شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

ملت ایران باید خود را قوی کند

ملت ایران باید خود را قوی کند


ابلاغ سیاست‌های کلی «جمعیت»

ابلاغ سیاست‌های کلی «جمعیت»


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سیاست های کلی «جمعیّت» را که براساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند.

متن ابلاغیه رهبر انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم

با عنایت به اهمیّت مقوله جمعیّت در اقتدار ملّی؛ و با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیّت کنونی کشور به عنوان یک فرصت و امتیاز؛ و در جهت جبران کاهش نرخ رشد جمعیّت و نرخ باروری در سال‌های گذشته، سیاست‌های کلی جمعیّت ابلاغ می‌گردد. با در نظر داشتن نقش ایجابی عامل جمعیّت در پیشرفت کشور، لازم است برنامه‌ریزی‌های جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور متناسب با سیاست‌های جمعیّتی انجام گیرد. همچنین ضروری است با هماهنگی و تقسیم کار بین ارکان نظام و دستگاه‌های ذیربط در این زمینه، اقدامات لازم با دقّت، سرعت و قوّت صورت گیرد و نتایج رصد مستمر اجرای سیاست‌ها گزارش شود.
سیّدعلی خامنه‌ای
۳۰/اردیبهشت/۱۳۹۳

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
«سیاست‌های کلی جمعیّت»

۱- ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی.
۲- رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینه‌های زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.
۳- اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران بویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمه‌ای هزینه‌های زایمان و درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهادها و مؤسسات حمایتی ذی‌ربط.
۴- تحکیم بنیان و پایداری خانواده با اصلاح و تکمیل آموزش‌های عمومی در باره اصالت کانون خانواده و فرزند پروری و با تأکید بر آموزش‌ مهارت‌های زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاوره‌ای بر مبنای فرهنگ و ارزش‌های اسلامی- ایرانی و توسعه و تقویت نظام تأمین اجتماعی، خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی در جهت سلامت باروری و فرزندآوری.
۵- ترویج و نهادینه‌سازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی.
۶- ارتقاء امید به زندگی، تأمین سلامت و تغذیه سالم جمعیّت و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، بویژه اعتیاد، سوانح، آلودگی‌های زیست محیطی و بیماری‌ها.
۷- فرهنگ سازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیش‌بینی ساز و کار لازم برای بهره‌مندی از تجارب و توانمندی‌های سالمندان در عرصه‌های مناسب.
۸- توانمندسازی جمعیّت در سن کار با فرهنگ سازی و اصلاح، تقویت و سازگار کردن نظامات تربیتی و آموزش‌های عمومی، کارآفرینی، فنی ـ حرفه‌ای و تخصصی با نیازهای جامعه و استعدادها و علایق آنان در جهت ایجاد اشتغال مؤثر و مولّد.
۹- باز توزیع فضایی و جغرافیایی جمعیّت، متناسب با ظرفیت زیستی با تأکید بر تأمین آب با هدف توزیع متعادل و کاهش فشار جمعیّتی.
۱۰- حفظ و جذب جمعیّت در روستاها و مناطق مرزی و کم تراکم و ایجاد مراکز جدید جمعیّتی بویژه در جزایر و سواحل خلیج فارس و دریای عمان از طریق توسعه شبکه‌های زیربنایی، حمایت و تشویق سرمایه‌گذاری و ایجاد فضای کسب و کار با درآمد کافی.
۱۱- مدیریت مهاجرت به داخل و خارج هماهنگ با سیاست‌های کلی جمعیّت با تدوین و اجرای ساز و کارهای مناسب.
۱۲- تشویق ایرانیان خارج از کشور برای حضور و سرمایه گذاری، و بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و توانایی‌های آنان.
۱۳- تقویت مؤلفه‌های هویت‌بخش ملی (ایرانی، اسلامی، انقلابی) و ارتقاء وفاق و همگرایی اجتماعی در پهنه سرزمینی بویژه در میان مرزنشینان؛ و ایرانیان خارج از کشور.
۱۴- رصد مستمر سیاست‌های جمعیّتی در ابعاد کمّی و کیفی با ایجاد ساز و کار مناسب و تدوین شاخص‌های بومی توسعه انسانی و انجام پژوهش‌های جمعیّتی و توسعه انسانی.

