسته بود، بسیار خوب بود.

ملت را شاد کردید، احساس افتخار در ملت ایران به وجود آوردید شما، من صمیمانه تشکر می‌کنم از همه مدال‌آوران، از همه ورزشکاران، از همه مربیان، از همه دست‌اندرکاران، از وزارت ورزش، از کمیته المپیک و دیگر دست‌اندرکارانی که هستند، رؤسای فدراسیون‌ها، از همه‌شان صمیمانه متشکرم. کار ورزش را جدی گرفتید، درستش هم همین است.
 
 یک چیز دیگری که امسال محسوس بود در بازی‌های المپیک، این سیاست‌های دوگانه کشورهای حاکم بر مسائل ورزش بین‌المللی است. واقعاً نشان دادند که سیاست‌های دوگانه و مغرضانه بر رفتار این‌ها حاکم است. فلان دولت را، فلان کشور را محروم می‌کنند به خاطر اینکه فلان جا جنگ راه انداخته؛ اما رژیم صهیونیستی را که هزاران کودک را به قتل رسانده در طول حدود یک سال بیش از ۴۱ هزار نفر را به قتل رسانده. این را محروم نمی‌کنند از بازی‌ها.
 
خب این سیاست دوگانه است، این مغرضانه است. این همان حرفی است که ما همیشه می‌گوییم، بعضی‌ها حمل می‌کنند بر مبالغه، مبالغه نیست. میگویند ورزش سیاسی نیست، در حالی که بیشترین اعمال غرض سیاسی را در ورزش اینها می‌کنند و نشان می‌دهند.

 در ورزش‌های بین‌المللی، آوردگاه‌های جهانی در ورزش فقط قدرت بدنی و مهارت ورزشی نیست که نشان داده میشود. قدرت روحی و اعتماد به نفس ملّت ایران هم به رخ بدخواهان کشیده میشود. این خیلی مهم است. اینکه این دختر عزیز ما مثلاً مدال خودش را اهدا میکند به بچه‌های غزه یا فلسطین این خیلی در دنیا پرمعناست. یا اینکه اسم کاروان را میگذارند خادم‌الرضا مثلاً در این خیلی معنا هست.

حفظ حجاب این خانمهای ورزشکار اینکه ورزشکار [مرد] ما، قهرمان ما با زن بیگانه دست نمیدهد وقتی که [او] میخواهد جایزه‌اش را اهداء کند این خیلی پُر معناست این نشان‌دهنده اعتماد به نفس است، این نشان‌دهنده‌ی آن است که ایرانی هویت خودش را ارج می‌نهد برای هویت خودش ارزش قائل است، هویت ملی و هویت اعتقادی و اسلامی.

این در امسال کاملاً بروز و ظهور داشت، نشان داده شد. پرچم فلسطین را نشان داد، ورزشکار ما می‌آید با رفقایش پرچم فلسطین را نگه میدارند به قولش شماها عکس سلفی میگیرد. اینها خیلی باارزش است، این خیلی با اهمیت است من به هیچ وجه از این چیزها آسان عبور نمیکنم من روی تک‌تک اینها تکیه میکنم و معنا میکنم در ذهن خودم و در زبان خودم برای مردم.

 شما در میدان ورزش علاوه بر قدرت بدنی، علاوه بر مهارت ورزشی و توانایی‌های جسمی یک توانایی معنوی را هم نشان دادید هویت را هم ارائه کردید.

حالا این هویت ایرانی چیست؟‌ این مهم است.

تحریف یکی از ابزارهای رائج دنیاست در گذشته و امروز و لابد در آینده. یک ملت را تحریف میکنند، حقیقت عقیده‌ی او ته دل او را جور دیگری به دنیا منعکس میکنند، راه مقابله‌اش چیست؟

شما در مقابل چشم میلیونها انسان شاید صدها میلیون که دارند عرصه‌ی المپیک را تماشا میکنند با بوسیدن قرآن، با سجده کردن روی زمین، با تشکر کردن از خدا این حقیقت را منعکس میکنید این هویت را شما منعکس میکنید، هویت ملت ایران، اعتماد به نفس میل به عظمت ملی برای کشور خودش است، هویت ملت ایران، پایبندی به عقاید دینی است، پایبندی به اسلام است، پایبندی به اهل‌بیت است، نام مقدس ائمه (علیهم‌السلام) و مقدسات مذهبی در ارائه‌ی شما در المپیک چشم‌نواز است.

شما مشخص میکنید که هویت ملت ایران چیست. هم هویت دینی را، هم هویت سیاسی را این پشتیبانی شما از فلسطین این یکی از کارهای مهم است.

