شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

خط حزب‌الله ۴۳۴ | به انتخاب ملّت

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۴۳۴ | به انتخاب ملّت

* چهارصد و سی‌ و چهارمین شماره هفته‌نامه‌ خط حزب‌الله، با عنوان «به انتخاب ملّت»‌ منتشر‌ شد.

* یادداشت هفته این شماره خط حزب‌الله، با عنوان «به انتخاب ملّت»‌ نگاهی به شکست پروژه دشمن در مأیوس‌سازی مردم به وقت یازدهم اسفندماه، داشته است.

* ماه شعبان چه جایگاهی دارد و چگونه از فرصت‌های معنوی این ماه استفاده کنیم؟ پرسشی است که نشریه خط حزب‌الله با توجه به روزهای محدود باقی‌مانده از این‌ماه شریف از بیانات رهبر انقلاب اسلامی به آن پاسخ داده است.

* این شماره‌ هفته‌نامه خط‌ حزب‌الله به روح مطهر شهید مدافع حرم، رضا زارعی تقدیم می‌شود.

شعله‌های یک تمدن ظالم

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

شعله‌های یک تمدن ظالم

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:«تمدّن غربی این است. کارِ فضاحتِ سیاستهای خلافِ بشریِ آمریکا و غربی‌ها به جایی میرسد که شنیدید این افسر نیروی هوایی آمریکا خودش را آتش میزند؛ یعنی حتّی برای آن جوانی که در آن فرهنگ تربیت شده سنگین می‌آید، حتّی وجدان او آزرده میشود. البتّه به جای یک نفر، هزار نفر باید خودشان را آتش میزدند، [منتها] غرق در فساد بودن نمیگذارد؛ حالا یک نفر تصادفاً وجدانش بیدار شده خودش را آتش زده. فرهنگ غربی خودش را معرّفی کرد، خودش را عریان کرد، خودش را لو داد که چقدر فاسد است، چقدر منحرف است، چقدر ظالم است.» ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «شعله‌های یک تمدن ظالم» را منتشر میکند.



اقامه نماز بر پیکر آیت‌الله امامی کاشانی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

اقامه نماز بر پیکر آیت‌الله امامی کاشانی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) با حضور در کنار پیکر عالم خدوم و متقی، آیت‌الله امامی کاشانی و قرائت فاتحه، بر پیکر آن عالم بزرگوار نماز اقامه کردند.


پیام تسلیت درپی درگذشت آیت‌الله امامی کاشانی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

پیام تسلیت درپی درگذشت آیت‌الله امامی کاشانی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت عالم بزرگوار مرحوم آیت‌الله آقای حاج شیخ محمد امامی کاشانی رحمت‌الله‌علیه را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم بزرگوار مرحوم آیت‌الله آقای حاج شیخ محمد امامی کاشانی رحمت‌الله‌علیه را به خاندان محترم و بازماندگان و شاگردان و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم.
این عالم متقی و خدوم در طول سالهای متمادی، چه پیش از پیروزی انقلاب در مجموعه‌ی روحانیت مبارز و چه پس از آن در جایگاههای حساس مانند شورای نگهبان، مجلس خبرگان، امامت جمعه‌ی تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، مدرسه شهید مطهری منشاء خدمت به کشور و نظام جمهوری اسلامی بوده‌اند، و امید است این همه در نامه‌ی حسنات ایشان مقبول درگاه الهی باشد. خداوند رحمت و مغفرت خود را شامل حال آن مرحوم فرماید.
سید علی خامنه‌ای

آیت‌الله امامی کاشانی درگذشت

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

آیت‌الله امامی کاشانی درگذشت

آیت‌الله محمد امامی کاشانی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران دار فانی را وداع گفت.

به گزارش خبرنگار تسنیم، آیت الله امامی کاشانی ساعتی پیش در منزل و به‌علت ایست قلبی درگذشته است.


ایشان متولد 10 مهر 1310 و از یاران امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، بود و ریاست مدرسه عالی شهید مطهری را نیز به‌عهده داشت.


محمدآقا امامی معروف به آیت‌الله محمد امامی کاشانی در تاریخ 10 مهرماه 1310 در محله کلهر کاشان به دنیا آمد، پدرش میرزا ابوتراب امام جمعه کاشان بود، به‌گفته وی اجدادش اقامه نماز جمعه کاشان را به‌عهده داشتند. امامی کاشانی از سال 1317 تحصیلات ابتدایی را آغاز کرد و در سال 1323 وارد حوزه علمیه کاشان شد و ادبیات عرب را نزد آیت‌الله حسین راستی کاشانی فرا گرفت.


در سال 1328 به‌سفارش آیت‌الله العظمی میرسید محمد یثربی به مدرسه‌عالی سپه‌سالار تهران رفت، ولی بیشتر از دو ماه در آنجا نماند، سپس با نامه‌ای که پدرش برای آیت‌الله العظمی بروجردی (سید حسین طباطبایی بروجردی) نوشته بود به قم رفت و در مدرسه فیضیه با آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی هم‌حجره شد.


امامی کاشانی دروس مقدمات و سطح را نزد آیت‌الله سید موسی صدر، آیت‌الله مهدی حائری یزدی، آیت‌الله محمد صدوقی، آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، آیت‌الله میرزا محمد مجاهدی تبریزی و آیت‌الله علی مشکینی (میرزاعلی‌اکبر فیض آلنی) فرا گرفت و در دروس شیخ مرتضی حائری یزدی و آیت‌الله میرزا جواد تبریزی نیز شرکت می‌کرد.


او در 23سالگی در درس خارج‌فقه و اصول امام خمینی، آیت‌الله محقق داماد (سید محمد محقق داماد) و آیت‌الله بروجردی (سید حسین طباطبایی بروجردی) شرکت می‌کرد و دروس فلسفه و عرفان را نزد علامه طباطبایی (سید محمدحسین طباطبایی) و علامه رفیعی (سید ابوالحسن رفیعی قزوینی) فرا گرفت.


