۱۲ توصیه برای استفاده بهتر از لیالی قدر
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن لیالی قدر ماه مبارک رمضان برخی از توصیههای حضرت آیتالله خامنهای برای استفادهی هرچه بهتر و کاملتر از این فرصت گرانبها را مرور میکند:
با آمادگی معنوی وارد شب قدر شوید
در ماه رمضان هم - در همه روزها و شبها - دلهایتان را هرچه میتوانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدّس لیلةالقدر آماده شوید، که: «لیلةالقدر خیر من الف شهر. تنزّل الملائکة والرّوح. فیها بإذن ربّهم من کل امر». شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متّصل میکنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منوّر میکنند. شب سِلم و سلامت معنوی - سلامٌ هی حتّی مطلع الفجر - شب سلامت دلها و جانها، شب شفای بیماریهای اخلاقی، بیماریهای معنوی، بیماریهای مادّی و بیماریهای عمومی و اجتماعی که امروز متأسفانه دامان بسیاری از ملتهای جهان، از جمله ملتهای مسلمان را گرفته است! سلامتی از همه اینها، در شب قدر ممکن و میسّر است؛ به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر شوید. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵
* ساعات لیلةالقدر را مغتنم بشمارید
قدر لیلةالقدر را باید دانست، ساعات آن را باید مغتنم شمرد و کاری کرد که انشاءاللَه قلم تقدیر الهی در شبهای قدر برای کشور عزیز و آحاد ملت ما تقدیری آنچنان که شایسته مردم مؤمن و عزیز ماست، رقم بزند. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳
* از رذائل مادی خود را دور کنید
ما باید امیدوار باشیم، دعا کنیم و بکوشیم از این شبها[ی لیالی قدر] برای عروج معنوی خود استفاده کنیم؛ چون نماز معراج و وسیلهی عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است. کاری کنیم عروج کنیم و از مزبله مادی که بسیاری از انسانها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه می توانیم، خود را دور کنیم. دلبستگی ها، بدخلقی ها - خلقیات غیرانسانی، ضدانسانی - روحیات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبله های روح انسانی است. این شبها باید بتواند ما را هرچه بیشتر از اینها دور و جدا کند. ۱۳۸۳/۰۸/۱۵
* بهترین اعمال در این شب، دعاست
فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبی که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعتهای کیمیایی لیلةالقدر، بندهی مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست... احیاء هم برای دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شبهای قدر یکی از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنی چه؟ یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همهی اینها دعاست. دعا یکی از مهمترین کارهای یک بندهی مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشی دارد. ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
* به معانی دعاها توجه کنید
ادعیهی رسیدهی از معصومین (علیهمالسّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالی، منتها جزو بهترینها یا شاید بهترینها، این دعاهائی است که از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) رسیده است. همین دعای کمیل یا دعای صباح یا دعای مناجات شعبانیه، که من از امام (رضوان اللَّه علیه) یک وقتی پرسیدم که در بین این دعاها شما بیشتر به کدام علاقه دارید، ایشان گفتند دعای کمیل و مناجات شعبانیه. هر دو از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) است. این راز و نیاز و سوز و گداز امیرالمؤمنین و هم مناجاتهای آن بزرگوار، حقیقتاً گدازنده است برای کسی که توجه داشته باشد.
و من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
* با خدا حرف بزنید
من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و بهترین خواستهها در همین دعاها و شبهای ماه رمضان و شبهای احیاء و دعای ابیحمزه و دعاهای شبهای قدر است. اگر کسی معانی این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان با خدا حرف بزنید. بین ما و خدا حجابی وجود ندارد؛ خدای متعال به ما نزدیک است؛ حرف ما را میشنود. بخواهیم با خدا حرف بزنیم؛ خواستههای خودمان را از خدای متعال بخواهیم. این انس با خدای متعال و ذکر خدای متعال و استغفار و دعا خیلی تأثیرات معجزآسائی بر روی دل انسان دارد؛ دلهای مرده را زنده میکند. ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
* از خدای متعال عذرخواهی کنید
شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمیدهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آنجا جای عذرخواهی نیست. اینجا که میدان هست، اینجا که اجازه هست، اینجا که عذرخواهی برای شما درجه میآفریند، گناهان را میشوید و شما را پاک و نورانی میکند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. اینجا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶
* دلهایتان را با مقام والای امیر مؤمنان آشنا کنید
مناسبت شب قدر، یکی مناسبت دعا و تضرع و توجه به پروردگار است که ماه رمضان بخصوص شبهای قدر، بهار توجه دلها و ذکر و خشوع و تضرع است. ثانیاً بهانه و مناسبتی است برای اینکه دلهایمان را با مقام والای امیر مؤمنان و سرور متقیان عالم قدری آشنا کنیم و درس بگیریم. هر چه که در فضائل ماه رمضان و وظائف بندگان صالح در این ماه بر زبان جاری شود و بتوان گفت، امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نمونهی کامل آن و برجستهترین الگو برای آن خصوصیت است. ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
* به ولیّعصر، ارواحنافداه، توجّه کنید
امشب را که شب قدر است، قدر بدانید. دعا، تضرّع، توبه و انابه و توجّه به پروردگار،جزو وظایف همه ماست. مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصیتان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید. از خدای متعال توجّه بخواهید؛ از خدای متعال مغفرت بخواهید؛ از خدای متعال انابه و حال و توجّه بخواهید.
