شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

حماسه ای به نام «انتفاضه سوم»/ وقتی تدبیر «تسلیح» جواب می دهد

حماسه ای به نام «انتفاضه سوم»/ وقتی تدبیر «تسلیح» جواب می دهد


تدبیر «تسلیح کرانه باختری»، امروز و در جریان «انتفاضه سوم» عمق استراتژیک دشمن صهیونیستی را هدف قرار داده و آن را علاوه بر جبهه غزه، در جبهه ساحل غربی نیز زمین گیر کرده است.
گروه بین الملل ـ گزارش تحلیلی: کرانه باختری و قدس به صحنه مواجهه نوجوانان و جوانان با غیرت و مبارز فلسطینی با رژیم نامشروع صهیونیستی تبدیل شده است. هر ساعت بر تعداد مبارزین بازداشتی از سوی نظامیان تا به دندان مسلح صهیونیستی افزوده می شود و هر گونه تحرکی در دفاع ازحریم قدس شریف به بدترین شکل ممکن سرکوب می شود.

با این حال سرکوبگری رژیم اشغالگر قدس در کرانه باختری منجر به عقب نشینی مبارزین فلسطینی از میدان مبارزه نشده و مبارزین با دست هایی خالی ولی اراده ای پولادین، امنیت داخلی صهیونیست های متجاوز را به چالش کشیده اند تا جایی که حتی در خیابان های اصلی تل آویو و حیفا، کسی از ترس عملیات شهادت طلبانه رزمندگان فلسطینی جرات حضور در خیابان و حتی ایستگاه های اتوبوس را ندارد.

 بنیامین نتانیاهو بخش اعظمی از امکانات نظامی و امنیتی موجود در سرزمین های اشغالی را به سوی کرانه باختری گسیل داشته است تا بلکه به ساکنان مناطق اشغالی تضمین دهد اتفاقی در پیش نخواهد بود! با این حال حتی شخص نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس نیز به وضوح  می داند که «حماسه ای در پیش است...»

نکته قابل اشاره اینکه؛ در بیست و پنجمین روز ماه مبارک رمضان سال گذشته، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنانی صریح و کوبنده بر «لزوم تسلیح کرانه باختری» تاکید کرده و فرمودند: «ما معتقدیم کرانه باختری نیز باید مانند غزه مسلح شود و کسانی که علاقه‌مند به سرنوشت فلسطین هستند باید در این زمینه فعالیت کنند. تنها چیزی که ممکن است از محنت فلسطینی‌ها بکاهد، عبارت است از همین‌که دست قدرت داشته باشند و الا با برخورد رام و مطیع و سازش‌کارانه، هیچ کاری به نفع فلسطینی‌ها انجام نخواهد گرفت. لذا باید کاری کرد که دشمن همان نگرانی‌هایی را که از ناحیه غزه دارد، از طرف ساحل غربی نیز احساس کند.»

همان گونه که مشاهده می شود، در ماورای سخنان قاطعانه رهبر معظم انقلاب در خصوص تسلیح کرانه باختری، محاسبه و نگاهی واقع بینانه و استراتژیک وجود داشت و با این تدبیر دوراندیشانه، مقابله با دشمن صهیونیستی از «غزه» تا «کرانه باختری» حکم یک راهبرد و دستورالعمل کلان را در نبرد امروز تل آویو و فلسطینیان محروم از حقوق اولیه خود پیدا کرد.

این استراتژی برخاسته از گفتمان مقاومت و تاکید ولی امر مسلمین مبنی بر فاصله گیری از گفتمان سازش، نشان دهنده همان حقیقتی است که امروز خواب را بر چشمان نخست وزیر کودک کش حرام کرده است.

به بیان بهتر؛ تدبیر تسلیح کرانه باختری، امروز و در جریان «انتفاضه سوم» عمق استراتژیک دشمن صهیونیستی را هدف قرار داده و آن را علاوه بر جبهه غزه، در جبهه ساحل غربی نیز زمین گیر کرده است. از سوی دیگر، در چنین معادله ای «حماس» و «جهاد اسلامی» به مثابه دو بال و مکمل یکدیگر در نبرد با تل آویو عمل می کنند، لذا بی دلیل نبود که پس از فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم تسلیح کرانه باختری، مقامات امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی به شدت آشفته شدند، چرا که تسلیح کرانه باختری چنانچه پیش بینی می شد، به مثابه «تغییر مقیاس و مختصات میدان نبرد» به سود محور مقاومت عمل کرد.

آنچه امروز در کرانه باختری می گذرد اما؛ موید صحت و ضرورت نگاه استراتژیک و واقع بینانه مقام معظم رهبری نسبت به مقوله تسلیح کرانه باختری است. بر این اساس؛ شاخصه ها و مولفه هایی در این برهه زمانی باید مدنظر قرارگیرند.

الف) جوانان و نوجوانان فلسطینی ساکن در کرانه باختری طی ده روز اخیر نشان داده اند لزوم مواجهه با دشمن صهیونیستی را برای صیانت از آرمان های قدس شریف بیش از هر زمان دیگری درک و عملی ساخته اند. این ادراک و عملیاتی شدن باید با تسلیح بیشتر کرانه باختری تکمیل شود.

ب) گفتمان سازش با دشمن صهیونیستی که قبلا در کرانه باختری تبلیغ زیادی بر روی آن شده بود، لحظه به لحظه بیشتر رنگ می بازد. تبدیل شدن گفتمان مقاومت به گفتمان غالب در کرانه باختری، پاشنه آشیل صهیونیست ها در مواجهه با ساکنان این منطقه محسوب می شود.

ج) دشمن صهیونیستی که طی سال های اخیر بخش اعظم انرژی خود را صرف حمایت از گروه های تکفیری مانند داعش و النصره و حمایت از رژیم های مرتجع و منفوری مانند آل سعود و آل خلیفه کرده بود، هم اکنون در یک قدمی خود با بن بستی به نام «انتفاضه سوم در کرانه باختری» مواجه شده است، لذا بدیهی است که در چنین شرایطی قدرت مانور شریرترین و نامشروع ترین رژیم دنیا در منطقه بیش از پیش محدود خواهد شد.

اطلاعیه روابط عمومی دفتر رهبری درباره مسیر قانونی بررسی برجام

اطلاعیه روابط عمومی دفتر رهبری درباره مسیر قانونی بررسی برجام

در پی نقل مطالب غلط و خلاف واقع مبنی بر نقش مستقل برخی مسئولین دفتر مقام معظم رهبری در روند رسیدگی قانونی طرح «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام»، روابط عمومی دفتر مقام معظم رهبری در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: این مطالب خلاف واقع و فاقد اعتبار است.
در این اطلاعیه آمده است:
«مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در موارد متعددی بر طی شدن مسیر قانونی بررسی مفاد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تأکید داشته‌اند و در اطلاعیه اخیر دفتر مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۳۹۴/۶/۱۰ نیز اعلام گردید که مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این موضوع، صریح، شفاف و دقیق در سخنرانیهای ماههای اخیر ایشان اعلام شده و در اختیار همگان قرار دارد.
لذا هرگونه اطلاع‌رسانی و بیان مطالب غلط و مغشوش مبنی بر نقش مستقل برخی از مسئولین دفتر معظم‌له در روند بررسی طرح «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» خلاف واقع بوده و فاقد اعتبار است و انتظار دارد صاحبان تریبونها و رسانه‌ها و سایتهای خبری، احتیاط و دقت لازم را در نقل مطالب مربوط به دفتر مقام معظم رهبری بعمل آورند.»

بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در نهمین همایش ملی «نخبگان فردا»

بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در نهمین همایش ملی «نخبگان فردا»



بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌(۱)
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین.

