شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

کفن امام خمینی(ره) خشک نشده بود که حسادت ها آغاز شد/ ظهور فتنه 88 حاصل عینی اینگونه رفتارها بود

کفن امام خمینی(ره) خشک نشده بود که حسادت ها آغاز شد/ ظهور فتنه 88 حاصل عینی اینگونه رفتارها بود

به گزارش بسیج پرس؛ سردار علی فضلی جانشین سازمان بسیج مستضعفین عصر امروز در مراسم قرارگاه بصیرت که در پایگاه ثامن ناحیه قدس برگزار شد، با اشاره به اینکه بصیرت جزیی از نیاز حیات انقلاب اسلامی است عنوان کرد: قرارگاه بصیرت مرکز جمع آوری و پردازش و انتشار نیازمندی سطح تقویت بصیرت شماست که می تواند از گنجینه های مختلف کسب شود.

وی اظهار داشت: با بررسی ماهیت انقلاب اسلامی، نقش موثر امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب قابل مشاهده است که همواره نماد بی نظیر عرصه تاریخ انقلاب اسلامی بوده اند.

فضلی با اشاره به فرمایش امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه قرآن، عترت و مردم سه رکن انقلاب اسلامی را تشکیل می دهند عنوان کرد: مردمی که اهل بصیرت باشند همواره همراه رهبرشان هستند ولی اگر اهل بصیرت نباشند در مقابل رهبری قرار می گیرند.

جانشین سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه مردم به خوبی اثبات کردند که اهل بصیرت هستند و از انقلاب تا به امروز حفاظت و پاسداری  کرده‌اند خاطر نشان کرد: مردم با بصیرت تا به امروز اجازه ندادند که تاریخ تکرار شود و عبرت‌های تاریخ مورد غفلت قرار بگیرد.

فضلی با بیان اینکه با مشاهده به تاریخ اسلام متوجه شدید که مطامع دنیوی و رودربایستی با فرزندان و نزدیکان موجب شد که افراد روبروی امام عصر خود بایستند عنوان کرد: خیلی از افراد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در برابر امام خمینی(ره) و ولایت و انقلاب سینه سپر می کردند و ادعا می کردند که ما تفسیر خود ولایت هستیم ولی در آینده دچار انحراف شدند.

وی در ادامه گفت: هنوز کفن امام خمینی(ره) خشک نشده بود که حسادت ها آ‌غاز شد و این حسادت‌ها در سال ۸۸ ظهور و بروز عینی پیدا کرد و جریان فتنه را شکل داد.

جانشین سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه بصیرت دست یافتنی است ولی نگه داشتنش سخت است خاطر نشان کرد: در  فتنه ۸۸ در کف خیابان‌ها تشخیص مرد از نامرد سخت شده بود، چرا که در این صف آرایی نشانه‌ها مشهود نبود. فتنه ۸۸ به فرموده رهبر معظم انقلاب عمیق‌ترین فتنه انقلاب اسلامی بود که خیلی از افرادی که مدعی صف خواص بودند مردد شدند و دیگران را هم به تردید دعوت کردند و از عدالت ساقط شدند.

انتهای پیام//

ترور آیت یک ترور سفارشی و یک قتل سیاسی بود

ترور آیت یک ترور سفارشی و یک قتل سیاسی بود

تاریخ انقلاب - عطیه محمدی: سید محمود مصطفوی کاشانی فرزند آیت الله کاشانی متولد سال ۱۳۲۱ هجری شمسی در تهران، فعال سیاسی و حقوق‌دان ایرانی است. وی در سال ۱۳۵۰ از دانشگاه تهران دکتری حقوق خصوصی گرفت و از سال ۱۳۵۱ تاکنون عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی می‌باشد. سید محمود کاشانی و حسن آیت از اعضای شورای مرکزی اولیه حزب جمهوری اسلامی بودند.  کاشانی همچنین داور ارشد جمهوری اسلامی ایران در دیوان داوری ایران و ایالات متحده آمریکا، برای حل و فصل دعاوی میان دو دولت و اتباع دولت آمریکا علیه ایران در سال های ۱۳۵۹ تا پایان ۱۳۶۳ در لاهه- هلند بوده است.                                                
- به عنوان اولین سوال، نخستین باری که شهید آیت را دید کجا بود؟

در سال ۱۳۴۰ بود. در آن هنگام دکتر علی امینی روی کار آمده بود و انتخابات دوره بیستم را ابطال کرده بود ودرواقع  یک فضای بازی در جامعه بوجود آمده بود. در این فضای باز سیاسی روزنامه اطلاعات یک کرسی آزاد دانشجویی تشکیل داد و دانشجویان  نیز در این جلسات با استفاده از فرصت پیش آمده در رابطه با مسائل کشور اظهارنظرو  سخنرانی میکردند. در آن هنگام من دانش آموز سال آخر دبیرستان دارالفنون بودم و به دلیل علاقه ای که داشتم دراین جلسات شرکت میکردم . در این جلسات مرحوم آیت نقش فعالی داشت و به عناوین گوناگون سخنرانی میکرد و همین دیدار اولیه من را با مرحوم آیت بوجود آورد

ایشان همیشه  در سخنرانی های خود نسبت به  نفوذ در بدنه انقلاب هشدار میدهند به  نظر شما چرا ایشان  انقدر نسبت به این موضوع نگران بودند؟

ابتدا لازم هست این نکته راعرض کنم که ایشان آشنائی های بسیارگسترده ای با تاریخ ایران  داشت وبه همین دلیل بعنوان دبیر سیاسی حزب انتخاب شدند . پس ازتشکیل حزب جمهوری ، پیشنهاد شد که شورای مرکزی حزب به ۳۰ نفر گسترش پیدا کند به این ترتیب گروه هایی هم در جریان حزب نفوذ کردند که میتوانم بگویم اینها حتی اعتقادی به سران حزب هم نداشتند و برای یک مأموریتی به هر حال وارد جریان سیاسی حزب جمهوری اسلامی شدند.

شهید آیت باتوجه به تجربه شکست نهضت ملی ایران و نقشی که مصدق در این شکست به عهده داشت و همینطور سازماندهی سیاست های خارجی و مهره هایی که گردآوری کردند برای اینکه بتوانند نهضت ملی ایران را از درون متلاشی کنندنسبت به این نفوذ همیشه هشدار میدادند و به شدت نگران این جریان نفوذی در حزب ومجلس بودند.

اما گروه های وابسته به بیگانه جریان های نفوذی خودشان را آغاز کرده بودند و البته در رأس همه اینها بنی صدر را وارد صحنه کردند و با وجود اینکه او هیچگونه صلاحیتی نداشت ، ولی با تبلیغات گسترده ای وعناوین مختلف او را به مرحله ریاست جمهوری رساندند.

شهید آیت اولین کسی بود که درحقیقت نقش منفی بنی صدر را شناسایی کرد و با شجاعت در برابر او ایستاد و درمقام معرفی ماهیت بنی صدر برآمد. جریان وابسته به بنی صدر هم که در مجلس وارد شده بودند ،بخوبی این حقیقت را درک میکردند که آیت یک فرد قدرتمندی است که قدرت بیان و اطلاعات تاریخی  گسترده ای دارد که میتواند در برابر این جریان ایستادگی کند و به همین دلیل بودحقیقت  با اعتبارنامه او مخالفت کردندتا بتوانند موجبات اخراج او را از مجلس فراهم کنند.

چرا در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری حزب پس از حذف جلال الدین فارسی از کاندیداتوری شهید آیت حمایت نکرد؟
به هر حال سمپاشی علیه آیت همان موقع هم وجود داشت یعنی گروهی که درون روزنامه حزب اجتماع کرده بودند درباره شهید آیت سمپاشی میکردند. و در یک چنین شرایطی به هرحال حزب نمی توانست تصمیم قاطع بگیرد و درواقع میتوانم بگویم یک حالت  وادادگی درحزب بوجود آمده بود ودراین نابسامانی که پیدا شد درواقع از حسن حبیبی را بعنوان نامزد حمایت کردند.

شهید آیت به شدت با جریانی که از سوی میر حسین موسوی به عنوان سردبیر در روزنامه جمهوری اسلامی دنبال میشد مخالفت میکرد ، با توجه به اینکه شما در شورای مرکزی حزب جمهوری عضویت داشتید دلیل مخالفت ایشان چه بود؟
جریان حزب جمهوری اسلامی یک جریان مثبت و بسیار با اهمیت درکشور بود، به دلیل اینکه در زمان رژیم شاه هیچ حزب سیاسی پا نگرفته بود و اساسا در شرایط استبداد امکان تأسیس احزاب وجود ندارد و اگر این حزب میتوانست همچنان به فعالیت خودش ادامه بدهد، قطعا سرنوشت سیاسی کشور به طرف بهبودی میرفت و کشور از بسیاری از بحران هایی که بعدا اتفاق افتاد نجات پیدا میکرد. سیاست های بیگانه هم نسبت به این حزب بی تفاوت نبودند و به شدت دنبال این بودند که در درون این حزب نفوذ کنند و این حزب را از مسیرخودش خارج کنند و یا تحت کنترل درآورند. در این راستا زمانی که مقرر شد اعضای حزب افزایش پیدا کنند متأسفانه درآن زمان شناخت لازم روی بسیاری ازافرادی که وارد حزب شدند، وجود نداشت. وارد کردن تعدادی از افراد به  شورای مرکزی حزب به علت سوابق مثبتی که داشتند کار مثبتی بود اما افرادی هم درحقیقت بدون بررسی کافی و صرفاً براساس اعتماد انتخاب شدند، ازجمله افرادی که بر پایه این اعتماد انتخاب شدند خود میرحسین موسوی بود که با معرفی آقای موسوی اردبیلی در وارد شورای مرکزی حزب شد.