امشب را قدر بدانید. شب بسیار مهمی است؛ شب بسیار عزیزی است. به ولیّعصر، ارواحنافداه، توجّه کنید؛ به در خانه خدا - مسجد - بروید و به برکت امام زمان از خدای متعال خواستههایتان را بگیرید. ۱۳۷۱/۰۱/۰۷
* در آیات خلقت و سرنوشت انسان تأمّل کنید
از اوّل شب بیست وسوم، از هنگام غروب آفتاب، سلام الهی - «سلام هی حتّی مطلع الفجر» - شروع میشود، تا وقتی که اذان صبح آغاز میگردد. این چند ساعتِ این وسط، سلامِ الهی و امن الهی و خیمهی رحمت خداست که بر سراسر آفرینش زده شده است. آن شب، شب عجیبی است؛ بهتر از هزار ماه، نَه برابر آن؛ «خیرٌ من ألف شهر». هزار ماه زندگی انسان، چقدر میتواند برکات به وجود آورد و جلب رحمت و خیر کند! این یک شب، بهتر از هزار ماه است. این، خیلی اهمیّت دارد. این شب را قدر بدانید و آن را به دعا و توجّه و تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه که خدای متعال از انسان خواسته است و بیاعتباری این زندگی مادّی و اینکه همهی این چیزهایی که میبینید، مقدّمهی آن عالمی است که لحظهی جان دادن، دروازهی آن عالم است، بگذرانید. ۱۳۷۵/۱۱/۱۲
* برای مسائل کشور و مسلمین دعا کنید
شبهای قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً میفرماید: «خیر من الف شهر»؛ یک شب بهتر از هزار ماه است! این خیلی ارزش دارد. شبی است که ملائکه نازل میشوند. شبی است که روح نازل میشود. شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنی درود و تحیّت الهی بر انسانهاست، هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش، صفا میان مردم، برای دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوی، چنین شبی است! شبهای قدر را قدر بدانید و برای مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهای اسلامی دعا کنید. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶
* حاجات خود و مؤمنان را از خدا بخواهید
نگاه کنید به حاجات خودتان، حاجات مسلمانان، حاجات کشورتان، حاجات برادران مؤمنتان؛ به مریضها، به مریضدارها، به جانبازان، به غم دیدهها، به دلهای غمگین، به چشمهای نگران، به نیازهای فراوانِ انسانهایی که حول و حوش شما، زیر سقف شما و در کشور شما هستند، در دنیای اسلام هستند، روی کره خاک هستند. همه این حاجات را در این شبهای قدر، یکی یکی از خدای متعال بخواهید. ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
اطلاعنگاشت | با قرآن آشنا شویم
حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: « ما با مفاهیم قرآن ناآشناییم؛ باید آنقدر تلاش کنیم که مفاهیم قرآنی جزو مفاهیم رایج و گفتمانهای عمومیِ ملّتهای مسلمان و کشورهای ما قرار بگیرد.» ۹۶/۲/۷ در آستانه ماه مبارک رمضان پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR مطالبات و توصیههای رهبر انقلاب درباره ترویج انس با قرآن در جامعه را در این اطلاعنگاشت مرور میکند.
دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (دوشنبه) در دیدار سران قوا، مسئولان و کارگزاران نظام و جمعی از مدیران کشور، اعتماد همه رأی دهندگان به صندوق انتخابات نظام اسلامی را مهمترین واقعیت انتخابات ۲۹ اردیبهشت خواندند و با تأکید بر ضرورت ایجاد فضایی جدید از همکاری و کار و تلاش برای پیشرفت ایران و اعتلای نظام افزودند: برای اداره درست کشور و مدیریت فرصتها و تهدیدها باید ضمن استفاده از تجربیات که مهمترین آنها وحدت ملی و اعتماد نکردن به آمریکاست، به ملاکهای درست تصمیم گیری اتکا کرد که اصلی ترین این ملاکها، «تأمین منافع ملیِ حقیقی» یعنی منافعی است که با هویت ملی و انقلابی ملت در تعارض نباشد.
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای سخنان خود، ماه مبارک رمضان را فرصتی طلایی و مغتنم برای «تضرع به درگاه خداوند متعال»، و «نورانی کردن دلها» خواندند و خاطرنشان کردند: دستیابی به اهداف و خواستههای والا در گرو ارتباط با خداوند و تلاش صادقانه و مؤمنانه است و اگر جامعه اسلامی و انقلابی از ذکر و تضرع به درگاه پروردگار غافل شود، ضربه خواهد خورد.
رهبر انقلاب اسلامی سپس در نگاهی به مسائل روز، درخصوص «انتخابات ۲۹ اردیبهشت» گفتند: انتخابات کار بزرگی بود و قدرت انقلاب و عمق نفوذ نظام اسلامی را در دلهای مردم نشان داد، اگرچه رسانههای جهانی در تبلیغات پر حجم خود هیچ اشارهای به این مسئله مهم نمیکنند.
ایشان، کار با ارزش همه مشارکتکنندگان در انتخابات را «ابراز اعتماد به نظام اسلامی» خواندند و افزودند: کار مشترک مردم فارغ از اینکه به چه کسی رأی دادند، این بود که به صندوق رأیِ جمهوری اسلامی و به حرکت عظیم مقرر شده در قانون اساسی یعنی انتخابات، «اعتماد» کردند.
حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از برخی افراد که با تفسیرهای غلط به دنبال تقسیم کردن مردم هستند، افزودند: نباید با بگومگوها و تقسیم کردن مردم، کار بزرگ ملت در انتخابات را خراب و ضایع کرد.
ایشان با اشاره به اقدامات وقیحانه آمریکاییها بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران در افزایش تحریمها و کوبیدنِ بیش از پیش بر طبل دشمنی، افزودند: در مقابل این دشمنیها، باید فضای جدیدی از همکاری، کار و تلاش برای رسیدن به هدف مشترک یعنی «پیشرفت کشور و اعتلای جمهوری اسلامی» ایجاد کرد و همه در آن فضا، سهیم و شریک شوند.
رهبر انقلاب اسلامی، لازمه تحقق اهداف و به زانو درآوردن دشمن را «تلاش و ایستادگی» خواندند و گفتند: همه باید به مسئولین کشور کمک کنند و مسئولین نیز باید با رعایت حال مردم، در بخشهای مختلف با یکدیگر همکاری کنند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: مشی همیشگی بنده این بوده و هست که از همه دولتهایی که بر سر کارند، حمایت میکنم و بعد از این نیز همینگونه خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی سپس با ورود به بحث اصلی خود یعنی چگونگی مدیریت صحیح کشور و تشخیص راه از بیراهه، گفتند: اداره صحیح کشور در وهله اول نیازمند مشخص شدن «ملاکهای تصمیم سازی و تصمیم گیری» و در مرحله بعد، نیازمند «استفاده از تجربه های ۳۸ سال گذشته» است.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین ملاک های تصمیم گیری صحیح، به «منافع ملی» به عنوان ملاک اصلی اشاره کردند و افزودند: البته منافع ملی آن زمانی واقعاً منافع ملی است که با «هویت ملی و انقلابی ملت ایران» در تعارض نباشد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: منافع ملی باید با هویت ملی تطبیق داده شود نه اینکه هویت ملی تابعی از موضوعاتی تحت عنوان منافع ملی قرار گیرد، زیرا در واقع آن موارد، «منافع تخیلی» است نه منافع ملی.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه به بیان معنای هویت ملی پرداختند و افزودند: هویت ملی ایران براساس سه عنصر «مسلمان بودن، انقلابی بودن و عمق تاریخی»، شکل می گیرد و در تعریف هویت ملی حتماً باید این سه عنصر مد نظر قرار گیرند.
