شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

تصاویرشهیدسیدمنصورمهدوی نیاکی

تصاویرشهیدسیدمنصورمهدوی نیاکی

شهیدسیدمنصورمهدوی نیاکی
شهیدسیدمنصورمهدوی نیاکی

بقیه تصاویردرادامه مطلب

 
ادامه مطلب ...

شهید منصور مهدوی نیاکی همان شهیدی است که تصاویرش با دستان بسته در رسانه‌ها منتشر شده بود.

شهید منصور مهدوی نیاکی همان شهیدی است که تصاویرش با دستان بسته در رسانه‌ها منتشر شده بود.

به گزارش فرهنگ نیوز، این روزها در مازندران ول وله‌ای برپا‌ست، صحبت از حضور میهمانانی در مازندران است که سال‌های دور برای عزت و سربلندی ایران اسلامی از پدر، مادر، همسر، فرزند و از خوشی و ناخوشی خویش زدند تا ایران اسلامی سربلند باشد.
 
صحبت از حضور کسانی است که عزت خویش را در گرو عزت ایران اسلامی ایران می‌دانستند و برای سربلندی ایران اسلامی حتی با دستان بسته هم سر تسلیم در برابر دشمن فرود نیاورند.
 


 

صحبت از مردی است که مدتی است تصویر دست بسته‌اش در بین شهدای گمنام دفاع مقدس بیشتر در معرض دید قرار دارد.

 
«منصور مهدوی نیاکی» متولد سومین روز فروردین 1346 است در آمل است. وی از غواصان لشکر 25 کربلا بود و در جریان عملیات کربلای ‌4 در منطقه ام‌الرصاص، در تاریخ چهارم دی‌ ماه 65  به فیض شهادت رسید.
 


 
امروز خبر شهادت شهید منصور مهدوی نیاکی در شهرستان آمل به خانواده‌اش داده شد.


زندگینامه شهید منصورمهدوی نیاکی

نام پدر:    سید احمد
نام مادر:   رقیه
تاریخ تولد:   1346/1/2 آمل
وضعیت اشتغال:   دانش‌آموز
تحصیلات:    متوسطه
یگان خدمتی:   لشگر25 کربلا گردان یا رسول‌الله
عضویت:    بسیجی
تاریخ شهادت:   1365/10/5
محل شهادت:   جزیرة ام الرصاص
نحوه شهادت:   عملیات کربلای4
محل دفن:   آمل
سن:   19 سال


در فروردین ماه سال هزار و سیصد و چهل و شش که طبیعت می‌رفت جلوه‌ی باطراوتی به هستی بدهد، در خانواده‌ی متدین و پاکدامن که دل و چشم به آسمان داشتند و غیر از رضایت خداوند به چیزی راضی نبودند،کودکی به دنیا آمد که انگار هدیه نوروزی و عیدی جاودانگی از خالق هستی به پدر و مادر عاشق اهل‌بیت بود. نام زیبای «منصور» را بر او نهادند. دیباچه‌ی زندگی منصور بیانگر آینده درخشانش بود. از کودکی مودب و آرام بود که توجه داشت روابط و تعامل حسنه‌ای با دیگران داشته باشد. دوران ابتدایی را در دبستان پستا (تقوا) و راهنمایی را در مدرسه شهید سقا علیزاده، پشت سر گذاشت و متوسطه را در دبیرستان امام خمینی (ره)آغاز نمود.

منصور فرد مستعد و خوش فکر بود و در کنار فعالیتهای درسی و آموزشی به کار هنر خوشنویسی و نقاشی و همچنین به تلاشهای ورزشی می‌پرداخت.  در زمینه هنرهای رزمی و غواصی دوره تخصصی را گذرانده بود. منصور در همان اوایل دوران نوجوانی به امور واجبات اهمیت ویژه‌ای می‌داد و اهتمام داشت که نماز شب را اقامه نماید و در فراگیری قرآن و  علوم قرآنی گوی سبقت را برباید. او با اعتماد راسخ مبنی بر انجام کار برای رضای خدا و دعوت دیگران به مسیر متعالی اسلامی همواره با حضوری فعال در انجمن اسلامی دانش‌آموزان آمل و همچنین انجمن اسلامی محل و فرماندهی پایگاه شهید محلّه  و  همینطور  همکاری  در   مسایل تربیتی  مدرسه، تلاش چشمگیری از خود بر جای گذاشت.
با شروع جنگ تحمیلی با وجود داشتن16 سال سن، راهی جبهه‌های نور علیه ظلمت شد  و در طی چهار مرحله اعزام به مناطق جنگی، به دفاع از کیان کشور و ارزش‌های اسلامی برآمد و جان شیرینش را بر سر پیمان گذاشت.
شهید در مکاتبات خود اطرافیان را به ترس از خدا سفارش می‌کرد و از روی آوری به ضد ارزشها بخصوص مظاهر مبتذل فرهنگ غرب بر حذر می‌داشت و به پیروی از ارزشهای انقلاب و حفظ دستاوردهای جمهوری اسلامی تاکید نمود. منصور در عملیات«والفجر6» و «هورالعظیم» و «کربلای4» شرکت داشت تا اینکه در عملیات کربلای4 به فیض شهادت رسید.  بعد از9 سال آثاری از پیکر مطهرش به گلزار شهدای آمل انتقال یافت.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

