اهدای لوح سپهبدی از جانب مقام معظم رهبری به فرزندشهیدسپهبدسیدمسعودمنفردنیاکی
توسط ریاست ستادکل نیروهای مسلح سردارسرلشگرباقری
انسان ۲۵۰ ساله | ویژگیهای مبارزه امام حسن علیهالسلام
بخشی از سخنان حضرت آیتالله خامنهای که در این کلیپ صوتی میشنوید:
* جنگ نظامی را امام حسن با آن دشمنی که قبلا باید افشا بشود و سپس با آن مبارزه بشود متوقف کرد تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ تبلیغاتی و جنگ اسلامی خود را با او شروع بکند. نتیجه این شد، که بعد از آنی که امام حسن از دنیا رفت و امام حسین علیهماالسلام هم ده سال دیگر همان راه امام حسن را ادامه داد، وضعیت دنیای اسلام به آن جایی رسید که دیگر میتوانست فرزند پیغمبر - یعنی فرزندی از فرزندان پیغمبر - آنچنان شهادتی را بپذیرد که تا آخر تاریخ دنیا آن شهادت بماند همچنانی که ماند، و منشأ آثار مقاومتآمیز و بزرگ بشود همچنان که شد، و اسلام را زنده نگه بدارد همچنان که زنده نگه داشت؛ این کار امام حسن.
در مورد کار امام حسن ما هیچ درصدد نمیآئیم از موضع دفاع حرف بزنیم که چرا صلح کرد و چه موجباتی داشت، امام حسن اگر صلح نمیکرد یقینا اسلام ضربه میدید؛ برای خاطر اینکه آن چهره افشا نشده بود، مردم هنوز حقایق را نمیدانستند، آنقدر نمیدانستند که هزاران نفر یا صدها هزار نفر از سربازان امام حسن حاضر شدند با آن طرفی که با امیرالمؤمنین جنگیده بود دیگر نجنگند. تبلیغات و پول و کارهای گوناگون سیاسی آنچنان جو بدی به وجود آورده بود که امام حسن اگر آن روز خود را و جان خود را و جان اصحاب نزدیک و معدود خود را از دست میداد چیزی از اسلام باقی نمیماند. بعد از چند سالی نام علی و نام حسن و نام حسین و نام افتخارات صدر اسلام و نام آن همه حوادث آموزنده اگر در لابلای کتابها میماند هم برای مدت زیادی نمیماند و به درستی و تحریف نشده نمیماند؛ این کار امام حسن بود. وقتی شما جمعبندی میکنید، میبینید کار امام حسن با کار امیرالمؤمنین، با کار امام حسین، با کار همهی ائمه دارای یک مضمون و یک معنا است. آگاهانه مقاومت کردن، تکلیف را فهمیدن و ایستادن، و من به شما بگویم برادران و خواهران من، {امام حسین} امام حسن یکی از شجاعانهترین اقدامها را برای انجام این تکلیف انجام داد، چرا؟ برای خاطر اینکه به دیگران، به پیغمبران، به پیغمبر اسلام، به امیرالمؤمنین، به همهی ائمه فقط دشمنان بودند که طعن میزدند، اما پیچیدگی کار امام حسن و ظرافت آن موضع آنچنان بود که حتی دوستان او هم به او طعن میزدند. حجربنعدیها هم نمیدانستند و به او «یا مذل المؤمنین» میگفتند اما صبر کرد.
امام حسن بعد از حادثهی متارکهی جنگ، بنا کرد تشکیلات دهی و سازماندهی، آن کاری که آن زمان انجام نشده بود لزومی هم نداشت، امکان هم نداشت، یک سازماندهی عظیم شیعی را به وجود آوردند این همان سازماندهی است که شما در کوفه، در مدینه، در یمن، در خراسان، در مناطق دور دست حتی نشانههای او را میبینید زمان امام حسین و بعد از ماجرای شهادت امام حسین همان سازماندهی بود که ماجرای توابین را به وجود آورد، ماجرای مختار را به وجود آورد، ماجراهای فراوانی را در دنیای اسلام ایجاد کرد که تا آخر هم نگذاشت آب خوش از گلوی خلفای بنیامیه پایین بیاید. این تشکیلات زمان امام حسین بود که امام حسین وقتی شهید میشد میدانست که دنبال خودش یک تشکیلاتی را دارد باقی میگذارد که اینها پرچم را بالا نگه خواهند داشت و نمیگذارند که قضیه لوث بشود و حقیقت مکتوم بماند.
۱۳۶۵/۰۳/۰۴
تحلیل مبارزات سیاسی امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام)
کتاب «دو امام مجاهد» مشتمل بر سخنرانیهای حضرت آیتالله خامنهای در سالهای ۵۱ و ۵۲ در تحلیل سیره سیاسی امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) است که توسط انتشارات دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی منتشر و در اختیار علاقمندان قرار گرفت. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در مطلب زیر به معرفی این کتاب میپردازد.
علاقهمندان میتوانند برای تهیهی کتاب «دو امام مجاهد» اینجا را کلیک کنند.
* شناخت سیره معصومان
یکی از مهمترین منابع برای پیروان هر دین و مذهب در تبعیت از پیشوایان خود، روش و سیرهی آن رهبران در مواجهه با مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی روزگار خود است و دین اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست.
بدیهی است رهبران متعدد یک دین در عمل، تابع اصول و مبانی و معارف آن دین میباشند بنابراین علاوه بر آنکه سیرهی هریک از آنان براساس این اصول شکل میگیرد، مجموع عملکرد و سیرهی آنان نیز قاعدتاً نمیتواند از اصول و مبانی آن دین خارج باشد.
دین مقدس اسلام و خصوصاً مکتب حیاتبخش شیعه از این امتیاز منحصر به فرد برخوردار است که علاوه بر پیامبر گرامی آن، تمامی ائمهی بعدی نیز اولاً به مشیت الهی به امامت رسیدهاند و ثانیاً همگی معصوماند و خطا و اشتباه نظیر آنچه در رهبران سیاسی جوامع و مکاتب دیگر دیده میشود در فکر و عمل آنان راه ندارد.