دعایی که آیت‌الله بهجت خواندن آن را به رهبر انقلاب توصیه کردند

دعایی که آیت‌الله بهجت خواندن آن را به رهبر انقلاب توصیه کردند



به مناسبت فرارسیدن ایام سالگرد رحلت عالم ربانی، فقیه عالیقدر و عارف روشن ضمیر حضرت آیت‌الله آقای حاج شیخ محمدتقی بهجتقدس‌الله‌نفسه‌الزکیه، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR توصیه‌ای از ایشان به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای خواندن یکی از ادعیه را منتشر می‌کند.
رهبر انقلاب در دیدار با اساتید، فضلا و طلاب نخبه‌ی حوزه علمیه قم در تاریخ ۱۳۸۹/۸/۲ در ذیل شرح حدیثی، توصیه‌ی مرحوم آیت‌الله بهجت را برای خواندن دعای «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک» بیان کردند و فرمودند:
«مرحوم آقای بهجت (رضوان الله تعالی علیه) میفرمودند این دعا را زیاد بخوانید: «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک». ممکن بود یک اشکال مقدّری وجود داشته باشد، ایشان به آن هم جواب می‌داد. ممکن بود کسی بگوید وقتی میگوئیم «ثبت قلبی علی دینک»، ما که دینمان درست است، منطقی است، مستحکم است، این برای آن طبقات پایین است. ایشان میفرمود در هر طبقه‌ای که دل انسان و ایمان انسان و دینداری انسان هست، تنزل از آن طبقه، برگشت است. «ثبت قلبی علی دینک» یعنی دین را در همان طبقه‌ی عالی نگه دار و تثبیت کن. اگر این شد، آن وقت زندگی میشود شیرین، مرگ هم مرگ راحت. یکی از مشکلات اساسی ماها، مشکل مردن است. امام سجاد (علیه السلام) به خداوند متعال عرض میکند: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین». خب، انسان در همه‌ی طول عمر در طریق هدایت بوده، اما باز امام دعا می کند که: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین»؛ معلوم میشود خطرناک است.
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود»

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت‌الاسلام دِهِشت

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت‌الاسلام دِهِشت

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی درگذشت روحانی با اخلاص و خدمتگزار، مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج شیخ رضا دِهِشت را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم
با تأسف و تأثر خبر درگذشت دوست دیرین خود مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ رضا دِهِشت رحمة الله علیه را دریافت کردم. این روحانی با اخلاص و خدمتگزار، عمر شریف خود را یکسره در خدمت اهداف اسلامی و ترویج دین و اخلاق و معنویت نهاده و بی هیچ ادّعا و توقع، وظائف و خدمات گسترده‌ئی را بر عهده گرفته بود. اینجانب در سالیان متمادی دوستی و رفاقت، همواره آن عالِم بزرگوار را برخوردار از تقوا و صدق ایمان و دیانت یافتم و امیدوارم خداوند روح ایشان را مشمول فضل و رحمت و بشارت خود قرار دهد.
به خانواده و فرزندان مکرم و دوستان و ارادتمندان ایشان تسلیت میگویم و صبر و اجر برای آنان از خداوند متعال مسألت میکنم.
سیّد علی خامنه‌ای
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳

بیانات در دیدار اعضاى هیئت مدیره جامعه خیرین مدرسه ساز

بیانات در دیدار اعضاى هیئت مدیره جامعه خیرین مدرسه ساز


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌ (۱)
 حضور مجموعه‌ى خیّرین مدرسه‌ساز که یکى از پدیده‌هاى مبارک انقلاب و کشور ما است، چند چیز را ثابت میکند: یکى همین مطلبى که قبلاً گفته شد و آن اینکه مردم ما هر جایى که احساس کنند روا است و نیک است، در خرج کردن ابایى ندارند؛ [این] خیلى نکته‌ى مهمّى است. بعضى‌ها گله میکنند که چرا مثلاً در فلان قضیه مردم نیامدند کمک کنند. خب، باید براى مردم روشن کرد که این تکلیف است، این درست است؛ آن‌وقت مردم خودشان مى‌آیند. شما ملاحظه بفرمایید همین حوزه‌هاى علمیّه براى این قضیّه یک مثال واضحى است. مردم بدون اینکه کسى آنها را بشناسد، بدون اینکه دنبالشان فرستاده باشند، بدون اینکه از آنها محاسبه‌اى بکنند، مى‌آیند پول خودشان را که با زحمت خودشان به‌دست آورده‌اند، تخمیس میکنند، خمسش را میدهند به ما، میدهند به روحانیّون، میدهند به علما و مراجع؛ [درحالى‌که] نه سفته از آنها میگیریم، نه تضمین از آنها میگیریم، نه مطالبه از آنها میکنیم؛ گاهى اوقات پشت درِ انتظار یا صفِ انتظار، روزهاى متمادى میمانند براى اینکه بیایند این پول را بدهند. چرا؟ چون عقیده دارند که این کار درستى است، کار خوبى است.
 این نمونه‌ى شما هم یک نمونه‌ى دیگر است. تاجر است، پولدار است، توانایى دارد، پولهایى را جمع کرده که این پول متعلّق به خود او است، هیچ‌کس هم به او نخواهد گفت این پول را چرا دارى و چگونه خرج کن؛ این با میل خودش مى‌آید. نمونه‌هایى را به بنده گزارش دادند: ده‌ها مدرسه به‌وسیله‌ى یک خیّر ساخته میشود. خب، این خیلى پدیده‌ى باارزشى است؛ بدون اینکه هیچ غرض سیاسى یا غرض شخصى دنبال این باشد. البتّه ما در دنیا داریم خیریّه‌هایى که ظاهر آن خیریه است، اما باطن آن و محتواى آن، یا سیاسى است، یا امنیتى است، یا جاسوسى است؛ انگیزه‌هایى پشت سر آن هست؛ امّا اینجا این خیّر مدرسه‌ساز، بدون هیچ‌گونه انگیزه‌اى جز خدمت و جز انجام یک کار خوب و یک حسنه، مى‌آید این پول را در میان میگذارد. بنابراین، این مطلب اوّلى است که به‌دست مى‌آید که ما اگر چنانچه توانستیم با مردم تفاهم کنیم و خوبىِ یک کار را و درستىِ یک راه را نشان بدهیم، اینها حاضرند هزینه‌هاى سنگین آن را بپردازند، بدون اینکه انسان از آنها بخواهد. نمونه‌هاى قبلى آن را هم در دوره‌ى دفاع مقدس و در قضایاى گوناگون دیده‌ایم. این یک مطلب است.
 مطلب دوم توجه مردم به امر مدرسه است؛ خب، کارهاى خیر در گذشته هم انجام میگرفت؛ حسینیّه میساختند، مسجد میساختند، کارهاى گوناگون [میکردند، امّا] توجّه به مدرسه نشان‌دهنده‌ى یک پدیده‌اى است در کشور؛ پیدا است مردم ما و کسانى که توانایى دارند که کمک کنند، اهمّیّت تعلیم فرزندان را بخوبى درک کرده‌اند. این هم نکته‌ى بعدى است که انسان در این‌کار احساس میکند.
 و نکته‌ى سوم - که از این قبیل نکات زیاد است؛ حالا من این چند نکته را فقط عرض میکنم - که در این کار میشود انسان استنباط بکند، این است که در هر کارى که مسئولان کشور و مدیران اصلى کشور، امور را به مردم محوّل کردند، این کار موفّق شد، این کار پیشرفت کرد؛ این یک تجربه است، این را باید ما یاد بگیریم؛ مکرر این را ما گفته‌ایم. یک وقت نگاه تنگ‌نظرانه است و مسئول دولتى انحصاراً کار را در دست میگیرد، این کار میماند، متوقف میشود؛ [اما] کار وقتى داده شد به نیروى عظیم و بى‌پایان مردم، با انگیزه‌هایشان، با توانهاى مادّى و معنویشان، آن‌وقت کار رشد پیدا میکند، شکوفایى پیدا میکند.
 اینجا هم همین‌جور است؛ ما خب مشکلات مدرسه و مانند اینها زیاد داشتیم. اوائل انقلاب، مدارس سه‌نوبتى، حتّى چهارنوبتى در کشور وجود داشت که بحمدالله برطرف شد. و کمکهاى مردم نقش بسیار زیادى داشته است؛ و این کار باید ان‌شاءالله ادامه پیدا کند. شما آقایانى که مسئول این قضیّه هستید و خودتان را درگیر این کار بزرگ و زیبا کرده‌اید، این کار را با شوق و با رغبت و با انگیزه ان‌شاءالله ادامه بدهید؛ بدانید خداى متعال به شما اجر خواهد داد؛ این کار ثواب دارد، این کار حسنه است، این کار صدقه‌ى جاریه است. و نیّتهایتان بحمدالله خالص است، خالص نگه دارید و این کار را پیش ببرید.
 البته باید به صداوسیما و مانند اینها هم سفارش بشود - که حالا من میگویم ان‌شاءالله سفارش بکنند - تا آنها هم به افکار عمومى، وجود یک چنین کارى را تفهیم کنند. و خوشبختانه در اطراف کشور شبیه این کارها دارد رشد میکند؛ روزبه‌روز دارد بیشتر میشود. خیّرین درمان در این چند سال اخیر، به‌وجود آمده‌اند که دارند کارهاى خوبى انجام میدهند. به‌هرحال مردم خیّر در کشور فراوان و زیادند و مایلند کارِ خوب انجام بدهند؛ باید کار را به آنها معرّفى کرد و به آنها اعتماد کرد.
 من شنیدم که توقّع دوستان خیّرینِ مدرسه‌ساز این است که دستگاه آموزش و پرورش همکارى‌هایش را افزایش بدهد؛ که حالا خوشبختانه من دیدم که ایشان - آقاى دکتر حافظى - از وزیر محترم و از معاون ایشان(۲) تشکّر کردند؛ این براى من مایه‌ى خوشحالى است که احساس کنم همکارى‌اى وجود دارد. اسم مدرسه‌ها را تغییر ندهند؛ فرض کنید که آن خیّر، مدرسه‌اى را به اسم شهیدش یا به اسم فرد مورد علاقه‌اش گذاشته است؛ اینها را مراقبت بکنند. و کار را براى آن کسى که میخواهد کار خیرِ مدرسه‌سازى را انجام بدهد، تسهیل کنند، او را تکریم کنند، که ان‌شاءالله انجام بگیرد.
 و این نکته‌ى آقاى فانى(۳) هم کاملاً نکته‌ى درستى است؛ مسئله‌ى مقاوم‌سازى مدارس؛ این هم یک کار بسیار مهمّى است و حفظ این مدارسى که ساخته میشود تا فرسودگى زودهنگام به‌سراغ اینها نیاید. ان‌شاءالله خداوند متعال از شماها قبول کند و توفیقات شما را روزافزون کند.
    والسلام علیکم و رحمةالله‌

