بیانات رهبری در دیدار هیأت علمی و دستاندرکاران برگزارى همایش ملى فقه هنر
اوّلاً مژدهى بزرگى داده شد که حوزهى علمیّه وارد مقولهى مربوط به هنر از منظر شناخت فقهى شده است. روشن است که از حوزهى علمیّه انتظار نیست که سینماگر یا شاعر یا نقّاش یا مجسّمهساز یا معمار تربیت بکند -همانطور که آقاى ژرفا در ضمن بیاناتشان اشاره کردند- امّا انتظار هست که مبانى اسلامى را در باب موضوع هنر که عرض خواهیم کرد چقدر اهمّیّت دارد بیان بکند؛ اوّل کشف کند و تحقیق کند و عمقیابى کند، بعد هم آن را تبیین کند براى مردم و براى جامعه. شما این کار را شروع کردهاید؛ این کار خیلى مبارکى است و من واقعاً، عمیقاً و صمیمانه از همهى شماها که به این فکر افتادهاید و این کار را کردهاید و بحمدالله فضلاى خوب و برجستهاى هم وارد این کار شدهاند، تشکّر میکنم.
کار را نیمهکاره نگذارید، متوقّف نگذارید؛ و بهمعناى حقیقى کلمه -همچنانکه ما در فقه معاملات، کار میکنیم، در فقه عبادات کار میکنیم، اخیراً مثلاً در فقه ارتباطات یا در فقه اقتصاد یا مثلاً فرض کنید که در فقه مسائل گوناگون اجتماعى کار میکنیم- در فقه هنر هم واقعاً کار کنیم؛ یعنى حقیقتاً ملّاى ما بتواند در زمینهى هنر، هم در زمینهى اصل موضوع هنر بهمعناى کلّى قضیّه، هم شاخههاى متنوّع و متعدّد هنر، نظر صریح و روشن بدهد. هیچ مانعى هم ندارد که اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ کمااینکه در همهى ابواب فقهى هم اختلاف نظر بین فقها وجود دارد؛ یکى یک چیزى میگوید، یکى یک چیز دیگرى میگوید؛ امّا برآیند همهى این اختلافها پیشرفت است. فقه امروز با فقه زمان شیخ طوسى یکسان نیست؛ بااینکه اینهمه اختلاف در نظرات وجود داشته امّا این فقه پیشرفت کرده؛ فنّىتر، عمیقتر، دقیقتر، جزئىنگرتر در مسائل وارد شده؛ در این زمینه هم همینجور خواهد شد.
امّا مسئلهى هنر، خیلى مسئلهى مهمّى است. هنر جزو زندگى انسان است؛ در ذات خود، هنر یکى از لوازم وجود انسان است مثل خیلى از چیزهاى دیگر. همهى شعبههاى هنر همینجور است؛ آدمهایش مختلفند والّا این وجه مشترک در همهى هنرها وجود دارد که زاییدهى ذوق و تخیّل است؛ تخیّل قوى و ذوق وافى، هنر را بهوجود مىآورد. البتّه مهارتها، تجربهها، کارشناسىها، همهى اینها در کنارش وجود دارد، [امّا] مایهى اصلى عبارت است از ذوق؛ لذا شما همینطور که ملاحظه میکنید در بین فقهاى ما در حوزههاى علمیّه بااینکه بحث هنر بهمعناى هنر هیچ مطرح نبوده، هنرمندان بزرگى در خود حوزه حضور پیدا کردهاند؛ ایشان(۲) میفرمایند به تفنّن، بعضى به تفنّن، بعضىها هم واقعاً حرفهاى؛ مثلاً سیّدمحمّدسعید حَبّوبى شاعر حرفهاى است و یک شاعر برجستهى عرب است. فرض بفرمایید سیّدمحمّد هندى یا سیّدرضا هندى که آن قصائد گوناگون مفصّل را گفته، یک شاعر حرفهاى نجف است؛ اینها مال زمان قدیم هم نیستند. یا سیّدرضى؛ من سالها پیش یکوقتى از یک عرب باذوقى خواستم مقایسه کند بین شعر سیّدرضى و شعر یک نفر دیگر -که نمیخواهم اسم بیاورم، یک آدم معروف و شاعر معروف- گفت اصلاً قابل مقایسه نیست. او شعرشناس بود؛ بنده شعر عربى را نمیتوانم مثل یک عرب بشناسم و بفهمم که وزن شعر و بهاصطلاح اندازه و قوارهى شعر چقدر است؛ این را یک عربِ شاعر میتواند بفهمد. میگفت اصلاً قابل مقایسه نیست؛ یعنى شعر سیّد رضى در ردیف اوّل اشعار عرب قرار دارد. خب، یعنى میشود گفت این هم همان حرفهاى [است]؛ یعنى خیلى تفنّنى هم نبوده؛ واقعاً حرفهاى وارد شدند. و زیاد داریم؛ خود سیّد مرتضى شاعر است، محقّق حلّى شاعر است، پدر علّامه شاعر است؛ این علماى بزرگ ما همه شاعرند، منتها در مقولهى شعر وارد شدند؛ فرض کنید در مقولهى معمارى وارد نشدند یا در مقولهى موسیقى وارد نشدند و از این قبیل. بنابراین این نشاندهندهى این است که وقتى این مایهى طبیعى، یعنى آن ذوق و تخیّل در جایى بهوجود آمد، این بُروز خواهد کرد ولو فضا فضاى پرورانندهى این هم نباشد؛ مثل حوزههاى علمیّه که اصلاً فضاى اینجورىاى نبوده است.