این ویژگیها و ابتنای مکتب شیعه بر اصول عقلی و دینی و مبارزهی مستمر ائمهی هدى(علیهمالسلام) برای برقراری حکومت عادلانه، تشیع را به عنوان مکتب آزادیبخش طول تاریخ بشر برتری بخشیده است.
* تفاوت رفتار امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام)
اما در میان سیرهی برخی از این ائمهی بزرگوار گاه اختلافاتی در نگاه اول به نظر میرسد که از جمله مهمترین این تفاوتها، نحوهی رفتار امام حسن(علیهالسلام) و امام حسین(علیهالسلام) در رفتار با حکومت اموی است. امام حسن(علیهالسلام) با معاویه صلح میکند و امام حسین(علیهالسلام) علیه یزید قیام میکند در حالی که معاویه و پسرش یزید هر دو حاکم امویاند و از نظر فکرو عمل، تفاوت ماهوی ندارند.
تفاوت رفتار امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) در طول تاریخ، مورد سؤال و بحث فراوان واقع شده و در برخی موارد نیز مورد تحلیلهای غلط قرار گرفته است.
براساس تفکر شیعی، علت این تفاوت عملکرد به تفاوت شرایط و مقتضیات زمانهی هریک از این بزرگواران باز میگردد.
* ابداع تعبیر «انسان ۲۵۰ ساله» برای تحلیل زندگی ائمه(علیهمالسلام)
حضرت آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی) که مطالعات گستردهای را از دوران جوانی در سیرهی سیاسی امامان معصوم(علیهمالسلام) داشتهاند، با ابداع تعبیر «انسان ۲۵۰ ساله» این بزرگواران را در حکم یک انسان واحد میدانند که در طول ۲۵۰ سال دوران امامت، با انتخاب راهکارهای مختلف، برای حفظ اسلام ناب و دستیابی به رهبری سیاسی جامعه تلاش نمودهاند. ایشان تمامی امامان را در یک جبهه و یک سنگر میبینند که با جهاد و مبارزهی سخت و طاقتفرسا و هدایت تشکیلاتی شیعه، به دنبال اهداف والای خود بودهاند. و به همین دلیل بود که همیشه در معرض زندانها، بازداشتها، محاصرهها و تبعیدها قرار داشتند و تمامی این بزرگواران به دست حاکمان زمان خود به شهادت رسیدند.
* ساختار کتاب «دو امام مجاهد»
انتشارات انقلاب اسلامی بنابر وظیفهی ذاتی خود، انتشار مباحث تحلیلی- تاریخی معظمله را در دستور کار خود دارد و تاکنون با همین انگیزه آثار متعددی را در این زمینه منتشر کرده است. اثر حاضر مشتمل بر شش گفتار از آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی) است که در سالهای ۵۱ و ۵۲ ایراد شده است.
دو گفتار اوّل کتاب، شامل دو سخنرانی ایشان در فروردین سال ۵۱ است که در حسینیّهی ارشاد تهران انجام شده است. معظّمٌله در این دو جلسه که به مناسبت ایّام شهادت امام حسن(علیهالسّلام) در آخر ماه صفر برگزار شده، علاوه بر شرح نظریّهی «انسان ۲۵۰ساله» به جایگاه والا و مهمّ امام حسن(علیهالسّلام) در این دوران و چرایی دست کشیدن از جنگ و علل پذیرفتن آتشبس و بیان تفاوت شرایط امام حسن و امام حسین(علیهماالسّلام) پرداختهاند.
گفتار سوّم تا پنجم اثر، اختصاص به سه سخنرانی ایشان در شب تاسوعا، عاشورا و شام غریبان محرّم ۱۳۹۴ هجری قمری (مصادف با بهمن ۱۳۵۲) با موضوع «تحلیل قیام حسینی» دارد. این سه سخنرانی در مسجد کرامت مشهد ایراد شدهاند. ایشان در گفتار سوّم به اهمّیّت آشنایی با علّت قیام امام حسین(علیهالسّلام) و طرح برخی از نظریّات اشتباه و ناقص در این زمینه میپردازند و با تأکید بر ماهیّت انقلابی داشتن حرکت ایشان، بحث را به پایان میبرند.
در گفتار چهارم به اهداف قیام حسینی اشاره و برای روشن شدن مطلب به تحلیل ریشههای آن میپردازند ایشان با انقلاب دانستن بعثت پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله)، دگرگونیهایی را که پس از ظهور پیامبر اسلام در جامعهی جاهلی آن روز ایجاد شد، برمیشمرند. معظّمٌله اهمّ اهداف پیامبر را، گستراندن تفکّر توحیدی و نفی عبودیّت طواغیت، از بین بردن اختلافات طبقاتی و ناعدالتیها و تکریم انسان میدانند. ایشان با پرداختن به موضوع انحراف جامعهی اسلامی از اهداف بعثت، به ترسیم شرایط دوران خلفای سهگانهی اوّل بویژه خلیفهی سوّم میپردازند. این گفتار با مرور اجمالی اقدامات امیرالمؤمنین و امام حسن(علیهماالسّلام) برای بازگرداندنِ قطار از ریل خارجشدهی جامعهی اسلامی خاتمه مییابد.
در گفتار پنجم پس از مرور سریع مباحث دو گفتار قبل، به دوران امام حسین(علیهالسّلام) و اقدامات ایشان اشاره میکنند و بحث مستوفا و مستندی را در این زمینه ارائه میدهند. نکتهی جالب توجّه در این گفتار، قسمت پایانی آن است که با دعوت مخاطب به تفکّر در اهداف قیام امام حسین(علیهالسّلام) با نقل داستان «طوطی و بازرگان» همگان را به انقلاب بر ضدّ یزیدیان دعوت میکنند. شایان ذکر است که ایشان پس از آزادی از زندان حکومت طاغوت (۲۲/آبان/۱۳۵۰) به شدّت تحت نظر ساواک بودهاند که گزارش جلسات مختلف ایشان در مساجد و منابر و حوزه، در اسناد ساواک وجود دارد. اهمّیّت شرایط آن زمان برای ایشان به وجهی بود که با وجود بیماریای که در آن سه روز داشتند، بیش از یک ساعت و ایستاده برای عزادارانی که در مسجد کرامت جمع شده بودند به ایراد سخن پرداختهاند.