بیانات رهبری در دیدار مردم استان ایلام در سالروز ولادت امیرالمؤمنین علیه‌السلام

بیانات رهبری در دیدار مردم استان ایلام در سالروز ولادت امیرالمؤمنین علیه‌السلام


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌(۱)
الحمدلله و صلّى الله على رسوله و ءاله الأطهرین الأطیبین. خوشامد عرض میکنم به شما برادران و خواهران عزیز که این مسیر طولانى را طى کردید و لطف کردید و روز عیدِ ما را به معناى واقعى کلمه با قدوم خودتان عید کردید. امیدواریم که خداوند متعال به برکت مولود این روز، الطاف معنوى و مادّى خود را بر سر ملّت ایران و بخصوص شما برادران و خواهرانى که از ایلام تشریف آوردید، نازل بفرماید و شماها را مشمول لطف و هدایت ویژه‌ى خود ان‌شاءالله قرار بدهد. همچنان‌که در گذشته هم در مورد ایلام و مردم ایلام - عشایر و شهرنشین و همه و همه - دانستیم و از نزدیک دیدیم، الطاف الهى شامل حال شما مردم بوده است؛ چه در دوران دفاع مقدّس و چه بعد از آن تا امروز؛ مجاهدتها، ایستادگى‌ها، مقاومتها، وفادارى عمومى و همگانى، چیزهاى کوچکى نیست؛ براى مجموعه‌هاى مردمى، اینها افتخار است و بحمدالله شما این افتخارات را داشته‌اید و دارید و خواهید داشت. و بدانید - بخصوص شما جوانهاى عزیز - که این کشور متعلّق به شما است، آینده‌ى آن مال شما است؛ شما هستید که باید شانه‌هاى تواناى خودتان را بدهید زیر بار این مسئولیّت بزرگ، همچنان‌که جوانهاى دیروز این‌کار را کردند و از شرف ملّى، از استقلال کشور، از دین و ایمان و هویّت ملّى خودشان، دفاع کردند که یکى از مظاهر مهمّ آن همین مردم ایلام هستند. من از نزدیک فداکارى‌هاى مردم را دیدم؛ در همان سال ۵۹ و ۶۰، در آن دورانهاى دشوار، همه‌ى مردم - زن و مرد - در صحنه بودند، همکارى میکردند، و برجستگان و نخبگانِ مردم استان شما و منطقه‌ى شما هم پیشاپیشِ مردم حرکت میکردند؛ امروز هم قضیّه همان است. و خب امیدواریم که خداى متعال کمک کند و توفیق بدهد به مسئولان که آنها هم به سهم خودشان، وظائفى را که دارند، بتوانند بنحو کامل انجام بدهند که البتّه در این صدد هستند، دنبال بازکردنِ گره‌هاى مشکلاتند؛ باید همکارى کرد، همه کمک کنند که این کار انجام بگیرد.
 درباره‌ى امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) سخن زیاد گفته شده است، لکن همه‌ى حقیقت هنوز گفته نشده است. آنچه از فضائل امیرالمؤمنین (سلام خدا بر او) تاکنون بر زبانها و قلمها جارى شده است، همه‌ى فضائل امیرالمؤمنین نیست، بخشى از آن است. از قول نبىّ اکرم نقل شده است که فرمود: برادرم على، فضائلى دارد که «لا تُحصى‌»(۲) - قابل شمارش نیست - یعنى انسانها قادر نیستند این فضائل را بشمرند؛ یعنى فوق درک و عقل و فهم بشر معمولى است؛ این امیرالمؤمنین است. خب، ما احتیاج به الگو داریم، احتیاج به اسوه داریم، [پس‌] با این نظر به امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نگاه کنیم. به نظر این حقیر، در چند سرفصل باید زندگى امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را مورد ملاحظه قرار داد؛ چه اهل قلم و تحقیق و چه ماها که میخواهیم درباره‌ى مسائل امیرالمؤمنین مطالعه کنیم و فکر کنیم. چهار سرفصل به نظر بنده در اوّل فهرست قرار میگیرد که من اجمالاً یک اشاره‌اى میکنم.
 یک سرفصل عبارت است از مقامات معنوى امیرالمؤمنین - مقام معرفتِ توحیدى امیرالمؤمنین، مقام عبادت او، مقام تقرّب او به خدا، مقام اخلاص او - که اینها چیزهایى است که عمق آن و کُنه(۳) آن واقعاً از دسترس ماها خارج است. بزرگان از علما، از شیعه و سنّى، حتّى غیر مسلمان، در مقابل این بخش از شخصیّت امیرالمؤمنین همه اظهار عجز کرده‌اند؛ بس بلند و والا و مشعشع، این بخش در چشم هر بیننده‌اى جلوه میکند؛ نمیتوانند، قادر نیستند ابعاد آن را درک بکنند؛ این یک بخش. ابن‌ابى‌الحدید - عالم سنّى معتزلى - وقتى یکى از خطبه‌هاى امیرالمؤمنین را که مربوط به توحید است نقل میکند در نهج‌البلاغه، میگوید که جا دارد ابراهیم خلیل‌الرّحمن افتخار کند به وجود یک چنین فرزندى؛ از نسل ابراهیم این همه انبیا به‌وجود آمدند؛ [امّا] این را در مورد امیرالمؤمنین فقط میگوید؛ میگوید جا دارد که ابراهیم خلیل‌الرّحمن به این فرزند خود بگوید: تو سخنانى در توحید بیان کردى در جاهلیّت عرب، که من در جاهلیّت نَبط، نتوانستم این سخنان را بیان کنم و نتوانستم این حقایق را ابداع کنم. (۴) گوینده، عالم سنّى معتزلى است. این یک بخش و یک سرفصل از زندگى امیرالمؤمنین است که ابعادى ناشناخته دارد؛ واقعاً اقیانوس عمیقى است.