 یک نکته‌ی دیگر در مورد ورزشکارانی که از لحاظ جسمی مشکلاتی دارند امیدآفرینی است؛ این جوانی که روی ویلچر، این توانایی را پیدا میکند که در مقابل چشم صدها میلیون مردم یک افتخار قدرت جسمانی را نشان بدهد این امید ایجاد میکند.

بعضی هستند که با اندک حادثه‌ای در جسمشان دچار ناامیدی میشوند، شما اینها را امیدوار میکنید. این خیلی با ارزش است. اینهم یک نکته است که بنده از همه‌ی این عزیزان تشکر میکنم.

این خبر درحال بروزرسانی است...

خط حزب‌الله ۴۶۱ | ساز دشمن پسند دوقطبی سازی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۴۶۱ | ساز دشمن پسند دوقطبی سازی

* چهارصد و شصت و یکمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی «خط حزب‌الله» منتشر شد.

* خط حزب‌الله تصویری از مراسم غبارروبی مضجع مطهر حضرت امام رضا (علیه السلام) با حضور رهبر انقلاب که در روزهای آغازین ماه ربیع‌الاول برگزار شد را منتشر می‌کند.

* یادداشت هفته این شماره خط حزب‌الله، ابعاد موضوع «دوقطبی‌سازی کاذب» را از منظر رهبر معظم انقلاب تبیین می‌کند.

* گزارش هفته این شماره خط حزب‌الله، با عنوان «نسخه‌ای برای چالش‌های زندگی امروزی» نگاهی به تأکیدات رهبر انقلاب درباره لزوم ثبت‌وضبط، نشر و مطالعه‌ی خاطرات و زندگی شهدا داشته است.

* این شماره‌ هفته‌نامه خط‌ حزب‌الله به روح مطهر تاالأبوعجوة دختر بچه شهید فلسطینی تقدیم می‌شود.

امام خامنه‌ای: موضوع «امت اسلامی» نباید فراموش شود/ بی‌تفاوتی نسبت به رنج مردم غزه خلاف تعالیم اسلامی است

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

امام خامنه‌ای: موضوع «امت اسلامی» نباید فراموش شود/ بی‌تفاوتی نسبت به رنج مردم غزه خلاف تعالیم اسلامی است

به مناسبت آغاز هفته‌ی وحدت(۱)


بسم الله الرّحمن الرّحیم


الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و صحبه ‌المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.


برای من خیلی جالب و شیرین و زیبا است این اجتماعی که امروز به برکت نام مقدّس نبیّ اکرم در اینجا تشکیل شده. در گذشته، گاهی اجتماعاتی با برادران علمای اهل سنّت داشتیم ــ بخصوص علمای بلوچ که من سابقه‌ی زیادی با این آقایان دارم ــ لکن مدّتی بود چنین جمعی را ما زیارت نکرده بودیم؛ امروز الحمدلله اینجا تشریف دارید. با بعضی از این آقایان مثل آقای مولوی عبدالرّحمان، مولوی ساداتی، آقای ملّاقادر ــ که [البتّه] ایشان در جلسه نیستند ــ و آقای مولوی عبدالصّمد، ما از قدیم ارتباط و دوستی داریم؛ بعضی از زمان تبعید در ایرانشهر، بعضی از اوایل انقلاب. الحمدلله جمع حاضر یک گل سرسبدی از مجموعه‌ی عناصر اهل سنّت کشور ما هستند. بیاناتی هم که کردید، بیانات بسیار خوب و درستی بود و خداوند ان‌شاءالله به ما کمک کند که همه بتوانیم در راه اهداف عالی اسلام حرکت کنیم.


مسئله‌ی اساسی بنده، مسئله‌ی «امّت اسلامی» است. من سالها است که بر روی واژه‌ی «امّت اسلامی»، بالخصوص متعمّداً تکیه میکنم تا ما فراموش نکنیم که یک امّتیم. بله، بعضی ایرانی هستیم، بعضی عراقی هستیم، بعضی شامی هستیم و غیر‌ذلک، لکن این مرزها حقیقت «امّت اسلامی» را تغییر نمیدهد. همه‌ی سعی دشمنان اسلام این بوده است که ما را نسبت به هویّت واحده‌ای که اسمش «امّت اسلامی» است بی‌تفاوت کنند. این نمیشود که من خودم را مسلمان بدانم امّا از رنجی که یک مسلمان در میانمار یا در غزّه یا در هند یا در فلان جا میکشد، خودم را غافل بدانم؛ این امکان ندارد؛ این، خلاف تعالیم اسلامی و اصول اسلامی است. ممکن است شما، بشخصک،(۲) نتوانید یک کاری برای کمک به او انجام بدهید، امّا همدلی و همدردی یک حقیقتی است؛ این بایست وجود داشته باشد.