خب، بنابراین هنر یک امر انسانى است؛ نمیتوانیم ما بنشینیم بحث کنیم که آیا هنر از احکام خمسه کدام حکم را دارد؛ یک طبیعت انسانى است، یک حقیقت انسانى است، یک حقیقت بشرى است؛ جلوههاى مختلفى دارد مثل بقیّهى کارهایى که افراد بشر میکنند؛ آن جلوههاى مختلف را باید رفت سراغش و دنبال احکام خمسه براى آنها باید گشت والّا اصل هنر یک پدیدهى انسانى است، یک امر مبارک است، یک امر ضرورى است، یک امر حقیقى است.
فقه متکفّل همهى امور زندگى بشر است؛ ادّعاى فقه این است. فقه متکفّل تبیین شرعى و اسلامى همهى امورى است که مورد ابتلاء انسان است در زندگى فردى و اجتماعىاش. خب، هنر یکى از همین امور است؛ بایست فقه به این بپردازد. بله، ما دیر به این فکر افتادیم، دیر شروع کردیم؛ این کارها خیلى قبلها باید انجام میگرفت. و حالا بحمدالله شماها شروع کردهاید و این کار را حتماً متوقّف نکنید و دنبال کنید. امّا اینکه حالا آیا افراد حوزه وارد مقولههاى هنرى بشوند یا نه -مثلاً فرض کنید سینما یا تئاتر یا بقیّهى [رشتهها]- این البتّه یک حرف دیگر است. بدیهى است که یک نفر طلبهاى که وارد حوزهى علمیّه میشود، براى یک مقصودى وارد میشود که آن مقصود معنایش سینماگرى نیست، همچنانکه معنایش تجارت نیست؛ همچنانکه معنایش معمارى نیست؛ بدیهى است و این لزومى ندارد، امّا منعى هم وجود ندارد که حالا یک نفرى اگرچنانچه ذوقش اقتضا کرد، برود وارد یک مقولهاى بشود به شرطى که از کار اصلى خودش باقى نماند. بله، یک فقیه برجسته اگر بخواهد در زمینهى مسائل هنرى اظهار نظر بکند، بایستى با مقولهى هنر آشنایى داشته باشد؛ اگر با این مقوله آشنایى [نداشته باشد] و نشناسد هنر را و نداند که هنر چیست و خصوصِ این مقولهى هنرى چه حدّومرزهایى دارد، چه تعریفى دارد، بعید است که بتواند درست حکم را از آب دربیاورد؛ چون یکى از شرایط استنباط درست حکم، شناخت موضوع است؛ موضوع را باید خوب شناخت. اگر موضوع را نشناسیم، حکم بدرستى به دست نمىآید. بنابراین به نظر من جا براى این کار خیلى زیاد است؛ هم راجع به خود هنر و فلسفهى فقه هنر -که آقاى علىدوست فرمودند و کاملاً درست است؛ یعنى این بحث قابل طرحى است- بعد هم فقه هنر با ورود در مسائل فقهى هنر، حدّومرزهاى هنر را مشخّص کردن و نظر اسلام را گفتن.
اگر دربارهى اصل هنر بخواهیم نظر اسلام را بدانیم، به نظر میرسد که اسلام هنر را نهفقط قبول کرده بلکه تشویق کرده. قرآن یک اثر هنرى است؛ شما ملاحظه میکنید؛ در آیات کریمهى قرآن جاهاى زیادى وجود دارد که تقدّم و تأخّر در جملهبندى وجود دارد بهخاطر اینکه سجع آیه حفظ بشود. موارد متعدّدى در قرآن هست؛ با اینکه قرآن نه تقیّد به سجع بهمعناى مصطلح دارد، نه تقیّد به قافیه، [چون] شعر نیست و تقیّد به این چیزها ندارد امّا درعینحال زیبایى کلام یک جاهایى اقتضا کرده که یک جملهى معترضهاى وسط بیاورند براى اینکه سجع آخر آیه که با بقیّهى آیات منطبق است برابر در بیاید و آن زیبایى را بدهد. یا وزن و موسیقى کلام؛ در آیات کریمهى قرآن، موسیقى کلمات یک چیز مغفولٌعنه واقع شده و به آن توجّه نمیشود. بعضىها دنبال وزن رفتهاند که آیات موزون قرآن را پیدا کنند -و پیدا کردهاند، زیاد هم هست آیاتى که خودش یک وزن عروضى است- امّا موسیقى کلمات قرآن، آنجایى هم که حتّى وزن ندارد، یک چیز عجیب است؛ بسیار گوشنواز است. کسى که با قرآن انس داشته باشد و آشنا باشد، میبیند. خب، قرآن یک اثر هنرى است. پیغمبر اکرم از شعرایى که به حق [بودند]، ترویج کردند؛ قرآن از شاعرى که «اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحت»(۳) باشد ترویج کرده؛ عرض کنم که ائمّهى ما بسیاریشان شعر میگفتند.
