شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

دیدار طلاب حوزه‌های علمیه استان تهران با رهبری انقلاب

دیدار طلاب حوزه‌های علمیه استان تهران با رهبری انقلاب

در آستانه‌ی آغاز سال تحصیلی جدید حوزه‌های علمیه، جمعی از طلاب مدارس علمیه‌ی استان تهران، صبح امروز (دوشنبه) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. این دیدار هم‌اکنون با بیان دیدگاه‌های تعدادی از طلاب در حضور رهبر انقلاب در حال برگزاری است.

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم (۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 خیلی خوشحالم از این دیدار. غیر از اینکه با جمع طلبه نشست‌وبرخاست کردن و گفت‌وشنود کردن، برای ما شیرین و لذّت‌بخش است، مطالبی که در این جلسه گفته شد -چه آنهایی که اینجا دوستان بیان کردند و نوشته‌هایشان را من گرفتم که ان‌شاءالله بعداً شاید بتوانم بیشتر تدقیق(۲) در آن بکنم، چه آن مطالبی که چند نفری از برادران عزیز ایستادند و به‌عنوان اعتراض یا به‌عنوان درخواست مطرح کردند- همه‌ی اینها مطالب خوبی بود و برای بنده خرسندکننده است.

 من وقتی نگاه میکنم، شما را -جوانها را، طلبه‌های جوان را- نهالهای قدکشیده‌ی بوستان امامت و ولایت میبینم. بحمدالله این نهالها قد کشیده‌اند؛ بعضی به ثمر رسیده‌اند، بعضی هم انسان را خاطرجمع میکنند که به ثمر خواهند رسید؛ از حرفها و از مجموع دیدار، انسان این را احساس میکند. وَ مَثَلُهُم فِی‌ الاِنجیلِ‌ کَزَرعٍ اَخرَجَ شَطئَه‌و فَئازَرَه‌و فَاستَغلَظَ فَاستَوﱝ‌ عَلیٰ سوقِهٖ یُعجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّار؛(۳) این نکته‌ی اخیر خیلی مهم است. ایستادن شما بر روی پا، قد کشیدن شما، حجیم شدن معنوی شما، توانایی‌های گوناگون شما، هم زُرّاع را به شگفت می‌آورد، هم آن کسانی که این بذرها را پاشیده‌اند؛ وقتی نگاه میکنند و این پیشرفتها را، این فکرهای نو را، این چهره‌های امیدوار را می‌بینند، خودشان به شگفت می‌آیند. و مهم‌تر از این، «لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّار» است، دشمنانِ شما را خشمگین میکند؛ و این[طور] باید باشد. اگر ما دیدیم رفتار ما جوری است که دشمنان دین، دشمنان اسلام، دشمنان حاکمیّت قرآن نسبت به ما خشمگین نیستند و از وجود ما ناراحت نیستند، باید در مفید بودن خودمان شک کنیم. اگر امیرالمؤمنین است و آن قاطعیّت و آن حرکت و مانند اینها، باید [هم] کسانی مثل معاویه یا عمروعاص یا دیگران از او خشمگین باشند؛ شما هم همین راه را دارید حرکت میکنید؛ لِیَغیظَ بِهِمُ‌ الکُفّار.(۴)

 الحمدلله انسان مشاهده میکند که در حوزه‌ی علمیّه، رویشهای برجسته‌ای وجود دارد. مطالبی که گفتید، من به دقّت گوش کردم؛ البتّه مجددّاً ان‌شاءالله بایستی همین مطالبی که گفته شد را مرور کنم، نگاه کنم و اگر خداوند توفیق بدهد رویَش فکر کنم؛ ولی همین مقداری که الان شنیدم برای من خرسندکننده و امیدوارکننده بود؛ بسیار خوب بود.

 من دو سه نقطه‌ی کوتاه را بگویم؛ البتّه یادداشت‌هایی کرده‌ام که با شما درمیان بگذارم -حالا اگر شد ان‌شاءالله بعضی‌ از آنها را هم در میان میگذارم- لکن این دو سه نکته‌ی کوتاه را عرض بکنم.

 اوّلاً درس خواندن را دستِ کم نگیرید. این حرفهایی که شما زدید، این عبارات خوب، این مطالب خوب، معنایش این نیست که شما خوب درس خوانده‌اید؛ معنایش این است که شما خوش‌فکرید، خوش‌بیانید؛ امّا آیا درس هم خوب خوانده‌اید؟ از این حرفها نمیشود فهمید که شما خوب درس خوانده‌اید. باید خوب درس بخوانید.

 من مشهد درس رسائل و مکاسب میگفتم، هر چند وقت یک‌بار هم ما را میگرفتند، زندان میبردند، شاگردهای ما متفرّق میشدند؛ بعد که از زندان می‌آمدیم، درس را شروع میکردیم، باز جمع میشدند می‌آمدند؛ شوق مبارزه و ملاحظه‌ی حال بنده -آن کتک‌خوریِ ویژه‌ای که ما آن روز از دستگاه داشتیم- گاهی آنها را نسبت به این درسی که ما به آنها میدادیم، دچار تردید میکرد؛ حالا جزئیّات فرمایش شیخ(۵) در مکاسب یا مثلاً کفایه که مراد از عبارت این است [را وقتی میگفتم]، من میدیدم دچار تردیدند؛ همیشه من به اینها میگفتم: بچّه‌های عزیز من! بدانید اگر درس نخوانید نمیتوانید تأثیرگذار خوبی باشید؛ به اینها میگفتم بی‌مایه فطیر است،(۶) باید درس بخوانید.

 اگر میخواهید افکارتان، پیشنهادهایتان، خصوصیّات برجسته‌ای که روحیّه‌ی شما بحمدالله از آن برخوردار است، در جامعه تأثیر بگذارد، باید باسواد باشید، باید درس بخوانید، باید ملّا باشید. درس را جدّی بگیرید؛ نگویید حالا دنیا دارد براساس پیشرفتهای فنّی و فنّاوری و مانند اینها اداره میشود، ما نشسته‌ایم داریم مثلاً فرض کنید حاشیه‌ی ملّاعبدالله میخوانیم یا فرض کنید منطق مظفّر میخوانیم! نه، این منطق مظفّر را باید بخوانید؛ این کتاب نحو را یا کتاب صرف را به‌عنوان مقدّمه باید بخوانید؛ این کتاب فقه را و کتاب اصول را باید بخوانید تا بتوانید به‌عنوان یک روحانی -که حالا عرض خواهم کرد روحانی یعنی چه- اثرگذار باشید. باید درس خواند. ما در بین روحانیّون کسانی را داشتیم که ازلحاظ مبارزه چیزی کم نداشتند، امّا ازلحاظ علمی، نصاب لازم را نداشتند؛ اینها نتوانستند تأثیر قابل توجّهی در پیشرفت این مبارزه یا در ایجاد این حرکت عظیم بگذارند. آن کسی توانست که -مثل امام- در حدّ نصاب کامل بود. درس بخوانید! این توصیه‌ی اوّل من است؛ درس را جدّی بگیرید.

 نکته‌ی دوّم این است که شما انتقادهایی به حوزه دارید -حالا یا حوزه‌ی تهران یا کلّاً حوزه‌ی علمیّه- خیلی خب! این حوزه‌ای که شما میخواهید و به قول شما الان وجود ندارد، این را شما به وجود بیاورید. حوزه را اراده‌ی شما و خواست شما به وجود می‌آورد؛ بله، شما آن جایگاه مدیریتّی و پشتیبانی‌های منابع مالی‌ را ندارید که بخواهید مثلاً یک تصمیمی بگیرید و فوراً عمل بکنید؛ امّا تحقّق خواسته‌های مطلوب، صرفاً با داشتن یک مدیریّت و داشتن منابع مالی به دست نمی‌آید، حتّی گاهی با داشتن آنها [هم] به دست نمی‌آید؛ چیز دیگری لازم است. آن چیز دیگر همان است که شما دارید: انگیزه، میل، وضوحِ مطلوب و غایت مورد نظر؛ اینها لازم است. و باید مبارزه کرد؛ بدون مبارزه هیچ چیز به دست نمی‌آید، این حوزه‌ی مطلوب را هم باید با مبارزه به دست آورد. البتّه معنای مبارزه، [گفتنِ] «زنده باد مرده باد» نیست، معنایش مبارزه‌ی سیاسی نیست؛ [مبارزه] یعنی تلاش، مجاهدت، گفتن، فکر کردن، همفکری کردن، متشکّل شدن. بنابراین، این حوزه را شما درست کنید. البتّه ما وظیفه داریم کمک کنیم به شما؛ آقایان مدیران حوزه وظیفه دارند تسهیل کنند کارها را؛ امّا آنچه باید در آینده به ‌وجود بیاید، سنگینیِ بارِ مسئولیّتِ آن را بر دوش خودتان احساس کنید. شما هستید که باید این کارها را انجام بدهید؛ حالا ممکن است ده سال دیگر، پنج ‌سال دیگر، پانزده سال دیگر نوبت شما بشود که نقش ایفا کنید؛ به‌هرحال این کار خواهد شد و شما هستید که میتوانید اقدام کنید و کار کنید. این‌هم یک نکته.

