شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

مقام معظم رهبری /اسرار حج تمدن ساز/اسلام ازمسلمانان خواسته که نگاهشان فراسرزمینی باشد

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

مقام معظم رهبری /اسرار حج تمدن ساز/اسلام ازمسلمانان خواسته که نگاهشان فراسرزمینی باشد

در آستانه‌‌ی اعزام حجاج بیت‌الله‌الحرام به سرزمین وحی(۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران و خواهران عزیز؛ بخصوص جمع شما خانواده‌های معظّم و مکرّم شهیدان و همچنین بالخصوص خدمتگزاران به فریضه‌ی عظیم حج و حج‌گزاران عزیز. به مناسبت شهادت حضرت امام صادق (سلام ‌الله ‌علیه) به همه‌ی حضّار محترم تسلیت عرض میکنم.

در مسئله‌ی حج یک اصل اساسی برای همه، هم برای حج‌گزار، هم برای خدمتگزار، عبارت است از فهم اهمّیّت حج؛ [اینکه] حج در مجموعه‌ی نظام اسلامی و در مجموعه‌ی عباداتی که انسان انجام میدهد چه اهمّیّتی دارد؛ این مهم است. اهمّیّت حج را [باید فهمید]. یک وقت یک سفری است انسان انجام میدهد؛ خب در این سفر ممکن است زیارت هم باشد، سیاحت هم باشد، تجارت هم باشد؛ یک وقت نه، مسئله فراتر از یک سفر است؛ مسئله یک مسئله‌ی جهانی، یک مسئله‌ی بین‌المللی، یک مسئله‌ی تمدّنی در معارف اسلامی است. حج را با این چشم باید نگاه کرد و دید.

حالا آیات حج متعدّد است در قرآن، و هر کدام هم یک نکته‌ی خاصی دارد لکن دو آیه از این آیات را که اشاره‌ به منافع حج دارد، من اینجا یادداشت کرده‌ام که عرض کنم. یکی این آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی مائده است که میفرماید: جَعَلَ اللهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیامًا لِلنّاس؛(۲) خدا کعبه را مایه‌ی قوام جامعه دانسته؛ این خیلی چیز مهمّی است؛ «قیامًا لِلنّاس». یعنی اگر چنانچه حج وجود نداشته باشد و تحقّق پیدا نکند، امّت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی فرو خواهد پاشید؛ لذاست که فقها میگویند که حج در مواردی واجب کفائی است؛ یعنی اگر چنانچه شما دیدید یک روزی ــ که خدا نیاورد آن‌چنان روزی را ــ حاجی‌ای وجود ندارد از هیچ جای دنیا، بر شما شخصاً واجب است که حج بروید ولو ده بار هم قبل از آن حج رفته باشید. هرگز نباید این خانه، این قرارگاه اصلی، این مرکز اساسی، خالی بماند. «قیامًا لِلنّاس»؛ این خیلی تعبیر مهمّی است.

یک آیه‌ی دیگر آیه‌ی مبارکه‌ی سوره‌ی حج است: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجِّ یَأتوکَ رِجالاً وَ عَلیٰ‌ کُلِّ ضامِرٍ یَأتینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ * لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛(۳) مردم، ملّت، امّت اسلامی، از اکناف جهان بیایند حج، تا به چشم خودشان منافع خود را ببینند: لِیَشهَدوا؛ مشاهده کنند، ببینند، حضور پیدا کنند در مجموعه‌ی منافعی که وجود دارد. از امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) پرسیدند مراد از این منافع، منافع اخروی است، یعنی ثواب و مانند اینها؟ فرمود نه، هر دو. البتّه منافع اخروی هم هست، امّا منافع دنیوی [هم هست]. امّت اسلامی در حج منافعی میبرد که با هیچ عامل دیگری این منفعت قابل استیفاء نیست؛ جز با حج، جز با این میقات بین‌المللی [ممکن نیست]؛ فقط با این میعاد جهانی ممکن است. خب، از جمله‌ی منافع دنیوی، ارتقاء سطح مدنیّت دنیای اسلام است، به خاطر همین تفاهم و هماهنگی‌هایی که وجود دارد. یک چیزهایی هست که خیلی ظاهر است، امّا از چشم انسان پوشیده میماند؛ یکی از آنها همین قضیّه است. شارع مقدّس همه‌ی آحاد امّت اسلامی را [خطاب میکند]: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَج. در این کلمه‌ی «ناس» هم نکاتی وجود دارد، نمیخواهم حالا وارد بشوم. در چند آیه‌ی شریفه‌ی قرآن بحث «ناس» است، بحث «مؤمنین» نیست؛ یکی همین آیه [است]: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَج؛ مال آحاد مردم و همه‌ی بشریّت است. ندای حضرت ابراهیم خطاب به همه‌ی بشریّت بود. در روایت دارد که وقتی خداوند متعال به ابراهیم (علیه السّلام) وحی فرمود که مردم را دعوت کن، رفت روی کوه ابوقُبیس و گفت «اَیُّهَا النّاس»؛(۴) بحثِ کسانی نیست که به من اعتقاد دارند، من را قبول دارند؛ همه‌ی بشریّت را دعوت کرد به حج. در طول تاریخ، در طول زمان، تا وقتی دنیا دنیا است، این دعوت ابراهیم وجود دارد. خب، در یک ایّام مشخّص، در یک محدوده‌ی معیّنی از زمان ــ که در سوره‌ی بقره «اَیّامٍ مَعدودات»(۵) و در سوره‌ی حج «اَیّامٍ مَعلومات»(۶) ذکر شده است ــ و در یک نقطه‌ی خاصّی از مکان، همه‌ی آحاد بشریّت را خداوند متعال دعوت کرده. البتّه پیدا است آن کسانی که ایمان به این دعوت دارند، قبول میکنند، می‌آیند و عمل میکنند، پس مؤمنینند، مال مسلمانها است؛ دیگرانی که قبول ندارند قهراً اجابت نمیکنند این دعوت را، محروم میمانند. اینکه همه‌ی آحاد مردم از اطراف عالم برای یک روز معیّن و تاریخ معیّن در یک مکان معیّن جمع بشوند، این یک چیز تصادفی نیست، این یک امر حساب‌شده است، پیدا است اینها را برای کاری دعوت میکنند.