او در سال 1340 در مدارس علمیه تهران مشغول تدریس دروس سطح شد و در سال 1343 سفر کوتاهی به شهر نجف داشت و در دروس آیت‌الله حکیم (سید محسن طباطبایی حکیم) و آیت‌الله خویی (سید ابوالقاسم موسوی خویی) نیز شرکت کرد.


سخنرانی علیه حکومت پهلوی:


آیت‌الله امامی کاشانی از سال 1340 فعالیت‌های سیاسی خود را علیه حکومت پهلوی با سخنرانی‌هایش در جلسات هفتگی و مساجد تهران شروع کرد، همچنین ایشان فعالیت‌های علمی خود را نیز ادامه دادند و در مدارس عبدالعظیم، مروی، مدرسه جنب مسجد آذربایجانی‌ها در بازار تهران و مسجد حاج‌ ابوالفتح‌خان در میدان خراسان، دروس شرح لمعه، رسائل، مکاسب، کفایه و منظومه را تدریس می‌کرد و در سال‌های 1349 تا 1350 در مساجد تهران از جمله مسجد هدایت علیه حکومت شاه سخنرانی می‌کرد و به همین خاطر ممنوع‌المنبر شد و در سال 1355 به شهر گنبدکاووس تبعید شد.


در سال 1351 که ساواک فعالیت‌های سیاسی و سخنرانی‌های آیت‌الله امامی کاشانی را تحت نظر داشت، رادیو تلویزیون ملی ایران به او و شش نفر از وعاظ تهران از جمله مرتضی مطهری، دکتر جواد مناقبی، ناصر مکارم شیرازی، ابوالقاسم خزعلی و سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد پیشنهاد کرد که هر کدام به‌مدت پنج شب سخنرانی نمایند.


آیت‌الله امامی از سال 1356 جزو هسته مرکزی اعضای تشکیل‌دهنده جامعه روحانیت مبارز بود که با صدور حکم و بیانیه از جانب امام خمینی(ره) آن را منتشر می‌کرد.


مسئولیت‌های پس از انقلاب


آیت‌الله امامی کاشانی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریس معارف اسلامی و تبلیغ علوم دینی اشتغال داشت و در نهضت اسلامی ایران از یاران حضرت امام خمینی و پس از پیروزی انقلاب همواره در مناصب مختلف اجتماعی و حکومتی، منشأ خدمت بود.


تأسیس انجمن اسلامی دانش‌آموزان (1358)


آیت‌الله امامی کاشانی در سال 1358 با همکاری جمعی از جوانان، انجمن اسلامی دانش‌آموزان را تأسیس کرد.


نماینده ولی فقیه در شهربانی (1360 ـ 1359)


آیت‌الله امامی کاشانی با حکم امام خمینی(ره) در 28 خرداد 1359 به سمت نماینده ولی فقیه در شهربانی منصوب شد. ایشان در 19 خرداد 1360 به‌خاطر مسئولیت‌های زیادی که داشتند از سمت خود در اداره شهربانی استعفا دادند.


نماینده مجلس شورای اسلامی (1359)


در سال 1359 با تشکیل اولین دوره مجلس شورای اسلامی، به‌نمایندگی از مردم کاشان وارد مجلس شورای اسلامی شد.


رئیس و مؤسس دیوان عدالت اداری (1362 ـ 1361)


آیت‌الله امامی کاشانی اولین رئیس دیوان عدالت اداری ایران بود که در سال 1361 فعالیتش را آغاز کرد.


هیئت بازنگری قانون اساسی


امامی کاشانی با حکم امام خمینی(ره) از اعضای هیئت بازنگری قانون اساسی ایران در سال 1368 بود.


عضویت در شورای نگهبان (1378 ـ 1362)


آیت‌الله امامی کاشانی از 26 تیر 1362 به‌حکم امام خمینی(ره) به عضویت شورای نگهبان منصوب شد و در 12 مرداد 1378 به‌همراه آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی از عضویت در شورای نگهبان استعفا دادند.


آیت‌الله امامی کاشانی از سال 1362 تاکنون به‌عنوان نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان حضور دارد.


دور اول مجلس خبرگان رهبری: 24 مرداد 1362 تا 1 اسفند 1369


دور دوم مجلس خبرگان رهبری: 2 اسفند 1369 تا 3 اسفند 1377


دور سوم مجلس خبرگان رهبری: 4 اسفند 1377 تا 30 بهمن 1385


دور چهارم مجلس خبرگان رهبری: 1 اسفند 1385 تا 3 خرداد 1395


دور پنجم مجلس خبرگان رهبری: 4 خرداد 1395 تا کنون


تولیت مدرسه‌عالی شهید مطهری (مدرسه سپه‌سالار تهران)


آیت‌الله امامی کاشانی در 29 بهمن 1357 به‌حکم امام خمینی(ره) به‌عنوان ناظر بر امور مدرسه و مسجد سپه‌سالار و در 12 دی 1361 به تولیت مدرسه‌عالی و مسجد شهید مطهری (مدرسه سپه‌سالار) منصوب شد.


آیت‌الله امامی کاشانی برای مدرسه‌عالی و دانشگاه، شعبه‌هایی در شهرهای مشهد، یزد و زاهدان راه‌اندازی کرد.


امام‌جمعه موقت تهران (1360 تاکنون)


ایشان از 8 آبان 1360 تاکنون به‌حکم رهبر انقلاب امام خمینی(ره) و حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای سمت امامت جمعه موقت تهران را به‌عهده داشت.


عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام (1385 ـ 1375)


آیت الله امامی در دوره‌های پنجم و ششم مجمع تشخیص مصلحت نظام عضویت داشت.

