سوگواری شهادت حضرت علی(ع) در بیت رهبری
همزمان با ایام شهادت مظلومانه مولی الموحدین حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام مراسم سوگواری و عزاداری آن حضرت با حضور قشرهای مختلف مردم و رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این مراسم، بعد از نماز ظهر شرکت کنندگان در عزای شهادت جانکاه و مظلومانه مولای متقیان حضرت علی علیه السلام به سوگواری پرداختند.
روضه جانسوز امیر المومنین(ع) از زبان رهبر انقلاب
در فاصله ى این دو روز یا دو شب - از سحر نوزدهم که امیرالمؤمنین به دست آن ملعون ضربت خوردند تا شب بیست و یکم - چند تا حادثه ى درس آموز اتفاق افتاد:
یکى در همان لحظه ى اول بود. وقتى ضربت را این دشمنِ خدا بر امیرالمؤمنین وارد کرد، در روایت دارد که حضرت هیچ آه و ناله اى نکردند؛ اظهار دردى نکردند. تنها چیزى که حضرت فرمودند، این بود: «بسم اللَّه و باللَّه و فى سبیل اللَّه، فزت و ربّ الکعبة»؛(12) به خداى کعبه سوگند که من رستگار شدم. بعد هم امام حسن مجتبى (علیه السّلام) آمد سر آن بزرگوار را در دامان گرفت. روایت دارد که خون از سر مبارکش میریخت و محاسن مبارکش خونین شده بود. امام حسن همانطور نگاه میکرد به صورت پدر، گریه چشمان امام حسن را پر اشک کرد؛ اشک از چشم امام حسن یک قطره اى افتاد روى صورت امیرالمؤمنین. حضرت چشم را باز کردند، گفتند: حسنم! گریه میکنى؟ گریه نکن؛ من در این لحظه در حضور جماعتى هستم که اینها به من سلام میکنند؛ کسانى در اینجا هستند - در همان لحظه ى اول؛ اینى که نقل شده است از حضرت - فرمود: پیغمبر اینجاست، فاطمه ى زهرا اینجاست. بعد حضرت را برداشتند - بعد از اینکه امام حسن (علیه السّلام) نماز را در مسجد خواندند، حضرت هم نشسته نماز خواندند.
راوى میگوید که حضرت گاهى متمایل میشد به یک طرفى که بیفتد، گاهى خودش را نگه میداشت - و بالاخره به طرف منزل حرکت دادند و بردند. اصحاب شنیدند آن صدائى را که: «تهدّمت واللَّه ارکان الهدى ... قتل علىّ المرتضى».(13) این صدا را همه ى اهل کوفه شنیدند، ریختند طرف مسجد؛ غوغائى به پا شد. راوى میگوید: مثل روز وفات پیغمبر در کوفه، ضجه و گریه بلند شد؛ آن شهر بزرگ کوفه یکپارچه مصیبت و حزن و اندوه بود. حضرت را مى آوردند؛ امام حسین (علیه السّلام) آمد نزدیک. در این روایت دارد که اینقدر حضرت در همین مدت کوتاه گریه کرده بودند که پلکهاى حضرت مجروح شده بود. امیرالمؤمنین چشمش افتاد به امام حسین، گفت: حسین من گریه نکن، صبر داشته باشید، صبر کنید؛ اینها چیزى نیست، این حوادث میگذرد. امام حسین را هم تسلا داد.