شما ملاحظه کنید، اگر حالا یک فراخوانی داده بشود که مثلاً فلان گروه از مردم یا فلان شهر از شهرهای کشور یا همه‌ی مردم کشور در فلان روز، فلان جا و در فلان نقطه حاضر بشوید، معنایش چیست؟ معنایش این است که این حضور برای یک غرض و یک مقصودی است؛ معنایش این نیست که به آنجا بیایید و بروید؛ نه، [یعنی] بیایید تا یک کاری انجام بگیرد، بیایید تا یک هدفی تأمین بشود؛ حج این است. دعوت کردند برای یک هدفی؛ آن هدف چیست؟ ارتقاء امّت اسلامی است؛ آن هدف، نزدیکی دلهای آحاد امّت اسلامی به یکدیگر است؛ آن هدف، اتّحاد امّت اسلامی است؛ در مقابل چه چیزی؟ در مقابل کفر، در مقابل ظلم، در مقابل استکبار، در مقابل بتهای بشری و غیر بشری، در مقابل همه‌ی آن چیزهایی که اسلام آمد برای اینکه آنها را از بین ببرد؛ جمع بشوند تا با اینها مقابله کنند. مثلاً فرض کنید که امروز مسئله‌ی اسرائیل، رژیم صهیونیستی، مطرح است؛ همه‌ی دنیای اسلام باید جمع بشوند و این اجتماع، پیغامی داشته باشد علیه رژیم صهیونیستی. امروز مسئله‌ی دنیا، نفوذ قدرتهای استکباری است؛ همه باید جمع بشوند برای اینکه اعلام حضور بکنند، اعلام قدرت بکنند، سینه سپر کنند در مقابل قدرتهای استکباری؛ اصلاً قضیّه این است. این منافع دنیوی است. البتّه منافع دنیایی را [اگر] بخواهیم بشمریم، باید ده‌ها صفحه نوشت و گفت؛ حالا ما دو جمله عرض کردیم.

منافع اخروی؛ منافع اخروی، آمیخته‌ی با همین منافع دنیوی است؛ تأثیر حج در دلها است؛ ایجاد اُنس با خدای متعال؛ تقویت رابطه‌ی با خدای متعال؛ ایجاد اخلاص در عمل؛ پاک کردن دل از هر آنچه با یاد خدا معارض و مخالف است؛ اینها است؛ اینها باید اتّفاق بیفتد. این اعمالی که در حج هست ــ این احرام و این طواف و این نماز و این سعی و این عرفات و این مشعر و این اعمال منیٰ و مانند اینها ــ هر کدام یک بابی است، یک دریچه‌ی روشنگر و منوّرکننده‌ای است به سوی عالم معنا و عالم غیب که دل شما از این دریچه استفاده میکند. این‌جوری باید حج رفت، این‌جوری باید حج کرد.

یک مسئله‌ی مهم در مورد حج، نگاه جهانی و فراسرزمینی آحاد مسلمان است؛ از این نباید غفلت کرد. اسلام از آحاد مسلمان خواسته است که نگاهشان، نگاه فراسرزمینی باشد. طبعاً انسان با مسائل بلندمدّت و کوتاه‌مدّت و روزمرّه‌ی زندگی مواجه است؛ در این تردیدی نیست، از این گزیری نیست امّا در این منحصر نباید بود. ضمن اینکه شما به زندگی شخصی‌تان، زندگی خانوادگی‌تان، به فرزندانتان، به آینده‌تان،‌ به شغلتان، به آینده‌ی کشورتان، به پیشرفت و اعتلای کشورتان فکر میکنید، باید به دنیا هم فکر کنید؛ تعلیم اسلام این است. یک روایتی من اینجا یادداشت کرده‌ام که اتّفاقاً به مناسبت همین حج است که آن هم از امام صادق (علیه السّلام) است؛ البتّه روایت، طولانی‌تر از این است؛ این روایت در وسائل، ابواب «وجوب الحج» است. توجّه کنید نکته این است که این حرفها را امام (علیه السّلام) به مناسبت وجوب حج میزنند.

از جمله‌ی تعابیری که در این روایت هست، [این است که] میفرمایند: وَ لَو کانَ کُلُّ‌ قَومٍ‌ اِنَّما یَتَّکِلونَ عَلیٰ بِلادِهِم وَ ما فیها؛ اگر قرار باشد که هر جمعیّتی، هر ملّتی فقط به خودشان، به مسائل کشور خودشان، به مسائل شهر خودشان بپردازند، به آنها فقط تکیه کنند و اهمّیّت بدهند، هَلَکوا؛ از بین میروند. اگر شما ندانید در دنیا چه میگذرد، ضعیف میشوید؛ هَلَکوا، تعبیر امام صادق (علیه السّلام) است. وَ خَرُبَتِ البِلاد؛ همان کشور خودتان، منطقه‌ی مورد نظر خودتان هم نابود میشود، خراب میشود. وَ سَقَطَتِ الجَلَبُ وَ الاَربَاح ــ‌ «جَلَب» یعنی درآمد ــ درآمدهای ملّی‌تان هم کاهش پیدا میکند. باید بدانید دنیا چه خبر است. وَ عَمِیَتِ الاَخبَار؛(۷) از دنیا بی‌خبر میمانید. باید نگاه کنید به دنیا، ببینید دنیا چه خبر است.