شهدای غواص و خط‌شکن استان مازندران قرار است که در روز بیستم مردادماه امسال در مرکز مازندران تشییع شوند.


طرح‌های گرافیکی فضا سازی مراسم استقبال و تشییع شهدای غواص در شهرهای مختلف مازندران منتشر شد.

طرح‌های گرافیکی فضا سازی مراسم استقبال و تشییع شهدای غواص در شهرهای مختلف مازندران منتشر شد.

مازندران میزبان ۳۰ شهید غواص و خط‌شکن می‌شود

مازندران میزبان ۳۰ شهید غواص و خط‌شکن می‌شود

به گزارش سرویس حماسه و جهاد دفاع پرس، 30 شهید غواص و خط‌شکن مازندران در مردادماه امسال، همزمان با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) تشییع می‌شوند.

استاندار مازندران با اعلام این خبر و اشاره به تشییع 30 شهید غواص و خط‌شکن مازندران در مردادماه امسال گفت: همزمان با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع)، مردم انقلابی، ولایتمدار و شهیدپرور مازندران استقبال باشکوهی از این شهیدان والامقام به عمل خواهند آورد و یاد و خاطره جان‌برکفان دوران دفاع مقدس را گرامی خواهند داشت.

علیرضا یونسی رستمی، معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران نیز با اشاره به این‌که مردم مازندران در روند پیروزی انقلاب و دفاع مقدس، نقش بی‌بدیلی داشتند، بیان داشت: در تشییع 30 شهید گلگون‌کفن مازندران همه مسئولین باید پای کار بیایند تا باشکوه‌ترین استقبال شکل بگیرد.

سرتیپ پاسدار سید محمد باقرزاده چند روز پیش در جلسه پارک موزه دفاع مقدس در استانداری مازندران، اظهار کرد: مازندران میزبان شهدای خط‌شکن و غواص تازه تفحص شده است. 30 تن از شهدا در مازندران و 13 شهید نیز قرار است پس از تشییع در مازندران در استان گلستان بدرقه شوند.

فرمانده کمیته جست‌وجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح در ادامه خواستار تشکیل ستادی به نام شهدای غواص در استان شد و تاکید کرد: این ستاد متشکل از نیروهای مردمی و دولتی باشد تا بتواند اقدامات لازم برای بدرقه شایسته را فراهم کند.تدارک برای حضور 50 هزار نفره مردم در برنامه شب وداع از طرف مسئولان استانی قرار گیرد.

وی همچنین خواستار نامگذاری میدانی به نام شهدای غواص و خط‌شکن در استان مازندران شد و افزود: این شهدا در استان‌های مازندران، گلستان، خوزستان، کرمان و اصفهان تشییع می‌شوند.

انتهای پیام/

ماجرای دلداگی امام خامنه‌ای و شهید زنده لرستانی/ شهیدی که هنوز نفس می‌کشد+ تصاویر

ماجرای دلداگی امام خامنه‌ای و شهید زنده لرستانی/ شهیدی که هنوز نفس می‌کشد+ تصاویر

به گزارش لرستان خبر، قلم از بیان و تحریر فداکاری ها و ایثار خانواده های شهدا و جانبازان عاجز است و نمی تواند حق مطلب را ادا کند. چراکه این شهدا و جانبازان عزیز و خانواده های بزرگشان خود را تقدیم انقلاب کرده اند.

 

امام خامنه ای می فرماید «گاهی شهید شدن آسان‏تر از زنده ماندن است »، یکی از ابعاد این صحبت حضرت آقا، جانبازان و شهدای زنده هستند که گویی مانده اند تا حجت را بر ما خاک نشینان افلاک ستیز تمام کنند.