 یکی از دوستان درباره‌ی حوزه گفتند که «ما به حوزه آمده ‌بودیم که این کار بشود، آمده بودیم که آن کار بشود»؛ من با این تعبیر مخالفم. نگویید «آمده بودیم»؛ بگویید «آمده‌ایم». «بودیم» یعنی چه‌؟ بگویید «ما آمده‌ایم برای اینکه این کار بشود»؛ یعنی دوام حضور خودتان را در تعبیرتان هم بیان کنید. در بیانات خودتان، آن عزم راسخ را، مثل یک رونده، مثل یک دونده، مثل یک پیماینده‌ی قاطع و مصمّمِ این راه، همین‌طور عزم را شما نشان بدهید و بگویید؛ بگویید «آمده‌ایم که این کار بشود». بله، باید هم بشود و خواهد هم شد؛ وقتی شماها تصمیم بگیرید، پایش بِایستید، حرف را پخته کنید، حتماً انجام میگیرد. البتّه این را هم بدانید که مقام عمل با مقام فکر و مطالعه و طرّاحی و مانند اینها فاصله دارد؛ یک فاصله‌ی کاملاً معنی‌دار و محسوسی دارد. خیلی از حرفهایی که ما میزنیم، آرزوهایی است که بر زبان جاری میشود در قالب جملات و کلمات؛ امّا همین آرزو را وقتی شما بخواهید عمل بکنید، تلاشهای بسیار زیادی لازم دارد. اشتباه نکنیم ما؛ میدان کار، میدان عمل، میدان واقعیّت، با عرصه‌ی ذهنیّت و مطالعه و تصویر ذهنی، فاصله‌ی کاملاً آشکاری دارد؛ در مقام عمل، خیلی از کارها به این آسانی پیش نمیرود؛ یکی از گرفتاری‌های ما در دوران دفاع مقدّس [همین بود]. بنده آن‌وقت رئیس‌جمهور بودم؛ در دفتر ما [جلسات نظامی] تشکیل میشد؛ می‌آمدند این نقشه‌ها و کالک‌های نظامی را پهن میکردند و میگفتند که میخواهیم از اینجا حرکت کنیم، برسیم به اینجا؛ مثلاً فرض کنید این تعداد نیرو یا چیزهایی مانند آن لازم است. بعضی از دوستان ما که تدریجاً دست‌اندرکار جنگ شده بودند، نگاه میکردند میدیدند از اینجا تا آنجا یک خطّ خیلی کوتاهی است، [لذا] خیلی زود قانع میشدند، قول میدادند و تصمیم میگرفتند؛ درحالی‌که واقعیّتِ «از اینجا تا آنجا» یعنی مثلاً فرض کنید یک عملیّات رمضان؛ عمل فرق دارد؛ میدان عمل با عرصه‌ی ذهن و فکر و مانند اینها تفاوت دارد؛ این هم یک نکته که [خواستیم] عرض بکنیم.

 یک نکته‌ی دیگر این است که بعضی از حرفهایی که ما میزنیم، راجع به روحانیّت است؛ یعنی مجموعه‌ی جامعه‌ی علمی‌ـ‌دینیِ ما که اسمش را میگذاریم روحانیّت که یک طیفی است، از طلبه شروع میشود و تا مراجع را شامل میشود؛ توقّعاتی ابراز میکنیم از روحانیّت؛ یک‌وقت این‌جور است نگاه ما. یک‌وقت نه، مخاطبِ ما روحانیّت نیستند، [بلکه] حوزه‌های علمیّه‌اند؛ حوزه‌های علمیّه یعنی پرورشگاه‌های روحانیان، محلّ پرورش علمی و فکری و روحی طلّاب؛ این یک مقوله‌ی دیگر است. بعضی از چیزهایی که ما مخاطبمان را حوزه‌ی علمیّه قرار میدهیم، اموری است که مخاطبش حوزه‌ی علمیّه نیست، مخاطبش کلّ روحانیّت است؛ به این تفکیک توجّه کنید. توقّعاتی وجود دارد که این توقّعات مربوط به مجموعه‌ی روحانیّت است؛ حالا بِمافیهِم(۷) مرجع تقلید یا مدرّس یا یک روحانیِ مسئولِ در تشکیلات کشوری و امثال اینها؛ یک‌وقت نه، توقّعاتِ مربوط به حوزه‌ی علمیّه را مطرح میکنیم. در این جلساتِ این‌جوری، این دوّمی بیشتر مورد نظر است تا آن اوّلی، اگرچه اوّلی هم مهم است و راجع به آن هم حرفهایی داریم.

 دوستان! موضوعاتی را که مطرح کردید، به نظر من خیلی خوب بود. دوستانِ ما مسائل اساسی را مطرح کردند. من از اینکه توجّهِ به این نکات هست، واقعاً لذّت بردم و خدا را شکر میکنم که بحمدالله جوانهای روحانی و طلبه‌ی ما این‌جور با مسائلِ مهمِّ جاریِ زندگیِ کشور و جامعه مرتبطند؛ رویَش فکر میکنند، بحث میکنند. منتها این را هم ما عرض بکنیم، انقلاب ادامه‌ دارد. اینکه بعضی‌ها این‌جور القا کنند، این‌جور بنویسند و بگویند که «خب انقلاب یک حادثه‌ای بود، تمام شد؛ برگردیم به زندگی عادی»، این خیانت به انقلاب است؛ انقلاب تمام نمیشود. من آن روز در این جمعِ این آقایانِ مسئولین گفتم؛(۸) انقلاب، هنجارهای گذشته را به هم میریزد، هنجارهای جدیدی را در جامعه به وجود می‌آورد. حفظ این هنجارهای جدید، تداوم انقلاب است؛ و اینها سخت است، اینها کارهای مشکلی است. همان دستها و همان قدرتهایی که با اصل انقلاب با همه‌ی وجود مخالف بودند و کارشکنی میکردند، با همین تداوم هنجارهای انقلابی [هم] مخالفت خواهند کرد، دشمنی خواهند کرد؛ کمااینکه می‌بینید دارند میکنند. بنابراین اگر انقلاب مبارزه لازم داشت تا به پیروزی برسد، امروز هم مبارزه لازم است تا بتوانیم این هنجارهای انقلاب را تثبیت کنیم؛ باید به نتیجه برسانیم تا جامعه بشود جامعه‌ی اسلامی.

 ما جامعه‌ی اسلامی نداریم، ما دولت اسلامی هم نداریم! از آن مراحل چندگانه‌ای که ما مطرح کردیم، هنوز در دولت اسلامی‌اش مانده‌ایم؛ بعد از دولت اسلامی نوبت جامعه‌ی اسلامی است؛ ما این مراحل را در پیش داریم. ما توانستیم یک انقلاب اسلامی -یعنی یک حرکت انقلابی- به وجود بیاوریم؛ [بعد] توانستیم بر اساس آن، یک نظام اسلامی به وجود بیاوریم؛ خیلی خب، تا اینجا توفیق حاصل شده که خب خیلی هم مهم است؛ لکن بعد از این، ایجاد یک دولت اسلامی است؛ یعنی [ایجاد] تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور؛ ما در این قضیّه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم. البتّه معنایش این نیست که کسی احساس ناامیدی کند؛ ابداً؛ داریم پیش میرویم؛ با همه‌ی مخالفتها، با همه‌ی کارشکنی‌ها، با همه‌ی دهن‌کجی‌هایی که میشود، حرکت میکنیم و پیش میرویم بلاشک داریم. دلایل زیادی وجود دارد؛ لکن [هنوز] کار داریم، کار دارد؛ هنوز خیلی فاصله داریم تا اینکه بتوانیم یک دولت اسلامی به وجود بیاوریم. بعد که دولت اسلامی به وجود آمد، آن‌وقت تازه نوبت [ایجاد] جامعه‌ی اسلامی است. خب، بنابراین باید مبارزه کرد عزیزان من.