اینکه ما تکرار میکنیم مسئله‌ی دشمن‌شناسی را، اینکه ما عرض میکنیم دشمن را بشناسید، روشهای دشمن را بشناسید، کارکرد دشمن را بشناسید، مقدار پیشرفت دشمن را بشناسید، ضعف دشمن را بشناسید، قوّت دشمن را بشناسید، این فقط خطاب به مسئولین نیست، به آحاد مردم [هم هست]. کشوری که جوانش، غیر جوانش، عالِمش، درس‌خوانش، کاسبش، همه، توجّه به مسائل جهانی دارند، این کشور، هرگز سرش کلاه نمیرود. ما خیلی‌ جاها در معاملات جهانی سرمان کلاه رفته؛ برای خاطر اینکه به مسئله‌ی جهانی توجّه نداشتیم. این طرفِ ما با چه نیّتی وارد میدان شده، با چه نیّتی این حرف را به ما میزند، این اصرار را روی فلان مسئله انجام میدهد، مشکل او چیست، ما چقدر احتیاج داریم، او چقدر احتیاج دارد؛ اینها را باید [بدانیم]. اگر اینها را بدانیم، سرمان کلاه نمیرود. هر جا اینها را دانستیم و بر طبق این دانسته‌ها عمل کردیم، پیش رفتیم. ما الان در سطح جهانی، در سطح بین‌المللی، در سطح منطقه‌ای پیشرفتهای خوبی داریم؛ همین که آمریکایی‌ها خیلی از آن عصبانی‌اند پیشرفتهای ما است. این پیشرفتها به ‌خاطر این بوده که آن کسانی که مسئول کار بودند حواسشان جمع بوده؛ میفهمیدند دنیا چه خبر است. حج آن نقطه‌ی اساسی است که شما میتوانید این را پیدا کنید.

در حج، از اروپا می‌آیند، از آفریقا می‌آیند، از سرتاسر آسیا می‌آیند، از کشورهای متمایل به فلان سیاست می‌آیند، از کشورهای متمایل به فلان سیاست دیگر می‌آیند، همه‌جور آدم می‌آید. شما میدان دارید، مجال دارید، برای اینکه از مسائل جهان از نزدیک آشنا بشوید، نه از طریق فلان روزنامه‌ی دروغ‌گو و دروغ‌نویس یا فلان خبرگزاری کذّاب خبیثی که در سطح دنیا اخبار پخش میکند، شایعاتِ دروغ پخش میکند، واقعیّات را وارونه میکند. از نزدیک میتوانید بفهمید؛ حج این است دیگر؛ حج را با این چشم باید نگاه کرد.

یک نکته‌ی مهمّ اساسی در حج این است که اسلام عملاً نشان میدهد که این تمایزهایی که در دنیا وجود دارد، در کشورهای مختلف، این تمایزها را قبول ندارد؛ تمایز نژادی، تمایز جغرافیایی، تمایز طبقاتی؛ اینها را قبول ندارد؛ این نکته خیلی مهم است. امروز کشورهای به ادّعای خودشان متمدّن که به نظر بنده هیچ بویی از تمّدن نبرده‌اند ــ همین کشورهایی که میدانید خودشان را متمدّن میدانند و بقیّه‌ی دنیا را وحشی ــ گیرند در مسئله‌ی سیاه و سفید، گیرند در مسئله‌ی نژاد اروپایی و نژاد غیر اروپایی، گیرند در مسئله‌ی مهاجرین. هزاران آدمِ مهاجر [اگر] در دریا غرق بشوند، ککشان نمیگزد، اهمّیّتی به آنها نمیدهند، اصلاً کأنّه [آنها را] انسان نمیدانند، موجود قابل توجّه نمیدانند. به حیوانِ خانگیِ خودشان بمراتب بیشتر اهمّیّت میدهند تا یک بیگانه‌ای که در همسایگیِ آنها زندگی میکند. این حوادثی است که روزمرّه انسان دارد مشاهده میکند در دنیا؛ گیرند، نتوانسته‌اند این مشکل را حل کنند. اسلام حل کرده، آن هم نه در زبان؛ حالا در زبان که قرآن کریم [میفرماید]: «اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَة»(۸) و آیاتی مانند این، در روایات و در کلمات بزرگان اسلام [هم] که این حرفها پُر است؛ امّا در عمل، اسلام زبان رفع تمایزش زبان عملی است؛ کجا؟ در حج؛ سیاه هست، سفید هست، از فلان نقطه‌ی دنیا هست، از فلان تمدّن هست، از فلان تاریخ هست، همه در کنارِ هم هستند بدون هیچ تمایزی؛ هیچ تمایزی با همدیگر ندارند؛ با هم راه میروند، با هم طواف میکنند، با هم سعی میکنند، با هم وقوف میکنند. اینها خیلی مهم است. اینها از اسرار حج است؛ اینها را بایستی با معرفت انجام داد.

من حالا در این [مطلبی] که عرض میکنم ــ خب بارها گفته‌ایم این مسائل را ــ اصرارم بر این است که مسئولان محترم حج در این زمینه‌ها فرهنگ‌سازی کنند. کاری کنید که تا اسم حج می‌آید، تا اسم کعبه‌ی معظّمه می‌آید، آن جوانِ امروزیِ ما این مفاهیم به ذهنش خطور کند: مفهوم تمدّن‌سازی، مفهوم اتّحاد جهانی، مفهوم نگاه فرامرزی و بین‌المللی، مفهوم رفع تمایز و مانند اینها به ذهنش بیاید. فرهنگ‌سازی در این زمینه‌ها باید انجام بگیرد؛ این، هم به عهده‌ی روحانیّونی است که در کاروانها هستند، هم به عهده‌ی مسئولین حج است، هم به عهده‌ی مسئولین بعثه است؛ همه؛ هر کسی که توانایی دارد، در این زمینه‌ها فرهنگ‌سازی کند در باب حج. کاری کنید که حج را مردم با این نیّت به جا بیاورند. آن‌وقت اگر ما توانستیم این فرهنگ را در ذهن مردم رسوخ بدهیم، دیگر نگرانِ این نخواهیم بود که حالا فلان برادر ما یا خواهر ما در حج مشغول بازارگردی است برای اینکه یک جنس بنجلی را بخرد به عنوان سوغاتی بیاورد. این نگرانی است دیگر، این جزو نگرانی‌ها است؛ اگر آن‌جور بشود، این نگرانی‌ها را دیگر نخواهیم  داشت.