 اوّلاً خیلی خوش‌آمدید جوانان عزیز! و دیدار شماها برای امثال بنده حقیقتاً انرژی‌بخش و همچنین امیدبخش است. وقتی انسان چهره‌های جوان و آماده‌ی به کار و مصمّم و بااستعداد را مشاهده میکند، امیدی که خدای متعال بحمدالله در دل ما گذاشته و روزبه‌روز این امید بیشتر هم شده بارور میشود. امیدواریم ان‌شاءالله همه‌ی شماها و همه‌ی جوانان این کشور مشمول هدایت الهی و لطف الهی قرار بگیرند و بتوانند برای آینده‌ی کشورشان و در مرحله‌ی بعد برای آینده‌ی بشریّت مفید باشند؛ ان‌شاءالله.

 خب، ما یک حرف تکراری داریم که نمیخواهیم حالا راجع به آن زیاد صحبت بکنیم و آن، ثروت عظیم نیروی انسانی است. ثروت واقعی یک کشور، نیروی انسانی آن کشور است؛ بخصوص اگر جوان و هوشمند باشد. بنده مکرّر در صحبتهای سالهای گذشته بر روی سطح بالای هوشیِ ایرانیان نسبت به متوسّط جهان صحبت میکردم؛ بعضی خیال میکردند این از روی احساس ناسیونالیستی و ملّت‌خواهی و مانند اینها است؛ درحالی‌که این‌جور نبود؛ بنده اطّلاعات آماری داشتم نسبت به این قضیّه و خوشبختانه در این دو سه سال اخیر، آدم می‌شنود از شخصیّت‌های معروف دنیا -حتّی سیاستمدارها و دشمنان ملّت ایران- که به مناسبت‌های مختلف، به ضریب هوشیِ بالای ملّت ایران اعتراف میکنند؛ اَلفَضلُ ما شَهِدَت بِهِ الاَعداء.(۲) سطح هوشیِ متوسّط کشور ما از متوسّط دنیا بالاتر است؛ خب جوان هم که خیلی داریم بحمدالله؛ این خیلی ثروت عظیمی است، این خیلی داراییِ ارزشمندی است و برای کشور فرصت است.

 البتّه همه‌ی کشورها و همه‌ی رژیمهای گوناگون عالَم این‌جور نیست که وجود جوانها را فرصت بدانند؛ نه، مثلاً رژیم پهلوی حضور جوانها و تحرّک جوانها را فرصت نمیدانست، تهدید میدانست -این هم از آن حرفهایی است که استدلال کاملاً متّکی به آمار، برای آن ممکن است که حالا مجالش اینجا نیست- آنها دلشان میخواست جوانها حضور نداشته باشند؛ نه حضور علمی، نه حضور سیاسی، نه حضور اجتماعی، و خیلی چیزها ترویج میشد برای اینکه این حضور را تضعیف کنند. جوان را واقعاً تهدید میدانستند. هر چه هم میتوانستند، خارج میفرستادند تا آنهایی که نخبه هستند، آنهایی که سرشان به تنشان می‌ارزد به نظر آنها، بروند و اینجا نباشند. در جمهوری اسلامی این‌جور نیست؛ جمهوری اسلامی متّکی به خود است، درون‌زا است، قدرت خود را در درون خود و در معنویّات خود و در موجودی خود میداند، لذا بزرگ‌ترین ثروت جمهوری اسلامی، در واقع نیروی انسانی او است؛ یعنی همین جوانهای هوشمند، متعهّد، علاقه‌مند، درس‌خوان و آینده‌دار. خب، این جزو مسلّمات ما است.

 امروز که حالا ما با شما تعدادی از جوانهای خوب کشورمان ملاقات داریم، من چند سفارش میخواهم بکنم به شما؛ سفارشهای پدرانه. شما جوانها جای فرزند من هستید -بعضی‌تان جای فرزند، بعضی‌تان جای نوه- و جا دارد که من پدرانه چند نکته را به شما عرض بکنم؛ چند سفارش مدیریّتی و کاری هم دارم، آنها را هم عرض خواهم کرد که مربوط به مسائل کاریِ مرتبط با شما جوانها است؛ یک هشدار و نگاه بیمناک هم دارم که آن را هم اگر ان‌شاءالله وقت و مجال باقی ماند، با شما در میان میگذارم.

 امّا آن سفارشهایی که پدرانه به شما عرض میکنم، اوّلش این است که شما موجودیِ خودتان را، یعنی این نخبگی را، از خدا بدانید؛ این نعمت خدا است، این موهبت الهی است، این یک نعمتی است که خدا به شما داده؛ شکر کنید خدا را، ارتباطتان را با خدا زیاد کنید، از خدای متعال متشکّر باشید و این تشکّر را بین خودتان و خدا، به زبان بیاورید. این بر توفیقات شما می‌افزاید، بر نعمت الهی که به شما داده می‌افزاید؛ از خدا بدانید. و از انقلاب بدانید؛ این هم یک نگاه و یک لایه‌ی تفکّر درباره‌ی این موجودی است که این حرکت عظیم عمومی کشور در راه علم، از برکات انقلاب است. اگر انقلاب نبود، این چیزها نبود. حالا آقای ستّاری یک خاطره‌ای را از قول بنده خواندند،(۳) دنباله‌اش این است که همان هواپیماهایی که به ما میگفتند تا ۳۰ روز، ۳۱ روز، همه بکلّی زمین‌گیر خواهد شد، تا امروز دارند کار میکنند؛ امروز سی‌وچند سال از آن روز دارد میگذرد جوانهای ما در نیروی هوایی، نیروهای فنّی‌مان، همّت کردند، وارد شدند؛ -که پدر خود ایشان یکی از همان جوانهای آن روز بود-(۴) دستهای معجزه‌گر خودشان را به کار انداختند، ذهنشان و فکرشان را به کار انداختند و همان هواپیماهایی که به ما گفته میشد اینها زمین‌گیر خواهند شد، تا آخر جنگ کار کردند، و تا امروز هم همانها دارند کار میکنند؛ همان سی‌صدوسی‌ها، همان اف‌چهارده‌ها، همان اف‌چهارها، همان اف‌پنج‌ها، الان هستند و مشغول کارند. معجزه‌ی دستها را انقلاب به‌وجود آورد. آن برادرانی که به من میگفتند کار تمام شد، مردمان خوبی بودند -چند نفرشان هم شهید شدند- لکن تفکّرشان تفکّر انقلاب نبود، تفکّر مربوط به قبل از انقلاب بود و با آن دید نگاه میکردند. قطعات این هواپیماها را وقتی میخواستند تعمیر کنند، قطعه‌های دربسته را -یعنی یک قطعه‌ی بزرگ که متشکّل است در درون خودش از مثلاً چهل پنجاه قطعه- حق نداشتند باز بکنند؛ این قطعه‌ی دربسته را در هواپیما میگذاشتند میبردند آمریکا، آنجا عوض میکردند و برمیگرداندند. یعنی هُمافر ایرانی، افسر فنّی ایرانی حق نداشت دست بزند به این قطعه تا ببیند چه هست و چه‌جوری باید عمل کند؛ تفکّر قبل از انقلاب این‌جوری بود. انقلاب آمد ورق را برگرداند؛ به ایرانی شخصیّت داد، هویّت داد، جرئت داد، او را تشویق کرد به اینکه نیروی درونی خودش را به کار بیندازد. نتیجه این شده که ما در بین این‌همه کشور دنیا در رتبه‌ی پانزدهم علمی قرار بگیریم؛ این خیلی حرف بزرگی است. در بین دویست کشور دنیا که در این دویست کشور کشورهایی هستند که دویست سال، سیصد سال سابقه‌ی صنعت و سابقه‌ی کار علمی دارند، ایران بعد از انقلاب -قبل از انقلاب که هیچ؛ هیچ‌چیز نبود- با فشار جنگ، با تحریم، با این‌همه مشکلات بتواند خودش را برساند به این سطح؛ این را انقلاب به ما داد.