آقای دکتر فرمودید که موسوی را آقای موسوی اردبیلی آورده بود؟ چون گفته شده که مقام معظم رهبری معرف ایشان بوده ؟
نه .من چون درجریان گسترش اعضای شورای مرکزی حزب بودم  خود شاهد بودم و با قاطعیت این رامیگویم که آقای موسوی اردبیلی معرف آقای میرحسین موسوی بودند.  درآغاز راه هم خب به دلیل اینکه  کسی نمیتواند  فوراً ماهیت افراد را شناسایی کند خط ایشان معلوم نبود . ولی چندی نگذشت که عملا آقای میرحسین موسوی گرایش های خودش را به مصدق آشکار کرد و این دقیقا حقیقتی بود که افراد حزب به ویژه مرحوم آیت شدیدا دربرابرش حساسیت داشتند البته چند نفر دیگری هم در درون شورای مرکزی با میرحسین موسوی ارتباطات بیشتری داشتندکه یک گروهی به وجود آوردند و توانستند روزنامه حزب را به کنترل خودشان دربیارند.

چه کسانی؟
حالا اجازه بدهید من وارد اسامی نشوم. به هرحال اینها عملا روزنامه را از کنترل حزب خارج کردند و در حقیقت ارگان میرحسین موسوی و مبلغ مصدق شدند وبه شدت دربرابر آیت اله کاشانی سانسور برقرار میکردند این نکته را شاید من جایی تا بحال نگفتم و برای اولین بار این مطلب را میگم. من یک مجموعه ای را درباره رویدادهای نهضت ملی ایران از قیام ۳۰ تیر تا ۲۸مرداد که دوران های بسیار پیچیده ی  بود ،نوشتم. هنگامی که من این نوشته را به آقای میرحسین موسوی دادم که در روزنامه جمهوری اسلامی به صورت سلسله مقاله چاپ کنند  ایشان مدتی این مجموعه را نگه داشت و در آخر هم از چاپ آن  جلوگیری کرد. این واقعا یک پدیده ی شگفت انگیزی بود که بدنه وشورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی طرفدار آیت اله کاشانی بودند اما در روزنامه حرب  از انتشاراین مقالات  جلوگیری میشد.از این نمونه ها زیاد بودبه طور مثال در ۱۴ اسفند سال ۵۷ گروهی به هواداری مصدق به احمدآباد رفتند و مردمی که بی اطلاع بودند را به احمدآباد کشاندند خب این جریان برای حزب و به هرحال برای روحانیت خیلی گران تمام شد. از این جهت این بحث پیش آمد که یک مراسمی برای آیت اله کاشانی برگزار بشود و ازطرفی هم  ۱ ساعت وقت از قطب زاده گرفته شود تا مرحوم آیت ازطرف حزب قضایای تاریخی آن زمان را بازگوکند.  شهید آیت در تلویزیون یک بحث بسیار جالب و جذابی کرد که خیلی هم روی جامعه تأثیرگذاشت  شد اما گروه های مخالف در درون حزب علیه آیت دست به فعالیت زدند. در بیرون از حزب هم این گروه های هوادار مصدق علیه آیت سمپاشی را آغاز کردند. خب این جریان های مسموم عملا روی حزب هم تأثیرمیگذاشت و اگر چه تأثیر بنیادی نمیگذاشت ولی همین ایجاد حساسیتی که روی شهید آیت کرده بودند به هرحال یک مقداری ایجاد مشکل میکرد، به هرحال هر فردی که دل به دریا بزند و وارد برخورد و مبارزه با جریان های انحرافی بشود  بازتاب هایی را هم دریافت میکند و مسلما این بازتاب ها روی شهید آیت تأثیرگذاشت. اما با این وجود نقشی که شهید آیت بازی میکرد و موضع گیری هایی که میکرد  روی حزب تأثیرمیگذاشت و جریان های سیاسی موجود درحزب را به انفعال میکشاند چنانکه این واقعیت را هم حتما شما میدانید که درسال های پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی که درواقع ضربه جبران ناپذیری بود ،دیگر حزب نتوانست رو ی پای خودش بایستد و سرانجام درسال های ۶۴ میرحسین موسوی مانع از انتخابات شورای و دبیرحزب شد و آقای هاشمی رفسنجانی هم درواقع عملا با یک مقدمه چینی هایی زمینه انحلال حزب را فراهم کرد.

ماجرای نوار آیت چه بود؟
این جریان نواری که ازآیت ضبط کردند  یک کار برنامه ریزی شده بود یک فردی مأمورشده بود ویک گفتگوی خصوصی با شهید آیت را ضبط کرده بود .این کارغیراخلاقی و ناجوانمردانه ای است که یک کسی بیاد با دیگری گفت وگو بکند ولی نیت خودش را آشکار نکند. . حالا شاید شهید آیت دراین گفتگوی  خصوصی بی احتیاطی کرده و مسائلی را که نمی بایسته بگوید  گفته باشد، ولی ما نباید این کار مجرمانه ای که اینها کردند و از باب تجسس آمدندو یک همچین مطالبی را ضبط کردند را نادیده بگیریم خب اینها اگر میخواستند یک گفتگوی شرافتمندانه بکنند باید ضبط صوت را روی میز میگذاشتند تا  او بفهمد درحقیقت با کدام مخاطب گفتگومیکند

این توطئه ا زسوی چه کسانی صورت گرفته بود؟
مسلما بنی صدر وجریانهایی که باهم متحد بودند.درواقع  بنی صدر، گروه نهضت آزادی ،مجاهدین و موسوی بودند.آنها  حتی همین نوار را هم  تحریف کردند و درواقع متن کامل و سخنان آیت را منتشر  نکردند.. اما نکته خیلی مهمی که در   این  توطئه هست  این هست  که شما باید ببینید روزی که خواستند جریان نوار آیت را بعنوان یک برگ برنده و نقطه ضعف و سند محکومیت برای آیت مطرح و از آن بهره برداری سیاسی کنند چه  جریان هایی در سطح کشوربا هم  متحد شدند؟چه روزنامه هایی متحداً در این زمینه عمل کردند؟

روزنامه بنی صدر که خب دشمن آیت بود و او این نوار را تدوین کرده بود، روزنامه کیهان هم که آن زمان زیرنظر ابراهیم یزدی بود ، بنابراین جنجال سازی اینها طبیعی بود.اما  چرا  روزنامه جمهوری اسلامی  که ارگان رسمی حزب بود تیتر اولش نوار آیت بود؟ پس بنابراین شما ببینید که طیف های گوناگون متحد شدند و یک جریان ضد میهنی درست کردند و درحقیقت ازاین موضوع بی اهمیت یا به عبارت دیگر از این کاه یک کوهی ساختند تا بتوانند شهید آیت را از صحنه سیاست خارج کنند.

چرا در این توطئه حزب از شهید آیت حمایت نکرد؟
درحقیقت در حزب تا یک حدی آن جسارت و شهامت وجود نداشت. اگر یک چنین جریانی در فرانسه اتفاق افتاده بود و مرحوم آیت به یک حزب وابسته بود، مسلما آن  حزب از آیت حمایت میکرد ولی درآن زمان اولا در حزب جمهوری طیف های گوناگونی بودند و ثانیا این تجربه سیاسی درایران وجود نداشت و این مرعوبیت یک واقعیتی  در تاریخ ایران هست. که در جامع ایرانی و حتی افراد سطح بالا غالبا این جسارت و شهامت را ندارند که در برابر این توطئه ها با قدرت برخورد کنند .

در جلسه ای که ساعاتی پیش از جلسه انفجار حزب در هفتم تیر  ۱۳۶۰برای انتخاب  آقای موسوی برای وزارت خارجه برگزار میشود،شهید آیت به شدت با این مسئله مخالفت میکند وحتی به درگیری لفظی هم میرسد از آن جلسه بگویید؟
البته من در آن جلسه نبودم  ولی  در هفت تیر در شبی که درواقع آن رویداد فاجعه آمیز اتفاق افتاد، گروه میرحسین موسوی  یک برنامه ای را برای ضربه زدن به آیت و خنثی کردن او ترتیب داده بودند ولی خب  با شکست روبرو شد.

چه برنامه ای؟
آن شبی که انفجار رخ داد  همه تا صبح بیداربودند .من یک تماسی با منزل آیت گرفتم ولی کسی جواب نداد من به شدت نگران بودم که نکند ایشان هم  شهیدشده باشند. ولی نزدیک صبح ایشان تلفن اش را  جواب داد ومعلوم شد که ایشان به آن اجتماع حزب نرفته اند.من صبح  به دیدار ایشان رفتم وایشان جریان آن  شب را برای من کامل تعریف کرد، منتها الان ۳۰ سال از آن  جریان گذشته و جزئیات آنرا حضورذهن ندارم ولی  تا انجایی که به خاطر دارم آن جلسه، درواقع جلسه محاکمه آیت بوده به این معنا که او را از عنوان دبیرسیاسی حزب کنار بگذارند و مسأله دیگر  رأی اعتماد حزب به میرحسین موسوی بوده است  . مرحوم آیت آن  روز به من گفتند، که وقتی این بحث ها پیش آمد  شهید دکتر عباس پور که از سال های دور با آیت آشنایی داشته  و متأسفانه به شهادت  هم رسیدند ،دراین جلسه حضور داشته و چون شهید عباس پور وزیر  نیرو بود ،این شبهه و نگرانی وجود داشت که نکند ایشان  بخاطر حفظ پُست وزارت تسلیم آن گروه بشود مرحوم آیت میگفت : من دیدم که مرحوم دکتر عباس پور برافروخته است و احساس کردم که یک دودلی درون او وجود دارد. ولی موقعی که رأی گیری انجام میشود به نفع مرحوم آیت رأی میدهد . درواقع میتوانم بگویم این هم از رویدادهای مهم تاریخ هست  که شهید عباس پور شرافت خودش را حفظ کرد و در حالیکه در کمتراز یک ساعت بعد به درجه شهادت رسید.

