شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

آیت بهشتی - ویژه شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی(ره)

آیت بهشتی - ویژه شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی(ره)




با ذکر صلوات وارد شوید

منبع:راسخون

بی سیم چی صدام، سرباز خمینی شد+عکس

بی سیم چی صدام، سرباز خمینی شد+عکس




 یکی از روزهای پایانی سال پنجاه و نه خبر رسید که بچه های رزمنده بر روی ارتفاعات بازی دراز عملیاتی  را انجام داده اند.
 
قرار شد هم زمان بچه های اندرزگو هم،عملیاتی نفوذی به سمت عمق مواضع دشمن انجام دهند.برای این کار به جز ابراهیم،وهاب قنبری و رضا گودینی و من انتخاب شدیم و دو تن از کردهای محلی که به منطقه آشنا بودند به نام شاهرخ نورایی و حشمت کوهپیکر با ما همراه شدند.
 
وسایل لازم که مواد غذایی و سلاح و چندین مین ضد خودرو بود برداشتیم و با تاریک شدن هوا به سمت ارتفاعات حرکت کردیم،با عبور از ارتفاعات،به منطقه دشت گیلان رسیدیم و با روشن شدن هوا در محل مناسبی استقرار پیدا کردیم و خودمان را استتار کردیم.
 
در مدت روز ضمن استراحت به شناسایی مواضع دشمن و جاده های داخل دشت پرداختیم و نقشه ای از منطقه نفوذ دشمن ترسیم کردیم.

بقیه درادامه مطلب
ادامه مطلب ...

قبیح تر از گناه؛ در کلام امام روح الله

قبیح تر از گناه؛ در کلام امام روح الله


سرویس دین و اندیشه بی باک؛ حسین ابراهیمی: همیشه با ترک یک مرحله انسان مواجه با مرحله سختتر می شود و این موضوع را باید تطبیق بر ترک گناه و انجام اعمال صالح نمود که البته مرحله اول است و از پس آن چیزی است که مرتکب شدن بدان بر طبق روایات اهل بیت علیهم السلام بدتر از گناهی است که انسان را از خدا دور میکند و آن "عجب" است.

یکی از معارف مظلوم در زمانه کجیها و تبهکاریها،مباحث علم شریف اخلاق است که علمای عمیق نگر و الهی دین ما در کتب با ارزشی برای ما به یادگار گذاشته اند،در میانه این کتب کتاب چهل حدیث امام روح الله یکی از کتب انسان ساز است که قدر این در را تنها عالمان ربانی از اهل معرفت دانسته و می دانند،در این مطلب اشاره ای به مطالب حدیث سوم از احادیث این کتاب گرانسنگ می کنیم باشد که نسیمی از نفس آن پیر جمارانی نفس مرده ما را نیز زنده کند.

بحث ما بحث از یکی از آفت های اخلاقی است که در احادیث اهل بیت بزرگتر از گناهان شمرده شده و موجب بسیاری از آفت های دینی و البه دنیایی می شود از جمله آنچه از اصطکاک ها و تفرقه ها و انحرافات و ناکامی ها و بازماندن ها از پیشرفت و کمال در مجموعه ها و اجتماعات است که این رزیله اخلاقی موجب آن می شود.

این رزیله اخلاقی به گفته امام رحمه الله ریشه بسیاری از آفت های دیگر از جمله ریا و کبر و صفات مهلک دیگر است.

"عُجب" همانکه در یک کلام در مورد آن گفته می شود خود پسندی و بزرگ شمردن و فریفته شدن به اعمال و ویژگیهای شخصی، آفتی است که به خرمن عقاید و صفات و اعمال ظاهرا نیکوی انسان می زند و چیزی از آنها در توشه آخرتی فرد باقی نمی گذارد.

البته حضرت امام همان ابتدا تذکر می دهند که اشتباه نشود "مسرور شدن به آن (عمل) با تواضع و فروتنی کردن از برای خدای تعالی و شکر ذات مقدس حق کردن بر این توفیق و طلب زیاده کردن عجب نیست و ممدوح است" یعنی آنکه در عین آنکه همیشه خود و اعمالمان را ناقص و کم ببینیم و بدانیم ،آنچه بر آن موفقیم را نعمت و لطف خدا بدانیم و بتر سیم از آنکه او این نعمت را از ما دریغ کند.