امام خامنه‌ای: امروز چشم مردم دنیا به ایران است/ با حضور پای صندوق‌های رأی دوستان را خوشحال و بدخواهان را ناامید کنید

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

امام خامنه‌ای: امروز چشم مردم دنیا به ایران است/ با حضور پای صندوق‌های رأی دوستان را خوشحال و بدخواهان را ناامید کنید

انتخابات دوازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره‌ی مجلس خبرگان رهبری



خبرنگار(۱): تقاضا میکنم آخرین صحبتهای خودتان را با مردّدین یا افرادی که نمیخواهند رأی بدهند بیان بفرمایید. متشکّرم.
 
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم

از خداوند متعال درخواست میکنیم، طلب میکنیم که امروز را برای ملّت ایران روز مبارکی قرار بدهد و نتایج تلاش مردم عزیزمان و دست‌اندرکاران مسائل گوناگون انتخابات ان‌شاءالله به نتایج مطلوب برسد و به نفع ملّت ایران تمام بشود. من دو توصیه عرض میکنم، بعد هم به پاسخ سؤال خبرنگار محترم میپردازم.

توصیه‌ی اوّل من به مردم عزیزمان این است که قرآن به ما فرمود: فَاستَبِقُوا الخَیرات؛(۲) در کارهای نیک مسابقه بگذارید و بر دیگران پیشی بگیرید. من در انتخابات‌های گذشته هم گفته‌ام، امروز هم تأکید میکنم که هر چه زودتر از این فرصت استفاده کنید، و در اوّلین ساعات، در اوّلین ساعات ممکن، بروید رأیتان را در صندوقها بیندازید.

توصیه‌ی دوّم این است که در هر حوزه‌ای به تعداد لازم برای آن حوزه رأی بدهید، به اندازه‌ی لازم؛ به کمتر رأی ندهید. مثلاً در تهران برای خبرگان، احتیاج است که به شانزده نفر رأی بدهیم؛ به شانزده نفر رأی بدهید، نه کمتر. یا در تهران برای مجلس شورای اسلامی به سی نفر بایستی رأی بدهید؛ به سی نفر رأی بدهید؛ به کمتر رأی ندهید. این توصیه‌ی مؤکّد من است.

ملّت عزیزمان بدانند که امروز چشم بسیاری از مردم دنیا، چه آحاد مردم و چه افراد سیاسی و صاحبان جایگاه‌های معتبر ملّی و سیاسی به ایران است، چشمشان به شما است؛ میخواهند ببینند که شما چه میکنید در این انتخابات، و نتیجه‌ی انتخابات شما چه میشود؛ هم دوستان ما و افرادی که علاقه‌مند به ملّت ایرانند، هم  بدخواهان؛ آنها هم همین‌جور. از همه طرف چشمها مترصّد کشور ما است و مترصّد مسائل ملّت عزیز ما است. به این توجّه کنید. دوستان را خوشحال کنید و بدخواهان را ناامید کنید.

و امّا پاسخ به سؤال ایشان که آخرین حرف من خطاب به مردّدین چیست، آخرین حرف من این است که «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.»

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

 
۱) محمدجعفر خسروی، خبرنگار رسانه ملّی
 سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۴۸

دیدار جمعی از رأی اولی‌ها و خانواده‌های شهدا با مقام معظم رهبری

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

دیدار جمعی از رأی اولی‌ها و خانواده‌های شهدا با مقام معظم رهبری

در آستانه برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، جمعی از رأی اولی‌ها و خانواده‌های معظم شهدا، صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره)، با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.




در آستانه برگزاری انتخابات یازدهم اسفند ۱۴۰۲

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید جوانان عزیز، برادران عزیز، خواهران عزیز و بخصوص خانواده‌های معظّم شهیدان که در جلسه حضور دارند؛ به همه‌ی شما خوشامد عرض میکنم. جلسه، در واقع، جلسه‌ی جوان است، محلّ حضور دلهای پاک و زلال جوانها است.

حرف اوّل من، عرض اوّل من، این است که شما جوانها از فرصت صفای روح جوانی‌تان استفاده کنید و در این ایّام مبارک ماه شعبان و پس از آن، ماه رمضان، خودتان را به خدای متعال نزدیک‌تر کنید، با خدا اُنس بگیرید، از خدا بخواهید، به خدا توکّل کنید. از ماه شعبان روزهای کوتاهی باقی مانده است، اکثر ماه شعبان گذشت. ماه دعا، ماه مناجات، ماه استغفار؛ شعبان یک چنین ماهی است. در همین چند روزی که باقی مانده است، توصیه‌ی جدّی من به شما جوانان عزیز ــ چه پسرها و چه دخترها ــ این است که از دعا و استغفار و صلوات غفلت نکنید. «دعا» اُنس شما را با خالق هستی افزایش میدهد، ارتباط شما را با خداوند متعال تقویت میکند؛ دعا و مناجات این‌جور است. وقتی ما «استغفار» میکنیم، در واقع، استغفار به معنای این است که راه برگشت از خطا را انتخاب میکنیم. ما همه اشتباهاتی داریم، خطاهایی داریم، گناهانی داریم؛ استغفار به معنای انتخاب راه برگشت از این خطاها و این گناهان است، که در ماه شعبان بر استغفار تکیه شده. شما میگویید «استغفر الله و اتوب الیه»؛ «اتوب الیه» یعنی برمیگردم به سمت خدا؛ با خطا و با گناه از خدا دور شدم، حالا برمیگردم به سمت خدای متعال و خدا این برگشت را قبول میکند. در درود فرستادن و صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد، در واقع، یاد و خاطره‌ی بهترین الگوهای انسانی را در ذهن خودمان زنده میکنیم. این بزرگواران، بهترین آحاد بشر، و برترین افرادِ مخلوق پروردگار بودند. زندگی آنها، درس آنها، گفتار آنها، کردار آنها برای ما الگو است؛ اسوه هستند. وقتی ما صلوات میفرستیم، در واقع یاد آنها را در دلمان زنده میکنیم. پس اینها مغتنم است.