بنده بیشتر تلاشم و همّتم در زمینه‌ی مسائل شیعه و سنّی و این مسائلی که وجود دارد در کشور، ناظر به این جهت است که ما عنوان «امّت اسلامی» را فراموش نکنیم. من خواهش میکنم آقایان در نمازهای جمعه، در اجتماعات بزرگی که در ارتباط با عناصر برجسته‌ و زبده‌ی اهل سنّت در بخشهای مختلف تشکیل میشود، این عنوان «امّت اسلامی» را تکرار کنید. کاری کنید که ما به هوش بیاییم، بفهمیم که علاوه‌ی بر صفت ایرانی بودن، یک صفت بالاتر و مهم‌تری داریم و آن، مسلمان بودن و عضو امّت اسلامی بودن است؛ این یک نکته‌ی اصلی است.


نکته‌ی دوّم، این است که همین اجتماع چند ده نفره‌ی ما که اینجا نشسته‌ایم، قطعاً در دنیا دشمنانی را به عکس‌العمل وادار میکند؛ نفْسِ همین نشستن ما دُور هم، یک عدّه‌ای را به عکس‌العمل وادار میکند. نمیخواهند این اتّفاق بیفتد، نمیخواهند اختلاف مذهبی وجود نداشته باشد. البتّه در این زمینه انگلیس‌ها صاحب تجربه‌ی بیشتری هستند، آمریکایی‌ها هم اخیراً از آنها یاد گرفته‌اند. ما باید بدانیم که عوامل مؤثّر فکری، تبلیغی، رسانه‌ای، اقتصادی دارند کار میکنند برای جدا کردن شیعه و سنّی در داخل کشور ما و در همه‌جای دیگر. در کشور ما از بعد از پیروزی انقلاب این فعّالیّت بیشتر شد؛ چندین برابر قبل از انقلاب. قبل از انقلاب دشمنان در داخل کشور کمتر در این زمینه فعّالیّت میکردند؛ بعد از انقلاب انگیزه پیدا کردند برای اینکه یک مایه‌ی اختلافی را تشدید کنند، به وجود بیاورند، و بهتر از همه‌چیز هم از نظر آنها اختلاف مذهبی بود؛ که یک عدّه‌ای را از این طرف وادار کنند که لَجِ آن طرف را دربیاورد، اهانت کند، بدگویی کند، و یک عدّه‌ای را از آن طرف وادار کنند که نسبت به این طرف همان کار را انجام بدهد. این مخالفت وجود دارد؛ حالا که این مخالفت وجود دارد، علاجش این است که ما بر روی «وحدت» تکیه کنیم.


وحدت همان‌طور که ایشان اشاره کردند یک تاکتیک نیست، وحدت یک اصلی از اصول اسلام است، وحدت یک امر قرآنی است. اینکه میفرماید «وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لاتَفَرَّقوا»،(۳) خیلی مهم است؛ یعنی در اعتصامِ به حبل‌الله هم که مهم‌ترین کارها است، اجتمعوا؛ [یعنی] اتّفاق حتّی در اعتصام به حبل‌الله که مظهرش مثلاً حج است، مظهرش نماز جمعه است؛ یعنی اجتماع حتّی در اعتصام به حبل‌الله مورد نظر قرآن و شریعت اسلامی است؛ این خیلی به نظر مهم است. یا در این آیات سوره‌ی حجرات «وَ اِن طائِفَتانِ مِنَ المُؤمِنینَ اقتَتَلوا فَاَصلِحوا بَینَهُما فَاِن بَغَت اِحداهُما عَلَى الاُخرى‌ فَقاتِلُوا الَّتی‌ تَبغی حَتّىٰ تَفی‌ءَ اِلىٰ اَمرِ الله»؛(۴) یعنی مسئله‌ی اتّفاق و اتّحاد این‌قدر مهم است که اگر کسی بَغی کرد، باید با او مقاتله کرد، با آن مسلمان باید مقاتله کرد برای اینکه او را به وحدت برگردانیم؛ این‌قدر وحدت مهم است! اینها را نمیشود نادیده گرفت. بعد هم که «اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ فَاَصلِحوا بَینَ‌ اَخَوَیکُم‌»؛(۵) یعنی مسئله‌ی وحدت یک اصل قرآنی است و ما نباید از آن غفلت کنیم.