 آن روز هم در دوره‌ی قبل از انقلاب کسانی بودند که مبارزین را دوست میداشتند امّا خودشان دست به هیچ بخشی از مبارزه نمیزدند؛ اصلاً هیچ دامن را تر نمیکردند، اصلاً نزدیک میدان مبارزه هم نمیشدند؛ امّا [آن را] دوست میداشتند و از مبارزین خوششان می‌آمد. حالا کسانی هم بودند که از مبارزین بدشان می‌آمد، کسانی هم بودند که با اینها دشمنی میکردند و با دشمن همکاری میکردند -اینکه به جای خود محفوظ- امّا داخل آدمهای خوب، کم نبودند کسانی که از مبارزین خوششان می‌آمد امّا وارد میدان مبارزه نمیشدند؛ خب، اینها کاری نمیکردند. بله، آن روزی که جبهه‌ی دشمن ضعیف شد و معلوم شد که رژیم طاغوت رو به سقوط است، طبعاً آن سواد(۹) عظیم وارد میدان شدند که کار را یکسره کردند؛ امّا در دوران سختی مبارزه، مبارزین [همان] عدّه‌ای بودند که تلاش میکردند و درون میدان بودند. امروز هم همان‌جور؛ همچنان‌که آن روز مبارزه لازم بود و کنار نشستن و مبارزین را دوست داشتن کافی نبود، امروز هم مبارزه لازم است؛ نشستن و مبارزین را مدح کردن و تمجید کردن، کافی نیست؛ باید وارد شد. البتّه مبارزه‌ی امروز با مبارزه‌ی آن روز تفاوت ماهوی دارد؛ لکن مبارزه، مبارزه است؛ تلاش است، مجاهدت است. راه این مبارزه را باید پیدا کنید.

 یک نکته هم در مورد پیشنهادهایی که میشود -چند نفر از خانمها و آقایان پیشنهادهایی هم مطرح کردند که حالا باید ان‌شاءالله نگاه کنیم، به برادران و آقایان محترم مدیریّت این پیشنهادها عرضه بشود که بروند دنبال کنند، ان‌شاءالله نگاه کنیم ببینیم میتوانیم تحقّق بدهیم یا نه- عرض بکنم؛ پیشنهاد عملی باید داد. هر پیشنهادی که میخواهید بدهید، نگاه کنید ببینید چقدر قابل عملی شدن است؛ برنامه‌ی منطبق با وضعیّت زمین بدهید. اینجا هم من اشاره کنم به حرفی که باز همین پریروز(۱۰) به این آقایان مسئولین -چون [در آنجا] همین‌طور برنامه گفته میشود برنامه‌ی چه، برنامه‌ی چه- [گفتم]؛ بنده به اینها گفتم برنامه، چیزی فراتر از هدف‌گذاری است؛ هدف‌گذاری، برنامه نیست. برنامه عبارت است از کشیدن راه، کشیدن جادّه به سمت مقصد؛ این برنامه است، به این میگویند برنامه. اگر چنانچه شما جادّه‌ای که میخواهید بکشید، خصوصیّات و ممیّزات زمین را در نظر نگیرید و خودتان را آماده نکنید برای برخورد با این خصوصیّات، خیلی زود دچار مانع میشوید؛ میرسید به یک فرض کنید ارتفاعی، میگویید نشد؛ خب از اوّل میخواستید فکرش را بکنید که این راه ارتفاع دارد، این راه ارتفاعات صخره‌ای دارد، این راه رودخانه دارد، پل لازم دارد؛ وقتی اینها را قبلاً پیش‌بینی نکردید و در برنامه نگنجاندید و برنامه را بر اساس واقعیّت زمین تنظیم نکردید، طبعاً گیر میکنید. برنامه را با توجّه به واقعیّتها [باید نوشت]؛ آن چیزی که واقعیّت است و میشود عمل کرد.

 خب، وقت هم خیلی گذشته؛ من دو سه نکته عرض بکنم. یکی اینکه مجموعه‌ی روحانیّت -که شماها جوانهای روحانی جزو بخش پُرشور و تأثیرگذارِ در حرکت روحانیّت هستید- کارش ادامه‌ی کار انبیا است؛ با این دید باید کار روحانیّت را نگاه کرد. درسی که شما میخوانید، برنامه‌ای که برای آینده‌تان میریزید، با این نگاه باشد؛ شما دنباله‌روی کار انبیا هستید. خب، کار انبیا در سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف [چنین آمده]: وَ اِلیٰ عادٍ اَخاهُم هودًا قالَ‌ یٰقَومِ‌ اعبُدُوا اللَهَ‌ ما لَکُم مِن اِلٰهٍ غَیرُه‌؛(۱۱) مسئله، مسئله‌ی توحید است. حرکت انبیا، حرکت برای توحید است؛ اصلاً اساس کار دعوت انبیا، دعوت به توحید است. دعوت به توحید فقط به معنای این نیست که عقیده پیدا کنید که خدا یک است و دو نیست و این بتها یا این خدایان -موجودی که هستند- ارزش الوهیّت ندارند؛ فقط این نیست، عقیده‌ی به توحید، یک پایه و استوانه‌(۱۲) یا زمینه‌ی اساسیِ یک جهان‌بینی است که زندگی را میسازد. عقیده‌ی به توحید یعنی جامعه‌ی توحیدی به وجود آوردن؛ جامعه‌ای که بر مبنای توحید شکل بگیرد و اداره بشود؛ عقیده به توحید این است؛ اگر این نبود، دشمنی‌های با انبیا هم به وجود نمی‌آمد. وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطینَ‌ الاِنسِ‌ وَ الجِنِّ‌ یوحی بَعضُهُم اِلىٰ‌ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(۱۳) این دشمنی‌ها به‌خاطر این است که انبیا آمدند، شکل جامعه را مورد اعتراض و تعرّض خودشان قرار دادند؛ یک شکل جدید را، یک هندسه‌ی جدید را برای شیوه‌ی زندگی بشر ارائه کردند. آن شیوه‌ی زندگی، همان حیات طیّبه است که یکی از برادرها این آیه‌ی شریفه را تلاوت کردند: یٰاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛(۱۴) حیات، حیات طیّبه است. مَن عَمِلَ صٰلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثىٰ‌ وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهو حَیوٰ‌ةً طَیِّبَة‌؛(۱۵) یعنی فراتر از این حیات ظاهری یک چیزی وجود دارد که به آن گفته میشود حیات طیّبه، آن چیست؟ آن همین زندگی است درحالی‌که با ایمان باشد. زندگی احتیاج دارد به آب و به هوا و به خوراک و به علم و به فنّاوری و به همه‌چیز؛ زندگی به همه‌ی اینها احتیاج دارد، منتها اگرچنانچه بدون ایمان شد، این حیات نیست؛ مرده است. این را قرآن حیات نمیداند. حیات آن‌وقتی است که این مجموعه‌ی تحرّکات زندگی و عوامل زندگی همراه بشود با حیات؛ نور پیدا کند؛ مثل محیط ظلمانی است که در آن نوری تابانده میشود. این شأن روحانیّت است. شما میخواهید حیات ببخشید به جامعه‌ی بشری. این طبعاً همان مشکلات انبیا را دارد، همان اجر نبوّتها را هم دارد، همان توفیقات انبیا را هم دارد؛ چون انبیا موفّق شدند، انبیا توفیق پیدا کردند. همه‌ی انبیا حتّی آنهایی که به شهادت رسیدند، حتّی آنهایی که قومشان آنها را انکار کردند، بالاخره حرفشان سبز شد. شما نگاه کنید ببینید حرف حضرت نوح و حضرت هود و پیغمبرهای گوناگون که آن‌روز این‌همه دشمن داشت، امروز در دنیا خواستگاران و طلبکاران و علاقه‌مندان و مریدان بی‌شمار دارد. خب، پس این حرف زنده ماند، پیروز شد. آن‌روز با انکار مواجه شد امّا بعد بتدریج همین‌طور سلسله‌ی انبیا آمدند، حرف پیروز شد. پس کار شما کار پیغمبران است؛ هم حرفتان سبز خواهد شد و بلاشک پیش خواهد رفت، هم توفیقات الهی شامل حالتان خواهد بود یعنی خدای متعال کمکتان میکند: اِنّا لَنَنصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنوا فِی الحَیوٰةِ الدُّنیا؛(۱۶) خداوند نصرت میکند شما را -این هم یک بخش دیگر- و همچنین مثل انبیا بلاشک دشمنان و مخالفین و معارضینی هم خواهید داشت، پس همان وضعیّت است؛ خود را برای آن آماده کنید. همه‌ی شما هم جوان هستید، بعد از این ان‌شاءالله شاید شصت سال، هفتاد سال شما وقت دارید که زندگی کنید و کار کنید و تلاش کنید. خودتان را آماده کنید برای پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال تلاش کردن و کار کردن و زحمت کشیدن، و بدانید که در پایان این راه، دنیا دگرگون خواهد شد بر اثر تلاش شما و بدون تردید به سمت مطلوب پیش خواهد رفت؛ حتماً این‌جور خواهد شد.