ایشان گفتند: مسئولان کشور اعم از دولت محترم، قوه قضاییه، قوه مقننه و همه کسانی که تصمیم های کلان می گیرند، باید از هر تصمیمی که شائبه بیگانه بودن با اسلام، انقلاب و تاریخ ملت ایران و یا ضدیت با آنها را داشته باشد، پرهیز کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه تعریف ارائه شده از منافع ملی به معنای نادیده گرفتن پیشرفتهای بشری و محروم کردن خود از این پیشرفتها نیست، افزودند: متأسفانه این روزها تأویل برخی سخنانی که مسئولان بیان می کنند، بصورت وسیع، رایج شده است و نباید تعریف منافع ملی در چارچوب هویت اسلامی، انقلابی و تاریخی، به معنای بسته شدن راه استفاده از پیشرفتهای بشری، تأویل شود.
حضرت آیتالله خامنهای یک نکته مهم را درخصوص منافع ملی متذکر شدند و تأکید کردند: منافع ملی ما نباید تحت تحمیل خارجی قرار گیرد.
ایشان با تأکید بر اینکه قدرتهای استکباری برای تحمیل خواسته های خود شیوه های مختلفی بکار می گیرند، افزودند: یکی از این شیوه ها تأمین منافع مستکبران تحت عنوان «هنجارهای بین المللی» است تا از این راه، کشورهای مستقل و ظلم ستیز را به هنجارشکنی متهم کنند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: اخیراً آمریکاییها در سخنان خود درباره ایران، تحت عنوان هنجارهای بین المللی موضوع «بیثبات سازی منطقه» را مطرح می کنند که در پاسخ آنها باید گفت اولاً این منطقه چه ارتباطی به شما دارد و ثانیاً عامل بیثباتی منطقه، شما و عمّالتان هستید.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به نقش آمریکاییها در ایجاد گروهک داعش و حمایتهای نظامی و تدارکاتی از این گروهک، خاطرنشان کردند: ادعای تشکیل ائتلاف بر ضد داعش یک دروغ است، البته آمریکاییها با «داعشِ کنترلنشده» مخالفند اما اگر کسی بخواهد واقعاً داعش را نابود کند، با او مقابله می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی اتهام اخیر رئیس جمهور آمریکا به ایران مبنی بر حمایت از تروریسم و نیز اتهام های حقوق بشری آمریکاییها را در چارچوب شیوه هنجارتراشی برای تأمین منافع مستکبران برشمردند و خاطرنشان کردند: اینکه آمریکاییها، در کنار حکام قرون وسطایی و قبیله ای سعودی، از حقوق بشر سخن می گویند و در جایی که بویی از دموکراسی نبرده، به جمهوری اسلامی که مظهر مردم سالاری است، تهمت می زنند واقعاً مضحک است و به عنوان یک لکه ننگ تاریخی بر پیشانی آنها خواهد ماند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش بعدی سخنانشان به تبیین چگونگی استفاده از تجربه ها در اداره صحیح کشور، و مدیریت فرصتها و تهدیدها پرداختند.
ایشان با اشاره به «تأثیر تعیین کننده انسجام و وحدت ملی» در موفقیتهای ۴ دهه اخیر افزودند: باید از این تجربه موفق در اداره کشور استفاده کرد، البته وحدت منافاتی با اعلام مخالفت با سیاستهای دستگاهها ندارد اما نباید در زمینه مسائل کلان در کشور کشمکش و بگومگو باشد.
حضرت آیتالله خامنهای «دو قطبی شدن کشور» و «دو دستگی مردم» را تجربه ای خطرناک دانستند و افزودند: در سال ۵۹، رئیس جمهور وقت جامعه را دو قطبی، و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود.
رهبر انقلاب اسلامی «فاصله گذاری واضح با دشمن» را زمینهساز وحدت ملی دانستند و افزودند: مسئولان باید با دشمن خارجی و عوامل داخلی او فاصله گذاری جدی کنند.
ایشان با یادآوری تجربه تلخ حوادث سال ۸۸ گفتند: در آن حوادث عده ای در خیابانها به صراحت علیه اساس انقلاب و باورهای دینی شعار دادند و چون با آنها مرزبندی و فاصله گذاری نشد مشکلات ادامه یافت.
«تکیه بر ظرفیتهای داخلی و اولویت دادن به تولید ملی» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب در بحث اداره صحیح کشور بر آن انگشت گذاشتند.
ایشان افزودند: کشور دارای نیروی انسانی جوان و بسیار خوب و کارآمد است که ظرفیت خود را در پیشرفتهای علمی از جمله مسئله انرژی هسته ای نشان داده است و باید از تجربه مفید استفاده از جوانان برای پیشبرد بخشهای دیگر کشور نیز استفاده کرد.
حضرت آیتالله خامنهای، «اعتماد نکردن به دشمن» را از دیگر تجربه های اساسی و جدی خواندند که باید در مدیریت کشور به آن توجه کامل شود.
ایشان افزودند: می توانستیم به دشمن اعتماد نکنیم اما در جاهایی به علتهایی مثلاً برای گرفتن بهانه از دست آمریکایی ها کوتاه آمدیم که البته بهانه گرفته نشد و ضربه هم خوردیم.
رهبر انقلاب به مسئولان تأکید کردند: هر جا عرصه کار با بیگانگان است باید با دقت، وسواس و احتیاط کامل وارد شد و در لحن و بیان هم بگونه ای سخن گفت که اعتماد به دشمن در آن احساس نشود، زیرا هم در داخل و هم نزد بیگانگان تأثیر منفی خواهد داشت.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به قضیه «برجام» گفتند: به مسئولانی که پیگیر این مسئله بودند اعتماد داشتیم و داریم چرا که آنها را خودی و مؤمن می دانیم اما در همین ماجرا در مواردی به علت اعتماد به حرف طرف مقابل از مسائلی صرف نظر کردیم یا اهتمام لازم را به خرج ندادیم که در نتیجه خلاهایی باقی ماند که دشمن در حال استفاده از آنهاست.
رهبر انقلاب به نامه آقای ظریف به مسئولان اروپایی درباره موارد نقض برجام بهدست آمریکایی ها اشاره کردند و افزودند: وزیر امور خارجه که مخالف مذاکرات نیست اما چون انسانِ «متدین، با وجدان و دارای احساس مسئولیت» است، در این نامه موارد مختلف «نقض روح و جسم برجام» را تشریح کرده است.
حضرت آیتالله خامنهای، «هیأت نظارت بر برجام» را به دقت و اجرای کامل وظایف خود فراخواندند و افزودند: در پذیرش برجام، شرایط صریحی را بصورت مکتوب مشخص کرده ایم که هیأت نظارت بر برجام باید مراقبت کند تا این شرایط به دقت رعایت شود.
