شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

تصاویر هم‌زمان از حضور رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب

تصاویر هم‌زمان از حضور رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب


رهبر انقلاب دقایقی پیش جهت بازدید از نمایشگاه کتاب وارد مصلی امام خمینی تهران شدند.

برادر محسن از شما بعید بود!(یادداشت روز)

برادر محسن از شما بعید بود!(یادداشت روز)

درباره اظهارات عجیب و  تأسف‌آور آقای محسن رضایی گفتنی است؛
1- اظهارنظر دبیر مجمع تشخیص مصلحت‌ نظام در حالی است که رژیم دست‌نشانده آل‌سعود علاوه بر خیانت‌های فراوانی که در طول حیات ننگین خود نسبت به اسلام و ملت‌های مسلمان مرتکب شده است، این روزها با قتل عام وحشیانه مردم مظلوم یمن و به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان مسلمان و بی‌پناه، روی تمام جنایتکاران تاریخ را سفید کرده است. آیا جناب رضایی این جنایات هولناک و ضدبشری رژیم‌ آل‌سعود را انکار می‌کند؟ اگر پاسخ منفی است- که نمی‌تواند مثبت باشد- ایشان با چه انگیزه‌ای و از کدام جایگاه انسانی و اسلامی - قانونی‌ پیشکش!- از این جنایات بی‌شرمانه دفاع می‌کند؟! تا آنجا که می‌گوید «سلاح‌های ما برای دفاع از عربستان است»! ایشان به عنوان یک مسلمان و بر اساس آموزه‌های اسلامی، حق حمایت شخصی از جرثومه‌های فساد و تباهی آل‌سعود را هم ندارد، چه رسد به آن که از جانب نظام اسلامی و ملت مسلمان ایران، سخن بگوید  و بی‌آن که متوجه باشد از عزت و شرف مثال‌زدنی ایران اسلامی برای حمایت از جنایتکاران وحشی آل‌سعود مایه بگذارد!
2- دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید
«من اطمینان دارم اگر کسی به مرزهای عربستان تعرض کند، ما از ملت این کشور دفاع می‌کنیم»! که باید پرسید آیا از نظر جنابعالی مردم مظلوم یمن که طی دهها روز و شب گذشته زیر بمباران بی‌وقفه جنگنده‌های آل‌سعود قرار دارند و همه روزه، انبوهی از آنان به خاک و خون کشیده می‌شوند،
«ملت مسلمان» نیستند؟! اگر هستند- که هستند- چرا در مصاحبه اخیر خود حتی یک کلمه به حمایت از آنان سخن نگفته‌اید؟ و مثلا؛ نفرموده‌اید که « من اطمینان دارم اگر کسی به مرزهای یمن تعرض کند، ما از ملت این کشور دفاع می‌کنیم»!
باید پرسید آقای محسن رضایی در آل‌سعود غیر از جنایت و خیانت و قتل‌عام مسلمانان بی‌پناه چه ویژگی‌ درخور تحسین! و تقدیری! دیده‌اند که حمایت از آنان را در صورت تعرض دیگران، وظیفه ایران اسلامی! می‌داند؟!  و در ملت یمن غیر از مظلومیت، اسلامخواهی و استقلال‌طلبی چه دیده‌اند که زبان ایشان در مصاحبه یاد شده کمترین گردشی به حمایت از آنان نداشته است؟!
3- یک‌بار دیگر در این اظهارنظر دقت کنید «من اطمینان دارم اگر کسی به مرزهای عربستان تعرض کند، ما از ملت این کشور دفاع می‌کنیم»! خب! امروزه بعد از حملات وحشیانه آل‌سعود به یمن، مردم این کشور مسلمان به عنوان حق قانونی و شرعی‌ خود، در پی پاسخ به حملات رژیم سعودی هستند و برای این منظور، حمله به مرزهای عربستان را وظیفه خود می‌دانند که در مواردی هر چند کم‌دامنه به این اقدام دست زده‌اند و با عبور از مرزهای جنوبی عربستان به چند  پایگاه نظامی آل‌سعود حمله کرده‌اند. حالا باید از آقای محسن رضایی پرسید، آیا مطابق دستورالعمل جنابعالی، اکنون وظیفه جمهوری اسلامی آن است که به جنگ انصارالله یمن برود! و براساس نظر دبیر مجمع تشخیص مصلحت از مرزهای عربستان در مقابل حملات آنان دفاع کند؟! آقای رضایی! خودتان قضاوت بفرمائید؛ می‌دانید چه می‌گوئید؟!