حضرت را آوردند داخل منزل، بردند در مصلاى حضرت؛ آنجائى که حضرت در خانه در آنجا نماز میخواندند. فرمود: من را آنجا ببرید. آنجا براى حضرت بسترى گستردند. حضرت را آنجا گذاشتند. اینجا دختران امیرالمؤمنین آمدند؛ زینب و ام کلثوم آمدند، نشستند پهلوى حضرت، بنا کردند اشک ریختن. امیرالمؤمنین آنجائى که امام حسن گریه کرد، امام حسن را نصیحت کردند و تسلا دادند؛ آنجائى که امام حسین گریه میکرد، حضرت تسلا دادند، گفتند صبر کن؛ اما اینجا اشک دخترها را تحمل نکردند؛ میگوید: حضرت هم شروع کرد به هاى هاى گریه کردن. یا امیرالمؤمنین! گریه ى زینبت را اینجا نتوانستى تحمل کنى، اگر در روز عاشورا میدیدى چگونه زینبت اشک میریزد و نوحه سرائى میکند، چه میکردى؟
ابوحمزه ى ثمالى نقل میکند از حبیب بن عمرو که میگوید: در آن ساعات آخر، در همان شب بیست و یکم، رفتم دیدن امیرالمؤمنین، دیدم یکى از دختران آن حضرت هم در آنجاست؛ آن دختر اشک میریخت، من هم گریه ام گرفت، بنا کردم گریه کردن؛ مردم هم بیرون اتاق بودند، صداى گریه ى این دختر را که شنیدند، آنها هم بنا کردند گریه کردن. امیرالمؤمنین چشم باز کرد، گفت: اگر آنچه را که من مى بینم، شما هم میدیدید، شما هم گریه نمیکردید. عرض کردم یا امیرالمؤمنین مگر شما چه مى بینید؟ گفت: من ملائکه ى خدا را مى بینم، فرشتگان آسمانها را مى بینم، همه ى انبیاء و مرسلین را مى بینم که صف کشیدند، به من سلام میکنند و به من خوشامد میگویند. و پیغمبر را مى بینم که پهلوى من نشسته است، اظهار میکنند که بیا على جان، زودتر بیا. میگوید: من اشک ریختم، بعد بلند شدم، هنوز از منزل خارج نشده بودم که از صداى فریاد خانواده، احساس کردم که على از دنیا رفت.
صلّى اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین، صلّى اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین، صلّى اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین. نسئلک اللّهمّ و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الأعزّ الأجلّ الأکرم یا اللَّه...
دانلودروضه اززبان رهبری انقلاب
خطبههای نماز جمعهی تهران (۱۳۸۸/۰۶/۲۰)
منبع:رجانیوز
بیانات رهبری در دیدار دانشجویان
بسماللهالرّحمنالرّحیم
خداى متعال را شکرگزارم که عمر داد تا یک بار دیگر جمع باصفاى دانشجویان عزیز را در روزهاى باصفاى ماه رمضان در اینجا - در این حسینیه - ملاقات کنم. انشاءالله این جلسه، چه آنچه که شماها گفتید، چه آنچه که ما عرض خواهیم کرد، براى کشور، براى دانشگاه، براى حرکت عظیم دانشجوئى، در آینده مفید باشد.
خب، این روزها روزهاى صفا است؛ همان طور که عرض کردیم، صفاى ماه رمضان و روزهدارى، صفاى شبهاى قدر، صفاى متصاعد از یاد مولاى متقیان - که مظهر صفا و منبع صفا، آن بزرگوار بود - و صفاى جوانى شما است. بحمدالله جمع جوانان دانشجوى ما - که البته شماها الگوهائى هستید - و مجموعهى عظیم دانشجوئى در کشور، از جهات مختلف جمع امیدبخشى هستند. امیدواریم انشاءالله آیندهى شما، آیندهى کشور، به برکت تلاش و کار شما، شیرین و سرشار از امید و نیرو باشد.
مطالبى که دوستان بیان کردند، مطالب بسیار خوبى بود. سال گذشته هم من یادم هست که از مطالب برادران و خواهران دانشجو که اینجا بیان کردند، حقیقتاً لذت بردم و این را گفتم. البته آن حرفها با جزئیات در یاد من نمیمانَد، اما به طور کلى یادم هست که بسیار خوب بود. امسال هم همین جور؛ امسال هم بحمدالله آنچه شما جوانها در بخشهاى مختلف بیان کردید، مطالب پخته و سنجیدهاى بود. اغلب این حرفهائى را که شما گفتید، من قبول دارم. پیشنهادهائى هم در ضمن بیاناتتان بود که امیدواریم انشاءالله دستگاههاى کشور، خود ما، مسئولین دیگر، بتوانیم این پیشنهادها را بیشتر بررسى کنیم و راه تحقق خواستههائى که در وراى این پیشنهادها هست، پیدا شود.