 یک نکته‌ای که من اینجا یادداشت کرده‌ام به شما بگویم، این است که دوران کنونی برای حوزه‌های علمیّه و برای روحانیّت یک اختصاصاتی دارد، یک ویژگی‌هایی دارد که با دورانهای قبل فرق میکند که این اختصاصات به نفع روحانیّت است، در جهت توفیق روحانیّت است. یکی تشکیل نظام اسلامی است؛ نظام اسلامی وقتی تشکیل میشود، یعنی فضا اسلامی است. نه اینکه معارضت وجود ندارد؛ چرا، معارضه که هست، همیشه هست، باز هم خواهد بود؛ امّا جریان اصلی، جریان اسلامی است. آن روزی که ما در سنین شماها بودیم، جریان اصلی، جریان ضدّ اسلامی بود؛ نه غیر اسلامی، [بلکه] ضدّ اسلامی بود. بنده در مشهد طلبه‌ای بودم که هم در حوزه درس میگفتم، هم جلسه برای دانشجوها داشتم؛ مسجد پر میشد از دانشجو، تفسیر برایشان میگفتم. با یک دوستی -خدا رحمتش کند- میخواستیم بیاییم تهران، داخل ایستگاه راه‌آهن قدم میزدیم تا وقت حرکت قطار بشود؛ آن جوانهایی که آنها هم مثل ما داشتند راه میرفتند برای اینکه وقت قطار بشود، همین‌طور گُله‌به‌گُله بنده را مسخره میکردند؛ آن رفیقی که با من همراه بود دانشگاهی بود، او خجالت میکشید. حالا آن کسی که بنده را مسخره میکرد، نه دشمنی‌ای با هم داشتیم، نه سابقه‌ای با هم داشتیم، نه بنده به او بدی‌ای کرده بودم، نه او احتمالاً سواد درستی [هم] داشت، امّا درعین‌حال این کارش بود. روحانیّت -یعنی یک طلبه‌ی جوانی که حالا مشغول هم هست و درس هم میخواند و درس هم میدهد- بی‌دلیل و بی‌جهت باید مورد تمسخر قرار میگرفت؛ فضا این‌جوری بود. حالا مشهد قبّةالاسلام بود و این‌جوری بود، تهران خیلی بدتر [بود]؛ تهران هم برای ما پیش می‌آمد، برای خیلی‌ها پیش می‌آمد. امروز این‌جوری نیست؛ نه‌اینکه امروز طلبه و روحانی و عمامه‌به‌سر دشمن و مخالف و مسخره‌کن نداشته باشد؛ چرا، امروز هم هستند و همیشه هم خواهند بود -پیغمبران را هم مسخره میکردند- لکن امروز جریان، جریان اسلامی است. این یک خصوصیّت؛ این به نفع شما است؛ از این خصوصیّت هرچه میتوانید باید استفاده کنید.

 یک امتیاز دیگرِ این دوران این است که در سطح جهان، یک احساس خلأ فکری و نیاز به یک فکر جدید موج میزند؛ در سطح جهان این‌جور است؛ دل‌زدگی و سرخوردگی از «ایسم»های مختلف -چه «ایسم»های چپ، چه «ایسم»های راست- در بین کشورها و بین اندیشمندان و بین جوانها بسیار زیاد شده؛ یک حالت خلأ فکری [وجود دارد]، حرف نو جا می‌افتد. جمهوری اسلامی، هم در مسئله‌ی انسان، هم در مسئله‌ی جامعه، هم در مسئله‌ی سیاست حرفهای نو دارد؛ اسلام حرفهای نو دارد. ما اگر بتوانیم این حرفهای خودمان را حرفهای نویی است در دنیا منتشر کنیم و به گوشها برسانیم، پذیرنده و طلبکار زیاد خواهد داشت. این یکی از خصوصیّات امروز است. یک روزی بود که این‌جور نبود؛ «یک‌ روزی» که عرض میکنم، نه صد سال پیش، [بلکه] همین زمان جوانی ما. فرض بفرمایید مارکسیسم، در بین جوانها در اغلب کشورها [رایج بود]؛ فقط در بعضی‌ از کشورها مثل آمریکا یا بعضی کشورهای اروپا به این شدّت نبود امّا در اغلب کشورها جاذبه‌ی مارکسیسم [بود]؛ بخصوص در زمینه‌ی اقتصادی،جاذبه‌ی سوسیالیسم، یک جاذبه‌ی همه‌گیر بود؛ [حتّی] در کشورهای اسلامی. در کشور خود ما و در بین علاقه‌مندانِ همین خطّ اسلامی، کسانی بودند از معاریف -که اگر بگویم می‌شناسید؛ یعنی همه‌تان می‌شناسید- که صریحاً با همین تعبیر «سوسیالیسم» از آن دفاع میکردند و حمایت میکردند و میل داشتند که فکر اقتصادی اسلامی را تطبیق بدهند با سوسیالیسم یا آن را در غالب تعبیرات سوسیالیسم بیان کنند. ما جلساتِ صحبت گوناگون و بحث و مباحثه و مانند اینها با بعضی از اینها داشتیم. امروز این‌جوری نیست؛ امروز سوسیالیسم شکست‌خورده است و آن چیزی که به آن میگفتند «سوسیالیسم علمی»، غلط بودنش تقریباً برای همه ثابت شده؛ تفکّر مارکسیستی بکلّی منزوی شده؛ لیبرالیسم -با آن معنایی که غربی‌ها برایش میکردند در زمینه‌ی فرد و جامعه و مانند اینها- محکوم شده. خلأیی وجود دارد؛ یعنی همه احساس نومیدی و سرافکندگی و سرخوردگی میکنند. امروز جای حرفهای اسلام است؛ نظر اسلام نسبت به انسان، نظر اسلام نسبت به علوّ مسیر انسانی و منتَهای حرکت انسان -همین سفر الی‌الله- حرفهای مهمّی است؛ نظر اسلام در مورد جامعه‌ی سیاسی کشوری [یعنی] همین مسئله‌ی مردم‌سالاری اسلامی، نظر اسلام در مورد مسائل گوناگون؛ اینها چیزهایی است که جاذبه دارد و اگر بخصوص به گوش نسلهای جوان دنیا برسد، مورد قبول قرار میگیرد. این‌هم یکی از خصوصیّات امروز است که دیروز نبود.

 یکی از خصوصیّات ممتاز دیگر امروز، آماده بودن وسایل رساندن پیام است؛ همین فضای مجازی که این برادرمان به تفصیل و خیلی خوب بیان کردند و تعبیر خوبی است که ایشان کرد و به ذهن بنده هم اتّفاقاً همین تعبیر قبلاً رسیده بود که «اسمش فضای مجازی است درحالی‌که واقعاً فضای حقیقی است»؛ یعنی این فضا درون زندگی بسیاری از مردم حضور دارد. خب همین فضای مجازی یک ابزار است؛ یک ابزار بسیار کارآمد برای اینکه شما بتوانید پیامتان را به اقصیٰ‌ نقاط دنیا برسانید، به گوش همه برسانید. این [امکان] دیروز نبود، امروز هست. یکی از امتیازات این است .

 یکی از امتیازات، خلق سؤال است؛ سؤال خیلی چیز بابرکتی است. در گذشته این‌همه سؤال خلق نمیشد، به ‌وجود نمی‌آمد. این خطا است که ما خیال کنیم سؤال و شبهه را دشمن همیشه به ‌وجود می‌آورد؛ بله، گاهی هم دشمن یک سؤال یا شبهه‌ای را به‌ وجود می‌آورد؛ امّا سؤال و شبهه از ذهن خلّاق انسان متولّد میشود. جامعه‌ی جوان اهل درس و بحث و تحصیل -یعنی همین مجموعه‌ی دانشگاهی و امثال اینها- همه‌ی اینها مزارع تولید سؤالند؛ اشکالی هم ندارد. شما خودتان هم همین‌جور هستید؛ شما هم جوانید، ذهن خلّاقی دارید؛ این ذهن میتواند سؤال به ‌وجود بیاورد و البتّه همین ذهن میتواند پاسخ به‌ وجود بیاورد و برای سؤالها جواب ارائه بدهد.