این دعاهایی که وارد شده است که [به آنها] دعای مأثور میگوییم ــ [دعای] مأثور یعنی دعاهایی که از ائمّه (علیهم السّلام) وارد شده، به ما رسیده، مثل صحیفه‌ی سجّادیّه و اغلب دعاهایی که در مفاتیح هست ــ صرف خواستن هم نیست، صرف طلب کردن و ارتباط با خدا [هم] نیست؛ از این هم بیشتر است؛ این دعاها متضمّن معارف است. مضمونهای بلند، معارف عالی اسلامی در این دعاها هست. یک معارفی در این دعاها وجود دارد که در هیچ جای دیگر شما آنها را پیدا نمیکنید؛ در دعای امام حسین در روز عرفه، در دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه، در مناجات شعبانیّه، مضامینی هست، معارفی وجود دارد که انسان در هیچ جای دیگر اینها را پیدا نمیکند. اُنس با دعاها معرفت مسلمان را و مؤمن را بالا میبرد؛ خیلی مغتنم است. بنابراین عرض اوّل ما این شد که این فرصت نورانی بودن دلتان را ــ که دلهای شما نورانی است، باصفا است ــ مغتنم بشمارید. فرصت ماه شعبان و ماه رمضان که حالا خواهد آمد و همه‌ی فرصتهای دیگر را برای دعا کردن، برای استغفار کردن، برای توسّل به پروردگار و به اولیائش مغتنم بشمارید. این عرض اوّل ما به شما.

مطلب بعدی، که بنده مقیّدم این را برای شما حضّار و برای همه‌ی ملّت ایران عرض بکنم، مسئله‌ی انتخابات است که البتّه درباره‌ی انتخابات، هم ما صحبت کرده‌ایم، هم دیگران صحبت کرده‌اند، هم بحمدالله میبینم جوانها در مراکز مختلف، در دانشگاه‌ها، در خیابانها صحبت میکنند، بحث میکنند، لکن چند کلمه هم در این زمینه من امروز عرض میکنم.

خب بحمدالله نشانه‌ی شور و نشاط انتخاباتی در سراسر کشور، در جاهای مختلف دیده میشود. حالت میل به انتخابات و شور انتخاباتی محسوس است؛ باید خدا را شکر کنیم. مطلوب این است که انتخابات ــ نه ‌فقط این انتخاباتِ دو روز بعد،(۱) [بلکه] همه‌ی انتخاباتهای کشور ــ قوی و پُرشور برگزار بشود؛ چرا؟ خب شما جوانها، اهل استدلالید؛ من واقعاً خرسندم از اینکه میبینم بعد از انقلاب جوانهای ما از لحاظ میل به استدلال و میل به تحقیق و دقّت، چندین برابر پیشرفت کرده‌اند. من پیش از انقلاب هم با جوانها مأنوس بودم؛ تمام جلسات ما جلسات جوانها بود؛ جوانها را کاملاً می‌شناختم. بعد از انقلاب، روحیه‌ی سؤال، تفحّص، تجسّس، تحقیق، راستی‌آزمایی، در بین جوانها چند برابر افزایش پیدا کرده و این خیلی خوب است؛ یعنی جوان در عین اینکه در میدانهای مختلف اهل هیجان و نشاط و شور و جوانی است، در عین حال، اهل استدلال هم هست، اهل منطق هم هست. همین شهدای ما که غالباً مثل شماها جوان بودند ــ یعنی اغلب شهدای ما در دوران دفاع مقدّس و همچنین در دوران دفاع از حرم، در سنین دُور و بَر بیست و بیستوچند و حدّاکثر سی و اینجوری بودند ــ با هیجان، با احساسات، با دل پُرشور به سمت میدانهای جنگ رفتند، امّا ذهنشان کار میکرد،‌ فکرشان کار میکرد، منطق داشتند، استدلال داشتند؛ شرح حالشان را اگر شما بخوانید، این را احساس میکنید؛ با استدلال حرکت میکردند. امروز جوانهای ما اینجوری هستند. من در این زمینه چند مطلب را عرض میکنم.

اوّلاً در یک کلمه اگر بخواهیم راجع به اهمّیّت انتخابات پُرشور و قوی عرض کنیم، باید بگوییم انتخابات قوی و پُرشور یکی از ارکان اداره‌ی درست کشور است ــ که من بعداً در خلال صحبت، مختصرتوضیحی [در ‌این باره] خواهم داد ــ یکی از ارکان اصلی پیشرفت کشور است، یکی از مهم‌ترین وسیله‌های رفع موانع پیشرفت است؛ انتخابات قوی این خصوصیّات را دارد.