اینکه امام بزرگوار (رضوان الله علیه) اصرار کردند، بنده هم به تبعِ ایشان تأکید کردم که حتماً در نمازهای مسجدالحرام ــ نمازهای اهل‌سنّت ــ شرکت کنید، این به خاطر همین است؛ وَالّا آنجا در مسجدالحرام یک جمعیّت میلیونی جمع میشوند نماز میخوانند، شما هم در هتلِ خودت با پنجاه نفر آدم نماز بخوانید، این نمیشود. در اجتماعات شرکت کنید، حرف بزنید، صحبت کنید، تماس بگیرید. بله، مخالفت هست با اینها، میدانیم؛ ممانعت هست، امّا آن کسی که ممانعت میکند یک انسان است، شما هم یک انسانی؛ شما میتوانید [حرف بزنید]. این منافع را باید به دست آورد. منافع معنوی، همین دعا و تضرّع است. هر چه میتوانید دعا کنید، هرچه میتوانید تضرّع کنید. هر چه میتوانید در مسجدالحرام، در مدینه‌ی منوّره آن عملی را که خدای متعال دوست میدارد که عبارت است از آن عمل مخلصانه و نگاه مخلصانه و تضرّع الی الله تعالیٰ، این را تکرار کنید، زیاد کنید، افزایش بدهید. اَللهُمَّ ارزُقنی حُبَّکَ وَ حُبَّ مَن یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یوصِلُنی اِلیٰ قُربِک؛(۹) عملی که ما را به خدا نزدیک میکند؛ [مثل] همین تضرّع و همین توجّه و ادعیه‌ای که وارد شده. یا ادعیه‌ای که مخصوص آنجا هم نیست، [مثل] همین دعای کمیل؛ این [خواندن] دسته‌جمعی دعای کمیل بسیار کار خوبی است؛ مسئولان محترم با طرفهای مسئول در‌ آن کشور صحبت کنند، تفاهم کنند، توافق کنند که این [کار] انجام بگیرد. این، این بخش مثبت قضیّه، [یعنی] بخش تقرّب الی الله؛ آن طرف هم بخش برائت از مشرکین، و این حرکت عظیمی که وجود دارد و ادامه دارد و باید ادامه پیدا کند.

یکی از افتخارات جمهوری اسلامی این است که این ظرفیّتها را شناساند؛ نمیگوییم حالا به طور کامل احیا کرد که نکردیم ــ به طور کامل احیا نکردیم، باید بکنیم ــ امّا این ظرفیّتها را به آحاد مردم شناساند. قبل از انقلاب، این چیزها مطرح نبود؛ نه آحاد مردم متوجّه این چیزها بودند، نه ماها که عمامه به سر داشتیم و برای مردم موعظه میکردیم؛ ماها هم متوجّه این چیزها نبودیم. اینها را انقلاب به ما یاد داد، اینها را حرکت انقلابی به ما یاد داد؛ این ظرفیّتهای عظیم حج را به ما نشان داد. خیلی خب، این ظرفیّتها را به مردم معرّفی کنیم، بعد هم سعی کنیم که عمل کنیم.

خداوند ان‌شاءالله شماها را موفّق بدارد، حجّتان را قبول کند؛ ان‌شاءالله خداوند حجّ همه‌ی حجّاج از سراسر عالم را مقبول کند و به آنها توفیق بدهد و عزّت و احترام برای آنها فراهم کند و روح مطهّر امام و شهدای عزیز را ان‌شاءالله شاد کند.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

 
 
 در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدعبدالفتّاح نوّاب (نماینده‌ ولیّ‌فقیه در امور حج و زیارت) گزارشی ارائه کرد.
۲) سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۹۷
 سوره‌ی حج، آیه‌ی ۲۷ و بخشی از آیه‌ی ۲۸؛ «و در میان مردم برای [اداء] حج بانگ برآور تا [زائران] پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغری ــ که از هر راه دوری می‌آیند ــ به سوی تو روی آورند، تا شاهد منافع خویش باشند ...»
 کافی، ج ۴، ص ۲۰۵
 سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۰۳
 سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۲۸
 وسائلالشّیعه، ج ۱۱، ص ۱۴
 سوره‌ی حجرات، بخشی از آیه‌ی ۱۰؛ «در حقیقت، مؤمنان با هم برادرند ...»
 بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۱۴۹ (با اندکی تفاوت)

پروندۀ ویژه | درسنامۀ «تنها مسیر؛ راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی»

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

پروندۀ ویژه | درسنامۀ «تنها مسیر؛ راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی»

 تنها مسیر(1)
هستۀ اصلی

(40 جلسه)

 فایل PDF یکجا
● تک تک جلسات (صوت|متن سریع|PDF)
● دانلود 40 جلسه صوتی یکجا (700 مگابایت)

توضیح: اگر کسی بهتون توصیه کرده که مباحث
تنها مسیر استاد پناهیان را گوش کنید،
منظورش همین 40 جلسه است که
در شبهای ماه رمضان 1392
به علاوۀ ده جلسۀ هفتگی
بعد از ماه مبارک ارائه شده است.