 

جانبازان، این آیه های ایثار که مایه افتخار جامعه اسلامی ما هستند ، پا روی خواهش های نفسانی گذاشتند و بعد از گذران از گردنه های جهاد اکبر، پای در گود و میدان جهاد اصغر گذاشتند و در این راه مهمترین سرمایه زندگی مادی خود، یعنی سلامتی را فدا کردند و شاید رنجی که بعضی از جانبازان برده و می برند، بسیاری از شهدا نبرده اند.

 

 

اقتدای شهید زنده خرم آبادی به امام حسین( علیه سلام)

 

 

سید نور خدا موسوی شهید زنده و جانباز 100 درصدی لرستانی یکی از این نمونه هاست کسی که گویی با اقتدا به امام حسین(علیه سلام) مقام شهادت را برای خود جاودان کرده و با تاسی به علمدار کربلا حضرت عباس( علیه سلام) مقام جانبازی را نیز برای خود انتخاب کرده است.

 

سید نور خدا 7 سال است که با آسمان خیره شده و با فرشته گان نجوا می کند و زمینیان را به جای دیگر دعوت می کند و همسر و فرزندانی که پروانه وار با عشق به دور «نور خدا» می چرخند و عش به پدر و همسر سراسر این خانه معنوی را پر کرده است.

 

 

 

DSC_0123.JPG

 

سید نور خدا موسوی جانباز 100 درصدی که 7 سال قبل در اسفندماه 87 در درگیری با گروهک ملعون عبدالمالک ریگی از ناحیه سر به شدت آسیب دید و به طرز معجزه آسایی زنده ماند و وضعیت وی هم اکنون به گونه ای است که به جزء خدا با کسی سر و سری، صحبتی و یا نجوایی ندارد.

 

 

DSC_0133.JPG

 

 

دیدار سید نورخدا روضه مصور است

 

درست است که پیکر سید در ناسوت است اما قلب تپنده او هم اکنون در ملکوت می تپد، سید نمی تواند با زبان در کام صحبت کند اما دیدن چهره ساده، معصوم و مطهرش از هر فریاد و از هر موعضه ای بالاتر است، حضور در بالین سید به مصابحه دیدن روضه مصور است و خوش به حال کسی که درک مقام سید نورخدا را کرده باشد.

 

DSC_0132.JPG

 

در غفلت بسیاری از ما، قبله آمال و آرزوهای عالم تشیع،قائد ولی وفی و رائد سائس حفی، مصداق بارز "نرفع درجات من نشاء"   امام خامنه ای حفظ الله تعالی علیه، همیشه جویای احوال شهید زنده خرم آبادی است و این خود نشان دهنده آن است که مقام و جایگاه سید نور خدا موسوی چگونه است که چنین کسی سراغ احوال او را از نماینده ولی فقیه در لرستان ، یعنی حجت الاسلام میرعمادی می گیرد.

 

sized_DSC_0111

 

خبری در راه است....

 

خبر پیام آقا به خانواده شهید نورخدا موسوی رسیده است و آن ها نیز خود را محیای شنیدن پیام امام خامنه ای کرده اند و البته شنیده اند که سفیر این نامه شفاهی نماینده ولی فقیه در لرستان یعنی حجت الاسلام میرعمادی است.

 

139404141954409515630364

 

حضور دوباره نماینده ولی فقیه در منزل سید نورخدا، نور امیدی در دل همسر و فرزندان سید شعله ور می کند، حاج آقا میرعمادی که گویا تحت تاثیر عنایت حضرت آقا به شهید زنده لرستانی است و مشتاق رساندن این پیام به منزل نورخداست رو به خانواده شهید زنده می گوید، حضرت امام خامنه ای در مراسم ضیافت افطار فرمودند: بنده دعاگوی ایشان ( سید نورخدا) هستم، مراتب سلام مرا به وی و خانواده محترمش برسانید.  

 

 

sized_DSC_0099

 

نماینده ولی فقیه در استان ضمن قدردانی از زحمات همسر و فرزندان این جانباز والامقام در طول قریب به هشت سال خاطر نشان کرد: اجر شما نزد خدای متعال کمتر از اجر شهدا و ایثار گران نیست و شما الگوی رفتاری مناسب برای بانوان ایثارگران هستید و بنده به شخصه مامور ابلاع سلام مخصوص مقام معظم رهبری به جانباز موسوی و شما عزیزان هستم.

 

نماینده ولی فقیه ضمن اهدای لوح سپاس، به نمایندگی از طرف مقام معظم رهبری هزینه سفر زیارتی به عتبات عالیات به همسر و فرزندان این شهید زنده اعطا کردند.