جملاتی در این بخش از کتاب چهل حدیث است که درس بزرگی برای امثال ماست که خود را حزب اللهی و مذهبی می دانیم آنجا که ایشان می فرمایند:

"مرتبه اولی (از مراتب عجب) که از همه بالاتر و هلاکش بیشتر است ،حالی است که در انسان به واسطه شدت عجب پیدا شود که در قلب خود بر ولی نعمت خود و مال الملوک به ایمان یا خصال دیگرش منت گذارد،گمان کند که به واسطه ایمان او در مملکت حق وسعتی یا در دین خدا رونقی پیدا شد،یا به واسطه ترویج او از شریعت یا ارشاد و هدایت او یا امر به معروف و نهی از منکر او یا اجرای حدود یا محراب و منبرش به دین خدا رونقی بسزا داده یا به واسطه آمدن در جماعت مسلمین یا برپا کردن تعزیه حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام رونقی در دیانت حاصل شد که به سبب آن بر خدا و بر سید مظلومان و بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله منت دارد،هر چند اظهار این معنی نکند در دلش منت می گذارد و از همین باب است منت گذاری بر بندگان خدا در امور دینیه."

امام می فرمایند نشانه این عجب این است که فرد در دل خود را از اولیای الهی و بهترین ها بشمارد هرچند در ظاهر از روی ریا شکسته نفسی کند و یا اینکه خود را به واسطه اعمالش در دنیا و آخرت از خدا طلبکار بداند و حال آنکه اگر خدا با عدلش با بشر رفتار کند احدی نجات نمی یابد؛نشانه دیگر و مرتبه بعد آنکه خود را از دیگران ممتاز میداند و در  اعمال خوب دیگران خدشه می کند و اعمال بد خود را توجیه می نماید.

حضرت امام می فرمایند اینچنین شخصی یک وقت که چشم دنیایی ملکی او بسته شد و سلطان برزخ و قیامت طلوع کرد ببیند حال اهل معاصی کبیره از او بهتر است ،آنها را خداوند مستغرق بحار رحمت خود فرموده به واسطه ندامتی که داشتند یا اعتمادی که به فضل الهی داشتند و این بیچاره چون خود را مستقل (ونه مستظل!)دیده بود و در باطن ذاتش از فضل حق بی نیاز شمرده بود با عدل با او رفتار کرده و سر از عذاب الیم و خلود در جحیم در می آورد.

حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: شیطان گوید: اگر در سه چیز چیره گردم به پسر آدم باکی ندارم زیرا هرچه بکند، از او قبول نشود؛ وقتی که بسیار شمارد عمل خود را  و فراموش کند گناه خود را و راه یابد در او عجب.

حقیقتا عجب و خودپسندی و بهتر دانستن خود از دیگران مخالف روح بندگی و نگاه توحیدی است و سرچشمه بسیاری از انحرافات بعدی انسان است پس خدایا "تو کلمه مبارکه توحید را به قلوب قاسیه مکدره ما وارد کن ،ما اهل حجاب و ظلمتیم و اهل شرک و نفاق،ما خود خواه و خود پسندیم،تو حب نفس و حب دنیا را از دل ما بیرون کن ؛تو ما را خدا خواه و خدا پرست کن؛انک علی کل شیئ قدیر".



وقتی امام به خاطر آیت‌الله انصاری سوار ژیان شد

وقتی امام به خاطر آیت‌الله انصاری سوار ژیان شد


حاج احمد آقای خمینی به آیت‌الله انصاری می‌گفت: شما آنقدر پیش امام اعتبار داشتید که وقتی آقایان برای دریافت اجازه‌نامه در امور حسبیه پیش امام می‌‌‌آمدند، امام امضای دو نفر از اساتید را از آنها طلب می‌‌کرد مگر در مورد شما که می‌‌فرمود: امضای آشیخ یحیی معادل دو امضاست!