4- بعد از اظهارات آقای محسن رضایی، تعدادی از سایت‌های وابسته به اصحاب فتنه و مدعیان اصلاحات که برخی از آنان سابقه سیاهی از خیانت در کارنامه خود دارند، دست به توجیه مسخره‌ای زده و نوشته‌اند منظور آقای رضایی دفاع از ملت عربستان بوده است! که باید گفت؛ اگر رژیم روسیاه آل‌سعود را یک رژیم مردمی! تلقی می‌کنید که چه عرض کنیم؟!... و اگر این رژیم قرون وسطایی را مانند همه انسان‌های آزاداندیش، رژیمی خونریز، جنایتکار و خیانت‌پیشه می‌دانید که لازمه حمایت و دفاع از ملت عربستان، مقابله با رژیم‌ حاکم بر این کشور است و از کجای اظهارات آقای رضایی برمی‌آید که منظور ایشان مقابله با آل‌سعود باشد؟! آقای رضایی می‌گوید از مرزهای عربستان در مقابل هر گونه تعرضی دفاع می‌کنیم و دفاع از مرزهای یک کشور در حالی که اولا؛ یک رژیم
قرون وسطایی بر آن حاکمیت دارد و ثانیا؛ هیچ اشاره‌ای به نامشروع بودن آن رژیم نمی‌شود! معنا و مفهومی غیر از دفاع و حمایت از رژیم حاکم بر آن کشور ندارد.
5- باید از آقای رضایی پرسید؛ مرزهای عربستان از سوی کدام کشور مورد تهدید قرار گرفته است که ایشان برای دفاع از آن احساس وظیفه و تکلیف کرده است؟! آیا وابستگی عربستان به آمریکا و اسرائیل، آنهم در حد «دست‌نشاندگی» قابل انکار است؟ پس، به یقین آقای رضایی نگران حمله آمریکا و اسرائیل به مرزهای عربستان نبوده است. کشورهای عربی منطقه نظیر امارات و اردن و قطر و مصر و... هم که وامدار دلارهای بادآورده آل‌سعود هستند و نه فقط کمترین تهدیدی از جانب این کشورها متوجه مرزهای عربستان نیست، بلکه در بسیاری از جنایات رژیم سعودی حضور فعال دارند که مشارکت در حمله وحشیانه به یمن، تازه‌ترین  نمونه آن است. بنابراین به وضوح می‌توان نتیجه گرفت که مرزهای عربستان از سوی هیچ کشوری غیر از انصارالله مظلوم یمن مورد تهدید نیست. اکنون باید خطاب به دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت گفت؛ آیا منظور شما در تاکید بر دفاع از مرزهای عربستان،  در مقابل تعرض دیگران، مقابله نظامی ایران با یمن است؟! به یقین چنین منظوری نداشته‌اید ولی اظهارات شما مخصوصا در شرایط کنونی
غیر ازاین مفهوم و مصداقی نمی‌تواند داشته باشد.
و اما از سوی دیگر، آمریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی ضمن حمایت کامل و همه‌جانبه از حمله وحشیانه آل‌سعود به یمن، تاکید کرده‌اند که در مقابل تهدید مرزهای عربستان از سوی انصارالله، بی‌تفاوت نمی‌مانند و به دفاع از رژیم آل‌سعود برمی‌خیزند... خب... جناب آقای رضایی، آیا اظهارات جنابعالی به مفهوم آن است که در صورت تهدید مرزهای عربستان از سوی انصارالله و ملت مظلوم و به خون غلتیده یمن، ایران اسلامی باید- و وظیفه دارد- در کنار آمریکا و اسرائیل و انگلیس و فرانسه به مقابله با ملت و دولت قانونی یمن برخیزد؟! اگر چنین منظوری ندارید- که می‌دانیم ندارید- چرا نسنجیده سخن می‌گوئید؟!
6- بدیهی است که آنچه در این وجیزه آمده - و متأسفانه از اظهارات اخیر آقای محسن رضایی استنباط می‌شود - با توجه به شخصیت انقلابی ایشان و سوابق درخشانی که از ایثار و فداکاری وی در کارنامه دفاع مقدس ثبت و ضبط است، نمی‌تواند قابل‌قبول و باورکردنی باشد و یا خدای نخواسته از سوءنیتی حکایت کند. ولی باید گفت بی‌دقتی برادر محسن در اظهارات یاد شده و آثار سوء آن به شدت درخور ملامت و بایسته اصلاح است.