چون شماها ندیده‌اید آن دوران را، اوّلاً این نکته را من به شما جوانها عرض بکنم که این صندوق رأی، این انتخابات، آسان به میان کشور ما و ملّت ما نیامده؛ از این حرفها نبود، از این خبرها نبود. یک مدّتی که استبدادِ مطلق بود، بعد هم که ظاهر انتخابات وجود داشت، انتخابات فقط ظاهری بود، هیچ باطنی نداشت؛ یعنی لیستها را در دربار و بعضاً حتّی در سفارتخانه‌های خارجی تنظیم میکردند، آن لیستها را میدادند میگفتند اینها باید نماینده بشوند! اینها حرفهایی است که خود آنها میزنند، نه اینکه ما بگوییم. ما البتّه آنوقت میدانستیم؛ ما در دوران پیش از انقلاب خبر داشتیم که مسئله‌ی رأی‌گیری و انتخاب و مانند اینها یعنی چه، امّا بعد از انقلاب خود آنها اعتراف کردند، در کتابهایشان نوشتند. اینکه مردم با انگیزه، با شناخت، با ایمان، با توقّع، با امید بروند پای صندوق و ر‌أی بیندازند، آسان به دست نیامده، برای این کار در این کشور خیلی مجاهدت شده. البتّه شروع مجاهدات از بعد از مشروطه به این طرف است، لکن حرکت عمده‌ی مجاهدات و مبارزات، در نهضت امام بزرگوار و نهضت اسلامی است که مردم پشت سر امام قرار گرفتند و این راه را طی کردند. از سال ۱۳۴۱ که مبارزه شروع شد تا بیست‌ودوّم بهمن سال ۱۳۵۷ که انقلاب به پیروزی رسید و این مبارزات پیروز شد، در این ۱۶ سال در این کشور خیلی تلاش انجام گرفت، خیلی کار شد؛ زندانها رفتند، شکنجه‌ها شدند، مجاهدات تبیینی انجام گرفت، مجاهدات بیانی انجام گرفت تا زمینه‌ها آماده شد، از سال ۵۶ حرکت عمومی مردم آغاز شد، امام بزرگوار قدمبهقدم این نهضت را و این حرکت را رهبری کرد، هدایت کرد، درس داد، یاد داد که کجا باید حرکت کنید، چه کار باید بکنید، چه بخواهید؛ «رهبر» به معنای واقعی کلمه.

کار رهبر انقلاب، امام بزرگوار و هر کسی که این ادّعا را داشته باشد، کار دلی است، کار فکری و مغزی است؛ روی دل مردم، روی فکر مردم اثر میگذارد و امام اثر گذاشت، مردم [به صحنه] آمدند تا انقلاب پیروز شد. حالا شما اگر تاریخ انقلابها را خوانده باشید یا بخوانید ــ که البتّه جوانها متأسّفانه کم کتاب میخوانند؛ شماها بیشتر از این باید کتاب بخوانید ــ تاریخ این انقلابهای منطقه‌ای و جهانی و مانند اینها را که ملاحظه کنید، می‌بینید وقتی انقلاب میشود، تا مدّتها دیکتاتوری انقلابی حاکم است؛ یعنی از مردم و آراء و مانند اینها [خبری نیست]. مثلاً فرض کنید در فرانسه در آخر قرن هجدهم، انقلاب کبیر فرانسه اتّفاق می‌افتد؛ خب مردم انقلاب کردند، مردم آمدند در خیابانها و مبارزه کردند امّا بعد از انقلاب یک گروه معدودی اختیار امور را به دست میگیرند، سه چهار سال آنها هستند، بعد یک گروه دیگر می‌آیند آنها را قلع ‌و قمع میکنند، سر جایشان می‌نشینند، چهار پنج سال آنها هستند، بعد یک گروه دیگر می‌آیند اینها را قلع ‌و قمع میکنند، حدود ده دوازده سال این وضع ادامه پیدا میکند، بعد هم یک ناپلئونی پیدا میشود، می‌آید همه‌ی اینها را به هم میزند، حکومت دیکتاتوریِ مستقلّ ناپلئونی را سر پا میکند؛ [اصلاً] بحث انتخابات نیست. بدتر از آن، انقلاب شوروی [است]. حالا این دو انقلاب مهمّ تاریخِ نزدیک به ما است.

[امّا در ایران] بیست‌ودوّم بهمن انقلاب شد، دوازدهم فروردین، یعنی حدود پنجاه روز بعد از آن، امام اعلام رأی‌گیری عمومی، همه‌پرسی عمومی کرد برای اینکه نوع نظام را مردم معیّن کنند؛ و معیّن کردند؛ یعنی [بلافاصله] مردم را آورد پای صندوق ــ اعتماد به مردم یعنی این؛ اهمّیّت صندوق انتخابات یعنی این ــ فاصله نشد. حدود یک سال از این قضیّه گذشته بود که انتخابات مجلس خبرگان برای قانون اساسی تشکیل شد؛ انتخابات شد. بعد خود قانونی را که در مجلس از آب درآمده بود به رأی گذاشتند که آن انتخابات بعدی شد؛ بعد انتخابات ریاستجمهوری شد؛ بعد انتخابات مجلس شد؛ چند انتخاب در طول یک سال. اینها از برکات انقلاب است؛ این حرفها نبود. مردم رفتند پای صندوقهای رأی، رأی دادند؛ یک عدّه موافق، یک عدّه مخالف. در بعضی از انتخاباتها خیلی پُرشور و پُرجمعیّت، در بعضی یک خُرده کمتر امّا مردم رفتند پای صندوق. بدانید عزیزان من! این انتخابات، وجود صندوق رأی، انتخاب شما، رأی دادن شما، دخالت شما، یک امتیازی است که آسان به دست نیامده؛ این با زحمت به دست آمده، با مبارزه به دست آمده، با فداکاری‌های بزرگ به دست آمده، با حرکت عمومی ملّت به دست آمده.

خب، حالا ما چرا تأکید میکنیم به شرکت مردم؟ خب بعضی‌ها بودند، شاید حالا هم باشند، میگویند آقا! یک انتخاباتی برگزار بشود، یک جمعی از مردم شرکت کنند، بعد هم یک حکومتی سر کار بیاید، یا یک دولتی یا یک مجلسی، کارهای خودش را انجام بدهد؛ ما معتقدیم نه، باید انتخابات، انتخاباتِ پُرشور باشد، باید پُرجمعیّت باشد؛ چرا؟ برای اینکه حضور مردم در صحنه، پای صندوق رأی نشانه‌ی حضور ملّت در صحنه‌های مهمّ اداره‌ی کشور است؛ این برای کشور ثروت بزرگی است.