به گزارش فرهنگ نیوز ، حکیم متأله، آیت‌‌الله یحیی انصاری شیرازی از استادان برجسته اخلاق، فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم است که برخی اساتید قم به دلیل تسلط ویژه ایشان بر مباحث فلسفی، از وی با عنوان «شیخ الا‌شراق» یاد می‌‌‌کنند.



حجت‌‌الاسلام والمسلمین احمد اسدی از شاگردان قدیمی آیت‌الله انصاری شیرازی و از استادان فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم در گفتگو با فارس گفت: حاج آقای انصاری (شفاه الله تعالی) خصوصیات منحصر به فردی دارند؛ ما در این مدت بیست سال که خدمتشان بودیم هرچه به ایشان نزدیک‌‌تر می‌شدیم خوبی‌ها و خصائل روحی اخلاقی ایشان را بیشتر می‌فهمیدیم و چیزهای عجیبی از ایشان دیدیم.

وی افزود: خصوصیات روحی ولایی ایشان سرآمد اوصاف و از جهات ویژه ایشان است.

شاگرد آیت‌الله انصاری شیرازی، مبداء آشنایی خود با ایشان را این‌گونه بیان کرد: حدود سال هزار و سیصد و شصت یا قبل از آن بود که ما به دنبال خانه‌ای بودیم لذا به بنگاهی رفتیم. آن بنگاهی را من از قدیم می‌شناختم همینطور آقایان اهل علم، که سابق قم بودند می‌دانند که کسی بود به نام آقای حسنی پستی که مامور پست بود و عصر‌ها در مدرسه فیضیه نامه‌های طلبه‌ها را می‌آورد. آقای حسنی خیلی انسان متدینی بود و به تعبیری طلبه دوست بود و طلبه‌ها هم به او خیلی عزت و احترام می‌گذاشتند.

وی ادامه داد: آقای حسنی بعد از بازنشستگی بنگاهی تاسیس کرد که بیشترین مشتری آن از طلبه‌ها ‌بودند. روزی که بنده آن‌جا حضور داشتم و آقایان مشغول صحبت بودند، من متوجه شدم که سخن از آقایی به نام آشیخ یحیی انصاری است. آقای حسنی به دیگری گفت: بله ایشان (آقای انصاری) واقعا سلمان زمان هستند، این تعبیر برای من خیلی جالب بود و هوش و حواس من را به خودش جلب کرد.

حجت‌الاسلام و المسلمین اسدی خاطر نشان کرد: با این تعبیر من خیلی مشتاق دیدار ایشان بودم تا اینکه متوجه شدم آیت‌الله انصاری درسی را شروع کرده‌اند. ایشان در آن مقطع شرح اشارات می‌گفتند و کلاس شلوغی هم نبود و تعداد انگشت شماری به این کلاس می‌آمدند و این خودش یک امتیاز بود. این شد که با ایشان آشنا شدیم.

ناراحتی آیت‌الله انصاری شیرازی از اینکه به فقیری نتوانستند کمک کاملی بکنند

اسدی با اشاره به اینکه بیشتر درس‌های آیت‌الله انصاری در منزل خودشان برگزار می‌شد افزود: گاهی فقیری می‌آمد و در می‌زد و استاد در برابر آن فقیر چنان تواضع به خرج می‌دادند که ما واقعا متحیر می‌شدیم. یادم هست که یکبار کسی  در زد و ایشان برای باز کردن در رفتند اما وقتی که برگشتند حالشان بسیار منکسر شده و منقلب بود. سوال نکردیم ولی فهمیدیم که گویا استاد نتوانسته‌اند آن طور که می‌خواسته‌اند آن سائل را راضی کنند، لذا خیلی ناراحت بوده و تاسف می‌خوردند که چرا این‌طور شد.

ماجرای اولین‌باری که علامه طباطبایی به منزل آیت الله انصاری رفتند

این استاد حوزه علمیه ابراز داشت: یکی از اساتید می‌گفت: قدر این آقای آشیخ یحیی را بدانید، ایشان بسیار بسیار لطافت روح دارند. بنده خودم شنیدم در آن جلساتی که مرحوم علامه طباطبایی به صورت سیار در خانه شاگردانشان برگزار می‌کردند زمانی که نوبت به آقای انصاری رسیده بود وقتی علامه وارد اتاق می‌شوند و وضعیت زندگی ایشان را می‌بینند خیلی لذت می‌برند و خیره به منظره اتاق نگاه می‌کنند، بعد رو می‌کنند به سایرین و می‌فرمایند: این آقای شیخ یحیی انصاری خیلی ذوق لطیفی دارند.