برخی از دوستان شهید آیت میگویند که ایشان در روز شهادتشان اسنادی را بر علیه موسوی همراه داشته است ،شما از محتویات این اسناد اطلاعی دارید ؟
در اینکه شهید آیت اشتیاق فراوانی به گرد آوری اسناد داشت شکی نیست. چون ایشان از قدیم اسناد را گرد آوری میکرد و چون ارتباطات فراوان هم داشت اطلاعات  و مدارکی را جمع میکرد و اینها را به کار میگرفت. این یک حقیقت مسلم است.  اما در عین حال من نمیتوانم به صورت قطعی بگویم که آن  روزی که ایشان میخواسته به مجلس برود چه اسنادی را در اختیار داشته و یا اصلا اسنادی داشته ؟ چون اطلاعاتی در این ضمینه ندارم .اما به نظر من ما باید  نکات مهمتری بپردازیم که نیازی به حدس و گمان نداشته باشدو آن این هست  که به هر حال این واقعیت مسلم بود که نقش فعال آیت باعث شد که بنی صدر از صحنه سیاسی کشور خارج بشود و از کشور فرار کند و باید قبول کنیم که یقینا  رای بی کفایتی مجلس به بنی صدر را آیت کارگردانی کرد .مخالفت آیت با میر حسین موسوی هم یک واقعیتی  هست چنانچه آیت هم  در حزب و هم در مجلس مخالفت خودش راابراز کرد اینجا باید گفت  جریان سیاسی که توانست بنی صدر را به قدرت برساند نگران این بودکه آیت در برابر میر حسین موسوی  هم  ایستادگی کند . بنابراین ترور او را در دستور قرار داده بودند .چه بسی انتظار میرفت که در روز هفت تیر آیت هم مثل دیگران شهید بشود ولی انگار برای  آیت یک سهمیه جدا در نظر گرفت بودند یعنی در حقیقت چهل روز بعد ازانفجار  هفت تیر، ترورایشان را به طور خاص برنامه ریزی کردند و در مقابل منزلش به او تیر اندازی کردندو  حتما میدانید که شصت گلوله به سوی او شلیک کردند. این خودش  یک موضوع استثنائی هست چون برای ترور یک فرد شاید یک یا دو گلوله کافی باشدآیت بی دفاع درون یک اتومبیل پیکان  بود و مسلم بود که با دوتا گلوله هم ایشان به  شهادت میرسید  ولی اینکه شصت گلوله به او شلیک میکنند قطعا این تنها ابتکار عمل آن تروریستها نبوده بلکه  به آنها  رهنمود داده بودند که در این صحنه ترور کار را تمام کنند

در رابطه با عوامل ترور شهید آیت  ابهامات فراوانی وجود دارد نظر شما دراین رابطه چیست ؟
آن زمان گفتند و ظاهر قضیه هم این بود که گروهک مجاهدین این کار را کرده اند اما نکته مهم این هست که آیت در معارضت مستقیم با مجاهدین نبود. آن زمان آیت نقش یک اپوزیسیون را بازی میکرد. درآن مقطع اپوزیسیون میر حسین  موسوی در آستانه قدرت بود آیت هم در موقعیتی نبود که اگر ترور میشد مجاهدین به قدرت برسند. من در همان زمان  هم در مراسم خاک سپاری شهید آیت در بهشت زهرا  سخنرانی کردم و گفتم این ترور کار  مجاهدین نیست این یک قتل سفارشی هست یعنی در واقع آن جریان مسمومی که وابستگی به بیگانه داشت برنامه ترور آیت را برنامه ریزی کرده بود و به معنای واقعی یک ترور سیاسی بود و البته ترور یک فردی که بی دفاع بود و نه ماشین ضد گلوله داشت نه حفاظت مناسب .من یقین دارم این یک ترور برنامه ریزی شده ، یک ترور سیاسی و یک قتل سفارشی بود

از سوی چه کسانی؟
من به طور نهایی  میتوانم میگویم که این قتل سفارشی را ازسوی  سیاست های بیگانه بود. چون وجود آیت را برای آینده حضورشان در ایران خطر تلقی می کردند همانطور که آیت توانست بنی صدر را از صحنه سیاسی خارج کند و این جریان خارجی وابسطه به بیگانه گام به گام در کشور ما وارد عرصه قدرت شد و توانست سرانجام قدرت را به دست بگیرند. در حقیقت ترور آیت از سوی سیاستهای بیگانه کارگردانی شده و البته عوامل  ایرانی آنها این را به اجرا گذاشتندو البته تا حدی باید بگویم که بنی صدر انتقام گرفت چون کارگردانی عزل بنی صدر را  شهید آیت انجام داد اما جریان هایی که به تدریج قدرت را به دست گرفت یعنی جریان میر حسین موسوی و بهزاد نبوی  ذینفع این ترور بودند.

به نظر من این پرونده باید مفتوح بماند .همانطور که عرض کردم کسانی که آیت را ترور کردند قطعا مربوط به سازمان مجاهدین نبودند چون اینها به صورت ابزاری به کار گرفته شدندویک سیاستهایی  پشت سر این جریان بودکه باید شناسایی بشوند. من بارها به سرکار خانم معلم همسر مرحوم آیت پیشنهاد کردم که از بسته شدن پرونده مرحوم آیت جلوگیری کنند و تلاش کنند که دستگاه های اطلاعاتی کشور سوابق دیگر بازداشت شدگان را بیشتر در موردشان کسب اطلاع کنند اما متاسفانه همان چند نفر را هم با عجله محکوم و اعدام کردند چه بسا اگر آنها می ماندند اطلاعات و سر نخهای بیشتری را میتوانستند در اختیار بگذارند. به باور من این پرونده باید مفتوح بماند تا یک زمانی بالاخره اطلاعاتی از جهات مختلف به دست بیاد و البته اگر اطلاعات هم به دست نیاید تحلیل سیاسی این ترور کار پیچیده ای نیست .

اما چیزی که مهم است این هست که  باید نام نیک شهید دکتر سید حسن  آیت در این دوران تاریخ ایران به نیکی حفظ بشود .واقعا ایشان  نمونه ای از یک نماینده بود که قانون اساسی را درک میکرد خطر را تشخیص می داد و با شجاعت در مقابل آن ایستادگی میکرد، اگرچه متاسفانه موفقیت همیشه در این موارد به دست نمی آید. حقیقتا شهادت ایشان بسیار دردناک و ضربه بزرگی به کشور بود چون به هر حال آیت زاییده تاریخ ایران بود و تجربه نهضت ملی ایران را به خوبی میدانست و در حد زمان خودش  تجربه تاریخی و دانش سیاسی بالایی داشت به نظر من ترور او به عنوان یک نماینده مجلس یک فرد سیاسی فعال ، یک ناطق زبردست ، یک فرد شجاع و بی باک در صحنه سیاست فاجعه بزرگی برای کشور ما بود.

منبع:تاریخ انقلاب

مانور فرهنگی بچه حزب اللهی ها در بالاشهر

مانور فرهنگی بچه حزب اللهی ها در بالاشهر

چند نفری هستیم که دور هم جمع شدیم تا با تلنگری کوچک این مناسبت ها رو به یاد مردم شهرمون بیاریم. شاید با یه شاخه گل، یا یه شیرینی یا یه حدیث شیرین. باشد که برای همیشه سختی از ما دور شه. بیشتر اون بالاهای شهر می پریم، اونورا غبار دنیا یکم غلیظ تره.


 


گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز ، احمد صفری : شعارشان این است: " می خواهیم خوشگل امر به معروف کنیم". در فراخوانی که زده اند تا دیگران را نیز با خود همراه کنند گفته اند : "یه شهر خاکستری پر از دود و دم، پر از غم، پر از روزمرگی، پر از عجله های الکی ، پر از دویدن های به ناکجا، آدم های نسبتا زنده، روح های بعضا مرده، شادی های گذرا، عشق های تموم شده... صدای بوق، سرفه، دود، غبار، زنگار... بویی از خدا به مشام بیمارمان نمی رسد، خدای روزهای مبادا... . در این گیر و دار دنیا که حواسمون زیادی از خدامون به خودمون پرت شده فقط باید نسیم خنکی بیاد، که این فضای غبارآلود رو پاک کنه تا خدا رو بهتر ببینیم. فقط کافیه خودمون رو در معرض این نسیم ها قرار بدیم... . چند نفری هستیم که دور هم جمع شدیم تا با تلنگری کوچک این مناسبت ها رو به یاد مردم شهرمون بیاریم. شاید با یه شاخه گل، یا یه شیرینی یا یه حدیث شیرین. باشد که برای همیشه سختی از ما دور شه. بیشتر اون بالاهای شهر می پریم، اونورا غبار دنیا یکم غلیظ تره."
 
اعضای گروه "نفحات" را عده ای دانشجو تشکیل می دهند که دغدغه ی دین دارند و با هدف تبلیغ و ترویج فرهنگ اسلامی و نمایش چهره ی زیبای دین گروه را راه اندازی کردند تا به قول خودشان دید جامعه را نسبت به بچه حزب اللهی ها عوض کنند و چهره ای رحمانی از دین به نمایش بگذارند. با یکی از اعضای این گروه به گفتگو نشستیم تا با اهداف و نحوه ی شکل گیری این گروه بیشتر آشنا شویم.
 
**********
فرهنگ نیوز: لطفا برای آشنایی بیشتر خود و اعضای گروه نفحات را معرفی کنید.
من سید حسام رایگانی، دانشجوی صنایع دانشگاه علم و صنعت هستم. با سایر اعضای گروه از دبیرستان با هم بودیم، اکثر اعضای مرکزی گروه در دبیرستان مفید قیطریه درس میخواندیم و در حال حاضر اعضایی که در گروه فعالیت می کنند دانشجوهای دانشگاههای سراسری مثل شریف و تهران و علم و صنعت و شهید بهشتی هستند. البته در دو فعالیت اخیرمان گروه خانم ها هم فعال شدند، آنها هم دانشجوهای دانشگاههای سراسری هستند و شاکله گروه، یک گروه دانشجویی است.
 
فرهنگ نیوز: گروه خانم ها به چه نحو به گروه اصلی اضافه شدند.
تا قبل از ازدواج بنده گروه خانم ها در کار نبودند و بعد از ازدواج من همسرم و دوستانشان گروه خانمها را تشکیل دادند. گروه خانم ها در شبکه های اجتماعی حدود 200 نفر فعال هستند که پیشنهاد میدهند و یا به صورت مجازی خوراک فکری میدهند ولی حدود 30 نفر از خانم ها برای کارهای اجرایی فعال هستند.
 
