شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

شب غزل های عاشقانه (حاشیه های دیدارشاعران بارهبرانقلاب )

شب غزل های عاشقانه (حاشیه های دیدارشاعران بارهبرانقلاب )




برروی تصویربالا کلیک کنید

گزارشی از حضور آیت‌الله خامنه‌ای در انجمن‌های شعری

گزارشی از حضور آیت‌الله خامنه‌ای در انجمن‌های شعری


 وادی شعر


 بی‌تردید نخستین معلم ادبیات آقاسیدعلی، مادر ایشان بودە است: «مادرم خانمی بود بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظ‌شناس؛ البته نه به معنای علمی، بلکه به معنای مأنوس‌بودن با دیوان حافظ، با قرآن کاملاً آشنا بود [...] بعضی از شعرهای حافظ که هنوز یادم است، از شعرهایی است که آن‌وقت از مادرم شنیدم؛ از جمله این یک بیت یادم است: سحر چون خسرو خاور عَلم در کوهساران زد   به دست مرحمت یارم درِ امیدواران زد»۱ بنابراین آشنایی آقا با وادی شعر و رمان به دوران کودکی ایشان برمی‌گردد؛ روزهایی که مادر داستان‌های شیرین قرآنی را به همراه اشعار حافظ برای او و برادر بزرگ‌تر و خواهرشان زمزمه می‌کرد.

 اما کم‌کم شعر، نقش پررنگ‌تری در زندگی ایشان گرفت. در سال‌های آغازین دهه‌ی ۳۰ خورشیدی کتاب‌های بررسی سبک‌های ادبی را مطالعه می‌کرد و نیز پس از مدتی، نخستین مصرع‌ها و بیت‌ها را سرود. در آن سال‌ها ایشان دفترچه‌ای هم به نام «سفینه‌ی غزل» داشت که اشعار زیبا و تک‌بیت‌های مورد علاقه‌اش را از شاعران می‌نوشت و زیرش تاریخ می‌گذاشت. پشت کتاب‌هایش هم پر بود از اشعار مختلف؛ شعرهایی که معمولاً برای رفع خستگی درس و بحث آن‌ها را می‌خواند.

دیدار شاعران با رهبری انقلاب

دیدار شاعران با رهبری انقلاب


در شب میلاد امام حسن مجتبى‌ علیه‌السلام



حسینیه امام خمینی (ره) در شب میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام میزبان اهالی فرهنگ و هنر، استادان زبان و ادب فارسی و شعرای پیشکسوت و جوان کشور بود.
 در ابتدای این دیدار حاضران نماز جماعت را به امامت حضرت آیت الله خامنه ای اقامه و روزه خود را همراه با ایشان افطار کردند. تصاویر این گزارش به مرور تکمیل میشود.




بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌


  اولاً لذت بردیم از شعرهائى که دوستان خواندند. بعضى از شعرها بسیار خوب بود، بعضى خوب بود. وقتى که به حافظه مراجعه میکنم، به نظرم میرسد که امسال در مجموع، شعرها نسبت به سالهاى قبل سطح بالاترى داشتند؛ و این نشان میدهد که بحمدالله حرکت شعر در کشور، یک حرکت مستمرى است؛ این حرکت، رو به جلو است؛ و این براى ما خیلى مغتنم است.