حسین شریعتمداری

هشدار سردارجزایری به عربستان و آمریکا درباره کشتی ایران

هشدار سردارجزایری به عربستان و آمریکا درباره کشتی ایران


سردار "سید مسعود جزایری" روز سه شنبه در مصاحبه با برنامه "من طهران" شبکه خبری العالم، در پاسخ به این سؤال که در صورت ممانعت عربستان از رسیدن کشتی حامل کمکهای بشردوستانه ایران به سواحل یمن، پاسخ چه خواهد بود، اظهار داشت: من صراحتا اعلام می‌کنم که خویشتنداری جمهوری اسلامی ایران حد و اندازه ای دارد.
معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستادکل نیروهای مسلح افزود: عربستان سعودی و حاکمان تازه کار این کشور و هم آمریکایی‌ها و دیگران بایستی توجه داشته باشند، چنانچه بیش از این بخواهند برای جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با کمک رسانی به کشورهای منطقه ایجاد مزاحمت کنند، چه بسا آتشی به پا شود که مهار آن قطعا از دست آنها خارج خواهد شد.

شهید هادی کجباف/جبهه ما الان همانجاست و ما با اسرائیل می‌جنگیم

شهید هادی کجباف/جبهه ما الان همانجاست و ما با اسرائیل می‌جنگیم و اگر آنجا جلوی اسراییل نایستیم باید در خاک خودمان با آن‌ها مبارزه کنیم.

همسر شهید هادی کجباف می‌گوید شوهرش در جواب منتقدان رفتنش به سوریه می‌گفت: جبهه ما الان همانجاست و ما با اسرائیل می‌جنگیم و اگر آنجا جلوی اسراییل نایستیم باید در خاک خودمان با آن‌ها مبارزه کنیم.
به گزارش فرهنگ نیوز، سایت الف، گفت و گویی با همسر شهید هادی کجباف انجام داده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

اولین سؤال را از آخر قصه شروع کنیم؛ چطور از شهادت همسرتان مطلع شدید؟

31 فروردین، خبر شهادت ایشان ابتدا از طریق سایت‌های طرفدار داعش منتشر شد که اعلام کرده بودند پیکر شهید کجباف نیز نزد آن‌هاست و دوستان و آشنایان متوجه شده بودند. ظاهراً دوستان و همرزمان همسرم نیز از شهادت وی مطلع بودند و قصدشان این بوده که کمی دیرتر این موضوع را به ما اطلاع دهند؛ اما با پرس و جوهایی که خانواده بعد از خبر آشنایان انجام دادند خبر شهادت شهید کجباف از طرف همرزمان شهید نیز تأیید شد؛ اما باز هم موضوع را به من نگفتند؛ ابتدا گفتند که وی فقط مجروح شده است، چون ایشان سابقه مجروحیت را در تابستان سال گذشته داشتند. نهایتاً چند ساعت بعد از بقیه افراد خانواده بنده نیز از شهادت وی مطلع شدم.

برخورد شما چطور بود؟ چطور فکر می‌کردید در مورد این اتفاق؟

قضیه شهادت هادی مثل سکه، برای من دو رو داشت از یک طرف چون می‌دانستم آرزوی شهادت داشت، برای شهادتش بسیار خوشحال شدم که همسرم به آرزوی خود رسیده است و خوشحال شدم که ما افتخار خانواده شهید بودن را پیدا کردیم و از جهتی فقدان و فراغ وی برایم دشوار بود.

چقدر انتظار شهید شدن ایشان را داشتید؟

از زمانی که ایشان به سوریه رفتند با توجه به خطراتی که در سوریه وجود دارد و شهامتی که از ایشان سراغ داشتیم، شهادتش را احتمال می‌دادیم. خودش نیز در تمامی سال‌های دفاع مقدس عشق شهادت داشت و شهادت برایش نه امری محتمل که ضروری می‌نمود و می‌توان گفت که هادی در طول این 32 سال که با من زندگی کرد 32 هزار بار در ذهنم شهید شد و هر بار به نحوی نوع شهادتش در ذهنم مجسم می‌شد؛ بنابراین امری جدید و غافلگیرکننده برای من نبود. در جنگ سابقه 9 بار مجروحیت و همچنین 2 بار شیمیایی شدن را داشتند و حتی همسرم یک بار هم سابقه اسارت را داشت که قبل از رسیدن به خاک عراق، از دست بعثی‌ها فرار کرده بود. هادی برای دهمین بار در سوریه مجروح شد و برای یازدهمین بار هم مجدد در سوریه مجروح شدند و دوازدهمین بار دیگر به شهادت رسیدند.

حتی بعد از جنگ نیز ما احتمال شهادت ایشان را می‌دادیم چون همسرم معتقد بود که حتی بعد از قطعنامه نیز نمی‌توان به بعثی‌ها اعتماد کرد و به واسطه این موضوع تا مدت‌ها ایشان به همراه همرزمانشان در منطقه جزیره مینو از مرزهای ایران در برابر حمله احتمالی رژیم بعثی مراقبت می‌کردند و این موضع سبب شده بود که ما همواره احتمال بدهیم ایشان حتی بعد از قطعنامه نیز ممکن است به شهادت برسند.

واکنش شما در برابر تصمیم شهید کجباف برای عزیمت به سوریه چه بود؟

من خیلی خوشحال شدم زیرا من و همسرم در این موضوع کاملاً هم عقیده بودیم و هیچ زمان در این کارها با وی مخالفت نمی‌کردم حتی این بار من پیشنهاد دادم که ایشان را در این سفر همراهی کنم و گفتم دوست دارم در این عمل سهمی داشته باشم؛ ولی هادی گفت آمدن تو موجب می‌شود تا در میدان نبرد دست بسته باشم زیرا باید یک چشمم نیز مراقب شما باشد و با گفته وی بنده نیز منصرف شدم. ما با هادی مخالف نبودیم زیرا هر انسانی و هر مسلمانی با دیدن فجایع گروه‌های تکفیری در منطقه دلش به درد می‌آید و دوست دارد در حد توان خود به زنان و کودکان مسلمان و مظلوم منطقه کمک کند. هادی نیز بعد از دیدن این فجایع اصلاً آرام و قرار نداشت و و شب‌ها از غم مردم سوریه خوابش نمی‌برد. شب تا صبح دنبال راه حلی بود برای کمک کردن به مردم سوریه و با توجه به دشواری و تفاوت جنگ در سوریه نسبت به دفاع در برابر عراق، شهید کجباف به دنبال جمع آوری گروهی از همرزمان معتمد و کارکشته برای عزیمت و کمک به مردم سوریه بود.