فرهنگ نیوز: چه مدت از شکل گیری گروه نفحات میگذرد و ایده اولیه گروه از کجا کلید خورد؟
چند روز قبل از نیمه شعبان  سال 93 با یکی از دوستانم -(آقای امین خاکسار که از دبیرستان هم خیلی با هم دوست صمیمی بودیم و الان در رشته معماری علم و صنعت تحصیل می کنند) که الان هم ما دو نفر هدایت گروه را بر عهده داریم - فکر کردیم که در شب نیمه شعبان یک حرکت فرهنگی انجام دهیم. اول فکر کردیم ایستگاه صلواتی بزنیم و چای یا شربت و شیرینی بدهیم و به طریقی افراد مختلف را دخیل کنیم که نذوراتشان را بدهند و یک فضای شادی ایجاد شود. بعد که کمی به این طرح فکر کردیم دیدیم این کار خیلی تکراری شده البته این کارهم خیلی فضای خوبی را ایجاد می کند و باید وجود داشته باشد ولی ما میخواستیم یک کار جدید بکنیم. فکر کردیم به جای شربت و شیرینی مهربانی بین مردم پخش کنیم. و این مناسبت را با یک چهره رحمانی به مردم متذکر شویم. قرار بر این شد که برای آن شب هر چقدر که توانستیم از خودمان و دوستانمان پول جمع کنیم و حدود 2000 شاخه گل رز بگیریم و یک کاغذ با محتوای فرهنگی به آن الصاق کنیم و این را طی یک موقعیت مکانی پشت چراغ قرمز بین مردم بالا شهر پخش کنیم. وقتی اجزای کار مشخص شد این ایده را با چند نفر از بچه ها به اشتراک گذاشتیم که همه استقبال کردند و با حدود 10-20 نفر از بچه ها پای کار ایستادیم و توانستیم حدود دو میلیون تومان پول جمع کنیم. صبح زود رفتیم و از بازار گل 2000 شاخه گل رز خریدیم و آوردیم در یک امامزاده ای نزدیک بالاشهر نشستیم و دورهمی یکسری از بچه ها خار گلها را کندند، یکسری هم به طراحی آن کاغذ با محتوای فرهنگی مشغول شدند.


بیا از امشب یه قولی بدیم که به عشق امام زمانمون یک گناهمون رو کنار بگذاریم
فرهنگ نیوز: محتوای این کاغذی که طراحی کردید چه بود؟
هدف اصلی ما این بود که چون میدانستیم گل معجزه می کند، یعنی وقتی به کسی گل میدهید آن هم پشت چراغ قرمز و به صورت رایگان و با لبخند، خیلی طرف مقابل خوشحال میشود مخصوصا اگر گل رز باشد، میخواستیم از این خوشحالی که شب نیمه شعبان ایجاد میشود بهترین استفاده را بکنیم و برای این منظور آن کاغذ را گذاشتیم که شاید یک تلنگر برای طرف مقابل باشد.
 
یک طرفش این کاغذ حدیثی از امام موسی کاظم علیه السلام بود که میفرمایند: «او از چشم ها پنهان است، ولی یادش از دلهای مومنین بیرون نمی رود.» و طرف دیگر هم نوشته بودیم " بیا از امشب یه قولی بدیم که به عشق امام زمانمون یک گناهمون رو کنار بگذاریم." که با یک فونت خیلی فانتزی نوشته شده بود و در نهایت کار شیکی شده بود.
 
حدود 2-3 ساعت طول کشید که 2000تا3000 تا از این برگه ها طراحی و چاپ و آماده شد. بعد از این کاغذ را به گل الصاق کردیم و یکی عدد شکلات هم کنارش گذاشتیم و یک کنف هم دور گل پیچیدیم، کاغذ هم که رنگش کاهی بود و یه کار شیک و ساده با هارمونی رنگ زیبایی درست شد. و سر هم کردن اینها حدود 6- 7 ساعت طول کشید. و ساعت 10 شب همه چیز آماده بود.
 
این گل ها را پشت ماشین هایمان گذاشتیم و رفتیم بلوار اندرزگو تقاطع قیطریه، پشت یکی از چراغ قرمزها پارک کردیم و درهای ماشین ها را باز و صدای مولودی را بلند کردیم. همه بچه ها هم یک سربند یا صاحب الزمان دور سرشان بستند و حدود 20-30 نفر مشغول پخش این گلها شدیم. چراغ که قرمز میشد بچه ها سریع می رفتیند کنار ماشین ها و گلها را میدادند تا هیچ ترافیکی هم تولید نشود و کسی در ترافیک حاصل از ما نماند و یک وقت مردم شاکی نشوند.
 
مانور فرهنگی بچه حزب اللهی ها در بالاشهر
فرهنگ نیوز: چرا اندرزگو- قیطریه و به قول شما بالاشهر را انتخاب کردید؟
ما فکر کردیم که میخواهیم یک کار تبلیغی و فرهنگی انجام دهیم در زمانی که شب نیمه شعبان است و آن سال نیمه شعبان جمعه بود. یعنی شب جمعه نیمه شعبان درحالیکه ماشین های خیلی مدل بالا شاید آن شب در حال دور دور بودند و اصلا از مناسبت فردا هم خبر نداشتند. کار ما یک مانور فرهنگی بود یعنی ما آن شب جو منطقه را عوض کردیم. شیشه خیلی از ماشینها به خاطر حال و احوال خودشان پایین بود و تا بچه ها می آمدند بینشان و گل را با مهربانی میداند اصلا جوشان عوض میشد و مشغول این گل میشدند. ما توی چشم خیلی از آنها اشک را دیدیم.

خود بچه ها در ابتدا برای این آمده بودند که انجام وظیفه ای بکنند ولی وقتی ساعت 12 شب کار تمام شد همه از تاثیر فرهنگی که ایجاد شده بود یک جورهایی روی ابرها بودند و می گفتند اصلا توقع نداشتیم همچین برخوردهایی ببینیم. فکر میکردیم اگر عید را تبریک بگوییم شاید آنها با تلخی گل را بگیرند ولی آنها هم متقابلا عید را تبریک می گفتند.
 
ببینید غالب کسانی که مخاطب ما بودند، کسانی بودند که زیاد مناسبت فردا را نمی دانستند و اصلا یادشان نبود و یا زیاد حسی به آن نداشتند ولی این گل و نشان دادن چهره رحمانی از اسلام، تاثیر فرهنگی خوبی روی آن منطقه گذاشت حداقل به اندازه 2000-3000 نفر. ولی ما احساس می کنیم تاثیرش بیشتر از این تعداد بود چون هر کدام از این افراد این گل را به خانه شان بردند و حداقل 4-5 نفر در خانه شان بودند و یا 10 نفر از دوستانشان در جریان قرار گرفتند.
 
فرهنگ نیوز: چه بازخوردهایی از این کار گرفتید؟
این کار اول ما بود بدون هیچ پشتوانه ای، بدون حتی ایجاد یک گروه مشخص و صرفا به شکل یک لوح سفید این کار را انجام دادیم. آن شب که این کار تمام شد ما فقط یکسری نگاه های پر از شور و شغف و چشمهای گریان دیدیم. مثلا یک خانمی به خود من بلند داد میزد و میگفت بسیج واقعی تویی و خیلی قربان صدقه می رفت و اصلا ظاهرش طوری نبود که آدم فکر کند همچین حرفهایی را بگوید. یا یک ماشین عروس از آنجا رد شد بچه ها گلهای پر پر شده را ریختند روی ماشین عروس و به آنها کادو دادند که عروس خیلی خوشحال شده بود.
 
ضمنا در کنار این گل ما 500 تا کتاب هم خریده بودیم که نقاشی خیلی خوشگل در مورد امام زمان(عج) داشت، این کتاب را به بچه ها میدادیم و پدر و مادرها هم خیلی خوشحال میشدند و مثلا می گفتند این کتاب را نداشت و تشکر میکردند.
 
بازخوردهای ما از آن شب فقط همین ها بود. وقتی جلو رفتیم دیدیم پتانسیل بزرگی ایجاد شده مثلا خیلی از دوستانمان بعد از آن کار زنگ میزدند و میگفتند چرا به ما نگفتید و ما هم پای کار هستیم و می پرسیدند برنامه بعد چه زمانی است.
 
تصمیم گرفتیم این پتانسیل را جذب کنیم و برای محرم برنامه ای داشته باشیم که از قبل هم فراخوان داه باشیم و اطلاع رسانی کرده باشیم تا افراد زیادی درجریان قرار بگیرند. به همین خاطر صفحه اینستاگرام را راه انداختیم و برای گروه اسم انتخاب کردیم.
 
حدود یک ماه قبل از محرم بود که اسم گروه را نفحات گذاشتیم. علت انتخاب این نام حدیثی از حضرت رسول (ص) است که میفرمایند: «در زندگی شما نسیم های معنوی است که هرچند وقت یکبار وزیدن میگیرد به این نسیم ها چنگ بزنید و خودتان را در معرض این نفحات قرار دهید.»
 


 
کیفیت و زیبایی کار خیلی برایمان مهم است/ در همه برنامه‌ها کاری هم برای بچه‌ها آماده کردیم چون تاثیرپذیرترند
عکسهایی که در نیمه شعبان گرفته بودیم را در صفحه اینستاگرام گروه قرار دادیم و یکسری متن برای آن در نظر گرفتیم و یک کاتالوگ خیلی شیک برای گروه تعریف و چاپ کردیم تا با آن از خیرین پول بگیریم. وقتی این سازماندهی انجام شد یک ماه قبل از محرم دور هم جمع شدیم و فکر کردیم که برای محرم چه کاری انجام دهیم؟ در آخر به این رسیدیم که ما شب اول ماه محرم در همان بلوار اندرزگو یک فضای فرهنگی راه بیاندازیم که متشکل از دود اسفند، یک باند بزرگ برای پخش مداحی، شالهای عزا و سربندهای لبیک یا حسین بچه ها بود. فضایی که وقتی مردم وارد آن می شوند متوجه یک تغییر اساسی بشوند و بفهمند که محرم از راه رسیده است.
 