یک عدّه‌ای وحدت را مخدوش میکنند؛ بعضی دانسته، بعضی ندانسته. عوام از طرفین، ندانسته این کار را میکنند؛ خواص، خیلی‌شان دانسته این کار را میکنند؛ باید با اینها مقابله کرد. نمیفهمند؛ ضرر اختلاف مذهبی را برای دنیای اسلام، برای خود اسلام، برای امّت اسلامی، برای یکایک ملّتهای مسلمان درک نمیکنند؛ انسان تعجّب میکند که چطور این معنا را متوجّه نمیشوند. جریان مخالف را تحریک میکنند؛ شما می‌بینید یک جریان تکفیر پیدا میشود، عالِم شیعه را هم میزند، شیخ‌الاسلام(۶) سنندج را هم میزند، مولوی حسین‌بُرِ(۷) بلوچستان را هم میزند؛ برایش فرقی نمیکند، برایش شیعه و سنّی تفاوتی ندارد؛ با هر کسی که انگیزه‌ی وحدت در او هست، دشمنی میکند. خب، این دشمن است؛ از این معنا نمیشود اغماض کرد.


البتّه من خدا را واقعاً شاکرم که بحمدالله در سطح کشور، جامعه‌ی اهل سنّت علی‌رغم وجود این‌همه توطئه و انگیزه‌های خصمانه‌ای که وجود داشت، مقابله کردند، مبارزه کردند. ایشان اشاره کردند، ما از اهل سنّت ــ چه در دفاع مقدّس، چه در جاهای دیگر ــ پانزده هزار شهید داشته‌ایم؛ در جاهای مختلف، علمای شهید [داشتیم]؛ چقدر از علمای اهل سنّت در راه حق، در راه انقلاب به شهادت رسیدند. هدف ما عزّت امّت اسلامی است؛ عزّت امّت اسلامی هم جز با اتّفاق و اتّحاد به دست نمی‌آید؛ باید همه در این زمینه تلاش کنیم.


امروز به نظر من یکی از واجبات قطعی، حمایت از مظلومان غزّه و فلسطین است؛ این قطعاً یکی از واجباتی است که خدای متعال سؤال خواهد کرد از ما در قیامت، اگر چنانچه به این واجب عمل نکنیم. هر کس هر جور میتواند؛ یکی میتواند پول بدهد، یکی میتواند سلاح بدهد، یکی میتواند کمک سیاسی بکند، یکی میتواند تبلیغ کند، در منبر، در نماز جمعه مطلب را بیان کند؛ اگر چنانچه ما از این تکلیف سرپیچی کنیم، قطعاً مسئول خواهیم بود. امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال امّت اسلامی را سربلند کند.


من خیلی متشکّرم از شما برادران عزیز که امروز اینجا تشریف آوردید و همچنین از آقای محمّدیان(۸) و دوستانشان که این جلسه را ترتیب دادند و این توفیق را برای من فراهم کردند که شما را اینجا زیارت کنم.


خدا ان‌شاءالله امّت اسلامی را سربلند کند؛ خدا ان‌شاءالله دلهای برادران مسلمان از فرقه‌های مختلف و مذاهب مختلف را روزبه‌روز به هم نزدیک‌تر کند؛ مشترکات را به نظرشان بزرگ کند. ما این‌قدر مشترکات داریم، این مشترکات را نمی‌بینیم؛ غالباً روی موارد افتراق تکیه میکنیم. خداوند ان‌شاءالله کمک کند که بتوانیم این مسائل را عمل کنیم.


والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته



(۱ در ابتدای این دیدار، مولوی عبدالرّحمان چابهاری (از علمای اهل سنّت سیستان‌وبلوچستان و امام‌جمعه‌ی چابهار)، مولوی عبدالرّحیم خطیبی (از علمای اهل سنّت هرمزگان و امام‌جمعه‌ی قشم) و ماموستا عبدالسّلام امامی (از علمای اهل سنّت آذربایجان غربی و امام‌جمعه‌ی مهاباد) مطالبی بیان کردند.

(۲ به خودیِ خود، شخصاً

(۳ سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۰۳؛ «و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید ...»

(۴ سوره‌ی حجرات، بخشی از آیه‌ی ۹؛ «و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید، و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدّى کرد، با آن [طایفه‌اى‌] که تعدّى مىکند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد ...»

(۵ سوره‌ی حجرات، بخشی از آیه‌ی ۱۰؛ «در حقیقت مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید ...»

(۶ ماموستا محمّد شیخ‌الاسلام در تاریخ بیست‌وششم شهریور سال ۱۳۸۸ در مقابل مسجد سیّدقطب سنندج مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.

(۷ مولوی فیض‌محمّد حسین‌بُر، در بیست‌ودوّم اردیبهشت سال ۱۳۶۰ مورد سوء قصد قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.