ایشان تأکید کردند: وقتی دشمن با وقاحت در مقابل شما ایستاده است، هر نوع کوتاهیِ شما را حمل بر ضعف و ناچاری میکند و گستاخ تر می شود، بنابراین باید کاملاً مراقب بود.
«تقویت اقتدار نظامی و امنیتی» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب در ترسیم بایدها و نبایدهای «اداره صحیح کشور و مدیریت فرصتها و تهدیدها» مورد تأکید قرار دارند.
ایشان افزودند: بدیهی است که آمریکا برای حذف عناصر اقتدار ایران از سپاه و نیروی قدس بدش بیاید و شرط و شروط بگذارد که مثلاً سپاه نباشد، بسیج دخالت نکند، در مسائل منطقهای اینطور رفتار کنید و امثال این حرفها، اما همه مسئولان باید برعکس دشمن، عناصر اقتدار و عزت ایران یعنی نیروهای مسلح، سپاه، بسیج و همه عناصر مؤمن و انقلابی را تقویت کنند.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه سخنانشان به بیان چند نکته مهم و تأثیرگذار اقتصادی در اداره صحیح کشور پرداختند.
ایشان خاطرنشان کردند: رئیس جمهور محترم در سخنانشان مواردی را گفتند که «باید بشود» اما مخاطب و مجریِ عمده این موارد، خود ایشان و تیم کاریِ دولت هستند.
رهبر انقلاب با اشاره به تأثیر جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی در اداره اقتصادی کشور، «رسیدگی حقیقی به روستاها از جمله ایجاد صنایع روستایی» را حلّال برخی مشکلات از جمله حاشیه نشینی و مفاسد ناشی از آن خواندند و گفتند: ایجاد امکاناتِ رفت و آمد و انتقال راحت محصولات روستاها برای روستاییان، بسیار مهم است.
«مدیریت صحیح واردات از جمله جلوگیری شدید از وارداتِ محصولاتی که به تولید مشابه داخلی ضربه می زند»، «استفاده مردم از محصولات داخلی به عنوان زمینه لازم برای ارتقای کیفیت این محصولات»، «مقابله با قاچاق»، «اجرای صحیح و شایسته اصل ۴۴» و مسئله «امنیت سرمایه گذاری» از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب اسلامی در این بخش از سخنانشان به آنها اشاره کردند.
ایشان در جمع بندی مطالب اقتصادی سخنانشان گفتند: ما مسئولان در این چند سال درباره مسائل اقتصادی خیلی حرف زده ایم اما اکنون باید وارد عمل شد، به همین علت «ارائه نقشه راه روشن و جامع» از اولین کارهایی است که دولت باید انجام دهد.
حضرت آیتالله خامنهای «فضای مجازی» را از دیگر مسائل مهم و تأثیر گذار در اداره صحیح کشور خواندند.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: بهمنی از مسائل ضد ارزشی و مخالف منافع ملی، مطالب درست و نارست، اطلاعات غلط یا صحیح و حتی شبه اطلاعات بر ذهن جامعه فرود می آید که باید این فضا کنترل شود، اما نباید ملت را از فضای مجازی محروم کرد.
ایشان با انتقاد از کوتاهی ها در زمینه ایجاد شبکه ملی اطلاعات افزودند: شماری از کشورها با ایجاد شبکه ملی اطلاعات، ضمن رعایت خطوط قرمز خود و کنترل صحیح فضای مجازی از اینترنت برای تأمین منافعشان بهره گرفته اند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: باید همه مردم بتوانند از منافع فضای مجازی استفاده کنند و در زمینه هایی که به ضرر کشور، افکار عمومی و به ویژه جوانان نیست، سرعت اینترنت افزایش یابد و هر کار لازم دیگر نیز انجام شود.
مسئله «آمریکا» آخرین موضوعی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن پرداختند و افزودند: بسیاری از مسائل با آمریکا اساساً قابل حل نیست زیرا مشکل آمریکا با ما ناشی از مسائلی همچون انرژی هستهای و حقوق بشر نیست، بلکه مشکل آنها با اصل جمهوری اسلامی است.
حضرت آیتالله خامنهای، سر کار آمدن نظام اسلامی در منطقهای مهم و در سرزمینی ثروتمند همچون ایران و در پیش گرفتن سیاستهای مستقل را عامل اصلی دشمنی آمریکاییها با جمهوری اسلامی دانستند و گفتند: آنها با اصل استقلال کشور مخالفند و حتی اگر حکومتی در کشور بر سر کار بود که دینی و انقلابی نبود اما مستقل بود، مخالفتها و معارضههایی با آن وجود داشت.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به منابع و امکانات فراوان ایرانِ اسلامی گفتند: قدرتهایی که کارشان دستاندازی در کشورهاست، حاضر نیستند از چنین لقمهای بگذرند، اما انقلاب اسلامی نمیگذارد این لقمه از گلوی آنها پایین برود.
حضرت آیتالله خامنهای مسائلی همچون «حقوق بشر، تررویسم و ادعای ایجاد بیثباتی از سوی ایران در منطقه» را بهانههای آمریکا علیه نظام اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: آمریکا، خود تروریست و تروریستپرور و حامی رژیمی همچون رژیم صهیونیستی است که مغزِ تروریسم است و از روز اول با ترور و ظلم بوجود آمده است، بنابراین، با آمریکا نمیتوان کنار آمد.
ایشان در همین زمینه تأکید کردند: نباید حرفهای مبهم و دوپهلو زد که موجب سوء استفاده شود بلکه باید مطالب و مواضع، صریح و روشن بیان شود.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: آمریکاییها بدانند جمهوری اسلامی از مواضعی همچون ظلمستیزی و دفاع از فلسطین دست بر نمیدارد و از تلاش برای احقاق حقوق ملت کوتاه نمیآید.
حضرت آیتالله خامنهای در جمعبندی سخنانشان، ملت ایران را ملتی زنده و انقلاب اسلامی را بالنده و جوان خواندند و خاطرنشان کردند: این شرایط، آینده خوبی را به ملت نوید میدهد و امیدواریم وضع مردم روز به روز بهتر شود و تهدیدها را به بهترین وجه دفع کند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، رئیسجمهور با تشکر از مردم و رهبر معظم انقلاب بخاطر شکلگیری حماسه انتخابات ۹۶ گفت: پیروز انتخابات ملت است و دوران رقابتها و بگومگوها دیگر پایان یافته و امروز باید به خواستهها و مطالبات مردم توجه کنیم.
رئیسجمهور مهمترین مطالبات مردم را رفع مشکلات اقتصادی بویژه اشتغال و بهبود معیشت برشمرد و افزود: بیتردید اگر همه در کنار هم پشت سر رهبر معظم انقلاب قرار گیریم میتوانیم بر مشکلات فائق آییم.