بقیه بیانات درادامه مطلب
شبی برای عروج
دلهاى خود را براى اتّصال و ارتباط با حضرت حق آماده کنید
امروز روز نوزدهم ماه رمضان است و دیشب یکى از شبهایى بود که احتمال لیلةالقدر در آن وجود دارد. بهطور کلّى ایّامِ بسیار عزیز و مبارکى است و دو شبِ طرفِ احتمال لیلةالقدر پیش روى ماست. مردم عزیز و مؤمن تهران در این اجتماع معنوى و روحانى دلهاى خود را براى اتّصال و ارتباط با حضرت حق (جلّت عظمته و عظّم شأنه) آماده کنند و در شبهاى قدرى که باقى مانده است، آنچه را که خداى متعال از رحمت الهى در این ایّام و شبها براى مؤمنان وعده فرموده است، براى خود تأمین کنند. پروردگارا! توفیق درک لیلةالقدر و استفاده از برکات آن را به همه ما عنایت کن. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳
استفاده از شبهای قدر برای عروج معنوی
در ماه رمضان - در همۀ روزها و شبها - دلهیتان را هرچه مىتوانید با ذکر الهى نورانیتر کنید، تا براى ورود در ساحت مقدس لیلةالقدر آماده شوید؛ که "لیلةالقدر خیر من الف شهر تنزّل الملائکةوالرّوح فیها باًّذن ربّهم من کل امر". شبى که فرشتگان، زمین را به آسمان متصل مىکنند، دلها را نورباران و محیط زندگى را با نور فضل و لطف الهى منور مىکنند. شب سِلم و سلامت معنوى - سلام هى حتّى مطلع الفجر - شب سلامت دلها و جانها، شب شفاى بیماریهاى اخلاقى، بیماریهاى معنوى، بیماریهاى مادى و بیماریهاى عمومى و اجتماعى؛ که امروز متأسفانه دامان بسیارى از ملتهاى جهان، از جمله ملتهاى مسلمان را گرفته است! سلامتى از همۀ اینها، در شب قدر ممکن و میسّر است؛ به شرطى که با آمادگى وارد شب قدر بشوید. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵
می بینیم که مردم ما، جوانهای ما، زن و مرد ما با این شبها حقیقتاً قصد پالایش خود را دارند؛ دلها نرم می شود، چشم ها اشکبار می شود، روح ها لطیف می شود؛ روزه هم کمک کرده است. ما باید امیدوار باشیم، دعا کنیم و بکوشیم از این شبها برای عروج معنوی خود استفاده کنیم؛ چون نماز معراج و وسیله ی عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است. کاری کنیم عروج کنیم و از مزبله مادی که بسیاری از انسانها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه می توانیم، خود را دور کنیم. دلبستگی ها، بدخلقی ها - خلقیات غیرانسانی، ضدانسانی - روحیات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبله های روح انسانی است. این شبها باید بتواند ما را هرچه بیشتر از اینها دور و جدا کند. ۱۳۸۳/۰۸/۱۵
در قیامت به ما اجازه عذرخواهى نخواهند داد
شب قدر، فرصتى براى مغفرت و عذرخواهى است. از خداى متعال عذرخواهى کنید. حال که خداى متعال به من و شما میدان داده است که به سوى او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزى خواهد آمد که خداى متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خداى نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهى نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمىدهند که زبان به عذرخواهى باز کنند؛ آنجا جاى عذرخواهى نیست. اینجا که میدان هست، اینجا که اجازه هست، اینجا که عذرخواهى براى شما درجه مىآفریند، گناهان را مىشوید و شما را پاک و نورانى مىکند، از خداى متعال عذرخواهى کنید. اینجا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهى را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونى اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم.
امروز که خداى متعال اجازه داده است که شما به زارى، تضّرع و گریه بپردازید، دست ارادت به سوى او دراز کنید، اظهار محبّت نمایید و اشک صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشمهایتان جارى سازید. این فرصت را مغتنم بشمارید، والّا روزى هست که خداى متعال به مجرمین بفرماید: «لاتجأروا الیوم»؛ بروید، زارى و تضّرع نکنید، فایدهاى ندارد: «انّکم منّا لاتنصرون». این فرصت، فرصت زندگى و حیات است که براى بازگشت به خدا در اختیار من و شماست و بهترین فرصتها ایامى از سال است که از جمله آنها ماه مبارک رمضان است و در میان ماه مبارک رمضان، شب قدر! ۱۳۷۶/۱۰/۲۶
بهترین اعمال در این شب، دعاست
فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبى که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعتهاى کیمیایى لیلةالقدر، بندهى مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست. دربارهى دعا هم امروز مطالبى را به شما برادران و خواهران عرض مىکنم. احیاء هم براى دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شبهاى قدر یکى از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنى چه؟ یعنى با خداى متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همهى اینها دعاست. دعا یکى از مهمترین کارهاى یک بندهى مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشى دارد. ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
در شبهای قدر برای مسائل خود، کشور و مسلمین دعا کنید
شب قدر هم در میان این سه شب است. طبق روایتى که مرحوم «محدّث قمى» نقل مىکند، سؤال کردند که کدام یک از این سه شب - یا دو شب بیستویکم و بیستوسوم - شب قدر است؟ در جواب فرمودند: چقدر آسان است که انسان، دو شب - یا سه شب - را ملاحظه شب قدر کند. چه اهمیت دارد بین سه شب مردّد باشد. مگر سه شب چقدر است؟ کسانى بودهاند که همه ماه رمضان را از اول تا آخر، شب قدر به حساب مىآوردند و اعمال شب قدر را انجام مىدادند! قدر بدانید.