آخرین بار چه زمانی به سوریه عزیمت کردند و ایشان را دیدید؟

برای آخرین باری که همسرم قصد رفتن به سوریه را داشتند بنده نیز اصرار داشتم که با ایشان بروم که مخالفت کرد. قبل از تعطیلات نوروز گفت چند روزی را برای زیارت همراه فرزندان و عروس‌ها و داماد و نوه‌ها بیا سوریه. من به دلیل خطرات احتمالی اجازه خواستم که فقط سجاد و محمد با من باشند و همسرانشان نیایند که هادی اصرار به همراهی همه اعضای خانواده داشتند حتی قرار بود دختر سجاد که 8 ماهه است در ایران بماند که همسرم تاکید کردند حتماً او را نیز همراه بیاورم به هرشکل در بیستم اسفند ماه سال گذشته به قصد زیارت حرم مطهر حضرت زینت (س) به همراه فرزندانم به سوریه رفتیم و همسرم توانست خانواده خود را ملاقات کند.

آخرین باری که وی را دیدم دشمن به حرم حضرت زینب (س) نزدیک بود با وجود اینکه شهید کجباف به همراه همرزمانش بسیاری از اطراف دمشق را از تکفیری‌ها پاک سازی کرده بود اما صحنه‌های درگیری با توجه به شیوه جنگ شهری بسیار نزدیک بود.

به اعتقاد من همسرم قصد داشت به مانند واقعه عاشورا که امام حسین (ع) تمام اهل بیت خود را به ارض کربلا برد ما را با وجود تمامی خطرات به سوریه ببرد چنانچه در سوریه که بودیم ایشان خانواده را تا نزدیک‌ترین محل‌های درگیری در سوریه نیز برد تا امتحان خود را پس دهد و حتی سجاد و محمد را یک شبانه روز با خود در صحنه‌های نبرد در مرز سوریه و اسرائیل در منطقه قنیطره همراه کرد و بعد از 10 روز اقامت در سوریه با همسرم به ایران بازگشتیم و دیدار در ایران آخرین دیدار ما بود. البته باید بگوییم تمامی این رفت و آمدها با هزینه شخصی انجام می‌شد و همسرم به هیچ عنوان حقوق و مبلغی بیشتر از حقوق بازنشستگی‌اش دریافت نمی‌کرد.

از آخرین وضعیت پیکر شهید کجباف چه اطلاعاتی دارید؟

گروهای تکفیری پیکر مطهر شهید کجباف را با خود برده‌اند و اهداف پلیدی را از این کار خود دنبال می‌کنند. یکی از اهداف آن‌ها اذیت و آزار بیشتر خانواده است در حالی که ما بر خلاف انتظار آن‌ها هر لحظه مصمم تر و قوی تر خواهیم شد.

اگر می‌دانستید آخرین باری که شهید کجباف را می‌بینید آخرین دیدار است چه جمله ای را به ایشان می‌گفتید؟

اگر می‌دانستم که این دیدار آخرین دیدار است فقط به او می‌گفتم تا آخر مقاومت کن و نگران ما نباش. من این جمله را نگفتم اما داستانی که از شهادت ایشان تعریف کرده‌اند نشان می‌دهد که شهید کجباف تا آخر مقاومت کرده‌اند؛ به نحوی که حتی با دستور عقب نشینی، با توجه به پراکندگی نیروهای تحت فرمانش مقاومت نموده تا همه نیروها را با خود همراه کند و در این راه نیز به شهادت رسیده‌اند. آخرین باری که از ناحیه ریه مجروح شده بودند مجدد اصرار داشتند که با تمام جراحت‌ها به صحنه نبرد در سوریه بازگردند و از روزی که مورد عمل جراحی قرار گرفت تا لحظه شهادتش فقط 17 روز طول کشید و این مجروحیت آخرین مجروحیت همسرم قبل از شهادت بود.

نبود پدر برای فرزندان هم دشوار است نظر آنان درمورد عزیمت پدرشان به سوریه و نبرد با تکفیری‌ها چه بود؟

بچه‌ها هم بیگانه از ما نبودند و در این خانواده بزرگ شده بودند و مطمئناً نظراتشان به نظر پدر و مادر خانواده نزدیک بوده اما دخترم فاطمه خیلی به پدرش وابسته بود و با این که همه عمرش را تقریباً از پدر دور بود عطش بیشتری برای دیدار با پدر داشت و از همان اول با رفتن پدرش مخالف بود اما این احساس دخترم صرفاً جنبه عاطفی داشت و نه اعتقادی؛ زیرا او نیز با ما در مبارزه با گروهای تکفیری هم عقیده بود و تنها عاطفه‌ی دخترانه‌اش دلیل مخالفت وی بود.