آقای روحانی با بیان اینکه بدخواهان دنیا از جمله آمریکا بیش از گذشته از عظمت ایران نگران هستند، خاطرنشان کرد: باید منتظر نقشهها و توطئههای جدید دشمنان باشیم، البته این توطئهها برای ملت ایران تازگی ندارد و مردم ما در حوادث سختتر و پیچیدهتر در برابر دسیسههای آنها پیروز شده اند و در آینده نیز پیروز خواهند شد.
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به قرار داشتن در هفتههای پایانی دولت یازدهم و نزدیک شدن به آغاز فعالیت دولت دوازدهم، به تشریح خدمات دولت پرداخت.
آقای روحانی، «کنترل تورم و تک رقمی کردن آن»، «رشد اقتصادی بالای هشت درصد»، «ایجاد اشتغال، رشد مثبت در تراز بازرگانی»، «ثبات قیمت ارز»، «کاهش اتکای بودجه به نفت و افزایش اتکا به مالیات»، «افزایش تولید و صادرات نفت و محصولات پتروشیمی»، «گازرسانی به ۹ هزار روستا و آبرسانی به بیش از پنج هزار روستا، برقرسانی به همه روستاهای بالای ۱۰ خانوار» و «اتصال ۲۸ هزار روستا به اینترنت» را از جمله دستاوردهای دولت یازدهم اعلام کرد.
رئیسجمهور با اشاره به نامگذاری سال جاری به نام «اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال»، گفت: همه تلاشها در دولت دوازدهم در جهت تحقق این شعار خواهد بود.
آقای روحانی حل مشکل اشتغال را نیازمند کاری بزرگ و ملی دانست و با بیان اینکه برای تحقق برنامه ششم در حوزه اشتغال باید بیش از ۹۰۰ هزار شغل در سال ایجاد شود، خاطرنشان کرد: برای ایجاد شغل نیازمند سرمایه، اصلاح امور بانکی، افزایش مهارتهای جوانان و توسعه شرکتهای دانشبنیان هستیم.
رئیسجمهور، حمایت از محرومان و مستضعفان را یکی دیگر از برنامههای مهم دولت دوازدهم خواند و با تاکید بر اهمیت مسئله عدالت اجتماعی خاطرنشان کرد: فاصله درآمدی دهک دهم و دهک اول جامعه حدود ۱۴ برابر است که باید به یک رقم متعادل برسد.
آقای روحانی در پایان از ملت ایران بخاطر تلاش و حضور فعالانه و همچنین از رهبر معظم انقلاب اسلامی بخاطر حمایتها و هدایتهای ایشان قدردانی کرد.
در پایان این دیدار، نماز مغرب و عشا به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد و حاضران روزه خود را همراه ایشان افطار کردند.
خط حزبالله ۸۵ | آتش به اختیار
حضرت آیتالله خامنهای:«خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
هشتاد و پنجمین شماره خط حزبالله با سخن هفتهای با عنوان «تصمیم، فکر، حرکت و اقدام؛ آتش به اختیار» منتشر شد.
گزارش هفتهی این شماره با عنوان «مدافع رای مردم؛ اصول تغییر ناپذیر رهبر انقلاب» به اصول تغییر ناپذیر رهبر انقلاب در مواجهه با موضوع انتخابات در جمهوری اسلامی پرداخته است.
هشتاد و چهارمین شمارهی خط حزبالله به ارواح طیبه شهدای حادثه تروریستی تهران تقدیم شدهاست.
نسخهی PDF نشریه در سه نسخهی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر روی خروجی پایگاه KHAMENEI.IR قرار گرفته و عموم امت حزبالله میتوانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئتهای مذهبی و پایگاههای بسیج توزیع کنند.
برای دسترسی به آرشیو نشریه میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
بیانات رهبری انقلاب در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب
بسمااللهالرّحمنالرّحیم
خیلی جلسهی مطلوب و شیرین و انشاءالله پُرفایدهای بود جلسهی امشب ما؛ اوّلاً شعرهای خوبی شنیدیم و امیدوار شدیم به حرکت پیشروندهی شعر فارسی در کشورمان؛ ثانیاً از نقاط مختلف کشور شعرائی حضور داشتند و متنوّع و گوناگون، با سلیقهها، با نگاهها، با خاستگاههای گوناگون، شعر سروده بودند. و تقریباً همهی آنچه خوانده شد خوب بود؛ اینها همه خوشحالکننده و امیدوارکننده است.
شعر، یک ثروت ملّی است؛ همهی انواع شعر -غزل، قصیده، رباعی، قطعه، مثنوی یا انواع شعرهای بهاصطلاح نوع قدیمی یا حتّی شعرهای نیمایی- اینها همه ثروت است، ثروت ملّی است؛ اینکه این ثروت در چه راهی بنا است مصرف بشود، مهم است؛ سعیای در کشور وجود داشت و الان هم وجود دارد که این ثروت در خدمت مفاهیم و عناوینی غیر از آنچه انقلاب به ما داد و ارائه کرد و تثبیت کرد، به راه بیفتد؛ این سعی وجود دارد؛ از اوّل انقلاب هم البتّه وجود داشت. علّت هم این است که قبل از انقلاب شعرای خوبی داشتیم؛ شعرای بزرگی داشتیم که در انواع مختلف شعر، در کیفیّتهای گوناگون و در درجات مختلف شعر میگفتند؛ لکن آنچه در میان آن شعرها به درد این ملّت میخورد، زیاد نبود، کم بود؛ چه شعر قدیمی -و به قول آقایان، کلاسیک- و چه شعرهای نو.
خب ما در محیط ادبیِ آن روز بودیم، میدیدیم؛ کسانی بودند، شعر میگفتند، شعر نو میگفتند، داعیهی نوگرایی و نواندیشی هم داشتند، امّا در واقع هیچ خدمتی به پیشرفت کشور و تجدّد واقعی و صحیح کشور نمیکردند. خیلی از همانهایی که شعر نو میگفتند و افتخار میکردند و پُز این را میدادند که در خدمت مفاهیم نو هستند، در دستگاههای دربار و وابستگان دربار و مانند اینها نوکری میکردند؛ [یعنی] نمیشود گفت آنجا همکاری میکردند؛ بهمعنای واقعی کلمه نوکری میکردند؛ خب ما بعضیهایشان را از نزدیک میشناختیم، بعضیها را هم دورادور؛ هم کارهایشان را میدیدیم، هم میشناختیم. شعر در خدمت مفاهیم انقلاب نبود؛ شعر در خدمت مفاهیم آگاهی و بیداری کشور نبود؛ نه اینکه هیچ نبود، کم بود، خیلی کم بود؛ نسبت به آنچه باید میبود، کم بود؛ آن چیزهایی هم که بود، جوری نبود که عامّهی مردم و طبقهی محتاجِ راهنمایی و راهبری از آن استفاده کنند.