آیتالله خامنهای(مدّظلّهالعالی) در سال ۵۲ برای تبلیغ و سخنرانی به تهران میآیند. ایشان در این مدّت، در جلسات مختلفی به ایراد سخن پرداختهاند. از جملهی آن جلسات، جلسات هیئت انصارالحسین(علیهالسّلام) تهران میباشد. این هیئت از هیئات انقلابی تهران بود و در مناسبتهای مختلف با دعوت از سخنرانان انقلابی، سعی در تنویر افکار جوانان پرشور و انقلابی داشت. ایشان از سوّم تا دوازدهم محرّم در ده جلسه بحث «سیرهی مبارزاتی امامان معصوم(علیهمالسّلام)» را از ساعت ۷:۳۰ تا ۹ صبح مطرح کردهاند که این ده گفتار با عنوان کتاب «همرزمان حسین(علیهالسّلام)» از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده است.
گفتار آخر کتاب حاضر، مربوط به سخنرانی شب عاشورای معظّمٌله در محرّم سال ۱۳۹۳ هجری قمری (مصادف با ۲۴/بهمن/۱۳۵۲) در این هیئت است. در این گفتار با نقد سه نظریّه در باب قیام حسینی، نظریهی چهارمی بهعنوان نظریّهی صحیح اثبات میگردد. ایشان هدف قیام حسینی را تجدید حیات انقلاب پیامبر اعظم(صلّیاللهعلیهوآله) میدانند و در این گفتار نیز بهطور ضمنی و در لفّافه مخاطب خود را دعوت به الگوبرداری از حرکت امام حسین(علیهالسّلام) در قیام بر ضدّ دشمنان اسلام و حاکمان طاغوتی میکنند. این گفتار اگرچه که ممکن است در برخی از مضامین با گفتارهای سوّم تا پنجم مشابهتهایی داشته باشد ولی وجود برخی از امتیازات در آن، باعث شد تا در کتاب حاضر درج گردد.
نوع نگاه معظّمٌله در این شش گفتار، بسیار بدیع است و با اینکه در زمان ایراد این بیانات در سنّ ۳۲ و ۳۳ سالگی بودهاند. منابع روایی و تاریخی متعدّدی مورد استفادهی ایشان قرار گرفته است که سخنرانی ایشان را بسیار متفاوت از سخنرانیهای معمول آن زمان و حتّی حال حاضر میکند و بیشتر به جلسات علمی و درسی محقّقانه شبیه است.
هماینک این گفتارها پس از ۴۴ سال با امید به افزایش معرفت جامعهی اسلامی نسبت به سیرهی سیاسی ائمّه(علیهمالسّلام) در اختیار عموم مردم انقلابی و متعهّد جامعهی اسلامی قرار میگیرد.
خط حزبالله ۲۰۴ | فقط جهادیها میتوانند
دویستوچهارمین شمارهی هفتهنامه خط حزبالله با عنوان «فقط جهادیها میتوانند» منتشر شد.
* رهبر انقلاب در دیدار روز چهارشنبه ۱۰ مهر با اعضای مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران بار دیگر بر ضرورت مدیریت جهادی برای پیشبرد امور کشور تأکید کردند؛ سخن هفتهی این شماره از خط حزبالله به تبیین ضرورت وجود «روحیهی جهادی» و «روحیهی ما میتوانیم» در مسئولین کشور پرداخته است و اینکه بار انقلاب اسلامی جز با وجود این خصوصیت بیبدیل به مقصد نمیرسد.
* خبر اختصاصی نشریه خط حزبالله در این شماره، بیانات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای درباره زیارت اربعین در ابتدای درس خارج فقه است. ایشان در ابتدای درس به حدیثی از امام صادق و امام باقر علیهماالسلام اشاره کرده و فرمودهاند:
امام باقر و امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند همانا خداوندِ متعال به حسین (علیهالسلام) در برابر کشته شدنش پاداش داد از جمله اینکه ... «وَ الشِّفَاءَ فی تُربَتِه»، خاک قبر او را کسی مصرف کند، شفا است، دوا است، درمان است؛ خاک، خاک است امّا این خاک به برکتِ مجاورتِ آن پیکرِ مطهّر، یک چنین خاصیتی دارد که شفا است. «وَ اِجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِه»، این هم یکی؛ در کنار قبر حسینبنعلی (علیهالسلام) شما دعا کنید، دعایتان مستجاب است. [واقعاً] دعا کنید؛ لقلقهی لسان نباشد؛ بخوانید و بخواهید خدا را، خدای متعال وعده کرده است که اجابت خواهد کرد. ۹۸/۷/۱
* در بخش اخبار مقاومت نیز سرخطهای مهم تحولات منطقه مرور شده است: از جزئیات عملیات «عملیات نصرٌمنالله» در یمن، تکمیل خط تدارکاتی جبهه مقاومت تا قتل مرموز محافظ ملک سلمان و خاطرهای از سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی.
* همچنین در اطلاعنگاشت این هفته، دربارهی فلسفهی اتحاد و همدلی و بههمپیوستگی امت حزبالله به بازخوانی سخنرانی سال ۵۳ آیتالله خامنهای در مسجد امام حسن مشهد پرداخته شده و بخشهایی از مبحث ولایت در مجموعهی طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن را مرور شده است. مرور دیدگاههای رهبر انقلاب در چهلوپنج سال قبل و در ایامی که هنوز آتش مبارزه و انقلابیگری داغ نشده است، با عنوان «قدرت دلهای بههم گره خورده» خالی از لطف نیست.