 

ماجرای دیدار خانواده «نورخدا» با امام خامنه‌ای

 

خانواده شهید سید نورخدا موسوی تا به حال دو بار به دیدار حضرت آقا نائل شده اند؛

 

همسر ایشان از اولین حضور، خاطره ای دارد و می گوید فرزندم محمد در این دیدار تند تند دست آقا را بوسه می زدند و پس از بیرون آمدن از محضر آقا پسرم گفت مادر فهمیدی کدام دست آقا را زیاد بوسیدم، من گفتم نه کدام دست؟ محمد پاسخ داد همان دست آقا که مانند پدر جان ندارد و من در آن لحظه بود که متوجه شدم که واقعا محمد از من پیشی گرفته و با احساس واقعی به دیدار با آقا آمده است

 

sized_DSC_0112

 

 چه داستانی عجیبی است ضربت سر در این ایام، فدا کردن سر در راه معبود شیوه ابر مرد تاریخ است و خوش به حال شهید زنده لرستانی که در این راه به امیر مومنان (علیه سلام) اقتدا کرده است و پیام آقا در ایام ضربت خوردن حضرت علی (علیه سلام) به شهید زنده، پیامی است به مردم لرستان که اگر می خواهیم دلمان در وانفسای دنیا نمیرد هر از چند گاهی با جان و دل در محضر شهیدان زنده حاضر شویم.  

 

گزارش کامل در مورد شهید زنده لرستان  را در لینک زیر بخوانید

 

ماجرای زندگی شهید زنده لرستان از زبان همسرش+ تصاویر

 

انتهای پیام/

ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی/ جسدی که پس از 31 سال سالم بود + فیلم

ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی/ جسدی که پس از 31 سال سالم بود + فیلم

سرهنگ جانباز «علی قمری» فرمانده پادگان دژ خرمشهر در دوران دفاع مقدس، در گفت‌وگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع پرس، با اشاره به لبیک بسیاری از جوانان و نوجوانان به ندای امام خمینی(ره) و حضور در جبهه‌های حق علیه باطل، به تشریح فعالیت‌های نوجوان شهید «بهنام محمدی» در جریان دفاع از خرمشهر و همچنین چگونگی تفحص پیکر این شهید والامقام پرداخت.

"روایت سرهنگ قمری در این زمینه را در ادامه می‌خوانید.

بهنام محمدی نوجوان 13 ساله زبر و زرنگی بود که به او تعلیمات لازم را جهت کسب اطلاعات از دشمن داده بودم، و به‌عنوان اطلاعات‌چی در خدمتم بود. یک روز به بهنام گفتم «برو پیش عراقی‌ها و بگو صدام کِی به خرمشهر می‌آید؟ مادرم یک گوسفند نذر کرده که هر وقت صدام آمد زیر پایش قربانی کند؛ آنوقت آن‌ها دیگر با تو کاری نخواهند داشت. بعد به آنها بگو که تعداد زیادی تانک از فلان مسیر در حال حرکتند و دارند به سمت شما می‌آیند»؛ می‌خواستم با استفاده از این ترفند جلوی پیشروی دشمن گرفته شود، تا نیروی کمکی برسد؛ که البته جلوی پیشروی دشمن گرفته شد، اما نیروی کمکی هیچ وقت نرسید.

همچنین در برخی اوقات که درگیر جنگ و دفاع بودیم، بهنام محمدی را می‌دیدم که دوان دوان جلو آمده و اطلاعاتی از آرایش نظامی دشمن به ما می‌داد، یا مثلا می‌گفت «تیمسار! به جان مادرم از فلان کوچه پنج تانک دارند به طرف ما می‌آیند»؛ که من فورا آرپی جی زن ها را به آن محور می‌فرستادم. خدا رحمتش کند.

* شجاعت بهنام در تعویض پرچم‌ها

یک روز بهنام وقتی که پرچم عراق را بالای یکی از ساختمان‌های بلند خرمشهر می‌بیند، به‌طور نامحسوسی خود را به ساختمان رسانده و به دور از چشم بعثی‌ها پرچم ایران را جایگزین پرچم عراق می‌کند؛ واقعا دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده‌ خرمشهر روحیه مضاعفی را در بچه‌ها ایجاد کرده بود، و جالب‌تر اینکه عراقی‌ها  تا 18 آبان متوجه این موضوع نشده بودند.