 یک بخش دیگر، بخش مجاهدتهاى امیرالمؤمنین است که این مجاهدتها و فداکارى‌ها، اوج قلّه‌ى فداکارى است. آنچه امیرالمؤمنین از فداکارى براى اسلام، براى دین، براى حفظ جان پیغمبر، براى حفظ دین پیغمبر، براى شرف و عظمت امّت اسلامى انجام‌داد، واقعاً جهادهاى فوق طاقت بشرى است. از دوران کودکى، از اوّلى که پیغمبر را به‌عنوان مربّى خود شناخت و در دامان پیغمبر رشد پیدا کرد و اسلام را در کودکى پذیرفت، در همه‌ى آن دوران سخت سیزده‌ساله‌ى مکّه، بعد در ماجراى بسیار دشوارِ هجرت به مدینه، بعد در دوران ده‌ساله‌ى حیات مبارک پیغمبر در مدینه و آن جنگها و آن فداکارى‌ها و آن گرفتارى‌ها، در همه‌ى این دورانها، این انسان یک انسانِ ایستاده‌ى بر اوج قلّه‌ى فداکارى است. بعد از رحلت پیغمبر هم همین‌جور: صبر امیرالمؤمنین، فداکارى بود؛ اقدامهاى او، فداکارى بود؛ همکارى‌هاى او، فداکارى بود؛ قبول خلافت، فداکارى بود؛ کارهایى که در دوران کوتاه خلافت انجام داد، یکى پس از دیگرى فداکارى بود. کتاب فداکارى‌هاى امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به تنهایى یک کتاب طولانى و پر حجمى براى هر بیننده‌اى است، انسان را واقعاً متحیّر میکند. این‌قدر انسان بتواند با عزم راسخ در راه خدا، جان خود، حیثیّت خود، توانایى‌هاى خود، شئون خود، همه را تقدیم کند! تصوّر آن از عهده‌ى بنده و امثال بنده خارج است. این هم یک سرفصل از زندگى امیرالمؤمنین که خود، کتابهاى مفصّلى میشود.
 سرفصل سوّم، سلوک امیرالمؤمنین در دوران حکومت است؛ چه سلوک شخصى، چه سلوک اجتماعى و حکومتى. سلوک شخصى، زندگى زاهدانه‌ى على در دوران حکومت و قدرت [است‌]. یک کشور پهناور عظیمى در ید قدرت امیرالمؤمنین بود؛ از اقصاى شرق، تا مصر، تا آفریقا - این منطقه‌ى عظیم - همه دولت اسلامى و تحت حکومت امیرالمؤمنین بود؛ این حاکم بزرگ و مقتدر، با این کشور پهناور و ثروتمند، زندگى شخصى‌اش، سلوک شخصى‌اش، مثل یک انسان مستمند و بینوا بود؛ با یک لباس زندگى بکند، نان جو و خشک غذاى او باشد، از همه‌ى لذّات مادّى پرهیز کند؛ طورى که خود او خطاب به همراهان و همکاران و دولتمردان زمان خود میفرمود: اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلى‌ ذلِک؛ (۵) شماها نمیتوانید؛ راست هم میگفت، هیچ‌کس نمیتواند؛ واقعاً این عجیب است که زندگى شخصى امیرالمؤمنین در دوران حکومتش این‌جورى باشد - در یک خانه‌ى محقّر زندگى بکند؛ زندگى معیشتى او در حدّاقل، مثل یک انسان مستمند و بینوا و فقیر [باشد] - و به این‌همه کار بزرگ بپردازد. و سلوک اجتماعى‌اش، اقامه‌ى حق، اقامه‌ى عدل، ایستادگى براى اِنفاذ(۶) حکم‌الهى؛ واقعاً هر عقلى حیران میشود در مقابل این‌همه عظمت و این‌همه قدرت. این چه انسانى است؟ این غیر از مقامات معنوى است؛ سلوک سیاسى [است‌]. سیاستمداران دنیا و حکّام عالم چه‌جورى زندگى کردند؟ امیرالمؤمنین چه‌جورى زندگى کرد؟ این هم یک سرفصل مهمّى است که دیگر تا امروز نظیرى نداشته است و نخواهد داشت؛ زهد امیرالمؤمنین و سلوک شخصى او و عبادت او در دوران اقتدارش. به امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام) عرض کردند که یا بن رسول‌الله! شما چرا این‌قدر به خودتان سختى میدهید، فشار مى‌آورید، این‌جور عبادت میکنید، این‌جور زهد میکنید، این‌جور روزه میگیرید، این‌جور گرسنگى میکشید؟ امام سجّاد گریه کرد، فرمود: آنچه من میکنم، درمقابل آنچه جدّم امیرالمؤمنین میکرد چیست؛ کار من کجا، کار او کجا! یعنى امام سجّاد، سلوک عبادى و زاهدانه‌ى خود را در مقابل سلوک زاهدانه و عبادى امیرالمؤمنین کوچک میشمارد؛ این خیلى مهم است. این هم سرفصل سوّم.