 این توانایی‌ها را، [این‌] «هر کاری میتوانید بکنید» را از انقلاب و نیز از تأمین‌کنندگان امنیّت کشور بدانید. این شهید همدانی که چند روز قبل شهید شد،(۵) شما دیدید وقتی [پیکرش‌] رفت به همدان، همه‌ی شهر آمدند و تشییع جنازه‌اش کردند؛ این قدردانی است. اینها اسمی هم ندارند؛ یک تعدادی‌شان معروف میشوند و شناخته میشوند، اکثرشان معروفیّتی هم ندارند امّا اینها دارند امنیّت را برای من و شما حفظ میکنند. اگر امنیّت نباشد، دانشگاه نیست، تحقیق نیست، پژوهش نیست، نخبه‌سازی نیست. آنجایی که امنیّت نیست، در واقع هیچ‌چیز نیست؛ آنجا زندگی انسانها هم در خطر تهدید لحظه‌ای و دائمی است. این آمادگی‌ها را، این آموزشها را، این فرصتها را از این تأمین‌کنندگان امنیّت هم بدانید. توصیه‌ی اوّل من این است. این را به‌عنوان سفارش پدر پیری به شما جوانهای عزیز، از ما بپذیرید و یادتان باشد.

 سفارش دوّم: روحیّه‌ی جهادی را بر روحیّه‌ی تافته‌ی جدابافته بودن ترجیح بدهید. یکی از خطراتی که گریبان کسانی را که یک امتیازی دارند میگیرد، این است که احساس کنند تافته‌ی جدابافته‌اند، احساس کنند یک سر و گردن از همه بالاترند؛ این خطر بزرگی است، این یک خطر شخصیّتی است، یک بیماریِ شخصیّتی است؛ نگذارید این بیماری در شما رشد بکند و راهش هم این است که کار جهادی و روحیّه‌ی جهادی را در خودتان تقویت کنید. روحیّه‌ی جهادی یعنی کار را برای خدا انجام دادن، کار را وظیفه‌ی خود دانستن، همه‌ی نیروها را در راهِ کارِ درست به میدان آوردن؛ این روحیّه‌ی جهادی است. برای اینکه این روحیّه‌ی جهادی در شما تقویت بشود، حضورتان در اردوهای جهادی خیلی خوب است. نگویید وقتمان تلف میشود؛ نه، بیشترین و بهترین استفاده از وقت همین است. درستان را بخوانید، پژوهشتان را بکنید، کارتان را بکنید، در اردوهای جهادی هم که در دوره‌ی سال، چند هفته‌ای انسان را مشغول میکند شرکت کنید. این شما را با متن مردم آشنا میکند، این شما را با مشکلات و معضلات جامعه که غالباً از چشم مسئولین دور میماند، آشنا میکند. بعضی از مسئولین خبر از واقعیّتهای جامعه ندارند، دُور خودشان و یک شعاع محدودی را فقط می‌بینند؛ [اینکه‌] در روستاها چه میگذرد، در شهرهای دور چه میگذرد، در خانواده‌های فرودست چه میگذرد، اینها را اصلاً ملتفت نیستند. این را من در طول این تجربه‌ی طولانی بیست سی ساله، مکرّر تجربه کرده‌ام؛ این را دیده‌ام در بعضی‌ها که به شما عزیزانم دارم عرض میکنم؛ خبر ندارند که چه هست. شما الان جوان هستید، نیرو دارید، حوصله دارید، وقت دارید، گرفتاری زیادی ندارید، از این فرصت استفاده کنید. یکی از فرصتها هم همین اردوهای جهادی است؛ این اردوهای جهادی بمراتب بهتر از اردوهایی است که متأسّفانه هنوز هم معمول است. با اینکه من هشدار داده‌ام، بعضی‌ها اردو درست میکنند که بفرستند اروپا؛ اردوی دانشجویی به اروپا! یکی از غلطترین کارها این است؛ این اردوی جهادی، از آن بمراتب بهتر و شرافتمندانه‌تر و مفیدتر است. حضور در اردوهای جهادی، تماس مستقیم با مردم، احساس مسئولیّت پیدا میکنید. انسان وقتی خدمت کرد به‌طور مستقیم، خدمت در چشم انسان عزیز میشود؛ نقاط ضعف را پیدا میکنید.

 یک سفارش دیگری میکنم؛ یکی از چیزهایی که برای نخبه‌های ما پیش می‌آید [مهاجرت است‌]؛ چون همین‌طور که اشاره کردند، جوانهای نخبه‌ی ما در کشورهای مختلف دنیا طلبکار و متقاضی کم ندارند، زیاد دارند، به دلایل مختلف؛ یکی از دلایلش این است که آنجاها جوان کم است، یا جوان بااستعداد کم است، یا جوان بیگانه‌ای که طمعش کم باشد کم است؛ میخواهند جذب کنند. یک تصوّر خیالی از یک رفاه، در این مواقع ذهن انسان را پُر میکند؛ ممکن است خیالی باشد، توهّم باشد، ممکن هم هست واقعی باشد، واقعاً یک رفاهی در انتظار انسان باشد؛ اینجا را ترجیح بدهید. به‌جای اینکه خودتان را در معده‌ی بی‌رحم جوامع بیگانه هضم کنید، در کشور خودتان سازنده و تنظیم‌کننده‌ی مغز و سلسله اعصاب و استخوان‌بندی جامعه‌ی خودتان بشوید. این افتخار دارد؛ این شرف است؛ برای کشورتان کار کنید. میتوانید شما کشورتان را بسازید، میتوانید ضعفهایش را برطرف کنید؛ ما ضعفهای زیادی داریم. من خیلی ستایش میکنم از وضع کشور امّا شاید کمتر کسی به قدر من اطّلاع دارد از ضعفهایی که در کشور وجود دارد. میدانیم خیلی ضعف داریم؛ این ضعفها را باید برطرف کنیم؛ شما باید برطرف کنید. میتوانید شما آن کسی باشید که هندسه‌ی صحیح سلامت این کشور را طرّاحی کنید؛ میتوانید بخشی‌اش را پیش ببرید. وقتی رفتید یک‌جایی، حالا گیرم یک پولی هم گیرتان آمد، امکانات رفاهی هم -فرضاً اگر واقعیّت داشته باشد- گیرتان آمد، امّا شما آنجا در معده‌ی آزمندِ اجتماعهای بیگانه هضم خواهید شد؛ [ولی‌] اینجا میتوانید منشأ اثر باشید.

 توصیه‌ی آخر -زیاد نمیخواهم طولانی کنم- مرعوب غرب هم نشوید. درست است که امروز غربی‌ها از لحاظ علم و فنّاوری از ما خیلی جلوترند امّا شما مرعوب این جلوتر بودن نشوید. چرا؟ برای اینکه شما از آنها بالاتر هستید. آنکه شما می‌بینید امروز فنّاوری پیشرفته دارد و صنایع و اختراعات و مانند اینها دارد، ۲۰۰ سال است شروع کرده؛ شما ۳۵ سال است شروع کرده‌اید؛ انقلاب شما ۳۵ ساله است؛ شما در طول ۳۵ سال توانسته‌اید این همه راه بروید و این شتاب را در پیشرفتها پیدا کنید. آنها در طول ۳۵ سال اوّل استقلالهایشان [خیلی عقب بودند]؛ مثلاً کشور آمریکا؛ ۳۵ سال بعد از تاریخ استقلال از زیر یوغ انگلیس‌ها آمریکا هیچ چیز نبود. آمریکای ۳۵ سال یا ۴۰ سال بعد از استقلال، با ایران ۳۵ سال بعد از پیروزی انقلاب، زمین تا آسمان فرق دارد؛ شما بمراتب از آنها جلوترید. عمر تمدّن مادّی آنها بمراتب کمتر خواهد بود برای شما که بخواهید به این رتبه‌ی از تمدّن مادّی برسید؛ حالا جدای از معنویّات. مرعوب آنها نشوید. ۱۰۰ سال بعد از پیروزی آمریکایی‌ها بر ارتش انگلیس و استقلال آمریکا، این مجسمه‌ی آزادی معروف آمریکا ساخته شده. این مجسمه را آمریکایی‌ها نساختند -اگر حافظه‌ی من خطا نکرده باشد، قدیم دیدم- این مجسمه را یک مهندس فرانسوی از فرانسه آمد ساخت. یعنی صد سال بعد از استقلال، آمریکایی‌ها هنوز از لحاظ علمی و فنّی و صنعتی به آنجایی نرسیده بودند که بتوانند این مجسمه‌ی آزادی را بسازند؛ یک مهندسی از فرانسه آمد، این را طرّاحی کرد و ساخت. شما خیلی جلوترید؛ مرعوب نشوید. توانایی‌های شما بمراتب به‌صورت بالقوّه بیشتر از آنها است؛ پیش بروید، حرکت کنید.