* سایر بخشهای نشریه که مطالعهی آنها به خوانندگان توصیه میگردد:
قانون اساسی را مطالعه کنید / اصول عدالتخواهی
رفتار انقلابی به معنای رفتار غیر مدبرانه نیست / اخلاق انقلابی
اسلام، احکام اخلاقیاش هم سیاسی است / کلام امام
باید زمینههای فساد را از بین ببریم / مطالبهی رهبری
جوان انقلابی باید فعال باشد، نه منفعل / حزبالله این است
زینب کبری نسخهی اصلی رفتار مادران شهداست / خانوادهی ایرانی
جوان انقلاب، اینگونه بود / خاطرات رهبری
حبف بود آقای لاجوردی، جور دیگری از دنیا میرفت / عکسنوشت
* این شماره از هفتهنامهی خط حزبالله نیز تقدیم شده است به ارواح طیبهی شهدای عملیات ظفر ۲ که در مهر سال ۶۶ در استان کرکوک عراق به اجرا درآمده است.
برای دسترسی به آرشیو نشریه میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
دریافت «خط حزبالله» نسخهی مطالعه | دریافت نسخهی چاپ
سپاه برای ساختن ایران اسلامی عجله دارد / "سستی و کاهلی" باید کنار برود / خادم مردم هستیم
بهگزارش خبرگزاری تسنیم از اراک، با حضور سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه که صبح امروز به منظور شرکت و سخنرانی در کنگره ملی نقش امام خمینی(ره) در دفاع مقدس و 6200 شهید استان مرکزی به این استان سفر کرده پروژه تقاطع غیرهمسطح میدان ورزش (آزادگان اراک) به بهرهبرداری رسید.
پروژه تقاطع غیرهمسطح آزادگان اراک به عنوان بزرگترین پروژه غرب کشور امروز با حضور فرمانده کل سپاه و فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص) به بهرهبرداری رسید.
پروژه تقاطع غیرهمسطح اراک که به عنوان مهمترین پروژه مدیریت شهری اراک با مساحتی بالغ بر 10 هکتار از سال 94 عملیات اجرایی آن آغاز شد، به همت قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص) احداث شده است.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم افتتاح تقاطعهای غیرهمسطح آزادگان اراک با اشاره به جایگاه شهدا اظهار داشت: شهدا ضامن امنیت کشورند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تلاش سپاه برای محرومیتزدایی افزود: ما برای ساختن این کشور عجله داریم و سستی و کاهلی باید کنار برود، باید با انگیزههای راسخ و بهرهمندی از استعدادهای داخلی و روحیه جهادی در جهان بدرخشیم و شهرها و روستاها باید آباد باشند.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: نیازهای اساسی ما محرومیتزدایی، توسعه و پیشرفت در کشور است.
سردار سلامی با اشاره به اینکه ملت بزرگ ایران اسلامی نیازمند بیگانگان نیست، بیان کرد: خلقت ما بر پایه محتاج بودن به بیگانه نبوده و امروز نیز دشمنان بدانند مردم ما به آنها احتیاجی ندارند.
وی ادامه داد: سپاه از آن مردم و خادم مردم است، اراک کلانشهری است که ایران را میسازد و باید آباد باشد.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عنوان کرد: توفیق حضور در استان مرکزی آن هم در روزی که عطر دلانگیز شهادت در این استان و شهر اراک موج میزند را پیدا کردهایم که برایمان بسیار ارزشمند است.
سردار سلامی افزود: فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(سردار پاکپور) زاده همین سرزمین آفتاب است که امروز حضور معنوی و ارزشمندی را در بین نیروهای مسلح دارند و همانند ستارهای میدرخشند.
وی تصریح کرد: امروز شاهد افتتاح یک پروژه فوقالعاده در این استان بودیم که به همت قرارگاه خاتمالانبیا اجرا شده و میتوان آن را شاهکاری از این مجموعه و همچنین مجموعه استان مرکزی دانست.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیان کرد: تلاش برای سازندگی کشور امروز بیش از هر زمان دیگری باید مورد توجه قرار گیرد و به عجله در این مسیر نیاز داریم و هیچ گونه قصور و سستی در این راه پذیرفتنی نیست، نیازهای زیادی در فضای امروز کشور احساس میشود اما ظرفیتها و انگیزهها هم بسیار هستند که باید از انها در مسیر توسعه و سازندگی کشور بهره گرفت.
سردار سلامی ادامه داد: ملت ایران امروز با دشمنان بسیاری رو به روست و باید امر سازندگی را مورد توجه ویژه قرار دهیم اما حتی اگر دشمن هم نداشتیم، حرکت در مسیر عمران و آبادانی کشور ضروری بود و آحاد مردم باید وارد میدان خدمترسانی و سازندگی شوند و از فرصتها به بهترین شکل ممکن استفاده شود.
وی با اشاره به دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه با مقام معظم رهبری گفت: اهمیت سازندگی کشور به قدری است که در دیداری که با فرمانده کل قوا داشتیم، این موضوع را در قالب فرمانی صادر کرده و بسیار صریح، واضح و عمیق بر آن تاکید کردند و فرمودند که کشور باید ساخته شود همچنین با ذکر نام قرارگاه خاتمالانبیا از آن به عنوان خدمترسانترین مجموعه کشور یاد کردند.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: مقام معظم رهبری با تاکید بر محرومیتزدایی فرمودند توجه به محرومان و نیازمندان و همچنین پیشرفت جامعه بسیار مهم بوده و باید در راستای آن بسیار تلاش شود.
سردار سلامی تصریح کرد: ایران اسلامی امروز توان ایستادن در اوج قلههای سربلندی و پیشرفت را دارد و برای تحقق آن باید بخواهیم و با همت بلند قدم در این مسیر بگذاریم.