اما پسرها کاملاً با پدر هم عقیده بودند و سجاد همیشه به پدر اصرار داشت که همراهی‌اش کند و حتی خواستگاری هم که می‌رفتیم شرط می‌کردیم که ممکن است فرزندمان بخواهد به مانند پدرش به سوریه برود.
هنگامی هم که خبر شهادت پدرشان را شنیدند فاطمه بی تابی عجیبی داشت و محمد هم بسیار از این خبر محزون و دلگیر بود اما سجاد خیلی در خودش بود و احساسش را بروز نمی‌داد و جلوی ما اصلاً گریه نمی‌کرد اما با گذشت ساعاتی از خبر شهادت همسرم با آمدن اطرافیان و دلداری از سوی آن‌ها فرزندانم کمی آرام شدند و توانستند با خبر شهادت پدرشان کنار بیایند. هر چند نمی‌توان عشق پدر و فرزندی و فراغ را کتمان کرد اما نباید کاری انجام دهیم که دشمن خوشحال شود. ما خوشحالیم که شهید کجباف با داعش مبارزه و ضربات مهلکی را به این گروه تروریستی وارد کرده است و در این راه به شهادت رسیده و همین تلفاتی که به تکفیری‌ها وارد کرده است تسلای خاطر ماست.

مطمئناً تولد فرزندانتان همزمان با جنگ تحمیلی بوده است خاطره ای از این دوران و دوری از همسرتان دارید که از بقیه خاطرات ماندگارتر باشد؟

بله تولد فرزند سومم محمد، درست همزمان با اسارت شهید کجباف در 25 اردیبهشت سال 65 بود یادم میاید در آن تاریخ بیست روزی می‌شد که از همسرم خبری نداشتیم و بعد خبر دار شدیم که ایشان از ناحیه گوش مجروح و به تهران منتقل شده‌اند البته خبر اسارتش را بعد از گذشت 28 سال از آن زمان و یک ماه قبل از شهادتش برای ما تعریف کرد که این تقارن برای من بسیار جالب و ماندگار بود البته من به نبودن همسرم عادت داشتم و حتی هادی برای مراسم خواستگاری محمد نیز نتوانست حضور یابد که قرار شد با هماهنگی، ایشان برای مراسم‌های بعدی حضور رساند که هر بار به دلیل همزمانی مراسم با حضور وی در سوریه نمی‌توانست در مراسم شرکت کند و بعد از عدم حضور ایشان در مراسم عقد فرزندش قرار شد که همسرم حتماً در مراسم عروسی شرکت داشته باشد که برنامه ریزی‌های مراسم عروسی با شهادت همسرم همزمان شد.

زمانی که همسر شما در سوریه مبارزه می‌کردند واکنش اطرافیان به عزیمت ایشان به سوریه چه بود؟

اغلب اطرافیانی که از اقدام شهید کجباف مطلع بودند این اقدام را نقد می‌کردند و حتی وقتی که ایشان بعد از مجروحیت در بیمارستان بستری بودند ملاقات کنندگان نیز ایشان را سرزنش می‌کردند و شهید کجباف در آن حالت که مجروح هم بودند و به سختی تکلم می‌کردند جواب می‌دادند که جبهه ما الان همانجاست و ما با اسرائیل می‌جنگیم و اگر انجا جلوی اسراییل نایستیم باد در خاک خودمان با آن‌ها مبارزه کنیم.

و کلام پایانی؟

نه منتی روی مردم دارم و نه توقعی و نه طلبکارشان هستم و نه ادعایی دارم شوهر من شهید شده است و اگر خدا می‌خواهد پیکر آن باز می‌گردد و اگرحضرت زینب (س) قصد دارد مدافع حرمش را نزد خود نگه دارد و سرزمین مقدس شامات برایش بارگاهی باشد در برابر اراده خداوند قرار نگیرید و پیکر همسرم را معامله نکنید زیرا ما راضی نیستیم کمترین کمک مالی به جنایتکاران داعش شود و هیچ طلبی نیز از دولت و مردم دربرابر این خواسته خود نداریم.