 [البتّه] در سؤالها متوقّف نمانید! این توصیّه‌ی من به شما است. در سؤالها متوقّف نمانید؛ بروید سراغ جواب. همه‌ی سؤالها جواب دارد؛ لازم است که ذهن، کار کند، تلاش کند، فعالیّت کند و به جواب مناسب [برسد]. البتّه در مورد جوابها هم سهل‌اندیشی و سهل‌انگاری نباید کرد؛ یعنی هر سؤالی با هر جوابی تناسب ندارد؛ پاسخ باید پاسخ منطقی و محکم و صحیح باشد.

 یکی از امتیازات امروز، کثرت سؤالات است؛ سؤال زیاد است. وقتی سؤال زیاد بود، مسائلی که به‌ وجود می‌آید، میدان را باز میکند برای فعالیّت ذهنی، برای عبور از مرزهای علم؛ آن‌وقت آثار تولید میشود. یک نویسنده‌ی متعصّب مصری سالها پیش یک کتابی علیه تشیّع نوشت به‌نام فجرالاسلام؛ [که] در آن حرفهای واقعاً غیرمنصفانه‌ای علیه تشیّع [بود]. البتّه بعد دنباله‌ی آن ضحی‌الاسلام و ظهرالاسلام و عصرالاسلام و مانند اینها را هم نوشت. اینها همه را بنده آن‌وقت‌ها در همان سالهای اواخر [دهه‌ی] ۴۰ یا اوایل [دهه‌ی] ۵۰ خوانده‌ام. این کتاب فجرالاسلام موجب شد که چند نفر از برجستگان علمای ما چند اثر برجسته به ‌وجود بیاورند. یکی از آن آثار برجسته الذّریعة است؛ ذریعه‌ی آشیخ آقا بزرگ تهرانی. یکی از آن آثار برجسته تأسیس‌الشّیعةلفنون‌الاسلام است؛ مال مرحوم صدر. همه‌ی اینها در مقابل فجرالاسلام [نوشته شد]. گمان میکنم یکی از آن آثار برجسته‌ای که تحت تأثیر کار فجرالاسلام -نوشته‌ی احمد امین مصری- به ‌وجود آمد، کتاب مرحوم سیّدمحسن امین است؛ این کتابِ شرح حال علما یا اعیان‌الشّیعة. خب، یعنی یک مسئله ایجاد شد، برای پاسخ به آن مسئله چند کار مهم انجام گرفت که اگرچنانچه آن سؤال نبود، این کارهای مهم انجام نمیگرفت. این هم یک نکته. بنابراین امتیازات این دوره امتیازات زیادی است؛ خدا را شکر کنید که در این دوره قرار گرفته‌اید و میتوانید از امتیازاتش استفاده کنید.

 و آخرین توصیه‌ی من هم مسئله‌ی تقوا و ورع و عبادت است. عزیزان من! بدانید این راه احتیاج دارد به تقوا. بدانید بهترین تبلیغ، تبلیغی است که شخصیّت عملی شما نسبت به آن اهداف و آرمانهای شما انجام خواهد داد و اثری که خواهد گذاشت: مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَلیَبدَأ بِتَعلِیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِه؛‌(۱۷) اوّل روی خودمان باید کار کنیم. اینکه در گذشته برخی از رؤسای مدارس، سحر میرفتند، نگاه میکردند ببینند کدام‌یک از طلبه‌ها دارد نماز شب میخواند و کدام نمیخواند یعنی مراقبت میکردند که طلبه حتّی‌المقدور از نماز شب محروم نماند، خیلی حرف پُرمعنایی است. البتّه آن روز این کار آسان‌تر بود؛ امروز با تلویزیون و سریالهای تلویزیونی و از اینها حرفها، کار مشکل است؛ امّا این کار مشکل را باید شما انجام بدهید. امروز شما جوانها، راه خدا، راه توسّل، راه دعا، راه بهره‌مندی از ادعیه‌ی زاکیه‌ی حضرت بقیّة‌الله (ارواحنافداه) را برای خودتان باز کنید؛ راه استفاده‌ی از این دعاهای مأثوری که از ائمّه رسیده برای خودتان باز کنید، از اینها استفاده کنید. بعضی از دعاها واقعاً با سندهای صحیح در روایات هست که انسان وقتی نگاه میکند لذّت میبرد. خود همین دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه، همه از همین قبیل است؛ این باب را برای خودتان باز نگه دارید؛ پرهیز از گناه، اساسی‌ترین کارها است. اوّلین توصیه‌ی این کسانی که در راه‌های سلوکی حرکت میکردند و ما ارادت به اینها داشتیم و علاقه‌مند [اینها بودیم]، به جوانها و ما -که آن‌وقت جوان بودیم- همین بود که میگفتند سعی کنید از گناه اجتناب کنید. «فَرِّق بَینی وَ بَینَ ذَنبِیَ المانِعِ لی مِن لُزومِ طَاعَتِک‌»(۱۸) که در دعای شریف ابوحمزه [هست]، یعنی اگرچنانچه انسان مبتلای به گناه شد، این گناه موجب میشود که انسان لزوم طاعت را هم از دست بدهد؛ یعنی ملازم با طاعت الهی هم نباشد؛ توفیقات از انسان گرفته میشود؛ این را در نظر داشته باشید. نماز اوّل وقت، نماز با توجّه و با حضور قلب، تلاوت قرآن، اُنس با دعا و زیارت، اینها آن چیزهایی است که برای شما برادران عزیز، خواهران عزیز، جوانهای عزیز من لازم است؛ اینها را بایستی در نظر بگیرید. آن‌وقت ان‌شاءالله به برکت درس خوبی که خواهید خواند و به برکت تقوا و پرهیزکاری‌ای که ان‌شاءالله رعایت خواهید کرد و به برکت این ذهنهای جوّال(۱۹) و فعّالی که شما دارید و امروز ما نمونه‌هایی از آن را مشاهده کردیم، جامعه‌ی علمی‌ - مذهبی ما که اسمش روحانیّت است، فردای بمراتب بهتری از امروز ان‌شاءالله خواهد داشت.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته


۱) در ابتدای این دیدار، تعدادی از طلّاب حوزه‌های علمیّه‌ی تهران، مطالبی بیان کردند.
۲) جوانب امری را با دقّت بررسی کردن
۳) سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «... و مَثَلِ آنها در انجیل چون کِشته‌اى است که جوانه‌ی خود برآورَد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقه‌هاى خود بِایستد و دهقانان را به شگفت آورَد، تا از [انبوهىِ‌] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد. ...»
۴) سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «... تا از [انبوهیِ‌] آنان، [خدا] کافران را به خشم دراندازد ...»
۵) شیخ مرتضیٰ انصاری
۶) اگر بنیاد چیزی درست نباشد، به ثمر نخواهد نشست.
۷) شامل
۸) بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت (۱۳۹۶/۶/۴)
۹) جمعیّت، جماعت
۱۰) بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت (۱۳۹۶/۶/۴)
۱۱) سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۶۵؛ «... و به‌سوی عاد، برادرشان هود را [فرستادیم]؛ گفت: "اى قومِ من! خدا را بپرستید که براى شما معبودى جز او نیست" ...»
۱۲) ستون
۱۳) سوره‌ی انعام، بخشی از آیه‌ی ۱۱۲؛ «و بدین‌گونه براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انس و جن برگماشتیم. بعضى از آنها به بعضى، براى فریب [یکدیگر]، سخنان آراسته القا مىکنند. ...»
۱۴) سوره‌ی انفال، بخشی از آیه‌ی ۲۴؛
۱۵) سوره‌ی نحل، بخشی از آیه‌ی ۹۷؛ «هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاکیزه‌اى، حیاتِ [حقیقى] بخشیم ...»
۱۶) سوره‌ی غافر، بخشی از آیه‌ی ۵۱؛« درحقیقت، ما فرستادگان خود و کسانى را که گرویده‌اند، در زندگى دنیا ... قطعاً یارى مىکنیم.»
۱۷) نهج‌البلاغه، حکمت ۷۱
۱۸) مصباح المتهجّد، ج‌۲، ص۵۹۲
۱۹) بسیار جولان‌دهنده

دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت با رهبر انقلاب

دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) به مناسبت هفته دولت در دیدار با رئیس جمهور و اعضای دولت دوازدهم، با اشاره به ضرورت «کار و تلاش جهادی و مضاعف مسئولان برای رفع مشکلات»، با بیان توصیه های «شخصیتی، رفتاری و کاری» به اعضای هیأت دولت، «اقتصاد و مسائل معیشتی مردم» را مهمترین مسئله کشور برشمردند و تأکید کردند: جهت گیری‌ها باید از «اقتصاد رانتی و نفتی» به «اقتصاد مولّد و مردمی» تغییر یابد.