وی بیان کرد: از دیگر فرامین مقام معظم همکاری سپاه پاسداران با تمام دستگاههای نظام با حفظ اصول و ارشهایب انقلاب اسلامی بود که فرمودند این مهم باید در دستور کار سپاه قرار گیرد.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: علیرغم تلاش بیوقفه دشمن برای بستن درها به روی ایران اسلامی، ملت هوشیار و با بصیرت این سرزمین با درک صحیح از دشمن و موقعیتشناسی به دشمن نشان میدهد که هیچگاه در برابر زورگوییهای آنها از پای نایستاده و تسلیم نمیشود چراکه اراده قوی این ملت همیشه این را ثابت کرده است.
سردار سلامی با تاکید بر چشم امید به دشمن نداشتن عنوان کرد: توکل و اعتماد به خدای متعال و وعدههای الهی راهگشای تمام مشکلات بوده و خداوند متعال هیچگاه هیچ نقطه از زندگی این ملت را به بیگانگان گره نزده همان طور که در قرآن هم فرموده اگر حرکت کنید به شما روزی میبخشیم، بنابراین باید با تمام توان در مسیر خودکفایی و تکیه بر توان داخل تلاش کنیم.
وی افزود: ملت ایران، ملتی انقلابی و مومن بوده که به طور قطع عنایت خداوندی همواره پشتیبان این ملت مسلمان بوده و آنها را تنها نخواهد گذاشت.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: خدمترسانی بیمنت امروز به عنوان یک تکلیف شرعی برای سپاه بوده که در این مسیر نباید فرصت را از دست دهیم.
سردار سلامی بیان کرد: تمام امکانات سپاه برای خدمترسانی به مردم بوده و همه انها را در راستای خدماترسانی هرچه بیشتر به مردم به کار میگیریم.
وی ادامه داد: امروز شاهد اعتماد راسخ ملت ایران به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستیم، بنابراین مجموعه سپاه پاسداران، مردم را چون اربابانی برای خود میدانند و در راستای خدمترسانی به آنها تلاش میکنند، همه مسئولان باید نگاه به ملت را بر محور خدمترسانی قرار دهند.
بیانات رهبری انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره ملی ۶۲۰۰ شهید استان مرکزی
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
خیلی متشکّریم از برادران عزیز و فعّالان بخشهای مختلف در استان مرکزی که به فکر افتادید این حرکت مفید را انجام بدهید و یاد عزیز شهدای گرامی ما را در آن استان احیا کنید، مطرح کنید. استان مرکزی -که حالا آقایان فرمودید ۶۲۰۰ شهید در این دوران در آنجا هستند- شاید در گذشته هم شهدای بزرگی داشته؛ به احتمال زیاد بسیاری از این امامزادههایی که در سرتاسر این استان مدفون هستند به شهادت رسیدهاند. بنده به آن مقبرهی جناب سلطان سیّداحمد در هزاوه که از اجداد ما است رفتهام؛ وضع مقبره نشاندهندهی این است که این سیّد بزرگوار به طور عادی در اینجا دفن نشده؛ یعنی وضعیّت نشاندهندهی این است که آنجا حادثهای اتّفاق افتاده، درگیریای بوده، مسئلهای بوده؛ بقیّه هم همین جور؛ چون در استان اراک امامزادههای زیادی هم مدفونند؛ ما چند بار تا حالا رفتهایم زیارت کردهایم امامزادههای آن استان را، از جمله همین امامزادههای مستقر در ساروق را که آنجا بخشهای مختلفی دارد و امامزادههای متعدّدی در آنجا مدفون هستند؛ کاملاً نشاندهندهی این است که آنجا مرکز شهادت بوده؛ یعنی سادات بزرگوار وقتی که میآمدند به سمت منطقهی امن -که آن روز ایران منطقهی امنی برای آنها بوده- یکی از مراکز نزدیک به آنها و سر راه، همین منطقهای است که امروز ما به آن، استان مرکزی میگوییم. و حالا اینجا یا تحت تعقیب قرار میگرفتند و به شهادت میرسیدند، یا اینکه یک حرکتی را اینجا شروع میکردند-احتمال این هم هست که حرکتی را شروع میکردند- یک کاری علیه دستگاه ظالم آن وقت انجام میدادند و در درگیریها به شهادت میرسیدند. خداوند انشاءالله که مردم آن منطقه را از برکات شهدای آن منطقه برخوردار کند، کما اینکه ملّت ایران بحمدالله از برکات شهدا برخوردار است.
در مورد کار کنگرهی شهیدان که اشاره کردید، همهی این کارهایی که آقا ذکر کردند که انجام گرفته، کارهای خوبی است؛ بعضیاش کارهای بسیار خوب و کارهای خیلی لازمی است؛ انسان خرسند میشود وقتی میبیند که این توجّهات بحمدالله به آن نقاط و مراکز حسّاس معطوف شده. فرض بفرمایید که این طرح یک مسجد که مثلاً یک خاطره [در آن گفته شود]، این خیلی کار مهمّی است؛ خاطرات پدران و مادران شهدا و همسران شهدای جنگ تحمیلی، دفاع مقدّس، چیزهایی است که مثل جواهر قیمتی در دسترس ما است که [اگر] غفلت کنیم، از دست ما خواهد رفت، کما اینکه خیلی از آنها از دسترس ما رفته؛ بسیاری از پدران شهدا، مادران شهدا از دنیا رفتهاند؛ بسیاری از آنها دچار فراموشی شدهاند، در حالی که هر شهیدی، یک مجموعهی درس است برای هر کسی که در حال آن شهید تدبّر کند؛ هر کدام از این شهدا که انسان حالاتشان را میخواند، در خلال حالات زندگی آنها و در خلال وضع آنها در دوران دفاع مقدّس و در عرصهی جنگ، چیزهایی را مشاهده میکند که همهی آنها درس است.