 سرفصل چهارم، آن هدفى است که امیرالمؤمنین نسبت به مردم، در دوران حکومت داشته است که نکته‌ى بسیار مهمّ و اساسى است. بنده میخواهم اندکى روى این نکته تکیه کنم. امیرالمؤمنین فرمود: اگر از من اطاعت کنید، من شما را به بهشت میرسانم. عبارت امیرالمؤمنین در خطبه‌ى نهج‌البلاغه این است؛ میفرماید: فَاِن اَطَعتُمونى فَاِنّى حامِلُکُم اِن شاءَ اللهُ عَلى‌ سَبیلِ الجَنَّة؛ فرمود اگر آنچه من میگویم، گوش کنید و عمل کنید، من شما را به بهشت خواهم رساند، ان‌شاءالله؛ وَ اِن کانَ ذا مَشَقَّةٍ شَدیدَةٍ وَ مَذاقَةٍ مَریرة؛ (۷) اگرچه این کار، بسیار دشوار است، بسیار سخت است، تلخ است. این حرکت، حرکت کوچکى نیست، حرکت آسانى نیست؛ این هدف امیرالمؤمنین [است‌]. رساندن انسانها به بهشت، هم در زمینه‌ى فکرى مردم، [هم] در زمینه‌ى روحى و قلبى مردم، [هم‌] در حیات اجتماعى مردم، نقش مى‌آفریند. من از این جهت روى این تکیه میکنم که گاهى شنیده میشود کسانى در گوشه‌وکنار وقتى صحبت از هدایت و راهنمایى و بیان حقایق دینى و مانند اینها میشود، میگویند آقا، مگر ما موظّفیم مردم را به بهشت برسانیم؟ خب بله؛ بله، همین است. فرق حاکم اسلامى با حکّام دیگر در همین است: حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقیقى و اُخروى و عقبائى برسند؛ [لذا] راه‌ها را باید هموار کند. اینجا بحثِ زور و فشار و تحمیل نیست؛ بحثِ کمک کردن است. فطرت انسانها متمایل به سعادت است، ما باید راه را باز کنیم؛ ما باید کار را تسهیل کنیم براى مردم تا بتوانند خودشان را به بهشت برسانند؛ این وظیفه‌ى ما است، این کارى است که امیرالمؤمنین بار آن را بر دوش خود گرفته است و احساس وظیفه میکند که مردم را به بهشت برساند.
 جامعه‌ى اسلامى جامعه‌اى است که اگر از لحاظ جنبه‌هاى مادّى به اسلام عمل بکند، بدون تردید در قلّه قرار خواهد گرفت؛ از لحاظ علم، از لحاظ صنعت لازم، از لحاظ معیشت، از لحاظ روابط اجتماعى، از لحاظ عزّت و شرف دنیائى و عمومى و ملّى و بین‌المللى در اوج قرار میگیرد؛ امّا این همه‌ى کارها نیست، همه‌ى هدفها نیست. اگر زندگى ما در دنیا زندگى خوبى باشد، امّا لحظه‌ى مرگ ما لحظه‌ى بدبختى و روسیاهى ما باشد، چه فایده دارد؟ امام سجّاد (علیه‌السّلام) در دعاى صحیفه‌ى سجّادیّه میفرماید: اَمِتنا مُهتَدینَ غَیرَ ضالّینَ، طائِعینَ غَیرَ مُستَکرِهین؛ (۸) میگوید پروردگارا! من را درحالى از دنیا ببر و بمیران که هدایت‌یافته باشم، گمراه نباشم؛ من را درحالى از دنیا و از این نشئه ببر که من با طوع و رغبت به آن‌طرف بروم. چه کسى با طوع و رغبت از این گذرگاه عبور میکند؟ آن کسى که به آن‌طرف خاطرجمع است. دیدید جوانهاى ما - جوانهاى آن‌روزِ شما - در میدانهاى جنگ، چگونه بى‌محابا وارد عرصه‌هاى خطر میشدند؛ [در] همین عملیّات‌هایى که ذکر کردند(۹) - چه در منطقه‌ى ایلام، چه در منطقه‌ى خوزستان، چه در منطقه‌ى استانهاى غربى - این جوانها کجاها رفتند؛ چه‌کارها کردند؛ مرگ را تحقیر کردند؛ خطر را کوچک شمردند؛ [چون‌] دل اینها با حقایق آشنا شده بود. انسان وقتى آن‌طرف را ببیند، آن نعمت را ببیند، از آن‌طرف خاطرجمع باشد، راحت زندگى میکند، راحت فداکارى میکند، راحت بر مشکلات صبر میکند، راحت قدم در وادى‌هاى خطر میگذارد و پیش میرود؛ مسئله اینجا است.
 ما اگر بخواهیم در مقاصد دنیوى هم پیروز بشویم، بایستى ایمان خودمان را، اعتقاد خودمان را، عمل خودمان را، براى آن‌سوى مرز مردن تقویت کنیم. امیرالمؤمنین میفرماید من میخواهم مردم را به بهشت برسانم؛ این وظیفه‌ى ما است. نهى از منکر باید بکنیم، امر به معروف باید بکنیم، وسائل عمل خیر و حسنات را در کشور فراهم کنیم، وسائل شُرور و آفات را از دسترسها برداریم؛ این وظائف مسئولین حکومت است.