در مورد خواندن؛ یک روایتى در همین باب روایات غنا -که حالا ایشان(۴) اشاره کردند؛ ما هم مفصّل بحث کردیم در باب مسئلهى غنا- هست که یک نفر قرآن را با صداى خوشى [میخواند]؛ به پیغمبر گفتند این صداى خوشى دارد، قرآن را خوب میخوانَد. فرمود بخواند؛ وقتى شروع کرد خواندن، پیغمبر فرمود -آنطور که در ذهنم است- اینجورى قرآن را بخوانید؛ یعنى با صداى خوش. خب، این هنر است؛ هنر یعنى همین؛ این هنر موسیقى است و در انواع و اقسام، ترویج شده. یا مثلاً فرض کنید که در همین عبارتپردازىهایى که علماى ما دارند. شما ببینید اوایل کتابها چه سجعهاى زیبایى [دارند]؛ در این اجازات مختلفى که علما به هم دادهاند -اجازهى اجتهاد، اجازهى روایت- ببینید چه عبارات زیبایى، چه سجعهاى زیبایى را علما آوردهاند؛ اینها همین فقهایند. در عبارات کتابهایشان هم همینجور است؛ حالا آنچه فارسى نوشتند -بخصوص در این اواخر- خیلى برجسته نیست امّا مثلاً کتابهاى مرحوم مجلسى از لحاظ فارسى هم نثرهاى زیبایى است؛ خب، اینها همهاش هنر است. بنابراین اینکه ما بیاییم فکر کنیم که نظر اسلام با هنر آیا مساعد است یا مساعد نیست، به نظر من یک بحث واضحى است؛ این روشن است که اسلام مثل همهى پدیدههاى زندگى انسان، نسبت به هنر نظر مساعد دارد.
امروز هم جوامع بشرى با هنر آمیخته است؛ در متن زندگى بشر است؛ اینجور نیست که هنر یک چیز زائد یا تشریفاتىاى باشد. مثلاً معمارى؛ معمارى یک هنر است؛ خب، معمارى با زندگى انسان آمیخته است. انسان در یک ساختمانى که زندگى میکند، سبک معمارى آن ساختمان در روح انسان، در فکر انسان، در ممشاى انسان، در سبک زندگى انسان اثر میگذارد. اینها همهاش چیزهاى واضح و روشنى است. بله، نسبت به شُعب گوناگون -در مورد غنا، در مورد مجسّمهسازى- باید حدّومرز مشخّص کرد. بعضى از این فتاواى معروف هم که در بین فقها معروف است، وقتى انسان عمقیابى میکند -مثل همان قضیّهى منزوحات بئر(۵) که تا یک زمانى یکجورى میگفتند، بعد بکلّى عوض شد- واقعاً همانجور است؛ یعنى روى احتیاط [بوده]. همین مسئلهى مجسّمهسازى یا همین مسئلهى غنا ازاینقبیل است. این حرف بسیار درستى است که آقاى علىدوست بیان کردند. خب، مهمترین روایات هم ذیل همین آیهى شریفه است: لَهوَ الحَدیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبیلِ اللهِ بِغَیرِ عِلم: خب فقط «لَهو» نیست، «یُضِلَّ» هم هست. روایت دارد درچهارچوب آیه حرف میزند با ما؛ آیه میگوید: وَ مِنَ النّاسِ مَن یَشتَرى لَهوَ الحَدیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبیلِ اللهِ بِغَیرِ عِلم؛(۶) پس شرط حرمت اینها است. روایت هم که تفسیر میکند، همین آیه را تفسیر میکند؛ چیز دیگرى را که تفسیر نمیکند؛ همین را بیان میکند.
بنابراین خیلى حرفهاى تازه و نو میشود در زمینههاى گوناگون رشتههاى هنرى و شعبههاى هنرى بیان کرد. مثلاً فرض کنید در باب نمایش؛ این قضیهى تلبّس مرد به لباس زن، تلبّس زن به لباس مرد که یکى از این شبهههایى است که در ذهنها هست، واقعاً انسان [وقتى] در بحث فقهى وارد میشود و عمقیابى میکند، اصلاً معناى آنچه وجود دارد این نیست که اینجورى معنا بشود که نتیجهاش این باشد که [اگر] مثلاً زنى لباس مرد، یا مردى لباس زن بپوشد، در نمایش اشکالى داشته باشد. بنابراین به نظر من خیلى کار در این زمینه میشود کرد؛ کار هم کار فضلا است.
البتّه نکتهى مهمّى که بیان فرمودند آقایان، همین مسئلهى انضباط فقهى است. یعنى ما تحتتأثیر جوّ قرار نگیریم که حالا چون یک جوّى فرض کنید در یک بخشى از جامعه وجود دارد که فشار روى ما بیاورد که «آقا شما چرا فلانچیز را حرام میدانید، چرا فلانچیز را ممنوع میکنید»، ما تحتتأثیر آن جو بیاییم فکر کنیم؛ نه، این غلط است؛ واقعاً این رفتار کاملاً غیر صالحانه است؛ نخیر، کاملاً انضباط فقهى رعایت بشود و همانجور که ما بقیّهى احکام فقهى را از کتاب و سنّت استفاده میکنیم، به کتاب و سنّت مراجعه بکنیم و همانجور عمل بکنیم. اَمارات(۷) را در جاى خود، اصول را در جاى خود، همهى اینهایى که در اختیار فقهاى شیعه قرار گرفته از این ذخایر عظیم فکرى و این به اصطلاح روش استنباط و این اسلوب استنباط که جا افتاده است و تقویّت شده است و پخته شده است، از همهى جوانبش باید استفاده کنیم و در زمینهى هنر انشاءالله به یک نتایجى برسیم.
منتظر میمانیم که انشاءالله از نتایج این اجتماع شما، گردهمایى شما استفاده کنیم. و بعد هم اگر زنده ماندیم، ادامهى کار شما را -که انشاءالله کار تازهاى را شروع کردهاید- شاهد باشیم. مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إلى یَوْمِ القِیَامَةِ؛(۸) این کار را شما در حوزه راه انداختید؛ انشاءالله بعد از این، آن کسانى که در این زمینه کار کنند و کارِ مورد مثوبت(۹) الهى باشد، قطعاً اجرش به شما هم خواهد رسید. برایتان آرزوى توفیق میکنم.