 نسل جوان دوره‌ی ما یعنی شماها، میتوانید این افتخار را برای خودتان به ثبت برسانید که شما نسل جوانی بودید که توانستید کشور را به مراحل بزرگ پیشرفت علمی برسانید؛ این افتخار، خیلی افتخار بزرگی است. نسل جوانِ امروز، میتواند این افتخار را برای خودش جلب بکند که به جای اینکه به شکل تبعی دنباله‌ی دیگران باشد، عزّتمندانه توانسته پایه‌های استقلال علمی و پیشرفت علمی را در این کشور محکم کند و کار کند و تلاش کند. این افتخار میتواند برای نسل جوان دوره‌ی ما و دوره‌های اوّلیّه‌ی انقلاب باشد؛ خب، اینها توصیه‌های ما است به شما عزیزان، برادران، خواهران، فرزندان عزیز من و جوانهای عزیز.

 چند توصیه هم توصیه‌های مدیریّتی و کاری است که هم برادران مسئول در بنیاد نخبگان و معاونت علمی و هم خود شماها مخاطب این توصیه‌ها هستید. اوّل این است که بنیاد نخبگان را باید جدّی گرفت؛ بنیاد نخبگان یک بنیاد ملّی است؛ یک بنیاد راهبردی است؛ این را باید کاملاً جدّی گرفت. شنیدم که برخی کارهای بنیاد نخبگان به دانشگاه‌ها سپرده میشود؛ این کار مصلحت نیست. دانشگاه‌ها اگر میتوانستند کار بنیاد نخبگان را بکنند، این بنیاد را اصلاً ما راه نمی‌انداختیم. بعضی از دانشگاه‌های ما واقعاً برجسته‌اند، مرکز نخبه‌هایند امّا کار بنیاد نخبگان را نمیتوانند بکنند. کار دانشگاه چیز دیگر است، کار بنیاد نخبگان چیز دیگر است. بنیاد نخبگان را جدّی بگیرید؛ یک بنیاد ملّی است، یک بنیاد راهبردی است؛ هم مسئولین بنیاد، هم مسئولین کشور، چه [سازمان‌] برنامه و بودجه، چه وزرای محترم مربوط، چه شوراهای علمی و مانند اینها که وجود دارند و چه شما جوانها. بنیاد خیلی مهم است.

 یک توصیه‌ی دوّمی دارم؛ برنامه‌های بنیاد نخبگان باید جوری باشد که نخبه‌ی جوان احساس کند که وجودش مفید است. حالا به شما جوانها هم خواهم رسید؛ شما هم خودتان نقش دارید و در این زمینه میتوانید نقش ایفا کنید. باید برای جوان نخبه، میدان کار به‌وجود بیاید؛ احساس کند مفید است؛ احساس مفید بودن بکند. این آن چیزی است که او را تشویق میکند به ادامه‌ی راه؛ همچنان‌که تشویق میکند به ماندن در خانه‌ی خود و در کشور خود و کار کردن برای کشور خود. میدان کار ایجاد کنید؛ چه‌جوری میدان کار [ایجاد کنید]؟ یکی مسئله‌ی تکمیل فرایند تحصیلی است. بتوانند جوانها این فرایند تحصیلی خودشان را تکمیل کنند؛ تسهیل بشود حضور آنها در مراتب بالاتر علمی؛ تحصیلاتشان را بالا ببرند. مقرّرات دست‌وپاگیری ممکن است وجود داشته باشد در این مورد؛ این مقرّرات، مانع نشود.

 یک مسئله تشکیل شرکتهای دانش‌بنیان است که حالا در این زمینه من بعداً عرض خواهم کرد. این شرکتهای دانش‌بنیان، چیز بسیار خوبی است. البتّه امروز من اطّلاع دارم، هزاران شرکت دانش‌بنیان در کشور هست لکن همین تعدادی که الان وجود دارد، میتواند به ده‌برابر افزایش پیدا کند؛ ده‌برابر. جوانها، آن کسانی که محصول علمی دارند، وجودشان در شرکتهای دانش‌بنیان، مفید است.

 ایجاد هسته‌های علمی در دانشگاه‌ها با محوریّت اساتید برجسته؛ یکی از کارها این است. این بنیاد میتواند در ارتباط با دانشگاه‌ها، این کار را انجام بدهد. هسته‌های علمی تشکیل بشود در دانشگاه‌های مختلف؛ محورش هم یک یا چند استاد برجسته باشد. البتّه استادها باید دلسوز باشند؛ استادها باید متعهّد باشند؛ باید ایران را دوست بدارند. استادهایی را ما می‌شناسیم -البتّه بنده از دور می‌شناسم- که ایران را دوست نمیدارند؛ آبادی ایران، آینده‌ی ایران برایشان مهم نیست؛ این‌جور استادی به‌درد نمیخورد. نمیتوانم در دل، به چنین استادی امید ببندم؛ استادی که کشورش را دوست ندارد، استادی که اتّحاد کشورش را دوست ندارد، استادی که سر کلاس درس حرفی میزند -ولو ارتباط به موضوع درسی هم ندارد- که نتیجه‌اش اختلافات قومی در کشور است و دانشجو را به آن سمت میراند، این استاد استاد مطلوبی نیست. استادی که اگر در دانشجو تعهّد مذهبی احساس بکند با او سر ستیز پیدا میکند، این استاد استاد خوبی نیست. استادانی که متعهّد باشند، دلسوز باشند، کشورشان را دوست بدارند، انقلابشان را دوست بدارند و برجسته‌ی علمی باشند، بر محور یک‌چنین استادی اگر هسته‌های علمی به‌وجود بیاید، این بسیار چیز مفیدی است؛ دانشجو را حرکت میدهد و دانشجو احساس میکند که مفید است، دارد پیش میرود.

 انجمنهای علمی؛ بالاخره نخبه‌ی جوان باید فرصت ظهور و بُروز پیدا بکند، احساس کند که وجود او به «نظر» آمده است، برای او ارج قائلند، روی وجود او حساب میکنند؛ این را باید در عمل احساس کند. بعد، بنیاد نخبگان عمدتاً و حالا دستگاه‌های دیگر هم در کنارش، رصد کنند، خروجی کار را ملاحظه کنند؛ چون اگر خروجی کار عیب داشته باشد، اشکال داشته باشد، پیدا است یک جایی اشکال در بین راه وجود دارد؛ عیبها را بشناسند، عیبها را علاج بکنند. یکی از توصیه‌های مهمّ بنده هم این است.