 از جمله‌ى چیزهایى که مردم را به بهشت نزدیک میکند، بهبود معیشت مردم است؛ کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا. (۱۰) جامعه‌اى که در آن فقر باشد، بیکارى باشد، مشکلات معیشتىِ غیر قابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعیض باشد، شکاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ایمانى پیدا نمیکند. فقر، انسانها را به فساد میکشاند، به کفر میکشاند؛ فقر را باید ریشه‌کن کرد. کار اقتصادى، فعّالیّت اقتصادى باید به‌طور جدّى در برنامه‌هاى مسئولین قرار بگیرد، که خب امروز بحمدالله مسئولین دنبال این چیزها هستند. فکرها را باید منتظم کرد، راه را باید درست تشخیص داد، درست باید حرکت کرد.
 ما عرض کردیم «اقتصاد مقاومتى»؛ اقتصاد مقاومتى یعنى ما اگر به نیروى داخلى، به ابتکار جوانها، به فعّالیّت ذهنها و بازوها در داخل، تکیه کنیم و اعتماد کنیم، از فخر و منّت دشمنان خارجى، خودمان را رها خواهیم کرد؛ راه درست این است. معناى اقتصاد مقاومتى این است که ما نگاه کنیم، ظرفیّتهاى بى‌پایانى را که در داخل هست جستجو کنیم، شناسایى کنیم، با برنامه‌ریزى درست و صحیح این ظرفیّتها را فعّال کنیم، این استعدادها به کار گرفته بشوند. من یکى دو روز پیش گفتم در یک دیدارى؛ (۱۱) هرجایى که ما به ابتکار و استعداد جوانانمان تکیه کردیم، آنجا ناگهان مثل چشمه‌اى جوشید، شکوفا شد؛ در قضایاى مربوط به مسائل هسته‌اى، در قضایاى مربوط به مسائل دارویى، در درمانهاى گوناگون، در سلّولهاى بنیادى، در نانو، در این برنامه‌هاى صنعتىِ دفاعى، هرجایى ما سرمایه‌گذارى [کردیم‌] و به این نیروى جوان و علاقه‌مند و مؤمن و بااخلاص داخلى تکیه کردیم و به او ارج نهادیم، کارمان پیش رفت؛ خب، به این برسیم. مسائل اقتصادى هم همین‌جور است؛ ظرفیّتهاى اقتصادى باید فعّال بشود؛ این راه پیشرفت کشور است. آن‌وقت کشور، هم از لحاط مادّى و اقتصادى، هم از لحاظ اعتبار بین‌المللى، هم از لحاظ عزّت ملّى و اعتمادبه‌نفس ملّت ایران، و هم از لحاظ معنوى و اخلاقى و روحى پیشرفت خواهد کرد. این راهى است که امیرالمؤمنین در مقابل ما قرار داده است. آن‌وقت با نگاه به این حقایق است که میفهمیم اینکه امام فرمودند: «آمریکا هیچ غلطى نمیتواند بکند» (۱۲) یعنى چه. آمریکا را از باب مثال گفتند؛ بله، آمریکا هیچ غلطى نمیتواند بکند - کمااینکه تا امروز هم نتوانسته است - قدرتهاى دیگر هم همین‌جور؛ آنها هم هیچ غلطى نمیتوانند بکنند. این غلطى که نمیتوانند بکنند، فقط غلط نظامى نیست، به‌معناى جامعِ کلمه، هیچ غلطى نمیتوانند بکنند؛ نمیتوانند ملّت ایران را زمین‌گیر کنند؛ نمیتوانند ملّت ایران را عقب نگه دارند؛ نمیتوانند فشار را بر ملّت ایران بنحوى وارد بکنند که به‌خیال خودشان ملّت ایران را به‌زانو دربیاورند؛ ملّت ایران به‌زانو درنخواهد آمد. خدا را شکر میکنیم که ملّت ما زنده است؛ خدا را شکر میکنیم که جوانان ما در راه درست حرکت میکنند. یک عدّه‌اى وقتى نگاهشان به جوانها مى‌افتد، نمونه‌ها و گونه‌هاى معدود ناهنجار را مى‌بینند؛ بله، ناهنجارى هم هست - نه اینکه نیست - ما هم اطّلاع داریم؛ امّا این هنجارِ عمومىِ ملّت ایران و جوانان ما، هنجار دینى است؛ هنجار علاقه‌مندى به دین و میهن و اسلام و قرآن و معنویّت و ملّیّت و مانند اینها است؛ این را نباید از یاد برد و فراموش کرد. جوانهاى ما بحمدالله جوانهاى خوبى هستند. از جمله‌ى وظائف ما این است که کمک کنیم این جوانها خوب بمانند و خوب پیش بروند و ان‌شاءالله براى کشورشان بخوبى و کمال، مفید واقع بشوند.
 امیدواریم که خداوند متعال روح مطهّر امام بزرگوار را از ما راضى کند. امیدواریم که خداوند متعال قلب مقدّس ولىّ‌عصر (ارواحنا له الفدا) را - که روح عالم امکان، امروز او است - از ما راضى کند، خشنود کند، ما را مشمول دعاى آن بزرگوار قرار بدهد و ان‌شاءالله شهداى عزیز ما را با پیغمبر محشور کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌
 