این روزها را قدر بدانید. شبهاى قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً مىفرماید: «خیر من الف شهر»؛ یک شب بهتر از هزار ماه است! این خیلى ارزش دارد. شبى است که ملائکه نازل مىشوند. شبى است که روح نازل مىشود. شبى است که خداى متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنى درود و تحیّت الهى بر انسانهاست، هم به معناى سلامتى، صلح و آرامش، صفا میان مردم، براى دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوى، چنین شبى است! شبهاى قدر را قدر بدانید و براى مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهاى اسلامى دعا کنید. ۱۳۷۶/۱۰/۲۶
تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان در شبهای قدر
از اوّل شب بیست وسوم، از هنگام غروب آفتاب، سلام الهى -«سلام هى حتّى مطلع الفجر» - شروع مىشود، تا وقتى که اذان صبح آغاز مىگردد. این چند ساعتِ این وسط، سلامِ الهى و امن الهى و خیمهى رحمت خداست که بر سراسر آفرینش زده شده است. آن شب، شب عجیبى است؛ بهتر از هزار ماه، نَه برابر آن؛ «خیرٌ من ألف شهر». هزار ماه زندگى انسان، چقدر مىتواند برکات به وجود آورد و جلب رحمت و خیر کند! این یک شب، بهتر از هزار ماه است. این، خیلى اهمیّت دارد. این شب را قدر بدانید و آن را به دعا و توجّه و تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه که خداى متعال از انسان خواسته است و بىاعتبارى این زندگى مادّى و اینکه همهى این چیزهایى که مىبینید، مقدّمهى آن عالمى است که لحظهى جان دادن، دروازهى آن عالم است، بگذرانید.
عزیزان من! لحظهى جان دادن، ما وارد عالم دیگرى مىشویم. براى آن روز، خودمان را باید آماده کنیم. همهى این دنیا، همهى این ثروتها، همهى این انرژیهایى که خداى متعال در وجود شما در این عالم به ودیعه گذاشته است، همهى آنچه که خدا براى بشر خواسته است - حکومت عادلانه، زندگى مرفّه، چه و چه و چه - براى این است که انسان فرصت پیدا کند تا خود را براى نشئهى آن عالم آماده نماید. خود را آماده کنید، با خدا اُنس بگیرید، با خداوند مناجات کنید، ذکر بگویید و استغفار کنید. ۱۳۷۵/۱۱/۱۲
به برکت امام زمان خواستههایتان را از خداى متعال بگیرید
من به همه شما مردم عزیزمان توصیه مىکنم، امشب را که شب قدر است، قدر بدانید. دعا، تضرّع، توبه و انابه و توجّه به پروردگار،جزو وظایف همه ماست. مشکلات عمومى مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصىتان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خداى خودتان مطرح کنید. از خداى متعال توجّه بخواهید؛ از خداى متعال مغفرت بخواهید؛ از خداى متعال انابه و حال و توجّه بخواهید.