(۸ حجّت‌الاسلام محمّد محمّدیان (معاون ارتباطات حوزوی دفتر رهبر معظّم انقلاب)

کارزار تمام نشدنی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

کارزار تمام نشدنی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: ««حَربٌ‌ لِمَن حارَبَکُم‌» همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست؛ به معنای درست اندیشیدن، درست سخن گفتن، درست شناسایی کردن، دقیق به هدف زدن است.  یعنی با هر کسی که با جبهه‌ی امام حسین علیه‌السلام میجنگد، میجنگم: در دوران شمشیر و نیزه یک جور و در دوران اتم و هوش مصنوعی یک جور دیگر... کارزار میان جبهه‌ی حسینی و جبهه‌ی یزیدی تمام‌نشدنی است.» ۱۴۰۳/۶/۴
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «کارزار تمام نشدنی» را منتشر میکند.


امام خامنه ای : فداکاری جوانهای یک ملت پشتوانه عظیم برای پیشرفت آن ملت است

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

امام خامنه ای : فداکاری جوانهای یک ملت پشتوانه عظیم برای پیشرفت آن ملت است

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز و خواهران عزیزی که تشریف دارید. اوّلاً من صمیمانه تشکّر میکنم از همه‌ی شما برای اینکه توجّه کردید به این وظیفه‌ی بزرگ و فریضه‌ی عظیم؛ یعنی زنده نگهداشتن یاد شهدا. «شهادت» یک ذخیره است؛ فداکاری جوانهای یک ملّت یک پشتوانه‌ی عظیم معنوی و مادّی برای پیشرفت یک ملّت است. این را باید نگه داشت، این را باید حفظ کرد؛ نباید گذاشت از دست برود، به فراموشی سپرده بشود یا احیاناً تحریف بشود. اهمّیّت کار شما اینجا است که این ذخیره را دارید حفظ میکنید.

بیاناتی که آقای امامجمعه‌ی محترم بیان فرمودند و همچنین نوشته‌ی بسیار خوبی که برادر سپاهی‌مان خواندند، هر دو شامل مطالب درست و خوبی است. در مورد سفارش به مسئولین، من ان‌شاءالله سفارش خواهم کرد به مسئولین محترم؛ آقای عارف(۲) اینجا تشریف دارند، به آقای رئیسجمهور هم ان‌شاءالله خواهم گفت. و امیدواریم که این مردم درخور شأنشان و ارزش معنوی و ملّی‌شان برای کشور، مورد توجّه قرار بگیرند.

استان کهگیلویه و بویراحمد ــ یعنی آن مجموعه؛ حالا به شکل استان یا به هر شکل دیگری که قبلاً بوده ــ سابقه‌ی فداکاری و مجاهدتش خیلی طولانی است، که اشاره کردند. حالا دوره‌های قبل که به جای خود، [امّا] در دوره‌ی ما آنچه من یادم هست، از اوّل شروع مبارزات، سال ۴۲، جدّ آقا(۳) ــ پدر مرحوم آقای ملک‌حسینی(۴) ــ که عالِم بزرگی بودند در آن منطقه، یک اطّلاعیّه‌ای دادند که اطّلاعیّه‌ی ایشان جزو اطّلاعیّه‌های کم‌نظیر بود؛ یعنی قوی و شجاعانه بود و دستگاه هم [روی آن] حساب میکرد، چون میدانست که اگر ایشان دستور جهاد بدهد به مردم عشایری منطقه، جهاد خواهند کرد، کمااینکه کارهایی هم انجام گرفت. همان اوقات، دستگاه از یک قوم دیگری که آن قوم هم قوم عزیزی است، خواسته بود که اینها بروند با مردم عشایری منطقه‌ی بویراحمد بجنگند که یک عالِم سنّی در آنجا مانع از این کار شد. ما اینها را توجّه داشته باشیم که سوابق ارتباطات مذهبی و ملّی و قومی ما در این کشور چگونه است. یک مولوی اهل سنّت نگذاشت که نقشه‌ی رژیم برای ایجاد جنگ بین قوم بلوچ و  عشایر کهگیلویه و بویراحمد اتّفاق بیفتد؛ مانع شد، نگذاشت، فتوای خلاف داد. اینها سوابق این منطقه است.

در جریان دفاع مقدّس و جنگ تحمیلی هم انصافاً خیلی خوب وارد شدند؛ هم بعد از آنکه تیپ فتح تشکیل شد، و هم قبل از اینکه تیپ فتح تشکیل بشود ــ که عناصر [آن] در دستگاههای مختلف متفرّق بودند ــ عناصر مبارز این منطقه تلاشهای زیادی کردند، کارهای خوبی کردند. خاطراتی از آن وقت وجود دارد که حالا اینها در مسائل و گزارشهای تاریخی دفاع مقدّس مضبوط است. مثلاً یک گردانِ تیپِ فتح، در جزیره‌ی مجنون، دو سه روز در مقابل یک لشکر بزرگ بعثی عراقی ایستادگی کرد، مقاومت کرد، عقب‌نشینی نکرد. البتّه شهید دادند، امّا توانستند منطقه را حفظ کنند؛ یعنی از این کارها هم در آنجا، در تاریخ و حافظه‌ی تاریخی دفاع مقدّس ثبت است.