والسّلام علیکم و رحمةالله
۱) این همایش به همّت دفتر تبلیغات اسلامى حوزهى علمیّهى قم، در تاریخ ۱۳۹۴/۱۰/۲۳ گشایش مىیابد. در ابتداى این دیدار، حجج اسلام و المسلمین احمد واعظى (رئیس دفتر تبلیغات اسلامى حوزهى علمیّهى قم)، ابوالقاسم علىدوست (دبیر علمى - محتوائى همایش) و سیّدابوالقاسم حسینى (ژرفا) گزارشى ارائه کردند.
۲) دبیر علمى - محتوائى همایش
۳) از جمله، سورهى شعرا، بخشى از آیهى ۲۲۷؛ «مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده ...»
۴) دبیر علمى - محتوائى همایش
۵) بئر» به معناى چاه آب و «منزوحات» تعداد سطلهاى آب است که به هنگام آلوده شدن آب چاه به نجاستى (مثلاً مردار حیوانى) از چاه کشیده میشود تا چاه پاک گردد.
۶) سورهى لقمان، بخشى از آیهى ۶؛ «.. سخن بیهوده را خریدارند تا [مردم را] بى [هیچ] دانشى از راه خدا گمراه کنند...»
۷) اماره» دلیلى است که براى غالب انسانها و بهصورت طبیعى، ظنآور است و شارع مقدّس فقط به جهت همین خصوصیّت آن را معتبر کرده است.
۸) اصول کافى، ج ۹، ص ۳۷۲
۹) پاداش
همه باید مالکیت مردم بر کشور را به رسمیت بشناسند
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اخیر ائمهی جمعهی سراسر کشور، وجود «انتخابات» در کشور را نعمتی بزرگ و از برکات نگاه روشن و عمیق امام خمینی رحمهالله دانستند و فرمودند: «کسانی در همان زمان بودند که معتقد بودند [وقتی] حکومت اسلامی است، انتخابات لزومی ندارد؛ امام فرمود نه، انتخابات باید باشد و منشأ اثر باشد، مردم تصمیم بگیرند، مردم انتخاب کنند و آنچه مردم میخواهند بشود. نتیجهی این سیاست، این شد که مردم در کنار انقلاب و در وسط میدان باقی ماندند و تا امروز بحمدالله باقی ماندهاند؛ چون خود مردمند که دارند انتخاب میکنند.»
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی دربارهی «مالکیت مردم بر کشور» را منتشر میکند.
مملکت برای مردم است؛ انقلاب اصل سلطنت را از بین برد
انقلاب اسلامى نگفت حکومت سلاطین را محدود کنیم؛ گفت اصلاً سلطنت یعنى چه؟ معناى سلطنت چیست؟ یک ملّتى دارند زندگى میکنند، مملکت مال آنها است، چرا باید یکنفرى بیاید مسلّط بر مردم باشد و فرمان او بر زندگى مردم جارى باشد؛ اصلاً انقلاب اصل سلطنت را، اصل حکومت مطلقه را آمد از بین برد.
بیانات در دیدار مردم قم ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
با انتخابات مردم احساس میکنند صاحب مملکتند
وجود انتخابات، هم در جوّ داخلی یک احساس استقلال و هویّتی به مردم میدهد و احساس میکنند که همهچیز مال خودشان است -واقع قضیّه هم همین است؛ صاحب مملکت مردمند و خودشان تصمیم میگیرند، خودشان اقدام میکنند؛ هم در قوّهی مجریّه، هم در قوّهی مقنّنه، هم بالواسطه در مورد رهبری و بقیّهی مواردی که انتخابات است- هم مایهی آبرو و اعتبار در خارج از کشور است؛ در جوّ جهانی، حقیقتاً این انتخابات مایهی اعتبار و آبرو است. بنابراین خود انتخابات، فینفسه یک امر بسیار مهم و یک نعمت بزرگ است.
بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور ۱۳۹۴/۱۰/۱۴
امام به مردم تفهیم کرد که صاحب و مالک کشور مردم هستند
از جملهی مسائلی که مظهر عقلانیت امام بزرگوار بود، این بود که ایشان به مردم تفهیم کرد که آنها صاحب و مالک این کشورند. مملکت صاحب دارد. این حرف را در دوران حکومتهای استبدادی بر زبان جاری میکردند که آقا مملکت صاحب دارد. مرادشان از صاحب مملکت، دیکتاتورها و مستبدینی بودند که بر کشور حکمرانی میکردند. امام به مردم تفهیم کرد که مملکت صاحب دارد و صاحب مملکت، خود مردم هستند.
بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره) ۱۳۹۰/۳/۱۴
همه باید مالکیت مردم بر کشور را به رسمیت بشناسند
قرنهای متمادی کسانی بر این ملت با این فرهنگ و سابقه و استعداد، حکومت میکردند که مملکت را متعلّق به خودشان میدانستند؛ یعنی مثل اربابی که یک مزرعه یا یک ده یا یک ملک دارد و یک عدّه هم در آن مشغول کار و زندگی هستند. مسألهی او، مسألهی آن مردم نیست، بلکه مسألهی خودش است. ملک، ملک اوست، درآمدهایی دارد، طبعاً زحماتی هم دارد، برای آن مردم باید زحماتی هم بکشد؛ مثلاً یک وقت بایستی پزشکی را خبر کند تا بیاید، یا اگر دینی باشند، مسألهگویی را خبر کند تا برایشان مسأله بگوید، یا مسجدی برایشان بسازد و یا چشمهای برایشان راه بیندازد. اصلاً رابطهی دستگاههای حکومتی با مردم چنین رابطهای بوده است. مردم مطلقاً به عنوان صاحبانِ اصلی کشور مطرح نبودند. در این ملک بزرگ، ناصرالدّین شاهی حکومت میکرده که همهی آحاد این مردم را نوکران خود میدانسته؛ اعم از نوکران رسمیاش، از صدراعظم گرفته تا وزرا و درباریان و آحاد مردم که رعیتش بودند و باید روی این ملک کار میکردند؛ یعنی چیزی خودشان میخوردند و منافع این حکومت هم محفوظ میشد. قرنهای متمادی سیاست و ذهنیّت حاکم بر کلّ کشور این بوده است و ملت نقشی نداشت.
خب؛ این انقلاب به وجود آمده و ... آن طبقهی اشراف و حاکمان و مالکان و صاحبان کشور را بهکلّی قلع و قمع کرده است. امروز در این کشور کسی وجود ندارد که حتّی به ذهنش بگذرد که من صاحب و مالک این کشورم. مالک این کشور، مردم هستند. هر کسی برای اینکه بتواند قدرتی داشته باشد -اگر اهل قدرتطلبی است- و وظیفهای را در مسندی انجام دهد -اگر اهل انجام وظیفه است- شرطش این است که مردم او را بخواهند، با مردم رابطهی خوب داشته باشد و رعایت مصالح مردم را بکند یا تظاهر کند که میکند؛ یعنی درحقیقت همه مجبورند مالکیت مردم را بر این کشور به رسمیت بشناسند. انقلاب ما این است.
بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما ۱۳۸۱/۱۱/۱۵
حقیقتاً مردم ولینعمت ما و کارگزاران نظام هستند
در نظام اسلامی، رابطهی اخلاقی با مردم، رابطهی مخصوصی است؛ مردم را در همهی کارها مالک و صاحب امر دانستن، یک مُراجع مزاحم ندانستن. شما برادران عزیزی که در بخشهای گوناگون دولتی و قوّهی قضاییه مشغول کار هستید، یکی از اولین تعلیماتتان به زیردستان و چیزی که از آن مؤاخذه میکنید، باید رفتار خوش با مردم باشد. حقیقتاً مردم صاحب قضیهاند. حقیقتاً مردم ولینعمت ما و کارگزاران این نظام هستند. این، تعارف نیست. بعضی خیال میکنند، امام که این حرفها را میزدند، تعارف میکردند!
بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۶۹/۹/۱۴
اگر فداکاری مردم نبود، ما باید صد سال با رژیم شاه مبارزه میکردیم
اگر این مردم، با جان و تن و فرزندان خودشان به این جبههها نمیرفتند و دفاع نمیکردند، چه چیزی از این نظام باقی بود؟ اگر این مردم، با همهی وجود و به انحای طرق، در طول این دوازده سال، حمایت و پشتیبانی خودشان را از ماها نشان نمیدادند، چه چیزی مایهی قدرت و عزت ما در دنیا بود؟ مگر ما چه داریم که دیگران ندارند؟ ما به عنوان یک حکومت، مگر چه چیزی در اختیارمان است که میتوانیم آن را به کار ببریم و خرج کنیم؛ ولی قدرتها و دولتها و طواغیت و گردنکشان و این پُرروها و امپراتوران عالم، آن را ندارند؟ آیا جز ایمان یک ملت شجاع و بهپا خاسته، چیز دیگری هست؟ پشتوانهی این حکومت، غیر از کمک این مردم چیست؟
پس، اینها صاحب قضیهاند. اینها بودند که رژیم شاه را سرنگون کردند. اگر این مردم به فرمان امام گوش نمیکردند، به خیابانها نمیرفتند و جوانانشان را نمیدادند، من و شما که این افتخار را هم با خودمان یدک میکشیم که جزو مبارزان آن زمان بودهایم، باید صد سال آنگونه مبارزه میکردیم! مردم بودند که به خیابانها رفتند و جان خودشان را فدا کردند. حالا که این مردم به ما مراجعه میکنند، آیا باید با آنها مثل مزاحمی که مرتب ما را اذیت میکند، برخورد کنیم؟! این مسأله، یک مسألهی اخلاقی نیست.
حرف من این است که باید ترتیبی داده بشود و مکانیسمی به وجود بیاید که کارگزاران حکومتی، خودشان را به معنای حقیقی کلمه، خدام و خدمتگزاران مردم بدانند؛ بروند کار کنند و همانقدری که برایشان مقرر و معیّن شده است، زحمت بکشند و وظیفهی خود را انجام بدهند؛ کوتاهی نباید باشد.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۶۹/۹/۱۴
ملت خودش را صاحب مملکت و مدافع ارزشهای انقلاب میداند
نباید کشور ما را با کشوری از جهان سوم که مثلاً سی و یا پنجاه میلیون جمعیت دارد، مقایسه کرد. بسیاری از کشورها هستند که شاید جمعیت آنها به اندازهی جمعیت کشور ما و یا بیشتر از آن باشد؛ اما آن کشورها قدرت ملت ما را ندارند. علت این است که متأسفانه حکومتهای فاسد در بسیاری از این کشورها مردم را از صحنه خارج کردهاند و برای آنها شأنی قایل نیستند و قدرت به مردم متکی نیست و با آنها سروکار ندارد؛ بلکه به دولتمردان و رؤسا و مسؤولان کشور قائم است!