  شعر، یکى از برجسته‌ترین هنرها است؛ و هنرمند - چه هنر شعر، و چه سایر هنرها - جزو زبدگانى است که در زمینه‌ى مسائل داراى مسئولیت، مسئولیت سنگین‌ترى دارد؛ طبیعى است دیگر. نخبگان - چه نخبگان سیاسى، چه نخبگان علمى، چه نخبگان فرهنگى - در هر بخشى، مسئولیتشان از مسئولیت غیر نخبگان بیشتر است. هنرمند یک نخبه‌ى برجسته است؛ بنابراین مسئولیت دارد. به نظر من این مسئولیتها را باید جدى گرفت و هنر شعر را که هنر بسیار فاخر و مهم و کهنه‌نشدنى در تاریخ است، متضمن و حامل این مسئولیتهاى سنگین کرد.
  البته احساسات بشرىِ شاعر را باید در نظر گرفت، دلتنگى‌هاى شاعر را هم باید در نظر گرفت، اندیشه و حکمت شاعر را هم باید در نظر گرفت؛ یعنى هر کدام از این سه بخش، بخشى و فصلى از هنر شعر را به خودشان اختصاص میدهند. جاى گله‌گزارى هم نیست؛ یعنى اگر احساسات شاعرانه، احساسات عاشقانه، احساسات مربوط به مسائل جارى زندگى شخصى در شعر نیاید، شعر در واقع همه‌ى کار خودش را انجام نداده. بنابراین بخشى از شعر مربوط است به احساسات شاعر؛ که خب، گاهى در این زمینه افراط میشود و همه‌ى شعر اختصاص پیدا میکند به این احساسات.
  یک بخش، دلتنگى‌هاى شاعر است؛ این را هم ما در شعر شاعران مشاهده میکنیم. غالب شعرا - مال زمان خاصى هم نیست؛ همه‌ى زمانها، تا آنجائى که بنده فرصت کرده‌ام و توانسته‌ام و شناخته‌ام و دیده‌ام - در دوره‌هاى مختلف، شاعران دلتنگند؛ حسرت یک چیزى را فراتر از آنچه که در زندگى آنها وجود دارد، میخورند. حسرت آن جهات معنوى و اینها را کارى نداریم؛ نه، از لحاظ وضع مادى، از لحاظ مشکلات، از لحاظ ضربه خوردن‌ها و جریحه‌دار شدن‌ها، گله‌هائى دارند، دلتنگى‌هائى دارند. همه‌هائى دارند. همه‌ى شعرا هم این دلتنگى را دارند. من دیدم در یکى از شرح‌حال‌هاى شعراى اواخر دوره‌ى مغول، که گله میکند و میگوید که بله، متأسفانه بازار شعر کاسد است، به ما توجهى نمیشود؛ در گذشته چنین بوده، چنان بوده. این در وقتى است که شعرا مورد احترام بودند، به آنها پول میدادند، هموزنشان طلا یا نقره میدادند! یعنى همیشه این حالت وجود داشته. این دلتنگى‌ها هم یک سهمى در شعر شاعر دارند؛ جاى گله هم نیست. بنده هیچ وقت از هیچ شاعرى گله نمیکنم که او برخى از دلتنگى‌هاى خودش را از اوضاع در شعر مى‌آورد. بالاخره روح شاعر روح حساسى است، ظریفى است؛ از یک چیزى رنجیده میشود، ناراحت میشود. بنابراین واقعاً هیچ جاى اشکالى وجود ندارد. خیلى از این دوستان نزدیک و صمیمى از رفقاى شاعر ما از این دلتنگى‌ها داشته‌اند و بنده هم جزو مستمعهاى خوب و صبور شعرهاى دلتنگى اینها بوده‌ام. بنابراین ما این دو بخش شعر را به رسمیت میشناسیم: هم آنچه که مربوط به احساسات است، هم آنچه که مربوط به بیان دلتنگى‌ها است. لیکن یک بخش دیگر هم هست که اندیشه‌ى شاعر است، حکمت شاعر است؛ این نباید مغفولٌ‌عنه قرار بگیرد. شما سعدى را ببینید؛ قله‌هاى شعر ما اینهایند دیگر؛ سعدى از همان - به قول شماها - شاعرانه‌ها، عاشقانه‌ها و احساساتى‌ها فراوان دارد، از آن دلتنگى‌ها هم زیاد دارد؛ هم در «بوستان» دارد، هم در غزلیات و جاهاى دیگر دارد؛ اما حکمت سعدى را مشاهده کنید چطور در شعر او گسترده است. سعدى را به عنوان یک حکیم میشود شناخت. این است که کسى مثل سعدى را، کسى مثل حافظ را، کسى مثل صائب را به قله میرساند. حکمت، اندیشه‌ى حکیمانه، مسائل لازم براى آموختن به انسانها، اینها را فهمیدن و در شعر گنجاندن و بیان کردن - که معارف دینى و معارف انسانى و سبک زندگى جزو برترینهایش است - اینها مسئولیتهاى شاعر است. من توصیه‌ام این است که دوستان، این سهم عمده و مهم را از شعر هرگز فراموش نکنند؛ البته در شعرهاى امشب خوشبختانه سهم وافرى در این بخش وجود داشت.