ما حاضر نشدیم برای بازگردان پیکر شهید این ملت هزینه کنیم چطور برای یک مربی فوتبال چند ملیون دلار هزینه می‌کنیم که هیچ نتیجه ای هم ندارد و پول یک کشور اسلامی را هزینه یک فرد غیر مسلمان می‌کنیم چرا در برخی از جریانات اینقدر هزینه‌های اضافی داریم دلیل برگزاری این همه جشنواره‌های پرهزینه چیست؟ چقدر از بازیگران و مطرب‌ها تجلیل می‌شود؟ هنرمندان در ازای بازیگری خود پول می‌گیرند دلیل این همه تجلیل مجدد چیست؟ ما هم طرفدار هنر هستیم، این اقدامات هنر است یا پرداختن به واقعیات جامعه؟ آن شخصی که نقش یک فرزند شهید را بازی می‌کند این همه تجلیل می‌شود. آیا در واقعیت جامعه نیز به این خانواده‌ها توجه می‌شود؟ آن کسی که نقش واقعی را آفریده است به آن توجه می‌شود؟

بهتر است دست اندر کاران این جشنواره‌ها و کسانی که پول این مردم را در زمینه‌های بی محتوا هزینه می‌کنند بیایند و زاغه نشیها، بیمارستان‌ها و واقعیات جامعه را ببینند و ببینند که دختر جوانی را که به خاطر مشکلات مالی از ادامه تحصیل باز می ماندو بیمارانی را که به دلیل بضاعت پایین مالی نمی‌تواند در بیمارستان بستری شود این واقعیات جامعه را ببینند. وقت آن رسیده است که دیگر در لفافه سخن نگوییم.

در خاطرم هست در مسیری که به سمت سوریه می‌رفتیم به طور اتفاقی با دختر بشار جعفری نماینده سوریه در سازمان ملل متحد همراه بودم که کنار من نشسته بود و در بسیاری از موارد با وی هم کلام شدم و در میان بحثمان موضوع حجاب در سوریه را نیز مطرح کردم و گفتم ای کاش مردم سوریه نیز به دین خودشان، در مورد حجاب رفتار می‌کردند و این دستور دینی را بهتر رعایت می‌کردند و او نیز در پاسخ به من گفت: کشور ایران هم در حال حاضر از لحاظ حجاب مثل سوریه شده است در حالی که سوریه رهبری مثل امام خمینی، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه نداشته و ندارد در صورتی که شما همه این‌ها را دارید و وضعیت حجابتان در ایران مثل سوریه شده است!

باید پرسید که چه شده است که این همه، ارزش‌ها در ایران پایمال شده چرا از کسی که حجاب اسلامی ندارد به بهانه هنرمندیش تجلیل می‌شود؟ خانمی که با ساپورت و لباس کوتاه در سطح شهر تردد می‌کند، باید بداند این امنیت که او راحت می‌تواند در شهر بچرخد، مدیون چه کسانی است. اگر امنیت نباشد، شعر و موسیقی و سینما و دانشگاه و حتی مزارع سرسبز به چه دردی می‌خورد؟! باید بدانند افرادی با قربانی کردن جان و زندگی و فرزندشان این امنیت را تأمین می‌کنند و انتظار زیادی از مردم ندارند؛ فقط می‌خواهند این راه و این اعتقاد حفظ شود... و صد درد که غیر از مردم عادی، کسانی از مسئولین و مقامات بخواهند وارد این قضایا شوند... چقدر همایش و جشنواره و گل و جایزه و بلیط هواپیما و خرج و هزینه و ...

منبع:فرهنگ نیوز

تشییع پیکر مطهر ۵۵ شهید دوران دفاع مقدس در ۱۵ استان + جزئیات مراسم شهدا

تشییع پیکر مطهر ۵۵ شهید دوران دفاع مقدس در ۱۵ استان + جزئیات مراسم شهدا

نوید شاهد: همزمان با ایام شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام) روز 24 اردیبهشت ماه سال جاری پیکر پاک و نورانی 42 شهید گمنام در 15 استان و 21 نقطه تشییع و به خاک سپرده خواهند شد. همچنین پیکر پاک 13 شهید شناسایی شده نیز که پیشتر خبر شناسایی آن اعلام شده بود در همین ایام تشییع و به خاک سپرده خواهند شد. استان های آذربایجان غربی، اردبیل، اصفهان، بوشهر، تهران، خراسان جنوبی، خوزستان، زنجان، قم، قزوین، فارس، گیلان، یزد، کرمانشاه و استان همدان میزبان شهدای گمنام خواهند بود.

جزئیات مراسم تشییع و خاک سپاری 42 شهید گمنام به شرح زیر است:

استان آذربایجان غربی

شهر فیرورق، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید 22ساله و 35ساله در عملیات خیبر به شهادت رسیدند و پیکرشان در منطقه مجنون کشف شد.

استان اردبیل

شهر اصلاندوز، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید 18ساله و 24ساله در عملیات خیبر به شهادت رسیدند و پیکرشان در منطقه عملیاتی مجنون کشف شد.

استان اصفهان

شهرک عاشق آباد، میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید بزرگوار 19 و 20ساله در عملیات محرم و تک دشمن 67 به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق عملیاتی زبیدات و فکه کشف شد.

شهر دولت آباد، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید بزرگوار 20ساله و 19ساله در عملیات والفجر مقدماتی و کربلای2 به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق فکه و حاج عمران کشف شد.

استان بوشهر

شهر دلوار، روز24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید بزرگوار 22ساله و 17ساله در عملیات والفجر مقدماتی و خیبر به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق عملیاتی فکه و مجنون کشف شد.