ما به طور کلّی باید بدانیم آن کسانی که رفتند جهاد کردند و به شهادت رسیدند، افراد برجستهای بودند؛ سنّ کم و زیاد و مانند اینها فرقی نمیکند؛ اگر برجسته نبودند خدای متعال موهبت شهادت را به آنها نمیداد؛ نَفْس اینکه خداوند متعال این جوان را، این نوجوان را، این مرد را، این میانسال را در عرصهی جهاد فیسبیلالله، فائز(۲) به شهادت کرده، خود این نشاندهندهی این است که این یک امتیازی دارد؛ وقتی حالاتش را انسان ملاحظه میکند، شرح حالش را میخواند، اگر با دقّت نوشته شده باشد، میبیند بله، نشانههای این برجستگی در حالات او، در حرکات او، در اظهارات او وجود دارد که انسان واقعاً گاهی متعجّب میشود از سطح حکمت بالای صاحبان این مرتبهی والا و برجسته؛ کلماتی که اینها میگویند، حرفهایی که اینها میزنند.
البتّه این مربوط به شهدا است؛ جانبازان هم یک فصل دیگری هستند، آنها هم همین جور؛ رزمندگانی که این راه را گم نکردند و ادامه میدهند این حرکت را، این جهتگیری را، آنها هم یک فصل جداگانهای هستند؛ هر کدام از اینها یک فصلی است. ما نیاز داریم که یاد اینها روزبهروز در کشور برجستهتر بشود، درخشندهتر بشود؛ واقعاً روحیهبخش و امیدبخش و جهتبخش است. یکی از چیزهایی که حتماً در این خاطرات شهدا و خانوادهها و مصاحبهها و مانند اینها باید در نظر گرفته بشود، این است که سؤال بشود، پرسیده بشود و آنها شرح بدهند که انگیزهی این جوان چه بود که رفت، انگیزهی این همسر جوان که راضی شد به رفتن شوهرش چه بود، انگیزهی این پدر و مادر که این نهال را پرورش دادند و حالا دارند رها میکنند در راه خدا، در میدان جنگ، چه بود؛ انگیزههای اینها خدا بود، انگیزههایشان رضایت الهی بود، انگیزههایشان ذکر و نام سیّدالشّهدا بود؛ وضع عرصههای جنگ ما این را نشان میدهد؛ این را نگذارید کهنه بشود، نگذارید فراموش بشود، نگذارید مجال برای انکار دیگران به وجود بیاید؛ انکار خواهند کرد، همچنان که امروز خیلی از بیّنات انقلاب را بعضیها جرئت میکنند دهنشان را باز کنند، صریح منکر بشوند؛ این را هم انکار خواهند کرد؛ اینها را باید برجسته کرد، باید نشان داد. به هر حال این توفیق برای شماها توفیق بزرگی است، یعنی شما این را برای خودتان توفیق بدانید.
یک نکتهی دیگر هم که در خلال بیانات آقایان بود، این است که این گردهمایی و این اجتماعی که به وجود میآید و فعّالیّتهایی که انجام میگیرد، شروع کار است؛ بله، این درست است، این کاملاً حرف درستی است. این جور نیست که ما بگوییم خیلی خب، حالا یک گردهمایی بزرگی درست کردیم و مقداری کتاب و مانند اینها چاپ کردیم و وظیفه تمام شد؛ نه، این آغاز کار است، این راه را باید دنبال کنید، جوانهای ما باید با معارف انقلاب آشنا بشوند، با معارف دفاع مقدّس آشنا بشوند، نوجوانهای ما آشنا بشوند. خب بحمدالله در این سالها این کارها شده، خیلی از این کارها انجام گرفته. امروز انسان جوانهایی را مشاهده میکند که در سنین جوانی، نه جنگ را دیدهاند، نه امام را دیدهاند، نه از آن دوران یادگاری برای خودشان، خانوادهشان وجود دارد امّا معارف الهی را مثل آن جوان دورهی انقلاب بلدند و میفهمند و گاهی اوقات [هم] عمیقتر، این موهبت الهی است؛ ما این راه را نبایستی فراموش کنیم. خداوند انشاءالله به شماها کمک کند، توفیق بدهد.
مرحوم کربلاییکاظم هم که شما اشاره کردید، بله، من ایشان را زیارت کرده بودم؛ من دو بار ایشان را در مشهد دیدم؛ یک بار با مرحوم نوّاب ایشان آمده بود که ما دیدیم یک پیرمردی است و عبائی هم دوشش بود و یک کلاهی هم سرش بود و وقتی که میآمدند، مرحوم نوّاب ایشان را میانداخت جلو؛ از جمله آمدند مدرسهی نوّاب که ما آنجا طلبهی آن مدرسه بودیم؛ ایشان که آمدند بازدید طلّاب آن مدرسه، خب همه متوجّه مرحوم نوّابصفوی بودند دیگر؛ حرف میزد، دائم در حال حرکت، در حال سکون، مشغول حرف زدن و مشغول تهییج بود؛ آن وقت ایشان این پیرمرد را جلو میانداخت و میرفت؛ گفتیم این کیست، گفتند که ایشان مثلاً کربلاییکاظم است. یک بار دیگر هم -من حالا درست یادم نیست که همان سفر بود یا سفر دیگری بود، خیلی گذشته از آن وقتها- در مسجد گوهرشاد ایشان نشسته بودند روی زمین پای آن منارهای که بغل ایوان مقصوره است، دُورش هم یک عدّهای جمع شده بودند؛ یکی از دوستان ما که از رفقای قم بود، ایشان را میشناخت و گفت: «کربلاییکاظم است، برویم ببینیمش و صحبت کنیم»؛ رفتیم نزدیک و یک قرآنی هم دستش بود، یک آیهای را یک نفر میخواند، ایشان همین طور باز میکرد قرآن را مثلاً یک ورق این ور آن ور میزد، آیه را نشان میداد، در حالی که نمیتوانست بخواند، یعنی سواد نداشت که آیه را بخواند امّا میدانست، آیه را با انگشت نشان میداد؛ این را خود من آنجا دیدم؛ قرآن هم دست خودش بود، قرآن خودش بود؛ همین طور هر آیهای را که میگفتند، باز میکرد و نشان میداد آیه را. آن دوستمان میگفت که گاهی در بعضی از این کتابهای علمی ماها، مثلاً در کتاب فقهی یا اصولی، یک آیهی قرآنی هست و باز میکنند میگویند در این [متن] قرآن هست؟ او که سواد ندارد، دست میگذارد روی آن آیهای که اینجا هست و میگوید بقیّهی این قرآن نیست، [فقط] این تکّه قرآن است؛ میگویند از کجا میفهمی؟ میگوید این روشنی دارد، وقتی که آیه در این صفحه هست، من روشن میبینم این را، میدرخشد، من میفهمم که این آیهی قرآن است. بله، مرحوم کربلاییکاظم جزو معجزات قرآن بود و ما رفتیم او را در آن شبستان همان امامزادهی بزرگوار -که ایشان در آن شبستان این موهبت نصیبش شده- زیارت کردیم، دیدیم. انشاءالله که موفّق و مؤیّد باشید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۳ دوره فرماندهی سرلشکر قاسم سلیمانی/ سردارِ ثبات و امنیت
گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری تسنیم- شب گذشته اولین مصاحبه تفصیلی و رسانهای سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه با محوریت جنگ 33 روزه لبنان از صداوسیما پخش شد. سردار در این گفتگو به بیان ناگفته هایی از این جنگ، نحوه عملکرد فرماندهان حزبالله، ارتباط آنان با رهبری معظم انقلاب اسلامی در حین جنگ و... پرداخت.