ما اگر بتوانیم به دنیا ــ حالا میگویم «دنیا» یعنی چه ــ نشان بدهیم که ملّت در صحنه‌های مهم و تعیینکننده‌ی کشور حضور دارند، کشور را نجات داده‌ایم، کشور را پیش برده‌ایم. اینکه گفتم «بتوانیم به دنیا نشان بدهیم»، به چه کسی نشان بدهیم؟ خب خیلی از مردم دنیا و ملّتهای دنیا سر و کاری با ما ندارند، برای آنها اهمّیّتی ندارد؛ امّا دولتهایی هستند، سیاستهایی در دنیا هستند که چهارچشمی مراقب مسائل ایرانند ــ مسائل ایران اسلامی و جمهوری اسلامی و این کشور عزیز ــ تا ببینند چه خبر است. آمریکا، سیاستهای غالب بر اروپا، سیاستهای صهیونیستها، سیاستهای سرمایه‌داران و کمپانی‌داران بزرگ دنیا، به دلایل گوناگون ــ که حالا جای شرحش اینجا نیست؛ خیلی‌اش را میدانید، خیلی‌اش را گفته‌ایم ــ متوجّه مسائل داخل ایرانند، میخواهند ببینند اینجا چه خبر است. این ناظران سیاسی دنیا که عرض کردم، از همه بیشتر از حضور مردم میترسند، از قدرت مردمی بیمناکند و ملاحظه میکنند؛ چرا؟ چون قدرت مردمی را دیده‌اند. دیده‌اند که اگر این ملّت در صحنه حضور پیدا بکند، حتماً بر مشکل غلبه پیدا میکند؛ کمااینکه در انقلاب اسلامی، ملّت حضور پیدا کرد و توانست رژیمی را که آمریکا و انگلیس و اروپا و همه پشت سرش بودند، به خاک سیاه بنشاند و از بین ببرد؛ این ملّت اینجور است. دیده‌اند که این ملّت وقتی در صحنه حضور پیدا میکند، در صحنه‌ی دفاع مقدّس و جنگ تحمیلی، بر صدّامی که آمریکا و شورویِ آن روز و ناتو و مرتجعین عرب و همه از او حمایت میکردند غلبه پیدا میکند و او را از خاک [خود] بیرون میکند و او را خاک‌نشین میکند، ذلیل میکند؛ این را دیده‌اند. معجزه‌ی حضور ملّت ایران در صحنه را دشمنان ملّت ایران دیده‌اند، لذا از حضور مردم ملاحظه میکنند و حالا میخواهند ببینند آیا مردم حضور دارند یا نه؛ وقتی شما در پای صندوق حاضر میشوید، میفهمند که بله، ملّت ایران همچنان حضور خود در صحنه را حفظ کرده.

پس بنابراین، حضور مردم در صحنه‌های انتخابات به معنای قدرت ملّی است و این چیزی است که دشمن از آن ملاحظه میکند؛ این پشتوانه‌ی امنیّت ملّی ما است. قدرت ملّی پشتوانه‌ی امنیّت ملّی است؛ اگر دشمن احساس کند شما توانایی ندارید، ملّت ایران قدرتی ندارد، امنیّتِ شما را همه نوع تهدید خواهد کرد؛ از هر نوعش؛ این قدرت ملّی پشتوانه و تضمینکننده‌ی امنیّت ملّی است. امنیّت ملّی همه چیز است؛ اگر امنیّت نباشد، هیچ چیزی نیست. دشمن با قدرت ملّی ما مخالف است؛ لذا شما ملاحظه کنید امسال که سال ۱۴۰۲ بود، چون در اسفند امسال انتخابات بود، از فروردین امسال تبلیغات مخالف‌خوانانه‌ی دشمنان در رادیوهایشان، تلویزیونهایشان و ایستگاههای فضای مجازی‌شان علیه انتخابات شروع شد، تا مردم را مأیوس کنند، بگویند آقا چه فایده دارد، چه اثری دارد، انتخابات اثر ندارد، و مانند اینها. نمیخواهند؛ قدرت ملّی ملّت ایران را برنمیتابند. پس با هر چیزی که نشانه‌ی قدرت ملّی است، مخالفت میکنند، از جمله با انتخابات.

خب حالا در داخل هم بعضی نسبت به انتخابات بی‌التفاتی میکنند. البتّه من احدی را متّهم نمیکنم امّا به همه یادآور میشوم که ما باید به انتخابات از زاویه‌ی منافع ملّی نگاه کنیم، نه از زاویه‌های جناحی و گروهی؛ منافع ملّی را ملاحظه کنید. اگر انتخابات ضعیف باشد، همه ضرر میکنند، نه اینکه یک عدّه‌ای ضرر کنند، یک عدّه‌ای از ضعیف بودن انتخابات سود ببرند؛ هیچ کس سود نمیبرد. هر کسی ایران را دوست دارد، هر کسی کشور خودش و ملّت خودش و امنیّت خودش را دوست دارد بداند که اگر انتخابات ضعیف برگزار بشود، هیچ کس سود نمیبرد، همه ضرر میکنند، همه ضربه میخورند؛ نه اینکه یک عدّه ضربه بخورند، یک عدّه سود کنند؛ نه. خب حالا این در مسئله‌ی نمایش قدرت ملّی که عرض کردیم انتخابات مظهر نشان دادن و به رخ کشیدن قدرت ملّی کشور است.