  در مسائل مربوط به جامعه و زمانِ خودمان هم شاعر داراى مسئولیت است. امروز یک حرکت عظیم تاریخى از درون جامعه‌ى ما به وجود آمده و الهامبخش مجموعه‌ى ما به وجود آمده و الهامبخش مجموعه‌هاى بزرگ بشرى شده؛ این یک واقعیت است. مواجهه‌ى انقلاب اسلامى با نظام سلطه‌ى بین‌المللى، ایستادگى در مقابل زورگوئى‌ها، از سوى یک ملتى که دویست سال یا بیشتر زیر بار زورگوئى‌هاى دیگران بوده، و برافراشتن پرچم آزادى و آزادگى در این کشور، چیز خیلى مهمى است؛ این باید در شعر شاعران ما ظهور پیدا کند. همچنین آنچه که در پى این آزادى آمد. من بارها در همین جلسه و جلسات دیگر گفته‌ام که مسئله‌ى جهاد نظامىِ هشت‌ساله‌ى ما چیز کمى نبود، چیز مهمى بود؛ که به نظر من در شعر ما خیلى باید مورد توجه قرار بگیرد. همچنین جهادِ بناى جامعه‌ى اسلامى، جهاد استحکام بخشیدن به ساخت قدرت ملى که ما مکرر رویش تکیه کردیم، جهاد اصلاح سبک زندگى - که عرض کردیم متن تمدن اسلامى این است و آنچه که در غیر از سبک زندگى بحث میکنیم، همه شکلها و شیوه‌ها و اندازه‌گیرى‌ها است - اینها هر کدام یک جهاد است؛ حضور در این جهاد از طریق شعر، باید مورد توجه قرار بگیرد. همچنین مسائل مربوط به تاریخ، مربوط به زمانه. امروز بیدارى اسلامى یک مسئله‌ى مهم است، مسئله‌ى فلسطین یک مسئله‌ى مهم است؛ اینها باید در شعر ما سهم داشته باشند، ما در شعرمان باید به اینها بپردازیم. به‌هرحال اینها چیزهائى است که اهمیت دارد‌هرحال اینها چیزهائى است که اهمیت دارد.
  من یک توصیه‌ى دیگر هم دارم - که اینجا یادداشت کرده‌ام - توجه به شعر کودک که متضمن مفاهیم حکمت اسلامى و حکمت سیاسى باشد، به نظر ما یکى از کارهاى لازم است و امروز یک مقدارى جایش خالى است. شعر کودک و کتاب کودک و نوجوان از جمله‌ى بخشهاى مهمى است که امروز مورد توجه است. شعرائى که توانائى دارند، زبان رسائى دارند، باید مفاهیم حکمت‌آمیز را، یعنى حکمت اسلامى و ایرانى را در شعرهاى فارسى بگنجانند. استعدادهاى جوان باید پرورش پیدا کند. ما در بین جوانها استعداد زیاد داریم و جوانها هم راحت‌تر میتوانند حقایق را بپذیرند و این حقایق را در بیان خودشان و در شعرِ خودشان منعکس کنند.
  خدا را شکر میکنیم - الحمدلله - که امروز زبان شاعران ما، زبان گویائى است؛ حقایق خوبى هم با این زبان دارد بیان میشود. اگر بخواهیم امروز را با مثلاً ده سال قبل - که همین جلسه هر سال در همین شب یا شبیه این شب تشکیل میشده - مقایسه کنیم، واقعاً حرکت به جلو کارى کرده که امشب با آن شبهائى که ما داشتیم، قابل مقایسه نیست؛ یعنى حقاً و انصافاً شعر انقلاب ما، شعر جوانهاى ما، شعر عزیزان شاعر متعهد و مسئول ما، شعر پیشکسوتهاى ما، شعر کسانى که در میدان تربیت جوانها حضور دارند و نقش ایفا میکنند، به نظر من خیلى پیشرفتهاى خوبى کرده. همان‌طور که گفتم، دوستان و شعراى خوب ما مرتب مشغول نکوتر شدنند - «تا تو نکوتر میشوى»(۱) - هم در زمینه‌ى شعر، هم در زمینه‌ى نقد. من گاهى مقالات بعضى از دوستان را در بخش نقد شعر میخوانم؛ واقعاً انسان لذت میبرد؛ پرمغز، خوب؛ ان‌شاءالله ادامه دهید. امیدواریم خداى متعال به کارهاى دیگر شما هم برکت دهد و ان‌شاءالله ادامه دهید. امیدواریم خداى متعال به کارهاى دیگر شما هم برکت دهد و ان‌شاءالله بتوانید پیشرفتهاى روزافزون را بر ذخیره‌ى معنوى شعر فارسى بیفزائید. مجدداً از دوستان تشکر میکنیم.


     والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌

 
 ۱) تا تو نکوتر میشوى من مبتلاتر میشوم / حُسن تو را رو در بهى درد مرا بهبود نه»
 (نظیرى نیشابورى)



دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب

دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب


حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب عصر امروز (یکشنبه) در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، تحویل مسئولیتهای اجرایی را فرصتی مبارک برای استمرار جهت گیریهای حضرت امام خمینی (رض) در مسائل مختلف کشور خواندند و با تبیین واقعیات تاریخی و کنونی کشور تأکید کردند: مسئله اقتصاد و ادامه پیشرفتهای علمی، باید در اولویت کار همه مسئولان قرار داشته باشد.
 حضرت آیت الله خامنه ای در ابتدای سخنان خود با شکر و سپاس به درگاه خداوند متعال به سبب درک یک ماه رمضان دیگر و بهره مندی از برکات آن، گفتند: یکی از وظایف انسان این است که بعد از هر نصرت و تفضل الهی، تضرع و توسل به خدا را افزایش دهد.
 ایشان با اشاره به نصرت های پی در پی الهی که شامل حال ملت ایران شده است، افزودند: آخرین مورد از تفضلات الهی، نصرت بزرگ خلق حماسه سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری بود که آثار این حماسه عظیم، بتدریج در بخش های مختلف آشکار خواهد شد.
 حضرت آیت الله خامنه ای تقارن حرکت بزرگ سیاسی ملت ایران و ماه مبارک رمضان را یک توفیق خواندند و افزودند: ماه رمضان که ماه رحمت و مغفرت الهی و ماه انابه و توبه است با همه برکات و ادعیه و اعمال خود زمینه ساز توجه و تضرع بیشتر انسان به خداوند متعال است که همه باید از این فرصت بزرگ و استثنایی بیشترین بهره را ببریم.

 ایشان، به یاد خدا بودن چه در شرایط سختی و چه در شرایط راحتی و آسایش را ضامن حرکت تکاملی انسان برشمردند و خاطرنشان کردند: این توجه و توسل باید منجر به عمل شود که در این صورت، رکود و سکون و ناامیدی و بازگشت به عقب وجود نخواهد داشت.


 بقیه بیانات رهبری درادامه مطلب

 

ادامه مطلب ...

احکام روزه‏ ازنظر آیت الله الظمی خامنه ای

احکام روزه‏ ازنظر آیت الله الظمی خامنه ای




احکام روزه درادامه مطلب

   ادامه مطلب ...