ردیفتوصیه‌های رهبر انقلاب به دولت دوازدهم
۱نیت الهی برای خدمت به مردم و حل مشکلات آنها
۲روحیه جهادی وتلاش مضاعف
۳همکاری اعضای دولت به صورت تیمی
۴تحمل مخالفان و استقبال از نقدها
۵ارتباط نزدیک با مردم
۶پرهیز از اشرافی‌گری
۷کمک به حرکتهای خودجوش مردمی
۸توجه به کارآمدی، انقلابی و جهادی بودن همکاران
۹پیگیری و نظارت بر زیرمجموعه
۱۰داشتن برنامه دقیق و مدون و علمی
۱۱داشتن روحیه خطرپذیری در تصمیم‌گیریها و اقدام
۱۲تمرکز بر اولویتهای اصلی

رهبر انقلاب اسلامی با گرامی‌داشت هفته دولت و بزرگداشت یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر به‌عنوان دو نام ماندگار و نمادین، گفتند: با اینکه دوران مسئولیت این دو بزرگوار، بسیار کوتاه بود و نمی‌توان قضاوتی درباره عملکرد اجرایی آنان داشت، اما همواره از این دو شهید عزیز به نیکی و با تجلیل یاد می‌شود که علت آن، روحیات شخصیتی و مدیریتی آنان، همچون «انقلابی، مؤمن و صادق بودن» است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه روحیات شهیدان رجایی و باهنر باید سرلوحه همه مسئولان و دولتمردان باشد، از زحمات و تلاشهای دولت یازدهم و وزیرانی که در دولت دوازدهم حضور ندارند، قدردانی کردند و افزودند: امیدواریم با تعیین وزیر نیرو که وزارتخانه آن مهم است و نیز وزارت علوم که وزارتخانه ای بسیار مهمتر است، دولت دوازهم به صورت کامل، وظایف خود را انجام دهد.

ایشان، تشکیل دولت دوازدهم در موعد مقرر و انجام‌شدن آسانِ فرآیند شکل‌گیری دولت اعم از برگزاری انتخابات و مراسم تنفیذ و تحلیف و سپس رأی اعتماد مجلس را بسیار مهم و کم‌نظیر خواندند و خاطرنشان کردند: اکنون نوبت رئیس‌جمهور و وزراست که اقدام و عمل را آغاز کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر گذشت سریع زمان و لزوم بهره گیری هرچه بیشتر و صحیح از لحاظ دوران چهارساله مسئولیت، خاطرنشان کردند: این مدت برای انجام کارهای اساسی، زمان کمی نیست همچنانکه امیرکبیر در دوران سه‌ساله صدارت خود، کارهای مهمی کرد که اکنون کشور به فعالیت هایی از آن جنس نیاز دارد.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، توصیه هایی خطاب به رئیس جمهور و اعضای دولت دوازدهم بیان کردند که «داشتن نیت الهی برای خدمت به مردم به عنوان بندگان خدا و حل مشکلات آنها»، و «انس با قرآن و دعا» اولین توصیه ایشان بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان توصیه دوم، به لزوم داشتن «روحیه جهادی وتلاش مضاعف و خستگی ناپذیر و بدون چشمداشت» اشاره کردند و در توصیه سوم، افزودند: اعضای دولت علاوه بر اینکه در تصمیمات دولت، مسئولیت مشترک دارند، باید با یکدیگر همکاری داشته باشند و به صورت تیمی عمل کنند.

ایشان در توصیه‌ای دیگر خطاب به دولت گفتند: تحمل شنیدن صدای مخالف را داشته باشید و با بالا بردن حلم خود که همان ظرفیت درونی است، از نقادی استقبال و استفاده کنید.

«ارتباط نزدیک با مردم به‌منظور درک بهتر واقعیات زندگی مردم»، پنجمین توصیه رهبر انقلاب بود و در همین خصوص خاطرنشان کردند: «داشتن بخش ارتباطات مردمی قوی» و «سفرهای استانی» بسیار خوب و مفید است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ششمین توصیه خود را به موضوع «لزوم حفظ و تقویت روحیه مردمی و پرهیز از اشرافی‌گری»، اختصاص دادند، و در بیان توصیه هفتم افزودند: به حرکتهای مردمی که غالباً خودجوش است اعم از فرهنگی، اقتصادی و خدماتی همچون گروههای جهادی یا فرهنگی، کمک و مساعدت کنید.

«در نظر گرفتن کارآمدی، تدین، انقلابی بودن، پرکاری و جهادی عمل کردن در انتخاب همکاران و مدیران زیر مجموعه» هشتمین توصیه رهبر انقلاب اسلامی بود و در همین خصوص گفتند: اگر همکاران و مدیران شما افرادی با این خصوصیات نباشند، اهداف و مقاصد به سرانجام نخواهد رسید همانگونه که طرح تحول آموزش و پرورش و نقشه جامع علمی کشور برغم زحماتی که برای آن کشیده شد، آنگونه که باید، به نتیجه نرسیده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای موضوع «پیگیری و نظارت بر زیرمجموعه» و همچنین «داشتن برنامه دقیق و مدون و علمی» را مورد تأکید قرار دادند و در بیان توصیه یازدهم گفتند: در تصمیم گیریها و اقدام، با در نظر گرفتن اسناد بالادستی و سند چشم‌انداز و قوانین مصوب مجلس، شجاعت به خرج دهید و روحیه خطرپذیری داشته باشید.

آخرین توصیه رهبر انقلاب اسلامی به دولت، موضوع در نظر گرفتن اولویت ها در هر حوزه و تمرکز بر اولویت های اصلی بود.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، «اقتصاد» را اولویت واقعی کشور خواندند و با تأکید بر تلاش بی‌وقفه مسئولان برای حل مشکلات معیشتی مردم از جمله بیکاری جوانان گفتند: اقتصاد باید اولویت همه اعضا و بخشهای دولت باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: اگرچه وزارتخانه هایی مانند اقتصاد، صنعت، معدن، تجارت و جهاد کشاورزی مستقیماً در مسائل مهمی نظیر تولید و اشتغال مسئولیت دارند اما دیگر بخشهای دولت از جمله وزارت امور خارجه، آموزش و پرورش، علوم و ارشاد نیز می توانند در حل مشکلات اقتصادی، زمینه سازی و کمک کنند.

ایشان افزودند: آمارهای ارائه شده در بخش اقتصاد بر اساس مبانی علمی مطرح می‌شود، اما این آمارها به‌طور کامل و در همه‌جا، نشان دهنده وضع واقعی کشور و زندگی مردم نیست، بنابراین در این میان مشکلی وجود دارد که باید آن را شناخت و حل کرد.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: بر اساس این آمارها، تورم از چند ده درصد به زیر ده درصد رسیده، اما آیا قدرت خرید مردم و ارزشی پول ملی نیز در همین مقیاس، بالا رفته است؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مثالی دیگر خاطرنشان کردند: درباره رکود هم آمارهای اعلام شده درست است ولی هنوز واحدهای کوچک و متوسط فراوانی وجود دارد که زیر ظرفیت کار می کنند یا تعطیل شده اند و این واقعیت نشان می دهد که یک جای کار عیب دارد که باید آن را پیگیری و رفع کرد.

ایشان، مسئله بانکها، سرمایه گذاری، رشد نقدینگی و مسئله قاچاق را در موضوع اقتصاد مهم دانستند و تأکید کردند: مسئولانی که در دولت با اقتصاد، ارتباط مستقیم دارند باید مانند یک تیم هماهنگ، تصمیم گیری و عمل کنند و دیگران نیز به آنها کمک نمایند.

رهبر انقلاب اسلامی، اجرای سیاستهای اصل ۴۴ را از دیگر سرفصلهای مهم اقتصاد برشمردند و با انتقاد از پیش نرفتن کارها در این زمینه، گفتند: در بسیاری از موارد، سیاستها و مشکلات روشن است، و تصمیمات خوبی هم گرفته می شود اما کارها آنچنان که باید و شاید پیش نمی رود که این واقعیت نشان می دهد مشکل اصلی در اجرای تصمیمات است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دست به دست شدن بنگاهها و مراکز اقتصادی در بخشهای مختلف دولت را بی فایده خواندند و افزودند: باید با اجرای صحیح سیاستهای اصل ۴۴، دولت از تصدی‌گری به تنظیم‌گرایی، تغییر وضعیت دهد و با مشخص کردن راهها و سیاستها، نظارت و نظم را اعمال کند.