یادگاری های فرهنگی هم که میخواستیم پخش کنیم اینها بودند؛ ما دیدیم اکثر ماشینها یک منبع خوب از مداحی که در محرم گوش بدهند ندارند. یک تیمی تشکیل دادیم که دو هفته وقت بگذارد و یکسری مداحی های وزین دربیاورد (چون برخی از مداحی ها هم آفت دارند). قرار شد حدود 3000 تا سی دی مداحی گلچین شده وزین تهیه کنیم و به ماشین ها بدهیم. میخواستیم به مردم اعلام کنیم که دیگر باید سیاهپوش شویم و برای امام حسین (ع) عزاداری کنیم برای همین هم قرار شد تعدادی شال عزا تهیه کنیم تا به آقایون شال عزا بدهیم. البته هزینه اش زیاد میشد اما دیگر تصمیم مان را گرفته بودیم. در کنار اینها یکسری یادگاری های نمدی برای بچه ها و خانم ها آماده کردیم که پشتش مگنت میخورد و مثلا به در یخچال یا جاهای دیگر می چسبید. برای خانم ها به شکل یک گل نمدی بود که کنارش نوشته بود "بهشت من تماشای حسین است" برای بچه ها هم یک فرشته کوچولو که شال عزا به گردن انداخته بود. کلا ما در همه برنامه ها سعی کردیم برای بچه ها یک کاری داشته باشیم چون بچه ها خیلی بهتر تاثیر میپذیرند.
 

 
کار دیگری که کردیم این بود که از تعدادی خانواده خواستیم برای ما حلوا درست کنند. 10-15 خانواده را هماهنگ کردیم که همگی اتفاقا خانه مادر بزرگ خانواده جمع شدند و یک جمع خانوادگی تشکیل شد که حلوا درست کنند. آن هم به صورت نفری و نه به دیسی، که ما در کنار چیزهای دیگه حلوا هم پخش کنیم.
 
فرهنگ نیوز: شما برای ارائه این طرح ها اتاق فکر دارید یا یک ذهن خلاق در گروه هست که ایده میدهد و بقیه اجرا می کنید؟
ایده دادن و تایید طرح کلی با دو نفر است که من و آقای خاکسار هستیم. بیشتر اینگونه است که اتاق فکر داریم. حدود 10- 15 نفر هستند که همگی دلسوزند و اوقات فرهنگی شان را روی این کار گذاشته اند.
 
فرهنگ نیوز: برای دو کار اول با اینکه گروه خانم ها وجود نداشته، اما طرح ها خیلی با سلیقه بوده، این ایده های زیبا و جذاب چگونه ارائه میشود؟
در همه کارها یکی از کسانی که خیلی تاثیرگذار بود آقای خاکسار است که از بچه های معماری است و بچه های معماری به شدت ذوق و شوق هنری دارند و بخش زیادی از شاکله گروه را بچه های معماری تشکیل میدهند و هرکدام طراحی های خیلی زیبا، ماکت ها و پروژه های خیلی جالبی داشتند و کارهای خیلی شیکی انجام میدهند. حتی کارهای بعدیمان هم طراحیش با خانم ها نبود و طراحی کار با آقایون بود. خانم ها فقط در کار اجرا دخیل بودند.
 
فرهنگ نیوز: میانگین سنی بچه های گروه چند سال است؟
20 – 22 سال
 
فرهنگ نیوز: بعد از طرح اول که هزینه اجرا هم با خودتان بود، هزینه کارهای بعد را چگونه تامین کردید؟
همه اش با کمک مردم و از طریق بچه های گروه، خانواده ها و آشنایانشان تامین شده است. برای کار محرم هزینه ها خیلی بالا رفت. یعنی اگر در نیمه شعبان دو میلیون هزینه کردیم برای محرم هشت تا نه میلیون هزینه کردیم. اتفاقا در محرم قرار بود ما به یک مرکز فرهنگی وصل شویم و از آنها بودجه بگیریم که قول پنج میلیون را به ما داده بود. صبح روزی که این قضیه کنسل شد من تا ظهر وقت داشتم که پنج میلیون جمع کنم و پول شالها را بپردازم. و کار امام حسینی شد و با تماس هایی که با بچه گرفتم و آنها به کسانی که می شناختند اطلاع دادند و به صورت شبکه ای تا ظهر این مبلغ جمع شد. یعنی برای همه برنامه ها بودجه مردمی بوده و بچه ها خودشان جمع میکردند.
 


 
جنس کارمان کاملا مردمی است، برای همین به دل مردم می‎نشیند
فرهنگ نیوز: از طرف سازمانها و مراکز فرهنگی پیشنهاد تامین بودجه داشتید یا اینکه بخواهند زیر نظر آنها فعالیت کنید؟
بله اتفاقا خیلی بوده اما ما فبول نکردیم.
 
فرهنگ نیوز: چرا قبول نکردید؟
ببینید جنس کار ما کاملا مردمی است. بعضی از کارها می طلبد که از طریق این ارتباطات حالا مثلا بودجه کار تامین شود اما این کار برای اینکه به دل مردم بنشیند باید از جنس مردمی باشد. آقا یک فرمایشی دارند که می گویند: این گروههای خودجوش خیلی تاثیرگذار است و تا میتوانید در گروههای خودجوش کار انجام دهید. مثلا در بحث افطاری ساده که از طرف سایت خامنه ای دات آی آر یک حرکتی راه افتاد. اینجور کارها باید مردمی باشد اگر سازمانی باشد و لوگو زیرش درج شود دیگه تاثیر گذاری خود را از دست میدهد. ما اتفاقا خیلی پیشنهاد داشتیم از جاهای مختلف که نپذیرفتیم. واقعا به این شکل هم به دل خودمان و هم به دل مردمی بیشتر می نشیند.
 
از خودی ها بیشتر تیکه و متلک شنیدیم
فرهنگ نیوز: بیشتر کارهایی که انجام دادید سمت بالا شهر و مناطقی بوده که شاید خیلی در این وادی ها نبودند، شده در کار مسخره‍ تان کنند یا بازخورد منفی داشته باشید؟
ما از خودی ها خیلی بیشتر تیکه خوردیم. منظورم قشر حزب اللهی و مذهبی است. که مثلا می گفتند ده میلیون برداشتید بردید گل و شال عزا دادید؟ به کی دادین؟ اصلا می فهمند؟ و می گفتند این ده میلیون را بردار برو جنوب شهر و یک شب همه را سیر کن. به آنها که نمیشد جواب بدهیم چون اصلا تو فاز کار ما نبودند. اما جواب من به یک آدم معقول و منطقی این است که تاثیری که در روح و عقاید یک نفر ایجاد میشود کجا و تاثیری که از شکم سیر شدن یک نفر ایجاد میشود کجا؟ البته این هم در جای خودش باید باشد ولی شما با تاثیری که در روح یک نفر بگذارید میتوانید زندگی ها را عوض کنید و حال آدمها را خیلی خوب کنید. این یک کار تبلیغی و فرهنگی است که دارد اندکی فقر فرهنگی را غنی می کند.
 
فرهنگ نیوز: حتی اگر یک نفر عوض هم نشود اما همین که دیدش نسبت به بچه حزب اللهی ها تغییر کند خودش کلی موثر است.
دقیقا همینطور است. و ما واکنشهایی که میدیدیم واقعا گویای همین مطلب بود.
 
تنها بازخورد منفی که از آن سمت دیدیم این بود که فقط دو سه تا ماشین در برنامه محرم شیشه ها را دادند بالا و از ما چیزی نگرفتند و اگرنه هیچ کس هیچ حرفی به ما نمی زد و همه استقبال میکردند. آن چندتا ماشین هم با توجه به ظاهر ما که کامل سیاه پوشیده بودیم و شال عزا انداخته بودیم و ریش داشتیم خوب حق داشتند نگیرند. ولی همه وقتی میدیدند ما با مهربانی با آنها رفتار می کنیم، خیلی خوب استقبال میکردند. اصلا من یک جمله ای دارم که در نفحات به بچه ها میگویم و یک جورهایی شعارمان شده این است که ما داریم روی جماعتی کار می کنیم که بیشتر نهی دیدند تا امر به معروف و کمتر امر به معروف خوشگل دیده اند و امر به معروفی هم که دیدند خیلی شیک نبوده. یک امر به معروف زیبای از جنس خودشان واقعا به دلشان می نشیند. و واقعا کسی توهین و تمسخر نکرد.
 
حتی در برنامه محرم و آن فضایی که دود اسفند بود و مداحی پخش میشد و ما داشتیم فعالیت میکردیم چند نفر آمده بودند و تحت تاثیر آن فضا قرار گرفته و کناری ایستاده بودند و فقط گریه میکردند.
 


 
بازخوردهای خیلی خوبی که از محرم گرفتیم انگیزه‌ای شد تا راهمان را ادامه دهیم
بعد از اینکه ما عکس مراسم ها را در اینستاگرام گذاشتیم و کم کم فالوورها زیاد شد، ما بعضی از بازخوردها را گرفتیم. که مثلا مردم در اینستاگرام پیغام میگذاشتند که ما شالتان را گرفتیم. یا ایمیل میزدند.  و با پایان محرم ما بازخوردهای خیلی خوبی گرفتیم و دوباره عزممان برای برنامه های بعد جزم شد. اما بیشتر به خاطر مسئله ازدواج بنده که خیلی سرم شلوغ شد این ماجرا تا حدودی متوقف شد. عید هم گذشت و بچه ها خیلی مشتاق بودند که برای نیمه شعبان حتما برنامه داشته باشیم. دوباره یک کارگروه تعریف کردیم و این دفعه گروه خانم ها هم اضافه شده بودند. به این نتیجه رسیدیم که ما در همه فعالیت های شادی مان گل را حتما داشته باشیم و گل به نوعی تم و نماد نفحات بشود. با بررسی طرحهای مختلف به یک بسته خوشگل رسیدیم که نوشته بود " تا نیایی گره از کار جهان باز نشود" و این ایده را به ما داد که دور این بسته کنف بپیچیم و گل را کنارش بگذاریم و داخل بسته هم یک تخته شاسی با محتوای فرهنگی که به شکل رومیزی بود قرار بدهیم. و طراحی این را به یک طراح و گرافیست سپردیم که برای سایت خامنه ای دات آی آر هم کار می کند و طراح خوبی است و ایشان طراحی کار را انجام داد. البته محتوا را خودمان به شان داده بودیم که شامل یک جمله بود؛
 
«به انتظار ایستاده ایم مهربان پدر» و نامه امام زمان(عج) به شیخ مفید بود که میفرمایند: «ما هرگز امور شما را رها نکرده ایم، فراموشتان نمی کنیم، و اگر عنایات و توجهات ما نبود مصائب و حوادث زندگی شما را در بر میگرفت و دشمنانتان شما را از بین میبردند.» 
 