من یک جمله عرض بکنم: یکی از پایههای جنگ روانی دشمنانِ هر ملّتی و بیش از همه در زمان ما، ملّت عزیز خود ما و ایران اسلامی ما، این است که دشمنان این ملّت را بزرگنمایی کنند؛ از اوّل انقلاب این وجود داشته. دائماً از طرق مختلف به ملّت ما تفهیم میشده، القا میشده و تزریق میشده که بترسید؛ از آمریکا بترسید، از صهیونیستها بترسید، از انگلیس بترسید، از مانند اینها بترسید؛ دائم اینجور بوده. یکی از هنرهای بزرگ امام بزرگوار این بود که این ترس را از دلهای ملّت بیرون آورد، به ملّت احساس اعتماد داد، احساس خودباوری داد؛ ملّت احساس کردند که یک نیرو و توان درونی دارند که به اتّکاء آن میتوانند کارهای بزرگ انجام بدهند و دشمن هم نمیتواند و دستش آنچنان که وانمود میکند پُر نیست.

این حرکت جنگ روانی دشمن وقتی در عرصه‌ی نظامی وارد میشود، نتیجه‌اش ترس است، عقب‌نشینی است که قرآن کریم این عقب‌نشینی را در واقع موجب غضب الهی بیان کرده و تبیین کرده؛ وَ مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلىٰ‌ فِئَةٍ فَقَد باءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله؛(۵) اگر چنانچه در مقابل دشمنی که مهاجم به شما است ــ انواع مهاجم هست، حالا یک وقت مهاجم با شمشیر و در میدان، روبه‌رو و سینه‌به‌سینه است، یک وقت مهاجم تبلیغاتی است، یک وقت مهاجم اقتصادی است، یک وقت مهاجم نظامی است با ابزارهای جدید ــ عقب‌نشینیِ غیر تاکتیکی کردید ــ گاهی اوقات عقب‌نشینی هم یک تاکتیک است مثل پیشروی، که آن عیب ندارد: اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلىٰ‌ فِئَة؛ تاکتیک این است ــ اگر غیر از این موارد عقب‌نشینی کردید، فَقَد باءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله. در میدان نظامی این[جور] است؛ در میدان سیاسی هم عیناً همینجور است [موجب خشم الهی میشود].

در میدان سیاسی هم بزرگنمایی دشمن موجب میشود انسان احساس کند که خودش در انزوا است، احساس کند که ضعیف است، احساس کند از عهده‌ی او برنمی‌آید؛ نتیجه‌اش این است که تسلیم خواسته‌های او بشود؛ [بگویند] این کار را بکنید، چَشم؛ آن کار را نکنید، چَشم؛ کمااینکه الان انواع و اقسام دولتهایی هستند با ملّتهای بزرگ و کوچک که اینها این‌جوری‌ هستند؛ هر چه بهشان گفته بشود، در مقابل، «چَشم» است؛ از خودشان اراده‌ای ندارند. حالا در پشت میز دیپلماسی و مذاکرات دیپلماسی البتّه آداب و شرایطی وجود دارد. آن چَشم را به شکلهای مختلف میشود گفت؛ امّا در واقع [همان] چَشم است که شما میبینید. در حالی که همانها اگر به ملّتهای خودشان تکیه بکنند، اگر به تواناییهای داخلی خودشان تکیه کنند، اگر حقیقت موجودیّت آن دشمن را بشناسند و بدانند که دستش آنقدرها که وانمود میکند پُر نیست، میتوانند نگویند چَشم؛ امّا اینها را توجّه نمیکنند، میگویند چَشم. این در میدان سیاست.