بیانات رهبری در آخرین دیدار رئیس جمهور و هیئت دولت دهم

بیانات رهبری در آخرین دیدار رئیس جمهور و هیئت دولت دهم


پنجم ماه مبارک رمضان‌ ۱۴۳۴

بسماللهالرّحمنالرّحیم
خیلى جلسهى خوبى بود این جلسهى امروز؛ دوستان و مسئولان محترم، بخشى از تلاشهاى خودشان را با زبان آمار و ارقام و شیوههاى کارى بیان کردند. خب، این جلسهى ماه رمضان که ما هر سال با مسئولان دولتى و اعضاى هیئت وزیران و رئیس جمهور محترم و معاونینشان داریم، معمول ما در این جلسه، گزارش گرفتن نیست؛ یک نصیحتى، جملهاى از نهجالبلاغه را ما معمولاً در این جلسه براى دوستان ذکر میکردیم و متبرک میشدیم به کلام امیرالمؤمنین (علیهالسّلام).
 امسال و امروز من اصرار داشتم - خودم  به آقاى رئیس جمهور پیشنهاد کردم - که دوستان صحبت کنند و گزارش دهند؛ چون روزهاى آخر این دولت و ایام مناسبى است براى اینکه از مجموعهى کارهائى که در این دولت شده - البته بهعنوان یک نمائى، یک نمونهاى - گزارشى ارائه شود. و ما دوست داریم که این اظهاراتى که امروز اینجا شد، به سمع مردم عزیزمان هم برسد؛ هم خواص و  کسانى که اهل فنّند و آشنا هستند، مطلع شوند - چون بسیارى از این مطالبى که گفته میشود، دوستان اینها را نمیدانند؛ مىبینیم گاهى اوقات اطلاعات کافى و وافى ندارند - هم عموم مردم مطلع شوند و بدانند؛ اگرچه برخى از کارها جلوى چشم است. البته مخالفین و کسانى که بىاطلاعند - بعضى از دستگاههاى رسانهاىِ خارجىِ مغرض، و گاهى بعضى در داخل - برخى از چیزهائى را که جلوى چشم هم هست، انکار میکنند. یعنى کارى انجام گرفته، جلوى چشم است، همه مىبینند، منعکس شده، این را دوست دارند انکار کنند. کارى به این نداریم که حالا بعضىها ممکن است نگاه خوشبینانهاى یا دوستانهاى یا منصفانهاى نداشته باشند؛ بالاخره در فضاى عمومى کشور باید اینها گفته شود و ثبت شود؛ اینها بسیار مهم است.



بقیه بیانات درادامه مطلب

 
ادامه مطلب ...

بیانات رهبری در محفل انس با قرآن

بیانات رهبری در محفل انس با قرآن


اول ماه مبارک رمضان ۱۴۳۴
-------------------------------
بسماللهالرّحمنالرّحیم
‌-------------------------------
خیلى متشکریم از برادران عزیز؛ قرّاء و تالیان و ذاکران عزیزى که امروز این جلسهى ما را معطر و نورانى کردند با کلمات شریفهى قرآن و آیات و ذکر الهى و یاد و مدح پیغمبر و اهل بیت (علیهمالسّلام). خیلى جلسهى خوبى بود امروز؛ از اول تا به آخر، بحمدالله جلسه، جذاب و مفید و پرمغز و هنرمندانه بود؛ بخصوص بعضى از بخشهاى آن، که حقیقتاً برجسته بود.
خداى متعال را شاکریم که ما را با قرآن مأنوس کرد. جامعهى مسلمان ما تا قبل از سالهاى پیروزى انقلاب، با اینکه علاقهمند به قرآن بود، عاشق قرآن بود، اما مأنوس با قرآن نبود. این هم از برکات انقلاب است که جوانهاى ما، صاحبان صوت و ذوق و هنر تلاوت و استعداد و آمادگى براى فراگیرى، بحمدالله در این میدان وارد شدند و پیشرفت کردند. ولى اینها مقدمه است؛ مقدمهى براى فهم قرآن و تخلق به اخلاق قرآن. یک مسئله، مسئلهى احترام ظاهرى و پاسداشتن از حرمت قرآن است به معناى الفاظ قرآن، اصوات قرآنى؛ این در جاى خود چیز محترم و مهمى است. مسئلهى بالاتر، تخلق به اخلاق قرآنى است؛ سبک زندگى را منطبق با قرآن قرار دادن.