به این ترتیب محتوای بسته فرهنگی ما مشخص شد. وقتی فراخوان دادیم حدود 30-40 نفر از خانم ها دو روز برای بسته بندی کار شرکت کردند. سی چهل نفر از آقایون هم آمدند و در کندن خار از گل های رز و آماده کردن و پخش آنها شرکت کردند.
 
فضا سازی محل پخش این بسته ها هم به این شکل بود که عکس شهدا و پرچم یا صاحب الزمان را کنار بلوار اندرزگو زدیم، باند آوردیم و مولودی پخش کردیم، همگی شال سفید انداختیم و این بسته ها را به همراه شیرینی پخش کردیم.
 
این دفعه یک کاغذ داخل بسته ها گذاشته بودیم که روی آن نوشته بود ما گروه نفحات هستیم و یک گروه مردمی، به ما بپیوندید و آدرس اینستاگرام و ایمیلمان را هم نوشته بودیم.
 


 
هدیه ای از طرف امام زمان (عج) در شب نیمه شعبان
خیلی از بازخوردهایی که در اینستاگرام و ایمیل داشتیم به این صورت بود که از طریق اینترنت همان لحظه پیام داده بودند "من همین الان گل تان را گرفتم". و کلا بازخورهای جالبی داشتیم. یکی از بازخوردهایی که داشتیم این بود، یک خانمی نیمه شعبان امسال در اینستاگرام ما عضو شد و با دیدن عکسهای ما کامنت گذاشته بود که من پارسال در بستر بیماری بودم و خیلی حالم بد بود. آن موقع این گل شما از طریقی به دستم رسیدو با گرفتن این گل حالم خیلی خوب شد، اصلا احساس کردم این یک هدیه از طرف امام زمان(عج) است و کلا بیماریش هم خوب شده بود و نوشته بود که خیلی خوشحالم که شما را پیدا کردم.
 
یک فرد دیگری را هم داشتیم که وقتی کربلا بود به ما پی ام میداد که من میخواهم در گروهتان عضو شوم و وقتی رسیده بود تهران، همان شب نیمه شعبان همه کارهایش را رها کرده بود و آمد به گروه ما اضافه شد و در فعالیت بعدی ما یکی از رکن های اصلی همین بنده خدا بود.
 
تعداد زیادی کامنت از مشهد و اصفهان و شیراز داشتیم که بیایید و در شهرستان ماهم این گروه را راه بیاندازید. که به صورت ایمیلی با تعدادی از آنها مکاتبه داشتیم و راهنمایی شان کردیم.
 
هدف اصلی گروه نفحات اشاعه فرهنگ مهربانی و نمایش چهره رحمانی اسلام است
فرهنگ نیوز: گروهی های زیادی هستند که مثل شما شروع کردند و کم کم کارشان را اشاعه دادندو حالا در خیلی از شهرستان‌ها هم چنین کاری انجام میشود. هدف شما ایجاد ارتباط با سایر شهرها نیست؟
واقعا بی سعادتی و بی عرضگی ما بوده، که ما هنوز وقت نکردیم و هنوز آنقدر ثابت قدم نشدیم که حتما این کار را انجام دهیم. اصلا از محرم به بعد هرف اصلی گروه همین بود که این حرکت را اشاعه دهیم. و مثلا به جای سه هزار نفر، بیست هزار نفر گل بگیرند. و هر کسی در خانواده خودش اگر نیمه شعبان جاهای مختلف میرود یک هدیه کوچک تهیه کند و به اعضای خانواده اش بدهد.
 
ما بعد از این برنامه ها با خودمان که فکر میکردیم دیدیم از کار ما چند اتفاق و اثر مثبت ایجاد میشود. اول اینکه در حد کوچکی جلوه رحمانی اسلام و امر به معروف زنده میشود. دوم یادآوری مناسبت هاست و با مهربانی مناسبتها به مردم یاد آوری میشود. و بعد هم اینکه این حرکت محدود به ما نباشد و گسترش پیدا کند.
 
فرهنگ نیوز: بعد از برنامه نیمه شعبان چه اتفاقی افتاد که برنامه بعدی را جنوب شهر اجرا کردید؟
برای فعالیت بعد از نیمه شعبان، فارغ التحصیلان دبیرستان مفید هیاتی به نام هیئت الزهرا دارند، بچه های هیئت خدمت شیخ حسین انصاریان رفته بودند که از ایشان بپرسند برای ولادت امام حسن(ع) چه کار کنیم؟ شیخ حسین انصاریان گفته بود ما حرکتی در شیراز راه انداختیم که برای ولادت امام حسن(ع) همه نانوایی ها در شیراز نان صلواتی میدهند و این طرح در آنجا خیلی جا افتاده، شما هم در تهران همین کار را انجام دهید. بچه های هیات الزهرا با ما صحبت کردند و قرار شد نانوایی های شمال شهر را به صورت تبلیغی بخرند. ما با خودمان فکر کردیم ما که از لحاظ بودجه گیری و اینکه یک فراخوان بدهیم و پول جمع کنیم شاید پتانسیلمان از بچه های هیات خیلی بیشتر باشد، تصمیم گرفتیم مبلغ زیادی جمع کنیم و نانوایی های جنوب شهر را بگیریم که یکی دو روز برکت امام حسن(ع) با نیت خیر خیرین در سفره مردم قرار بگیرد. آخر سر قرار بر این شد که ما یک تعداد محدود گل و یک یادگاری میلاد امام حسن(ع) شامل یک حدیث را در بالاشهر بدهیم و هر تعداد که میتوانیم نانوایی های جنوب شهر را بخریم. در چند گروه تلگرام و اینستاگرام این طرح را قرار دادیم، و دیگر به صورت سینه به سینه و با تماس پول جمع نکردیم که اگر این کار را هم میکردیم خیلی بیشتر پول جمع میشد. ولی همین فراخوان هم ما را حیرت زده کرد یعنی هر نیم ساعت یکبار پول ریخته میشد و حدود ده میلیون جمع شد. ما حدود 18نانوایی مناطق محروم را در دو سانس 6 تا 9 به مدت دو شب خریدیم.
 


 
فرهنگ نیوز: این مناطق را چگونه شناسایی کردید؟
یک تیم شناسایی داشتیم متشکل از خودم و آقای خاکسار و همان کسی که از کربلا به ما پیوسته بود، منزل ایشان نظام آباد بود. از چند نفر هم پرسیدیم و از کسانی که در شهرداری بودند هم اطلاعات گرفتیم که چندتا منطقه به ما معرفی کردند. با توجه به منطقه و خیابانها مشخص بود که اینجاها مناطق ضعیف تری هستند. نانوایی های این مناطق را گرفتیم و به این نانوایی ها هم تاکید کردیم که حتما بهترین نان که به صورت خاشخاشی دو رو باشد را بدهند. اینجا هم کیفیت برایمان خیلی مهم بود. و این آخرین کارمان بود.
 
فرهنگ نیوز: برای عضویت و فعالیت در گروهتان از چه طریقی باید اقدام شود؟
در اینستاگرام وقتی فالو کنند، ما هر کاری بخواهیم انجام دهیم آنجا فراخوان میزنیم. در نظر داریم برای عید غدیر در اینستاگرام اطلاع رسانی کنیم همه کسانی که تمایل به همکاری دارند یک جایی جمع شویم، همدیگر را ببینیم و فعالیت های گروه را توضیح دهیم، زمانی را تعیین کنیم تا طرح هایشان را برای ما بفرستند. و در نهایت طرح نهایی را اعلام کنیم و اگر برای اجرا کمک خواستیم همانجا اعلام کنیم.
 
فرهنگ نیوز: برای کمک نقدی هم از طریق اینستاگرام باید اقدام شود؟
بله از طریق ایمیل و اینستاگرام شماره کارت را میگیرند و اینکار را انجام میدهند.

مراسم اقامه عزابمناسبت شهادت امام جعفرصادق (ع)درروستای نیاک لاریجان

مراسم اقامه عزابمناسبت شهادت امام جعفرصادق (ع)درروستای نیاک لاریجان


مراسمات:شب شهادت94/5/19 مراسم عزاداری بابرگزاری نمازجماعت مغرب وعشاءدرمسجدجامع روستای نیاک
به همت جوانان هیئت انصارالمهدی(عج)
سخنران:حجت الاسلام سیدمحمدرضاحسنی
*******************************************
مراسمات:روزشهادت94/5/20 مراسم دسته روی ازمیدان شهیدالهی (محوطه تکیه نیاک)
به سوی آستانه مولاناسیدحسن ولی(ع)ازساعت11صبح
سخنران:عالم فرزانه استادحجت الاسلام والمسلمین حاج سیدیدالله یزدان پناه نیاکی