تنها مسیر(2)
مباحث تکمیلی و مراحل عالی
مبارزه با هوای نفس
"مبارزه با هوای نفس پنهان" 
(8 جلسه)

● فایل PDF یکجا
● تک تک جلسات (صوت|متن سریع|PDF)

● دانلود 8 جلسه صوتی یکجا (150 مگابایت)

تنها مسیر(3)
راحت طلبی؛ مصداق مهم هوای نفس

(8 جلسه)

● فایل PDF یکجا
● تک تک جلسات (صوت|متن سریع|PDF)
● دانلود 8 جلسه صوتی یکجا (162 مگابایت)

تنها مسیر(4)
ابعاد اجتماعی و سیاسی
(7 جلسه)

● فایل PDF یکجا
● تک تک جلسات (صوت|متن سریع|PDF)
● دانلود 7 جلسه صوتی یکجا (190 مگابایت) 

تنها مسیر(5)
مدیریت لذت 
(12 جلسه)

● فایل PDF یکجا(تهیه نشده)
● تک تک جلسات (صوت|متن سریع|PDF)

تنها مسیر(6)
فرهنگ مبارزه با هوای نفس (3 جلسه)

● فایل PDF یکجا(تهیه نشده)
● تک تک جلسات (صوت|متن سریع|PDF)

جلسات متفرقه مرتبط

● خانواده و مبارزه با هوای نفس
● بررسی قرآنی علت مخالفت با انبیاء

تنها مسیر - دور دوم
رویکرد جدید

(7 جلسه)

توضیح: دور دوم تنها مسیر ادامه پیدا نکرد،
اما شروع متفاوت آن، حاوی نکات
ارزشمندی است)

● فایل PDF یکجا(تهیه نشده)
● تک تک جلسات (صوت|متن سریع|PDF)

منبع : سایت استادپناهیان

مجموعه درس منازل السائرین – دوره آمل/آیت الله یزدان پناه نیاکی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

مجموعه درس منازل السائرین – دوره آمل/آیت الله یزدان پناه نیاکی

فایل های سلسله جلسات درس منازل السائرین – دوره آمل توسط استاد سید یدالله یزدان پناه در حوزه فلسفه اسلامی

برای دریافت صوت این درس به شکل قسمت بندی شده می توانید از قسمت زیر اقدام نمایید؛

 

منازل السائرین – دوره آمل (صوت ۱ تا ۱۰)

منازل السائرین – دوره آمل (صوت ۱۱ تا ۲۰)

منازل السائرین – دوره آمل (صوت ۲۱ تا ۳۰)

منازل السائرین – دوره آمل (صوت ۳۱ تا ۴۰)

منازل السائرین – دوره آمل (صوت ۴۱ تا ۵۰)

منازل السائرین – دوره آمل (صوت ۵۱ تا ۶۰)

منازل السائرین – دوره آمل (صوت ۶۱ تا ۷۰)

منازل السائرین – دوره آمل (صوت ۷۱ تا ۸۰)

منازل السائرین – دوره آمل (صوت ۸۱ تا ۹۰)

منازل السائرین – دوره آمل (صوت ۹۱ تا ۱۰۱)

 

 

منبع : مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات

مستندات | امام خامنه‌ای | امام صادق(ع) مرد علم و دانش، مبارزه و «تشکیلات» بود

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

مستندات | امام خامنه‌ای | امام صادق(ع) مرد علم و دانش، مبارزه و «تشکیلات» بود

«امام صادق(ع) مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشکیلات بود. مرد علم و دانش بودنش را همه شنیده‌اید. محفل درس امام صادق(ع) و میدان آموزشی که آن بزرگوار به‌وجود آورد، هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بی‌نظیر بود. همه‌ی حرفهای درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآن که در طول یک قرن و اندی به وسیله‌ی مغرضان و مفسدان یا جاهلان تحریف شده بود، همه‌ی آنها را امام صادق(ع) به شکل درست بیان کرد.

اما مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیده‌اید. امام صادق(ع) مشغول یک مبارزه‌ی دامنه‌دار و پیگیر بود. مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی. یعنی امام صادق(ع) زمینه را آماده می‌کرد تا بنی‌امیه را از بین ببرد و به جای آنها حکومت علوی را که همان حکومت راستین اسلامی است بر سر کار بیاورد.

اما آن بُعد سوم را که اصلاً نشنیده‌اید؛ مرد تشکیلات بودن امام صادق(ع) است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود. تشکیلات یعنی چه؟ یعنی اینکه وقتی امام صادق(ع) اراده می‌کند آنچه را که او می‌خواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم می‌گویند تا بدانند. یعنی از همه‌جا وجوهات و بودجه برای اداره‌ی مبارزه‌ی سیاسی عظیم آل علی(ع) جمع کنند. یعنی وکلا و نمایندگان او در همه‌ی شهرها باشند که پیروان امام صادق(ع) به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند.

تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی، واجب‌الاجرا است. امام صادق(ع) یک چنین تشکیلات عظیمی را به وجود آورده بود و با این تشکیلات و به کمک مردمی که در این تشکیلات بودند با دستگاه بنی‌امیه مبارزه می‌کرد. در هنگامی‌که پیروزی او بر بنی‌امیه حتمی بود، بنی‌عباس به عنوان یک جریان مزاحم و فرصت‌طلب آمدند، میدان را گرفتند و بعد از آن، امام صادق(ع) هم با بنی‌امیه و هم با بنی‌عباس مبارزه کرد.»

کلیپ شهادت امام جعفرصادق ع

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

کلیپ شهادت امام جعفرصادق ع

السلام علیک یا جعفر بن محمد ایها الصادق

«مدینه» همچنان مظلوم است و «بقیع» مظلوم تر! رنج نامه نانوشته شیعه، بر خاک و سنگ مزار صادق آل پیامبر، گویاتر از هر زمان به شِکوه و شهادت ایستاده است. شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق(ع) تسلیت باد.