مصاحبه 90 دقیقه ای فرمانده نیروی قدس اگرچه سرشار از ناگفتهها، درسها و خاطرات جنگ و نحوه عملکرد حزب الله بود –که بررسی هرکدام از آنها مجال مفصلی را میطلبد- اما آنچه قصد داریم در این گزارش به آن بپردازیم، برخی وجوه آشکار از شخصیت فردی و کاری پرسابقه ترین فرمانده حال حاضر در نیروهای مسلح ایران است. چه آنکه بسیاری از مجاهدتها و نقشافرینیهای او تا سالها مکتوم خواهد ماند.
قاسم سلیمانی در سال 1335 در شهرستان رابُر از توابع کرمان به دنیا آمد، پدرش یک کارگر بنای ساده بود. او دوران نوجوانیاش را در همان مناطق گذراند و با پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران که یک تشکیلات تازه تاسیس بود درآمد.
قاسم سلیمانی در آغاز جنگ، 24 سال سن داشت و در همان ابتدای کار، فرماندهی دو گردان از نیروهای کرمانی را برعهده گرفت و اندکی بعد با پیشنهاد شهید حسن باقری، تیپ جدیدی را از نیروهای کرمان تشکیل داد و این تیپ چند ماه بعد در زمستان سال 61، با اضافه شدن نیروهایی از سیستان و بلوچستان و هرمزگان به لشکر 41 ثارالله تبدیل شد.
لشکر ثارالله ازجمله لشکرهای معروف و خط شکن دفاع مقدس بود که در عملیات های بزرگی مثل والفجر8، کربلای 4 و 5 و... نقشآفرینی کرد.
اگر بخواهیم دوران خدمت 40 ساله فرمانده 63 ساله این روزهای نیروی قدس را به سه بخش تقسیم کنیم، اولین بخش آن در تابستان سال 67 و پایان جنگ تحمیلی به اتمام رسید. اگرچه جنگ برای بسیاری از همرزمان او در این تاریخ تمام شد اما برای قاسم سلیمانی آغاز دوران جدیدی بود که انجامش 9 سال طول کشید.
از جمله مسئولیت های لشکر 41 ثارالله به فرمانده او پس از پایان جنگ، مقابله با اشرار، قاچاقچیان و برهم زنندگان امنیت در جنوب شرق بود و قاسم سلیمانی به دلیل آشنایی با بافت این منطقه، توانست کارنامه قابل قبولی از خود و نیروهای تحت امرش برجای بگذارد.
اما مهمترین دوران فرماندهی «حاج قاسم» از اواسط سال 76 - وقتی که 42 ساله بود - آغاز شد؛ مسئولیتی که دامنه تاثیرات آن مرزهای جغرافیایی کشور را درنوردید و تاثیرات زیادی بر گسترده جغرافیایی جهان اسلام گذاشت.
با تغییر فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 76، یکی از اولین جابجاییها در سطوح فرماندهان نیروها، انتصاب سردار سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس بود. قاسم سلیمانی پس از سردار احمد وحیدی، دومین نفری بود که فرماندهی شاخه برون مرزی سپاه را برعهده میگرفت.
نیروی قدس به عنون شاخه برونمرزی سپاه پاسداران، یکی از نیروهای پنجگانه این نهاد است که در افکار عمومی (حداقل تا چند سال قبل) کمتر نامی از آن برده میشد.
* تغییر فرماندهی همزمان با بحران کشور همسایه
انتصاب سردار سلیمانی به فرماندهی این نیرو همزمان بود با درگیریهای طالبان در افغانستان و به همین دلیل برخی این انتصاب را بیارتباط با آشنایی «حاج قاسم» با مناطق شرق کشور نمیدانستند؛ اشرافی که میزان موفقیت آن را در مقطع فرماندهی او بر لشکر 41 ثارالله، طی سال های گذشته به خوبی میتوان درک کرد.
* دوران ثبات در جبهه مقاومت
در کارنامه فرماندهی سردار سلیمانی در نیروی قدس، نقاط درخشان بسیاری وجود دارد که بسیاری از آنها شاید برای همیشه پنهان بماند اما آنچه لااقل در ظاهر و برای نمونه می توان دید، تقویت و ثبات حزبالله لبنان، تقویت نیروهای مقاومت فلسطینی در جریان جنگ های 33روزه، 22 روزه و 8 روزه و نیز شکلگیری و تقویت محور مقاومت خصوصا در 8 سال اخیر و پس از شروع بحران در سوریه و عراق است.