در کشور ما ملت در صحنه است و خودش را صاحب مملکت و مدافع ارزشهای انقلاب و کشور میشناسد و خود را از مسئولان جدا نمیداند؛ لذا در اینجا، قدرت متعلق به مسئولان و دولتمردان نیست؛ بلکه قدرت جنبهی عمومی دارد و متعلق به مردم است؛ مسئولان هم به پشتیبانی مردم و -از همه مهمتر- به ایمان و توکل به خدا متکی هستند. هر فرد و جمعیتی از این عامل برخوردار باشد، در هیچ میدانی احساس شکست نخواهد کرد. ما این سرمایهها را داریم، و همین سرمایهها بود که ده سال ملت ما را در سختترین مراحل مبارزه نگهداشت و بر دشمن غالب کرد و پیش برد.
بیانات در مراسم بیعت اقشار مختلف مردم ۱۳۶۸/۴/۱۵
جدول | نکاتی درباره انتخابات
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار مردم قم در تاریخ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ با اشاره به مسئلهی «ماندگاری انقلاب»، حضور مردم در انتخابات را از عوامل این ماندگاری دانستند. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR نکات رهبر انقلاب دربارهی «انتخابات» در این دیدار را در جدول زیر مرور میکند.
پلاک | شهید کاظمی
رهبر انقلاب اسلامی: «روزبهروز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکتهیابی و نکتهسنجی زندگی شهدا در جامعهی ما رواج پیدا کند.»
پایگاه KHAMENEI.IR بنا دارد مجموعه پوسترهای «پلاک» را با موضوع «دفاع مقدس» و در مناسبتهای مرتبط منتشر نماید. دومین طرح از این مجموعه، همزمان با ایام سالروز شهادت شهید سردار سرلشکر پاسدار احمد کاظمی منتشر شد.
رهبر انقلاب اسلامی: [دو هفته قبل از شهادت] شهید کاظمی آمد پیش من و گفت از شما دو درخواست دارم: یکی اینکه دعا کنید من روسفید بشوم، دوم اینکه دعا کنید من شهید بشوم. گفتم که شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها که این روزگارهای مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همهتان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. بعد گفتم آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایستهی شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد. وقتی این جمله را گفتم، چشمهای شهید کاظمی پُرِ اشک شد، گفت: انشاءاللَّه خبر من را هم بهتان بدهند! ۱۳۸۴/۱۰/۲۱
دیدار مردم قم با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم قم، با تجلیل از قیام تاریخساز ۱۹دی ۱۳۵۶ مردم این شهر و تشریح علل و عوامل «ماندگاری انقلاب»، تأکید کردند: در پرتو حضور آگاهانه همگانی، ماندگاری انقلاب، آرامش و سکینهی ملت و پیروزی بر توطئههای دشمنان امکانپذیر خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی با تجلیل از قیام تاریخی نوزدهم دی سال ۱۳۵۶ مردم قم بر ضد رژیم دیکتاتوری شاه و در حمایت از مرجعیت و روحانیت، از مردم قم به عنوان «پیشروان و پیشرانان انقلاب» یاد کردند و افزودند: سالها مبارزه و بیانات امام خمینی رحمهالله و جایگاه مرجعیت و روحانیت، در مردم زمینههای مساعدی برای مبارزه با رژیم ستمشاهی فراهم کرده بود که قیام ۱۹دی، این مبارزهی حیاتی را کلید زد.
ایشان «شجاعت و بصیرت مردم و احساس تکلیفِ بههنگام برای ورود به میدان»، را عناصر اصلی قیام ۱۹دی خواندند و افزودند: آن قیام تاریخی در دفاع از امام رحمهالله شکل گرفت و حوادث بعد از آن منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد.
رهبر انقلاب، پیروزی انقلاب اسلامی در شرایط حاکمیت دیکتاتوری وابسته و مورد حمایت قدرتهای استکباری را از لحاظ محاسبات مادی، غیرممکن و محال خواندند و خاطرنشان کردند: این پیروزی نشاندهندهی وجود سنن الهی یعنی قوانینی در عالم خلقت است که انسانهای مادی از درک آنها عاجزند.
ایشان تأکید کردند: در شرایط کنونی نیز نظام جمهوری اسلامی ایران با جبههی گسترده دشمنان اعم از آمریکا و رژیم صهیونیستی، ایادی و عوامل استکبار و عوامل تکفیری و داعش مواجه است که اگر به لوازم سنت الهی یعنی «ایستادگی، بصیرت و عملِ در لحظهی نیاز»، عمل کنیم قطعاً همانند پیروزی انقلاب اسلامی میتوان بر این جبههی گسترده غلبه کرد.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به موضوع علت و چرایی «ماندگاری انقلاب اسلامی» در مقایسه با برخی حوادث مهم تاریخ معاصر ایران و جهان پرداختند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دو حادثهی «نهضت ملی شدن صنعت نفت» و «قیام مشروطیت» گفتند: در نهضت ملی، خواست مردم، یک خواست حداقلی و عبارت از کوتاه شدن دست انگلیس از سرمایهی ملی نفت بود و در قیام مشروطیت نیز خواست مردم، حداقلی، و عبارت از محدود شدن اختیارات و قدرت مطلقهی پادشاه بود.