در میدان فرهنگ هم این بزرگنمایی یک جور دیگر خودش را نشان میدهد؛ احساس انفعال، مجذوب فرهنگ طرف مقابل شدن، فرهنگ خودی را تحقیر کردن، به پایبندی به فرهنگ بیگانه افتخار کردن. یک عدّه‌ای هستند که وقتی حرف میزنند یا وقتی چیز مینویسند، افتخار میکنند که یک لغت فرنگی به کار ببرند؛ افتخار میکنند که تعبیر ایرانی‌اش را به کار نبرند، تعبیر فرنگی‌اش را به کار ببرند. حالا یک وقت هست که شما یک مقابل ایرانی ندارید، [مثلاً] تلویزیون، تلویزیون است؛ ما یک لغت ایرانی برای آن نداریم؛ اگرچه میشد همان اوّلی که آمد، برای آن لغت گذاشت، امّا حالا مجبوریم آن را بگوییم تلویزیون. امّا [در مورد] خیلی از لغات متعارف رایج در زبان بعضیها که فرنگی است، ما الزامی نداریم؛ یکی از نتایج آن بزرگنمایی این است که فرهنگ او را، رسومات او را، آداب زندگی او را، سبْک زندگی او را قبول میکنیم، میپذیریم؛ ببینید، خب، این جنگ روانی دشمن است.

آن که در مقابل این جنگ روانی با تمام وجود ایستاد، او کیست؟ همان جوانهایی هستند که شما الان دارید برایشان بزرگداشت برگزار میکنید، دارید آنها را بزرگ میدارید، که واقعاً هم بزرگند. آن جوانِ اهل فلان نقطه‌ی کشور، فلان شهر، فلان قوم، فلان استان که میرود در مقابل دشمن می‌ایستد، نه در میدان نظامی احساس خوف میکند، نه تحت تأثیر حرفهای سیاسی او قرار میگیرد، نه فرهنگ او را میپذیرد، او همین موجودی است که باید از او قدردانی کرد و قدرشناسی کرد؛ او است که در مقابل این جنگ روانی با همه‌ی وجود ایستاده؛ این را زنده کنید. در این بزرگداشتها این حقیقت را مجسّم کنید و نشان بدهید. این حرف من است.

همه‌ی این چیزهایی که شما گفتید: دست‌نوشته‌ها، کتابها، فیلمها، بزرگداشتها، نامگذاری کوچه و خیابان و ورزشگاه و غیره، خوب است، همه‌ی اینها لازم است. بعضی از اینها که کهنه میشود. یعنی مثلاً شما اسم خیابان را که به اسم شهید میگذارید، خب خیلی خوب است، امّا سه چهار سال که گذشت، مردم میگویند «خیابان شهید بهشتی»، و اصلاً به یاد شهید بهشتی هم نمی‌افتند. شما الان مثلاً [میخواهید بروید] خیابان شهید بهشتی، [میپرسند] کجا میروید آقا؟ [میگویید] خیابان شهید بهشتی؛ اصلاً انسان به یاد بهشتیِ شهیدِ عزیز هم نمی‌افتد. بعضی‌هایش که این‌جوری است؛ عیبی ندارد، در عین حال بگذارید. بعضی‌هایش که ماندگار است مثل فیلم، بیشتر از همه کتاب ــ اینها البتّه ماندگار است ــ اینها را باید کاری کنید که خروجی داشته باشد. یعنی شما کتاب را چاپ میکنید، خیلی خب، چند نفر این کتاب را میخوانند؟ چند نفر وقتی خواندند، از آن یادداشت برمیدارند؟ چند نفر وقتی که با رفقایشان در حلقه‌های دوستانه نشستند، از این یادداشتها استفاده میکنند و اینها را با همدیگر تبادل میکنند؟ اینها را مورد نظر قرار بدهید. ببینید راه این چیست؛ چه کار میتوانید بکنید که این کتاب ــ که ماندگارتر از همه هم کتاب است؛ از فیلم و مانند اینها ماندگارتر است ــ بتواند یک تحوّل ایجاد کند در آن کسی که کتاب را میخواند.

خب ما در کشور چند ده میلیون جوان داریم؛ شمارگان چاپ این کتاب مثلاً فرض کنید که حالا اگر ده بار چاپ بشود، ده تا دو هزار تا ــ که حدّاکثر [تعداد هر چاپ] است ــ میشود بیست هزار جلد؛ بیست هزار جلد در مقابل بیست میلیون خیلی رقم کوچکی است. کاری کنید که اوّلاً بیست هزار نفر بخوانند، و همان بیست هزار نفری که میخوانند این کتاب را، به معنای واقعی کلمه، این شخصیّت، این کسی که شما توصیفش کردید، چهره‌نگاری کردید، در سبْک زندگی آنها، در وجود آنها، در فکر آنها، فرهنگ آنها اثر بگذارد؛ همّتتان باید این باشد. من همیشه به این جمعهایی که برای بزرگداشت شهدا می‌آیند با ما دیدار میکنند ــ مثل شما ــ این را توصیه میکنم: خروجیها را در نظر بگیرید؛ صِرف کار کافی نیست. این کارها ابزار است؛ ابزار [هم] برای یک نتیجه است. وَالّا [اگر] شما یک آچار داشته باشید، هیچ استفاده‌ای از آن نکنید یا مثلاً به درد باز کردن پیچ و مهره‌ی شما نخورد، این فایده‌ای ندارد. باید کاری باشد، چیزی باشد، ابزاری باشد که بتواند اثر کند.