 یک سفارش دیگری که در این زمینه میکنم، مربوط به اقتصاد مقاومتی است. خب شما میدانید اقتصاد مقاومتی که بحمدالله مطرح شد، سیاستهایش اعلام شد، مورد استقبال صاحب‌نظران اقتصادی و سیاسی و غیره قرار گرفت. اسم اقتصاد مقاومتی هم زیاد تکرار میشود؛ حالا چقدر اقتصاد مقاومتی در کشور پیشرفت کرده، بحث الان من نیست -من البتّه خیلی خشنود نیستم از مقدار پیشرفت این فکر و این بنیان مهم در کشور لکن به‌هرحال یک حرکتی وجود دارد- [امّا] یکی از پایه‌های محکم اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش‌بنیان است؛ اساس کار در اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش‌بنیان است؛ [زیرا] اقتصاد مقاومتی اقتصاد درون‌زا است، اقتصادی است که در داخل پایه‌های مستحکمی دارد که تکانه‌های بین‌المللی و جهانی و اقتصادی آن را از جا درنمیبرد؛ این اقتصاد مقاومتی [است‌]، اقتصاد مقاوم. یکی از اساسی‌ترین پایه‌های این اقتصاد عبارت است از اقتصاد دانش‌بنیان؛ اقتصادی که متّکی باشد به علم، این خیلی مهم است. خب، به نظر ما نخبه‌های جوان میتوانند در اقتصاد دانش‌بنیان که درواقع ستون اصلی اقتصاد مقاومتی است، نقش ایفا کنند. چطور نقش ایفا کنند؟ خب، این طرّاحی لازم دارد. چه‌جور جوانهای ما نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؟ من جواب این سؤال را از شما میخواهم، بنشینید طرّاحی کنید، منتظر نمانید که دیگران طرّاحی کنند. شما جوانهای نخبه در یکی از اجتماعات خودتان موضوع را همین قرار بدهید: چگونگی نقش‌آفرینی نخبگان جوان در اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد دانش‌بنیان. گروه‌هایی به‌وجود بیایند، گروه‌هایی تقسیم بشوند، کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند، با دست پُر در این اجتماع شرکت کنند، راه بدهند، آن‌وقت بنیاد نخبگان از این طرحی که از درون خود نخبگان بیرون آمده، حمایت کند، پشتیبانی کند. به نظر من یک تحوّل به‌وجود می‌آید؛ هم در زمینه‌ی فکر کردن و اندیشیدن و کار کردن، هم در زمینه‌ی واقعیّت، روی زمین؛ در زمینه‌ی اقتصاد [هم‌] قطعاً تحوّل به‌وجود می‌آید.

 یک نکته‌ی دیگر هم -که این نکته‌ی آخر است- مسئله‌ی شناسایی و پرورش استعدادهای برتر در آموزش‌وپرورش [است‌]. خب، این طرح «شهاب»،(۶) اشاره کردند طرح خوبی است. من شنیدم طرح شهاب مورد بی‌توجّهی و بی‌لطفی قرار گرفته؛ نگذارید، مراقبت کنید. شناسایی استعدادهای برتر در دوران تحصیلات ابتدائی و تحصیلات متوسّطه بسیار مهم است، این چیزی است که نخبه‌ی حقیقی را به ما می‌شناسانَد، این چیزی است که نوابغ را به ما می‌شناساند. خب نوابغ در هر جامعه‌ای معدودند؛ خیلی از نوابغ هستند که به‌خاطر ناشناخته بودن، وجودشان بکل بی‌اثر میشود؛ اصلاً هضم میشوند، محو میشوند؛ چون شناسایی نشده‌اند. گاهی انسان مشاهده میکند یک انسان بی‌سوادی در یک روستایی یک حرفی میزند، یک کاری میکند که نشان‌دهنده‌ی نبوغ است؛ این اگر تربیت میشد، اگر شناسایی میشد، اگر استعداد او به‌کار گرفته میشد و به‌حساب می‌آمد، یک انسان برجسته‌ای بود؛ [امّا] متأسّفانه شناخته نشده. نگذاریم این خسارت بر کشور وارد بیاید. این در دوران مربوط به آموزش و پرورش، کار بسیار مهمّی است؛ این طرح را دنبال بکنید. واقعاً وزیر محترم بروند بررسی کنند که طرح شهاب در چه وضعی است و آیا کارهای خودش را انجام میدهد یا نه.

 امّا آن چیزی که به نظر من هشدار است، خطر است: ما در داخل کشور عناصر دلسردکننده داریم؛ مراقب باشید؛ مسئولین مراقب باشند. چه‌جوری دلسرد میکنند؟ موجودی‌ها را نفی میکنند. حالا مراکز علمی که شاخصهای پیشرفت علمی را در دنیا معرّفی میکنند، مراکز مشخّصی هستند که همه می‌شناسید. اینها یک شهادتی میدهند به‌نفع جمهوری اسلامی، این حضرات در داخل کشور، یا در روزنامه و مجلّه، یا در تریبون‌های رسمی و غیر رسمی این دستاوردها را انکار میکنند، اینها را توهّم میشمرند! که گاهی اوقات می‌شنفیم. [این‌] توهّم نیست، واقعیّت است. سلّول‌های بنیادی واقعیّت است، نانوی پیشرفته واقعیّت است، پیشرفتهای هسته‌ای واقعیّت است؛ همه‌ی دنیا آن را میدانند؛ [امّا اینها] منکر میشوند. حالا یک روزی، حدود پانزده شانزده سال قبل از این، اگر کسی منکر میشد اشکالی نبود، [چون‌] شروع کار بود، خبر نداشتند؛ [امّا] امروز همه‌ی دنیا میدانند -یعنی مراکزی که باید بدانند- که ایران در یک حرکت عظیم، سریع، در جادّه‌ی علم و فنّاوری دارد پیشرفت میکند؛ این را همه‌ی دنیا میدانند، آن‌وقت کسانی بیایند جوانهای ما را دلسرد کنند؛ هم دلسردی از حال، هم دلسردی از آینده؛ [این که بگویند] «آقا چه فایده دارد؟ برای که؟ برای چه؟» اینها دلسردکننده است، اینها خیانت است. هرکس بکند، خیانت است. مدیری انجام بدهد، خیانت است؛ استادی انجام بدهد، خیانت است؛ نویسنده‌ی روزنامه و مجلّه‌ای انجام بدهد، خیانت است؛ خیانت به کشور است، خیانت به ناموس ملّی است.

 یکی [دیگر] از خطرها: شناسایی کردن نخبه‌ها برای عوامل بیرونی؛ این هم هست؛ از این هم بنده گزارشهایی دارم، خبرهایی دارم؛ بررسی میکنند، جستجو میکنند، نخبه‌ها را پیدا میکنند؛ نه برای اینکه در داخل تشویق بشوند، تربیت بشوند؛ [بلکه‌] برای عوامل بیرونی، که به آنها معرّفی کنند، حلقه‌ی واسطی بشوند برای مهاجرت نخبگان و به تعبیر رایج «فرار مغزها». این هم خیانت است؛ این خیانت است؛ این ولو ممکن است در پوشش دلسوزی برای این دانشجو انجام بگیرد امّا این دلسوزی نیست. اینکه ما دانشجو را تشویق کنیم و بگوییم «آقا! اینجا چیست؟ چه کسی به تو میرسد؟ چه کسی به تو اعتنا میکند؟ بگذار برو آنجا، زندگی کن، پیش برو، پیشرفت کن» این خیانت است، این پشت‌کردن به کشور و منافع کشور و آینده‌ی کشور است و وادارکردن یک جوان نخبه به این کار است.

 یکی از هشدارهایی که واقعاً باید وزرای محترم به آن توجّه کنند، مقابله‌ی با عناصر متدیّن و انقلابی در دانشگاه‌ها است. عناصری هستند متعهّد به انقلاب، پایبند انقلاب، پایبند به مسائل دینی و ظواهر دینی، کسانی با اینها از مسئولین -حالا بین خود دانشجوها سلایق مختلفی هست، اشکالی هم ندارد؛ ممکن است بگومگویی هم بینشان بشود، اهمّیّتی ندارد؛ محیط دانشگاه است- از طرف اساتید، مدیران، با یک چنین عنصری، با یک چنین جوانی، با پسری یا دختری که متعهّد و پایبند است، مقابله کند، این قابل قبول نیست؛ باید عناصر مؤمن تشویق بشوند. حالا ازاین‌قبیل مسائل وجود دارد.