۱) اقشار مختلف مردم ایلام به‌منظور تجدید میثاق با آرمانهاى نظام و رهبرى، تحت عنوان «کاروان میثاق با ولایت» به حسینیه‌ى امام خمینى رحمه‌الله آمده بودند.
۲) بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۲۲۹
۳) حقیقت‌
۴) شرح نهج‌البلاغه، ج‌۷، ص‌۲۳
۵) نهج‌البلاغه، نامه‌ى ۴۵
۶) اجرا کردن‌
۷) نهج‌البلاغه، خطبه‌ى ۱۵۶
۸) صحیفه‌ى سجّادیّه، دعاى ۴۰
۹) حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدمحمّدتقى لطفى (امام جمعه‌ى ایلام و نماینده‌ى ولىّ‌فقیه در استان) در گزارش خود به نقش و حضور مردم ایلام در عملیّات‌هاى مختلف، از جمله فتح میمک، عاشورا، نصر۲، نصر۴، فتح‌المبین، محرّم، والفجر، ۱ والفجر۳، والفجر۵، والفجر۶، عاشورا۲ و کربلاى‌۱ اشاره کرد.
۱۰) بحارالانوار، ج‌۲۷، ص‌۲۴۷
۱۱) بازدید از دستاوردهاى نیروى هوافضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى (۱۳۹۳/۲/۲۱)
۱۲) صحیفه‌ى امام، ج‌۱۰، ص‌۵۱۶