وی تاکید کرد: این لطافت به نظر بنده نمودی از آن جهات روحی و معنوی و قلبی آقای انصاری است. در هر حال ایشان از این جهات بسیار ناشناخته هستند، البته خود ایشان هم بسیار اهل کتمان‌اند و این چیزها به ندرت از ایشان آشکار می‌شود و گاهی به صورت ناخودآگاه سر می‌زند.

صاحب‌نظر بودن آیت‌الله انصاری شیرازی در علوم مختلف

حجت‌الاسلام اسدی، آیت‌الله انصاری را از اساتید شناخته شده زمان دانست و گفت: اگرچه که ایشان به حکمت و فلسفه و عرفان معروف هستند اما در سایر علوم حوزوی مانند فقه و اصول و تفسیر و... هم صاحب نظر هستند و از شاگردان نزدیک مرحوم امام در فقه و اصول هستند.

وی اضافه کرد: خودشان زمانی می‌فرمودند وقتی ما از شیراز به قم آمدیم زمان مرحوم آقای بروجردی بود که بعد از یک سال به رحمت خدا رفت و ما بعد از ایشان جذب درس مرحوم امام و مجذوب حالات روحی و معنوی ایشان شدیم، لذا ایشان از شاگردان مرحوم امام محسوب می‌شوند.

استاد فلسفه حوزه علمیه قم گفت: آیت‌الله انصاری مباحث فقهی و اصولی هم داشته‌اند و کتاب شریف وسائل را به خوبی تقریر کرده بودند و خیلی از افاضل از مباحث ایشان استفاده می‌کردند. بعدها زمینه فراهم می‌شود ایشان با مرحوم علامه طباطبایی هم ارتباط برقرار می‌کند و در درسهای حکمی تفسیری ایشان شرکت می‌کند و آرام آرام به یکی از شاگردان برجسته و قابل و لایق مرحوم علامه مبدل می‌شود.





بسیاری از بزرگان، شاگرد آیت الله انصاری بودند

وی افزود: من خاطرم هست که در همان دورانی که ما کلاس خصوصی ایشان می‌رفتیم تدریس عمومی شرح منظومه ایشان هم شروع شد و من از بسیاری از بزرگان شنیدم که می‌فرمودند ما فلان قسمت شرح منظومه را در محضر آقای انصاری خواندیم.

آیت الله انصاری شیرازی، در عرفان موفق‌تر هستند

حجت‌الاسلام اسدی در پاسخ به برخی افراد که از نسبت فلسفه و عرفان آیت‌الله انصاری شیرازی سوال می‌کنند گفت: من به نظرم می‌آید که باب عرفان برای ایشان یک حساب دیگری دارد، یعنی می‌خواهم بگویم که ایشان در عرفان موفق‌تر هستند. قواعد و مسائل عرفانی را راحت‌تر و ملموس‌تر منتقل می‌کنند و بافت روحی و معنوی ایشان به طوری است که مسائل عرفانی را بهتر می‌فهمند.

حساسیت علمی آیت‌الله انصاری نسبت به تحصیل

وی یکی از خصوصیات علمی قابل توجه استاد را این‌گونه توضیح داد: ایشان وقتی یک کتابی را شروع می‌کردند برای تدریس به ما توصیه می‌کردند که یا کتاب را شروع نکنید و یا اگر که شروع کردید تا آخر آن را بخوانید و حتی یک  کلمه از کتاب را نیاندازید. خود ایشان هم همینطور بودند و حتی اگر یک کلمه را نمی‌فهمیدند بسیار تلاش می‌کردند که آن را هم بفهمند.