امشب را قدر بدانید. شب بسیار مهمى است؛ شب بسیار عزیزى است. به ولىّعصر، ارواحنافداه، توجّه کنید؛ به در خانه خدا - مسجد - بروید و به برکت امام زمان از خداى متعال خواستههایتان را بگیرید. بنده هم از همه شما ملتمس دعا هستم. ۱۳۷۱/۰۱/۰۷
معانى این کلمات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهید
و من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعى کنند معانى این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائى است؛ لیکن معانى، معانى بلندى است. در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانى این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و بهترین خواستهها در همین دعاها و شبهاى ماه رمضان و شبهاى احیاء و دعاى ابىحمزه و دعاهاى شبهاى قدر است. اگر کسى معانى این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان با خدا حرف بزنید. بین ما و خدا حجابى وجود ندارد؛ خداى متعال به ما نزدیک است؛ حرف ما را میشنود. بخواهیم با خدا حرف بزنیم؛ خواستههاى خودمان را از خداى متعال بخواهیم. این انس با خداى متعال و ذکر خداى متعال و استغفار و دعا خیلى تأثیرات معجزآسائى بر روى دل انسان دارد؛ دلهاى مرده را زنده میکند. ۱۳۸۷/۰۶/۳۰
شب قدر از منظر مقام معظم رهبری
ما معتقدیم (و این جزء بدیهیات اسلام، بلکه بدیهیات همه ادیان است) که انسان، فقط در سایه ارتباط و اتصال با حق تعالی است که میتواند به تکامل و تعالی دست پیدا کند. البته فرصت ماه رمضان، یک فرصت استثنایی است. این، چیز کمی نیست که خدای متعال در قرآن بفرماید: “لیلهالقدر خیر من الف شهر”. یک شب، از هزار ماه بهتر و با فضیلتتر و در پیشرفت انسان موثرتر، در ماه رمضان است. این، چیز کمی نیست که رسول اکرم (صلیا...علیهوآله) این ماه را ماه ضیافت الهی به حساب بیاورند. مگر ممکن است که انسان وارد سفره کریم بشود و از آنجا، محروم خارج بشود؟ مگر وارد نشوی. آن کسانی که وارد سفره غفران و رضوان و ضیافت الهی در این ماه نشوند، البته بیبهره خواهند ماند و واقعا این محرومیت به معنای حقیقی است. “ان الشقی من حرم غفرانا... فی هذا الشهر العظیم”. محروم واقعی، آن کسی است که نتواند در ماه رمضان، غفران الهی را به دست بیاورد.(1)
لیلهالقدر شب ولایت است
لیله`القدر، شب ولایت است. هم شب نزول قرآن است، هم شب نزول ملائکه بر امام زمان است، هم شب قرآن و شب اهل بیت(علیهمالسلام) است.
لیلهالقدری که در این ماه رمضان است و قرآن صریحا میفرماید: “ لیلهالقدر خیر من الف شهر”؛ یک شب، بهتر است از هزار سی روز (هزار ماه)، بسیار مهم است. چرا این قدر فضیلت را به یک شب دادند؟ زیرا برکات الهی در این شب زیاد است؛ نزول ملائکه در این شب زیاد است؛ این شب، سلام است؛ “سلام هی حتی مطلعالفجر”؛ از اول تا آخر این شب، لحظاتش سلام الهی است.” “سلام قولا من رب رحیم.” رحمت و فضل الهی است که بر بندگان خدا نازل میشود. هم شب قرآن و هم شب عترت است. لذا سوره مبارکه قدر هم، سوره ولایت است. شب قدر، خیلی ارزش دارد. همه ماه رمضان، شبها و روزهایش ارزش والا دارد؛ البته لیلهالقدر نسبت به روزها و شبهای ماه رمضان، خیلی فاخرتر است؛ اما شبها و روزهای ماه رمضان، نسبت به روزها و شبهای بقیه سال، خیلی فاخرتر است. باید قدر بدانید. در این روزها و در این شبها، همه بر سر سفرهانعام الهی حاضرید. استفاده کنید.(2)
در ماه رمضان... (در همه روزها و شبها) دلهایتان را هرچه میتوانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدس لیله`القدر آماده شوید؛ که “لیلهالقدر خیر من الف شهر؛ تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر.” شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متصل میکنند؛ دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منور میکنند. شب سلم و سلامت معنوی (سلام هی حتی مطلع الفجر) شب سلامت دلها و جانها، شب شفای بیماریهای اخلاقی، بیماریهای معنوی، بیماریهای مادی و بیماریهای عمومی و اجتماعی؛ که امروز متاسفانه دامان بسیاری از ملتهای جهان، از جمله ملتهای مسلمان را گرفته است! سلامتی از همه اینها، در شب قدر ممکن و میسر است؛ به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر بشوید.(3)
شب قدر، شب سلامت از بیماریهاست
شب قدر، شب شفای بیماریهای اخلاقی، معنوی، مادی و بیماریهای عمومی و اجتماعی است که امروز متاسفانه دامان بسیاری از ملتهای جهان، از جمله ملتهای مسلمان را گرفته است!