شهر امام حسن، روز24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید بزرگوار 19ساله و 20ساله در عملیات خیبر و تک دشمن 67 به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق عملیاتی مجنون و زبیدات کشف شد.

استان تهران

دانشگاه آزاد اسلامی پرند، روز 30 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید بزرگوار 20ساله و 19ساله در عملیات خیبر و آفندی سال 65 به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق عملیاتی مجنون و فکه کشف شد.

شهرک کهنز شهریار، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید بزرگوار 20ساله و 23ساله در عملیات خیبر به شهادت رسیدند و پیکرشان در منطقه عملیاتی مجنون کشف شد.

استان خراسان جنوبی

شهر ذهان، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید بزرگوار 26ساله و 19ساله در عملیات خیبر و آفندی سال 65 به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق عملیاتی مجنون و زبیدات کشف شد.

استان خوزستان

دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید بزرگوار 28ساله و 27ساله در عملیات تک دشمن 67 و بدر به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق عملیاتی زبیدات و شرق دجله کشف شد.

بخش زیدون، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید بزرگوار 17ساله و 20ساله در عملیات خیبر و محرم به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق عملیاتی مجنون و شرهانی کشف شد.

استان زنجان

شهرستان خرمدره، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این دو شهید بزرگوار 27ساله و 23ساله در عملیات خیبر به شهادت رسیدند وپیکرشان در منطقه مجنون کشف شد.

استان قم

مرکز جامعة الزهرا(ع)، روز23 اردیبهشت ماه میزبان 3 شهید گمنام: این شهدای بزرگوار 25 و 19ساله و 22ساله در عملیات محرم و خیبر به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق شرهانی و مجنون کشف شد.

مرکز آموزشی پژوهشی امام علی علیه السلام، روز 23 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این شهدای بزرگوار 27ساله و 20ساله در عملیات خیبر به شهادت رسیدند و پیکرشان در منطقه مجنون کشف شد.

استان قزوین

شهر بوئین زهرا، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان سه شهید گمنام: این شهدای بزرگوار 22، 30ساله و 17ساله در عملیات خیبر و کربلای2 به شهادت رسیدند و در مناطق عملیاتی مجنون و حاج عمران کشف شد.

استان فارس

شهر بیضا، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این شهدای بزرگوار 25ساله و 20ساله در عملیات محرم و خیبر به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق عملیاتی شرهانی و مجنون کشف شد.

دانشگاه آزاد فسا، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان دو شهید گمنام: این شهدای بزرگوار 19ساله و 21ساله در عملیات تک دشمن 67 به شهادت رسیدند و پیکرشان در مناطق عملیاتی شلمچه و فاو کشف شد.

استان گیلان

شهرستان صومعه سرا، روز 7 خردادماه میزبان دو شهید گمنام: این شهدای بزرگوار 22ساله و 25ساله در عملیات تک دشمن 67 به شهادت رسیدند و پیکرشان در منطقه عملیاتی شلمچه کشف شد.

استان یزد

ستاد سپاه الغدیر، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان یک شهید گمنام: این شهید 25ساله در عملیات کربلای5 به شهادت رسید و پیکر مطهرش در شلمچه کشف شد.

استان کرمانشاه

ستاد سپاه نبی اکرم(ص)، روز 24 اردیبهشت ماه میزبان یک شهید گمنام: این شهید 30ساله در عملیات خیبر به شهادت رسید و پیکرش در منطقه عملیاتی مجنون کشف شد.

استان همدان

شهر سرکان (شهرستان تویسرکان)، میزبان دو شهید گمنام: این شهدای بزرگوار 21ساله و 25ساله در عملیات کربلای2 به شهادت رسیدند و پیکرشان در منطقه عملیاتی حاج عمران کشف شد.

انتهای پیام/*

ویژه نامه یمن

ویژه نامه یمن


منبع:سایت شهیدآوینی



آقای عراقچی علناً می گوید هدف مذاکرات برداشتن تحریم نیست! / اگر قرار است تحریم ها برداشته نشود، چرا اصلا مذاکره می کنیم؟

آقای عراقچی علناً می گوید هدف مذاکرات برداشتن تحریم نیست! / اگر قرار است تحریم ها برداشته نشود، چرا اصلا مذاکره می کنیم؟

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، روز گذشته همایش «تأثیر مذاکرات هسته ای بر روابط بین الملل» در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با سخنرانی حجت الاسلام دکتر محمد جواد نوروزی، دکتر ابراهیم متقی و دکتر ناصر هادیان از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران و دکتر فؤاد ایزدی عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان برگزار شد.