********************
هیئت امناءمسجدوحسینیه سیدالشهداءنیاک ،پایگاه بسیج امام سجاد(ع)نیاک

در مذاکرات از خطوط قرمز تجاوز شده/ مجلس در این برهه حساس به تعطیلات رفته است

در مذاکرات از خطوط قرمز تجاوز شده/ مجلس در این برهه حساس به تعطیلات رفته است

به گزارش عمارنامه؛ آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی عصر امروز در سلسله نشست‌های فعالان فرهنگی شهر مشهد که در ارتباط با جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای برگزار شد، اظهار کرد: مشکلی که ما در توافق وین داریم توافق و قطعنامه شورای امنیت است، زیرا به گونه‌ای تنظیم شده تا دشمن مسیر و رگه‌های خود را پیگیری کند و مقام معظم رهبری نیز خطوط قرمزی را در این خصوص تعیین کردند.
وی ادامه داد: امروز برخی از جریان‌ها می‌گویند که خطوط قرمز نظر شخصی مقام معظم رهبری بوده در حالی که این نظر شخصی نبوده و فرمان حکومتی بود و با عنایت به همین نکته انجام شد و البته نباید بنای دولت ستیزی داشته باشیم و حرف مقام معظم رهبری نیز این است که در جامعه نباید دو قطبی و دو دستگی ایجاد شود.
آیت‌الله علم‌الهدی اظهار داشت: خطوط قرمزی که مقام معظم رهبری مشخص کردند برای این بود که در این توافق و مذاکره در آن رگه‌هایی که می‌خواهد جریان اروپا و غرب مسیر راهبردی خود را پیگیری کنند را ببندد.
امام جمعه مشهد گفت: یکی از خطوط قرمز مقام معظم رهبری این بود که نباید دشمن به بهانه بازرسی و نظارت به اطلاعات امنیتی ما دست یابند و یکی از راه‌هایی که دشمن رگه پیدا می‌کند آشنایی کامل بر مراکز امنیتی و نظامی است و مقام معظم رهبری این خط را بستند تا این راه‌ها به عنوان نظارت و بازرسی برای دشمن باز نشود.
وی ادامه داد: نکته دیگر این بوده که اجازه مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای ما را ندادند زیرا این امر نیز یکی از راه‌های سلطه نفوذ دانشمندان هسته‌ای ما بوده است و رهبر معظم انقلاب این خط را نیز بستند.
عضو مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: نکته دیگر این بود که مقام معظم رهبری بازرسی‌های غیر متعارف را قبول نداشتند و همان بازرسی که در دیگر کشورها انجام می‌شود باید در ایران انجام شود زیرا بحث بازرسی غیر متعارف در کشور نوعی راهیابی به مسیر راهبردی در داخل کشور توسط دشمن است.
وی بیان داشت: اما در این مذاکرات از این خطوط قرمز تجاوز شده است و در این برجام اگر آژانس به تاسیسات مشکوک شود و اگر ایران دسترسی برای بازدید از مناطق را ندهد کمیسیون مشترک تشکیل می‌شود که یک نفر از این کشورها ایران است و اگر اعضا رای به بازرسی دهند باید دسترسی را فراهم کند و متاسفانه عزیزان ما نیز آن را امضا کردند.
آیت‌الله علم‌الهدی تاکید کرد: در این کمیسیون هر کشور تنها یک نفر عضو دارد و وقتی این کمیسیون تشکیل شود تمام اعضای آن علیه ما خواهند بود و ما ملزم به اجرای آن هستیم و اگر کمیسیون مشترک گفت ما باید مراکز موشکی ایران را بگردیم؛ باید بگردند و این تجاوز از خط قرمز مقام معظم رهبری است.
امام جمعه مشهد اظهار داشت: قرارداد اخیر برای 15 سال غنی‌سازی ما را به 3 درصد محدود می‌کند در حالی که در قرارداد ژنو این غنی‌سازی 5 درصد بود و این موارد کارشناس حقوق نیاز ندارد لذا مشخص شده که این جمع‌بندی تجاوز به خط قرمزهای مقام معظم رهبری است.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری در بحث تحریم نیز فرمودند باید تحریم‌ها همزمان با توافقنامه لغو شود اما این تحریم‌ها در صورت راستی آزمایی لغو نمی‌شود بلکه تعلیق می‌شود و تحریم‌های اتحادیه اروپا نیز بعد از هشت سال لغو می‌شود و متاسفانه تحریم‌های موشکی ما را زیر فصل هفت شورای امنیت آوردند و در واقع تحریم‌های شورای امنیت را لغو نکردند بلکه آنها را در قطعنامه‌ای جدید تجمیع کردند.
عضو مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: آقای صالحی نیز به یک نفر از دوستان گفته که این سانتریفیوژهایی که تعلیق می‌شود نیمی از آنها دیگر مورد استفاده قرار نمی‌گیرد زیرا قابل استفاده نیست.
امام جمعه مشهد تصریح کرد: این توافق به نفع ما نیست و در واقع در خوشبینانه‌ترین حالت توافق خوبی نیست اما نباید با دولت درگیری به وجود آید و همچنین از طرفی هم کشور نباید بازار مصرف کشورهای خارجی شود.
آیت‌الله علم‌الهدی در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: ما به مجلس انتقاد داریم که در این زمان حساس که اینگونه کنگره آمریکا در حال موضع‌گیری علیه ماست و تمام تعطیلی‌های خود را لغو کرده اما مجلس ما به تعطیلات رفته است.
امام جمعه مشهد عنوان کرد: از نمایندگان ما سه نفر آنها در میدان هستند که در مشهد نیز حضور دارند اما بقیه نمایندگان در موضوع بی‌تفاوت و ساکت هستند اما باز هم تاکید می‌کنم نباید با دولت دست به یقه شد و دودستگی در کشور به وجود آورد زیرا دشمن به دنبال همین موضوع است.
آیت‌الله علم‌الهدی در پایان عنوان کرد: نباید در بحث هسته‌ای گریبان مقام معظم رهبری را بگیریم و این همان کار بنی‌اسرائیل با حضرت موسی(ع) است زیرا مقام معظم رهبری خط قرمزها را تعیین کرد و باید امروز مردم و نمایندگان آنها در مجلس تصمیم نهایی را بگیرند.
* هر فتنه‌ای مانند 78 و 88 در ایران شکل گرفت پشت آن آمریکا و انگلیس قرار داشتند
آیت‌الله علم‌الهدی بیان داشت: بعد از جنگ جهانی اول که عثمانی متلاشی شد در واقع یک حاکمیت مقتدر به اصطلاح اسلامی از بین رفت و بعد از آن بحث سلطه غرب به جهان اسلام مطرح شد که در این زمینه انگلیس و فرانسه جایگاه ویژه‌ای داشتند.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: دلیل جنگ جهانی دوم بر اساس دعوای غربی‌ها و بر اساس سلطه آن‌ها بر مسلمان در خاورمیانه بود و بر این اساس آلمان در غرب به‌اصطلاح قیام و جنگ را در اروپا آغاز کرد و کشورهای اروپایی در برابر این کشور، روسیه و آمریکا را وارد صحنه کردند و آلمان را از بین بردند و بعد از جنگ جهانی دوم روسیه و آمریکا را به عنوان قدرت‌های رقیب جانشینی برای سلطه‌گری انگلیس و فرانسه در کشورهای اسلامی شدند.
وی ادامه داد: اینها برای نهادینه‌سازی سلطه خودشان در کشورهای اسلامی طرح اسرائیل را طراحی کردند که باید در وسط کشورهای اسلامی غده سرطانی را به وجود آورد و با سلطه صهیونیست در بلاد اسلامی به دنبال آن بودند که قدرت خود را در کشورهای اسلامی نهادینه کنند تا امپراطوری سراسری اسلامی دیگری در منطقه شکل نگیرد و بهترین منطقه برای این مهم را فلسطین انتخاب کردند زیرا این کشور بر غرب و شرق خاورمیانه اشراف دارد.
امام جمعه مشهد اظهار کرد: در کنار طرح رژیم صهیونیستی طرح دیگر این بود که دقیقا کشورهای آسیای میانه که کمونیست‌ها بر آن تسلط داشت، ایران را در نظر گرفتند تا ایران را از بدنه اسلام جدا کنند و با روی کار آوردن رضاخان که در وسط جنگ جهانی اول بود حرکت‌های اسلام زدایی را در ایران به وسیله وی شروع کردند.
آیت‌الله علم‌الهدی گفت: دشمنان زمینه جداسازی ایران از بدنه اسلامی را می‌دیدند و از سویی حضور ایران در بدنه اسلامی را برای خود خطر می‌دیدند و با جداسازی ایران به دنبال آن بودند که بین کشورهای اسلامی آسیای میانه و پاکستان و ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس جداسازی شکل گیرد و راهبرد دوم آنها این بود که اگر ایران در بدنه اسلام بماند سبب انقلاب‌های دیگر می‌شود.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: در زمان رضاخان؛ فروغی که فردی فراماسون بود وارد عرصه شد تا این مهم را عملیاتی کند و وجود فروغی که جاسوس انگلیس و فراماسون بود سبب نشد در بعد از جنگ جهانی دوم نقشه اسرائیل را در ایران پیاده و ایران را تصرف کنند.
وی اضافه کرد: مساله جداسازی از بدنه اسلام موضوعی قطعی بود اما شهریور ماه سال 20 برنامه آنها را متوقف کرد و روحانیت در چهره نافذ مسلط شد و مرجیعت آیت‌الله بروجردی سبب افزایش توجه به دین در سراسر کشور شد و آثار اسلام ستیزی رضاخان را از بین برد و البته کمونیست‌ها نیز به دنبال اقداماتی در ایران بودند که به نتیجه‌ای نرسیدند.
آیت‌الله علم‌الهدی بیان کرد: بعد از رحلت آیت‌الله بروجردی دشمنان مجددا به دنبال اهداف خود بودند اما با ظهور امام(ره) و انقلاب اسلامی به نتیجه‌ای نرسیدند و از روزی که انقلاب به پیروزی رسید به دنبال پیگیری جداسازی ایران و براندازی اسلام از ایران بودند و در این راهبرد حتی جدی‌تر و قاطع‌تر از گذشته شدند زیرا به این نتیجه رسیده بودند که این نظام و ایدئولوژی اسلام، کل خاورمیانه را از دست آنها خارج می‌کند.
وی تصریح کرد: بعدها این جریان‌های دشمنی غرب علیه نظام ادامه یافت و هر فتنه‌ای نیز مانند 78 و 88 در ایران شکل گرفت پشت آن آمریکا و انگلیس قرار داشتند و به دنبال جداسازی اسلام از ایرانی‌ها بودند و ما هر خطی داشته باشیم آنها خط راهبردی خود را دنبال می‌کنند تا در آن خط مسلط تر شوند و آن چیزی که ما دنبال آن هستیم در هر نوع برخوردی که داریم باید بصیرت لازم را داشته باشیم و هر در دولتی باید موضوع را رصد کنیم که دشمن به این خطوط راهبردی وارد نشود.
 
منبع: خبرگزاری فارس

قرائتی: سردار سازندگی ذوالقرنین است نه هاشمی رفسنجانی

قرائتی: سردار سازندگی ذوالقرنین است نه هاشمی رفسنجانی

به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو»، از مشهد حجت الاسلام قرائتی در مراسم افتتاحیه اولین همایش سراسری فعالان کانون قرآن و عترت دانشگاه های علوم پزشکی کشور گفت: در مسیر آمدن به دانشگاه تعداد بسیار زیادی درختان بی میوه دیده می شد که این سوال را در ذهن من ایجاد کرد که چه اتفاقی می افتد اگر درختان سطح شهر محیط های اداری و دانشگاه ها میوه داشته باشند.
 
دانشجوی ما تشنگی و گرسنگی می کشد و از طرفی دولت به دنبال تامین میوه جهت رساندن آن به دست مردم است و حال آنکه آب و خاک در پای درختان بی میوه در سطح شهر معابر ادارات و دانشگاه ها در حال هدر رفتن است.
 