حجت‌الاسلام اسدی ادامه داد: من خاطرم هست که در کتاب مصباح الانس یک عبارتی بود که خیلی غامض بود و ایشان تلاش خودشان را کرده بودند در عین حال با کمال تواضع فرمودند: واقعیت آن است که من هرچه تلاش کردم که مراد مولف را دریابم برایم روشن نشد که چیست، بعد از کلاس من را خواستند و نامه‌ای به من دادند که پیش یکی از اساتید ببرم و در آن نامه در مورد این عبارت مشکل، سوال کرده بودند.

این شاگرد قدیمی آیت الله انصاری اضافه کرد: غرض اینکه هرگز راضی نمی‌شدند که کلمه و مطلبی ناتمام بماند و بدون توجه از آن رد شوند و این یکی از ویژگی‌هایی بود که ما در زندگی از ایشان آموختیم.

حساسیت آیت الله انصاری نسبت به سوالات شاگردان

وی در مورد حساسیت آیت‌الله انصاری نسبت به سوالات شاگردان گفت: گاهی اوقات مساله‌ای در کلاس مطرح می‌شد و به دنبال آن یک سری سوالها به ذهن می‌آمد. ایشان خودشان سعیشان بر این بود که سوالات مقدر و آنچه را که ممکن است برای شاگردان مساله باشد را زودتر توضیح داده و جواب دهد و خیلی در این مورد وسواس به خرج می‌دادند که خدای ناکرده یک وقت با آن اعتقادات مسلم و حقه امامیه در تعارض نبوده و مبداء گمراهی باشد.

استاد حوزه علمیه قم به خاطره‌ای اشاره کرد و گفت: یادم هست که در چندین سال پیش مسئول یکی از موسسات معتبر قم استاد را در حرم دید و از ایشان خواست که یک درسی در آن موسسه داشته باشند، حدود دو ساعت آن آقا حضرت استاد انصاری را در حرم گیر انداخته بود تا ایشان را راضی کند اما ایشان بنا بر مسائلی صلاح نمی‌دیدند.

وی ادامه داد: یک وقتی من به ایشان گفتم که آقا شما چرا اینقدر اصرار و سماجت می‌کنید؟ گفت: آخر شما نمی‌دانید که خصوصیت آقای انصاری اینطور است که افراد را پایبند به اعتقادات بار می‌آورند و این خیلی مهم است و ما یک کسی را که در حوزه چنین خصوصیتی داشته باشد کمتر سراغ داریم. ما می‌توانیم وجود ایشان را در حوزه علمیه به عنوان یک کرامت و هدیه الاهی از طرف خداوند قلمداد کنیم و این یک واقعیتی است.

آیت الله انصاری شیرازی از ارکان حوزه و انقلاب است

شاگرد سابق آیت‌الله انصاری، عشق و ارادت ایشان به حضرت امام را بسیار قابل توجه دانست و با ذکر خاطره‌ای گفت: این اواخر یعنی بعد از رحلت امام و فوت مرحوم آقای اراکی بود که حاج احمد آقا به قم آمدند و در آن زمان مساله مرجعیت و... مطرح بود، حاج احمد آقای خمینی گفتند که می‌خواهند به دیدار حاج ‌آقای انصاری در ساعت درس بیایند. حاج احمد آقا وقتی آمدند در آنجا گفتند: حاج آقای انصاری یکی از ارکان حوزه و انقلاب هستند ولی ایشان بعد از انقلاب به حوزه برگشتند و به درس و بحثشان مشغول شدند.

وی افزود: خود آیت‌الله انصاری می‌فرمودند: روزی مرحوم ربانی شیرازی را در اطراف حرم دیدم. ایشان می‌فرمودند که آقای ربانی در گوش من گفت: آقای آشیخ یحیی، فقط من ماندم و تو و دوستان دیگر در اثر شدت خفقان پراکنده شدند و تنها ما در حمایت از امام خمینی ماندیم.