 جمع‌بندی من از همه‌ی این حرفها، عبارت است از خوش‌بینی مستدل نسبت به آینده؛ نه فقط شعار، نه فقط رجزخوانی؛ واقعیّت این است. آینده‌ی کشور به توفیق الهی، به فضل پروردگار، آینده‌ی خوبی است؛ انبوه جماعت جوان این کشور، در دل خود نخبگان زیادی دارند؛ حالا عمده نخبگان دانشگاهی هستند، در بخشهای دیگر هم نخبگانی هستند که ولو دانشگاهی نیستند امّا به‌معنای حقیقی کلمه نخبه‌اند، میتوانند نقش‌آفرینی کنند. و این نخبه‌ها کار خود را خواهند کرد؛ احساس مسئولیّت میکنند. بحمدالله اهداف انقلابی و شعارهای انقلابی زنده است؛ دشمن نتوانسته است شعارهای انقلابی را کم‌رنگ بکند؛ جوری است که اگر کسانی هم در دل با این شعارها همراه نیستند، در زبان ناچارند به‌خاطر افکار عمومی، به‌خاطر دل مردم و حضور مردم، با این شعارها همراهی کنند. شعارها بحمدالله زنده است؛ حرکت انقلابی حرکت زنده‌ای است و این از استثناهای تاریخ است؛ هیچ انقلابی را در دنیا ما سراغ نداریم که در طول ۳۵ سال ۴۰ سال، با این‌همه مخالفت، با این‌همه دشمنی، آن خطّ مستقیم و صراط مستقیم خودش را توانسته باشد ادامه بدهد؛ وجود ندارد. حتّی انقلابهای بزرگی که در دنیا می‌شناسید -حالا به این تحوّلات کوچک و کودتاها و مانند آن که اسمش را انقلاب میگذارند کار نداریم؛ آنها اصلاً داخل در حساب نیستند- و انقلابهای واقعی که اتّفاق افتاده، نتوانسته‌اند راه خودشان را ادامه بدهند؛ هدفها تغییر پیدا کرده. همین هم هست که دشمنان ما را عصبانی میکند؛ همین است که امروز -اگر با خبرهای خارجی آشنا باشید- مکرّر می‌شنوید، گفته میشود که تا وقتی ایران دنبال انقلاب است، کار ما با ایران مشکل است؛ راست میگویند. و من اضافه میکنم تا وقتی این تفکّر انقلابی و حرکت انقلابی هست، به توفیق الهی پیشرفت ایران، نفوذ روزافزون ایران، هیمنه و تسلّط معنوی و روحی ایران در منطقه و فراتر از منطقه، روزبه‌روز ان‌شاءالله بیشتر خواهد شد.(۷) خیلی متشکّر؛ ظاهراً این تکبیر، اعلام ختم جلسه هم بود!(۸)

 خداوند ان‌شاءالله شماها را حفظ کند؛ ان‌شاءالله همه‌تان برای آینده‌ی انقلاب وجودهای بابرکتی باشید و ان‌شاءالله سی سال دیگر چهل سال دیگر پنجاه سال دیگر که این کشور دست شماها است، مال شماها است، از این روزها با افتخار یاد کنید که توانسته شماها را این‌جور در خط قرار بدهد و ثابت‌قدم نگه دارد و با آینده‌ی بهتری ان‌شاءالله، شماها را توفیق بدهد.

والسّلام علیکم و رحمةالله‌

۱) این دیدار به‌مناسبت نهمین همایش ملّی «نخبگان فردا» -که از بیست‌ویکم مهر ماه سال جاری به مدّت سه روز در تهران گشایش یافته است- برگزار میشود. در ابتدای این دیدار، آقای دکتر سورنا ستّاری (معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد ملّی نخبگان) گزارشی ارائه کرد.
۲) من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۳۸
۳) اشاره‌ی رئیس بنیاد ملّی نخبگان به خاطره‌ای که معظّمٌ‌له در دیدار ۱۳۸۸/۵/۵ نقل کرده بودند.
۴) تیمسار سرلشکر شهید منصور ستّاری (فرمانده نیروی هوایی ارتش)
۵) از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران که حین حضور مستشاری برای مقابله با گروه‌های تکفیری، در تاریخ ۱۳۹۴/۷/۱۶ در سوریه به شهادت رسید.
۶) طرح «شهاب» -شناسایی و هدایت استعدادهای برتر- با هدف شناسایی استعدادهای برتر از بین دانش‌آموزان دوره‌های ابتدائی و متوسّطه در تاریخ ۱۳۸۶/۱۱/۲۵ به تصویب هیئت امنای بنیاد ملّی نخبگان رسید.
۷) تکبیر حضّار
۸) خنده‌ی حضّار

پاسخ به سوالات شرعی مخاطبان درباره احکام عزاداری

پاسخ به سوالات شرعی مخاطبان درباره احکام عزاداری


فهرست:
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif چه ویژگی‌هایی در مجلس عزاداری اهل‌بیت علیهم‌السلام باید رعایت شود؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif استفاده از نذری‌هایی که با مال شبهه‌دار تهیه شده، چه حکمی دارد؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif نظر رهبر انقلاب درباره برهنه شدن در عزاداری چیست؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا لطمه زدن به بدن در عزاداری ها جایز است؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا هروله کردن در عزاداری اشکال دارد؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا ایجاد راه‌بندان و آلودگی صوتی در مراسم عزاداری اشکال دارد؟ 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif گفتن ذکر ائمه بصورت تند و پشت سر هم (شور) جایز است؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif خرید و فروش در روزهای تاسوعا و عاشورا چه حکمی دارد؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif نظر رهبر انقلاب درباره قمه‌زنی چیست؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif حکم لعن و سبّ بزرگان سایر مذاهب چیست؟ 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا نسبت دادن برخی الفاظ ناروا به خود در عزاداری اشکال دارد؟ 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif مقارن شدن ایام عزاداری با مناسبت هایی مثل شب یلدا و عید نوروز
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا می توان در هنگام توسل به ائمه دستان خود را (مانند دعا) بالا برد؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا حضور زنان در دسته های عزاداری اشکال دارد؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا می توان از اموال بیت المال برای مراسم عزاداری استفاده کرد؟ 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا پوشیدن لباس مشکی در مراسم عزاداری هم کراهت دارد؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif حکم خرج کردن ردّ مظالم برای برگزاری مراسم عزاداری چیست؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا می‌شود «اضافه‌خرج» مراسم فاطمیه را در محرم خرج کرد؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا می توان کیفیت ادای نذر را تغییر داد؟ 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در مداحی چه نکاتی را باید رعایت کرد؟ 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا دریافت وجه برای مداحی اشکال دارد؟ 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در مجالسی که سخنان تفرقه آمیز گفته می شود، تکلیف ما چیست؟ 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آیا مالیدن گِل به سر و صورت در ایام عزاداری اشکال دارد؟ 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif اگر نامحرم صدای نوحه‌خوانی یا گریه زنان را بشنود، اشکال دارد؟
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif توصیه کلی به عزاداران و نحوه‌ی عزاداری