نیم نگاهی به سران جریان های انحرافی عصر امام صادق(ع)

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نیم نگاهی به سران جریان های انحرافی عصر امام صادق(ع)

یکی از دوران سخت در میان تمام امامان معصوم(ع)، دوران امام صادق(ع) بوده و در واقع آن حضرت در مدت 34 سال با جریانات گوناگون مواجه شدند و با قدرت امامت خود توانستند بر این جریانات چیره و مسلط شوند.

* چرایی راه اندازی جریانات منحرف

دشمنان از دوران امام باقر(ع) به شدت احساس خطر کردند که اگر جلوی معصومین(ع) را نگیرند و راه را برای آنان باز بگذارند، حکومتی برای آنان باقی نخواهد ماند؛ لذا بعد از امامت امام باقر(ع) و در 34 سال امامت امام صادق(ع)، ایشان را هرگز آسوده نگذاشتند و با راه اندازی جریانات گوناگون، سد راه حضرت شدند.

در زمان امام صادق(ع) جریانات گوناگونی وجود داشت و چه بسا ریشه های برخی از این جریان ها به پیش از آن حضرت بر می گردد؛ ولی حکومت عباسی به آن جریانات میدان داده بود تا پیش بیایند و سد راه حضرت شوند؛ لذا نخستین جریانی که در زمان این امام همام به راه افتاد، مسئله دامن زدن به انحرافات فکری بوده و افرادی که دارای این انحرافات بودند را پشتیبانی می کردند.

از جمله کسانی که در آن زمان جزو سردسته منحرفین فکری بوده و دستگاه خلافت به این شخص به دلیل اتهاماتی که به امام(ع) وارد می کرد، منصب قضاوت نیز داده بود، «محمدبن مقلاص معروف به ابوالخطاب» بود که این شخص نسبت خدایی به حضرت صادق(ع) داده بود و خود را پیامبر مرسل می دانست.

امام صادق(ع) با این افراد که انحرافات عقیدتی داشتند، به شدت مبارزه می کردند و برای این که آنان را منزوی کنند، دستور دادند کسی با آنان نشست و برخاست نکرده و هم غذا نشود؛ ضمنا این افراد را لعن نیز کرده و طرد می کردند. وی ادامه داد: یکی دیگر از این افراد، «بزیع بن موسی» است که فرقه بزیعیه را نیز به او نسبت می دهند و می گویند او از سران الحاد و نفاق بوده و ادعای پیامبری نیز می کرده است.

«بَشار اشعری» یکی دیگر از این منحرفین می باشد که امام(ع) به یکی از یاران خود فرموده بود «اگر به کوفه رفتی؛ هنگامی که بر او وارد شدی به او بگو که امام صادق به تو می گوید: ای فاسق؛ ای مشرک؛ من از تو بیزارم». حجة الاسلام والمسلمین طبسی با بیان این که امام(ع) برای این که سخنشان به دیگران نیز برسد، مجبور بودند این اشخاص را لعن و طرد کنند، ادامه داد: از جمله کسانی که در آن زمان از سران انحراف بود، «مغیرةبن سعید» بوده که امام، او را نیز لعن کرد و به شدت از او و یارانش بیزار بود.

«مغیرة بن سعید» مدعی بود که اسم اعظم در دست اوست و از طریق سحر و جادو در مردم نفوذ کرده بود، گفت: این شخص کتاب های امام صادق(ع) را با نیرنگ از دست یاران امام می گرفت و آن چه را می خواست، به این کتب اضافه می کرد و دستور می داد آن ها را در میان یاران و دوستان حضرت پخش کنند و در نتیجه امر را بر مردم مشتبه می کرد.

«ابو منصور عجلی» یکی دیگر از این منحرفین بوده که امام صادق(ع) در برابر انبوهی از مردم کوفه از او بیزاری جسته و او را لعنت کردند و فرمودند: او فرستاده ابلیس می باشد. این کارشناس امام شناسی یادآور شد: «گروه های مفوضه، صوفیه و...» از گروه هایی بودند که در زمان امام صادق(ع) رشد کرده و با پشتیبانی حکومت به پیش می رفتند و امور را بر مردم مشتبه می ساختند.

برنامه دومی که از زمان «منصور» شروع و امام دچار آن شده بود، مسئله کشتار، حبس و هجرت های اجباری علوی ها بود که در کتاب «مقاتل الطالبیین» بسیار درباره آن بحث شده است.

* خزانه ای که 100 سر در آن نگه داشته می شد!

منصور، یاران بسیاری از حضرت را به شهادت رساند، تصریح کرد: در داستان زندگی او آمده است، منصور خزانه ای برای خود داشت که درب آن همیشه بسته بود و کسی در آن تردد نداشت. در پایان عمر خود نامه ای نوشت وآن را به عروس خود داد و گفت؛ این نامه را بگیر و هنگامی که من از دنیا رفتم، پسرم را به داخل این خزانه ببر و این نامه را برای او در آن محل بخوان.

در آن نامه نوشته شده بود، من به وسیله کشتن آنان توانستم حکومت کنم و اگر می خواهی به حکومت خود ادامه دهی، کاری را که من انجام دادم در پیش بگیر و به آنان میدان نده.

از جمله حرکات منصور در زمان امام صادق(ع)، میدان دادن به اشخاصی بود که اطلاعات اندکی داشته و از آنان به عنوان علمای دربار استفاده می کرده تا آنان را در مقابل حضرت قرار دهد.