اعتبار آیت الله انصاری شیرازی نزد امام خمینی (ره)

این استاد فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم، اعتبار آیت‌الله انصاری نزد امام را این‌گونه بیان کرد: حاج احمد آقا در همان جلسه فرمودند که: حاج آقای انصاری شما می‌دانید که چقدر پیش امام محترم و ارجمند بودید؟ ایشان فرمودند: نه، ما ارادتمند و شاگرد امام بودیم. حاج احمد آقا گفت: شما آنقدر پیش امام اعتبار داشتید که وقتی آقایان برای دریافت اجازه نامه در امور حسبیه پیش امام می‌آمدند امام امضای دو نفر از اساتید را از آ نها طلب می‌کرد مگر در مورد شما که می‌فرمود: امضای آشیخ یحیی معادل دو امضا است.

ماجرای دیدار امام و آیت الله انصاری شیرازی در قم

حجت‌الاسلام والمسلمین اسدی در پایان خاطر نشان کرد: آن زمانی که امام (ره) مدتی را از تهران به قم آمده بودند بر حسب عادت هر شب به دیدار یکی از آقایان می‌رفتند. یک شب را هم اختصاص داده بودند به آقای انصاری که شب عجیبی بود و نمی‌توان آن را وصف کرد. منزل آیت‌الله انصاری در کوچه تنگی بود و چون امام با پیکان به آن جا آمده بودند از کوچه رد نمی‌شد.

وی افزود: همراهان امام مجبور شدند ژیانی جور کردند و امام را سوار کردند تا ادامه مسیر تا درب خانه را با ژیان ببرند. آیت‌الله انصاری هم با پای برهنه تا وسط کوچه آمده بودند و زانوهایشان را خم کرده بودند. ای ‌کاش این صحنه‌ها و تصاویر ضبط شده بود تا آیندگان این رابطه عاشق و معشوق را می‌دیدند.
 

منبع: فارس

مفهوم انتظار در اندیشه امام خمینی (ره)

مفهوم انتظار در اندیشه امام خمینی (ره)



1. ارائه برداشتی متفاوت از مفهوم حجت:


ایشان با ارائه مفهومی عمیق و بدیع از «حجت بودن امام معصوم» اعلام می دارند که چون خداوند در روز قیامت به سبب وجود امام زمان و پدران بزرگوارش(علیهم السلام) بر بندگان احتجاج و نسبت به عمل بر اساس سیره، رفتار و گفتار این بزرگواران از مردم بازخواست می کند، بر آنان لازم است که همه تلاش خود را برای تحقق سیرت امامان معصوم(علیهم السلام) در جامعه به کار بندند و در این زمینه هیچ عذر و بهانه ای از آنها پذیرفته نمی شود.
حضرت امام در کتاب البیع خود به هنگام بررسی ادله ولایت فقیه، ضمن برشمردن توقیع شریف حضرت صاحب الامر(علیه السلام) که در آن آمده است:
... وَ اَمَّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فاَرجِعُوا فِیها اِلی رُواهِ حَدیثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتِی عَلَیکُم وَ انَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیهِم. (1)
... و اما در رویدادهایی که برای شما پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ چرا که آن ها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان هستم.
می فرماید:
مقصود از حجت خدا بودنِ امام معصوم این نیست که فقط بیان کننده احکام است؛ زیرا گفته بزرگانی چون زراره و محمد بن مسلم نیز حجت است و هیچ کس حق مردود دانستن و عمل نکردن به روایات ایشان را ندارد و این امر بر همگان آشکار است. بلکه منظور از حجت بودن امام زمان و پدران بزرگوارش(صلوات الله علیهم اجمعین)، این است که خداوند تعالی به نسبت وجود ایشان و سیره و رفتار و گفتار آنان در تمام شئون زندگی شان، بر بندگان احتجاج می کند. از جمله شئون امامان، عدالت آنان در همه زمینه های حکومت است. به عنوان مثال، وجود امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای تمام فرمانداران و حاکمان ستم پیشه حجت است؛ زیرا خداوند به واسطه سیرت آن بزرگوار، باب عذر و بهانه را بر همه آنان در تعدی از حدود الهی و تجاوز به اموال مسلمانان و سرپیچی از قوانین اسلامی بسته است. همین گونه اند سایر حجت های خداوند، به ویژه حضرت ولی عصر(علیه السلام) که عدل را در میان مردم می گستراند و زمین را از قسط پر می کند و بر اساس نظامی عادلانه بر مردم حکم می راند. (2)
بر اساس همین نگاه به حجت خدا بود که ایشان خطاب به مسئولین جمهوری اسلامی ایران فرمودند:
ما باید خودمان را مهیا کنیم از برای اینکه اگر چنانچه موفق شدیم ان شاء الله به زیارت ایشان طوری باشد که رو سفید باشیم پیش ایشان. تمام دستگاه هایی که الان به کار گرفته شده اند در کشور ما [...] باید توجه به این معنا داشته باشند که خودشان را مهیا کنند برای ملاقات حضرت مهدی(سلام الله علیه). (3)