ان‌شاءالله خداوند شماها را موفّق بدارد، مؤیّد بدارد؛ شهدای عزیز آن منطقه را، آن استان را خداوند رحمت کند، درجاتشان را عالی کند، شفاعتشان را نصیب ما کند، ما را هم به فضل و لطف خودش به آنها ملحق کند.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 
 
 در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام سیّدنصیر حسینی (نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و امام‌جمعه‌ی یاسوج) و سرتیپ‌دوّم حمید خرّم‌‌دل (فرمانده سپاه فتح استان کهگیلویه و بویراحمد) مطالبی بیان کردند.
 آقای دکتر محمّدرضا عارف (معاون اوّل رئیس‌جمهور)
 حجّت‌الاسلام سیّدشرف‌الدّین ملک‌حسینی (نماینده‌ی مردم کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری)
 حجّت‌الاسلام سیّدکرامت‌الله ملک‌حسینی (نماینده‌ی سابق ولیّ‌فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد)، فرزند حجّت‌الاسلام سیّدصدرالدّین ملک‌حسینی
 سورهی انفال، بخشی از آیهی ۱۶؛ «و هر که در آن هنگام به آنان پشت کند ــ مگر آن که [هدفش‌] کناره‌‌گیرى براى نبردى [مجدّد] یا پیوستن به جمعى [دیگر از همرزمانش‌] باشد ــ قطعاً به خشم خدا گرفتار خواهد شد ...»

خاطره‌ی رهبر انقلاب از روز هفدهم شهریور پنجاه و هفت ‫طرفداران امام را افراطی می‌خواندند

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خاطره‌ی رهبر انقلاب از روز هفدهم شهریور پنجاه و هفت ‫طرفداران امام را افراطی می‌خواندند


از روز هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷ خاطره‌ای در ذهن دارم. قبل از آنکه این حادثه‌ی خون‌بار در تهران اتّفاق بیفتد، سیاست رژیم ستم‌شاهی به‌دنبال این بود که مبارزان و به تبع آن ملّت ایران را، به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل تقسیم کند. این، نکته‌ی خیلی قابل توجّهی است که امروز مثل آیینه‌ای، همه‌ی عبرتها را به ما درس میدهد.

کسی که روزنامه‌های آن‌وقت و اظهارات مسئولان رژیم ستم‌شاهی را مطالعه میکرد، میفهمید که اینها میخواهند کسانی را که در مقابل آنها هستند و مبارزه میکنند، از هم جدا کنند. عدّه‌ای را که طرفداران و علاقه‌مندان مخلص امام بودند و راه امام را علناً اظهار میکردند، به‌عنوان تندرو و افراطی و متعصّب معرفی میکردند. در مقابل اینها هم، بعضی از کسانی را که علاقه‌مند به مبارزه بودند، ولی خیلی جدّی در آن راه نبودند، یا جدّی بودند، ولی دستگاه آن‌طور خیال میکرد اینها جدّیّتی ندارند، به‌عنوان افرادی که معتدلند و با اینها میشود مذاکره و صحبت کرد، معرّفی میکردند. من در آن روز این احساس خطر را کردم. آن زمان من در جیرفت تبعید بودم. شاید روز چهاردهم یا پانزدهم شهریور بود. به یکی از آقایان معروف که در قم بود، نامه‌ای نوشتم و این سیاست رژیم را برای آن آقا تشریح کردم و گفتم اینها با این تدبیرِ خباثت‌آمیز میخواهند بهانه‌ای برای سخت‌گیری بر مخلصان و عشّاق امام بزرگوار به دست آورند و شما را بدون اینکه خودتان بخواهید، در مقابل آنها قرار دهند. این نامه را نوشته بودم؛ امّا هنوز نفرستاده بودم. روز شنبه هجدهم شهریور بود که رادیو و روزنامه‌ها، خبر کشتار هفدهم شهریور را پخش کردند. فردای آن روز، ما در جیرفت از این قضیّه مطّلع شدیم. من برداشتم در حاشیه‌ی آن نامه برای آن آقا نوشتم که: «باش تا صبح دولتش بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است». آن نامه را به‌وسیله‌ی مسافر، برای آن آقای محترم فرستادم. آنها شروع کردند سخت‌گیری‌ها را علیه مبارزان و انقلابیّون حقیقی راه انداختن که نمونه‌اش کشتار هفدهم شهریور بود.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۶/۰۶/۱۹