ادامه مطالب

دیدار رئیس و مدیران سازمان صدا و سیما با رهبر انقلاب

دیدار رئیس و مدیران سازمان صدا و سیما با رهبر انقلاب


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار مسئولان و مدیران رسانه‌ی ملی و اعضای شورای نظارت بر صدا و سیما با تبیین اهداف «جنگ نرمِ برنامه‌ریزی شده، گسترده و همه‌جانبه نظامِ سلطه با جمهوری اسلامی»، تغییر باورهای مردم را مهم‌ترین هدف این جنگ پیچیده خواندند و با تأکید بر نقش منحصربه‌فرد رسانه‌ی ملی در این کارزار جدی، برنامه‌ریزی دقیق و عالمانه را برای تحقق وظایف رسانه‌ی ملی مورد تأکید قرار دادند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنان خود به موضوع اهمیت رسانه‌ی ملی در نظام جمهوری اسلامی ایران پرداختند و با اشاره به حرکت عظیم رسانه‌ای که با کمک رسانه‌های نوپدید، به‌وجود آمده گفتند: رسانه‌ی ملی در صحنه‌ی چنین نبرد عجیب و عظیم و درگیری ناخواسته و ناگزیر قرار دارد که همان عرصه‌ی پیچیده و بسیار مهم جنگ نرم است.
رهبر انقلاب اسلامی افراد صاحب‌نظر، دلسوز و دارای انگیزه را به مطالعه و بررسی دقیق ابعاد جنگ نرم فراخواندند و گفتند: در جنگ نرم، همان اهداف جنگ سخت دنبال می‌شود اما به‌صورتی فراگیرتر و عمیق‌تر.
ایشان به برخی پیچیدگی‌ها و خطرات بیشتر جنگ نرم در مقایسه با جنگ سخت اشاره کردند و افزودند: جنگ نرم برخلاف جنگ سخت، آشکار، قابل فهم و ملموس نیست و حتی در برخی موارد طرف مقابل ضربه‌ی خود را می‌زند اما جامعه‌ی هدف، دچار خواب‌آلودگی و عدم احساس حمله است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: جنگ‌های سخت معمولاً موجب برانگیخته شدن احساسات مردم و ایجاد وحدت و انسجام ملی می‌شود در حالی‌که جنگ نرم، انگیزه‌های مقابله را از بین می‌برد و زمینه‌ساز ایجاد اختلاف نیز می‌شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بعد از بیان خطرات به مراتب بیشتر و نگران‌کننده‌تر جنگ نرم در مقایسه با جنگ سخت گفتند: جنگ نرم فقط مخصوص ایران نیست اما در موضوع ایران، هدف اصلی از این جنگ نرمِ فکرشده و حساب‌شده، استحاله‌ی جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیرت، با حفظ صورت و ظاهر آن است.
ایشان با تأکید بر اینکه تغییر باطن و سیرت به معنای تغییر انگیزه‌ها، شعارها، معارف انقلابی و اهداف بزرگ است، افزودند: در چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام «جمهوری اسلامی» و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمین‌کننده‌ی اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکه‌ی قدرت جهانی باشد.
رهبر انقلاب اسلامی، مسئولان و مردم  را آماج اصلی چنین جنگِ نرمی دانستند و خاطرنشان کردند: در مورد برنامه‌ریزی که در جنگ نرم برای مسئولان وجود دارد با آنان صحبت کرده و خواهم کرد اما مخاطبان اصلی جنگ نرم مردم به‌ویژه نخبگان، دانشگاهیان، دانشجویان، جوانان و عناصر فعال هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: آنها بدنبال تأثیرگذاری بر مردم و تغییر طیف وسیعی از باورهای آنان بویژه جوانان و نخبگان هستند که باورهای اعتقادیِ دینی، سیاسی و فرهنگی مردم از جمله این باورها است.
ایشان گفتند: مردم ما باورهای اعتقادی درخصوص دین، خانواده، مسئله «زن و مرد»، استقلال، مقابله با بیگانه، مردم سالاری اسلامی و مسائل گوناگون فرهنگی دارند و طرف مقابل تلاش دارد این باورها را دستکاری کند و یا تغییر دهد.
رهبر انقلاب اسلامی، تغییر باور به گذشته را از دیگر اهداف مورد نظر در جنگ نرم برشمردند و تأکید کردند: مردم ما نسبت به رژیم فاسد و مستبد گذشته باورهایی دارند که در جنگ نرم تلاش بر این است تا این گذشته زشت و پلید و سیاه به گذشته ای درخشان و زیبا تغییر یابد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: آنها می خواهند با تغییر باور به گذشته، نتیجه بگیرند که لزومی به وقوع انقلاب اسلامی برای از بین بردن آن گذشته، وجود نداشته است.
ایشان تغییر باور به آینده و حال را از دیگر اهداف جنگ نرم دانستند و خاطرنشان کردند: آنها می خواهند به جوان امروزی القاء کنند که وضع کنونی کشور مایه شرمندگی است و رسیدن به پیشرفت در آینده نیز غیرممکن است تا نشاط و تحرک و علم آموزی و امید به آینده را از نسل جوان بگیرند.
رهبر انقلاب اسلامی ایجاد باورهای غیرواقعی در جوانان نسبت به جهان بویژه امریکا و اروپا و ترسیم  کشورهایی پیشرفته، راحت، امن و بدون مشکل از آنها را یکی دیگر از اهداف جنگ نرم برشمردند و در جمع بندی این بخش از سخنان خود گفتند: هدف اصلی و نهایی جنگ نرم طراحی شده، انحلال درونی و استحاله داخلی جمهوری اسلامی از طریق تغییر باورها و سست کردن ایمان مردم و بویژه جوانان است.
رهبر انقلاب با اشاره به امکانات سخت افزاری و نرم افزاری دشمن در جنگ نرم افزودند: همه پیشرفتهای روزافزون محیط مجازی در خدمت تحقق اهداف جنگ نرم است اما مهمتر از این امکانات و پیشرفتهای سخت افزاری، لشکر عظیم نخبگان فکری، سیاسی، ادبی، اجتماعی، و فعالان برجسته ارتباطات و رشته های مختلف هنری است که عقبه ی نرم افزاری قوی و تأثیرگذاری را برای تحقق اهداف جنگ نرم فراهم آورده است.
ایشان برنامه ریزی و کار و تلاش منسجم را از ویژگیهای بارز طراحان و مجریان جنگ نرم برشمردند و خاطرنشان کردند: در همه تولیدات و فراورده های صوتی، تصویری و مکتوب جبهه مقابل ملت ایران، مقاصد و اهداف جنگ نرم، البته عمدتاً بطور غیرمستقیم، پیگیری و القا می شود.
رهبر انقلاب در همین زمینه ترویج دین حداقلی و دین سکولار را که با هر رفتار شخصی و اجتماعی قابل انطباق است از جمله اهداف پنهان برنامه های عمدتاً اجتماعی رسانه های بیگانه خواندند و افزودند: آنها در پیگیری پیچیده اهداف خود، کاملاً جدی و دارای برنامه هستند اما ما در این زمینه عقب هستیم.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تلاشهای رسانه ملی را قابل توجه دانستند و در عین حال افزودند: باید این تلاشها را به عمق برد و اهداف مورد نظر را بدون تظاهر و درشت نمایی، در حد ظرفیت همه برنامه های صدا و سیما به صورت هنرمندانه ترویج کرد تا مخاطبان اقناع شوند و بپذیرند.
رهبر انقلاب مهمترین کار برای تحقق مشهود اهداف رسانه ملی در قبال جنگ نرم دشمنان را، دست یابی به تحلیلی مبنایی، صحیح و واقع بینانه از شرایط داخلی، منطقه ای و جهانی جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: این تحلیل، ذهنها و جهت گیریهای سطوح مختلف مدیریتی و بدنه سازمان را منسجم می کند و پایه همه فعالیتها قرار می گیرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پرهیز از اغراق در تواناییها، توجه به مشکلات، تأثیرناپذیری از تبلیغات گمراه کننده بیگانگان، پرهیز از سطحی نگری، و توجه به ظرفیتهای بالفعل و بالقوه را در دستیابی به تحلیل مبنایی در صدا و سیما مؤثر دانستند و افزودند: مقایسه صحیح موقعیت کشور با دوران متناظر انقلابهای مهم جهانی، می تواند به درک و اقع بینانه از شرایط کشور، کمک کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به مشکلات فراوان، جنگهای داخلی خونین و حتی بازگشت برخی انقلابهای معاصر جهان به رژیم های گذشته افزودند: باید موقعیت کنونی ایران را با موقعیت امریکا در حدود چهل سال پس از اعلامیه مهم استقلال آن کشور و موقعیت فرانسه پس از 4 دهه از انقلاب کبیر فرانسه مقایسه کرد تا شرایط امروز ایران و پیشرفتهای چشمگیر کشور بهتر درک شود.
رهبر انقلاب که در تبیین ضرورت دست یابی به تحلیل مبنایی و جامع الاطراف در صدا و سیما سخن می گفتند خاطرنشان کردند: در این چارچوب باید سیاه نمایی های بیگانگان را مد نظر داشت و متوجه بود که آنها در تحقق اهداف جنگ نرم، ایران را به جهانیان و حتی به خود ایرانیان واژگونه معرفی می کنند ضمن اینکه تصویر رسانه ای آنها از جهان نیز کاملاً مغرضانه است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مسئولان و مدیران رسانه ملی پیشنهاد کردند برای دستیابی به تحلیلی پایه و واقع بینانه به مقایسه موقعیت جمهوری اسلامی با برخی کشورهای منطقه بپردازند که در 4 دهه اخیر زیر سایه آمریکا زندگی کرده اند.
ایشان گفتند: این مقایسه نشان می دهد که تسلیم، چه نتایجی دارد و ایستادگی به چه خیرات و پیشرفتهایی منجر می شود.
رهبر انقلاب پس از تشریح ضرورت برخورداری صدا و سیما از تحلیل مبنایی به عنوان پایه همه تولیدات و برنامه ها در تبیین دومین کار رسانه ملی برای پیگیری محسوس تر و هنرمندانه وظایف خود، تعریف و تدوین یک تفکر مبنایی و اصولی را ضروری خواندند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به راهبردهایی که در آغاز مسئولیت آقای سرافراز به رسانه ابلاغ شده تأکید کردند: همه این راهبردها باید دنبال و برای اجرای آنها برنامه ریزی دقیق و عالمانه شود که البته در برخی موارد کارهای خوبی شده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برنامه ریزی عالمانه و دقیق برای تحقق راهبردهای ابلاغی صدا و سیما و راهبردی جمهوری اسلامی را از دیگر ضروریات حرکت رسانه ملی برشمردند.
ایشان رسانه ملی را رسانه نظام و کشور و انقلاب دانستند و تأکید کردند: صدا و سیما قرارگاه مقدم و فعال مقابله با جنگ نرم است و مدیران و کارکنان رسانه ملی، سرداران و سربازان این جنگ نرم هستند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با تشکر از زحمات مدیران و کارکنان رسانه ملی بویژه آقای سرافراز رئیس سازمان صدا و سیما، ایشان را فردی پرکار، سخت کوش، با همت، منظم، ساده زیست و بدور از تشریفات و تجملات، پاک دست، حساس در مورد بیت المال، شجاع، دارای جسارت در تصمیم گیری و خلاق و مبتکر و نوآور دانستند و خاطرنشان کردند: این ویژگی ها بسیار با ارزش و مورد تحسین است که باید استمرار داشته باشند و برای سازمان صدا و سیما به عنوان یک سازمان فرا قوه ای لازم و ضروری است.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای سرافراز رئیس سازمان صداوسیما گزارشی از برنامه ها و اقدامات این سازمان بیان کرد.
رئیس سازمان صداوسیما با اشاره به چالش ها و مشکلات رسانه ملی، گفت: اصلاح ساختار اداری و همچنین اصلاح آیین نامه ها و مقررات، فراهم کردن مقدمات راه اندازی رسانه تعاملی، برنامه ریزی برای تقویت حضور در محیط وب و شبکه های اجتماعی تلفن همراه، افزایش کیفیت تولیدات رسانه ملی از جمله مهمترین فعالیتها و رویکردهای صدا و سیما است.
وی افزود: پیگیری موضوعات راهبردی همچون گفتمان انقلاب اسلامی، اقتصاد مقاومتی، سبک زندگی ایرانی اسلامی و رشد علمی، تاسیس مرکز گسترش فیلمنامه نویسی، بازطراحی و راه اندازی شبکه کودک، ایجاد گروه زیبایی شناسی و علوم شناختی، بکارگیری نیروهای جوان و مؤمن در مدیریت های مختلف، افزایش میزان مخاطبان رسانه ملی و افزایش اثرگذاری شبکه های العالم و پرس تی وی، راه اندازی خبرگزاری صداوسیما و حرفه‌ای‌ و روزآمد شدن شبکه خبر، تاکید بر تحلیل و تفسیر رویدادها، راه اندازی کانال های آذری، کردی و اردو در حوزه برون مرزی، بازسازی منابع آرشیوی، توجه به موسیقی دینی و آیینی و انقلابی و توجه به اعتماد و احساس امنیت مردم از دیگر برنامه ها و اقدامات رسانه ملی بوده است.