دکتر فؤاد ایزدی در ابتدای سخنانشان بیان داشتند: این که چرا فن آوری هسته ای می خواهیم را خود آمریکایی ها قبل از انقلاب تحقیق کرده بودند و اعلام کردند اگر ایران بخواهد در مسیر صحیح استفاده از انرژی پیش برود، باید تا سال 1990، 8 رآکتور هسته ای داشته باشد و برنامه برای ساخت آن ها وجود داشت. یعنی خودشان هم اذعان کرده اند. اما این که مذاکرات را برای چه می خواهیم؛ باید مشخص شود که البته مشخص هست. اگر از عموم مردم سئوال شود خواهند گفت برای این که تحریم ها برداشته شود و اتفاقا رهبری هم همین را گفته اند و در جایی بیان کردند اگر قرار است تحریم ها برداشته نشود، چرا اصلا مذاکره می کنیم؟


وی با اشاره به اینکه برخی از اظهارات نشان می دهد که هدف عده ای از مذاکرات، رفع تحریم ها نیست ادامه داد: به عنوان مثال آقای ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور می گوید به نظر من ارزش آغاز تعامل ایران با آمریکا بیش از موضوع پرونده هسته ای است، آن را از دست ندهیم!!! این در حالی است که ما مذاکراه نمی کنیم تا دستاورد های هسته ای را بدهیم و تحریم ها نیز بر جای خود باقی بماند.

وی با بیان این که همه دوستان به این مسأله که امتیازهای زیادی را در مذاکرات داده ایم، واقف هستند، لذا من به آن ها نمی پردازم، خاطر نشان کرد:  اما باید دید آیا توانسته ایم تحریم ها را برداریم یا نه؟ وی با اشاره به تحریم های متعدد سازمان ملل و به ویژه آمریکا علیه ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اظهار داشت: مهمترین تحریم ها علیه ایران، تحریم ها نفتی و بانکی است. البته تحریم نفتی مربوط به سال 1996 است که دو سال پیش آن را به روز کرددن و تحریم بانکی هم سال 2010 انجام شد و از آن جا که تحریم هایی که بر داشه می شود، قید هسته ای دارد، این تحریم ها برداشته نخواهد شد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به این که یکی از دلایل اثرگذار بودن تحریم ، تحریم های ثانویه آمریکا بود، ادامه داد: شرکت های اروپایی مخیر می شدند که یا فقط با ایران کار کنند و یا با آمریکا – و شرکت هایی که با او کار می کنند-؛ و بانک ها مخیر می شدند که یا فقط با ریال کار کنند و یا با دلار و طبیعی است که آن ها ریال را انتخاب نکنند.

وی با اشاره به این که ایران به همه تعهداتش در توافق ژنو عمل کرد ، اما طرف مقابل نه تنها عمل نکرد، بلکه 7 مورد نیز تحریم بیشتر شد، ادامه داد: حتی وزیر نفت نیز این مسأله را ذکر کرد؛ اما گفت نمی تواند علتش را بگوید که ای کاش گفته بود! به عنوان نمونه یکی از موارد تعلیق تحریم ها مربوط به قطعات هواپیما بود، اما ببینید آیا هیچ یک از قطعات اصلی هواپیما که نیازمند به آن بودیم، به دست ما رسید؟ تنها چند بروشور بی اهمیت به ایران تحویل داده شد!!!

دکتر فؤاد ایزدی با بیان این که ما هیچ ضمانت اجرایی برای اجرای طرف مقابل به تعهداتش نداریم و در عین حال ما برای تعیین مرجع ضمانت اجرای تعهداتمان ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار می گیریم، ادامه داد: این در حالی است که آن ها از اول و بدون این که ثابت شود که ایران تهدید کننده جهانی می باشد، ما را ذیل بند هفتم سازمان ملل قرار دادند و دوستان ما مانند آقای عراقچی به این قضیه معترض بودند و غیر قانونی می دانستند. اما طبق تفاهم انجام شده، قطعنامه ها در یک قطعنامه جمع می شود و ما خودمان می پذیریم که ذیل فصل هفتم برویم و این یعنی این که حضور ما در ذیل این بند، قانونی و با امضای خودمان است و پذیرفته ایم که تهدید کننده صلح هستیم!

وی با اشاره به این که هر پذیرشی در نظام بین الملل، تعهد آور است، اظهار داشت: اسرائیل با زراد خانه های هسته ای و بمب های هسته ای، هر گز مورد سئوال قرار نگرفته است؛ چرا که اصلا ان پی تی را امضا نکرده اند.

فؤاد ایزدی با اشاره به این که ایران در طول مدت 12 سال، نهایت همکاری را با آژانس داشته است اظهار داشت: این که به گفته آقای هادیان بازرسی ها را بپذیریم، اولویت ماست، کاملا اشتباه است؛ چرا که هدف آن ها فقط نظارت برای عدم تخلف نیست؛ بلکه به دنبال بهانه هستند و بر کوچترین چیز ها بسیار حساسیت نشان می دهند و به دنبال متهم کردن ایران هستند.

وی با اشاره به این که پس هدفی که از مذاکرات داشته ایم، یعنی رفع تحریم ها، محقق نمی شود، خاطر نشان کرد: جالب آن که در دانشگاه علامه آقای عراقچی نیز در پاسخ به این که چرا تحریم ها برداشته نمی شود، اظهار داشت: ما اصلا برای برداشتن تحریم ها مذاکره نمی کنیم !!!