یکى از عیوب ما و جوامع ما در طول زمان این بوده است که گاهى فرهنگ خود را متأثر میکردیم از فرهنگ بیگانگان. کسانى این را در میان جامعهى ما و کشور ما بعمد ترویج کردند؛ ما را سوق دادند به سمت زندگى کسانى که دل و جانشان خالى بود از نور معنویت؛ در سبک زندگى، در کیفیت پوشش، در کیفیت راه رفتن، در کیفیت معاشرتها و ارتباطات اجتماعى. اگر هم کسى به آنها اعتراض کرد، گفتند که دنیا امروز اینجورى است. در حالى که قرآن به ما مىآموزد: «و ان تطع اکثر من فى الأرض یضلّوک عن سبیل الله ان یتّبعون الّا الظّنّ و ان هم الّا یخرصون».(۱) آنچه که انسان جا دارد آن را فرا بگیرد و اگر لازم بود، از آن تقلید کند، عبارت است از طریق هدایت؛ «صراط الّذین انعمت علیهم»؛(۲) از خداى متعال میخواهیم که ما را هدایت کند به راه کسانى که به نعمت الهى واصل و نائل شدهاند؛ این است که باید از آن تبعیت و پیروى کرد. اما اینکه حالا اکثریت مردم دنیا اینجور حرف میزنند، اینجور حرکت میکنند، اینجور رفتار میکنند، ما باید عقل خودمان را، دین خودمان را، هدایت الهى را معیار قرار دهیم براى رد و قبول. امت مؤمن و مسلم آن امت و ملتى است که معیار را از قرآن میگیرد، از هدایت الهى میگیرد؛ این میشود معیار.
 یکى از چیزهائى که قرآن و هدایت الهى به ما تعلیم داده است، تبعیت از داورى خرد و عقل انسانى است؛ این هم قرآنى است. یعنى پیروى از آنچه که عقل سلیم به آن حکم کند و قضاوت عقل پشت سر آن باشد، این هم یک امر قرآنى است، این هم امر دینى است؛ اینها شد معیار. آنچه که بندگان برگزیدهى خدا، معصومین عندالله به ما یاد دادند، این میشود معیار؛ معیار اینها است. اینکه حالا مردم کشورهاى غربى، مردم مادى، مردم فلان بخش از دنیا، در رفتارشان، در اعمالشان، در مسائل زندگىشان، در ارتباطاتشان، در تشکیل خانواده، اینجور عمل میکنند، ما هم باید اینجور عمل کنیم، این خطا است.
 هدایت قرآن را باید در زندگى خود حاکم کرد. ما بحمدالله هم قرآن را داریم، هم کلمات اهلبیت (علیهمالسّلام) را داریم؛ که «انّى تارک فیکم الثِّقْلَیْن» یا «انّى تارک  فیکم الثَّقَلَیْن»؛(۳) دو چیز گرانبها را در بین شما گذاشتم. هر دو بحمدالله در اختیار ما است؛ باید از اینها استفاده کنیم، جامعه را بر اساس اینها شکل دهیم. این جلسهى قرآن، این آموزش قرآن، این تجوید قرآن، این حُسن تلاوت قرآن با نغمههاى خوب، با صداى خوب، همه مقدمه براى این است. این را به چشم ذىالمقدمه نگاه نکنیم، این مقدمه است؛ از اینجا باید وارد شد و با قرآن انس گرفت.

 بحمدالله امروز جامعهى ما با قرآن مأنوس شدهاند. البته ما به این قانع نیستیم؛ ما معتقدیم همهى آحاد جامعه باید با قرآن ارتباط برقرار کنند، بتوانند قرآن را بخوانند، بتوانند قرآن را بفهمند، بتوانند در قرآن تدبر کنند. آنچه که ما را به حقایق نورانى میرساند، تدبر در قرآن است؛ و این حفظ قرآن که بحمدالله امروز در بین شما جوانها، در بین جوانهاى کشور، در سرتاسر کشور رواج پیدا کرده است، یک مقدمهى خوبى است براى تدبر. یعنى حفظ و تکرار و انس با آیات کریمهى قرآن و پىدرپى آیات الهى را مورد توجه قرار دادن، موجب میشود که انسان بتواند در قرآن تدبر کند.
 امیدواریم خداوند متعال جامعهى قرآنى کشور را روزبهروز پیشرفتهتر کند، موفق‌تر کند و به اساتید عزیز قرآن انشاءالله توفیق دهد که بتوانند جوانان بیشترى را تربیت کنند؛ و کشور ما و ملت ما را با قرآن زنده بدارد. پروردگارا! حیات ما را حیات قرآنى قرار بده؛ مرگ ما را مرگ در راه قرآن قرار بده؛ ما را در قیامت با قرآن محشور کن. پروردگارا! لطف و فضل خودت را بر کشور ما، بر ملت ما، بر همهى کشورهاى مسلمان و بر امتهاى اسلامى نازل بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
 
۱) انعام: ۱۱۶
۲) حمد: ۷
۳) بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۲۶