چندی پیش من را به سمیناری با عنوان چه کنیم زندان ها خلوت شوند دعوت کردند و جالب این بود که مهمانان بسیاری از کشورهای خارجی در این سمینار حضور داشتند.
 
من در این سمینار در ابتدای سخنرانی گفتم برای اینکه زندان ها خالی از زندانی شود تنها نیاز است باز نگری در قرآن صورت بگیرد زیرا در قرآن در خصوص زندانیان چاقوکش آمده است هرکس که چاقو کشید به همان اندازه با او با چاقو مجازات را اجرایی کنید در این صورت جای چاقوکشان در زندان نیست.
 
در خصوص زندانیانی که به دلیل تصادفات جاده ای در زندان هستند نیز قرآن می فرماید کسی که قتل عمد انجام نداده است جایش در زندان نیست بلکه باید دیه پرداخت کند و اگر توان پرداخت نقدی آن را ندارد باید به صورت اقساطی این مهم را به سرانجام برساند.
 
من در آن سمینار در خصوص زندانیان متهم به چک برگشتی نیز اشاره کرده و روایت قرآن را برای حضار خواندم که در آن آمده بود اگر کسی توان پرداخت چک را ندارد باید صبر کنید تا پولدار شود و در این مدت خانه وی را به اسم خود کرده و به او وام دهید تا چک خود را پرداخت کند بر این اساس من به حضار و مسئولان سمینار گفتم نیازی به این همه هزینه کردن نبود و تنها با بازگشت شما به قرآن نه تنها زندانیان در زندان ها کم می شود بلکه بسیاری از مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی نیز مرتفع خواهد شد.
 
بالاترین مشکل دولت از نظر اشتغال چند میلیون لیسانسه بیکار است و علت بیکاری این دانشجویان نیز دیپلم فلج آموزش و پرورش و دانشجوی لیسانس کارنابلد است قرآن می فرماید چیزی را در دانشگاه بخوانید که مفید باشد اما متاسفانه در دانشگاه های ما ارتفاع کوه هیمالیا و نام پایتخت فلان کشور را که اصلا دارای اهمیت نیست به دانشجویان آموزش می دهند.
 
باید کودتایی در نظام دانشگاه صورت بگیرد
 
نظام دانشگاه باید با یک کودتا تغییر اساسی پیدا کند و خاک این باغچه عوض شود لذا نظام لیسانس کشور کاملا فلج عمل کرده اس.
 
چرا باید تابستان ها دانشگاه ها تعطیل باشند در حالی که براساس قرآن شما باید لایلاف قریش باشید به این معنا که اگر تابستان ها بندرعباس داغ است ملایر داغ نیست اصفهان داغ است شیراز داغ نیست و اگر قم قابل تحصیل به دلیل گرما می باشد تفرش که نزدیک به قم است داغ نیست.
 
براساس محاسبه من دانشجویان در ایران تنها یک سال و نیم درس می خوانند که نصف این زمان نیز ضروری و مفید نخواهد بود.
 
دانشجویان ما در چهار سال تحصیلی چهار تابستان 90 روزه را می گذرانند و در کنار آن 52 پنجشنبه و 52 جمعه تعطیل دارند و علاوه بر این 4 عید 20 روزه به تعطیلات می روند که اگر در کنار تمام این ساعات از دست رفته مناسبت ها و تعطیلی های مناسبتی را نیز اضافه کنید یک دانشجو در ایران تنها یک سال و نیم تحصیل می کند.
 
مشکل ما در ایران کمبود دکتر و فوق لیسانس نیست بلکه مشکل ما نداشتن انسان های جگردار است
 
شما که اهل قرآن هستید آیا تا به حال توانسته اید یک اذان ظهر را در وسط سالن دانشگاه فریاد بزنید.
 
این مشکل همیشگی ماست که انسان های جگردار مانند امام یا کم داریم یا اصلا نداریم مشکل ما امروز در ایران دکتر و دانشجوی فوق لیسانس نیست بلکه نبود انسان های جگرداری است که مانند امام سوادشان مهم نباشد جگرداری شان دارای اهمیت باشد.
 
عدم فهم قرآن مشکل اساسی ما در تمام مراحل زندگی است و اگر بتوانیم درک کنیم کلمه به کلمه قرآن با ما چه حرفی دارد مشکلات زندگی مان خود به خود حل خواهد شد.
 
در جلسه ای در زاهدان که اکثر علمای اهل تسنن حضور داشتند یک آیه قرآن را معنا کردم که از بالاترین مقام این جمع تا کوچکترین آن با حیرت به یک دیگر نگاه می کردند و آن آیه اطیعو الله و اطیعو رسول اولوالامر منهم بود که در نهایت من این اشتباه برخی دوستان را که اولوالامر منهم را اطاعت از صاحبان زمان معرفی کرده بودند مشخص کردم.
 
اگر بنا باشد معنای اولوالامر منهم اطاعت از صاحبان زمان باشد پس باید از صدام و هر فرد مزدوری که در یک زمان صاحب بر مردم هستند اطاعت کنیم در حالی که قرآن به وضوح می گوید لا تتبع و لا تطیعوا و لا تتبعوا به این معنا که اطاعت از گناه، کفور، غافل، هواپرست، افراطی، تندرو، مفسد و ... در هیچ صورت از سوی مسلمان انجام نشود.
 
اگر امروز در ایران کسی بتواند حرف تازه ای بزند که در قرآن وجود ندارد من حاضرم با او به رقابت بپردازم تا اثبات کنم هیچ حرف تازه ای که سابق بر این قرآن به آن اشاره نکرده باشد وجود ندارد.
 
در ابتدای انقلاب در خصوص دولت هاشمی رفسنجانی وی را سردار سازندگی خطاب کرده بودند حال آنکه براساس فرمایش قرآن سردار سازندگی ذوالقرنین است زیرا سدی را ساخت که چند هزار سال بعد میخ در داخل آن فرو نمی رفت.
 
پس از آن به رئیس جمهور بعد مبتکر گفتگوی تمدن ها گفتند و حال آنکه قرآن می گوید قالو و این به معنای گفتن هر موضوع قابل بحثی است و ابداع گفتگوی تمدن ها کار این رئیس جمهور نبود.
 
در ادامه رئیس جمهور دیگر را پرچم دار عدالت دانستند زیرا او به دنبال هدفمند کردن یارانه ها و تقسیم آن به صورت عادلانه در میان مردم بود و حال آنکه حضرت امیر می گوید عدالت باید در گاو و خر نیز اجرایی شود و این تنها آدم ها نیستند که باید در خصوص آنها عدالت صورت بگیرد.
 
حتی سبک زندگی اسلامی که فرموده مقام عظمای ولایت است نیز از فرمایشات قرآن است و در این دنیا هیچ کس نمی تواند ادعا کند حرف تازه ای دارد زیرا قرآن به همه موضوعات 1400 سال پیش اشاره کرده است.
 
براساس آیه 35 سوره نساء 13 کلمه در این آیه در کنار هم قرار گرفته اند که 13 نکته در خصوص خانواده در آن وجود دارد اول اینکه از اختلاف نهراسید دوم اینکه شقاق بین زن و شوهر را جدی بگیرید و در همان ابتدا جهت رفع آن اقدام کنید سوم اینکه جامعه مسئول خانواده است و باید در این خصوص ورود کند چهارم اینکه علاج واقعه را باید قبل از وقوع کرد پنجم اینکه خروج شقاق از داخل خانه موجب خانه است و اجازه ندهید این اتفاق رخ دهد ششم اینکه در خصوص رفع شقاق و ایجاد آشتی عجله کنید و هفتم اینکه زن و شوهر فردی را از خانواده خود به صورت مجزا جهت حکم انتخاب کنند هشتم اینکه فرد انتخاب شده باید لایق داوری باشد تا این مشکل را بزرگتر از آنچه که هست نمایان نسازد نهم اینکه این فرد را از میان فامیل برگزینید تا آبرویی از داخل خانواده به بیرون راه پیدا نکند دهم اینکه اگر فرد از میان فامیل باشد سوز این جریان موجب حل شدن آن خواهد شد یازدهم اینکه با داوری دو نفر از اعضای خانواده زن و شوهر پولی هدر نمی شود دوازدهم اینکه بدون فوت وقت حکمین در خصوص رفع این مشکل نظر خود را بدهند و سیزدهم خفت کردن شقاق در همان ابتدای شکل گیری در بین زوجین است.
 
براین اساس اگر دانشگاه ما نیز بتواند مانند قرآن کلمه به کلمه جلو بیاید و براساس موضوع هر رشته در هر دانشگاه قرآنی تدریس کند مشکلات دانشجویان ما حل خواهد شد.
 
در این مسیر منتظر دولت نباشید زیرا اگر دانشجوی مرد هستید باید مردانه وارد کار شوید و اگر دانشجوی خانم هستید باید تصمیم جدی بگیرید که قرآن را در دانشگاه و تحصیل خود جاری کنید نه ترم تحصیلی و مدرک و جایگاه مادی.
 
قرآنی شدن تصمیم خودش را می خواهد و اگر می خواهید در دانشگاه و زندگی موفق باشید باید بدانید تحصیل خود را براساس فهم و درک قرآن ادامه دهید.
 
این نکته دارای اهمیت است که هر آنچه در دانشگاه تدریس می شود باید دارای چهار ویژگی باشد اول آنکه واجب بوده دوم اینکه مستحب باشد سوم اینکه مشکل فرد را حل کند و چهارم اینکه مشکل جامعه را بتواند رفع نماید.
 
در پایان این همایش به شما تذکر می دهم که برگزاری چنین همایش هایی تنها مانند روشن کردن یک کبریت است که بلافاصله خاموش می شود اما اگر کبریت را به گاز، گاز را به غذا و غذا را به معده انسان و انسان را به خدا وصل کنید مطمئن باشید مشکل حل خواهد شد ما نه شرقی و نه غربی و نه مسلمان درست و حسابی هستیم اما این را به شما می گویم اگر شما به سراغ قرآن نروید مطمئنا دنیا به سراغ قرآن خواهد آمد و اینکه رهبر انقلاب به جوانان اروپایی و آمریکایی نامه نوشتند نشان از همین نکته دارد.