امروز که خدای متعال اجازه داده است که شما زاری، تضرع و گریه کنید، دست ارادت به سوی او دراز کنید، اظهار محبت کنید، اشک صفا و محبت را از دل گرم خودتان به چشمهای خودتان جاری کنید. این فرصت را مغتنم بشمارید؛ والا روزی هست که خدای متعال به مجرمین بفرماید: “ لاتجروا الیوم”، بروید، زاری و تضرع نکنید، فایدهای ندارد “انکم منا لاتنصرون”. این فرصت، فرصت زندگی و حیات است که برای بازگشت به خدا در اختیار من و شماست؛ و بهترین فرصتها ایامی از سال است که از جمله آنها ماه مبارک رمضان است و در میان ماه مبارک رمضان، شب قدر! شب قدر هم در میان این سه شب است. طبق روایتی که مرحوم محدث قمی نقل میکند، سوال کردند که کدام یک از این سه شب (یا آن دو شب بیستویکم و بیستوسوم) شب قدر است؛ در جواب فرمودند:
چهقدر آسان است که انسان، دو شب (یا سه شب) را ملاحظه شب قدر بکند؛ چه اهمیتدارد بین سه شب مردد باشد، مگر سه شب چهقدر است؟ کسانی بودهاند که همه ماه رمضان را از اول تا آخر، شب قدر به حساب میآوردند و اعمال شبقدر را انجام میدادند! (4)
یک جمله کوتاه در باب اهمیت لیلهالقدر عرض کنم؛ علاوه بر اینکه از جمله قرآنی “لیلهالقدر خیر من الف شهر” میشود فهمید که از نظر ارزشیابی و تقویم الهی، یک شب برابر هزار ماه است، در دعایی که این روزها میخوانیم، برای ماه رمضان چهار خصوصیت ذکر میکند: یکی تفضیل و تعظیم روزها و شبهای این ماه است بر روزها و شبهای ماههای دیگر؛ یکی وجوب روزه در این ماه است؛ یکی نزول قرآن در این ماه است و یکی هم وجود لیله القدر در این ماه است. یعنی در این دعای ماثور، لیلهالقدر را عدل نزول قرآن در ارزشدادن به ماه رمضان مشاهده میکنیم. بنابراین قدر لیلهالقدر را باید دانست؛ ساعات آن را باید مغتنم شمرد و کاری کرد که انشاءالله قلم تقدیر الهی در شبهای قدر برای کشور عزیز و آحاد ملت ما تقدیری آنچنان که شایسته مردم مومن و عزیز ماست، رقم بزند.(5)
منابع:
1. مقام معظم رهبری در دیدار با مسوولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به مناسبت عید سعید فطر سال 1369 هجری شمسی
2. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار علما، طلاب و اقشار مختلف مردم شهر قم به مناسبت سالگرد قیام نوزدهم دی
3. بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان به مناسبت هفته بسیج سال 1376
4. بیانات مقام معظم رهبری در خطبه نمازجمعه تهران 26/10/1376
5. بیانات مقام معظم رهبری در نمازجمعه تهران 28/8/1386
منبع:راسخون
شب غزل های عاشقانه (حاشیه های دیدارشاعران بارهبرانقلاب )
گزارشی از حضور آیتالله خامنهای در انجمنهای شعری
وادی شعر
بیتردید نخستین معلم ادبیات آقاسیدعلی، مادر ایشان بودە است: «مادرم خانمی بود بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظشناس؛ البته نه به معنای علمی، بلکه به معنای مأنوسبودن با دیوان حافظ، با قرآن کاملاً آشنا بود [...] بعضی از شعرهای حافظ که هنوز یادم است، از شعرهایی است که آنوقت از مادرم شنیدم؛ از جمله این یک بیت یادم است: سحر چون خسرو خاور عَلم در کوهساران زد به دست مرحمت یارم درِ امیدواران زد»۱ بنابراین آشنایی آقا با وادی شعر و رمان به دوران کودکی ایشان برمیگردد؛ روزهایی که مادر داستانهای شیرین قرآنی را به همراه اشعار حافظ برای او و برادر بزرگتر و خواهرشان زمزمه میکرد.
اما کمکم شعر، نقش پررنگتری در زندگی ایشان گرفت. در سالهای آغازین دههی ۳۰ خورشیدی کتابهای بررسی سبکهای ادبی را مطالعه میکرد و نیز پس از مدتی، نخستین مصرعها و بیتها را سرود. در آن سالها ایشان دفترچهای هم به نام «سفینهی غزل» داشت که اشعار زیبا و تکبیتهای مورد علاقهاش را از شاعران مینوشت و زیرش تاریخ میگذاشت. پشت کتابهایش هم پر بود از اشعار مختلف؛ شعرهایی که معمولاً برای رفع خستگی درس و بحث آنها را میخواند.