ایشان، «برخورد جدی با مفاسد اقتصادی»، «مسئله روستاها»، «مدیریت واردات و صادرات» و «آمایش سرزمین» را از دیگر موضوعات نیازمند توجه ویژه خواندند و خاطرنشان کردند: در آمایش سرزمینیِ استانها کارهایی شده است اما در آمایش سرزمینیِ کشور، هنوز سندی نداریم که باید برای تدوین و اجرای این سند مهم، برنامه زمان‌بندی تهیه شود.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به فعالیتهای ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی و تصمیمات خوب این ستاد افزودند: همه این تصمیمات عملیاتی نشد و توقع این است که نظارت و پیگیری شود تا تکالیف تعیین شده‌ی دستگاهها، بخوبی محقق شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر ضرورت تغییر جهت گیری اقتصادی کشور از «اقتصاد رانتی و نفتی» به «اقتصاد مولد و مردمی» افزودند: باید اقتصاد را از نفت خلاص کنیم و این هدف مهم با توجه به امکانات، ظرفیتها و نیروی انسانی کشور تحقق پذیر است، همانگونه که برخی کشورهای بدون نفت، این کار را کرده اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان، «حفظ جهت گیری و روحیه انقلابی و دینی در دیپلماسی» را مهم خواندند و تأکید کردند: باید در مسائل دیپلماسی به انقلاب خود افتخار کنیم و از عمل کردن به هنجارهای ملی یعنی هنجارهای برآمده از انقلاب، نظیر ایستادگی در مقابل استکبار، ظلم ستیزی و مخالفت با نظام سلطه، احساس عزت کنیم.

ایشان خاطرنشان کردند: پایبندی به مواضع و هنجارهای انقلابی باعث تشَخّص و برانگیختن احترام دیگران می شود، ضمن اینکه این کار با استفاده از نرمش‌ها و پیچش‌ها و طنازی‌های هنر دیپلماسی منافاتی ندارد.

«گشودن چتر دیپلماسی بر همه جهان» و «تمرکز نکردن بر روابط با چند کشور محدود» از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب در زمینه سیاست خارجی بیان کردند.

ایشان افزودند: در عرصه دیپلماسی باید چابک، بروز، سریع و هوشیار عمل کرد و به فضل الهی در آینده نیز همانگونه که تاکنون پیش رفته اید و در مقابل دشمنان ایستاده اید، عمل کنید.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای روحانی گزارشی از اقدامات دولت یازدهم و برنامه‌ها و اهداف دولت دوازدهم بیان کرد.

رئیس‌جمهور، مهمترین معضل پیش روی دولت را مسئله بیکاری و مشکلات اقتصادی خواند و افزود: نظام بانکی، صندوق‌های بازنشستگی، نبود تعادل در بودجه، مسئله آب و مشکلات محیط زیست از دیگر مسائلی است که باید در چهار سال آینده حل شوند.

آقای روحانی با برشمردن اهداف اصلی دولت دوازدهم، خاطرنشان کرد: هدف اول دولت حل مشکل بیکاری است و تلاش می کنیم سالانه بیش از ۹۰۰ هزار شغل ایجاد شود.

رئیس‌جمهور، «تحقق رشد ۸ درصدی، مبارزه با فقر و تحقق عدالت اجتماعی» را از دیگر اهداف دولت برشمرد و با بیان اینکه برای رسیدن به رشد ۸ درصدی نیازمند ۷۷۵ هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری جدید در سال هستیم، افزود: برای رسیدن به این هدف، بودجه و امکانات دولت کافی نیست و باید بانک‌ها، بازار سرمایه، صندوق توسعه ملی و سرمایه بخش خصوصی به میدان بیاید و سرمایه خارجی نیز جذب شود.

آقای روحانی، تورم سالانه را کمتر از ۸ درصد خواند و افزود: تلاش دولت دوازدهم این است که تورم را تک رقمی نگه دارد.

رئیس‌جمهور افزود: سال گذشته سالی استثنایی برای اقتصاد کشور بود زیرا شاهد رشد اقتصادی دو رقمی بودیم و رشد اقتصادی ایران در جهان اول شد.

آقای روحانی با اشاره به لزوم مردمی کردن اقتصاد و اصلاح نظام بانکی گفت: اگر بخواهیم به این اهداف برسیم، باید سود بانکی کاهش یابد و وزارتخانه‌ها و بانک‌ها از بنگاه‌داری دست بردارند.

رئیس‌جمهور با بیان اینکه به مردم قول داده‌ایم فقر مطلق تا پایان دولت دوازدهم ریشه‌کن شود، خاطرنشان کرد: برای رسیدن به این هدف باید با تحول مالیاتی، فاصله دو دهک بالا و پایین جامعه کم، و فقر مطلق ریشه‌کن شود.

آقای روحانی، «نوسازی و بازسازی صنایع»، «تحول در اقتصاد دانش‌بنیان» و «اتکاء به درآمدهای غیرنفتی» را از دیگر برنامه‌های دولت خواند و افزود: دولت دوازدهم بیش از گذشته با مشکلات آشناست و همه باید برای حل مشکلات کشور به دولت کمک کنند.

رئیس‌جمهور همچنین گفت: تلاش شد در انتخاب وزرا و معاونان رئیس‌جمهور، افرادی کارآمد و شایسته بدون وابستگی جناحی و حزبی دعوت به کار شوند.

در پایان این دیدار، نماز ظهر و عصر به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد.

بیانات رهبر انقلاب درباره شهید لاجوردی منتشر شد

بیانات رهبر انقلاب درباره شهید لاجوردی منتشر شد

یکم شهریور ماه مصادف است با سالروز ترور مجاهد فی سبیل الله شهید سید اسدالله لاجوردی، مبارز انقلابی و دادستان پیشین انقلاب اسلامی و رئیس سابق سازمان زندان‌ها که در محل کار خود در بازار تهران و به دست عوامل سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در سال ۱۳۷۷ به شهادت رسید.

حدود ۴۰ روز بعد از ترور ایشان، جمعی متشکل از خانواده‌های این شهید والامقام و دو شهید دیگر حادثه‌ی ترور (شهیدان رئیس‌اسماعیلی و مسعودی) و همچنین شهدای جمعیت مؤتلفه‌ی اسلامی، سه‌شنبه شب (۱۳۷۷/۷/۱۴) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز شهادت این شهیدان عزیز، بیانات رهبر انقلاب در آن دیدار را برای نخستین‌بار منتشر می‌کند. برای دسترسی به محصولات پرونده‌ی شهید لاجوردی، از لینک‌های زیر استفاده کنید:


متن بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانواده شهید لاجوردی با رهبر انقلاب

 پوستر | مرد پولادین

 تصاویر دیدار

 سخن‌نگاشت

 پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی شهادت حاج سید اسدالله لاجوردی

 شیعه تنوری | یادداشتی درباره شخصیت شهید لاجوردی

 گزیده فیلم | روزنامه آلمانی نوشت ترور لاجوردی، ترور نیست!

 بخشی از وصیت‌نامه‌ی شهید سید اسدالله لاجوردی 

 خاطره | شخصیت پولادین شهید لاجوردی

انسان ۲۵۰ ساله | امام جواد علیه‌السلام، نشانه مقاومت

انسان ۲۵۰ ساله | امام جواد علیه‌السلام، نشانه مقاومت

امام جواد علیه‌السلام مظهر مبارزه‌ی با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود. ۱۳۷۶/۶/۱۷‌ او نمودار و نشانه‌ی مقاومت است. انسان بزرگی که تمام دوران کوتاه زندگیش با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفه‌ی عباسی -مأمون- مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقب‌نشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل ‌کرد و با همه‌ی شیوه‌های مبارزه‌ی ممکن، مبارزه کرد. ۱۳۶۰/۲/۲۵


دیدار جمعی از مسئولان و فعالان فرهنگی استان‌های یزد و همدان با رهبر انقلاب

دیدار جمعی از مسئولان و فعالان فرهنگی استان‌های یزد و همدان با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح امروز (دوشنبه) در دیدار جمعی از مسئولان و فعالان فرهنگی از استان‌های یزد و همدان با تأکید بر لزوم تقویت روحیه‌ی انقلابی در نسل جوان، شهید حججی را نمونه‌ای درخشان از رویش‌های انقلاب خواندند و خاطرنشان کردند: مسئولان فرهنگی موظفند روحیه و جریان انقلابی را در محیط‌های مختلف تقویت و از آن پشتیبانی کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار با اشاره به بسترهای فراوانی که در دنیای امروز در جهت گمراه کردن نسل جوان ایجاد شده است، افزودند: در مقابل این تبلیغات مضرّ و صداهای گمراه‌کننده، ظرفیت‌های بزرگی در جهت هدایت و رویش جوانان وجود دارد.