* مقدس مآب های کج فهم

یکی دیگر از جریانات عصر امام صادق(ع)، ابراز داشت: از جمله جریاناتی که در عصر آن امام همام اتفاق افتاد، وجود مقدس مآب های کج فهم و نفهم بود که توسط دولت بنی عباس پشتیبانی می شدند و در مقابل امام صادق(ع) جبهه گیری می کردند. این محقق حوزوی به «سفیان ثوری» اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: این شخص یکی از آن مقدس مآب های کج فهم بود که روزی امام را با لباس کتان در مسجدالحرام دید و پیش خود فکر می کرد امام(ع) لباسی گران قیمت بر تن کرده است؛ نزد امام آمد و گفت: پیامبر رضی الله عنه، امام علی(ع) و دیگر امامان چنین لباسی به تن نکرده بودند. امام صادق(ع) در جواب او فرمودند: نبی مکرم اسلام رضی الله عنه در یک زمان بسیار سخت زندگی می کردند و بعد از امام علی(ع) وضعیت مسلمانان مقداری فرق کرد و بهتر شد و هنگامی که وضع بهتر شود، چه کسی بهتر است که از منابع خدایی استفاده کند؟ (قل من حرّم زینة الله) بگو چه کسی زینت خدا را حرام کرده است؟

سپس امام فرمود: این پیراهن که به خیال تو قیمتی است را به خاطر مردم، تنم کردم و این پیراهن زیرین پشمینه را برای خودم به تن نمودم؛ اما تو پیراهن پشمینه را برای فریب مردم به تن کردی؛ اما پیراهن زیرین تو خوب و تمیز است و حال باید گفت؛ عمل چه کسی ریایی است؟

امام جعفرصادق(ع)در زمان امامت خود با اتهاماتی نیز روبرو بوده است که در جلسات مختلف از خود رفع اتهام کرده و پاسخ های مناسبی به آنان داده اند، مانند اتهام دانستن علم غیب و یا اتهام بیعت گرفتن از مردم که از سوی منصور به ایشان زده شده بود.

منبع: مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج)

دروازه‌ای به سوی جهان معرفت

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

دروازه‌ای به سوی جهان معرفت

«به کتاب بایستی اهتمام ورزید. اهتمام به کتاب در واقع قوامش به اهتمام به کتابخوانی است. در جامعه باید سنت کتابخوانی رواج پیدا کند... به گمان من یکی از بدترین و پرخسارت‌ترین تنبلیها، تنبلی در خواندن کتاب است.»‌ ۱۳۹۰/۴/۲۹  توجه به کتاب و کتابخوانی همواره یکی از دغدغه‌های فرهنگی حضرت آیت الله خامنه ای بوده و هست؛ «خط حزب الله» به مناسبت فرارسیدن روز کتاب و کتابخوانی، گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره‌ی این موضوع را بازخوانی می‌کند.
 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif ۱- اهمیت و جایگاه کتاب و کتابخوانی
* انس تاریخی ملت ایران با کتاب
ما به عنوان ملت ایران و به عنوان یک ملت مسلمان، ارتباطمان با کتاب، ارتباط بنیانی و عمیق و کهن است. ما امروز و دیروز با مقوله‌ی کتاب آشنا نشده‌ایم. در کشور ما، بخصوص بعد از انتشار اسلام، کتابخانه‌های عظیم، مجموعه‌های علمی، مکتوبات باارزش، یک سابقه‌ی کهن تاریخی دارد. ما ملتی هستیم که با کتاب خیلی سابقه داریم؛ در طول قرنهای متمادی با کتاب انس داشته‌ایم. ۱۳۹۰/۴/۲۹
 
* جای کتاب را هیچ چیزی نمی‌گیرد
هرچه ما پیش برویم، احتیاج ما به کتاب بیشتر خواهد شد. این که کسی تصور کند با پدید آمدن وسائل ارتباط جمعىِ جدید و نوظهور، کتاب منزوی خواهد شد، خطاست. کتاب روزبه‌روز در جامعه‌ی بشری اهمیت بیشتری پیدا میکند. ابزارهای نوظهور مهمترین هنرشان این است که مضمون کتابها و محتوای کتابها و خود کتابها را راحت و آسان منتقل کنند. جای کتاب را هیچ چیزی نمیگیرد. ۱۳۹۰/۴/۲۹
 
* دروازه‌ای به سوی جهان دانش و معرفت
کتاب‌، دروازه‌ئی‌ به‌ سوی‌ جهان‌ گسترده‌ی‌ دانش‌ و معرفت‌ است‌ و کتاب‌ خوب‌، یکی‌ از بهترین‌ ابزارهای‌ کمال‌ بشری‌ است‌... کسی‌ که‌ با این‌ دنیای‌ زیبا و زندگی‌ بخش‌، دنیای‌ کتاب‌، ارتباط ندارد بی‌شک‌ از مهمترین‌ دستاورد انسانی‌ و نیز از بیشترین‌ معارف‌ الهی‌ و بشری‌ محروم‌ است‌... با این‌ دیدگاه‌، به‌ روشنی‌ می‌توان‌ ارزش‌ و مفهوم‌ رمزی‌ عمیق‌ این‌ حقیقت‌ تاریخی‌ را دریافت‌ که‌ اولین‌ خطاب‌ خداوند متعال‌ به‌ پیامبر گرامی‌ اسلام‌ این‌ است‌ که‌: بخوان‌! و در اولین‌ سوره‌ئی‌ که‌ بر آن‌ فرستاده‌ی‌ عظیم‌الشأن‌ خداوند فرود آمده‌، نام‌ قلم‌ به‌ تجلیل‌ یاد شده‌ است‌: اقرأ و ربک‌ الاکرم‌، الذی‌ علم‌ بالقلم. ۱۳۷۲/۱۰/۴
 