شیوه و منطق کاری نیروی قدس در این کشورها و در بسیاری از نقاط دیگر- که نیازمند کمک از سوی جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از خاک و جان مسلمین هستند - فعال کردن ظرفیت های خفته درهمان کشورهاست. برای مثال، در عراق «حشد الشعبی» و در سوریه «بسیج مردمی» (قوات دفاع وطنی) تشکیل شد و با کمک آنها و هدایت و مشاوره نیروی قدس سپاه، بساط تروریستها در این دو کشور تقریبا جمع شد.
در کنار فرماندهی بی نظیر سردار سلیمانی در میدان جنگ، در خلال همین بحرانها بود که افکار عمومی با چهره دیگری از «حاج قاسم» آشنا شد؛ چهرهای که او را در قامت یک سیاستمدار و دیپلمات کارکشته نیز نشان میداد که توانایی اقناع و همراهسازی دیگر کشورها را برای ورود به جبهه جنگ مقابله با تروریستها در سوریه دارد. قاسم سلیمانی به عنوان نماینده ایران در سفر به مسکو طی مذاکره با پوتین رئیس جمهور روسیه توانست از ظرفیت عملیاتی روس ها نیز برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند.
سردار محمدجعفر اسدی فرمانده سابق نیروهای ایرانی در سوریه در این رابطه به تسنیم گفت: « پس از چهار سال مبارزه و مقاومت ایران در سوریه، سردار سلیمانی در سفری به روسیه، به مدت دو ساعت و بیست دقیقه با پوتین دیدار و گفتگو کرد تا روسها را قانع کند در سوریه حضور یابند.»
به گفته سردار اسدی، «حاج قاسم» در این سفر به پوتین تفهیم کرد که «سوریه آخرین سنگر جبهه شرق است و اگر این را از دست بدهید، غربیها ارزشی برای شما قائل نیستند.»
* کمک به جبهه مقاومت، شیعه و سنی نمیشناسد
برای حاج قاسم - به گفته خودش- فرقی میان مسلمانان نیست و باید به همه آنان در برابر ظالمان و دشمنان یاری رساند. او در اوج مبارزه با تروریستها در سوریه و عراق، اعلام کرد که برای نظام اسلامی، کمک به شیعه و سنی تفاوتی ندارد و برای نمونه به مردم فلسطین اشاره کرد که اگرچه اکثر قریب به اتفاق آنها از مذهب اهل تسنن هستند، ولی جمهوری اسلامی ایران بیشترین دفاع و حمایت را از آنها داشته است.
این حقیقت نیز در تاریخ ثبت شد که وقتی دامنه جنایات داعش به کردستان عراق کشید، این قاسم سلیمانی بود که به کمک آنها رفت و مانع از سقوط اربیل شد.
* حلقه مقاومت شکل میگیرد
امروزه واضح و روشن است که یکی از اهداف اصلی دشمنان برای سقوط سوریه، قطع کردن ارتباط ایران و حزبالله لبنان بود ولی با شکست داعش و نقش آفرینی نیروی قدس در سوریه و عراق، یک حلقه مستحکم به نام حلقه مقاومت تشکیل شد و زنجیره ایران، عراق، سوریه و لبنان و فلسطین را به هم متصل کرد.
جای تردید نیست که این موضوع خلاف خواست آمریکا و اسرائیل است ولی با فرماندهی قاسم سلیمانی در عمق میدان و تشکیل بسیج مردمی در سوریه و عراق این موضوع به واقعیت بدل گشت و اتحادی از جنس پاسداران، فاطمیون، زینبیون، حیدریون و... ایجاد کرد.
نقش بیبدیل سردار سلیمانی در مدیریت منطقه و مقابله با دشمنان، القابی چون «شبح فرمانده»، «قدرتمندترین فرد خاورمیانه» و «کابوس اسرائیل» را از سوی آمریکاییها و اسرائیلیها برای او به دنبال داشته است.
* تاثیر فرهنگ جهاد و مقاومت از جبهه های ایران
همانطور که گفته شد، ازجمله قابلیتهای فرماندهی سردار سلیمانی در نیروی قدس سپاه، فعال کردن ظرفیتهای آشکار و پنهان در جبهه مقاومت بجای فرماندهی مستقیم بر نیروها بود و درست در همین نقطه است که ما با چهره دیگری از توانمندی های این فرمانده کارکشته و نیروهای تحت امرش مواجه میشویم و آن همراه کردن نیروهای مبارز با فرهنگ های مختلف از سراسر جهان اسلام است که یک نمونه آن را در سوریه دیدیم؛ جبهه ای که رزمندگان و مجاهدان ایرانی، لبنانی، سوری، افغانستانی، عراقی، پاکستانی و... در کنار هم با دشمن مشترک جنگیدند.
راز موفقیت فرمانده نیروی قدس در برقراری ارتباط با تودههای مردمی کشورهای مسلمان را بدون شک باید در دهههای قبل و در جریان سال های دفاع مقدس جستجو کرد.
قاسم سلیمانی که به وضوح تحت تاثیر روحیات به جامانده از دوران جنگ تحمیلی قرار دارد، سعی میکند تا این فرهنگ را در تمامی گستره جبهه مقاومت بسط و گسترش دهد و درواقع با تمسک به همین ویژگی است که میتواند جبهه متحدی از مجاهدان کشورهای اسلامی را دور هم جمع کند.
بخشی از گفتگوی 90 دقیقه ای شب گذشته او نیز به تبیین و تشریح همین موضوع اختصاص داشت و وی به خوبی توانست این مسئله را در قالب دو خاطره منحصر به فرد به مخاطب خود منتقل کند.
به هر ترتیب، سخن گفتن از مردی که بیش از نیمی از عمر 40 ساله خدمت خود را در گمنامی و مجاهدت های خاموش گذرانده کار آسانی نیست. سال ها باید بگذرد تا کسانی پیدا شوند و بتوانند برخی از نقاط ناشناخته کارنامه درخشان این ژنرال 63 ساله جهان اسلام را برای افکار عمومی آشکار کنند تا شاید از آن طریق بهتر بدانیم حقایق پنهان از مجاهدت های این فرمانده محبوب را درک کنیم.