رهبر انقلاب اسلامی، شهید حججی را نمونه‌ای درخشان از رویش‌های اسلامی و انقلابی خواندند و گفتند: شهید حججیِ عزیز در دنیایی که روزنه‌های اغواگر صوتی و تصویری فراوانی وجود دارد، چنین درخشید و خداوند او را همچون حجتی در مقابل چشم همگان قرار داد.

ایشان با اشاره به درخواست‌های فراوان جوانان برای حضور در جبهه‌های مبارزه با دشمن، افزودند: امروز بسیاری از جوانان با انگیزه‌ی بالا و ایمان باورنکردنی، به‌دنبال آنند که از زندگی، خانواده و راحتی خود بگذرند و با عشق به جهاد و دفاع از ارزش‌ها با دشمن مبارزه کنند که باید قدر این رویش‌های جدید و ارزشمند را دانست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تقویت روحیه‌ی انقلابی و جهادی را مهم‌ترین وظیفه‌ی مسئولان و دست‌اندرکاران فرهنگی خواندند و خطاب به آنان خاطرنشان کردند: باید همه‌ی تلاش خود را مصروف تربیت دینی و انقلابی جوانان کنید و بدانید اخلاق نیز همراه با تقویت روحیه‌ی انقلابی و دینی و حرکت جهادی و میل به جهاد در راه خدا، ایجاد و ماندگار می‌شود.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: مسئولان باید جریان عظیم نیروی انقلاب را که خوشبختانه در بین جوانان جریان دارد، تقویت کنند و به‌گونه‌ای عمل نکنند که جریان انقلابی، تضعیف و جریانِ مقابل آن در محیط‌های فرهنگی، دانشگاهی و تبلیغات دینی تقویت شود.

فرمانده کل ارتش و جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شدند

فرمانده کل ارتش و جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شدند



حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا، در احکام جداگانه‌ای امیر سرلشکر عطاءالله صالحی را به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و امیر سرلشکر سیّد عبدالرّحیم موسوی را با ارتقاء به درجه‌ی سرلشکری به سمت فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند.
متن احکام فرمانده معظم کل قوا به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
امیر سرلشکر عطاءالله صالحی
با قدردانی از خدمات خالصانه شما در فرماندهی ارتش جمهوری اسلامی ایران، بنا به پیشنهاد رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، جنابعالی را که از سوابق و تجارب ارزشمندی در حوزه‌های فرماندهی و ستادی برخوردار می‌باشید به سِمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب می‌کنم.
از زحمات و تلاشهای امیر سرتیپ سیّد عبدالرّحیم موسوی در این مسئولیت قدردانی می‌کنم. توفیق همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
سیّد علی خامنه‌ای
۳۰ مرداد ۱۳۹۶
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
امیر سرتیپ سیّد عبدالرّحیم موسوی
نظر به تعهد و شایستگی و تجارب، شما را با ارتقاء به درجه سرلشکری به سِمت فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب می‌کنم.
با توجه به ذخیره‌ی عظیم نیروی انسانی کارآمد و مؤمن ارتش و تجربیات دوران دفاع مقدّس و پس از آن، انتظار می‌رود در دوران فرماندهی شما با رویکرد تحولی و انقلابی، ارتقاء توان و آمادگی‌های رزمی و تعالی معنوی و بصیرتی و تأمین نیازهای معیشتی و هم‌افزایی با سایر نیروهای مسلح، شتاب گیرد و مجموعه آجا به نصاب شایسته‌تر برسد.
از تلاش‌های خالصانه و ارزشمند امیر سرلشکر عطاءالله صالحی در طول خدمت تشکر و قدردانی می‌کنم و توفیق همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
سیّد علی خامنه‌ای
۳۰ مرداد ۱۳۹۶

انتصاب رئیس، دبیر و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام

انتصاب رئیس، دبیر و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکمی رئیس، دبیر و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام را برای یک دوره پنج‌ساله منصوب کردند.
متن حکم رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خداوند علیم و قدیر را سپاس می‌گویم که با کمک و هدایت خود، مجمع تشخیص مصلحت را بر ادای وظائف خطیر آن موفق فرمود و این نهاد قانونی در بیش از ربع قرن توانست نقشی اثرگذار در اداره‌ی کشور داشته باشد. لازم می‌دانم از همه‌ی اعضاء و کارگزاران این نهاد تشکر کنم و یاد درگذشتگان این مجموعه را گرامی بدارم، مخصوصاً جناب آقای هاشمی رفسنجانی که از استوانه‌های سیاسی کشور بودند و سال‌ها مسئولیت سنگین ریاست این مجمع را برعهده داشتند، و نیز جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای طبسی و جناب آقای عسگراولادی و جناب دکتر حسن حبیبی رحمة‌الله‌علیهم.
اکنون با آغاز دوره‌ی جدید این نهاد، به حکم تجربه‌های ارزنده‌ی موجود، تغییراتی در ساختار و محتوا ضروری می‌نماید که عمدتاً عبارت است از:
-    سامان بخشیدن به مجموعه‌ی سیاست‌های کلّی و بازنگری در عناوین و نیز در فرآیند تعیین و تنظیم آن.
-    سامان بخشیدن به مسأله‌ی نظارت بر اجرای سیاست‌ها.
-    سازوکار لازم برای ارزیابی کارآمدی و اثربخشی سیاست‌ها.
-    ایجاد انسجام کامل در ساختار تشکیلاتی و مدیریتی و تمرکز برنامه‌ها بر اساس آئین‌نامه‌ی مصوّب.
-    چابک‌سازی تشکیلات و حذف بخش‌های موازی و غیر ضرور.
به جز اینها تغییرات اصلاحی دیگری نیز در خلال کار و در سایه‌ی دقّت نظر دست‌اندرکاران و انعطاف‌پذیری تشکیلات، لازم خواهد نمود و به کار گرفته خواهد شد انشاءالله.
با عنایت به آنچه گفته شد آیت الله آقای حاج سیّدمحمود هاشمی شاهرودی را به ریاست و جناب آقای دکتر محسن رضائی را به دبیری مجمع تشخیص مصلحت و اشخاص حقوقی و حقیقی نامبرده در زیر را به عضویت آن در دوره‌ی پنج‌ساله‌ی جدید منصوب می‌کنم:
اشخاص حقوقی:
الف) رؤسای محترم سه قوه
ب) فقهای معزّز شورای نگهبان
ج) رئیس ستاد کل نیروهای مسلّح
د) دبیر شورایعالی امنیت ملّی
ه) وزیر یا رئیس دستگاهی که موضوع مورد بحث، به آن دستگاه مربوط است
و) رئیس کمیسیون متناسب با موضوع بحث از مجلس شورای اسلامی
اشخاص حقیقی:
آیات و حجج اسلام:
آقای حاج سیّدمحمود هاشمی شاهرودی، آقای حاج شیخ احمد جنتی، آقای امینی نجف‌آبادی، آقای موحدی کرمانی، آقای ناطق نوری، آقای حاج شیخ حسن صانعی، آقای محسنی اژه‌ای، آقای مجتهد شبستری، آقای سیّدابراهیم رئیسی، آقای درّی نجف‌آبادی، آقای محمّدی‌عراقی، آقای مجید انصاری، آقای مصباحی‌مقدم.
و حضرات:
آقای غلامرضا آقازاده، آقای علی آقامحمّدی، آقای محمود احمدی‌نژاد، آقای محمّدجواد ایروانی، آقای محمّدرضا باهنر، آقای احمد توکّلی، آقای سعید جلیلی، آقای غلامعلی حدّادعادل، آقای داود دانش‌جعفری، آقای پرویز داودی، آقای محسن رضائی، آقای سیّدمحمد صدر، آقای محمّدحسین صفارهرندی، آقای محمّدرضا عارف، آقای محمّد فروزنده، آقای سیّدحسن فیروزآبادی، آقای محمّدباقر قالیباف، آقای حسین محمّدی، آقای حسین مظفّر، آقای سیّدمصطفی میرسلیم، آقای سیّدمحمّد میرمحمّدی، آقای سیّدمرتضی نبوی، آقای علی‌اکبر ولایتی، آقای صادق واعظ‌زاده، آقای احمد وحیدی.
حضرات آقایان را به حضور و اتقان و دقّت در تشخیص مصلحت و نیز به صلاح و سداد و انصاف دعوت میکنم و توفیق و هدایت الهی را برای خود و آنان مسألت می‌نمایم. نکات یاد شده در پیوست این حکم لازم است مورد توجه قرار گیرد.

 
سیّدعلی خامنه‌ای
۲۳ مرداد ۹۶