ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی (علیهالسلام) در حسینیه امام خمینی
مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی علیهالسلام، با حضور هزاران نفر از مردم عزادار، جمعی از مسئولان کشور و رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی (ره) آغاز شد.
نماهنگ | قربان شهامت این زن
حضرت آیتالله خامنهای: معروف است که مادر اباالفضل یعنی امّالبنین -مادرِ پسران؛ چهار برادرند، اباالفضل است و سه برادر کوچکتر از خودش- بعد از آنکه چهار پسر را یکجا از دست داد -قربان شهامت این زن! قربان بزرگواری این زن- خیال میکنید بنا کرد شیون و ناله کردن، بنا کرد دشمن را بر خود جری کردن، ابدا! گریه میکرد امّا گریهی او خون از در و دیوار میباراند. دست بچّهی کوچک اباالفضل را که عبیداللهبن العبّاس است میگرفت و میآورد در قبرستان بقیع -حالا قبرستان بقیع کجا، کربلا کجا؛ بچّههایش در کربلا افتادند و دفن شدند، امّا او دنبال یک شعار تبلیغاتی است، کاری ندارد که کجا افتادند- چهار صورت قبر درست میکرد، مینشست بالای سر اینها، بعد بنا میکرد حرف زدن؛ ببینید شعرهایی که میخواند چه بود: میگفت ای کسی که دیدی عبّاس مرا، اباالفضل مرا که در روز عاشورا در مقابل لشکریان دشمن و انبوه دشمنان شمشیر در دست داشت و حمله میکرد، یک خبری من شنیدهام، نمیدانم که آیا این خبر راست است یا نه -مادر دارد میگوید- نمیدانم این خبر درست است یا درست نیست؛ من شنیدم که در روز عاشورا بر سر فرزندم اباالفضل عمودی از آهن نواختند. تعجّب میکنم از شجاعت فرزندم که چطور ممکن است او اجازه بدهد به دشمنش که عمودی از آهن را بر سر او بزنند! پس احتمال دیگری میدهم: لو کان سیفک فی یدیک لما دنی منک احد؛ پسرم! یقیناً اگر شمشیر در دست داشتی، کسی جرئت نمیکرد به تو نزدیک بشود؛ پس این که بر سرت عمود آهن زدهاند، معلوم است قبلاً دستهای تو را قطع کردهاند. لا حول و لا قوّة الّا بالله العلیّ العظیم.
گفتار سوّم تحلیل قیام حسینی
شب تاسوعای سال ۱۳۹۴ هـ.ق
۱۳۵۲/۱۱/۱۲
مسجد کرامت مشهد
تصاویری از عزاداری رزمندگان در جبهه
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «حمید داودآبادی» رزمنده، جانباز و پژوهشگر دفاع مقدس، در صفحه مجازی خود، ضمن انتشار تصاویری از عزاداری رزمندگان در جبهه، نوشت: «در بین آرشیو عکسهایی که از دفاع مقدس دارم، به این تصاویر خاطرهانگیز از عزاداری سالار شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین (ع) در جبهه برخوردم.
متاسفانه نام عکاس این تصاویر را نمیدانم و فقط میتوانم بگویم اجرش با سیدالشهدا (ع).»
نماآهنگ لبیک یاثارالله
همراه با صفحه گرافیکی وتصاویر40شهید سرافراز نیاک لاریجان
سایت شهدای نیاک
ستادیادواره شهدای نیاک
نماهنگ | امام حسین علیهالسلام با یک دنیا مواجه بود
حضرت آیتالله خامنهای: « امام حسین با یک دنیا مواجه بود همان طور که پیغمبر(ص) در بعثت، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین(ع) هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود.» ۱۳۷۵/۰۹/۲۴
بهمناسبت فرارسیدن عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب نماهنگ «امام حسین علیهالسلام با یک دنیا مواجه بود» را منتشر میکند.
این نماهنگ براساس طرح لوحی با همین عنوان است که پیشتر منتشر شدهبود.
ستارههای خدمت | شهید رحمان دادمان
به مناسبت فرارسیدن ایام سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر و هفتهی دولت، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بر اساس بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب درباره شهدای دولت، مجموعه نماهنگ «ستارههای خدمت» را منتشر میکند.
دومین نماهنگ از این مجموعه به معرفی شهید رحمان دادمان وزیر راه و ترابری دولت هفتم میپردازد:
«من وقتی در سفر گیلان، به بندر انزلی رفتم و آن پل قدیمی را -که خود من حدود چهل سال قبل از آن عبور کرده بودم- دیدم، در دل شرمنده شدم... بعد هم که رفتیم، دیدیم مردم و به تبع آنها آقای امام جمعه، همه از ما ساخت پل را میخواهند. من وقتی به رشت برگشتم -در خانهی آقای صوفی، آقایان وزرا جمع شدند؛ آقای عارف و دیگران هم بودند- مسئلهی پل را مطرح کردم و به مرحوم دادمان گفتم شما این پل را میسازید؟ ایشان فکری کرد و گفت بله، ما سهساله آن را تحویل میدهیم. من گفتم آن را دوساله تحویل دهید. ایشان سری تکان داد و من فکر کردم که تلقّی به قبول کرده که دوساله تحویل دهد. گفتم من دلم میخواهد دو سال دیگر رئیسجمهور بیاید و در همین موقع این پل را افتتاح کند. وقتی دادمان از دنیا رفت، کسانی از دوستان ما که با خانوادهی ایشان مرتبطند، گفتند دادمان در خانه گفته بود که فلانی به من گفت دو ساله پل را بسازید؛ اما من آن را یکساله تمام میکنم! همّت آن مرد، اینگونه بود. ببینید انسان از فقدان چنین آدمهایی چقدر میسوزد.» ۱۳۸۰/۰۶/۰۵