بهنام بعد از تعویض پرچم نزد ما آمده بود؛ دست او هنگام تعویض پرچم به دلیل ضخامت طناب، و سرعتی که در پایین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم کشورمان داشت، مجروح شده بود. به گروهبان مقدم گفتم باند بیاورد و دست بهنام را پانسمان کند، مقدم باند را از کوله‌اش بیرون آورد، اما بهنام اجازه پانسمان دستش را نمی‌داد و با دویدن به دور من، مقدم را به دنبال خود می‌کشاند؛ به بهنام گفتم «چرا نمی‌ایستی؟! می‌خواهد پانسمانت کند تا زخمت چرک نکند»؛ بهنام رو کرد به من و گفت «باند را بگذارید برای سربازانی که مادر ندارند و تیر می‌خورند.»

هرچه سعی کردیم این نوجوان 13 ساله اجازه نداد دستش را ببندیم؛ او یک مشت خاک روی دستش ریخت و رفت.

* چگونگی شهادت نوجوان دلاور

حدود ساعت 9 صبح روز 24 مهر، بهنام در «بازار نقدی» مورد اصابت ترکش «خمسه خمسه» قرار گرفت، و در پیاده‌رو به زمین افتاد؛ سپس تانک از روی زانوانش عبور کرد، که در اثر آن پایش از زانو به پایین قطع شد، و ایشان به این ترتیب به شهادت رسید.

** ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی/ جسدی که بعد از 31 سال سالم بود

مادر شهید محمدی می‌گفت که بهنام هر شب به خوابش می‌آید و می‌گوید «من از دوستانم جا ماندم، مرا به مسجد سلیمان ببرید»؛ به اصرار مادر شهید، ایشان را سال 90 نبش قبر کردند. با اجازه علما قرار بر این شد که پیکر ایشان از محل دفن به مسجد سلیمان انتقال پیدا کند.

آیت‌الله جمی امام جمعه و جناب سروان دهقان با من تماس گرفتند و گفتند شما هم برای مراسم بیایید. بلیط هواپیما گرفتم و برای نبش قبرش رفتیم، من و حاج آقا کعبی جلو رفتیم مادرش سمت راست من و پدرش روبروی من قرار داشتند خاک را برداشتند و رسیدند به نزدیکی سنگی که روی جنازه ایشان بود؛ من رفتم جلو و گفتم «بیل را کنار بگذارید، چون استخوان‌های این بچه قطعا در این مدت پوسیده، و اگر تکه‌ای از این سنگ روی آن‌ها بیافتد استخوان‌ها از بین می‌رود. بگذارید من با دست خاک را کنار بزنم و استخوان‌هایش را سالم برداریم».

آرام آرام با دستانمان خاک را کنار زدیم و به سنگ رسیدیم، وقتی که سنگ اول را برداشتیم، با پیکر سالم شهید مواجه شدیم، من که در همان لحظه از حال رفتم، مادرش هم غش کرد؛ باور کردنی نبود، انگار که این بچه یک دقیقه پیش خوابیده است؛ بعد از 31 سال هنوز زانویش خون می‌چکید.

مادر شهید محمدی، پیکر نوجوان شهیدش را ساعات زیادی در آغوش خود گرفته بود، و حاضر نبود او را از خود جدا کند؛ او می‌گفت «مردم! این بچه بوی گلاب می‌دهد؛ چرا می‌خواهید از من جدایش کنید؟ مگر نمی‌بینید که تمامی اعضایش سالم است؟ پس چرا می‌خواهید او را دفن کنید؟ مگر شما از دست بچه من سیر شده‌اید»؛ واقعا صحنه‌ی عجیبی بود.

من سال گذشته مادر بهنام را دیدم؛ به من گفت «جناب سرهنگ! عجب اشتباهی کردم؛ این بچه قبل از اینکه جایش را عوض کنیم هرشب به خوابم می‌آمد و با من حرف می‌زد، و می‌گفت "جایم را عوض کنید، من از دوستانم دور افتادم"، اما از وقتی که جایش را تغییر دادیم، دیگر مثل قبل به خوابم نمی‌آید»؛ من به ایشان گفتم «آیا شما ناراحتی که او خوشحال است»؛ گفت «خوشحالم از اینکه که او خوشحال است، اما ناراحتم که چرا هر شب نمی‌بینمش». ما چنین عزیزانی را داشتیم، که همه باید قدر این افراد را بدانیم."

فایل تصویری توضیحات سرهنگ قمری را مشاهده کنید

به یاد شهدای گمنام و غواص

به یاد شهدای گمنام و غواص

کاروانی از شهیدان آمده
7.21 MB
دانلود
هنوزم شهیدا رو میارن، دلای شکسته بی شمارن
6.44 MB
دانلود
شهیدا نگاه کنید به حال ما
6.25 MB
دانلود