شما ملاحظه کنید در بین شعرای نوپردازِ آن روز -آن تراز اوّلهایشان و بالاهایشان- آن که شعرش مثلاً در خدمت اینجور مفاهیم بود، بیشتر از همه اخوان(۲) بود؛ منتها شعر اخوان شعری است که خیلیها از آن اصلاً چیزی درست نمیفهمیدند؛ آنچنان رمزی و نمادین حرف میزد که خیلیها نمیفهمیدند؛ بله، بعضیها که وارد بودند و با این زبان آشنا بودند میفهمیدند؛ بعضیهای دیگر [از شعرا] هم که اصلاً در این وادیها نبودند و وارد نبودند، در خدمت مفاهیم دیگری بودند. شعرای کلاسیک هم همینجور. البتّه گوشه و کنار شعرائی که برای مسائل مذهبی شعر بگویند یا برای مسائل انقلابی شعر بگویند بودند، امّا خیلی کم؛ شعر در خدمت مفاهیم پیشبرندهی کشور و بصیرتافزایی کشور نبود.
بعد از انقلاب آن روال بههم خورد؛ جوانانی پیدا شدند، افراد صاحبهمّتی پیدا شدند. همین جوانهایی که بعد بحمدالله جایگاههای شعری بالاتری هم پیدا کردند -مثل مرحوم حسینی، مثل همین مرحوم قیصر امینپور یا آقای علی معلّم که [ایشان] نیستند در جلسهی ما(۳) و بعضیهای دیگر که اینها آن جوانهای اوّل کار انقلاب بودند- حقیقتاً خدمت کردند؛ یعنی انقلاب را وارد یک مقولهی جدیدی کردند. امثال اینها واقعاً خدمت کردند؛ تعداد محدودی بودند لکن روزبهروز این دایره وسیعتر شد. البتّه بنده میبینم گاهی آثار شعری دیگری را که در خدمت مفاهیم دیگر است؛ حالا در بعضی عناد نسبت به مفاهیم اسلامی و انقلابی هم هست، در بعضی نه، عنادی نیست -که گاهی میآیند و میآورند برای ما شعرها را، نگاه میکنم میبینم- لکن امروز در سطح عمومی کشور، غلبه با شعری است که باب انقلاب است؛ حالا یا مفاهیم مذهبی است یا مفاهیم انقلابی است یا مفاهیم مربوط به دفاع مقدّس و مسائل اینجوری است؛ انواع و اقسام شعرها. امروز این ثروت خوشبختانه در این جهت دارد به کار میافتد.
تا چند سال قبل از این مایهی شعری بود، [امّا] رتبهی شعری کم بود، بالا نبود؛ خوشبختانه رتبهی شعری هم پیش رفته، بالا رفته؛ انسان این را مشاهده میکند از شعرهایی که میخوانند. خب، بنده گاهی اوقات آن اوایل در همین جلسهی نیمهی ماه رمضان -که خب چندین سال است دیگر، شاید سی سال مثلاً یا بیشتر یا کمتر- میشنفتم، گوش میکردم امّا واقعاً حرص میخوردم از شعری که خوانده میشد؛ چون میدیدم سطح شعرها، سطح مناسب و مطلوبی نیست. حالا نه! واقعاً هرکدام از این دوستان که شعر میخوانند، آدم احساس افتخار میکند، احساس میکند که الحمدلله کار دارد پیش میرود؛ یعنی شعر -خود این مایهی روینده و بالنده و پیشرونده- همینطور مدام دارد میبالد و پیش میرود؛ شعر اینجوری است، یعنی هنر اینجوری است؛ خیلی از حقایق اینجوری است که بمرور زمان در داخل کشور اگر روی آن کار بشود، همینجور است؛ مثل یک درختی که روزبهروز بالندگی آن بیشتر میشود، اگر برسند به این درخت، در جای خود مراعات بشود، مراقبت بشود، آبیاری بشود، هَرَس بشود و امثال اینها، این روزبهروز رشد پیدا میکند و منافع او و میوهدهی او بیشتر میشود. این حالت الان در شعر کشور خوشبختانه وجود دارد. بنابراین این دو خصوصیّت هست؛ هم شعر -یعنی این ثروت عظیم انسانی- بالنّسبهی به بخشهای دیگر، در خدمت مفاهیم خوب است؛ هم همین [شعری] که در خدمت این مفاهیم است، سطحش سطح بالایی است، سطح خوبی است و رو به رشد است و رو به پیشتر رفتن است؛ این دو نکته وجود دارد.
منتها من میخواهم عرض بکنم در این زمینهها، توقّف و احساس بهمنزلرسیدگی سمّ مهلک است؛ هرکدام از شما آقایان، همانهایی که شعرهایتان خیلی خوب است و آدم لذّت میبرد، همانها اگر احساس کردند که رسیدند به آن ایستگاه آخر و دیگر بعدش چیزی نیست، قطعاً توقّف میکنند و سقوط میکنند و نزول میکنند. علاوه بر اینکه این [احساس] خطا هم هست؛ یعنی الان در این جمع حاضر، فرض کنیم حالا غربالگری کردیم و یکی شد در درجهی اوّل؛ همان که در بین جمع حاضر در درجهی اوّل است، در عالم شعر در درجهی اوّل نیست؛ یعنی بالاخره فاصلهاش تا سعدی و حافظ و فردوسی و جامی و مانند اینها فاصلهی قابل توجّهی است و باید برسد به آنها؛ [البتّه] از آنها هم بالاتر میشود رفت؛ اینجور نیست که حافظ، منتهای حدّ شعر باشد؛ نه، بالاتر هم میشود رفت؛ هم در استفادهی از تعبیرات و گسترهی واژگانی مناسب در شعر، هم در مضمونیابی؛ مضمونیابی مثل آنچه آدم مثلاً فرض بفرمایید در شعر صائب میبیند، در شعر کلیم میبیند، در شعر حزین میبیند، بیش از همه در شعر بیدل میبیند. بالاخره در این زمینهها خیلی زیاد باید کار بشود و میشود کرد و این درخت، توانایی و استعداد و ظرفیّت بالندگی خیلی بیش از اینها را دارد.