ایشان افزودند: این دو حادثه با اینکه دارای اهدافی حداقلی بودند و مردم هم در صحنه حضور داشتند شکست خوردند ولی انقلاب اسلامی ایران با آنکه دارای یک هدفِ حداکثری، یعنی استقلال همهجانبه و سرنگونی حکومت پادشاهی و استبدادی بود، به پیروزی رسید و ماندگار شد.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: اگر جوانان به تحلیل درستی از این واقعیت برسند دیگر تلاش برخی برای نشاندن بذر ترس و رعب و ناامیدی در دل مردم به نتیجه نخواهد رسید و راه صحیح آیندهی کشور مشخص خواهد شد.
ایشان همچنین به تغییر مسیر انقلابهای فرانسه و شوروی و از بین رفتن آن انقلابها اشاره و خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی ایران تنها انقلابی است که توانسته است ماندگاری خود را براساس اصول و آرمانهای اولیه حفظ کند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه اصلیترین هدف مراکز فکر و اندیشه در دنیای استکبار، از بین بردن عناصر ماندگاری انقلاب است، افزودند: تمام تلاش دشمنان در طول سالهای گذشته اعم از جنگ تحمیلی، محاصرهی اقتصادی و تحریمهای گستردهی اخیر، با هدف از بین بردن ماندگاری انقلاب اسلامی بوده است که البته در هر دوره، ابتکارات جدید هم انجام میدهند.
حضرت آیتالله خامنهای، خاطرنشان کردند: آمریکایی ها در سال ۸۸ بهدنبال آن بودند که تجربهی موفق خود در چند کشور را به بهانهی انتخابات در ایران نیز اجرا کنند و با برجستهسازی اقلیتی که رأی نیاورده بود و با حمایت مالی و سیاسی از آنها نتیجهی انتخابات را به هم بزنند اما انقلاب و کودتای رنگی آنها در ایران با حضور مردم، شکست خورد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حمایت رئیسجمهور آمریکا از مخالفان نظام و انقلاب در حوادث سال ۸۸، خاطرنشان کردند: دولت آمریکا تا آنجا که توانست از آن حوادث حمایت کرد ولی حضور بهموقع مردم در صحنه، نقشهی آنان را نقش بر آب کرد.
حضرت آیتالله خامنهای، گفتند: آمریکاییها اکنون میگویند دورهی بعد از مذاکرات هستهای، دورهی سختگیری بر ایران است بهگونهای که گویا قبل از این بر ایران سخت نمیگرفتهاند، اما جوانان، مردم و مسئولان آگاهانه، هوشیارانه، امیدوارانه و با مقاومت و توکل بر خدا و تکیه بر نقاط قوت کشور، در مقابل دشمنان میایستند و این، بسیار مهم است.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، طبیعت انتخابات را دادنِ نفسِ تازه به ملت برشمردند و افزودند: احساس مسئولیتِ مردم که در حضور در انتخابات جلوهگر میشود و دشمن را ناکام میگذارد از عناصر «ماندگاری انقلاب» است.
حضرت آیتالله خامنهای دو مسئله را در انتخابات دارای اهمیت فراوان خواندند: اول؛ «اصل شرکت در انتخابات» و دوم؛ «درست انتخاب کردن و رأی به نامزدهای اصلح».
ایشان با تأکید مجدد برضرورت شرکت همهی واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات افزودند: همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوقها بیایند چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است.
حضرت آیتالله خامنهای شرکتِ همگان در انتخابات را موجب پایداری و تقویت نظام اسلامی، استمرار تأمین امنیت کامل، افزایش اعتبار و آبروی ملت در چشم جهانیان و باعث ابهّت جمهوری اسلامی ایران در نزد دشمنان خواندند.
رهبر انقلاب در تبیین اهمیت فراوان رأی دادن به نامزدهای صالح افزودند: آرا و سلایق مختلف، ایراد ندارد، مهم آن است که تلاش و دقت کنیم که انتخاب ما، انتخاب درستی باشد.
ایشان افزودند: اگر این دقت صورت گیرد حتی اگر برخی منتخبان، بعداً مطلوب از آب در نیایند، «تلاش و دقت رأیدهنده برای انتخاب نامزدهای شایسته»، مورد رضایت پروردگار خواهد بود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به جایگاه رفیع مجلس شورای اسلامی در عرصهی مسائل داخلی و بینالمللی خاطرنشان کردند: مجلس از زوایای مختلف بهویژه از لحاظ تصویب قوانین، ریلگذاری برای حرکت دولتها، و تجلی ایستادگی ملت اهمیت بینظیری دارد.
ایشان مواضع مجلس کنونی را در مسائل بینالمللی «خوب» برشمردند و افزودند: مجلسی که در قضیهی هستهای و دیگر مسائل مقابل دشمنان بایستد و شجاع، مستقل و آزاد، حرفها و مواضع ملت را بیان کند با مجلسی که در مسائل گوناگون حرفهای دشمن را تکرار میکند، از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
رهبر انقلاب، تک تک نمایندگان مجلس را در شکلگیری حرکت و مواضع خانهی ملت، دخیل دانستند و افزودند: بههمین علت، مردم همهی استانها و شهرها، باید در انتخاب نمایندگان خود، کاملاً دقت کنند و در درستی انتخاب، به اطمینان برسند.