علاوه‌ی بر این، انتخابات دستاوردهای دیگری هم دارد. یکی از دستاوردها این است که اگر انتخابات قوی بود، منتخب هم قوی خواهد بود. اگر ما مثلاً در انتخابات مجلس ــ که حالا انتخابات پیش‌رو انتخابات مجلس است ــ حضور قوی داشته باشیم، مجلس قوی خواهیم داشت. مجلس قوی میتواند کارهای بزرگ انجام بدهد، میتواند قدمهای بلند بردارد؛ پشتوانه‌ی قوی دارد دیگر. در انتخابات ریاست جمهوری، اگر انتخابات پُرشور و قوی و پُرجمعیّت باشد، دست رئیس‌جمهور، دست دولت باز است برای کارهای بزرگ، برای اقدامهای بزرگ. این است. بنابراین انتخابات قوی نتیجه‌اش پیشرفت کشور است، نتیجه‌اش سود بردن کشور است، برداشتن مشکلات کشور است؛ نتیجه‌اش این است. لذا گفتیم انتخابات قوی یکی از ارکان پیشرفت است.

یک دستاورد دیگر، رشد سیاسی شرکت‌کنندگان در انتخابات، بخصوص جوانها است. این خیلی برای ما فرصت مغتنمی است که جوانهایمان در دوران انتخابات، در بحثها، در مقایسه‌ها، در استدلالها، در حرفهایی که موافقین یک نامزد انتخاباتی میزنند، مخالفینش میزنند، در این ردوبدل‌ها رشد سیاسی پیدا میکند. این رشد سیاسی، این قدرت تحلیلی که جوان ما پیدا میکند، چیز کمی نیست، خیلی باارزش است؛ بخصوص برای کشور ما. جوان ما وقتی قدرت تحلیلش بالا رفت، دیگر وسوسه‌های دشمن خنثی میشود، بی‌اثر میشود.  وقتی قدرت تحلیل پیدا کند، دشمن را می‌شناسد، شیوه‌های دشمن را می‌شناسد، کارهای دشمن را می‌شناسد، راه‌های مقابله‌ی با دشمن را می‌شناسد. این قدرت تحلیل به نظر من یکی از این دستاوردهای بسیار مهم است. بنابراین، همه‌ی آحاد ملّت، همه‌ی کسانی که مخاطب این حرفها هستند در باب انتخابات، بدانند انداختن رأی در صندوق، یک کاری است آسان، با نتایج بزرگ. شرکت در انتخابات که کار سختی نیست؛ یک کار آسانی است، هیچ مایه‌ای هم ندارد، امّا نتایجش نتایج بزرگی است که مقداری از آنها را من عرض کردم.

حالا شما جوان هستید و خیلی‌هایتان رأیاوّلی هستید؛ من به نسل جوان خودمان، نسل جوان کشورمان، خیلی اعتقاد دارم. جوانها در همه‌ی میدانها پیشرانند، پیشروند، شوق‌انگیزند، در این میدان هم همین‌جور؛ در این میدان هم جوانها میتوانند پیشرو باشند، پیشران باشند،‌ شوق‌آفرین باشند؛ هم خود جوانها همه شرکت کنند، هم دیگران را تشویق به شرکت کنند. یکی از کارهای شما جوانها همین است؛ پدرها، مادرها، هم‌درسها، خویشاوندان، هم‌محلّه‌ها و همه‌ی مرتبطین را با استدلال میتوانید تشویق کنید؛ کاری است که ممکن است. البتّه یک کسانی هم ممکن است واقعاً نتوانند شرکت کنند؛ یعنی اینکه ما همه را تشویق میکنیم به شرکت در انتخابات، بعضیها هستند که واقعاً به هر دلیلی قادر به شرکت در انتخابات نیستند؛ با آنها ما هیچ مطلبی نداریم، حرفی نداریم؛ ولی آن کسانی که اظهار بی‌میلی به انتخابات میکنند ــ که متأسّفانه [این‌جور افرادی] هستند؛ هم خودشان اظهار بی‌میلی میکنند، هم دیگران را تشویق میکنند به عدم حضور ــ اینها به نظر من یک قدری بیشتر فکر کنند روی این قضایا؛ رأی‌ ندادن هیچ فایده‌ای ندارد. شما میگویید رأی دادن ممکن است بی‌فایده باشد؛ خب ممکن هم هست بافایده باشد؛ یعنی در رأی دادن احتمال فایده وجود دارد، در رأی ندادن احتمال هیچ فایده‌ای وجود ندارد. رأی ندادن هیچ دستاوردی ندارد، امّا رأی دادن [احتمال دستاورد دارد]؛ حالا بنده که میگویم حتماً دستاورد دارد، [امّا] آن کسی که تردید دارد بگوید احتمالاً دستاورد دارد. پس بنابراین، هیچ استدلالی پشت رأی ندادن نیست که ما بگوییم نباید رأی بدهند. خلاصه، مشکلی را حل نمیکند؛ رأی ندادنِ بعضی‌ها مشکلی از کشور را حل نمیکند، بلکه ضرر هم میکنند؛ چون بالاخره اگر شما رأی ندهی، یک نفر دیگر رأی میدهد، آن کسی که شما میخواهی انتخاب نشود ممکن است انتخاب بشود؛ شما اگر رأی دادی، ممکن است جلوی او را بگیری، با یک رأی یا با یک مجموعه‌ی رأی. بالاخره، عرض من این است: هر کس ایران را دوست دارد، هر کس جمهوری اسلامی را دوست دارد، هر کس انقلاب را دوست دارد، هر کس قدرت ملّی را دوست دارد، هر کس پیشرفت را دوست دارد، باید در انتخابات فعّال باشد، بایستی در انتخابات شرکت پُرشور انجام بدهد.

انتخابات یک فرصت است، از این فرصت باید استفاده کرد؛ هم به نفع کشور است، هم دشمنان کشور را مأیوس میکند؛ امثال سیاستمداران آمریکا و سیآیاِی و صهیونیستهای خبیثِ ظالم و دیگران را که نشسته‌اند چهارچشمی مسائل ما را دانهدانه رصد میکنند، مأیوس میکند؛ حضور در انتخابات، دشمنان را مأیوس میکند. این مطلب اصلی ما.