پس این را میخواهیم عرض بکنیم که دوستانی که بحمدالله در حدّی هستند که شعر آنها تحسین انسان را برمیانگیزد، خیال نکنند که «خب دیگر، رسیدیم، الحمدلله، تمام شد»؛ نخیر، باید هنوز تلاش کنند، باید کار کنند، باید پیش بروند. ما هنوز در عالم شعر، در دورهی قبل از دورهی کنونی کسانی را میشناسیم که از لحاظ مایههای شعری، بهطور محسوس سطح کاملاً بالاتری از شعرای خوب امروز داشتند؛ یعنی واقعاً کسانی بودند که مثلاً در غزل، سطح واقعاً بالاتری داشتند. حالا کار به محتوا نداریم؛ محتواها ممکن است مورد قبول ما نباشد امّا از لحاظ شکل غزلی [سطح بالاتری داشتند]؛ فرض کنید امیری فیروزکوهی یا رهی معیّری یا تا همین اواخر، مرحوم قهرمان یا قدسی یا بعضیهای دیگر؛ اینها از لحاظ شعری یک سطح بالایی داشتند و نمیشود از اینها گذشت. در شعر نو هم همینجور؛ در شعر نو هم کسانی بودند که خب واقعاً برجسته و ممتاز بودند؛ حالا آنهایی که ما میشناختیم و بنده میشناختم مثل مرحوم اخوان و امثال اینها. علیایّحال، پس باید جلو رفت و توقّف جایز نیست. این یک نکته است.
شعر را هرچه میتوانید دقّت کنید، هم برای مضمونیابیاش، هم برای پیراستن الفاظش، هم برای کشاندن بیشتر به سمت مفاهیم مورد نیاز امروز؛ این مفاهیم را پیدا کنید. انصافاً ما ایرانیها در گزارش حقایق و حوادث و شخصیّتهای خودمان، آدمهای تنبلی هستیم؛ واقعاً اینجوری است. حالا البتّه این درخور تحقیق آقایان جامعهشناس است که تحقیق کنند ببینند آیا این تنبلی یک خصوصیّت ملّی ما است یا در طول زمان بر ما تحمیل شده؟ ما دربارهی شخصیّتهایمان [کار نمیکنیم]. حالا مثلاً فرض کنید امام بزرگوار ما یک شخصیّت درجهی یک است دیگر؛ یعنی هیچ کسی -چه دوست، چه دشمن- مثلاً دربارهی شخصیّت امام تردید ندارد و عظمت این شخصیّت را کسی تردید نمیکند. ممکن است یکی [او را] قبول نداشته باشد، امّا عظمت او را قبول دارد. حالا ما دربارهی این شخصیّت عظیمی که در زمان ما بود و قریب سیسال از درگذشت او میگذرد، چند جلد کتاب نوشتهایم؟ واقعاً فکر کنید ببینید ما چند کتاب دربارهی امام نوشتهایم! این را مقایسه کنید با تعداد کتابهایی که مثلاً دربارهی آبراهام لینکلن در آمریکا نوشته شده. من در یک گزارشی خواندم که [اگر] تعداد کتابهایی که برای آبراهام لینکلن نوشته شده روی هم بچینند، یک ستون ده متری درست میشود؛ یک چنین چیزی. حالا آبراهام لینکلن یک عنوانی دارد -اگرچه عقیدهی بنده این است که آن عنوان، دروغ است؛ اینکه میگویند ایشان [عامل] آزادی بردگان و مانند اینها است، حرف مفتی است، حرف واقعی نیست؛ [امّا] حالا اینجوری عنوان شده- لکن دربارهی رؤسای جمهور معمولی آمریکا مثل آیزنهاور، مثل دیگران، گاهی هزار جلد کتاب نوشته شده! شوخی است؟ شما ببینید دربارهی امام خمینی ما چند جلد کتاب نوشتهایم؟ اینجوری است قضیّه؛ ما در این زمینهها عقب هستیم؛ [البتّه] ما ایرانیها عقب هستیم، وَالّا در کشورهای عربی هم من دیدهام دربارهی حوادثی که اتّفاق میافتد، بلافاصله کتاب نوشته میشود؛ بلافاصله تحلیل، کتاب سیاسی و ازاینقبیل مینویسند؛ از ابعاد مختلف، از جوانب مختلف، سلایق مختلف، موافق، مخالف، تحلیل میکنند و مانند اینها؛ ما در این زمینهها انصافاً عقب هستیم. دربارهی شعر هم همینجور است.
حالا فرض کنید که همین قضایای شام، همین قضایای مدافعین حرم، خب جا دارد که دربارهی این، مثلاً صدها شعر گفته بشود. یا فرض کنید قضایای عراق؛ قضایای عراق خیلی قضایای مهمّی است؛ البتّه آن را شاید یک مقداری آدم بتواند حق بدهد به مردم، [چون] اغلب مردم ما از حقیقت قضیّهی عراق و آنچه در عراق پیش آمد -کاری که آمریکاییها میخواستند در عراق بکنند و چطوری سرشان به سنگ خورد و چه عواملی این حالت را به وجود آورد- قاعدتاً خبر ندارند، امّا خب واقعاً یک قضیّهی عجیبی است قضیّهی کشور عراق؛ کشور عراقِ صدّام حسین، تبدیل بشود به کشور عراق شهید حکیم! اصلاً شما ببینید این فاصله چقدر است؟ اصلاً قابل تصوّر نیست این فاصله؛ این، اتّفاق افتاده. خب دربارهی این صدها بلکه هزارها شعر باید گفت، باید منظومه گفته بشود.