حضرت آیتالله خامنهای در همین زمینه افزودند: البته شناخت کاملِ یکایک نامزدها، واقعاً دشوار است اما میتوان با دقت در سوابق و مواضعِ کسانی که فهرستها و لیستهای انتخاباتی را ارائه میکنند، دربارهی لیستها تصمیم گرفت.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اگر پیشنهاد دهندگانِ لیستها، مؤمن و انقلابی هستند و خط امام را واقعاً قبول دارند میتوان به لیست آنها دربارهی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان اعتماد کرد اما اگر به انقلاب و دین و استقلال، چندان اهمیتی نمیدهند و دلشان دنبال حرفهای آمریکا و دیگر بیگانگان است، قابل اعتماد نیستند.
حضرت آیتالله خامنهای مجلس خبرگان را نیز بسیار مهم خواندند و یادآور شدند: برخلاف برخی تصورها، مجلس خبرگان برای سالی یکی دو بار جلسه و سخنرانی تشکیل نمیشود بلکه میخواهد روزی که رهبر فعلی در قید حیات نیست، «رهبر» یعنی کلیددارِ حرکت انقلاب را انتخاب کند و این مسئله بسیار مهم است.
ایشان با تأکید بر ضرورت دقت کامل در انتخاب نامزدهای مجلس خبرگان افزودند: بسته به ترکیب خبرگان، آنها ممکن است در هنگام ضرورت، شخصی را به رهبری انتخاب کنند که با توکل به خدا و با شجاعت در مقابل دشمنان بایستد و راه امام را ادامه دهد اما این احتمال نیز وجود دارد که فردی با ویژگیهای متفاوت را به رهبری برگزینند، بنابراین باید با تحقیق و دقت و شناخت و اطمینان به آنها رأی داد.
حضرت آیتالله خامنهای حضور در انتخابات و بهویژه دقت در انتخاب «نامزدهای صالح یا اصلح» را موجب تحقق دو هدف عالی خواندند: ماندگاری انقلاب و آرامش و سکینهی ملت.
ایشان در تشریح تأثیر انتخاب صحیح بر ماندگاری انقلاب افزودند: از ابتدای انقلاب ریزشها و رویشهای فروانی داشتهایم، عدهای از افراد انقلابی بهخاطر «ظلم فردی احتمالی» که به آنها شده، به ناحق از اصل انقلاب روگردان شدهاند و عدهای هم بهخاطر مسائل شخصی و خانوادگی مواضع دیگری گرفتهاند اما مهم این است که رویشهای انقلاب در زمینههای مختلف از جمله وجود نیروهای «مؤمن، انقلابی، متخصص، تحصیلکرده، فنآور و کارآمد»، بسیار بیشتر از ریزشها بوده است.
رهبر انقلاب افزودند: در مقطع کنونی نیز اگر مردم به وظایف خود در انتخاب نامزدهای صالح برای مجلس و خبرگان، درست عمل کنند «رویشهای سرسبز و پرطراوت انقلاب»، بیشتر و ماندگاری انقلاب تأمین میشود.
حضرت آیتالله خامنهای خصوصیت دوم عمل به وظیفه در باب ماندگاری انقلاب را ایجاد آرامش در دل ملت برشمردند و با استناد به آیات قرآن دربارهی نزول سکینه و آرامش بر دلهای بیعتکنندگان با پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم افزودند: هرکس امروز با انقلاب و امام خمینی رحمهالله و راه امام بیعت کند به معنای بیعت با پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم است و پروردگار کریم به پاداش این بیعت، دغدغه، نگرانی و نامیدی را از دل ملت میزداید و اطمینان و آرامش را جایگزین میکند.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان سخنانشان تأکید کردند: ماندگاری انقلاب و ایستادگی امیدوارانه و پرآرامش مردم، یقیناً باعث پیروزی ملت بر آمریکا و توطئههای دشمنان خواهد شد.
پاسخ رهبر انقلاب به سوال جوانی درباره انتخاب بین کار اجرایی و کار فرهنگی
چندی پیش در یکی از دیدارها، فرزند شهیدی درباره اولویت انتخاب بین کار اجرایی و کار فرهنگی از حضرت آیتالله خامنهای سؤال میکند که پاسخ ایشان را در پی داشته است.
در این دیدار فرزند شهید از ایشان پرسیده است: پیش روی ما کارهایی اجرایی است مثلا در ادارهای مشغول شویم یا اینکه نه، بهتر است وارد کارهای فرهنگی شویم؟
پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR پاسخ رهبر انقلاب به این سؤال را به شرح زیر منتشر میکند:
«کار اجرایی عیبی ندارد، دولت اسلامی است، هر گوشهاش را آدم بگیرد یک کار است منتها کار اساسی عبارت است از هدایت. فرقی نمیکند در دانشگاه؛ در محیط کار؛ یا در محیط اداری، در محیط طلبگی. امروز انگیزهها و فعالیتهایی که در جهت خراب کردن ذهنیت انقلابی در کشور انجام میگیرد کم نیست. ملاک خط مستقیم انقلاب، حرفهای امام است. یعنی نگاه کنیم ببینیم محکمات امام چیست؟ ... باید دید آن نقطههای اصلی که امام روی آنها تکیه کرده چیست... ببینید چه چیزهایی کثیرالتکرار است، آنها میشود بیّنات امام...️ فرض بفرمایید مسئلهی مبارزه با استکبار. این دیگر جزو چیزهایی است که از اول تا آخر فرمایشات امام به طور دائم تکرار شده است. اگر کسی آمد مبارزهی با استکبار را انکار کرد یا کوچک شمرد، این خب راه امام نیست، دیگر برو و برگرد ندارد، شوخی ندارد.»