* از مطالعه نکردن ملت هر ساعت خسارت می‌بینیم!
ملت ما مطالعه کردن را اصلاً جزو کارهای بشری نمیدانند! مثل خوراک و ورزش و دیگر چیزهایی که جزو کارهای معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو این چیزها نیست! آدم باید عنوان دیگری داشته باشد - یا باید شب امتحانش باشد؛ یا باید معلم در مدرسه از آدم بخواهد؛ یا باید یک دانشمند باشد؛ یا باید بخواهد در جایی سخنرانی کند - تا موجب شود که مطالعه کند! این چه‌قدر خسارت است!؟ واقعاً خدا میداند من وقتی یادم می‌آید - و این چیزی است که تقریباً هیچ وقت از یادم نمیرود - که مردم ما مطالعه کردن را بلد نیستند، به قلب من فشار می‌آید! از این بابت، ما چه‌قدر داریم هر ساعت خسارت میبینیم!؟  ۱۳۷۰/۱۱/۲۹
 
* در زمینه کتابخوانی باید سرآمد باشیم
اسلام به کتاب و خواندن و نوشتن اهمیت زیادی می دهد و ایران به عنوان کشوری که پرچمدار تفکر اسلامی است و اسلام در آن حاکمیت دارد باید در زمینه کتابخوانی و نیز تولید و نقد کتاب، سر آمد کشورهای جهان باشد و برای رسیدن به این هدف، کتاب و کتابخوانی در ایران اسلامی باید ده برابر آنچه که امروز مورد توجه قرار دارد؛ رواج و توسعه پیدا کند. ۱۳۷۵/۸/۱
 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif ۲- توصیه‌هایی در زمینه‌ی کتابخوانی
* کتابخوانی را جزو عادات خود قرار دهید
هر کس کتاب بخواند، به بخشی از معارف موجود عالم دست خواهد یافت و از خبرهایی که در دنیا هست از خبرهایی که بوده است و حتی از آنچه که در همه‌ی زمینه‌ها خواهد بود مطّلع خواهد شد. لذا، کتابخوانی را باید جزو عادات خودمان قرار دهیم. ۱۳۷۲/۲/۲۱
 
* کتابخوانی در سنین پایین مؤثرتر است
کتابخوانی در سنین بنده غالباً تأثیرش بمراتب کمتر است از کتابخوانی در سنین جوانها... آنچه که همیشه برای انسان میماند، کتابخوانی در سنین پائین است. جوانان شما، کودکان شما هرچه میتوانند، کتاب بخوانند؛ در فنون مختلف، در راههای مختلف، مطلبی یاد بگیرند.۱۳۹۱/۷/۲۰
 
* برنامه‌های ترویجِ کتابخوانی برای کودکان لازم است
به کتاب بایستی اهتمام ورزید. اهتمام به کتاب در واقع قوامش به اهتمام به کتابخوانی است. در جامعه باید سنت کتابخوانی رواج پیدا کند... به گمان من یکی از بدترین و پرخسارت‌ترین تنبلیها، تنبلی در خواندن کتاب است. هرچه هم انسان به این تنبلی میدان بدهد، بیشتر میشود. کتابخوانی باید در جامعه ترویج شود؛ و این کار بر عهده‌ی همه‌ی دستگاه‌هائی است که در این زمینه مسئولند؛ از مدارس ابتدائی بگیرید - که برنامه‌هائی باید باشد که کودکان ما را از اوان کودکی به خواندن کتاب عادت بدهد؛ خواندن با تدبر، خواندن با تحقیق و تأمل - تا دستگاه‌های ارتباط‌جمعی، تا صدا و سیما، تا وسائل تبلیغاتی گوناگون.  ۱۳۹۰/۴/۲۹
 
* تأمل و کارِ ذهنی در کتابخوانی را تمرین کنید
بعضی از ذهنها اهل کتابند؛ منتها کتاب آسان، کتابی که احتیاج به فکر کردن نداشته باشد. عیبی ندارد، این هم کتاب خواندن است، نفی نمیکنیم؛ اما بهتر از این شیوه‌ی کتابخوانی، این است که انسان در مجموعه‌ی کتابخوانىِ خود بتواند بیامیزد کتاب آسان را - فرض کنید رمان را، خاطره را، کتابهای تاریخی آسان را - با کتابهائی که احتیاج دارد به فکر کردن، مطالعه کردن؛ این نوع کتابها را باید وارد مقوله‌ی کتابخوانی کرد. ذهن را عادت بدهیم به این که اهل تأمل باشد، اهل تدقیق باشد؛ ذهن کار کند، در مواجهه‌ی با کتاب فعالیت کند. ۱۳۹۰/۴/۲۹
 
* از اوقات ضایع شونده برای کتابخوانی استفاده کنید
توقع من از همه مردم این است که کتاب و کتاب‌خوانی را جدی بگیرند و از همه اوقات ضایع شونده خود مثلا در تاکسی، اتوبوس و یا موارد دیگر استفاده کنند و به مطالعه و کتابخوانی بپردازند. چرا که اگر مردم عادت کنند تا از این‌گونه اوقات خود بخوبی برای مطالعه استفاده کنند، جامعه به پیش رفته و ترقی خواهد کرد. ۱۳۷۵/۲/۲۲
 
* برای اقشار مختلف سیر مطالعاتی درست کنید
یکی از چیزهائی که ما امروز خیلی احتیاج داریم، برنامه‌های مطالعاتی برای قشرهای مختلف است. بارها اتفاق میافتد که جوانها را، نوجوانها را به کتابخوانی تشویق میکنیم؛ مراجعه میکنند، میگویند آقا چه بخوانیم؟ این سؤال یک جواب ندارد؛ احتمالاً جوابهای متعددی دارد. مجموعه‌ی متصدیان امر کتاب روی این مسئله باید کار جدی بکنند؛ در بخشهای مختلف، برای قشرهای مختلف، به شکلهای مختلف، با تنوع متناسب، سیر مطالعاتی درست کنند. ۱۳۹۰/۴/۲۹