یک سؤالی در مورد «اصلح» میشود. چون آن کسانی که به عنوان نامزد وارد میدان انتخابات میشوند، خب همه صالحند دیگر؛ یعنی شورای نگهبان و بقیّه‌ی دستگاههای نظارتی روی اینها مطالعه کرده‌اند تشخیص داده‌اند که اینها صالحند؛ بنابراین صالحند؛ امّا اصلح را شما میخواهید انتخاب کنید. اصلح کیست؟ کیست که صلاحیّت بیشتری دارد؟ بنده اینجا دو سه ملاک را ذکر کرده‌ام:
هر کسی که در تقیّد به دین، تقیّد به عمل دینی و تشرّع دینی بهتر و جلوتر باشد؛ هر کسی نسبت به استقلال کشور و آویزان نشدن کشور به این و آن قدرت دنیا اصرار بیشتری داشته باشد و واقعاً استقلال کشور را بخواهد؛ هر کسی به مبارزه‌ی با فساد به طور جدّی عقیده داشته باشد که با فساد باید مبارزه کرد؛ هر کسی نسبت به منافع ملّی جدّی‌تر است؛ یعنی حاضر است منافع شخصی خودش را در مقابل منافع ملّی قربانی کند؛ منافع ملّی را ترجیح بدهد بر [منافع شخصی]؛ هر کسی این خصوصیّات را داشته باشد، او اصلح است؛ مسئله‌ی دین، مسئله‌ی استقلال، مسئله‌ی مبارزه‌ی با فساد، مسئله‌ی منافع ملّی. تعصّبات جناحی را بگذارند کنار؛ در قضایای مختلف ببینند چه چیزی مناسب با منافع ملّی است و مایه‌ی عزّت کشور و آسایش کشور و پیشرفت کشور است، آن را ترجیح بدهند در مقام تعارض منافع بین منافع شخصی و  منافع جناحی و منافع ملّی؛ به نظر من اصلح این است که این را هم بایستی با مطالعه، با دقّت در حرفها، با شنیدن از افرادی که مطّلعند، آگاهند، شماها به دست بیاورید و کار سختی نیست، کار نشدنی‌ای نیست؛ حالا تا آن مقداری که انسان توانایی دارد. حالا مثلاً بنده که بخواهم رأی بدهم، خب مثلاً فهرست تهران را می‌آورند، فهرستهای مختلفی هست، همه را که آدم نمی‌شناسد؛ بعضی‌ها را انسان می‌شناسد، بعضی‌ها را از این و آن میپرسد، بعضی‌ها را به افرادی که معرّفی کردند اطمینان میکند، مثلاً فرض کنید که یک مجموعه‌ای را به ‌عنوان نامزدهای مورد انتخاب انسان مینویسد اسمشان را، در صندوق می‌اندازد. هر مقداری که ممکن است در این زمینه بایستی دقّت کرد.

مسئله‌ی غزّه امروز مسئله‌ی اساسی دنیای اسلام است، همان‌طور که مکرّر عرض کرده‌ایم. من چند روز قبل از این در یک صحبتی گفتم(۲) مسئله‌ی غزّه، حادثه‌ی غزّه، هم اسلام را به دنیا معرّفی کرد، معلوم شد که «ایمان اسلامی» آن عاملی است که این‌جور اقتدار و مقاومت می‌آفریند که مردم زیر بمباران ایستادگی کردند، تسلیم نشدند، دستهایشان را در مقابل دشمن بالا نبردند، با این‌همه فجایعی که اینها به وجود آوردند ــ اسلام را معرّفی کرد؛ اسلام این است، ایمان اسلامی این است ــ هم فرهنگ و تمدّن غربی را معرّفی کرد؛ فرهنگ غربی و تمدّن غربی آن چیزی است که سیاستهای برآمده‌ی از این فرهنگ را وادار میکند که این جنایتها را ببینند و حاضر نباشند اعتراف کنند که این نسل‌کشی است، حاضر نباشند آن را به معنای واقعی کلمه متوقّف کنند. بله، زبانی یک چیزی میگویند، امّا وقتی نوبت به متوقّف کردن این جنایت در شورای امنیّت سازمان ملل میرسد، وتو میکنند! تمدّن غربی این است. کارِ فضاحتِ سیاستهای خلافِ بشریِ آمریکا و غربی‌ها به جایی میرسد که شنیدید این افسر نیروی هوایی آمریکا خودش را آتش میزند؛(۳) یعنی حتّی برای آن جوانی که در آن فرهنگ تربیت شده سنگین می‌آید، حتّی وجدان او آزرده میشود. البتّه به جای یک نفر، هزار نفر باید خودشان را آتش میزدند، [منتها] غرق در فساد بودن نمیگذارد؛ حالا یک نفر تصادفاً وجدانش بیدار شده خودش را آتش زده. فرهنگ غربی خودش را معرّفی کرد، خودش را عریان کرد، خودش را لو داد که چقدر فاسد است، چقدر منحرف است، چقدر ظالم است.

امیدواریم خداوند متعال نصرت کامل به اسلام و مسلمین و فلسطین و بخصوص غزّه عنایت کند، و امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال برای ملّت ایران انتخابات مطلوب و مناسب و شایسته‌ی این ملّت را مقدّر کند.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
 
 
 انتخابات دوازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی و ششمین دورهی مجلس خبرگان رهبری، یازدهم اسفند برگزار میگردد.
 بیانات در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره‌ی ملّی بزرگداشت ۲۴ هزار شهید استان خوزستان (۱۴۰۲/۱۲/۵)
 آرون بوشنل، افسر نیروی هوایی آمریکا، در اعتراض به جنگ علیه غزّه و همدستی آمریکا با رژیم صهیونیستی در جنایت و نسل‌کشی فلسطینیان، روز ششم اسفند در مقابل سفارت این رژیم در واشنگتن اقدام به خودسوزی کرد که به مرگ وی انجامید.