2. دگرگون ساختن مفهوم انتظار:


امام خمینی مفهومی را که در طول قرون و اعصار از «انتظار» در اذهان بسیاری از شیعیان نقش بسته بود دگرگون ساخت و با همه دیدگاه هایی که انتظار را برابر با سکون، رکود و تن دادن به وضع موجود معرفی می کردند به مقابله جدی پرداخت:
بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان(علیه السلام) را از خدا بخواهند [...] یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملت ما چه می گذرد، به این چیزها کار نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله درست می کنند [...] یک دسته ای می گفتند خوب! باید عالم پر معصیت بشود تا حضرت بیاید ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناهان زیاد بشود که فرج نزدیک بشود [...] یک دسته ای از این بالاتر بودند و می گفتند باید دامن زد به گناهان، دعوت کردم مردم را به گناه تا دنیا پر از ظلم و جور شود و حضرت(علیه السلام) تشریف بیاورند [...] یک دسته دیگر بودند که می گفتند هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است. (4)
ایشان ضمن ردّ همه دیدگاه های یاد شده دیدگاه خود در باب انتظار فرج را این گونه بیان می کند:
همه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهیه شود. (5)
همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی شود، بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست. ما باید ملاحظه وظیفه فعلی شرعی- الهی خودمان را بکنیم و باکی از هیچ امری از امور نداشته باشیم.(6)

3. تلاش برای تحقق عدالت در عصر غیبت:


حضرت امام، تلاش برای تحقق عدالت و جلوگیری از ظلم در عصر غیبت را یک تکلیف الهی دانسته و همه مسلمانان را دعوت می کردند که تا سرحد توان خود این تکلیف الهی را به انجام برسانند:
ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم ها و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست منتها ما نمی توانیم، این که هست این است که حضرت عالم را پر می کنند از عدالت، نه شما دست بر دارید از این تکلیفتان، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید. (7)
البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم. اگر می توانستیم می کردیم اما چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. (8)

4. زمینه سازی برای ظهور منجی موعود:


رهبر فقید انقلاب اسلامی معتقد بود که باید با گسترش اسلام راستین در جهان و مبارزه با سلطه جهانخواران، راه را برای ظهور منجی موعود هموار ساخت:
ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی می شکنیم و با صدور انقلابمان، که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه می دهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلقه حق امام زمان، ارواحنا فداه، هموار می کنیم. (9)

5. حرکت در جهت تحقق حکومت جهانی اسلام:


امام راحل به جدّ بر این باور بود که انقلاب اسلامی ایران، نقطه شروع انقلاب جهانی حضرت مهدی(علیه السلام) است و از این رو پیوسته به مسئولان نظام توصیه می کردند که هرگز از آرمان عظیم انقلاب اسلامی که تشکیل حکومت جهانی اسلام است غافل نشوند:
مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت، ارواحنا فداه، است- که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد- مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسئولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، و این بدان معنا نیست که آن ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند. (10)
در سال های اخیر گروهی از فرزندان انقلاب اسلامی و وفاداران به آرمان های امام خمینی تلاش کردند که با الهام از اندیشه های این پیر فرزانه ابعاد و زوایای دیگری از دیدگاه فرهنگی- اجتماعی را تبیین کنند. این گروه با درک عمیق از موقعیت کنونی انقلاب اسلامی در جهان، نیازهای فرهنگی جامعه اسلامی ایران و شرایط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حاکم بر جهان معاصر، تبلیغ و ترویج باور مهدوی و فرهنگ انتظار را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده و پرداختن به امور زیر را در عصر حاضر ضروری می دانند :
1. شناسایی و نقد بنیادین وجوه مختلف فرهنگ و تمدن مغرب زمین، به عنوان فرهنگ و مدنیتی که در تقابل جدی با آرمان «حقیقت مدار»، «معنویت گرا» و «عدالت محور» مهدوی قرار دارد؛ زیرا انسان های عصر غیبت تنها زمانی می توانند به ریسمان ولایت مهدوی چنگ زنند و به تمام معنا در سلک منتظران موعود قرار گیرند که باطل زمان خویش را به درستی بشناسند و با تمام وجود از آن بیزاری جویند؛
2. شناخت و نقد جدی مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جوامع اسلامی؛ مناسباتی که عمدتاً به تقلید از الگوهای توسعه غربی و تحت تأثیر اندیشه های عصر مدرنیته در این جوامع شکل گرفته است؛ چرا که این جوامع بدون شناخت جدی از وضع موجود خود نمی توانند به راهکارهای مبتنی بر آموزه های دینی برای خروج از فتنه های فراگیر عصر غیبت دست یابند؛
3. تلاش در جهت تدوین استراتژی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی جوامع اسلامی در عصر غیبت و تا رسیدن به عصر طلایی ظهور، بر اساس اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار؛
4. بازشناسی وجوه مختلف اعتقادی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار با بهره گیری از منابع متقن و مستدل و استفاده از همه توان مراکز علمی حوزوی و دانشگاه در زمینه مباحث، کلامی، فلسفی، عرفانی، اخلاقی، علوم اجتماعی و سیاسی و ... ؛
5.تلاش در جهت پالایش اندیشه ناب مهدوی از هرگونه شائبه جعل و تحریف و زدودن این اندیشه از زنگارهای جهل و خرافه، سخنان سست و بی اساس و هرگونه دیدگاه انحرافی مبتنی بر افراط یا تفریط؛
6. پاسخگویی عالمانه و متناسب با نیازهای روز به شبهات، پرسشها و ابهام های موجود در زمینه منجی گرایی شیعی؛
7.احیا و گسترش فرهنگ انتظار و تلاش برای شناساندن نقش سازنده این فرهنگ در پایداری و پویایی جوامع اسلامی؛
8. تبیین وظایف و تکالیف مردم در برابر حجت خدا و امام عصر (علیه السلام) نهادینه ساختن این وظایف و تکالیف در فرد و اجتماع و آماده ساختن جامعه اسلامی برای استقبال از واقعه مبارک ظهور؛
9. مقابله جدی با کلیه جریان های سیاسی- فرهنگی که در قالب کتاب، نشریه، فیلم، نرم افزارهای رایانه ای، پایگاه های اطلاع رسانی جهانی (اینترنت) و ... به تقابل با اندیشه موعود گرایی شیعی می پردازند،
10. بررسی و نقد کلیه دیدگاه هایی که از سوی متفکران مغرب زمین در زمینه جهان آینده و آینده جهان مطرح شده است.

پی نوشت ها :


1. محمد بن علی بن الحسین(شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمه ، ج 2، ص 483، ح 4. 2. امام خمینی، کتاب البیع، ج 2، ص 474-475؛ همو، شئون و اختیارات ولی فقیه (ترجمه مبحث ولایت فقیه از کتاب البیع)، ص 46.
3. صحیفه نور (مجموع رهنمودهای امام خمینی، قدس ره)، ج 12، ص 208-209.
4. همان، ج 19، ص 196-197.
5. همان، ج 7، ص 255.
6. همان، ج 19، ص 154.
7. همان، ص198.
8. همان، ج 20، ص 197.
9. همان.
10. همان، ج 21، ص 108. برای مطالعه بیشتر زمینه جایگاه انتظار در اندیشه امام خمینی ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، شناخت زندگی بخش، ص 151-171. مقالات «احیای اندیشه انتظار» و «امام خمینی و رسالت جهانی انقلاب اسلامی».

منبع:راسخون: شفیعی سروستانی، ابراهیم،(1343)، انتظار باید و نبایدها، تهران: موعود عصر(عج)، چاپ ششم، 1386