امروز یکی از آقایان یک منظومهای گفته بودند، آوردند من نگاه کردم، دیدم؛ حالا یادم نیست منظومهی چه بود، [به نظرم] چهارپاره بود؛ منظومه بود. یکی از کارهای نکردهی ما منظومهسازی است. یک موضوعی را در نظر بگیرید، یک منظومه برایش بسازید؛ کمااینکه این کار را شعرای گذشتهی ما انجام دادند. یکی از کارهای جالب مرحوم امیری فیروزکوهی منظومهسازی بود. ایشان سه جور شعر داشت، سه شیوه، سه سبک: غزل داشت، [این] یک سبک، سبک هندیِ زیبای شیوای مثلاً پُرمضمون؛ بعد قصیده داشت به سبک خاقانی -قصیدهی امیری فیروزکوهی را کسی نگاه کند، گاهی اوقات ممکن است اشتباه کند با خاقانی؛ واقعاً به سبک قصائد خاقانی- و منظومه داشت خارج از هر دوی این سبکها؛ سبکهای نو. فرض کنید دربارهی درختی در سیمیندشت -محلّ ملکی که در شمال داشتند، مثلاً یک درختی آنجا بوده- یک منظومه گفته بود؛ یعنی این کارها بوده در گذشته. یا همین مرحوم آقای الهی قمشهای، این نغمهی حسینی او یک منظومه است، نغمهی حسینی را ایشان برای همین پسرش حسین آقا -که حالاها مطرح است- گفته. خود مرحوم آقای الهی برای من شخصاً تعریف کرد این قضیّه را که این بچّه مریض بود و ایشان قطع امید کرده بودند از اینکه این بچّه که شیرخواره بوده، زنده بماند؛ نذر میکند که اگر این بچّه زنده بماند، ایشان یک منظومهای بگوید دربارهی امام حسین. گفت مشغول فکر شدم، دیدم بچّهام داشت میمرد، بچّه در آن ساعتهای آخر بود و داشت از بین میرفت، میمرد؛ برای اینکه مادرش نبیند جان کندن بچّه را، به او گفتم برود بالای پشت بام؛ گفتم برو بالای پشت بام، سرت را برهنه کن، دعا کن، فلان کن؛ به این بهانه خواستم از بالای سر بچّه دورش کنم که جان کندن بچّه را نبیند امّا خودم این نذر به ذهنم رسید که اگر این بچّه خوب شد، من یک منظومهای بگویم دربارهی امام حسین؛ بعد شروع کردم فکر کردن که بله مثلاً از کجا شروع میکنم، چهجوری میگویم و ازاینقبیل، همینطور ذرّه ذرّه در ذهنم [میگفتم] که ناگهان رسیدم به علیاصغر و تشنگی علی اصغر؛ ناگهان به ذهنم آمد که این بچّه سه چهار روز است به دستور دکتر، نه آب خورده، نه شیر؛ دکتر گفته بوده آب و شیر برای این [بچّه] ضرر دارد، اگر بخورد میمیرد؛ گفتم با خودم این بچّه تشنه است، اینکه دارد میمیرد، بگذار من آب به او بدهم [بعد] بمیرد؛ دیگر حالا که دارد میمیرد، اقلّاً تشنه نمیرد؛ میگفت بلند شدم آب آوردم و با قاشق چایخوری ذرّه ذرّه آب ریختم لای لبهای این بچّه؛ دو سه بار که این کار را کردم، دیدم چشمهایش وا شد؛ بیشتر آب به او دادم، شروع کرد گریه کردن؛ رفتم دمِ راهپلّه، مادرش را صدا کردم گفتم که بیا بچّهات شیر میخواهد؛ گفت مادره فکر کرد بچّه مُرده، من با این زبان دارم میگویم که «بیا بچّهات را شیر بده»؛ آمد پایین دید نه، بچّه دارد گریه میکند و شیر میخواست، بنا کرد شیر دادن؛ گفت بچّه خوب شد! البتّه این داستان را ایشان در همان مقدّمهی نغمهی حسینی ذکر کرده؛ آنچه ایشان به من گفت و حالا نقل کردم با آنچه در مقدّمهی نغمهی حسینی است اندکی تفاوت دارد:
در [ورق] دفتر نام و نشان
نامْ حسین آمدش از آسمان
این حسین الهی [قمشهای] که برنامه اجرا میکند همین است؛ این بچّه مال این [ماجرا] است. غرض خب، نغمهی حسینی را گفته ایشان، و یکی از بهترین شعرهای آقای الهی قمشهای همین نغمهی حسینی است؛ یعنی جزو بهترین شعرهای آقای الهی، همین منظومهی نغمهی حسینی است. خب ما منظومه نداریم.
یکی از دوستان تذکّر دادند به من که از جملهی چیزهایی که ما نداریم -به قول ایشان- ژانر هجو است؛ حالا این کلمات فرنگی هم اینقدر رایج شده که بدون آن کأنّه آدم نمیفهمد؛ رشتهی هجو. پیغمبر به حسّانبنثابت گفت که هجوشان کن اینها را؛ او هم بنا کرد هجو کردن. [شما هم] هجو کنید؛ خب رقص شمشیر میکند! این جاهلیّت مدرن با جاهلیّت قبیلهای کنار هم قرار گرفتهاند! از این بهتر، منظره از این زیباتر! این را در شعر هجو کنید. هزار شعر دربارهی این میشود گفت مثلاً فرض کنید. حالا هجو یک مسئله است، طنز هم یک مسئلهی دیگر است که خب البتّه طنز خوشبختانه هست و امشب هم که هم آقا خواندند، هم آقای ناصر فیض بودند که نخواندند و دیگران، الحمدلله از لحاظ طنز بد نیست؛ یواش یواش پیشرفتهایی کردهایم؛ منتها هجو جایش خالی است؛ باید هجو بشوند اینها که یک کارهایی گاهی میکنند. اینکه بیایند مثلاً فرض کنید کشوری مثل عربستان سعودی را بکنند [فلانکارهی] کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل! دیگر از این جالبتر چیزی نیست! واقعاً جای هجو دارد، حیف است که هجو نشود؛(۴) واقعاً [اگر] یک چنین چیزی هجو نشود حیف است، از دست میرود. این هم این است. انشاءاالله که خداوند همهی شماها را موفّق بدارد؛ دیگر شد ساعت ۱۲، خداحافظ.
۱) در ابتدای این دیدار، جمعی از شاعران به قرائت اشعار خود پرداختند.
۲) مهدی اخوان ثالث
۳) یکی از حضّار توضیح دادند که ایشان به علّت بیماری موفّق به حضور نشدهاند.
۴) خندهی معظّمٌله و حضّار
انسان ۲۵۰ ساله | افشای خط نفاق، شیوه امام حسن علیهالسلام
شیوهی امام حسن علیهالسلام افشای خط نفاق بود. رهبر انقلاب ۱۳۵۹/۵/۶
ترقهبازیهای امروز در «اراده مردم» تأثیری نخواهد گذاشت/ انشاءالله کلک اینها کنده خواهد شد
دیدار جمعی از دانشجویان با رهبری انقلاب
در دوازدهمین روز از ماه مبارک رمضان، جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی، عصر امروز (چهارشنبه) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از دانشجویان، با اشاره به حوادث تروریستی تهران، تاکید کردند: ملت ایران دارد حرکت میکند و پیش میرود؛ این ترقهبازیهایی هم که امروز شد، اینها هم در اراده مردم تأثیری نخواهد گذاشت.
ایشان ادامه دادند: این را همه بدانند؛ اینها کوچکتر از آن هستند که بتوانند در اراده ملت ایران و مسئولین کشور اثری بگذارند، این حوادث نشان داد که اگر چنانچه جمهوری اسلامی در آن نقطهای که مرکز اصلی این فتنههاست ایستادگی نمیکرد، ما تا حالا گرفتاریهای زیادی از این ناحیه در داخل کشور داشتیم. انشاءالله کلک اینها کنده خواهد شد.