پیام رهبر انقلاب به مناسبت شهادت سردار سرافراز، شهید حسین همدانی

پیام رهبر انقلاب  به مناسبت شهادت سردار سرافراز، شهید حسین همدانی

رهبر انقلاب در پیام به مناسبت شهادت سردار سرافراز، شهید حسین همدانی مرقوم داشتند: «این رزمنده‌ی قدیمی و صمیمی و پر تلاش، جوانی پاک و متعبّد خود را در جبهه‌های شرف و کرامت، در دفاع از میهن اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گذرانید و مقطع پایانی عمر با برکت و چهره‌ی نورانی خود را در دفاع از حریم اهل‌بیت علیهم‌السلام و در مقابله با اشقیای تکفیری و ضد اسلام سپری کرد، و در همین جبهه‌ی پر افتخار به آرزوی خود یعنی جان دادن در راه خدا و در حال جهاد فی سبیل الله نائل آمد.»

‫به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR تصاویری از سردار شهید حسین همدانی در کنار رهبر انقلاب را برای اولین بار منتشر می‌کند.

۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام

۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام

* در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ی برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ی دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. ۱۳۷۱/۱۱/۰۶

* تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* یکی از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکم‌تر میان خودشان و حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* در ماه محرم، معارف حسینی و معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامی اصیل و صحیح است برای مردم بیان کنید. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

* اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمی» را باز کنیدو از رو بخوانید، برای مستمع گریه‌آور است و همان عواطفِ جوشان را به‌وجود می‌آورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلس‌آرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعی‌اش دور بماند؟! ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. ۱۳۸۶/۰۴/۱۴

* برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک می‌کند. یکی از آن کارها، همین عزاداریهای سنّتی است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین می‌شود. این‌که امام فرمودند «عزاداری سنّتی بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دسته‌های عزاداری به راه انداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش می‌کند و بسیار خوب است. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمی‌توانم این مطلب - قمه‌زدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضی‌ام. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* لازم است از همه برادران و خواهرانی که در سراسر کشور، در ایّام عزاداری، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزاداری، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزاری کنم. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

* هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ی به عاشورا و به حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) است. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱

* اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آن‌جا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر می‌افتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسین‌بن‌علی‌ها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. ۱۳۷۵/۰۳/۲۰

* اگر فداکاری بزرگ حسین‌بن‌علی علیه‌السلام نمی‌بود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلی متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمه‌ی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلی برچیده می‌شد. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

* کار امام حسین علیه‌الصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. ۱۳۷۵/۰۹/۲۴

* عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره‌ی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! ۱۳۷۳/۱۰/۱۵

* امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌‌ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵

* عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس می‌دهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس می‌دهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس می‌دهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار می‌گیرند. ۱۳۷۱/۰۴/۲۲

* درس عاشورا، درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکی از درسهای عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابی‌عبداللَّه الحسین علیه‌السّلام انجام دادید. خود این، یکی از درسهای عاشورا بود. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

* امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهی که در آن، خون بر شمشیر پیروز می‌شود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوه‌های نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیه‌السّلام است که شما دیدید. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* درس حسین‌بن‌علی علیه‌الصّلاةوالسّلام به امّت اسلامی این است که برای حقّ، برای عدل، برای اقامه‌ی عدل، برای مقابله‌ی با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحی که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. ۱۳۹۲/۰۳/۲۲
 
* پروردگارا! تو را به حسین و زینب علیهماالسّلام قسم می‌دهیم که ما را جزو دوستان و یاران و دنباله‌روان آنان قرار بده.
* پروردگارا! حیات و زندگی ما را زندگی حسینی و مرگ ما را مرگ حسینی قرار بده.
* پروردگارا! امام بزرگوار ما را که به این راه هدایتمان کرد، با شهدای کربلا محشور کن. شهدای عزیز ما را با شهدای کربلا محشور کن. ۱۳۷۴/۰۳/۱۹